خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید

اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد




جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی

حمله به مواضع امریکا در عراق

وقتی که برانسون و ترامپ در حال صحبت بودند خبرنگاران و عکاسان نیز وارد شدند. در پایان این ملاقات، کشیش برانسون در نزدیکی صندلی ترامپ زانو زد و دست خود را روی شانه ترامپ گذاشت و برای او دعا کرد. لازم به گفتن نیست که این حرکت یک صحنه خوب را برای عکس گرفتن رقم زد. به این ترتیب پرونده برانسون بسته شد ولی روابط دوجانبه با ترکیه نیز به پایین‌ترین سطح خود تنزل کرد.
البته پیش از آزادی برانسون، شرایط در سوریه رو به وخامت می‌رفت. ما در ماه سپتامبر نگران بودیم که اسد برای حمله‌ای وحشیانه به استان ادلب در شمال غرب سوریه برنامه‌ریزی می‌کند، استانی که از مدت‌ها قبل به پناهگاهی امن برای مخالفان تبدیل شده بود. ادلب اکنون مأمن صدها هزار نفر از آوارگان سوری و همچنین تروریست‌های افراطی بود و نیروهای نظامی ترکیه نیز حضور فعالی در آنجا داشتند تا مانع از هرگونه تهاجم رژیم اسد شوند. روسیه و ایران تقریباً قطع به یقین به اسد کمک می‌کردند و باعث خونریزی و هرج و مرج بیشتر می‌شدند و این شرایط باعث می‌شد که سیل عظیمی از آوارگان به سمت ترکیه سرازیر شود. در میان آوارگان مشروع و واقعی، هزاران نفر از تروریست‌ها نیز فرار می‌کردند و بسیاری از آنها راهی کشورهای اروپایی می‌شدند که مقصد ایده‌آل آنها محسوب می‌شد. من بویژه نگران بودم که شاید اسد دوباره از سلاح‌های شیمیایی استفاده کند و به همین دلیل به طور اضطراری از وزارت دفاع خواستم درباره پاسخ نظامی احتمالی امریکا در صورت وقوع حمله شیمیایی بررسی‌های لازم را انجام دهد (امیدوار بودم که این بار هم بریتانیا و فرانسه با ما همراه شوند.) اصلاً دلم نمی‌خواست که همچون ماه آوریل دوباره از آمادگی‌های لازم دور باشیم و به نوعی غافلگیر شویم. اگر پاسخ امریکا ضرورت پیدا کند، این بار نباید اقدام تلافی جویانه ما فقط به کاستن از ظرفیت‌ها و توانایی‌های مربوط به تسلیحات شیمیایی سوریه محدود شود بلکه باید برای همیشه تمایل و اراده رژیم اسد را برای استفاده از چنین سلاح‌هایی تغییر دهد. متیس وزیر دفاع این بار ستاد مشترک ارتش را آزاد گذاشته بود تا هر آنچه را که لازم می‌دانند، انجام دهند. برنامه‌ریزی و آماده سازی‌های فشرده‌ای بر اساس گزینه‌های مختلف، اهداف احتمالی و با در نظر گرفتن محدودیت‌های موجود (نظیر ضرورت پیشگیری از تلفات غیرنظامی) در حال انجام بود. احساسم این بود که بر خلاف ماه آوریل، اگر این بار حتی اتفاق بدتری نیز بیفتد ما از آمادگی لازم برای ارائه گزینه‌های مختلف به ترامپ برخورداریم تا رئیس جمهوری بتواند از میان گزینه‌های پیشنهادی ما بهترین‌ها را انتخاب کند.
همزمان اسرائیل هم بیکار ننشسته بود و به طور مکرر به نقل و انتقال سلاح و تجهیزات توسط ایرانی‌ها حمله می‌کرد که خود این مسأله می‌توانست تهدیدآمیز باشد. اسرائیل کانال‌های ارتباطی خاص خود را با مسکو داشت، چون نتانیاهو به‌دنبال اهداف و نیروهای روسی نبود بلکه فقط ایرانی‌ها و تروریست‌ها را هدف قرار می‌داد. مشکل واقعی روسیه متحدان سوری آن کشور بودند که یک هواپیمای جاسوسی روسی را (به اشتباه) در اواسط ماه سپتامبر سرنگون کرده بودند. این اتفاق نیز باعث شد که روسیه فوراً بخش‌هایی از سامانه دفاع هوایی اس 300 خود را تحویل سوری‌ها بدهد که بشدت باعث نگرانی اسرائیل می‌شد.
روز شنبه هشتم سپتامبر شبه نظامیان شیعه در عراق که بدون تردید توسط ایران تجهیز می‌شوند، به سفارت امریکا در بغداد و کنسولگری ما در بصره حمله کردند و ایران نیز چندین هدف را در نزدیکی اربیل در کردستان عراق با موشک هدف قرار داد. وقوع این حملات فقط چند روز قبل از سالگرد حملات 11 سپتامبر و همچنین با توجه به حملات سال 2012 به مجموعه دیپلماتیک ما در بنغازی لیبی، نگران کننده بود و باعث می‌شد ما به‌صورت راهبردی درباره واکنش‌های احتمالی خود فکر کنیم، اما این کار را نکردیم. کلی به من گفت که ترامپ پس از یک برنامه انتخاباتی بار دیگر تأکید کرد که می‌خواهد به طور کلی از خاورمیانه خارج شود. کشته شدن سربازان امریکایی که فی نفسه بسیار غم‌انگیز بود موضوع خروج از خاورمیانه را تسریع می‌کرد و اگر ما به دقت همه جوانب این موضوع را بررسی نکنیم، نه تنها در بلند مدت به ضرر خود ما بلکه همچنین به ضرر اسرائیل و متحدان عرب ما تمام خواهد شد. به هر حال تا روز دوشنبه واکنش ما تا سطح صدور یک بیانیه احتمالی در محکومیت دست داشتن ایران در این حملات تنزل پیدا کرد. متیس حتی با چنین بیانیه‌ای هم مخالف بود و همچنان استدلال می‌کرد که ما به طور قطع و یقین مطمئن نیستیم که گروه‌های شبه نظامی شیعه به ایران وابسته هستند و این نوع بحث‌ها فقط ساده لوحی او را نشان می‌داد. این بی‌تصمیمی تا روز سه‌شنبه ادامه یافت تا اینکه متیس با عجله جلسه‌ای را با حضور ترامپ، پنس، پمپئو، کلی و من درخواست کرد تا این بیانیه یک پاراگرافی را بررسی کنیم. این جلسه در اتاق بیضی کاخ سفید تشکیل شد که در هر حال از نظر بسیاری از افراد بسیار دیرهنگام بود. این شیوه نشانگر سیاست انسدادگرایانه و اشکال تراشانه متیس در کار بود: عدم واکنش سریع و فعالانه و شاید حتی عدم صدور یک بیانیه مطبوعاتی در پاسخ به حملات صورت گرفته به پرسنل و تأسیسات دیپلماتیک امریکا. واقعاً ایران و نیروهای شبه نظامی قرار بود چه درسی از این واکنش کاملاً انفعالی ما بگیرند؟
همان گونه که پیش‌بینی می‌شد در هفته‌های بعد تهدیدات تازه‌ای از سوی گروه‌های شبه نظامی شیعه علیه منافع امریکا به وقوع پیوست و دو حمله راکتی دیگر به ساختمان کنسولگری امریکا در بصره انجام شد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7515/4/562935/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها