
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توافق اوپک پلاس برسر افزایش تدریجی تولید نفت در سال ۲۰۲۱
عطیه لباف
خبرنگار
اوپک پلاس (اوپک و متحدان غیر اوپکی نظیر روسیه) در نشست روز پنجشنبه خود به یک توافق سخت و پیچیده اما مؤثر بر بازار نفت دست یافت. به طوری که بازار به نتیجه این نشست واکنش مثبت نشان داد و قیمت نفت خام روز جمعه و زمان تنظیم این گزارش به بالاترین رقم خود از ماه مارس 2020 رسید.
اکنون قیمت نفت خام برای نخستین بار از زمان همهگیری کووید19 و قفل شدن اقتصاد جهان، از مرز 49 دلار در بشکه عبور کرده و اجماع اوپک پلاس و مثبت شدن چشمانداز تقاضا با توزیع واکسن کرونا، قیمتها را در آستانه 50 دلار در بشکه قرار داده است؛ اما اوپک پلاس راه دشواری را برای اجرای این توافق پیش روی خود دارد. چراکه فرمول کاهش تولید اوپکیها و غیراوپکیها پیچیدهتر از تمام توافقهای 4 سال گذشته است.
تسهیل 500 هزار بشکهای توافق در ماه نخست 2021
اگر توافق کاهش تولید اوپک پلاس بر اساس طراحی ماه آوریل 2020 پیش میرفت، از ابتدای سال 2021 سطح کاهش تولید اوپک پلاس به 5.7 میلیون بشکه در روز میرسید. اما هفته گذشته و در اجلاس 180 اوپک و نشست دوازدهم اوپک پلاس، 23 کشور حاضر در توافق کاهش تولید، بهدنبال توافقی بودند که به حفظ و بهبود شرایط بازار کمک کند.
ابتدا نظر غالب اعضا روی تمدید توافق کاهش تولید در سطح فعلی یعنی حفظ کاهش 7.7 میلیون بشکه در روز طی 3 ماه نخست 2021 بود. اما در نهایت با مخالفت برخی از کشورها و پیشنهاد امارات متحده عربی بهعنوان یکی از مخالفان، این توافق تغییر شکل داد. در نهایت پس از 4 روز رایزنی میان این 23 کشور، دوازدهمین نشست وزارتی کشورهای عضو و غیرعضو اوپک با اتفاق نظر بر سر تسهیل روزانه ۵۰۰ هزار بشکهای توافق کاهش تولید برای ژانویه ۲۰۲۱ به پایان رسید.
برای 3 ماه بعدی یعنی فوریه، مارس و آوریل، قرار بر این است که در هفته نخست هر ماه اعضا مجدداً نشست بگذارند و با توجه به شرایط بازار تصمیم بگیرند که چه حجمی از توافق کاهش تولید میتواند بدون برهم خوردن ثبات به بازار بازگردد. البته حجم افزایش تولید گروه نباید در هر ماه از 500 هزار بشکه تجاوز کند و در نهایت طی 4 ماه حدود 2 میلیون بشکه در روز به تولید اعضا اضافه خواهد شد؛ 2 میلیون بشکهای که مطابق توافق ابتدایی کاهش تولید باید از ابتدای 2021 وارد بازار میشد اما اکنون این اتفاق تدریجی خواهد بود.
در عین حال به کشورهایی هم که تاکنون به تعهد خود پایبندی ضعیف و تخلفهایی در رعایت سهمیه داشتهاند، تا ماه مارس سال ۲۰۲۱ میلادی برای جبران فرصت داده شد.
تخلفهای گران قیمت
اما این مسأله تخلفهای برخی از اعضا برای عربستان که در ظاهر از اعضای متعهد توافق است، بسیار گران تمام شد. به طوری که برای اولین بار در تاریخ 60 ساله اوپک، متحدان اصلی خود را از دست داد و شکافی میان این کشورها ایجاد شد. امارات متحده عربی و کویت دو کشور متحد عربستان در سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام در اجلاس 180 نسبت به سیاستهای عربستان اعتراض کردند و شدت اعتراضات به اندازه ای بود که عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی اعلام کرد که نمیخواهد رئیس نشست اوپک و غیراوپک باشد. البته این اتفاق نیفتاد اما اوج اختلاف میان کشورهای عربی خلیج فارس حاضر در اوپک را به نمایش گذاشت.
اعتراض امارات و کویت به سطح محاسبه خط پایه و مبنای تولید عربستان و روسیه بود. امارات که با کمتر از 100 هزار بشکه یکی از متخلفان سازمان به شمار میرود، معتقد است که عربستان به گونهای خط پایه و تولید مبنای خود را طراحی کرده که هر طور تولید کند، متخلف شمرده نخواهد شد. روسیه و عربستان در توافق ماه آوریل ۱۱ میلیون بشکه نفت خام را بهعنوان مبنای توافق خود در نظر گرفتند و برای ۱۸ کشور دیگر متعهد به کاهش توافق تولید مبنای اکتبر ۲۰۱۸ لحاظ شده است. این درحالی است که کارشناسان بارها گفتهاند که ظرفیت تولید پایدار و صیانتی عربستان کمتر از 11 میلیون بشکه است. حالا باید منتظر ماند و دید که آیا این شکاف میان عربستان و امارات ادامه دار خواهد بود یا آنکه با فشارهای اخیر امارات و کویت به توافقی با یکدیگر دست پیدا میکنند.
کمبود تقاضا به 9 میلیون بشکه در روز رسید
وزیر انرژی روسیه میگوید که هنوز سطح تقاضا برای نفت 9 میلیون بشکه در روز کمتر از دوران پیش از بحران کرونا است. اوپک پلاس در انتظار احیای تقاضا تا سطح 100 میلیون بشکه در روز است و احتمالاً تا زمانی که تقاضا به این سطح نرسد، توافقهای کاهش تولید ادامه خواهد داشت. بیژن زنگنه وزیر نفت نیز پیش از شروع نشست روز پنجشنبه با اشاره به تأثیرگذاری کرونا بر رشد اقتصادی جهان، بیان کرد: اگرچه تحلیلها حاکی از آن است که رشد اقتصادی که بهدنبال شیوع کرونا به منفی چهار درصد رسید، در سال ۲۰۲۱ شاید به مثبت چهار درصد برسد، اما اینها همه برآوردهاست و باید دید در واقعیت رشد اقتصادی جهان چه مسیری را طی خواهد کرد.
به گزارش شانا، او درباره میزان موفقیت توافق کاهش تاریخی تولید اوپک پلاس که ایران از آن معاف است، میگوید: توافق کشورهای تولیدکننده عضو و غیرعضو اوپک در آوریل ۲۰۲۰ سبب کاهش یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون بشکهای عرضه نفت در جهان شد و با هدف حفظ ثبات نسبی بهوجود آمده در بازار، اعضای ائتلاف اوپک پلاس مذاکره و تصمیمگیری کردند.
به گزارش انرژی اینتل، هنوز 900 میلیون بشکه مازاد موجودی نفت در بازار و انبارها وجود دارد.
اوپک پلاس تصمیم عاقلانهای گرفت
بر اساس توافق دوازدهمین نشست وزارتی اوپک پلاس، مقدار کاهش عرضه تولیدکنندگان عضو و غیرعضو اوپک در ژانویه ۲۰۲۱ روزانه ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه خواهد بود که وزیر نفت در خصوص آن میگوید: با توجه به جلب نظر همه اعضا، تصمیم عاقلانهای است و اگر طی ماههای آینده نیز برای تغییر سطح کاهش تولید تصمیمی گرفته شود، به هر حال این مقدار بیش از ۵۰۰ هزار بشکه نخواهد بود.
وزیر نفت میگوید که این سناریو برای 4 ماه ابتدایی 2021 طراحی شده و با توجه به عدم قطعیتها، نشستهای ماهانه میتواند به حفظ ثبات در بازار و تحقق هدف اوپک و غیراوپک برای رسیدن به قیمتی منصفانه در بازار کمک کند.
اما چرا این تصمیم علاوه بر لحاظ تقاضا در زمینه عرضه نیز عاقلانه است؟ رویترز در این باره مینویسد: اوپک پلاس تعادل ظریفی را باید برقرار میکرد؛ تعادلی بین افزایش قیمت نفت به اندازه کافی برای کمک به بودجه خود اما نه آنقدر که به تولید رقبا از جمله نفت شیل ایالات متحده کمک شود.
تولید نفت شیل ایالات متحده تمایل به بالاتر از 50 دلار در هر بشکه دارد و قیمت تعادلی برای این نفت گران، 52 دلار در هر بشکه است و اوپک پلاس بهدنبال حفظ تعادل روی مرز 50 دلار در بشکه است.
رویترز در بخش دیگری از گزارش خود ذکر میکند: البته ما هنوز نمیدانیم که پس از ورود بایدن (رئیسجمهوری جدید ایالات متحده امریکا)، سرنوشت صنعت نفت ایران و ونزوئلا چه خواهد شد. بنابراین به وضوح برخی از خطرهای عرضه بالاتر وجود دارد. با این حال این سیاست جلسات ماهانه اوپک پلاس و تصمیمگیری کوتاه مدت توسط اعضا، پیشبینی حرکت قیمت را سخت کرده و این مسأله تصمیمسازی برای تولیدکنندگان نفت ایالات متحده را پیچیده میکند. به همین خاطر تحلیلگران توافق اخیر اوپک پلاس را عقلایی میدانند.
خبرنگار
اوپک پلاس (اوپک و متحدان غیر اوپکی نظیر روسیه) در نشست روز پنجشنبه خود به یک توافق سخت و پیچیده اما مؤثر بر بازار نفت دست یافت. به طوری که بازار به نتیجه این نشست واکنش مثبت نشان داد و قیمت نفت خام روز جمعه و زمان تنظیم این گزارش به بالاترین رقم خود از ماه مارس 2020 رسید.
اکنون قیمت نفت خام برای نخستین بار از زمان همهگیری کووید19 و قفل شدن اقتصاد جهان، از مرز 49 دلار در بشکه عبور کرده و اجماع اوپک پلاس و مثبت شدن چشمانداز تقاضا با توزیع واکسن کرونا، قیمتها را در آستانه 50 دلار در بشکه قرار داده است؛ اما اوپک پلاس راه دشواری را برای اجرای این توافق پیش روی خود دارد. چراکه فرمول کاهش تولید اوپکیها و غیراوپکیها پیچیدهتر از تمام توافقهای 4 سال گذشته است.
تسهیل 500 هزار بشکهای توافق در ماه نخست 2021
اگر توافق کاهش تولید اوپک پلاس بر اساس طراحی ماه آوریل 2020 پیش میرفت، از ابتدای سال 2021 سطح کاهش تولید اوپک پلاس به 5.7 میلیون بشکه در روز میرسید. اما هفته گذشته و در اجلاس 180 اوپک و نشست دوازدهم اوپک پلاس، 23 کشور حاضر در توافق کاهش تولید، بهدنبال توافقی بودند که به حفظ و بهبود شرایط بازار کمک کند.
ابتدا نظر غالب اعضا روی تمدید توافق کاهش تولید در سطح فعلی یعنی حفظ کاهش 7.7 میلیون بشکه در روز طی 3 ماه نخست 2021 بود. اما در نهایت با مخالفت برخی از کشورها و پیشنهاد امارات متحده عربی بهعنوان یکی از مخالفان، این توافق تغییر شکل داد. در نهایت پس از 4 روز رایزنی میان این 23 کشور، دوازدهمین نشست وزارتی کشورهای عضو و غیرعضو اوپک با اتفاق نظر بر سر تسهیل روزانه ۵۰۰ هزار بشکهای توافق کاهش تولید برای ژانویه ۲۰۲۱ به پایان رسید.
برای 3 ماه بعدی یعنی فوریه، مارس و آوریل، قرار بر این است که در هفته نخست هر ماه اعضا مجدداً نشست بگذارند و با توجه به شرایط بازار تصمیم بگیرند که چه حجمی از توافق کاهش تولید میتواند بدون برهم خوردن ثبات به بازار بازگردد. البته حجم افزایش تولید گروه نباید در هر ماه از 500 هزار بشکه تجاوز کند و در نهایت طی 4 ماه حدود 2 میلیون بشکه در روز به تولید اعضا اضافه خواهد شد؛ 2 میلیون بشکهای که مطابق توافق ابتدایی کاهش تولید باید از ابتدای 2021 وارد بازار میشد اما اکنون این اتفاق تدریجی خواهد بود.
در عین حال به کشورهایی هم که تاکنون به تعهد خود پایبندی ضعیف و تخلفهایی در رعایت سهمیه داشتهاند، تا ماه مارس سال ۲۰۲۱ میلادی برای جبران فرصت داده شد.
تخلفهای گران قیمت
اما این مسأله تخلفهای برخی از اعضا برای عربستان که در ظاهر از اعضای متعهد توافق است، بسیار گران تمام شد. به طوری که برای اولین بار در تاریخ 60 ساله اوپک، متحدان اصلی خود را از دست داد و شکافی میان این کشورها ایجاد شد. امارات متحده عربی و کویت دو کشور متحد عربستان در سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام در اجلاس 180 نسبت به سیاستهای عربستان اعتراض کردند و شدت اعتراضات به اندازه ای بود که عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی اعلام کرد که نمیخواهد رئیس نشست اوپک و غیراوپک باشد. البته این اتفاق نیفتاد اما اوج اختلاف میان کشورهای عربی خلیج فارس حاضر در اوپک را به نمایش گذاشت.
اعتراض امارات و کویت به سطح محاسبه خط پایه و مبنای تولید عربستان و روسیه بود. امارات که با کمتر از 100 هزار بشکه یکی از متخلفان سازمان به شمار میرود، معتقد است که عربستان به گونهای خط پایه و تولید مبنای خود را طراحی کرده که هر طور تولید کند، متخلف شمرده نخواهد شد. روسیه و عربستان در توافق ماه آوریل ۱۱ میلیون بشکه نفت خام را بهعنوان مبنای توافق خود در نظر گرفتند و برای ۱۸ کشور دیگر متعهد به کاهش توافق تولید مبنای اکتبر ۲۰۱۸ لحاظ شده است. این درحالی است که کارشناسان بارها گفتهاند که ظرفیت تولید پایدار و صیانتی عربستان کمتر از 11 میلیون بشکه است. حالا باید منتظر ماند و دید که آیا این شکاف میان عربستان و امارات ادامه دار خواهد بود یا آنکه با فشارهای اخیر امارات و کویت به توافقی با یکدیگر دست پیدا میکنند.
کمبود تقاضا به 9 میلیون بشکه در روز رسید
وزیر انرژی روسیه میگوید که هنوز سطح تقاضا برای نفت 9 میلیون بشکه در روز کمتر از دوران پیش از بحران کرونا است. اوپک پلاس در انتظار احیای تقاضا تا سطح 100 میلیون بشکه در روز است و احتمالاً تا زمانی که تقاضا به این سطح نرسد، توافقهای کاهش تولید ادامه خواهد داشت. بیژن زنگنه وزیر نفت نیز پیش از شروع نشست روز پنجشنبه با اشاره به تأثیرگذاری کرونا بر رشد اقتصادی جهان، بیان کرد: اگرچه تحلیلها حاکی از آن است که رشد اقتصادی که بهدنبال شیوع کرونا به منفی چهار درصد رسید، در سال ۲۰۲۱ شاید به مثبت چهار درصد برسد، اما اینها همه برآوردهاست و باید دید در واقعیت رشد اقتصادی جهان چه مسیری را طی خواهد کرد.
به گزارش شانا، او درباره میزان موفقیت توافق کاهش تاریخی تولید اوپک پلاس که ایران از آن معاف است، میگوید: توافق کشورهای تولیدکننده عضو و غیرعضو اوپک در آوریل ۲۰۲۰ سبب کاهش یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون بشکهای عرضه نفت در جهان شد و با هدف حفظ ثبات نسبی بهوجود آمده در بازار، اعضای ائتلاف اوپک پلاس مذاکره و تصمیمگیری کردند.
به گزارش انرژی اینتل، هنوز 900 میلیون بشکه مازاد موجودی نفت در بازار و انبارها وجود دارد.
اوپک پلاس تصمیم عاقلانهای گرفت
بر اساس توافق دوازدهمین نشست وزارتی اوپک پلاس، مقدار کاهش عرضه تولیدکنندگان عضو و غیرعضو اوپک در ژانویه ۲۰۲۱ روزانه ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه خواهد بود که وزیر نفت در خصوص آن میگوید: با توجه به جلب نظر همه اعضا، تصمیم عاقلانهای است و اگر طی ماههای آینده نیز برای تغییر سطح کاهش تولید تصمیمی گرفته شود، به هر حال این مقدار بیش از ۵۰۰ هزار بشکه نخواهد بود.
وزیر نفت میگوید که این سناریو برای 4 ماه ابتدایی 2021 طراحی شده و با توجه به عدم قطعیتها، نشستهای ماهانه میتواند به حفظ ثبات در بازار و تحقق هدف اوپک و غیراوپک برای رسیدن به قیمتی منصفانه در بازار کمک کند.
اما چرا این تصمیم علاوه بر لحاظ تقاضا در زمینه عرضه نیز عاقلانه است؟ رویترز در این باره مینویسد: اوپک پلاس تعادل ظریفی را باید برقرار میکرد؛ تعادلی بین افزایش قیمت نفت به اندازه کافی برای کمک به بودجه خود اما نه آنقدر که به تولید رقبا از جمله نفت شیل ایالات متحده کمک شود.
تولید نفت شیل ایالات متحده تمایل به بالاتر از 50 دلار در هر بشکه دارد و قیمت تعادلی برای این نفت گران، 52 دلار در هر بشکه است و اوپک پلاس بهدنبال حفظ تعادل روی مرز 50 دلار در بشکه است.
رویترز در بخش دیگری از گزارش خود ذکر میکند: البته ما هنوز نمیدانیم که پس از ورود بایدن (رئیسجمهوری جدید ایالات متحده امریکا)، سرنوشت صنعت نفت ایران و ونزوئلا چه خواهد شد. بنابراین به وضوح برخی از خطرهای عرضه بالاتر وجود دارد. با این حال این سیاست جلسات ماهانه اوپک پلاس و تصمیمگیری کوتاه مدت توسط اعضا، پیشبینی حرکت قیمت را سخت کرده و این مسأله تصمیمسازی برای تولیدکنندگان نفت ایالات متحده را پیچیده میکند. به همین خاطر تحلیلگران توافق اخیر اوپک پلاس را عقلایی میدانند.

اتحاد بازیکنان ضعفهایمان را میپوشاند
محمد محمدی سدهی / پرسپولیسیها در هفته چهارم لیگ برتر 0 - 3 شهرخودرو را شکست دادند و حالا در فاصله کمتر از دو هفته تا فینال آسیا از لحاظ روحی و روانی در شرایط مطلوبی قرار دارند. یکی از نکات مثبت پرسپولیس عملکرد خوب خط دفاعی این تیم بوده و در 4 بازی گذشته گلی دریافت نکرده اما نکته منفی این تیم عملکرد ضعیف بازیکنان هجومی برای رسیدن به گلزنی است.
مهدی شیری، وینگر راست سرخها در خصوص بازی با شهرخودرو به«ایران» گفت: «آغاز بازی برای ما سخت شد و کمی سردرگم بودیم تا اینکه در اواسط نیمه اول بازی توانستیم از نظر تاکتیکی بهنظم مورد نظر برسیم. بهدنبال روزنهای برای رسیدن بهگل بودیم تا اینکه توانستیم در اواخر نیمه اول به گل برسیم. نیمه دوم هم که اوج کار تیم بود و توانستیم موقعیتهای خوبی خلق کنیم و در نهایت در این نیمه هم دو گل زدیم و با یک برد شیرین بازی با شهرخودرو را به پایان رساندیم.»
او با اشاره به اینکه شهرخودرو تیم خوبی بود، افزود: «تاکتیک این تیم برای رسیدن به دروازه ما ضدحمله بود که خوشبختانه خیلی خوب توانستیم تاکتیک آنها را خنثی کنیم. این برد برای ما خیلی مهم بود و برای رسیدن به شرایط مطلوب روحی باید در این بازی پیروز میشدیم. 3 امتیاز بازی با شهرخودرو برای ما مهم و حیاتی بود. خدا را شکر بچههای تیم با یک عملکرد خوب توانستند نکات مدنظر کادرفنی را در زمین پیاده کنند و با سه گل این بازی را ببریم.» شماره 17 سرخها در ادامه به تساوی پرسپولیس مقابل نفت مسجد سلیمان در هفته سوم مسابقات اشاره کرد:«در بازی مقابل نفت مسجدسلیمان بدشانسم بودیم. از طرفی تیم حریف کاملاً در لاک دفاعی فرو رفته بود، با وجود این توانستیم چند موقعیت خوب خلق کنیم اما نتوانستیم به گل برسیم. یکی از موقعیتهای گلمان پنالتی سیامک نعمتی بود که متأسفانه با بدشانسی و با وجود ضربه خوبی که سیامک زد، توپ به تیر خورد و تنها از آن بازی یک امتیاز گرفتیم.»
در حال حاضر فینال لیگ قهرمانان و رسیدن به قهرمانی در این مسابقه مهمترین موضوع است و اصلیترین خواسته هواداران همین موضوع است. شیری در این خصوص افزود:«لیگ هم مهم است و تلاش میکنیم پنجمین قهرمانی متوالی را به دست بیاوریم. نمیتوان گفت که کدام یک مهمتر است اما به هر حال قهرمانی در آسیا چیز دیگری است.»او در خصوص عملکرد ضعیف تیم در خط حمله بیان داشت:«بزرگترین فاکتور پرسپولیس اتحاد بازیکنان است و این موضوع ضعفهایمان را در خطوط مختلف میپوشاند. زمانی که تیمی حمله میکند همه بازیکنان برای گلزنی به جلو میروند و بازیکنان دفاعی هم در کارهای هجومی شرکت میکنند. اینکه مدافعان پرسپولیس در کارهای تهاجمی حضور دارند بواسطه عملکرد تیمی است و یک هماهنگی خوب باعث میشود این اتفاق بیفتد.»
وینگر راست پرسپولیس در خصوص اینکه گفته میشود پرسپولیس بهواسطه بازیکنان خط دفاعی خود به پیروزی مقابل شهرخودرو دست یافت و در حقیقت این تیم 10 نفره شهرخودرو را برد، افزود: «این بیانصافی است. مهمترین اتفاق موفقیت پرسپولیس است و شک نکنید مهاجمان ما هم بزودی پایشان به گلزنی باز میشود و کمی فرصت میخواهند تا کاملاً با تغییراتی که تیم داشته جا افتاده و هماهنگتر شوند. تیم ما باهوش است و در ادامه راه مهاجمانمان هم به شرایط مطلوب خواهند رسید.»
شیری در خصوص عملکرد بد آرمان رضایی و انتقاداتی که به این مهاجم تازه وارد میشود، این گونه صحبت کرد: «این موضوع برای همه بازیکنان پیش میآید و نباید باعث انتقاد شود. آرمان تحت حمایت همه بازیکنان است و ما همه یک تیم هستیم و یک هدف مشترک داریم. این تیم است که تمام نواقص را میپوشاند. قطعاً عملکرد آرمان رمضانی هم بسیار خوب بوده که ما توانستیم برنده این بازی باشیم و با اینکه موفق به گلزنی نشده بدون شک اما در تقابل با شهرخودرو تأثیرگذار بوده است. آرمان تازه به پرسپولیس آمده و اولین بازی فیکس خودش را انجام داد. او احتیاج به زمان و حمایت دارد و همان طور که آقایحیی گفت با دقت بیشتر میتواند موقعیتهایش را بهگل تبدیل کند.» شماره 17 سرخها گفت: «پرسپولیس تغییرات زیادی در این فصل داشت و ما با 7 بازیکن جدید در لیگ قهرمانان حضور یافتیم اما دیدید نفراتی که تازه به ما اضافه شدند در مرحله گروهی و مراحل بعدی تا رسیدن پرسپولیس به فینال بهترین نمایش را داشتند. پرسپولیس به شخصیت قهرمانی رسیده و این تیم است که به بازیکن شخصیت میدهد. حضور در تیم بزرگ پرسپولیس باعث میشود بازیکن با تمام وجود برای موفقیت تیم تلاش کند.»
لغو بازی پرسپولیس - نساجی و عادی شدن پرونده النصر
در شرایطی که طبق برنامه هفته پنجم لیگ برتر، قرار بود دیدار نساجی و پرسپولیس یکشنبه برگزار شود این مسابقه لغو شد. پیش از این صحبتهایی پیرامون تغییر محل بازی دو تیم و برگزاری مسابقه در تهران مطرح شد که باشگاه نساجی با این موضوع مخالفت کرد. ایزد سیفاللهپور سرپرست نساجی در این خصوص به فارس گفت: «ما تابع تصمیم سازمان لیگ هستیم. البته هیچ فشاری روی ما وجود نداشت ولی ما مصر بودیم بازی در وقت قبلی و در ورزشگاه وطنی برگزار شود اما سازمان لیگ بازی را لغو کرد.» خبر دیگر اینکه پس از آنکه وکلای النصر عربستان در پرونده شکایت از پرسپولیس، درخواست رسیدگی فوری را به دیوان داوری ورزش (CAS) ارائه کردند، تیم حقوقی این باشگاه مخالفت خود را اعلام کرد. به همین دلیل، CAS هم رسیدگی به پرونده به صورت فوری را رد کرد و قرار است این شکایت به صورت عادی پیگیری شود.
مهدی شیری، وینگر راست سرخها در خصوص بازی با شهرخودرو به«ایران» گفت: «آغاز بازی برای ما سخت شد و کمی سردرگم بودیم تا اینکه در اواسط نیمه اول بازی توانستیم از نظر تاکتیکی بهنظم مورد نظر برسیم. بهدنبال روزنهای برای رسیدن بهگل بودیم تا اینکه توانستیم در اواخر نیمه اول به گل برسیم. نیمه دوم هم که اوج کار تیم بود و توانستیم موقعیتهای خوبی خلق کنیم و در نهایت در این نیمه هم دو گل زدیم و با یک برد شیرین بازی با شهرخودرو را به پایان رساندیم.»
او با اشاره به اینکه شهرخودرو تیم خوبی بود، افزود: «تاکتیک این تیم برای رسیدن به دروازه ما ضدحمله بود که خوشبختانه خیلی خوب توانستیم تاکتیک آنها را خنثی کنیم. این برد برای ما خیلی مهم بود و برای رسیدن به شرایط مطلوب روحی باید در این بازی پیروز میشدیم. 3 امتیاز بازی با شهرخودرو برای ما مهم و حیاتی بود. خدا را شکر بچههای تیم با یک عملکرد خوب توانستند نکات مدنظر کادرفنی را در زمین پیاده کنند و با سه گل این بازی را ببریم.» شماره 17 سرخها در ادامه به تساوی پرسپولیس مقابل نفت مسجد سلیمان در هفته سوم مسابقات اشاره کرد:«در بازی مقابل نفت مسجدسلیمان بدشانسم بودیم. از طرفی تیم حریف کاملاً در لاک دفاعی فرو رفته بود، با وجود این توانستیم چند موقعیت خوب خلق کنیم اما نتوانستیم به گل برسیم. یکی از موقعیتهای گلمان پنالتی سیامک نعمتی بود که متأسفانه با بدشانسی و با وجود ضربه خوبی که سیامک زد، توپ به تیر خورد و تنها از آن بازی یک امتیاز گرفتیم.»
در حال حاضر فینال لیگ قهرمانان و رسیدن به قهرمانی در این مسابقه مهمترین موضوع است و اصلیترین خواسته هواداران همین موضوع است. شیری در این خصوص افزود:«لیگ هم مهم است و تلاش میکنیم پنجمین قهرمانی متوالی را به دست بیاوریم. نمیتوان گفت که کدام یک مهمتر است اما به هر حال قهرمانی در آسیا چیز دیگری است.»او در خصوص عملکرد ضعیف تیم در خط حمله بیان داشت:«بزرگترین فاکتور پرسپولیس اتحاد بازیکنان است و این موضوع ضعفهایمان را در خطوط مختلف میپوشاند. زمانی که تیمی حمله میکند همه بازیکنان برای گلزنی به جلو میروند و بازیکنان دفاعی هم در کارهای هجومی شرکت میکنند. اینکه مدافعان پرسپولیس در کارهای تهاجمی حضور دارند بواسطه عملکرد تیمی است و یک هماهنگی خوب باعث میشود این اتفاق بیفتد.»
وینگر راست پرسپولیس در خصوص اینکه گفته میشود پرسپولیس بهواسطه بازیکنان خط دفاعی خود به پیروزی مقابل شهرخودرو دست یافت و در حقیقت این تیم 10 نفره شهرخودرو را برد، افزود: «این بیانصافی است. مهمترین اتفاق موفقیت پرسپولیس است و شک نکنید مهاجمان ما هم بزودی پایشان به گلزنی باز میشود و کمی فرصت میخواهند تا کاملاً با تغییراتی که تیم داشته جا افتاده و هماهنگتر شوند. تیم ما باهوش است و در ادامه راه مهاجمانمان هم به شرایط مطلوب خواهند رسید.»
شیری در خصوص عملکرد بد آرمان رضایی و انتقاداتی که به این مهاجم تازه وارد میشود، این گونه صحبت کرد: «این موضوع برای همه بازیکنان پیش میآید و نباید باعث انتقاد شود. آرمان تحت حمایت همه بازیکنان است و ما همه یک تیم هستیم و یک هدف مشترک داریم. این تیم است که تمام نواقص را میپوشاند. قطعاً عملکرد آرمان رمضانی هم بسیار خوب بوده که ما توانستیم برنده این بازی باشیم و با اینکه موفق به گلزنی نشده بدون شک اما در تقابل با شهرخودرو تأثیرگذار بوده است. آرمان تازه به پرسپولیس آمده و اولین بازی فیکس خودش را انجام داد. او احتیاج به زمان و حمایت دارد و همان طور که آقایحیی گفت با دقت بیشتر میتواند موقعیتهایش را بهگل تبدیل کند.» شماره 17 سرخها گفت: «پرسپولیس تغییرات زیادی در این فصل داشت و ما با 7 بازیکن جدید در لیگ قهرمانان حضور یافتیم اما دیدید نفراتی که تازه به ما اضافه شدند در مرحله گروهی و مراحل بعدی تا رسیدن پرسپولیس به فینال بهترین نمایش را داشتند. پرسپولیس به شخصیت قهرمانی رسیده و این تیم است که به بازیکن شخصیت میدهد. حضور در تیم بزرگ پرسپولیس باعث میشود بازیکن با تمام وجود برای موفقیت تیم تلاش کند.»
لغو بازی پرسپولیس - نساجی و عادی شدن پرونده النصر
در شرایطی که طبق برنامه هفته پنجم لیگ برتر، قرار بود دیدار نساجی و پرسپولیس یکشنبه برگزار شود این مسابقه لغو شد. پیش از این صحبتهایی پیرامون تغییر محل بازی دو تیم و برگزاری مسابقه در تهران مطرح شد که باشگاه نساجی با این موضوع مخالفت کرد. ایزد سیفاللهپور سرپرست نساجی در این خصوص به فارس گفت: «ما تابع تصمیم سازمان لیگ هستیم. البته هیچ فشاری روی ما وجود نداشت ولی ما مصر بودیم بازی در وقت قبلی و در ورزشگاه وطنی برگزار شود اما سازمان لیگ بازی را لغو کرد.» خبر دیگر اینکه پس از آنکه وکلای النصر عربستان در پرونده شکایت از پرسپولیس، درخواست رسیدگی فوری را به دیوان داوری ورزش (CAS) ارائه کردند، تیم حقوقی این باشگاه مخالفت خود را اعلام کرد. به همین دلیل، CAS هم رسیدگی به پرونده به صورت فوری را رد کرد و قرار است این شکایت به صورت عادی پیگیری شود.

بگذارید دیپلمات ها کارشان را انجام دهند
■ بگذارید با حوصله، با تأمل، با خردورزی و با دقت، آنهایی که تجربه 20 و چند ساله در این امر دارند و میدانند باید چه کار کنند و در دیپلماسی موفق بودند و در دیپلماسی امریکا را بارها و بارها در این سه سال در سازمان ملل شکست دادند، کار را انجام دهند
■ هیچ عجله نکنیم برای اینکه میخواهیم مسألهای را حل کنیم هول نشویم
■ اشکال ندارد اگر دولت موفقیت بدست آورد کاملاً این موفقیت را تقدیم شما میکند اصلاً غصه این را نخورید که این دولت مسائل را تمام و حل میکند، خیر شما حل کنید
■ ما دست همه آنهایی را که به ملت و مردم عزیز کمک کنند میبوسیم
رئیس جمهوری صبح روز پنجشنبه در مراسم افتتاح طرح های وزارت نیرو خطاب به سایر قوا اظهار کرد: برادران عزیز که در کشور مشغول خدمت هستید همه باید دست به دست هم دهیم تا در کشور امید و ثبات ایجاد کنیم. هیچ عجله نکنیم و هول نشویم که کاری انجام دهیم. اشکالی ندارد اگر دولت موفقیتی به دست آورد آن موفقیت را تقدیم شما می کند. غصه نخورید که دولت مسائل را حل کرده و تمام می کند. وی ادامه داد: ما دست همه کسانی را که به فکر کمک به مردم هستند می بوسیم. مسائل با حوصله و خردورزی حل خواهد شد. بگذاریم کسانی که تجربه بیست و چند ساله دارند و در دیپلماسی موفق بوده و امریکا را در این سه سال بارها و بارها شکست داده اند، کار را با تأنی و دقت به پیش ببرند. شما هم کمک کنید. ما همه برادریم و هدف واحد داریم. می دانیم سایر قوا هم نیت خیر دارند و می خواهند کارها را سریع تر انجام دهند اما با هم مشورت کرده و هماهنگ باشیم و کارها را پخته تر پیش ببریم.
گروه اقتصادی | پویش #هرهفته_الف_ب_ایران در هفته سی ام به استان های خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی رسید و با خود زیرساخت تولید، تحول و رفاه مردم، یعنی برق را به این استان ها برد.
رئیس جمهوری در مراسم افتتاح رسمی ۲۵ پروژه حوزه برق رسانی در این سه استان، صنعت برق را زیرساخت تولید، تحول و رفاه مردم دانست و با اشاره به بهره برداری از طرح های مربوط به برق و توزیع آن به ارزش 6 هزار میلیارد تومان در مراسم روز پنجشنبه، تأکید کرد که از افتخارات دولت تدبیر و امید سرمایه گذاری گسترده در حوزه صنعت برق و بی نیازی کشور در این عرصه است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی با اشاره به پیوستن ماهانه 35 روستا به شبکه برق، اظهارداشت: دولت تدبیر و امید در همه بخش ها تحولی که در روستاها در زمینه های گاز، برق، آب، ارتباطات، بهداشت، راه و آموزش ایجاد کرده، قابل مقایسه با دولت های قبل نیست. در دولت تدبیر و امید مدارس غیراستاندارد، کَپری و مدارسی که به صورت ساختمان نبود، به طور کامل جمع شد. در همین راستا برق رسانی به روستاهای 20 خانوار در کشور به پایان رسیده و اکنون در حال برنامه ریزی برای برق رسانی به روستاهای 10 خانوار هستیم.
روحانی با اشاره به اینکه به طور متوسط سالی 2هزار و 500 مگاوات برق را در طول این دولت اضافه کردیم، اذعان کرد: تا پایان دولت هم به حدود 20هزار مگاوات برق جدید خواهیم رسید، در حالی که در آغاز انقلاب کل برق تولیدی کشور 7هزار مگاوات بود. این کار بسیار ارزشمندی برای کشور است مخصوصاً وقتی که کیفیت هم به آن ضمیمه میشود. امروز تلفات برق کم و تک رقمی شده و به 9.2 درصد رسیده است و این بسیار مهم است. پایداری شبکه هم اضافه شده و اتصال برق با همسایگان انجام میگیرد و روستاییان عزیز هم از برق استفاده میکنند.
پاداش دولت به کم مصرفان
« اگر چه امسال 2500مگاوات برق تولید شده و نیروگاههای جدید را تأسیس و افتتاح کردیم اما یک رقم بالایی درحدود 4هزار مگاوات برق مجازی هم ایجاد کردیم. یعنی با کمک مردم و با تغییر ساعات استفاده از برق، توانستیم از این سرمایهگذاریهایی که خیلی ضروری نبوده، بینیاز شویم. رشد برق در سال های قبل حدود 5 درصد بوده و امسال حدود یک درصد شده است. در این سال های اخیر وزارت نیرو با طرح استمداد از مردم اقدامات مهمی در این حوزه انجام داده است و واقعاً هر کجا مردم با همه قدرت وارد شوند به یک نتایج فوقالعاده دست پیدا میکنیم.»
رئیس جمهوری با بیان این مطلب، درباره پاداش دولت به مشترکان کم مصرف نیز گفت: طرح برق امید که آثارش در پایان آذر اعلام می شود این فرصت را برای رقمی حدود 30 درصد جمعیت کشور که جزو کم مصرف های برق هستند، ایجاد می کند تا از دادن پول برق معاف شوند و بزودی این طرح در مورد کم مصرف های گاز و آب هم انجام خواهد شد. نکتهای که سال ها پیش امام راحل فرمود که آب و برق شما مردم مستضعف را مجانی میکنیم این کار در این دولت تحقق پیدا کرد و آنهایی که به ناروا توهین میکردند و میگفتند آنچه امام گفته عملیاتی شدنی نبوده و نخواهد بود اتفاقاً عملیاتی شدنی هست و شد و در این دولت انجام خواهد شد.
هیچ کس فکر نمی کرد ایران بتواند مقاومت کند
رئیس جمهوری با بیان اینکه امروز در شرایط جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم که به مراتب شدیدتر از جنگ تحمیلی 8 ساله است، اظهار داشت: نه تنها امریکاییها بلکه هیچکس دیگر در دنیا تصور نمیکرد که بتوانیم در چنین شرایط سختی و تحت شدیدترین انواع جنگ اقتصادی، سیاسی و روانی بخوبی مقاومت کرده و کشور را اداره کنیم. این را به این دلیل میگویم که بسیاری از رهبران دنیا به صراحت از من سؤال کردند که شما چطور توانستید کشور را در این شرایط اداره کنید؟
روحانی اضافه کرد: درست است که بر اثر تحریمها مردم در سختی قرار گرفتند اما با وجود همه فشارها هیچگاه در این سه سال تحریم اقتصادی، آب، برق وگاز قطع نشد و نه تنها نیازمند خرید گازوئیل و بنزین از خارج نشدیم بلکه صادر هم کردیم. در این سه سال در گندم خودکفا بودیم و توانستیم روی پای خودمان بایستیم، در این سه سال تحولات بزرگی در راه آهن، جاده و بنادر به وجود آوردیم، در این سه سال تحولات بزرگی در حوزه بهداشت و درمان به وجود آوردیم، این همه تختهای بیمارستانی که فقط در یک سال اخیر 11هزار تخت بیمارستانی در کشور اضافه شد در تاریخ ایران بینظیر است.
رئیس جمهوری تصریح کرد: هم توانستیم بدترین سیل و زلزله ای که رخ داد را اداره کنیم و در عین حال تحریمی را که از سال 97 شروع شد و بدترین تحریم بود در سال 98 مهار کردیم. در پایان بهار 98 هم تورم آرام آرام کاهش پیدا کرد و هم رشد اقتصادی مثبت بود. البته از پایان 98 دچار یک مصیبت جدیدی شدیم و آن بیماری کرونا بود که در این یک قرن در دنیا چنین مسألهای وجود نداشت، همه دنیا دچار مشکلات شدند، رشد اقتصادی همه کشورهای بزرگ کاهش پیدا کرد یا رشد اقتصادی آنها منفی شد البته این فشار به طور طبیعی به ما هم وارد شد اما در عین حال از این معضل هم عبور میکنیم.
روحانی ادامه داد: امروز شرایط مهار کرونا در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته غربی شرایط بدتری نیست و در مقایسه با برخی از کشورها شرایط ما بهتر است. با یک برنامهریزی خوب در دو هفته توانستیم تا حدی شرایط را کنترل کنیم.
با هم هماهنگ باشیم و همفکری کنیم
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه امروز بیش از هر زمان دیگری به همدلی و همکاری نیاز داریم، خاطرنشان کرد: میخواهم بگویم که برادران عزیز و همه آنهایی که در بخش های مختلف کشور مشغول خدمت هستید، در مجلس، در قوه قضائیه، در نیروهای مسلح همه دست به دست هم دهیم، همه در پی ایجاد امید باشیم، همه در پی ایجاد ثبات باشیم. هیچ عجله نکنیم برای اینکه میخواهیم مسألهای را حل کنیم.
او ادامه داد: اگر دولت موفقیت به دست آورد کاملاً این موفقیت را تقدیم شما میکند. اصلاً شما حل کنید. ما دست همه آنهایی را که به ملت و مردم عزیز کمک کنند، میبوسیم. بگذارید با حوصله، با تأمل، با خردورزی و با دقت، آنهایی که تجربه بیست و چند ساله در این امر دارند و میدانند باید چه کار کنند و در دیپلماسی موفق بودند و امریکا را بارها و بارها در این سه سال در سازمان ملل شکست دادند، با تأنی و با دقت کارشان را انجام دهند. از شما خواهش میکنیم یاری کنید، همه برادریم و هدف واحد داریم.
روحانی با اشاره به اینکه می دانیم هر قوهای هر کاری میکند با نیت خیر است و میخواهد کمک کند، اذعان کرد: اما با هم مشورت کنیم با هم هماهنگ باشیم، همفکری کنیم، کارها را دقیقتر و پختهتر پیش ببریم و پیش خواهیم برد.
رئیس جمهوری در پایان با بیان اینکه مردم در صحنه هستند و مقاومت مردم اصل اساسی است، تأکید کرد: اگر دولت پیروز شود در سایه مقاومت است. اگر نظام پیروز شود در سایه مقاومت است. راهبری رهبر معظم انقلاب و مقاومت مردم دو پایه اساسی برای موفقیت ما در همه روزهای سخت بوده و امروز هم مسیر مقاومت مردمی و هدایت رهبری، مسیر پیروزی خواهد بود.
برش
جذب ۶.۷ میلیارد یورو و ۶۱ هزار میلیارد تومان سرمایه غیر دولتی
۲۵ پروژه صنعت برق به ارزش ۵ هزار و ۹۳۶ میلیارد تومان در ۳ استان پنجشنبه 13 آذرماه افتتاح شد. از این ۲۵ پروژه ، ۱۵ پروژه سهم استان سیستان و بلوچستان، یک پروژه برای استان خراسان رضوی و ۹ پروژه در استان خوزستان بهرهبرداری شد. وزیر نیرو در مراسم بهره برداری از این پروژه ها بیان کرد: از مجموع ۲۵۰ پروژه امسال با سرمایه گذاری ۵۰ هزار میلیارد تومان، تاکنون ۱۴۰ پروژه به بهرهبرداری رسیده و پنجشنبه نیز ۲۵ پروژه دیگر به بهره برداری رسید.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، رضا اردکانیان با اشاره به افزایش سالانه 2 هزار و 500 مگاواتی ظرفیت تولید برق در این دولت گفت: از ابتدای امسال تا کنون، ۱۶۴۸ مگاوات ظرفیت نیروگاهی ایجاد شده و ۱۳۷۱ مگاوات دیگر تا پایان سال اضافه خواهد شد.
او همچنین گفت: در نیروگاههای تجدیدپذیر شامل خورشیدی، بادی و آبی تا سال ۹۲، ۸۳۷۰ مگاوات ظرفیت از ابتدای انقلاب با متوسط سالانه ۲۴۰ مگاوات ایجاد شده که از نیمه سال ۹۲ تا نیمه سال ۱۴۰۰، ۳۰۲۵ مگاوات با متوسط سالانه ۳۸۰ مگاوات به این ظرفیت اضافه میشود که به طور متوسط سالانه ۶۰ درصد افزایش ظرفیت ایجاد شده است. وزیر نیرو با اشاره به کاهش اوج بار در دو سال گذشته از ۵.۲ درصد به یک درصد گفت: علاوه بر این، نه تنها خاموشی نداشتیم بلکه ضمن صادرات انرژی، انرژی بیشتری هم به بخشهای تولیدی کشور عرضه شد. اردکانیان درباره تأمین مالی طرح ها گفت: جدا از منابع دولتی که بیشتر از آن در بخش آب بهرهمند هستیم، در دولت تدبیر و امید موفق شدیم ۶.۷ میلیارد یورو و ۶۱ هزار میلیارد تومان سرمایه غیر دولتی و غیر بودجه عمومی جذب کنیم که شامل مشارکت بخش خصوصی، استفاده از فاینانس خارجی و سایر راههای تنوعبخشی به منابع مالی بوده است.
وزیر نیرو در عین حال خاطرنشان کرد: در سیستان و بلوچستان، صنعت برق نقش کلیدی برای توسعه، عمران و آبادانی دارد و روز پنجشنبه اولین توربین بادی منطقه میل نادر به مدار بهرهبرداری آمد که هر توربین ۵ هزار مشترک خانگی را میتواند جوابگو باشد که معادل برق سه کارخانه سیمان است. وزیر نیرو افزود: با توجه به وزش بادهای ۱۲۰ روزه در منطقه، تونلهای بادی ایجاد شده در محور شرق و ظرفیت مطالعه شده ۳۰ هزار مگاواتی، صنعت برق به اتکای ظرفیتهای داخلی توسعه خواهد داشت.
اردکانیان درباره ویژگیهای نیروگاه بادی میل نادر گفت: با مطالعهای که داریم بویژه در تونل بادی منطقه خواف تقریباً جریان باد، جریانی دائمی است و این یکی از مزیتهای تونل است و امید میرود در بحثهای مشترک با افغانستان هر چه زودتر کار اجرا در این منطقه را هم آغاز کنیم. او در پایان بیان کرد: بجز این منطقه، در سیستان هم برنامه نصب ۲۵ توربین ۲.۵ مگاواتی را داریم که مجموع ظرفیت آن ۵۰ مگاوات است.
گفتنی است، پروژههای استان سیستان و بلوچستان شامل افتتاح خط عظیم ۴۰۰ کیلوولت زاهدان- بم، نیروگاههای مقیاس کوچک سراوان، ایرانشهر و نیروگاه بادی میل نادر به ظرفیت 38.5 مگاوات و ۱۱ پروژه خط انتقال شبکه فوق توزیع برق در سطح این استان بود. از مزایای فنی این پروژهها میتوان به تکمیل رینگ 400 کیلوولت شرق کشور، بهبود پایداری و قابلیت اطمینان شبکه برق در استان سیستان و بلوچستان و جنوبشرق کشور و تأمین نیازمندی صنایع جدید در استان در سال جهش تولید اشاره کرد. همچنین با بهرهبرداری از فاز نخست نیروگاه بادی میل نادربه ظرفیت 2.5 مگاوات و خط انتقال این پروژه، علاوه بر امکان صادرات برق تولیدی نیروگاههای بادی به افغانستان، بخشی از نیاز مصرف استان تأمین شده و زیرساخت لازم برای سرمایهگذاری در منطقه نیز فراهم میشود. پروژه استان خوزستان نیز شامل ۵ نیروگاه مقیاس کوچک و تجدیدپذیر در شهرهای اهواز، اندیمشک، شوش و آغاجاری به ظرفیت ۶۱ مگاوات و ۴ پروژه خط انتقال و شبکه فوق توزیع برق بود. این طرحها با هدف تأمین انرژی پایدار بویژه در پیک تابستان و رفع افت ولتاژ در بخش صنعت و همچنین تقویت زیرساختهای لازم برای توسعه صادرات برق به کشورهای همسایه افتتاح شد.
تنها پروژه استان خراسان رضوی، افتتاح واحد شماره یک بخش بخار نیروگاه سیکل ترکیبی فردوسی به ظرفیت ۱۶۰ مگاوات است که با 3400 میلیارد تومان اعتبار در قالب هفته سیام پویش #هرهفته_الف_ب_ایران بهرهبرداری شد. با افتتاح این نیروگاه، توان تولید انرژی و پایداری شبکه در استانهای شمالشرق کشور ارتقا یافت.
■ هیچ عجله نکنیم برای اینکه میخواهیم مسألهای را حل کنیم هول نشویم
■ اشکال ندارد اگر دولت موفقیت بدست آورد کاملاً این موفقیت را تقدیم شما میکند اصلاً غصه این را نخورید که این دولت مسائل را تمام و حل میکند، خیر شما حل کنید
■ ما دست همه آنهایی را که به ملت و مردم عزیز کمک کنند میبوسیم
رئیس جمهوری صبح روز پنجشنبه در مراسم افتتاح طرح های وزارت نیرو خطاب به سایر قوا اظهار کرد: برادران عزیز که در کشور مشغول خدمت هستید همه باید دست به دست هم دهیم تا در کشور امید و ثبات ایجاد کنیم. هیچ عجله نکنیم و هول نشویم که کاری انجام دهیم. اشکالی ندارد اگر دولت موفقیتی به دست آورد آن موفقیت را تقدیم شما می کند. غصه نخورید که دولت مسائل را حل کرده و تمام می کند. وی ادامه داد: ما دست همه کسانی را که به فکر کمک به مردم هستند می بوسیم. مسائل با حوصله و خردورزی حل خواهد شد. بگذاریم کسانی که تجربه بیست و چند ساله دارند و در دیپلماسی موفق بوده و امریکا را در این سه سال بارها و بارها شکست داده اند، کار را با تأنی و دقت به پیش ببرند. شما هم کمک کنید. ما همه برادریم و هدف واحد داریم. می دانیم سایر قوا هم نیت خیر دارند و می خواهند کارها را سریع تر انجام دهند اما با هم مشورت کرده و هماهنگ باشیم و کارها را پخته تر پیش ببریم.
گروه اقتصادی | پویش #هرهفته_الف_ب_ایران در هفته سی ام به استان های خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان رضوی رسید و با خود زیرساخت تولید، تحول و رفاه مردم، یعنی برق را به این استان ها برد.
رئیس جمهوری در مراسم افتتاح رسمی ۲۵ پروژه حوزه برق رسانی در این سه استان، صنعت برق را زیرساخت تولید، تحول و رفاه مردم دانست و با اشاره به بهره برداری از طرح های مربوط به برق و توزیع آن به ارزش 6 هزار میلیارد تومان در مراسم روز پنجشنبه، تأکید کرد که از افتخارات دولت تدبیر و امید سرمایه گذاری گسترده در حوزه صنعت برق و بی نیازی کشور در این عرصه است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی با اشاره به پیوستن ماهانه 35 روستا به شبکه برق، اظهارداشت: دولت تدبیر و امید در همه بخش ها تحولی که در روستاها در زمینه های گاز، برق، آب، ارتباطات، بهداشت، راه و آموزش ایجاد کرده، قابل مقایسه با دولت های قبل نیست. در دولت تدبیر و امید مدارس غیراستاندارد، کَپری و مدارسی که به صورت ساختمان نبود، به طور کامل جمع شد. در همین راستا برق رسانی به روستاهای 20 خانوار در کشور به پایان رسیده و اکنون در حال برنامه ریزی برای برق رسانی به روستاهای 10 خانوار هستیم.
روحانی با اشاره به اینکه به طور متوسط سالی 2هزار و 500 مگاوات برق را در طول این دولت اضافه کردیم، اذعان کرد: تا پایان دولت هم به حدود 20هزار مگاوات برق جدید خواهیم رسید، در حالی که در آغاز انقلاب کل برق تولیدی کشور 7هزار مگاوات بود. این کار بسیار ارزشمندی برای کشور است مخصوصاً وقتی که کیفیت هم به آن ضمیمه میشود. امروز تلفات برق کم و تک رقمی شده و به 9.2 درصد رسیده است و این بسیار مهم است. پایداری شبکه هم اضافه شده و اتصال برق با همسایگان انجام میگیرد و روستاییان عزیز هم از برق استفاده میکنند.
پاداش دولت به کم مصرفان
« اگر چه امسال 2500مگاوات برق تولید شده و نیروگاههای جدید را تأسیس و افتتاح کردیم اما یک رقم بالایی درحدود 4هزار مگاوات برق مجازی هم ایجاد کردیم. یعنی با کمک مردم و با تغییر ساعات استفاده از برق، توانستیم از این سرمایهگذاریهایی که خیلی ضروری نبوده، بینیاز شویم. رشد برق در سال های قبل حدود 5 درصد بوده و امسال حدود یک درصد شده است. در این سال های اخیر وزارت نیرو با طرح استمداد از مردم اقدامات مهمی در این حوزه انجام داده است و واقعاً هر کجا مردم با همه قدرت وارد شوند به یک نتایج فوقالعاده دست پیدا میکنیم.»
رئیس جمهوری با بیان این مطلب، درباره پاداش دولت به مشترکان کم مصرف نیز گفت: طرح برق امید که آثارش در پایان آذر اعلام می شود این فرصت را برای رقمی حدود 30 درصد جمعیت کشور که جزو کم مصرف های برق هستند، ایجاد می کند تا از دادن پول برق معاف شوند و بزودی این طرح در مورد کم مصرف های گاز و آب هم انجام خواهد شد. نکتهای که سال ها پیش امام راحل فرمود که آب و برق شما مردم مستضعف را مجانی میکنیم این کار در این دولت تحقق پیدا کرد و آنهایی که به ناروا توهین میکردند و میگفتند آنچه امام گفته عملیاتی شدنی نبوده و نخواهد بود اتفاقاً عملیاتی شدنی هست و شد و در این دولت انجام خواهد شد.
هیچ کس فکر نمی کرد ایران بتواند مقاومت کند
رئیس جمهوری با بیان اینکه امروز در شرایط جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم که به مراتب شدیدتر از جنگ تحمیلی 8 ساله است، اظهار داشت: نه تنها امریکاییها بلکه هیچکس دیگر در دنیا تصور نمیکرد که بتوانیم در چنین شرایط سختی و تحت شدیدترین انواع جنگ اقتصادی، سیاسی و روانی بخوبی مقاومت کرده و کشور را اداره کنیم. این را به این دلیل میگویم که بسیاری از رهبران دنیا به صراحت از من سؤال کردند که شما چطور توانستید کشور را در این شرایط اداره کنید؟
روحانی اضافه کرد: درست است که بر اثر تحریمها مردم در سختی قرار گرفتند اما با وجود همه فشارها هیچگاه در این سه سال تحریم اقتصادی، آب، برق وگاز قطع نشد و نه تنها نیازمند خرید گازوئیل و بنزین از خارج نشدیم بلکه صادر هم کردیم. در این سه سال در گندم خودکفا بودیم و توانستیم روی پای خودمان بایستیم، در این سه سال تحولات بزرگی در راه آهن، جاده و بنادر به وجود آوردیم، در این سه سال تحولات بزرگی در حوزه بهداشت و درمان به وجود آوردیم، این همه تختهای بیمارستانی که فقط در یک سال اخیر 11هزار تخت بیمارستانی در کشور اضافه شد در تاریخ ایران بینظیر است.
رئیس جمهوری تصریح کرد: هم توانستیم بدترین سیل و زلزله ای که رخ داد را اداره کنیم و در عین حال تحریمی را که از سال 97 شروع شد و بدترین تحریم بود در سال 98 مهار کردیم. در پایان بهار 98 هم تورم آرام آرام کاهش پیدا کرد و هم رشد اقتصادی مثبت بود. البته از پایان 98 دچار یک مصیبت جدیدی شدیم و آن بیماری کرونا بود که در این یک قرن در دنیا چنین مسألهای وجود نداشت، همه دنیا دچار مشکلات شدند، رشد اقتصادی همه کشورهای بزرگ کاهش پیدا کرد یا رشد اقتصادی آنها منفی شد البته این فشار به طور طبیعی به ما هم وارد شد اما در عین حال از این معضل هم عبور میکنیم.
روحانی ادامه داد: امروز شرایط مهار کرونا در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته غربی شرایط بدتری نیست و در مقایسه با برخی از کشورها شرایط ما بهتر است. با یک برنامهریزی خوب در دو هفته توانستیم تا حدی شرایط را کنترل کنیم.
با هم هماهنگ باشیم و همفکری کنیم
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه امروز بیش از هر زمان دیگری به همدلی و همکاری نیاز داریم، خاطرنشان کرد: میخواهم بگویم که برادران عزیز و همه آنهایی که در بخش های مختلف کشور مشغول خدمت هستید، در مجلس، در قوه قضائیه، در نیروهای مسلح همه دست به دست هم دهیم، همه در پی ایجاد امید باشیم، همه در پی ایجاد ثبات باشیم. هیچ عجله نکنیم برای اینکه میخواهیم مسألهای را حل کنیم.
او ادامه داد: اگر دولت موفقیت به دست آورد کاملاً این موفقیت را تقدیم شما میکند. اصلاً شما حل کنید. ما دست همه آنهایی را که به ملت و مردم عزیز کمک کنند، میبوسیم. بگذارید با حوصله، با تأمل، با خردورزی و با دقت، آنهایی که تجربه بیست و چند ساله در این امر دارند و میدانند باید چه کار کنند و در دیپلماسی موفق بودند و امریکا را بارها و بارها در این سه سال در سازمان ملل شکست دادند، با تأنی و با دقت کارشان را انجام دهند. از شما خواهش میکنیم یاری کنید، همه برادریم و هدف واحد داریم.
روحانی با اشاره به اینکه می دانیم هر قوهای هر کاری میکند با نیت خیر است و میخواهد کمک کند، اذعان کرد: اما با هم مشورت کنیم با هم هماهنگ باشیم، همفکری کنیم، کارها را دقیقتر و پختهتر پیش ببریم و پیش خواهیم برد.
رئیس جمهوری در پایان با بیان اینکه مردم در صحنه هستند و مقاومت مردم اصل اساسی است، تأکید کرد: اگر دولت پیروز شود در سایه مقاومت است. اگر نظام پیروز شود در سایه مقاومت است. راهبری رهبر معظم انقلاب و مقاومت مردم دو پایه اساسی برای موفقیت ما در همه روزهای سخت بوده و امروز هم مسیر مقاومت مردمی و هدایت رهبری، مسیر پیروزی خواهد بود.
برش
جذب ۶.۷ میلیارد یورو و ۶۱ هزار میلیارد تومان سرمایه غیر دولتی
۲۵ پروژه صنعت برق به ارزش ۵ هزار و ۹۳۶ میلیارد تومان در ۳ استان پنجشنبه 13 آذرماه افتتاح شد. از این ۲۵ پروژه ، ۱۵ پروژه سهم استان سیستان و بلوچستان، یک پروژه برای استان خراسان رضوی و ۹ پروژه در استان خوزستان بهرهبرداری شد. وزیر نیرو در مراسم بهره برداری از این پروژه ها بیان کرد: از مجموع ۲۵۰ پروژه امسال با سرمایه گذاری ۵۰ هزار میلیارد تومان، تاکنون ۱۴۰ پروژه به بهرهبرداری رسیده و پنجشنبه نیز ۲۵ پروژه دیگر به بهره برداری رسید.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، رضا اردکانیان با اشاره به افزایش سالانه 2 هزار و 500 مگاواتی ظرفیت تولید برق در این دولت گفت: از ابتدای امسال تا کنون، ۱۶۴۸ مگاوات ظرفیت نیروگاهی ایجاد شده و ۱۳۷۱ مگاوات دیگر تا پایان سال اضافه خواهد شد.
او همچنین گفت: در نیروگاههای تجدیدپذیر شامل خورشیدی، بادی و آبی تا سال ۹۲، ۸۳۷۰ مگاوات ظرفیت از ابتدای انقلاب با متوسط سالانه ۲۴۰ مگاوات ایجاد شده که از نیمه سال ۹۲ تا نیمه سال ۱۴۰۰، ۳۰۲۵ مگاوات با متوسط سالانه ۳۸۰ مگاوات به این ظرفیت اضافه میشود که به طور متوسط سالانه ۶۰ درصد افزایش ظرفیت ایجاد شده است. وزیر نیرو با اشاره به کاهش اوج بار در دو سال گذشته از ۵.۲ درصد به یک درصد گفت: علاوه بر این، نه تنها خاموشی نداشتیم بلکه ضمن صادرات انرژی، انرژی بیشتری هم به بخشهای تولیدی کشور عرضه شد. اردکانیان درباره تأمین مالی طرح ها گفت: جدا از منابع دولتی که بیشتر از آن در بخش آب بهرهمند هستیم، در دولت تدبیر و امید موفق شدیم ۶.۷ میلیارد یورو و ۶۱ هزار میلیارد تومان سرمایه غیر دولتی و غیر بودجه عمومی جذب کنیم که شامل مشارکت بخش خصوصی، استفاده از فاینانس خارجی و سایر راههای تنوعبخشی به منابع مالی بوده است.
وزیر نیرو در عین حال خاطرنشان کرد: در سیستان و بلوچستان، صنعت برق نقش کلیدی برای توسعه، عمران و آبادانی دارد و روز پنجشنبه اولین توربین بادی منطقه میل نادر به مدار بهرهبرداری آمد که هر توربین ۵ هزار مشترک خانگی را میتواند جوابگو باشد که معادل برق سه کارخانه سیمان است. وزیر نیرو افزود: با توجه به وزش بادهای ۱۲۰ روزه در منطقه، تونلهای بادی ایجاد شده در محور شرق و ظرفیت مطالعه شده ۳۰ هزار مگاواتی، صنعت برق به اتکای ظرفیتهای داخلی توسعه خواهد داشت.
اردکانیان درباره ویژگیهای نیروگاه بادی میل نادر گفت: با مطالعهای که داریم بویژه در تونل بادی منطقه خواف تقریباً جریان باد، جریانی دائمی است و این یکی از مزیتهای تونل است و امید میرود در بحثهای مشترک با افغانستان هر چه زودتر کار اجرا در این منطقه را هم آغاز کنیم. او در پایان بیان کرد: بجز این منطقه، در سیستان هم برنامه نصب ۲۵ توربین ۲.۵ مگاواتی را داریم که مجموع ظرفیت آن ۵۰ مگاوات است.
گفتنی است، پروژههای استان سیستان و بلوچستان شامل افتتاح خط عظیم ۴۰۰ کیلوولت زاهدان- بم، نیروگاههای مقیاس کوچک سراوان، ایرانشهر و نیروگاه بادی میل نادر به ظرفیت 38.5 مگاوات و ۱۱ پروژه خط انتقال شبکه فوق توزیع برق در سطح این استان بود. از مزایای فنی این پروژهها میتوان به تکمیل رینگ 400 کیلوولت شرق کشور، بهبود پایداری و قابلیت اطمینان شبکه برق در استان سیستان و بلوچستان و جنوبشرق کشور و تأمین نیازمندی صنایع جدید در استان در سال جهش تولید اشاره کرد. همچنین با بهرهبرداری از فاز نخست نیروگاه بادی میل نادربه ظرفیت 2.5 مگاوات و خط انتقال این پروژه، علاوه بر امکان صادرات برق تولیدی نیروگاههای بادی به افغانستان، بخشی از نیاز مصرف استان تأمین شده و زیرساخت لازم برای سرمایهگذاری در منطقه نیز فراهم میشود. پروژه استان خوزستان نیز شامل ۵ نیروگاه مقیاس کوچک و تجدیدپذیر در شهرهای اهواز، اندیمشک، شوش و آغاجاری به ظرفیت ۶۱ مگاوات و ۴ پروژه خط انتقال و شبکه فوق توزیع برق بود. این طرحها با هدف تأمین انرژی پایدار بویژه در پیک تابستان و رفع افت ولتاژ در بخش صنعت و همچنین تقویت زیرساختهای لازم برای توسعه صادرات برق به کشورهای همسایه افتتاح شد.
تنها پروژه استان خراسان رضوی، افتتاح واحد شماره یک بخش بخار نیروگاه سیکل ترکیبی فردوسی به ظرفیت ۱۶۰ مگاوات است که با 3400 میلیارد تومان اعتبار در قالب هفته سیام پویش #هرهفته_الف_ب_ایران بهرهبرداری شد. با افتتاح این نیروگاه، توان تولید انرژی و پایداری شبکه در استانهای شمالشرق کشور ارتقا یافت.

مصوبه مجلس منافع صبر راهبردی نظام را مختل میکند
■ نباید خودمان را از منافع مقاومت محروم کنیم و زندگی مردم را به گروگان بگیریم
احسان بداغی
خبرنگار
قانون جدید مجلس درخصوص مسأله هستهای چیزی متفاوت از راهبرد نظام است؛ این نظری است که سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی درباره این قانون دارد. او در گفتوگو با «ایران» توضیح میدهد که این مصوبه چیزی بیش از تصمیم یک جریان سیاسی نیست و نمیتوان آن را به عزم و تصمیم راهبردی نظام تعمیم داد. چرا که به زعم او، در این صورت فلسفه استقامت سه ساله ایران در برابر فشارهای دولت ترامپ زیر سؤال میرود. لیلاز معتقد است که مخالفان دولت بیش از هر چیز با لحاظ کردن مسأله انتخابات 1400 وارد چنین بازیای شدهاند. با این حال او معتقد است که این قانون با توجه به پیامهایی که به خارج از کشور میفرستد و همینطور اختلالی که برای صبر راهبردی نظام ایجاد میکند، میتواند تأثیر مخربی داشته باشد.
٭٭٭
یکی از اساسیترین سؤالات درباره مصوبه مجلس این است که چقدر میتوان آن را به تصمیم کلیت نظام درباره مسأله هستهای و برجام تعمیم داد؟ آیا این را باید صرفاً تصمیم یک جریان سیاسی دانست یا چیزی بیش از آن؟ اساساً از این حیث فلسفه قانون جدید به نظر شما چیست؟
من از ابتدای پروژه هستهای ایران که آن را مدام پیگیری کردم به یک نتیجه مشخص رسیدم که فقط هم نتیجهگیری من نیست و تا الان هم خدشهای به آن وارد نشده است. آن نتیجهگیری این است که پروژه هستهای ما تحت اختیار دولتها و مجالس مختلف نبوده و نیست. اینجا هم کاری به خوب و بد این ندارم، این روشی است که در این 20-30 سال دنبال شده و هنوز هم روال بر آن است. غربیها هم این واقعیت را میدانند و متوجه هستند که بیشتر دستگاههای اجماعساز مانند شورای عالی امنیت ملی این مسأله را پیش میبرند و سرپرستی میکنند، چون مسأله فراتر از مسائل امنیتی، علمی و اقتصادی حتی دارای بعد ژئوپلیتیکی است. مجالس و دولتهای مختلف ما هم با گرایشهایی که دارند در این مسأله بیتأثیر نیستند اما فقط بخشی از روند تصمیمگیری هستند نه تمام آن. در تمام دنیا هم بابت مسائل هستهای تقریباً همین روند وجود دارد. بنابراین وقتی مجلس در خارج از این چارچوب توافق شده در نظام چنین قانونی میگذارد و تعهداتی ایجاد میکند چند تا نتیجه دارد؛ یکی اینکه یک پیام تشتت و درگیری داخلی به دنیا میفرستد. دنیا میداند فرآیند تصمیمگیری حداقل در این موضوع در نظام ما چیست اما قطعاً میگویند اینها فعلاً با شدت درگیر تنازعات داخلی هستند و بنابراین برای حل مسأله باید صبر کرد. یعنی اگر آن طرف هم اهتمامی حتی در دولت جدید امریکا برای حل مسأله وجود داشته باشد این مصوبه آن را به تأخیر خواهد انداخت. چون آن طرف میگوید بگذارید اول اینها تکلیفشان را با خودشان معلوم کنند، بعد برویم سراغ حل مسأله فیمابین خودمان با آنها. دقت هم بکنید که این در شرایطی است که قطعاً اروپا به امریکا نزدیک و همراه خواهد شد. دوم اینکه واقعاً معلوم نیست تکلیف این قانون و اجرای آن با این شکلی که مجلس تصویب کرده در داخل چه میشود. من به دلایلی فکر نمیکنم این قانون رنگ عمل به خود ببیند، خب اینکه در نهایت برای وجهه خود مجلس آسیب خواهد داشت. قبلاً هم تصمیمات هستهای کشور چه برای افزایش فعالیت چه برای توافق در چارچوب مصوبات مجلس و تصمیمات دولت محدود نبود. کمااینکه مذاکرات منتهی به برجام و اساساً انتقال پرونده از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه از زمستان 91 یعنی 9 ماه قبل از تشکیل دولت آقای روحانی کلید خورده بود. شاید دولتها یا مجالس در برخی جزئیات تأثیرگذار باشند که قطعاً هستند اما کلیاتی مانند توقف اجرای پروتکل و یا مسائلی در این سطح، در چارچوب دیگری تصمیمگیری میشود.
به نظر شما نتیجه عملیاتی این قانون در صورتی که فرض بگیریم اجرا شود، چه خواهد بود؟
ببینید به زبان خیلی ساده نتیجه عملیاتی این قانون این است که هزینه برجام و ایستادگی در برابر ترامپ را پرداختهایم اما خودمان را از منافع آن داریم محروم میکنیم. حتی اگر این بازی مجلس ایفای نقش خوب و بد برای طرف مقابل بود باز حرفی وجود نمیداشت و منطقی بود. اما شواهد چیز دیگری نشان میدهد؛ به محض اینکه وحشیترین دولت تاریخ امریکا کنار میرود و تغییراتی را در چشمانداز میشود دید، ما شروع کردیم به رادیکالیسم. در حالیکه سؤال این است که چرا قبلش این کار را نکرده بودند؟ تقارن این اقدام با شکست ترامپ شبهات بسیاری دارد، چرا که مشخصاً زمین بازی برای رادیکالهای صهیونیست و امریکایی و عربی را فراهم میکند. فرض کنید بایدن بخواهد برگردد؛ این قانون مجلس با ترتیباتی که دارد بهترین برگ برنده و بهانه دست نمایندگان جمهوریخواه کنگره و لابی اسرائیل است. من نمیگویم مجلس محترم از قصد چنین کرده اما نتیجه عملی این کار حداقل زنده نگه داشتن مسیر ترامپیسم، چه در منطقه و چه در امریکا در قبال مسأله ایران است.
یک نظر وجود دارد و آن هم اینکه این قانون یک مقدمهچینی برای انتخابات 1400 است و بهانههای جناحی زیرساخت اصلی آن هستند. شما این نظر را چقدر مقبول میدانید؟
مسأله منافع حزبی است به نظر من. این موضوعی است که این جریان را در داخل به میدانی میآورد و وارد بازی میکند که خواست تندترین دشمنان خارجی ایران است. من صراحتاً میگویم که متأسفانه مسأله بیشتر ناظر به انتخابات 1400 است. همانطور که ترامپ در امریکا با اهداف حزبی سعی کرد دستاوردهای دولت قبل از خودش را تخریب کند، اینجا هم بحث ایجاد موقعیت برای یک استفاده سیاسی در داخل است. من معتقدم این آقایان نه منافع کشور که حتی باورهای خود را هم الان دنبال نمیکنند و عطش ریاست جمهوری 1400 همه کارهایشان را تحت تأثیر قرار داده. خیلی تأسفبار است که برخی فکر میکنند چون آرام شدن شرایط تحریمها و تنشهای خارجی میتواند روی انتخابات آینده تأثیر بگذارد، جلوی این روند را میگیرند. این بسیار خطرناک است، نه فقط از نظر خطرات خارجی بلکه داخلی. این وضعیت اقتصادی که مستقیماً بخش اعظم آن متأثر از تحریم است میتواند آبستن اتفاقات ناگواری هم بشود. این گروگان گرفتن زندگی مردم برای منافع جناحی است.
شما میگویید این قانون احتمالاً نمایانگر راهبرد نهایی نظام نیست. بر چه اساسی این حرف را میزنید و مبنای تحلیل شما در این رابطه چیست؟ یعنی چه شواهدی شما را به این نتیجهگیری میرساند؟
شواهد کاملاً روشن است. دیپلماسی سه سال اخیر ما نه فقط در جریان هستهای بلکه در همه مقاطع به نظرم یکی از هوشمندانهترین سیاستگذاریها در سطح کلی نظام بود که ایران را از یکی از خطیرترین دورههای تاریخی عبور داد. کسی که این را به هم میزند یعنی از رسیدن به مقصود در این مسیر راضی نیست و یا منافع دیگری دارد. ما آیا مهمتر از ترور و شهادت سردار سلیمانی در سال گذشته داشتیم؟ پاسخ جمهوری اسلامی چه بود؟ مگر این پاسخ در اختیار آقای روحانی و دولت بود؟ ما شاهد بودیم کلیت نظام در موضوعی با چنین اهمیتی دست به یک خویشتنداری ژئوپلیتیک زد و صبر راهبردی نشان داد. خب این قطعاً یک محاسبهای به عنوان عقبه خودش در نظام دارد. در موضوع هستهای هم همین شد، اما من تعجب میکنم و نمیدانم مجلس با چه برآوردی دارد با چنین مصوباتی این منظومه رفتاری را دچار اختلال میکند. اصلاً کار سختی نیست که بفهمیم این نوع قانونگذاری در این شرایط به چه کسانی خوراک تبلیغاتی میدهد. الان کسانی که از این قانون جدید در دنیا خوشحال شدهاند طرفداران منطقهای و بینالمللی ترامپ هستند که خشنودی خود را هم پنهان نمیکنند و دارند به دولت بعدی امریکا میگویند ببین، این رادیکالیسم، واقعیت ایران است و مذاکره و بازگشت به برجام فایده ندارد. در حالی که نظام چرا این سه سال صبر کرد؟ صبر کرد که با اولین تغییر مثبت در چشمانداز برجام، آن را به هم بزند؟ خب ما که تمام آثار اقتصادی اقدام ترامپ را تحمل کردیم، اگر قرار به چنین چیزی بود که مجلس میگوید، خب همان اول میزدیم زیر برجام که بهتر بود. من از نظر صراحت، حرف آخر و نهاییام در این تحلیل این است که به نظر میرسد برخی دوستان در مجلس دارند سنگهایی را هل میدهند که ترامپ میخواهد در هفتههای پایانی ریاست جمهوریاش سر راه بازگشت امریکا به برجام بیندازد. من نمیگویم این اقدام عمدی است اما شدیداً در آن،فقدان محاسبه را شاهد هستیم و میبینیم به لحاط منطقی با مسیری که تا حالا آمدهایم همخوانی ندارد.
ادعای طراحان و تأییدکنندگان این مصوبه این است که با چنین قانونی تحریمها رفع خواهند شد. این چقدر منطقی و دقیق است؟
مسأله تحریمها یک سیاستگذار به نام مقام عالی کشور دارد که از همه نهادها و قوا مشاوره لازم را میگیرد و نهایتاً به سیاستی میرسد و این سیاست یک مجری دارد به نام دولت. خوشمان بیاید یا نیاید، فرآیند این است. اتفاقاً هوشمندی آقای روحانی این بود که منطبق و هماهنگ با رهبر انقلاب حرکت کردند. اتفاقاً به نظر من نقطه قوت برنامه هستهای ما هم این بوده که در سیستمی فراتر از یک قوه هدایت ثابت و متمرکزی داشته و اگر اعوجاجی که در حوزههای سیاسی وجود دارد در برنامه هستهای بازتاب پیدا میکرد، الان ما یا برنامه هستهای نداشتیم یا ایران را نداشتیم. اما هر دو را داریم و در تمام دنیا حوزههای استراتژیک چنین هستند.
من سؤالم در مورد رفع تحریمها بود؛ آیا چنین قانونی اگر اجرا شود، میتواند زمینهساز رفع تحریمها باشد؟
سابقه موضوع مشخص است. یک رجوع به دوره 84 تا 92 بکنیم همه چیز روشن میشود. چیزی که ما را تا الان در مناقشه با امریکا در حوزه حقوقی و سیاسی برنده کرده حفظ روابط عمومی نظام در چارچوب توافق برجام با دنیا بوده در عین حفظ شأن و جایگاه کشور. ما در حوزه حقوقی و سیاسی برنده شدهایم و حالا وقت رسیدن به منفعتهای اقتصادی این ایستادگی است. ما در سالهای 85 و 86 در 11 ماه 5 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را علیه خودمان داشتیم که چین و روسیه به آنها رأی مثبت داده بودند. اینکه با این قانون تحریمها لغو میشوند واقعاً یک جوک است و خندهدار است. من قول میدهم ما امروز اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کنیم یک هفته طول نمیکشد که روسیه و چین هم پشت ما را خالی خواهند کرد. چون توجیهی ندارند. ما باید برای توافقات بینالمللی خود حتی برای اروپاییها هم کاری کنیم که ماندنشان را کنار ما موجه بدانند، مثل همین دوره سه ساله گذشته. اما داریم کاری میکنیم که به گواه تاریخ، دوستان ما هم برای حمایت ما توجیه نداشته باشند. شرایطی که در این قانون تبیین شده همان است که ما را ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل برد، الان چه اتفاقی افتاده که باز به آنجا نرسیم؟ چیزی که تغییر نکرده از این حیث. پس مطمئناً نتیجه اجرای چنین قانونی بازگشت جدیتر تحریمها خواهد بود.
شما اشاره کردید که معتقدید سیاستگذاری هستهای فراتر از نهادها و قوا انجام میگیرد. با این اعتقادی که دارید، فکر میکنید قانون مصوب مجلس چقدر احتمال اجرایی شدن خواهد داشت؟
من به لحاظ عملیاتی نگران این مصوبه نیستم و معتقدم که مسیر چیز دیگری خواهد بود. اما نگرانیام آنجا است که این مصوبه نشانه آغاز یک عملیات و جنگ روانی گسترده در داخل است. این سه تأثیر مهم دارد؛ یکی اینکه پیام بسیار مخربی به خارج میدهد. برای کسانی که دشمن برجام و دشمن قسم خورده امنیت ما هستند پیام میدهد که الان با وجود رفتن ترامپ هنوز وقت افزایش فشار و تنگتر کردن حلقه محاصره تمام نشده. برای آنها که میخواهند به مذاکره بر گردند هم پیامش این است که فعلاً معطل بمانیم تا در داخل ایران جنگ بین خودشان تمام شود و ببینیم چه خواهد شد. تأثیر دیگرش روی مردم است که هم بیشتر آنها را به جان هم میاندازد و هم با استمرار فشار اقتصادی ما را از نظر اجتماعی و امنیتی در داخل شاید آسیبپذیر کند. سوم هم اینکه صبر راهبردی نظام را که تا الان هزینهاش را دادهایم موقع برداشت منافعش، دچار اختلال خواهد کرد. سادهانگاری است که فکر کنیم ترور شهید فخریزاده بابت توقف برنامه هستهای بوده، مگر با ترورهای قبلی برنامههای ما متوقف شد؟ اسرائیل این کار را کرد تا ایران را عصبانی کند و این صبر راهبردی به پایان برسد.
من بابت ترور شهید سلیمانی هم معتقدم هدف اصلی و بنیادین امریکا خشمگین کردن نظام برای رفتن به سمت یک رویارویی نظامی بوده تا در آن میدان ابتکار عمل را به دست بگیرند. صبر راهبردی و هوشمندانه نظام و خویشتنداری که صورت گرفت، کاری کرد که در اکتبر 2020 و البته یک ماه قبل از آن در دو مرحله امریکا دو شکست سیاسی که در تاریخش نظیر نداشته را در شورای امنیت سازمان ملل متحمل شد و تحریمهای تسلیحاتی ما رفع شد. خب این یک قدم مهم بود. هزینه سیاسی این شکست برای دولت امریکا و وجهه آن وحشتناک بود. حالا آن را مقایسه کنید با مواضع چین و روسیه درباره ما در سالهای دولت نهم و دهم.
احسان بداغی
خبرنگار
قانون جدید مجلس درخصوص مسأله هستهای چیزی متفاوت از راهبرد نظام است؛ این نظری است که سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی درباره این قانون دارد. او در گفتوگو با «ایران» توضیح میدهد که این مصوبه چیزی بیش از تصمیم یک جریان سیاسی نیست و نمیتوان آن را به عزم و تصمیم راهبردی نظام تعمیم داد. چرا که به زعم او، در این صورت فلسفه استقامت سه ساله ایران در برابر فشارهای دولت ترامپ زیر سؤال میرود. لیلاز معتقد است که مخالفان دولت بیش از هر چیز با لحاظ کردن مسأله انتخابات 1400 وارد چنین بازیای شدهاند. با این حال او معتقد است که این قانون با توجه به پیامهایی که به خارج از کشور میفرستد و همینطور اختلالی که برای صبر راهبردی نظام ایجاد میکند، میتواند تأثیر مخربی داشته باشد.
٭٭٭
یکی از اساسیترین سؤالات درباره مصوبه مجلس این است که چقدر میتوان آن را به تصمیم کلیت نظام درباره مسأله هستهای و برجام تعمیم داد؟ آیا این را باید صرفاً تصمیم یک جریان سیاسی دانست یا چیزی بیش از آن؟ اساساً از این حیث فلسفه قانون جدید به نظر شما چیست؟
من از ابتدای پروژه هستهای ایران که آن را مدام پیگیری کردم به یک نتیجه مشخص رسیدم که فقط هم نتیجهگیری من نیست و تا الان هم خدشهای به آن وارد نشده است. آن نتیجهگیری این است که پروژه هستهای ما تحت اختیار دولتها و مجالس مختلف نبوده و نیست. اینجا هم کاری به خوب و بد این ندارم، این روشی است که در این 20-30 سال دنبال شده و هنوز هم روال بر آن است. غربیها هم این واقعیت را میدانند و متوجه هستند که بیشتر دستگاههای اجماعساز مانند شورای عالی امنیت ملی این مسأله را پیش میبرند و سرپرستی میکنند، چون مسأله فراتر از مسائل امنیتی، علمی و اقتصادی حتی دارای بعد ژئوپلیتیکی است. مجالس و دولتهای مختلف ما هم با گرایشهایی که دارند در این مسأله بیتأثیر نیستند اما فقط بخشی از روند تصمیمگیری هستند نه تمام آن. در تمام دنیا هم بابت مسائل هستهای تقریباً همین روند وجود دارد. بنابراین وقتی مجلس در خارج از این چارچوب توافق شده در نظام چنین قانونی میگذارد و تعهداتی ایجاد میکند چند تا نتیجه دارد؛ یکی اینکه یک پیام تشتت و درگیری داخلی به دنیا میفرستد. دنیا میداند فرآیند تصمیمگیری حداقل در این موضوع در نظام ما چیست اما قطعاً میگویند اینها فعلاً با شدت درگیر تنازعات داخلی هستند و بنابراین برای حل مسأله باید صبر کرد. یعنی اگر آن طرف هم اهتمامی حتی در دولت جدید امریکا برای حل مسأله وجود داشته باشد این مصوبه آن را به تأخیر خواهد انداخت. چون آن طرف میگوید بگذارید اول اینها تکلیفشان را با خودشان معلوم کنند، بعد برویم سراغ حل مسأله فیمابین خودمان با آنها. دقت هم بکنید که این در شرایطی است که قطعاً اروپا به امریکا نزدیک و همراه خواهد شد. دوم اینکه واقعاً معلوم نیست تکلیف این قانون و اجرای آن با این شکلی که مجلس تصویب کرده در داخل چه میشود. من به دلایلی فکر نمیکنم این قانون رنگ عمل به خود ببیند، خب اینکه در نهایت برای وجهه خود مجلس آسیب خواهد داشت. قبلاً هم تصمیمات هستهای کشور چه برای افزایش فعالیت چه برای توافق در چارچوب مصوبات مجلس و تصمیمات دولت محدود نبود. کمااینکه مذاکرات منتهی به برجام و اساساً انتقال پرونده از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه از زمستان 91 یعنی 9 ماه قبل از تشکیل دولت آقای روحانی کلید خورده بود. شاید دولتها یا مجالس در برخی جزئیات تأثیرگذار باشند که قطعاً هستند اما کلیاتی مانند توقف اجرای پروتکل و یا مسائلی در این سطح، در چارچوب دیگری تصمیمگیری میشود.
به نظر شما نتیجه عملیاتی این قانون در صورتی که فرض بگیریم اجرا شود، چه خواهد بود؟
ببینید به زبان خیلی ساده نتیجه عملیاتی این قانون این است که هزینه برجام و ایستادگی در برابر ترامپ را پرداختهایم اما خودمان را از منافع آن داریم محروم میکنیم. حتی اگر این بازی مجلس ایفای نقش خوب و بد برای طرف مقابل بود باز حرفی وجود نمیداشت و منطقی بود. اما شواهد چیز دیگری نشان میدهد؛ به محض اینکه وحشیترین دولت تاریخ امریکا کنار میرود و تغییراتی را در چشمانداز میشود دید، ما شروع کردیم به رادیکالیسم. در حالیکه سؤال این است که چرا قبلش این کار را نکرده بودند؟ تقارن این اقدام با شکست ترامپ شبهات بسیاری دارد، چرا که مشخصاً زمین بازی برای رادیکالهای صهیونیست و امریکایی و عربی را فراهم میکند. فرض کنید بایدن بخواهد برگردد؛ این قانون مجلس با ترتیباتی که دارد بهترین برگ برنده و بهانه دست نمایندگان جمهوریخواه کنگره و لابی اسرائیل است. من نمیگویم مجلس محترم از قصد چنین کرده اما نتیجه عملی این کار حداقل زنده نگه داشتن مسیر ترامپیسم، چه در منطقه و چه در امریکا در قبال مسأله ایران است.
یک نظر وجود دارد و آن هم اینکه این قانون یک مقدمهچینی برای انتخابات 1400 است و بهانههای جناحی زیرساخت اصلی آن هستند. شما این نظر را چقدر مقبول میدانید؟
مسأله منافع حزبی است به نظر من. این موضوعی است که این جریان را در داخل به میدانی میآورد و وارد بازی میکند که خواست تندترین دشمنان خارجی ایران است. من صراحتاً میگویم که متأسفانه مسأله بیشتر ناظر به انتخابات 1400 است. همانطور که ترامپ در امریکا با اهداف حزبی سعی کرد دستاوردهای دولت قبل از خودش را تخریب کند، اینجا هم بحث ایجاد موقعیت برای یک استفاده سیاسی در داخل است. من معتقدم این آقایان نه منافع کشور که حتی باورهای خود را هم الان دنبال نمیکنند و عطش ریاست جمهوری 1400 همه کارهایشان را تحت تأثیر قرار داده. خیلی تأسفبار است که برخی فکر میکنند چون آرام شدن شرایط تحریمها و تنشهای خارجی میتواند روی انتخابات آینده تأثیر بگذارد، جلوی این روند را میگیرند. این بسیار خطرناک است، نه فقط از نظر خطرات خارجی بلکه داخلی. این وضعیت اقتصادی که مستقیماً بخش اعظم آن متأثر از تحریم است میتواند آبستن اتفاقات ناگواری هم بشود. این گروگان گرفتن زندگی مردم برای منافع جناحی است.
شما میگویید این قانون احتمالاً نمایانگر راهبرد نهایی نظام نیست. بر چه اساسی این حرف را میزنید و مبنای تحلیل شما در این رابطه چیست؟ یعنی چه شواهدی شما را به این نتیجهگیری میرساند؟
شواهد کاملاً روشن است. دیپلماسی سه سال اخیر ما نه فقط در جریان هستهای بلکه در همه مقاطع به نظرم یکی از هوشمندانهترین سیاستگذاریها در سطح کلی نظام بود که ایران را از یکی از خطیرترین دورههای تاریخی عبور داد. کسی که این را به هم میزند یعنی از رسیدن به مقصود در این مسیر راضی نیست و یا منافع دیگری دارد. ما آیا مهمتر از ترور و شهادت سردار سلیمانی در سال گذشته داشتیم؟ پاسخ جمهوری اسلامی چه بود؟ مگر این پاسخ در اختیار آقای روحانی و دولت بود؟ ما شاهد بودیم کلیت نظام در موضوعی با چنین اهمیتی دست به یک خویشتنداری ژئوپلیتیک زد و صبر راهبردی نشان داد. خب این قطعاً یک محاسبهای به عنوان عقبه خودش در نظام دارد. در موضوع هستهای هم همین شد، اما من تعجب میکنم و نمیدانم مجلس با چه برآوردی دارد با چنین مصوباتی این منظومه رفتاری را دچار اختلال میکند. اصلاً کار سختی نیست که بفهمیم این نوع قانونگذاری در این شرایط به چه کسانی خوراک تبلیغاتی میدهد. الان کسانی که از این قانون جدید در دنیا خوشحال شدهاند طرفداران منطقهای و بینالمللی ترامپ هستند که خشنودی خود را هم پنهان نمیکنند و دارند به دولت بعدی امریکا میگویند ببین، این رادیکالیسم، واقعیت ایران است و مذاکره و بازگشت به برجام فایده ندارد. در حالی که نظام چرا این سه سال صبر کرد؟ صبر کرد که با اولین تغییر مثبت در چشمانداز برجام، آن را به هم بزند؟ خب ما که تمام آثار اقتصادی اقدام ترامپ را تحمل کردیم، اگر قرار به چنین چیزی بود که مجلس میگوید، خب همان اول میزدیم زیر برجام که بهتر بود. من از نظر صراحت، حرف آخر و نهاییام در این تحلیل این است که به نظر میرسد برخی دوستان در مجلس دارند سنگهایی را هل میدهند که ترامپ میخواهد در هفتههای پایانی ریاست جمهوریاش سر راه بازگشت امریکا به برجام بیندازد. من نمیگویم این اقدام عمدی است اما شدیداً در آن،فقدان محاسبه را شاهد هستیم و میبینیم به لحاط منطقی با مسیری که تا حالا آمدهایم همخوانی ندارد.
ادعای طراحان و تأییدکنندگان این مصوبه این است که با چنین قانونی تحریمها رفع خواهند شد. این چقدر منطقی و دقیق است؟
مسأله تحریمها یک سیاستگذار به نام مقام عالی کشور دارد که از همه نهادها و قوا مشاوره لازم را میگیرد و نهایتاً به سیاستی میرسد و این سیاست یک مجری دارد به نام دولت. خوشمان بیاید یا نیاید، فرآیند این است. اتفاقاً هوشمندی آقای روحانی این بود که منطبق و هماهنگ با رهبر انقلاب حرکت کردند. اتفاقاً به نظر من نقطه قوت برنامه هستهای ما هم این بوده که در سیستمی فراتر از یک قوه هدایت ثابت و متمرکزی داشته و اگر اعوجاجی که در حوزههای سیاسی وجود دارد در برنامه هستهای بازتاب پیدا میکرد، الان ما یا برنامه هستهای نداشتیم یا ایران را نداشتیم. اما هر دو را داریم و در تمام دنیا حوزههای استراتژیک چنین هستند.
من سؤالم در مورد رفع تحریمها بود؛ آیا چنین قانونی اگر اجرا شود، میتواند زمینهساز رفع تحریمها باشد؟
سابقه موضوع مشخص است. یک رجوع به دوره 84 تا 92 بکنیم همه چیز روشن میشود. چیزی که ما را تا الان در مناقشه با امریکا در حوزه حقوقی و سیاسی برنده کرده حفظ روابط عمومی نظام در چارچوب توافق برجام با دنیا بوده در عین حفظ شأن و جایگاه کشور. ما در حوزه حقوقی و سیاسی برنده شدهایم و حالا وقت رسیدن به منفعتهای اقتصادی این ایستادگی است. ما در سالهای 85 و 86 در 11 ماه 5 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را علیه خودمان داشتیم که چین و روسیه به آنها رأی مثبت داده بودند. اینکه با این قانون تحریمها لغو میشوند واقعاً یک جوک است و خندهدار است. من قول میدهم ما امروز اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کنیم یک هفته طول نمیکشد که روسیه و چین هم پشت ما را خالی خواهند کرد. چون توجیهی ندارند. ما باید برای توافقات بینالمللی خود حتی برای اروپاییها هم کاری کنیم که ماندنشان را کنار ما موجه بدانند، مثل همین دوره سه ساله گذشته. اما داریم کاری میکنیم که به گواه تاریخ، دوستان ما هم برای حمایت ما توجیه نداشته باشند. شرایطی که در این قانون تبیین شده همان است که ما را ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل برد، الان چه اتفاقی افتاده که باز به آنجا نرسیم؟ چیزی که تغییر نکرده از این حیث. پس مطمئناً نتیجه اجرای چنین قانونی بازگشت جدیتر تحریمها خواهد بود.
شما اشاره کردید که معتقدید سیاستگذاری هستهای فراتر از نهادها و قوا انجام میگیرد. با این اعتقادی که دارید، فکر میکنید قانون مصوب مجلس چقدر احتمال اجرایی شدن خواهد داشت؟
من به لحاظ عملیاتی نگران این مصوبه نیستم و معتقدم که مسیر چیز دیگری خواهد بود. اما نگرانیام آنجا است که این مصوبه نشانه آغاز یک عملیات و جنگ روانی گسترده در داخل است. این سه تأثیر مهم دارد؛ یکی اینکه پیام بسیار مخربی به خارج میدهد. برای کسانی که دشمن برجام و دشمن قسم خورده امنیت ما هستند پیام میدهد که الان با وجود رفتن ترامپ هنوز وقت افزایش فشار و تنگتر کردن حلقه محاصره تمام نشده. برای آنها که میخواهند به مذاکره بر گردند هم پیامش این است که فعلاً معطل بمانیم تا در داخل ایران جنگ بین خودشان تمام شود و ببینیم چه خواهد شد. تأثیر دیگرش روی مردم است که هم بیشتر آنها را به جان هم میاندازد و هم با استمرار فشار اقتصادی ما را از نظر اجتماعی و امنیتی در داخل شاید آسیبپذیر کند. سوم هم اینکه صبر راهبردی نظام را که تا الان هزینهاش را دادهایم موقع برداشت منافعش، دچار اختلال خواهد کرد. سادهانگاری است که فکر کنیم ترور شهید فخریزاده بابت توقف برنامه هستهای بوده، مگر با ترورهای قبلی برنامههای ما متوقف شد؟ اسرائیل این کار را کرد تا ایران را عصبانی کند و این صبر راهبردی به پایان برسد.
من بابت ترور شهید سلیمانی هم معتقدم هدف اصلی و بنیادین امریکا خشمگین کردن نظام برای رفتن به سمت یک رویارویی نظامی بوده تا در آن میدان ابتکار عمل را به دست بگیرند. صبر راهبردی و هوشمندانه نظام و خویشتنداری که صورت گرفت، کاری کرد که در اکتبر 2020 و البته یک ماه قبل از آن در دو مرحله امریکا دو شکست سیاسی که در تاریخش نظیر نداشته را در شورای امنیت سازمان ملل متحمل شد و تحریمهای تسلیحاتی ما رفع شد. خب این یک قدم مهم بود. هزینه سیاسی این شکست برای دولت امریکا و وجهه آن وحشتناک بود. حالا آن را مقایسه کنید با مواضع چین و روسیه درباره ما در سالهای دولت نهم و دهم.

واعظی: عدهای سنگ اندازی میکنند تا تحریمها برداشته نشود
گروه سیاسی/ رئیسجمهوری که روز چهارشنبه مخالفت دولت با مصوبه ضد برجامی مجلس را اعلام و آن را مضر برای مسیر دیپلماتیک کشور برای آینده دانسته بود، روز پنجشنبه هم خطاب به مجموعه مخالفان دولت توصیه کرد که همه باید در پی ایجاد امید و ثبات در کشور باشیم. او گفت: «هیچ عجله نکنیم برای اینکه میخواهیم مسألهای را حل کنیم. هُل نشویم. اگر دولت موفقیتی بهدست آورد کاملاً این موفقیت را تقدیم شما میکند. ما دست همه آنهایی را که به ملت و مردم عزیز کمک کنند میبوسیم. بگذارید با حوصله، با تأمل، با خردورزی و با دقت، آنهایی که تجربه 20 و چند ساله در این امر دارند و میدانند باید چه کار کنند و در دیپلماسی موفق بودند و در دیپلماسی امریکا را بارها و بارها در این سه سال در سازمان ملل شکست دادند، با تأنّی و با دقت کارمان را انجام دهیم. از شماها هم خواهش میکنیم یاری کنید، همه برادریم و هدف واحد داریم.» در جبهه مخالفان دولت و مخاطبان این سخنان رئیس جمهوری اما گویا گوش شنوایی برای این توصیهها وجود ندارد. بهنظر میرسد برنامهریزیهای انتخاباتی و جناحی آنها را مجاب کرده که کسب قدرت در 1400 بسیار اهمیت دارد ولو اینکه هزینه آن پیچیدهتر شدن وضعیت اقتصادی و معیشت مردم باشد. مصوبه بحث برانگیز مجلس موسوم به «لغو تحریم ها» علاوه بر مخالفت اعضای دولت، با واکنشهای انتقادی بسیاری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی هم روبهرو شده است. از بیارتباط بودن این عنوان با محتوای آن گرفته تا اقدام شورای نگهبان برای تأیید آن بر خلاف انتظارها و تبعات دیپلماتیک آن برای ایران و تحولات آینده مربوط به برجام و البته تحلیلهایی مبنی بر جناحی و انتخاباتی بودن آن مورد بحث کارشناسان و تحلیلگران واقع شده است.
اجماع مجلس یا اجماع نظام؟
مجلسیها وقتی روز سهشنبه طرحی را تصویب کردند که محورهای اصلی آن غنیسازی 20 درصدی اورانیوم و توقف اجرای پروتکل الحاقی بود، از نگاه خیلیها این مصوبه هشدار به خروج از برجام بود و از همین منظر پیشبینی میشد در شورای نگهبان رد خواهد شد چرا که چنین مصوبهای نیاز به هماهنگی و اجماع نهادهای مختلف و از جمله شورای عالی امنیت ملی دارد. مصوبه اما روز چهارشنبه به تأیید این شورا رسید و رئیس مجلس هم بلافاصله آن را برای اجرا به رئیسجمهوری ابلاغ کرد. حالا برخی گمانه زنیها مطرح شده که شورای نگهبان به تصور آنکه شورای عالی امنیت ملی در جریان مصوبه بوده آن را تأیید کرده است. پیش از این هم محمد حسین فرهنگی سخنگوی هیأت رئیسه مجلس گفته بود که با شورای عالی امنیت ملی هماهنگ شده است. این ادعا البته با واکنش کیوان خسروی سخنگوی دبیرخانه شورا روبهرو شد که چنین هماهنگی را تأیید نکرد و گفت که «طرح یاد شده حاصل نظر و اجماع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بوده است.» ادعای مجلس البته نمیتواند درست باشد چرا که رئیسجمهوری بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی هم روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت مخالفت خود با آن را اعلام کرده بود. بدین ترتیب این گمانه مطرح شده که ممکن است مجلسیها نه با شورا بلکه با دبیرخانه آن هماهنگ کرده باشند. اما محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری هم در این باره به برنا گفت: «رئیس شورای عالی امنیت ملی آقای رئیسجمهوری است، مجلس هیچ هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی نکرده است. میگویند که با دبیرخانه هماهنگی کردهاند، دبیرخانه که به تنهایی جایگاهی ندارد، دبیرخانه باید مقدمات کار را آماده کند برای اینکه طرح در جلسه شورای عالی، مطرح شود.»به گفته واعظی، «اعتبار دبیرخانه به این است که مطالبش در شورای عالی مطرح شود وگرنه دبیرخانه چند کارمند هستند و هیچ شأنی ندارند، ضمن اینکه دبیرخانه ممکن است هماهنگیهایی را بهصورت یواشکی انجام داده باشد ولی اجازه از رئیسجمهوری نگرفتند و از خود شورا هم، اجازه نگرفتهاند. در هر صورت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی این را باید اعلام کند.»
هاشمی طبا: مصوبه مجلس
نباید اجرا شود
بههر حال گذشته از این دست ابهامها، تبعات طبیعی این مصوبه که در حکم دستور به خروج از برجام است، هم محل توجه کارشناسان سیاسی و البته انتقاد دولتیها بوده است. چنانکه رئیسجمهوری آن را مضر برای مسیر دیپلماتیک آینده کشور خواند و علی ربیعی هم تأکید کرد که این مصوبه تحریمها را دائمی میکند نه لغو. اسحاق جهانگیری هم با یادآوری مسیر تصمصمسازیها درباره مسائل مهم و از جمله برجام، مصوبه بهارستان را در حکم ورود و دخالت آنها در حوزه اختیارات دولت و شورای عالی امنیت ملی دانست. در ادامه سیدمصطفی هاشمیطبا از مدیران باسابقه کشور با اشاره به تبعات منفی این مصوبه برای کشور گفته که نباید اجرایی شود: «اگر رئیسجمهوری بودم به این طرح عمل نمیکردم ولو اینکه دادگاهی شوم و به خلع من بینجامد و به زندان بروم، شجاعت این را داشتم که این طرح را عملیاتی نکنم و مجازات آن را به جان میخریدم.» او با بیان اینکه اصولگرایان و مجلسیها با این طرح میخواهند دولت را از برجام بیرون بیندازند و آن را بهنام خود بزنند به برنا گفت: «راهی که دوستان در مجلس انتخاب کردند، به قفل شدن مسائل مملکت میانجامد و نهایتاً اگر قطعنامههای جدیدی علیه ایران صادر شود، مصوبات شورای امنیت بهصورت فراگیر، جهانی میشود که در نهایت، ایران را به یک کشور منزوی تبدیل میکند و باید هزینههای زیادی پرداخت کنیم در حالیکه، چیز زیادی هم عاید کشور نمیشود.»هاشمیطبا افزود: «کشور را گاز انبری محاصره کردند. اسرائیل در جمهوریآذربایجان، کردستان و خلیجفارس حضور دارد، ایران حتی یک میوه هم نمیتواند به امارات صادر کند و به نوعی با این طرح، کشور را در گاز انبر مضاعف قرار میدهیم.» نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم عمدتاً از چهرههای مخالف برجام و سیاستهای دولت در حوزه سیاست خارجی بودهاند و حالا که این فرصت را پیدا کردهاند در حقیقت میخواهند تیر خلاص را به توافق هستهای وارد کنند. بنابراین خیلی غیرطبیعی نیست که فشارها علیه توافق هستهای و دولت در آستانه انتخابات ریاستجمهوری بیش از پیش شده است. چنانکه سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت احمدینژاد و مسئول مذاکرات هستهای، برجام را خسارت محض خوانده و گفته است: «برخی میگویند دشمن را تحریک نکنید تا تنش ایجاد نشود. باید گفت چه چیزی دشمن را تحریک میکند؟ اینکه دشمن احساس کند میتواند حقوق شما را زیر پا بگذارد تحریکزا است یا زمانی که احساس کند تعرض به شما هزینه دارد؟» رضا نصری حقوق دان بین المللی اما در پاسخ به جلیلی نوشته: « مجلس مقرر کرده است ۱۲ روز بعد از روی کار آمدن بایدن - در حالی که هنوز کابینهاش شکل نگرفته - دولت روحانی اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کند. با نزدیک شدن به این تاریخ، لابیها و رسانههای متخاصم در امریکا به شدت هجوم خواهند آورد که بایدن نباید به «شانتاژ هستهای» ایران تن بدهد!» نصری همچنین با اشاره به اینکه « در چنین بستری، کافی است آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کشورهای اروپایی، دبیرکل سازمان ملل و به احتمال قوی چین و روسیه نیز نسبت به این اقدامِ ایران هشدار دهند و محتمل است کنگره نیز در قبال قانون مجلس ایران مصوبه یا قطعنامهای برای ارجاع ایران به شورای امنیت به تصویب برساند» نوشته: « یعنی با یک اقدام کماثر اما نمایشی، حساسیتبرانگیز و جنجالآفرین، عملاً حربهای دست تندترین جریانهای درون امریکا دادهایم تا هم سکان و عاملیت را از سایر بازیگران بستانند؛ هم فرآیند لغو تحریم را با هزینه و موانع جدید مواجه سازند و هم روند تحولات آتی را از ابتدا ریلگذاری کنند.» وی افزوده: « حال، باید پرسید توقف پروتکل الحاقی در این شرایط برای ایران «هزینه» دارد یا برای طرف مقابل؟ در این شرایط ضرورت آن چیست؟ اگر میفرمایید برای طرف مقابل، بفرمایید دقیقاً چه هزینهای دولتهای امریکا و اروپا از این اقدام ایران متحمل خواهند شد که حاضر شوند در قبالش امتیاز دهند؟»
در مسیر بازگشت تحریمهای سازمانملل
دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری اما در پاسخ به چنین ادعایی در حساب توئیتری خود نوشته است: «اگر عدم اجرای پروتکل الحاقی و غنیسازی ۲۰ درصد به لغو تحریمها منجر میشد نه نیازی به بیش از یک دهه گفتوگوهای هستهای بود و نه در برجام امتیاز میدادیم. اینها نه تنها تحریمها را لغو نکردند بلکه زمینه اجماع جهانی برای ۶ قطعنامه تحریمی را هم فراهم کردند. آزموده را آزمودن خطاست.» محمدرضا عارف، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در این باره نوشته: «طرح مجلس مبنی بر خروج از پروتکل الحاقی، شاید در ظاهر به نیت ایجاد ابزاری در دست دیپلماسی خارجی ایران برای فشار بر جامعه جهانی باشد ولی در عمل به بازگشت تحریمهای سازمان ملل منجر خواهد شد و بهانه دیگری برای اتحاد عبری-عربی برای فشار بر ایران خواهد بود.در شرایط سخت و پیچیده امروز ایران، مردم انتظار دارند مجلس روی حل چالشهای اقتصادی تمرکز کند و منتظر مصوبات سنجیده مجلس برای حل درد و رنج ناشی از مشکلات معیشت و کسبوکارهایشان هستند که زندگی و سلامت ایشان را در این بحران کرونا به خطر انداخته است.»
قانونی علیه تولید کنندگان و صادرکنندگان
همین دیدگاه را یک کارشناس مسائل اقتصادی هم یادآوری کرده است. آلبرت بغزیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران به برنا گفت: «عنوان این طرح بسیار زیباست طرح کاهش تحریم، اما وقتی مواد آن را مورد مطالعه قرار میدهیم به این نتیجه خواهیم رسید که اجرای این طرح نفع اقتصادی برای شهروندان، تولیدکنندگان و صادرکنندگان نخواهد داشت، بلکه بر مشکلات آنان خواهد افزود.» وی افزود: «برجام با تأکید مقامات عالی نظام به تصویب رسید. بعید است که در بین عقلای نظام کسی در شرایط فعلی موافق اقدامی باشد که موجب افزایش فشار بر ایران گردد. حسننیت ایران برای جهان به علت در چارچوب قرار گرفتن برجام است. حال اگر قرار است اقدامی برخلاف این رویه صورت گیرد، خود تحریمی است و نباید بهانه به دست اروپاییها داد. زیرا آنها در تلاشند امریکا را مجاب به اجرای برجام کنند.»
واعظی: مصوبه مجلس مانع رفع تحریمها میشود
رئیس دفتر رئیس جمهوری در این باره که برخی در ماجرای ترور شهید فخریزاده دست به تخریب دولت میزنند و دولت را مقصر و ترور را به موضوع برجام گره میزنند، گفت: همواره در این هفت، هشت سال گذشته گروههایی وجود داشتهاند که اصلاً برایشان مهم نیست موضوع بحث چه باشد، هر مطلبی که در کشور اتفاق بیفتد، اعم از مطلب سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اینها به دولت حمله میکنند و این موضوع، برای دولت روشن است.
به گزارش برنا، محمود واعظی افزود: شهید فخریزاده عضو دولت و وزارت دفاع بود و از همکاران دولت به شمار میرفت، شهید فخریزاده همکاریهای مختلفی با دولت داشت از جمله اینکه ایشان، نشان خدمت را از رئیس جمهوری دریافت کرد، البته در آن زمان به دلیل مسائل امنیتی، اسم ایشان را اعلام نکردیم و عکسی هم منتشر نشد اما اکنون که شهید شدند باید مردم بدانند که ایشان، همواره مورد توجه دولت و شخص رئیس جمهوری بوده است. وی با اشاره به تندرویها در ماجرای ترور شهید فخریزاده گفت: یک عدهای اصلاً ممکن است شهید فخریزاده را در عمرشان یکبار هم ندیده باشند و ندانند که ایشان چهکار کرده است اما اکنون به توئیت زدن و حمله کردن به دولت و برجام روی آوردهاند. به نظر من این افراد باعث دودستگی و قطببندی در کشور میشوند، اینگونه رفتارها به مصلحت نیست. خون شهید فخریزاده باید عامل انسجام و وحدت شود، عدهای موضوع شهید فخریزاده را جناحی و سیاسی میکنند که این هم به ضرر کشور است. در حقیقت کسانی که مرتب تحت هر فرصتی بر طبل اختلاف میکوبند و سعی میکنند که شکاف در کشور به وجود بیاورند، خواست امریکا و خواست دشمنان را اجرا میکنند. واعظی همچنین در گفتوگو با ایلنا و درباره مصوبه ضد برجامی مجلس گفت: همین تفکری که اکثریت را در مجلس دارند هشت سال خودشان سرکار بودند نه تنها نتوانستند مشکل هستهای را حل کنند، بلکه قطعنامههایی را چه در شورای امنیت سازمان ملل و چه در شورای حکام علیه کشور گرفتند. آنها میخواهند که این دولت نتواند برای مردم گشایشی به وجود بیاورد. برای همین بهطور دائم حمله میکنند تا در انتخابات ۱۴۰۰ خودشان پیروز شوند. وی ادامه داد: به نظر من این اقدامات جفا به حق مردم است، دوستان سنگاندازی میکند و قوانینی را به تصویب میرسانند تا دولت نتواند تحریمها را بردارد. عجیب این است که در مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بندهایی گذاشتهاند که معلوم است مانع رفع تحریم میشود اما اسمش را رفع تحریمها گذاشتهاند. تذکرات و عکسالعملها نسبت به این مسأله بهگونهای است که بیشتر باعث فشار بر مردم میشود.
اجماع مجلس یا اجماع نظام؟
مجلسیها وقتی روز سهشنبه طرحی را تصویب کردند که محورهای اصلی آن غنیسازی 20 درصدی اورانیوم و توقف اجرای پروتکل الحاقی بود، از نگاه خیلیها این مصوبه هشدار به خروج از برجام بود و از همین منظر پیشبینی میشد در شورای نگهبان رد خواهد شد چرا که چنین مصوبهای نیاز به هماهنگی و اجماع نهادهای مختلف و از جمله شورای عالی امنیت ملی دارد. مصوبه اما روز چهارشنبه به تأیید این شورا رسید و رئیس مجلس هم بلافاصله آن را برای اجرا به رئیسجمهوری ابلاغ کرد. حالا برخی گمانه زنیها مطرح شده که شورای نگهبان به تصور آنکه شورای عالی امنیت ملی در جریان مصوبه بوده آن را تأیید کرده است. پیش از این هم محمد حسین فرهنگی سخنگوی هیأت رئیسه مجلس گفته بود که با شورای عالی امنیت ملی هماهنگ شده است. این ادعا البته با واکنش کیوان خسروی سخنگوی دبیرخانه شورا روبهرو شد که چنین هماهنگی را تأیید نکرد و گفت که «طرح یاد شده حاصل نظر و اجماع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بوده است.» ادعای مجلس البته نمیتواند درست باشد چرا که رئیسجمهوری بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی هم روز چهارشنبه در جلسه هیأت دولت مخالفت خود با آن را اعلام کرده بود. بدین ترتیب این گمانه مطرح شده که ممکن است مجلسیها نه با شورا بلکه با دبیرخانه آن هماهنگ کرده باشند. اما محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری هم در این باره به برنا گفت: «رئیس شورای عالی امنیت ملی آقای رئیسجمهوری است، مجلس هیچ هماهنگی با شورای عالی امنیت ملی نکرده است. میگویند که با دبیرخانه هماهنگی کردهاند، دبیرخانه که به تنهایی جایگاهی ندارد، دبیرخانه باید مقدمات کار را آماده کند برای اینکه طرح در جلسه شورای عالی، مطرح شود.»به گفته واعظی، «اعتبار دبیرخانه به این است که مطالبش در شورای عالی مطرح شود وگرنه دبیرخانه چند کارمند هستند و هیچ شأنی ندارند، ضمن اینکه دبیرخانه ممکن است هماهنگیهایی را بهصورت یواشکی انجام داده باشد ولی اجازه از رئیسجمهوری نگرفتند و از خود شورا هم، اجازه نگرفتهاند. در هر صورت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی این را باید اعلام کند.»
هاشمی طبا: مصوبه مجلس
نباید اجرا شود
بههر حال گذشته از این دست ابهامها، تبعات طبیعی این مصوبه که در حکم دستور به خروج از برجام است، هم محل توجه کارشناسان سیاسی و البته انتقاد دولتیها بوده است. چنانکه رئیسجمهوری آن را مضر برای مسیر دیپلماتیک آینده کشور خواند و علی ربیعی هم تأکید کرد که این مصوبه تحریمها را دائمی میکند نه لغو. اسحاق جهانگیری هم با یادآوری مسیر تصمصمسازیها درباره مسائل مهم و از جمله برجام، مصوبه بهارستان را در حکم ورود و دخالت آنها در حوزه اختیارات دولت و شورای عالی امنیت ملی دانست. در ادامه سیدمصطفی هاشمیطبا از مدیران باسابقه کشور با اشاره به تبعات منفی این مصوبه برای کشور گفته که نباید اجرایی شود: «اگر رئیسجمهوری بودم به این طرح عمل نمیکردم ولو اینکه دادگاهی شوم و به خلع من بینجامد و به زندان بروم، شجاعت این را داشتم که این طرح را عملیاتی نکنم و مجازات آن را به جان میخریدم.» او با بیان اینکه اصولگرایان و مجلسیها با این طرح میخواهند دولت را از برجام بیرون بیندازند و آن را بهنام خود بزنند به برنا گفت: «راهی که دوستان در مجلس انتخاب کردند، به قفل شدن مسائل مملکت میانجامد و نهایتاً اگر قطعنامههای جدیدی علیه ایران صادر شود، مصوبات شورای امنیت بهصورت فراگیر، جهانی میشود که در نهایت، ایران را به یک کشور منزوی تبدیل میکند و باید هزینههای زیادی پرداخت کنیم در حالیکه، چیز زیادی هم عاید کشور نمیشود.»هاشمیطبا افزود: «کشور را گاز انبری محاصره کردند. اسرائیل در جمهوریآذربایجان، کردستان و خلیجفارس حضور دارد، ایران حتی یک میوه هم نمیتواند به امارات صادر کند و به نوعی با این طرح، کشور را در گاز انبر مضاعف قرار میدهیم.» نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم عمدتاً از چهرههای مخالف برجام و سیاستهای دولت در حوزه سیاست خارجی بودهاند و حالا که این فرصت را پیدا کردهاند در حقیقت میخواهند تیر خلاص را به توافق هستهای وارد کنند. بنابراین خیلی غیرطبیعی نیست که فشارها علیه توافق هستهای و دولت در آستانه انتخابات ریاستجمهوری بیش از پیش شده است. چنانکه سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت احمدینژاد و مسئول مذاکرات هستهای، برجام را خسارت محض خوانده و گفته است: «برخی میگویند دشمن را تحریک نکنید تا تنش ایجاد نشود. باید گفت چه چیزی دشمن را تحریک میکند؟ اینکه دشمن احساس کند میتواند حقوق شما را زیر پا بگذارد تحریکزا است یا زمانی که احساس کند تعرض به شما هزینه دارد؟» رضا نصری حقوق دان بین المللی اما در پاسخ به جلیلی نوشته: « مجلس مقرر کرده است ۱۲ روز بعد از روی کار آمدن بایدن - در حالی که هنوز کابینهاش شکل نگرفته - دولت روحانی اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کند. با نزدیک شدن به این تاریخ، لابیها و رسانههای متخاصم در امریکا به شدت هجوم خواهند آورد که بایدن نباید به «شانتاژ هستهای» ایران تن بدهد!» نصری همچنین با اشاره به اینکه « در چنین بستری، کافی است آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کشورهای اروپایی، دبیرکل سازمان ملل و به احتمال قوی چین و روسیه نیز نسبت به این اقدامِ ایران هشدار دهند و محتمل است کنگره نیز در قبال قانون مجلس ایران مصوبه یا قطعنامهای برای ارجاع ایران به شورای امنیت به تصویب برساند» نوشته: « یعنی با یک اقدام کماثر اما نمایشی، حساسیتبرانگیز و جنجالآفرین، عملاً حربهای دست تندترین جریانهای درون امریکا دادهایم تا هم سکان و عاملیت را از سایر بازیگران بستانند؛ هم فرآیند لغو تحریم را با هزینه و موانع جدید مواجه سازند و هم روند تحولات آتی را از ابتدا ریلگذاری کنند.» وی افزوده: « حال، باید پرسید توقف پروتکل الحاقی در این شرایط برای ایران «هزینه» دارد یا برای طرف مقابل؟ در این شرایط ضرورت آن چیست؟ اگر میفرمایید برای طرف مقابل، بفرمایید دقیقاً چه هزینهای دولتهای امریکا و اروپا از این اقدام ایران متحمل خواهند شد که حاضر شوند در قبالش امتیاز دهند؟»
در مسیر بازگشت تحریمهای سازمانملل
دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری اما در پاسخ به چنین ادعایی در حساب توئیتری خود نوشته است: «اگر عدم اجرای پروتکل الحاقی و غنیسازی ۲۰ درصد به لغو تحریمها منجر میشد نه نیازی به بیش از یک دهه گفتوگوهای هستهای بود و نه در برجام امتیاز میدادیم. اینها نه تنها تحریمها را لغو نکردند بلکه زمینه اجماع جهانی برای ۶ قطعنامه تحریمی را هم فراهم کردند. آزموده را آزمودن خطاست.» محمدرضا عارف، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در این باره نوشته: «طرح مجلس مبنی بر خروج از پروتکل الحاقی، شاید در ظاهر به نیت ایجاد ابزاری در دست دیپلماسی خارجی ایران برای فشار بر جامعه جهانی باشد ولی در عمل به بازگشت تحریمهای سازمان ملل منجر خواهد شد و بهانه دیگری برای اتحاد عبری-عربی برای فشار بر ایران خواهد بود.در شرایط سخت و پیچیده امروز ایران، مردم انتظار دارند مجلس روی حل چالشهای اقتصادی تمرکز کند و منتظر مصوبات سنجیده مجلس برای حل درد و رنج ناشی از مشکلات معیشت و کسبوکارهایشان هستند که زندگی و سلامت ایشان را در این بحران کرونا به خطر انداخته است.»
قانونی علیه تولید کنندگان و صادرکنندگان
همین دیدگاه را یک کارشناس مسائل اقتصادی هم یادآوری کرده است. آلبرت بغزیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران به برنا گفت: «عنوان این طرح بسیار زیباست طرح کاهش تحریم، اما وقتی مواد آن را مورد مطالعه قرار میدهیم به این نتیجه خواهیم رسید که اجرای این طرح نفع اقتصادی برای شهروندان، تولیدکنندگان و صادرکنندگان نخواهد داشت، بلکه بر مشکلات آنان خواهد افزود.» وی افزود: «برجام با تأکید مقامات عالی نظام به تصویب رسید. بعید است که در بین عقلای نظام کسی در شرایط فعلی موافق اقدامی باشد که موجب افزایش فشار بر ایران گردد. حسننیت ایران برای جهان به علت در چارچوب قرار گرفتن برجام است. حال اگر قرار است اقدامی برخلاف این رویه صورت گیرد، خود تحریمی است و نباید بهانه به دست اروپاییها داد. زیرا آنها در تلاشند امریکا را مجاب به اجرای برجام کنند.»
واعظی: مصوبه مجلس مانع رفع تحریمها میشود
رئیس دفتر رئیس جمهوری در این باره که برخی در ماجرای ترور شهید فخریزاده دست به تخریب دولت میزنند و دولت را مقصر و ترور را به موضوع برجام گره میزنند، گفت: همواره در این هفت، هشت سال گذشته گروههایی وجود داشتهاند که اصلاً برایشان مهم نیست موضوع بحث چه باشد، هر مطلبی که در کشور اتفاق بیفتد، اعم از مطلب سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اینها به دولت حمله میکنند و این موضوع، برای دولت روشن است.
به گزارش برنا، محمود واعظی افزود: شهید فخریزاده عضو دولت و وزارت دفاع بود و از همکاران دولت به شمار میرفت، شهید فخریزاده همکاریهای مختلفی با دولت داشت از جمله اینکه ایشان، نشان خدمت را از رئیس جمهوری دریافت کرد، البته در آن زمان به دلیل مسائل امنیتی، اسم ایشان را اعلام نکردیم و عکسی هم منتشر نشد اما اکنون که شهید شدند باید مردم بدانند که ایشان، همواره مورد توجه دولت و شخص رئیس جمهوری بوده است. وی با اشاره به تندرویها در ماجرای ترور شهید فخریزاده گفت: یک عدهای اصلاً ممکن است شهید فخریزاده را در عمرشان یکبار هم ندیده باشند و ندانند که ایشان چهکار کرده است اما اکنون به توئیت زدن و حمله کردن به دولت و برجام روی آوردهاند. به نظر من این افراد باعث دودستگی و قطببندی در کشور میشوند، اینگونه رفتارها به مصلحت نیست. خون شهید فخریزاده باید عامل انسجام و وحدت شود، عدهای موضوع شهید فخریزاده را جناحی و سیاسی میکنند که این هم به ضرر کشور است. در حقیقت کسانی که مرتب تحت هر فرصتی بر طبل اختلاف میکوبند و سعی میکنند که شکاف در کشور به وجود بیاورند، خواست امریکا و خواست دشمنان را اجرا میکنند. واعظی همچنین در گفتوگو با ایلنا و درباره مصوبه ضد برجامی مجلس گفت: همین تفکری که اکثریت را در مجلس دارند هشت سال خودشان سرکار بودند نه تنها نتوانستند مشکل هستهای را حل کنند، بلکه قطعنامههایی را چه در شورای امنیت سازمان ملل و چه در شورای حکام علیه کشور گرفتند. آنها میخواهند که این دولت نتواند برای مردم گشایشی به وجود بیاورد. برای همین بهطور دائم حمله میکنند تا در انتخابات ۱۴۰۰ خودشان پیروز شوند. وی ادامه داد: به نظر من این اقدامات جفا به حق مردم است، دوستان سنگاندازی میکند و قوانینی را به تصویب میرسانند تا دولت نتواند تحریمها را بردارد. عجیب این است که در مصوبه اقدام راهبردی برای لغو تحریمها بندهایی گذاشتهاند که معلوم است مانع رفع تحریم میشود اما اسمش را رفع تحریمها گذاشتهاند. تذکرات و عکسالعملها نسبت به این مسأله بهگونهای است که بیشتر باعث فشار بر مردم میشود.

ظریف: دولت بایدن تعهد و حسن نیت خود را ثابت کند
گروه سیاســـــــی/ در پـــــــــــی نخستین موضعگــــــــــــیری «جوبایـــــــــــدن»، رئیسجمهـــــــــوری منتخــــــب امریکا پیرامون برجام که بازگشت به این توافق را ممکن اما دشوار خوانده بود، وزیر امور خارجه ایران بر لزوم اجرای تعهدات امریکا در چارچوب قطعنامه 2231 تأکید کرد و افزوده شدن موضوعات دیگر به برجام و گفتوگو پیرامون آنها را غیرممکن دانست.
رئیسجمهوری منتخب امریکا چند روز پیش در گفتوگو با «نیویورک تایمز» گفته بود که امریکا از طریق مشورت با متحدان و شرکای خود، وارد مذاکرات و توافقهای بعدی برای تشدید و تمدید محدودیتهای هستهای ایران خواهد شد و همچنین به برنامه موشکی ایران نیز خواهد پرداخت. او سپس در گفتوگویی دیگر با شبکه امریکایی «سیانان» هم این موضعگیری را تکرار کرد و گفت که نخستین اقدامی که باید انجام دهد، ایجاد دوباره همکاری بسیار نزدیک با متحدانمان در اروپا و اقیانوسیه است. اروپا با امریکا همراه شود.
رئیس جمهوری منتخب امریکا با طرح این ادعا که این کشور نمیتواند اجازه دسترسی ایران به سلاح هستهای را بدهد به آسیب دونالد ترامپ به برجام اشاره کرد و گفت که خروج ترامپ از توافق باعث شد که ایران مواد هستهای خود را افزایش دهد و به سلاح اتمی نزدیک شود و حالا در کنار این مسأله، موضوع موشکهای بالستیک هم مطرح است و همه این موارد روند مذاکره با ایران را دشوار میکند. او البته برای نخستین بار به ترور شهید «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای و دفاعی ایران هم واکنش نشان داد و تأکید کرد که این ترور تعاملات امریکا با تهران را پیچیده خواهد کرد.
«بایدن» همچنین بار دیگر به لزوم همراهی با شرکای دیگر این توافق اشاره و تأکید کرد که امریکا نمیتواند این کار را به تنهایی انجام دهد و به همین دلیل میخواهد عضوی از یک گروه بزرگ شود که نه تنها با ایران بلکه با روسیه، چین و طیف گستردهای از موضوعات برخورد کند.
محمد جواد ظریف هم که پیشتر اجرای تعهدات امریکا در چارچوب قطعنامه 2231 را نخستین اقدام ضروری امریکا برای بازگرداندن ایران به فرآیند مذاکره اعلام کرده بود، پنجشنبه گذشته در نشست مجازی «گفتوگوهای مدیترانهای» بار دیگر به تکرار مواضع ایران درباره برجام پرداخت و به مواضع «بایدن» واکنش نشان داد. ظریف درباره ابراز تمایل «بایدن» برای بازگشت به برجام با اشاره به اینکه امریکا در جایگاهی نیست که بخواهد شرط بگذارد، گفت: «امریکا از برجام خارج شده است اما از سازمان ملل خارج نشده است و بهعنوان عضوی از سازمان ملل و شورای امنیت باید بدون پیششرط به تعهداتش ذیل برجام همانطور که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل آمده است، عمل کند. نیازی نیست که برای عمل به تعهداتش حتماً عضوی از برجام باشد. چنین کاری اصلاً نیاز به مذاکره ندارد. بعد از آن ایران به پایبندی کامل به تعهداتش ذیل برجام بازمیگردد.»
مذاکره درباره موضوعات دیگر
وزیر خارجه ایران به موضع «بایدن» مبنی بر لزوم گفتوگو با ایران درباره سایر موضوعات دیگر هم واکنش نشان داد و گفت: «ما در خصوص توافقی که قبلاً درباره آن مذاکره کردیم وارد مذاکره مجدد نخواهیم شد. مذاکره بده و بستان است. اینطور نیست که یک طرف بخواهد و طرف دیگر انجام بدهد. حقیقت اینجاست که امریکا و کشورهای اروپایی بهدنبال 10+20 سال محدودیت هستند. ما با هیچ یک از آن موافقت نکردیم و با میانه آن موافقت کردیم، 10 سال و چند سال اضافی. این موضوع دوسال مذاکره بوده است. چنین چیزی هرگز قابل مذاکره نیست. تمام.» وی در ارتباط با مسأله موشکی ایران که در برنامه هستهای به آن اشارهای نشده است، توضیح داد: «مسأله برنامه موشکی ایران و امنیت منطقه موضوعی بود که طرفین مذاکره به عمد انتخاب کردند به آن نپردازند و دلیل آن این نبود که میخواستند به ایران امتیاز دهند بلکه بهخاطر آن بود که طرفین مقابل آمادگی نداشتند رفتارهای شرورانه خود را در این حوزه متوقف کنند.» رئیس دستگاه دیپلماسی ایران با بیان اینکه کشورهای غربی آمادگی کنار گذاشتن اقدامات شرورانه خود در منطقه خاورمیانه را نداشتند، تصریح کرد: «از آنجایی که آنها آمادگی چنین چیزی را نداشتند ما موضوعات موشکی و امنیت منطقه را کنار گذاشتیم. هر وقت آمادگی پیدا کردند به مسأله اقدامات شرورانه خود در منطقه رسیدگی کنند... آنوقت میتوانند درباره چیزهای دیگر وارد گفتوگو شوند. تازمانیکه چنین چیزهایی را کنار نگذاشتهاند، خفه شوند.» وی در خصوص مخالفت خود با طرح مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولت طرفدار اقداماتی نیست که مجلس شورای اسلامی اتخاذ کرده است، تأکید کرد: «طرحی در مجلس شورای اسلامی وجود دارد و ما به وضوح اعلام کردیم که این طرح را دوست نداریم اما همچون دیگر دموکراسیها، وقتی تمامی روندهای قانونی خود را طی کند، به قانون تبدیل میشود. دولت وظیفه دارد آن را اجرا کند و ما آن را اجرا میکنیم زیرا این قانون سرزمین است و غیرقابل برگشت است.»
موضعگیری مقامهای بلندپایه ایران و امریکا درباره برجام در حالی است که «گرگوری میکس»، رئیس جدید کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان امریکا در اولین بیانیهاش پس از انتصاب به مقام جدید بر لزوم بازگشت به توافق هستهای با ایران و سازمان جهانی بهداشت تأکید کرد.
برش
ایران برای تبادل زندانیان آمادگی دارد
وزیر خارجه ایران در بخش دیگری از گفتوگوی خود در خصوص تبادل زندانیان ایران و کشورهای دیگر جهان گفت: « من پیشنهاد تبادل جهانی زندانیان ایرانی را مطرح کردهام و ما هفته پیش سه زندانی ایرانی را دریافت کردیم. ایران چندین پیشنهاد را در این زمینه روی میز گذاشته است. هر زمان که احتمال تبادل وجود داشته باشد، این کار انجام خواهد شد. ما در این فرآیند مشارکت میکنیم.»
ظریف با تأکید بر اینکه این کار به نفع همه خواهد بود، افزود:«ما زندانیان ایرانی داریم که به صورت غیرقانونی در اروپا و امریکا زندانی هستند. زندانیانی در آفریقا داریم که دادگاه حکم آزادی آنها را صادر کرده اما تحت فشار امریکا همچنان در بازداشت به سر میبرند. ایران آمادگی تبادل دارد. میتوانیم فردا اقدام به این کار کنیم و حتی میتوانیم امروز چنین اقدامی را انجام دهیم.»
رئیسجمهوری منتخب امریکا چند روز پیش در گفتوگو با «نیویورک تایمز» گفته بود که امریکا از طریق مشورت با متحدان و شرکای خود، وارد مذاکرات و توافقهای بعدی برای تشدید و تمدید محدودیتهای هستهای ایران خواهد شد و همچنین به برنامه موشکی ایران نیز خواهد پرداخت. او سپس در گفتوگویی دیگر با شبکه امریکایی «سیانان» هم این موضعگیری را تکرار کرد و گفت که نخستین اقدامی که باید انجام دهد، ایجاد دوباره همکاری بسیار نزدیک با متحدانمان در اروپا و اقیانوسیه است. اروپا با امریکا همراه شود.
رئیس جمهوری منتخب امریکا با طرح این ادعا که این کشور نمیتواند اجازه دسترسی ایران به سلاح هستهای را بدهد به آسیب دونالد ترامپ به برجام اشاره کرد و گفت که خروج ترامپ از توافق باعث شد که ایران مواد هستهای خود را افزایش دهد و به سلاح اتمی نزدیک شود و حالا در کنار این مسأله، موضوع موشکهای بالستیک هم مطرح است و همه این موارد روند مذاکره با ایران را دشوار میکند. او البته برای نخستین بار به ترور شهید «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای و دفاعی ایران هم واکنش نشان داد و تأکید کرد که این ترور تعاملات امریکا با تهران را پیچیده خواهد کرد.
«بایدن» همچنین بار دیگر به لزوم همراهی با شرکای دیگر این توافق اشاره و تأکید کرد که امریکا نمیتواند این کار را به تنهایی انجام دهد و به همین دلیل میخواهد عضوی از یک گروه بزرگ شود که نه تنها با ایران بلکه با روسیه، چین و طیف گستردهای از موضوعات برخورد کند.
محمد جواد ظریف هم که پیشتر اجرای تعهدات امریکا در چارچوب قطعنامه 2231 را نخستین اقدام ضروری امریکا برای بازگرداندن ایران به فرآیند مذاکره اعلام کرده بود، پنجشنبه گذشته در نشست مجازی «گفتوگوهای مدیترانهای» بار دیگر به تکرار مواضع ایران درباره برجام پرداخت و به مواضع «بایدن» واکنش نشان داد. ظریف درباره ابراز تمایل «بایدن» برای بازگشت به برجام با اشاره به اینکه امریکا در جایگاهی نیست که بخواهد شرط بگذارد، گفت: «امریکا از برجام خارج شده است اما از سازمان ملل خارج نشده است و بهعنوان عضوی از سازمان ملل و شورای امنیت باید بدون پیششرط به تعهداتش ذیل برجام همانطور که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل آمده است، عمل کند. نیازی نیست که برای عمل به تعهداتش حتماً عضوی از برجام باشد. چنین کاری اصلاً نیاز به مذاکره ندارد. بعد از آن ایران به پایبندی کامل به تعهداتش ذیل برجام بازمیگردد.»
مذاکره درباره موضوعات دیگر
وزیر خارجه ایران به موضع «بایدن» مبنی بر لزوم گفتوگو با ایران درباره سایر موضوعات دیگر هم واکنش نشان داد و گفت: «ما در خصوص توافقی که قبلاً درباره آن مذاکره کردیم وارد مذاکره مجدد نخواهیم شد. مذاکره بده و بستان است. اینطور نیست که یک طرف بخواهد و طرف دیگر انجام بدهد. حقیقت اینجاست که امریکا و کشورهای اروپایی بهدنبال 10+20 سال محدودیت هستند. ما با هیچ یک از آن موافقت نکردیم و با میانه آن موافقت کردیم، 10 سال و چند سال اضافی. این موضوع دوسال مذاکره بوده است. چنین چیزی هرگز قابل مذاکره نیست. تمام.» وی در ارتباط با مسأله موشکی ایران که در برنامه هستهای به آن اشارهای نشده است، توضیح داد: «مسأله برنامه موشکی ایران و امنیت منطقه موضوعی بود که طرفین مذاکره به عمد انتخاب کردند به آن نپردازند و دلیل آن این نبود که میخواستند به ایران امتیاز دهند بلکه بهخاطر آن بود که طرفین مقابل آمادگی نداشتند رفتارهای شرورانه خود را در این حوزه متوقف کنند.» رئیس دستگاه دیپلماسی ایران با بیان اینکه کشورهای غربی آمادگی کنار گذاشتن اقدامات شرورانه خود در منطقه خاورمیانه را نداشتند، تصریح کرد: «از آنجایی که آنها آمادگی چنین چیزی را نداشتند ما موضوعات موشکی و امنیت منطقه را کنار گذاشتیم. هر وقت آمادگی پیدا کردند به مسأله اقدامات شرورانه خود در منطقه رسیدگی کنند... آنوقت میتوانند درباره چیزهای دیگر وارد گفتوگو شوند. تازمانیکه چنین چیزهایی را کنار نگذاشتهاند، خفه شوند.» وی در خصوص مخالفت خود با طرح مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولت طرفدار اقداماتی نیست که مجلس شورای اسلامی اتخاذ کرده است، تأکید کرد: «طرحی در مجلس شورای اسلامی وجود دارد و ما به وضوح اعلام کردیم که این طرح را دوست نداریم اما همچون دیگر دموکراسیها، وقتی تمامی روندهای قانونی خود را طی کند، به قانون تبدیل میشود. دولت وظیفه دارد آن را اجرا کند و ما آن را اجرا میکنیم زیرا این قانون سرزمین است و غیرقابل برگشت است.»
موضعگیری مقامهای بلندپایه ایران و امریکا درباره برجام در حالی است که «گرگوری میکس»، رئیس جدید کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان امریکا در اولین بیانیهاش پس از انتصاب به مقام جدید بر لزوم بازگشت به توافق هستهای با ایران و سازمان جهانی بهداشت تأکید کرد.
برش
ایران برای تبادل زندانیان آمادگی دارد
وزیر خارجه ایران در بخش دیگری از گفتوگوی خود در خصوص تبادل زندانیان ایران و کشورهای دیگر جهان گفت: « من پیشنهاد تبادل جهانی زندانیان ایرانی را مطرح کردهام و ما هفته پیش سه زندانی ایرانی را دریافت کردیم. ایران چندین پیشنهاد را در این زمینه روی میز گذاشته است. هر زمان که احتمال تبادل وجود داشته باشد، این کار انجام خواهد شد. ما در این فرآیند مشارکت میکنیم.»
ظریف با تأکید بر اینکه این کار به نفع همه خواهد بود، افزود:«ما زندانیان ایرانی داریم که به صورت غیرقانونی در اروپا و امریکا زندانی هستند. زندانیانی در آفریقا داریم که دادگاه حکم آزادی آنها را صادر کرده اما تحت فشار امریکا همچنان در بازداشت به سر میبرند. ایران آمادگی تبادل دارد. میتوانیم فردا اقدام به این کار کنیم و حتی میتوانیم امروز چنین اقدامی را انجام دهیم.»

تحریم در تله هزار راه نرفته
■ به همراه یادداشت هایی از: هادی حقشناس، استاد دانشگاه - وحید شقاقی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی - آلبرت بغزیان، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
چند روز پیش مجلس شورای اسلامی کلیات طرح دو فوریتی «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» را تصویب کرد. موضوعی که با واکنش و مخالفت دولت همراه شد. در همین خصوص رئیس جمهوری گفت: «هر کجا ببینیم شرایط برای لغو تحریم آماده است، از آن استفاده خواهیم کرد؛ هدف ما از بین بردن تحریمهای ظالمانه است؛ هرجایی هر فرصتی مناسب باشد، کارمان را انجام میدهیم؛ هیچ کس حق فرصتسوزی ندارد.» فارغ از این مناقشه موضوع رفع تحریمها را میتوان یک مطالبه عمومی دانست چراکه میتواند گره از کار فروبسته معیشت مردم بگشاید. اوضاع دشوار و روزگار سختی که مسئولان هم بر آن اذعان دارند و بارها از صبوری و همراهی مردم در سالهای تحریم قدردانی کردهاند ولو در مقیاس کلام.
سپیده پیری
خبرنگار
چند روز پیش مجلس شورای اسلامی کلیات طرح دو فوریت «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» را تصویب کرد. موضوعی که با واکنش و مخالفت دولت همراه شد. در همین رابطه رئیس جمهوری گفت: «هر کجا ببینیم شرایط برای لغو تحریم آماده است، از آن استفاده خواهیم کرد؛ هدف ما از بین بردن تحریمهای ظالمانه است؛ هرجایی هر فرصتی مناسب باشد، کارمان را انجام میدهیم؛ هیچ کس حق فرصتسوزی ندارد.» فارغ از این مناقشه موضوع رفع تحریمها را میتوان یک مطالبه عمومی دانست چراکه میتواند گره از کار فروبسته معیشت مردم بگشاید. اوضاع دشوار و روزگار سختی که مسئولان هم بر آن اذعان دارند و بارها از صبوری و همراهی مردم در سالهای تحریم قدردانی کردهاند ولو در مقیاس کلام. ما نیز در «ایران» از کارشناسان راههای اصولی رفع تحریمها را پرسیدیم و در پاسخ شنیدیم «نمیتوانیم در مورد راههای رفع تحریم صحبت کنیم، چراکه بیشترین وجوه رفع موضوع در اختیار ما نیست. امریکا و به تبع آن اروپاییها سررشته تحریم را به دست گرفتهاند، اما میتوان از راههای دور زدن تحریمها گفت» اینها را آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران میگوید اما در سوی مقابل وحید شقاقی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی معتقد است که امور راهبردی و استراتژیک همچون تحریم را نباید به میان توده مردم کشاند چراکه زمانبر است و مستلزم صبر راهبردی. عدم رعایت این موضوع بار روانی منفی به جامعه تزریق میکند و سطح انتظارات را به صورت کاذب افزایش میدهد. مشروح نظرات و راهبردهای ارائه شده را در ادامه میخوانید:
بحثهای استراتژیک را به میان توده مردم نکشید
وحید شقاقی
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
در موضوع تحریم باید گفت اقتصاد کشور باید مقاوم باشد یعنی تا زمانی که استحقاق مقاومت اقتصادی ایران را نتوانیم افزایش دهیم، در مذاکرات دست خالی هستیم یا باعث میشود در رابطه با مذاکرات که میتواند در آینده اتفاق بیفتد، نتوانیم قدرت چانهزنی داشته باشیم. از این نظر پیشنهاد این است که قبل از مذاکرات حداقل در کوتاه مدت برخی از چالشهای اقتصاد ایران را که با اصلاحات ساختاری محدود قابل رفع است، برطرف کرد. هر چند که برخی از چالشهای اقتصاد ایران ممکن است بلندمدت، ساختاری و زمانبر باشد اما برخی از اصلاحات ساختاری را در کوتاه مدت میتوان انجام دهیم که برخی از آسیبپذیریهای کشور در حوزه اقتصاد برطرف شود. از این منظر نخستین پیششرط برای مذاکرات این است که بتوانیم اقتصاد کشور را مقاومتر کنیم و برخی از آسیبهای اقتصاد را در بحث نظام بودجهریزی، تنوع شرکای تجاری و تقویت نقشه ارزی کشور و برخی دیگر از حوزههای دیگر رفع و اقتصاد را مقاوم کنیم. این پیششرط نخست است همچنین پیششرط دوم این است که صبوری و مذاکراتی که عاقلانه با تدبیر صورت بگیرد و از این منظر میخواهم بگویم که مذاکرات عجولانه و یا مذاکراتی که با صبر همراه نباشد ممکن است خطاهایی داشته باشد. پس صبر راهبردی هم در بحث مذاکرات مهم است. به نظر میرسد با حضور بایدن در ریاست جمهوری امریکا شاید راحتتر بتوان در بحث مذاکرات وارد شد. خطاهایی که دولت امریکا در بحث خروج از برجام داشته است و ما عملاً میتوانیم وارد مذاکرات شویم اما مذاکرات باید آگاهانه و هوشمندانه صورت بگیرد و شرط آن هم این است که امریکاییها به برجام برگردند و به تعهدات خود عمل کنند.
همچنین نباید بحثهای راهبردی و استراتژیک را به میان توده مردم کشید چراکه بحثهای راهبردی نیازمند خبرگی و صبر راهبردی و زمانبر است و نباید این بحثها به سمت جامعه و توده مردم کشانده شود چون ممکن است نتایج مناسبی در پی نداشته باشد. بنابراین هم رسانهها و هم مسئولان کشور باید بحثهای راهبردی را در فضاهای کارشناسی و بدون هیاهو دنبال کنند. یعنی بحثهای تخصصی را نباید در سطح جامعه مطرح کرد چون میتواند بار روانی منفی به جامعه تزریق کند چراکه در سطح جامعه انتظارات را به صورت کاذب دستکاری میکند و اثرات نامطلوب بر اقتصاد میگذارد. از این زاویه به نظر من بحثهای راهبردی باید در نهادهایی که مختص این گونه بحثها هستند مطرح شود. باید از کانال اصحاب جمعی مانند رسانههای مختلف این آگاهی رسانی صورت بگیرد چون ممکن است انتظارات افزایش یا کاهش یابد و میتواند مؤلفههای اقتصادی ما را تحت شعاع قرار دهد به همین منظور پیشنهاد من در نهایت این است که بحثهای راهبردی اقتصادی در ارتباط با تحریم در نهادهایی ویژه به صورت تخصصی دنبال شود و تا حد امکان این بحثها تا به نتیجه نرسیده است به سطح جامعه کشانده نشود چون میتواند انتظارات را به صورت کاذب دستکاری کند.
غلبه خودتحریمی بر تحریم
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
در ارتباط با این پرسش که «راههای اصولی رفع تحریم چیست؟» نمیتوان پاسخ درست و صحیحی داد چون خود سؤال مسأله است و ما به عنوان کشوری که تحریم شدهایم، نمیتوانیم در مورد راههای رفع تحریم صحبت کنیم، چراکه بیشترین وجوه رفع موضوع در اختیار ما نیست. با این توضیح که امریکا کشور ایران را تحریم کرده است و اروپاییها به دنبال تصمیم امریکا دنبال آن را گرفتهاند. پس پاسخ به این پرسش ممکن نیست اما میتوان در ارتباط با دور زدن تحریم به صورت منطقی بحث کرد البته بستگی دارد از چه زاویهای به این مسأله نگاه کرد چراکه میتوان از زاویه ژورنالیستی، زاویه راننده تاکسی یا هر زاویه دیگری موضوع را بررسی کرد. تصمیم گرفتند که نفت را از ایران خریداری نکنند که راه دور زدن آن این است که شرکای تجاری را ترغیب کنیم و بگوییم شما با قیمت کمتر و در مدت زمان بیشتری پول نفت را پرداخت کنید و آنها بر اساس معادله سود و زیان با ما رفتار میکنند. یا اینکه در بحث قطعات که به ما نمیفروشند افرادی را داشته باشیم که با تلاش واسطهگری کنند و از حوزههای مختلف قطعات را خریداری و وارد کشور کنند. علاوه بر این مشکلی که مردم ما در ارتباط با تحریم دارند و بر دوششان سنگین شده، مسأله تورم داخلی است. مشخص نیست چرا مسئولان به تورم فکر نمیکنند یعنی قیمت کالاها مانند گوشت، تخم مرغ و مرغ و از طرف دیگر قیمت مسکن، سیمان و خودرو هدف قرار گرفته باشند. آنها درآمدهای نفتی ما را کم کردند اما سیاستهای داخلی و سیاستهای ارزی نادرست و نظارت ضعیف و خود تحریمیها و عدم پایش بازار بیشترین تأثیر را در به وجود آوردن وضعیت موجود دارند. هم اکنون تا حد زیادی نهادههای دامی وجود دارند اما بر بازار اثر نمیگذارد یا قطعات یدکی وجود دارد اما به تعداد بسیار ماشین خارجی میتوان از انبارها بیرون آورد. در ظاهر ما با تحریم نمیتوانستیم اینها را وارد کنیم و اینجا یک جای کار میلنگد. نمایندههای مجلس و کمیسیونها و نهادهای نظارتی و امنیتی بهتر میدانند که چرا این مسائل پیش آمده است. حال باید به این نکته هم توجه کرد که اگر به مردم توصیه میشود که در حد نیاز خرید کنند باید سیاستگذاریها هم درست باشد. در حالی که به مردم گفته میشود خرید نکنید چون قرار است همه چیز ارزان شود یا اینکه بانک مرکزی تصمیمات عجیب میگیرد. از سوی دیگر مردم کشور را به سمت بورس هدایت میکنیم و سهام پالایشیها و خودروییها و سهمهای دیگر همچون دارا یکم و دارا دوم را میفروشیم سپس به خاطر عدم نظارتها و عملکرد یکسری حقوقیها اعتماد به منابع ملی از دست میرود. حالا دولت میخواهد در سال ۱۴۰۰ بیاید منابع مالی پروژهها را از طریق سهام دولتی در بورس هدایت کند. دیگر مردم اعتماد نخواهند کرد و اینها چیزی نیست که مسأله تحریم خارجی موجب آن شده باشد. این مسائل به وجود آمده در ایران اصلاً به ذهن امریکاییها نمیرسید که مرغ کیلویی ۳۵ هزار تومان شود و مردم باز هم خریداری کنند و مسئولان هم دوباره وعده بدهند. اینها تناقضهایی است که بیشتر لطمه به اقتصاد زده و تشدید تحریم را ایجاد کرده است.
چرا مجلس زودتر تصمیمگیری نکرد؟
هادی حقشناس
استاد دانشگاه
اخیراً مجلس شورای اسلامی قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی را مصوب کرده است. حال سؤال این است که برخورد مجلس با لغو تحریمها در برونرفت از تحریمها میتواند اثرگذار باشد؟
معتقدم مصوبه مجلس را میتوان از دو منظر تحلیل کرد؛ یکی از این منظر که یک واقعیت تلخی وجود دارد و آن این است که اروپاییها از 17 اردیبهشت سال 97 تاکنون هیچ کار مؤثری برای استفاده اقتصادی ایران از برجام نکردند.
واقعیت مطلب این است که قرار بود اگر ایران برجام را عملی کند و تعهدات آن را بپذیرد، طرف مقابل هم تعهدات خود را انجام دهد. یا به معنای دیگر برجام یک تجارت، معامله و اقدام دو طرفه برد - برد بود.
ولی عملاً ایران انتظار داشت که از منافع برجام بهره ببرد. بعد از خروج امریکا از برجام نفعی برای ایران نماند و بخشی از این عدم موفقیت برجام متوجه اروپاییها بود که تا به امروز اقدام خاصی انجام ندادند.
لذا مصوبه مجلس میتواند هشداری برای اروپاییها باشد. اما نکته دوم امریکا است. طبیعی است که وقتی امریکا مانع بزرگ هست این مانع نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند یا به عبارت سادهتر اگر فرض بگیریم رئیس جمهور جدید امریکا فعالیت خود را از اول بهمن ماه شروع کند و او هم رفتار مشابه با ترامپ داشته باشد قطعاً ماندن در برجام کار غیرعقلایی خواهد بود. اگرچه تمام انتظارات، شواهد و همچنین وعده انتخاباتی رئیس جمهور جدید امریکا مبنی بر این است که او به برجام برمیگردد. بنابراین یک نگاه این است که ذکر شد یعنی در مقابل انفعال اروپاییها و احتمال بسیار کم عدم برگشت رئیس جمهور امریکا به برجام که این مصوبه میتواند اهرم فشار مؤثری باشد.
اما اگر از منظر دیگر تحلیل کنیم؛ یک نگاه جدیدی میتوان به این قضیه کرد. اگر فرض بر اینکه مجلس میخواسته چنین اقدامی را انجام دهد چرا در سالهای 97، 98 یا 99 قبل از تغییر رئیس جمهور امریکا، چنین مصوبهای را نداشت؟
به عبارت سادهتر مجلس یازدهم با مجلس دهم به لحاظ جریان سیاسی در یک جریان تعریف میشود. از اینرو اگر این اقدام اثرگذار بود یا اعتقاد به چنین اقدامی وجود داشت، حداقل انتظار میرفت که تصویب قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی خیلی زودتر از این، دولت را مکلف به اجرا میکرد.
بنابراین در جمعبندی کلی منهای دو دیدگاه عنوان شده، با توجه به زمانی که در اجرای این مصوبه وجود دارد، به نظر میرسد همپوشانی بین اجرای این مصوبه مجلس و شروع به کار دولت جدید امریکا خواهد بود. در هر حال به نظر میرسد بهخاطر فضای سیاسی جدید که در امریکا و اروپا اتفاق افتاده و هم گذشت نزدیک به سه سال از تحریمهای ظالمانه احتمال قریب به یقین امریکا به برجام برمیگردد و شاید نیاز به اجرای چنین مصوبهای نباشد. گرچه وزارت خارجه ایران هم چنین موضعگیری را کرده است. یعنی امریکا و اروپا برجام را عملیاتی خواهند کرد و آن زمان اجرای مصوبه قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی بلااثر خواهد بود.
17 اردیبهشت ماه سال 97 با خروج ترامپ از برجام، دیوار بیاعتمادی بین ایران و امریکا بلندتر شد. از اینرو هر تصمیمی عوارض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاص خود را بر جای خواهد گذاشت و در این تردیدی وجود ندارد. منتهی گام اول بیاعتمادی را امریکا برداشت. ممکن است که گفته شود ترامپ آدم نرمالی نبوده است ولی به هر حال امریکا یا ترامپ گام اول بیاعتمادی را برداشتند. بدینجهت اقدامی که مجلس در مصوبه اخیر داشته است، تفاوت معناداری با اقدام امریکا دارد. اگر اروپا و امریکا به برجام بازگردند اثر مصوبه مجلس حداکثر یک الی دو ماه خواهد بود. اما اقدامی که امریکا انجام داد نزدیک به سه سال عوارض سنگین بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. به عبارت سادهتر، دهها میلیارد دلار زیان به اقتصاد ایران وارد شده است. اگر تحریم امریکا نبود ایران بهطور قطع در سالهای 97 و 98 رشد مثبت اقتصادی را ثبت میکرد و حتی نرخ بیکاری به سمت تکرقمی شدن میرفت.
عوارض رفتار امریکا با بیاعتمادی ای که ایجاد کرد قابل مقایسه با عوارض مصوبه مجلس نیست. حتی اگر فرض کنیم در دو ماه هیچ اتفاقی در مذاکرات و برگشت به برجام رخ ندهد. گرچه به نظر میرسد (در حالت خوشبینانه) که مصوبه مجلس در قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی یک هشدار زودهنگام به اروپا و امریکا باشد که به تعهدات خود در برجام برگردند.
در نهایت باید تأکید کرد که هر مصوبهای که دولت و مجلس داشته باشد طبیعتاً یک نهاد بالاتر به عنوان شورای عالی امنیت ملی بر آن نظارت دارد و از همه مهمتر اینکه سیاست خارجی ایران تحت نظر مقام معظم رهبری است. بدین جهت اگر مصوبه و اقدامی در سیاست خارجی به ضرر منافع ملی باشد، مجموعههای بالادستی نظارت خواهند کرد و اقدامهای لازم را انجام میدهند از اینرو نباید نگرانی در اینباره وجود داشته باشد چرا که حفظ منافع ملی اولیتر است.
چند روز پیش مجلس شورای اسلامی کلیات طرح دو فوریتی «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» را تصویب کرد. موضوعی که با واکنش و مخالفت دولت همراه شد. در همین خصوص رئیس جمهوری گفت: «هر کجا ببینیم شرایط برای لغو تحریم آماده است، از آن استفاده خواهیم کرد؛ هدف ما از بین بردن تحریمهای ظالمانه است؛ هرجایی هر فرصتی مناسب باشد، کارمان را انجام میدهیم؛ هیچ کس حق فرصتسوزی ندارد.» فارغ از این مناقشه موضوع رفع تحریمها را میتوان یک مطالبه عمومی دانست چراکه میتواند گره از کار فروبسته معیشت مردم بگشاید. اوضاع دشوار و روزگار سختی که مسئولان هم بر آن اذعان دارند و بارها از صبوری و همراهی مردم در سالهای تحریم قدردانی کردهاند ولو در مقیاس کلام.
سپیده پیری
خبرنگار
چند روز پیش مجلس شورای اسلامی کلیات طرح دو فوریت «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» را تصویب کرد. موضوعی که با واکنش و مخالفت دولت همراه شد. در همین رابطه رئیس جمهوری گفت: «هر کجا ببینیم شرایط برای لغو تحریم آماده است، از آن استفاده خواهیم کرد؛ هدف ما از بین بردن تحریمهای ظالمانه است؛ هرجایی هر فرصتی مناسب باشد، کارمان را انجام میدهیم؛ هیچ کس حق فرصتسوزی ندارد.» فارغ از این مناقشه موضوع رفع تحریمها را میتوان یک مطالبه عمومی دانست چراکه میتواند گره از کار فروبسته معیشت مردم بگشاید. اوضاع دشوار و روزگار سختی که مسئولان هم بر آن اذعان دارند و بارها از صبوری و همراهی مردم در سالهای تحریم قدردانی کردهاند ولو در مقیاس کلام. ما نیز در «ایران» از کارشناسان راههای اصولی رفع تحریمها را پرسیدیم و در پاسخ شنیدیم «نمیتوانیم در مورد راههای رفع تحریم صحبت کنیم، چراکه بیشترین وجوه رفع موضوع در اختیار ما نیست. امریکا و به تبع آن اروپاییها سررشته تحریم را به دست گرفتهاند، اما میتوان از راههای دور زدن تحریمها گفت» اینها را آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران میگوید اما در سوی مقابل وحید شقاقی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی معتقد است که امور راهبردی و استراتژیک همچون تحریم را نباید به میان توده مردم کشاند چراکه زمانبر است و مستلزم صبر راهبردی. عدم رعایت این موضوع بار روانی منفی به جامعه تزریق میکند و سطح انتظارات را به صورت کاذب افزایش میدهد. مشروح نظرات و راهبردهای ارائه شده را در ادامه میخوانید:
بحثهای استراتژیک را به میان توده مردم نکشید
وحید شقاقی
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
در موضوع تحریم باید گفت اقتصاد کشور باید مقاوم باشد یعنی تا زمانی که استحقاق مقاومت اقتصادی ایران را نتوانیم افزایش دهیم، در مذاکرات دست خالی هستیم یا باعث میشود در رابطه با مذاکرات که میتواند در آینده اتفاق بیفتد، نتوانیم قدرت چانهزنی داشته باشیم. از این نظر پیشنهاد این است که قبل از مذاکرات حداقل در کوتاه مدت برخی از چالشهای اقتصاد ایران را که با اصلاحات ساختاری محدود قابل رفع است، برطرف کرد. هر چند که برخی از چالشهای اقتصاد ایران ممکن است بلندمدت، ساختاری و زمانبر باشد اما برخی از اصلاحات ساختاری را در کوتاه مدت میتوان انجام دهیم که برخی از آسیبپذیریهای کشور در حوزه اقتصاد برطرف شود. از این منظر نخستین پیششرط برای مذاکرات این است که بتوانیم اقتصاد کشور را مقاومتر کنیم و برخی از آسیبهای اقتصاد را در بحث نظام بودجهریزی، تنوع شرکای تجاری و تقویت نقشه ارزی کشور و برخی دیگر از حوزههای دیگر رفع و اقتصاد را مقاوم کنیم. این پیششرط نخست است همچنین پیششرط دوم این است که صبوری و مذاکراتی که عاقلانه با تدبیر صورت بگیرد و از این منظر میخواهم بگویم که مذاکرات عجولانه و یا مذاکراتی که با صبر همراه نباشد ممکن است خطاهایی داشته باشد. پس صبر راهبردی هم در بحث مذاکرات مهم است. به نظر میرسد با حضور بایدن در ریاست جمهوری امریکا شاید راحتتر بتوان در بحث مذاکرات وارد شد. خطاهایی که دولت امریکا در بحث خروج از برجام داشته است و ما عملاً میتوانیم وارد مذاکرات شویم اما مذاکرات باید آگاهانه و هوشمندانه صورت بگیرد و شرط آن هم این است که امریکاییها به برجام برگردند و به تعهدات خود عمل کنند.
همچنین نباید بحثهای راهبردی و استراتژیک را به میان توده مردم کشید چراکه بحثهای راهبردی نیازمند خبرگی و صبر راهبردی و زمانبر است و نباید این بحثها به سمت جامعه و توده مردم کشانده شود چون ممکن است نتایج مناسبی در پی نداشته باشد. بنابراین هم رسانهها و هم مسئولان کشور باید بحثهای راهبردی را در فضاهای کارشناسی و بدون هیاهو دنبال کنند. یعنی بحثهای تخصصی را نباید در سطح جامعه مطرح کرد چون میتواند بار روانی منفی به جامعه تزریق کند چراکه در سطح جامعه انتظارات را به صورت کاذب دستکاری میکند و اثرات نامطلوب بر اقتصاد میگذارد. از این زاویه به نظر من بحثهای راهبردی باید در نهادهایی که مختص این گونه بحثها هستند مطرح شود. باید از کانال اصحاب جمعی مانند رسانههای مختلف این آگاهی رسانی صورت بگیرد چون ممکن است انتظارات افزایش یا کاهش یابد و میتواند مؤلفههای اقتصادی ما را تحت شعاع قرار دهد به همین منظور پیشنهاد من در نهایت این است که بحثهای راهبردی اقتصادی در ارتباط با تحریم در نهادهایی ویژه به صورت تخصصی دنبال شود و تا حد امکان این بحثها تا به نتیجه نرسیده است به سطح جامعه کشانده نشود چون میتواند انتظارات را به صورت کاذب دستکاری کند.
غلبه خودتحریمی بر تحریم
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
در ارتباط با این پرسش که «راههای اصولی رفع تحریم چیست؟» نمیتوان پاسخ درست و صحیحی داد چون خود سؤال مسأله است و ما به عنوان کشوری که تحریم شدهایم، نمیتوانیم در مورد راههای رفع تحریم صحبت کنیم، چراکه بیشترین وجوه رفع موضوع در اختیار ما نیست. با این توضیح که امریکا کشور ایران را تحریم کرده است و اروپاییها به دنبال تصمیم امریکا دنبال آن را گرفتهاند. پس پاسخ به این پرسش ممکن نیست اما میتوان در ارتباط با دور زدن تحریم به صورت منطقی بحث کرد البته بستگی دارد از چه زاویهای به این مسأله نگاه کرد چراکه میتوان از زاویه ژورنالیستی، زاویه راننده تاکسی یا هر زاویه دیگری موضوع را بررسی کرد. تصمیم گرفتند که نفت را از ایران خریداری نکنند که راه دور زدن آن این است که شرکای تجاری را ترغیب کنیم و بگوییم شما با قیمت کمتر و در مدت زمان بیشتری پول نفت را پرداخت کنید و آنها بر اساس معادله سود و زیان با ما رفتار میکنند. یا اینکه در بحث قطعات که به ما نمیفروشند افرادی را داشته باشیم که با تلاش واسطهگری کنند و از حوزههای مختلف قطعات را خریداری و وارد کشور کنند. علاوه بر این مشکلی که مردم ما در ارتباط با تحریم دارند و بر دوششان سنگین شده، مسأله تورم داخلی است. مشخص نیست چرا مسئولان به تورم فکر نمیکنند یعنی قیمت کالاها مانند گوشت، تخم مرغ و مرغ و از طرف دیگر قیمت مسکن، سیمان و خودرو هدف قرار گرفته باشند. آنها درآمدهای نفتی ما را کم کردند اما سیاستهای داخلی و سیاستهای ارزی نادرست و نظارت ضعیف و خود تحریمیها و عدم پایش بازار بیشترین تأثیر را در به وجود آوردن وضعیت موجود دارند. هم اکنون تا حد زیادی نهادههای دامی وجود دارند اما بر بازار اثر نمیگذارد یا قطعات یدکی وجود دارد اما به تعداد بسیار ماشین خارجی میتوان از انبارها بیرون آورد. در ظاهر ما با تحریم نمیتوانستیم اینها را وارد کنیم و اینجا یک جای کار میلنگد. نمایندههای مجلس و کمیسیونها و نهادهای نظارتی و امنیتی بهتر میدانند که چرا این مسائل پیش آمده است. حال باید به این نکته هم توجه کرد که اگر به مردم توصیه میشود که در حد نیاز خرید کنند باید سیاستگذاریها هم درست باشد. در حالی که به مردم گفته میشود خرید نکنید چون قرار است همه چیز ارزان شود یا اینکه بانک مرکزی تصمیمات عجیب میگیرد. از سوی دیگر مردم کشور را به سمت بورس هدایت میکنیم و سهام پالایشیها و خودروییها و سهمهای دیگر همچون دارا یکم و دارا دوم را میفروشیم سپس به خاطر عدم نظارتها و عملکرد یکسری حقوقیها اعتماد به منابع ملی از دست میرود. حالا دولت میخواهد در سال ۱۴۰۰ بیاید منابع مالی پروژهها را از طریق سهام دولتی در بورس هدایت کند. دیگر مردم اعتماد نخواهند کرد و اینها چیزی نیست که مسأله تحریم خارجی موجب آن شده باشد. این مسائل به وجود آمده در ایران اصلاً به ذهن امریکاییها نمیرسید که مرغ کیلویی ۳۵ هزار تومان شود و مردم باز هم خریداری کنند و مسئولان هم دوباره وعده بدهند. اینها تناقضهایی است که بیشتر لطمه به اقتصاد زده و تشدید تحریم را ایجاد کرده است.
چرا مجلس زودتر تصمیمگیری نکرد؟
هادی حقشناس
استاد دانشگاه
اخیراً مجلس شورای اسلامی قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی را مصوب کرده است. حال سؤال این است که برخورد مجلس با لغو تحریمها در برونرفت از تحریمها میتواند اثرگذار باشد؟
معتقدم مصوبه مجلس را میتوان از دو منظر تحلیل کرد؛ یکی از این منظر که یک واقعیت تلخی وجود دارد و آن این است که اروپاییها از 17 اردیبهشت سال 97 تاکنون هیچ کار مؤثری برای استفاده اقتصادی ایران از برجام نکردند.
واقعیت مطلب این است که قرار بود اگر ایران برجام را عملی کند و تعهدات آن را بپذیرد، طرف مقابل هم تعهدات خود را انجام دهد. یا به معنای دیگر برجام یک تجارت، معامله و اقدام دو طرفه برد - برد بود.
ولی عملاً ایران انتظار داشت که از منافع برجام بهره ببرد. بعد از خروج امریکا از برجام نفعی برای ایران نماند و بخشی از این عدم موفقیت برجام متوجه اروپاییها بود که تا به امروز اقدام خاصی انجام ندادند.
لذا مصوبه مجلس میتواند هشداری برای اروپاییها باشد. اما نکته دوم امریکا است. طبیعی است که وقتی امریکا مانع بزرگ هست این مانع نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند یا به عبارت سادهتر اگر فرض بگیریم رئیس جمهور جدید امریکا فعالیت خود را از اول بهمن ماه شروع کند و او هم رفتار مشابه با ترامپ داشته باشد قطعاً ماندن در برجام کار غیرعقلایی خواهد بود. اگرچه تمام انتظارات، شواهد و همچنین وعده انتخاباتی رئیس جمهور جدید امریکا مبنی بر این است که او به برجام برمیگردد. بنابراین یک نگاه این است که ذکر شد یعنی در مقابل انفعال اروپاییها و احتمال بسیار کم عدم برگشت رئیس جمهور امریکا به برجام که این مصوبه میتواند اهرم فشار مؤثری باشد.
اما اگر از منظر دیگر تحلیل کنیم؛ یک نگاه جدیدی میتوان به این قضیه کرد. اگر فرض بر اینکه مجلس میخواسته چنین اقدامی را انجام دهد چرا در سالهای 97، 98 یا 99 قبل از تغییر رئیس جمهور امریکا، چنین مصوبهای را نداشت؟
به عبارت سادهتر مجلس یازدهم با مجلس دهم به لحاظ جریان سیاسی در یک جریان تعریف میشود. از اینرو اگر این اقدام اثرگذار بود یا اعتقاد به چنین اقدامی وجود داشت، حداقل انتظار میرفت که تصویب قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی خیلی زودتر از این، دولت را مکلف به اجرا میکرد.
بنابراین در جمعبندی کلی منهای دو دیدگاه عنوان شده، با توجه به زمانی که در اجرای این مصوبه وجود دارد، به نظر میرسد همپوشانی بین اجرای این مصوبه مجلس و شروع به کار دولت جدید امریکا خواهد بود. در هر حال به نظر میرسد بهخاطر فضای سیاسی جدید که در امریکا و اروپا اتفاق افتاده و هم گذشت نزدیک به سه سال از تحریمهای ظالمانه احتمال قریب به یقین امریکا به برجام برمیگردد و شاید نیاز به اجرای چنین مصوبهای نباشد. گرچه وزارت خارجه ایران هم چنین موضعگیری را کرده است. یعنی امریکا و اروپا برجام را عملیاتی خواهند کرد و آن زمان اجرای مصوبه قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی بلااثر خواهد بود.
17 اردیبهشت ماه سال 97 با خروج ترامپ از برجام، دیوار بیاعتمادی بین ایران و امریکا بلندتر شد. از اینرو هر تصمیمی عوارض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاص خود را بر جای خواهد گذاشت و در این تردیدی وجود ندارد. منتهی گام اول بیاعتمادی را امریکا برداشت. ممکن است که گفته شود ترامپ آدم نرمالی نبوده است ولی به هر حال امریکا یا ترامپ گام اول بیاعتمادی را برداشتند. بدینجهت اقدامی که مجلس در مصوبه اخیر داشته است، تفاوت معناداری با اقدام امریکا دارد. اگر اروپا و امریکا به برجام بازگردند اثر مصوبه مجلس حداکثر یک الی دو ماه خواهد بود. اما اقدامی که امریکا انجام داد نزدیک به سه سال عوارض سنگین بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. به عبارت سادهتر، دهها میلیارد دلار زیان به اقتصاد ایران وارد شده است. اگر تحریم امریکا نبود ایران بهطور قطع در سالهای 97 و 98 رشد مثبت اقتصادی را ثبت میکرد و حتی نرخ بیکاری به سمت تکرقمی شدن میرفت.
عوارض رفتار امریکا با بیاعتمادی ای که ایجاد کرد قابل مقایسه با عوارض مصوبه مجلس نیست. حتی اگر فرض کنیم در دو ماه هیچ اتفاقی در مذاکرات و برگشت به برجام رخ ندهد. گرچه به نظر میرسد (در حالت خوشبینانه) که مصوبه مجلس در قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی یک هشدار زودهنگام به اروپا و امریکا باشد که به تعهدات خود در برجام برگردند.
در نهایت باید تأکید کرد که هر مصوبهای که دولت و مجلس داشته باشد طبیعتاً یک نهاد بالاتر به عنوان شورای عالی امنیت ملی بر آن نظارت دارد و از همه مهمتر اینکه سیاست خارجی ایران تحت نظر مقام معظم رهبری است. بدین جهت اگر مصوبه و اقدامی در سیاست خارجی به ضرر منافع ملی باشد، مجموعههای بالادستی نظارت خواهند کرد و اقدامهای لازم را انجام میدهند از اینرو نباید نگرانی در اینباره وجود داشته باشد چرا که حفظ منافع ملی اولیتر است.

نحوه حضور کارکنان و فعالیت ادارات و صنوف از امروز در پایتخت
از امروز نخستین روز اجرای فاز دوم طرح هوشمند مدیریت کرونا در تهران و 96 شهری که از وضعیت قرمز به رنگ نارنجی تغییر رنگ دادهاند، کلید میخورد. با وجود این هشدارها همچنان نسبت به شکننده بودن شرایط در تهران و شهرهایی که از وضعیت قرمز به نارنجی درآمدهاند به قوت خودش باقی است. به طوری که دکتر زالی، فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در پایتخت درباره وضعیت بیماری کرونا و آمار مبتلایان و فوتیها در تهران گفته است؛ آمار حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد نسبت به هفته گذشته کاهش داشته ولی شرایط شکننده است و باید توجه داشت که برخی محدودیتها مثل حضور حداکثر ۵۰ درصد کارکنان، تعطیلی برخی مشاغل گروه سه و چهارم، عدم اجرای مراسم و برنامههای تجمعی آیینی کماکان پابرجاست.
همچنین به گفته معاون استاندار تهران، در بیشتر نقاط استان تهران 50 درصد کارمندان دستگاههای اجرایی از شنبه 15 تا 21 آذرماه دورکار میشوند. آن طور که غلامرضا عباس پاشا خبر داده است، تنها شهرستان پیشوا در استان تهران دارای وضعیت قرمز است و وضعیت باقی شهرها نیز به صورت هفتگی بررسی و نحوه فعالیت ادارات نیز اطلاعرسانی میشود.
اتاق اصناف تهران هم در اطلاعیهای اعلام کرده که با توجه به وضعیت نارنجی شهر تهران، مشاغل گروه ۱ و ۲ از جمله پاساژها از شنبه ۱۵ آذرماه در تهران مجاز به فعالیت هستند و ساعت پایان فعالیت روزانه صنوف مجاز به فعالیت در شهر تهران (گروههای شغلی یک و دو) تا ساعت ۲۰ خواهد بود.
در اطلاعیه شماره ۴ قرارگاه عملیاتی مبارزه با کرونا آمده است؛ از امروز شنبه، محدودیتها در شهرهای کشور متناسب با وضعیت قرمز، نارنجی یا زرد هر شهر مجدانه اعمال میشود.
به گزارش ایرنا، در بخشی از این اطلاعیه تأکید شده است؛
1. با اجرای محدودیتها، استفاده فراگیر مردم از ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، سرعت گسترش همهگیری کرونا در کشور کاهش یافته است. شرایط کنونی کاملاً شکننده بوده و با کمترین سستی و سهلانگاری در اجرای دستورالعملها مجدداً به حالت نامطلوب قبلی بازخواهد گشت.
2. تغییر وضعیت شهرهای مختلف، به منزله عادی شدن وضعیت نبوده و از امروز، محدودیتها در همه شهرهای کشور متناسب با وضعیت قرمز، نارنجی یا زرد هر شهر که از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام شده است، مجدانه اعمال خواهد شد.
۳. از امروز، کماکان ورود خودروهای شخصی با پلاک غیربومی، به شهرهای قرمز و نارنجی و همچنین ورود خودروهای شخصیِ پلاک بومیِ شهرهای قرمز و نارنجی به سایر شهرها ممنوع است و سایر محدودیتهای پیشبینی شده درخصوص ترددها، منطبق برطرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها اعمال خواهد شد.
۴. ضمناً همچون دو هفته قبل، تردد شبانه خودروهای مشمول، از ساعت ۲۱ الی ۴ بامداد، در همه شهرهای قرمز و نارنجی با جمعیت بالای ۲۰۰ هزار نفر، ممنوع است و در مورد متخلفین براساس تشخیص دوربینهای پلیس، جریمه صادر و اعمال قانون میشود.
۵. همچنین، محدودیتهای پیشبینی شده برای فعالیت اصناف و مشاغل و سایر فعالیتها، متناسب با وضعیت جدید اعلامی شهرها (قرمز، نارنجی یا زرد) اکیداً اعمال میشود.

پرونده باز مرگ نهنگها در سواحل جنوب
زهرا کشوری
خبرنگار
لاشه دو نهنگ به فاصله ۱۰ روز به ساحل کیش رسید تا دوباره زمزمه «خودکشی نهنگها» بلند شود. خودکشی نهنگها در ساحل ایران در حالی بسیاری را سوگوار میکند که تاکنون هیچ گزارش رسمی که نشان بدهد، نهنگی سواحل ایران را برای خودکشی انتخاب کرده، در دست نیست. با وجود این کارشناسان در تمام سالهایی که موجهای خلیجفارس لاشه نهنگهای مرده را به سواحل جنوب ایران میسپرد، نتوانستند دلیل مرگ نهنگها را تشخیص بدهند. پرونده مرگ نهنگها در ایران همیشه باز مانده است. «افشین عسگری» مدیر اداره دریایی حفاظت محیط زیست در گفتوگو با «ایران» کار پایش پستانداران دریایی را کاری هزینهبر میداند و میگوید: «پستانداران در آبهای عمیق زندگی میکنند. شناورهای ما ۱۰ تا ۱۲مایلی ساحل جلوتر نمیروند. مگر با قایق 10 فوتی با یک موتور چقدر میتوان دریا را پایش کرد؟ با اولین موج قایق به داخل آب برمیگردد.پایش اعماق دریا نیاز به تجهیزات کارآمد، بودجه و اعتبار دارد. محیطزیست هرمزگان این درخواست را به گوش پردیسانیها رسانده است. به گفته عسگری، بیشتر پایشها درباره مرگ نهنگ ها روی تلفات و لاشههایی که دریا در ساحل جا میگذارد، انجام میگیرد. این لاشهها هم تصادفی در مسیر کارشناسان محیط زیست قرار میگیرد. او میگوید: «با توجه به کمبود امکانات و اعتبارات، آموزش جوامع محلی و صیادان را در دستور کار قرار دادیم. به گفته او نیاز است تا سواحل کامل پایش شود اما بودجه و امکان آن وجود ندارد. او از انجام طرحی با کمک جایکا (سازمان دولتی ژاپن برای کمک به کشورهای در حال توسعه) در سواحل ایران خبر میدهد که البته تنها به پایش وضعیت دلفینها منجر شد. در تمام این سالها که لاشه نهنگها در سواحل ایران پهلو میگرفت، کارشناسان محیط زیست یک تشخیص کلی میدادند. درباره دو نهنگ ساحل کیش هم همین گمانهزنی وجود دارد. یا آلودگیهای نفتی و پسماندها دفتر زندگی نهنگها را در میان امواج آبی خلیج فارس بسته است یا برخورد با کشتیها و زیردریاییها. بیان این نظر کلی و باز ماندن پرونده مرگ دلفینها یک دلیل خاص دارد. عسگری میگوید: نیروی متخصص و دامپزشکی که بخواهد روی گونه پستانداران دریایی تمرکز کند، وجود ندارد.»
او میگوید: «دامپزشکان الان روی گونههای مختلف تمرکز پیدا میکنند و برای مثال متخصص گاو، اسب و... میشوند اما این اتفاق برای پستانداران دریایی هنوز نیفتاده است.» او یک علت دیگر هم برای عدم تشخیص دلیل مرگ نهنگها دارد. کارشناسان وقتی با لاشه نهنگها روبهرو میشوند که زمان زیادی از مرگ آنها گذشته است. او میگوید: « لاشه نهنگها باد کرده و حتی نمیتوان جای تور را روی لاشه آنها ردیابی کرد.» او از لزوم انجام آزمایشهای خاص و گرانقیمت سخن میگوید که محیط زیست توان مالی پرداخت آن را ندارد. او آزمایش روده و محتویات معده نهنگهای تلف شده را یکی از راههای تشخیص مرگ آنها میداند اما میگوید: «یک هفته بعد از مرگ، نهنگ رودهاش میترکد و فرصت از دست میرود.» او میگوید: «اگر معده سالم باشد امکان بررسی محتویات وجود دارد اما وقتی متلاشی میشود کارشناسان نمیتوانند از آخرین وعده غذایی نهنگ نمونهبرداری کنند تا مثلاً مشخص شود آیا زبالههای پلاستیکی باعث مرگ حیوان شده است یا خیر.»
سواحل هرمزگان در سال ۹۹ شاهد مرگ چهار نهنگ بوده است. کارشناسان موفق نشده اند علت مرگ آنها را تشخیص بدهند. عسگری میگوید: «لاشه یکی از نهنگها کاملاً متلاشی شده بود.» او اعتقاد دارد اگر تجهیزات و امکانات حضور کارشناسان در اعماق دریا وجود داشت، کارشناسان میتوانستند پیش از پوسیده شدن لاشه دلیل مرگ را تشخیص بدهند. به گفته او، از آنجایی که نهنگها ارزش تجاری ندارند، شیلات هم به وضعیت آنها اهمیت نمیدهد. عسگری میگوید: «نهنگ برای اکوسیستم آبی بسیار اهمیت دارند. اگر امکانات وجود داشت، لاشه نهنگ ها را روی شناور وسط دریا بررسی میکردیم.» عسگری هم خودکشی نهنگها در سواحل ایران را زیر سؤال میبرد. به گفته او آنچه تاکنون گزارش شده است، لاشه نهنگها بوده. به گفته او، نهنگ وقتی برای خودکشی به ساحل میآید، در گِل مینشیند و منتظر عقبنشینی دریا میماند تا دور از دریای مادر به زندگی خود پایان بدهد. اما تلفات سواحل نشان از مرگ خود خواسته نهنگها نمیدهد. نهنگها وقتی جفت خودشان را از دست میدهند یا به سوگ فرزند مینشینند، افسردگی پیدا می کنند. افسردگی شوق زندگی را از اینگونه منزوی میگیرد و آنها را به ساحل مرگ میبرد. نهنگها وقتی خودکشی را انتخاب میکنند هیچ چیزی آنها را پشیمان نمیکند. بارها فعالان محیط زیست در سواحل کشورهای مختلف نهنگ را به آب برگرداندهاند تا از خودکشی آنها جلوگیری کنند اما آنها دوباره به ساحل برگشتهاند.
او در پاسخ به این سؤال که چرا لاشه نهنگها بیشتر در جاسک پیدا میشود؟ میگوید: «پستانداران از جمله نهنگها در اعماق دریا زندگی میکنند. یکی از زیستگاههای آنها در تنگه هرمز به سمت جاسک و چابهار است.»
نهنگها از جمله گونههاییاند که همراه «هوورماهی»ها بهسمت جاسک و چابهار میآیند.هوورماهیها غذای نهنگها هستند. این مسیر محل تردد کشتیهای نفتکش است. تصادف نهنگها با شناورها و نفتکشها آنها را به کام مرگ میفرستد. تورهای صیادی هم دیگر متهمان این قتلهای غیرعمد است. وجود آبهای عمیق در نزدیکی جاسک باعث میشود تا جریان آب لاشههای نهنگها را بیشتر به این ساحل بیاورد. عسگری هم برخورد شناورها، تورهای صیادی، سکوهای نفتی، لولههای زیرآبی و... را از جمله دلایل تلفات نهنگها در آبهای ایران میداند.
بهگفته او، در مرگ نهنگهایی که لاشه آنها به سواحل کیش و قشم میآید پای نفت و آلودگیهای نفتی گازی در میان است. سکوهای نفتی اطراف بوشهر و خارک هم زندگی نهنگها را تهدید میکند. او میگوید: «سکوهای نفتی خواه ناخواه آلودگی دارد. از سوی دیگر تراکم لولههای زیرآبی و تردد شناورهای نفتی حادثههای منجر به مرگ را در خلیج فارس برای این گونه زیاد میکند.»
تنگه هرمز به سمت دریای عمان هم معبر خطرناکی برای نهنگها است. در این منطقه آبهای عمیق زیستگاه مناسبی برای زندگی نهنگها بهوجود آورده؛ جایی در قلب خلیج فارس. مسیر عبور نفتکشهای ایران، عراق و کشورهای دیگر از زیستگاه نهنگها میگذرد. زیردریاییها هم دقیقاً در این عمق حرکت میکنند و با ایجاد آلودگی صوتی نهنگها را به جنون میکشانند. این جنون هم میتواند به افسردگی و در نهایت به خودکشی نهنگ بینجامد. خودکشی نهنگها در بسیاری مواقع علت انسانی دارد و میتوان از آن به قتل غیرعمد نام برد. اما جمعآوری مستندات لااقل از عهده امکانات، تخصص و توان مالی کارشناسان ایرانی خارج است. عسگری انفجارهای آبی، مانورهای نظامی، صدای نفتکشها و شناورها که اثر منفی روی سیستم نهنگها دارد و... را از دیگر علل مرگ این غولپیکر حساس میداند. او میگوید: «باید یک پایش انجام بگیرد تا مشخص شود نویز و صداهای ایجاد شده توسط شناورها و کشتیها چقدر روی نهنگ تأثیر منفی میگذارد.» عدم وجود تجهیزات و اعتبارات لازم باعث شده تا پرونده مرگ نهنگها در سواحل ایران در خلیج فارس برای همیشه باز بماند.
نیم نگاه
نهنگها از جمله گونههایی اند که همراه «هوورماهی»ها به سمت جاسک و چابهار می آیند. هوورماهیها غذای نهنگها هستند. این مسیر محل تردد کشتی های نفتکش است. تصادف نهنگها با شناورها و نفتکش ها آنها را به کام مرگ می فرستد. تورهای صیادی هم دیگر متهمان این قتلهای غیر عمد است. وجود آبهای عمیق در نزدیکی جاسک باعث میشود تا جریان آب لاشه های نهنگها را بیشتر به این ساحل بیاورد

اتاق پژواک
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
در ایــن ۴۰ ســال بــه یاد می آورم که بارها از «برهـــه حســــاس تاریخـــی» صحبـــت کردیم. بدون اغراق با نگاه به شرایط امروز، هیچ دوره و زمانه ای مثل سال های ۹۸ و ۹۹ چنین تعبیری برای ایران بعد از انقلاب مصداق نداشته است. منحنی مسیر حرکت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۹ و در آستانه ۱۴۰۰ در شرایط نقطه عطف قرار گرفته است. می خواهم با دو مفروض بحث را شروع کنم. مسأله امروز ما اقتصاد و سیاست خارجی یا برجام نیست. برجام فیالذاته مسأله ما نیست. هیچ اقتصادی در دنیای امروز بخصوص از ۱۹۷۰ به بعد بدون تعامل مناسب منطقهای و جهانی نتوانسته پویایی داشته باشد، پویایی اقتصاد در کلانترین سطح مرتبط با سیاست خارجی است، اما بهره گیری از روابط خارجی و محیط بیرونی وابسته به مدیریت ظرفیتها و کارآمدی سیاستگذاریهای داخلی است. من با این نظر، اقتصاد و سیاست خارجی را دو حوزه مهم میدانم اما معتقدم مهمترین مسأله ما هیچ یک از این دو نیست.
فرض اول اینکه، سیاست داخلی مسأله اصلی امروز ماست. مسأله ما حتی به رغم مواضع روشن مقام معظم رهبری، همچنان شیوه تعامل، نوع کنش دینفعان سیاسی و فقدان درک مشترک نسبت به مسائل اساسی کشور و راههای نیل به منافع و اهداف ملی و عدم همافزاییهای بین قوهای است. ترتیبات سیاست داخلی به گونهای که امروز تجربه میکنیم، پیشبرنده نیست بلکه فرساینده-کاهنده و در بهترین حالت تداوم بخش وضع فعلی و تکاپوی بقاست. فرض بعدی این است که اگر بخواهیم در سیاست خارجی و عرصه بینالملل از فرصتها استفاده کنیم و بخواهیم کشوری قوی داشته باشیم، محتاج رضایت عمومی مردم در بالاترین سطح هستیم. رضایت مردم، نیرومندترین ابزار بازدارندگی ماست. ما پیش از این و سال های اول انقلاب، با سامان سیاسی که مشروعیت بالایی به همراه داشت، در مقابل بحران هایی مثل جنگ تحمیلی ایستادیم و از آن سربلند بیرون آمدیم. امروز هم یکبار دیگر و البته بیش از هر زمان دیگری به چنان جامعه ای نیازمندیم؛ جامعه ای با مشارکت بالای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، جامعه ای پویا خواهد بود؛ جامعه ای راضی که در آن حکومت شوندگان با برآوردی مثبت و ارتباطی عاطفی با حاکمان در سطوح مختلف، خود را نسبت به تصمیماتی که از سوی آنها اتخاذ میشود، ذیحق بدانند. من از مشروعیتی صحبت می کنم که در آن مردم و حکومت شوندگان، به واسطه اعتماد به نحوه مدیریت حاکمان و ایمان به آنکه آنها در راستای خیر و منافع مردم گام برمیدارند، به مدیران حق حکمرانی در محدوده قانون را میدهند. من امروز رضایت عامه را مهمترین عامل در پیشبرد اهداف کشور در عرصه بینالمللی و اقتصاد می دانم. رضایتی که پشتوانه اجماع سازی و قدرت ملی است.
ما از مردمی سخن می گوییم که در چند سال اخیر تحت بیرحمانه ترین تحریم ها و در معرض جنگ اقتصادی قرار داشته اند. جامعه ای که ترکیبی از تحریم ها و انباشت بیماری های مزمن اقتصاد ایران، به علاوه اشتباهات مدیریتی در چند دهه پیاپی، طبقات آسیب پذیر و حتی متوسط مردم را با معیشت سختی مواجه کرده است. امروز اما به این سختیها نگرانی ناشی از کرونا و سلامت هم اضافه شده و متأثر از تمرکز بسیار شدید عملیات روانی رسانه های خارج از کشور در سه سال گذشته، امید به تحول و رسیدن به سطح زندگی مطلوبی را که حق خود میدانند، کمرنگ می بینند. جامعه ای که از سال ۹۷ به اینسو با آسیب روانی ناشی از نزاع های سیاسی بیشتری نیز روبرو شده است. در سایه این رویدادها، این تلقی از حاکمان به جامعه در حال القاست که آنها یا در حال سوءاستفاده هستند یا در خوشبینانه ترین حالت نمی توانند هیچ کاری برای جامعه خود انجام دهند. این تصویر ناشی از نگرش و رفتارهای حذفی رقیب و به اوج رسیدن نارواداری و به رسمیت نشناختن تفاوت در برداشت ها و تعلقات سیاسی است. منازعه داخلی متضمن منافع ملی ما در عرصه بینالمللی نیست. ما اگر نتوانیم به یک مصالحه داخلی دست پیدا کنیم، نمی توانیم در عرصه بینالمللی منافع مردم را تأمین کنیم. متأسفانه سیاستهایی که این روزها در نتیجه سیاست داخلی ما شکل گرفته، هیچ یک سیاستهای ایجابی نیستند. بنیاد این تصمیمها و رفتارها، جلوگیری، پیشگیری یا تخریب رقیب است. برای مثال، این روزها شاهد تصمیمات سلبی بخصوص درباره برجام و سیاست خارجی هستیم که معلوم نیست چه آیندهای و چه نوع منفعت ملی را هدف خود قرار داده است و بیم آن می رود که ادامه تلاش شتابزده برای ورود به رقابتهای انتخاباتی باشد. این روزها آسیب بسیار جدی که در سیاست داخلی ما هویدا شده، سایه ۱۴۰۰ یا بهتر بگویم شروع زودهنگام رقابت های انتخاباتی ۱۴۰۰ بر تصمیمات سازنده است. اما موضوع به اینجا ختم نمی شود. مسأله دیگر در این ایام درمنازعات داخلی ایجاد زبان و سخن سیاسی غیرفاخر است. من فکر می کنم در هیچ دورهای از تاریخ ۴۰ ساله انقلاب شاهد این سطح از خشونت کلامی در سخن و زبان سیاست نبوده ایم.
بعلاوه، امروز شیوه گفت وگوی برخی صاحبان تریبون در ساختار قدرت به گونهای شده است که انگار عده ای در «اتاق پژواک» نشسته اند. اتاق پژواک جایی است که افراد محدودی در آن گفت وگو می کنند و فقط صدای یکدیگر را می شنوند. اگر همه ما در اتاق های پژواک خود بنشینیم و صدای خود را بشنویم هیچ مسأله ای از مردم حل نخواهد شد. اولویت ما باید فروریختن اتاقهای پژواک باشد. من امروز اتاق پژواک شکل گرفته بزرگی را میبینم که با نوعی حق پنداری و خود برتربینی در هم آمیخته است. این برای سیاست داخلی ما خطرناک است که خودحق پنداری و باطل انگاری دیگران، عرصه را بر عقلانیت گفت و گویی تنگ کند.
از نظر جامعه شناسی ارتباطات، نوع گفت و گوی نخبگان سیاسی در کوتاه مدت بر رفتار و کنش آحاد جامعه در دسته بندی های سیاسی اثر میگذارد. در حقیقت هواداران به نوعی پیروی کلامی و کنشی دست می زنند. من معتقدم امروز ما میبایست سیاست داخلی منسجمی داشته باشیم. انسجام حاکمیت را بالا ببریم تا همراه با ایجاد رضایت در مردم و افزایش اعتماد آنها با یک سرمایه اجتماعی بالا در سال ۹۹ و در آستانه قرن جدید، فرصتهایی که پیش روی ما قرار دارد را از آن خود نماییم. ما برای داشتن ایرانی سربلند در جهان و برای بهره مندی از منافع ملی در فضای بین الملل نیازمند جامعه ای با انسجام داخلی هستیم.
مسائل اصلی ایران امروز فقط با مشارکت عمومی، گفت و گوی اجتماعی و تن دادن همه جانبه و بی قید و شرط به اراده عمومی حل میشوند. وفاقی که برای عبور از مشکلات امروز به سوی آینده ای روشن تر نیاز داریم فقط در چارچوب سیاست داخلی ای بروز می یابد که شفافیت، تناسب اختیار و مسئولیت، تصویر روشنی از منافع ملی، و بازتاب صریح و بیپردهای از منافع عموم ملت ایران در آن جلوهگر شده باشد. فکر میکنم چند موضوع با عنوان مسأله اصلی ایران را به گفت وگوی بزرگ بگذاریم. اکنون روشنفکران و مردم به لطف فضای رسانه ای و ارتباطات آزاد با مهارتی تحسین برانگیز در حال شناسایی و بحث پیرامون مهمترین مسائل کشورمان هستند. اولین کاری که ما در مسیر این گفت و گوی بزرگ باید انجام بدهیم حضور در این مباحثهها و استخراج مطالبات عموم و اندیشمندان و تلاش همراه با گفت و گو برای ارائه پاسخی درخور به این مطالبات است. در این دوران باید بتوانیم در یک انسجام سیاست داخلی و مفاهمه اعتمادساز با جامعه، جایگاه ایران در جهان را ارتقا بخشیم. مردم ایران سه سال است در سختی تحریم مقاومت کرده اند و امروز منتظر آن هستند که نتایج مثبت مقاومتشان را ببینند. من به واسطه ۴۰ سال تجربه زیست سیاسی عمیق در جامعه و سیاست ایرانی، این روزها عمیقاً با این احساس ناخوشایند درگیرم که فرصت ها را به سرعت برق و باد از دست میدهیم. ما راهی به جز درک مشترک از مسائل، ساختارهای سیاسی هم افزا، ایجاد رضایت عامه برای تأمین منافع و امنیت ملی مان در میان جهان پر آشوب نخواهیم داشت.
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهوری و سخنگوی دولت
در ایــن ۴۰ ســال بــه یاد می آورم که بارها از «برهـــه حســــاس تاریخـــی» صحبـــت کردیم. بدون اغراق با نگاه به شرایط امروز، هیچ دوره و زمانه ای مثل سال های ۹۸ و ۹۹ چنین تعبیری برای ایران بعد از انقلاب مصداق نداشته است. منحنی مسیر حرکت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۹ و در آستانه ۱۴۰۰ در شرایط نقطه عطف قرار گرفته است. می خواهم با دو مفروض بحث را شروع کنم. مسأله امروز ما اقتصاد و سیاست خارجی یا برجام نیست. برجام فیالذاته مسأله ما نیست. هیچ اقتصادی در دنیای امروز بخصوص از ۱۹۷۰ به بعد بدون تعامل مناسب منطقهای و جهانی نتوانسته پویایی داشته باشد، پویایی اقتصاد در کلانترین سطح مرتبط با سیاست خارجی است، اما بهره گیری از روابط خارجی و محیط بیرونی وابسته به مدیریت ظرفیتها و کارآمدی سیاستگذاریهای داخلی است. من با این نظر، اقتصاد و سیاست خارجی را دو حوزه مهم میدانم اما معتقدم مهمترین مسأله ما هیچ یک از این دو نیست.
فرض اول اینکه، سیاست داخلی مسأله اصلی امروز ماست. مسأله ما حتی به رغم مواضع روشن مقام معظم رهبری، همچنان شیوه تعامل، نوع کنش دینفعان سیاسی و فقدان درک مشترک نسبت به مسائل اساسی کشور و راههای نیل به منافع و اهداف ملی و عدم همافزاییهای بین قوهای است. ترتیبات سیاست داخلی به گونهای که امروز تجربه میکنیم، پیشبرنده نیست بلکه فرساینده-کاهنده و در بهترین حالت تداوم بخش وضع فعلی و تکاپوی بقاست. فرض بعدی این است که اگر بخواهیم در سیاست خارجی و عرصه بینالملل از فرصتها استفاده کنیم و بخواهیم کشوری قوی داشته باشیم، محتاج رضایت عمومی مردم در بالاترین سطح هستیم. رضایت مردم، نیرومندترین ابزار بازدارندگی ماست. ما پیش از این و سال های اول انقلاب، با سامان سیاسی که مشروعیت بالایی به همراه داشت، در مقابل بحران هایی مثل جنگ تحمیلی ایستادیم و از آن سربلند بیرون آمدیم. امروز هم یکبار دیگر و البته بیش از هر زمان دیگری به چنان جامعه ای نیازمندیم؛ جامعه ای با مشارکت بالای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، جامعه ای پویا خواهد بود؛ جامعه ای راضی که در آن حکومت شوندگان با برآوردی مثبت و ارتباطی عاطفی با حاکمان در سطوح مختلف، خود را نسبت به تصمیماتی که از سوی آنها اتخاذ میشود، ذیحق بدانند. من از مشروعیتی صحبت می کنم که در آن مردم و حکومت شوندگان، به واسطه اعتماد به نحوه مدیریت حاکمان و ایمان به آنکه آنها در راستای خیر و منافع مردم گام برمیدارند، به مدیران حق حکمرانی در محدوده قانون را میدهند. من امروز رضایت عامه را مهمترین عامل در پیشبرد اهداف کشور در عرصه بینالمللی و اقتصاد می دانم. رضایتی که پشتوانه اجماع سازی و قدرت ملی است.
ما از مردمی سخن می گوییم که در چند سال اخیر تحت بیرحمانه ترین تحریم ها و در معرض جنگ اقتصادی قرار داشته اند. جامعه ای که ترکیبی از تحریم ها و انباشت بیماری های مزمن اقتصاد ایران، به علاوه اشتباهات مدیریتی در چند دهه پیاپی، طبقات آسیب پذیر و حتی متوسط مردم را با معیشت سختی مواجه کرده است. امروز اما به این سختیها نگرانی ناشی از کرونا و سلامت هم اضافه شده و متأثر از تمرکز بسیار شدید عملیات روانی رسانه های خارج از کشور در سه سال گذشته، امید به تحول و رسیدن به سطح زندگی مطلوبی را که حق خود میدانند، کمرنگ می بینند. جامعه ای که از سال ۹۷ به اینسو با آسیب روانی ناشی از نزاع های سیاسی بیشتری نیز روبرو شده است. در سایه این رویدادها، این تلقی از حاکمان به جامعه در حال القاست که آنها یا در حال سوءاستفاده هستند یا در خوشبینانه ترین حالت نمی توانند هیچ کاری برای جامعه خود انجام دهند. این تصویر ناشی از نگرش و رفتارهای حذفی رقیب و به اوج رسیدن نارواداری و به رسمیت نشناختن تفاوت در برداشت ها و تعلقات سیاسی است. منازعه داخلی متضمن منافع ملی ما در عرصه بینالمللی نیست. ما اگر نتوانیم به یک مصالحه داخلی دست پیدا کنیم، نمی توانیم در عرصه بینالمللی منافع مردم را تأمین کنیم. متأسفانه سیاستهایی که این روزها در نتیجه سیاست داخلی ما شکل گرفته، هیچ یک سیاستهای ایجابی نیستند. بنیاد این تصمیمها و رفتارها، جلوگیری، پیشگیری یا تخریب رقیب است. برای مثال، این روزها شاهد تصمیمات سلبی بخصوص درباره برجام و سیاست خارجی هستیم که معلوم نیست چه آیندهای و چه نوع منفعت ملی را هدف خود قرار داده است و بیم آن می رود که ادامه تلاش شتابزده برای ورود به رقابتهای انتخاباتی باشد. این روزها آسیب بسیار جدی که در سیاست داخلی ما هویدا شده، سایه ۱۴۰۰ یا بهتر بگویم شروع زودهنگام رقابت های انتخاباتی ۱۴۰۰ بر تصمیمات سازنده است. اما موضوع به اینجا ختم نمی شود. مسأله دیگر در این ایام درمنازعات داخلی ایجاد زبان و سخن سیاسی غیرفاخر است. من فکر می کنم در هیچ دورهای از تاریخ ۴۰ ساله انقلاب شاهد این سطح از خشونت کلامی در سخن و زبان سیاست نبوده ایم.
بعلاوه، امروز شیوه گفت وگوی برخی صاحبان تریبون در ساختار قدرت به گونهای شده است که انگار عده ای در «اتاق پژواک» نشسته اند. اتاق پژواک جایی است که افراد محدودی در آن گفت وگو می کنند و فقط صدای یکدیگر را می شنوند. اگر همه ما در اتاق های پژواک خود بنشینیم و صدای خود را بشنویم هیچ مسأله ای از مردم حل نخواهد شد. اولویت ما باید فروریختن اتاقهای پژواک باشد. من امروز اتاق پژواک شکل گرفته بزرگی را میبینم که با نوعی حق پنداری و خود برتربینی در هم آمیخته است. این برای سیاست داخلی ما خطرناک است که خودحق پنداری و باطل انگاری دیگران، عرصه را بر عقلانیت گفت و گویی تنگ کند.
از نظر جامعه شناسی ارتباطات، نوع گفت و گوی نخبگان سیاسی در کوتاه مدت بر رفتار و کنش آحاد جامعه در دسته بندی های سیاسی اثر میگذارد. در حقیقت هواداران به نوعی پیروی کلامی و کنشی دست می زنند. من معتقدم امروز ما میبایست سیاست داخلی منسجمی داشته باشیم. انسجام حاکمیت را بالا ببریم تا همراه با ایجاد رضایت در مردم و افزایش اعتماد آنها با یک سرمایه اجتماعی بالا در سال ۹۹ و در آستانه قرن جدید، فرصتهایی که پیش روی ما قرار دارد را از آن خود نماییم. ما برای داشتن ایرانی سربلند در جهان و برای بهره مندی از منافع ملی در فضای بین الملل نیازمند جامعه ای با انسجام داخلی هستیم.
مسائل اصلی ایران امروز فقط با مشارکت عمومی، گفت و گوی اجتماعی و تن دادن همه جانبه و بی قید و شرط به اراده عمومی حل میشوند. وفاقی که برای عبور از مشکلات امروز به سوی آینده ای روشن تر نیاز داریم فقط در چارچوب سیاست داخلی ای بروز می یابد که شفافیت، تناسب اختیار و مسئولیت، تصویر روشنی از منافع ملی، و بازتاب صریح و بیپردهای از منافع عموم ملت ایران در آن جلوهگر شده باشد. فکر میکنم چند موضوع با عنوان مسأله اصلی ایران را به گفت وگوی بزرگ بگذاریم. اکنون روشنفکران و مردم به لطف فضای رسانه ای و ارتباطات آزاد با مهارتی تحسین برانگیز در حال شناسایی و بحث پیرامون مهمترین مسائل کشورمان هستند. اولین کاری که ما در مسیر این گفت و گوی بزرگ باید انجام بدهیم حضور در این مباحثهها و استخراج مطالبات عموم و اندیشمندان و تلاش همراه با گفت و گو برای ارائه پاسخی درخور به این مطالبات است. در این دوران باید بتوانیم در یک انسجام سیاست داخلی و مفاهمه اعتمادساز با جامعه، جایگاه ایران در جهان را ارتقا بخشیم. مردم ایران سه سال است در سختی تحریم مقاومت کرده اند و امروز منتظر آن هستند که نتایج مثبت مقاومتشان را ببینند. من به واسطه ۴۰ سال تجربه زیست سیاسی عمیق در جامعه و سیاست ایرانی، این روزها عمیقاً با این احساس ناخوشایند درگیرم که فرصت ها را به سرعت برق و باد از دست میدهیم. ما راهی به جز درک مشترک از مسائل، ساختارهای سیاسی هم افزا، ایجاد رضایت عامه برای تأمین منافع و امنیت ملی مان در میان جهان پر آشوب نخواهیم داشت.

چرا مجلس زودتر تصمیمگیری نکرد؟
هادی حقشناس
استاد دانشگاه
اخیراً مجلس شورای اسلامی قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی را مصوب کرده است. حال سؤال این است که برخورد مجلس با لغو تحریمها در برونرفت از تحریمها میتواند اثرگذار باشد؟
معتقدم مصوبه مجلس را میتوان از دو منظر تحلیل کرد؛ یکی از این منظر که یک واقعیت تلخی وجود دارد و آن این است که اروپاییها از 17 اردیبهشت سال 97 تاکنون هیچ کار مؤثری برای استفاده اقتصادی ایران از برجام نکردند.
واقعیت مطلب این است که قرار بود اگر ایران برجام را عملی کند و تعهدات آن را بپذیرد، طرف مقابل هم تعهدات خود را انجام دهد. یا به معنای دیگر برجام یک تجارت، معامله و اقدام دو طرفه برد - برد بود.
ولی عملاً ایران انتظار داشت که از منافع برجام بهره ببرد. بعد از خروج امریکا از برجام نفعی برای ایران نماند و بخشی از این عدم موفقیت برجام متوجه اروپاییها بود که تا به امروز اقدام خاصی انجام ندادند.
لذا مصوبه مجلس میتواند هشداری برای اروپاییها باشد. اما نکته دوم امریکا است. طبیعی است که وقتی امریکا مانع بزرگ هست این مانع نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند یا به عبارت سادهتر اگر فرض بگیریم رئیس جمهور جدید امریکا فعالیت خود را از اول بهمن ماه شروع کند و او هم رفتار مشابه با ترامپ داشته باشد قطعاً ماندن در برجام کار غیرعقلایی خواهد بود. اگرچه تمام انتظارات، شواهد و همچنین وعده انتخاباتی رئیس جمهور جدید امریکا مبنی بر این است که او به برجام برمیگردد. بنابراین یک نگاه این است که ذکر شد یعنی در مقابل انفعال اروپاییها و احتمال بسیار کم عدم برگشت رئیس جمهور امریکا به برجام که این مصوبه میتواند اهرم فشار مؤثری باشد.
اما اگر از منظر دیگر تحلیل کنیم؛ یک نگاه جدیدی میتوان به این قضیه کرد. اگر فرض بر اینکه مجلس میخواسته چنین اقدامی را انجام دهد چرا در سالهای 97، 98 یا 99 قبل از تغییر رئیس جمهور امریکا، چنین مصوبهای را نداشت؟
به عبارت سادهتر مجلس یازدهم با مجلس دهم به لحاظ جریان سیاسی در یک جریان تعریف میشود. از اینرو اگر این اقدام اثرگذار بود یا اعتقاد به چنین اقدامی وجود داشت، حداقل انتظار میرفت که تصویب قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی خیلی زودتر از این، دولت را مکلف به اجرا میکرد.
بنابراین در جمعبندی کلی منهای دو دیدگاه عنوان شده، با توجه به زمانی که در اجرای این مصوبه وجود دارد، به نظر میرسد همپوشانی بین اجرای این مصوبه مجلس و شروع به کار دولت جدید امریکا خواهد بود. در هر حال به نظر میرسد بهخاطر فضای سیاسی جدید که در امریکا و اروپا اتفاق افتاده و هم گذشت نزدیک به سه سال از تحریمهای ظالمانه احتمال قریب به یقین امریکا به برجام برمیگردد و شاید نیاز به اجرای چنین مصوبهای نباشد. گرچه وزارت خارجه ایران هم چنین موضعگیری را کرده است. یعنی امریکا و اروپا برجام را عملیاتی خواهند کرد و آن زمان اجرای مصوبه قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی بلااثر خواهد بود.
17 اردیبهشت ماه سال 97 با خروج ترامپ از برجام، دیوار بیاعتمادی بین ایران و امریکا بلندتر شد. از اینرو هر تصمیمی عوارض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاص خود را بر جای خواهد گذاشت و در این تردیدی وجود ندارد. منتهی گام اول بیاعتمادی را امریکا برداشت. ممکن است که گفته شود ترامپ آدم نرمالی نبوده است ولی به هر حال امریکا یا ترامپ گام اول بیاعتمادی را برداشتند. بدینجهت اقدامی که مجلس در مصوبه اخیر داشته است، تفاوت معناداری با اقدام امریکا دارد. اگر اروپا و امریکا به برجام بازگردند اثر مصوبه مجلس حداکثر یک الی دو ماه خواهد بود. اما اقدامی که امریکا انجام داد نزدیک به سه سال عوارض سنگین بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. به عبارت سادهتر، دهها میلیارد دلار زیان به اقتصاد ایران وارد شده است. اگر تحریم امریکا نبود ایران بهطور قطع در سالهای 97 و 98 رشد مثبت اقتصادی را ثبت میکرد و حتی نرخ بیکاری به سمت تکرقمی شدن میرفت.
عوارض رفتار امریکا با بیاعتمادی ای که ایجاد کرد قابل مقایسه با عوارض مصوبه مجلس نیست. حتی اگر فرض کنیم در دو ماه هیچ اتفاقی در مذاکرات و برگشت به برجام رخ ندهد. گرچه به نظر میرسد (در حالت خوشبینانه) که مصوبه مجلس در قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی یک هشدار زودهنگام به اروپا و امریکا باشد که به تعهدات خود در برجام برگردند.
در نهایت باید تأکید کرد که هر مصوبهای که دولت و مجلس داشته باشد طبیعتاً یک نهاد بالاتر به عنوان شورای عالی امنیت ملی بر آن نظارت دارد و از همه مهمتر اینکه سیاست خارجی ایران تحت نظر مقام معظم رهبری است. بدین جهت اگر مصوبه و اقدامی در سیاست خارجی به ضرر منافع ملی باشد، مجموعههای بالادستی نظارت خواهند کرد و اقدامهای لازم را انجام میدهند از اینرو نباید نگرانی در اینباره وجود داشته باشد چرا که حفظ منافع ملی اولیتر است.
استاد دانشگاه
اخیراً مجلس شورای اسلامی قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی را مصوب کرده است. حال سؤال این است که برخورد مجلس با لغو تحریمها در برونرفت از تحریمها میتواند اثرگذار باشد؟
معتقدم مصوبه مجلس را میتوان از دو منظر تحلیل کرد؛ یکی از این منظر که یک واقعیت تلخی وجود دارد و آن این است که اروپاییها از 17 اردیبهشت سال 97 تاکنون هیچ کار مؤثری برای استفاده اقتصادی ایران از برجام نکردند.
واقعیت مطلب این است که قرار بود اگر ایران برجام را عملی کند و تعهدات آن را بپذیرد، طرف مقابل هم تعهدات خود را انجام دهد. یا به معنای دیگر برجام یک تجارت، معامله و اقدام دو طرفه برد - برد بود.
ولی عملاً ایران انتظار داشت که از منافع برجام بهره ببرد. بعد از خروج امریکا از برجام نفعی برای ایران نماند و بخشی از این عدم موفقیت برجام متوجه اروپاییها بود که تا به امروز اقدام خاصی انجام ندادند.
لذا مصوبه مجلس میتواند هشداری برای اروپاییها باشد. اما نکته دوم امریکا است. طبیعی است که وقتی امریکا مانع بزرگ هست این مانع نمیتواند تا ابد ادامه پیدا کند یا به عبارت سادهتر اگر فرض بگیریم رئیس جمهور جدید امریکا فعالیت خود را از اول بهمن ماه شروع کند و او هم رفتار مشابه با ترامپ داشته باشد قطعاً ماندن در برجام کار غیرعقلایی خواهد بود. اگرچه تمام انتظارات، شواهد و همچنین وعده انتخاباتی رئیس جمهور جدید امریکا مبنی بر این است که او به برجام برمیگردد. بنابراین یک نگاه این است که ذکر شد یعنی در مقابل انفعال اروپاییها و احتمال بسیار کم عدم برگشت رئیس جمهور امریکا به برجام که این مصوبه میتواند اهرم فشار مؤثری باشد.
اما اگر از منظر دیگر تحلیل کنیم؛ یک نگاه جدیدی میتوان به این قضیه کرد. اگر فرض بر اینکه مجلس میخواسته چنین اقدامی را انجام دهد چرا در سالهای 97، 98 یا 99 قبل از تغییر رئیس جمهور امریکا، چنین مصوبهای را نداشت؟
به عبارت سادهتر مجلس یازدهم با مجلس دهم به لحاظ جریان سیاسی در یک جریان تعریف میشود. از اینرو اگر این اقدام اثرگذار بود یا اعتقاد به چنین اقدامی وجود داشت، حداقل انتظار میرفت که تصویب قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی خیلی زودتر از این، دولت را مکلف به اجرا میکرد.
بنابراین در جمعبندی کلی منهای دو دیدگاه عنوان شده، با توجه به زمانی که در اجرای این مصوبه وجود دارد، به نظر میرسد همپوشانی بین اجرای این مصوبه مجلس و شروع به کار دولت جدید امریکا خواهد بود. در هر حال به نظر میرسد بهخاطر فضای سیاسی جدید که در امریکا و اروپا اتفاق افتاده و هم گذشت نزدیک به سه سال از تحریمهای ظالمانه احتمال قریب به یقین امریکا به برجام برمیگردد و شاید نیاز به اجرای چنین مصوبهای نباشد. گرچه وزارت خارجه ایران هم چنین موضعگیری را کرده است. یعنی امریکا و اروپا برجام را عملیاتی خواهند کرد و آن زمان اجرای مصوبه قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی بلااثر خواهد بود.
17 اردیبهشت ماه سال 97 با خروج ترامپ از برجام، دیوار بیاعتمادی بین ایران و امریکا بلندتر شد. از اینرو هر تصمیمی عوارض سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاص خود را بر جای خواهد گذاشت و در این تردیدی وجود ندارد. منتهی گام اول بیاعتمادی را امریکا برداشت. ممکن است که گفته شود ترامپ آدم نرمالی نبوده است ولی به هر حال امریکا یا ترامپ گام اول بیاعتمادی را برداشتند. بدینجهت اقدامی که مجلس در مصوبه اخیر داشته است، تفاوت معناداری با اقدام امریکا دارد. اگر اروپا و امریکا به برجام بازگردند اثر مصوبه مجلس حداکثر یک الی دو ماه خواهد بود. اما اقدامی که امریکا انجام داد نزدیک به سه سال عوارض سنگین بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. به عبارت سادهتر، دهها میلیارد دلار زیان به اقتصاد ایران وارد شده است. اگر تحریم امریکا نبود ایران بهطور قطع در سالهای 97 و 98 رشد مثبت اقتصادی را ثبت میکرد و حتی نرخ بیکاری به سمت تکرقمی شدن میرفت.
عوارض رفتار امریکا با بیاعتمادی ای که ایجاد کرد قابل مقایسه با عوارض مصوبه مجلس نیست. حتی اگر فرض کنیم در دو ماه هیچ اتفاقی در مذاکرات و برگشت به برجام رخ ندهد. گرچه به نظر میرسد (در حالت خوشبینانه) که مصوبه مجلس در قانون افزایش غنیسازی و لغو اجرای پروتکل الحاقی یک هشدار زودهنگام به اروپا و امریکا باشد که به تعهدات خود در برجام برگردند.
در نهایت باید تأکید کرد که هر مصوبهای که دولت و مجلس داشته باشد طبیعتاً یک نهاد بالاتر به عنوان شورای عالی امنیت ملی بر آن نظارت دارد و از همه مهمتر اینکه سیاست خارجی ایران تحت نظر مقام معظم رهبری است. بدین جهت اگر مصوبه و اقدامی در سیاست خارجی به ضرر منافع ملی باشد، مجموعههای بالادستی نظارت خواهند کرد و اقدامهای لازم را انجام میدهند از اینرو نباید نگرانی در اینباره وجود داشته باشد چرا که حفظ منافع ملی اولیتر است.

کرونا و شکاف در فعالیتهای دانشجویی
غلامرضا ظریفیان
استاد دانشگاه
جنبش دانشجویی یکی از دیرپاترین جنبـــــشهـــــــــای اجتماعی در ایران است که عمرش به ٨٠ سال میرسد، این در حالی است که در 100سال اخیر ما شاهد تحولات بسیاری بودیم و جنبشهای مختلفی هم شکل گرفتند؛ از جنبش کارگری گرفته تا جنبشهای قومی و جنبشهای پارلمانی. هر کدام از این جنبشها دوران کوتاهی فعالیت کردند، این جنبشها آمدند و تأثیرات محدودی گذاشتند و رفتند. در این میان تنها جنبشی که تقریباً از سال ١٣٢٠ بهطور جدی وارد عرصه شد و فعالیتش تا یک دهه اخیر هم بسیار تأثیرگذار بود جنبش دانشجویی است. در ارتباط با جنبش دانشجویی گفته میشود که این جنبش، یک جنبش آماتوری است که بازیگرانش در دورهای محدود وارد دانشگاه میشوند و بعد از خروج از دانشگاه در فعالیتهای مختلف دیگری قرار میگیرند. اما علیرغم آماتوری بودن بهدلیل ضعف نهادهای مدنی در ایران، احزاب و سندیکاها این جنبش یک نقش پیشتاز و تأثیرگذار در جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور داشته است. بنابراین میشود جنبش دانشجویی را از پایهایترین جنبشهای ایران بهشمار آورد. طبیعتاً در این سالها فعالیتهای دانشجویی، گفتمانهای مختلفی را تجربه کردند؛ گفتمان چپ، گفتمان ملی و گفتمان مذهبی و گفتمان مسلط بر جنبش دانشجویی که همان نگاه ضد امپریالیسم بود و در دورهای هم نگاه عدالت خواهی داشتند. اگر بخواهیم این جنبش را بعد از انقلاب واکاوی کنیم، باید بگویم که این جنبش در زمان انقلاب و جنگ با تمام نیروهایش وارد دفاع از کشور شد. در زمان سازندگی البته دولت سخت بهدنبال بازسازی و رونق اقتصادی بود. در این دوران دولت بهدنبال رونق اقتصادی بود و مسئولان در آن زمان به سراغ بخش خصوصی و کسانی میرفتند که سرمایه داشتند. در اینجاست که جنبش دانشجویی بشدت با دولت سازندگی مشکل پیدا کرد. در زمان اصلاحات جنبش دانشجویی به اوج رسید. از ابتدای تشکیل دولت اصلاحات، دانشگاه در عرصه جدی فعالیتهای سیاسی، اجتماعی وارد شد. تشکلهای دانشجویی بیشتر شد و نشریات دانشجویی گسترش یافت. جنبشهای دانشجویی در آن زمان بیشتر روی مسأله آزادی فعالیت میکردند. در زمان دولت احمدینژاد اساساً با یک انسداد عظیم روبهرو شدیم و تشکلها اجازه فعالیت آنچنانی نداشتند. جنبش دانشجویی در دولت مهرورزی به حاشیه کشیده شد. اما دوره روحانی وضعیت تغییر کرد، جنبشهای دانشجویی این فرصت را پیدا کردند تا خودشان را بازسازی کنند و همین تشکّلها بودند که نقش مهمی در روی کار آمدن دولت تدبیر و امید داشتند. تشکلها در این دوره توقع داشتند که دوباره به رسمیت شناخته شوند و فعالیتهای آنها در رأس دانشگاه قرار گیرد. بخشی از این مطالبات در دانشگاه پاسخ داده شد و بخشی دیگر نه. با این حال در این دو دهه با گسترش دانشگاهها و رشد دانشجویان ما شاهد نوعی تغییر در فضای جنبش دانشجویی بودیم، دانشگاه نخبه محور تبدیل به دانشگاه توده محور شد ما با ٤ میلیون دانشجو روبهرو شدیم که جمعیت دانشگاه را شبیه به جامعه کردند. جنبش دانشجویی در این دوران در عرصه سیاسی ضعیف شد و به سمت مطالبات جامعه محور حرکت کرد.
ما در مجموعه دانشجویی با مجموعهای از شورای صنفی و کانونهای متعدد فرهنگی روبهرو شدیم و فصای جنبش دانشجویی به سمت جنبشهای اجتماعی حرکت کرد. در این راه هم هزینههای زیادی پرداخت کرد و همین هزینهها عامل جدی برای به حاشیه رفتن فعالیتهای سیاسی دانشجویی بود. حالا این پرسش مطرح است که اساساً ما پدیدهای بهنام جنبش دانشجویی داریم؟ یک عده بر این باورند که ما موضوعی بهنام جنبش دانشجویی دیگر نداریم و جنبش دانشجویی دیگر آن کارکردها و کنشهای سیاسی، اجتماعی خودش را انجام نمیدهد. برخیها هم میگویند نگاه دانشجو به عالم تغییر کرده است و بهخاطر همین نگاه مأموریت دانشجویان هم تغییر کرده و این جنبش خودش را با همین تغییرات منطبق کرده است. با این همه در این دوران بویژه با شیوع کرونا فضای جنبش دانشجویی تضعیف شد. ما از جنبش دانشجویی انتظار داشتیم که در فضای مجازی با قدرت بیشتری حضور داشته باشد که فعالیت خاصی در این مدت ندیدیم و حتی در این دوران با کاهش محسوس فعالیتهای دانشجویی روبهرو شدیم. متأسفانه کرونا یک شکاف عظیم در فعالیتهای دانشجویی بهوجود آورد.
استاد دانشگاه
جنبش دانشجویی یکی از دیرپاترین جنبـــــشهـــــــــای اجتماعی در ایران است که عمرش به ٨٠ سال میرسد، این در حالی است که در 100سال اخیر ما شاهد تحولات بسیاری بودیم و جنبشهای مختلفی هم شکل گرفتند؛ از جنبش کارگری گرفته تا جنبشهای قومی و جنبشهای پارلمانی. هر کدام از این جنبشها دوران کوتاهی فعالیت کردند، این جنبشها آمدند و تأثیرات محدودی گذاشتند و رفتند. در این میان تنها جنبشی که تقریباً از سال ١٣٢٠ بهطور جدی وارد عرصه شد و فعالیتش تا یک دهه اخیر هم بسیار تأثیرگذار بود جنبش دانشجویی است. در ارتباط با جنبش دانشجویی گفته میشود که این جنبش، یک جنبش آماتوری است که بازیگرانش در دورهای محدود وارد دانشگاه میشوند و بعد از خروج از دانشگاه در فعالیتهای مختلف دیگری قرار میگیرند. اما علیرغم آماتوری بودن بهدلیل ضعف نهادهای مدنی در ایران، احزاب و سندیکاها این جنبش یک نقش پیشتاز و تأثیرگذار در جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور داشته است. بنابراین میشود جنبش دانشجویی را از پایهایترین جنبشهای ایران بهشمار آورد. طبیعتاً در این سالها فعالیتهای دانشجویی، گفتمانهای مختلفی را تجربه کردند؛ گفتمان چپ، گفتمان ملی و گفتمان مذهبی و گفتمان مسلط بر جنبش دانشجویی که همان نگاه ضد امپریالیسم بود و در دورهای هم نگاه عدالت خواهی داشتند. اگر بخواهیم این جنبش را بعد از انقلاب واکاوی کنیم، باید بگویم که این جنبش در زمان انقلاب و جنگ با تمام نیروهایش وارد دفاع از کشور شد. در زمان سازندگی البته دولت سخت بهدنبال بازسازی و رونق اقتصادی بود. در این دوران دولت بهدنبال رونق اقتصادی بود و مسئولان در آن زمان به سراغ بخش خصوصی و کسانی میرفتند که سرمایه داشتند. در اینجاست که جنبش دانشجویی بشدت با دولت سازندگی مشکل پیدا کرد. در زمان اصلاحات جنبش دانشجویی به اوج رسید. از ابتدای تشکیل دولت اصلاحات، دانشگاه در عرصه جدی فعالیتهای سیاسی، اجتماعی وارد شد. تشکلهای دانشجویی بیشتر شد و نشریات دانشجویی گسترش یافت. جنبشهای دانشجویی در آن زمان بیشتر روی مسأله آزادی فعالیت میکردند. در زمان دولت احمدینژاد اساساً با یک انسداد عظیم روبهرو شدیم و تشکلها اجازه فعالیت آنچنانی نداشتند. جنبش دانشجویی در دولت مهرورزی به حاشیه کشیده شد. اما دوره روحانی وضعیت تغییر کرد، جنبشهای دانشجویی این فرصت را پیدا کردند تا خودشان را بازسازی کنند و همین تشکّلها بودند که نقش مهمی در روی کار آمدن دولت تدبیر و امید داشتند. تشکلها در این دوره توقع داشتند که دوباره به رسمیت شناخته شوند و فعالیتهای آنها در رأس دانشگاه قرار گیرد. بخشی از این مطالبات در دانشگاه پاسخ داده شد و بخشی دیگر نه. با این حال در این دو دهه با گسترش دانشگاهها و رشد دانشجویان ما شاهد نوعی تغییر در فضای جنبش دانشجویی بودیم، دانشگاه نخبه محور تبدیل به دانشگاه توده محور شد ما با ٤ میلیون دانشجو روبهرو شدیم که جمعیت دانشگاه را شبیه به جامعه کردند. جنبش دانشجویی در این دوران در عرصه سیاسی ضعیف شد و به سمت مطالبات جامعه محور حرکت کرد.
ما در مجموعه دانشجویی با مجموعهای از شورای صنفی و کانونهای متعدد فرهنگی روبهرو شدیم و فصای جنبش دانشجویی به سمت جنبشهای اجتماعی حرکت کرد. در این راه هم هزینههای زیادی پرداخت کرد و همین هزینهها عامل جدی برای به حاشیه رفتن فعالیتهای سیاسی دانشجویی بود. حالا این پرسش مطرح است که اساساً ما پدیدهای بهنام جنبش دانشجویی داریم؟ یک عده بر این باورند که ما موضوعی بهنام جنبش دانشجویی دیگر نداریم و جنبش دانشجویی دیگر آن کارکردها و کنشهای سیاسی، اجتماعی خودش را انجام نمیدهد. برخیها هم میگویند نگاه دانشجو به عالم تغییر کرده است و بهخاطر همین نگاه مأموریت دانشجویان هم تغییر کرده و این جنبش خودش را با همین تغییرات منطبق کرده است. با این همه در این دوران بویژه با شیوع کرونا فضای جنبش دانشجویی تضعیف شد. ما از جنبش دانشجویی انتظار داشتیم که در فضای مجازی با قدرت بیشتری حضور داشته باشد که فعالیت خاصی در این مدت ندیدیم و حتی در این دوران با کاهش محسوس فعالیتهای دانشجویی روبهرو شدیم. متأسفانه کرونا یک شکاف عظیم در فعالیتهای دانشجویی بهوجود آورد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
توافق اوپک پلاس برسر افزایش تدریجی تولید نفت در سال ۲۰۲۱
-
اتحاد بازیکنان ضعفهایمان را میپوشاند
-
بگذارید دیپلمات ها کارشان را انجام دهند
-
مصوبه مجلس منافع صبر راهبردی نظام را مختل میکند
-
واعظی: عدهای سنگ اندازی میکنند تا تحریمها برداشته نشود
-
ظریف: دولت بایدن تعهد و حسن نیت خود را ثابت کند
-
تحریم در تله هزار راه نرفته
-
نحوه حضور کارکنان و فعالیت ادارات و صنوف از امروز در پایتخت
-
پرونده باز مرگ نهنگها در سواحل جنوب
-
اتاق پژواک
-
چرا مجلس زودتر تصمیمگیری نکرد؟
-
کرونا و شکاف در فعالیتهای دانشجویی

اخبارایران آنلاین