سود میلیاردی حراج شانزدهم به دلال می رسد یا به هنرمند؟
گروه فرهنگی/ شانزدهمین دوره حراج تهران «هنر معاصر ایران» روز جمعه دهم تیرماه با رقم فروش ۷۸ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به کار خود پایان داد. رقمی که نسبت به حراج چهاردهم که با همین عنوان برگزار شد، نزدیک به دوبرابر رشد داشته است.
حراج تهران هر سال بعد از برگزاری با واکنشهای بسیاری مواجه است. این رخداد گرچه همانند تمام حراجهای دنیا همچون کریستیز و دوبی یک حراج اقتصادی در عرصه هنر محسوب میشود اما نکته قابل تأمل این است که این حراج از پشتوانه اجتماعی و مردمی برخوردار نیست. به باور برخی کارشناسان اقتصاد فرهنگ و هنر هم سود ناشی از حراج تهران نفعی به حال سود ناخالص ملی کشور ندارد چراکه سود حاصل از حراج تهران مستقیماً به جیب برگزار کنندگان و مجموعهداران حراج تهران میرود و در نهایت نفعی برای جامعهای که اکنون از نظر اقتصادی دچار چالش و مشکلات عدیده هستند، ندارد. برگزاری چنین رویدادی بخصوص اکنون که در تحریمهای اقتصادی به سر میبریم شاید از نگاه برخی کارشناسان موافق حراج، به نوعی به نفع بازار هنر باشد اما در حقیقت این نفع نه نصیب هنرمندان میشود و نه نصیب مردم.
به نظر بیشتر هنرمندان، حراج تهران نفعی به حالشان ندارد. فقط در صورتی حراج برای هنرمند منفعت دارد که اثرش به حراج راه یابد و به فروش برسد. همین عاملی در شهرت و بالا رفتن قیمت سایر آثار هنرمند میشود.
با نگاهی به حراج کنونی هنر معاصر تهران و همچنین دورههای پیشین میبینیم گردانندگان حراج در این دورهها آثار برخی هنرمندان جوان را به حراج میآورند تا اسامی این هنرمندان هم به سایر هنرمندان دوره معاصر بپیوندد و به قول برگزار کنندگان حراج جوان ترها هم به حراج راه یابند.اما سؤال اینجاست که به چه نحوی هنرمندان انتخاب میشوند؟ ساز و کار انتخاب هنرمندان بر چه مبنا و معیاری است؟ برای همین عملاً حراج تهران برای قاطبه هنرمندان از نظر اقتصادی نفعی ندارد و در حقیقت دلالان هنری و مجموعهداران هستند که از این فروشهای میلیاردی به نفع جیبشان بهره میبرند.
با نگاهی به فروش میلیاردی آثار هنرمندان و اسامی آنها در حراج شانزدهم نام میلیاردیهای حراج هم مشخص شد.
میلیاردیهای حراج کدامند؟
در این حراجی «شکار سیمرغ» رضا درخشانی با تکنیک مواد روی بوم با قیمت نهایی هشت میلیارد تومان فروش رفت. این اثر که در سال ۱۳۹۵ خلق شده عنوان گرانترین اثر حراج شانزدهم را به دست آورد.
همچنین منصور قندریز هم هنرمند دیگری بود که اثری بدون عنوان از او به عنوان «قله حراج» خوانده شد و به قیمت ۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان چکش خورد. این قیمت درحالی نهایی شد که پیشتر این اثر بین 7-6 میلیارد تومان تخمین زده شده بود. دومین اثر قندریز هم که بین 4-3 میلیارد تومان تخمین زده شده بود، با آخرین پیشنهادی که از سوی خریداران ارائه شد، درنهایت به قیمت سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان چکش خورد.
فریده لاشایی هنرمند دیگری بود که اثری با عنوان «خرگوشها مقدمهای بر آلیس در سرزمین عجایب» از او، به قیمت چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان چکش خورد. اثری بدون عنوان از کوروش شیشهگران که به خطوط معروفش شهرت دارد، درحالی که پیشتر بین 5-4 میلیارد تومان تخمین زده شده بود، به قیمت چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان چکش خورد.
سایر آثار میلیاردی هم با قیمت 3 میلیارد تومان تا نهایت یک میلیارد تومان در این مراسم چکش خورد.
حراج تهران هر سال بعد از برگزاری با واکنشهای بسیاری مواجه است. این رخداد گرچه همانند تمام حراجهای دنیا همچون کریستیز و دوبی یک حراج اقتصادی در عرصه هنر محسوب میشود اما نکته قابل تأمل این است که این حراج از پشتوانه اجتماعی و مردمی برخوردار نیست. به باور برخی کارشناسان اقتصاد فرهنگ و هنر هم سود ناشی از حراج تهران نفعی به حال سود ناخالص ملی کشور ندارد چراکه سود حاصل از حراج تهران مستقیماً به جیب برگزار کنندگان و مجموعهداران حراج تهران میرود و در نهایت نفعی برای جامعهای که اکنون از نظر اقتصادی دچار چالش و مشکلات عدیده هستند، ندارد. برگزاری چنین رویدادی بخصوص اکنون که در تحریمهای اقتصادی به سر میبریم شاید از نگاه برخی کارشناسان موافق حراج، به نوعی به نفع بازار هنر باشد اما در حقیقت این نفع نه نصیب هنرمندان میشود و نه نصیب مردم.
به نظر بیشتر هنرمندان، حراج تهران نفعی به حالشان ندارد. فقط در صورتی حراج برای هنرمند منفعت دارد که اثرش به حراج راه یابد و به فروش برسد. همین عاملی در شهرت و بالا رفتن قیمت سایر آثار هنرمند میشود.
با نگاهی به حراج کنونی هنر معاصر تهران و همچنین دورههای پیشین میبینیم گردانندگان حراج در این دورهها آثار برخی هنرمندان جوان را به حراج میآورند تا اسامی این هنرمندان هم به سایر هنرمندان دوره معاصر بپیوندد و به قول برگزار کنندگان حراج جوان ترها هم به حراج راه یابند.اما سؤال اینجاست که به چه نحوی هنرمندان انتخاب میشوند؟ ساز و کار انتخاب هنرمندان بر چه مبنا و معیاری است؟ برای همین عملاً حراج تهران برای قاطبه هنرمندان از نظر اقتصادی نفعی ندارد و در حقیقت دلالان هنری و مجموعهداران هستند که از این فروشهای میلیاردی به نفع جیبشان بهره میبرند.
با نگاهی به فروش میلیاردی آثار هنرمندان و اسامی آنها در حراج شانزدهم نام میلیاردیهای حراج هم مشخص شد.
میلیاردیهای حراج کدامند؟
در این حراجی «شکار سیمرغ» رضا درخشانی با تکنیک مواد روی بوم با قیمت نهایی هشت میلیارد تومان فروش رفت. این اثر که در سال ۱۳۹۵ خلق شده عنوان گرانترین اثر حراج شانزدهم را به دست آورد.
همچنین منصور قندریز هم هنرمند دیگری بود که اثری بدون عنوان از او به عنوان «قله حراج» خوانده شد و به قیمت ۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان چکش خورد. این قیمت درحالی نهایی شد که پیشتر این اثر بین 7-6 میلیارد تومان تخمین زده شده بود. دومین اثر قندریز هم که بین 4-3 میلیارد تومان تخمین زده شده بود، با آخرین پیشنهادی که از سوی خریداران ارائه شد، درنهایت به قیمت سه میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان چکش خورد.
فریده لاشایی هنرمند دیگری بود که اثری با عنوان «خرگوشها مقدمهای بر آلیس در سرزمین عجایب» از او، به قیمت چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان چکش خورد. اثری بدون عنوان از کوروش شیشهگران که به خطوط معروفش شهرت دارد، درحالی که پیشتر بین 5-4 میلیارد تومان تخمین زده شده بود، به قیمت چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان چکش خورد.
سایر آثار میلیاردی هم با قیمت 3 میلیارد تومان تا نهایت یک میلیارد تومان در این مراسم چکش خورد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه