به جست‌و‌جوی خانه ادبیات در نقشه تهران

ادبیات دست بر قضا...




ارمغان بهداروند
شاعر
بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در خانه‌ای عاریتی در کوچه نوید نفس می‌کشید. ساختمانی قدیمی که دیوارهای آجری‌اش زیر شاخ و برگ درخت گل‌کاغذی، شاعرانه‌تر به نظر می‌رسید. می‌گفتند تازه «شعر» را به تکالیف بنیاد اضافه کرده‌اند. در همه سال‌های پیش از آن، مدیریت «ادبیات» مدیریتی جزیره‌ای بود و هر بخش از این بخت‌‌برگشته را مؤسسه‌ای و سلیقه‌ای اداره می‌کرد و صدالبته از گوشت‌ِ قربانی ادبیات، هیچ عاید اهالی‌اش نمی‌شد. آن خانه اجاره‌ای چنان پررفت‌و‌آمد شده بود که به شکایت همسایگان پلمب شود. در آن روزها «سیدعباس صالحی» معاونت فرهنگی وقت بود و منصفانه اگر بخواهیم قضاوت کنیم هیچ برای خوش‌سرنوشتی بنیاد کم نگذاشته بود. بنیاد به ساختمانی در خیابان سنایی اسباب‌کشی کرد و خبر خوش آن سال برای بنیادی‌ها؛ وزیر شدن معاون حمایت‌گر آنها بود. بنیاد به لطف آدم‌های ادبیاتی‌اش قد کشید و به بضاعت خود می‌کوشید که به کوتاه‌تر کردن دست غیرادبیاتی‌ها از ادبیات بکوشد و صدالبته ناگزیر بود که در مرز جناحین ادبی، جانب احتیاط را نیز فرونگذارد. تدارک تقویم قطعی رویدادها، انتخاب به وقت دبیران جوایز، برخورداری شهرستان‌ها از عواید مالی و معنوی رویدادها، تعمیم محافل ادبی به سراسر کشور، برگزاری کارگاه‌های ادبی ذیل تقویم اجرایی رویدادها، تأسیس پایگاه‌های نقد شعر و داستان و نشست‌های هفتگی ادبی از مهمترین اتفاقات سالیان برقراری نظم و نظام بنیاد بود که با همه موافقان و مخالفان خود، لااقل موقعیت ادبیات را در ساختار تصدی فرهنگ و هنر دولت حفظ کرده بود.
بنیاد به برکت آدم‌هایش که هیچ شباهتی به کارمندهای مرسوم نداشتند؛ کارآمد شده بود. عیال اندکی که همگی دستی بر آتش ادبیات داشتند و به هر نوبت که به دلیلی سری به آن عمارت می‌زدی؛ می‌توانستی این ابیات را زمزمه کنی که: اندک اندک جمع مستان می‌رسند/ اندک اندک می‌ پرستان می‌رسند.
قصه تجمیع مؤسسات که به میان آمد؛ دیواری کوتاه‌تر از ادبیات پیدا نشد. از میان ٣٦ مؤسسه تابعه در بخش‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تنها این بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان بود که با ادغام در دو مؤسسه نه چندان منطبق، به خاکستر نشست. متولیان طرح؛ اجرای این مصوبه را گام بلندی در جهت بهره‌وری و انسجام بیش از پیش این مؤسسات ارزیابی می‌کردند اما اگر فقط و فقط به وضعیت امروز ادبیات در مؤسسه تازه‌ تأسیس خانه کتاب و ادبیات ایران، نگاهی دلسوزانه بیندازیم متوجه واقعیاتی خواهیم شد که هیچ‌کدام از اهداف طرح تجمیع در آن رعایت نشده است. صیانت از معیشت کارکنان، بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت‌ها، منابع و اموال منقول و غیرمنقول مؤسسات در اجرای طرح‌ها، افزایش بازدهی و ارتقای بهره‌وری مؤسسات؛ مهمترین شاخصه‌هایی عنوان شدند که قرار بود احوال خوش‌تری برای ادبیات رقم بزنند اما کافی‌ است اگر در میان همه مصایب کرونایی این روزها، سری به ساختمان جدید ادبیات در کوچه‌ای در خیابان انقلاب بزنید. حتماً پیش از هر چیز دلتنگ آدم‌هایی خواهید شد که به دیدن‌شان می‌شد دقایقی را در هوای ادبیات نفس کشید. آدم‌هایی که از محل اندک اعتبار ادبیات، آموزش دیدند و کارآموخته شدند و درست در زمان بهره‌وری، از سر ناگزیری به دیگر مؤسسات پیوستند. اهالی ادبیات با همه ناخرسندی‌های خود از طرح تجمیع و علی‌رغم همه اعتراض‌ها و انتقادها؛ شنیده نشدند و اکنون از آن ظرفیت به خون دل ایجاد شده، چیزی باقی نمانده است. آیا مشکل طرح تجمیع فقط با تجمیع اماکن حل می‌شد که پیش از هر چیز، آن سقف تازه به دست آمده را بر سر اهالی ادبیات آوار کردند. با دست بسته‌ چه توقعی می‌توان از مدیران این روزهای «مرکز گسترش ادبیات» - نام تازه تصدی دولتی ادبیات- داشت که آن چه در آیینه آن طرح دیده بودند، اتفاق نیفتاد. در خاطر دارم که در آغازین روزهای سال 1398 شورای شهر تهران را قسم داده بودیم که خانه‌موزه‌های نیما و جلال را به محلی برای دیدارها و گفت‌و‌گوهای اهالی ادبیات تبدیل کنند و نمی‌دانستیم که روزی همان اندک حیاط مشجر ساختمان خیابان سنایی را باید در راستای «بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت‌ها» تخلیه کنیم. آن خانه از اعتبار ادبیات و به خرج آبرو خریداری شده بود و بسیار بیشتر از ارزش ریالی‌اش برای ادبیات ارزش‌ افزوده ایجاد کرده بود.
کم‌‌رنگ شدن ادبیات قطعاً نمی‌تواند به نفع تصدی دولتی ادبیات باشد و هیچ اشکالی نخواهد داشت اگر اغلاط طرح تجمیع مؤسسات را به مدد تجربیات پیش آمده و دورنمای فردا دوباره‌خوانی کنیم و به عقب برنگردیم. اهالی ادبیات نجیب‌تر از آن هستند که همچون همیشه همقدم نباشند.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7696/16/584100/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها