سفیر اسبق ایران در دانمارک در گفت وگو با «ایران» رویکرد دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی اقتصادی را تبیین کرد
از بی توجهی دولت قبل به همسایگان ضرر کردیم
اصلاحطلبان با روسیه هراسی و چین هراسی افکار عمومی را مسموم میکنند / در زمان روحانی در ماجرای برجام هیچ منفعت اقتصادی به دست نیاوردیم
گروه اقتصادی / زمانی که از توسعه اقتصادی سخن به میان میآید ضرورت تعامل با ساختارهای اقتصاد سیاسی جهانی پدیدار است. جایی که دیپلمات اقتصادی و دیپلماسی اقتصادی میتوانند نقش آفرینی کنند. این رویکردی است که در 10 ماه گذشته به جد مورد توجه قرار گرفته و گذار از غرب و تمرکز بر شرق همان است که محمد نبی حسنیپور، سفیر اسبق ایران در سریلانکا، دانمارک، مالدیو و... آن را در راستای منافع ملی میبیند. این دیپلمات ارشد معتقد است اصلاحطلبان بر روسیه هراسی و چین هراسی مانور میدهند و دولت سیزدهم دائم باید فضا را تلطیف کند. او ضمن رد گزارش چند ماه پیش مرکز پژوهشهای اتاق ایران در رابطه با بیفایده بودن تجارت با همسایگان فرصتهای تجاری ایران با همسایگان را برشمرد و در این باره پیشنهاداتی ارائه کرد که در ادامه میخوانید.
دیپلماسی اقتصادی یعنی چه و چه مصداقی در ایران دارد؟
دیپلماسی اقتصادی از دو کلمه دیپلماسی و اقتصاد تشکیل شده است. در واقع یک حوزه مشترک بین دیپلماسی و اقتصاد است. در مورد دیپلماسی ما بر اساس تعهد، تخصص، نوآوری و خلاقیت بهدنبال این هستیم که بتوانیم منافع اقتصادی را در روابط خارجی تأمین کنیم. در دیپلماسی بیشتر روابط خارجی اقتصاد مورد نظر ما است که مهمترین آن صادرات و واردات است. در صادرات دنبال این هستیم که با درایت، خلاقیت و تخصص صادرات را افزایش دهیم. برای افزایش صادرات به اطلاعات کشورها نیاز داریم و اینکه مزیتهای خود و سایر کشورها را بدانیم. در نتیجه از مزیتهای خود در صادرات استفاده و از مزیت کشور دیگر به نفع خود بهرهبرداری کنیم. برای واردات نیز باید دنبال کالاهای اساسی برویم نه کالاهای لوکس چراکه بیشتر منافع مردم را تأمین کند. بنابراین مهمترین مورد در صادرات افزایش با توجه به مزیتهاست. اکنون مزیتهای ما در صادرات نفت، گاز، پتروشیمی و کلاً انرژی است. ما به ترکیه گاز صادر میکنیم، به ترکیه برق میدهیم و از مزیتهای خود استفاده میکنیم. باید ببینیم کشورهای دیگر به چه مواردی نیاز دارند. در نتیجه با توجه به اینکه برای همسایهها هزینه حملونقل کالا حداقل است این برای ما یک مزیت محسوب میشود. همچنین فاصله ما با این کشورها کم است و میتوانیم با آنها بازارچه مرزی داشته باشیم که نتیجه آن مبادله با پول ملی کشورمان است بدون یک پول واسطهای که چنین مزیتی راهی را برای فرار از تحریمها فراهم میکند. ما با ۱۵ کشور همسایه هستیم و بزرگترین آنها روسیه با ۱۴۰ میلیون نفر است. همیشه تقاضای کالا و خدمات با جمعیت مشخص میشود. دومین مورد پاکستان است که ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد. در صادرات باید دقت کنیم اول نیاز کشورها را بدانیم. وزارت کشاورزی اول باید بداند نیاز داخل به سیب زمینی چقدر است و چقدر اضافه داریم که اضافه را میتوانیم صادر کنیم. در این صورت به نیاز داخل لطمهای وارد نمیشود. بعضی مواقع نیاز داخل را در نظر نگرفتیم و کالا را صادر کردیم و همین تصمیم نادرست باعث افزایش قیمت آن کالا در داخل کشور شد و مردم کشورمان لطمه دیدند. پس باید بتدریج واردات را کم و صادرات را افزایش دهیم. برای کم کردن واردات باید جانشین برای صادرات پیدا کنیم.
عملکرد دولت سیزدهم در این زمینه را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت سیزدهم در زمینه ارتباط و تبادل با همسایهها جدیت دارد.اگر قرارداد با کشورها بلند مدت باشد به نفع ما است. قراردادهای بلند مدت سبب به وجود آمدن وابستگی میان ایران و کشورهای طرف قرارداد میشود. برای مثال وقتی برق را صادر میکنیم یک وابستگی در کشور مقابل ایجاد میشود که برای ما امنیت به همراه دارد. یا صادرات گاز به ترکیه برای ما یک حاشیه امنیت ایجاد میکند چون در مواقع حساس این امکان را داریم که از این قضیه استفاده کنیم. یا در مثال دیگر درآمد سرانه قطر ۱۰۰ هزار دلار است. ما میتوانیم آنها را تشویق کنیم در ایران سرمایهگذاری کنند. برای این کار باید از دیپلماسی عمومی استفاده کنیم و امکانات و فرصتهایمان را توسط سفارت، رادیو، تلویزیون و رسانههای آن کشور اعلام و معرفی کنیم تا منجر به جذب سرمایه شود.
فارغ از مواردی که اشاره کردید چه شاخصهای دیگری در جذب سرمایه خارجی تأثیرگذار است؟
عامل مهم در سرمایهگذاری خارجی تضمین است. باید تضمین بانکی داده شود تا وقتی سرمایه وارد کشور میشود سرمایهگذار این اطمینان را داشته باشد که هر وقت خواست بتواند راحت این سرمایه را خارج کند. موضوع مهم دیگر در روابط با همسایهها مسأله گردشگری است. باید گردشگری را رشد و توسعه دهیم. ترکیه به اندازه نفت ما از گردشگری درآمد دارد. گردشگری و سرمایه از عوامل مهم در کشورهای همسایه جنوبی است.
آقای محمد قاسمی رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران در مورد ارتباط با کشورهای همسایه گفته چندان سودآوری ندارد و سهم اینها در بازارهای جهانی فقط ۶ درصد است و اینکه کشورهای همسایه در سندهای استراتژیک خود به همکاری با ایران اشاره نکردهاند و به لحاظ ایدئولوژیک روسیه، عراق، ترکیه، پاکستان و... را مقایسه کرده و گفته هیچ کدام از آنها برنامه بلندمدت همکاری با ایران ندارند و استراتژی جدید دولت را اشتباه دانسته است. نظر شما درباره این دیدگاه چیست؟
آقای محمد قاسمی در مورد روابط با همسایگان اشتباه میکنند. این ظرفیت بالقوه کنار ما است که هزینه حداقل حملونقل را دارد. با بعضی از کشورها زبان و با بعضی دیگر فرهنگ مشترک داریم و ارتباط خوبی با این همسایهها داریم. افرادی که با تورهای زیارتی به مشهد میآیند. بعضی از این کشورها در تحریمها به ما کمک میکنند و نباید همسایهای را که به ما کمک میکند نادیده بگیریم. باید در آموزش و بهداشت به این کشورها کمک کنیم. کشورهای همسایه ما از نظر پزشکی در سطح پایین تری نسبت به ما قرار دارند و اگر این را درباره ما نمیدانند اطلاعرسانی درست انجام ندادیم که بتوانیم از درآمدزایی آن استفاده کنیم. ما ذوب آهن را از روسیه گرفتیم چون کشورهای دیگر به ما نمیدادند. اروپاییها همه ایران را ترک کردند و ما کارخانه انرژی هستهای را از روسیه گرفتیم. افغانستانیها نیروی کار اضافه به ما میدهند و ما از آنها استفاده میکنیم. کالا نیاز دارند و ما آن را تأمین میکنیم. حجم صادرات ما به عراق و کشورهای دیگر کم نیست و بیشتر میشود. اشتراکات زبانی، دینی و فرهنگی با این کشورها داریم. حرکت اربعین میتواند از حرم امام رضا (ع) شروع شود. روی گردشگری فرهنگی و مذهبی از این کشورها میتوانیم بهتر کار کنیم. وقتی یک گردشگر به ایران میآید ضریب اشتغال یک به ۷ را میدهد. در نتیجه نظر ایشان درست نیست. کار دولت در زمینه ارتباط با همسایگان منطقی و اقتصادی و به سود کشور است. باید بیشتر کار کنیم تا سرمایه و گردشگری این کشورها را در جنوب جذب کنیم. ارتباط فرهنگی و مذهبی ما با این کشورها خیلی خوب است و این موارد زمینهساز رابطه تجاری ما است.
آقای قاسمی میگوید این کشورها در معادلات اقتصادی جهانی تأثیرگذار نیستند.
ما کاری به اقتصاد جهانی نداریم. موز و برنج از پاکستان به ایران میآید که ارزانتر است و با آن بازار داخلی را تأمین میکنیم. برای مثال بحرین یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، حال در بازار جهانی هیچی نباشد اما کالایی را که از ما میخرد مزیت برای ما است. نقش بازار جهانی به خود کشور مربوط است. آن چیزی که به روابط تجاری ما مربوط است رابطه ما با همسایهها است و این اشتباه دید است که آقای قاسمی بیان میکنند.
برای مثال گفته میشود در سند بلند مدت ترکیه، عراق، پاکستان، افغانستان و روسیه همکاری با ایران جایی ندارد.
اشتباه میکنند. ما مستمر و طولانی مدت گاز را با خط لوله به ترکیه صادر میکنیم. سازمان D8 را در ترکیه داریم که از ۸ کشور تشکیل شده و پروژههای مختلفی را پیش میبرند. مورد دیگر اکو است که شامل همکاری بین ایران، پاکستان و ترکیه میشود. اینها نشان میدهد که ما زمینه برای همکاری بلندمدت را داریم. منتها در این رابطه ضعفهای جدی هم وجود دارد. سفارتخانههای ما به جای تحقیقات بیشتر درگیر امور روزمره هستند. اکنون ما نیاز داریم در زمینههای مختلف مربوط به کشورهای خارجی تحقیقات و اطلاعات لازم را داشته باشیم چراکه در زمینه تکنولوژی از تمام کشورهای منطقه بالاتر هستیم. حرفهها و تواناییهای فنی مهندسی ما به این کشورها منتقل میشود. ارتباط ما با این کشورها بتدریج گسترش مییابد و به همکاری بلندمدت تبدیل میشود. ما به عراق برق صادر میکنیم و این یک همکاری بلندمدت است. گردشگری مذهبی ما با عراق خیلی زیاد است که میتوانیم این روند را بیشتر کنیم. عراق برای مذاکرات ما با عربستان تلاش و در زمینه امنیتی با ما همکاری میکند. عراق و کردستان را نجات دادیم و این همکاری است. در سوریه ما برای مبارزه با داعش با آنها همکاری کردیم. ایران سازمانی است که به یک قدرت بازدارندگی رسیده است که امنیت منطقه را تأمین میکند.
زمانی که آقای روحانی فقط بر توافق برجام و کشورهای غربی تمرکز داشت ارتباط با کشورهای همسایه مغفول ماند. این دوران را با دولت سیزدهم که در آن وزارت خارجه، معاونت اقتصادی و سفارتخانهها فعال شده است مقایسه و دیدگاه خودتان را بیان کنید.
زمان آقای روحانی که من هم حضور داشتم بحران ارزی ایجاد شد. کدام انسان عاقلی در کشوری که ثبات دارد یکدفعه بحران ارزی را به وجود میآورد. آقای روحانی این بحران را درست کرد. ایشان میگفتند با شیب کم قیمتها را بالا میبرم و با این کار به مردم و اقتصاد لطمه زد. دومین مورد بحران بنزین بود که باعث تلفات زیادی شد افراد زیادی شد. چه کسی این ماجرا را به راه انداخت. در حوزه دیپلماسی در برجام نیز رهبری میگفتند من حرفهایم را زدم، گوش ندادند و به این نتیجه دچار شدند. در روابط خارجی ما اگر یک قدم برمی داریم طرف مقابل نیز باید یک قدم بردارد. هزینه ویزا را اگر زیاد کنند ما نیز باید آن را افزایش دهیم. وقتی در دیپلماسی بدون حساب و کتاب عمل میکنید و زحمت بدون نتیجه میکشید بعداً با نتایج سوء آن روبهرو خواهید شد. اگر در برجام محکمتر از این بودیم چنین مسائل و تحریمهایی پیش نمیآمد.
در زمان آقای روحانی چقدر به تجارت با کشورهای همسایه توجه میشد؟
واقعیت این است که در دولت قبل با همسایگان ارتباطی نداشتیم و از این بابت ضرر اقتصادی کردیم . کابینه آقای روحانی بیشتر گرایش به غرب داشت. ما نمیگوییم به غرب گرایش نداشته باشیم بلکه باید با تمام دنیا براساس منافع خود ارتباط ایجاد کنیم اما اینکه با غرب زیاد تعامل کنیم و نتیجه نداشته باشد، درست نیست. چه دلیلی دارد که هر روز روسیه هراسی را رواج دهیم. در دیپلماسی باید منافع ملی را در نظر بگیریم. منافع ملی ما این است که باید با شرق کار کنیم. غربیها به ما کالا نمیدهند و مشکل تراشی میکنند اما چین چنین رویکردی ندارد. چینیها از ما نفت خریدند و در داخل کشور سرمایهگذاری بلندمدت انجام دادند. چین در تمام دنیا سرمایهگذاری کرده و حالت استعماری نداشته است، پس باید از این کشورها استفاده کنیم. روسیه در ذوب آهن و انرژی هستهای به ما کمک کرده، البته که منافع خود را نیز دنبال میکند اما هرگز ما را تحریم نکرده است. اصلاحطلبها روی موضوع چین هراسی و روسیه هراسی خیلی مانور میدهند. مثل اینکه قرارداد ۲۵ ساله به ضرر کشور است و میخواهند کشور را به چین بفروشند یا روسیه قصد دارد از ما سوءاستفاده کند. ذهن مردم را در فضای مجازی نسبت به روسیه و چین مسموم میکنند. این موضوع باعث میشود که ما دائم راجع به اصلاحطلبها و روسیه هراسی توضیح بدهیم. روسیه دیگر روسیه گذشته نیست و جهان عوض شده است. حتی امریکا هم دیگر غول سابق نیست.