ماجراهای جورجفلوید و نظایر او به امریکا ختم نمیشود
اروپاییها هم فریادرس میخواهند
رمی آدی کویا
مترجم: وصال روحانی
عدهای تصور میکنند تظاهرات گسترده هفتههای اخیر در اروپا در تقبیح قتل بیرحمانه جورج فلوید مرد سیاهپوست امریکایی فقط به قصد اعلام همدردی با وی و سایر سیاهان امریکایی صورت پذیرفته اما واقعیت امر این است که سیاهپوستان اروپا و سفیدهای حامی آنان با این تظاهرات قصد اعلام صریح این نکته را دارند که آنها نیز در این زمینه دردمند هستند و افراد دلسوز باید بیایند و دست آنها را هم بگیرند.
تظاهرات مردم در کشورهای مختلف اروپا و حتی در مناطقی مثل مجارستان، اتریش و چک که سابقه ناآرامیهایشان در سالهای اخیر اندک بوده، حاکی از آن است که این مردم نیز در رنجاند و دولتهای متبوعه حق سیاهان و سایر اقلیتها در اروپا را هم تضییع میکنند. مرتبط بودن این حضورهای وسیع و خشن خیابانی با ماجراهای خونبار فلوید در امریکا سبب بذل توجه مضاعف به اروپاییها شده اما واقعیت امر این است که بین ریشههای آنچه در امریکا روی میدهد و چیزی که در اروپا جاری است، تفاوتهای بسیار یافت میشود و باید اروپاییها با اتخاذ تدابیر ویژه و مختص خویش، از مخمصههای نژادی خود رهایی یابند.
تعداد جمعیت سیاه در کشورهای مختلف اروپا بسیار متفاوت است ولی در تمامی موارد شمار آنها در قیاس با امریکا بسیار کم نشان میدهد. در انگلیس این رقم به 3/3 درصد از کل جمعیت این کشور میرسد و در لهستان تا رقم یک درصد کاهش مییابد. حتی مکانیسمهای توهین به سیاهان و تضییع حق آنها هم کشور به کشور فرق میکند اما نقطه مشترک تمامی آنها پایمال شدن حقوق سیاهپوستان توسط تندروها و بویژه دولت مرکزی است که هیچگاه رو به نزول محسوس نرفته است.
در خیابانهای ناامن پایتختهای اروپایی هم بهندرت هفتهای سپری میشود که کار یک رنگینپوست به سرکوب و تحقیر کشیده نشود و یک مورد مشابه با جورج فلوید (که توسط یک پلیس سفاک در مینیاپولیس امریکا کشته شد) در سال 2016 در فرانسه علیه مردی سیاهپوست بهنام آداما ترا شکل گرفت.
او هنگام بازداشت توسط پلیس فرانسه در پروسههای توجیهناپذیر جان باخت و هیچکس هم قبول مسئولیت نکرد. آیا فریادرسی برای اروپاییهای سیاه و ستمکشیده وجود دارد؟ پاسخ مثبتتر از چیزی نیست که درباره جورج فلوید بهچشم دیدیم، زیرا افراط در لگدمال کردن حقوق سیاهان اگر هم از دو قرن پیش در امریکا باب شده باشد، به شدیدترین شکل در اروپا مورد تأسی و دنبالهروی قرار گرفته و نهادهای امنیتی و حافظان آرامش هم بهجای کمک به سیاهان رنجور، تبدیل به جلادان آنها شدهاند.
وقتی مکسول ایتویا یک سیاهپوست 36 ساله متولد نیجریه که در بازار شهر ورشو کفش میفروخت، بهشکل اسفباری توسط یک مأمور پلیس این شهر کشته شد، دولت مرکزی لهستان کوشید با دوختن انواع پاپوشها ایتویا را مردی دردسرساز و صاحب سوءپیشینه معرفی کند و حتی مدعی شد مأمور ضارب وی فقط پساز حمله کلامی و فیزیکی ایتویا بهوی مجبور به شلیک به سمت او شده ولی شاهدان عینی میگویند پلیس ظالم ورشویی بدون شکلگیری هیچ تهاجمی از سوی ایتویا بهروی وی آتش گشوده است.
صحیحترین توجیه پیرامون واقعه فوق توجه به این حقیقت تلخ است که دولت لهستان از سال 2015 به بعد در قبضه یک حزب ملی افراطی بهنام «قانون و عدالت» بوده که نه فقط طرفدار صریح تبعیض نژادی است بلکه هر حرف و ادعایی در خصوص حاکم بودن نابرابریهای طبقاتی در لهستان را صحنهسازی احزاب مخالف و تلاش آنها برای سیاهنمایی اوضاع این کشور توصیف میکند و خودش را از هر لغزشی مبرا میداند.
در بریتانیای آشفته که بوریس جانسون آن را تبدیل به یک سیرک کرده، اوضاع صد درجه بدتر است. زیرا در شمار قابل توجهی از زندانها تعداد سیاهان در بند بیشتر از سفیدها است. سیاهپوستان میگویند فقر و رنج اجتماعی و ستمهای نژادی آنها را به سوی شورش و در نهایت زندانی شدن کشانده اما سفیدها با حذف دلایل فوق از سطور اخبار رسانهها نه بهعلتها و دلیلها بلکه فقط به معلول میپردازند و از سیاهان مشتی آدمهای ناآرام ساختهاند که قیام علیه قواعد اجتماعی کسب و کار و عادت و مرام آنها است. حتی وقتی کار به محاکمه سیاهان معترض در دادگاههای بریتانیا کشیده شده، روش و چگونگی دفاع از آنها توسط وکلا متفاوت با چیزی است که در دفاع از سفیدپوستان معترض مشاهده شده است. میتوان چشمها را بست و صرفاً گفت که جورج فلویدها فقط در امریکا تار و مار میشوند که البته عین واقعیت است، اما در آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و حتی در کشورهایی که مدعی نهایت تمدناند - مثل سوئیس، نروژ و سوئد- نیز جنایت در حق سیاهان جاری و اسباب تکدر خاطر دائمی است. تنها شانس اینگونه کشورها در این است که تکثر و تعداد این جنایات در امریکای فاقد قانون به حدی میرسد که کمتر کسی برای یافت مواردی مشابه در اروپا چشم و نظری به آنجا هم میاندازد.
* منبع: Foreign Policy
مترجم: وصال روحانی
عدهای تصور میکنند تظاهرات گسترده هفتههای اخیر در اروپا در تقبیح قتل بیرحمانه جورج فلوید مرد سیاهپوست امریکایی فقط به قصد اعلام همدردی با وی و سایر سیاهان امریکایی صورت پذیرفته اما واقعیت امر این است که سیاهپوستان اروپا و سفیدهای حامی آنان با این تظاهرات قصد اعلام صریح این نکته را دارند که آنها نیز در این زمینه دردمند هستند و افراد دلسوز باید بیایند و دست آنها را هم بگیرند.
تظاهرات مردم در کشورهای مختلف اروپا و حتی در مناطقی مثل مجارستان، اتریش و چک که سابقه ناآرامیهایشان در سالهای اخیر اندک بوده، حاکی از آن است که این مردم نیز در رنجاند و دولتهای متبوعه حق سیاهان و سایر اقلیتها در اروپا را هم تضییع میکنند. مرتبط بودن این حضورهای وسیع و خشن خیابانی با ماجراهای خونبار فلوید در امریکا سبب بذل توجه مضاعف به اروپاییها شده اما واقعیت امر این است که بین ریشههای آنچه در امریکا روی میدهد و چیزی که در اروپا جاری است، تفاوتهای بسیار یافت میشود و باید اروپاییها با اتخاذ تدابیر ویژه و مختص خویش، از مخمصههای نژادی خود رهایی یابند.
تعداد جمعیت سیاه در کشورهای مختلف اروپا بسیار متفاوت است ولی در تمامی موارد شمار آنها در قیاس با امریکا بسیار کم نشان میدهد. در انگلیس این رقم به 3/3 درصد از کل جمعیت این کشور میرسد و در لهستان تا رقم یک درصد کاهش مییابد. حتی مکانیسمهای توهین به سیاهان و تضییع حق آنها هم کشور به کشور فرق میکند اما نقطه مشترک تمامی آنها پایمال شدن حقوق سیاهپوستان توسط تندروها و بویژه دولت مرکزی است که هیچگاه رو به نزول محسوس نرفته است.
در خیابانهای ناامن پایتختهای اروپایی هم بهندرت هفتهای سپری میشود که کار یک رنگینپوست به سرکوب و تحقیر کشیده نشود و یک مورد مشابه با جورج فلوید (که توسط یک پلیس سفاک در مینیاپولیس امریکا کشته شد) در سال 2016 در فرانسه علیه مردی سیاهپوست بهنام آداما ترا شکل گرفت.
او هنگام بازداشت توسط پلیس فرانسه در پروسههای توجیهناپذیر جان باخت و هیچکس هم قبول مسئولیت نکرد. آیا فریادرسی برای اروپاییهای سیاه و ستمکشیده وجود دارد؟ پاسخ مثبتتر از چیزی نیست که درباره جورج فلوید بهچشم دیدیم، زیرا افراط در لگدمال کردن حقوق سیاهان اگر هم از دو قرن پیش در امریکا باب شده باشد، به شدیدترین شکل در اروپا مورد تأسی و دنبالهروی قرار گرفته و نهادهای امنیتی و حافظان آرامش هم بهجای کمک به سیاهان رنجور، تبدیل به جلادان آنها شدهاند.
وقتی مکسول ایتویا یک سیاهپوست 36 ساله متولد نیجریه که در بازار شهر ورشو کفش میفروخت، بهشکل اسفباری توسط یک مأمور پلیس این شهر کشته شد، دولت مرکزی لهستان کوشید با دوختن انواع پاپوشها ایتویا را مردی دردسرساز و صاحب سوءپیشینه معرفی کند و حتی مدعی شد مأمور ضارب وی فقط پساز حمله کلامی و فیزیکی ایتویا بهوی مجبور به شلیک به سمت او شده ولی شاهدان عینی میگویند پلیس ظالم ورشویی بدون شکلگیری هیچ تهاجمی از سوی ایتویا بهروی وی آتش گشوده است.
صحیحترین توجیه پیرامون واقعه فوق توجه به این حقیقت تلخ است که دولت لهستان از سال 2015 به بعد در قبضه یک حزب ملی افراطی بهنام «قانون و عدالت» بوده که نه فقط طرفدار صریح تبعیض نژادی است بلکه هر حرف و ادعایی در خصوص حاکم بودن نابرابریهای طبقاتی در لهستان را صحنهسازی احزاب مخالف و تلاش آنها برای سیاهنمایی اوضاع این کشور توصیف میکند و خودش را از هر لغزشی مبرا میداند.
در بریتانیای آشفته که بوریس جانسون آن را تبدیل به یک سیرک کرده، اوضاع صد درجه بدتر است. زیرا در شمار قابل توجهی از زندانها تعداد سیاهان در بند بیشتر از سفیدها است. سیاهپوستان میگویند فقر و رنج اجتماعی و ستمهای نژادی آنها را به سوی شورش و در نهایت زندانی شدن کشانده اما سفیدها با حذف دلایل فوق از سطور اخبار رسانهها نه بهعلتها و دلیلها بلکه فقط به معلول میپردازند و از سیاهان مشتی آدمهای ناآرام ساختهاند که قیام علیه قواعد اجتماعی کسب و کار و عادت و مرام آنها است. حتی وقتی کار به محاکمه سیاهان معترض در دادگاههای بریتانیا کشیده شده، روش و چگونگی دفاع از آنها توسط وکلا متفاوت با چیزی است که در دفاع از سفیدپوستان معترض مشاهده شده است. میتوان چشمها را بست و صرفاً گفت که جورج فلویدها فقط در امریکا تار و مار میشوند که البته عین واقعیت است، اما در آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و حتی در کشورهایی که مدعی نهایت تمدناند - مثل سوئیس، نروژ و سوئد- نیز جنایت در حق سیاهان جاری و اسباب تکدر خاطر دائمی است. تنها شانس اینگونه کشورها در این است که تکثر و تعداد این جنایات در امریکای فاقد قانون به حدی میرسد که کمتر کسی برای یافت مواردی مشابه در اروپا چشم و نظری به آنجا هم میاندازد.
* منبع: Foreign Policy
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه