نمایش «شطرنج باد» محمدرضا اصلانی در بخش کلاسیک‌های کن ۲۰۲۰

مارتین اسکورسیزی و بهمن فرمان‌آرا تقدیم می‌کنند




نیلوفر  ساسانی
 خبر‌نگار‌
در شرایطی که شمارش معکوس برای پایان اکران آنلاین فیلم «حکایت دریا» آغاز شده، نام بهمن فرمان‌آرا نه به خاطر کارهای تازه‌اش بلکه به خاطر بخشی از مهم‌ترین‌ فعالیت‌های سینمایی‌ کمتر شنیده شده روی خط خبرها آمده است. نسخه ترمیم شده فیلم «شطرنج باد» که تهیه‌کنندگی آن را بهمن‌فرما‌ن‌آرا بر عهده داشته قرار است در بخش محبوب کلاسیک‌های کن 2020 به نمایش در بیاید. نکته جالب توجه اینکه بنیاد فیلم مارتین اسکورسیزی به مناسبت ۳۰ سالگی خود این فیلم را برای نمایش در هفدهمین دوره کلاسیک‌های کن آماده کرده است.
بخشی از این اتفاق مرهون همین دست فعالیت‌های فرمان‌آرا است. شاید مخاطبان نه چندان جدی سینما بیشتر او را به‌عنوان کارگردان فیلم‌های «خانه قمر خانم»، «سایه‌های بلند باد»، «بوی کافور، عطر یاس»، «خانه‌ای روی آب»، «یک بوس کوچولو»، «خاک آشنا» و «دلم می‌خواد» بشناسند اما بخش قابل توجه کارنامه فعالیت سینمایی او در حوزه تهیه‌کنندگی و تجربه بین‌المللی پخش فیلم است؛ تهیه‌کنندگی فیلم‌هایی چون «گزارش» عباس کیارستمی، «دایره مینا» داریوش مهرجویی، «کلاغ» بهرام بیضایی و... و تأسیس شرکت «سینه پلکس فیلم» در لس‌آنجلس و تهیه‌کننده اجرایی فیلم‌هایی چون «رادیو حرف» (اولیور استون)، «باغ‌وحش شیشه ای»(پل نیومن)، «آقا و خانم بریج» (جیمز آیوری)، «مادام سوزاتسکا» (جان شله زینگر). او در همین شرکت در تولید «آخرین وسوسه مسیح» که حدود 9سال منتظر تأمین بودجه بود و در هالیوود کسی حاضر نمی‌شد برای آن سرمایه‌گذاری کند با مارتین اسکورسیزی همکاری کرد. هر چند هفتاد و سومین دوره جشنواره فیلم کن امسال به‌دلیل شیوع کرونا برگزار نمی‌شود اما قرار است فیلم‌های برگزیده بخش‌های مختلف آن در برخی سینماهای فرانسه و دیگر جشنواره‌ها و رویدادهای مهم جهان سینما روی پرده بروند. «در حال و هوای عشق» وونگ کاروای، «از نفس افتاده» ژان‌لوک گدار و «ماجرا» میکل‌آنجلو آنتونیونی از دیگر فیلم‌های مهم این دوره بخش کلاسیک‌های کن است.
«شطرنج باد» به‌کارگردانی محمدرضا اصلانی محصول ۱۳۵۵ است و فخری خوروش، محمدعلی کشاورز، اکبر زنجانپور، حمید طاعتی، آقاجان رفیعی، آنیک شفرازیان، شهره آغداشلو و شهرام گلچین بازیگران اصلی آن هستند. داستان «شطرنج باد» در یک عمارت باشکوه و اشرافی در اوایل قرن بیستم می‌گذرد. خانم خانه فوت می‌کند و بازماندگان برای بالا کشیدن ارث و میراث او به جان هم می‌افتند. در پایان همه نزدیکان و خویشان خانم‌بزرگ قربانی جنگ قدرت و ثروت می‌شوند و کسی نمی‌ماند جز کنیزک.
امسال می‌توانست سال بهمن فرمان‌آرا باشد. نمایش «شطرنج باد» در کن 2020، حضور در فیلم «مجبوریم» رضا درمیشیان که به گفته خودش نقشی شبیه به بهمن کشاورز از صاحبنام‌ترین وکلای دادگستری را بازی کرده، اجرای نمایشنامه «شیاطین» به نویسندگی جان وایکینگ، اکران «حکایت دریا» و اولین تجربه سریال‌سازیش این قابلیت را داشت که از سال 99 سالی درخشان برای او بسازد اما همچون دیگران، شیوع کرونا شرایط متفاوتی را برای او رقم زد. ترافیک فیلم‌های در صف انتظار، تجربه موفق اکران آنلاین «طلا» پرویز شهبازی و «خروج» ابراهیم حاتمی‌کیا و در نهایت به گفته خودش «مهندسی اکران به نفع یک اقلیت» از جمله عواملی بود که باعث شد آخرین ساخته‌اش «حکایت دریا» را به جای پرده عریض سینماها راهی اکران آنلاین کند. او که سال ۱۳۹۳ نخستین تئاترش با نام «مردی برای تمام فصول» را در تالار وحدت به روی صحنه برد قرار بود بعد از 6 سال در همین تالار نمایشنامه «شیاطین» را اجرا کند اما کرونا آن را به تعویق انداخت. آن طور که فرمان‌آرا به «ایران» می‌گوید داستان این نمایش مربوط به قرن هفدهم فرانسه است که آدم‌ها به اتهام اینکه شیطان در آنها حلول کرده، سوزانده می‌شدند: «ژاندارک را برای همین سوزاندند. حسادت شخصیت‌ها باعث می‌شود کشیشی که هیچ گناهی ندارد، تاوان بدهد.»
اما از میان «شیاطین» و فیلمنامه دارای مجوز ساخت «سوختن در آب، غرق شدن در آتش» برگرفته از شعر چارلز بوکفسکی، اولویت فرمان‌آرا در صورت مهیا شدن شرایط، اولین تجربه سریال‌سازی‌اش در شبکه نمایش خانگی است؛ سریال 24 قسمتی «داستان جاوید» بر اساس رمان اسماعیل فصیح. آن طور که فرمان‌آرا به «ایران» می‌گوید او دوره هفت ماهه پیش تولید را هم پشت سرگذاشته اما به یکباره روند تولید متوقف شده است: «برای سریال نمایش خانگی «داستان جاوید» هفت ماه پیش تولید داشتیم. اجازه کار گرفته بودیم و متن 16 اپیزود را هم تحویل داده بودیم. یک روز آقای حسین پارسایی مدیر وقت دفتر شبکه نمایش خانگی زنگ زد و گفت دست نگه دارید. دو نفر از اعضای شورا تغییر کرده و بهتر است فعلاً کار را تعطیل کنید. زمانی که تصمیم گرفتم «مردی برای تمام فصول» را بسازم او رئیس اداره مرکز هنرهای نمایشی بود و اجازه نداد کار کنیم. به او گفتم در زمان مدیریتت در اداره تئاتر اجازه ندادی «مردی برای تمام فصول» را کار کنم، من منتظر شدم تا از آنجا بروی. الان هم صبر می‌کنم بروی تا سریالم را بسازم. گفت شما، من را نمی‌شناسید. گفتم از زمانی که با نمایش «کاروان زینب» از قم آمدید تا زمان «اولیور توئیست» شما را رصد کرده‌ام. نگویید شما را نمی‌شناسم، در اجتماعی که هستم همیشه دور و برم را نگاه می‌کنم. شما چرا با من دشمنی دارید؟ حالا ایشان سمتی ندارند و می‌خواهم «داستان جاوید» را بسازم. قصه‌اش هم برای سال 1300 تا 1307 هست. هیچ ربطی به هیچ‌کس ندارد که اعتراض و نگرانی ایجاد کند.» او البته درباره «سوختن در آب، غرق شدن در آتش» هم به «ایران» گفته: «با وجود اینکه به فیلمنامه «سوختن در آب، غرق شدن در آتش» پروانه ساخت دادند اما عجیب اینکه اعلام رسانه‌ای نکردند. معمولاً روز بعد اخبار مجوزهای ساخت سینمایی را اعلام می‌کنند. بعد از یکی دو هفته که علت را جویا شدم گفتند اگر اعلام کنیم مزاحمتان می‌شوند. گفتم فیلم که هنوز ساخته نشده، برای فیلم ساخته نشده مزاحم شوند!»‌

یادداشت
دیگراندیشی در سینما و ادبیات

احمد طالبی‌نژاد
منتقد سینما
«شطرنج باد» محصول «شرکت گسترش صنایع سینمای ایران» به ریاست بهمن فرمان‌آرا است. هدف این شرکت تولید فیلم‌هایی با استانداردهای بین‌المللی بود که از خروجی‌های درخشان آن می‌توان علاوه بر «شطرنج باد» به «گزارش» عباس کیارستمی و «کلاغ» بهرام بیضایی اشاره کرد. کارگردان «شطرنج باد»؛ محمدرضا اصلانی از افراد فرهیخته و نخبه عرصه فرهنگ و هنر ایران است. او شخصیتی کاملاً آوانگارد و پیشرو چه در زمینه شعر و چه در زمینه سینماست. آثار اصلانی شباهت چندانی با تولیدات مرسوم در سینمای ایران ندارد. «شطرنج باد» داستان‌ یک خانواده قجری است که در درون دچار فرسایش و نابودی است و همه افراد به شیوه «ده سیاهپوست کوچولو» آگاتا کریستی در تلاش برای نابودی هم هستند. در طول فیلم مخاطب با فضای کهنه دوره قاجار رو‌به‌رو است اما پس از اینکه آخرین فرد از پا می‌افتد، دوربین با حرکت پیچیده‌ای از اتاق بیرون می‌آید، به فضای حیاط خانه وارد می‌شود و از آنجا به پشت‌بام می‌رود و ناگهان متوجه می‌شویم که ماجرا در تهران دهه 50 اتفاق می‌افتد. «شطرنج باد» فیلم نوجویی است و بخوبی توانسته با تصور و تفکر تماشاگر بازی ‌کند. بازی با زمان بدرستی اتفاق می‌افتد و با پیوند حال و گذشته زمان واحدی ایجاد می‌شود و بیانگر این تحلیل است که چنین جنایتی در زمان جاری و ساری است و از گذشته به امروز رسیده است. از نکات قابل توجه، میزانسن‌های فیلم است که اگرچه به تئاتر نزدیک است اما کاملاً سینمایی است. از فصل‌های درخشان فیلم هم می‌توان به سکانس نفسگیری اشاره کرد که در خزینه حمام می‌گذرد. اولین حضور سینمایی شهره آغداشلو به‌همراه اکبر زنجانپور، شهرام گلچین و جمشید گرگین درخشان است. علاوه بر داستان جذاب و پرکشش، «شطرنج باد» به‌لحاظ فرم، نو و بدیع است. نمایش این فیلم در جشنواره جهانی تهران با استقبال مواجه شد اما اکران عمومی آن با ایام انقلاب همزمان و بعدها فراموش شد اگرچه «شطرنج باد» فیلمی نیست که براحتی بتوان آن را فراموش کرد. اثری اصیل و ارزشمند است که در طول زمان ارزش‌های آن بیشتر کشف می‌شود. همان‌طور که اشاره شد محمدرضا اصلانی چهره‌ نخبه و یکه‌ای است. در نثرنویسی متفاوت و در شعر درجه یک است. گرچه برخی شعرهای او را نمی‌پسندند اما من اولین بار او را از طریق شعرهایش شناختم. دهه 40 او در کنار یدالله رؤیایی، بیژن الهی، بهرام اردبیلی، هوشنگ آزادی‌ور و... جزو گروه شاعران شعر حجم بود ‌ که بعدها بیانیه شعر حجم را تحت نظر یدالله رؤیایی امضا کرد. هدف روشن‌ این جمع مخالفت با تمام قوانین و قواعد کهنه و پوسیده‌ای بود که هنرمند را اسیر خود می‌کرد. این گروه اگر چه تأثیراتی بر فضای شعر و ادبیات نوین ایران باقی گذاشت اما متأسفانه برخی از اعضا نتوانستند راهی را که انتخاب کرده بودند به سرانجام برسانند. آنهایی که شاعرتر بودند مثل یدالله رؤیایی و بیژن الهی ماندگار شدند و محمدرضا اصلانی هم به سینما گرایش بیشتری پیدا کرد. از نگاه من سرآمد این جمع هم محمدرضا اصلانی است. باسوادتر از همه و فارغ‌التحصیل رشته نقاشی از دانشگاه هنرهای تزئینی بود. او شناخت بسیار خوبی از هنرهای کهن و مدرن ایران دارد. هنرپژوه و نظریه‌پرداز است. ممکن است برخی موافق فیلم‌هایش نباشند. به‌عنوان نمونه من از معدود افرادی هستم که «آتش سبز» را پسندید و درباره این فیلم نقد مثبت نوشت و همچنان اعتقاد دارم این فیلم از بهترین‌های سینمای پس از انقلاب است. بخشی‌ از این پسند، سلیقه‌ای است و بخشی از آن از درک هنر مدرن نشأت می‌گیرد. اصلانی در عین اینکه کاملاً مدرن است در آثارش از عناصر و المان‌های فرهنگ ملی بخصوص معماری، نقاشی و مینیاتور بهره می‌گیرد. او در سریال درجه یک «سمک عیار» _که سال 56 از تلویزیون پخش شد و عامه مردم به خاطر ساختار و فرم غیرمتعارفش آن را خیلی نپسندید_ از مینیاتور در طراحی لباس و صحنه و فضا بخوبی استفاده کرده است. تمام سکانس‌های این سریال 13 قسمتی در طراحی لباس و صحنه یادآور دوره طلایی مینیاتور در دوره صفویه است و داستان هم به نوعی در همان زمان اتفاق می‌افتاد. در مجموع فرم فیلم‌های محمدرضا اصلانی شاید به نظر غربی برسد اما محتوا و مضمون و نگاهش کاملاً شرقی است.‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7396/19/548678/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها