حفظ بزرگترین سرمایه ملی با همت آتش‌نشانان آبادانی


اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری

​​​​​​​از آغاز جنگ چهار ماه می‌گذشت، اما پالایشگاه آبادان با وجود محاصره شهر و آتشباری انواع سلاح‌های دورزن و حملات پی‌درپی هواپیماهای عراقی هنوز سرپا بود. معمایی که برای مطلعان و کارشناسان تعجب‌برانگیز بود. این در حالی بود که شهر آبادان و خود پالایشگاه را دود غلیظی پوشانده بود.
تعدادی از کارکنان پالایشگاه، شهر را ترک کرده بودند، اما افرادی هم با پذیرفتن خطر مانده بودند. افراد با انگیزه و سختکوشی که در وهله اول درصدد برآمدند تا قطعات ارزشمند و حیاتی پالایشگاه را به‌منظور آسیب ندیدن به محل امنی انتقال دهند. این گروه علاوه بر دورکردن قطعات حیاتی پالایشگاه از خطر تخریب، در ستاد‌های سه‌گانه گروه‌بندی شده و به اطفای حریق، آبرسانی و تأمین برق پالایشگاه در شرایط سخت مشغول بودند. این افراد با جان و دل کار می‌کردند و با وجود مواجهه دائم با صحنه‌های خطرناک نمی‌گذاشتند کاری زمین بماند. هیچ عذر و بهانه‌ای مانع کار سخت و طاقت‌فرسای هر روزه آنان نبود. همینان از تخریب پالایشگاه آبادان که بزرگترین مجتمع تولید سوخت در خاورمیانه و در شرایط آن روز از اهمیت زیادی برای تأمین سوخت مورد نیاز مناطق جنگی برخوردار بود، جلوگیری کردند. آنان لوله‌های نفتی و برخی از تجهیزات را که امکان جابه‌جایی آنها نبود زیر چندین تن خاک پنهان کرده و با ابتکار مهندسان شرکت نفت، با ایجاد خندق اطراف تانک‌ها از سرایت آتش به تانک‌های دیگر جلو‌گیری نمودند. گروه آتش‌نشانان علاوه بر اطفای حریق در پالایشگاه، بعد از هربار بمباران شهر توسط دشمن بعثی، به نجات جان افراد شتافته و با وجود کمبودهای بسیار با جان و دل کار می‌کردند. ازجمله اقدامات مؤثر آتش‌نشانان، خاموش کردن آتش تانک فارم بود که تقریباً هرروز از سوی آتشباری ارتش دشمن به آتش کشیده می‌شد. تعداد زیادی از گروه آتش‌نشانان در این راه به شهادت رسیدند و از خود درس‌های بزرگ و حماسی به یادگار گذاشتند که تنها در یک حمله هوایی در ماه‌های اول جنگ ۱۸ نفر از آتش‌نشانان آبادانی به‌خیل شهدا پیوستند. عبدالرضا دیراوی‌نژاد، عبدالغنی سامری، علی‌اکبر عزیزی هندیجانی، مرتضی عمارستانی، نوروز میرزایی، محمد حسین‌زاده‌دشتی، کیامرث پرویززاده، قاسم تنگستانی تعدادی از شهدای این حادثه بودند که حین خدمت به شهادت رسیدند.
بعد از مدتی بر اثر بمباران‌های متعدد، شبکه آبرسانی پالایشگاه نیز مختل و تأمین آب مورد نیاز گروه آتش‌نشانی با مشکل مواجه شد. جبران این نقیصه توان مضاعفی را می‌طلبید و لازمه آن استقبال از خطر و آبرسانی در شرایط محاصره شهر بود. اما رادمردان آتش‌نشان هر بار با شجاعت کم‌نظیری به استقبال خطر رفته و آب مورد نیاز جهت خاموش کردن آتش شرارت‌های تقریباً همه روزه دشمن را فراهم آوردند و اجازه ندادند پالایشگاه یکسره در کام آتش فرو رفته و یکی از سرمایه‌های ملی نیست و نابود شود. یکی از فرماندهان عراقی که در نبرد حماسی ذوالفقاری به اسارت رزمندگان ما درآمده بود در حالی‌که در میان دود غلیظ ناشی از سوختن تانک‌های غول‌پیکر منطقه تانک فارم به مرکز شهر منتقل می‌شد با تعجب می‌گفت: «ما مانده بودیم که شما چطور سوخت ماشین‌های خود را تأمین می‌کنید» شگفتی دشمن از تأمین سوخت مورد نیاز جبهه‌های جنگ نشان از آن داشت که فرماندهان ارتش بعث عراق با مشاهده آتش مدام ناشی از سوختن مخازن نفتی پالایشگاه آبادان، به این نتیجه رسیده بودند که تکیه‌گاه اصلی شهر نابود شده و خیالشان از این بابت راحت بود. آنان فکر می‌کردند پس از 4 ماه از آغاز جنگ و بمباران مدام پالایشگاه دیگر چیزی از آن باقی نمانده و کاملاً منهدم شده است. حال آنکه فداکاری کارکنان پالایشگاه به همراه جمعی که از اطراف و اکناف به آنان پیوسته بودند اجازه نداد این سرمایه بزرگ ملی طعمه آتش کین دشمن شده و یکسره از بین برود.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/8092/24/638683/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها