شمس لنگرودی در گفتوگو با «ایران» عنوان کرد
وبیناری برای علاقهمندان شعر و شاعری
مریم شهبازی
خبرنگار
امروز و فردا فرصت خوبی است برای آشنایی بیشتر با شعر، آنهم از دریچه نگاه شمس لنگرودی، شاعری که نهتنها سالهاست او را به مخلوقات ادبی مملو از مضامین اغلب عاشقانهاش میشناسیم؛ بلکه دیگر فعالیتهای فرهنگیاش هم تأثیر زیادی در مطرحشدن نام او داشته؛ از آن چند کتاب داستانی که برای بچهها نوشته تا آثار تحقیقی تألیفی و حتی سالها تدریس و آموزش جوانان علاقهمند. آنهایی که او را میشناسند میدانند که در آزمودن علاقهمندیهای دیگرش هم جسارت به خرج داده و حتی نظر منتقدان حوزههایی همچون سینما را هم جلب کرده؛ هرچند که خوانندگی هم در سابقه کاری این مورخ ادبی و استاد دانشگاه درج شده و همه اینها او را به شخصیتی چند وجهی در فرهنگ و ادب معاصرمان تبدیل کرده است.
مباحثی که برای علاقهمندان شعر ضروری است
تنها آشنایی با یکی از جنبههای زندگی حرفهای شمس لنگرودی کافی است تا وسوسه شوید تا پای برنامه آنلاین «تجربه خلاق شعر» با عنوان «دنیایی که میسازم» بنشینید که روز گذشته شروع شده، امروز و فردا هم در قالب جلسههای دوساعته ادامه دارد. شمس لنگرودی درباره محورهای این وبینار که دو جلسهاش باقیمانده به «ایران» میگوید: «همانطور که در عنوان برنامه هم آمده، در این برنامه سخن از شعر و چیستی آن درمیان است. اینکه اساساً تعریف شعر چیست؟ آیا آنطور که از آثار برخی برمیآید درد دل گوینده با مخاطبان است؟ بیان احساسات است یا حتی پیروی از قوانین علمی و ساختاری مشخص؟ اگر اثری برخوردار از هیچکدام اینها نباشد شعر به شمار نمیآید! حتی این بحث مطرح خواهد شد که اگر اثری برخوردار از همه مواردی که به برخی از آنها اشاره شد باشد شعر به شمار میآید؟» همانطور که شمس لنگرودی هم گفت یکی از محورهای مهم برنامه آنلاین مذکور صحبت درباره چیستی شعر است. او در توضیح بیشتر میگوید: «بخش دیگری به این پرسش اختصاص دارد که وقتی فلان شاعر را فرد شاخصی میدانیم این نشأت گرفته از مضامین شعری او است یا بحث ساختار مخلوقات ادبیاش درمیان است؟ اینها سؤالاتی هستند که به گمانم هر علاقهمند شعر و شاعری باید بداند.»
در اشاره کوتاهی به زندگی حرفهای شمس لنگرودی بد نیست بدانید که او شعر گفتن را از دهه پنجاه و انتشار آنها را از مجلاتی همچون فردوسی و جوانان آغاز کرد. او همزمان با انتشار مجموعه شعرهای «خاکستر و بانو» و «جشن ناپیدا» در اواسط دهه 60 مطرح شد و بعد از چاپ «قصیده لبخند چاکچاک» شهرت پیدا کرد.
فارغ از عنوان مجموعه شعرهایی که طی این دههها از شمس لنگرودی روانه کتابفروشیها شده منتقدان ادبی اشعار او را برخوردار از ویژگی جالبتوجهی میدانند؛ روندی که او در سرایش شعرهای خود در پیشگرفته کمی برخلاف دیگر شاعران است چراکه شاعریاش را به مخروطی سروته تشبیه میکنند. شعرهایی که در جوانیاش باحال و هوای پیری خلق شدهاند و در سن و سال پختگی، نوایی مملو از شور زندگی یافتهاند و سروشکلی هرچه بیشتر تغزلیتر پیدا کردهاند.
در خلال برگزاری وبیناری که ابتدا اشاره شد برای شرکتکنندگان امکان طرح پرسشهایی درباره زندگی حرفهای شمس لنگرودی هم فراهم است؛ او میگوید: «بنای این دوره آنلاین بر اساس پرسش و پاسخ است؛ اعتقاد شخصی من بر این است که چه در دوره مورد بحث و چه حتی در کلاسهای دانشگاهی، استادان باید بهای زیادی برای تدریس بر مبنای پرسش قائل شوند چراکه اهمیتی بهمراتب بیشتر از حتی مباحثی دارد که معلم و استاد درباره آنها صحبت میکند. همانطور که اشاره کردید، در این وبینار تنها درباره بخشهایی از زندگیام امکان پرسش و پاسخ وجود دارد که مرتبط با کار و تجربهام باشد.»
دو کتاب تازه از شمس لنگرودی در راه نشر
از این شاعر و بازیگر دو رمان هم بانامهای «رژه بر خاک پوک» و «آنها که به خانه من آمدند توسط نشر افق منتشرشده است. شمس لنگرودی فعالیتهایی هم در عرصه بازیگری و حتی خوانندگی داشته، ورود او به سینما از علاقهمندی سالهای جوانیاش به تئاتر نشات میگیرد که به شکل جدیتری از دهه هشتاد و باهنر هفتم خودش را نشان داد. او برای بازی در فیلم «احتمال باران اسیدی» کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در نهمین جشن انجمن منتقدان سینمای ایران شد. حدود سه سال قبل هم در جشنوارۀ ادبی «صبح آسیا» در شهر گوانگجوی کره جنوبی، از شمس لنگرودی در مقام یکی از شاعران برتر آسیا قدردانی شد. حالا که به بهانه برپایی این دوره آموزشی آنلاین یا همان وبینار اشاره مختصری به فعالیتهای حرفهای شمس لنگرودی شد بد نیست از خبر خوب شمس لنگرودی برای علاقهمندان آثارش هم بگوییم؛ او درهمین رابطه میگوید: «بزودی دو کتاب درباره زندگی من منتشر میشود؛ کتاب نخست «آنجا که وطن نام داشت» است که طی مصاحبهای طولانی نوشته شده و تا آخر آبان ماه در حدود 600 صفحه منتشر میشود. اما کتاب دوم که ترجیح میدهم اشارهای به عنوان آن نشود دربردارنده خاطرات و زندگیام است، بیش از 250 صفحهای میشود که فعلاً مراحل چاپ آن سپری میشود؛ هر دو کتاب با همکاری نشر چشمه در اختیار علاقهمندان قرار میگیرند.»
اما نکته آخر اینکه وبیناری که در ابتدا اشاره شد، ساعت 19 امروز و فردا از طریق وبسایت یونیتک و با همکاری یونسکو برگزار میشود؛ به شرکتکنندگان نیز در پایان گواهینامه از سوی کمیسیون ملی یونسکو در ایران اعطا میشود.
به یاد خاطرات «شبهای برره» و «پاورچین»
فرهنگی/ طرفدار آثار طنز باشیم یا نه، بر کیفیت آثار طنز انتقاد داشته باشیم و اغلب این آثار را همنشین با واژه سخیف توصیف کنیم یا بالعکس این آثار را محصول نجات دهنده صنعت سینما و تلویزیون تنها مانده از مخاطب بدانیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، حوزه طنز برای مخاطبان سینما و تلویزیون محبوب است. همین الان اگر از مخاطبان جدی تلویزیون بخواهیم محبوبترین سریالهای تلویزیونیشان را به خاطر بیاورند به طور قطع چندتایی از همین محبوبها به حوزه طنز اختصاص دارد.
مگر میشود از سریالهای خیابان خلوت کن و پرطرفدار گفت و مثلاً نام رضا عطاران و سریال «خانه به دوش»، مهران مدیری و «پاورچین»اش، سروش صحت و سریال موفقش «پژمان»، مهران غفوریان و «زیر آسمان شهر»ش و سیروس مقدم و سریال محبوب نوروزیاش «پایتخت» و... را نام نبرد. اگرچه بخش زیادی از عوامل موفقیت این سریالها از جمله تیم نویسندگان آثار موفق طنز، این روزها جایشان در حوزه سریالسازی خالی است اما از علاقهمندی مخاطبان تلویزیون به حوزه طنز کم نشده است. البته که تغییر ذائقه و پایین آمدن سطح سلیقه مخاطب مؤلفه مهمی است که بحثی جداگانه میطلبد.
وفاداری مخاطبان تلویزیون به خاطرات سریالهایی که برای آنها لحظات خوشی خلق کرده اما آنقدر هست که از بازپخش چند باره این آثار هم استقبال میکنند و به عنوان نمونه «خانه به دوش» عطاران در هر بازپخش در لیست پربینندهترین آثار تلویزیون قرار میگیرد. یک نشانه از همین وفاداریها مکث کردن به وقت دیدن چهرههای آشنای طنز در بی حوصلگی بالا و پایین کردن شبکههای تلویزیون است.
اتفاقی که این شبها احتمالاً بخشی از مخاطبان تلویزیون حوالی ساعت 20:30 با دیدن چهره جواد رضویان و سیامک انصاری تجربه کردهاند. بازیگرانی که دیدنشان کنار هم یادآور لیست پرو پیمانی از سریالهای طنز محبوب است از «پاورچین» و «شبهای برره» تا آخرین سریال مهران مدیری در تلویزیون «در حاشیه». پخش مجموعه تلویزیونی «صفر بیست و یک» از ۵ آبان از شبکه سه سیما آغاز شده است و این دو چهره آشنای حوزه طنز علاوه بر بازیگری در تجربهای مشترک کارگردانی آن را هم برعهده دارند.
علاوه بر این دو، امیرحسین رستمی، نگار عابدی، سیاوش طهمورث، سروش جمشیدی، رویا میرعلمی، علیرضا استادی، رابعه اسکویی و... از دیگر بازیگران حوزه طنز هستند که در این سریال حضور دارند. نوشتن از «صفربیست و یک» فعلاً زود است و این متن صرفاً جهت اطلاعرسانی است. قضاوت در باره آن و تبدیل شدن احتمالیاش به پیشنهاد دوباره بماند برای روزهایی که تعداد بیشتری از این سریال 25 قسمتی روی آنتن رفته باشد.
کودکان و نوجوانان آنلاین پای نمایشهای ایرانی
محسن بوالحسنی
خبرنگار
در این چند ماه که ویروس کووید 19 بخش بزرگی از سرگرمیهای جمعی جامعه جهانی را تحت تأثیر خود قرار داده بسیاری نگران کودکان و نوجوانانی هستند که مجبورند بخشی از اوقات شبانهروز خود را در خانه بمانند و این اتفاق، اتفاق خوبی نیست و طبیعی است که توجه به روز و روزگار آنها از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. در کشور ما هم وضع به همین شکل است و کودکان و نوجوانان چند ماهی است از تمامی دورهمیهای همیشگی فرهنگیشان دور هستند و نتوانستهاند با دوستان خود در مراکز فرهنگی دیدار کنند، دورهم کتاب بخوانند، فیلم ببینند یا پای تئاتر بنشینند. یکی از مراکزی که به صورت مستقیم با این نسل، سروکار دارد و همیشه دغدغه تولید محتوا برای آنها داشته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در این هشت ماه کرونازده هم به اندازه وسع و توانایی خود، قدمهایی را در حوزه تولیدات آنلاین برداشته و توانسته بخشی از خلأ موجود در این زمینه را پر کند. آنطور که در خبرها آمده بود به عنوان مثال بیش از ۱۰ هزار رویداد فرهنگی هنری در نیمه نخست امسال از سوی کانون پرورش فکری برای کودکان و نوجوانان در فضای مجازی برگزار شده که این رویدادهای مجازی شامل بیش از 63 هزار نفر ساعت اتصال بوده و در هر لحظه، هزاران کاربر به صورت همزمان در سراسر کشور از این امکانات مجازی بهره بردهاند. از طرف دیگر نکته قابل توجه و تحسین اینجاست که بیش از 400 کارگاه فرهنگی، هنری، ادبی و مهارتهای زندگی در فصل تابستان به صورت برخط (آنلاین) برگزار شده که استفاده از این فضا، باعث صرفهجویی در زمان، هزینهها و از همه مهمتر پیشگیری از شیوع بیماری کرونا شده است. برای تهیه و تولید این برنامهها تیمی از کارشناسان فناوری اطلاعات کانون پرورش فکری و مربیان فرهنگی جمع شد و در نهایت بخشی از این فعالیتها روی سایت کانون پرورش فکری قرار گرفت و نمایشهایی نیز مخصوص این رده سنی پیش چشم مخاطب کودک و نوجوان در فضای مجازی اکران شد تا بلکه آنها ساعات بیشتری از وقت خود را به جای شبکههای خارجی که کمترین ارتباط را با فرهنگ ایرانی اسلامیشان دارد، پای آثاری که در این کانون و مراکزی از این دست تولید میشود بگذارند. همین روزها هم کارگاههای قصهگویی، کتابخوانی، شناخت مفاخر و سرزمین، معرفی و نقد کتاب و همچنین آشنایی با قرآن و حدیث، تمرین نقد و گفتوگو، نشریهنگاری و پخش و نقد فیلم و انیمیشن به صورت مجازی برپاست. بهعنوان مثال فیلم نمایش «کوزه عسل نیست» به نویسندگی و کارگردانی عادل بزدوده از تولیدات سال ۱۳۹۴ مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از نمایشهایی بود که نسخه ویدیویی آن در صفحه «نمایشنما» پایگاه اینترنتی کانون اکران شد یا فیلم تئاتر «درخت بخشنده» به نویسندگی و کارگردانی سامان محمدی و پویانمایی «گرگم و گله میبرم» به کارگردانی امیرهوشنگ معین و چند اثر نمایشی و پویا نمایی دیگر که با توجه به امکانات و بسترسازیهای لازم استقبال خوبی هم از آنها شد و پایهگذار اتفاقات بهتری در آیندهای نزدیک شدند.
علاقهمندان با مراجعه به صفحه «نمایشنما» پایگاه اینترنتی کانون به نشانی th.kpf.ir میتوانند از نمایشها دیدن کنند.
«رنگین کمون»ی از دنیای کودکانه
ندا سیجانی
خبرنگار
دنیای کودک حال وهوای دیگری دارد ودر روزگار امروز که پر ازتنش و هیاهو است، موسیقی حتی برای کودکان و نوجوانان هم از یک سرگرمی و هیجان فراتر رفته و نقش مهمی در افزایش توان ذهنی و مهارتهای حرکتی کودکان دارد. موسیقی هنری شنیداری است و این ارتباط و شنیدن اصوات از طریق رادیو، تلویزیون، مکانهای عمومی و... حتی با استفاده از ابزارهای بازی که اغلب موزیکال هستند برای کودک و نوجوان قابل دسترس و شنیدنی است. اما نکته مهم، تولید آثار موسیقایی با محتوا و قابل درک و استفاده برای این گروه سنی است که کمتر مورد توجه بوده و هست و متأسفانه در کشور ما جایگاه موسیقی کودک در کنار دیگر ژانرهای موسیقی چندان محسوس نیست. به همین سبب، امروز هشتم آبان ماه که مصادف است با روز نوجوان و نهم آبان سالروز درگذشت اِولین باغچهبان (بنیانگذار گروه کر کودک)، انگیزهای شد تا به یکی از آثار موسیقایی بسیار ارزشمند و کمنظیر در موسیقی کودک و نوجوان بپردازیم. مجموعهای با عنوان« رنگین کمون» به آهنگسازی و شعرهای ثمین باغچهبان که اِولین باغچهبان خواننده «متزوسپرانو» این اثر بوده است.
اِولین باغچهبان نهم آبان ماه سال ۱۳۸۹ درکشور ترکیه درگذشت، او موسیقیدان و خواننده اپرا بود و در دهه چهل، نخستین گروه کر کودکان ایران را بنیانگذاری کرد که هنرمندان این گروه کر، 200 کودک بیسرپرست از شهرها و روستاهای ایران بودند، کودکانی که با مهر مادری «اِولین» توانستند اجراهای بیشماری در تالار رودکی تهران اجرا و برگزارکنند اما بعد از تشکیل این گروه کر و اشتیاق وانگیزه سبب ساخت آلبوم «رنگین کمون» به آهنگساز و ترانهسرایی ثمین باغچهبان (همسرش) شد. «رنگین کمون» با شرکت اعضای ارکستر سمفونیک رادیو وین و به رهبری توماس کریستین داوید و رهبری اِولین باغچهبان اجرا گردید و بعد آن سال ۵۷ ضبط و پس از انقلاب همراه با کتابی با تصویرگری پرویز کلانتری از سوی انتشارات ماهور منتشر شد. این آلبوم شامل 10 قطعه است که هر تِرک آن به مضامین شیرین و جذابی چون نوروز، برف بازی و مفاهیمی مانند آهو، گربه، عروسک، باغ و مادر اشاره شده است.
البته توجه و فعالیت اِولین باغچهبان تنها به موسیقی کودک و گروههای آوازی خلاصه نمیشود. او بعد از بازگشت به ایران به همراه همسرش در سن ۲۲ سالگی نخستین کلاس تخصصی آواز را در هنرستان عالی موسیقی تهران بنیان گذاشت که ثمره آن پرورش شاگردان بزرگی همچون حسین سرشار، محمد نوری، سودابه تاجبخش، پری ثمر، پری زنگنه، سودابه صفاییه و عنایت رضایی است.
رنگین کمون
سال انتشار: 1357
آهنگساز:
ثمین باغچه بان
خواننده متزوسپرانو: اِولین باغچهبان