ژانرنویسی در ادبیات داستانی به بهانه انتشار«امارت شر» مجتبا هوشیار محبوب
جسارت خلق جغرافیایی جدید
محمد مفتاحی
منتقد ادبی
ژانرنویسی در ادبیات داستانی، کاری سهل و ممتنع است. از طرفی، به نویسنده جهت میدهد و او را ثبت میکند، خوانندگان ثابت و همیشگی را به سویش میکشاند و خیالش را از بابت جذب مخاطب آسوده میکند و از طرفی رؤیای دغدغهنویسی را بر باد میدهد. از بهترین نمونههای پرطرفدار ژانرنویسی «آگاتا کریستی» را میتوان نام برد. پرمخاطبترین نویسنده جهان است و کتابهایش پرفروشترین کتابهای تاریخ نوشتن. در ایران مهمترین نمونه موفق ژانرنویسی پلیسی و حادثهای به اسماعیل فصیح برمیگردد. او رمانهایی برگرفته از فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی مینوشت که شخصیت اصلی آن «جلال آریان» در همه رمانها حضور داشت و هر بار او یا یکی از اعضای خانوادهاش داستان را روایت میکردند. فصیح در ایران چند دهه مخاطب داشت. او به ژانری که انتخاب کردهبود معتقد ماند. نویسندگان با این رویکرد به دو گروه تقسیم میشوند: آنها که ژانر انتخابیشان دغدغه و دلمشغولی شخصیشان است و آنها که تنها بهدلیل یافتن مخاطب و خدمت به رونق بازار کتاب و جبران خلأهای موجود در زمینه ژانرنویسی به نوشتن در این وادی میپردازند. گروه دوم خود به سه شاخه تقسیم میشوند: اول آنانکه وارد وادی ژانرنویسی میشوند و جاذبه شهرت و مخاطبیابی سبب میشود عطای دغدغهنویسی را به لقایش ببخشند. دوم آنها که در یک زمان هر دو مسیر را پیش میگیرند و ضمن حفظ جاذبههای ژانرنویسی، دغدغههایشان را در متفاوتنویسی و انتلکتوالیته بیان میکنند و دسته سوم که پساز مدتی پرداختن به ژانرنویسی، مسیرشان را به سوی متفاوتنویسی برمیگردانند.
مجتبا هوشیارمحبوب نویسندگی را با چاپ رمان آغاز کرد. «آقای مازنی و دلتنگیهای پدرش» که در نشر روزگار منتشر شد نخستین رمان منتشر شده اوست. متفاوتگویی، جانمایه کار او بود و همان کتاب نامزد دریافت جایزه واو و در آنجا تحسین شد. هوشیار پساز آن، رمانهای «آنها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند» (نشر چشمه) و «روزهای آبی شب مکافات» (انتشارات آرادمان) را منتشر کرد. هر کدام از این دو رمان هم ویژگیهای درخشانی داشتند؛ اصالت و شایستگی لازم را داشتند و مسیر نویسنده را در کارنامهکاریاش حفظ کردند. بعد از این سه رمان، هوشیار محبوب رو به ژانر پلیسی آورده است. نمونههای موفق این ژانر در ادبیات امروز ما در حد هیچ است؛ شاید چون کمتر نویسندهای خطر نوشتن در این ژانر را به جان میخرد. نمونههای موفق خارجی و سریالها و فیلمهای متعدد و موفق هالیوودی و غیر آن سبب شده است که سلیقه مخاطبان ارتقا پیدا کند و حاضر نباشند که هر رمان ماجرایی و پلیسی و جنایی را با هر کیفیتی بخوانند.
رمان «امارت شر» جغرافیای خاص خود را دارد. نویسنده به دقت فضاهای مختلف یک کشور خیالی را ترسیم کرده و خواننده را به درک آن فضاها دعوت میکند. هر چند معتقدم که اگر جنبههای سمبولیک این فضاهای ذهنی بیشتر و پررنگتر بود، اثر او پراتیکتر میشد؛ اما جسارت خلق فضایی تجربه نشده را هم نباید دست کم گرفت. زبان یکدست و نثر روان هوشیار، رمان را خوشخوان کرده است. هرچند میدانم که مجتبا هوشیار محبوب ادامه این رمان را در مجلدی جدید آماده انتشار میکند، برای من که او را خوب میشناسم مهم این نیست که این رمان چه اندازه در جذب مخاطب و برانگیختن تحسین مخاطبان و اهل فن موفق باشد؛ مهم گام بعدی او و استراتژیاش در ترسیم ادامه راه نویسندگیست. شاید حرفه نویسندگی بههمین دلیل جذاب است، که نه ما و نه خود نویسنده از آینده کاری او با خبر نیستیم. تأثیرپذیری ناخواسته او از برآیند شرایط اجتماعی، او را هر روز به خود واقعیاش نزدیک؛ یا از آن دور میکند. اینک آنچه در دست است «امارت شر» مجتبا هوشیار محبوب است. بخوانیم و لذت ببریم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه