عکسها بیشتر از همه متنها در روزهای بحران، اطلاعرسانی کردند
عکس است که در حافظه میماند نه متن
سارا ساسانی
عکاس و پژوهشگر هنر
از زمانی که عکاسی اختراع شد و عکس به وجود آمد، باید توجه داشت که زبان تصویر، نسبت به متن زبانی عمومی است. چون متن نیاز به ترجمه دارد ولی زبان تصویر این نیاز را از افراد و مخاطب مبرا میکند و هرکسی میتواند این زبان را بشناسد؛ عکس را ببیند و درکی از آن داشته باشد.
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که اکنون همه در سراسر جهان درگیر آن هستند، نقش بسیار بارزی را ایفا میکند. این رسانه اجتماعی همه گیر شده است و همه بواسطه موبایلهایی که دارند میتوانند این شبکههای اجتماعی را چک کنند. در واقع جهان را در دست دارند و اخبار را از اطراف و اکناف چک میکنند. وقتی به اولین مواجهههای مخاطب به مسأله کرونا توجه میکنم تصویری که در ذهنم میآید، آدم هایی بودند که ماسک داشتند و در فرودگاه بودند و داشتند مسافرت میکردند. روزهای اول این تصاویر را زیاد میدیدیم. این افراد متعلق به آسیای جنوب شرقی بودند. چرا اینقدر کلی میگویم چون اگر کپشن یا متنی را هم در آن لحظه نمیخواندیم با نگاه کردن به عکس های آن روزها متوجه میشویم که اتفاقی در آن ناحیه افتاده و چرا همه ماسک دارند، چون یک اتفاق همهگیری در آن ناحیه افتاده است. تصویر تا اینجا کار خود را میکند. حالا تصویر را کوچکتر میکنم و میگویم عکس، چون بیشتر مورد استفاده قرار میدهیم. هر آنچه که در فضای گرافیکی و بصری نگاه میکنیم مثل ویدئوها یا کاریکاتورها اینها زمان بر هستند. اما خیلی زمان کوتاهی برای تولید عکس لازم است. یعنی شما بسرعت میتوانید عکسی از جایی را بگیرید و بسرعت آن را ثبت و پخش کنید. اتفاقی که دراین روزها افتاده این است که مردم علاوه بر اینکه فقط مصرفکننده عکس باشند، الان تولیدکننده عکس هم هستند. یعنی همه مردم فارغ از اینکه عکاس حرفهای باشند عکس میگیرند از یک اتفاق و بهعنوان یک شاهد عینی و مخاطب کارگردان در حال فعالیت هستند. مهم این است که همه آدم ها هم تولیدکننده عکس شدهاند هم مصرفکننده و همین باعث شده ما تعداد زیادی از عکسها را میبینیم و در آخردور میریزیم. بنابر این دراین روزها اولین اخباری که در بحران به ما نمایان شد و اطلاعرسانی شد از طریق عکس بود. بیشتر از همه متنهایی که قرار بود به ما اطلاعرسانی کند. عکس سریعتر منتشر شد و به مثابه یک تصویر خیلی سریعتر در ذهن انسان نقش میبندد. من هنوز تصاویر آدمهایی که در آسیای شرقی همه ماسک داشتند را بیشتر در ذهن دارم تا خبرهایی که میخواندم. بنابراین عکس نه تنها سرعت بیشتری در اطلاعرسانی دارد، در ذهن ماندگاری بیشتری هم دارد. اگر سالهای بعد روزی بخواهیم از کرونا حرف بزنیم اول سراغ تصاویرش میرویم. ما تعداد کشتهها را یادمان نمیماند یا حتی اینکه از کجا شروع شد. تنها چیزی که در ذهنها میماند این است که مردم این روزها کمتر تردد میکردند و تصاویری از خیابانهای خلوت و مردمی که با ماسک و دستکش میرفتند. و اتفاقاتی مثل سینماماشین یا ماشین دعا یادمان میماند چون از آن عکس دیدیم. عکس در این مقطع بشدت اطلاعرسانی میکند و این حجم را گسترش میدهد و به علاوه زبان مشترک بین تمام دنیاست و میتوان گفت در سالهای بعد ماندگاری اش بیشتر است. یعنی ما این دوران را با این تصاویر به یاد خواهیم داشت.پس این همرسانی عکس در شبکههای اجتماعی تأثیر بیشتری میگذارد و نقش اطلاعرسانی عکس را شدت میبخشد و مردم را درگیر و مؤثر و متأثر میکند.
در اینجا در مورد حرفهای بودن یا نبودن آن صحبت نمیکنیم بلکه صرفاً از عکس به مثابه تصویر حرف میزنیم که جایگاه و اهمیت خاص خود را دارد. گستردگی ای که عکس دارد رسانههای دیگر در این دوران نداشتند. ما سالهای آینده را با همین عکسها به یاد خواهیم آورد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه