کتابخانه
به کیلکاها رحم کنید
«کلهکفگیریها و چشماغیها توی همهچیز باهم رقابت میکنند. مثلاً اگر یک چشماغی ببیند که همسایه کلهکفگیریاش بچهاش را گرفته زیر کتک، برای اینکه کم نیاورد، بچهاش را میگیرد زیر شلاق. اگر طایفه کلهکفگیریها ببینند که گاری چشماغیها پرت شده ته دره و همه جا دارند در موردش صحبت میکنند، آنها برمیدارند یک کامیون هول میدهند ته دره.» این بخشی از کتاب «به کیلکاها رحم کنید» است که در قالب داستان فانتزی و طنز، به موضوع اکوسیستم دریاچه خزر و اثرات مخرب انسان روی آن میپردازد.
داستان در یک شهر ساحلی اتفاق میافتد. دو طایفه در این شهر زندگی میکنند به نام «چشماغیها» و «کلهکفگیریها» که در میزان بهرهبرداری از کیلکاها با یکدیگر رقابت میکنند؛ آنقدر که نسل این ماهی به خطر میافتد. با ورود گونه مهاجم غیربومی «شانهدار» قضیه پیچیده میشود، چون شانهدارها به خوردن تخم ماهیهای کیلکا علاقه دارند و نسل ماهی کیلکا بیش از پیش به خطر میافتد. کلهکفگیریها و چشماغیها برای رفع این مشکل مجبور میشوند با هم یک جلسه مشترک همفکری بگذارند. راه حلی که به ذهنشان میرسد تغییر غذای مورد علاقهشان از کیلکا به شانهدار است. جلسه تمام میشود، در حالی که رئیس کلهکفگیریها و چشماغیها در ذهنشان به راههای پیروزی بر گروه دیگر در صید شانهدارها فکر میکنند. «به کیلکاها رحم کنید» نوشته «زهرا شاهی» است. «محسن محمدمیرزایی» تصویرگری کتاب را انجام داده و انتشارات فنی ایران آن را به چاپ رسانده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه