ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به میهمان ناخوانده کرونا عادت می کنیم؟
لیلا ضامنی
خبرنگار
بیش از یکسال پیش وقتی میهمان ناخوانده کرونا آمد کمتر کسی فکر می کرد می خواهد تمام شئون جوامع را به هم بریزد، از همان ابتدا که آمد گفتند می رود اما نرفت و با سماجت تمام زندگی بشر را دچار دگردیسی کرد و همه مناسبات تحت تأثیر آن قرار گرفت. هنر و هنرمند نیز از کرونا بی نصیب نماند و به دنبال آن همه فعالیت های فرهنگی و هنری تعطیل شدند، چرخ زندگی هنرمند هم باید همانند دیگر صنوف هنری می چرخید و برای خارج شدن از این وضعیت باید طرحی نو در می انداختند؛ این شد که برخی از گالری ها به برگزاری نمایشگاه مجازی روی آوردند، برخی هم تعطیل شدند و عده قلیلی هم نمایشگاه های حضوری را با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار کردند. گالری گلستان به عنوان یکی از مطرح ترین و تأثیرگذارترین گالری های تهران همگام با رعایت پروتکل های بهداشتی و محدودیت های ناشی از کرونا از سال گذشته تعطیل شد و تا پایان امسال هم نمایشگاه حضوری نخواهد داشت. از سوی دیگر لیلی گلستان تجربه متفاوتی را در برپایی نمایشگاه در پاندمی کرونا ارائه داد و آن هم برگزاری رویدادها به شکل مجازی بود. او در این باره می گوید:«از پانزدهم اسفندماه گالری تعطیل شد. اواخر اردیبهشت که آرام آرام از شوک کرونا در آمدم، فکر کردم که بیکار نمی توانم سر کنم . پس فراخوان یک مسابقه نقاشی دادم به اسم «کرونا» برای بچه های زیر10 سال . با سه جایزه نقدی و استقبال عجیبی شد. اصلاً فکرش را نمی کردم. شاید چون خیلی با فضای مجازی و کارکرد فوق العاده اش آشنا نبودم . نمایشگاه خیلی سروصدا کرد و شهرداری به آن ورود کرد و پیشنهاد داد که یک دیوار در شهر را به کارهای برنده مسابقه اختصاص دهد. یک کتاب چاپ کند از کارهای پذیرفته شده و سه جایزه نقدی هم بدهد.چه از این بهتر . البته هنوز خبری از دیوار و کتاب نیست. بعد ماه مرداد شد . ما همیشه در مرداد ماه نمایشگاه «صد اثر صد هنرمند» را داریم. پس آن را هم فراخوان دادیم و انبوهی از نقاشی برایم ارسال شد .همه را دیدم و انتخاب کردم و انتخاب ها را در سایت گالری گذاشتیم و چه فروش عجیبی. بعد نمایشگاه آرمان یعقوب پور بود با 103 نقاشی کوچک با قیمت یک میلیون و 30 نقاشی بزرگ با قیمت بالاتر که در نهایت حدود 120 نقاشی فروش رفت و بعد از آثار فربد مرشدزاده حدود ۲۰ کار فروش رفت و بعد شهرام کریمی که هشت کار فروخت و عبدی اسبقی که از اول اسفند شروع می شود.
نمایشگاههای آنلاین ما بسیار موفق بود. زحمتش خیلی بیشتر از برگزاری در گالری است اما تجربه بسیار جذابی بود .تا اواسط خرداد ١٤٠٠ هم هر 20 روز از یک هنرمند نمایشگاه مجازی خواهیم داشت.»
حال که کووید۱۹ ماندگار شده باید تدبیری اندیشیده می شد. یکی از این تدابیر برگزاری نمایشگاه های هنری مجازی است این گونه نمایشگاه ها امکان بازدید و خرید آثار را در سراسر دنیا برای مخاطبان فراهم آورده است، لیلی گلستان درباره امتیازهای نمایشگاه مجازی می گوید:«البته اثر را از نزدیک دیدن لذت دیگری دارد. اما یکی از امتیازهای نمایشگاه مجازی بیشتر دیده شدن است. ما در تمام نمایشگاه هایمان و حتی در مسابقه نقاشی بچه ها هم از خارج خریدار و شرکت کننده داشتیم. در مسابقه کرونا از کانادا و امریکا و اتریش و فرانسه شرکت کردند و در تمام نمایشگاه های نقاشی مان خریدار از اقصی نقاط جهان داشتیم حتی از ژاپن. البته همه ایرانی بودند. اگر روزی روزگاری کرونا برود و گالری دوباره باز شود ما نمایشگاه ها را هم حضوری می گذاریم و هم مجازی. البته اینستاگرام و تبلیغ در صفحه گالری و صفحه خودم خیلی کمک به این دیده شدن و خریده شدن کرد.»
شاید برای من مخاطب هیچ لذتی بالاتر از دیدن یک اثر نقاشی وحس اتمسفر نمایشگاه نیست. حسی که در نمایشگاه مجازی از داشتن آن محروم می شویم. مدیر گالری گلستان دربارهاش می گوید:«بله درست است . لذت از نزدیک دیدن خیلی متفاوت است اما مردم عادت کرده اند. مثل لذت کتاب کاغذی خواندن و مقایسهاش با خواندن از روی نوت بوک است . خیلی ها الان فقط از راه مجازی کتاب می خوانند یا صوتی کتاب را گوش می کنند. عادت می شود. امیدوارم کرونا زودتر راهش را بکشد برود و پشت سرش را هم نگاه نکند! و ما هم برگردیم سر گالری کوچک خوشگل مان!» تعطیلی رویدادهای حضوری هنری در ایام کرونا این نیاز را به وجود آورد که رویدادها باید به شکل مجازی برگزار شوند و همین رویه مستلزم داشتن زیرساخت های قوی فناوری و استفاده از پلتفرم های مختلف است.
متأسفانه در این همه گیری تاکنون هنرمندان بسیاری را از دست داده ایم و بسیاری دیگر به اجبار خانه نشین شده اند اما آیا اصرار به عادی سازی زندگی راه حلی برای برون رفت از این بحران است؛ لیلی گلستان در این باره می گوید:«تنها حرکتی که منتج به عادی سازی می شود به درک واصل شدن ویروس کرونا است ولاغیر.»
خبرنگار
بیش از یکسال پیش وقتی میهمان ناخوانده کرونا آمد کمتر کسی فکر می کرد می خواهد تمام شئون جوامع را به هم بریزد، از همان ابتدا که آمد گفتند می رود اما نرفت و با سماجت تمام زندگی بشر را دچار دگردیسی کرد و همه مناسبات تحت تأثیر آن قرار گرفت. هنر و هنرمند نیز از کرونا بی نصیب نماند و به دنبال آن همه فعالیت های فرهنگی و هنری تعطیل شدند، چرخ زندگی هنرمند هم باید همانند دیگر صنوف هنری می چرخید و برای خارج شدن از این وضعیت باید طرحی نو در می انداختند؛ این شد که برخی از گالری ها به برگزاری نمایشگاه مجازی روی آوردند، برخی هم تعطیل شدند و عده قلیلی هم نمایشگاه های حضوری را با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار کردند. گالری گلستان به عنوان یکی از مطرح ترین و تأثیرگذارترین گالری های تهران همگام با رعایت پروتکل های بهداشتی و محدودیت های ناشی از کرونا از سال گذشته تعطیل شد و تا پایان امسال هم نمایشگاه حضوری نخواهد داشت. از سوی دیگر لیلی گلستان تجربه متفاوتی را در برپایی نمایشگاه در پاندمی کرونا ارائه داد و آن هم برگزاری رویدادها به شکل مجازی بود. او در این باره می گوید:«از پانزدهم اسفندماه گالری تعطیل شد. اواخر اردیبهشت که آرام آرام از شوک کرونا در آمدم، فکر کردم که بیکار نمی توانم سر کنم . پس فراخوان یک مسابقه نقاشی دادم به اسم «کرونا» برای بچه های زیر10 سال . با سه جایزه نقدی و استقبال عجیبی شد. اصلاً فکرش را نمی کردم. شاید چون خیلی با فضای مجازی و کارکرد فوق العاده اش آشنا نبودم . نمایشگاه خیلی سروصدا کرد و شهرداری به آن ورود کرد و پیشنهاد داد که یک دیوار در شهر را به کارهای برنده مسابقه اختصاص دهد. یک کتاب چاپ کند از کارهای پذیرفته شده و سه جایزه نقدی هم بدهد.چه از این بهتر . البته هنوز خبری از دیوار و کتاب نیست. بعد ماه مرداد شد . ما همیشه در مرداد ماه نمایشگاه «صد اثر صد هنرمند» را داریم. پس آن را هم فراخوان دادیم و انبوهی از نقاشی برایم ارسال شد .همه را دیدم و انتخاب کردم و انتخاب ها را در سایت گالری گذاشتیم و چه فروش عجیبی. بعد نمایشگاه آرمان یعقوب پور بود با 103 نقاشی کوچک با قیمت یک میلیون و 30 نقاشی بزرگ با قیمت بالاتر که در نهایت حدود 120 نقاشی فروش رفت و بعد از آثار فربد مرشدزاده حدود ۲۰ کار فروش رفت و بعد شهرام کریمی که هشت کار فروخت و عبدی اسبقی که از اول اسفند شروع می شود.
نمایشگاههای آنلاین ما بسیار موفق بود. زحمتش خیلی بیشتر از برگزاری در گالری است اما تجربه بسیار جذابی بود .تا اواسط خرداد ١٤٠٠ هم هر 20 روز از یک هنرمند نمایشگاه مجازی خواهیم داشت.»
حال که کووید۱۹ ماندگار شده باید تدبیری اندیشیده می شد. یکی از این تدابیر برگزاری نمایشگاه های هنری مجازی است این گونه نمایشگاه ها امکان بازدید و خرید آثار را در سراسر دنیا برای مخاطبان فراهم آورده است، لیلی گلستان درباره امتیازهای نمایشگاه مجازی می گوید:«البته اثر را از نزدیک دیدن لذت دیگری دارد. اما یکی از امتیازهای نمایشگاه مجازی بیشتر دیده شدن است. ما در تمام نمایشگاه هایمان و حتی در مسابقه نقاشی بچه ها هم از خارج خریدار و شرکت کننده داشتیم. در مسابقه کرونا از کانادا و امریکا و اتریش و فرانسه شرکت کردند و در تمام نمایشگاه های نقاشی مان خریدار از اقصی نقاط جهان داشتیم حتی از ژاپن. البته همه ایرانی بودند. اگر روزی روزگاری کرونا برود و گالری دوباره باز شود ما نمایشگاه ها را هم حضوری می گذاریم و هم مجازی. البته اینستاگرام و تبلیغ در صفحه گالری و صفحه خودم خیلی کمک به این دیده شدن و خریده شدن کرد.»
شاید برای من مخاطب هیچ لذتی بالاتر از دیدن یک اثر نقاشی وحس اتمسفر نمایشگاه نیست. حسی که در نمایشگاه مجازی از داشتن آن محروم می شویم. مدیر گالری گلستان دربارهاش می گوید:«بله درست است . لذت از نزدیک دیدن خیلی متفاوت است اما مردم عادت کرده اند. مثل لذت کتاب کاغذی خواندن و مقایسهاش با خواندن از روی نوت بوک است . خیلی ها الان فقط از راه مجازی کتاب می خوانند یا صوتی کتاب را گوش می کنند. عادت می شود. امیدوارم کرونا زودتر راهش را بکشد برود و پشت سرش را هم نگاه نکند! و ما هم برگردیم سر گالری کوچک خوشگل مان!» تعطیلی رویدادهای حضوری هنری در ایام کرونا این نیاز را به وجود آورد که رویدادها باید به شکل مجازی برگزار شوند و همین رویه مستلزم داشتن زیرساخت های قوی فناوری و استفاده از پلتفرم های مختلف است.
متأسفانه در این همه گیری تاکنون هنرمندان بسیاری را از دست داده ایم و بسیاری دیگر به اجبار خانه نشین شده اند اما آیا اصرار به عادی سازی زندگی راه حلی برای برون رفت از این بحران است؛ لیلی گلستان در این باره می گوید:«تنها حرکتی که منتج به عادی سازی می شود به درک واصل شدن ویروس کرونا است ولاغیر.»
افت و خیز سینما در سال کرونا
فرهنگی/ سال گذشته در همین ایام بود که تأثیرات شیوع کرونا بر سینما آرام آرام نمود پیدا کرد. در گام اول سالنهای سینما بسته شد و نمایش ۵ فیلم روی پرده که یکی از آنها یعنی «خوب بد جلف ۲» جزو اکران نوروزی بود متوقف شد. با تعطیلی سالنهای سینما برنامه اکران نوروز و نمایش فیلمهایی چون «لامینور» داریوش مهرجویی، «لاله» اسداالله نیکنژاد، «بازیوو» امیرحسین قهرایی، «پسرکشی» محمدهادی کریمی و «زنها فرشتهاند ۲» حسین فرحبخش در هاله ابهام قرار گرفت. نوروز 1399 با تعطیلی سالنهای سینما آغاز شد و این روند تا تیرماه و بهبود نسبی وضعیت کرونا ادامه یافت. اول تیرماه با ادامه اکران 5 فیلم اسفندماه و 2 فیلم تازه آغاز بازگشایی سالنهای سینما بود. «شنای پروانه» محمد کارت فیلم منتخب تماشاگران در جشنواره سیوهشتم از مهمترین فیلمهای اکران شده در این ایام بود. البته این فیلم که در روزهای آغازین اکران با استقبال نسبی مخاطب مواجه بود به مرور روی روند سیر نزولی مخاطب قرار گرفت و سازندگان فیلم پس از 3 هفته از ادامه اکران انصراف دادند. اگرچه سالنداران سینما بر رعایت پروتکلهای بهداشتی تأکید داشتند اما مسأله فقط جلب اعتماد مخاطب نبود. فیلمهای تازه نفس در حالی به چرخه اکران اضافه میشدند که کمیت اطلاعرسانی درباره فعالیت سینما و وضعیت اکران لنگ میزد. نه بیلبوردهای شهری نشانی از فعالیت سینما داشتند و نه در تلویزیون تصویری از فیلمهای در حال اکران دیده میشد. پس از تجربه ناموفق اکران «شنای پروانه» فعالیت سالنهای سینما ادامه داشت اما صاحبان فیلمها اعتمادی به وضعیت اکران نداشتند. فعالیت کجدار و مریز سالنهای سینما با موج سوم کرونا به طور کامل در 24 تیرماه متوقف شد. تا بهمن 98 که آغاز جشنواره فیلم فجر و بازگشت دوباره مخاطب به سینما اعتماد و رضایت سازندگان فیلمهای «شنای پروانه»، «لاله» و «آن شب» را جلب کرد تا فیلمهایشان را روانه اکران کنند. در میان فیلمهای که در سال 99 اکران شدند «شنای پروانه» با فروش 2 میلیارد و 574 میلیون تومان در صدر جدول فروش قرار دارد. «خوب بد جلف 2» با یک میلیارد و 715 میلیون تومان در رتبه دوم قرار دارد. همین آمار و ارقام به تنهایی گویای آن است که دو فیلم با پتانسیل بالای جذب مخاطب هم نتوانست بر محدودیتهای شیوع کرونا فائق شود.
دو فرصت کرونایی
تعطیلی سالنهای سینما با تمام ضرر و زیانهایش بر اقتصاد سینما اما تجربهناگزیر و فرصت خوب اکران آنلاین را در پیش روی سینما قرار داد. فرصتی که در ایام پساکرونا هم میتواند چارهساز صف طویل پشت خط اکران باشد؛ البته اگر حفرههای موجود بر پیکره آن رفع شود. قاچاق فیلمها به فاصله کمتر از 24 ساعت پس از اولین نمایش بزرگترین چالش اکران آنلاین است که هنوز چارهای برای آن اندیشیده نشده است. اگرچه سایتهای نمایش غیرقانونی این آثار بلافاصله مسدود میشود اما برخورد قانونی با کانالهای تلگرامی و فضاهای مشابه متخلف به علت فیلترینگ با موانعی روبهروست. از سوی دیگر شبکههای ماهوارهای که عامل اصلی بازنشر نسخه قاچاق فیلمها محسوب میشوند در سایه نبود قوانین بینالمللی کپیرایت در ایران نه تنها فیلمهای اکران آنلاین بلکه تمام برنامههای به نمایش در آمده در پلتفرمهای آنلاین مثل «همرفیق» را سرقت کرده و بهصورت مکرر پخش میکنند. فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیا بهعنوان پیشقراول اکران آنلاین نامش را بهعنوان اولین فیلم سینمای ایران (بدون اکران در سینماها) در سال کرونایی ثبت کرد. این فیلم همچنین شامگاه جمعه 12 اردیبهشت ماه با رونمایی از طرح «سینما ماشین» خیز دوم را برای ثبت یک اولین دیگر در کارنامهاش برداشت. «سینما ماشین» یا سینما درایوین البته پیش از انقلاب در دو نقطه از تهران (سینمادرایوین تهرانپارس و ونک) تجربه شده بود. بیستمین تجربه کارگردانی حاتمیکیا با وجود اقبال خوب مخاطبان و فروش یک میلیارد و ۸۵۷ میلیون و ۸۴۰ هزار تومان در رده چهارم جدول فروش اکران آنلاین قرار گرفت. رده اول و دوم این جدول به دو فیلم طنز «خوب بد جلف2» پیمان قاسمخانی (۴ میلیارد و ۲۵۱ میلیون) و «زیرنظر» مجید صالحی (۲ میلیارد و ۸۷۴ میلیون و ۵۸۰ هزار تومان) اختصاص دارد. اقبال مخاطب به سریالهای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای نمایش آنلاین در ایام کرونا یک دستاورد دیگر هم داشت آغاز رقابت دو پلتفرم نماوا و فیلیمو. این دو پلتفرم که پیش از این تفاوتی بین محتواهای آنها دیده میشد حالا در دوران رقابت در تدارک ساخت سریالها و برنامهها خاص خودشان هستند که بهطور حتم به این فضا رونق بیشتری خواهد داد. غیب آثار سینمای «هنر و تجربه» و بیاعتنایی به فرصت اکران آنلاین از جمله انتقادهای مطرح شده در این حوزه بود.
جاهای خالی که پر نمیشوند
سلامت جان اهالی سینما و زنگ خطر کرونا در پروژههای سینمایی در حال تولید از همان اوایل اسفندماه سال گذشته به صدا در آمد و با اطلاعرسانی شفاف کارگروه خانه سینما پروژههای سینمایی و تلویزیونی مکلف به رعایت پروتکلهای بهداشتی شدند و تولید برخی آثار متوقف شد. با طولانی شدن شیوع کرونا اما هم این کارگروه تعطیل شد و هم چرخه تولید آثار سینمایی به آرامی به راه افتاد. رعایت شیوهنامههای بهداشتی جلوی دوربین و همچنین در فضاهایی چون اتاق گریم کار سخت و دشواری است اما برخی تولیدکنندگان آثار سینمایی با پایبندی به مسائلی چون حضور تیم پزشکی و تأمین لوازم بهداشتی و ضدعفونی تلاش کردند محیط کمخطری برای تولید ایجاد کنند. با این احوال تأثیر کرونا بر میزان تولیدات سینمایی مشهود بود. در میان آثاری که مجوز تولیدشان را در سال 99 دریافت کردند بخشی از فیلمها تولید شدند و تعدادی از آنها از جمله «ابلق»، «بیهمه چیز»، «شیشلیک»، «روزی روزگاری آبادان» و... در جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمدند. فارغ از فیلمهایی که به جشنواره راه پیدا نکردند «قهرمان» اصغر فرهادی و «شب داخلی دیوار» وحید جلیلوند از تولیدات مهم سال کرونایی 99 بود. به این فهرست میتوان اسامی فیلمهایی چون «خائن کشی» مسعود کیمیایی را اضافه کرد که در حال تولید است. بخشی از فیلمسازان همچون نیما جاویدی (قلعه)، مانی حقیقی (تفریق)، رضا میرکریمی (نگهبان بهشت)، کمال تبریزی (با هم بریم بهشت) و.... همچنان درگیر مراحل پیشتولید هستند و شیوع کرونا تولید فیلمشان را با تأخیر مواجه کرده است. با وجود حساسیتها و نگرانیهایی که نسبت به سلامت اهالی سینما وجود داشت و اطلاعرسانی و اعلام خطر درباره وضعیت تولیدات سینمایی و تلویزیونی، کرونا جای چهرههای ارزشمند بسیاری را در عرصه سینما برای همیشه خالی کرد. کریم اکبری مبارکه از جمله بازیگرانی بود که در جریان تولید یک کار تلویزیونی دچار بیماری شد و درگذشت. خسرو سینایی، اکبر عالمی، منوچهر طیاب، چنگیز جلیلوند، پرویز پورحسینی، علی برقی، محمد عفراوی، احمد علینژاد، مسعود مهرابی (منتقد سینما) و... از چهرههای سینمایی هستند که نامشان در میان درگذشتگان مبتلا به کرونا ثبت شد.
تطابق جشنوارهای کرونا
علاوه بر عرصه اکران و تولید، کرونا تمام رویدادهای سینمایی را حداقل در شیوه و زمان برگزاری تحت تأثیر قرار داد. جشنواره فیلم کودک و نوجوان و جشنواره فیلم کوتاه تهران بهصورت برخط و فیزیکی برگزار شد. جشنواره سینما حقیقت تنها جشنواره سینمایی بود که تماماً بهصورت آنلاین برگزار شد و جشنواره فیلم فجر بهخاطر عادی شدن شرایط و همچنین عدم امکان صیانت آثار از قاچاق فقط به شکل فیزیکی و با اعمال محدودیتها برگزار شد. سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر تنها رویداد سینمایی است که با یک سال تعویق برگزاری آن به خردادماه سال 1400 موکول شده است.
دو فرصت کرونایی
تعطیلی سالنهای سینما با تمام ضرر و زیانهایش بر اقتصاد سینما اما تجربهناگزیر و فرصت خوب اکران آنلاین را در پیش روی سینما قرار داد. فرصتی که در ایام پساکرونا هم میتواند چارهساز صف طویل پشت خط اکران باشد؛ البته اگر حفرههای موجود بر پیکره آن رفع شود. قاچاق فیلمها به فاصله کمتر از 24 ساعت پس از اولین نمایش بزرگترین چالش اکران آنلاین است که هنوز چارهای برای آن اندیشیده نشده است. اگرچه سایتهای نمایش غیرقانونی این آثار بلافاصله مسدود میشود اما برخورد قانونی با کانالهای تلگرامی و فضاهای مشابه متخلف به علت فیلترینگ با موانعی روبهروست. از سوی دیگر شبکههای ماهوارهای که عامل اصلی بازنشر نسخه قاچاق فیلمها محسوب میشوند در سایه نبود قوانین بینالمللی کپیرایت در ایران نه تنها فیلمهای اکران آنلاین بلکه تمام برنامههای به نمایش در آمده در پلتفرمهای آنلاین مثل «همرفیق» را سرقت کرده و بهصورت مکرر پخش میکنند. فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیا بهعنوان پیشقراول اکران آنلاین نامش را بهعنوان اولین فیلم سینمای ایران (بدون اکران در سینماها) در سال کرونایی ثبت کرد. این فیلم همچنین شامگاه جمعه 12 اردیبهشت ماه با رونمایی از طرح «سینما ماشین» خیز دوم را برای ثبت یک اولین دیگر در کارنامهاش برداشت. «سینما ماشین» یا سینما درایوین البته پیش از انقلاب در دو نقطه از تهران (سینمادرایوین تهرانپارس و ونک) تجربه شده بود. بیستمین تجربه کارگردانی حاتمیکیا با وجود اقبال خوب مخاطبان و فروش یک میلیارد و ۸۵۷ میلیون و ۸۴۰ هزار تومان در رده چهارم جدول فروش اکران آنلاین قرار گرفت. رده اول و دوم این جدول به دو فیلم طنز «خوب بد جلف2» پیمان قاسمخانی (۴ میلیارد و ۲۵۱ میلیون) و «زیرنظر» مجید صالحی (۲ میلیارد و ۸۷۴ میلیون و ۵۸۰ هزار تومان) اختصاص دارد. اقبال مخاطب به سریالهای شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای نمایش آنلاین در ایام کرونا یک دستاورد دیگر هم داشت آغاز رقابت دو پلتفرم نماوا و فیلیمو. این دو پلتفرم که پیش از این تفاوتی بین محتواهای آنها دیده میشد حالا در دوران رقابت در تدارک ساخت سریالها و برنامهها خاص خودشان هستند که بهطور حتم به این فضا رونق بیشتری خواهد داد. غیب آثار سینمای «هنر و تجربه» و بیاعتنایی به فرصت اکران آنلاین از جمله انتقادهای مطرح شده در این حوزه بود.
جاهای خالی که پر نمیشوند
سلامت جان اهالی سینما و زنگ خطر کرونا در پروژههای سینمایی در حال تولید از همان اوایل اسفندماه سال گذشته به صدا در آمد و با اطلاعرسانی شفاف کارگروه خانه سینما پروژههای سینمایی و تلویزیونی مکلف به رعایت پروتکلهای بهداشتی شدند و تولید برخی آثار متوقف شد. با طولانی شدن شیوع کرونا اما هم این کارگروه تعطیل شد و هم چرخه تولید آثار سینمایی به آرامی به راه افتاد. رعایت شیوهنامههای بهداشتی جلوی دوربین و همچنین در فضاهایی چون اتاق گریم کار سخت و دشواری است اما برخی تولیدکنندگان آثار سینمایی با پایبندی به مسائلی چون حضور تیم پزشکی و تأمین لوازم بهداشتی و ضدعفونی تلاش کردند محیط کمخطری برای تولید ایجاد کنند. با این احوال تأثیر کرونا بر میزان تولیدات سینمایی مشهود بود. در میان آثاری که مجوز تولیدشان را در سال 99 دریافت کردند بخشی از فیلمها تولید شدند و تعدادی از آنها از جمله «ابلق»، «بیهمه چیز»، «شیشلیک»، «روزی روزگاری آبادان» و... در جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمدند. فارغ از فیلمهایی که به جشنواره راه پیدا نکردند «قهرمان» اصغر فرهادی و «شب داخلی دیوار» وحید جلیلوند از تولیدات مهم سال کرونایی 99 بود. به این فهرست میتوان اسامی فیلمهایی چون «خائن کشی» مسعود کیمیایی را اضافه کرد که در حال تولید است. بخشی از فیلمسازان همچون نیما جاویدی (قلعه)، مانی حقیقی (تفریق)، رضا میرکریمی (نگهبان بهشت)، کمال تبریزی (با هم بریم بهشت) و.... همچنان درگیر مراحل پیشتولید هستند و شیوع کرونا تولید فیلمشان را با تأخیر مواجه کرده است. با وجود حساسیتها و نگرانیهایی که نسبت به سلامت اهالی سینما وجود داشت و اطلاعرسانی و اعلام خطر درباره وضعیت تولیدات سینمایی و تلویزیونی، کرونا جای چهرههای ارزشمند بسیاری را در عرصه سینما برای همیشه خالی کرد. کریم اکبری مبارکه از جمله بازیگرانی بود که در جریان تولید یک کار تلویزیونی دچار بیماری شد و درگذشت. خسرو سینایی، اکبر عالمی، منوچهر طیاب، چنگیز جلیلوند، پرویز پورحسینی، علی برقی، محمد عفراوی، احمد علینژاد، مسعود مهرابی (منتقد سینما) و... از چهرههای سینمایی هستند که نامشان در میان درگذشتگان مبتلا به کرونا ثبت شد.
تطابق جشنوارهای کرونا
علاوه بر عرصه اکران و تولید، کرونا تمام رویدادهای سینمایی را حداقل در شیوه و زمان برگزاری تحت تأثیر قرار داد. جشنواره فیلم کودک و نوجوان و جشنواره فیلم کوتاه تهران بهصورت برخط و فیزیکی برگزار شد. جشنواره سینما حقیقت تنها جشنواره سینمایی بود که تماماً بهصورت آنلاین برگزار شد و جشنواره فیلم فجر بهخاطر عادی شدن شرایط و همچنین عدم امکان صیانت آثار از قاچاق فقط به شکل فیزیکی و با اعمال محدودیتها برگزار شد. سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر تنها رویداد سینمایی است که با یک سال تعویق برگزاری آن به خردادماه سال 1400 موکول شده است.
گزارش «ایران» از وضعیتی که خانواده تئاتر در یک سال اخیر تجربه کردند
شعله لرزان شمعی در روزگار طوفان
محسن بوالحسنی
خبرنگار
همان روزهای اول شیوع کرونا در جهان و اعلام آمار قربانیان و مبتلایان در امریکا، سالنهای تئاتر و سینما در این کشور و دیگر کشورهای اروپایی یک قفل بزرگ تعطیلی تا اطلاع ثانوی را بر درهای بزرگ خود دیدند و تئاتریها و سینماییها همراه با بقیه مردم از ترس کرونا، وارد قرنطینه طولانی مدت خانگی شدند. همان زمان اندرو لوید وبر کارگردان تئاتر موزیکال و آهنگساز مشهور تئاتر بریتانیا برنده جایزه اسکار از ترس مردم حرف زد و اهمیت حفظ جان آنها و حفظ جان تئاتر، در کنار و به موازات هم. لوید ویر مصاحبهای کرد و گفت: «سالنها را باز کنید ما هر کاری که لازم باشد انجام میدهیم. ما دستها را تمیز نگه میداریم، درها را استریل میکنیم، همه چیزها را با دقت پاکیزه میکنیم. ما باید سالنها را بازگشایی کنیم. بعضیها با پول کمی که برایشان باقی مانده، به تئاتر نیازمند هستند.» اما این اتفاق نیفتاد و سالنها و مراکز نمایشی مهمی مثل سالن کارنگی، سالن متروپولیتن، اپرا موزه هنر متروپولیتن و سالنهای تئاتر برادوی تعطیل شدند و پیتر گلب مدیرکل اپرای موزه هنر متروپولیتن در مصاحبهای از ضرر بیش از یک میلیون دلاری هنر تئاتر امریکا در همان ماههای اول خبر داد و در حالی که تأثیر اقتصادی برادوی در نیمه اول سال گذشته میلادی چیزی بالغ بر هشتویک میلیارد دلار بود؛ حالا زیربار میلیونها دلار ضرر شانه سنگین میکرد.
سال سخت تماشاخانهها
چند ماه بعد از قرنطینه سراسری یعنی در خردادماه، سالنهای نمایش در کشورهای مختلف با شرط و شرایطی و قوانینی جدید بازگشایی شدند اگرچه طبق آمار یک پژوهش رسمی، در نگاهی کلی به سالنها و مراکز بزرگ تئاتر، 67درصد از میزان تماشاگران تئاتر کم شده بود و این حاصل تعطیلی بالاجبار سالنهای نمایش در انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، هلند و باقی کشورهای اروپایی بود. این وضعیت در کشور ما هم تجربه شد و سالنهای خصوصی اولین مراکزی بودند که روزبهروز آسیبهای مالی بیشتری را متحمل شدند و تا امروز که یک سال از شیوع ویروس کرونا در کشور میگذرد، آنها به گفته خودشان نتوانستهاند از پس جبران این ضررها بربیایند و در نهایت برخیشان تعطیل و برخیشان هم خوشبین به کمکهایی هستند که قرار است روزنه امیدی برایشان باشد. شاهین چگینی مدیرتماشاخانه استاد مشایخی در گفتوگو با «ایران» این یک سال را، تلخترین سال برای تئاتر، تئاتریها و البته مراکز خصوصی یا همان تماشاخانههای تئاتر میداند. او میگوید: «طبیعی است که وضعیت، وضعیت بسامانی نبود و اتفاقی بود که برای همه به یک شکل افتاد و همه را درگیر مشکلاتی کرد اما تماشاخانههای خصوصی بهدلیل موقعیت اقتصادیشان و عنوان خصوصی بودنشان، تلخیهای بسیاری متحمل شدند که حدیثی است مکرر که دربارهاش حرفهای بسیاری زده شده است.» چگینی، مشکل اصلی را نبود صنف مشخص در حوزهها و زیرشاخههای مختلف تئاتر میداند و معتقد است اگر چنین صنفی بهصورت منسجم و درست و اصولی وجود داشت شاید بخشی از مشکلات حل میشد.» او به لزوم کمکهای خارج از پروسههای اداری سفت و سخت به تماشاخانههای هنرمندان هم اشاره میکند و میگوید: «این کمکها روزنه امید ما برای ادامه حیات هستند و اگر وامی قرار است پرداخت شود تا مسئول یک تماشاخانه یا یک هنرمند با آن بخشی از مشکلاتش را حل کند، نباید درگیرودار پروسههای اداری و ضامنهای بسیار و... گیر کند.»
تئاتر نان شب ماست
در این دوران بعضیها مخالف هرگونه بازگشایی و فعالیت دوباره سالنهای تئاتر بودند و برخی هم میگفتند باید خود را با شرایط وفق داد چون هیچ معلوم نیست که این وضعیت تا کی ادامه داشته باشد و تعطیلی سالنها و... جز لطمه به تئاتر، نتیجه دیگری ندارد. طیف دوم میگفتند بهتر است از بسترهای موجود مثل پلتفرمهای اینترنتی استفاده کرد؛ امکانی که میکائیل شهرستانی در گفتوگو با «ایران» به آن اشاره میکند و میگوید: «تجربه نشان داد که این امکانات میتواند درست استفاده شود و بهرههای بسیار داشته باشد. نکته اساسی اینجاست که زمانه ضرورتهای خود را به ما تحمیل میکند و راهکارهای منحصر به فردش را هم پیش پای ما میگذارد. به نظر من تمامی این شیوههای نوینی که در دوران کرونا آزمایش خود را پس دادند، میتوانند در دوران پسا کرونا هم ادامه پیدا کنند.» میکائیل شهرستانی هم البته خودش در این یک سال، دست روی دست نگذاشت؛ اگر چه تعطیلیهای جسته و گریخته، اجراهایش را با تأخیر و تعویق روبهرو کرد. نمایش «آگوست در اوسیج کانتی» و «لبخند باشکوه آقای گیل» دو نمایشی بودند که شهرستانی روی صحنه برد و دومی، بعد از تعویق و تعطیلی، حالا تا اول اسفند در سنگلج روی صحنه است. کارگردان نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» در گفتوگو با «ایران»، تجربه یک سال زندگی و کار در وضعیت کرونا را اینطور تشریح میکند: «برای من تئاتر از نان شب هم واجبتر است؛ چرا که جامعه بیفرهنگ، بیزبان و بیهنرش معنی نمیشود و محکوم به نابودی است. حتی در شرایط کرونا نمیشود دست روی دست گذاشت و بیاعتنا منتظر بود. اصلاً منتظر چه چیز باید بود؟ شاید این فرصتی که در ذهن دنبالش میگردیم هرگز به وجود نیاید پس به نظر من در همین روزگار سخت هم، باید کار کرد تا چراغ تئاتر خاموش نماند. اگر این پدیده پلشت انسانساز را که نفسمان را تنگ کرده، به هر دلیلی نشود به این زودی مهار کرد اما با رعایت پروتکلهای بهداشتی میشود دستکم کنترلش کرد.» او برای این روشن نگه داشتن چراغ تئاتر در کشور هم پیشنهادی دارد و میگوید: «در این اوضاع نابسامان، تا جای ممکن میتوان این اوضاع را با ابداعات و خلق شیوههایی بدیع مدیریت کرد و این هنر را زنده نگاه داشت. بیتردید یکی از آنها تله تئاترهایی است که مخاطب را در خانه نگاه میدارد تا جایگزین سریالهای بیمایه و بیخاصیت تلویزیونی شود. دیگر اینکه ضبط حرفهای از نمایشهایی است که به صحنه رفته و در شبکههای مجازی فرصت این وجود خواهد داشت تا به نمایش درآیند. مهمتر از همه حمایت بیمنت دولت از هنرمندان این عرصه است که وظیفه هر دولت
مشروعی است.»
خبرنگار
همان روزهای اول شیوع کرونا در جهان و اعلام آمار قربانیان و مبتلایان در امریکا، سالنهای تئاتر و سینما در این کشور و دیگر کشورهای اروپایی یک قفل بزرگ تعطیلی تا اطلاع ثانوی را بر درهای بزرگ خود دیدند و تئاتریها و سینماییها همراه با بقیه مردم از ترس کرونا، وارد قرنطینه طولانی مدت خانگی شدند. همان زمان اندرو لوید وبر کارگردان تئاتر موزیکال و آهنگساز مشهور تئاتر بریتانیا برنده جایزه اسکار از ترس مردم حرف زد و اهمیت حفظ جان آنها و حفظ جان تئاتر، در کنار و به موازات هم. لوید ویر مصاحبهای کرد و گفت: «سالنها را باز کنید ما هر کاری که لازم باشد انجام میدهیم. ما دستها را تمیز نگه میداریم، درها را استریل میکنیم، همه چیزها را با دقت پاکیزه میکنیم. ما باید سالنها را بازگشایی کنیم. بعضیها با پول کمی که برایشان باقی مانده، به تئاتر نیازمند هستند.» اما این اتفاق نیفتاد و سالنها و مراکز نمایشی مهمی مثل سالن کارنگی، سالن متروپولیتن، اپرا موزه هنر متروپولیتن و سالنهای تئاتر برادوی تعطیل شدند و پیتر گلب مدیرکل اپرای موزه هنر متروپولیتن در مصاحبهای از ضرر بیش از یک میلیون دلاری هنر تئاتر امریکا در همان ماههای اول خبر داد و در حالی که تأثیر اقتصادی برادوی در نیمه اول سال گذشته میلادی چیزی بالغ بر هشتویک میلیارد دلار بود؛ حالا زیربار میلیونها دلار ضرر شانه سنگین میکرد.
سال سخت تماشاخانهها
چند ماه بعد از قرنطینه سراسری یعنی در خردادماه، سالنهای نمایش در کشورهای مختلف با شرط و شرایطی و قوانینی جدید بازگشایی شدند اگرچه طبق آمار یک پژوهش رسمی، در نگاهی کلی به سالنها و مراکز بزرگ تئاتر، 67درصد از میزان تماشاگران تئاتر کم شده بود و این حاصل تعطیلی بالاجبار سالنهای نمایش در انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، هلند و باقی کشورهای اروپایی بود. این وضعیت در کشور ما هم تجربه شد و سالنهای خصوصی اولین مراکزی بودند که روزبهروز آسیبهای مالی بیشتری را متحمل شدند و تا امروز که یک سال از شیوع ویروس کرونا در کشور میگذرد، آنها به گفته خودشان نتوانستهاند از پس جبران این ضررها بربیایند و در نهایت برخیشان تعطیل و برخیشان هم خوشبین به کمکهایی هستند که قرار است روزنه امیدی برایشان باشد. شاهین چگینی مدیرتماشاخانه استاد مشایخی در گفتوگو با «ایران» این یک سال را، تلخترین سال برای تئاتر، تئاتریها و البته مراکز خصوصی یا همان تماشاخانههای تئاتر میداند. او میگوید: «طبیعی است که وضعیت، وضعیت بسامانی نبود و اتفاقی بود که برای همه به یک شکل افتاد و همه را درگیر مشکلاتی کرد اما تماشاخانههای خصوصی بهدلیل موقعیت اقتصادیشان و عنوان خصوصی بودنشان، تلخیهای بسیاری متحمل شدند که حدیثی است مکرر که دربارهاش حرفهای بسیاری زده شده است.» چگینی، مشکل اصلی را نبود صنف مشخص در حوزهها و زیرشاخههای مختلف تئاتر میداند و معتقد است اگر چنین صنفی بهصورت منسجم و درست و اصولی وجود داشت شاید بخشی از مشکلات حل میشد.» او به لزوم کمکهای خارج از پروسههای اداری سفت و سخت به تماشاخانههای هنرمندان هم اشاره میکند و میگوید: «این کمکها روزنه امید ما برای ادامه حیات هستند و اگر وامی قرار است پرداخت شود تا مسئول یک تماشاخانه یا یک هنرمند با آن بخشی از مشکلاتش را حل کند، نباید درگیرودار پروسههای اداری و ضامنهای بسیار و... گیر کند.»
تئاتر نان شب ماست
در این دوران بعضیها مخالف هرگونه بازگشایی و فعالیت دوباره سالنهای تئاتر بودند و برخی هم میگفتند باید خود را با شرایط وفق داد چون هیچ معلوم نیست که این وضعیت تا کی ادامه داشته باشد و تعطیلی سالنها و... جز لطمه به تئاتر، نتیجه دیگری ندارد. طیف دوم میگفتند بهتر است از بسترهای موجود مثل پلتفرمهای اینترنتی استفاده کرد؛ امکانی که میکائیل شهرستانی در گفتوگو با «ایران» به آن اشاره میکند و میگوید: «تجربه نشان داد که این امکانات میتواند درست استفاده شود و بهرههای بسیار داشته باشد. نکته اساسی اینجاست که زمانه ضرورتهای خود را به ما تحمیل میکند و راهکارهای منحصر به فردش را هم پیش پای ما میگذارد. به نظر من تمامی این شیوههای نوینی که در دوران کرونا آزمایش خود را پس دادند، میتوانند در دوران پسا کرونا هم ادامه پیدا کنند.» میکائیل شهرستانی هم البته خودش در این یک سال، دست روی دست نگذاشت؛ اگر چه تعطیلیهای جسته و گریخته، اجراهایش را با تأخیر و تعویق روبهرو کرد. نمایش «آگوست در اوسیج کانتی» و «لبخند باشکوه آقای گیل» دو نمایشی بودند که شهرستانی روی صحنه برد و دومی، بعد از تعویق و تعطیلی، حالا تا اول اسفند در سنگلج روی صحنه است. کارگردان نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» در گفتوگو با «ایران»، تجربه یک سال زندگی و کار در وضعیت کرونا را اینطور تشریح میکند: «برای من تئاتر از نان شب هم واجبتر است؛ چرا که جامعه بیفرهنگ، بیزبان و بیهنرش معنی نمیشود و محکوم به نابودی است. حتی در شرایط کرونا نمیشود دست روی دست گذاشت و بیاعتنا منتظر بود. اصلاً منتظر چه چیز باید بود؟ شاید این فرصتی که در ذهن دنبالش میگردیم هرگز به وجود نیاید پس به نظر من در همین روزگار سخت هم، باید کار کرد تا چراغ تئاتر خاموش نماند. اگر این پدیده پلشت انسانساز را که نفسمان را تنگ کرده، به هر دلیلی نشود به این زودی مهار کرد اما با رعایت پروتکلهای بهداشتی میشود دستکم کنترلش کرد.» او برای این روشن نگه داشتن چراغ تئاتر در کشور هم پیشنهادی دارد و میگوید: «در این اوضاع نابسامان، تا جای ممکن میتوان این اوضاع را با ابداعات و خلق شیوههایی بدیع مدیریت کرد و این هنر را زنده نگاه داشت. بیتردید یکی از آنها تله تئاترهایی است که مخاطب را در خانه نگاه میدارد تا جایگزین سریالهای بیمایه و بیخاصیت تلویزیونی شود. دیگر اینکه ضبط حرفهای از نمایشهایی است که به صحنه رفته و در شبکههای مجازی فرصت این وجود خواهد داشت تا به نمایش درآیند. مهمتر از همه حمایت بیمنت دولت از هنرمندان این عرصه است که وظیفه هر دولت
مشروعی است.»
بررسی اتفاقات یک سال گذشته موسیقی در روزهای قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی
نتهای کرونایی برای چه کسانی نواخته شد؟
ندا سیجانی
خبرنگار
یک سال از حضور میهمان ناخواندهای به نام کرونا میگذرد و در این مدت زمان اتفاقات تلخ و ناخوشایندی درکل دنیا صورت گرفته و البته کشور ما هم از این شرایط در امان نماند و براین اساس سوم اسفند ماه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل توصیههای اکید بهداشتی و ضرورت پیشگیری مناسب از خطر ابتلا به کرونا تمامی برنامههای هنری و فرهنگی کشور را تعطیل اعلام کرد.
بازار آنلاین کنسرت
ازهمان ابتدای اسفند ماه و اعلام تعطیلی کنسرتها، برخی از هنرمندان تلاش کردند با آنچه در توان دارند به سبک و سیاق خود همچنان برنامههای موسیقی را حفظ کنند و با اجرای کنسرتهای آنلاین در صفحات شخصی چون اینستاگرام، عشق در کنار مردم بودن در این شرایط سخت را ثابت کنند. در ادامه همدلیهای این هنرمندان، مسئولان هم پا به پای آنها ایستادند و فعالیت جدیدی را آغاز کردند. نوروز امسال و قرنطینههای خانگی برای مقابله با کرونا و تشویق به در خانه ماندن، کنسرتهای آنلاین «نوروزخانه» را به خانههای مردم برد، اجراهایی با صندلیهای خالی به منظور ایجاد لحظاتی شاد و مفرح که با مجوز دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاری شهرداری تهران انجام گرفت. این برنامهها کم و بیش ادامه داشت اما کمبود مردم در سالنهای کنسرت موجب شد خوانندههایی که پیشگام این مسیر بودند و به علاقه شخصی خود در این برنامهها شرکت میکردند آرام آرام کنار کشیده شوند، بویژه در بخش موسیقی پاپ، البته در همان اواسط خرداد ماه سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نامهای خطاب به وزرای بهداشت و کشور درخصوص لزوم تسریع در بازگشایی مراکز فرهنگی و هنری نوشت و در این نامه خاطرنشان کرد ادامه تعطیلیها خسارات جبرانناپذیری به حوزه فرهنگ، هنر و رسانه وارد میکند و سرانجام در پی درخواست سیدعباس صالحی، ستاد ملی مقابله با کرونا با بازگشایی سالنهای سینما، تئاتر و موسیقی مشروط به رعایت دستورالعملهای بهداشتی و استفاده از حداکثر ۵۰ درصد ظرفیت در اختیار از اول تیرماه موافقت کرد اما در نهایت اینچنین بهار موسیقی، با کوکهای ناملایم به پایان رسید.
پایان تلخ کنسرتهای زنده
اما تابستان 99؛ سالهای گذشته و شروع تعطیلات تابستانی برنامههای موسیقی هم حال و هوای دیگری داشتند و روزهای گرم تابستان، تنور شبهای موسیقی را داغ داغ نگاه می داشت اما با وجود آنکه اعلام شده بود سالنهای کنسرت بازگشایی شده استقبالی صورت نگرفت و اجراهای زنده در سکوت کامل خبری به سر بردند چرا که با وجود هزینههای سرسامآور و فروش بلیت به تعداد ظرفیت 50 درصد سالن، این خسارتها باید از جایی دیگر جبران میشد و خبرهایی از گرانی بلیت به گوش رسید حتی با قیمت 300 هزار تومان؛ اما دخل و خرج مردم هم با این گرانی بلیتها جور در نمیآمد و دراین راستا دفتر موسیقی جلسات متعددی با تهیهکنندگان و کنسرتگذاران و حتی سالندارها برگزار کرد تا نه قیمت اجاره بها سالنها افزایش یابد و نه بلیتهای کنسرت اما هنرمندان موسیقی بویژه بخش پاپ، موافق این تصمیمها نبودند و هزینههای جانبی برگزاری یک کنسرت با آنچه خروجی این جلسات بود با حساب و کتاب آنها جور درنمیآمد. از سوی دیگر آرام آرام ایام محرم و صفر و عزاداریها از راه رسید و سالنهای کنسرت به مدت دو ماه در خاموشی کامل به سر بردند. البته دراین بین شکل دیگری از موسیقی به صحنه آمد آن هم در بخش موسیقیهای دستگاهی باکلام و بیکلام و همچنین موسیقی نواحی که با حمایت دفتر موسیقی و بنیاد رودکی در تالار رودکی انجام گرفت و برخی از شبهای تابستان اختصاص داشت به موسیقیهای آنلاین در این بخش که البته با استقبال خوبی برخوردار بود چرا که هنرمندان حوزه موسیقی ترجیحشان بر پیش بردن کنسرتهای آنلاین بود تا بعد از این تعطیلی بلندمدت، بیش از این دچار ضرر و زیانهای مالی نشوند. اما با این اوصاف موسیقی در تابستان هم گرما و شور و هیجانی نداشت و در پاییز و زمستان هم این سرنوشت برنامههای موسیقی همچنان ادامهدار بود.
البته در این مدت زمان دیگر شهرهای کشور هم همین احوال را داشتند و هیچ کنسرتی برگزار نشد اما شعب استانی انجمنهای موسیقی هم از پای ننشستند و برای بهتر شدن حال و هوای جامعه و تعطیلی برنامههای هنری و موسیقی کشور از امکانات فضای مجازی استفاده بهینه و بهتری کردند و سعی داشتند در روزهایی که ویروس کرونا موج سوار اخبار روز دنیا است با این اجراهای آنلاین شکل دیگری از زندگی را پیش روی مخاطبان هنر قرار بدهند.
مصائب آموزشهای مجازی موسیقی
اما از دیگر اتفاقات تلخ روزهای کرونایی که همچنان هم پابرجا است تعطیلی آموزشگاههای موسیقی است، محلی برای کسب درآمد و امرار معاش هنرمندان موسیقی که همچنان با درهای بسته روبهرو هستند و ترس خانواده از حضور فرزندان خود در تجمعات موجب شده کلاسهای موسیقی هم به سمت آنلاین شدن حرکت کند و با وجود مشکلات و رنجهای بسیار از نبود امکانات و دسترسی به اینترنت همچنان موسیقی در فضای مجازی آموزش داده میشود. اگرچه به گفته برخی از اهالی موسیقی این موضوع موجب شد عرصه گستردهتری از مخاطبان از حضور اساتید مجرب بهره ببرند اما نوع آموزش این هنر و ظرافتهای آن سختیهای بسیاری به دنبال دارد و شاید آنگونه که باید هنرجو نتواند درک خوبی از انگشتگذاری روی پردههای ساز و یا تحریرهای آوازی داشته باشد.
کرونا و بازارداغ تک آهنگها
اما صدمات کرونا شکل دیگری از تولیدات موسیقی را هم بهوجود آورد بهطوری که بازار آلبوم موسیقی را نیمه تعطیل کرده و در مقابل شبکههای اجتماعی، فضاهای مجازی و سایتهای موسیقی محلی برای ارائه تک آهنگهای موسیقی شدهاند. به گفته اهالی موسیقی انتشار تکآهنگ در این شرایط صرفه اقتصادی دارد و ارتباط آنها با مردم با صرفاً تنها با کلیک برقرار است.
جشنواره آنلاین برای همه
اما برگزاری آنلاین جشنواره موسیقی آن هم به صورت رایگان برای همه اهالی موسیقی اتفاق جسورانهای بود که نشان داد مسئولان موسیقی چشم بر سود مالی بستهاند و به حال خوب مردم در مدت یک هفتهای فکر کردهاند.
خبرنگار
یک سال از حضور میهمان ناخواندهای به نام کرونا میگذرد و در این مدت زمان اتفاقات تلخ و ناخوشایندی درکل دنیا صورت گرفته و البته کشور ما هم از این شرایط در امان نماند و براین اساس سوم اسفند ماه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل توصیههای اکید بهداشتی و ضرورت پیشگیری مناسب از خطر ابتلا به کرونا تمامی برنامههای هنری و فرهنگی کشور را تعطیل اعلام کرد.
بازار آنلاین کنسرت
ازهمان ابتدای اسفند ماه و اعلام تعطیلی کنسرتها، برخی از هنرمندان تلاش کردند با آنچه در توان دارند به سبک و سیاق خود همچنان برنامههای موسیقی را حفظ کنند و با اجرای کنسرتهای آنلاین در صفحات شخصی چون اینستاگرام، عشق در کنار مردم بودن در این شرایط سخت را ثابت کنند. در ادامه همدلیهای این هنرمندان، مسئولان هم پا به پای آنها ایستادند و فعالیت جدیدی را آغاز کردند. نوروز امسال و قرنطینههای خانگی برای مقابله با کرونا و تشویق به در خانه ماندن، کنسرتهای آنلاین «نوروزخانه» را به خانههای مردم برد، اجراهایی با صندلیهای خالی به منظور ایجاد لحظاتی شاد و مفرح که با مجوز دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همکاری شهرداری تهران انجام گرفت. این برنامهها کم و بیش ادامه داشت اما کمبود مردم در سالنهای کنسرت موجب شد خوانندههایی که پیشگام این مسیر بودند و به علاقه شخصی خود در این برنامهها شرکت میکردند آرام آرام کنار کشیده شوند، بویژه در بخش موسیقی پاپ، البته در همان اواسط خرداد ماه سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نامهای خطاب به وزرای بهداشت و کشور درخصوص لزوم تسریع در بازگشایی مراکز فرهنگی و هنری نوشت و در این نامه خاطرنشان کرد ادامه تعطیلیها خسارات جبرانناپذیری به حوزه فرهنگ، هنر و رسانه وارد میکند و سرانجام در پی درخواست سیدعباس صالحی، ستاد ملی مقابله با کرونا با بازگشایی سالنهای سینما، تئاتر و موسیقی مشروط به رعایت دستورالعملهای بهداشتی و استفاده از حداکثر ۵۰ درصد ظرفیت در اختیار از اول تیرماه موافقت کرد اما در نهایت اینچنین بهار موسیقی، با کوکهای ناملایم به پایان رسید.
پایان تلخ کنسرتهای زنده
اما تابستان 99؛ سالهای گذشته و شروع تعطیلات تابستانی برنامههای موسیقی هم حال و هوای دیگری داشتند و روزهای گرم تابستان، تنور شبهای موسیقی را داغ داغ نگاه می داشت اما با وجود آنکه اعلام شده بود سالنهای کنسرت بازگشایی شده استقبالی صورت نگرفت و اجراهای زنده در سکوت کامل خبری به سر بردند چرا که با وجود هزینههای سرسامآور و فروش بلیت به تعداد ظرفیت 50 درصد سالن، این خسارتها باید از جایی دیگر جبران میشد و خبرهایی از گرانی بلیت به گوش رسید حتی با قیمت 300 هزار تومان؛ اما دخل و خرج مردم هم با این گرانی بلیتها جور در نمیآمد و دراین راستا دفتر موسیقی جلسات متعددی با تهیهکنندگان و کنسرتگذاران و حتی سالندارها برگزار کرد تا نه قیمت اجاره بها سالنها افزایش یابد و نه بلیتهای کنسرت اما هنرمندان موسیقی بویژه بخش پاپ، موافق این تصمیمها نبودند و هزینههای جانبی برگزاری یک کنسرت با آنچه خروجی این جلسات بود با حساب و کتاب آنها جور درنمیآمد. از سوی دیگر آرام آرام ایام محرم و صفر و عزاداریها از راه رسید و سالنهای کنسرت به مدت دو ماه در خاموشی کامل به سر بردند. البته دراین بین شکل دیگری از موسیقی به صحنه آمد آن هم در بخش موسیقیهای دستگاهی باکلام و بیکلام و همچنین موسیقی نواحی که با حمایت دفتر موسیقی و بنیاد رودکی در تالار رودکی انجام گرفت و برخی از شبهای تابستان اختصاص داشت به موسیقیهای آنلاین در این بخش که البته با استقبال خوبی برخوردار بود چرا که هنرمندان حوزه موسیقی ترجیحشان بر پیش بردن کنسرتهای آنلاین بود تا بعد از این تعطیلی بلندمدت، بیش از این دچار ضرر و زیانهای مالی نشوند. اما با این اوصاف موسیقی در تابستان هم گرما و شور و هیجانی نداشت و در پاییز و زمستان هم این سرنوشت برنامههای موسیقی همچنان ادامهدار بود.
البته در این مدت زمان دیگر شهرهای کشور هم همین احوال را داشتند و هیچ کنسرتی برگزار نشد اما شعب استانی انجمنهای موسیقی هم از پای ننشستند و برای بهتر شدن حال و هوای جامعه و تعطیلی برنامههای هنری و موسیقی کشور از امکانات فضای مجازی استفاده بهینه و بهتری کردند و سعی داشتند در روزهایی که ویروس کرونا موج سوار اخبار روز دنیا است با این اجراهای آنلاین شکل دیگری از زندگی را پیش روی مخاطبان هنر قرار بدهند.
مصائب آموزشهای مجازی موسیقی
اما از دیگر اتفاقات تلخ روزهای کرونایی که همچنان هم پابرجا است تعطیلی آموزشگاههای موسیقی است، محلی برای کسب درآمد و امرار معاش هنرمندان موسیقی که همچنان با درهای بسته روبهرو هستند و ترس خانواده از حضور فرزندان خود در تجمعات موجب شده کلاسهای موسیقی هم به سمت آنلاین شدن حرکت کند و با وجود مشکلات و رنجهای بسیار از نبود امکانات و دسترسی به اینترنت همچنان موسیقی در فضای مجازی آموزش داده میشود. اگرچه به گفته برخی از اهالی موسیقی این موضوع موجب شد عرصه گستردهتری از مخاطبان از حضور اساتید مجرب بهره ببرند اما نوع آموزش این هنر و ظرافتهای آن سختیهای بسیاری به دنبال دارد و شاید آنگونه که باید هنرجو نتواند درک خوبی از انگشتگذاری روی پردههای ساز و یا تحریرهای آوازی داشته باشد.
کرونا و بازارداغ تک آهنگها
اما صدمات کرونا شکل دیگری از تولیدات موسیقی را هم بهوجود آورد بهطوری که بازار آلبوم موسیقی را نیمه تعطیل کرده و در مقابل شبکههای اجتماعی، فضاهای مجازی و سایتهای موسیقی محلی برای ارائه تک آهنگهای موسیقی شدهاند. به گفته اهالی موسیقی انتشار تکآهنگ در این شرایط صرفه اقتصادی دارد و ارتباط آنها با مردم با صرفاً تنها با کلیک برقرار است.
جشنواره آنلاین برای همه
اما برگزاری آنلاین جشنواره موسیقی آن هم به صورت رایگان برای همه اهالی موسیقی اتفاق جسورانهای بود که نشان داد مسئولان موسیقی چشم بر سود مالی بستهاند و به حال خوب مردم در مدت یک هفتهای فکر کردهاند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
به میهمان ناخوانده کرونا عادت می کنیم؟
-
افت و خیز سینما در سال کرونا
-
شعله لرزان شمعی در روزگار طوفان
-
نتهای کرونایی برای چه کسانی نواخته شد؟
اخبارایران آنلاین