تفریحی که دیگر ارزان نیست
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
شورای صنفی نمایش، در تازهترین جلسه خود بلیت سینماها را به سی هزار تومان رساند. از نگاه این شورا و صاحبان سالنهای سینما، سی هزار تومان در مقایسه با مبالغی که ما هر روز برای موضوعهای مختلف هزینه میکنیم، رقم بالایی نیست. روزگاری سینما رفتن، تفریحی ارزان قیمت برای اقشار ضعیف و کم درآمد جامعه بود اما اندک اندک، با توجه به افزایش قیمت در همه زمینهها، بهای بلیت هم رشد کرد و دیگر برای سینما رفتن، باید چند برابر بیشتر از قبل هزینه شود.
ساخت پردیسها در دهه نود، وضعیت ناوگان سینمایی را تغییر داد و بسیاری از سینماهای فرسوده و از رده خارج را به سالنهایی مدرن و زیبا تبدیل کرد. این روزها نه فقط در تهران که در اغلب مراکز استان، مردم میتوانند در پردیسهای چند سالنی فیلم ببینند. کیفیت سالنهای نمایش در شهرهای بزرگ به تهران نزدیک شده و این مهم است که ساکنان تهران و دیگر مراکز استان همزمان و با کیفیتی یکسان فیلمهای روز را میبینند. اما رونق در سینماسازی به افزایش بهای بلیت منجر شده و میشود گفت بخشی از جامعه را که در دهه پنجاه و شصت پای ثابت فیلم دیدن در سالن سینما بودند از چرخه حذف کرده است. با بالا رفتن تورم، همان طور که بخشی از جامعه شهری ساکن در کلانشهرها از جمله تهران، به حاشیه رانده شده و در اطراف پایتخت ساکن شدند، سینما رفتن بهعنوان تفریح مقرون به صرفه (بویژه برای خانوادههای پرجمعیت) فراموش شده است. طبیعی است در شرایطی که هزینه سینماداری بالا رفته، سینمادار هم مجبور به بالا بردن بهای بلیت است تا روزگار را بگذراند. اما در این دایره، نه شورای صنفی نمایش، نه سینمادار و نه سرمایهگذاران پرشماری که مشغول ساخت پردیس هستند به مردم فکر نمیکنند. مردمی که نقشی در فروش فیلمها بازی نمیکنند، میلیونها ایرانی که در نظرسنجیها به صراحت میگویند سال هاست به سینما نرفتهاند. شورای صنفی نمایش و سینمادارها، یا مدیران فرهنگی در حساب و کتابهایشان سهمی برای مردم در نظر نمیگیرند. جمعیت انبوهی که در ماههای اخیر اصلاً خبر نداشتهاند سالنهای سینما باز شده است در این بازیها جایی ندارد. به همین دلیل مخاطبان سینمای ایران در دهه نود، جذب بسترهای دیگر شدهاند. کودکان خانوادههای کارگر، جوانان اقشار کم درآمد مانند اغلب گروههای دیگر به سینما نمیروند و برای سرگرم شدن رسانههای دیگری را انتخاب میکنند. در جامعهای که «اجارهنشینها»، «عقابها»، «زیر پوست شهر» و «سگ کشی» پرفروش بوده، صداقت در مورد فروش فیلمها رنگ باخته است. تهیهکننده- سینمادارها سندسازی کرده و درباره آمار فروش آثار دروغ میگویند. سینماها، لوکس و مجهز شده اما نشانهای از رونق نیست. ظاهراً، این سالنهای پر زرق و برق باید میزبان مردم باشد، اما کدام مردم؟ چند درصد از جامعه؟ مقهور فروشهای میلیاردی چند فیلم نخست جدول فروش سال نشویم، بقیه فیلمها چقدر فروش دارند؟ چند درصد از جامعه به تماشای فیلمها نشستهاند؟ رونق واقعی را باید در شلوغی سالن سینما دید، در صفهایی که مقابل سینماها شکل میگرفت و در فیلمهایی که میلیونها ایرانی را جذب میکرد. گران کردن بلیت سینماها، در سالی که رونق نمایش از جهان رخت بربسته، تیر خلاص به پیکر سینمای ایران است. نتیجه این افزایش قیمت، از دست رفتن بخش دیگری از مخاطبان سینماست.
روزنامهنگار
شورای صنفی نمایش، در تازهترین جلسه خود بلیت سینماها را به سی هزار تومان رساند. از نگاه این شورا و صاحبان سالنهای سینما، سی هزار تومان در مقایسه با مبالغی که ما هر روز برای موضوعهای مختلف هزینه میکنیم، رقم بالایی نیست. روزگاری سینما رفتن، تفریحی ارزان قیمت برای اقشار ضعیف و کم درآمد جامعه بود اما اندک اندک، با توجه به افزایش قیمت در همه زمینهها، بهای بلیت هم رشد کرد و دیگر برای سینما رفتن، باید چند برابر بیشتر از قبل هزینه شود.
ساخت پردیسها در دهه نود، وضعیت ناوگان سینمایی را تغییر داد و بسیاری از سینماهای فرسوده و از رده خارج را به سالنهایی مدرن و زیبا تبدیل کرد. این روزها نه فقط در تهران که در اغلب مراکز استان، مردم میتوانند در پردیسهای چند سالنی فیلم ببینند. کیفیت سالنهای نمایش در شهرهای بزرگ به تهران نزدیک شده و این مهم است که ساکنان تهران و دیگر مراکز استان همزمان و با کیفیتی یکسان فیلمهای روز را میبینند. اما رونق در سینماسازی به افزایش بهای بلیت منجر شده و میشود گفت بخشی از جامعه را که در دهه پنجاه و شصت پای ثابت فیلم دیدن در سالن سینما بودند از چرخه حذف کرده است. با بالا رفتن تورم، همان طور که بخشی از جامعه شهری ساکن در کلانشهرها از جمله تهران، به حاشیه رانده شده و در اطراف پایتخت ساکن شدند، سینما رفتن بهعنوان تفریح مقرون به صرفه (بویژه برای خانوادههای پرجمعیت) فراموش شده است. طبیعی است در شرایطی که هزینه سینماداری بالا رفته، سینمادار هم مجبور به بالا بردن بهای بلیت است تا روزگار را بگذراند. اما در این دایره، نه شورای صنفی نمایش، نه سینمادار و نه سرمایهگذاران پرشماری که مشغول ساخت پردیس هستند به مردم فکر نمیکنند. مردمی که نقشی در فروش فیلمها بازی نمیکنند، میلیونها ایرانی که در نظرسنجیها به صراحت میگویند سال هاست به سینما نرفتهاند. شورای صنفی نمایش و سینمادارها، یا مدیران فرهنگی در حساب و کتابهایشان سهمی برای مردم در نظر نمیگیرند. جمعیت انبوهی که در ماههای اخیر اصلاً خبر نداشتهاند سالنهای سینما باز شده است در این بازیها جایی ندارد. به همین دلیل مخاطبان سینمای ایران در دهه نود، جذب بسترهای دیگر شدهاند. کودکان خانوادههای کارگر، جوانان اقشار کم درآمد مانند اغلب گروههای دیگر به سینما نمیروند و برای سرگرم شدن رسانههای دیگری را انتخاب میکنند. در جامعهای که «اجارهنشینها»، «عقابها»، «زیر پوست شهر» و «سگ کشی» پرفروش بوده، صداقت در مورد فروش فیلمها رنگ باخته است. تهیهکننده- سینمادارها سندسازی کرده و درباره آمار فروش آثار دروغ میگویند. سینماها، لوکس و مجهز شده اما نشانهای از رونق نیست. ظاهراً، این سالنهای پر زرق و برق باید میزبان مردم باشد، اما کدام مردم؟ چند درصد از جامعه؟ مقهور فروشهای میلیاردی چند فیلم نخست جدول فروش سال نشویم، بقیه فیلمها چقدر فروش دارند؟ چند درصد از جامعه به تماشای فیلمها نشستهاند؟ رونق واقعی را باید در شلوغی سالن سینما دید، در صفهایی که مقابل سینماها شکل میگرفت و در فیلمهایی که میلیونها ایرانی را جذب میکرد. گران کردن بلیت سینماها، در سالی که رونق نمایش از جهان رخت بربسته، تیر خلاص به پیکر سینمای ایران است. نتیجه این افزایش قیمت، از دست رفتن بخش دیگری از مخاطبان سینماست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه