فناوریهای نوین در بازیهای
جامجهانی
آیا انرژی پاک از مرز شعار و چشمانداز گذشته است؟
استادیوم بازیها در جام جهانی قطر نمودی از چشماندازی بود که 14 سال قبل توسط این کشور ترسیم شد و امروز این سؤال را به وجود آورده که آیا کشوری با مساحت کوچک توانسته به فناوری انرژی پاک دست یابد؟
میزبانی بیست و دومین دوره چهار ساله مسابقات جهانی قهرمانی فوتبال مردان برای اولین بار قالب برگزاری خود در فصل تابستان را درهم شکست و به دلیل شرایط آب و هوایی قطر و دمای بالای هوا در این منطقه در آستانه زمستان برگزار شد. جابهجایی زمانی این رویداد که از آن به عنوان مهمترین رویداد ورزشی فوتبالی جهان یاد میشود، در وضعیتی اتفاق افتاد که قطر بسیاری از توانمندیهای خود در عرصه فناوری را به رخ جهانیان کشید تا جایی که برخی کارشناسان این رقابتها را دروازه رونق اقتصادی و گردشگری کشوری میدانند که به نظر میرسد روی یکی از مهمترین موضوعات دنیا یعنی محیط زیست دست گذاشته و به دنبال بالا بردن پرچم خود در راستای استفاده از انرژی پاک است.
آغاز قطع وابستگی به انرژی نفت
از جمله مهمترین دغدغههای کشورهای وابسته به نفت جایگزینی سوخت فسیلی است. تجربههای مختلف با هدف کاهش هزینه تمام شده آن، کاهش میزان آلودگی و صدمات بیبازگشت به محیط زیست و از طرفی درآمدزایی مورد توجه قرار گرفته است. در سال 2008 قطر چشمانداز ملی خود را آغاز کرد که بخشی از آن توسعه محیط زیستی و رسیدن به منابع پایدار انرژی جایگزین نفت بود.
با این اقدام قطر میخواست محدودیتهای منابع و جغرافیا را کنار زده و حتی در مقابل کشورهای بزرگی که او را احاطه کردهاند، حرف تازهای برای گفتن داشته باشد.
طبق گزارشهایی که از ساخت ورزشگاههای بازیهای جام جهانی قطر صادر شده، در این پروژههای بزرگ عمرانی از فناوری کربن خنثی استفاده شده است.
این فناوری به دستیابی به انتشار صفر خالص دی اکسید کربن اطلاق میشود و سوخت کربن خنثی، سوختی است که هیچگونه گازهای گلخانهای خالص تولید نمیکند.
این در حالی است که پیش از این پایگاه داده انتشار گازهای گلخانهای میانگین تولید
دی اکسید کربن برای هر فرد در قطر را بیش از 30 تن عنوان کرده و این میزان را یکی از بالاترین مقادیر در جهان برشمرده بود.
با وجود چنین سازههای حجیمی که از فناوری کربن خنثی استفاده کرده است، قطر در حال مدیریت شهرت خود در عرصه بینالمللی و ورود به جرگه کشورهایی با فناوری نوین است.
تهویه مطبوع هوا و مقابله با اقلیم خشک
اقلیم خشک قطر موجب شده تا قطریها با مصرف حدود 400 لیتر آب یکی از بالاترین مصرفکنندگان سرانه آب در روز باشند. از طرفی هوای گرم و خشک و بارش کم باران یکی از محدودیتهای اصلی قطریها است تا جایی که زمان رقابتهای جام جهانی در این کشور را به فصل دیگری بر خلاف روال همیشه موکول کرد.
اما قطر در تمامی ورزشگاههای الثمامه، خلیفه، شهر آموزش، ۹۷۴، لوسیل، الجنوب، البیت و احمدبنعلی از سیستم تهویه هوا استفاده کرده است تا جایی که به عنوان مثال معروفیت استادیوم خلیفه به استادیوم یخچالی، فناوری خنککننده زیر صندلیها در ورزشگاه البیت و سیستم خنککننده قوی با قابلیت کاهش 30 درجهای دما در ورزشگاه الجنوب از اقدامات صورت گرفته برای رفع محدودیت اقلیم حکایت دارد.
در عین حال آب و هوای گرم تداعی نور شدید آفتاب و کمبود فضای سبز و تصویری از یک منطقه خشک و بیابانی است که همین ویژگی برای قطر در ورزشگاهها از تهدید به فرصت تبدیل شد تا اثبات کند که با بهرهگیری از فناوریهای نوین این محدودیت را هم درهم شکسته است.
به عنوان مثال کاشت گیاهان بومی در فضای سبز پیرامون ورزشگاهها، سقف متحرک برقی در ورزشگاه البیت، تلفیق نور و سایه در فضای داخلی ورزشگاه لوسیل، سقف منحنی استادیوم الجنوب برای ممانعت از تابش شدید آفتاب، تغییر رنگ ورزشگاه شهر آموزش با نور آفتاب که شبیه الماس طراحی شده است، وجود سایهبان برای تمام صندلیها در ورزشگاه خلیفه و استفاده از پنل خورشیدی در الثمامه، بخشی از تمهیدات برای شکستن محدودیتهای اقلیمی است.
دست و دلبازی در فناوری
در عین حال که قطر نمایش خیرهکننده از فناوریهای نوین خود در میزبانی جام جهانی داشته، تبلیغات قابل توجهی را نیز در این حوزه انجام داده است.
از جمله اینکه قطر متعهد شده است برخی ورزشگاهها را که با قابلیت انتقال احداث شدهاند به کشورهای کمتربرخوردار از امکانات ورزشی اهدا کند. این وعده در حالی است که در حاشیه این رقابتها توانمندیهای خود در انواع فناوریهای نوین مورد نیاز گردشگری، ورزش و اقتصاد برای میزبانی از گردشگران، میزبانی رقابتهای ورزشی و سرمایهگذاری زیرساختهای خدماتی و تفریحی را به رخ کشیده است. نه تنها معماری ورزشگاهها بر اساس مواریث فرهنگی، تاریخی و باستانی این منطقه انجام شده بلکه فناوریهایی که برای ساخت فضاهای تفریحی – ورزشی با مناسبسازی ویژه معلولان و مناسب برای گردشگران اعلام شده است، بخشی از تبلیغات فناوری قطر را نشان میدهد.
استراتژی کاربر یا سازمان محور
آیا گوگلپلی در حال بردن بازی انحصارطلبی است؟
خدمات گوگلپلی در حالی بینهایت و برای کاربران آن موجب شگفتی است که در سیاستهای جدید جایگاه کاربر بهعنوان انتخابگر با لرزش محسوس همراه است. گوگلپلی برای ایرانیها چیزی شبیه یک نمایشگاه مجازی اپها و برنامههای مختلف است که فقط با سرچ نام آن، اجازه دانلود و استفاده داده میشود. اما در کنار مراجعات قابل توجه به این سرویس از گوگل در روزهای اخیر اخبار قابل توجهی از آن به گوش رسیده که باور کاربرمحور بودن را به علامت سؤال تبدیل کرده است.
ویژگی متفاوت کشورها به تعبیر گوگلپلی
دسترسی به گوگلپلی نیازمند اینترنت مناسب است. این سرویس شما را به دنیایی از اپها هدایت میکند اما این دسترسی آیا با برخورد سلیقهای مدیران گوگلپلی همراه است؟
در مقررات استفاده از این سرویس آمده است که «برای دسترسی به محتوا و استفاده از آن، میتوانید از گوگلپلی برای مرور، مکانیابی، مشاهده، پخش جریانی، یا دانلود محتوا روی تلفن همراه، رایانه، تلویزیون، ساعت یا سایر دستگاههای پشتیبانیشده خود استفاده کنید. برای استفاده از گوگلپلی، به دستگاهی نیاز دارید که سیستم و الزامات سازگاری محتوای مربوطه، دسترسی به اینترنت فعال و نرمافزار سازگار را برآورده کند. در دسترس بودن محتوا و ویژگیها بین کشورها متفاوت است و ممکن است همه محتوا یا ویژگیها در کشور شما در دسترس نباشد. همچنین ممکن است برخی از محتوا برای اشتراکگذاری با اعضای خانواده در دسترس باشد. محتوا ممکن است توسط گوگل ارائه شود یا توسط اشخاص ثالثی که به گوگل وابسته نیستند در دسترس قرار گیرد که گوگل هیچ مسئولیتی در قبال محتوایی که از طریق گوگلپلی در دسترس است و منبعی غیر از گوگل داشته باشد، ندارد.»
این جملات به نوبه خود حاوی پیامهای بی برو و برگردی از سمت این سرویس است. از جمله اینکه ممکن است اپی مضر بوده باشد اما مسئولیت آن برعهده گوگل نیست یا اینکه با کشورها برخورد سلیقهای خواهد شد چنانکه برخی سرویسهای گوگل نیز به فیلترشکن احتیاج داشته باشند در خود ایران هم قابل ارائه نیست یا حداقل کاربر نمیتواند به محتواها دسترسی داشته باشد.
فیلتر کردن اسنپ و حذف رقبا
در خبرهای هفتههای اخیر آمده است که گوگلپلی برخی اپها و برنامهها را حذف کرده و اجازه دانلود نمیدهد. اسنپ، تپسی، سروش، بله و آیگپ با دریافت ایمیلی از سوی گوگل در جریان این فیلتر قرار گرفتهاند و از قضا در حالی که انتخاب کاربر برای گزینش اپ محدود شده، علت این حذف، تحریمها اعلام شده است.
این در حالی است که کاربران ایرانی در ماههای اخیر حتی دسترسی راحتی به گوگلپلی نداشتند و بهدلیل کندی اینترنت برای دانلود برنامهها با مشکل مواجه میشدند.
تا اینجای ماجرا تصویری از گوگلپلی است که مدعی است مدافع کاربر است و نمیخواهد اپهای نامناسب در اختیار او باشد. این ادعا البته در حالی مطرح میشود که بهعنوان مثال با فیلتر برخی پلتفرمها تمامی تبادلات روزمره شهروندان ایرانی در اپهای داخلی انجام میشود یا اپی مانند اسنپ و تپسی جزو پرکاربردترین اپها برای ایرانیها است.
در این میان کاربری که رسانه مدعی است و حامی او، بیشترین دود را به چشم خود میبیند. از طرفی ماجرای جدید گوگلپلی که تکذیب پرداخت پول برای خارج کردن رقبا از دور بوده نیز نشان میدهد در جنگ رسانهها، گوگل نیز کم بهره نبرده و بهدنبال اعمال سیاستها به دنبال سود خود است.
اپیک مدعی شده است گوگل 360 میلیون دلار به اکتیویژن و 30 میلیون دلار به ریوت پول داده تا فروشگاههای اپ خود را راهاندازی نکنند و این در حالی است که گوگل این ادعا را تکذیب کرده است. در بازار داغ رسانهها آیا بیشترین مجروح از سوی کاربران نیست و آیا رسانههای مدعی کاربرمحوری به واقع انتخاب را به عهده کاربر گذاشتهاند؟ یا ترجیح میدهند در بازیهای سیاسی- رسانهای سهم داشته باشند و از قافله عقب نمانند؟