سربازی‌اجباری شد




لیلا ابراهیمیان / «ساماندهی» و «سازماندهی» دو هدف یک مسیر جدید اما پرپیچ‌وخم در تاریخ ایران نوین است؛ همان‌که در اعلامیه «حکم می‌کنم» کودتای سوم اسفند 1299 به آن تأکید شده بود. ساعت یک‌نیمه شب مراکز مهم و استراتژیک شهر تصرف شده و کنترل سازمان‎های دولتی دست رضاخان افتاد؛ روز بعد قزاق‌‍‌ها در خیابان شهری آرام به گشتزنی مشغول بودند و حفاظت از کنسولگری‌ها را در دست داشتند؛ رضاخان روزهای پرکاری را آغاز کرده بود؛ از حکومت نظامی، مذاکره، دستگیری مخالفان تا بررسی بودجه کشور در آخرین روز از اسفندماه و تصمیم‌گیری درباره شیرکخانه‌ها. او باید خود را برای سال جدید آماده می‌کرد: سال 1300هجری شمسی؛ تقویم تغییر کرده بود. رضاخان با کودتای نظامی می‌خواست به قدرت سیاسی برسد با هدف ایجاد دولتِ مدرنِ مقتدر و متمرکز با ارتش ملی. ایجاد ارتش نوین به شیوه کشورهای اروپایی محور اصلی برنامه‌های نوسازی در ایران بود. سال 1300 تلاش سرسختانه‌ای آغاز شد تا سازمان ارتش شکل بگیرد و بودجه لازم برای آن تأمین شود؛ خدمت سربازی اجباری شد؛ روش سربازگیری متکی به سیستم «بنیچه» بود؛ هر ناحیه بایستی تعدادی سرباز می‌داد و شمار سربازان براساس زمین زیرکشت تعیین می‎شد. او برای تشکیل گروه جدید افسران و سربازان باانضباط به آموزش و تمرین نظامی نیاز داشت؛ تأسیس مدرسه نظام و دانشکده افسری گام دوم این ساماندهی بود؛ در اردیبهشت 1301 از اعزام تعدادی افسر برای آموزش به فرانسه خبر دادند و اولین گروه یک سال بعد، در 1302 به دانشکده «سن‌سیر» وارد شد و تابستان همان سال سلاح‌های خریداری شده به ایران رسید. او از بهار 1300 به استفاده از زره، تانک و وسایل موتوری در ارتش اندیشید و دو سال بعد به داشتن نیروی هوایی و وزارت جنگ. حالا به بیانیه حکومت جدید عمل شده بود؛ در آن بیانیه ارتش را مهم‌ترین وسیله سعادت کشور می‌دانستند. ولی از آن ارتش در سال 1320 چه ماند جز پای فرار و سر بی‌قرار؟ در کنار ارتش نوین، رضاخان به فکر تنظیم و ساماندهی روابط خارجی و لغو قرارداد کاپیتولاسیون بود، اقدامی که در بافت سیاست داخلی، شاید بخشی از تغییر نهادین میان دین و دولت بود و اصلاحات قضایی رضاخان بخشی از همین تحولات؛ بعدها تلاش رضاخان برای توسعه صنایع و بازرگانی مدرن موقعیت تجار سنتی بازار و پیشه‌وران را به خطر انداخت، همانطورکه برنامه ثبت املاک موقعیت برخی از دهقانان و عشایر را تضعیف کرد. رضاخان در مسیر نهادسازی از خطری که بر سر راه ترقی‌ سیاسی‌اش بود جست اما به بهایی گزاف؛ شهرتش لکه‎دار شد و مخالفانش بر جاه‌طلبی بی‌لجام او تکیه کردند. نظامی‌ای تربیت شده به شیوه ایرانی-روسی که هیچ مخالفتی را تاب نمی‌آورد؛ او علاقه‌مند به ساخت دولتی مدرن چون دول اروپایی در ایران بود و سرنوشتش شبیه به لویی چهاردهم که می‌گفت «دولت یعنی من» تا فردریک کبیر که خود را «اولین خدمتگزار کشور» می‌خواند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7368/16/545400/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها