ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
قال رسولالله صلیالله علیه وآله: سیرِ سپاسگزار اجرش همانند روزهداری است که برای خدا روزه میگیرد، تندرستی سپاسگزار همانند آن اجری را دارد که بیمار شکیبا و بخشنده سپاسگزار همان اجر را دارد که تنگدست قانع. / کافی(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 94، ح1
در هفتمین ویژه نامه جشنواره فیلم فجر بخوانید:
1-از معیارهایم عقبنشینی نکرده ام
بهنام بهزادی درگفتوگو با «ایران»از تجربه نمایش «من میترسم» در جشنواره فیلم فجر میگوید
2-هزینه خروج
سه یادداشت موافق و مخالف درباره جدیدترین فیلم ابراهیم حاتمی کیا
همراه با یادداشتهایی درباره فیلم «مغز استخوان»
در هشتمین شماره ویژه نامه جشنواره تئاتر فجر بخوانید:
1-این تئاتر حرف طبقه محروم را میزند
امین ابراهیمی کارگردان نمایش «قزل حصار» در گفتوگو با«ایران»
2-حاشیه قویتر از متن
گزارش «ایران» از آنچه در سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر گذشت
همراه با یادداشتهایی درباره نمایشهای «ننه مدهآ»، «صدمین سالگرد فتح گریه» و«غمنومه وطن و تن»
فرامرز قریبیان از سینما خداحافظی کرد
بیخداحافظی
احمد طالبینژاد
منتقد سینما
فرامرز قریبیان شامگاه روز جمعه 18 بهمنماه در نشست خبری فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیا اعلام کرد که این فیلم آخرین حضور او در سینماست و با این فیلم از بازیگری خداحافظی خواهد کرد. احمد طالبینژاد با تأکید بر اینکه نقشآفرینی قریبیان را در این فیلم و اساساً آثار حاضر در جشنواره را ندیده است از تثبیت سیماچه شخصیتی معترض برای این بازیگر میگوید.
فرامرز قریبیان از همان فیلم اولش «خاک» سیماچه شخصیتی معترض را به خود نسبت داد و در اغلب کارها از جمله «گوزنها» و حتی «غزل» که فیلمی عاشقانه بود این سیماچه را حفظ کرد. تعلق او به چنین نقشهایی در وهله اول به فیزیک این بازیگر مرتبط است چون چهرهای مردانه و آماده انفجار را در سیمایش میبینیم. از چنین چهرهای نمیتوان توقع داشت که نقشی باورپذیر از شخصیتی رمانتیک ارائه کند اگر چه یکی دو بار از جمله در فیلم «امشب اشکی میریزد» چنین نقشی را هم تجربه کرده اما چهره مردانه او انگ شخصیت هایی است که اعتراض دارند. در برخورد شخصی اما او را انسانی بسیار آرام، متین و باشخصیت خواهید یافت که در عین جدی بودن مهربان است و برخلاف تصویری که در فیلمها از او سراغ داریم اصلاً پرخاشگر و حتی معترض هم نیست البته چندان آرام هم نیست؛ بیقرار است و پرتکاپو و پرهیز از سکون.
وجه دیگر شکلگیری این سیماچه برای قریبیان از علاقه او به سینمای وسترن و اکشن میآید. او متعلق به نسلی است که با سینمای وسترن دلباخته سینما شدند. دوران نوجوانی و جوانی آنها مقارن با عصر طلایی سینمای وسترن و سینمای نوآر است. طبیعی است که این همزمانی بر شخصیت آنها تأثیر بگذارد. حدود 30 سال پیش مسعود کیمیایی نقل کرده بود که فرامرز قریبیان عاشق فیلمهای اکشن است تا جایی که وقتی فیلم «خاک» را بازی کرد گفت تا زمانی که اسلحه به دست نگیرم و شلیک نکنم احساس نمیکنم که بازیگر شدهام.
کارنامه بازیگری فرامرز قریبیان البته خالی از فراز و نشیب هم نیست اما چندین شاه نقش از او در سینما به یادگار مانده است از جمله «گوزنها» با آن چشم های دو دو زن و مهربان «قدرت» شخصیتی که او بازی میکرد و براستی که فراموش نشدنی است بخصوص در سکانس معروف میگساری که انگار میدان مسابقهای برای هر دو بازیگر (بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان) است. اساساً پررنگترین مؤلفه بازیگری او چشمهایش است بخصوص وقتی نمناک میشود و تصویری از یک مرد ظاهراً معترض اما عاطفی را نقش میبندد. «ردپای گرگ» یکی دیگر از بازیهای خوب قریبیان است و همچنین دو همکاریاش با اصغر فرهادی (رقص در غبار و شهر زیبا) که بسیار درخشان هستند؛ بخصوص در «شهر زیبا» که نقش پیرمردی لجوج و متعصب را چنان باورپذیر ارائه میکند که انگار این نقش برای او نوشته شده است. البته جای تأسف است که هیچ وقت فرصتی پیش نیامد تا قریبیان همکاری با بهرام بیضایی و ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی را تجربه کند و چند شاه نقش دیگر به کارنامهاش اضافه شود.
فرامرز قریبیان عاشق بازیگری و سینماست و خداحافظیاش از این عرصه را نباید جدی گرفت. در سینما از این خداحافظیها بسیار مطرح شده اما وسوسه سینما به همین راحتی دست از سر او بر نمیدارد. نباید هم بردارد. هنوز انرژی دارد و خوشبختانه بدن سالمی هم دارد؛ اهل ورزش است و هیچ آلودگی ندارد. حتی سیگار کشیدنش هم فقط سر صحنه و در حد یکی دو پک است.
همچنان امیدوارم که این خداحافظی جدی نباشد و نباید هم باشد. تا وقتی بازیگر میتواند جلوی دوربین ظاهر شود باید کارش را انجام بدهد بخصوص که امروز به شرایط سنی رسیده که بازیگری با شاخصههای سنی او کم داریم. امیدوارم خداحافظی او صرفاً نوعی اعتراض باشد و باز هم فرامرز قریبیان را بر پرده سینما ببینیم.
نگاهی به فیلمسازی و حاشیههای آخرین فیلم ابراهیم حاتمی کیا
مردی که میگوید دورهاش نگذشته است
نگار مفید
خبرنگار
نشست خبری فیلم «خروج» تبدیل به یکی از پرحاشیهترین نشستهای جشنواره فیلم فجر شد. آنان که فیلم را پیش از نمایش فیلم در سینمای رسانه دیده بودند، نقدهای تند و تیزی درباره فیلم نوشته بودند که باعث شد تا ابراهیم حاتمیکیا با خشمی از پیش شکلگرفته قدم به پردیس سینمایی ملت بگذارد. آنهایی که فیلم را دیده بودند، از شباهت یکی از شخصیتهای اصلی فیلم که بهعنوان مشاور رئیس جمهوری در فیلم حضور دارد با حسامالدین آشنا صحبت میکردند و همین مسأله باعث شد تا از کنایه حاتمیکیا به حسامالدین آشنا خبردار شویم. بههمین دلیل حضور حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری در نشست خبری فیلم یکی از حواشی جذاب این نشست را رقم زد. از سوی دیگر، سؤالات خبرنگاران حاتمیکیا را به مرز عصبانیتی شدید رساند. تا جایی که در این نشست گفت: «گناه ما چیست که فیلم میسازیم؟ چرا دادگاه تشکیل میشود؟ چرا جنس نوشتهها و واکنشها دادگاهی شدهاست. این چه زبان بیحیایی برای من سرباز است؟ چرا بیحیا میشویم؟ به من میگویند دههات گذشته؛ جمله خودم را به خودم پس میدهید؟ روزی که علی حاتمی رفت آیا جایش پر شد؟ ما کنار برویم؟ لذت میبرید از این رفتار؟ از این ور و آن ور این واکنشها وجود دارد.» حاتمیکیا در پاسخ به سؤالی دیگر دوباره خشم خود را بروز داد و گفت: «من از این فضا دلخورم. «خروج» بیستمین فیلم من است و من بیست بار این بالا آمدهام. چرا سال به سال سختتر میشود چرا فضا را این شکلی کردید که مثل فشار قبر است. انصاف کنید عمرم را بابت هر فیلم میگذارم برای هیچ فیلمی کم فروشی نکردهام. بهنظر ساده میآید تراکتور را میان خیابان بیندازید ولی چرا اینگونه با بیحیایی حرف میزنید. چرا به من گیر میدهید؟ این اشکال بزرگ است، از کنار هم بودن افتخار کنید ما سربازان فرهنگی این نظام هستیم.» او که سینما را مسأله خودش عنوان کرد، با عصبیت به یکی از روزنامهنگاران پاسخ داد؛ «چرا میگویید این فیلم حاتمیکیایی نیست؟»
ابراهیم حاتمیکیا، فیلمسازی «دلی» است، مثل قهرمان فیلمهایش که فعالیتهایشان را «دلی» انجام میدهند و همان اندازه که از دل برآید گاهی هم به دل مینشینند و گاهی دیگر نه. گاهی بیننده را بهدنبال خود میکشانند و گاهی دیگر نه. این دلی بودن که برای کارگردان ارزشی ویژه دارد، به شکل عجیبی موضع مخاطب و منتقد نسبت به کارگردان را دستخوش تغییر میکند و اجازه نمیدهد تا به شکل پیشبینیشدهای نسبت به او واکنش نشان دهند و از قضا، به همین دلیل است که هر فیلم تازه از او، اهمیت ویژهای پیدا میکند. آیا این فیلم به دل ما مینشیند؟ آیا قهرمانش ما را بهدنبال خود میکشاند؟ آیا ما نسبت به حرفهای کارگردان کارکشته همراه هستیم؟ آیا حرف حاتمیکیا، حرف ماست؟ لذتی که دوستان از یکسان بودن حرفهایشان با کارگردان یاغی و تکرو سینمای ایران میبرند، باعث میشود تا او را در چارچوبی خارج از واقعیت بسنجند. تا کارگردان را به سمتی ببرند که حرفهای آنها را بزند و نه حرفهای خودش را. از قضا در نشست خبری «خروج» که فریاد حاتمیکیا به آسمان رفت، دقیق و واضح توضیح داد که دنبالهرو نخواهد شد. انتظاری غیر از این هم نمیتوان داشت، حاتمیکیا هیچوقت دنبالهرو نبوده و دنبالهرو نخواهد شد. اما برچسب تغییر به او زدن، آنچنان او را عاصی کرده که فریادش به آسمان بلند شد. او معتقد است که سرباز این نظام است و برای این پرچمداری هم حاضر است هر هزینهای متقبل شود اما به هیچوجه حاضر نیست از ارزشهایش کوتاه بیاید. از این جهت شبیه یک شوخی بزرگ است که بگوییم این حاتمیکیا دیگر آن حاتمیکیای سابق نیست. چرا که در داستانهای روایتشده از سوی او، همیشه یک قهرمان، به جای تن دادن به بروکراسی موجود در کشور، ترجیح میدهد یک تنه به جنگ مشکل برود. این بروکراسی به مبارزه طلبیده شده، گاهی با دل و جان مخاطب همراه است و گاهی دیگر نه و بیانصافی است اگر بگوییم کارگردان در دولتهای مختلف حرفش را تغییر داده است، چون به هیچوجه نمیتوان چنین گفت.
در «خروج» هم قهرمانی تلاش میکند به تنهایی مشکل خود را حل کند. افرادی در این راه همراه او میشوند و افرادی دیگر از کمک کردن به او سر باز میزنند. داستان «خروج» چه تفاوتی با «آژانس شیشهای» دارد؟ مهمترین تفاوت در آشنایی کارگردان با فضای شهری است و عملاً ناتوانیاش در به تصویر کشیدن فضای روستایی که کار بیننده را برای ارتباط برقرار کردن با «خروج» سخت کرده است. تا جایی که در برخی از لحظات، فیلم تا یک کمیک استریپ تلویزیونی تنزل پیدا میکند.
شعارزدگی فیلم «خروج» هم همان حاتمیکیایی است که میشناسیم، شبیه «به نام پدر» که شعارزدگیاش گاهی تا مرز جنون مخاطب پیش میرفت، با این تفاوت که «به نام پدر» در زمانهای که تفاوت نسلها و پرسشگری تبدیل به دغدغه کارگردان شده بود شکل گرفت و حالا دغدغه کارگردان دیگر یکسویه نیست. دیگر نمیگوید که فقط نسل ما جنگیدهاند و نسل تازه پرمدعا بر جا ماندهاند. حالا نسل تازه هم در حال جنگ است. از این جهت میتوان نگاه حاتمیکیا را تعدیلشدهتر از فیلمهای پیشین دید.
اما بههر روش و با هر رویکردی که بخواهیم کارگردان را به بحث بگذاریم، برچسب تغییر به او چسباندن، به هیچ وجه صحت ندارد. شاید بتوان گفت که او، در دولتهای آزادتر، انتقادهای تندتری به زبان آورده و در دولتهایی بستهتر، به گونهای دیگر باورهایش را به تصویر کشیده است یا حتی سکوت اختیار کرده است. بههر حال حاتمیکیایی که از سال 84 تا 92 فقط سه فیلم ساخت و سومین فیلمش در آن زمان همچنان فرصت نمایش پیدا نکرده است، از سال 92 تا امروز هر دو سال یکبار فیلم ساخته و فرصت به زبان آوردن دغدغههایش روی پرده سینما را داشته است.
نکته جالب اینجاست که انتقاد حاتمیکیا در نشست خبری فیلم تازهاش، نه متوجه دولت بود و نه متوجه مسئولان. او نگاه آشفتهاش نسبت به دولت را در «خروج» نشان داده بود، واکنشش نسبت به جشنواره را پیش از این به زبان آورده بود. تازهترین انتقاد حاتمیکیا، آنچه دلشکستگی میخواند و بهعنوان فشار اول قبر از آن یاد میکند، متوجه رسانههاست. رسانههایی که این روزها هر کسی از راه میرسد به اهالیاش میتازد و آنها را به باد انتقاد میگیرد. حرفش چندان هم بیراه نیست. به هر حال شیطنت اهالی رسانه است که معتقدند دولت نسبت به این فیلم تازه واکنش نشان میدهد، آنهم در حالی که حسامالدین آشنا درباره شباهت مشاور رئیس جمهوری «خروج» به خودش گفت: «حاتمیکیا بزرگتر از این حرفهاست که به کسی طعنه بزند، من هم این موضوع را به خودم نگرفتم.»
با وجود این هیجانانگیزترین بخش حاشیههای «خروج» زمانی اتفاق میافتد که اینبار روزنامهنگاران و منتقدان شناختهشده هر دو جناح نسبت به فیلم واکنش نشان دادهاند و هر دو گروه انتقادهای تند و تیزی نسبت به فیلم به زبان آوردهاند. دلیل آن را هم میتوان در سرگشتگی حاتمیکیا در روایت داستان فیلمش جستوجو کرد که هر دو گروه دلایل خود را برای انتقاد نسبت به فیلم دارند. انگار هیچکس حاتمیکیای سرگشته را دوست ندارد. حاتمیکیایی که انگیزهای برای توجیه رفتار قهرمان جنگیاش هم ندارد، او متهم است که گردانی به جنگ برده و نفر برگشته. حالا آن یک نفر، تنها، ناخوش، با مرگ فرزندش انگیزهای میگیرد و به میدان بازمیگردد. اما تغییر حاتمیکیا و قهرمانهایش محال است، حاتمیکیا همان است که بود؛ کمی سرگشتهتر، کمی آشفتهتر.
شاید بهترین راه برای مواجهه با حاتمیکیای «خروج»، جدا کردن نقد فیلم از نقد کارگردان باشد و برای این فاصلهگذاری، نمیتوان در دل هیاهوی جشنواره فیلم فجر کاری از پیش برد. «خروج» داستان نشانههاست، نشانههایی که گاهی خوش نشستهاند و گاهی نه. نشانههایی که در دل رنگها، نماهای باز و لباسهای شخصیتهای خود را نشان میدهد. حتی میتوان گفت نشانههایی که حاتمیکیا از فضای دیجیتال و گوشیهای هوشمند به دل فیلمش راه میدهد، گوشهای از سرگشتگی کارگردان نسبت به شرایط امروز است و میتوان صراحت و رکگویی بازیگر نقش قهرمان فیلم را هم درنظر گرفت. با این تفاوت که فرامرز قریبیان دیگر حوصلهای برای مبارزه با سینما ندارد و از سینما خداحافظی میکند و ابراهیم حاتمیکیا، با روحیه جنگندهاش همچنان میماند و به مبارزه ادامه میدهد، تا فیلم از دل برآمدهای دیگر و جنجالهایی تازهتر.
بالاخره شب «اسکار 92» از راه رسید
همان بازیهای همیشگی
وصال روحانی
خبرنگار
صبح فردا بهوقت تهران مراسم نود و دومین دوره اسکار در تالار «دالبی تیاتر» لسآنجلس امریکا برگزار میشود. برگزاری جایزه اسکار همیشه با حاشیههای بسیار همراه بوده و این حاشیهها فقط به مسائل فنی و سینمایی خلاصه نمیشود و با انواع مسائل قومی، جنسیتی و اختلافهای طبقاتی گره خورده است. تنها چهار سال بعد از راه نیافتن حتی یک سیاهپوست به جمع 20نامزد بهترین بازیگران مرد و زن سال و هنرپیشههای مکمل و سپس جبران نسبی این وضعیت توسط آکادمی اسکار طی یکی دو سال بعد، باز امسال با لیستی مواجه هستیم که نشان میدهد از 20 نامزد حاضر فقط یک رنگین پوست حضور دارد که سینیتا اریو و بازیگر زن نیجریهای تبار تبعه بریتانیا است که بهخاطر بازی در فیلمی مبتنی بر تبعیضنژادی «هرییت» نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش نقش اول زن شده است. اسکار بهشدت سنتی و قدیمی است و پس از اعتراضات فراوانی که به بافت سنتی و نژادپرست آن صورت گرفت، سعی کرد با جذب چهرههایی پر تعداد از نژادها خود را از این اتهامها مبرا کند اما هنوز 68 درصد از اعضای هیأتهای اصلی و مرکزی این آکادمی مرد و 84 درصد از آنها سفیدپوست هستند و بدیهی است که از چنین جمعی خروجی مد نظر افکار عمومی بیرون نیاید. زنان طی این سالها در این آکادمی آنقدر کم دیده شدهاند که صدایشان کمکم شنیده میشود و اعتراضشان؛ پنج کارگردان مردی که امسال نامزد جایزه اسکار شدهاند، مارتین اسکورسیزی برای «ایرلندی» کوئنتین تارانتینو برای «روزیروزگاری در هالیوود»، تادفیلیپس برای«ژوکر»، سم مندز برای «1917» و بونگ جونهو کرهای برای «پارازیت» هستند و هرچند در شایستگی هیچکدام از آنها تردیدی وجود ندارد اما این سؤال اساسی و واقعی بهقوت خود باقی است که چرا نسخه جدید «زنانکوچک» از هر سو تحسین و کاندیدای اسکار بهترین فیلم سال شده اما اسم کارگردان زن آن (گرهتاگرویگ) جزو نامزدهای اسکار کارگردانی نیست یا چرا لولو وانگ خالق زن فیلم ازهرجهت دیدنی «وداع» سزاوار حضور در جمع دریافتکنندگان مجسمه طلایی برترین کارگردان سال نیست.آنچه قطعی بهنظر میرسد جوایز متعددی است که به «ژوکر» با 11 کاندیدایی و فیلمهای اسکورسیزی و تارانتینو (هریک با 10 نامزدی) و همچنین «1917» تعلق خواهد گرفت و اگر انتخابات چندی پیش گلدنگلوب و همچنین اتحادیه کارگردانان امریکا (SAG) را مبنای تشخیص خود برای «اسکار 2020» قرار دهیم، جوایز بهترین فیلم و برترین کارگردانی به «1917» و خالق آن (سممندز) تعلق خواهد گرفت.
عکس نوشت
اگردرزمره علاقه مندان به صنایع دستی هستید و معمولاً رویدادها و جشنوارههای مرتبط با آن را پیگیری میکنید تنها امروز و فردا را برای بازدید از 250 اثر عرضه شده در چهارمین دوره جشنوارهای با همین عنوان(جشنواره صنایعدستی) فرصت دارید. آثاری که به میزبانی موزه ملی ایران در معرض دید علاقه مندان قرار گرفتهاند و حاصل خلق آثار هنری در شاخههای مختلف از سوی جمعی از هنرمندان و صنعتگران کشورمان هستند. اما در ذکر توضیحات بیشتر جالب است که بدانید این آثار حوزههای مختلفی از جمله تذهیب، معرق چوب، گلیم بافی، خراطی چوب، زیورآلات سنتی، نقاشی روی استخوان و... را شامل میشوند. / عکس: محمدعلی قاسمی / ایسنا
#انتگرال
یگانه خدامی
از چند روز پیش که خبر حذف انتگرال از کتاب ریاضی دبیرستان منتشر شد کسانی که رشته ریاضی خواندهاند دربارهاش مینوشتند اما امروز که رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی از این تصمیم حمایت کرد بحث جدیتر شد. علی ذوعلم گفت: «از حذف انتگرال از کتاب ریاضی دفاع میکنم. باید اینها کنار بروند تا جا برای مهارت و سبک زندگی باز بشود.»
بسیاری از کسانی که ریاضی خواندهاند و برای یاد گرفتن انتگرال مشکل داشتهاند از این تصمیم حمایت کردند اما کسانی هم هستند که میگویند این درس پایه دروس مهندسی است و نباید حذف شود. خیلیها هم به اینکه مهارت زندگی قرار است جایگزین انتگرال شود اعتراض میکنند و معتقدند این دو مسأله ربطی به هم ندارند: «بنده بهعنوان کسی که تو دبیرستان همیشه ریاضیام 20 بوده، از حذف انتگرال دفاع میکنم. کم اطلاعات اضافه و به درد نخور بریزید تو مخ بچههای مردم. یه ذره زندگی یاد بدید، یه ذ ره هم چیزهای به درد بخور. هر کی انتگرال لازم داشت میاد دانشگاه میخونه دیگه»، «انتگرال حذف کردید! روزی که تو دانشگاه معادلات دیفرانسیل میخوندیم استادمون میگفت هرحرکتی یه معادله دیفرانسیل داره و هرچی اون معادله دقیقتر باشه توی طراحی روبات موفقتریم و شبیه به حرکت موجود زنده میشه! ژاپنیها ازابتدایی برا بچهها روباتیک میذارن که انگیزه ایجاد کنن برای طراحی ما؟!»، «بنده هرچه تجدید داشتم از حساب دیفرانسیل و انتگرال بود، الان میخوان این مباحث را حذف کنن! چی کشیدیم ما ازاین نظام آموزشی و چی میکشند بچههای امروزی!»، «انتگرال رو حذف کنن دیگه از ریاضی چی میمونه؟طرف بیاد مهندسی بخونه با کدوم پایه ریاضی؟نتیجهاش میشه این بازار مکاره مدرکفروشی که به اسم دانشگاه ساختید و اینهمه فارغالتحصیل کارشناسی و ارشد بیکار و بدون مهارت.»، «سادهترین بخش ریاضیات برای من حساب دیفرانسیل و انتگرال بود که اونم دارند از کتاب درسی حذف میکنند.»، «یک موضعگیری بدهکار بودم. اون رو هم انجام بدم و برم: از حذف انتگرال از درسهای دبیرستان، با آهی از ته دل، حمایت میکنم.»، «بنده هم از حذف مبحث انتگرال از کتاب درسی ریاضی دفاع میکنم؛ چون واقعاً الان هیچی ازش یادم نمیاد.»، «گفته انتگرال رو از کتاب ریاضی مدارس حذف میکنن. الان دیگه بچهها چی یاد بگیرن؟»، «ولی بهنظرم انتگرال درس مهمی برای رشتههای ریاضی هست. دبیرستان بهترین زمان برا یادگیریش هست که این آقایون حذفش کردن. آخه چرا دارن سطح علمی رو انقدر پایین میارن. اول نمره هارو برداشتن بعد هر روز مدارسو تعطیل کردن الانم این...»، «میگن مواردی مانند انتگرال و... حذف شده و مهم نیست، یک نفر به من بگوید، فردا این دانشآموز وارد دانشگاه میشود مثلاً بهعنوان مهندس چه جوری قراره محاسبات کنه؟ چه جوری قراره راه حل پیدا کنه؟ هدف از محاسبات ریاضی در دبیرستان کمک به شکوفایی و خلاقیت و نحوه پیدا کردن راه حل است.».
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
در هفتمین ویژه نامه جشنواره فیلم فجر بخوانید:
-
در هشتمین شماره ویژه نامه جشنواره تئاتر فجر بخوانید:
-
بیخداحافظی
-
مردی که میگوید دورهاش نگذشته است
-
همان بازیهای همیشگی
-
عکس نوشت
-
#انتگرال
اخبارایران آنلاین