توپ سال نو را کجا در میکنند؟
هارون یشایایی
تهیهکننده سینما
حوالی سال 1323 برای ما که سال اول دوم متوسطه بودیم، سال نو و تبدیل سال قدیم به جدید با تعطیلات معنا پیدا میکرد. تعطیلات چند روزه مدرسه فرصتی بود تا با بچههای همسن و سال، گشتوگذاری و گپ و گفتی داشته باشیم. دیگر امتیاز مهم نوروز، پولی بود که فراتر از مقرری مدرسه بهعنوان عیدی دستمان را میگرفت و میتوانستیم به میل خودمان خرج کنیم نه به توصیه این و آن.
آن روزها خانهها چراغ برق نداشت، رادیو و تلویزیونی در کار نبود و توپ که در میشد میفهمیدیم سال نو شده و سال کهنه تمام شده است. پاتوق ما تیر چراغ برق سر کوچه بود. شبی در همین دورهمیها، بحثمان با نو شدن سال و در کردن توپ گرم بود؛ اینکه کجا توپ در میکنند، این توپ چه شکلی است و... تصمیم گرفتیم خودمان برویم و ببینیم و به جواب سؤالهایمان برسیم. گفتیم برویم ببینیم توپ سال نو را کجا در میکنند. راه افتادیم و دائم از این و آن سؤال کردیم که توپ سال نو را کجا در میکنند. یکی گفت سبزه میدان در میدان ارک. از خانه ما تا میدان ارک راهی نبود. راهی شدیم به سمت میدان ارک. اما وقتی رسیدیم هر چه نگاه کردیم، توپی در کار نبود. هاج و واج مانده بودیم که پس توپ کو؟ گفتند کدام توپ، اینجا که توپ در نمیکنند. آنقدر پرس و جو کردیم که در میان همه نمیدانمها بالاخره یکی جواب داد باید باشگاه افسران باشد.
خرسند و امیدوار راهی خیابان 30تیر و باشگاه افسران شدیم. اطمینان داشتیم که حتماً جواب سؤالمان باید همانجا باشد. از میدان ارک تا باشگاه افسران راهی نبود. پرسان پرسان رفتیم و رسیدیم و دیدیم که بله، واقعاً اینجا توپی هست که تا به حال ندیدهایم. خوشحال بودیم توپی که رسیدن سال نو را خبر میدهد، دیدهایم. جمع شده بودیم جلوی در ورودی و راجعبه کم و کیف آن حرف میزدیم که نگهبان باشگاه آمد و گفت چرا اینجا جمع شدهاید. فاتحانه شرح ماجرا را گفتیم و رسیدیم به اینکه بالاخره پاسخ سؤالمان را یافتهایم. نگهبان خندید که: «این توپ مروارید است، با اینکه توپ در نمیکنند. گاهی مردم به نیت حاجتروایی به دورش جمع میشوند و به آن دخیل میبندند.» سرخورده پرسیدیم که پس توپ سال نو را کجا در میکنند. احتمال داد که باغ شاه باشد. توان ما تا باغ شاه قد نمیداد. راهمان را به سمت خانه کج کردیم.
سر کوچه که رسیدیم دیدیم بچهها در پاتوق همیشگیمان حلقه زدهاند. برای اینکه فکر نکنند شکستخورده و بیدست و پاییم مجبور بودیم به قول خودمان، چاخان کنیم. همینطور که بهطور مبهم یک چیزهایی سر هم میکردیم یکی از اهالی مطلع کوچه سررسید. فوری سکوت کردیم، لو نرویم که یکهو یکی از جمع گفت اینها همین الان رفتند در کردن توپ را دیدند و... سؤال کرد مثلاً کجا رفتید و توپ در کردن سال نو را دیدید؟ برای اینکه کم نیاوریم با اطمینان گفتیم باغ شاه. گفت: اولاً که دو سه ساعت است توپ را در کردهاند و ثانیاً توپ را عشرتآباد در میکنند، نه باغ شاه.
تهیهکننده سینما
حوالی سال 1323 برای ما که سال اول دوم متوسطه بودیم، سال نو و تبدیل سال قدیم به جدید با تعطیلات معنا پیدا میکرد. تعطیلات چند روزه مدرسه فرصتی بود تا با بچههای همسن و سال، گشتوگذاری و گپ و گفتی داشته باشیم. دیگر امتیاز مهم نوروز، پولی بود که فراتر از مقرری مدرسه بهعنوان عیدی دستمان را میگرفت و میتوانستیم به میل خودمان خرج کنیم نه به توصیه این و آن.
آن روزها خانهها چراغ برق نداشت، رادیو و تلویزیونی در کار نبود و توپ که در میشد میفهمیدیم سال نو شده و سال کهنه تمام شده است. پاتوق ما تیر چراغ برق سر کوچه بود. شبی در همین دورهمیها، بحثمان با نو شدن سال و در کردن توپ گرم بود؛ اینکه کجا توپ در میکنند، این توپ چه شکلی است و... تصمیم گرفتیم خودمان برویم و ببینیم و به جواب سؤالهایمان برسیم. گفتیم برویم ببینیم توپ سال نو را کجا در میکنند. راه افتادیم و دائم از این و آن سؤال کردیم که توپ سال نو را کجا در میکنند. یکی گفت سبزه میدان در میدان ارک. از خانه ما تا میدان ارک راهی نبود. راهی شدیم به سمت میدان ارک. اما وقتی رسیدیم هر چه نگاه کردیم، توپی در کار نبود. هاج و واج مانده بودیم که پس توپ کو؟ گفتند کدام توپ، اینجا که توپ در نمیکنند. آنقدر پرس و جو کردیم که در میان همه نمیدانمها بالاخره یکی جواب داد باید باشگاه افسران باشد.
خرسند و امیدوار راهی خیابان 30تیر و باشگاه افسران شدیم. اطمینان داشتیم که حتماً جواب سؤالمان باید همانجا باشد. از میدان ارک تا باشگاه افسران راهی نبود. پرسان پرسان رفتیم و رسیدیم و دیدیم که بله، واقعاً اینجا توپی هست که تا به حال ندیدهایم. خوشحال بودیم توپی که رسیدن سال نو را خبر میدهد، دیدهایم. جمع شده بودیم جلوی در ورودی و راجعبه کم و کیف آن حرف میزدیم که نگهبان باشگاه آمد و گفت چرا اینجا جمع شدهاید. فاتحانه شرح ماجرا را گفتیم و رسیدیم به اینکه بالاخره پاسخ سؤالمان را یافتهایم. نگهبان خندید که: «این توپ مروارید است، با اینکه توپ در نمیکنند. گاهی مردم به نیت حاجتروایی به دورش جمع میشوند و به آن دخیل میبندند.» سرخورده پرسیدیم که پس توپ سال نو را کجا در میکنند. احتمال داد که باغ شاه باشد. توان ما تا باغ شاه قد نمیداد. راهمان را به سمت خانه کج کردیم.
سر کوچه که رسیدیم دیدیم بچهها در پاتوق همیشگیمان حلقه زدهاند. برای اینکه فکر نکنند شکستخورده و بیدست و پاییم مجبور بودیم به قول خودمان، چاخان کنیم. همینطور که بهطور مبهم یک چیزهایی سر هم میکردیم یکی از اهالی مطلع کوچه سررسید. فوری سکوت کردیم، لو نرویم که یکهو یکی از جمع گفت اینها همین الان رفتند در کردن توپ را دیدند و... سؤال کرد مثلاً کجا رفتید و توپ در کردن سال نو را دیدید؟ برای اینکه کم نیاوریم با اطمینان گفتیم باغ شاه. گفت: اولاً که دو سه ساعت است توپ را در کردهاند و ثانیاً توپ را عشرتآباد در میکنند، نه باغ شاه.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه