گفت‌ وگوی «ایران» با لادن نازی کارگردان نمایش «لباس جدید پادشاه»

تلاش برای خارج شدن از دورهای باطل


محمد حسن خدایی
خبرنگار
لادن نازی که سابقه بازیگری هم در کارنامه خود دارد، در چند اجرایی که کارگردانی کرده، نشان داده که چگونه در تلاش است مواجهه‌ای انتقادی و خیال‌پردازانه با روایت رسمی از تاریخ داشته باشد. نمایش «لباس جدید پادشاه» که به زندگی احمد شاه قاجار در سفر به فرنگ می‌پردازد، مبتنی‌ بر همین رویکرد روایی است و سیمای تازه‌ای از این شاه ناکام قجری برای مخاطبان ترسیم می‌کند. مردی سرگردان میان سنت‌های شرقی با عقلانیت خودبنیاد غربی که برای پذیرفته شدن نزد دربار امپراطوری استعمارگر بریتانیایی، مجبور شده در باب لباسی که قرار است بر تن کند، دست به انتخاب ناگزیری بزند. به هر حال قرن نوزدهم میلادی اوج مداخلات استعماری امپراطوری‌های غربی است و به نوعی تلاش برای یافتن بازارهای اقتصادی تازه. کشور پهناور ایران نیز از این مسأله مستثنی نبوده و نمایش «لباس جدید پادشاه» روایتی است تماشایی از این مواجهات سیاسی. در ادامه گفت‌و‌گو با لادن نازی را می‌خوانید، یکی از کارگردانان عمل‌گرای این روزهای تئاتر ما.

گویا کارگردانی نمایش «لباس جدید پادشاه» برای شما چالش برانگیز بوده، منظورم شرایط تولید، حوادث اجتماعی و حتی همه‌گیری ویروس کرونا است. در این رابطه توضیح بدهید.
پیش تولید نمایش «لباس جدید پادشاه» از اردیبهشت سال ۹۸ آغاز شد و بعد از تمرینات پیوسته و تغییرات بسیار در طراحی حرکت، میزانسن‌ها، متن و عناصر وابسته دیگر، در آبان همان سال به روی صحنه رفت که خوشبختانه با کمک دراماتورژ و نویسنده توانا به یک نمایش منسجم و با استانداردهای تقریباً بالا رسیدیم. اما نمایش و گروه با اتفاقات ناخوشایندی مواجه شد. تعطیلی اینترنت در آبان ۹۸ امکان تبلیغات و حتی بلیت‌فروشی را از ما گرفت و تقریباً جامعه تئاتری و علاقه‌مندان تماشای تئاتر از تاریخ اجرای ما و آغاز آن بی‌اطلاع بودند. یک هفته از اجرای ما به این منوال گذشت و ما مجبور شدیم فقط پانزده شب به روی صحنه برویم. بعد از آن کرونا آمد و تئاترها تعطیل شدند و زمانی که شرایط بهتر شد، در تاریخ ۷ فروردین ۱۴۰۰ برای دومین بار به روی صحنه سنگلج بازگشتیم که این بار هم با وضعیت قرمز تهران و کرونا دلتا مواجه شدیم و کار متوقف شد. بعد از ۹ ماه در بهمن 1400 بار دیگر به صحنه بازگشتیم و این بار جشنواره فجر باعث توقف 10 شبه اجرای ما شد. بعد از جشنواره قرار بود ما فقط ۱۰ شب دیگر یعنی تا ۶ اسفند اجرا برویم اما به علت استقبال بی‌سابقه از اجرا تا بیستم اسفند ماه تمدید شدیم. باید اضافه کنم که این اجرا بالاخره یک روی خوش به خود دید و خدا را شکر به اندازه کافی این روزها دیده می‌شود. فرصت خوبی است از سرکار خانم پریسا مقتدی برای توجه و لطف‌شان تشکر کنم.
به لحاظ اجرایی این نمایش چه پیشنهادی برای تئاتر ما دارد؟ بحثم ناظر بر استفاده از عروسک، شیوه نمایش ایرانی و تلفیق آن با فضای پسامدرنیستی نسبت به تاریخ و احمد شاه است. این فضای متکثر اجرایی بنا بر چه ضرورتی مورد استفاده قرار گرفته؟
 در جواب به این پرسش باید بگویم هر تئاتری بشدت بازتاب شخصیت و سلیقه و دانش یک کارگردان است‌. به طور حتم در نمایش «لباس جدید پادشاه» خوب یا بد، این سه عنصر بسیار دخیل بوده‌اند. من در زندگی شخصی انسان بسیار خیال‌پردازی هستم و به جادو، رؤیا، تاریخ و ادبیات علاقه دارم. برای رفتن به دل تاریخ و یک بستر تا حدودی مستند و البته جدی، به یک عنصر لطیف نیاز دارم تا بتوانم آن را روی صحنه تئاتر قابل اجرا و به نوعی قابل تحمل کنم. مخاطب در کنار آنچه که می‌بایست تماشا کند که اغلب چندان خوشایند هم نیست، بهتر است لحظاتی داشته باشد بهره‌مند از حظ بصری. مخاطبی که موسیقی خوب گوش کند و جادو ببیند. می‌گویم جادو، چون مگر می‌شود اسم‌ تئاتر را آورد و به جادو فکر نکرد. برای جادو و خیال‌پردازی، عناصر صحنه‌ای چون نور، سایه، صدا، بازیگر و عروسک را می‌توان اضافه کرد. عروسک یک جهان است، یک رشته تحصیلی و یک تکنیک مهم و اثرگذار. چیزی که به اشتباه هنگام نام بردن از مفهوم عروسک به ذهن متبادر می‌شود، «تئاتر کودکان» است. اما تئاتر عروسکی یکی از متنوع‌ترین و هنری‌ترین‌ زیرشاخه‌های هنر نمایش است که با آن می‌شود روی صحنه به جهان جادو سفر کرد. گذشته از آن سلیقه‌ام در هدایت بازی و استفاده از اشیا، فاصله گرفتن از رئالیسم سنتی است. در این کار همه چیز براساس رئالیسم استایلایزد (شیوه‌دار) پیش می‌رود. همه عناصر مثل یک «‌اثر پروانه‌ای» به هم‌ مرتبط و متصل است و هیچ چیز و هیچ کس به شکل مجزا و انفرادی کار خودش را نمی‌کند.
 نمایش «لباس جدید پادشاه» تلاش دارد نگاهی انتقادی و کمیک به تاریخ داشته باشد، از این باب نگاه شما به گذشته ایران و بار سنگین تاریخ که بر گرد همگی ما نشسته چیست؟
عمیقاً اعتقاد دارم تاریخ یک دور باطل است و حتماً می‌شود آن را از این دور خارج کرد. مسأله نمایش «لباس جدید پادشاه» برای من هر چه که باشد، اما برای مخاطبان این اجرا بسیار آشنا و ملموس است. البته بهتر است به جای نگاه کمیک که ذکر کردید این گونه توضیح بدهم که «لباس جدید پادشاه» یک طنز انتقادی است.
آینده تئاتر در ایران را چگونه می‌بینید؟ در جایگاه یک کارگردان زن، آیا شرایط تولید تئاتر سخت‌تر است؟
نمی‌خواهم از منظر جنسیتی به این قضیه نگاه کنم، اما فکر می‌کنم در یک سیستم مردانه، کار برای زنان دشوار‌تر است، اما شاید همین سختی‌ها را همکاران مرد من هم متحمل شده باشند. بهتر است، بگوییم تئاتر کار کردن بسیار سخت است در این زمانه و من به شخصه آینده مناسبی برای تئاتر در ایران‌ نمی‌بینم. تئاتر به کالای لوکسی تبدیل شده که معیار ارزشگذاری‌اش، گیشه و میزان فروش است. هر چند مخاطب در نهایت کار خوب را پیدا می‌کند و بهتر است این نکته را بگوییم در نهایت کار خوب، مخاطب خویش را پیدا می‌کند. در هر صورت هزینه‌های بالا، سختی و مشکلات زندگی و موارد بسیار دیگر، باعث شده که تئاتر در اولویت چندم یک تئاتری یا مثلاً یک ‌بازیگر قرار بگیرد و حتی کم کم فراموش شود. تئاتر عشق است اما باید به یک شغل و منبع درآمد درست و پاک تبدیل شود، متأسفانه فرایند تولید تئاتر این روزها به سمتی سوق پیدا کرده که گویا بدون داشتن ستاره و تبلیغات آنچنانی، خطر نادیده گرفته شدن نمایشی که بر صحنه آوردی به شکل مداوم تو و گروه اجرایت را تهدید می‌کند. تنها چاره شاید در تولید نمایش با کیفیت باشد که تعریفش سینه به سینه بچرخد و در نهایت دیده شود.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7864/28/605145/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها