
تحریم و کمبود مواد اولیه؛ موانع تولید چرم تبریز
بنبست صادرات در قطب تولید چرم ایران
حمیرا حیدریان
خبرنگار
صنعت چرم از قدیمیترین صنایع آذربایجان شرقی است و قدمت کارخانههای «ایران» و «خسروی» به یک قرن نزدیک میشود. چرم خسروی در زمان خود از بزرگترین و معروف ترین کارخانههای چرم سازی جهان بود که با دانش فنی آلمان تأسیس و شروع بهکار کرد. هم اینک آذربایجان شرقی با داشتن270واحد تولیدی چرم سنگین، بزرگترین قطب تولید چرم سنگین در کشور است و علاوه بر تأمین 2000 واحد تولیدی کفش در تبریز، حدود 70 درصد از نیاز صنایع کفش، کیف و کمربند کشور را تأمین میکند. اما این صنعت دیرپا در آذربایجان شرقی این روزها گرفتار زنجیرهای از مشکلات است که حال آن را ناخوش کرده است. تحریم، مشکلات ارزی، فرسوده بودن دستگاهها و... پوست صنعت چرم را در آذربایجان شرقی کنده است. بخش عمدهای از کارخانههای چرم تعطیل شدهاند. برخی از کارخانهها تعدیل نیرو کردهاند. بیش از نیمی از کارگران این صنعت بیکار شدهاند. دستگاههای این صنعت آنقدر گران شدهاند که تولیدکنندگان ایرانی مشتری دستگاههای دست دوم ترکیه و روسیه شدهاند اما مشکلات ارزی اجازه نمیدهد همین دستگاهها هم براحتی وارد کشور شوند.
تحریم راه صادرات را بست
چرم تبریز تقریباً یک برند ملی است و کمتر ایرانیای هست که با چرم تبریز آشنا نباشد. چرم تبریز که به دو صورت مستقیم (چرم) و غیرمستقیم (کفش چرمی) به خارج صادر میشود، پیش از تحریمها به 14 کشور جهان صادرات داشت؛ از چین و هندوستان گرفته تا قلب اروپا مثل ایتالیا و اسپانیا. اما پس از تحریم به دلایل متعدد این صادرات کاهش یا متوقف شد. نبود امکان نقل و انتقال ارز، عدم دسترسی به ماشینآلات روز و گران تمام شدن مواد اولیه باعث شد که بهای تمام شده رو به افزایش رفته و قدرت رقابت در بازار بینالمللی را کاهش دهد. از سوی دیگر فرسوده شدن ماشینآلات، مالیات برارزش افزوده و حالا شیوع بیماری کرونا باعث شده این صنعت کهن نه تنها کیفیت مطلوب خود را از دست دهد که سایه رکود بر سر آن سنگینی میکند.
فرامرز تمدن عضو انجمن صنعت چرم در گفتوگو با «ایران» گفت: «شرایط صنعت چرمسازی مناسب نیست. مشکلات متعددی از جمله گرانی مواد اولیه چرم، نبود نقدینگی، کهنه بودن دستگاههای کارخانه، کاهش کیفیت چرم و... پیش روی شاغلان در این رشته وجود دارد.» وی با بیان اینکه تهیه مواد خام و اولیه شیمیایی بسیار گران است نقل و انتقال پول در زمان خرید و فروش جنس را مهمترین مشکل حال حاضر صنعت چرم اعلام کرد. تمدن گفت: از زمان شیوع این بیماری کارخانههای فعال با کمتر از یک سوم کارگر در حال کار هستند. محصولات این کارخانهها با وجود تولید در شرایط نامناسب تهیه مواد، گرانی مواد اولیه و رکود بازار، مشتری زیادی ندارد.
این فعال صنعت چرم به دستگاههای فرسوده کارخانهها اشاره کرد و بیان داشت: از دیگر مشکلات این صنعت وجود دستگاههای فرسوده و کهنهای است که در اغلب کارخانه های چرمسازی وجود دارد. هر چقدر هم که مواد اولیه و خام آماده باشد اما دستگاهها به روز نباشند، نمیتوان کالا را با کیفیت لازم تهیه کرد. فرسودگی دستگاهها به کاهش کیفیت کالا منجر میشود. متأسفانه به علت شرایط ارزی و عدم حمایت دولت وارد کردن دستگاهها بسیار هزینه بر است. البته تعداد بسیار کمی از کارخانهها اقدام به خرید دستگاههای دست دوم از نمایشگاههای ترکیه و روسیه کردهاند. این دستگاهها پس از خرید باید یک بار دیگر بازسازی و ترمیم شوند. به گفته تمدن خرید دستگاههای دست دوم هم بهدلیل مشکلات ارزی براحتی میسر نیست.
تمدن تعداد کارخانههای بزرگ و کوچک چرم آذربایجان شرقی را 200 واحد اعلام کرد و گفت: «بهعلت مشکلات و چالشهای اقتصادی و شیوع بیماری کرونا امروز بخش عمدهای از آنها تعطیل شدهاند و تعداد کمی در حال فعالیت هستند. از این واحدها هم حمایتی نمیشود.
موانع تولید برداشته شود
رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان چرم آذربایجان شرقی نیز در این خصوص در گفتوگو با «ایران» گفت: به طور کلی 75 درصد چرم سنگین یا چرم گاوی مورد نیاز کشور در تبریز تولید میشود که غالباً در تولید کیف، کفش و کمربند مورد استفاده قرار میگیرد.
مسعود بنابیان پایین بودن کیفیت پوست خام گاو، دشواری تأمین مواد اولیه شیمیایی، زمان طولانی بازگشت سرمایه از صنایع پایین دست و مالیات بر ارزش افزوده را چهار عامل اصلی در رکود و کند شدن چرخه این صنعت دانست و افزود: یکی از عوامل مهم و مشکلات پیش رو صنعت چرم کمبود مواد اولیه شیمیایی است که تهیه آن بسیار زمان براست. حداقل 8 ماه طول میکشد تا بهدست تولید کننده برسد. از طرفی تهیه این مواد در داخل 50 درصد گرانتر تمام میشود. همچنین بازگشت سرمایه از صنایع پایین دست گاهی حداقل یک سال به طول میانجامد و نه تنها ارزش افزودهای ندارد بلکه ضرر نیز به حساب میآید.
عضو هیأت نمایندگان اتاق تبریز تأمین قطعات یدکی ماشینآلات و مالیات بر ارزش افزوده را نیز از عوامل مهم کند شدن چرخه صنعت چرم عنوان کرد و اظهار داشت: 80 درصد مشتریان ما واحدهای صنفی کوچک هستند که کد مالیاتی ندارند و نمیتوانیم از آنها مالیاتی بابت هزینهها دریافت کنیم. بازگشت پول از این واحدها به تولید کنندگان گاهی یک سال طول میکشد و این در حالی است که دولت از ما مالیات دریافت میکند. وی تبریز را بزرگترین قطب تولید چرم طبیعی در کشور خواند و بیان کرد: 85 درصد صادرات چرم طبیعی کشور از تبریز انجام میگیرد. صنعتی که امروزه با چالشهای زیادی روبهرو شده است. فرایند تولید چرم 21 روز به طول میانجامد و پوست خام در واحدهای چرمسازی از 27 دستگاه مختلف عبور میکند اما کیفیت منحصر به فردی در مقایسه با محصولات خارجی دارد. برای تبدیل پوست خام به چرم حدود 120 نوع مواد شیمیایی وارداتی از کشورهای ایتالیا، آلمان و هلند مورد استفاده قرار میگیرد حال آنکه ارز وارداتی، زمان طولانی و تحریمها و... تولیدکنندگان را با مشکلات متعدد روبهرو کرده است.
بنابیان عضو هیأت مؤسس شرکت شهرک صنعتی چرم سازان چرمشهر تبریز به بحث صادرات چرم نیز اشارهای داشت و عنوان کرد: یکی از مهمترین مشکلات این صنعت، صادرات آن است. به طور مثال در صادرات چرم، قیمت بینالمللی هر متر آن حدوداً یک دلار است اما دولت از ما 3 دلار پیمان ارزی میگیرد. قیمتها خیلی بالاست و عملاً هیچ چرمسازی نمیتواند به قیمت یک دلار و 20 سنت چرم بفروشد و به قیمت 3 دلار به دولت پیمان ارزی بدهد.
وی به اشتغال نیروی کار در واحدهای چرمسازی و چرم دوزی اشاره و عنوان کرد: بیش از نیمی از کارگران حوزه چرم بیکار شدهاند و حدود ۲۴۰ واحد تولید چرم دارای پروانه بهرهبرداری در استان وجود دارد که قبل از شیوع کرونا ، 170 واحد آن فعال بود و در حال حاضر این واحدها به 120 واحد کاهش یافته و از این تعداد 30 کارخانه با نصف ظرفیت شاغل فعال هستند.در کل کشور حدود8 هزار نفردر بخش مواد اولیه در کارخانهها و80 هزار نفر در تولید کیف و کفش فعال هستند.
کرونا چرم سازان را زمینگیر کرد
وی اضافه میکند: چرم و کیف و کفش چرمی، برند منطقهای بوده و سال هاست تبریز، شهر اولینها، بهعنوان قطب صنعت چرم و کفش در ایران شناخته شده است؛ از اینرو اگر حمایت شود از نظر برند آسیبی به این صنعت وارد نمیشود و همچنان برند چرم و کیف و کفش تبریز بازهم بر زبانها خواهد ماند.
رئیس اتحادیه کفاشان تبریز نیز در این خصوص گفت: امروز چرم سازان، بخش مواداولیه و تولیدکنندگان کفش یک درد مشترک دارند و تعاملات خوبی با هم دارند اما الان یک پای قضیه دولت است که انتظار داریم تسهیلات کم بهره به تولیدکنندگان بدهد تا بتوانند سرپا بایستند.
مسعود بنابیان با بیان اینکه شیوع بیماری کرونا به صنعت چرم همانند دیگر صنایع ضربه سنگینی وارد کرده است، افزود: تا کاهش یا پایان این بیماری بعید است که شاهد روزهای بهتری در این صنعت خصوصاً وضعیت شاغلان در این حرفه باشیم؛ گرچه بر فرض اینکه کرونا هم رفع شود با این قیمت ارز، تحریم، واردات مواد اولیه و... مواجه هستیم که خود چالشی است که نیازمند چاره اندیشی است.
نیم نگاه
پایین بودن کیفیت پوست خام گاو، دشواری تأمین مواد اولیه شیمیایی، زمان طولانی بازگشت سرمایه از صنایع پایین دست و مالیات بر ارزش افزوده چهار عامل اصلی در رکود و کند شدن چرخه صنعت چرم است
کمتر ایرانیای هست که با چرم تبریز آشنا نباشد. چرم تبریز که به دو صورت مستقیم (چرم) و غیرمستقیم (کفش چرمی) به خارج صادر میشود، پیش از تحریمها به 14 کشور جهان صادرات داشت؛ از چین و هندوستان گرفته تا قلب اروپا مثل ایتالیا و اسپانیا. اما پس از تحریم به دلایل متعدد این صادرات کاهش یا متوقف شد.نبود امکان نقل و انتقال ارز، عدم دسترسی به ماشین آلات روز و گران تمام شدن مواد اولیه باعث شد که بهای تمام شده رو به افزایش رفته و قدرت رقابت در بازار بین المللی را کاهش دهد

دو برادر مانع فاجعه شدند
تکرار حماسه دهقان فداکار در فیروز کوه
گروه ایران زمین - روز چهاردهم اردیبهشتماه، در حالیکه امدادگران مشغول نبرد تن به تن با خرابیهای سیل ویرانگر در نقاط مختلف کشور بودند، در روستای محمودآباد شهرستان فیروزکوه فاجعهای در حال رخدادن بود که اگر اتفاق میافتاد، علاوه بر خرابیها، انسانهای بیگناه زیادی جان خود را از دست میدادند اما با هوشیاری دو برادر محمودآبادی، این حادثه ختم به خیر شد تا دوباره نام و ماجرای فداکاری ریزعلی خواجوی، معروف به دهقان فداکار در ذهنها تکرار شود؛ ناجیان، دو برادر به نامهای جواد و عباس کریمی هستند، جواد که کشاورز و ۳۰ساله است، اولینکسی است که اتفاقی متوجه این حادثه شد.
وی از لحظه وقوع حادثه میگوید: «خانه من نزدیک درهکندو در محمودآباد و روی یک نقطه مرتفع است و برای همین میتوانم اطرافم را ببینم؛ در خانه بودم که صدای هولناکی شنیدم. از پنجره که بیرون را نگاه کردم، متوجه سیل عظیمی شدم که داشت خراب میکرد و جلو میرفت. همزمان با سیل، متوجه صدای قطار هم شدم که در حال نزدیک شدن بود. بهسرعت با برادرم که کارمند راهآهن است تماسگرفتم و گفتم قطار و سیل همزمان به هم میرسند. هرطور میتوانید سریع به قطار خبر دهید تا فاجعه رخ ندهد.»
عباس کریمی نیزدر این خصوص میگوید:«برادرم گفت سریع خودت را به راهآهن برسان که سیل دارد نزدیک میشود و شاید خط را مسدود کند؛ چون خودم کارمند راهآهن هستم، میدانستم قطار باری تهران- شمال بهزودی به محل حادثه نزدیک میشود.پنج دقیقه بعد از قطع تماس تلفنی برادرم، صدای قطار را شنیدم، فقط ۳۰۰متر مانده بود تا قطار به پل برسد و اگر دیر میجنبیدیم، سیل و قطار با هم شاخ به شاخ میشدند؛سریع به پسرخالهام گفتم خودت را برسان و از چند نفر از اهالی روستا و فامیلهایم هم کمک خواستم. قطار باری اگر بار داشته باشد، حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ متر طول میکشد تا بعد از ترمز بهطور کامل بایستد.برای همین باید قطار را قبل از رسیدن به پل و سیل متوقف میکردیم. وقتی قطار را از فاصله ۴۰۰ -۳۰۰ متری دیدیم، همه با هر وسیلهای که داشتیم روی ریل رفتیم و یکی با چوب و دیگری با داد و فریاد سعیکردیم راننده قطار را متوجه خود کنیم. خوشبختانه لکوموتیوران، چراغهایش را به نشانه دیدن اهالی و علامتهایشان روشن کرد و قطار حدود ۳۰متر قبل از رسیدن به پل و برخورد با سیل متوقف شد.راننده تحت هیچ شرایطی نمیتوانست سیل را ببیند و اگر اهالی داد و هوار نمیکردند و جانشان را بهخطر نمیانداختند، امکان نداشت با آن بار بهموقع متوقف شود.» بعد از متوقفکردن قطار، اهالی منتظر ماندند تا سیل فروکشکند. وقتی ارتفاع سیل از سطح پل پایینتر رفت، راننده قطار آماده حرکت شد: «بنده خدا راننده قطار خیلی وحشت کرده بود و هم خودش و هم کمکش به ما گفتند دمتان گرم، سیل بسیار وحشتناکی بود. اگر جلوی قطار را نمیگرفتیم، علاوه بر خرابی احتمالی پل، دیزلها با ۱۲۰تن وزن و واگنها با ۸۰تن بار واژگون میشدند و خدا میداند چه حوادث دیگری رخ میداد. اگر دیزل پرت میشد، یا جان راننده یا کمکراننده به خطر میافتاد، عذابوجدان میگرفتیم.» جعفر ولیخانی، رئیس شورای محمودآباد هم در ادامه صحبتهای عباس به ما میگوید: «وضعیت بسیار خطرناکی بود و مردم روستا درست مثل ریزعلی فداکار واقعاً از جان، مایه گذاشتند. ما همه ایرانی هستیم و هموطن ، باید هوای هم را داشته باشیم.»
محمود کریمی، دهیار این روستا نیز ادامه میدهد: «ما آن لحظه فقط احتمالات را بررسی کردیم که ممکن است چه حوادثی رخ دهد؛ برای جلوگیری از همان حوادث بدتر بود که مردم تصمیم گرفتند جلوی قطار را بگیرند و بعد از فروکش کردن سیل دوباره به مسیر خود ادامه داد.» به گفته عباس، ساعتی پس از وقوع حادثه، مدیرکل راهآهن شمال در تماس با مسئولان از آنها خواست نام افرادی را که در عملیات نجات حضور داشتند اعلام کنند تا از آنها قدردانی شود، البته تا الان هنوز تقدیری انجام نشده است.
عباس میگوید: «هیچ توقعی از مسئولان ندارد و نجات جان هموطنان و جلوگیری از وارد شدن خسارت به پل و قطار وظیفه او بوده، چون نسبت به شغل و هموطنانش عِرق و تعصب دارد.»
خانههای عشایری «دلی بجک» چرا تخریب شد؟
یاسوج - عشایر دلی بجک شهرستان بویراحمد استان کهگیلویه و بویراحمد درحالی از تخریب خانههای عشایری خود گلایه مندند که مسئولان معتقدند این تخریبها کاملاً قانونی بوده است و سازهها بدون مجوز قانونی در حریم منابع ملی ساخته شدهاند.
به گزارش ایلنا، عشایر دلی بجک علیا واقع در شهرستان بویراحمد استان کهگیلویه و بویراحمد از تخریب منازل ییلاقی، تخریب اراضی منابع ملی، قلع و قمع درختان جنگلی و مرتعیشان گله مندند. آنها مدعیاند برخی از ادارات مرتبط صیانت از جنگلها و مراتع، حقوقشان را ضایع و خانههای بهاره ییلاقی که قدمت آنان بیشتر از ۲۰۰ سال میرسد را بدون حُکم قضایی و حضور مالکان، به وسیله دستگاههای راهسازی تخریب کردهاند. گفته میشود سکونت عشایر در این منطقه از عهد احمدشاه قاجار تاکنون بوده است. مهرعلی آرامش یکی از عشایر منطقه گفت: منازل ییلاقی ما تخریب شده و اکنون نمیدانیم دامهای خود را در کدام منطقه به چرا ببریم. آرامش ادامه داد: دلی بجک از قدیم منطقه کوچ ییلاقی آبا و اجدادیمان بوده و تا امروز که خودم 80 سال دارم این روند کوچ همچنان ادامه دارد و از چله کوچک زمستان تا 45 روز از بهار که بگذرد در آنجا میمانیم.
وی عنوان کرد: از طرف اداره منابع طبیعی آمدهاند و تمامی خانههایمان را که بیش از صد سال قدمت داشتند بدون هیچگونه اطلاعرسانی به ما شبانه ساعت 12 تخریب کردند. مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کهگیلویه و بویراحمد نیز گفت: در این منطقه 2 قوم عشایر برسر محدوده چرای دام با هم اختلافاتی دارند.
غلامحسین حکمتیان ادامه داد: هم به همراه دادستان مرکز استان و معاونشان از منطقه بازدید کردیم و از نزدیک خانههایی را که آنجا تخریب شده مشاهده کردیم که این خانهها الگوی ساختار ندارد. همچنین قرار نیست عشایر در محل چراگاهها خانه بسازند. اینگونه ساخت و سازها با دستورالعملهای منابع ملی جور درنمیآید و اداره منابع طبیعی اگر اقدام به تخریب آنها کرده کاملاً قانونی بوده است. حکمتیان ادامه داد: عشایر دلی بجک بدون مجوز قانونی اقدام به ساخت 4 خانه کرده بودند و این در حالی است که اگر عشایر بخواهند اقدام به ساختن خانه کنند حتماً باید مجوز قانونی داشته باشند. وی گفت: در خصوص ادعای قدمت تاریخی بودن این خانهها از سوی عشایر منطقه ما داریم تحقیقات لازم را انجام میدهیم.
رونمایی از دو کتاب «سنه تا سنندج» و «دیاری»
سنندج - به مناسبت هفته سنه و با حضور جمعی از مسئولان و هنرمندان از دو کتاب «سنه تا سنندج» و «دیاری» رونمایی شد.
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کردستان در مراسم رونمایی از دو کتاب «از سنه تا سنندج» و «دیاری» که در پارک مشاهیر واقع در پارک جنگلی آبیدر برگزار شد، اظهار کرد: سنندج مهد تمدن، تاریخ، فرهنگ و هنر بوده که دارای تاریخی کهن و خاستگاه و زادگاه هنرمندان، مشاهیر، مفاخر و بزرگان زیادی است.
به گزارش ایسنا، ابراهیم زارعی عنوان کرد: سلیمان خان اردلان، امانالله خان والی و امیر نظام گروسی سه تن از بزرگان سنندجی اند که در اعتلای سنندج و فرهنگ و تاریخ این شهر بسیار تأثیرگذار بودهاند.
وی تصریح کرد: نام سنندج امروز در جهان پرآوازه است و جهانیان بواسطه تاریخ و فرهنگ این دیار و زحمات قابل تقدیر مجموعه مدیریت شهری، اکنون در میان مردم دنیا شناخته شده اند.
آیا بارندگیهای اردیبهشت مرهم درد خشکسالی میشود؟
زهره افشار
خبرنگار
این هفته هم بارشهای رگباری بهاری را خواهیم داشت. ادامه این بارشها برای سومین هفته متوالی همراه با هشدار نارنجی سازمان هواشناسی برای سیل، گرفتگی معابر و تگرگ در بسیاری از استانها این ذهنیت را نزد مردم به وجود آورده که این بارشها توانسته پیشبینیهای سالی خشک برای کشور را تغییر دهد اما رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران تأکید کرد: میزان بارشی که در اردیبهشت ماه باریده حتی به یک سوم بارش فروردین ماه هم نمیرسد و تنها توانسته بخشی از کمبودها را جبران و وضعیت را کمی بهبود بخشد. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران در گفتوگو با «ایران» خاطرنشان کرد: این بارشها به هیچ وجه نتوانسته بارشهایی را که باید در طول فصل سرد میبارید، جبران کند. تاکنون هنوز در مجموع 41.5 درصد در سطح کشور کمبود بارش داریم. در حال حاضر در استانها یی با بهترین وضعیت به لحاظ بارش مانند آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و اردبیل 21 درصد زیر نرمال هستیم. درهمین حال «مسعود حقیقت» رئیس سازمان هواشناسی کشاورزی هم به «ایران» گفت: هر چند بارشهای خوبی در استانهای شمال غرب، سواحل خزر و شمال شرق کشور داشتهایم اما فراگیر نبوده است و فقط کمی به بهبود کشتهای دیم کمک کرده است. وی تأکید کرد: همچنان با بحران خشکسالی در کشور مواجه هستیم و ضروری است نه تنها مردم بلکه کشاورزان همچنان در مصرف قطره، قطره آب صرفهجویی کنند. ضمن اینکه بارش تگرگ بویژه در مناطقی مانند شرق تهران، دماوند و فیروزکوه خسارت زیادی به بخش کشاورزی وارد کرده است که در حال جمعبندی خسارت هستیم. «کبری رفیعی» کارشناس سازمان هواشناسی هم با اشاره به اینکه در هفته جاری هم بارشهای رگباری همراه با وزش بادهای شدید را در آخرین ساعات روز خواهیم داشت، از اعلام هشدار نارنجی برای برخی استانها خبر داد. وی در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: امروز شنبه بیشترین بارشها در استانهای تهران، البرز، سمنان، خراسان شمالی و خراسان رضوی خواهد بود که احتمال بالا آمدن ناگهانی سطح آب رودخانهها، جاری شدن روان آب موقت در مسیلها، آبگرفتگی معابر، صاعقه و برق گرفتگی، احتمال وقوع تگرگ در مناطق مستعد، وزش باد شدید موقتی و خیزش گرد و خاک، شکستن درختان و احتمال آسیب به سازههای سست وجود دارد. لذا از مردم میخواهیم از تردد و توقف در کنار رودخانهها و مسیلها خودداری کنند و از کوهنوردی و چرای دام در ارتفاعات پرهیز کنند. وی همچنین گفت: در هفته جاری دمای فعلی بیشتر نقاط کشور پابرجا خواهد بود.

ابتدا تیرهای برق غیب شد و حالا نرده ها و پایه ها!
سرقت تدریجی پل نهم اهواز در شرایط کرونا
گروه ایران زمین - تیر برق پل نهم اهواز که توسط مجموعه راه و شهرسازی احداث شده با ارتفاع چندین متر آن هم از روی پلی که روی رودخانه ساخته شده در روز روشن دزدیده شده است. شاید در ساعات اولیه انتشار این خبر کمتر کسی آن را باور میکرد تا اینکه انتشار ویدئوی این سرقت موجی از تعجب را در میان شهروندان و مسئولان اهوازی ایجاد کرد.
این پل بیشتر یک مسیر کمربندی است که بوستان جنگلی شهروند در شرق اهواز را به منطقه کوی سید خلف اهواز متصل میکند و بیشتر جنبه گردشگری دارد به همین خاطر است با توجه به شیوع کرونا، شهرداری اهواز در طول یک سال گذشته تردد روی این پل را بسته تا از تردد مردم روی این پل جلوگیری کند. عدهای میگویند همین عدم تردد، فضای راحتی برای سارقان به وجود آورده است. البته گمانهزنیهای دیگری هم در خصوص این سرقتها وجود دارد مبنی بر اینکه با توجه به اندازه پایههای روشنایی و سایر متعلقات پل، این دزدیها کار یک فرد معمولی نیست و ممکن است یکی از پیمانکاران از این پایهها برای پروژهای دیگر استفاده میکند. نگهداری از اموال عمومی در حیطه اختیارات شهرداری نیست «محمدسعید حردانی» سرپرست شهرداری منطقه ۲ اهواز با تأیید سرقت تجهیزات، در این خصوص میگوید: درست است که مسئولیت احداث، ترمیم و نگهداری تجهیزات فنی در سطح شهر با شهرداری است اما حراست و نگهداری از اموال عمومی در حیطه اختیارات و وظایف سازمان شهرداری نیست. وی با اشاره به پیگیری شهرداری در این زمینه میافزاید: با وجود این در برخی پارکها و پلهای ساحلی نگهبان قرار دادهایم اما همچنان تجهیزات به سرقت میرود. البته برای شناسایی و دستگیری این سارقان جلسات متعددی را با مراجع مربوطه برگزار کردهایم و تلاش داریم هر چه سریعتر این مسأله را حل کنیم. حردانی از بسته بودن این پل در ایام کرونا میگوید و میافزاید: به علت بسته بودن این پل و جلوگیری از تردد مردم، فرصتی برای سارقان به وجود آمده تا به سرقت تجهیزات فنی و پایههای روشنایی پل بپردازند که قبلاً هم این موارد را به مراجع مربوطه گزارش کردهایم.
سارقان در حال دزدیدن همه متعلقات فلزی پل هستند
«علی عیدیوندی»، معاون مهندسی و ساخت اداره کل راه و شهرسازی خوزستان هم در این خصوص میگوید: برای استفاده مردم و با هدف توسعه گردشگری پل نهم اهواز سالهاست که به بهرهبرداری رسیده و مردم همیشه در آنجا تردد داشتهاند اما با توجه به شیوع کرونا، شهرداری اهواز در طول یک سال گذشته به طورمرتب این پل را بسته است. میدانیم که این کار با دستور ستاد کرونا انجام شده اما در چنین شرایطی باید از تجهیزات مراقبت میشد.وی میافزاید: عدم تردد روی پل نهم اهواز، فضای راحتی برای سارقان به وجود آورده است تا براحتی اقدام به سرقت کنند. البته تنها پایههای فلزی روشنایی به سرقت نرفته بلکه نردهها و گاردریلهای پل هم سرقت شدهاند. این پل برای استفاده خود مردم ساخته شده و در صورت ادامه این روند شاید دیگر ترمیم آن امکانپذیر نباشد و مردم دیگر نتوانند از آن استفاده کنند. عیدیوندی با تأکید براینکه لازم است شهرداری نگهبانهایی برای حراست از پل در نظر بگیرد، میگوید: سارقان با ارههای آهنبر و سایر تجهیزات، پایههای فلزی روشنایی، نردهها و گاردریلهای پل را میبرند و با وانت جابهجا میکنند. این افراد در حال دزدیدن همه متعلقات فلزی پل هستند و اگر کاری انجام نشود دیگر پلی باقی نمیماند.