روایتی منسجم از قصهها و افسانههای ایرانی
در «مستوران» با یک سریال تاریخی مواجه هستیم اما تاریخ نه به معنای یک برهه مشخص که صرفاً به معنای گذشته. گذشته کهن ایرانی که روزی روزگاری در این جغرافیا تجربه شده. دست بر قضا میتوان گفت که سریال از این حیث به حال و هوا و فضای سریال «روزی روزگاری» بیشباهت نیست. چند ویژگی و مؤلفه مهم برای این سریال میتوان برشمرد که مخاطب را نسبت به تماشای آن کنجکاو میکند. از جمله خلاقیت و نوآوریهای تکنیکی و بصری در تولید آنکه با روایت متفاوتی از قصهای تاریخی همراه شده که لحن و رنگ متفاوتی نسبت به نمونههای مشابه دارد و شاید گزافه نباشد که از این حیث، آن را سریالی جسورانه بدانیم. در واقع با نوعی از ساختارشکنی در ساخت سریال تاریخی مواجه هستیم. هم در مضمون و درونمایه قصه و هم در فرم و ساختار روایی آن. به این موارد میتوان بازی های متفاوت برخی از بازیگران در این مجموعه را هم افزود مثلاً با یک بیژن بنفشه خواه و رابعه اسکویی متفاوت روبهرو هستیم که متفاوت از تصویر مخاطب از نقشهای طنازانه و کمدی آنهاست. نقش پررنگ حمید رضا آذرنگ که از شخصیتهای محوری و اصلی سریال است بر جاذبه آن افزوده است. «مستوران» همچنین یک سریال اقتباسی است که برگرفته از رمان مستوران به قلم محمد حنیف روایت میشود. ساخت آثار اقتباسی در ساحت سریال کمتر سابقه داشته و این میتواند یک اتفاق جریانساز در روند سریالسازی تلویزیونی باشد. «مستوران» پروژه الف ویژه محسوب میشود که قصههای کهن فارسی در هم تنیده شده دارد و در عین حال قصهها، برای کاراکترها و لوکیشنهای ساخته شده، بومیسازی شده است. این نکته را هم باید به موقعیت ژانری سریال افزود که اگرچه در ژانر تاریخی ساخته شده اما میتوان آن را ملودرام خانوادگی هم دانست. ملودرامی خانوادگی که در بستر تاریخ روایت میشود. در اینجا در همه قصهها و داستانکهایی که به درام گره خورده میتوان ردی از خانه و خانواده را پیدا کرد. سریال تلاش کرده تا شمایلی از خانواده ایرانی و اصالتهای آن را به نمایش بگذارد. جنس دیالوگها و لحن و بیان آن هم به مکالمات امروز نزدیک است و از پرطمطراق و ملالآور شدن آن پرهیز شده است.به نظر میرسد سازمان فرهنگی هنری اوج این بار به سراغ مفاهیمی مبتنی بر هویت و حریت ایرانی رفته و تلاش کرده در بستر یک کار تاریخی عظیم وپرهزینه (بیگ پروداکشن)، اعتبار فرهنگ و تمدن ایرانی را به تصویر بکشد. قصه سریال بدون زمان و بدون مکان در جایی در ایران حدود ۵۰۰ سال پیش میگذرد اما در شهری به نام مستوران رخ میدهد. قصهها برگرفته از ادبیات کهن ایرانی است و یادآور هزار و یک شب، کشکول، گلستان و شاهنامه که بومی و به روز شده است. روایتی منسجم از افسانهها و قصههای شفاهی و ادبیات کهن ایرانی که میتواند یک اتفاق خوب در ساخت سریالهای تاریخی تلویزیون باشد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه