پیشنهادهایی هنری از هنرمندان سینمایی
چهرههای سینمایی و هنری و به قول معروف سلبریتیها گاهی در صفحات مجازیشان در شبکههای اجتماعی پیشنهادهایی برای گذراندن اوقات فراغت مطرح و بعضی از محصولات فرهنگی معرفی میکنند که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. از پیشنهادهای سینمایی تا کتاب و تئاتر و موسیقی.
شنا در زمستان
افشین هاشمی بازیگر و کارگردان تئاتر و سینما در اینستاگرامش گاهی درباره فیلمهای قدیمی سینمای ایران مینویسد و آنها را معرفی میکند. این بار او پیشنهاد کرده که فیلمی از محمد کاسبی را تماشا کنیم. پیشنهادی با هشتگ #فیلم_های_روز:
«بهنظرم تلاش کسانی که سعی در دورریختن همه گذشته سینمای ایران داشتند - با تمام امکانات در اختیارشان هم - نتوانست خاطره خوش آثار درخشان را از ذهن کسانی که سینما را دوست داشتند، پاک کند. در پستهای قبلی درباره ملخ زدگان نوشتم که رسماً بازتولید گاو و عزاداران بیل بود. اما «شنا در زمستان» ساخته محمد کاسبی متفاوت است. شروع و پایانش بشدت یادآور رگبار اثر بهرام بیضایی (مخصوصاً لحظه ورود معلم به کلاس و شلوغی بچهها) است. بعضی شخصیتهای مدرسه هم همینطور. از آنجا که در سلیقه حوزه هنری آنسالها عشق زمینی کاملاً مذموم است، جایگزین آسمانی مییابد! اما جدای از تشابه ها، اتفاقاً هرجا که فیلم از خاطره درخشان «رگبار» فاصله گرفته توانسته تصاویر خوب، واقعی و کمتر دیده شدهای از زندگی جنوب شهر و بالاخص مدارس آن محلهها بدهد؛ تصاویری شبیه آنچه در بعضی آثار جلال آل احمد یا صمد بهرنگی خواندهایم. گرچه امیر نادری در مرثیه (۱۳۵۴)، تصاویر درخشانی از تهران فقیر برای ما ثبت کرده و در سال ۶۹ به مُرده لگد زدن چندان افتخاری نیست، اما ثبت روابط بچههای فقیر و گرسنه جنوب شهر و همچنین خشکی و صلبی مدارس محروم آن محلهها، از ویژگیهای «شنا در زمستان» محمد کاسبی است که باعث میشود حتی امروز بشود فیلم را دید.»
پروانهها
فرزاد مؤتمن کارگردان سینمای ایران که با فیلمهای خاصش شناخته میشود از آن کارگردانهایی است که فیلمهای متفاوت سینمای جهان را میبیند و خیلی وقتها آنها را در اینستاگرامش معرفی و پیشنهاد میکند. این بار از یک فیلم ترکیهای نوشته است:
«پروانهها KELEBEKLER/ تولگا کاراچلیک (ترکیه /٢٠١٨)
دو برادر بههـمراه خواهـرشان، که سالها از هـم دور و بىخبر بودهاند توسط پدرشان به روستاى «حسن لر» که زادگاه و محل سکونت اوست، فرا خوانده میشوند. این سه در حالى سفرى دور و دراز را شروع میکنند که هـیچ شناختى از یکدیگر ندارند و چون به خانه پدرى میرسند متوجه میشوند که او مرده و وصیت کرده تا پروانهها به پرواز در نیامدهاند، خاکسپارى نشود. این سه تا به پرواز درآمدن پروانهها، در محیطى بسته و سنتى که هـیچ فصل مشترکى با آن ندارند، مجبورند که زمان را به وقت کشى بگذرانند...
کم نیستند فیلمهـاى جادهاى، که طى آن سفرى باعث میشود شخصیتهـایى با گذشته شان، روبهرو شوند و خود را از نو، بازشناسى کنند. با وجود این این فیلم سینماگر جوان استانبولى، تولگا کاراچلیک، که سه چهـار فیلم در کارنامهاش دارد، اصلاً بوى کهـنگى نمیدهـد و نشان از آن دارد که فیلمساز، سبک و لحن ویژهاى بخصوص به لحاظ تصویر سازى براى خود دست و پا کرده و بر آن مسلط است. اگرچه فیلم دوپاره به نظر میرسد و بدنه اصلى آن حاوى پرسه زنى هـاى سه کاراکتر، که، طناز، با حال و سرگرمکننده از کار درآمده، با داستان پروانهها که رنگى از «رئالیسم جادویى» دارد، درست با هـم چفت و جور نمیشوند، اما سرزندگى حاکم بر فیلم باعث میشود که نسبت به باقى فیلم هـاى این فیلمساز کنجکاو بشویم.
تصور میکنم که سینماى ترکیه موفق شده خودش را از شر سینمایى صرفاً بومى و محلى خلاص کند و فیلمهـایى در چارچوب ژانرهـا (و ضد ژانرهـا)ى شناخته شده و استاندارد بینالمللى تولید کند که قابلیت برقرارى ارتباط با فرهـنگهـاى مختلف را دارند و هـیچ بعید نیست که بزودى سینماى این منطقه قبل از هـر چیز با فیلمهـایى از این کشور شناسایى شود. سینما دوستان پیگیر، بد نیست، این سینما را با چشمان باز و به دقت دنبال کنند که بهنظر میرسد آبستن حوادث چشمگیرى باشد.»
شماره 17 سهیلا
هانیه توسلی بازیگر سینمای ایران درباره یکی از فیلمهای چند سال اخیر سینمای ایران نوشت و آن را پیشنهاد کرد. «شماره 17 سهیلا» که محمود غفاری آن را کارگردانی کرده و محصول سال 1395 است. «به پیشنهاد خواهرم، «شماره 17 سهیلا» را دیدم. نگاه فیلمساز به موضوع بسیار جذاب و خلاقانه است. بازی زهرا داوودنژاد درجه یک است. چقدر دیدنش چسبید! کلی کیف کردم. دیدنش را پیشنهاد میکنم.»
پیشنهادهای روان شناسانه
بهنوش طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر گاهی کتابهایی را که میخواند معرفی میکند. در چند پست جدید اینستاگرامی اش دو کتاب روان شناسی و رفتارشناسی معرفی و پیشنهاد کرد، برای بهتر شدن زندگی آنها را بخوانیم:
«کتاب «هنر شناخت مردم»: مطالعه علم رفتار...اول خودتان را و بعد دیگران را درست بشناسید تا با شناخت بهتر مسیر راحتى را با هم طى کنید...» «کتاب «اعتماد به نفس در کودکان»: انسان نمى تواند معناى یک نگاه عبوس، یک خنده گرم یا یک چهره گریان را صرفاً با گوش دادن به کسى دریابد... انسان باید فرابگیرد که معناى رفتار یک کودک را با «توجه کردن» به چیزى بیش از کلمات او دریابد...»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه