کرونا علیه بوروکراسی
محمدرضا مرادی طادی
پژوهشگر حوزه سیاست
یکی از ویژگیهای تجدّد بر آمدن ساختارهایی بوده است که جامعه سنتی را از جوامع مدرن جدا کرده است و شاید به تعبیری، اساساً، همین ساختارها هستند که کلیّت جامعه مدرن را شکل میدهند و هر جامعهای چیزی جز همین ساختارها و خُرده ساختارهایش نیست. یکی از اصلیترین چنین ساختارهایی نظام مدیریتی کلان حاکم بر جامعه است که در قالب سیستم سیاسی اشکال متفاوتی از قدرت و اقتدار را (به نسبت درصد مشروعیتی که دارد) بر شهروندان خودش اعمال میکند. از کلیت چنین نظمی عموماً به «دولت» یاد میشود.
دولت و تجدد دو پدیده تقریباً همزمان بودهاند و تلاش برای یافتن تقدم و تأخر آنها نسبت به همدیگر، مانند حکایت مرغ و تخم مرغ است. در کنار این دو، از همان آغازین روزها، جامعهشناسی دولت و جامعهشناسی تجدد نیز شکل گرفته است تا این پدیدهها را به دقت بررسی کند و بازشناسد. در همین راستا، یکی از بزرگان جامعهشناسی، ماکس وبر، معتقد بود که تجدد و همزادهای آن در نهایت قفسهای آهنینی میسازند که آدمی را در درون قواعد خشک و متصلبش محبوس میکند. آفریدههایی انسانساز که میتوانند با روایتی شبیه به فیلم ترمیناتور بدل به پدیدههایی انسانسوز بشوند. بر ما حکومت کنند و ما محکومانی باشیم مسخ شده در آنها؛ جهانی کافکایی، بُهت برانگیز، اما تا حدی واقعی.
یکی از اضلاع دولت، این همزاد تجدد که میتواند مصداقی برای قفس آهنین وبری باشد، بوروکراسی یا نظام اداری است. هر شهروندی وقتی میخواهد خلافی خودرو، عوارض شهرداری، گرفتن کارنامه فرزندان یا ثبت نام آنها در مدارس، تعویض کارت ملی، یا هر کار خرد و بزرگ دیگری انجام دهد، مستقیماً با همین بوروکراسی – که به طعنه و کنایه عوام آن را «کاغذبازی» مینامند و چندان هم بی وجه نیست – روبهرو میشود.
بوروکراسی شکل سازمانی عقلگرایی و تخصصگرایی تجدد است که در قالب ساختارهایی اداری تلاش میکنند به رفتارهای معطوف به دولت شهروندان نظم بدهند. برای مثال، اگر هر شهروندی وقتی میخواهد خانهاش را تخریب و نوسازی کند، به میل و سلیقه خودش عمل کند، بعد از مدتی شهر شکلی بیقواره و آشوبزده مییابد؛ پس بوروکراسی دولتی در قالب نهاد عمومی خدمات شهری وارد میشود تا کالبد و معماری شهر بر هم نخورد. اما مشکل اینجاست که بوروکراسیها بعد از مدتی دچار مقاومت ساختاری، روزمرگی، خستگی سیستمی، خشکی تصمیم و معایبی مانند اینها میشوند که در نهایت موجب کژکارکردی آنها میشود. یعنی به جای آن که وسیلهای برای تأمین خیر عمومی باشند، خودشان تبدیل به موانعی عمده میشوند.
این توصیف از بوروکراسی اگرچه ممکن است در نگاه نخست کمی بعید و غریب بیاید، ولی مصادیق آن برای همه ما بسی آشناست. بارها و بارها تجربه تلخ پاسکاری بین کارمندان، بهانه فقدان یک کپی، ارجاع به ادارهای دیگر برای گرفتن رونوشت مدارکی که اصولاً ربطی به کار مربوطه نداشته و مواردی مانند اینها، را اکثر افراد داشتهاند و از این اوضاع نالیدهاند.
در همین راستا، یکی از مواردی که دچار مقاومت ساختاری بوده است، مجوزهای دولتی برای راهاندازی کسب و کارهاست. سهولت دسترسی به مجوزها، از نظر رتبه جهانی شرایط کسب و کار آزاد، در کشور ما متأسفانه بسیار پایین و در مواردی نزدیک به فاجعه بوده است، تا جایی که بیشتر افراد ترجیح میدهند به روشهای زیرزمینی و غیرقانونی فعالیت کنند اما دنبال مجوزها و مستندات قانونی نروند. این ادعا هم از نظر آماری و هم در ارزیابیهای رسمی تأیید شده و سخن گزافی نیست. از سویی دیگر، بسیاری از مشاغل اساساً نیازمند مجوز نیستند، اما با این حال، ساختارهایی موازی با نهاد بوروکراسی رسمی میکوشد آنها را وادار به تبعیت از آیین نامههای واقعاً مَندرآوردی خودش کند. شوربختانه این روندها، در نهایت موجبات قانونگریزی و قانونستیزی شهروندان را فراهم میکند و هزینه حکمرانی را افزایش میدهد.
اما امروزه یک عامل تکنولوژیک و یک فرآیند بیولوژیک توانسته است برخی از روندهای متصلب بوروکراسی را تغییر دهد. عامل تکنولوژیک فناوریهای جدید بودهاند، و عامل بیولوژیکِ ناخواسته چیزی نیست جز کرونا. این دو در کنار هم یک نیروی اجبار عظیمی برای دستگاه بوروکراسی کشورها، از جمله ایران، فراهم کردهاند تا تغییراتی ضروری را اعمال کنند. برای مثال، اکنون برای مالیات نقل و انتقال املاک مسکونی نیازی ندارید که چندین روز در اداره مربوطه تردد کنید بلکه در همان دفترخانه به سهولت فیش صادر شده و میتوانید با دستگاه کارتخوان پرداخت کنید.
این یک واقعیت است که هیچ چیز مثل ضرورت نمی تواند موجب حرکت شود، اما گاهی باید پیشاپیش ضرورتها حرکت کرد و برای موج بعدی آماده بود، چرا که گاهی ضرورت فراتر از پتانسیل انعطاف پذیری سیستم است. پس بهتر است ساختارها قبل از آن که منفعلانه خود را با فشار شرایط بیرونی تطبیق دهند فعالانه تغییراتی خودمختار را اعمال کنند. بنابراین، شاید از جهاتی بهتر آن باشد که کرونا را به فال نیک بگیریم، و اگرچه عیبش دیدیم ولی از حُسنش هم بگوییم، عاملی برای تغییر که میتواند محرّکی برای بوروکراسیهای متصلب باشد. بوروکراسیهایی که برای تغییر و انعطافپذیری دچار مقاومت ساختاری شدهاند و تمایلی به دگرگونی ندارند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه