به‌ بهانه تولد کارگردانی که امروز در گوشه‌ای از شهرک اکباتان عمر می‌گذراند

آقای تقوایی ما شما را کم داریم




محسن بوالحسنی
خبرنگار
همین چند شب پیش بود که بالاخره بعد از خواب‌های بد بسیار، دیدن خواب خوبی نصیبم شد. آفتاب طلوع می‌کرد و من در آن لحظه جذاب با کارگردان مورد علاقه‌ام ناصر تقوایی در کنار اروند قدم می‌زدیم و می‌دانستم این پیاده‌روی و گپ زدنی که بیشترش به شنیدن تقوایی می‌گذشت ساعت‌ها طول کشیده اما آفتاب همچنان در وضعیت طلوع ثابت مانده بود. از طرف دیگر، آقای کارگردان خودش خواسته بود که صحبت‌هایش را ضبط کنم و من هم این کار را می‌کردم و خیره بودم به او که با ذوق و هیجانی خاص از هر دری سخن می‌گفت اما با طمأنینه و انگار که می‌خواست همه آنها ثبت و ضبط شود. افسوس که این خواب بود و هرگز نشد که با ناصر تقوایی پای چنین گفت‌وگویی بنشینم و همیشه به خلوتش احترام گذاشتم و ترجیح دادم به‌جای ایجاد مزاحمتی این‌چنین، کارهایش را ببینم و درباره‌‌اش بیشتر بدانم و بخوانم و دورادور سلام‌گو و جویای احوال عزیزش باشم. امروز تولد ناصر خان تقوایی است که آدم نمی‌داند در مرور پرونده‌اش به کدام شاهکارش اشاره کند و چه بنویسد که در این مجال کم، گویای یک عمر کار مداوم و درست باشد در استانداردهای ناصر تقوایی که هرگز هم از آنها عدول نکرد حتی به قیمت سال‌ها خانه‌نشینی و فیلم نساختن. تقوایی فیلمساز، عکاس و نویسنده هر کاری که انجام داد خوب از آب درآمد و بعضی از این کارها معرکه. مثلاً وقتی داستان نوشت «تابستان همان سال» را روی کاغذ آورد و الحق که موفق بود. قدیمی‌ها تا اسم تقوایی می‌آید «دایی جان ناپلئون‌» را در ذهن‌شان تصویر می‌کنند و آن جذابیت‌ها و شخصیت‌ها و متن‌ درخشان را. بعد از آن به «ناخدا خورشید» باید اشاره کرد. کارگردان اهل آبادان اما پیش از همه اینها مستندسازی کرد. مستندهایی که حیف کمتر به آنها پرداخته شد. «تاکسی‌متر» را سال ۱۳۴۶ برای تلویزیون ساخت که اولین فعالیت او در عرصه فیلمسازی محسوب می‌شود. مستندهایی مثل «مشهد قالی»، «فروغ فرخزاد»، «اربعین» و «باد جن» هم که مهم‌ترین مستندهای تقوایی‌ هستند. او بعد از انقلاب هم مستند «تمرین آخر» (۱۳۸۳) را با موضوع تعزیه ساخت. تقوایی فیلم کوتاه تحسین‌شده «رهایی» (۱۳۵۰) را هم در کارنامه خودش دارد که این فیلم در شانزده جشنواره مهم جهانی جایزه گرفت از جمله شیر طلای ونیز، بهترین فیلم سانفرانسیسکو و جیفونی و... تقوایی سال ۱۳۴۴ و دقیقاً قبل از آنکه خودش پشت دوربین یک فیلم کوتاه مستند بایستد جزو کارکنان فنی فیلم معروف «خشت و آیینه» ساخته ابراهیم گلستان بود و زیر و بم فیلمسازی را همان‌جا آموخت. «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۹)، «صادق کرده» (۱۳۵۱)، «نفرین» (۱۳۵۲)، «ناخدا خورشید» (۱۳۶۵)، «ای ایران» (۱۳۶۸) و «کاغذ بی‌خط» (۱۳۸۰) را باید جزو فیلم‌های درجه یک تقوایی به حساب آورد که کلاس بازیگری و نویسندگی او را نشان می‌دهد و به رخ کارگردان‌های نسل بعد می‌کشد و به آنها می‌آموزد. تقوایی در کارنامه خود چندین کار سینمایی و تلویزیونی ناتمام هم البته دارد. مجموعه تلویزیونی «داستان‌سرایان» (۱۳۵۷) که به زندگی و آثار نویسندگان نام‌آور ادبیات معاصر می‌پرداخت، از آن جمله است. او پیش از انقلاب قرار بود «شوهر آهو خانم» نوشته علی‌محمد افغانی را هم بسازد که نشد. بعد از انقلاب هم پروژه عظیم کوچک جنگلی نوشته خودش را در سال۱۳۶۲ نیمه‌کاره گذاشت و دو پروژه مشهور «زنگی و رومی»(۱۳۸۱) و «چای تلخ» (۱۳۸۲) را هم ناتمام رها کرد. شاید همه این ناتمامی‌ها و سنگ‌های ریز و درشت، کمد فیلمنامه‌های تقوایی را قفل زد و دیگر نخواست کاری بسازد تا به قول خودش زمان و زمانه‌اش برسد. تا امروز که برای کارگردان 72 ساله و مورد علاقه من میسر نشده و حسرت نبودش در سینما بد است و حضور و تنفسش در این هوا خوب و دلم می‌خواهد همچنان خواب ببینم و ادامه بدهم هم‌صحبتی و معاشرت با مردی را که بسیار دوستش دارم.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7389/19/547862/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها