کاربردیترین هنرها در عمل
آرام مرتضوی
پژوهشگر و روان درمانگر تحلیلی
فکر میکنم تا امروز به حدی که نیاز را برطرف کند در رابطه با ساز و کار روان صحبت کردهام. سعی و تلاشم بر این بود که شما را با عمیقترین و اعجاب انگیزترین اثر هنری آشنا کنم دست شما را در دست طبیعت بگذارم و ذهن شما را به چالش اتفاقات جدید بکشم. میبایست تمرین کنیم تا انتخابگر غذای روح خود باشیم دست به چالش انتخابهای نو بزنیم تا بتوانیم درک کنیم مغز چگونه ساز و کارهایی را برمیگزیند که از انسان در برابر ناملایمات محافظت کند، چگونه میشود که احساس سرخوشی میکنیم غمگین میشویم، تا در برابر تجربیات جدید گشوده نباشیم نمیتوانیم مغز خود را عادت دهیم که لیاقت تجربه بهترینها را دارد. اکنون فرصت را غنیمت میشمارم و کمی راجع به هنر سخن میگویم. بیایید با هم بررسی کنیم که این پدیده چگونه میتواند در زندگی و ساز و کار روان ما اثر گذارد. اول لطفاً به این سؤال پاسخ دهید، تعریف شما از هنر چیست؟ کمی فکر کنید، جواب شما هر چه باشد صحیح است زیرا تعریف هنر به اندازه بشر گسترده است و تا ذهن کار میکند میتوان به آن معنی بخشید. اما تعریف من از هنر بسیار ساده است؛ هنر وسیلهای برای بیان احساسات آدمی است. خواه این احساس از عمق وجود فرد بیرون آمده باشد خواه حاصل یک هیجان زودگذر باشد. اگر شما احساساتتان را به وسیله تصویر کردن چیزی بیان کنید به آن تصویرگری گویند، اگر با آواها و صداها یا به وسیله یک ساز بیان کنید به آن موسیقی گویند و اگر با کلام بیان کنید سری به ادبیات زدهاید خواه شعر بسرایید یا قصهای را بیان کنید. همان طور که قبلاً هم اشاره کردم هنر در ذات خود قدرت فراوانی دارد زیرا هم میتواند حاصل عمیقترین و هم حاصل پیچیدهترین احساسات آدمی باشد. میتواند فوران کند یا همچون نسیم آرام بوزد. حال اگر ما بتوانیم در فرآیند درمان روان شناختی فضایی را بهوجود بیاوریم که درمان جو بتواند از هنر برای تخلیه هیجانی یا بیان احساسات خود استفاده کند، بدرستی از کارکرد هنر در درمان استفاده کردهایم. میتوان گفت هنر زمانی کاربرد در درمان پیدا میکند که توسط درمانگری ورزیده برای تسهیل فرآیند درمان استفاده گردد، اما دقت داشته باشید در روی دیگر سکه تحلیلگرانی هستند که میتوانند هر اثری را تحلیل روان شناختی کنند و پی به حال و هوای روان هنرمند ببرند، این دو فرآیند با هم متفاوتند. درمانگران بالینی از هنرهای مختلف استفاده میکنند اما پرکاربردترین آنها عبارتند از: نقاشی، موسیقی نمایش، شعر و قصه. تحقیقات زیادی پیرامون اثرات مختلف تصاویر رنگها و صداها، کلمات و اوزان شعری بر ساز و کار روان شده است گاهی ممکن است درمانگر برای ایجاد احساسی در درمانجو کلام یا موسیقی یا تصویری را انتخاب کند تا به هدفی خاص دست یابد. بهعنوان مثال به شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دقت کنید وقتی شروع به مطالعه ابیات میکنید اگر کمی با ادبیات شاهنامه آشنا باشید و با وزن و ریتم درست بخوانید بهوجد میآیید. این همان اثری است که وزن شعر بر ساز وکار سیستم روان شناختی شما میگذارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه