ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیام رهبرمعظم انقلاب خطاب به جوانان فرانسه در پی اقدام توهینآمیز مکرون درباره پیامبر(ص)
اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهینآمیز به پیامبر اسلام صلواتاللهعلیهوآله، باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است. به همین علت حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسوی پیامی کوتاه صادر کردند. متن این پیام که به زبان فرانسوی در شبکههای اجتماعی منتشر شد، به شرح زیر است:
بسمه تعالی
جوانان فرانسه!
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت میکند و آن را آزادی بیان میشمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهرههای درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سؤال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در اینباره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟
گفتوگو با و یادداشت هایی از شهرام ناظری، هادی منتظری و محمدملاآقایی روزبهانی
نیم قرن مشق عشق و عاشقی
ندا سیجانی
خبرنگار
تعلیم و تربیت دو عنصر مهمی است که در مقوله آموزشی نقش بسیار تأثیرگذاری را ایفا میکند. اما در مبحث هنر بویژه موسیقی بهدلیل ظرافتهایی که دارد این نگاه کمی متفاوت تر است، بههمیندلیل از همان ابتدای توجه و شکلگیری هنر موسیقی، استادان باتجربه این موضوع را مدنظر داشته و نسل به نسل شاگردانی تربیت کردهاند که هریک دارای جایگاهی با ارزش درتاریخ موسیقی ایران هستند و این رسالت همچنان ادامه دارد. استاد نصرالله ناصحپور یکی از همین معلمان باتجربه، دلسوز و وفادار به استاد خود است. بررسی زندگی هنری نصرالله ناصح پورنشان میدهد که اوهمواره کلاس درس، تربیت شاگردان، پژوهش درحوزه موسیقی و فرهنگسازی را به هرفعالیت هنری دیگری ترجیح داده است. او به دور از هر حاشیهای درکنارتدریس، مشغول پژوهش در موسیقی وشعر بوده و حاصل کندوکاوهایش را بهصورت مقاله یا کتاب منتشرکرده یا بهصورت سخنرانی و برگزاری کارگاه با علاقهمندان به شراکت گذاشته است. اما نزدیک به سه سال است که این استاد بزرگ بهدلیل بیماری، کلاسهای آموزشی خود را تعطیل کرده و اوقات خود در خانه سپری میکند. او دوم آبان ماه پا به سن 80 سالگی گذاشته است و نزدیک به 60 سال از عمر ارزشمند خود را صرف تعلیم کرده است همچنان پرامید و با عشق به نسل آینده مینگرد. به انگیزه تولد او گفتوگویی با این خواننده، ردیف دان و مدرس آواز انجام دادهایم. در انجام این گفت و گو خانواده استاد، نهایت همکاری و هماهنگی را به عمل آوردند.
نصرالله ناصح پور دوم آبان ماه سال ۱۳۱۹ درمحله قدیمی اونچی میدان (محله آردفروشان) شهر اردبیل به دنیا آمد. پدرش آقا شکور از نوازندگان ساز گارمان (قارمون) بود ومادرش حوریه خانم درکنار خانهداری و تربیت فرزندان، سازقاوال (دایره آذری) مینواخت. البته نوازندگی حرفه اصلی آقا شکور نبود واز این راه کسبوکار نمی کرد و درآمدی نداشت و تنها بهدلیل علاقه شخصی و شوروعشق به موسیقی به این هنر گرایش پیدا کرد، اشتیاقی که تا به امروز دربین مردم آذربایجان مرسوم بوده و هست. علاوه براین گرایش و علاقهمندی، ازسوی دیگرصدای خوب، میراثی بود که ناصح پور از خانواده پدری به ارث برده است: «پدرم صدای خوبی داشت و در برخی محافل خصوصی گارمان مینواخت و آواز میخواند. همچنین پسرعمهام آقا قدرت صدای رسایی داشت و مقامهای آذری را به زیبایی اجرا میکرد و همین امر سبب علاقهمندی بنده به آواز شد.»
درچنین خانوادهای ناصحپور با موسیقی اصیل آذربایجانی آشنا شد و پرورش یافت. این استاد انگیزهاش را به دوران کودکی خود مرتبط دانسته: «از کودکی با موسیقی آشنا بودم و این علاقه وانگیزه پیشتر درمحیط خانواده در من شکل گرفته بود. البته درکنار موسیقی، تحصیلات هم مورد توجه پدر و مادرم بود. دوره متوسطه را در دبیرستان صفوی (در شهر اردبیل) و در رشته ریاضی گذراندم و دیپلم گرفتم. در آن سالها زبان خارجی که در مدارس آموزش داده میشد زبان فرانسه بود و بعد از دوره ما، زبان انگلیسی را جایگزین کردند که تا به امروز هم ادامه دارد درواقع من آخرین نسلی هستم که با زبان فرانسه دیپلم گرفتم. بعد از فارغالتحصیلی به تهران عزیمت کردم، آن زمان تقریباً ۱۹ سالم بود و تصمیم داشتم ادامه تحصیل بدهم بنابراین در امتحان ورودی دانشکده افسری شرکت کردم و اتفاقاً با نمره بالایی هم قبول شدم اما بهدلیل مخالفت مادرم، از ادامه تحصیل در این دانشکده صرف نظر کردم و پساز مدتی کوتاه توانستم درآزمون «بانک تجارتی ایران و هلند» شرکت کنم و خوشبختانه قبول شدم و کارم را در همان بانک شروع کردم.»
اما این آزمون و حضور در بانک تقدیر و سرنوشت دیگری در زندگی نصرالله ناصحپور رقم زد: «آن دوران که در بانک ایران و هلند کار میکردم، یکی از مشتریان بانک استاد علی اکبرخان شهنازی بود. به یاد دارم در یکی از همان روزها و بعد از پایان ساعت کار، مشغول خواندن آواز برای همکاران بودم که از قضا استاد شهنازی هم درحال گذر از خیابان محل کارم بود که متوجه صدای بنده شد و به طرف بانک آمد و مرا متوجه حضورش در پشت در شیشهای بانک کرد. به سمت ایشان رفتم و گفتم بانک تعطیل است. استاد شهنازی گفت: «کار بانکی ندارم. روی صحبتم با خود شما است. صدایتان را شنیدم و آمدهام بگویم حیف است از این صدای خوب استفاده نکنید. میخواهم شما را به استادان ارزشمندی معرفی کنم تا موسیقی را بهصورت جدی دنبال کنید...» و بعد آن روز و آن اتفاق خوشایند، استاد شهنازی من را به کلاس آقای محمود کریمی معرفی کرد و در هنرستان آزاد موسیقی ملی که ریاست آن برعهده زنده یاد محمدعلی امیر جاهد بود مشغول به فراگیری آواز شدم. البته خود استاد شهنازی و دیگراستادان همچون حسین تهرانی دراین هنرستان تدریس میکردند.»
نصرالله ناصحپور پرورش یافته نسلی است که هر یک طلایه دارموسیقی ایران هستند، بزرگانی همچون محمود کریمی، علی اکبر شهنازی و در نهایت، عبدالله دوامی. هر کدام از این شخصیتها در ارائه و ترویج موسیقی تلاشهای بسیاری انجام دادهاند که در تاریخ فرهنگ و هنر ایران به یادگار ثبت شده است. از محمود کریمی، ردیف آوازی به جا مانده که در سالهای ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ تهیه و تنظیم شد. این ردیف، از نمونههای اصیل موسیقی ایرانی است که با تلاش دکتر محمد تقی مسعودیه و با همکاری هوشنگ ظریف و رحمتالله بدیعی نتنویسی شد. علیاکبر شهنازی هم از نوازندگان مشهور تار و از ردیف دانان موسیقی سازی است که درمدت شش سال ردیف موسیقی ایرانی را از پدرش، آقا حسینقلی فراهانی آموخت و مدتی هم از محضر درویشخان بهره برد. عبدالله خان دوامی هم از استادان و ردیفدانان بزرگ موسیقی اصیل ایرانی است. به گفته روحالله خالقی، دوامی استاد برگزیده نواهای ضربی و تصنیف است. ناصحپور به مدت ۶ سال و چند ماه در محضر محمود کریمی، دوره متوسطه ردیف دوامی به روایت کریمی را فراگرفت: «عشق به موسیقی و آموختن، مرا در مسیری قرار داد که نه میخواستم و نه میتوانستم از آن خارج شوم و همین امر اشتیاقم را در پیمودن این راه و تعلیم، بیشتر کرد. بنابراین تصمیم گرفتم درمحافل خصوصی هنرمندان شرکت کنم تا با دیگراستادان موسیقی آشنا شوم. به یاد دارم که در محفل استاد سلیمان امیرقاسمی با بزرگواران و استادانی چون سعید هرمزی و علی اصغر بهاری آشنا شدم و سپس ارتباط صمیمی تری با استاد هرمزی شکل گرفت و این ارتباط تا آخر عمر ایشان همواره ادامه داشت. در همان دوران در هر محفل و میهمانی که شرکت داشتم صحبت از ردیف و معلومات عمیق استاد عبدالله دوامی بود و هر بارعلاقهام به دیدن و شنیدن صدای ایشان بیشتر میشد و بسیار مشتاق بودم درمحضر ایشان شاگردی کنم. البته از حدود ۲۰ تا ۲۷ سالگی، موسیقی را در محضر دیگر استادان تلمذ کرده بودم و بعد از آن، این اقبال را یافتم تا ردیف دوره عالی استاد دوامی را ازخودشان بیاموزم. استاد دوامی هنرمندی گوشهگیر بود و در آن سالها در جماران زندگی میکرد و من توانستم از طریق یکی از دوستان منزل استاد را پیدا کنم و سرانجام روز موعود فرارسید و با چند شاخه گل رز به دیدارشان رفتم و ازعلاقه و شوق خود به ردیف و آواز گفتم و تقاضا کردم تجربیات و دانش خود را در زمینه موسیقی به بنده منتقل کنند و مرا به شاگردی بپذیرند.»
نصرالله ناصحپور پیش از حضور در کلاسهای عبدالله دوامی مدت زمانی ردیفهای سازی را به تأکید علی اکبر شهنازی درکلاسهای او گذراند که به گفته خودش در آموزش موسیقی او بسیار تأثیرگذار بود: «درواقع هم با ردیف سازی استاد شهنازی و پدرش آقا حسینقلی آشنا شدم وهم با دوره متوسطه ردیف آقای دوامی به روایت محمود کریمی. البته دوره عالی ردیف دوامی را پیش خود استاد گذراندم و با توجه به اینکه طی روز در بانک مشغول به کار بودم، روزهای دوشنبه بعدازظهر در کلاس خصوصی استاد شرکت داشتم و با جدیت تمام کار را دنبال کردم تا اینکه موفق به جلب رضایت کامل استاد و دریافت دستخط به جای مدرک تحصیلی از ایشان شدم با این مضمون که تمامی دوره عالی ردیف آوازی را فراگرفته ام.»
علاوه بر ناصحپور از دیگر شاگردان عبدالله دوامی در زمینه آواز میتوان به محمود کریمی، فاخره صبا، مرضیه، خاطره پروانه، الهه و هما اشاره کرد و در مصاحبهای که دوامی با محمدرضا لطفی انجام داده تأکید دارد مرضیه و محمود کریمی این مسیر را بهصورت جدیتر پیمودند و انگیزه بیشتری هم داشتند.
نصرالله ناصح پورعلاوه بر سالها تلمذ و تحقیق در محضر استادان بزرگ، یکی از چهرههای درخشان کانون چاووش هم بود، مرکزی که علاوه بر دارا بودن جایگاه اجتماعی مهم، توانست تحول و پیشرفت بسزایی در زمینه موسیقی سنتی ایران به وجود آورد.
او آشنایی خود با محمدرضا لطفی بنیانگذار کانون چاووش را به سالهای دور مرتبط دانست:«خیلی سال پیش بود، آن زمان لطفی ۱۸ سال داشت و تازه به تهران آمده بود.یک روز درحال گذر ازکوچه ارباب جمشید، صدای ساز و آواز از یک ساختمان، توجهاش را جلب کرد و بهدنبال صدا وارد هنرستان شد. آقای میرزایی یکی از نوازندگان قدیمی و از شاگردان استاد شهنازی درحال نواختن تار بود و من در حال آوازخواندن و این دیدار، سرآغاز آشنایی من و لطفی شد. پدر محمدرضا لطفی نوازنده تار بود و همین امر سبب گرایش او به موسیقی شده بود. در آن دیدار نخست، لطفی گفت که او نیز علاقهمند به این ساز است و تار مینوازد. آقای میرزایی تارش را به لطفی داد تا برای ما بنوازد. پس از شنیدن نوازندگی لطفی به او گفتم بیا به دفتر هنرستان برویم تا در کلاس استاد شهنازی ثبتنام کرده و نوازندگی تار را تکمیل کند. از آن روز مسیر هنری لطفی هم تغییر کرد و بعد از آن و با تشویق بنده با استادهایی همچون عبدالله دوامی و سعید هرمزی هم آشنا شد تا با شرکت در کلاسهای مختلف، موزیسین خوبی شود. یکی از آثار لطفی در پیش از انقلاب کتابی به نام «دستگاه شور؛ ردیف استاد عبدالله دوامی» بود به نویسندگی خودش که دو صفحه گرامافون ضمیمه این کتاب است با آواز بنده که در آن صفحهها لطفی جواب آواز شور را با تار نواخته و در رادیو هم تصنیف «همه شب من اختر شمارم» سروده عارف قزوینی را بههمراه گروه شیدا و به سرپرستی محمدرضا لطفی اجرا کردم.»
نصرالله ناصحپور از هنرمندان تأثیرگذار موسیقی آوازی درکانون چاووش است. این هنرمند به همراه استادان محمدرضا شجریان و شهرام ناظری سالها در این کانون مشغول به تدریس موسیقی بودند با این تفاوت که ناصحپور تمرکز و تأکیدش بیشتر بر پرورش هنرجو بوده درحالی که شجریان و ناظری بیشتر به تولید آلبوم و اجرای کنسرت میپرداختند: «بعد از انقلاب که کانون فرهنگی و هنری چاووش تشکیل شد، کلاسهای آوازم را در آنجا دایر کردم البته عضو شورای عالی کانون چاووش هم بودم و دیگر اعضای شورا آقایان محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و علی اکبر شکارچی بودند و به دعوت دوستان، حسابرسی بخش مالی این کانون را هم برعهده گرفتم. اما چند سال بعد که «چاووش» بسته شد کلاس هایم را به منزل منتقل کردم. اگر اشتباه نکنم آغاز تدریس در خانه از آذر ۶۴ بود. البته علاوه بر خانه، در مشهد، فرهنگخانه مازندران واقع در شهر ساری و بعدها هم در مکتب خانه میرزاعبدالله که لطفی پس از بازگشتش از امریکا آن را راهاندازی کرده بود تدریس موسیقی را ادامه دادم. حدود ۱۰ سال هم در پردیس کرج دانشگاه هنر تهران به تدریس تصانیف قدیمی و جواب آواز مشغول بودم و به ندرت پیش میآمد کلاس هایم را تعطیل کنم. ناگفته نماند بعد از انقلاب، در هنرستان چنگ هم مدرس آواز بودم. آن زمان محمدرضا گرگینزاده، دکتر محمدتقی مسعودیه و پرویز منصوری، محمدرضا درویشی، علی اکبر شکارچی و دیگر هنرمندان هم در این مرکز تدریس میکردند. البته نحوه آموزش در «چنگ» نسبت به «چاووش» فرق داشت. در چاووش تمامی سازهایی که تدریس میشد سنتی بودند اما در چنگ علاوه بر سازهای سنتی، گیتار، ویولن، پیانو و دیگر سازهای غربی هم تدریس میکردند اما متأسفانه در همان اوایل دهه شصت آموزشگاه چنگ هم بسته شد.»
او به دورانی اشاره دارد که در آلبومهای یک تا دوازده که از سوی این کانون منتشر شد همکاری و حضوری نداشته است: «در دو آلبوم چاووش همکاری داشتم. بعد از شروع حمله عراق به ایران - در شهریور ۵۹-، آلبوم «سرودهای آذربایجانی» را به آهنگسازی حسین علیزاده تولید کردیم که سال ۶۰ به بازار آمد، هدف از تولید این آلبوم دعوت از ایرانیان به اتحاد در برابر دشمن (عراق) بود. اما نام خواننده این آلبوم «ناصری» عنوان شد و تنها در محافل خصوصی و برخی افراد خواننده آن را میشناختند. در واقع به لحاظ موقعیت شغلی ترجیح دادم اسم بنده روی آلبوم نوشته نشود... بعد از آن، آلبوم «به یاد درویش خان» را در آذر ۶۲ بهصورت خصوصی منتشر کردیم؛ آلبومی به یاد ماندنی با تکنوازی سهتارمحمدرضا لطفی و به همراهی تنبک ناصر فرهنگفر که خواننده تصنیف «ز من نگارم» در آن آلبوم بنده بودم و درابتدا نام خواننده عنوان نشده بود اما بعدها که این آلبوم بازنشرشد اسم من هم بهعنوان خواننده تصنیف درج گردید. «سرودهای آذربایجانی» و «به یاد درویش خان» دو اثری بودند که در دوران چاووش کار کردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. البته پس از بازگشت لطفی از امریکا در آلبوم دیگری بهنام «به یاد نورعلی خان برومند» آواز خواندم. در این آلبوم تعدادی از اعضای قدیمی گروه شیدا و هنرمندان جوان تری حضور داشتند با عنوان «گروه همنوازان شیدا» و سرپرست آن گروه هم لطفی بود. این آلبوم در دستگاه شور اجرا شد و اجرای دو تصنیف «شنیدم شاهی و هم ماهی» ساخته علی اکبر شیدا و «چه شورها» ساخته عارف قزوینی برعهده من بود.»
نصرالله ناصح پور درتربیت و پرورش هنرجو تلاشهای بسیاری انجام داده؛ جمشید عندلیبی (در زمینه ردیف و جواب آواز)، محمود مخدوم، صدیق تعریف، ودود موذن، سعیده سعیدی، بهرام باجلان، محمد ملاآقایی روزبهانی، عذرا زالی، پانته آ الوندیپور، ناصرمهرورز، رضا شاکری، محسن نامجو و احمد بیرانوند (در رشته آواز) از شاگردان مطرح او هستند که هر کدام مسیری از هنر موسیقی را انتخاب کرده و ادامه دادند. اما همانطور که پیش تراشاره شد ناصحپور دانش موسیقایی خود را بیشتر از هر استاد دیگرش وامدار عبدالله دوامی میداند و این شیوه را با جان و دل حفظ کرده و اشاعه داده است. او شیوه آموزشی خود در زمینه آواز را وامدار میراثداران هنر موسیقی دانست: «آن زمان که در هنرستانهای چاووش و چنگ به کار تدریس مشغول بودم ردیف استاد عبدالله دوامی را آموزش میدادم اما بعد از بازنشستگی، یعنی از سال ۶۸ به بعد، آرام آرام تلاش کردم ردیف و شیوه آموزشی خودم را تکوین کرده و تدریس کنم، شیوهای بر اساس ردیفهای استادان قدیمی چون ردیف آقاحسینقلی و میرزا عبدالله و مخصوصاً ردیف استاد عبدالله دوامی و البته همراه با گوشههای جدید مانند «نوروز صبا» یا «عزال» که به ردیف استاد دوامی اضافه کردم. بسیاری از گوشهها را هم سعی کردهام با اشعار و تحریرهای جدید بازسازی کنم.»
نکته قابل توجه در هنر آوازی ناصحپور این است که با آنکه زبان مادری اش آذری است و همواره شاگردانش را ترغیب میکرد به خوانندگان مکتب تبریز مانند اقبال آذر توجه ویژهای داشته باشند اما در روش تدریس خود همواره به ردیف دوامی وفادار ماند: «در آلبوم سرودهای آذربایجان و کنسرت با هابیل علی اف، موسیقی آذری که اجرا کردم مبتنی بر موسیقی مقامی و عاشیقی آذربایجان بود و چون تأثیرگذارترین استادم در زمینه موسیقی، استاد دوامی بود وظیفه خود میدانستم روش استادم را آموزش بدهم. البته در برخی محافل خصوصی تصانیف قدیمی آذری را میخواندم اما هیچ کدام از این کارها را بهصورت رسمی ضبط نکرده و نشر و نیاز ندارد.» و تعداد کم آثار موجب شد مردم از صدای این استاد بزرگ محروم شوند: «درست است که کارهای کمی ضبط کردهام اما احساس میکنم بسیار اثرگذار بودهاند. زیرا سعی کردم در اجرای این آثار اصالت موسیقایی حفظ شود. حتی در آلبوم «نوبانگ کهن» به سرپرستی آقای حسین علیزاده سعی کردم گوشههای آواز را با آن اصالتی که از استاد دوامی آموخته بودم اجرا کنم. به هر روی همانگونه که بارها تأکید کردهام علاقه اصلی بنده تدریس موسیقی بود و دوست نداشتم خودم را درگیر اجراهای صحنهای کنم به این دلیل که نظم کلاسهایم به هم میریخت. از طرفی تلاش کردم تا خوانندگان مستقلی را تربیت کنم و از شاگردانم همواره میخواستم ردیف را دقیق یاد بگیرند ولی هیچ گاه مانند من نخوانند و هر کدام یک سبک و شیوه موسیقی آوازی را دنبال کردند چرا که تأکید بنده هم این بوده که هر خواننده باید شیوه هنری خود را دنبال کند. نکته دیگر اینکه در کلاسهایم فقط به نحوه اجرای گوشههای ردیف بسنده نکرده و اوزان شعری را هم آموزش میدادم و علم عروض را به مدت یک سال و نیم نزد استاد هوشنگ ابتهاج آموختم. آن زمان به منزل ایشان میرفتم و از جلسات «اوزان شعری» نزد ایشان بسیار بهره بردم.»
از دیگر آثار ماندگار این استاد بزرگ، پژوهش در زمینه موسیقی قدیم ایران است. ناصحپور شرح مفصلی بر بخش موسیقی رساله دره التاج علامه قطبالدین شیرازی نوشته است: «این کتاب یک دانشنامه بزرگ درباره تمام علوم مطرح در ایران آن زمان است و دارای بخشهای مختلفی بوده و موسیقی بهعنوان فن چهارم بخش ریاضی این دانشنامه مورد بررسی علامه قرار گرفته شده است.»
او نگاهی دیگر به نسل امروز و هنرجویان موسیقی دارد: «متأسفانه امروزه کمتر کسی به موسیقی اصیل مبتنی بر ردیفهای استادان میپردازد و بیشتر خوانندگان تصانیف سنتی را با رنگ و بوی پاپ اجرا میکنند چرا که احتمالاً درآمد بیشتری برای آنان دارد.»
ناصح پورمدت زمانی هم در خانه موسیقی و در کانون خوانندگان سنتی حضور داشت: «بنده چند دوره عضو هیأت مدیره خانه موسیقی بودم و در آن زمان با همکاری دیگر دوستان عزیز، شعب خانه موسیقی را در برخی شهرها مانند اردبیل، گرگان، نیشابور و بروجن تأسیس کردیم. همچنین همواره در هیأت مدیره کانون خوانندگان سنتی خانه موسیقی بودم ودر کانون خوانندگان پس از اخذ آزمون از متقاضیان عضویت و بررسی پرونده هایشان به تعیین سطح متقاضیان پرداخته و نوع عضویت عزیزان، طبق نظر اعضای هیأت مدیره مشخص میشد.» ناصح پور هنرمند بزرگی است. بزرگی شخصیت او به اندازهای است که هدف و آرزوی آن را نشان میدهد: «هدف و آرزوی بنده همواره اعتلای فرهنگی ایران بوده و هست.»
دوستی به قدمت چاووش
شهرام ناظری
خواننده پیشکسوت موسیقی ایران
آشنایی من با استاد نصرالله ناصح پوربه سال های خیلی قبل برمی گردد و با تأسیس کانون هنرى چاووش این دوستی و آشنایی شکل نزدیک تر و صمیمی تری به خود گرفت .درآغاز تأسیس این کانون، سه کلاس براى آموزش رشته آواز دایر شد که در این سه کلاس استادان ناصح پور و شجریان و بنده مدرس آواز آن بودیم.آقای ناصح پورازشاگردان قدیمی و باصلاحیت استاد عبدالله خان دوامى بودند. ایشان بخش زیادی ازعمر ارزشمند خود را درراه تدریس آواز ایرانی به طور صحیح به هنرآموزان صرف کرد .
عاشق فرهنگ و هنر ایران
هادی منتظری
آهنگساز و نوازنده کمانچه
آشنایی من با استاد نصرالله ناصح پوربه سال 54 برمی گردد، آن زمان به تازگی جذب گروه شیدا شده بودم و این ارتباط و دوستی شکل گرفت، البته پیش از آن در رادیو فعالیت داشتم و نام شریف آقای ناصحپور را از آقای لطفی شنیده بودم. زنده یاد لطفی از دوستان و یاران قدیمی آقای ناصح پوربود.تا آنکه واقعه 17 شهریوردرسال 57 رخ داد و بسیاری از هنرمندان از رادیو استعفا دادند و گروه شیدا فعالیت پنهانی خود را در منزل استاد لطفی ادامه داد و آثار بسیار درخشان و ماندگاری ساخته شد. بعد از انقلاب آقای لطفی با همراهی دوستانی چون آقای هوشنگ ابتهاج کانون چاووش را تشکیل دادند. استاد ناصحپور در کانون چاووش حضور بسیار پررنگی داشت و بهدلیل اینکه از کارمندان عالی رتبه بانک بود و عشق به فرهنگ و هنر ایران و همچنین دوستی قدیمی با آقای لطفی، بدون دریافت وجهی انجام کارهای حسابداری چاووش را برعهده گرفت و بعد از آن آرام آرام کلاسهای آموزشی در چاووش تشکیل شد و من به تدریس کمانچه و آقای لطفی تار و آقایان شجریان، ناظری و ناصحپور آواز تدریس کردند. استاد ناصح پورطی سالها فعالیت هنری خود با مهر و عشق به تربیت شاگردان بسیاری پرداخته است، اگرچه بعد از تعطیلی کانون چاووش این ارتباطها کمتر و کمرنگ شد اما خاطرات خوش آن دوران پر مهر و هنرمندان نازنینی همچون استاد ناصحپور را فراموش نخواهیم کرد و برایشان آرزوی سلامتی دارم.
استادی با اخلاق و بزرگ منش
محمد ملاآقایی روزبهانی
خواننده موسیقی ایرانی
از بیش از 30 سال گذشته افتخارشاگردی درمحضراستاد نصرالله ناصح پوررا داشتهام و از قدیمیترین شاگردان استاد هستم که توانستهام سه دوره ردیف آوازی ابتدایی، متوسطه وعالی را نزدشان بیاموزم و درپایان کار مفتخر و موفق به دریافت دست خط از آقای ناصحپور شدهام با این عنوان که ردیف عالی بهطور کامل گذرانده شده است. استاد ناصح پوردرکناراخلاق حرفهای و بزرگ منشی که در زندگی شخصی شاگردانش بسیار تأثیرگذار بود، در آموزش موسیقی بسیار جدی وسختگیر بودند و به هیچ عنوان اجازه نمیدادند هنرجو روش تدریس را ضبط کند چرا که براین نظر بود ضبط مباحث آموزشی بر سر کلاس توجه هنرجو را کمتر میکند و نمیتواند مفاهیم درسی را بدرستی متوجه شود و همین امر موجب شد ردیفهای آقای ناصحپور را هیچ گاه فراموش نکنیم و در ذهنمان ثبت شود. اما نکتهای که باید درهنرو بخصوص در موسیقی آوازی به آن توجه شود نقش تأثیرگذار استادان و مدرسین در تربیت خواننده است اما متأسفانه دربین هنرمندان بیشتر مجریها مورد توجه قرار گرفتهاند و جامعه هنری به استادان و مدرسان بزرگی همچون آقای ناصحپور بیمهری و بیتوجهی داشتهاند و میباید برای چنین معلمان بزرگی، بزرگداشتهای بیشتری برگزار میکردند و قدر و منزلت آنها بیشتر نگاه داشته شود. من این افتخار را داشتهام به غیر از آموزش ردیف استاد دوامی، مرکب خوانی و اوزان شعر و موسیقی را هم درمحضر استاد ناصحپور تلمذ کنم و از وجود ایشان بهرههای بسیاری بردهام و وجودشان برای من غنیمت و دوست داشتنی است و برایشان آرزوی سلامتی دارم.
بـــــــرش
جای تأسف است که ردیفهای آوازی نصرالله ناصحپور هیچ گاه ضبط و ثبت نشد و این امیدواری وجود دارد شاگردانش با ضبط آثار استاد خود مسیر هنری او را حفظ و ادامه دهند. ناصحپور در طول سالها فعالیت هنری اش بهدلیل مشغله زیاد در کلاسداری و پژوهش در موسیقی، در زمینه اجراهای صحنهای حضور زیادی نداشت گرچه پیش و پس از انقلاب کنسرتهایی هم اجرا کرد. بهعنوان مثال سال ۵۶ همراه با علی نقی افشارنیا و پشنگ کامکار در انجمن فرهنگی ایران و فرانسه کنسرت به یادماندنی اجرا کرد ، اما اولین کنسرت رسمی و اثرگذار او پس از انقلاب آوازی بود با همراهی تار استاد غلامحسین بیگجه خانی و تنبک بیژن کامکار که هم در کانون چاووش برگزار شد و هم در کانون چنگ. بعد از آن کنسرتی در سالن انجمن زرتشتیان تهران به همراه آقایان طلوعی و فرج پوری برگزار کرد. در سال ۶۹ هم کنسرتی را با مجید کیانی و به یاد استاد عبدالله دوامی در تئاتر شهر تهران برگزار کردند و در بهمن ماه سال ۷۰ با هابیل علی اف نوازنده نام آشنای ساز کمانچه از جمهوری آذربایجان، کنسرتی به زبان آذری اجرا کرد که البته پیمان فرزند استاد ناصحپور هم بهعنوان نوازنده تنبک در این برنامه همراه پدر بود. پس از آن، در سال ۷۵ در تورکنسرت «گروه همنوازان شیدا» به سرپرستی محمدرضا لطفی در چند شهر اروپا شرکت کرد. درضمن در دو دهه اخیر بیشتر با برگزاری سخنرانیها و کارگاههای متعدد- چون کارگاه گوش تهران در خانه هنرمندان ایران- نتیجه پژوهشهای خود را با علاقهمندان در میان گذاشت و اما آخرین اجرای او اردیبهشت سال ۹۴ و در مراسم بزرگداشت زنده یاد استاد «عبدالله خان دوامی» بود، در سالن آمفی تئاتر پروفسور حسابی در شهر تفرش که زادگاه استاد دوامی است. در آن بزرگداشت ناصحپور با داریوش طلایی به اجرای آواز شور و ماهور پرداختند.
خبرنگار
تعلیم و تربیت دو عنصر مهمی است که در مقوله آموزشی نقش بسیار تأثیرگذاری را ایفا میکند. اما در مبحث هنر بویژه موسیقی بهدلیل ظرافتهایی که دارد این نگاه کمی متفاوت تر است، بههمیندلیل از همان ابتدای توجه و شکلگیری هنر موسیقی، استادان باتجربه این موضوع را مدنظر داشته و نسل به نسل شاگردانی تربیت کردهاند که هریک دارای جایگاهی با ارزش درتاریخ موسیقی ایران هستند و این رسالت همچنان ادامه دارد. استاد نصرالله ناصحپور یکی از همین معلمان باتجربه، دلسوز و وفادار به استاد خود است. بررسی زندگی هنری نصرالله ناصح پورنشان میدهد که اوهمواره کلاس درس، تربیت شاگردان، پژوهش درحوزه موسیقی و فرهنگسازی را به هرفعالیت هنری دیگری ترجیح داده است. او به دور از هر حاشیهای درکنارتدریس، مشغول پژوهش در موسیقی وشعر بوده و حاصل کندوکاوهایش را بهصورت مقاله یا کتاب منتشرکرده یا بهصورت سخنرانی و برگزاری کارگاه با علاقهمندان به شراکت گذاشته است. اما نزدیک به سه سال است که این استاد بزرگ بهدلیل بیماری، کلاسهای آموزشی خود را تعطیل کرده و اوقات خود در خانه سپری میکند. او دوم آبان ماه پا به سن 80 سالگی گذاشته است و نزدیک به 60 سال از عمر ارزشمند خود را صرف تعلیم کرده است همچنان پرامید و با عشق به نسل آینده مینگرد. به انگیزه تولد او گفتوگویی با این خواننده، ردیف دان و مدرس آواز انجام دادهایم. در انجام این گفت و گو خانواده استاد، نهایت همکاری و هماهنگی را به عمل آوردند.
نصرالله ناصح پور دوم آبان ماه سال ۱۳۱۹ درمحله قدیمی اونچی میدان (محله آردفروشان) شهر اردبیل به دنیا آمد. پدرش آقا شکور از نوازندگان ساز گارمان (قارمون) بود ومادرش حوریه خانم درکنار خانهداری و تربیت فرزندان، سازقاوال (دایره آذری) مینواخت. البته نوازندگی حرفه اصلی آقا شکور نبود واز این راه کسبوکار نمی کرد و درآمدی نداشت و تنها بهدلیل علاقه شخصی و شوروعشق به موسیقی به این هنر گرایش پیدا کرد، اشتیاقی که تا به امروز دربین مردم آذربایجان مرسوم بوده و هست. علاوه براین گرایش و علاقهمندی، ازسوی دیگرصدای خوب، میراثی بود که ناصح پور از خانواده پدری به ارث برده است: «پدرم صدای خوبی داشت و در برخی محافل خصوصی گارمان مینواخت و آواز میخواند. همچنین پسرعمهام آقا قدرت صدای رسایی داشت و مقامهای آذری را به زیبایی اجرا میکرد و همین امر سبب علاقهمندی بنده به آواز شد.»
درچنین خانوادهای ناصحپور با موسیقی اصیل آذربایجانی آشنا شد و پرورش یافت. این استاد انگیزهاش را به دوران کودکی خود مرتبط دانسته: «از کودکی با موسیقی آشنا بودم و این علاقه وانگیزه پیشتر درمحیط خانواده در من شکل گرفته بود. البته درکنار موسیقی، تحصیلات هم مورد توجه پدر و مادرم بود. دوره متوسطه را در دبیرستان صفوی (در شهر اردبیل) و در رشته ریاضی گذراندم و دیپلم گرفتم. در آن سالها زبان خارجی که در مدارس آموزش داده میشد زبان فرانسه بود و بعد از دوره ما، زبان انگلیسی را جایگزین کردند که تا به امروز هم ادامه دارد درواقع من آخرین نسلی هستم که با زبان فرانسه دیپلم گرفتم. بعد از فارغالتحصیلی به تهران عزیمت کردم، آن زمان تقریباً ۱۹ سالم بود و تصمیم داشتم ادامه تحصیل بدهم بنابراین در امتحان ورودی دانشکده افسری شرکت کردم و اتفاقاً با نمره بالایی هم قبول شدم اما بهدلیل مخالفت مادرم، از ادامه تحصیل در این دانشکده صرف نظر کردم و پساز مدتی کوتاه توانستم درآزمون «بانک تجارتی ایران و هلند» شرکت کنم و خوشبختانه قبول شدم و کارم را در همان بانک شروع کردم.»
اما این آزمون و حضور در بانک تقدیر و سرنوشت دیگری در زندگی نصرالله ناصحپور رقم زد: «آن دوران که در بانک ایران و هلند کار میکردم، یکی از مشتریان بانک استاد علی اکبرخان شهنازی بود. به یاد دارم در یکی از همان روزها و بعد از پایان ساعت کار، مشغول خواندن آواز برای همکاران بودم که از قضا استاد شهنازی هم درحال گذر از خیابان محل کارم بود که متوجه صدای بنده شد و به طرف بانک آمد و مرا متوجه حضورش در پشت در شیشهای بانک کرد. به سمت ایشان رفتم و گفتم بانک تعطیل است. استاد شهنازی گفت: «کار بانکی ندارم. روی صحبتم با خود شما است. صدایتان را شنیدم و آمدهام بگویم حیف است از این صدای خوب استفاده نکنید. میخواهم شما را به استادان ارزشمندی معرفی کنم تا موسیقی را بهصورت جدی دنبال کنید...» و بعد آن روز و آن اتفاق خوشایند، استاد شهنازی من را به کلاس آقای محمود کریمی معرفی کرد و در هنرستان آزاد موسیقی ملی که ریاست آن برعهده زنده یاد محمدعلی امیر جاهد بود مشغول به فراگیری آواز شدم. البته خود استاد شهنازی و دیگراستادان همچون حسین تهرانی دراین هنرستان تدریس میکردند.»
نصرالله ناصحپور پرورش یافته نسلی است که هر یک طلایه دارموسیقی ایران هستند، بزرگانی همچون محمود کریمی، علی اکبر شهنازی و در نهایت، عبدالله دوامی. هر کدام از این شخصیتها در ارائه و ترویج موسیقی تلاشهای بسیاری انجام دادهاند که در تاریخ فرهنگ و هنر ایران به یادگار ثبت شده است. از محمود کریمی، ردیف آوازی به جا مانده که در سالهای ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ تهیه و تنظیم شد. این ردیف، از نمونههای اصیل موسیقی ایرانی است که با تلاش دکتر محمد تقی مسعودیه و با همکاری هوشنگ ظریف و رحمتالله بدیعی نتنویسی شد. علیاکبر شهنازی هم از نوازندگان مشهور تار و از ردیف دانان موسیقی سازی است که درمدت شش سال ردیف موسیقی ایرانی را از پدرش، آقا حسینقلی فراهانی آموخت و مدتی هم از محضر درویشخان بهره برد. عبدالله خان دوامی هم از استادان و ردیفدانان بزرگ موسیقی اصیل ایرانی است. به گفته روحالله خالقی، دوامی استاد برگزیده نواهای ضربی و تصنیف است. ناصحپور به مدت ۶ سال و چند ماه در محضر محمود کریمی، دوره متوسطه ردیف دوامی به روایت کریمی را فراگرفت: «عشق به موسیقی و آموختن، مرا در مسیری قرار داد که نه میخواستم و نه میتوانستم از آن خارج شوم و همین امر اشتیاقم را در پیمودن این راه و تعلیم، بیشتر کرد. بنابراین تصمیم گرفتم درمحافل خصوصی هنرمندان شرکت کنم تا با دیگراستادان موسیقی آشنا شوم. به یاد دارم که در محفل استاد سلیمان امیرقاسمی با بزرگواران و استادانی چون سعید هرمزی و علی اصغر بهاری آشنا شدم و سپس ارتباط صمیمی تری با استاد هرمزی شکل گرفت و این ارتباط تا آخر عمر ایشان همواره ادامه داشت. در همان دوران در هر محفل و میهمانی که شرکت داشتم صحبت از ردیف و معلومات عمیق استاد عبدالله دوامی بود و هر بارعلاقهام به دیدن و شنیدن صدای ایشان بیشتر میشد و بسیار مشتاق بودم درمحضر ایشان شاگردی کنم. البته از حدود ۲۰ تا ۲۷ سالگی، موسیقی را در محضر دیگر استادان تلمذ کرده بودم و بعد از آن، این اقبال را یافتم تا ردیف دوره عالی استاد دوامی را ازخودشان بیاموزم. استاد دوامی هنرمندی گوشهگیر بود و در آن سالها در جماران زندگی میکرد و من توانستم از طریق یکی از دوستان منزل استاد را پیدا کنم و سرانجام روز موعود فرارسید و با چند شاخه گل رز به دیدارشان رفتم و ازعلاقه و شوق خود به ردیف و آواز گفتم و تقاضا کردم تجربیات و دانش خود را در زمینه موسیقی به بنده منتقل کنند و مرا به شاگردی بپذیرند.»
نصرالله ناصحپور پیش از حضور در کلاسهای عبدالله دوامی مدت زمانی ردیفهای سازی را به تأکید علی اکبر شهنازی درکلاسهای او گذراند که به گفته خودش در آموزش موسیقی او بسیار تأثیرگذار بود: «درواقع هم با ردیف سازی استاد شهنازی و پدرش آقا حسینقلی آشنا شدم وهم با دوره متوسطه ردیف آقای دوامی به روایت محمود کریمی. البته دوره عالی ردیف دوامی را پیش خود استاد گذراندم و با توجه به اینکه طی روز در بانک مشغول به کار بودم، روزهای دوشنبه بعدازظهر در کلاس خصوصی استاد شرکت داشتم و با جدیت تمام کار را دنبال کردم تا اینکه موفق به جلب رضایت کامل استاد و دریافت دستخط به جای مدرک تحصیلی از ایشان شدم با این مضمون که تمامی دوره عالی ردیف آوازی را فراگرفته ام.»
علاوه بر ناصحپور از دیگر شاگردان عبدالله دوامی در زمینه آواز میتوان به محمود کریمی، فاخره صبا، مرضیه، خاطره پروانه، الهه و هما اشاره کرد و در مصاحبهای که دوامی با محمدرضا لطفی انجام داده تأکید دارد مرضیه و محمود کریمی این مسیر را بهصورت جدیتر پیمودند و انگیزه بیشتری هم داشتند.
نصرالله ناصح پورعلاوه بر سالها تلمذ و تحقیق در محضر استادان بزرگ، یکی از چهرههای درخشان کانون چاووش هم بود، مرکزی که علاوه بر دارا بودن جایگاه اجتماعی مهم، توانست تحول و پیشرفت بسزایی در زمینه موسیقی سنتی ایران به وجود آورد.
او آشنایی خود با محمدرضا لطفی بنیانگذار کانون چاووش را به سالهای دور مرتبط دانست:«خیلی سال پیش بود، آن زمان لطفی ۱۸ سال داشت و تازه به تهران آمده بود.یک روز درحال گذر ازکوچه ارباب جمشید، صدای ساز و آواز از یک ساختمان، توجهاش را جلب کرد و بهدنبال صدا وارد هنرستان شد. آقای میرزایی یکی از نوازندگان قدیمی و از شاگردان استاد شهنازی درحال نواختن تار بود و من در حال آوازخواندن و این دیدار، سرآغاز آشنایی من و لطفی شد. پدر محمدرضا لطفی نوازنده تار بود و همین امر سبب گرایش او به موسیقی شده بود. در آن دیدار نخست، لطفی گفت که او نیز علاقهمند به این ساز است و تار مینوازد. آقای میرزایی تارش را به لطفی داد تا برای ما بنوازد. پس از شنیدن نوازندگی لطفی به او گفتم بیا به دفتر هنرستان برویم تا در کلاس استاد شهنازی ثبتنام کرده و نوازندگی تار را تکمیل کند. از آن روز مسیر هنری لطفی هم تغییر کرد و بعد از آن و با تشویق بنده با استادهایی همچون عبدالله دوامی و سعید هرمزی هم آشنا شد تا با شرکت در کلاسهای مختلف، موزیسین خوبی شود. یکی از آثار لطفی در پیش از انقلاب کتابی به نام «دستگاه شور؛ ردیف استاد عبدالله دوامی» بود به نویسندگی خودش که دو صفحه گرامافون ضمیمه این کتاب است با آواز بنده که در آن صفحهها لطفی جواب آواز شور را با تار نواخته و در رادیو هم تصنیف «همه شب من اختر شمارم» سروده عارف قزوینی را بههمراه گروه شیدا و به سرپرستی محمدرضا لطفی اجرا کردم.»
نصرالله ناصحپور از هنرمندان تأثیرگذار موسیقی آوازی درکانون چاووش است. این هنرمند به همراه استادان محمدرضا شجریان و شهرام ناظری سالها در این کانون مشغول به تدریس موسیقی بودند با این تفاوت که ناصحپور تمرکز و تأکیدش بیشتر بر پرورش هنرجو بوده درحالی که شجریان و ناظری بیشتر به تولید آلبوم و اجرای کنسرت میپرداختند: «بعد از انقلاب که کانون فرهنگی و هنری چاووش تشکیل شد، کلاسهای آوازم را در آنجا دایر کردم البته عضو شورای عالی کانون چاووش هم بودم و دیگر اعضای شورا آقایان محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و علی اکبر شکارچی بودند و به دعوت دوستان، حسابرسی بخش مالی این کانون را هم برعهده گرفتم. اما چند سال بعد که «چاووش» بسته شد کلاس هایم را به منزل منتقل کردم. اگر اشتباه نکنم آغاز تدریس در خانه از آذر ۶۴ بود. البته علاوه بر خانه، در مشهد، فرهنگخانه مازندران واقع در شهر ساری و بعدها هم در مکتب خانه میرزاعبدالله که لطفی پس از بازگشتش از امریکا آن را راهاندازی کرده بود تدریس موسیقی را ادامه دادم. حدود ۱۰ سال هم در پردیس کرج دانشگاه هنر تهران به تدریس تصانیف قدیمی و جواب آواز مشغول بودم و به ندرت پیش میآمد کلاس هایم را تعطیل کنم. ناگفته نماند بعد از انقلاب، در هنرستان چنگ هم مدرس آواز بودم. آن زمان محمدرضا گرگینزاده، دکتر محمدتقی مسعودیه و پرویز منصوری، محمدرضا درویشی، علی اکبر شکارچی و دیگر هنرمندان هم در این مرکز تدریس میکردند. البته نحوه آموزش در «چنگ» نسبت به «چاووش» فرق داشت. در چاووش تمامی سازهایی که تدریس میشد سنتی بودند اما در چنگ علاوه بر سازهای سنتی، گیتار، ویولن، پیانو و دیگر سازهای غربی هم تدریس میکردند اما متأسفانه در همان اوایل دهه شصت آموزشگاه چنگ هم بسته شد.»
او به دورانی اشاره دارد که در آلبومهای یک تا دوازده که از سوی این کانون منتشر شد همکاری و حضوری نداشته است: «در دو آلبوم چاووش همکاری داشتم. بعد از شروع حمله عراق به ایران - در شهریور ۵۹-، آلبوم «سرودهای آذربایجانی» را به آهنگسازی حسین علیزاده تولید کردیم که سال ۶۰ به بازار آمد، هدف از تولید این آلبوم دعوت از ایرانیان به اتحاد در برابر دشمن (عراق) بود. اما نام خواننده این آلبوم «ناصری» عنوان شد و تنها در محافل خصوصی و برخی افراد خواننده آن را میشناختند. در واقع به لحاظ موقعیت شغلی ترجیح دادم اسم بنده روی آلبوم نوشته نشود... بعد از آن، آلبوم «به یاد درویش خان» را در آذر ۶۲ بهصورت خصوصی منتشر کردیم؛ آلبومی به یاد ماندنی با تکنوازی سهتارمحمدرضا لطفی و به همراهی تنبک ناصر فرهنگفر که خواننده تصنیف «ز من نگارم» در آن آلبوم بنده بودم و درابتدا نام خواننده عنوان نشده بود اما بعدها که این آلبوم بازنشرشد اسم من هم بهعنوان خواننده تصنیف درج گردید. «سرودهای آذربایجانی» و «به یاد درویش خان» دو اثری بودند که در دوران چاووش کار کردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. البته پس از بازگشت لطفی از امریکا در آلبوم دیگری بهنام «به یاد نورعلی خان برومند» آواز خواندم. در این آلبوم تعدادی از اعضای قدیمی گروه شیدا و هنرمندان جوان تری حضور داشتند با عنوان «گروه همنوازان شیدا» و سرپرست آن گروه هم لطفی بود. این آلبوم در دستگاه شور اجرا شد و اجرای دو تصنیف «شنیدم شاهی و هم ماهی» ساخته علی اکبر شیدا و «چه شورها» ساخته عارف قزوینی برعهده من بود.»
نصرالله ناصح پور درتربیت و پرورش هنرجو تلاشهای بسیاری انجام داده؛ جمشید عندلیبی (در زمینه ردیف و جواب آواز)، محمود مخدوم، صدیق تعریف، ودود موذن، سعیده سعیدی، بهرام باجلان، محمد ملاآقایی روزبهانی، عذرا زالی، پانته آ الوندیپور، ناصرمهرورز، رضا شاکری، محسن نامجو و احمد بیرانوند (در رشته آواز) از شاگردان مطرح او هستند که هر کدام مسیری از هنر موسیقی را انتخاب کرده و ادامه دادند. اما همانطور که پیش تراشاره شد ناصحپور دانش موسیقایی خود را بیشتر از هر استاد دیگرش وامدار عبدالله دوامی میداند و این شیوه را با جان و دل حفظ کرده و اشاعه داده است. او شیوه آموزشی خود در زمینه آواز را وامدار میراثداران هنر موسیقی دانست: «آن زمان که در هنرستانهای چاووش و چنگ به کار تدریس مشغول بودم ردیف استاد عبدالله دوامی را آموزش میدادم اما بعد از بازنشستگی، یعنی از سال ۶۸ به بعد، آرام آرام تلاش کردم ردیف و شیوه آموزشی خودم را تکوین کرده و تدریس کنم، شیوهای بر اساس ردیفهای استادان قدیمی چون ردیف آقاحسینقلی و میرزا عبدالله و مخصوصاً ردیف استاد عبدالله دوامی و البته همراه با گوشههای جدید مانند «نوروز صبا» یا «عزال» که به ردیف استاد دوامی اضافه کردم. بسیاری از گوشهها را هم سعی کردهام با اشعار و تحریرهای جدید بازسازی کنم.»
نکته قابل توجه در هنر آوازی ناصحپور این است که با آنکه زبان مادری اش آذری است و همواره شاگردانش را ترغیب میکرد به خوانندگان مکتب تبریز مانند اقبال آذر توجه ویژهای داشته باشند اما در روش تدریس خود همواره به ردیف دوامی وفادار ماند: «در آلبوم سرودهای آذربایجان و کنسرت با هابیل علی اف، موسیقی آذری که اجرا کردم مبتنی بر موسیقی مقامی و عاشیقی آذربایجان بود و چون تأثیرگذارترین استادم در زمینه موسیقی، استاد دوامی بود وظیفه خود میدانستم روش استادم را آموزش بدهم. البته در برخی محافل خصوصی تصانیف قدیمی آذری را میخواندم اما هیچ کدام از این کارها را بهصورت رسمی ضبط نکرده و نشر و نیاز ندارد.» و تعداد کم آثار موجب شد مردم از صدای این استاد بزرگ محروم شوند: «درست است که کارهای کمی ضبط کردهام اما احساس میکنم بسیار اثرگذار بودهاند. زیرا سعی کردم در اجرای این آثار اصالت موسیقایی حفظ شود. حتی در آلبوم «نوبانگ کهن» به سرپرستی آقای حسین علیزاده سعی کردم گوشههای آواز را با آن اصالتی که از استاد دوامی آموخته بودم اجرا کنم. به هر روی همانگونه که بارها تأکید کردهام علاقه اصلی بنده تدریس موسیقی بود و دوست نداشتم خودم را درگیر اجراهای صحنهای کنم به این دلیل که نظم کلاسهایم به هم میریخت. از طرفی تلاش کردم تا خوانندگان مستقلی را تربیت کنم و از شاگردانم همواره میخواستم ردیف را دقیق یاد بگیرند ولی هیچ گاه مانند من نخوانند و هر کدام یک سبک و شیوه موسیقی آوازی را دنبال کردند چرا که تأکید بنده هم این بوده که هر خواننده باید شیوه هنری خود را دنبال کند. نکته دیگر اینکه در کلاسهایم فقط به نحوه اجرای گوشههای ردیف بسنده نکرده و اوزان شعری را هم آموزش میدادم و علم عروض را به مدت یک سال و نیم نزد استاد هوشنگ ابتهاج آموختم. آن زمان به منزل ایشان میرفتم و از جلسات «اوزان شعری» نزد ایشان بسیار بهره بردم.»
از دیگر آثار ماندگار این استاد بزرگ، پژوهش در زمینه موسیقی قدیم ایران است. ناصحپور شرح مفصلی بر بخش موسیقی رساله دره التاج علامه قطبالدین شیرازی نوشته است: «این کتاب یک دانشنامه بزرگ درباره تمام علوم مطرح در ایران آن زمان است و دارای بخشهای مختلفی بوده و موسیقی بهعنوان فن چهارم بخش ریاضی این دانشنامه مورد بررسی علامه قرار گرفته شده است.»
او نگاهی دیگر به نسل امروز و هنرجویان موسیقی دارد: «متأسفانه امروزه کمتر کسی به موسیقی اصیل مبتنی بر ردیفهای استادان میپردازد و بیشتر خوانندگان تصانیف سنتی را با رنگ و بوی پاپ اجرا میکنند چرا که احتمالاً درآمد بیشتری برای آنان دارد.»
ناصح پورمدت زمانی هم در خانه موسیقی و در کانون خوانندگان سنتی حضور داشت: «بنده چند دوره عضو هیأت مدیره خانه موسیقی بودم و در آن زمان با همکاری دیگر دوستان عزیز، شعب خانه موسیقی را در برخی شهرها مانند اردبیل، گرگان، نیشابور و بروجن تأسیس کردیم. همچنین همواره در هیأت مدیره کانون خوانندگان سنتی خانه موسیقی بودم ودر کانون خوانندگان پس از اخذ آزمون از متقاضیان عضویت و بررسی پرونده هایشان به تعیین سطح متقاضیان پرداخته و نوع عضویت عزیزان، طبق نظر اعضای هیأت مدیره مشخص میشد.» ناصح پور هنرمند بزرگی است. بزرگی شخصیت او به اندازهای است که هدف و آرزوی آن را نشان میدهد: «هدف و آرزوی بنده همواره اعتلای فرهنگی ایران بوده و هست.»
دوستی به قدمت چاووش
شهرام ناظری
خواننده پیشکسوت موسیقی ایران
آشنایی من با استاد نصرالله ناصح پوربه سال های خیلی قبل برمی گردد و با تأسیس کانون هنرى چاووش این دوستی و آشنایی شکل نزدیک تر و صمیمی تری به خود گرفت .درآغاز تأسیس این کانون، سه کلاس براى آموزش رشته آواز دایر شد که در این سه کلاس استادان ناصح پور و شجریان و بنده مدرس آواز آن بودیم.آقای ناصح پورازشاگردان قدیمی و باصلاحیت استاد عبدالله خان دوامى بودند. ایشان بخش زیادی ازعمر ارزشمند خود را درراه تدریس آواز ایرانی به طور صحیح به هنرآموزان صرف کرد .
عاشق فرهنگ و هنر ایران
هادی منتظری
آهنگساز و نوازنده کمانچه
آشنایی من با استاد نصرالله ناصح پوربه سال 54 برمی گردد، آن زمان به تازگی جذب گروه شیدا شده بودم و این ارتباط و دوستی شکل گرفت، البته پیش از آن در رادیو فعالیت داشتم و نام شریف آقای ناصحپور را از آقای لطفی شنیده بودم. زنده یاد لطفی از دوستان و یاران قدیمی آقای ناصح پوربود.تا آنکه واقعه 17 شهریوردرسال 57 رخ داد و بسیاری از هنرمندان از رادیو استعفا دادند و گروه شیدا فعالیت پنهانی خود را در منزل استاد لطفی ادامه داد و آثار بسیار درخشان و ماندگاری ساخته شد. بعد از انقلاب آقای لطفی با همراهی دوستانی چون آقای هوشنگ ابتهاج کانون چاووش را تشکیل دادند. استاد ناصحپور در کانون چاووش حضور بسیار پررنگی داشت و بهدلیل اینکه از کارمندان عالی رتبه بانک بود و عشق به فرهنگ و هنر ایران و همچنین دوستی قدیمی با آقای لطفی، بدون دریافت وجهی انجام کارهای حسابداری چاووش را برعهده گرفت و بعد از آن آرام آرام کلاسهای آموزشی در چاووش تشکیل شد و من به تدریس کمانچه و آقای لطفی تار و آقایان شجریان، ناظری و ناصحپور آواز تدریس کردند. استاد ناصح پورطی سالها فعالیت هنری خود با مهر و عشق به تربیت شاگردان بسیاری پرداخته است، اگرچه بعد از تعطیلی کانون چاووش این ارتباطها کمتر و کمرنگ شد اما خاطرات خوش آن دوران پر مهر و هنرمندان نازنینی همچون استاد ناصحپور را فراموش نخواهیم کرد و برایشان آرزوی سلامتی دارم.
استادی با اخلاق و بزرگ منش
محمد ملاآقایی روزبهانی
خواننده موسیقی ایرانی
از بیش از 30 سال گذشته افتخارشاگردی درمحضراستاد نصرالله ناصح پوررا داشتهام و از قدیمیترین شاگردان استاد هستم که توانستهام سه دوره ردیف آوازی ابتدایی، متوسطه وعالی را نزدشان بیاموزم و درپایان کار مفتخر و موفق به دریافت دست خط از آقای ناصحپور شدهام با این عنوان که ردیف عالی بهطور کامل گذرانده شده است. استاد ناصح پوردرکناراخلاق حرفهای و بزرگ منشی که در زندگی شخصی شاگردانش بسیار تأثیرگذار بود، در آموزش موسیقی بسیار جدی وسختگیر بودند و به هیچ عنوان اجازه نمیدادند هنرجو روش تدریس را ضبط کند چرا که براین نظر بود ضبط مباحث آموزشی بر سر کلاس توجه هنرجو را کمتر میکند و نمیتواند مفاهیم درسی را بدرستی متوجه شود و همین امر موجب شد ردیفهای آقای ناصحپور را هیچ گاه فراموش نکنیم و در ذهنمان ثبت شود. اما نکتهای که باید درهنرو بخصوص در موسیقی آوازی به آن توجه شود نقش تأثیرگذار استادان و مدرسین در تربیت خواننده است اما متأسفانه دربین هنرمندان بیشتر مجریها مورد توجه قرار گرفتهاند و جامعه هنری به استادان و مدرسان بزرگی همچون آقای ناصحپور بیمهری و بیتوجهی داشتهاند و میباید برای چنین معلمان بزرگی، بزرگداشتهای بیشتری برگزار میکردند و قدر و منزلت آنها بیشتر نگاه داشته شود. من این افتخار را داشتهام به غیر از آموزش ردیف استاد دوامی، مرکب خوانی و اوزان شعر و موسیقی را هم درمحضر استاد ناصحپور تلمذ کنم و از وجود ایشان بهرههای بسیاری بردهام و وجودشان برای من غنیمت و دوست داشتنی است و برایشان آرزوی سلامتی دارم.
بـــــــرش
جای تأسف است که ردیفهای آوازی نصرالله ناصحپور هیچ گاه ضبط و ثبت نشد و این امیدواری وجود دارد شاگردانش با ضبط آثار استاد خود مسیر هنری او را حفظ و ادامه دهند. ناصحپور در طول سالها فعالیت هنری اش بهدلیل مشغله زیاد در کلاسداری و پژوهش در موسیقی، در زمینه اجراهای صحنهای حضور زیادی نداشت گرچه پیش و پس از انقلاب کنسرتهایی هم اجرا کرد. بهعنوان مثال سال ۵۶ همراه با علی نقی افشارنیا و پشنگ کامکار در انجمن فرهنگی ایران و فرانسه کنسرت به یادماندنی اجرا کرد ، اما اولین کنسرت رسمی و اثرگذار او پس از انقلاب آوازی بود با همراهی تار استاد غلامحسین بیگجه خانی و تنبک بیژن کامکار که هم در کانون چاووش برگزار شد و هم در کانون چنگ. بعد از آن کنسرتی در سالن انجمن زرتشتیان تهران به همراه آقایان طلوعی و فرج پوری برگزار کرد. در سال ۶۹ هم کنسرتی را با مجید کیانی و به یاد استاد عبدالله دوامی در تئاتر شهر تهران برگزار کردند و در بهمن ماه سال ۷۰ با هابیل علی اف نوازنده نام آشنای ساز کمانچه از جمهوری آذربایجان، کنسرتی به زبان آذری اجرا کرد که البته پیمان فرزند استاد ناصحپور هم بهعنوان نوازنده تنبک در این برنامه همراه پدر بود. پس از آن، در سال ۷۵ در تورکنسرت «گروه همنوازان شیدا» به سرپرستی محمدرضا لطفی در چند شهر اروپا شرکت کرد. درضمن در دو دهه اخیر بیشتر با برگزاری سخنرانیها و کارگاههای متعدد- چون کارگاه گوش تهران در خانه هنرمندان ایران- نتیجه پژوهشهای خود را با علاقهمندان در میان گذاشت و اما آخرین اجرای او اردیبهشت سال ۹۴ و در مراسم بزرگداشت زنده یاد استاد «عبدالله خان دوامی» بود، در سالن آمفی تئاتر پروفسور حسابی در شهر تفرش که زادگاه استاد دوامی است. در آن بزرگداشت ناصحپور با داریوش طلایی به اجرای آواز شور و ماهور پرداختند.
رئیس جمهوری با تشکر از تذکر اخیر رهبر معظم انقلاب:
تشویش اذهان عمومی نقد نیست
روحانی : توهین به پیامبر(ص)، زیرپاگذاشتن اخلاق و توهین به همه مسلمانان، همه انبیاء الهی و ارزشهای انسانی است
گروه سیاسی/ رئیس جمهوری روز گذشته در هیأت دولت بار دیگر قوای دیگر بویژه مجلس شورای اسلامی را به همکاری و همیاری دعوت کرد تا از مسیر این همکاری مشکلات مردم رفع شود. همکاری مدنظر روحانی نه امری شعاری یا تزئینی، بلکه رویکردی ایجابی داشت. به این معنی که او خواستار توجه قوای دیگر به این واقعیت شد که تلاشها برای خیر رساندن به مردم، نباید به گونهای باشد که مشکل دیگری به آنان تحمیل کند. به نظر میرسد این دغدغه روحانی، ناظر بر طرحهایی مانند طرح تأمین کالاهای اساسی است که در مجلس دنبال میشود؛ طرحهایی که بارها دولت اعلام کرده است به دلیل شرایط خاص تحریم و دخل و خرج کشور، امکان تأمین درازمدت و تضمین شده منابع برای آن وجود ندارد، هرچند نیتهای خیرخواهانهای پشت این طرحها باشد.
مجلس و دولت هر دو نماینده مردم هستند
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در جلسه روز گذشته دولت، با تأکید بر اینکه مجلس و دولت هر دو نماینده مردم هستند و مهم این است که در کنار یکدیگر منافع مردم و رفع گرفتاری و مشکلات جامعه را پیگیری کنیم، از مجلس شورای اسلامی تقاضا کرد دولت را در شرایط سخت کنونی یاری کنند.
رئیس جمهوری، بررسی لوایح تقدیمی به مجلس را از جمله راههای یاریرسانی به دولت دانست و گفت: مجلس و دولت هر دو به دنبال رفع مشکلات مردم هستند اما باید با همفکری و همکاری راه حلی برای حل و فصل مشکلات مردم بیابیم. گاهی برای اینکه خیری به مردم برسانیم، چنانچه همه جوانب آن مدنظر قرار نگیرد مشکل دیگری به مردم تحمیل میشود لذا از دو قوه مقننه و قضائیه میخواهم که در کنار هم، در مسیر رفع مشکلات همکاری و همفکری کنیم تا از این شرایط سخت عبور کنیم.
روحانی اضافه کرد: باید چهره کشور و دولت آنگونه که هست به افکار عمومی معرفی شود البته از کانالهای ضدانقلاب که پول میگیرند تا نظام را تضعیف کنند هیچ انتظار و توقعی وجود ندارد، اما باید در داخل دلسوزانه نسبت به فعالیت یکدیگر عمل کنیم تا به شرایط مطلوب دست پیدا کنیم.
تشویش اذهان عمومی نقد نیست
رئیس جمهوری در ادامه با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب بر وحدت و انسجام اجتماعی، با بیان اینکه اگر امت واحده و ملتی در کنار هم باشیم میتوانیم از گردنهها عبور کنیم، اظهارکرد: کسی ادعا ندارد که آنان که در صحنه فعالیت اجتماعی هستند معصوم هستند و خطا و اشتباهی ندارد یا برنامهها و سخنانش قابل نقد نیست، مصمم هستیم صدای همه را بشنویم، اما اگر نقد برای این باشد که افکار مردم مشوش شود و بین گروههای مختلف فاصله ایجاد شود، دیگر نقد و نقادی محسوب نمیشود.
او با اشاره به اینکه نقد باید نقاط قوت و ضعف را در کنار هم بیان کند و صرفاً بیان نقاط ضعف روش صحیحی برای نقد نیست، تأکید کرد: همه وظیفه داریم همدیگر را نصیحت کنیم اما هتک حرمت اشخاص، لجن پراکنی، نسبت دروغ به هم دادن، همدیگر را متهم کردن و سخنان ناروا زدن ربطی به نقد ندارد.
رئیس جمهوری اضافه کرد: پیامبر اسلام کار کسی که مؤمنی را مورد اهانت و توهین قرار میدهد، اعلان جنگ با خدا دانستند لذا باید از توهین و اهانت پرهیز شود و در این شرایط سخت باید همه در کنار هم باشیم و مقام معظم رهبری نیز در سخنان مهم خود تأکید کردند که نقد و نصیحت کار خوب و پسندیدهای است، اما توهین، اهانت، سوءظن و ایجاد شکاف چیزی نیست که با نظام جمهوری اسلامی ایران سازگار باشد.
روحانی ادامه داد: همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند لجن پراکنی، فحاشی کردن و آبروی یکدیگر را بردن کارِ امریکاییها است ما که پیرو امریکا نیستیم ما پیرو پیامبری هستیم که انسانها را با نرمخویی به اسلام جذب کردند و حتی برای کسانی که به ایشان اهانت کرده بودند طلب استغفار میکردند.
رئیس جمهوری با قدردانی از حمایتهای رهبر معظم انقلاب اظهارکرد: از مقام معظم رهبری به خاطر تفقدی که در این شرایط سخت نسبت به دولت و رئیس جمهوری داشتند سپاسگزاری میکنم و بدون تردید مسئولیت دولت با کلمات ایشان سنگینتر میشود. وقتی مقام معظم رهبری از دولت و قوه مجریه حمایت میکند در حقیقت مسئولیت دولت سنگینتر شده و باید توجه بیشتری نسبت به رفع مشکلات داشته باشیم.
روحانی گفت: از دو قوه دیگر، نیروهای مسلح، نخبگان و همه آنهایی که میتوانند در شرایط کنونی نقش ارزشمندی داشته باشند تقاضا میکنم تا همدیگر را یاری کنیم.
رئیس جمهوری با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه با ستاد ملی مقابله با کرونا اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در این دیدار بیانات بسیار مهمی ایراد فرمودند که تقریباً همه آنها الهام گرفته از مکتب پیامبر و امام جعفر صادق(ع) بود. ایشان در این دیدار توصیههایی درباره اخلاق و برادری و همچنین نکات بسیار مهمی در مسیری که ستاد ملی کرونا طی میکند، داشتند.
روحانی گفت: مقام معظم رهبری در دیدار اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا دستور دادند قرارگاهی تشکیل شود تا تمام مصوبات ستاد به دقت پیگیری و اجرایی شود. نقصی که وجود داشت این بود که ستاد ملی، مصوبات زیادی را ابلاغ میکرد که برخی از آنها به طور دقیق اجرا نمیشد یا کم اجرا میشد لذا ضرورت دارد تا قرارگاهی به عنوان نگهبان و ناظر دقیق، مراقب باشد که تمام مصوبات به دقت و به طور کامل اجرایی شود. او با بیان اینکه همان طور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، ستاد ملی کرونا باید زبان واحد داشته باشد، اضافه کرد: گاهی افراد مختلف سخنان متفاوتی را بیان میکنند که مردم دچار سردرگمی میشوند لذا بر اساس نظر مقام معظم رهبری سخنگویی را منصوب کردیم که مردم حرف مورد اعتماد را از زبان آنان بشنوند و سخن او از این پس به عنوان مرجع خواهد بود البته ایشان توصیههایی دیگری هم داشتند که به دقت همه آنان را پیگیری خواهیم کرد.
پرداخت 5 هزار و 500 میلیارد تومان معوقات کادر درمان
رئیس جمهوری با اشاره به پرداخت کارانه کادر درمان در هفته جاری اظهارکرد: در این هفته 5هزار و 500 میلیارد تومان بدهی و معوقات کادر درمان کشور پرداخت شد و البته همچنان تلاش خواهیم کرد نیازمندیهای بخش بهداشت و درمان و کسانی را که از بیماری کرونا آسیب دیدند، تأمین کنیم و از تلاشهای شرکتهای دانش بنیان در این زمینه حمایت خواهیم کرد.
غرب اشتباه خود را در توهین به پیامبر اعظم جبران کند
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود، با تأکید بر اینکه بیاحترامی به یک پیامبر نه تنها هنر نیست بلکه حرکتی ضد اخلاقی، تشویق به خشونت و تحریک احساسات میلیاردها مسلمان و غیر مسلمان است، از آنانی که در این مسیر اشتباه کردهاند خواست هر چه زودتر اشتباه خود را جبران کرده و به مسیر عدالت، اخلاق و احترام به عقاید همه ادیان آسمانی برگردند.
رئیس جمهوری با طرح این سؤال که «کجای آزادی به معنای تعطیل کردن درس اخلاق است؟» افزود: پیامبر اسلام به گردن تک تک اروپاییها و همه آنان که در شرق و غرب زندگی میکنند، حق دارد، او معلم بشریت بوده و جای تعجب است کشورهایی که ادعای آزادی، حقوق و قانون دارند مردم را به توهین به همدیگر و توهین به آنانی تشویق کنند که مردم با همه وجود به آنان عشق میورزند.
رئیس جمهوری تأکید کرد: غربیها بفهمند پیامبر عظیمالشأن اسلام مورد عشق سراسر مسلمانان و آزادیخواهان جهان است.
توهین به پیامبر زیرپاگذاشتن اخلاق و توهین به همه مسلمانان، همه انبیاء الهی و ارزشهای انسانی است.
روحانی گفت: غرب، اروپا و فرانسه اگر واقعاً راست میگوید که به دنبال حاکم شدن صلح، برادری، صفا و امنیت در جامعه بشری هستند، باید دست از دخالت در امور داخلی مسلمانان بردارند چرا که تمام مشکلات و کینههایی که در دلها ایجاد شده، به خاطر ظلم، آزار و مداخله نابجای غرب در طول تاریخ در امور مسلمانها است.
رئیس جمهوری با بیان اینکه درس پیامبر، درس احترام به دیگران، اخلاق و آزادی است و فحاشی، توهین، سخن ناروا گفتن و کاریکاتور زشت کشیدن، جزو اخلاق، دموکراسی و انسانیت نیست، ابراز امیدواری کرد آنانی که در این مسیر اشتباه کردند، اشتباه خود را حتی هر چه زودتر جبران کنند و به مسیر عدالت و اخلاق و احترام به عقاید همه ادیان آسمانی برگردند.
اتکای 10 درصدی بودجه به نفت
روحانی در بخش پایانی سخنان خود، با اشاره به مصوبات جلسه سهشنبه گذشته ستاد اقتصادی دولت گفت: دولت مصمم است نیازمندیهای کشور را تأمین کند. تاکنون اقتصاد کشور عمدتاً متکی بر نفت بود و امروز اتکای بودجه به نفت از 50 یا 40 درصد به 10 درصد رسیده است و لذا یکی از مشکلات این است که در مسیر عبور از اقتصاد نفتی به اقتصاد غیرنفتی هستیم ضمن اینکه در کنار آن با مشکل تحریم و کرونا هم درگیر هستیم.
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه متأسفانه برخی گفتارشان در موضوعات اقتصادی به گونهای است که مردم را دچار تزلزل میکنند، اظهارکرد: قرار بر این است که بخش بزرگی از کالاهای اساسی همچنان با ارز 4200 تومانی تأمین شود و این کار ادامه خواهد یافت و مردم توجه داشته باشند که در موضوع ارز کسی که از طرف دولت حرف میزند فقط بانک مرکزی است و در خصوص کالاهای اساسی وزارت صمت سخن خواهد گفت. از این رو مردم بر این مبنا زندگی خود را برنامهریزی کنند.
روحانی با بیان اینکه دولت مشکلات مردم را کاملاً لمس میکند و همه تلاش خود را به کار گرفته تا آن را حل و فصل کند، افزود: در شرایط نفسهای آخر تحریمهای امریکا قرار داریم، آنان ناچار هستند از این مسیر غلط بازگردند و دولت با همه توان خود تأمین حقوق مردم و رفع تحریم در چارچوب اصول نظام را دنبال خواهد کرد.
مجلس و دولت هر دو نماینده مردم هستند
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در جلسه روز گذشته دولت، با تأکید بر اینکه مجلس و دولت هر دو نماینده مردم هستند و مهم این است که در کنار یکدیگر منافع مردم و رفع گرفتاری و مشکلات جامعه را پیگیری کنیم، از مجلس شورای اسلامی تقاضا کرد دولت را در شرایط سخت کنونی یاری کنند.
رئیس جمهوری، بررسی لوایح تقدیمی به مجلس را از جمله راههای یاریرسانی به دولت دانست و گفت: مجلس و دولت هر دو به دنبال رفع مشکلات مردم هستند اما باید با همفکری و همکاری راه حلی برای حل و فصل مشکلات مردم بیابیم. گاهی برای اینکه خیری به مردم برسانیم، چنانچه همه جوانب آن مدنظر قرار نگیرد مشکل دیگری به مردم تحمیل میشود لذا از دو قوه مقننه و قضائیه میخواهم که در کنار هم، در مسیر رفع مشکلات همکاری و همفکری کنیم تا از این شرایط سخت عبور کنیم.
روحانی اضافه کرد: باید چهره کشور و دولت آنگونه که هست به افکار عمومی معرفی شود البته از کانالهای ضدانقلاب که پول میگیرند تا نظام را تضعیف کنند هیچ انتظار و توقعی وجود ندارد، اما باید در داخل دلسوزانه نسبت به فعالیت یکدیگر عمل کنیم تا به شرایط مطلوب دست پیدا کنیم.
تشویش اذهان عمومی نقد نیست
رئیس جمهوری در ادامه با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب بر وحدت و انسجام اجتماعی، با بیان اینکه اگر امت واحده و ملتی در کنار هم باشیم میتوانیم از گردنهها عبور کنیم، اظهارکرد: کسی ادعا ندارد که آنان که در صحنه فعالیت اجتماعی هستند معصوم هستند و خطا و اشتباهی ندارد یا برنامهها و سخنانش قابل نقد نیست، مصمم هستیم صدای همه را بشنویم، اما اگر نقد برای این باشد که افکار مردم مشوش شود و بین گروههای مختلف فاصله ایجاد شود، دیگر نقد و نقادی محسوب نمیشود.
او با اشاره به اینکه نقد باید نقاط قوت و ضعف را در کنار هم بیان کند و صرفاً بیان نقاط ضعف روش صحیحی برای نقد نیست، تأکید کرد: همه وظیفه داریم همدیگر را نصیحت کنیم اما هتک حرمت اشخاص، لجن پراکنی، نسبت دروغ به هم دادن، همدیگر را متهم کردن و سخنان ناروا زدن ربطی به نقد ندارد.
رئیس جمهوری اضافه کرد: پیامبر اسلام کار کسی که مؤمنی را مورد اهانت و توهین قرار میدهد، اعلان جنگ با خدا دانستند لذا باید از توهین و اهانت پرهیز شود و در این شرایط سخت باید همه در کنار هم باشیم و مقام معظم رهبری نیز در سخنان مهم خود تأکید کردند که نقد و نصیحت کار خوب و پسندیدهای است، اما توهین، اهانت، سوءظن و ایجاد شکاف چیزی نیست که با نظام جمهوری اسلامی ایران سازگار باشد.
روحانی ادامه داد: همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند لجن پراکنی، فحاشی کردن و آبروی یکدیگر را بردن کارِ امریکاییها است ما که پیرو امریکا نیستیم ما پیرو پیامبری هستیم که انسانها را با نرمخویی به اسلام جذب کردند و حتی برای کسانی که به ایشان اهانت کرده بودند طلب استغفار میکردند.
رئیس جمهوری با قدردانی از حمایتهای رهبر معظم انقلاب اظهارکرد: از مقام معظم رهبری به خاطر تفقدی که در این شرایط سخت نسبت به دولت و رئیس جمهوری داشتند سپاسگزاری میکنم و بدون تردید مسئولیت دولت با کلمات ایشان سنگینتر میشود. وقتی مقام معظم رهبری از دولت و قوه مجریه حمایت میکند در حقیقت مسئولیت دولت سنگینتر شده و باید توجه بیشتری نسبت به رفع مشکلات داشته باشیم.
روحانی گفت: از دو قوه دیگر، نیروهای مسلح، نخبگان و همه آنهایی که میتوانند در شرایط کنونی نقش ارزشمندی داشته باشند تقاضا میکنم تا همدیگر را یاری کنیم.
رئیس جمهوری با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه با ستاد ملی مقابله با کرونا اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در این دیدار بیانات بسیار مهمی ایراد فرمودند که تقریباً همه آنها الهام گرفته از مکتب پیامبر و امام جعفر صادق(ع) بود. ایشان در این دیدار توصیههایی درباره اخلاق و برادری و همچنین نکات بسیار مهمی در مسیری که ستاد ملی کرونا طی میکند، داشتند.
روحانی گفت: مقام معظم رهبری در دیدار اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا دستور دادند قرارگاهی تشکیل شود تا تمام مصوبات ستاد به دقت پیگیری و اجرایی شود. نقصی که وجود داشت این بود که ستاد ملی، مصوبات زیادی را ابلاغ میکرد که برخی از آنها به طور دقیق اجرا نمیشد یا کم اجرا میشد لذا ضرورت دارد تا قرارگاهی به عنوان نگهبان و ناظر دقیق، مراقب باشد که تمام مصوبات به دقت و به طور کامل اجرایی شود. او با بیان اینکه همان طور که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند، ستاد ملی کرونا باید زبان واحد داشته باشد، اضافه کرد: گاهی افراد مختلف سخنان متفاوتی را بیان میکنند که مردم دچار سردرگمی میشوند لذا بر اساس نظر مقام معظم رهبری سخنگویی را منصوب کردیم که مردم حرف مورد اعتماد را از زبان آنان بشنوند و سخن او از این پس به عنوان مرجع خواهد بود البته ایشان توصیههایی دیگری هم داشتند که به دقت همه آنان را پیگیری خواهیم کرد.
پرداخت 5 هزار و 500 میلیارد تومان معوقات کادر درمان
رئیس جمهوری با اشاره به پرداخت کارانه کادر درمان در هفته جاری اظهارکرد: در این هفته 5هزار و 500 میلیارد تومان بدهی و معوقات کادر درمان کشور پرداخت شد و البته همچنان تلاش خواهیم کرد نیازمندیهای بخش بهداشت و درمان و کسانی را که از بیماری کرونا آسیب دیدند، تأمین کنیم و از تلاشهای شرکتهای دانش بنیان در این زمینه حمایت خواهیم کرد.
غرب اشتباه خود را در توهین به پیامبر اعظم جبران کند
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود، با تأکید بر اینکه بیاحترامی به یک پیامبر نه تنها هنر نیست بلکه حرکتی ضد اخلاقی، تشویق به خشونت و تحریک احساسات میلیاردها مسلمان و غیر مسلمان است، از آنانی که در این مسیر اشتباه کردهاند خواست هر چه زودتر اشتباه خود را جبران کرده و به مسیر عدالت، اخلاق و احترام به عقاید همه ادیان آسمانی برگردند.
رئیس جمهوری با طرح این سؤال که «کجای آزادی به معنای تعطیل کردن درس اخلاق است؟» افزود: پیامبر اسلام به گردن تک تک اروپاییها و همه آنان که در شرق و غرب زندگی میکنند، حق دارد، او معلم بشریت بوده و جای تعجب است کشورهایی که ادعای آزادی، حقوق و قانون دارند مردم را به توهین به همدیگر و توهین به آنانی تشویق کنند که مردم با همه وجود به آنان عشق میورزند.
رئیس جمهوری تأکید کرد: غربیها بفهمند پیامبر عظیمالشأن اسلام مورد عشق سراسر مسلمانان و آزادیخواهان جهان است.
توهین به پیامبر زیرپاگذاشتن اخلاق و توهین به همه مسلمانان، همه انبیاء الهی و ارزشهای انسانی است.
روحانی گفت: غرب، اروپا و فرانسه اگر واقعاً راست میگوید که به دنبال حاکم شدن صلح، برادری، صفا و امنیت در جامعه بشری هستند، باید دست از دخالت در امور داخلی مسلمانان بردارند چرا که تمام مشکلات و کینههایی که در دلها ایجاد شده، به خاطر ظلم، آزار و مداخله نابجای غرب در طول تاریخ در امور مسلمانها است.
رئیس جمهوری با بیان اینکه درس پیامبر، درس احترام به دیگران، اخلاق و آزادی است و فحاشی، توهین، سخن ناروا گفتن و کاریکاتور زشت کشیدن، جزو اخلاق، دموکراسی و انسانیت نیست، ابراز امیدواری کرد آنانی که در این مسیر اشتباه کردند، اشتباه خود را حتی هر چه زودتر جبران کنند و به مسیر عدالت و اخلاق و احترام به عقاید همه ادیان آسمانی برگردند.
اتکای 10 درصدی بودجه به نفت
روحانی در بخش پایانی سخنان خود، با اشاره به مصوبات جلسه سهشنبه گذشته ستاد اقتصادی دولت گفت: دولت مصمم است نیازمندیهای کشور را تأمین کند. تاکنون اقتصاد کشور عمدتاً متکی بر نفت بود و امروز اتکای بودجه به نفت از 50 یا 40 درصد به 10 درصد رسیده است و لذا یکی از مشکلات این است که در مسیر عبور از اقتصاد نفتی به اقتصاد غیرنفتی هستیم ضمن اینکه در کنار آن با مشکل تحریم و کرونا هم درگیر هستیم.
رئیس جمهوری با اشاره به اینکه متأسفانه برخی گفتارشان در موضوعات اقتصادی به گونهای است که مردم را دچار تزلزل میکنند، اظهارکرد: قرار بر این است که بخش بزرگی از کالاهای اساسی همچنان با ارز 4200 تومانی تأمین شود و این کار ادامه خواهد یافت و مردم توجه داشته باشند که در موضوع ارز کسی که از طرف دولت حرف میزند فقط بانک مرکزی است و در خصوص کالاهای اساسی وزارت صمت سخن خواهد گفت. از این رو مردم بر این مبنا زندگی خود را برنامهریزی کنند.
روحانی با بیان اینکه دولت مشکلات مردم را کاملاً لمس میکند و همه تلاش خود را به کار گرفته تا آن را حل و فصل کند، افزود: در شرایط نفسهای آخر تحریمهای امریکا قرار داریم، آنان ناچار هستند از این مسیر غلط بازگردند و دولت با همه توان خود تأمین حقوق مردم و رفع تحریم در چارچوب اصول نظام را دنبال خواهد کرد.
گزارش «ایران» از همراهی آلودگی هوا در فصل سرما و سرعت انتشار کووید 19
هوا، هوای کرونا است
یوسف حیدری
گزارش نویس
زمستان هرسال به طور متوسط حدود 200 بار وارونگی هوا اتفاق میافتد؛ وارونگی یعنی تشکیل گنبد یخی بر فراز شهر و توقف جریان عمودی هوا. لابد دیدهاید گاهی زمستان دود دودکش کورههای آجرپزی بهجای اینکه رو بهبالا برود افقی جریان پیدا میکند و درست بههمین دلیل میزان غلظت آلودگی بیشتر میشود و حالا متخصصان از ارتباط هولناک آلودگی هوا با افزایش فوتیهای کرونا میگویند و تأکید دارند در روزهایی که با پدیده وارونگی و آلودگی هوا مواجه میشویم تنها راه چاره برای جلوگیری از گسترش انتشار این ویروس تعطیلی شهرهای بزرگ است. دکتر شاهسونی رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت با اشاره به افزایش 15درصدی فوتیهای کرونا با تشدید آلودگی هوا میگوید: «مطالعاتی که در چین و ایتالیا انجام گرفته نشان میدهد آلودگی هوا و بویژه افزایش ذرات معلق باعث افزایش موارد ابتلا و مرگ و میرهای ناشی از کرونا و شدت بیماری میشود.»
روز سهشنبه همین هفته نیز رئیس شورای شهر برای دومین بار از دولت درخواست کرد تا برای کنترل این بیماری در روزهایی که هوای پایتخت آلوده است تهران برای دو هفته تعطیل شود.
اما افزایش آلایندههای جوی چطورمیتواند باعث شیوع بیشتر ویروس کرونا شوند؟ داریوش گل علیزاده معاون مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان محیط زیست با اشاره به مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است میگوید: «در بحث مربوط به ارتباط آلودگی هوا بویژه ذرات 5/2 PM و وارونگی با سرعت انتشار ویروس کرونا میتوان به نتیجه مطالعاتی که در چین، امریکا و دانشگاه شریف انجام گرفته اشاره کرد. نتیجه این مطالعات نشان میدهد ارتباط مستقیمی بین تشدید شیوع کرونا با آلودگی هوا وجود دارد. نتیجه مطالعات دانشگاه هاروارد مشخص کرد به ازای هر یک میکروگرم افزایش غلظت ذرات 5/2 PM میزان مرگ و میر 8 درصد بیشتر میشود. اما نتیجه مطالعات دانشگاه شریف نشان داد به ازای هر 10 میکروگرم افزایش غلظت ذرات معلق 5/2 PM میزان ابتلا به کرونا 15 درصد افزایش پیدا میکند. آلودگی و وارونگی هوا ایمنی بدن بخصوص ریه را پایین میآورد و ویروس کرونا با قدرت بیشتری عمل میکند. به این ترتیب میزان ابتلا به کرونا افزایش پیدا میکند اما این به معنای اینکه ذرات معلق منتقل کننده ویروس باشند نیست.»
وی به نقش سرما در وارونگی هوا اشاره میکند و میگوید: «در شهری مثل تهران محبوس شدن هوای گرم در هوای سرد باعث وارونگی میشود. به این ترتیب وقتی هوای گرم آلوده به ذرات 5/2PM ، CO وSO2باشد وارونگی هوا باعث محبوس شدن هوای آلوده شده و به این ترتیب آلودگی در سطح زمین منتشر میشود. یکی دیگر از عوامل وارونگی پایداری هوا است. وقتی باد نوزد آلودگی هوا منتقل نمیشود و در نتیجه شاهد تجمیع آلایندهها خواهیم بود. بر اساس پیشبینی هواشناسی شرایط سرمای زمستان امسال از حد نرمال بالاتر خواهد بود و به این ترتیب با بحث آلودگی هوا و وارونگی شدیدی مواجه خواهیم شد.»
گل علیزاده از چند راهکار پیشنهادی برای کاهش آلودگی هوا در روزهای کرونایی میگوید: «برای پیشگیری از این وضعیت چند راهکار در ستاد ملی مقابله با کرونا مطرح شد؛ یکی از آنها ممانعت از منابعی هستند که باعث تشدید آلودگی هوا میشوند مثل جلوگیری از تردد کامیونها با عمر 20 سال. این کامیونهای دیزلی نقش زیادی در آلودگی هوا و انتشار ذرات معلق 5/2 PM دارند. یکی دیگر از راهکارها بحث جلوگیری از تردد موتورسیکلتهای فرسوده و همچنین تأمین سوخت مناسب برای نیروگاهها و صنایع برای فصل زمستان در شرایط وارونگی هوا است. متأسفانه در فصل زمستان وقتی با کمبود گاز مواجه میشویم نیروگاهها و صنایع به ناچار به سمت سوختهای سنگین مانند نفت کوره میروند. این سوخت گوگرد و ذرات آلاینده زیادی دارد. تبعات روانی آلودگی ناشی از این سوخت هم بسیار زیاد است چون مردم آلودگی آن را به شکل دوده سیاه رنگ میبینند.»
بهگفته پزشکان متخصص ریه آسیب پذیرترین عضو بدن در برابر ویروس کرونا است و با افزایش آلودگی هوا مشکلات تنفسی بیشتر میشوند. دکتر سعید مرزبان راد فوق تخصص ریه با تأکید بر اینکه ویروس کرونا هوابرد است و از راه هوا منتقل میشود به مطالعهای که روی 1690 بیمار مبتلا به کرونا انجام گرفته اشاره میکند و میگوید: «در این مطالعه مشخص شد 40 درصد از بیماران به هیچ بیماری زمینهای مبتلا نیستند و 60درصد دیگر یکی از بیماریهای زمینهای دارند. تعدادی از این بیماران بهدلیل وضعیت وخیمی که داشتند در آیسییو بستری شدند و نکته مهم اینکه 98 درصد از بیمارانی که بیماری زمینهای نداشتند از آی سی یو مرخص شدند و با وجود ابتلا به نوع شدید کرونا بازهم به زندگی برگشتند اما 197 بیمار مبتلا به کرونا که بیماری زمینهای داشتند و در آی سی یو بستری بودند فوت کردند. با بررسی علت مرگ آنها مشخص شد عامل مرگ آنها از کار افتادن ریه و به اصطلاح سفید شدن آن است.
بنابراین در روزهایی که هوا آلوده است یا وارونگی هوا اتفاق میافتد بهدلیل جریان نداشتن هوا انتقال ویروس کرونا شدت بیشتری پیدا میکند. ویروس کرونا وارد سلولی که در انتهای راه تنفسی قرار دارد میشود و به این ترتیب ریه را درگیر میکند. در روزهایی که هوا آلوده است کسانی که سابقه بیماری ریوی یا قلبی دارند بیشتر از دیگر گروهها در خطر ابتلای به کرونا هستند. لازم است بدانیم ویروس کرونا بسیار باهوش است و به ریه کسانی که سیستم ایمنی پایینی دارند حمله میکند. به همین دلیل به کسانی که سابقه بیماری تنفسی و قلبی دارند توصیه میکنیم در روزهایی که هوا آلوده است یا با پدیده وارونگی هوا مواجه هستیم به هیچ عنوان از خانه خارج نشوند.»
دکتر مرتضی عبدلی متخصص داخلی و فوق تخصص ریه هم معتقد است آلودگی هوا و بخصوص پدیده وارونگی ارتباط مستقیمی با درگیری ریه و بیماریهای ریوی دارد و میتواند مثل مواد شیمیایی به ریه آسیب بزند: «هر سال در پاییز و زمستان با افزایش آلایندهها و پدیده وارونگی تعداد کسانی که مشکل تنفسی پیدا میکنند و نیاز به درمان دارند افزایش پیدا میکند. متأسفانه با ماسکهای معمولی هم نمیتوان از ورود ذرات معلق جلوگیری کرد. امروز با افزایش تعداد مبتلایان به کرونا تلاش میکنیم کسانی را که از نارسایی شدید تنفسی رنج میبرند نجات بدهیم و قاعدتاً کسانی که درگیری ریه کمتری دارند بستری نمیشوند واز آنها میخواهیم که به منزل روند و درمان را طی کنند. قاعدتاً مسئولان برای کنترل شرایط اپیدمی تلاشهایی انجام خواهند داد ولی مردم بخصوص کسانی که به بیماریهای ریوی مبتلا هستند و همین طور سیگاریهای مزمن نباید در معرض هوای آلوده قرار بگیرند زیرا آنها نسبت به دیگران بیشتر مستعد ابتلا به کرونا هستند. متأسفانه با نزدیک شدن به روزهای سرد شاهد شیوع بیشتر این ویروس و سختتر شدن درمان بیماران مبتلا به کرونا هستیم.»
دکتر یوسف رشیدی عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است اگر به جای انجام کارهای سخت افزاری در زمینه نرم افزاری و کاهش تقاضای سفر درون شهری کارهایی انجام میدادیم امروز شاهد افزایش تردد خودرو در شهر نبودیم: «با توجه به اینکه ویروس کرونا در وسایل حملونقل عمومی احتمال سرایت بیشتری دارد چارهای جز استفاده از خودروی شخصی برای مردم باقی نمیماند و به این ترتیب شاهد افزایش ذرات معلق و آلودگی هوا و به تبع آن افزایش بیماریهای تنفسی خواهیم بود. اما باید از قبل یکسری کارهای نرم افزاری در ارتباط با مدیریت تقاضای سفر انجام میدادیم تا شاهد کاهش سفرهای درون شهری باشیم و حتی این کار باید قبل از شیوع کرونا انجام میشد. متأسفانه همه تمرکز ما در بحث آلودگی هوا اقدامات سخت افزاری مثل خودرو، سوخت، معاینه فنی و حملونقل عمومی است و هیچگاه در زمینه کاهش تقاضای سفر کاری نمیکنیم.»
آمار آوار شد
کرونا 415 هموطن را به کام مرگ کشاند
آمار مرگ بر اثر ابتلا به کرونا دیروز با فوت 415 بیمار دوباره اوج گرفت. این بار رقم صدگان فوتیها دچار جهشی فزاینده شد و شمار جانباختگان روزانه بیماری کووید19 از مرز 400 نفر عبور کرد و منحنی مرگ و میر روی عدد 415 قربانی در روز قرار گرفت. به تعبیر سخنگوی وزارت بهداشت یک جنگ تمام عیار با کرونا در کشور در گرفته و تغییر در باور و رفتار تک تک مردم و مسئولان راه حل اصلی چیره شدن بر این بیماری و مقابله با این جنگ نابرابر است. سیما سادات لاری عبور شمار جانباختگان بیماری از مرز ۴۰۰ نفر را حاصل افزایش بیسابقه موارد ابتلا و بستری در هفتههای اخیر دانست. رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور از اشغال تختهای بیمارستانی از سوی بیماران مبتلا به کرونا ابراز نگرانی میکنند و از آماده باش دانشگاهها برای راهاندازی بیمارستانهای صحرایی سخن میگویند. بنابر آخرین اعلام سخنگوی وزارت بهداشت در 24ساعت منتهی به روز گذشته و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، 6 هزار و 824 بیمار جدید مبتلا به کووید19 در کشور شناسایی شد که دو هزار و 490 نفر از آنها بستری شدند. با وجود این مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۵۸۸ هزار و ۶۴۸ نفر رسید. همچنین با جانباختن ۴۱۵ بیمار کووید۱۹ مجموع جانباختگان این بیماری به ۳۳ هزار و ۷۱۴ نفر رسید. به گفته وی، خوشبختانه تاکنون ۴۶۷ هزار و ۹۱۷ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. وی ادامه داد: ۵۰۱۲ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. لاری گفت: تا کنون چهار میلیون و ۸۲۱ هزار و ۶۸۱ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است. بنا به اعلام سخنگوی وزارت بهداشت وضعیت در 27 استان کشور قرمز و فراقرمز گزارش شده و چهار استان هرمزگان، فارس، گلستان و سیستان و بلوچستان نیز در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند.
از سوی صندوق بینالمللی پول برای کشورهای حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا ارائه شد
7 راه حل کلیدی برای مقابله با خسارت اقتصادی کرونا
گروه اقتصادی / حدود 10 ماه از شیوع کرونا در جهان میگذرد. در این مدت، دولتها برای مقابله با این بحران که رشد اقتصادی جهان را به منفی 3 درصد خواهد رساند و در 100 سال اخیر هم بیسابقه است اقداماتی را انجام دادهاند. اما این اقدامات با توجه به نوع اقتصاد و توسعهیافتگی اقتصادی آنها متنوع بوده است. در این خصوص صندوق بینالمللی پول برای کشورهای حوزه منا(خاورمیانه و شمال آفریقا) و آسیای مرکزی 7 توصیه برای مقابله کوتاه مدت و میان مدت پیشنهاد کرده است:
1- کشورها برای مقابله با پاندمی کرونا اقدامات متنوعی را به کار گرفتهاند. طبیعت بیمانند بحران نیازمند کنش نرم بود. واردکنندگان نفت در خاورمیانه و آسیای مرکزی بر افزایش هزینههای بهداشتی و واگذاریهای هدفمند اجتماعی متمرکز شده بودند. این در حالی است که صادرکنندگان نفت اولویت خود را بر کاهش موقت مالیات، تمدید مهلت بازپرداختیها و افزایش هزینههای دیگر از قبیل پرداختهای بخشی از حقوق برای محافظت از اشتغال را در پیش گرفته بودند.
2- میانگین واکنش مالی در خاورمیانه و آسیای مرکزی پایینتر از متوسط اقتصادهای نوظهور بود که نشاندهنده فضای منقبض مالی در این منطقه است. میانگین بستههای درآمدی و هزینهای در کشورهای واردکننده نفت این منطقه در سال جاری دو برابر صادرکنندگان نفت بود (2 درصد تولید ناخالص داخلی در برابر یک درصد تولید ناخالص داخلی). برخی از صادرکنندگان نفت با نظامهای قوی بهداشتی و رفاهی نیاز کمتری برای افزایش هزینهها داشتند. دیگر کشورها هم فضای کمتری برای افزایش هزینهها داشتند. به بیان دیگر، فضای محدود مالی داشتند. هر چند که افزایش هزینهها با کاهش هزینهها در دیگر بخشها بویژه هزینههای سرمایهای تعدیل شده بود.
3- انتظار میرود که کسری بودجه و بدهی عمومی افزایش یابد. هزینه اقدامات فوری همراه با افت قابل توجه درآمدها در سراسر منطقه اثر قابل توجهی گذاشته است. این امر بویژه در کشورهای صادرکننده نفت به خاطر سقوط تقاضا و قیمت نفت کاملاً مشهود است. انتظار میرود که درآمد آنها در سال جاری میلادی حدود 224 میلیارد دلار کاهش یابد که معادل 8 درصد تولید ناخالص داخلی آنهاست. همچنین پیشبینی میشود که بدهی دولت به طور قابل توجهی افزایش یابد. برای مثال برای کشورهای خاورمیانه، شمال آفریقا، افغانستان و پاکستان (حوزه مناپ) بدهی پیشبینی شده دولت از
64 درصد تولید ناخالص داخلی سال 2019 به 75 درصد در سال 2022 خواهد رسید و در یک سوم کشورها به بالاتر از 80 درصد هم افزایش خواهد یافت.
4- کسری بالاتر بودجه به معنای نیازهای بیشتر مالی است. با افزایش کسریها، انتظار میرود که نیازهای متوسط مالی بیش از 4 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد چون پاندمی باعث شده که مجموع نیازهای مالی عمومی در سالجاری به 613 میلیارد دلار برسد که این میزان در سال 2021 به 571 میلیارد دلار خواهد رسید. حوزه مناپ همانند واردکنندگان نفت در مقایسه با صادرکنندگان نفت، بیشتر از آسیای مرکزی و قفقاز نیازمند تأمین مالی خواهند بود. انتظار میرود که در کشورهای حوزه مناپ بیشتر بر منابع داخلی متکی شوند. در حالی که حوزه آسیای مرکزی وقفقاز به تأمین مالی خارجی وابستهتر هستند.
5- بدهیهای بالاتر فضای مالی را محدودتر خواهد کرد و ریسک مالی را بالا خواهد برد. بسیاری از کشورهای منطقه بویژه واردکنندگان نفت حوزه مناپ، تقریباً با فضای مالی کمتر و یا بدون آن وارد بحران شدند. ترکیب اثر بدهی بالاتر که تقاضای تأمین مالی را بالا میبرد و چالشهای اعمال تعدیلهای مالی توانایی آنها را برای حمایت بهبود فضا محدود خواهد کرد.
6- برای بهبود فضای مالی، بسط این فضا بسیار مهم است. با توجه به آنکه کووید 19 هنوز برای بهداشت عمومی و عادی کردن فعالیت اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است، حمایت مالی برای بنگاههایی که به شدت ضربه خوردهاند و نیز خانوارهای آسیبپذیر همچنان ضروری است. در این صورت، کشورها چگونه میتوانند در کوتاه مدت، کمکهای مورد نیاز را تأمین کنند و در میانمدت هم فضای مالی خود را گسترش بدهند؟ اولویتبندی کردن هزینهها برای حمایت از بهداشت، آموزش و بخشهای آسیبپذیر در حالی که باید گلایههای پرداختکنندگان مالیات را به سطوح پیش از بحران مدنظر داشت، کلید راه حل مشکلات در آینده نزدیک است. در میانمدت، اقدامات هزینهای و درآمدی که مبتنی بر انصاف و کارآمدی باشد به گسترش فضای مالی از قبیل نظام مالیاتی پیشرفته کمک خواهد کرد. دولتها باید به تدریج روی کاهش یارانه سوخت و کاهش هزینههای غیراولویتی کار کنند.
7- برنامههای میانمدت بودجهای و بهبود حکمرانی نه تنها به گسترش فضای مالی کمک خواهد کرد بلکه ریسکهای مالی را هم کاهش خواهد داد. یک برنامه میانمدت بودجهای به کشورها کمک میکند تا هزینه کامل سیاستهایشان را حسابرسی کنند و قابلیتهای اعتباری تعدیلهای هزینهای را هم تقویت کنند. این طرحها باید از طرف قواعد مالی که محدودیتهای عددی را بر احکام بودجهای اعمال میکند و پایداری میانمدت مالی را تضمین میسازد، حمایت شود. فقط یکسوم کشورهای منطقه چنین قواعدی را دارند. در آخر، بهبود حکمرانی و مهار فساد در حالی که کشورها برای گسترش فضای مالی خود کار میکنند مهم است و آنها را منعطفتر خواهد کرد. افزایش شفافیت میتواند ریسکهای مالی را کاهش دهد. در حالی که کاهش فرار مالیاتی و اجتناب از آن میتواند به رونق درآمدهای دولت کمک کند.
کشورهای صادرکننده نفت و واردکننده نفت در خاومیانه و آسیای مرکزی
15 کشور در خاورمیانه و آسیای مرکزی صادرکننده نفت هستند: الجزایر، جمهوری آذربایجان، بحرین، ایران، عراق، قزاقستان، لیبی، عمان، قطر، عربستان سعودی، ترکمنستان، امارات متحده عربی، ازبکستان و یمن. 17 کشور واردکننده نفت هستند: افغانستان، ارمنستان، جیبوتی، مصر، گرجستان، اردن، قرقیزستان، لبنان، موریتانی، مراکش، پاکستان، سومالی؛ سودان، سوریه، تاجیکستان، تونس،
کرانه باختری و نوار غزه.
1- کشورها برای مقابله با پاندمی کرونا اقدامات متنوعی را به کار گرفتهاند. طبیعت بیمانند بحران نیازمند کنش نرم بود. واردکنندگان نفت در خاورمیانه و آسیای مرکزی بر افزایش هزینههای بهداشتی و واگذاریهای هدفمند اجتماعی متمرکز شده بودند. این در حالی است که صادرکنندگان نفت اولویت خود را بر کاهش موقت مالیات، تمدید مهلت بازپرداختیها و افزایش هزینههای دیگر از قبیل پرداختهای بخشی از حقوق برای محافظت از اشتغال را در پیش گرفته بودند.
2- میانگین واکنش مالی در خاورمیانه و آسیای مرکزی پایینتر از متوسط اقتصادهای نوظهور بود که نشاندهنده فضای منقبض مالی در این منطقه است. میانگین بستههای درآمدی و هزینهای در کشورهای واردکننده نفت این منطقه در سال جاری دو برابر صادرکنندگان نفت بود (2 درصد تولید ناخالص داخلی در برابر یک درصد تولید ناخالص داخلی). برخی از صادرکنندگان نفت با نظامهای قوی بهداشتی و رفاهی نیاز کمتری برای افزایش هزینهها داشتند. دیگر کشورها هم فضای کمتری برای افزایش هزینهها داشتند. به بیان دیگر، فضای محدود مالی داشتند. هر چند که افزایش هزینهها با کاهش هزینهها در دیگر بخشها بویژه هزینههای سرمایهای تعدیل شده بود.
3- انتظار میرود که کسری بودجه و بدهی عمومی افزایش یابد. هزینه اقدامات فوری همراه با افت قابل توجه درآمدها در سراسر منطقه اثر قابل توجهی گذاشته است. این امر بویژه در کشورهای صادرکننده نفت به خاطر سقوط تقاضا و قیمت نفت کاملاً مشهود است. انتظار میرود که درآمد آنها در سال جاری میلادی حدود 224 میلیارد دلار کاهش یابد که معادل 8 درصد تولید ناخالص داخلی آنهاست. همچنین پیشبینی میشود که بدهی دولت به طور قابل توجهی افزایش یابد. برای مثال برای کشورهای خاورمیانه، شمال آفریقا، افغانستان و پاکستان (حوزه مناپ) بدهی پیشبینی شده دولت از
64 درصد تولید ناخالص داخلی سال 2019 به 75 درصد در سال 2022 خواهد رسید و در یک سوم کشورها به بالاتر از 80 درصد هم افزایش خواهد یافت.
4- کسری بالاتر بودجه به معنای نیازهای بیشتر مالی است. با افزایش کسریها، انتظار میرود که نیازهای متوسط مالی بیش از 4 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد چون پاندمی باعث شده که مجموع نیازهای مالی عمومی در سالجاری به 613 میلیارد دلار برسد که این میزان در سال 2021 به 571 میلیارد دلار خواهد رسید. حوزه مناپ همانند واردکنندگان نفت در مقایسه با صادرکنندگان نفت، بیشتر از آسیای مرکزی و قفقاز نیازمند تأمین مالی خواهند بود. انتظار میرود که در کشورهای حوزه مناپ بیشتر بر منابع داخلی متکی شوند. در حالی که حوزه آسیای مرکزی وقفقاز به تأمین مالی خارجی وابستهتر هستند.
5- بدهیهای بالاتر فضای مالی را محدودتر خواهد کرد و ریسک مالی را بالا خواهد برد. بسیاری از کشورهای منطقه بویژه واردکنندگان نفت حوزه مناپ، تقریباً با فضای مالی کمتر و یا بدون آن وارد بحران شدند. ترکیب اثر بدهی بالاتر که تقاضای تأمین مالی را بالا میبرد و چالشهای اعمال تعدیلهای مالی توانایی آنها را برای حمایت بهبود فضا محدود خواهد کرد.
6- برای بهبود فضای مالی، بسط این فضا بسیار مهم است. با توجه به آنکه کووید 19 هنوز برای بهداشت عمومی و عادی کردن فعالیت اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است، حمایت مالی برای بنگاههایی که به شدت ضربه خوردهاند و نیز خانوارهای آسیبپذیر همچنان ضروری است. در این صورت، کشورها چگونه میتوانند در کوتاه مدت، کمکهای مورد نیاز را تأمین کنند و در میانمدت هم فضای مالی خود را گسترش بدهند؟ اولویتبندی کردن هزینهها برای حمایت از بهداشت، آموزش و بخشهای آسیبپذیر در حالی که باید گلایههای پرداختکنندگان مالیات را به سطوح پیش از بحران مدنظر داشت، کلید راه حل مشکلات در آینده نزدیک است. در میانمدت، اقدامات هزینهای و درآمدی که مبتنی بر انصاف و کارآمدی باشد به گسترش فضای مالی از قبیل نظام مالیاتی پیشرفته کمک خواهد کرد. دولتها باید به تدریج روی کاهش یارانه سوخت و کاهش هزینههای غیراولویتی کار کنند.
7- برنامههای میانمدت بودجهای و بهبود حکمرانی نه تنها به گسترش فضای مالی کمک خواهد کرد بلکه ریسکهای مالی را هم کاهش خواهد داد. یک برنامه میانمدت بودجهای به کشورها کمک میکند تا هزینه کامل سیاستهایشان را حسابرسی کنند و قابلیتهای اعتباری تعدیلهای هزینهای را هم تقویت کنند. این طرحها باید از طرف قواعد مالی که محدودیتهای عددی را بر احکام بودجهای اعمال میکند و پایداری میانمدت مالی را تضمین میسازد، حمایت شود. فقط یکسوم کشورهای منطقه چنین قواعدی را دارند. در آخر، بهبود حکمرانی و مهار فساد در حالی که کشورها برای گسترش فضای مالی خود کار میکنند مهم است و آنها را منعطفتر خواهد کرد. افزایش شفافیت میتواند ریسکهای مالی را کاهش دهد. در حالی که کاهش فرار مالیاتی و اجتناب از آن میتواند به رونق درآمدهای دولت کمک کند.
کشورهای صادرکننده نفت و واردکننده نفت در خاومیانه و آسیای مرکزی
15 کشور در خاورمیانه و آسیای مرکزی صادرکننده نفت هستند: الجزایر، جمهوری آذربایجان، بحرین، ایران، عراق، قزاقستان، لیبی، عمان، قطر، عربستان سعودی، ترکمنستان، امارات متحده عربی، ازبکستان و یمن. 17 کشور واردکننده نفت هستند: افغانستان، ارمنستان، جیبوتی، مصر، گرجستان، اردن، قرقیزستان، لبنان، موریتانی، مراکش، پاکستان، سومالی؛ سودان، سوریه، تاجیکستان، تونس،
کرانه باختری و نوار غزه.
ضمیمه ایران جمعه و ویژهنامه پرسه همراه امروز «ایران»
همسـایهداری فــرهنگــــی که در ارتــفاع برجها گم شد
چراغهای رابطه خاموشاند
دیروز و امروز «سنگلج» در گفتوگو با لاله تقیان به بهانه 55 سالگی اش
تاریخ با شکوه یک تماشاخانه
محسن بوالحسنی
خبرنگار
لاله تقیان کارگردان و پژوهشگر ایرانی در رشته تعزیه و تئاتر است و او را بهعنوان اولین ارائهدهنده طرح تهیه پرونده تعزیه برای یونسکو هم میشناسند. او از همان سالهای آغاز به کار تماشاخانه سنگلج در این تماشاخانه حضور داشته و امروز نیز دغدغه تماشاخانهای را دارد که به گفته خودش اولین تماشاخانه و سالن استاندارد تئاتر در ایران بوده است. تقیان که آثار بسیاری در حوزه پژوهش تعزیه و تئاتر نوشته در گفتوگو با «ایران» از دیروز و امروز تماشاخانه سنگلج میگوید.
شما از چه زمانی کار در تماشاخانه سنگلج را تجربه کردید؟
در اداره کار گروههای نمایشی وجود داشت و این گروهها به نوبت در تماشاخانه سنگلج کار اجرا میکردند و من هم اولین تجربهام را در این تماشاخانه زمانی روی صحنه بردم که با گروه علی نصیریان همکاری میکردم و همه آن زمان از احداث این سالن استقبال میکردند و خوشحال بودند که میتوانند آثارشان را در این تماشاخانه روی صحنه ببرند چون سالن دیگری وجود نداشت.
دلیل این استقبال دقیقاً چه بود؟
دلیل استقبال از تماشاخانه توسط تئاتریها و البته مردم را به دو نکته بسیار مهم میتوان مربوط دانست. یکی اینکه سنگلج اولین و شاید آخرین سالنی بود که در ایران با استانداردهای کامل سالن تئاتر ساخته شد و از طرفی دیگر نیز وقتی تصمیم گرفتند این تماشاخانه مخصوص نمایشهای ایرانی باشد هم این تماشاخانه را در مرکز توجه بسیاری قرار داد. البته بعدها نمایشهای غیرایرانی نیز در این تماشاخانه روی صحنه رفتند که اکثراً کارهای مهم و برجستهای بودند و به غنای آثار به نمایش درآمده در این تماشاخانه کمک کردند و امروز شاید با آنچه در گذشته به داشتنش افتخار میکردیم فاصله گرفتهایم و متأسفانه بیراه نیست اگر بگوییم سنگلج از دوران شکوهش فاصله بسیار دارد.
سنگلجی که امروز میبینید با آنچه در دهههای گذاشته وجود داشت چه فرق و فاصلههایی دارد؟
متأسفانه سالهاست که خط و مشی مشخصی در تماشاخانه سنگلج در مقایسه با دهههای گذشته وجود ندارد. قبل از انقلاب تکلیف تماشاخانه مشخص بود و همانطور که گفتم گروههای مشخص تئاتری وجود داشتند که به نوبت همه آنها در این تماشاخانه نوبت اجرا میگرفتند و روی صحنه میرفتند و مردم هم از این آثار استقبال بینظیری میکردند؛ در واقع مشخص بود که قرار است این تماشاخانه چه مشی و روشی داشته باشد و به چه سمتی برود و از سوی دیگر هم، همین تکلیف روشن، باعث میشد مخاطب هم بداند کجا میرود و چه میخواهد ببیند. بعدها آنقدر مدیریت این تماشاخانه دستبهدست شد که تکلیفش هم به نسبت همین تغییر و تحولات بسیار، از مسیری که قرار بود برود دور افتاد. یک دورهای پیشنهاد دادیم که تماشاخانه به آثار هنری در قالب هنرهای سنتی اختصاص داده شود و محلی باشد برای ارائه این آثار نمایشی که بستر مناسبی برای ارائهشان وجود ندارد. تا مدتی هم به این پیشنهاد عمل شد اما بعد از مدت کوتاهی دوباره رویه سابق را پیش گرفت و از اجرایی کردن این پیشنهاد هم غفلت ورزیده شد. به هر صورت چیزی که درباره این تماشاخانه مهم است یادگاری است که گذشتگان ما بهجا گذاشتند. تماشاخانهای که استانداردترین تماشاخانه ما بوده و حالا نیز ما میتوانیم با مدیریت درست فرهنگی آن را به دوران اوجش برگردانیم.
پس شما اعتقاد دارید که جایی مثل سنگلج، باید اجرای نمایشهای خاصی را عهدهدار شود؟
ببینید در کشور فرانسه جایی مثل «کمدی فرانس» وجود دارد که مشخصاً به یک رویکرد در حوزه نمایش میپردازد و مخاطبان خاص خودش را دارد و آنها میدانند اگر بخواهند چنین ژانری را تماشا کنند، میتوانند به این تماشاخانه بروند و کیفیت آثار هم مشخصاً در حد استانداردی است که آنها را از تماشای یک نمایش ناامید نمیکند. از سوی دیگر اینجا فقط بحث تئاتر نیست و کشورهای پیشرفته دنیا در کنار همه اینها به مسأله جذب توریست هم فکر میکنند و تاریخشان را در معرض تماشای عموم قرار میدهند تا آنها نیز ببینند و در کنار سودآوری اقتصادی، پویایی و بهروز بودن این تاریخ را هم تجربه کنند. متأسفانه ما خیلی راحت از چنین گنجینههایی غافل میشویم و گاهی حتی خودمان خواسته و ناخواسته، به ویرانی و فراموشی آنها صحه میگذاریم و فقط مثل شیوه رانندگیمان که انگار مسابقهای است برای اول شدن، در حوزهای مثل حوزه نمایش هم خیلیها فقط رسیدن به مسند و صندلی برایشان مهم است و این موضوع واقعاً دردآور است.
در این صورت اصول پذیرش یا رد یک نمایش چه خواهد بود؟
من هیچ وقت در شورای نظارت نبودم و اگر عقیده و نظری داشتم آن را به صورت مکتوب در مجله نمایش منتشر میکردم و هیچ وقت خودم را در موقعیتی قرار ندادم که بگویم فلان کار اجرا شود و بهمان کار اجرا نشود. چیز خیلی عجیبی هم نیست. چون تئاتر معیارها و مؤلفههای مشخصی دارد و سلیقه و نظر شخصی در آن جایگاهی ندارد. این مؤلفههای تئاتری هم چیزی نیست که ما بخواهیم از خودمان دربیاوریم، بلکه دهههاست که به عنوان یک دوره آکادمیک در دانشگاههای سراسر جهان و البته ایران تدریس میشود و تنها نیاز است که در شاکله اجتماعی آن، یک مدیر لایق فرهنگی را در کنار خود داشته باشد تا هر تماشاخانهای بتواند کارهای ماندگاری را در پرونده خود ثبت کند. اینکه مدیریت فرهنگی خوب است در یک نقطه و مسند ثابت باشند تا بتوانند برنامههای خود را طویلالمدت پیریزی کنند مسألهای است که تماماً بستگی به خود مدیر دارد و ویژگیهایش. مثلاً بهروز غریبپور زمانی که مدیر فرهنگسرای بهمن بود واقعاً خدمات بسیار زیادی را ارائه کرد و باعث شد این فرهنگسرا، روزگار روشنی را سپری کند و آیندهاش هم تا حدود زیادی تحت تأثیر همین دوره شکوفایی بود. اگر کسی مثل غریبپور داشته باشیم که یک مدیر فرهنگی است که هم مدیریت را خوب میشناسد و هم فرهنگ را، چرا نباید اجازه داد که کارش را به صورت مستمر انجام بدهد؛ پس همه موضوع بستگی به مدیر دارد و ظرفیتهای مدیریتی و فرهنگیاش.
گنجینه امن خاطرات
پریسا مقتدی
مدیر تماشاخانه سنگلج
تماشاخانه سنگلج؛ گنجینه امن خاطرات پنج نسل از هنرمندان و تماشاگران تئاتر پا به ۵۵سالگی گذاشت. خانهای مصفا به عطر و یاد بزرگان این هنر والا که بانیان و صاحبان این خانهاند. چرا که رونق خانه از صفای میزبان است و میزبانان این خانه اگرچه در قید حیات نیستند اما روح بلندشان در فضای بیغبار این تماشاخانه تا همیشه زنده است و زندگی میکند. بزرگانی چون عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، جعفر والی و... که هریک در هنر و اخلاق و منش والا سرآمد نسل خود و الگوی نسلهای آینده بودند. روح استاد عباس جوانمرد میهمان تازه این ضیافت است. چراغ تماشاخانه سنگلج امروز و بعد از ۵۵ سال کماکان روشن است و این درخت تنومند همچنان بارور و چه شور و شعفی از این بزرگتر؟ در این خانه به انتظار آمدن روزهای بهتر باز است به لطف آمدگان و رفتگانی که با هربار حضور در اینجا و نفس کشیدن در هوای آن، گرمابخش این خانه بودهاند. به امید و آرزوی تداوم این ماندگاری. گنجینه امن خاطرات؛ تولد ۵۵سالگیات مبارک.
خبرنگار
لاله تقیان کارگردان و پژوهشگر ایرانی در رشته تعزیه و تئاتر است و او را بهعنوان اولین ارائهدهنده طرح تهیه پرونده تعزیه برای یونسکو هم میشناسند. او از همان سالهای آغاز به کار تماشاخانه سنگلج در این تماشاخانه حضور داشته و امروز نیز دغدغه تماشاخانهای را دارد که به گفته خودش اولین تماشاخانه و سالن استاندارد تئاتر در ایران بوده است. تقیان که آثار بسیاری در حوزه پژوهش تعزیه و تئاتر نوشته در گفتوگو با «ایران» از دیروز و امروز تماشاخانه سنگلج میگوید.
شما از چه زمانی کار در تماشاخانه سنگلج را تجربه کردید؟
در اداره کار گروههای نمایشی وجود داشت و این گروهها به نوبت در تماشاخانه سنگلج کار اجرا میکردند و من هم اولین تجربهام را در این تماشاخانه زمانی روی صحنه بردم که با گروه علی نصیریان همکاری میکردم و همه آن زمان از احداث این سالن استقبال میکردند و خوشحال بودند که میتوانند آثارشان را در این تماشاخانه روی صحنه ببرند چون سالن دیگری وجود نداشت.
دلیل این استقبال دقیقاً چه بود؟
دلیل استقبال از تماشاخانه توسط تئاتریها و البته مردم را به دو نکته بسیار مهم میتوان مربوط دانست. یکی اینکه سنگلج اولین و شاید آخرین سالنی بود که در ایران با استانداردهای کامل سالن تئاتر ساخته شد و از طرفی دیگر نیز وقتی تصمیم گرفتند این تماشاخانه مخصوص نمایشهای ایرانی باشد هم این تماشاخانه را در مرکز توجه بسیاری قرار داد. البته بعدها نمایشهای غیرایرانی نیز در این تماشاخانه روی صحنه رفتند که اکثراً کارهای مهم و برجستهای بودند و به غنای آثار به نمایش درآمده در این تماشاخانه کمک کردند و امروز شاید با آنچه در گذشته به داشتنش افتخار میکردیم فاصله گرفتهایم و متأسفانه بیراه نیست اگر بگوییم سنگلج از دوران شکوهش فاصله بسیار دارد.
سنگلجی که امروز میبینید با آنچه در دهههای گذاشته وجود داشت چه فرق و فاصلههایی دارد؟
متأسفانه سالهاست که خط و مشی مشخصی در تماشاخانه سنگلج در مقایسه با دهههای گذشته وجود ندارد. قبل از انقلاب تکلیف تماشاخانه مشخص بود و همانطور که گفتم گروههای مشخص تئاتری وجود داشتند که به نوبت همه آنها در این تماشاخانه نوبت اجرا میگرفتند و روی صحنه میرفتند و مردم هم از این آثار استقبال بینظیری میکردند؛ در واقع مشخص بود که قرار است این تماشاخانه چه مشی و روشی داشته باشد و به چه سمتی برود و از سوی دیگر هم، همین تکلیف روشن، باعث میشد مخاطب هم بداند کجا میرود و چه میخواهد ببیند. بعدها آنقدر مدیریت این تماشاخانه دستبهدست شد که تکلیفش هم به نسبت همین تغییر و تحولات بسیار، از مسیری که قرار بود برود دور افتاد. یک دورهای پیشنهاد دادیم که تماشاخانه به آثار هنری در قالب هنرهای سنتی اختصاص داده شود و محلی باشد برای ارائه این آثار نمایشی که بستر مناسبی برای ارائهشان وجود ندارد. تا مدتی هم به این پیشنهاد عمل شد اما بعد از مدت کوتاهی دوباره رویه سابق را پیش گرفت و از اجرایی کردن این پیشنهاد هم غفلت ورزیده شد. به هر صورت چیزی که درباره این تماشاخانه مهم است یادگاری است که گذشتگان ما بهجا گذاشتند. تماشاخانهای که استانداردترین تماشاخانه ما بوده و حالا نیز ما میتوانیم با مدیریت درست فرهنگی آن را به دوران اوجش برگردانیم.
پس شما اعتقاد دارید که جایی مثل سنگلج، باید اجرای نمایشهای خاصی را عهدهدار شود؟
ببینید در کشور فرانسه جایی مثل «کمدی فرانس» وجود دارد که مشخصاً به یک رویکرد در حوزه نمایش میپردازد و مخاطبان خاص خودش را دارد و آنها میدانند اگر بخواهند چنین ژانری را تماشا کنند، میتوانند به این تماشاخانه بروند و کیفیت آثار هم مشخصاً در حد استانداردی است که آنها را از تماشای یک نمایش ناامید نمیکند. از سوی دیگر اینجا فقط بحث تئاتر نیست و کشورهای پیشرفته دنیا در کنار همه اینها به مسأله جذب توریست هم فکر میکنند و تاریخشان را در معرض تماشای عموم قرار میدهند تا آنها نیز ببینند و در کنار سودآوری اقتصادی، پویایی و بهروز بودن این تاریخ را هم تجربه کنند. متأسفانه ما خیلی راحت از چنین گنجینههایی غافل میشویم و گاهی حتی خودمان خواسته و ناخواسته، به ویرانی و فراموشی آنها صحه میگذاریم و فقط مثل شیوه رانندگیمان که انگار مسابقهای است برای اول شدن، در حوزهای مثل حوزه نمایش هم خیلیها فقط رسیدن به مسند و صندلی برایشان مهم است و این موضوع واقعاً دردآور است.
در این صورت اصول پذیرش یا رد یک نمایش چه خواهد بود؟
من هیچ وقت در شورای نظارت نبودم و اگر عقیده و نظری داشتم آن را به صورت مکتوب در مجله نمایش منتشر میکردم و هیچ وقت خودم را در موقعیتی قرار ندادم که بگویم فلان کار اجرا شود و بهمان کار اجرا نشود. چیز خیلی عجیبی هم نیست. چون تئاتر معیارها و مؤلفههای مشخصی دارد و سلیقه و نظر شخصی در آن جایگاهی ندارد. این مؤلفههای تئاتری هم چیزی نیست که ما بخواهیم از خودمان دربیاوریم، بلکه دهههاست که به عنوان یک دوره آکادمیک در دانشگاههای سراسر جهان و البته ایران تدریس میشود و تنها نیاز است که در شاکله اجتماعی آن، یک مدیر لایق فرهنگی را در کنار خود داشته باشد تا هر تماشاخانهای بتواند کارهای ماندگاری را در پرونده خود ثبت کند. اینکه مدیریت فرهنگی خوب است در یک نقطه و مسند ثابت باشند تا بتوانند برنامههای خود را طویلالمدت پیریزی کنند مسألهای است که تماماً بستگی به خود مدیر دارد و ویژگیهایش. مثلاً بهروز غریبپور زمانی که مدیر فرهنگسرای بهمن بود واقعاً خدمات بسیار زیادی را ارائه کرد و باعث شد این فرهنگسرا، روزگار روشنی را سپری کند و آیندهاش هم تا حدود زیادی تحت تأثیر همین دوره شکوفایی بود. اگر کسی مثل غریبپور داشته باشیم که یک مدیر فرهنگی است که هم مدیریت را خوب میشناسد و هم فرهنگ را، چرا نباید اجازه داد که کارش را به صورت مستمر انجام بدهد؛ پس همه موضوع بستگی به مدیر دارد و ظرفیتهای مدیریتی و فرهنگیاش.
گنجینه امن خاطرات
پریسا مقتدی
مدیر تماشاخانه سنگلج
تماشاخانه سنگلج؛ گنجینه امن خاطرات پنج نسل از هنرمندان و تماشاگران تئاتر پا به ۵۵سالگی گذاشت. خانهای مصفا به عطر و یاد بزرگان این هنر والا که بانیان و صاحبان این خانهاند. چرا که رونق خانه از صفای میزبان است و میزبانان این خانه اگرچه در قید حیات نیستند اما روح بلندشان در فضای بیغبار این تماشاخانه تا همیشه زنده است و زندگی میکند. بزرگانی چون عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، جعفر والی و... که هریک در هنر و اخلاق و منش والا سرآمد نسل خود و الگوی نسلهای آینده بودند. روح استاد عباس جوانمرد میهمان تازه این ضیافت است. چراغ تماشاخانه سنگلج امروز و بعد از ۵۵ سال کماکان روشن است و این درخت تنومند همچنان بارور و چه شور و شعفی از این بزرگتر؟ در این خانه به انتظار آمدن روزهای بهتر باز است به لطف آمدگان و رفتگانی که با هربار حضور در اینجا و نفس کشیدن در هوای آن، گرمابخش این خانه بودهاند. به امید و آرزوی تداوم این ماندگاری. گنجینه امن خاطرات؛ تولد ۵۵سالگیات مبارک.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
جمعآوری معتادان از پارکها/ سلیمان بلغار: شهرداری تهران مابین میادین شوش و خراسان و خیابان صفار هرندی، بوستانی بزرگ افتتاح کرد که سالیان سال پاتوق و محل تجمع معتادان و مواد فروشان با وضع خیلی زننده بود. از نیروی انتظامی خواهشمندیم با تدابیر امنیتی اجازه ندهند این بوستان بزرگ تبدیل به مکانی جدید برای این افراد شود و با توجه به رسیدن فصل سرما همه معتادان و کارتن خوابها را به گرمخانهها هدایت کنند.
علت افزایش قیمت کود شیمیایی/ محمدفوادکاسب: علت افزایش قیمت کودهای شیمیایی چیست؟ قیمت کودهای شیمیایی در طی ماههای گذشته افزایش چشمگیری داشته است. لطفاً مسئولان محترم پیگیر این موضوع باشند.
نظارت بر قیمت میادین میوه وتره بار/ یک شهروند: اختلاف قیمت بین میدان میوه وتره بار مرکزی تهران تا خرده فروشان بسیار زیاد است و گاهی شاهد افزایش قیمت تا 50 درصد در مغازههای خرده فروش هستیم که جادارد بازرسان محترم وزارت صمت نظارت بیشتری برای فعالیت میادین میوه وتره بار و خردهفروشیها داشته باشند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
جمعآوری معتادان از پارکها/ سلیمان بلغار: شهرداری تهران مابین میادین شوش و خراسان و خیابان صفار هرندی، بوستانی بزرگ افتتاح کرد که سالیان سال پاتوق و محل تجمع معتادان و مواد فروشان با وضع خیلی زننده بود. از نیروی انتظامی خواهشمندیم با تدابیر امنیتی اجازه ندهند این بوستان بزرگ تبدیل به مکانی جدید برای این افراد شود و با توجه به رسیدن فصل سرما همه معتادان و کارتن خوابها را به گرمخانهها هدایت کنند.
علت افزایش قیمت کود شیمیایی/ محمدفوادکاسب: علت افزایش قیمت کودهای شیمیایی چیست؟ قیمت کودهای شیمیایی در طی ماههای گذشته افزایش چشمگیری داشته است. لطفاً مسئولان محترم پیگیر این موضوع باشند.
نظارت بر قیمت میادین میوه وتره بار/ یک شهروند: اختلاف قیمت بین میدان میوه وتره بار مرکزی تهران تا خرده فروشان بسیار زیاد است و گاهی شاهد افزایش قیمت تا 50 درصد در مغازههای خرده فروش هستیم که جادارد بازرسان محترم وزارت صمت نظارت بیشتری برای فعالیت میادین میوه وتره بار و خردهفروشیها داشته باشند.
ردای رحمت در هفته وحدت
غلامرضا ظریفیان
استاد دانشگاه
1. مسلمانان در همه مذاهب خود، شیعه یا سنی و حتی مذاهب کوچکتر، دو کانون مهم و مورد قبول را در اختیار دارند؛ یعنی «قرآن» به عنوان حکمت نظری و «پیامبر»(ص) در جایگاه کسی که سیره و اندیشه و تفکر ایشان برای همه مسلمانان حجت است و در واقع به اعتبار این «دو کانون» ما مسلمان هستیم و به هر دو کانون که رجوع کنیم، در محوریترین پیامی که برای مسلمانان دارند، به اتکای این آیه قرآن «وَاعتَصِموا بِحَبلِالله جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا» در واقع تأکید ویژه دارند که یک مسلمان مهمترین و اصلی ترین و بنیادیترین کانون پیوندش با همه انسان ها بویژه با مسلمانها، حبلالله یعنی «توحید» است و اگر کسی به درستی توحید را چه به شکل مفهومی و چه به شکل ایمانی درک کند، در واقع نتیجه این اعتصام به حبل الهی و فهم درست توحید، یک اشتراک حداکثری میان پیروان عظیم اسلام و مسلمانان است. البته قرآن و پیامبر(ص) به این هم بسنده نمیکنند و علاوه بر اینکه به مسلمانان تأکید میکنند که به حبل الهی چنگ بزنید و دچار تفرقه نشوید، گام را فراتر میگذارند و به اهل کتاب هم متذکر میشوند که بیایید با هم در کلمه «توحید» به وحدت برسید؛ در واقع علاوه بر اینکه ما در قرآن، در سیره پیامبر(ص) و عمل ایشان این توصیه بنیادین را میبینیم که هر کس که مسلمان است، به اعتبار مسلمان بودن، قطعاً راهبردی جز وحدت نمیتواند داشته باشد...
قرآن با متنش این را تأکید میکند؛ بنابراین شرط مسلمان بودن «موحد بودن» است و شرط فهم درست موحد بودن، ایجاد وحدت و دوری از تفرقه است.
منظور از «وحدت» به هیچ عنوان اختلاف دیدگاه و اختلاف در بینش و فهم نیست؛ بلکه توجه به توحید است که اگر این توجه رخ دهد، علیرغم تکثر فهم و علی رغم تکثر منظرها، چنگ زدن به آن ریسمان مورد غفلت قرار نمیگیرد و همه به یک ریسمان متوسل می شوند. کسی که در موقعیت بالاتر از این ریسمان چنگ میزند، افقهای عظیمتر میبیند و دیگری که در موقعیت پایینتر این ریسمان چنگ میزند، افقهای کمتری را میبیند و اگر همه به آن ریسمان، که توحید واقعی است، معتصم شوند، در فهم قرآن، سیره رسول و سنت پیامبر(ص) و اولیای الهی، دچار افتراق بنیادین نمیشوند.
2. نکته دیگر اینکه قرآن به این هم بسنده نمیکند و به نوعی آسیبشناسی میکند که اگر به حبل الهی چنگ نزدید و دچار تفرقه و تنازع شدید، چه اتفاقی برایتان میافتد و در آیه دیگری در قرآن خداوند میگوید: «فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکم» یعنی وقتی وحدتتان را از دست میدهید و دچار تفرقه میشوید، بوی خوش شما از بین میرود و از هم گریزان میشوید و عرصه ناکارآمدی برایتان ایجاد میشود. ناکارآمدی، یعنی تدبیر از شما سلب میشود و دچار بحران میشوید؛ در چنین جامعهای زوال، فقر، فاصله طبقاتی، استعمار و ستمگری رخ میدهد و عزت و آسایش و آرامش از میان میرود.
ما در سیره پیامبر اکرم(ص) میبینیم که چگونه تلاش میکردند که در مکه اعرابی را که قبیله قبیله در نزاع بودند، به صلح و وحدت و همزیستی و همگرایی برساند؛ ایشان در مدینه گام بزرگتری برداشتند و از بدو ورود قراردادی را تدوین کردند که در آن نه فقط مسلمانان «امت واحده» شدند، بلکه گفتند مسلمانان و یهودیان هم امت واحده هستند؛ مسیحیان در مدینه حضور نداشتند وگرنه پیامبر اسلام(ص) به آنان هم اشاره میکردند. و خداوند درباره پیغمبر(ص) در قرآن میفرمایند: «ما ارسلناک الا رحمه للعالمین»؛ ما تو را نفرستادیم مگر برای رحمت برای همه انسانها و جهانیان.
3. در واقع پیام قرآن، پیامبر اسلام(ص) و ائمه بزرگوار شیعه(ع) این است که سنت وحدت را باید زنده نگه داشت و به همین سبب میبینیم که در دانشگاهی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تأسیس کردند، تنها شیعیان حضور ندارند و بخشی از شاگردان این امامان(ع) از بزرگان اهل سنت هستند و حتی ابوالعلی معری، که فردی بیدین است، هم در جمع شاگران حضور داشت؛ به نظر میرسد این نکته پر اهمیت را بشود به جامعه کنونی نیز تعمیم داد و در سایه وحدت به همبستگی رسید.
استاد دانشگاه
1. مسلمانان در همه مذاهب خود، شیعه یا سنی و حتی مذاهب کوچکتر، دو کانون مهم و مورد قبول را در اختیار دارند؛ یعنی «قرآن» به عنوان حکمت نظری و «پیامبر»(ص) در جایگاه کسی که سیره و اندیشه و تفکر ایشان برای همه مسلمانان حجت است و در واقع به اعتبار این «دو کانون» ما مسلمان هستیم و به هر دو کانون که رجوع کنیم، در محوریترین پیامی که برای مسلمانان دارند، به اتکای این آیه قرآن «وَاعتَصِموا بِحَبلِالله جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا» در واقع تأکید ویژه دارند که یک مسلمان مهمترین و اصلی ترین و بنیادیترین کانون پیوندش با همه انسان ها بویژه با مسلمانها، حبلالله یعنی «توحید» است و اگر کسی به درستی توحید را چه به شکل مفهومی و چه به شکل ایمانی درک کند، در واقع نتیجه این اعتصام به حبل الهی و فهم درست توحید، یک اشتراک حداکثری میان پیروان عظیم اسلام و مسلمانان است. البته قرآن و پیامبر(ص) به این هم بسنده نمیکنند و علاوه بر اینکه به مسلمانان تأکید میکنند که به حبل الهی چنگ بزنید و دچار تفرقه نشوید، گام را فراتر میگذارند و به اهل کتاب هم متذکر میشوند که بیایید با هم در کلمه «توحید» به وحدت برسید؛ در واقع علاوه بر اینکه ما در قرآن، در سیره پیامبر(ص) و عمل ایشان این توصیه بنیادین را میبینیم که هر کس که مسلمان است، به اعتبار مسلمان بودن، قطعاً راهبردی جز وحدت نمیتواند داشته باشد...
قرآن با متنش این را تأکید میکند؛ بنابراین شرط مسلمان بودن «موحد بودن» است و شرط فهم درست موحد بودن، ایجاد وحدت و دوری از تفرقه است.
منظور از «وحدت» به هیچ عنوان اختلاف دیدگاه و اختلاف در بینش و فهم نیست؛ بلکه توجه به توحید است که اگر این توجه رخ دهد، علیرغم تکثر فهم و علی رغم تکثر منظرها، چنگ زدن به آن ریسمان مورد غفلت قرار نمیگیرد و همه به یک ریسمان متوسل می شوند. کسی که در موقعیت بالاتر از این ریسمان چنگ میزند، افقهای عظیمتر میبیند و دیگری که در موقعیت پایینتر این ریسمان چنگ میزند، افقهای کمتری را میبیند و اگر همه به آن ریسمان، که توحید واقعی است، معتصم شوند، در فهم قرآن، سیره رسول و سنت پیامبر(ص) و اولیای الهی، دچار افتراق بنیادین نمیشوند.
2. نکته دیگر اینکه قرآن به این هم بسنده نمیکند و به نوعی آسیبشناسی میکند که اگر به حبل الهی چنگ نزدید و دچار تفرقه و تنازع شدید، چه اتفاقی برایتان میافتد و در آیه دیگری در قرآن خداوند میگوید: «فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکم» یعنی وقتی وحدتتان را از دست میدهید و دچار تفرقه میشوید، بوی خوش شما از بین میرود و از هم گریزان میشوید و عرصه ناکارآمدی برایتان ایجاد میشود. ناکارآمدی، یعنی تدبیر از شما سلب میشود و دچار بحران میشوید؛ در چنین جامعهای زوال، فقر، فاصله طبقاتی، استعمار و ستمگری رخ میدهد و عزت و آسایش و آرامش از میان میرود.
ما در سیره پیامبر اکرم(ص) میبینیم که چگونه تلاش میکردند که در مکه اعرابی را که قبیله قبیله در نزاع بودند، به صلح و وحدت و همزیستی و همگرایی برساند؛ ایشان در مدینه گام بزرگتری برداشتند و از بدو ورود قراردادی را تدوین کردند که در آن نه فقط مسلمانان «امت واحده» شدند، بلکه گفتند مسلمانان و یهودیان هم امت واحده هستند؛ مسیحیان در مدینه حضور نداشتند وگرنه پیامبر اسلام(ص) به آنان هم اشاره میکردند. و خداوند درباره پیغمبر(ص) در قرآن میفرمایند: «ما ارسلناک الا رحمه للعالمین»؛ ما تو را نفرستادیم مگر برای رحمت برای همه انسانها و جهانیان.
3. در واقع پیام قرآن، پیامبر اسلام(ص) و ائمه بزرگوار شیعه(ع) این است که سنت وحدت را باید زنده نگه داشت و به همین سبب میبینیم که در دانشگاهی که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تأسیس کردند، تنها شیعیان حضور ندارند و بخشی از شاگردان این امامان(ع) از بزرگان اهل سنت هستند و حتی ابوالعلی معری، که فردی بیدین است، هم در جمع شاگران حضور داشت؛ به نظر میرسد این نکته پر اهمیت را بشود به جامعه کنونی نیز تعمیم داد و در سایه وحدت به همبستگی رسید.
راه تعامل ادیان ابراهیمی را نبندید
سیدابوالحسن نواب
رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب
دنیــای امـــروز را بـــا ارزشهایی جهانشمول میشناسند که البته بسیاری از آنها قرنها پیش در ادیانی چون اسلام، جایگاهی درخور داشتند، اما امروزه اقبال به آنها بیشتر شده است. از جمله این ارزشها، مجموعهای از کنوانسیونها و دستاوردهای حقوقی و اخلاقی و اهتمام به حق و اخلاق، فارغ از هویتهای قومی، دینی و سرزمینی است. پرهیز از تحریک احساسات دیگران و اهانت به مقدسات همگان از جمله این حقوق مسلم و اخلاقیات معتبر است. از اینرو، مایه بسی شگفتی است که برخی رهبران دنیای مدرن که داعیهدار تمدن و حقوق بشر هستند، نهتنها مانع هتک مقدسات ادیان نمیشوند، که از هتککنندگان نیز حمایت میکنند و غریبتر آنکه نام آن هتاکی و این جانبداری را حمایت از ارزشهای مشترک جهان و پشتیبانی از آزادی بیان وانمود میکنند. همین مدعیان، نه تنها هتک، که حتی نقد مقولاتی چون هلوکاست را برنمیتابند و برای این ناتابآوریشان، هیچ مستمسکی ارائه نمیکنند، جز خاطر آزرده یهودیان آسیبدیده در جنگ جهانی دوم و وجدان شرمنده اروپاییان که بانیان جنایتی موسوم به هلوکاست بودند. این مدعیان در اینجا مجالی برای به میان آوردن آزادی بیان یا ارزشهای مدرن جهان نمییابند و نمیگشایند!در اینجا، جا دارد که بپرسیم آیا عواطف و باورهای صدها میلیون مسلمان آنقدر برانگیزاننده نیست که آقای مکرون را که تحت پوشش محکومیت اقدام به قتل معلم هتاک فرانسوی، مقدسات اسلامی را مورد هدف قرار داده است، به این صرافت بیندازد که اینگونه احساسات آنها را جریحهدار نکند؟
ما ضمن برائت جستن از اقدام نسنجیده و ناموجه فرانسوی چچنیتبار که به جای رسوا کردن معلم هتاک، جان او را به شکلی وحشیانه گرفت، از دولتها و ملتهای غربی میخواهیم که برای همیشه، اهانت به مقدسات مسلمانان را تحت هر عنوان فریبنده یا فریبکارانه، واگذارند و بیش از این، راه را بر تعامل مثبت پیروان ادیان مختلف، بویژه ادیان همتبار ابراهیمی نبندند و سعی کنیم جهانی که با شعار تحمل و همگرایی راه را برای تفاهم بیشتر هموار کرده به جهنم عداوت، دشمنی و کینهتوزی تبدیل نکنیم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
آغاز هفته وحدت گرامی باد
-
پیام رهبرمعظم انقلاب خطاب به جوانان فرانسه در پی اقدام توهینآمیز مکرون درباره پیامبر(ص)
-
نیم قرن مشق عشق و عاشقی
-
تشویش اذهان عمومی نقد نیست
-
هوا، هوای کرونا است
-
آمار آوار شد
-
7 راه حل کلیدی برای مقابله با خسارت اقتصادی کرونا
-
ضمیمه ایران جمعه و ویژهنامه پرسه همراه امروز «ایران»
-
تاریخ با شکوه یک تماشاخانه
-
صفحه فرهنگی آخر هفته
-
صفحه ویژه ایران قرن
-
سلام ایران
-
ردای رحمت در هفته وحدت
-
راه تعامل ادیان ابراهیمی را نبندید
اخبارایران آنلاین