اعتدال، شیوه مرضیه آیت الله
غلامعلی رجائی
مشاور سابق آیتالله هاشمی رفسنجانی
در میان ویژگیهای آیتالله هاشمی یک ویژگی ایشان برجستهتر است و آن معمار ائتلاف بودن است. خاطرهای از مرحوم استاد سیدعلی اکبر پرورش دارم که وقتی ایشان نایب رئیس مجلس، هم نایب رئیس دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و عضو شورای عالی دفاع بود، آمد جبهه، آن زمان من مسئولیت تبلیغات جبههها را برعهده داشتم، ایشان آنجا گفتند وقتی آقای هاشمی وارد جلسه میشد کارش حل مشکلات، اختلافات و تفرقهها بود. اوایل انقلاب بود و این مسائل طبیعی مینمود و سلیقهها با هم جور درنمیآمدند. اما سلیقهها بیشتر اجرایی بود تا سیاسی، چون در برابر وجود امام(ره) سلیقههای سیاسی ظهور و بروز نداشت. بعضاً سیاسی هم بود. ایشان میگفت وقتی آقای هاشمی در جلسهای وارد میشد یک عده به شوخی میگفتند آقای هاشمی با موتور جوشاش آمد! یعنی دو طرف را میخواهد بههم پیوند دهد، معمار پیوند بود. این صفت آقای هاشمی هم بر اساس خصیصه واقعنگری و واقعگراییاش بود. معتقد بود همه نیروها دلسوز هستند واسلام و نظام و انقلاب را قبول دارند و میخواهند خدمت کنند حالا در چیزهایی با هم تفاوت دارند اما این تفاوتها نباید باعث شود که اینها همگرایی نداشته باشند و به هم افزایی به تعبیر امروز نرسند. این از نظرمن از فهم مدیریتی آقای هاشمی خبر میداد.
بر این اساس امام ایشان را جانشین فرمانده کل قوا و مسئول انجام عملیاتهای جنگی کرد. به دلیل همین روحیه بود که آقای هاشمی، سپاه و ارتش را به یک چشم میدید. البته معتقد بود چون سپاه نیروهای مردمی و انقلابی دراختیار دارد، در عملیاتها نقش بیشتری میتواند ایفا کند. اما تجربه و امکانات ارتش و هم پختگی، تبحر و نخبگی ارتش را هم نمیتوان نادیده گرفت. بنابراین ایشان سعی نکرد که در جنگ بهرغم اینکه عملیاتها را نیروهای مسلح با هم انجام میدادند طرف یکی از نیروها را بگیرد. خود ایشان هم به نظر من به این واقف بود که امام باتوجه به این روحیه بود که ایشان را به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا برگزید. تا نه ارتش خیال کند آقای هاشمی طرف سپاه است و نه سپاه فکر کند که ایشان طرف ارتش است. بنابراین در اولین نگاه به شخصیت آقای هاشمی آنچه در ذهن نقش میبست اعتدال ایشان بود. این اعتدال هم در عمل بود و هم در اندیشه و تفکر وجود داشت. برخی درنظر معتدل اما در عمل معتدل نیستند. اما ایشان هم درعمل و هم در نظر معتدل بود. به همین دلیل میتوان گفت ایشان یکی از مدعیان و مروجان و بانیان اصلی تفکر اعتدال در کشور است و برخی معتقدند که مکتب اعتدال متعلق به آقای هاشمی است. آقای هاشمی یکی از داعیهدارهای تفکر اعتدال بود تا همه با هم دیده شوند و با همافزایی بتوانند کشور را اداره کنند.
ایشان همواره سعی میکرد تعادل را در همه زمینهها رعایت کند. در دورههایی از مجلس که ایشان آنجا بود؛ مجلس اول و دوم و بخصوص مجلس سوم با همین محوریت، سعی داشت مسائل را بهگونهای اداره کند که از خط تعادل خارج نشود. البته گاهی هم تندیهایی میکرد و در خاطراتش هم این موارد را صادقانه نوشته است. اما روش عمومی ایشان این بود که افراد همدیگر را تحمل کنند و این تفکر را در جنگ هم نشان داد. بر این اساس ایشان توانست در بین نیروهای ارتش، سپاه، جهاد و بسیج هماهنگی ایجاد و تا پایان جنگ آن را حفظ کند. ایشان هر چهار رکن جنگ، هرکدام را به اندازه سهم، نقش، ظرفیت و توانی که داشت از آنان استفاده کرد. این نکته مهم است که هیچ شکایتی از آقای هاشمی نداریم که به امام رسیده باشد. ایشان از زمستان 62 وارد جنگ شد و از طرف امام نزدیک به 6 سال مسئولیت عالی جنگ را برعهده داشت. الان وقتی شما با فرماندهان ارشد جنگ صحبت میکنید، اعم از ارتش، سپاه و جهاد همه باهم اتفاق نظر خواهند داشت که ایشان در این مقطع نقش مثبت و مؤثر پیشبرندهای داشته است.
خود ایشان میگفت که اعتدال را از قرآن آموخته است. زیرا تفکری که بخواهد با یکسونگری کشور را اداره کند یا کاری را یکسویه پیش ببرد پسندیده نیست. وی معتقد بود تمام نیروهای سیاسی و اجرایی باید به کمک هم بیایند و همه باهم عمل کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه