عمل انساندوستانه در عصر مدرن چگونه ممکن میشود؟
عشق به دیگری در جهان فردگرایی
مصطفی مهرآیین
استاد دانشگاه و پژوهشگر جامعهشناسی عشق
روبرت وسنو در فصل اول کتاب برجسته خود با عنوان «غمخواری؛ مراقبت از دیگران و کمک کردن به خودمان» به طرح یکی از مهمترین تناقضهای اخلاقی موجود در زندگی امروز ما میپردازد: «فقط به فکر خودم باشم یا به دیگران هم کمک کنم؟» او برای توضیح بهتر این مسأله به دیدار میان دو انسان خیرخواه بزرگ در جهان یعنی جین آدامز امریکایی و لئو تولستوی، نویسنده بزرگ روس، در سال 1896 میپردازد. جین آدامز که سالها پیشتر تحت تأثیر کتابهای تولستوی زندگی خود را وقف نیازمندان کرده است به دیدار تولستوی و دخترش هنگام کارکردن در یک مزرعه میرود. ملاقات این دو انسان بزرگ، ملاقات دو سبک غمخواری است: تولستوی معتقد است انسان وقتی به غمخواری دیگران میپردازد باید دقیقاً خود را همانند دیگران کند تا قادر به درک درد و رنجهای آنها شود. جین آدامز، برعکس، در اوج کمک به نیازمندان به حفظ برخی وجوه زندگی خود نیز میپردازد. او لباس زیبا میپوشد، غذاهای گران میخورد و خدمتکار دارد. دیدار این دو انسان خیرخواه بزرگ به بحث درباره همین نکته منجر میشود: آیا برای کمک به دیگران باید خود را رها کرد؟
در سوی دیگر این ماجرا لوک فری -فیلسوف فرانسوی- به طرح این پرسش میپردازد که آیا خیرخواهی ما را از خودمان دور میکند و زندگی ما را معطوف به خدا میسازد یا میتوان خیرخواه بود و فرد سکولار باقی ماند. فری معتقد بود مدرنیته و ظهور انسانگرایی سکولار، جستوجوی معنا و امر مقدس را از میان نبرده است، بلکه هر دو را از طریق فرآیندی دوگانه دگرگون ساخته است؛ انسانسازی امر الهی و الهیسازی امر انسانی. لوک فری در شرح خود بر چگونگی الهیسازی امر انسانی بیشترین تأکید را بر پدیده «همیاری اجتماعی» میگذارد و در مقابل شیوههای سنتی عمل فداکاری اجتماعی سخن از دوران گذار از «منطق فداکاری دیگربنیاد» به «فداکاری خودبنیاد» میگوید. به اعتقاد لوک فری، مدرنیته بیش از آنکه استعلا را طرد کند، به بازآرایی آن پرداخته است. شاید امروزه ما سخن از فداکاری در راه اعتقادات یا وطن نمیگوییم، اما با نوع جدیدی از عمل انساندوستانه روبهرو هستیم که نشاندهنده نیاز ما به همبستگی با کل بشریت است. بر این اساس، این همبستگی دیگر مقید به پیوندهای اجتماعی باستانی نیست، خواه این پیوندها نژادی، ملی، یا خانوادگی باشند. این آرمان و کنش جدید انساندوستانه نشاندهنده حرکت از استعلای عمودی به استعلای افقی است- استعلایی که در آن «وجود انسان» به معنای دقیق کلمه است که نیازی بیواسطه به «مسئولیت من» در التفات به «دیگری» را پدید میآورد. از اینرو، امر مقدس که پیشاز این قبل از اخلاق قرار داشت و پایه و اساس آن بهشمار میرفت، امروزه پس از آن قرار میگیرد و ما با انسانی روبهرو هستیم که با در پیش گرفتن «زندگی مبتنی بر احساس» میکوشد امر مقدس را در درون کنشهای اخلاقی خود از قبیل «همیاری اجتماعی» و «انساندوستی» تجربه کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه