ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دورنــما
واشنگتن اگزمینر (امریکا):
یکی از پدیدههایی که در خلال اعتراضهای موسوم به «جان سیاهان مهم است» رخ داد، تخریب مجسمههای کسانی بود که تا دیروز قهرمان جنگهای داخلی امریکا محسوب میشدند و اکنون معترضان آنها را نخبگان نژادپرستی میدانند. اما تخریب این مجسمهها واقعیتهای تاریخی را تغییر نمیدهد.
نیشن (امریکا):
اکنون چند ماه است که از شیوع کرونا در امریکا میگذرد اما آنطور که باید درباره آن صحبت نشده است. در حالی که گفتن واقعیتها درباره این ویروس و بیماری ناشی از آن میتواند پاسخ جامعه به بیماری را تغییر دهد و حتی شاید مبارزه اجتماعی با آن را دگرگون کند.
نیوزویک (امریکا):
چطور میشود، مرد 37 سالهای که تجربه دیپلماتیک ندارد، مشاور رئیس جمهوری امریکا شود؟ جارد کوشنر خود خیلی ساده میگوید: پدر زنم این را از من خواست. اما شاید بهتر باشد این بازیگر کاخ سفید که خودش معتقد است، یک بازیگر ابزاری است را بیشتر بشناسیم.
راه دشوار پیروزی
آیا کرونا ترامپ را رئیسجمهوری یک دورهای میکند؟
ادامه از صفحه اول
تست «IQ» چیست؟!
نه فقط کرونا و آثار فاجعهبار آن بلکه سایر مسائل خطیر این روزهای امریکا باعث شده ترامپ با چهرهای نگرانتر و متفاوت با همیشه در اجتماعات ظاهر شود و آن حالت حق به جانب سابق را نداشته باشد. ترامپ حتی شنبه هفته پیش وقتی با شبکه خبری محبوبش یعنی فاکسنیوز مصاحبهای داشت، مقابل سؤالات دقیق گزارشگر کم آورد و برعکس گذشته نکوشید با لفاظی و تهمت زدن مسیر مصاحبه را عوض کند. بلکه صدایش را آرام کرد و پاسخ مبهمی داد که از خستگی روحی شدید وی خبر میداد. کریس والاس گزارشگر این شبکه با صراحت به ترامپ گفت که ادعای وی درباره تمایل بایدن به برچیدن قوای پلیس از سطح اکثر شهرهای امریکا حرفی خلاف واقع است اما ترامپ صرفاً گفت که شکست احتمالیاش در انتخابات 2020 راه را بهروی کسانی باز میکند که آن قدر ترسو و محافظهکارند که امریکا با نوع مدیریت آنها به سوی یک هرجومرج کامل خواهد رفت. ترامپ این افراد را فاقد هرگونه عقل و هوش توصیف کرد اما وقتی از او پرسیدند یک تست هوش (IQ) دقیقاً حاوی چه نکاتی است نتوانست جوابی بدهد.
انباشت قربانیان در مناطق جمهوریخواه
بدتر از همه ادعاهای دروغین ترامپ راجع به نحوه کنترل و مدیریت «کووید19» در ایالات مختلف امریکا و توسط فرمانداران آنها است. وی پس از رواج این بیماری در امریکا ادعا کرد که فقط ایالاتی که توسط دموکراتهای «ذاتاً ضعیف» مدیریت میشود، قربانی این بیماری خواهند شد و تلی از کشتهها برجای خواهند گذاشت. اما ایالات تحت سلطه اعضای حزب جمهوریخواه به سبب قاطعیت بیشتر این افراد ایمنتر خواهند ماند. با این حال وقتی قضیه برعکس شد و کرونا در نیویورک تحت اداره جمهوریخواهان و برخی ایالات مشابه بیشترین قربانی را گرفت، رئیسجمهوری زیادهگوی امریکا مجبور به سکوت شد و در نهایت سیستم بهداشتی ضعیف بهجای مانده از یک دموکرات دیگر- باراک اوباما- را سبب شکستهای فوق نامید.
تکامتیاز بر باد رفته
قبل از رئیسجمهوری شدن و حتی در دو سال و نیم اول حضور ترامپ در کاخ سفید، از قدرت اقتصادی فراوان او حرفهای فراوانی گفته و تأکید شد که حتی اگر «سیاست» نمیفهمد، راه پولزایی در بازار را خوب میشناسد و میتواند امریکا را بهشت فرصتهای شغلی برای نسل جوانتر این کشور سازد. حتی اگر چنین وضعیتی در سالهای نخست حضور ترامپ در کاخ سفید مشاهده میشد، کرونا و موج بیکاریها و تعطیل شدن حرفههای مختلف که همراه با آن آمد، آن تک امتیاز بزرگ ترامپ را نیز از او گرفته است. او در ماههای اخیر هیچ راه حل عاجلی را برای روغن زدن به چرخهای اقتصادی واقعاً زنگ زده امریکا که محصول رسوخ کرونا به تکتک مشاغل این کشور است، فرا روی صنعتگران رسمی و صاحبان حرفههای خصوصی نگذاشته است.
معجزهای در کار نیست
بهرغم تمامی لغزشهای فوق هنوز کمتر مقام حزب جمهوریخواه به طور رسمی به ترامپ پشت کرده و از بایدن در انتخابات پیش رو اعلام حمایت کرده است اما هستند افراد متعددی در این حزب که نجوا میکنند بهتر است ترامپ دراین انتخابات ببازد تا آنها در انتخابات بعدی (2024) با افرادی، وارد صحنه مبارزه با دموکراتها شوند که وجاهت فزونتری از ترامپ دارند. «مایک مادرید» مشاور ذینفوذ در حزب جمهوریخواه که در تأسیس بنیاد لینکلن نقش داشته است، میگوید: «تعداد هواداران ترامپ برای پیروزی او در انتخابات بعدی کافی نیست زیرا وی اکثر آنها را دلسرد کرده است. پس دلیلی ندارد که سایر جمهوریخواهان برای نجات او کاری صورت دهند زیرا وی هیچکس جز خودش را قبول ندارد. او را فقط یک معجزه در انتخابات 2020 نجات میدهد و معجزه همانطور که همه میدانیم، معمولاً در اکثر اوقات روی نمیدهد.»
هر سلاحی به جز «اقتصاد»
هواداران ترامپ نیز نیک میدانند تنها چیزهایی که وی را در 105 روز باقی مانده تا انتخابات احیا خواهد کرد، یکی پیروزی او در سه مناظره مهمی است که در ماههای اکتبر و نوامبر بین او و بایدن صورت خواهد گرفت و دیگری کمک شایان توجه اقتصادی به حرفهها و صنایعی که توسط کرونا ضربه فنی شدهاند. این در حالی است که متخصصان اقتصادی در امریکا میگویند به پا خاستن مجدد صنایع امریکا پس از هجوم بیرحمانه کرونا پروسهای زمان بر است و شاید دو سال طول بکشد تا امریکا به نقطه قبل از کرونا برگردد و هرچیزی به جز این فقط یک ظاهرسازی و نکتهای خلاف واقع خواهد بود. مایکل بوسکین، متخصص امور اقتصادی در دانشگاه استنفورد میگوید: «شاید ترامپ راههایی را برای فتح انتخابات بعدی برای خود قائل باشد اما این راه قطعاً از شاهراه اقتصادی عبور نمیکند. بعید است ترامپ این را نداند. او اگر متوجه عمق قضایا شده باشد، قطعاً سلاحهای دیگری را برای نشانهگرفتن بایدن برخواهد گزید و اقتصاد را فراموش خواهد کرد.»
منبع: اشپیگل
آنچه کرونا به جهانیان آموخته است
پلی برای ساختن دنیایی بهتر
جیمی متزل
مترجم: وصال روحانی
اگر کرونا بهرغم تمامی بلایای عظیمش یک حسن داشته باشد، این است که به جهانیان متذکر شده هر چه سریعتر یک دنیای ایمنتر بسازند. شاید برخی بر این باور باشند که این بیماری جهان را نابود کرده اما حقیقت امر این است که کووید 19 تأکیدی بود بر آنچه دائماً توسط مردم و سران کشورها نادیده گرفته میشد. کرونا این را مشخص ساخت که سیستمهای تأمین سلامتی و امنیت اجتماعی در کمترین سطح کارایی خود قرار دارند و به همین سبب و با احتساب کاستیهای بوروکراتیک، نظامهای اداری و سیستمهای چرخش امور در کشورها در حال فروپاشی است. آخرین باری که بحران هشداردهندهای از این دست را تجربه کردیم در زمان برپایی جنگ جهانی دوم بود.
از چرچیل تا جانسون
در آن سالها و همچنین طی پیریزی مقدمات آن جنگ و در دهه 1930 که عصر موسوم به رکود اقتصادی در امریکا حاکمیت داشت نیز سقوطهای مالی و اجتماعی بزرگی شکل گرفت اما با این تفاوت که در انگلیس و امریکا امثال وینستون چرچیل و فرانکلین دی روزولت حکومت میکردند. آنها آدمهای متفکری بودند حال آنکه اکنون قدرت در دست بوریس جانسون و دونالد ترامپ است که بیش و پیش از آنکه سوژهها و اتفاقات را کامل بفهمند، درباره آن سخنرانیهای پرآب و تاب میکنند. محصول این بیکفایتیها امواج فزاینده «کووید 19» در سطح جهان و نوعی احیای روحی آدمهای مبتلا به این بیماری است که در عصر پس از کرونا بهرغم دردهای جسمانی ماندگار دنیا را به گونهای دیگر و امور مختلف را به شکلی عمیقتر میبینند و از سطحینگریهای سابق پرهیز میکنند اما عده زیادی اصولاً زنده نمیمانند تا این پرواز روحی را پس از رستاخیزی منفی تجربه کنند. آیا سایر جهانیان و اصولاً ابنای بشر حاضرند از تمامی ویرانگریهای حاصل از هجوم کرونا پلی برای ساختن دنیایی کم نقصتر بسازند چرا فرض نکنیم که مثلاً اکوسیستمهای دریایی فرو ریخته و علوم فضایی ما منهدم شده است. آیا در چنان شرایطی به لزوم «از نو ساختن» پی نمیبردیم و آن را به اجرا درنمیآوردیم؟ پس چرا به دنیای پس از کرونا و ویرانگریهای آن به همین شیوه نگاه نکنیم.
بیبهره از حوصله و علم
مشکل بزرگ امروز جهان نه یک مقابله ناکارآمد با یک بیماری ویروسی جانفرسا بلکه ناآمادگی برای حل هر چالشی است که از حوصله و علم لازم برای رفع آن بیبهره مانده و همه چیز را سهل گرفتهایم. درد بزرگ کنونی این است که دنیا فاقد سیستمهای کارآمد برای کنار زدن اپیدمیهایی است که واقعاً توانمند باشند. روزگاری خودداری دولتها از متوقف کردن روند تولید سلاحهای کشتار جمعی برای مردم خطرساز بود ولی امروز فقدان هماهنگی و یکدستی بین سیستمهای تقویت بهداشت و طب در مقابله با ویروسهای بزرگ از آن سلاحها هم مرگآفرینتر شده است. تا دیروز دشمنان ما بین کشورها و ملل مختلف فرق میگذاشتند و فقط طبقات نگونبخت را هدف میگرفتند اما امروز با دشمنی طرف هستیم که آشنا و بیگانه نمیشناسد و همه را از پای در میآورد و تبعیضی بین مردم نمیگذارد. امروز اکثر رهبران جهان مقابل کووید 19 میلنگند زیرا برای تقابل با چنین موجودی آماده نبودند و ما همچنین چیزی را از آنها نخواسته بودیم و ساز و کارهای آن هم در اختیار این حاکمان نبوده است.
نیاز به شیوهنامهای یکسان
امروز در سلامتی زیستن برخی افراد برای حفظ جانها کفایت نمیکند زیرا همیشه طبقات فقیرتری هستند که به سبب کمبود امکانات و ضربات سنگین این بیماری نالان یا کشته میشوند و آنچه از بیماری آنها ساطع میشود ما را هم ساقط میکند. بنابراین به یک شیوهنامه یکسان و فراگیر و جهانی بدون مرزهای کشوری شناخته شده محتاجیم تا انسانها را صرفنظر از هر رنگ و طایفه و تباری که دارند در قبال این بیماری که دارند در قبال این بیماری مصون و محفوظ نگه دارند و نه فقط انسانهای ثروتمند و طبقات خاصی بلکه تودهها را امنیت جانی تازهای ارزانی دارد. فقط از این طریق است که دنیا پابرجا میماند چون برخلاف عوارض و بیماریهای مهلک قبلی نمیتوان جهانی را به نظاره نشست که آدمهای ممیز آن تماماً زنده میمانند و همه ضعفای آن محو میشوند. این حلقهای است که به همه قشرها نفوذ و تار و مار میکند و تا به فرهنگ فراکشوری و علوم فرامرزی و یک فداکاری همگانی دست نزنیم «کووید 19»ها همچنان قربانی خواهند گرفت و کره خالی لاغرتر و شکنندهتر وارد بحرانی بس بزرگتر خواهد شد.
منبع: CNN
اتحاد بیسابقه شهروندان رژیم صهیونیستی علیه <نتانیاهو>
گروه جهان/ دست کم 5 هزار نفر از ساکنان سرزمینهای اشغالی که از ناکارآمدی «بنیامین نتانیاهو» در مدیریت شیوع ویروس کرونا و حل بحران اختلافات دولت ائتلافی به خشم آمده بودند، در گستردهترین تجمع اعتراضی در قدس، تل آویو و قیصریه، بسیاری از جادهها و معابر را بستند.
به گزارش «تایمز اسرائیل»، تظاهرکنندگان که تا ساعت یک بامداد دیروز در خیابانها حضور داشتند خواستار استعفای «نتانیاهو» بودند و با حضور در اطراف دفتر و محل زندگی نخستوزیر خواستهشان را فریاد زدند. شماری از تظاهرکنندگان نیز در برابر پلیس ضدشورش روی زمین دراز کشیده تا مانع از پیشروی مأموران شوند.
براساس اعلام پلیس اسرائیل، در این تظاهرات 5 ساعته درگیری جدی میان مأموران و افراد رخ نداد و خودروهای آبپاش نیز پس از ساعت یک بامداد دیروز وارد صحنه شده تا جمعیت را متفرق کنند. همچنین دست کم 12 نفر که بسیاری از آنها طرفداران «نتانیاهو» بودند بهدلیل نقض قوانین تظاهرات و اعمال خشونت علیه فعالان معترض دستگیر شدند. سخنگوی پلیس اسرائیل در بیانیهای نوشت: «پلیس به همه مردم حق آزادی بیان و اعتراض خواهد داد اما این آزادی نباید باعث نقض قوانین شود.»
اعتراضها به سیاستهای «بنیامین نتانیاهو» بویژه پس از شیوع ویروس کرونا در شهرهای مختلف سرزمینهای اشغالی به اوج رسیده است اما بنا بر اعلام رسانههای داخلی رژیم صهیونیستی، تجمع روز شنبه گستردهترین در نوع خود بوده است. تاکنون بیش از 61 هزار نفر از جمعیت 8 میلیون نفری این رژیم به کرونا مبتلا شدهاند.
اعلام وضعیت فوقالعاده کرونایی در کره شمالی
گروه جهان/ «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی که از زمان شیوع کرونا در جهان، کشورش را عاری از این بیماری عنوان کرده بود، با شناسایی نخستین مورد مشکوک به «کووید-19» با بستن مرز مشترک با کره جنوبی وضعیت فوقالعاده اعلام کرد. به گزارش «رادیو ملی امریکا»، گفته میشود این فرد مشکوک به کرونا پس از سه سال زندگی در کره جنوبی بهصورت غیرقانونی از مرزهای فوق امنیتی شهر «کائسونگ» عبور کرده و وارد کره شمالی شده است.
در حال حاضر این فرد تحت آزمایشهای متعدد قرار گرفته و همه کسانی که با او در ارتباط بودند و همچنین ساکنان شهر مرزی «کائسونگ» قرنطینه شدهاند. با توجه به اینکه هنوز مشخص نیست این فرد چگونه موفق به عبور از مرز دو کره شده، رهبر کره شمالی آن را غیرممکن دانسته و متعهد به مجازات سنگین افراد مسئول در این اتفاق شده است. گرچه ناظران جهانی ادعای پاک بودن کره شمالی از ویروس کرونا را از ابتدا مشکوک میدانند اما این کشور معتقد است با طرح نجات ملی، در ایمنسازی موفق عمل کرده است.
خروش سیاتل در تظاهرات سریالی امریکا
گروه جهان/ مردم «سیاتل» امریکا با حضور در تظاهراتی هزاران نفری، حمایت خود را از تظاهرات اخیر مردم پورتلند علیه نقض حقوق سیاهپوستان و خشونت پلیس نشان دادند.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، این تجمع اعتراضی عظیم که روز شنبه مقابل «کپیتال هیل» برگزار شد، در ابتدا صلحآمیز بود اما بروز درگیری میان پلیس و معترضان آن را به خشونت کشاند به طوری که مأموران با اسپری فلفل و شوکر برای متفرق کردن جمعیت وارد عمل شدند.
این در حالی بود که پیش از برگزاری این تظاهرات، رئیس پلیس سیاتل از مسلح بودن نیروهایش به اسپری فلفل و دیگر سلاحها خبر داده و متعهد شده بود که نیروهایش برای کنترل معترضان از گاز اشکآور استفاده نمیکنند.
اما پس از آغاز درگیری، پلیس سیاتل در پیامی توئیتری از دستگیری دستکم 11 نفر و آغاز تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان انفجار تخریبی دیوارهای ایستگاه پلیس «ایست برسینت» خبر داد. همچنین با توجه به اینکه معترضان خشمگین در واکنش به رفتار پلیس اقدام به پرتاب سنگ، بطری و مواد انفجاری دستساز کرده بودند، یک مأمور نیز از ناحیه پا مجروح و به بیمارستان انتقال یافت.
اعتراضات امریکا که در هفته گذشته در پورتلند و اورگان علیه خشونت پلیس و نقض حقوق سیاهپوستان به صورت گسترده برگزار شد نیز بواقع تداوم تظاهراتهای سریالی ایالتهای امریکا پس از قتل بیرحمانه «جورج فلوید» به دست پلیس در 25 مه در مینیاپولیس به شمار میرود.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
یک مسأله با چند پاسخ
ترامپ در مورد یکی از کارکنان شورای امنیت ملی سؤال کرد که من قصد داشتم او را اخراج کنم. این کارمند از آغاز رقابتهای انتخاباتی یکی از حامیان ترامپ بود. من به رئیس جمهوری گفتم که این فرد بخشی از «معضل درز اطلاعات محرمانه» از شورای امنیت ملی به رسانهها است ولی او اصلاً تعجب نکرد و در عوض گفت: «تعداد زیادی از مردم اطلاعات زیادی درباره موضوعات مختلف دارند.» چنین رفتاری، یکی از مهمترین مشکلات مدیریتی مرا در شورای امنیت ملی برجسته میکرد؛ مواجهه با بحران سوریه و همزمان تلاش برای هماهنگ کردن نیروهای مشغول به کار در شورا و همجهت کردن همه آنها برای تعقیب یک هدف مشترک. این کاری بس دشوار بود، مثل تغییر خطوط در بازی هاکی وقتی که توپ در خط دفاعی شماست و ممکن است به دریافت گل منجر شود. اکنون زمان واکنش آرام و با طمأنینه نبود، چرا که در این صورت از حوادث عقب میماندیم و روند تحولات از ما پیشی میگرفت. تنها پیشنهادی که در روز یکشنبه میتوانستم ارائه دهم این بود که از کارکنان شورای امنیت ملی بخواهم هر چه در توان دارند به کار بگیرند و تلاش کنند تا اقدامات و فعالیتهای رژیم اسد (و اینکه آیا حملات بیشتری در راه است) را به دقت رصد کنند و گزارشهای دقیقی را به همراه گزینههای پیشنهادی برای پاسخ احتمالی امریکا آماده نمایند. من جلسه شورای امنیت ملی را برای ساعت 6 و 45 دقیقه صبح روز دوشنبه نهایی کردم تا ببینیم دقیقاً در کجای این بحران ایستادهایم و نقش آفرینی احتمالی روسیه و ایران را نیز ارزیابی کنیم. ما به تصمیماتی نیاز داشتیم که با تصویر عمومی سوریه و عراق در دوران پساداعش همخوان و هماهنگ باشد. ما باید از واکنشهای مقطعی و سطحی پرهیز میکردیم.
بامداد دوشنبه و چند دقیقه مانده به ساعت 6 من با همراهی تعدادی از مأموران پلیس مخفی که تیم حفاظتی تازه من بودند، با دو خودروی شاسی بلند نقرهای خانه را به مقصد کاخ سفید ترک کردم. وقتی به نزدیکی بال غربی کاخ رسیدم، «جان کلی» رئیس کارکنان کاخ سفید را دیدم که قبل از من به مقابل دفتر کارش در طبقه اول گوشه جنوب غربی ساختمان رسیده بود، دفتر وی از طریق یک سرسرا به دفتر من در گوشه شمال غربی متصل میشد. خوش و بش کوتاهی با کلی کردم و عازم دفترم شدم. در طول هشت ماه، من و کلی هر زمان که در واشنگتن بودیم معمولاً هر روز حدود ساعت 6 صبح در محل کارمان حاضر بودیم، یک هماهنگی عالی برای شروع یک روز کاری. جلسه کارکنان شورای امنیت ملی که رأس ساعت 6 و 45 دقیقه تشکیل شد، نظر من – ظاهراً نظر ترامپ هم چنین بود – را مبنی بر اینکه حمله شیمیایی به دوما نیازمند یک پاسخ محکم و فوری است، تأیید کرد. امریکا مخالف کاربرد سلاحهای کشتارجمعی شامل تسلیحات اتمی، شیمیایی و میکروبی توسط هر کسی است و آن را در تعارض با منافع ملی خود میداند. سلاحهای کشتارجمعی دست هر کسی که باشد از جمله دشمنان راهبردی ما، کشورهای یاغی یا تروریستها، خطری برای مردم امریکا و متحدان ما محسوب میشود.
سؤال مهمی که متعاقباً و در گفتوگوهای پس از جلسه شورای امنیت ملی مطرح شد این بود که آیا ایجاد بازدارندگی به منظور جلوگیری از کاربرد مجدد سلاحهای کشتارجمعی در آینده، مداخله گستردهتر امریکا در جنگ داخلی سوریه را اجتنابناپذیر نمیکند؟ به نظر من نه. منافع حیاتی ما در مقابله با حملات شیمیایی میتوانست بدون ساقط کردن بشار اسد محقق شود، چون هم کسانی که طرفدار اقدام شدید علیه رژیم اسد بودند و هم کسانی که با این کار مخالف بودند، از سقوط اسد و بروز خلأ در سوریه هراس داشتند. استفاده از نیروی نظامی برای جلوگیری از بهکارگیری سلاحهای کشتارجمعی در آینده توسط اسد و دیگران قابل توجیه بود. از نظر ما سوریه از لحاظ راهبردی یک موضوع فرعی بود و اینکه چه کسی بر آن کشور حکومت میکند نباید ما را از ایران به عنوان یک تهدید واقعی غافل کند.
ساعت 8 و پنج دقیقه صبح به جیمز متیس، وزیر دفاع تلفن کردم. او معتقد بود که مشکل اصلی روسیه است و به توافق غیرعاقلانه اوباما با پوتین در سال 2014 اشاره میکرد که قرار بود قابلیت تسلیحات شیمیایی سوریه را از بین ببرد ولی به صراحت میتوان گفت که این اتفاق هرگز نیفتاد و حالا ما مجدداً در این شرایط قرار گرفته بودیم. جای تعجب ندارد که روسیه پیشتر اسرائیل را به عنوان عامل حمله شیمیایی به دوما معرفی کرده بود. من و متیس پاسخهای احتمالی به حمله شیمیایی سوریه را بررسی کردیم و او گفت که گزینههای نظامی «سبک، متوسط و سنگین» را برای ملاحظه رئیس جمهوری ارائه خواهد کرد که به نظر من هم رویکرد درستی بود. من متوجه شدم که برخلاف سال 2017 فرانسه و بریتانیا واقعاً آماده هستند به اقدامات تحت رهبری امریکا علیه سوریه بپیوندند که به اتفاق وزیر دفاع به این جمعبندی رسیدیم که این هم میتواند یک گزینه اضافی باشد. من در این گفتوگوی تلفنی احساس کردم که آقای متیس مطالبش را از روی یک متن آماده شده میخواند.
پس از آن سِر «مارک سدویل» مشاور امنیت ملی بریتانیا در ادامه رایزنیهای بوریس جانسون با جرد کوشنر، به من تلفن کرد تا تحولات سوریه را بررسی کنیم. سدویل نخستین همتای خارجی من بود که پس از انتصابم به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری امریکا با من صحبت میکرد و این گفتوگویی فراتر از یک تماس تشریفاتی بود. اینکه برای تحقق اهداف دفاعی و سیاست خارجی، متحدان خود را نزدیکتر از همیشه در کنارمان داشته باشیم، موضع ما را در مسیر سختی که در پیش رو داشتیم تقویت میکرد و تحقق چنین شرایطی یکی از اهداف اصلی برنامههای من بود. سدویل گفت روشن است که بازدارندگی مورد نظر ما ناکام مانده و اسد مهارت بیشتری برای پنهان کردن کاربرد سلاحهای شیمیایی پیدا کرده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دورنــما
-
راه دشوار پیروزی
-
پلی برای ساختن دنیایی بهتر
-
اتحاد بیسابقه شهروندان رژیم صهیونیستی علیه <نتانیاهو>
-
اعلام وضعیت فوقالعاده کرونایی در کره شمالی
-
خروش سیاتل در تظاهرات سریالی امریکا
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
اخبارایران آنلاین