ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در سوگ درگذشت احمد مهدویدامغانی استادی فرهیخته و اندیشمند
یک عمر پاسبانی خردمندانه از فرهنگ ایران
حسن ذوالفقاری
نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه
دعوی چه کنی داعیهداران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
(ملکالشعرا بهار)
همشهری فرهیخته و استاد دانشمند و توانمند، استاد دکتر احمد مهدویدامغانی (طاب ثراه) نیز در آدینه 27خرداد 1401 در سن 95سالگی رفت. خبری ناخوش در پایان بهار. دفتر دانایی و خردمندی و مهرورزی استادی یگانه بسته شد.
وقتی زندگی استاد را در ستون فرزانگان کویر در سالهای دور دهه 70مینوشتم و آن همه سجایا را در او میدیدم، آرزو میکردم روزی به دیدارشان نایل آیم. دیری نگذشت در سال 2012 هنگام شرکت در پنجمین همایش بینالمللی زبان و ادبیات فارسی در نیوجرسی امریکا در یک زمستان سرد، چشمانم به دیدار ایشان روشن شد و وجودم گرمی گرفت. این همایش هرساله به همت آن مرحوم و پرفسور رضا برگزار میشد و از سراسر امریکای شمالی در آن شرکت میکردند. من نیز آن سال به اتفاق استاد دکتر علی اشرف صادقی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این همایش شرکت کرده و کارگاهی هم برای معلمان زبان فارسی برگزار کردم. این دعوت به مناسبت انتشار کتاب فارسی بیاموزیم (11جلد) و به سفارش پرفسور رضا انجام گرفت. استاد در دانشگاه هاروارد امریکا به تدریس مشغول بود. از ادبیات عرب گرفته تا فلسفه و منطق و فقه و اصول تدریس میکرد و الحق تا امروز در چیرگی و تسلط بر رموز و فنون صرف و نحو و بلاغت ادبیات عرب در ایران کسی به گرد او نرسید. استاد بسیار خوشسخن بود و البته با ذهنی ورزیده و حاضر جواب. هیچ نکتهای را بدون استشهاد به شعر فارسی و عربی بیان نمیکرد. این چیرگی تنها منحصر به بیان شیرین و پرمغز و نغز ایشان نمیشد؛ بلکه مقالات پرمحتوا و عالمانه او گویای این است که قلمی استوار دارد. مقدمههای او بر کتابهای الوحشیات، دیوان خازن و اخبار النحویین البصریین سیرافی دامنه آشنایی و تسلط او را بر فنون ادب عرب نشان میدهد. صوابنامه تفسیرکشف الاسرار میبدی و شرح ابیات عربی کلیله و دهها اثر دیگر وی حاکی از فضل و دقت نظر ممتاز وی است. استاد با تسلطی تحسینبرانگیز به زبان عربی سخن میگفت. در یک هفته اقامت و همنشینی با استاد، از خرمن دانش بیکران او به مقدار وسع و بضاعت خود خوشهها چیدم. یک شب در میهمانی ایرانیان که مصادف بود با تولد امام رضا(ع)، شوق بیاندازه و عواطف ایشان را به آن امام همام با چشمانم دیدم. وقتی نام آن امام آمد سیل اشک از چشمانش سرازیر شد و همانجا روضهای خواند. من تاکنون کسی به اعتقاد قلبی وصفناپذیر به تشیع و ارادت ستودنی به اهل بیت(ع) برتر از استاد ندیدم و نشنیدم. تا واپسین لحظات زندگی سر سوزنی از دیانت و ارادتش به امامان کم نشد. باری در آن سفر شبی ایشان را به اتاق خود دعوت کرده و به یادگار، مصاحبهای ترتیب دادم که در هفتهنامه کویر همان سال منتشر شد. ذهن تیز و وقاد استاد چنان خاطرات را پیش چشم میآورد که گویی تازه اتفاق افتاده است. از دوران تحصیل و مراقبتهای پدر فرزانهاش و نیز روزگار پرعسرت نکتهها گفتند. افتخار خادمی بارگاه امام رضا(ع) و داشتن قبر، جایی در حرم مطهر آرزوی ایشان بود. امید که به تدبیر مسئولان فرهنگی زمینههای این دو را فراهم کنند. در آن دیدار استاد در گفتارش مختصری از زندگی خود گفت که فرزند ارشد آیتالله حاج شیخ کاظم مهدوی دامغانی است. خاندان استاد همگی از اهل علم و دیانت بودند. چه افتخاری بالاتر از اینکه وی فرزند آیتالله شیخ کاظم مهدوی دامغانی از علمای بزرگ روزگار خود در مشهد است. برادران وی نیز هریک از علما و مردم فاضل روزگارند. دختر استاد، دکتر فریده مهدوی دامغانی، مترجم نامدار هم افتخار فرهنگ ایرانی است. همسر استاد خانم دکتر تاجماه آصفی بود که دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران داشت و سالیان بسیاری در دانشگاه پنسیلوانیا ادبیات فارسی تدریس کرده بود. ایشان را انسانی فرزانه و مهربان یافتم که چون شمع گرد استاد میگشت و مراقبت میکرد.
فرمودند که در 13 شهریور 1305 در مشهد مقدس متولد شده و در 5 سالگی به مکتب رفته و پس از طی دبستان و دبیرستان، در دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی به تحصیلات خود ادامه داده و لیسانس و فوقلیسانس و دکترای خود را در محضر استادان بزرگ در سال 1342 و زیر نظر استاد سیدمحمدتقی مدرس رضوی از دانشگاه تهران اخذ کرده است. استاد از شاگردان برجسته استاد بدیعالزمان فروزانفر به شمار میرود و خاطراتی هم از حاضرجوابیهای وی گفت. استاد در کنار تحصیلات دانشگاهی، تحصیلات حوزوی آن هم در سطح عالی دارد. شمهای از آن هم بیان کردند که ادبیات عرب را نزد ادیب محمدتقی نیشابوری و بدیعالزمان کردستانی فراگرفته و اینکه استاد دیگر، پدر بزرگوارش بود. از استادان دیگرش در فقه و اصول و فلسفه هم میتوان به آیات عظام میرزا مهدی اصفهانی، شیخ محمدرضا خدایی دامغانی، شیخ محمدرضا خانرودی ترابی، شیخ محمد علی مدرس خیابانی تبریزی صاحب ریحانة الادب، شیخ محمدتقی آملی، شیخ محمد روحانی، میرزا مهدی آشتیانی و علامه اکبر داناسرشت اشاره کرد. خوشبختانه در زمان حیات استاد چند یادنامه به افتخار ایشان ترتیب یافت؛ از جمله کتاب «دکتر احمد مهدویدامغانی و میراث ادبی و فرهنگی» به کوشش دکتر منصور رستگار فسایی (سال 1394) که در این کتاب به زندگی، تحصیلات، استادان، آثار، سبک و شیوه نگارش، ویژگیهای اخلاقی و فهرست آثار دکتر احمد مهدویدامغانی پرداخته شده است. جشننامه استاد مهدویدامغانی با نام «سایه سرو» به کوشش میثم کرمی در سال 1392 و در سال 1381، نیز کتاب «حاصل اوقات» به اهتمام دکتر سیدعلی محمد سجادی شامل مجموعه مقالات استاد منتشر شد.
خداوند این استاد عالیمقام را در اعلی علیین جای و درجات عالی دهد که هم افتخار دامغان بود و هم ایران و هم عالم تشیع.
نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه
دعوی چه کنی داعیهداران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند
آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند
(ملکالشعرا بهار)
همشهری فرهیخته و استاد دانشمند و توانمند، استاد دکتر احمد مهدویدامغانی (طاب ثراه) نیز در آدینه 27خرداد 1401 در سن 95سالگی رفت. خبری ناخوش در پایان بهار. دفتر دانایی و خردمندی و مهرورزی استادی یگانه بسته شد.
وقتی زندگی استاد را در ستون فرزانگان کویر در سالهای دور دهه 70مینوشتم و آن همه سجایا را در او میدیدم، آرزو میکردم روزی به دیدارشان نایل آیم. دیری نگذشت در سال 2012 هنگام شرکت در پنجمین همایش بینالمللی زبان و ادبیات فارسی در نیوجرسی امریکا در یک زمستان سرد، چشمانم به دیدار ایشان روشن شد و وجودم گرمی گرفت. این همایش هرساله به همت آن مرحوم و پرفسور رضا برگزار میشد و از سراسر امریکای شمالی در آن شرکت میکردند. من نیز آن سال به اتفاق استاد دکتر علی اشرف صادقی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این همایش شرکت کرده و کارگاهی هم برای معلمان زبان فارسی برگزار کردم. این دعوت به مناسبت انتشار کتاب فارسی بیاموزیم (11جلد) و به سفارش پرفسور رضا انجام گرفت. استاد در دانشگاه هاروارد امریکا به تدریس مشغول بود. از ادبیات عرب گرفته تا فلسفه و منطق و فقه و اصول تدریس میکرد و الحق تا امروز در چیرگی و تسلط بر رموز و فنون صرف و نحو و بلاغت ادبیات عرب در ایران کسی به گرد او نرسید. استاد بسیار خوشسخن بود و البته با ذهنی ورزیده و حاضر جواب. هیچ نکتهای را بدون استشهاد به شعر فارسی و عربی بیان نمیکرد. این چیرگی تنها منحصر به بیان شیرین و پرمغز و نغز ایشان نمیشد؛ بلکه مقالات پرمحتوا و عالمانه او گویای این است که قلمی استوار دارد. مقدمههای او بر کتابهای الوحشیات، دیوان خازن و اخبار النحویین البصریین سیرافی دامنه آشنایی و تسلط او را بر فنون ادب عرب نشان میدهد. صوابنامه تفسیرکشف الاسرار میبدی و شرح ابیات عربی کلیله و دهها اثر دیگر وی حاکی از فضل و دقت نظر ممتاز وی است. استاد با تسلطی تحسینبرانگیز به زبان عربی سخن میگفت. در یک هفته اقامت و همنشینی با استاد، از خرمن دانش بیکران او به مقدار وسع و بضاعت خود خوشهها چیدم. یک شب در میهمانی ایرانیان که مصادف بود با تولد امام رضا(ع)، شوق بیاندازه و عواطف ایشان را به آن امام همام با چشمانم دیدم. وقتی نام آن امام آمد سیل اشک از چشمانش سرازیر شد و همانجا روضهای خواند. من تاکنون کسی به اعتقاد قلبی وصفناپذیر به تشیع و ارادت ستودنی به اهل بیت(ع) برتر از استاد ندیدم و نشنیدم. تا واپسین لحظات زندگی سر سوزنی از دیانت و ارادتش به امامان کم نشد. باری در آن سفر شبی ایشان را به اتاق خود دعوت کرده و به یادگار، مصاحبهای ترتیب دادم که در هفتهنامه کویر همان سال منتشر شد. ذهن تیز و وقاد استاد چنان خاطرات را پیش چشم میآورد که گویی تازه اتفاق افتاده است. از دوران تحصیل و مراقبتهای پدر فرزانهاش و نیز روزگار پرعسرت نکتهها گفتند. افتخار خادمی بارگاه امام رضا(ع) و داشتن قبر، جایی در حرم مطهر آرزوی ایشان بود. امید که به تدبیر مسئولان فرهنگی زمینههای این دو را فراهم کنند. در آن دیدار استاد در گفتارش مختصری از زندگی خود گفت که فرزند ارشد آیتالله حاج شیخ کاظم مهدوی دامغانی است. خاندان استاد همگی از اهل علم و دیانت بودند. چه افتخاری بالاتر از اینکه وی فرزند آیتالله شیخ کاظم مهدوی دامغانی از علمای بزرگ روزگار خود در مشهد است. برادران وی نیز هریک از علما و مردم فاضل روزگارند. دختر استاد، دکتر فریده مهدوی دامغانی، مترجم نامدار هم افتخار فرهنگ ایرانی است. همسر استاد خانم دکتر تاجماه آصفی بود که دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران داشت و سالیان بسیاری در دانشگاه پنسیلوانیا ادبیات فارسی تدریس کرده بود. ایشان را انسانی فرزانه و مهربان یافتم که چون شمع گرد استاد میگشت و مراقبت میکرد.
فرمودند که در 13 شهریور 1305 در مشهد مقدس متولد شده و در 5 سالگی به مکتب رفته و پس از طی دبستان و دبیرستان، در دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارسی به تحصیلات خود ادامه داده و لیسانس و فوقلیسانس و دکترای خود را در محضر استادان بزرگ در سال 1342 و زیر نظر استاد سیدمحمدتقی مدرس رضوی از دانشگاه تهران اخذ کرده است. استاد از شاگردان برجسته استاد بدیعالزمان فروزانفر به شمار میرود و خاطراتی هم از حاضرجوابیهای وی گفت. استاد در کنار تحصیلات دانشگاهی، تحصیلات حوزوی آن هم در سطح عالی دارد. شمهای از آن هم بیان کردند که ادبیات عرب را نزد ادیب محمدتقی نیشابوری و بدیعالزمان کردستانی فراگرفته و اینکه استاد دیگر، پدر بزرگوارش بود. از استادان دیگرش در فقه و اصول و فلسفه هم میتوان به آیات عظام میرزا مهدی اصفهانی، شیخ محمدرضا خدایی دامغانی، شیخ محمدرضا خانرودی ترابی، شیخ محمد علی مدرس خیابانی تبریزی صاحب ریحانة الادب، شیخ محمدتقی آملی، شیخ محمد روحانی، میرزا مهدی آشتیانی و علامه اکبر داناسرشت اشاره کرد. خوشبختانه در زمان حیات استاد چند یادنامه به افتخار ایشان ترتیب یافت؛ از جمله کتاب «دکتر احمد مهدویدامغانی و میراث ادبی و فرهنگی» به کوشش دکتر منصور رستگار فسایی (سال 1394) که در این کتاب به زندگی، تحصیلات، استادان، آثار، سبک و شیوه نگارش، ویژگیهای اخلاقی و فهرست آثار دکتر احمد مهدویدامغانی پرداخته شده است. جشننامه استاد مهدویدامغانی با نام «سایه سرو» به کوشش میثم کرمی در سال 1392 و در سال 1381، نیز کتاب «حاصل اوقات» به اهتمام دکتر سیدعلی محمد سجادی شامل مجموعه مقالات استاد منتشر شد.
خداوند این استاد عالیمقام را در اعلی علیین جای و درجات عالی دهد که هم افتخار دامغان بود و هم ایران و هم عالم تشیع.
محمدجواد لاریجانی در اولین سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مطرح کرد
همسایهمحوری دولت تصحیح خطای گذشته است
۲۸ خرداد ۱۴۰۰ بعد از یک دوره پر فراز و نشیب اتفاق جدیدی به واسطه انتخاب مردم رخ داد که راه نجات کشور از این تصمیم گشوده شد. در تاریخ دولتهای بعد از انقلاب، هیچ رئیسجمهوری بهاندازه آیتالله رئیسی میراثدار مشکلات، ضعفها و کاستیهای برجایمانده از دولت پیش از خود نبوده و شرایط هنگام تحویل دولت آنقدر سخت بود که بسیاری از شاخصهای کلان اقتصاد ایران در وضعیت بدی قرار داشت و بسیاری از چالشهای اقتصادی مانند کسری بودجه، کاهش ارزش پول ملی و تورم بالا ماحصل هشت سال سیاستگذاری نادرست و ناکارآمدی بود، شرایط در زمان تحویل دولت آنقدر بد بود که مطابق اظهارنظر خود آیتالله رئیسی از همان اولین جلسه حضورش در دولت با وزرای روحانی بر سر پرداخت حقوق مردادماه بحث و چالش داشتند! این یعنی شروع کار جهادی در یک شرایط غیر عادی. در این اتمسفر، مهمترین چالش دولت سیزدهم در آغاز کار، اقتصاد و تأمین معیشت مردم بود، اما در عین حال تعیین دستمزد عادلانه برای کارگران، تفکیک پیشرانهای اقتصادی کشور از مذاکرات وین، پایان دادن به رانت ارزی و دیپلماسی بدیع و گسترده رابطه با همسایگان به کانون تمرکز دیپلماسی دولت سیزدهم تبدیل شد. مهمتر از همه این موارد شروع برای بازگشت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بود که دولت گامهای مهمی در این زمینه برداشت. محمدجواد اردشیر لاریجانی سیاستمدار کهنهکار و مدیر پژوهشگاه دانشهای بنیادی است. او از زمان شکلگیری ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در کشورمان سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۸ معاون بینالملل و رئیس این ستاد بود. لاریجانی نماینده مجلس شورای اسلامی در دورههای چهارم و پنجم، معاون سابق وزارت امور خارجه و مؤسس مرکز پژوهشهای مجلس هم بوده است و حالا در اولین سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، ایرنا گفتوگویی با وی انجام داده است که از پیش روی خوانندگان خواهد گذشت؛
پروژه دولت روحانی به نفع غرب زیادی خوب بود
نظر شما درباره دولت روحانی و سیاست خارجی در آن دوره چیست؟
نسخه فکری جریانی که منتج به برجام شد این بود که ما باید در سیستم جهانی مندرج شویم و تصور میکردند، سیستم جهانی فقط امریکا و اروپاست و راهی برای نجات ما جز این دو نیست و باید نقاط حساسیت آنها را کنار بگذاریم. مثلاً اگر آنها میگویند با اسرائیل سرشاخ نشوید ما اسرائیل را قبول کنیم. اگر میگویند حزبالله و مقاومت را رها کنیم، این کار را انجام دهیم. اگر میگویند در داخل کشور احکام اسلامی همچون شرب خمر، زنا و... را برداریم این کار را بکنیم. حساسیت غرب را کنار بگذاریم و باهم به توافق برسیم تا غرب در ایران سرمایهگذاری کند و مسائل ما حل شود. اما مشکلی که این روند دارد این است که این پروژه زیادی خوب است و درستبشو نیست. اصلاً قطع نظر از انقلاب، فرض کنیم انقلاب هم نکردیم به عنوان یک ایرانی این پروژه به نتیجه نمیرسد، البته چنین فکری از نظر انقلاب کاملاً مخدوش است بنابراین دولت قبل دچار این اشتباه فکری بود و همه سرمایهگذاری خود را در این مسیر گذاشت.
دومین اشکال دولت قبل این بود که کمی کمحوصله بود. برای اینکه یک کشور را به جلو ببریم اصطلاحاً خیلی کار گل لازم است و باید آن را با حوصله بچینیم. ممکن است کار ما امروز نتیجه ندهد و فردا به نتیجه بنشیند اما دولت قبل میخواست سریعاً کار کند و هیچ کار نکرده دو تا بوئینگ به ایران آمد و همه با آن عکس گرفتند و رفتند. بوئینگ باید به ایران میآمد و کار درستی است و باید سعی کنیم بهترین هواپیما را به ایران بیاوریم ولی اگر بوئینگ نشد هواپیمای بهتر دیگری نیز وجود دارد اما آنها را رها کردیم که این غلط بود چراکه میخواستیم بسیار فوری و ظرف یکی دو سال یک چیزی را بچشانیم و خودشان هم بیان کرده بودند برجام آغاز راه است و برجامهای دیگری در راه است.من معتقدم اینها اشتباهات دولت آقای روحانی بود، البته ما خدمات هیچ دولتی را نادیده نمیگیریم و هر دولتی برای خود خدماتی دارد و ما اینجا صرفاً آسیب شناسی انجام میدهیم.
سهم خود را در برجام نقد دادیم و حالا مجبوریم گدایی کنیم
در حال حاضر یکی از چالشها این است که اگر برجام بد بود چرا تصویب شد و اساساً چرا مجلس به آن رأی داد و اگر بد است چرا این دولت پیگیر آن است. آقای رئیسی میگوید ما چک برجام را نقد کردیم، آیا تیم فعلی براساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت حرکت میکند؟
اینکه برجام چه بود و چطور تصویب شد و چه اشکالاتی داشت، بحث مفصلی است که در دوره آقای روحانی مطالب زیادی درباره آن گفتم اما بعد از دوره آقای روحانی درباره برجام حرفی نزدم تا احساس نشود چون ایشان رفته من این مطالب را بیان میکنم، بنابراین اجازه دهید قسمت آخر سؤال را ابتدا بیان کنم. ما یک معاهدهای با غرب بستیم که بسیار ضعیف و دارای سوراخ سمبه بوده است، ما یک قراردادی بستیم که بهای سنگین آن و یکی از اشکالاتش این بود که سهم خود را نقد دادیم و حالا مجبوریم گدایی کنیم تا طرف مقابل سهم خود را بدهد. در حالیکه یکی از اشکالات این بود که باید این تعهد را قدم به قدم اجرا میکردیم، یعنی ما قدم اول را برمیداشتیم و قدم بعدی را دولتهای مقابل برمیداشتند و اگر نقض شد ما هم دیگر نباید قدمی بر میداشتیم اما ما همیشه قدمهای خود را بیشتر برداشتیم.
شاید به این دلیل که دولت قبل عجله داشت و میخواست کشور را اداره و مشکلات را یکباره حل کند، درحالی که این تئوری بیگبنگ برای این حالت نیست. برای حالتی است که دو نفر با هم نشسته و هر دو میخواهند مسائل را حل کنند و مهمتر اینکه به یکدیگر اعتماد دارند. بنابراین، این تئوری بیگبنگ در برجام صادق نبود چون طرف ما دنبال این حرفها نبود. اشتباه کردیم. باید مردم بدانند این هزینهها چه بود. یکی از امکانات عظیم ما را که میلیاردی قیمت داشت در اراک از بین بردیم و ۱۹ هزار سانتریفیوژ را غیرفعال کردیم. ما پروژههای بزرگ و فرصتهای زیادی را از دست دادیم. بنا بود وقتی برجام امضا میشود مقدار زیادی گشایش در قسمت تحریمها داشته باشیم که نشد و هر روز آن ضرر بود. بنابراین برجام معاهدهای است که ما سهم خود را پرداختیم و حالا مطالبه آن سهم ماست، از این رو دولت فعلی باید سعی کند تا سهم ما را از بگیرد و درواقع مذاکرات فعلی برای گرفتن سهم خود است ولی نباید به آن آویزان بود و معطل مذاکرات ماند.
امروز خطوط قرمز در مذاکرات رعایت شده است؟ ارزیابی شما از تیم مذاکره کننده چیست؟
هیچکس از کره مریخ نیامده است و هیچ یک فرشته معصوم هم نیستیم؛ ضمناً اینطور نیست که معجزه آسا هم کار کنیم اما در عین حال خطی که دولت در مذاکرات پیش میبرد خط درستی است. ما هیچ چیزی را بر این تعهدات نباید اضافه کنیم؛ این معاهده مقدار زیادی از اتساع معنوی استفاده کرد؛ چون این متن میتواند بر اساس برداشت، عوض میشود.
دولت امریکا اینطور بود که هرگاه یک پاراگراف درمیآمد آن قسمت را با یک فکتشیت بیرون میداد تا بگوید روایت درست همین است و ما هم در مقابل ساکت بودیم، درحالی که ما باید مرتب فکتشیت بیرون میدادیم، بنابراین اکنون نوع قرائت ما از این معاهده مهم است و با توجه به نقطه آسیبپذیر اینچنین نباید دوباره در این دام بیفتیم.
معمولاً در مذاکرات بینالمللی که چنین مذاکرات محتوایی و فنی سنگینی دارد، به وجود یک تیم قوی خیلی نیاز است و حتی ۵۰-۴۰ نفر هم کم است که پشتیبان مذاکره باشند. در حال حاضر نیروهای نقاد بسیار دقیق و حرفهای در کشور هستند که در دوره گذشته از آنها استفاده نشد، درحالی که مذاکره سیاسی شبیه یک شطرنج است که میتوان در آن تقلب کرد. چون خصوصیات بسیار و ریزهکاریهایی در مذاکره وجود دارد.
دو نقطه نظر را در اینجا بیان میکنم؛ دیدگاه اول این است که حتماً باید پیروز شویم و هر زمان بیرون آمدیم بگوییم درباره این بند توافق کردیم. این قشنگ نیست و باید عدم توفیق را مدیریت کنیم. یک مسأله دیگر این است که به سمت بنبست برویم و به دیوار بخوریم. مذاکره کننده باید مانند ماهی باشد که نتوانند او را بگیرند. یک زمانی یک خبرگزاری با من مصاحبه کرد که با مذاکره با امریکا موافق هستید یا خیر، گفتم اگر در این کار منافع نظام باشد قعر جهنم هم میرویم و با امریکا مذاکره میکنیم. روزنامه کیهان کاریکاتور مرا در شعلههای جهنم کشید و میزی آن وسط بود و من با طرفی در حال مذاکره بودم. خدا گلآقا را رحمت کند. طنز، بخش مهمی از زندگی ماست ولی اخیراً طنز ما کمپرس کرده و جایی نیست که دربرود.
نظر شما درباره مهمترین اقدامات دولت سیزدهم در زمینه سیاست خارجی چیست؟ اینکه از یک دیپلماسی تکبعدی مثل مذاکره به یک دیپلماسی همهجانبه و ترکیبی رسیدیم که از عضویت ایران در اجلاس شانگهای تا افزایش سطح روابط با همسایهها را شامل میشود.
به هر کشوری یک مدل دیپلماسی میآید؛ مثلاً دیپلماسی دولت امارات نمیتواند مدل یک کشور قوی و مستقل باشد اما ما یک کشور مستقل و قوی هستیم که استقلال و قوت خود را بهدست آوردیم و این را کسی به ما نداده است بلکه دستهای خود را بر زانوی خود گذاشتیم و یا علی گفتیم و خدا هم به ما کمک کرد، لذا سیاست خارجی ما باید متناسب با این اصل باشد. آن مدل سیاست خارجی که در مدار غربی است، شایسته جمهوری اسلامی نیست، یعنی قطع نظر از اینکه درست نیست شایسته ما هم نیست.
بنابراین اکنون آقای رئیسی سیاست خارجی ما را به سمتی میبرد که شایسته ما و مبتنی بر یک کشور قوی است و ما در همکاری و گفتوگو را هم روی کسی نبستهایم. حتی روی امریکاییها هم نبستیم و به آنها گفتیم یک تعهدی کردید و باید انجام دهید. لذا این دولت، دنیا را محصور در امریکا و فرانسه ندیده است که اگر با مکرون صحبت کند خوشحال شود و بگوید کار تمام شده است؛ هرچند او هم سیاستمداری قوی در جهان غرب نیست.
تصحیح خطاهای گذشته در سیاست خارجی دولت سیزدهم وجود دارد
به نظر من، بسط روابط با چین و روسیه و کشورهای همسایه در حد شأن خود آنها سیاست درستی است و امنیت ما با همسایگان تضمین میشود. در توطئههایی که اطراف ماست و از آن آگاه هستیم و برخی کشورهای همسایه نیز در دام این توطئهها هستند، سیاست خارجی ما درست است و تصحیح خطاهای گذشته در آن وجود دارد. البته این خطاها یک شبه تصحیح نمیشود و توفیقات هم یک شبه بدست نمیآید، بلکه باید با حوصله و ثبات قدم پیش برویم.
ارزیابی شما از مذاکرات ایران و عربستان و حضور بشار اسد در ایران برای اقتصادی کردن رابطه ایران و سوریه چیست؟
درباره رابطه با عربستان ابتدا باید مسأله را کوچکتر کنیم که حل زودتر آن مشوق ما شود، ما با عربستان بر سر یمن، دفاع و پول دادن و راه انداختن داعش و... اختلاف داریم. بسیاری از کارهای تروریستی که در منطقه و حتی در جنوب کشورمان انجام میشود، با پول عربستان یا سازماندهی آنهاست. ما با مسلط کردن رژیم صهیونیستی بر کعبه و مدینه کاملاً مخالف هستیم ولی این مخالفت با عربستان صرفاً در خصوص رژیم صهیونیستی نیست، میخواهیم بگوییم شما که کشور مسلمان هستید چرا در این دام افتادید. عربستان در گرداب یمن افتاد و در آن دستوپا زد درحالی که راهی برای پیروزی نظامی در یمن نبود. اگر بتوانیم زمینهای فراهم کنیم که عربستان از این گرداب بیرون بیاید، درس خوبی خواهد گرفت. آنها باید ملت سرافراز یمن را به رسمیت بشناسند، البته این بار اول نیست بلکه دفعه سومی است که عربستان به یمن حمله میکند و شکست میخورد. این کار خوبی است. ما دوست نداریم جنگ باشد و از این رو ایران میتواند نقش کلیدی در پیشبرد این هدف داشته باشد.
نوع مذاکره ما با همسایگان و کشورهای مسلمان با سایر کشورها فرق دارد چون همسایگی نکته مهمی است که قابل تغییر نیست. ما قرنها در این سرزمین بودیم و بعدها هم هستیم و بنابراین باید با دورنگری و عقلانیت این مسیر را ترسیم کنیم. ضمن اینکه چون یک کشور قوی هستیم، دلشوره نداریم و در مقابل هم آنها باید بدانند با یک همسایه قوی که چشم طمع به منافعشان ندارد، روبهرو هستند. دولت آقای اردوغان برای رسیدن به شأنی در منطقه تلاشهایی میکند که اتفاقاً نتیجه معکوس دارد، ما دوست داریم دولت ترکیه یک دولت قوی در منطقه باشد چراکه همسایه ماست، اما این قوت از طریق رفتن به سمت ناتو یا هماهنگی با رژیم صهیونیستی یا دفاع از داعش و تجاوز به عراق و سوریه بهدست نمیآید.
اتفاق دیگری که افتاده این است که با وجود استمرار تحریمها و بدون مذاکره و FATF ما شاهد آزادسازی منابع و افزایش فروش نفت بودیم، دراین باره تحلیل شما چیست؟
دولت سابق یک تئوری داشت که معتقد بود ما باید در سیستم جهانی مندرج شویم تا آن وقت مسائل ما حل شود و مثلاً نفت ما به فروش برسد و شرکتهای شل انگلیس و توتال فرانسه به ایران بیاید، اما این تئوری غیر از اینکه چه میزان درست یا غلط است زیادی خوب بود! چراکه این تئوری جواب نمیدهد و گذشته از اشکالات تئوری از لحاظ عملیاتی نیز این رویکرد برای طرف مقابل زیادی خوب بود، به هرحال این تئوری نهایتاً با شکست مواجه شد. برخی میگفتند شما در داخل کشور دو موشک فرستادید و همین سبب شد غربیها کنار نیایند! سؤال این است آیا بنا بود رو به قبله دراز بکشیم تا غربیها قبول کنند ما در مدار غربی مندرج شویم؟
این اشکال سبب شد امکانات زیادی در دولت قبل از بین برود، اما دولت جدید این تئوری را کنار گذاشته و گفته با این مسأله مشکل تئوریک دارم، دنیا خیلی بزرگ و پر از امکانات است از این رو معتقدم گشایشهای بیشتری در راه است. کما اینکه فروش نفت ایران از شرق و چین تا امریکای لاتین صورت میگیرد.
من حتی فکر میکنم کمپانیهای امریکایی هم نفت ایران را با دست دوم و سوم میخرند. اینکه چطور بخرند را خود آنها بلد هستند و برای ما مهم نیست که در نهایت چه کسی این نفت را میخرد و این موضوع را ردیابی نمیکنیم. ما یک سری مشتری مشخص و ثابت و یک سری مشتری شناور داریم که آنها هم میخرند و دلالی که آن را میخرد، هرجایی پول بیشتری بود، میفروشد لذا امریکا و اروپا از مسیر گرانتر از نفت ما استفاده میکنند.
اشاره داشتید که گشایشهای بیشتری در راه است، آیا این گشایشها معطوف به بحث مذاکرات هم میشود یعنی به نتیجه مذاکرات و روند گفتوگویی که صورت میگیرد هم خوشبین هستید؟
به روند مذاکرات خوشبین هستم اما هرگز نباید روی اینکه محصول این مذاکرات درهای عظیمی به روی ما باز کند، حساب کنیم، البته اگر باز شد مفت چنگ ما، اما اگر نشد نباید مهم باشد هرچند باید مذاکرات را به شکل فنی و دقیق و با تمام هنرمندی پیش ببریم.
درباره رویکردهای جدید دیپلماسی اقتصادی دولت تحلیلی داشته باشید که چه تغییری برای نظام درآمدی کشور داشته است؟
اول باید بدانیم کاری که دولت اکنون انجام میدهد، برای این نیست که دهان مردم را ببندد بلکه میخواهد وضع فعلی را اصلاح کند ولی تا این سیستم تبدیل به سیستم عملیاتی شود طول میکشد، چراکه دولت باید تک تک این مسائل را حل کند اما در مسیر درستی حرکت میکند. از طرف دیگر همه دولتها یارانه میدهند و باید بدهند ولی بستگی به جایی دارد که برای آنها مهم است. مثلاً در کشور امریکا که پرچمدار تجارت خصوصی و سرمایه داری است برای گندم یارانه میدهند یا در انگلیس براساس زمینی که سبز میکنند به آنها یارانه تعلق میگیرد.
دولت در اینجا مشکل دهکبندی دارد اما در کشورهای غربی چون مالیات محور است اگر مالیات فردی زیر هزار دلار در سال باشد، به او کوپن تعلق میگیرد اما تشخیص دهکها مشکل و این کار حرفهای و حتی زمانبر است لذا این بخش میتواند پاشنه آشیل دولت باشد.
در بحران غذای جهان ما دچار قحطی نمیشویم
بحث امنیت غذا امروز در جهان با بحران مواجه است؛ مسیر فعلی دولت چقدر برای تأمین کالای اساسی و ذخیرهسازی آن مؤثر است؟
ما دچار قحطی نمیشویم چون بخش خوبی از غذای خود را داریم هرچند ممکن است در مصرف آن صرفه جویی کنیم اما این در حالی است که کانالها و اتصال ما اتفاقاً وسیعتر از بقیه کشورهاست. ما اگر به اندازه مصرف کنیم و هیچ چیزی هم وارد نکنیم، سرپا خواهیم بود؛ البته این را هم بگویم این قحطی که در دنیا تبلیغ میشود یک درصدی دروغ است. یعنی کاری است که غربیها میکنند تا بگویند روسیه سبب قحطی در دنیا شده تا کشورها را علیه روسیه بشورانند. در واقع غرب مسئول به وجود آمدن فضای قحطی است.
یک شبههای که درباره دولت مطرح میکنند، این است که برخی مدعی هستند دولت سیزدهم شرکت سهامی عام شده است. تحلیل شما چیست؟
همیشه وقتی دولتها روی کار میآیند تغییراتی ایجاد میکنند، چراکه دولت در خلأ نیست و باید تعامل داشته باشد. لذا هیچ اشکالی ندارد که از گروههای مختلف در آن حضور داشته باشند.
آنچه برای دولت مهم است این است که این تیم محصول داشته باشد، چراکه چندماه طول میکشد وزرای جدید بخصوص کسانی که مدیریتهای کلان زیادی نداشتند بر کار مسلط شوند و درواقع مدیریت کلان با مدیریت خرد تفاوت زیادی دارد. اما با توجه به اینکه دولت نمیتواند همه کارها را یکباره پیش ببرد، توصیه من این است دولت ۳ یا ۴ موضوع اساسی را انتخاب کند و در آنها مزه توفیق را به همه بچشاند.
باتوجه به مدت زمانی که دولت جدید مستقر شده این اتفاق افتاده است؟
بله به نظرم وجود دارد. در مورد مسکن این اتفاق افتاده است. من به مکانیسم مسکن کاری ندارم ولی به طور کلی مسکن نباید یک عنصری باشد که مردم تحت فشار قوی آن باشند. مسکن باید حوزه ای باشد که هر کسی بتواند در حد بودجه خود سرپناهی داشته باشد و هزینه مسکن نباید بیش از ۲۰ درصد سبد درآمد خانواده باشد. اگر بیشتر از این باشد یعنی فشار وجود دارد. انشاءالله مزه تئوری تولید انبوه مسکن به دهان مردم برسد. البته دولت آقای رئیسی شجاعانه وارد این میدان شده است و پروژههای بزرگی که ممکن است در ۴ سال ایشان نرسد آغاز شده است.
زمینه فقر مطلق از بین رفتنی است
آقای رئیس جمهور صحبتی داشتند که فقر مطلق را ریشهکن میکنیم. نظر شما چیست؟
فقر دو قسمت است که یک قسمت برای افراد و یک قسمت برای نظام است. در یک نظام حکومتی برخی مواقع افراد فقیر میشوند، مثلاً دنبال مواد مخدر میروند و فقیر میشوند و نمیتوان جلوی این را گرفت. لذا دولت باید امکان فقر مطلق را از بین ببرد؛ این به آن معنی است که هیچ کس نباید به خاطر غذا، سرپناه و دارو از بین برود یا گرسنه بخوابد. بنابراین دولت وظیفه دارد امکانی ایجاد کند که کسی دچار فقر مطلق نشود. البته دولت دلایل زیادی ایجاد کرده که میتوان گفت زمینه فقر مطلق از بین رفته و این شدنی است.
توزیع عادلانه یارانهها میتواند زمینهساز تحقق این شعار باشد؟
اگر این پولی که ما از هدر دادن یارانه صرفهجویی میکنیم صرف ایجاد زیرساختهایی کنیم که امکان فقر مطلق را تضعیف میکند، بله کار کاملاً درستی است.
اتفاقی که در این دولت رخ داد، واردات سریع واکسن و توزیع پرتعداد آن بود و این اقدام باعث شد این روزها کرونا به صفر شدن نزدیک شود، دولت چگونه توانست بدون FATF و تحریم این اقدام را عملیاتی کند؟
کرونا پدیده جدیدی در دنیا بود و این سردرگمی را دولتهای زیادی داشتند و فقط مختص دولت آقای روحانی نبود. بنده خودم جزو اولین قربانیان کرونا هستم چون بهمن آن سالی که این بیماری وارد کشور شد، کرونای شدیدی گرفتم. پزشکان همه داروها را برای مهار آن امتحان کردند تا تزهای جدید ارائه دهند. یک تز قوی این بود که اجازه دهیم همه بگیرند که این مدل ایمنی گلهای نام داشت. این در تفکر دوستان پزشک ما در زمان آقای روحانی و در امریکا، اروپا و دیگر کشورها هم بود.
البته منتقدین زیادی هم داشت.
بله، اما تئوری دوم این بود که باید واکسن فراگیر شود، تقریباً خیلی از پزشکان میگفتند نمیتوان کاری کرد و باید سعی کنیم کسی مبتلا نشود.
به جای پیشگیری دنبال درمان رفتند.
بله. درمان و پیشگیری در حد ماسک بود. اینکه ایمنی گلهای ایجاد شود، بعد تئوری واکسن پیدا شد. در دوره شروع واکسیناسیون دولت قبل معتقد بود باید واکسن فایزر که از همه معروفتر است بیاوریم. البته کسانی که روی این واکسن فایزر کار کرده بودند، یک زن و شوهر مسلمان ترک بودند که به ایران هم آمده بودند و ما به آنها جایزه مصطفی هم داده بودیم. بنابراین افراد فرهیختهای بودند و من هم با آنها آشنا هستم و میدانم کمکهای خوبی هم به جامعه علمی ایران کردهاند، ولی آنها بخش علمی فایزر در آلمان بودند. به هرحال استراتژی واکسن داخلی دنبال شد و وزیر سابق بهداشت آدم بسیار جالبی در تأکید بر واکسن بود که کاملاً به این موضوع اعتقاد داشت ولی اطرافیان او اینقدر تأکید نداشتند.
کار دولت در تأمین واکسن خوب بود
نهایتاً آخر دوره آقای روحانی مسأله واکسن شروع و خرید واکسن انجام شد اما تئوری پزشکان اطراف آقای رئیسی این بود که واکسیناسیون وسیع و چند نوبته انجام شود، این روند در دنیا آزمایش خود را پس نداده بود ولی به نظر میرسید معقولتر است. لذا وقتی انجام شد، تأثیر خوبی در کاهش واگیری و فراگیری داشت.
بنابراین این کار خوبی بود که این دولت انجام داد اما مبنای انسانی یا طبیعی بودن کرونا هنوز مبهم است، این نکته را هم بگویم که ما لاریجانیها همه مبتلا شدیم و وقتی خبرنگاری از من پرسید فکر میکنید این ساخته انسان است یا طبیعی است، به او گفتم با توجه به اینکه لاریجانیها گرفتند احتمالاً کار احمدینژاد است. (خنده)
پروژه دولت روحانی به نفع غرب زیادی خوب بود
نظر شما درباره دولت روحانی و سیاست خارجی در آن دوره چیست؟
نسخه فکری جریانی که منتج به برجام شد این بود که ما باید در سیستم جهانی مندرج شویم و تصور میکردند، سیستم جهانی فقط امریکا و اروپاست و راهی برای نجات ما جز این دو نیست و باید نقاط حساسیت آنها را کنار بگذاریم. مثلاً اگر آنها میگویند با اسرائیل سرشاخ نشوید ما اسرائیل را قبول کنیم. اگر میگویند حزبالله و مقاومت را رها کنیم، این کار را انجام دهیم. اگر میگویند در داخل کشور احکام اسلامی همچون شرب خمر، زنا و... را برداریم این کار را بکنیم. حساسیت غرب را کنار بگذاریم و باهم به توافق برسیم تا غرب در ایران سرمایهگذاری کند و مسائل ما حل شود. اما مشکلی که این روند دارد این است که این پروژه زیادی خوب است و درستبشو نیست. اصلاً قطع نظر از انقلاب، فرض کنیم انقلاب هم نکردیم به عنوان یک ایرانی این پروژه به نتیجه نمیرسد، البته چنین فکری از نظر انقلاب کاملاً مخدوش است بنابراین دولت قبل دچار این اشتباه فکری بود و همه سرمایهگذاری خود را در این مسیر گذاشت.
دومین اشکال دولت قبل این بود که کمی کمحوصله بود. برای اینکه یک کشور را به جلو ببریم اصطلاحاً خیلی کار گل لازم است و باید آن را با حوصله بچینیم. ممکن است کار ما امروز نتیجه ندهد و فردا به نتیجه بنشیند اما دولت قبل میخواست سریعاً کار کند و هیچ کار نکرده دو تا بوئینگ به ایران آمد و همه با آن عکس گرفتند و رفتند. بوئینگ باید به ایران میآمد و کار درستی است و باید سعی کنیم بهترین هواپیما را به ایران بیاوریم ولی اگر بوئینگ نشد هواپیمای بهتر دیگری نیز وجود دارد اما آنها را رها کردیم که این غلط بود چراکه میخواستیم بسیار فوری و ظرف یکی دو سال یک چیزی را بچشانیم و خودشان هم بیان کرده بودند برجام آغاز راه است و برجامهای دیگری در راه است.من معتقدم اینها اشتباهات دولت آقای روحانی بود، البته ما خدمات هیچ دولتی را نادیده نمیگیریم و هر دولتی برای خود خدماتی دارد و ما اینجا صرفاً آسیب شناسی انجام میدهیم.
سهم خود را در برجام نقد دادیم و حالا مجبوریم گدایی کنیم
در حال حاضر یکی از چالشها این است که اگر برجام بد بود چرا تصویب شد و اساساً چرا مجلس به آن رأی داد و اگر بد است چرا این دولت پیگیر آن است. آقای رئیسی میگوید ما چک برجام را نقد کردیم، آیا تیم فعلی براساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت حرکت میکند؟
اینکه برجام چه بود و چطور تصویب شد و چه اشکالاتی داشت، بحث مفصلی است که در دوره آقای روحانی مطالب زیادی درباره آن گفتم اما بعد از دوره آقای روحانی درباره برجام حرفی نزدم تا احساس نشود چون ایشان رفته من این مطالب را بیان میکنم، بنابراین اجازه دهید قسمت آخر سؤال را ابتدا بیان کنم. ما یک معاهدهای با غرب بستیم که بسیار ضعیف و دارای سوراخ سمبه بوده است، ما یک قراردادی بستیم که بهای سنگین آن و یکی از اشکالاتش این بود که سهم خود را نقد دادیم و حالا مجبوریم گدایی کنیم تا طرف مقابل سهم خود را بدهد. در حالیکه یکی از اشکالات این بود که باید این تعهد را قدم به قدم اجرا میکردیم، یعنی ما قدم اول را برمیداشتیم و قدم بعدی را دولتهای مقابل برمیداشتند و اگر نقض شد ما هم دیگر نباید قدمی بر میداشتیم اما ما همیشه قدمهای خود را بیشتر برداشتیم.
شاید به این دلیل که دولت قبل عجله داشت و میخواست کشور را اداره و مشکلات را یکباره حل کند، درحالی که این تئوری بیگبنگ برای این حالت نیست. برای حالتی است که دو نفر با هم نشسته و هر دو میخواهند مسائل را حل کنند و مهمتر اینکه به یکدیگر اعتماد دارند. بنابراین، این تئوری بیگبنگ در برجام صادق نبود چون طرف ما دنبال این حرفها نبود. اشتباه کردیم. باید مردم بدانند این هزینهها چه بود. یکی از امکانات عظیم ما را که میلیاردی قیمت داشت در اراک از بین بردیم و ۱۹ هزار سانتریفیوژ را غیرفعال کردیم. ما پروژههای بزرگ و فرصتهای زیادی را از دست دادیم. بنا بود وقتی برجام امضا میشود مقدار زیادی گشایش در قسمت تحریمها داشته باشیم که نشد و هر روز آن ضرر بود. بنابراین برجام معاهدهای است که ما سهم خود را پرداختیم و حالا مطالبه آن سهم ماست، از این رو دولت فعلی باید سعی کند تا سهم ما را از بگیرد و درواقع مذاکرات فعلی برای گرفتن سهم خود است ولی نباید به آن آویزان بود و معطل مذاکرات ماند.
امروز خطوط قرمز در مذاکرات رعایت شده است؟ ارزیابی شما از تیم مذاکره کننده چیست؟
هیچکس از کره مریخ نیامده است و هیچ یک فرشته معصوم هم نیستیم؛ ضمناً اینطور نیست که معجزه آسا هم کار کنیم اما در عین حال خطی که دولت در مذاکرات پیش میبرد خط درستی است. ما هیچ چیزی را بر این تعهدات نباید اضافه کنیم؛ این معاهده مقدار زیادی از اتساع معنوی استفاده کرد؛ چون این متن میتواند بر اساس برداشت، عوض میشود.
دولت امریکا اینطور بود که هرگاه یک پاراگراف درمیآمد آن قسمت را با یک فکتشیت بیرون میداد تا بگوید روایت درست همین است و ما هم در مقابل ساکت بودیم، درحالی که ما باید مرتب فکتشیت بیرون میدادیم، بنابراین اکنون نوع قرائت ما از این معاهده مهم است و با توجه به نقطه آسیبپذیر اینچنین نباید دوباره در این دام بیفتیم.
معمولاً در مذاکرات بینالمللی که چنین مذاکرات محتوایی و فنی سنگینی دارد، به وجود یک تیم قوی خیلی نیاز است و حتی ۵۰-۴۰ نفر هم کم است که پشتیبان مذاکره باشند. در حال حاضر نیروهای نقاد بسیار دقیق و حرفهای در کشور هستند که در دوره گذشته از آنها استفاده نشد، درحالی که مذاکره سیاسی شبیه یک شطرنج است که میتوان در آن تقلب کرد. چون خصوصیات بسیار و ریزهکاریهایی در مذاکره وجود دارد.
دو نقطه نظر را در اینجا بیان میکنم؛ دیدگاه اول این است که حتماً باید پیروز شویم و هر زمان بیرون آمدیم بگوییم درباره این بند توافق کردیم. این قشنگ نیست و باید عدم توفیق را مدیریت کنیم. یک مسأله دیگر این است که به سمت بنبست برویم و به دیوار بخوریم. مذاکره کننده باید مانند ماهی باشد که نتوانند او را بگیرند. یک زمانی یک خبرگزاری با من مصاحبه کرد که با مذاکره با امریکا موافق هستید یا خیر، گفتم اگر در این کار منافع نظام باشد قعر جهنم هم میرویم و با امریکا مذاکره میکنیم. روزنامه کیهان کاریکاتور مرا در شعلههای جهنم کشید و میزی آن وسط بود و من با طرفی در حال مذاکره بودم. خدا گلآقا را رحمت کند. طنز، بخش مهمی از زندگی ماست ولی اخیراً طنز ما کمپرس کرده و جایی نیست که دربرود.
نظر شما درباره مهمترین اقدامات دولت سیزدهم در زمینه سیاست خارجی چیست؟ اینکه از یک دیپلماسی تکبعدی مثل مذاکره به یک دیپلماسی همهجانبه و ترکیبی رسیدیم که از عضویت ایران در اجلاس شانگهای تا افزایش سطح روابط با همسایهها را شامل میشود.
به هر کشوری یک مدل دیپلماسی میآید؛ مثلاً دیپلماسی دولت امارات نمیتواند مدل یک کشور قوی و مستقل باشد اما ما یک کشور مستقل و قوی هستیم که استقلال و قوت خود را بهدست آوردیم و این را کسی به ما نداده است بلکه دستهای خود را بر زانوی خود گذاشتیم و یا علی گفتیم و خدا هم به ما کمک کرد، لذا سیاست خارجی ما باید متناسب با این اصل باشد. آن مدل سیاست خارجی که در مدار غربی است، شایسته جمهوری اسلامی نیست، یعنی قطع نظر از اینکه درست نیست شایسته ما هم نیست.
بنابراین اکنون آقای رئیسی سیاست خارجی ما را به سمتی میبرد که شایسته ما و مبتنی بر یک کشور قوی است و ما در همکاری و گفتوگو را هم روی کسی نبستهایم. حتی روی امریکاییها هم نبستیم و به آنها گفتیم یک تعهدی کردید و باید انجام دهید. لذا این دولت، دنیا را محصور در امریکا و فرانسه ندیده است که اگر با مکرون صحبت کند خوشحال شود و بگوید کار تمام شده است؛ هرچند او هم سیاستمداری قوی در جهان غرب نیست.
تصحیح خطاهای گذشته در سیاست خارجی دولت سیزدهم وجود دارد
به نظر من، بسط روابط با چین و روسیه و کشورهای همسایه در حد شأن خود آنها سیاست درستی است و امنیت ما با همسایگان تضمین میشود. در توطئههایی که اطراف ماست و از آن آگاه هستیم و برخی کشورهای همسایه نیز در دام این توطئهها هستند، سیاست خارجی ما درست است و تصحیح خطاهای گذشته در آن وجود دارد. البته این خطاها یک شبه تصحیح نمیشود و توفیقات هم یک شبه بدست نمیآید، بلکه باید با حوصله و ثبات قدم پیش برویم.
ارزیابی شما از مذاکرات ایران و عربستان و حضور بشار اسد در ایران برای اقتصادی کردن رابطه ایران و سوریه چیست؟
درباره رابطه با عربستان ابتدا باید مسأله را کوچکتر کنیم که حل زودتر آن مشوق ما شود، ما با عربستان بر سر یمن، دفاع و پول دادن و راه انداختن داعش و... اختلاف داریم. بسیاری از کارهای تروریستی که در منطقه و حتی در جنوب کشورمان انجام میشود، با پول عربستان یا سازماندهی آنهاست. ما با مسلط کردن رژیم صهیونیستی بر کعبه و مدینه کاملاً مخالف هستیم ولی این مخالفت با عربستان صرفاً در خصوص رژیم صهیونیستی نیست، میخواهیم بگوییم شما که کشور مسلمان هستید چرا در این دام افتادید. عربستان در گرداب یمن افتاد و در آن دستوپا زد درحالی که راهی برای پیروزی نظامی در یمن نبود. اگر بتوانیم زمینهای فراهم کنیم که عربستان از این گرداب بیرون بیاید، درس خوبی خواهد گرفت. آنها باید ملت سرافراز یمن را به رسمیت بشناسند، البته این بار اول نیست بلکه دفعه سومی است که عربستان به یمن حمله میکند و شکست میخورد. این کار خوبی است. ما دوست نداریم جنگ باشد و از این رو ایران میتواند نقش کلیدی در پیشبرد این هدف داشته باشد.
نوع مذاکره ما با همسایگان و کشورهای مسلمان با سایر کشورها فرق دارد چون همسایگی نکته مهمی است که قابل تغییر نیست. ما قرنها در این سرزمین بودیم و بعدها هم هستیم و بنابراین باید با دورنگری و عقلانیت این مسیر را ترسیم کنیم. ضمن اینکه چون یک کشور قوی هستیم، دلشوره نداریم و در مقابل هم آنها باید بدانند با یک همسایه قوی که چشم طمع به منافعشان ندارد، روبهرو هستند. دولت آقای اردوغان برای رسیدن به شأنی در منطقه تلاشهایی میکند که اتفاقاً نتیجه معکوس دارد، ما دوست داریم دولت ترکیه یک دولت قوی در منطقه باشد چراکه همسایه ماست، اما این قوت از طریق رفتن به سمت ناتو یا هماهنگی با رژیم صهیونیستی یا دفاع از داعش و تجاوز به عراق و سوریه بهدست نمیآید.
اتفاق دیگری که افتاده این است که با وجود استمرار تحریمها و بدون مذاکره و FATF ما شاهد آزادسازی منابع و افزایش فروش نفت بودیم، دراین باره تحلیل شما چیست؟
دولت سابق یک تئوری داشت که معتقد بود ما باید در سیستم جهانی مندرج شویم تا آن وقت مسائل ما حل شود و مثلاً نفت ما به فروش برسد و شرکتهای شل انگلیس و توتال فرانسه به ایران بیاید، اما این تئوری غیر از اینکه چه میزان درست یا غلط است زیادی خوب بود! چراکه این تئوری جواب نمیدهد و گذشته از اشکالات تئوری از لحاظ عملیاتی نیز این رویکرد برای طرف مقابل زیادی خوب بود، به هرحال این تئوری نهایتاً با شکست مواجه شد. برخی میگفتند شما در داخل کشور دو موشک فرستادید و همین سبب شد غربیها کنار نیایند! سؤال این است آیا بنا بود رو به قبله دراز بکشیم تا غربیها قبول کنند ما در مدار غربی مندرج شویم؟
این اشکال سبب شد امکانات زیادی در دولت قبل از بین برود، اما دولت جدید این تئوری را کنار گذاشته و گفته با این مسأله مشکل تئوریک دارم، دنیا خیلی بزرگ و پر از امکانات است از این رو معتقدم گشایشهای بیشتری در راه است. کما اینکه فروش نفت ایران از شرق و چین تا امریکای لاتین صورت میگیرد.
من حتی فکر میکنم کمپانیهای امریکایی هم نفت ایران را با دست دوم و سوم میخرند. اینکه چطور بخرند را خود آنها بلد هستند و برای ما مهم نیست که در نهایت چه کسی این نفت را میخرد و این موضوع را ردیابی نمیکنیم. ما یک سری مشتری مشخص و ثابت و یک سری مشتری شناور داریم که آنها هم میخرند و دلالی که آن را میخرد، هرجایی پول بیشتری بود، میفروشد لذا امریکا و اروپا از مسیر گرانتر از نفت ما استفاده میکنند.
اشاره داشتید که گشایشهای بیشتری در راه است، آیا این گشایشها معطوف به بحث مذاکرات هم میشود یعنی به نتیجه مذاکرات و روند گفتوگویی که صورت میگیرد هم خوشبین هستید؟
به روند مذاکرات خوشبین هستم اما هرگز نباید روی اینکه محصول این مذاکرات درهای عظیمی به روی ما باز کند، حساب کنیم، البته اگر باز شد مفت چنگ ما، اما اگر نشد نباید مهم باشد هرچند باید مذاکرات را به شکل فنی و دقیق و با تمام هنرمندی پیش ببریم.
درباره رویکردهای جدید دیپلماسی اقتصادی دولت تحلیلی داشته باشید که چه تغییری برای نظام درآمدی کشور داشته است؟
اول باید بدانیم کاری که دولت اکنون انجام میدهد، برای این نیست که دهان مردم را ببندد بلکه میخواهد وضع فعلی را اصلاح کند ولی تا این سیستم تبدیل به سیستم عملیاتی شود طول میکشد، چراکه دولت باید تک تک این مسائل را حل کند اما در مسیر درستی حرکت میکند. از طرف دیگر همه دولتها یارانه میدهند و باید بدهند ولی بستگی به جایی دارد که برای آنها مهم است. مثلاً در کشور امریکا که پرچمدار تجارت خصوصی و سرمایه داری است برای گندم یارانه میدهند یا در انگلیس براساس زمینی که سبز میکنند به آنها یارانه تعلق میگیرد.
دولت در اینجا مشکل دهکبندی دارد اما در کشورهای غربی چون مالیات محور است اگر مالیات فردی زیر هزار دلار در سال باشد، به او کوپن تعلق میگیرد اما تشخیص دهکها مشکل و این کار حرفهای و حتی زمانبر است لذا این بخش میتواند پاشنه آشیل دولت باشد.
در بحران غذای جهان ما دچار قحطی نمیشویم
بحث امنیت غذا امروز در جهان با بحران مواجه است؛ مسیر فعلی دولت چقدر برای تأمین کالای اساسی و ذخیرهسازی آن مؤثر است؟
ما دچار قحطی نمیشویم چون بخش خوبی از غذای خود را داریم هرچند ممکن است در مصرف آن صرفه جویی کنیم اما این در حالی است که کانالها و اتصال ما اتفاقاً وسیعتر از بقیه کشورهاست. ما اگر به اندازه مصرف کنیم و هیچ چیزی هم وارد نکنیم، سرپا خواهیم بود؛ البته این را هم بگویم این قحطی که در دنیا تبلیغ میشود یک درصدی دروغ است. یعنی کاری است که غربیها میکنند تا بگویند روسیه سبب قحطی در دنیا شده تا کشورها را علیه روسیه بشورانند. در واقع غرب مسئول به وجود آمدن فضای قحطی است.
یک شبههای که درباره دولت مطرح میکنند، این است که برخی مدعی هستند دولت سیزدهم شرکت سهامی عام شده است. تحلیل شما چیست؟
همیشه وقتی دولتها روی کار میآیند تغییراتی ایجاد میکنند، چراکه دولت در خلأ نیست و باید تعامل داشته باشد. لذا هیچ اشکالی ندارد که از گروههای مختلف در آن حضور داشته باشند.
آنچه برای دولت مهم است این است که این تیم محصول داشته باشد، چراکه چندماه طول میکشد وزرای جدید بخصوص کسانی که مدیریتهای کلان زیادی نداشتند بر کار مسلط شوند و درواقع مدیریت کلان با مدیریت خرد تفاوت زیادی دارد. اما با توجه به اینکه دولت نمیتواند همه کارها را یکباره پیش ببرد، توصیه من این است دولت ۳ یا ۴ موضوع اساسی را انتخاب کند و در آنها مزه توفیق را به همه بچشاند.
باتوجه به مدت زمانی که دولت جدید مستقر شده این اتفاق افتاده است؟
بله به نظرم وجود دارد. در مورد مسکن این اتفاق افتاده است. من به مکانیسم مسکن کاری ندارم ولی به طور کلی مسکن نباید یک عنصری باشد که مردم تحت فشار قوی آن باشند. مسکن باید حوزه ای باشد که هر کسی بتواند در حد بودجه خود سرپناهی داشته باشد و هزینه مسکن نباید بیش از ۲۰ درصد سبد درآمد خانواده باشد. اگر بیشتر از این باشد یعنی فشار وجود دارد. انشاءالله مزه تئوری تولید انبوه مسکن به دهان مردم برسد. البته دولت آقای رئیسی شجاعانه وارد این میدان شده است و پروژههای بزرگی که ممکن است در ۴ سال ایشان نرسد آغاز شده است.
زمینه فقر مطلق از بین رفتنی است
آقای رئیس جمهور صحبتی داشتند که فقر مطلق را ریشهکن میکنیم. نظر شما چیست؟
فقر دو قسمت است که یک قسمت برای افراد و یک قسمت برای نظام است. در یک نظام حکومتی برخی مواقع افراد فقیر میشوند، مثلاً دنبال مواد مخدر میروند و فقیر میشوند و نمیتوان جلوی این را گرفت. لذا دولت باید امکان فقر مطلق را از بین ببرد؛ این به آن معنی است که هیچ کس نباید به خاطر غذا، سرپناه و دارو از بین برود یا گرسنه بخوابد. بنابراین دولت وظیفه دارد امکانی ایجاد کند که کسی دچار فقر مطلق نشود. البته دولت دلایل زیادی ایجاد کرده که میتوان گفت زمینه فقر مطلق از بین رفته و این شدنی است.
توزیع عادلانه یارانهها میتواند زمینهساز تحقق این شعار باشد؟
اگر این پولی که ما از هدر دادن یارانه صرفهجویی میکنیم صرف ایجاد زیرساختهایی کنیم که امکان فقر مطلق را تضعیف میکند، بله کار کاملاً درستی است.
اتفاقی که در این دولت رخ داد، واردات سریع واکسن و توزیع پرتعداد آن بود و این اقدام باعث شد این روزها کرونا به صفر شدن نزدیک شود، دولت چگونه توانست بدون FATF و تحریم این اقدام را عملیاتی کند؟
کرونا پدیده جدیدی در دنیا بود و این سردرگمی را دولتهای زیادی داشتند و فقط مختص دولت آقای روحانی نبود. بنده خودم جزو اولین قربانیان کرونا هستم چون بهمن آن سالی که این بیماری وارد کشور شد، کرونای شدیدی گرفتم. پزشکان همه داروها را برای مهار آن امتحان کردند تا تزهای جدید ارائه دهند. یک تز قوی این بود که اجازه دهیم همه بگیرند که این مدل ایمنی گلهای نام داشت. این در تفکر دوستان پزشک ما در زمان آقای روحانی و در امریکا، اروپا و دیگر کشورها هم بود.
البته منتقدین زیادی هم داشت.
بله، اما تئوری دوم این بود که باید واکسن فراگیر شود، تقریباً خیلی از پزشکان میگفتند نمیتوان کاری کرد و باید سعی کنیم کسی مبتلا نشود.
به جای پیشگیری دنبال درمان رفتند.
بله. درمان و پیشگیری در حد ماسک بود. اینکه ایمنی گلهای ایجاد شود، بعد تئوری واکسن پیدا شد. در دوره شروع واکسیناسیون دولت قبل معتقد بود باید واکسن فایزر که از همه معروفتر است بیاوریم. البته کسانی که روی این واکسن فایزر کار کرده بودند، یک زن و شوهر مسلمان ترک بودند که به ایران هم آمده بودند و ما به آنها جایزه مصطفی هم داده بودیم. بنابراین افراد فرهیختهای بودند و من هم با آنها آشنا هستم و میدانم کمکهای خوبی هم به جامعه علمی ایران کردهاند، ولی آنها بخش علمی فایزر در آلمان بودند. به هرحال استراتژی واکسن داخلی دنبال شد و وزیر سابق بهداشت آدم بسیار جالبی در تأکید بر واکسن بود که کاملاً به این موضوع اعتقاد داشت ولی اطرافیان او اینقدر تأکید نداشتند.
کار دولت در تأمین واکسن خوب بود
نهایتاً آخر دوره آقای روحانی مسأله واکسن شروع و خرید واکسن انجام شد اما تئوری پزشکان اطراف آقای رئیسی این بود که واکسیناسیون وسیع و چند نوبته انجام شود، این روند در دنیا آزمایش خود را پس نداده بود ولی به نظر میرسید معقولتر است. لذا وقتی انجام شد، تأثیر خوبی در کاهش واگیری و فراگیری داشت.
بنابراین این کار خوبی بود که این دولت انجام داد اما مبنای انسانی یا طبیعی بودن کرونا هنوز مبهم است، این نکته را هم بگویم که ما لاریجانیها همه مبتلا شدیم و وقتی خبرنگاری از من پرسید فکر میکنید این ساخته انسان است یا طبیعی است، به او گفتم با توجه به اینکه لاریجانیها گرفتند احتمالاً کار احمدینژاد است. (خنده)
رئیس جمهور در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری در جمع مردم پیشوا، قرچک و ورامین با اشاره بر لزوم همراهی مردم در طرحهای دولت، تأکید کرد
مشکل حل نشدنی درکشور نداریم
گروه سیاسی/ از نشانههای مردمی بودن دولت همین بس که رئیس جمهور روز گذشته در سالگرد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 میان مردم پیشوا، قرچک و ورامین حضور یافت. این حضور درحالی صورت گرفت که آیتالله رئیسی در 9 ماه فعالیت دولت سیزدهم 25 سفر استانی انجام داد. رئیسی خود درباره چرایی این حضور در سالگرد انتخابات، به مردم پیشوا، قرچک و ورامین گفت: «تصمیم گرفتم که در اولین سالروز انتخاب دولت مردمی به جای حضور در جلسات نمادین به میان مردم بیایم و پیگیر تکمیل پروژههای نیمهتمام باشم.» رئیسجمهور دلیل این انتخاب خود را اینطور تشریح کرد: «برای بنده به عنوان نماینده مردم حضور در میان این مردم و رسیدگی به آنچه مایه نگرانی و دغدغه آنان است، دلنشینتر از دیدارها و جلسات نمادین است.»
انتخاب روز گذشته رئیسجمهور، یعنی حضور میدانی و در جمع مردم بودن، به جای حضور در مراسم نمادین، نشان میدهد که حل مسائل و نیازهای مردم، از مجرای در میدان بودن دولت، سر پایانیافتن ندارد. به نظر میرسد دولت به این دلیل چنین رویکردی را اتخاذ کرده است که مسائل و مشکلات بسیاری را از دولت گذشته به ارث برده؛ میراثی که دولت سیزدهم را واداشته است بیش از هر امر دیگری، نهضت تکمیل پروژههای نیمهتمام را در دستور کار خود قرار دهد. زیرا در همین سه شهرستانی که روز گذشته رئیسجمهور به صورت میدانی از آنها بازدید کرد، برخی پروژهها 10 و برخی 17 سال از زمان آغاز بهکار آنها گذشته است، اما هنوز تکمیل نشدهاند. آن هم پروژههایی مانند بیمارستان که نیاز مبرم مردم این بخش از استان تهران است. از این رو میتوان گفت دولت تا اطلاع ثانوی ناچار خواهد بود بخش زیادی از انرژی، منابع و توان خود را صرف رفع چالشهایی کند که از گذشته برای دولت به ارث رسیده است؛ آن چیزی که برخی از آن با عنوان «آواربرداری» یاد میکنند. این همه درحالی است که برقراری عدالت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و نیز مبارزه با ساختارهای فسادزا، هم به عنوان پروژه آیتالله رئیسی و هم خواست رأیدهندگان، یکی از اولویتهای مهم دولت سیزدهم محسوب میشود.
بازدید از 4 پروژه نیمهتمام
دولت سیزدهم به جای کلنگزنیهای بعضاً بیحاصل که شاید تشویقهای سیاسی را به دنبال داشته باشد و منابع کشور را تلف کند، راه دشوار تکمیل پروژههای نیمهتمام را انتخاب کرد. این انتخاب، هم برای رفع نیازهای مردم و هم جلوگیری از اتلاف بیشتر منابع کشور، به دلیل رکود و توقف پروژهها و استهلاک منابع و تجهیزات صورت میگیرد. در چهارچوب همین رویکرد است که رئیسجمهور روز گذشته از 4 پروژه نیمهتمام شهرستانهای پیشوا، قرچک و ورامین بازدید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی روز گذشته در اولین بخش از بازدیدهای میدانی خود، از مجتمع مسکونی ۹۸۰ واحدی سبحان در شهر قرچک دیدن کرد. احداث این مجتمع ازسال ۱۳۸۴ آغاز شد، اما با وجود تکمیل تقریبی، به دلیل ناتوانایی بازپرداخت دیون از سوی مجری در ازای مطالبات، توسط صندوق اعتباری توسعه مصادره و درمرحله بعد به عنوان دیون این صندوق به بانک مرکزی واگذار شد. رئیسجمهور همچنین از پروژه راهآهن شهری ورامین و پل قاسم آباد بازدید کرد که به دلیل توقف تخصیص منابع، عملیات اجرایی آن از ۹ سال پیش متوقف مانده است. دیگر پروژه نیمهتمام مورد بازدید آیتالله رئیسی، پروژه نیمهتمام بیمارستان ۹۶ تختخوابی پیشوا بود که احداث آن از سال ۱۳۸۸ آغاز شده و تاکنون کمتر از ۲۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. رئیسجمهور در جریان این بازدید، با اشاره به اینکه با توجه به جمعیت 150 هزار نفری منطقه، تأخیر ۱۲ ساله این مجتمع درمانی به هیچوجه قابل توجیه نیست، از مسئولان دانشگاه شهید بهشتی و استانداری تهران خواست این بیمارستان را در کوتاهترین زمان تکمیل کنند. مجتمع مسکونی نیمهتمام آژینه پیشوا، دیگر طرحی بود که آیتالله رئیسی پیش از ظهر دیروز از آن بازدید کرد. وی در این بازدید با مردم دیدار و از مشکلات و درخواستهای آنان مطلع شد. رئیس جمهور ابراز امیدواری کرد با توجه به مصوبات این سفر ارائه خدمات شهری به ساکنان بخش تکمیل شده این مجتمع هر چه سریعتر آغاز شده و تا پایان سال جاری تمام خدمات شهری برای تسهیل زندگی مردم تأمین شود. مجتمع آژینه با ظرفیت احداث هزار و 232 واحد آغاز شد که ۸۳۲ واحد آن تکمیل و تحویل متقاضیان شده، اما ۴۰۰ واحد آن همچنان ناتمام مانده است. این مجتمع فاقد هر گونه خدمات شهری و عمومی است.
حضور میان مردم، به جای حضور در جلسات نمادین
آیتالله رئیسی پس از این بازدیدهای میدانی، در حضور جمعی از مردم شهرستان پیشوا، قرچک و ورامین که در ورزشگاه جهان پهلوان تختی این شهرستان گرد هم آمده بودند، به حماسهآفرینی اهالی این منطقه در مسیر دفاع از ارزشهای اسلامی، در سالهای ۴۲ و ۵۷ و فتنه ۸۸ و ایستادگی آنان پای انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: از همینرو بنده تصمیم گرفتم که امروز و در اولین سالروز انتخاب دولت مردمی به جای حضور در جلسات نمادین به میان مردم بیایم و پیگیر تکمیل پروژههای نیمهتمام باشم. برای بنده به عنوان نماینده مردم حضور در میان این مردم و رسیدگی به آنچه مایه نگرانی و دغدغه آنان است، دلنشینتر از دیدارها و جلسات نمادین است.
رئیس جمهور با اشاره به بازدید خود از تعدادی از طرحهای نیمهتمام، تصریح کرد: به برکت انقلاب اسلامی، اقدامات و کارهای زیادی برای این منطقه انجام شده، اما کارهای انجام نشده زیادی نیز باقی مانده است. امروز از پروژههایی بازدید کردیم که بعضی از آنها ۱۷ سال و برخی دیگر حدود ۱۰ سال است که آغاز شده، اما هنوز به اتمام نرسیدهاند.
ناکامی دشمنان با بصیرت مردم
رئیسجمهور در ادامه، با اشاره به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۴۰۰، در کنار شرایط سخت کرونایی، دشمن نیز تلاش میکرد مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی منصرف کند، اظهار کرد: اما بصیرت و هوشیاری مردم دشمن را ناکام گذاشت و امروز به لطف خدا وضعیت متفاوت شده و آمار تلفات کرونا از روزانه حدود ۷۰۰ قربانی، تک رقمی شده و در برخی روزها صفر میشود که این با لطف خدا، مجاهدتهای کادر بهداشت و درمان و همراهی مردم حاصل شده است.
عبور از کسری بودجه بدون چاپ پول
آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه در ابتدای کار دولت، خیلیها به ما میگفتند چگونه میخواهید مشکل کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی را رفع کنید، افزود: این در حالی بود که دولت در ماه ابتدایی فعالیت خود با مشکل پرداخت حقوق کارکنان مواجه بود، اما به لطف خدا و آگاهی مردم توانستیم بدون استقراض از بانک مرکزی یا چاپ پول که میتوانست باعث ایجاد مشکلات جدید شود، از این مرحله سخت عبور کنیم.
رأی به عدالت در 1400
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه رأی مردم در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ رأی به اجرای عدالت بود، تصریح کرد: آنچه مردم از ما خواستند مبارزه با فقر، فساد و تبعیض بود و به این عهد خود با مردم وفادار هستیم و انشاءالله با عمل به آنچه وعده کردهایم در میدان عمل دولتی صادقالوعد خواهیم بود. رئیسجمهور، ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در طول ۴ سال را وعده دولت، نیاز کشور و تصریح قانون دانست که باید به آن عمل شود.
بیمه شدن 5 میلیون خانوار بدون پرداخت وجه
آیتالله رئیسی با بیان اینکه در مدت سپری شده از فعالیت دولت مردمی گامهای خوبی در عرصههای آموزش، مسکن و سلامت برداشته شده است، گفت: در این مدت ۵ میلیون خانواده نیازمند بدون پرداخت هیچ وجهی تحت پوشش بیمه سلامت قرار گرفتند و این روند ادامه خواهد داشت، همچنین در زمینه عدالت آموزشی، جذب، ارتقا و استفاده عادلانه از نیروی انسانی قدمهای خوبی برداشته شده است.
ساختارهای فسادزا را اصلاح میکنیم
رئیسجمهور یکی از برنامهها و اهداف اصلی دولت مردمی را اصلاح ساختارهای فسادزا عنوان کرد و افزود: بنده در قوه قضائیه با مفاسد برخورد میکردم و به اینجا آمدم تا با بسترهای فسادزا مبارزه کنم؛ وعده دادهایم ساختارهای فسادزا و آنچه مولد نابرابری است را اصلاح کنیم و این کار را خواهیم کرد.
پیشنهاد به منتقدان برای حضور در میان مردم
آیتالله رئیسی در ادامه با اشاره به برخی اظهارات درباره سفرهای استانی، تصریح کرد: کسانی که به سفرهای استانی و حضور بنده در میان مردم خرده میگیرند، تجربه حضور در میان مردم و دیدار با آنان را ندارند. بنده به آنان پیشنهاد میکنم که در اجتماعات مردمی حضور یابند و لذت بودن در میان مردم را بچشند. وی با تأکید بر اینکه مسئولان دولت مردمی باید با مردم، از مردم و در میان مردم باشند، اضافه کرد: مردمی بودن درسی است که امام راحل و مقام معظم رهبری در میدان عمل به ما آموختهاند، همان گونه که جبههها را مردم اداره کردند، مشکلات اقتصادی نیز با حضور مؤثر مردم رفع خواهد شد.
دستیابی به نرخ رشد حدود 5 درصدی
رئیسجمهور با بیان اینکه در عرصه اقتصادی، آرامش مردم، بازار و فعالان اقتصادی و رشد اقتصادی را دنبال میکنیم، افزود: دولت برای سال ۱۴۰۱ رشد ۸ درصدی را هدفگذاری کرده است. در حالی که در آغاز فعالیت دولت مردمی نرخ رشد اقتصادی یک چهارم درصد بود، سال ۱۴۰۰ را با رشد اقتصادی نزدیک به ۵ درصد به پایان رساندیم.
کار مردم در 28 خرداد پایان نیافته است
وی اظهارکرد: کاری که مردم سال گذشته پای صندوقهای رأی شروع کردند در ۲۸ خرداد پایان نیافت، بلکه این ۲۸ خرداد روز آغاز کار مردم در دولت مردمی است. کار با حضور مردم شروع شده است و رشد اقتصادی و پیشرفت و اقتدار بازدارنده با مشارکت و حضور مردم حاصل خواهد شد. رئیسجمهور تصریح کرد: کار برای رفع همه تهدیدها و کسب قوت و اقتدار در دنیا برای دفاع مقتدرانه از آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی آغاز شده است.
پرهیز دولتمردان از ورود به حاشیهها
آیتالله رئیسی با بیان اینکه راهی طولانی پیش رو داریم، خاطر نشان کرد: بهرغم همه تحریمها و تهدیدها آینده را بسیار روشن میبینم و یقین دارم که دشمن همانگونه که تاکنون در برابر جمهوری اسلامی راه به جایی نبرده، پس از این نیز نمیتواند ما را متوقف کرده یا به عقب براند؛ فقط یک راه پیشرو داریم و آن راه حرکت به سمت پیشرفت و اجرای عدالت است. رئیس جمهور گفت: دشمنان و بدخواهان جمهوری اسلامی ایران در ماههای گذشته سعی کردند برای دولت حاشیهسازی کنند، اما به همه دولتمردان تأکید کردم که مانند برخی از دورهها که مسئولان گرفتار حاشیه شدند و زیان آن متوجه مردم و کشور شد، مراقب باشند که گرفتار حاشیه نشوند.
آیتالله رئیسی از همه صاحبان قلم و تریبون و جایگاه اجتماعی، فرهنگی و رسانهای خواست برای حل مشکلات، دست به دست هم دهند.
رئیس جمهور اظهار کرد: ما مکتبی را میپسندیم که باور «ما میتوانیم» را به تبعیت از امام راحل و مقام معظم رهبری به جامعه القا کند. ما پیرو مقتدای بصیرتآفرینی هستیم که تأکید کرد با همراهی مردم هیچ مشکل حل ناشدنی در کشور نداریم؛ به همه تأکید میکنم که دچار حاشیه نشوند و بدانند که موفقیت در خدمت به مردم و خدمت به مردم برای خداست و این تنها راه رفع مشکلات کشور است.
انتخاب روز گذشته رئیسجمهور، یعنی حضور میدانی و در جمع مردم بودن، به جای حضور در مراسم نمادین، نشان میدهد که حل مسائل و نیازهای مردم، از مجرای در میدان بودن دولت، سر پایانیافتن ندارد. به نظر میرسد دولت به این دلیل چنین رویکردی را اتخاذ کرده است که مسائل و مشکلات بسیاری را از دولت گذشته به ارث برده؛ میراثی که دولت سیزدهم را واداشته است بیش از هر امر دیگری، نهضت تکمیل پروژههای نیمهتمام را در دستور کار خود قرار دهد. زیرا در همین سه شهرستانی که روز گذشته رئیسجمهور به صورت میدانی از آنها بازدید کرد، برخی پروژهها 10 و برخی 17 سال از زمان آغاز بهکار آنها گذشته است، اما هنوز تکمیل نشدهاند. آن هم پروژههایی مانند بیمارستان که نیاز مبرم مردم این بخش از استان تهران است. از این رو میتوان گفت دولت تا اطلاع ثانوی ناچار خواهد بود بخش زیادی از انرژی، منابع و توان خود را صرف رفع چالشهایی کند که از گذشته برای دولت به ارث رسیده است؛ آن چیزی که برخی از آن با عنوان «آواربرداری» یاد میکنند. این همه درحالی است که برقراری عدالت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و نیز مبارزه با ساختارهای فسادزا، هم به عنوان پروژه آیتالله رئیسی و هم خواست رأیدهندگان، یکی از اولویتهای مهم دولت سیزدهم محسوب میشود.
بازدید از 4 پروژه نیمهتمام
دولت سیزدهم به جای کلنگزنیهای بعضاً بیحاصل که شاید تشویقهای سیاسی را به دنبال داشته باشد و منابع کشور را تلف کند، راه دشوار تکمیل پروژههای نیمهتمام را انتخاب کرد. این انتخاب، هم برای رفع نیازهای مردم و هم جلوگیری از اتلاف بیشتر منابع کشور، به دلیل رکود و توقف پروژهها و استهلاک منابع و تجهیزات صورت میگیرد. در چهارچوب همین رویکرد است که رئیسجمهور روز گذشته از 4 پروژه نیمهتمام شهرستانهای پیشوا، قرچک و ورامین بازدید کرد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی روز گذشته در اولین بخش از بازدیدهای میدانی خود، از مجتمع مسکونی ۹۸۰ واحدی سبحان در شهر قرچک دیدن کرد. احداث این مجتمع ازسال ۱۳۸۴ آغاز شد، اما با وجود تکمیل تقریبی، به دلیل ناتوانایی بازپرداخت دیون از سوی مجری در ازای مطالبات، توسط صندوق اعتباری توسعه مصادره و درمرحله بعد به عنوان دیون این صندوق به بانک مرکزی واگذار شد. رئیسجمهور همچنین از پروژه راهآهن شهری ورامین و پل قاسم آباد بازدید کرد که به دلیل توقف تخصیص منابع، عملیات اجرایی آن از ۹ سال پیش متوقف مانده است. دیگر پروژه نیمهتمام مورد بازدید آیتالله رئیسی، پروژه نیمهتمام بیمارستان ۹۶ تختخوابی پیشوا بود که احداث آن از سال ۱۳۸۸ آغاز شده و تاکنون کمتر از ۲۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. رئیسجمهور در جریان این بازدید، با اشاره به اینکه با توجه به جمعیت 150 هزار نفری منطقه، تأخیر ۱۲ ساله این مجتمع درمانی به هیچوجه قابل توجیه نیست، از مسئولان دانشگاه شهید بهشتی و استانداری تهران خواست این بیمارستان را در کوتاهترین زمان تکمیل کنند. مجتمع مسکونی نیمهتمام آژینه پیشوا، دیگر طرحی بود که آیتالله رئیسی پیش از ظهر دیروز از آن بازدید کرد. وی در این بازدید با مردم دیدار و از مشکلات و درخواستهای آنان مطلع شد. رئیس جمهور ابراز امیدواری کرد با توجه به مصوبات این سفر ارائه خدمات شهری به ساکنان بخش تکمیل شده این مجتمع هر چه سریعتر آغاز شده و تا پایان سال جاری تمام خدمات شهری برای تسهیل زندگی مردم تأمین شود. مجتمع آژینه با ظرفیت احداث هزار و 232 واحد آغاز شد که ۸۳۲ واحد آن تکمیل و تحویل متقاضیان شده، اما ۴۰۰ واحد آن همچنان ناتمام مانده است. این مجتمع فاقد هر گونه خدمات شهری و عمومی است.
حضور میان مردم، به جای حضور در جلسات نمادین
آیتالله رئیسی پس از این بازدیدهای میدانی، در حضور جمعی از مردم شهرستان پیشوا، قرچک و ورامین که در ورزشگاه جهان پهلوان تختی این شهرستان گرد هم آمده بودند، به حماسهآفرینی اهالی این منطقه در مسیر دفاع از ارزشهای اسلامی، در سالهای ۴۲ و ۵۷ و فتنه ۸۸ و ایستادگی آنان پای انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: از همینرو بنده تصمیم گرفتم که امروز و در اولین سالروز انتخاب دولت مردمی به جای حضور در جلسات نمادین به میان مردم بیایم و پیگیر تکمیل پروژههای نیمهتمام باشم. برای بنده به عنوان نماینده مردم حضور در میان این مردم و رسیدگی به آنچه مایه نگرانی و دغدغه آنان است، دلنشینتر از دیدارها و جلسات نمادین است.
رئیس جمهور با اشاره به بازدید خود از تعدادی از طرحهای نیمهتمام، تصریح کرد: به برکت انقلاب اسلامی، اقدامات و کارهای زیادی برای این منطقه انجام شده، اما کارهای انجام نشده زیادی نیز باقی مانده است. امروز از پروژههایی بازدید کردیم که بعضی از آنها ۱۷ سال و برخی دیگر حدود ۱۰ سال است که آغاز شده، اما هنوز به اتمام نرسیدهاند.
ناکامی دشمنان با بصیرت مردم
رئیسجمهور در ادامه، با اشاره به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۴۰۰، در کنار شرایط سخت کرونایی، دشمن نیز تلاش میکرد مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی منصرف کند، اظهار کرد: اما بصیرت و هوشیاری مردم دشمن را ناکام گذاشت و امروز به لطف خدا وضعیت متفاوت شده و آمار تلفات کرونا از روزانه حدود ۷۰۰ قربانی، تک رقمی شده و در برخی روزها صفر میشود که این با لطف خدا، مجاهدتهای کادر بهداشت و درمان و همراهی مردم حاصل شده است.
عبور از کسری بودجه بدون چاپ پول
آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه در ابتدای کار دولت، خیلیها به ما میگفتند چگونه میخواهید مشکل کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی را رفع کنید، افزود: این در حالی بود که دولت در ماه ابتدایی فعالیت خود با مشکل پرداخت حقوق کارکنان مواجه بود، اما به لطف خدا و آگاهی مردم توانستیم بدون استقراض از بانک مرکزی یا چاپ پول که میتوانست باعث ایجاد مشکلات جدید شود، از این مرحله سخت عبور کنیم.
رأی به عدالت در 1400
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه رأی مردم در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ رأی به اجرای عدالت بود، تصریح کرد: آنچه مردم از ما خواستند مبارزه با فقر، فساد و تبعیض بود و به این عهد خود با مردم وفادار هستیم و انشاءالله با عمل به آنچه وعده کردهایم در میدان عمل دولتی صادقالوعد خواهیم بود. رئیسجمهور، ساخت ۴ میلیون واحد مسکونی در طول ۴ سال را وعده دولت، نیاز کشور و تصریح قانون دانست که باید به آن عمل شود.
بیمه شدن 5 میلیون خانوار بدون پرداخت وجه
آیتالله رئیسی با بیان اینکه در مدت سپری شده از فعالیت دولت مردمی گامهای خوبی در عرصههای آموزش، مسکن و سلامت برداشته شده است، گفت: در این مدت ۵ میلیون خانواده نیازمند بدون پرداخت هیچ وجهی تحت پوشش بیمه سلامت قرار گرفتند و این روند ادامه خواهد داشت، همچنین در زمینه عدالت آموزشی، جذب، ارتقا و استفاده عادلانه از نیروی انسانی قدمهای خوبی برداشته شده است.
ساختارهای فسادزا را اصلاح میکنیم
رئیسجمهور یکی از برنامهها و اهداف اصلی دولت مردمی را اصلاح ساختارهای فسادزا عنوان کرد و افزود: بنده در قوه قضائیه با مفاسد برخورد میکردم و به اینجا آمدم تا با بسترهای فسادزا مبارزه کنم؛ وعده دادهایم ساختارهای فسادزا و آنچه مولد نابرابری است را اصلاح کنیم و این کار را خواهیم کرد.
پیشنهاد به منتقدان برای حضور در میان مردم
آیتالله رئیسی در ادامه با اشاره به برخی اظهارات درباره سفرهای استانی، تصریح کرد: کسانی که به سفرهای استانی و حضور بنده در میان مردم خرده میگیرند، تجربه حضور در میان مردم و دیدار با آنان را ندارند. بنده به آنان پیشنهاد میکنم که در اجتماعات مردمی حضور یابند و لذت بودن در میان مردم را بچشند. وی با تأکید بر اینکه مسئولان دولت مردمی باید با مردم، از مردم و در میان مردم باشند، اضافه کرد: مردمی بودن درسی است که امام راحل و مقام معظم رهبری در میدان عمل به ما آموختهاند، همان گونه که جبههها را مردم اداره کردند، مشکلات اقتصادی نیز با حضور مؤثر مردم رفع خواهد شد.
دستیابی به نرخ رشد حدود 5 درصدی
رئیسجمهور با بیان اینکه در عرصه اقتصادی، آرامش مردم، بازار و فعالان اقتصادی و رشد اقتصادی را دنبال میکنیم، افزود: دولت برای سال ۱۴۰۱ رشد ۸ درصدی را هدفگذاری کرده است. در حالی که در آغاز فعالیت دولت مردمی نرخ رشد اقتصادی یک چهارم درصد بود، سال ۱۴۰۰ را با رشد اقتصادی نزدیک به ۵ درصد به پایان رساندیم.
کار مردم در 28 خرداد پایان نیافته است
وی اظهارکرد: کاری که مردم سال گذشته پای صندوقهای رأی شروع کردند در ۲۸ خرداد پایان نیافت، بلکه این ۲۸ خرداد روز آغاز کار مردم در دولت مردمی است. کار با حضور مردم شروع شده است و رشد اقتصادی و پیشرفت و اقتدار بازدارنده با مشارکت و حضور مردم حاصل خواهد شد. رئیسجمهور تصریح کرد: کار برای رفع همه تهدیدها و کسب قوت و اقتدار در دنیا برای دفاع مقتدرانه از آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی آغاز شده است.
پرهیز دولتمردان از ورود به حاشیهها
آیتالله رئیسی با بیان اینکه راهی طولانی پیش رو داریم، خاطر نشان کرد: بهرغم همه تحریمها و تهدیدها آینده را بسیار روشن میبینم و یقین دارم که دشمن همانگونه که تاکنون در برابر جمهوری اسلامی راه به جایی نبرده، پس از این نیز نمیتواند ما را متوقف کرده یا به عقب براند؛ فقط یک راه پیشرو داریم و آن راه حرکت به سمت پیشرفت و اجرای عدالت است. رئیس جمهور گفت: دشمنان و بدخواهان جمهوری اسلامی ایران در ماههای گذشته سعی کردند برای دولت حاشیهسازی کنند، اما به همه دولتمردان تأکید کردم که مانند برخی از دورهها که مسئولان گرفتار حاشیه شدند و زیان آن متوجه مردم و کشور شد، مراقب باشند که گرفتار حاشیه نشوند.
آیتالله رئیسی از همه صاحبان قلم و تریبون و جایگاه اجتماعی، فرهنگی و رسانهای خواست برای حل مشکلات، دست به دست هم دهند.
رئیس جمهور اظهار کرد: ما مکتبی را میپسندیم که باور «ما میتوانیم» را به تبعیت از امام راحل و مقام معظم رهبری به جامعه القا کند. ما پیرو مقتدای بصیرتآفرینی هستیم که تأکید کرد با همراهی مردم هیچ مشکل حل ناشدنی در کشور نداریم؛ به همه تأکید میکنم که دچار حاشیه نشوند و بدانند که موفقیت در خدمت به مردم و خدمت به مردم برای خداست و این تنها راه رفع مشکلات کشور است.
قطار کانتینری قزاقستان-ایران-ترکیه روز گذشته وارد تهران شد
ایران، آسیای میانه را به اروپا وصل کرد
اولین قطار کانتینری با محموله گوگرد در این خط ترانزیتی از مبدأ قزاقستان حرکت کرد و دیروز به ایستگاه راهآهن تهران رسید، این قطار حامل 24 دستگاه واگن است که 48 دستگاه کانتینر20 فوت را حمل میکند
قطار کانتینری-ترانزیتی قزاقستان-ایران-ترکیه دیروز به ایستگاه راهآهن تهران رسید تا امروز با حضور رئیسجمهور از ایستگاه راهآهن تهران به سمت ترکیه حرکت کند پیش از این و در نشست رؤسای جمهور دو کشور ایران و قزاقستان، تفاهمنامهای منعقد شد مبنی بر اینکه کریدور ترانزیتی ریلی قزاقستان-ایران-ترکیه راهاندازی شود.
در این راستا اولین قطار کانتینری با محموله گوگرد در این خط ترانزیتی از مبدأ قزاقستان حرکت کرد و بعدازظهر دیروز به ایستگاه راهآهن تهران رسید، این قطار حامل 24 دستگاه واگن است که 48 دستگاه کانتینر 20 فوت را حمل میکند.دوم خرداد امسال بود که هیأت بلند پایهای از قزاقستان با حضور معاون نخستوزیر و وزیر همگرایی و تجارت و همچنین رئیس راهآهن این کشور با سید میعاد صالحی، مدیرعامل شرکت راهآهن، دیدار و گفتوگو کردند.
در این دیدار، دو طرف درباره توسعه همکاریهای اقتصادی و توسعه حمل و نقل ریلی گفتوگو کردند همچنین رؤسای راه آهن دو کشور، تفاهمنامه افزایش همکاریهای ریلی و تعیین تعرفه ترجیحی بین دو کشور به منظور افزایش قابل توجه ترانزیت بار عبوری از ایران را امضا کردند؛ با اجرای این تفاهمنامه، بخشی از بار عبوری از کریدور ریلی چین- روسیه- اروپا از کریدور ریلی چین- قزاقستان- ایران- اروپا جابهجا خواهد شد.
در این دیدار طرفین ضمن امضای تفاهمنامه، توافق کردند که اولین قطار کانتینری چین-قزاقستان-ایران-ترکیه، تا کمتر از یک ماه آینده وارد ایران شود.
آغاز رونق ترانزیت خارجی در کریدور شمال – جنوب
برای نخستین بار محموله ترانزیت چندوجهی از روسیه به هند مسیر خود را از طریق کریدور شمال-جنوب آغاز کرد و اکنون در بندرعباس دو کانتینر۴۰ فوتی تحویل و بار در ادامه از طریق آبهای ایران به سواحل غرب هند ارسال خواهد شد. امیرحسین ناظمی، نماینده دفتر نمایندگی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران با بیان این مطلب به ایرنا گفت: در مذاکرات چندجانبه تجاری و سیاسی قرار بر این شد تا دو محموله کانتینری بهصورت پایلوت از کریدورشمال- جنوب عبور آزمایشی داشته باشند و با شناسایی مشکلات در این مسیر بارهای بعدی در حجم و اندازه بیشتر حمل شود. به گفته وی، کشتیرانی یک دفتر نمایندگی در «آستاراخان» روسیه دارد و بازاریابی توسط این دفتر انجام و در نهایت بار کانتینری از مبدأ روسیه به هند حمل شد. به گفته این فعال حوزه ترانزیت با توجه به توافقهای انجامگرفته در مورد حمل حجم زیادی از محمولهها از سمت روسیه و بلاروس به هند از طریق بندر آستاراخان، این محموله آغاز رونق ترانزیت خارجی در مسیر کریدور شمال - جنوب تلقی میشود و در آینده نزدیک شاهد شکوفایی در حوزه ترانزیت کالا و درآمدزایی برای دولتهای روسیه و ایران و هند خواهیم بود.
در این راستا اولین قطار کانتینری با محموله گوگرد در این خط ترانزیتی از مبدأ قزاقستان حرکت کرد و بعدازظهر دیروز به ایستگاه راهآهن تهران رسید، این قطار حامل 24 دستگاه واگن است که 48 دستگاه کانتینر 20 فوت را حمل میکند.دوم خرداد امسال بود که هیأت بلند پایهای از قزاقستان با حضور معاون نخستوزیر و وزیر همگرایی و تجارت و همچنین رئیس راهآهن این کشور با سید میعاد صالحی، مدیرعامل شرکت راهآهن، دیدار و گفتوگو کردند.
در این دیدار، دو طرف درباره توسعه همکاریهای اقتصادی و توسعه حمل و نقل ریلی گفتوگو کردند همچنین رؤسای راه آهن دو کشور، تفاهمنامه افزایش همکاریهای ریلی و تعیین تعرفه ترجیحی بین دو کشور به منظور افزایش قابل توجه ترانزیت بار عبوری از ایران را امضا کردند؛ با اجرای این تفاهمنامه، بخشی از بار عبوری از کریدور ریلی چین- روسیه- اروپا از کریدور ریلی چین- قزاقستان- ایران- اروپا جابهجا خواهد شد.
در این دیدار طرفین ضمن امضای تفاهمنامه، توافق کردند که اولین قطار کانتینری چین-قزاقستان-ایران-ترکیه، تا کمتر از یک ماه آینده وارد ایران شود.
آغاز رونق ترانزیت خارجی در کریدور شمال – جنوب
برای نخستین بار محموله ترانزیت چندوجهی از روسیه به هند مسیر خود را از طریق کریدور شمال-جنوب آغاز کرد و اکنون در بندرعباس دو کانتینر۴۰ فوتی تحویل و بار در ادامه از طریق آبهای ایران به سواحل غرب هند ارسال خواهد شد. امیرحسین ناظمی، نماینده دفتر نمایندگی کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران با بیان این مطلب به ایرنا گفت: در مذاکرات چندجانبه تجاری و سیاسی قرار بر این شد تا دو محموله کانتینری بهصورت پایلوت از کریدورشمال- جنوب عبور آزمایشی داشته باشند و با شناسایی مشکلات در این مسیر بارهای بعدی در حجم و اندازه بیشتر حمل شود. به گفته وی، کشتیرانی یک دفتر نمایندگی در «آستاراخان» روسیه دارد و بازاریابی توسط این دفتر انجام و در نهایت بار کانتینری از مبدأ روسیه به هند حمل شد. به گفته این فعال حوزه ترانزیت با توجه به توافقهای انجامگرفته در مورد حمل حجم زیادی از محمولهها از سمت روسیه و بلاروس به هند از طریق بندر آستاراخان، این محموله آغاز رونق ترانزیت خارجی در مسیر کریدور شمال - جنوب تلقی میشود و در آینده نزدیک شاهد شکوفایی در حوزه ترانزیت کالا و درآمدزایی برای دولتهای روسیه و ایران و هند خواهیم بود.
از روزگذشته اتفاق افتاد
بازگشایی مرز زمینی عراق بدون دریافت ویزا
سفر زمینی به عراق از اسفند ۹۸ متوقف شده بود و افراد در صورت داشتن ویزای عراق یا موافقتنامه، امکان عبور از مرزها را داشتند اما اکنون با لغو ویزای عراق برای سفرهای زمینی، تشرف زائران به عتبات سهولت مییابد
ویزای سفر زمینی به عراق از روز گذشته بهصورت رسمی برداشته شد و زائران میتوانند در قالب کاروانهای زیارتی از طریق مرز زمینی به این سفر معنوی مشرف شوند.
به گزارش فارس، پس از وعده وزیر کشور عراق برای بازگشایی مرزهای زمینی و برقراری سفرهای زمینی عتبات بدون ویزا، گزارشها حاکی از لغو روادید سفر زمینی عراق است.
بر همین اساس، از ساعت ۱۰ صبح روز گذشته برخی از نیروهای امنیت عراق با حضور در مرزهای زمینی، موقعیت را برای تشرف زائران عتبات از طریق مرزهای زمینی فراهم کردند. البته با توجه به اینکه قرار است سفرهای زمینی به عتبات فقط در قالب کاروان زیارتی از سوی سازمان حج و زیارت باشد، هنوز سازمان حج و زیارت بهعنوان متولی اعزامها ثبتنام از متقاضیان را آغاز نکرده است.
با این وجود، عراقیها از امروز برای تشرف زائران ایرانی بدون ویزا اعلام آمادگی کردهاند و رسماً مرز زمینی عراق پس از ۲۷ ماه روی زائران عتبات باز شده است.
وزیر کشور عراق در سفر به ایران حدود ۱۰ روز قبل از برقراری سفرهای زیارتی به عتبات از طریق مرزهای زمینی خبر داد و قرار بود که هفته گذشته این سفرها از سرگرفته شود، اما سیدصادق حسینی، رئیس سازمان حج و زیارت گفته بود که سفر عتبات از هفته جاری آغاز خواهد شد و روزانه بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ ایرانی از مرزهای زمینی عازم عراق میشوند.
سفر زمینی به عراق از اسفند ۹۸ متوقف شده بود و افراد در صورت داشتن ویزای عراق یا موافقتنامه، امکان عبور از مرزها را داشتند، اما اکنون با لغو ویزای عراق برای سفرهای زمینی، تشرف زائران به عتبات سهولت مییابد. البته ویزای سفرهای هوایی به عراق نیز از اوایل آبانماه لغو شده بود و سفرهای زیارتی به عتبات از آذرماه بهصورت هوایی در ایام کرونا آغاز شد و هماکنون نیز همه سفرهای زیارتی بهصورت هوایی انجام میشود.
حدود 5 میلیون زائر ایرانی رهسپار عراق میشوند
رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر گفت: بر اساس برآوردها، یک هزار و ۵۰۰ نفر در قالب کادر بهداشت و درمان به عراق اعزام میشوند.
سید علی مرعشی در گفتوگو با ایرنا گفت: باتوجه به همهگیری کرونا در سالهای اخیر و محدودیتهای سفر به نظر میآید امسال با کاهش این محدودیتها، چهار تا پنج میلیون ایرانی در ایام اربعین عازم عراق شوند.
رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر اظهار داشت: هلال احمر از ظرفیت دانشگاهها و تشکلهای مردمنهاد در حوزه های مختلف از ترابری گرفته تا بهداشت و درمان استفاده میکند. همچنین به تعداد درمانگاههای بین راهی و همکاری با بیمارستانهای عراق و نیز به تعداد مراکز درمانی افزوده خواهد شد. او درباره تعداد پایگاه پیشبینی شده برای اربعین ۱۴۰۱ افزود: آخرین سالی که اربعین را برگزار کردیم ۲۵ مقر در بین راه و کربلا و نجف داشتهایم؛ ولی باتوجه به افزایش زائران مراکز درمانی در نجف و کربلا افزایش مییابد.
مرعشی افزود: درمانگاه شبانهروزی نزدیک حرم حضرت عباس(ع) در اختیار داریم و مراکزی نیز در قبلهگاه امام حسین(ع) بهمنظور ارائه خدمترسانی بهتر به زائران راهاندازی خواهد شد. اربعین حسینی ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ شمسی است. حرکت تدریجی زائران اربعین حسینی از اول ماه صفر شروع می شود و چند روز مانده به روز اربعین به اوج خود میرسد. اربعین سال ۱۳۹۷ حدود یک میلیون زائر از مرزهای بینالمللی شلمچه و چزابه به شهرهای مقدس عراق مشرف شدند. سه سال گذشته بهدلیل همهگیری ویروس کرونا زائران اربعین موفق به حضور در مراسم اربعین حسینی نشدند.
به گزارش فارس، پس از وعده وزیر کشور عراق برای بازگشایی مرزهای زمینی و برقراری سفرهای زمینی عتبات بدون ویزا، گزارشها حاکی از لغو روادید سفر زمینی عراق است.
بر همین اساس، از ساعت ۱۰ صبح روز گذشته برخی از نیروهای امنیت عراق با حضور در مرزهای زمینی، موقعیت را برای تشرف زائران عتبات از طریق مرزهای زمینی فراهم کردند. البته با توجه به اینکه قرار است سفرهای زمینی به عتبات فقط در قالب کاروان زیارتی از سوی سازمان حج و زیارت باشد، هنوز سازمان حج و زیارت بهعنوان متولی اعزامها ثبتنام از متقاضیان را آغاز نکرده است.
با این وجود، عراقیها از امروز برای تشرف زائران ایرانی بدون ویزا اعلام آمادگی کردهاند و رسماً مرز زمینی عراق پس از ۲۷ ماه روی زائران عتبات باز شده است.
وزیر کشور عراق در سفر به ایران حدود ۱۰ روز قبل از برقراری سفرهای زیارتی به عتبات از طریق مرزهای زمینی خبر داد و قرار بود که هفته گذشته این سفرها از سرگرفته شود، اما سیدصادق حسینی، رئیس سازمان حج و زیارت گفته بود که سفر عتبات از هفته جاری آغاز خواهد شد و روزانه بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ ایرانی از مرزهای زمینی عازم عراق میشوند.
سفر زمینی به عراق از اسفند ۹۸ متوقف شده بود و افراد در صورت داشتن ویزای عراق یا موافقتنامه، امکان عبور از مرزها را داشتند، اما اکنون با لغو ویزای عراق برای سفرهای زمینی، تشرف زائران به عتبات سهولت مییابد. البته ویزای سفرهای هوایی به عراق نیز از اوایل آبانماه لغو شده بود و سفرهای زیارتی به عتبات از آذرماه بهصورت هوایی در ایام کرونا آغاز شد و هماکنون نیز همه سفرهای زیارتی بهصورت هوایی انجام میشود.
حدود 5 میلیون زائر ایرانی رهسپار عراق میشوند
رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر گفت: بر اساس برآوردها، یک هزار و ۵۰۰ نفر در قالب کادر بهداشت و درمان به عراق اعزام میشوند.
سید علی مرعشی در گفتوگو با ایرنا گفت: باتوجه به همهگیری کرونا در سالهای اخیر و محدودیتهای سفر به نظر میآید امسال با کاهش این محدودیتها، چهار تا پنج میلیون ایرانی در ایام اربعین عازم عراق شوند.
رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر اظهار داشت: هلال احمر از ظرفیت دانشگاهها و تشکلهای مردمنهاد در حوزه های مختلف از ترابری گرفته تا بهداشت و درمان استفاده میکند. همچنین به تعداد درمانگاههای بین راهی و همکاری با بیمارستانهای عراق و نیز به تعداد مراکز درمانی افزوده خواهد شد. او درباره تعداد پایگاه پیشبینی شده برای اربعین ۱۴۰۱ افزود: آخرین سالی که اربعین را برگزار کردیم ۲۵ مقر در بین راه و کربلا و نجف داشتهایم؛ ولی باتوجه به افزایش زائران مراکز درمانی در نجف و کربلا افزایش مییابد.
مرعشی افزود: درمانگاه شبانهروزی نزدیک حرم حضرت عباس(ع) در اختیار داریم و مراکزی نیز در قبلهگاه امام حسین(ع) بهمنظور ارائه خدمترسانی بهتر به زائران راهاندازی خواهد شد. اربعین حسینی ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ شمسی است. حرکت تدریجی زائران اربعین حسینی از اول ماه صفر شروع می شود و چند روز مانده به روز اربعین به اوج خود میرسد. اربعین سال ۱۳۹۷ حدود یک میلیون زائر از مرزهای بینالمللی شلمچه و چزابه به شهرهای مقدس عراق مشرف شدند. سه سال گذشته بهدلیل همهگیری ویروس کرونا زائران اربعین موفق به حضور در مراسم اربعین حسینی نشدند.
ایران و قزاقستان، پیشینه و پیشروی درخشان
حسین امیرعبداللهیان
وزیر امور خارجه
امروز جناب آقای قاسم ژومارت توکایف، رئیسجمهور محترم جمهوری قزاقستان میهمان رسمی جناب آقای دکتر رئیسی است. سفر ایشان به جمهوری اسلامی ایران را فرصت مناسبی برای بازبینی و مرور مجدد روابط دو کشور، شناسایی ظرفیتهای جدید، ارتقای همکاری و تعاملات منطقهای با تأکید بر منافع مشترک میدانیم.
اشتراکات فرهنگی و تمدنی جمهوری اسلامی ایران و قزاقستان همواره زمینه ساز توسعه روابط بین دو کشور دوست، برادر و همسایه بوده است. از جمله این اشتراکات میتوان به دین، آداب، رسوم و سنن مشترک اشاره کرد. وجود تعداد قابل ملاحظهای لغات و کلمات فارسی در زبان قزاقی، تأثیرپذیری شاعران برجسته قزاقستان همچون آبای و شاه کریم بردیف از شاعران پرآوازه ایرانی و همچنین ایرانیهای قزاق تبار از جمله حلقههای پیوند میان دو ملت ایران و قزاقستان است.ایجاد کرسیهای زبان فارسی در دانشگاههای قزاقستان مانند دانشگاه اوراسیا، الفارابی، ابلای خان و اتاق ایرانشناسی و امضای تفاهمنامههای همکاری فرهنگی با دانشگاههای ایران بخشی از ارتباطات فرهنگی و علمی میان دو کشور است.
جایگاه ویژه قزاقستان در دکترین سیاست خارجی ایران
با تشکیل دولت جدید استراتژی نگاه به شرق و بصورت ویژه توسعه مناسبات با کشورهای همسایه در اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. در این راستا، دولت جمهوری اسلامی ایران، دولت قزاقستان را کنشگر مهمی در منطقه آسیای مرکزی و اوراسیا تلقی نموده که با توجه به سابقه خوب همکاریها، میتواند در برنامه اوراسیایی جمهوری اسلامی ایران در سطوح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی نقش بسزایی ایفا نماید.
نقش قزاقستان در برگزاری مذاکره هستهای در نورسلطان در سال 2013، همکاری در سازمانهای بینالمللی، حمایت از ایران در قرارداد تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیا و حمایت از پذیرش دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای همواره مورد قدردانی ملت ایران بوده است. ما معتقدیم افراط گرایی، تروریسم، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان، بیثباتی و ناامنی در این کشور و احتمال سرریز شدن آن به منطقه، از جمله تهدیدهای مشترک منطقهای در حوزه امنیتی است که میتواند بستری برای همکاریهای سیاسی و امنیتی ایران با کشورهای آسیای مرکزی بویژه جمهوری قزاقستان باشد.
دریای خزر بهعنوان دریای صلح و دوستی موضوع همکاری دیگر میان دو کشور ایران و قزاقستان با تأکید بر حق بهرهبرداری و تأمین امنیت تنها از سوی کشورهای ساحلی است. دریای خزر مکمل همکاری و نه رقابت در زمینههای حمل و نقل، سوآپ نفت، تجارت، حفظ محیط زیست و امنیت میباشد.
در بعد اقتصادی زمینههای مشترکی برای تقویت متقابل جایگاه ژئواکونومیک وجود دارد. ایران و قزاقستان هر دو کشورهایی وسیع و پهناور با موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد بوده و در شبکه ترانزیت منطقهای، نقطه اتصال و تلاقی کریدورهای متنوع بینالمللی هستند. در حال حاضر 11 کریدور بینالمللی از قزاقستان میگذرد و این موضوع جایگاه ویژهای را به این کشور اعطا کرده است. ایران نیز در بطن کریدورهای بینالمللی مهمی قرار گرفته و همکاری و همگرایی اقتصادی با قزاقستان، بویژه در زمینه حمل ونقل کالا و انرژی از شمال به جنوب و حضور جدیتر قزاقستان در بندر چابهار میتواند زمینهساز ارتقای منافع متقابل ژئواکونومیکی از طریق تقویت جایگاه یکدیگر شود. این امر مستلزم تقویت پیوندهای اقتصادی و توسعه پروژههای مشترک در حوزههای زیرساختی است.
در دولت جدید ایران، هفدهمین کمیسیون مشترک اقتصادی، تجاری، علمی و فنی و فرهنگی ایران و قزاقستان در اسفند سال گذشته برگزار شد و تفاهمات خوبی در زمینه اقتصادی، تجاری و فنی میان طرفین صورت گرفت و سندهایی در زمینه گمرک، استاندارد و... به امضا رسید. در این کمیسیون مشترک قراردادهای تجاری میان هیأت تجاری بخش خصوصی قزاقستان با تجار ایران منعقد شد که منجر به افزایش تجارت در چند ماه اخیر شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای مناسبات دوجانبه ایران و قزاقستان حضور مشترک در سازمانها و نهادهای منطقهای است. قزاقستان از دهه 1990 میلادی به عضویت سازمان همکاری اقتصادی (اکو) درآمده و کماکان نگاهی مثبت و سازنده نسبت به این سازمان دارد.
درعین حال، قزاقستان یک عضو کلیدی و از مبتکرین و مؤسسین اتحادیه اقتصادی اوراسیا است که در حال حاضر توافقنامه تجارت ترجیحی با جمهوری اسلامی ایران دارد و زمینههای توسعه آن به توافقنامه تجارت آزاد و حتی عضویت ایران در آن وجود دارد. در همین حال در سازمان همکاری شانگهای نیز که فرایند عضویت دائم ایران در آن بهتازگی آغاز شده است، قزاقستان یک عضو اثرگذار محسوب میشود.
این نهادهای منطقهای مشترک با کارویژههای اقتصادی میتواند نوعی نیروی محرکه در مبادلات اقتصادی و تجاری دوجانبه باشد.
سفر جناب آقای قاسم ژومارت توکایف فرصت مناسبی است که میتواند زمینههای همکاری فراگیر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تعاملات مردمی را تقویت بخشیده و توسعه و شکوفایی اقتصادی دو کشور مسلمان، دوست و برادر و همچنین امنیت منطقه را توسعه دهد.
وزیر امور خارجه
امروز جناب آقای قاسم ژومارت توکایف، رئیسجمهور محترم جمهوری قزاقستان میهمان رسمی جناب آقای دکتر رئیسی است. سفر ایشان به جمهوری اسلامی ایران را فرصت مناسبی برای بازبینی و مرور مجدد روابط دو کشور، شناسایی ظرفیتهای جدید، ارتقای همکاری و تعاملات منطقهای با تأکید بر منافع مشترک میدانیم.
اشتراکات فرهنگی و تمدنی جمهوری اسلامی ایران و قزاقستان همواره زمینه ساز توسعه روابط بین دو کشور دوست، برادر و همسایه بوده است. از جمله این اشتراکات میتوان به دین، آداب، رسوم و سنن مشترک اشاره کرد. وجود تعداد قابل ملاحظهای لغات و کلمات فارسی در زبان قزاقی، تأثیرپذیری شاعران برجسته قزاقستان همچون آبای و شاه کریم بردیف از شاعران پرآوازه ایرانی و همچنین ایرانیهای قزاق تبار از جمله حلقههای پیوند میان دو ملت ایران و قزاقستان است.ایجاد کرسیهای زبان فارسی در دانشگاههای قزاقستان مانند دانشگاه اوراسیا، الفارابی، ابلای خان و اتاق ایرانشناسی و امضای تفاهمنامههای همکاری فرهنگی با دانشگاههای ایران بخشی از ارتباطات فرهنگی و علمی میان دو کشور است.
جایگاه ویژه قزاقستان در دکترین سیاست خارجی ایران
با تشکیل دولت جدید استراتژی نگاه به شرق و بصورت ویژه توسعه مناسبات با کشورهای همسایه در اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. در این راستا، دولت جمهوری اسلامی ایران، دولت قزاقستان را کنشگر مهمی در منطقه آسیای مرکزی و اوراسیا تلقی نموده که با توجه به سابقه خوب همکاریها، میتواند در برنامه اوراسیایی جمهوری اسلامی ایران در سطوح دوجانبه، منطقهای و بینالمللی نقش بسزایی ایفا نماید.
نقش قزاقستان در برگزاری مذاکره هستهای در نورسلطان در سال 2013، همکاری در سازمانهای بینالمللی، حمایت از ایران در قرارداد تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیا و حمایت از پذیرش دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای همواره مورد قدردانی ملت ایران بوده است. ما معتقدیم افراط گرایی، تروریسم، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان، بیثباتی و ناامنی در این کشور و احتمال سرریز شدن آن به منطقه، از جمله تهدیدهای مشترک منطقهای در حوزه امنیتی است که میتواند بستری برای همکاریهای سیاسی و امنیتی ایران با کشورهای آسیای مرکزی بویژه جمهوری قزاقستان باشد.
دریای خزر بهعنوان دریای صلح و دوستی موضوع همکاری دیگر میان دو کشور ایران و قزاقستان با تأکید بر حق بهرهبرداری و تأمین امنیت تنها از سوی کشورهای ساحلی است. دریای خزر مکمل همکاری و نه رقابت در زمینههای حمل و نقل، سوآپ نفت، تجارت، حفظ محیط زیست و امنیت میباشد.
در بعد اقتصادی زمینههای مشترکی برای تقویت متقابل جایگاه ژئواکونومیک وجود دارد. ایران و قزاقستان هر دو کشورهایی وسیع و پهناور با موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد بوده و در شبکه ترانزیت منطقهای، نقطه اتصال و تلاقی کریدورهای متنوع بینالمللی هستند. در حال حاضر 11 کریدور بینالمللی از قزاقستان میگذرد و این موضوع جایگاه ویژهای را به این کشور اعطا کرده است. ایران نیز در بطن کریدورهای بینالمللی مهمی قرار گرفته و همکاری و همگرایی اقتصادی با قزاقستان، بویژه در زمینه حمل ونقل کالا و انرژی از شمال به جنوب و حضور جدیتر قزاقستان در بندر چابهار میتواند زمینهساز ارتقای منافع متقابل ژئواکونومیکی از طریق تقویت جایگاه یکدیگر شود. این امر مستلزم تقویت پیوندهای اقتصادی و توسعه پروژههای مشترک در حوزههای زیرساختی است.
در دولت جدید ایران، هفدهمین کمیسیون مشترک اقتصادی، تجاری، علمی و فنی و فرهنگی ایران و قزاقستان در اسفند سال گذشته برگزار شد و تفاهمات خوبی در زمینه اقتصادی، تجاری و فنی میان طرفین صورت گرفت و سندهایی در زمینه گمرک، استاندارد و... به امضا رسید. در این کمیسیون مشترک قراردادهای تجاری میان هیأت تجاری بخش خصوصی قزاقستان با تجار ایران منعقد شد که منجر به افزایش تجارت در چند ماه اخیر شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای مناسبات دوجانبه ایران و قزاقستان حضور مشترک در سازمانها و نهادهای منطقهای است. قزاقستان از دهه 1990 میلادی به عضویت سازمان همکاری اقتصادی (اکو) درآمده و کماکان نگاهی مثبت و سازنده نسبت به این سازمان دارد.
درعین حال، قزاقستان یک عضو کلیدی و از مبتکرین و مؤسسین اتحادیه اقتصادی اوراسیا است که در حال حاضر توافقنامه تجارت ترجیحی با جمهوری اسلامی ایران دارد و زمینههای توسعه آن به توافقنامه تجارت آزاد و حتی عضویت ایران در آن وجود دارد. در همین حال در سازمان همکاری شانگهای نیز که فرایند عضویت دائم ایران در آن بهتازگی آغاز شده است، قزاقستان یک عضو اثرگذار محسوب میشود.
این نهادهای منطقهای مشترک با کارویژههای اقتصادی میتواند نوعی نیروی محرکه در مبادلات اقتصادی و تجاری دوجانبه باشد.
سفر جناب آقای قاسم ژومارت توکایف فرصت مناسبی است که میتواند زمینههای همکاری فراگیر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تعاملات مردمی را تقویت بخشیده و توسعه و شکوفایی اقتصادی دو کشور مسلمان، دوست و برادر و همچنین امنیت منطقه را توسعه دهد.
در گفت وگوی «ایران» با کارشناسان تأثیر سفر بایدن به عربستان بررسی شد
بازار منتظر نفت ایران است نه عربستان
توصیه «نیوزویک» به بایدن: «جو» نرو! سعودیهای مستبد را فراموش و شیرهای نفت ایران را باز کن
گروه اقتصادی / رئیس جمهور امریکا، ماه ژوئیه عازم خاورمیانه میشود. جو بایدن در جریان این سفر دورهای قرار است ابتدا به اسرائیل برود و پس از آن با پروازی مستقیم از اسرائیل به عربستان سعودی سفر کند. دیدار با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان از جمله برنامههای سفر بایدن به عربستان سعودی خواهد بود. این سفر چند پوشش خبری داشته که یکی از مهمترین آنها مذاکرات نفتی بوده است. رسانههای امریکایی میگویند: «بایدن به دلیل تشنگی بی پایان امریکا برای نفت ارزان، به ریاض میرود. در حالی که این یک اشتباه بزرگ و پر هزینه برای امریکاست.»
مجله امریکایی نیوزویک با توصیه به رئیس جمهور امریکا برای احیای برجام تأکید میکند: «رئیس جمهور امریکا بهجای پرواز به ریاض و در آغوش گرفتن بن سلمان باید هر کاری که لازم است برای بازگشت بشکههای نفت ایران به بازار انجام دهد.»
این رسانه با اشاره به اینکه یکی از دلایل اصلی سفر بایدن به ریاض موضوع نفت است، اذعان میکند: «دستور کارهای زیادی برای این سفر تعیین شده است، اما تنها یک دلیل برای این سفر به ذهن میآید و آن قماری ناامیدانه از سوی بایدن برای متقاعد کردن ریاض به افزایش تولید نفت خود برای کاهش قیمتهای تاریخی بنزین در امریکاست و این در حالی است که فقط چند ماه به انتخابات میان دورهای کنگره باقی مانده است، اما بهای ترمیم روابط با سعودیها بسیار بالا خواهد بود. عربستان سعودی یکی از بیرحمترین رژیمهای اقتدارگرا در جهان است که ایدئولوژی تندرو سلفی آن مهمترین عامل ترویج رادیکالیسم خشونتآمیز در منطقه و آنسوتر است.»
دیوید فارِس، استاد دانشگاه روزولت امریکا در این مقاله با اشاره به قتل خاشقچی، ستوننویس واشنگتن پست، در سال ۲۰۱۸ و جنگ خونین و بیهوده عربستان در یمن عنوان میکند: «از همه نظر، عربستان سعودی، متحدی نامناسب برای امریکاست؛ کشوری که به وضوح کمتر از ایران به آزادی و عدالت توجه دارد.»
چقدر میتوان نفت از عربستان وارد بازار کرد؟
نیوزویک با طرح این سؤال که «جو بایدن چقدر طلای سیاه میتواند از عربستان استخراج کند؟» مینویسد: «هرچقدر که باشد مسلماً کمتر از آن رقمی است که پس از احیای روابط با ایران عایدش خواهد شد. ماه گذشته سازمان کشورهای صادرکننده نفت از رشد 684 هزار بشکهای تولید روزانه نفت خود خبر داد که عمده این افزایش از سوی عربستان انجام گرفته بود. این رقم بههیچ وجه نمیتواند قیمتها را کاهش دهد. اگر یک میلیون بشکه در روز چیزی است که ما دنبال آن هستیم، بایدن میتواند به سادگی چشمانش را به سمت شرق باز کند. ایران بعد از احیای توافق هستهای –برجام- روزانه بیش از 2 میلیون بشکه نفت روانه بازار جهانی میکرد. پس از آنکه ترامپ در سال 2018 با تندخویی توافق را لغو کرد و تحریمها را علیه ایران برگرداند، صادرات نفت ایران کاهش یافت. الان انتظار میرود این رقم کمتر از یک میلیون بشکه در روز باشد. ایران اعلام کرده اگر تحریمها برداشته شود میتواند 3.8 میلیون بشکه در روز نفت تولید کند و با جذب سرمایههای خارجی میتوان این رقم را نیز افزایش داد؛ اما چه مانعی در سر راه احیای توافق هستهای با ایران و آزاد شدن پتانسیل صادراتی نفت ایران وجود دارد. به نظر میرسد که یکی از این موانع، خواست اسرائیل است.»
ظرفیت مازاد تولید نفت عربستان
در پاسخ به این سؤال که چه میزان طلای سیاه دیگر میتوان از عربستان استخراج کرد؟ رئیس دفتر مطالعات انرژی وین میگوید: «عربستان حدود یک میلیون بشکه ظرفیت مازاد دارد، اما این ظرفیت بخشی از توان تولید اوپک –سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام- محسوب میشود و چنانچه اوپک تمام ظرفیت مازاد خود را خرج کند، دیگر اوپک نیست یعنی دیگر اوپک موضوعیت پیدا نمیکند.»
فریدون برکشلی در گفتوگو با «ایران» ادامه میدهد: «بایدن به عربستان برای تأمین مصارف داخلی کشورش و رقابتهای انتخاباتی فشار میآورد، اما این ظرفیت مازاد تولید است که به سازمانی به نام اوپک موضوعیت میبخشد. مدیریت بازار تنها با ظرفیت مازاد، معنا پیدا میکند. هزینه کردن ذخایر نفتی استراتژیک کار بسیار خطرناکی است. الان امریکا باید ذخایر استراتژیک را دوباره جایگزین کند. خب از کجا؟ نفت با چه مشخصات و گریدی؟ برای چه ساختار پالایشی؟»
او اذعان میکند: «کاخ سفید، نفت و گاز و انرژی را تسلیحاتی و نظامی کرده است و هرگز در تاریخ، نفت تا این حد تسلیحاتی نشده بود. شاید بتوان گفت که تحلیل نیوزویک، بعد از مدتها، یک نظر درست از امریکاییها در مورد بازار نفت است. ایران گزینه بسیار بهتری از عربستان است که با لغو تحریمها بشکههای بیشتری از نفت آن میتواند وارد بازار شود. همچنین ونزوئلا. 7 میلیون بشکه نفت ایران و ونزوئلا آماده عرضه به بازار است.» دادههای ارسالی عربستان به دبیرخانه اوپک نشان میدهد که این کشور در ماه مه 2022 حدود 10 میلیون و 538 هزار بشکه در روز نفت خام تولید کرده است. اگرچه عربستان رکورد تولید 12.5 میلیون بشکه در روز را نیز به ثبت رسانده؛ اما این رقم نزدیک به میزان تولید پایدار عربستان است.
هدف سفر بایدن
داستان از جنگ روسیه و اوکراین و تحریم نفت روسیه آغاز میشود. تمام تلاش بایدن برای خنثی کردن این تحریمها و کاهش قیمت نفت خام است. برکشلی با اشاره به ضد روس بودن دموکراتهای امریکا میگوید: «احتمالاً بایدن برای دور کردن ریاض از مسکو تلاش خواهد کرد.» او با اشاره به اینکه دستور کار سفر بایدن به خاورمیانه تنها نفت نیست، بیان میکند: «اگرچه احتمالاً در این سفر برای دور کردن عربستان و روسیه از هم و کاهش قیمت نفت با عرضه بیشتر به بازار تلاش خواهد شد اما در واقع ریاض، کانون توجه سفر بایدن نیست. بایدن کار اصلیاش با امارات و شورای همکاری خلیج فارس است. این سفر پوشش نفتی دارد؛ اما فکر میکنم که نفت، اولویت اصلی نیست. مشکل بایدن اسناد همکاری عربستان در عملیات ۱۱ سپتامبر است. این هزینه را برای واشنگتن و ریاض خیلی بالا میبرد. الان از حدود ۴۰۰ میلیارد دلار غرامت صحبت میکنند.»
رئیس دفتر مطالعات انرژی وین با بیان اینکه اگر بایدن از این سفر با دست پر و دستاورد قابل توجهی بازنگردد، هزینه قابل توجهی را باید بپردازد، میگوید: «امریکا فرصت مصالحه با ایران را از دست داد و این به زیان امریکاست.»
نگاه
تحریمهای امریکا و فشار بر انتخابات پیش رو
با آغاز جنگ روسیه و اوکراین، تحریمهای ضدروسی غرب موجب افزایش قیمت انرژی در ماههای اخیر شد. به طوری که قیمت نفت خام به بیش از 110 دلار در هر بشکه رسید و قیمت بنزین در امریکا از گالنی 5 دلار عبور کرد. قیمت گاز در اروپا نیز از 300 سنت فراتر رفت و این مسأله در کنار افزایش قیمتها به سبب پایان همهگیری کرونا، بحران انرژی را در بیش از 140 کشور جهان به راه انداخت.
روز گذشته قیمت هر بشکه نفت خام (شاخص برنت) حدود 113 دلار بود. البته قیمت نفت در ماههای اخیر رقم 139 دلار در بشکه را نیز لمس کرده است. پیشبینی میشود که در ماههای آتی قیمت نفت به بیش از 150 دلار در بشکه برسد و باعث افزایش بیشتر قیمت بنزین و تورم حاصل از قیمت سوخت شود. حالا این مسأله موجب نگرانی امریکا شده است. بویژه در آستانه انتخابات میان دورهای امریکا که بر اساس پیشبینیها ادامه این روند موجب شکست دموکراتها خواهد شد. چراکه رأی امریکایی در پمپ بنزینها مشخص میشود.
اکنون دولت جو بایدن در امریکا به سبب افزایش قیمت نفت در پی تحریم نفت کشورهای روسیه، ایران و ونزوئلا تحت فشار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. کارشناسان میگویند که چاره کار لغو یا تسهیل تحریمها حداقل برای ایران و ونزوئلاست. در این رابطه معاون نخستوزیر روسیه نیز که نفت کشورش تحت تحریم امریکاست، میگوید: «همیشه مسکو مخالف تحریم تهران و کاراکاس بوده است، لغو تحریم این دو کشور نفتی موجب افزوده شدن حدود دو و نیم میلیون بشکه نفت در روز به بازار میشود.»
آلکساندر نوواک در گفتوگو با کانال تلویزیونی روسیه ۲۴ در حاشیه اجلاس اقتصادی سنت پترزبورگ، تحریمها علیه ایران و ونزوئلا را غیرقانونی خواند. بسیاری از کشورهای جهان اکنون امریکا را به خاطر اعمال این تحریمهای غیرقانونی و افزایش قیمت انرژی تحت فشار قرار دادهاند.
مجله امریکایی نیوزویک با توصیه به رئیس جمهور امریکا برای احیای برجام تأکید میکند: «رئیس جمهور امریکا بهجای پرواز به ریاض و در آغوش گرفتن بن سلمان باید هر کاری که لازم است برای بازگشت بشکههای نفت ایران به بازار انجام دهد.»
این رسانه با اشاره به اینکه یکی از دلایل اصلی سفر بایدن به ریاض موضوع نفت است، اذعان میکند: «دستور کارهای زیادی برای این سفر تعیین شده است، اما تنها یک دلیل برای این سفر به ذهن میآید و آن قماری ناامیدانه از سوی بایدن برای متقاعد کردن ریاض به افزایش تولید نفت خود برای کاهش قیمتهای تاریخی بنزین در امریکاست و این در حالی است که فقط چند ماه به انتخابات میان دورهای کنگره باقی مانده است، اما بهای ترمیم روابط با سعودیها بسیار بالا خواهد بود. عربستان سعودی یکی از بیرحمترین رژیمهای اقتدارگرا در جهان است که ایدئولوژی تندرو سلفی آن مهمترین عامل ترویج رادیکالیسم خشونتآمیز در منطقه و آنسوتر است.»
دیوید فارِس، استاد دانشگاه روزولت امریکا در این مقاله با اشاره به قتل خاشقچی، ستوننویس واشنگتن پست، در سال ۲۰۱۸ و جنگ خونین و بیهوده عربستان در یمن عنوان میکند: «از همه نظر، عربستان سعودی، متحدی نامناسب برای امریکاست؛ کشوری که به وضوح کمتر از ایران به آزادی و عدالت توجه دارد.»
چقدر میتوان نفت از عربستان وارد بازار کرد؟
نیوزویک با طرح این سؤال که «جو بایدن چقدر طلای سیاه میتواند از عربستان استخراج کند؟» مینویسد: «هرچقدر که باشد مسلماً کمتر از آن رقمی است که پس از احیای روابط با ایران عایدش خواهد شد. ماه گذشته سازمان کشورهای صادرکننده نفت از رشد 684 هزار بشکهای تولید روزانه نفت خود خبر داد که عمده این افزایش از سوی عربستان انجام گرفته بود. این رقم بههیچ وجه نمیتواند قیمتها را کاهش دهد. اگر یک میلیون بشکه در روز چیزی است که ما دنبال آن هستیم، بایدن میتواند به سادگی چشمانش را به سمت شرق باز کند. ایران بعد از احیای توافق هستهای –برجام- روزانه بیش از 2 میلیون بشکه نفت روانه بازار جهانی میکرد. پس از آنکه ترامپ در سال 2018 با تندخویی توافق را لغو کرد و تحریمها را علیه ایران برگرداند، صادرات نفت ایران کاهش یافت. الان انتظار میرود این رقم کمتر از یک میلیون بشکه در روز باشد. ایران اعلام کرده اگر تحریمها برداشته شود میتواند 3.8 میلیون بشکه در روز نفت تولید کند و با جذب سرمایههای خارجی میتوان این رقم را نیز افزایش داد؛ اما چه مانعی در سر راه احیای توافق هستهای با ایران و آزاد شدن پتانسیل صادراتی نفت ایران وجود دارد. به نظر میرسد که یکی از این موانع، خواست اسرائیل است.»
ظرفیت مازاد تولید نفت عربستان
در پاسخ به این سؤال که چه میزان طلای سیاه دیگر میتوان از عربستان استخراج کرد؟ رئیس دفتر مطالعات انرژی وین میگوید: «عربستان حدود یک میلیون بشکه ظرفیت مازاد دارد، اما این ظرفیت بخشی از توان تولید اوپک –سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام- محسوب میشود و چنانچه اوپک تمام ظرفیت مازاد خود را خرج کند، دیگر اوپک نیست یعنی دیگر اوپک موضوعیت پیدا نمیکند.»
فریدون برکشلی در گفتوگو با «ایران» ادامه میدهد: «بایدن به عربستان برای تأمین مصارف داخلی کشورش و رقابتهای انتخاباتی فشار میآورد، اما این ظرفیت مازاد تولید است که به سازمانی به نام اوپک موضوعیت میبخشد. مدیریت بازار تنها با ظرفیت مازاد، معنا پیدا میکند. هزینه کردن ذخایر نفتی استراتژیک کار بسیار خطرناکی است. الان امریکا باید ذخایر استراتژیک را دوباره جایگزین کند. خب از کجا؟ نفت با چه مشخصات و گریدی؟ برای چه ساختار پالایشی؟»
او اذعان میکند: «کاخ سفید، نفت و گاز و انرژی را تسلیحاتی و نظامی کرده است و هرگز در تاریخ، نفت تا این حد تسلیحاتی نشده بود. شاید بتوان گفت که تحلیل نیوزویک، بعد از مدتها، یک نظر درست از امریکاییها در مورد بازار نفت است. ایران گزینه بسیار بهتری از عربستان است که با لغو تحریمها بشکههای بیشتری از نفت آن میتواند وارد بازار شود. همچنین ونزوئلا. 7 میلیون بشکه نفت ایران و ونزوئلا آماده عرضه به بازار است.» دادههای ارسالی عربستان به دبیرخانه اوپک نشان میدهد که این کشور در ماه مه 2022 حدود 10 میلیون و 538 هزار بشکه در روز نفت خام تولید کرده است. اگرچه عربستان رکورد تولید 12.5 میلیون بشکه در روز را نیز به ثبت رسانده؛ اما این رقم نزدیک به میزان تولید پایدار عربستان است.
هدف سفر بایدن
داستان از جنگ روسیه و اوکراین و تحریم نفت روسیه آغاز میشود. تمام تلاش بایدن برای خنثی کردن این تحریمها و کاهش قیمت نفت خام است. برکشلی با اشاره به ضد روس بودن دموکراتهای امریکا میگوید: «احتمالاً بایدن برای دور کردن ریاض از مسکو تلاش خواهد کرد.» او با اشاره به اینکه دستور کار سفر بایدن به خاورمیانه تنها نفت نیست، بیان میکند: «اگرچه احتمالاً در این سفر برای دور کردن عربستان و روسیه از هم و کاهش قیمت نفت با عرضه بیشتر به بازار تلاش خواهد شد اما در واقع ریاض، کانون توجه سفر بایدن نیست. بایدن کار اصلیاش با امارات و شورای همکاری خلیج فارس است. این سفر پوشش نفتی دارد؛ اما فکر میکنم که نفت، اولویت اصلی نیست. مشکل بایدن اسناد همکاری عربستان در عملیات ۱۱ سپتامبر است. این هزینه را برای واشنگتن و ریاض خیلی بالا میبرد. الان از حدود ۴۰۰ میلیارد دلار غرامت صحبت میکنند.»
رئیس دفتر مطالعات انرژی وین با بیان اینکه اگر بایدن از این سفر با دست پر و دستاورد قابل توجهی بازنگردد، هزینه قابل توجهی را باید بپردازد، میگوید: «امریکا فرصت مصالحه با ایران را از دست داد و این به زیان امریکاست.»
نگاه
تحریمهای امریکا و فشار بر انتخابات پیش رو
با آغاز جنگ روسیه و اوکراین، تحریمهای ضدروسی غرب موجب افزایش قیمت انرژی در ماههای اخیر شد. به طوری که قیمت نفت خام به بیش از 110 دلار در هر بشکه رسید و قیمت بنزین در امریکا از گالنی 5 دلار عبور کرد. قیمت گاز در اروپا نیز از 300 سنت فراتر رفت و این مسأله در کنار افزایش قیمتها به سبب پایان همهگیری کرونا، بحران انرژی را در بیش از 140 کشور جهان به راه انداخت.
روز گذشته قیمت هر بشکه نفت خام (شاخص برنت) حدود 113 دلار بود. البته قیمت نفت در ماههای اخیر رقم 139 دلار در بشکه را نیز لمس کرده است. پیشبینی میشود که در ماههای آتی قیمت نفت به بیش از 150 دلار در بشکه برسد و باعث افزایش بیشتر قیمت بنزین و تورم حاصل از قیمت سوخت شود. حالا این مسأله موجب نگرانی امریکا شده است. بویژه در آستانه انتخابات میان دورهای امریکا که بر اساس پیشبینیها ادامه این روند موجب شکست دموکراتها خواهد شد. چراکه رأی امریکایی در پمپ بنزینها مشخص میشود.
اکنون دولت جو بایدن در امریکا به سبب افزایش قیمت نفت در پی تحریم نفت کشورهای روسیه، ایران و ونزوئلا تحت فشار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. کارشناسان میگویند که چاره کار لغو یا تسهیل تحریمها حداقل برای ایران و ونزوئلاست. در این رابطه معاون نخستوزیر روسیه نیز که نفت کشورش تحت تحریم امریکاست، میگوید: «همیشه مسکو مخالف تحریم تهران و کاراکاس بوده است، لغو تحریم این دو کشور نفتی موجب افزوده شدن حدود دو و نیم میلیون بشکه نفت در روز به بازار میشود.»
آلکساندر نوواک در گفتوگو با کانال تلویزیونی روسیه ۲۴ در حاشیه اجلاس اقتصادی سنت پترزبورگ، تحریمها علیه ایران و ونزوئلا را غیرقانونی خواند. بسیاری از کشورهای جهان اکنون امریکا را به خاطر اعمال این تحریمهای غیرقانونی و افزایش قیمت انرژی تحت فشار قرار دادهاند.
تولید خودروی مشترک، صنعت خودروسازی ایران را متحول می کند؟
تولد خودروی ایرانی روسی در سنپترزبورگ
گروه اقتصادی/ قرار است ایران و روسیه در تولید خودرو مشترک همکاری کنند؛ البته جزئیات این امر هنوز نهایی نشده اما براساس آخرین مذاکرات صورت گرفته بین مسئولان ایرانی و روسیه قرار شده، تولید خودروی مشترک، در ایران دنبال شود.
همکاری مشترک خودرویی ایران و روسیه از زمانی به صورت جدی مطرح شده که علیرضا پیمانپاک، رئیس سازمان توسعه تجارت برای شرکت در بیست و پنجمین مجمع بینالمللی اقتصادی سنپترزبورگ عازم این شهر شد.
در جلسات تخصصی با مسئولان اقتصادی و تصمیمگیران روسیه، آنتون آناتولیویچ کوبیاکف، دستیار رئیس جمهور روسیه اعلام کرد: صنعت خودروسازی روسیه آماده است با ایران همکاریهای مشترک داشته باشد.
حضور هیأت ایرانی در بیست و پنجمین مجمع بینالمللی اقتصادی سنپترزبورگ در رسانههای روسیه هم بازتاب خبری زیادی داشت. آنها در رسانههای خود به نقل از رئیس سازمان توسعه تجارت نوشته بودند که او تأکید کرده که ایران نهتنها در زمینه تولید خودرو، بلکه در صنعت قطعهسازی نیز از کیفیت کافی برخوردار است و میتواند با روسیه همکاری خوبی داشته باشد.
طرف روس نیز از این موضوع استقبال کرده و همین امر تیتر خیلی از رسانههای این کشور شده بود؛ بدین جهت در تیتر یکی از رسانههای روسیه آمده بود که «روسیه برای قطعات یدکی با ایران تماس برقرار میکند.»
در این میان دنیس مانتوروف، رئیس وزارت صنعت و تجارت روسیه گفته است: «روسیه علاقهمند به توسعه همکاری با ایران در صنعت قطعات خودرو است.»
او خاطرنشان کرد: «امروز این کشور حدود یک میلیون خودروی خود را با کیفیت نسبتاً بالا تولید میکند، از اینرو در صنعت قطعات خودرو روسیه علاقهمند به همکاری با ایران است. ایران به روی، آلومینیوم، سرب و همچنین فولاد نیاز دارد و در مقابل میتواند قطعات خودرو و توربینهای گازی را تأمین کند.»
چین در روسیه ماند
اکثر خودروسازان اروپایی و امریکایی پس از شروع جنگ روسیه با اوکراین، صادرات خودرو به نمایندگیهای روسیه را متوقف کردند؛ روسیه نیز مجبور شد رسماً تولید برندهای آئودی، اشکودا، فولکس واگن، ولوو، بیام و، مرسدس بنز، جنرال موتورز - کادیلاک و شورلت، پژو، سیتروئن و اوپل را متوقف کند. همچنین واردات خودروهای پریمیوم از اروپا به ارزش بیش از 50 هزار یورو در شرایط تحریم ممنوع است.
پورشه، جگوار، لندرور، لامبورگینی، فراری، بنتلی، رولزرویس هم ممنوع شد. سازندگان ژاپنی نیز از پایان عرضه تویوتا، سوزوکی، هوندا و مزدا خبر دادهاند. این امر باعث شده که بازار خودروی روسیه مانند سال 97 ایران شود که با شروع سختترین تحریمها علیه صنعت خودرو، تولیدات خودروسازان داخلی 50 درصد کاهش یافت.
یکی از رسانههای روس نوشت: چینیها «وفادارترین» کشور به مصرفکنندگان روسی بودهاند، که تلاش میکنند با وجود مشکلات لجستیکی به تولید خودرو ادامه دهند.
کاهش فروش خودرو در روسیه
در این میان انجمن کسب و کارهای اروپایی گزارش داد که فروش خودروهای جدید و کامیونهای سبک در روسیه در ماه مه 83,5 درصد کاهش یافته است. در مجموع، در پنج ماهه اول سال 2022، 318,1 هزار خودروی جدید در روسیه فروخته شده است که 53 درصد کمتر از مدت مشابه سال گذشته است. طبق پیشبینی انجمن کسب و کارهای اروپایی، در سال 2022 فروش خودروهای جدید در روسیه ممکن است 50 درصد کاهش پیدا کند و به 800 هزار دستگاه برسد که بزرگترین افت در بازار خودرو روسیه خواهد بود. البته برخی دیگر از منابع خبری روس اعلام کردند که فروش خودرو در این کشور بیش از 80 درصد کاهش یافته است و خیلی از مردم روسیه توان مالی برای خرید خودرو ندارند.
اتفاقی که اکنون در روسیه خبرساز شده، مردم ایران از سال 97 آن را تجربه کردند؛ در آن سال تولید خودرو بیش از 50 درصد کاهش یافت و هر روز قیمت خودرو در بازار افزایش پیدا میکرد؛ در مدت کوتاه خودرو پراید که با حدود قیمتی 34 میلیون تومان خرید و فروش میشد به 100 میلیون تومان رسید.
دولت روسیه برای جلوگیری از ادامه جهش قیمت و تأمین بازار خود، تصمیم گرفته است با ایران در زمینه تولید خودرو و قطعات خودرو همکاری کند، اگر دولت گذشته نیز چنین همکاری را با یکی از کشورها چون روسیه انجام میداد، صنعت خودرو ایران اکنون وضعیت بسیار بهتری داشت.
قطعهسازان داخلی آماده همکاری هستند
محمدرضا نجفیمنش، کارشناس صنعت خودرو درباره همکاری مشترک با روسیه در صنعت و قطعات خودرو به «ایران»، گفت: «ایران و روسیه میتوانند با همافزایی شرکای بسیار خوبی در دو حوزه صنعت خودرو و قطعات خودرو باشند. بدینجهت خودروسازان داخلی باید از این فرصت استفاده کنند و با همکاری مشترک، خودروهای جدید و بهروز تولید کنند.» او تأکید کرد: «قطعهسازان داخلی پتانسیل و توانایی بسیار بالایی در تولید قطعات خودرو دارند و میتوانند هرگونه سفارشی را تحویل دهند لذا در صورت همکاری مشترک با روسیه، قطعهسازان بهراحتی پاسخگو خواهند بود.»
نجفیمنش با بیان اینکه صنعت قطعهسازی رشد بسیار خوبی داشته است، تصریح کرد: «در گذشته و تا قبل از تحریمها، قطعهسازان داخلی قطعات برندهای رنو و پژو را تولید میکردند و از همینرو میتوان روند گذشته را ادامه داد.»
همکاری سهجانبه در تولید خودرو
حسین احمدی، از فعالان صنعت خودرو به «ایران» گفت: «برندهای جهانی از سالهای دور در روسیه حضور داشتهاند، لذا صنعت خودروسازی روسیه توانسته به پیشرفتهای خوبی برسد، همکاری با روسیه در صنعت خودرو و قطعهسازی برای ایران بسیار ثمربخش است.»
او ادامه داد: «اگر خودروسازان ایران و روسیه در کنار هم قرار گیرند و از توان یکدیگر استفاده کنند، میتوانند اتفاقهای خوبی را رقم بزنند و حتی در کنار این موضوع میتوان با چین همکاری کرد، اگر همکاری سهجانبه شکل بگیرد میتوان بسیار به صنعت خودروی ایران امیدوار بود.»
این کارشناس صنعت خودرو گفت: «متأسفانه صنعت خودروی ایران، هیچ گاه نتوانسته از موقعیتها استفاده کند، زمانی که با رنو و پژو همکاری میکردیم، در انتقال تکنولوژی ضعیف عمل شد و بعد از رفتن آنها نتوانستیم خودمان تولید خودروها را ادامه دهیم.»
او افزود: «صنعت خودروی ایران باید نگاه وسیعتری نسبت به همکاری مشترک داشته باشد و از موقعیتها با بیتفاوتی عبور نکند، اگر دوباره فرصتسوزی کند، جایی برای جبران نیست.» احمدی گفت: «خوشبختانه دولت سیزدهم نگاه واقعبینانه به صنعت خودرو دارد و این امر از آزادسازی واردات خودرو مشخص است، لذا در این دولت همکاری مشترک خودروسازان با سایر شرکتهای خودرویی به نتیجه مطلوب خواهد رسید.»
سالهای گذشته سفارت ایران مجوز صادرات محصول سمند به بازار روسیه را گرفت و از اینرو از سال 2007 تا سال 2009، حدود 12هزار خودرو به روسیه صادر شد. اما در سال 2009 میلادی بهدلیل استانداردهای خودرویی روسیه وعدم تطابق با آنچه روسیه برای خودروهای تولید داخل و وارداتی در نظر گرفته بود، صادرات سمند متوقف شد.
همکاری مشترک خودرویی ایران و روسیه از زمانی به صورت جدی مطرح شده که علیرضا پیمانپاک، رئیس سازمان توسعه تجارت برای شرکت در بیست و پنجمین مجمع بینالمللی اقتصادی سنپترزبورگ عازم این شهر شد.
در جلسات تخصصی با مسئولان اقتصادی و تصمیمگیران روسیه، آنتون آناتولیویچ کوبیاکف، دستیار رئیس جمهور روسیه اعلام کرد: صنعت خودروسازی روسیه آماده است با ایران همکاریهای مشترک داشته باشد.
حضور هیأت ایرانی در بیست و پنجمین مجمع بینالمللی اقتصادی سنپترزبورگ در رسانههای روسیه هم بازتاب خبری زیادی داشت. آنها در رسانههای خود به نقل از رئیس سازمان توسعه تجارت نوشته بودند که او تأکید کرده که ایران نهتنها در زمینه تولید خودرو، بلکه در صنعت قطعهسازی نیز از کیفیت کافی برخوردار است و میتواند با روسیه همکاری خوبی داشته باشد.
طرف روس نیز از این موضوع استقبال کرده و همین امر تیتر خیلی از رسانههای این کشور شده بود؛ بدین جهت در تیتر یکی از رسانههای روسیه آمده بود که «روسیه برای قطعات یدکی با ایران تماس برقرار میکند.»
در این میان دنیس مانتوروف، رئیس وزارت صنعت و تجارت روسیه گفته است: «روسیه علاقهمند به توسعه همکاری با ایران در صنعت قطعات خودرو است.»
او خاطرنشان کرد: «امروز این کشور حدود یک میلیون خودروی خود را با کیفیت نسبتاً بالا تولید میکند، از اینرو در صنعت قطعات خودرو روسیه علاقهمند به همکاری با ایران است. ایران به روی، آلومینیوم، سرب و همچنین فولاد نیاز دارد و در مقابل میتواند قطعات خودرو و توربینهای گازی را تأمین کند.»
چین در روسیه ماند
اکثر خودروسازان اروپایی و امریکایی پس از شروع جنگ روسیه با اوکراین، صادرات خودرو به نمایندگیهای روسیه را متوقف کردند؛ روسیه نیز مجبور شد رسماً تولید برندهای آئودی، اشکودا، فولکس واگن، ولوو، بیام و، مرسدس بنز، جنرال موتورز - کادیلاک و شورلت، پژو، سیتروئن و اوپل را متوقف کند. همچنین واردات خودروهای پریمیوم از اروپا به ارزش بیش از 50 هزار یورو در شرایط تحریم ممنوع است.
پورشه، جگوار، لندرور، لامبورگینی، فراری، بنتلی، رولزرویس هم ممنوع شد. سازندگان ژاپنی نیز از پایان عرضه تویوتا، سوزوکی، هوندا و مزدا خبر دادهاند. این امر باعث شده که بازار خودروی روسیه مانند سال 97 ایران شود که با شروع سختترین تحریمها علیه صنعت خودرو، تولیدات خودروسازان داخلی 50 درصد کاهش یافت.
یکی از رسانههای روس نوشت: چینیها «وفادارترین» کشور به مصرفکنندگان روسی بودهاند، که تلاش میکنند با وجود مشکلات لجستیکی به تولید خودرو ادامه دهند.
کاهش فروش خودرو در روسیه
در این میان انجمن کسب و کارهای اروپایی گزارش داد که فروش خودروهای جدید و کامیونهای سبک در روسیه در ماه مه 83,5 درصد کاهش یافته است. در مجموع، در پنج ماهه اول سال 2022، 318,1 هزار خودروی جدید در روسیه فروخته شده است که 53 درصد کمتر از مدت مشابه سال گذشته است. طبق پیشبینی انجمن کسب و کارهای اروپایی، در سال 2022 فروش خودروهای جدید در روسیه ممکن است 50 درصد کاهش پیدا کند و به 800 هزار دستگاه برسد که بزرگترین افت در بازار خودرو روسیه خواهد بود. البته برخی دیگر از منابع خبری روس اعلام کردند که فروش خودرو در این کشور بیش از 80 درصد کاهش یافته است و خیلی از مردم روسیه توان مالی برای خرید خودرو ندارند.
اتفاقی که اکنون در روسیه خبرساز شده، مردم ایران از سال 97 آن را تجربه کردند؛ در آن سال تولید خودرو بیش از 50 درصد کاهش یافت و هر روز قیمت خودرو در بازار افزایش پیدا میکرد؛ در مدت کوتاه خودرو پراید که با حدود قیمتی 34 میلیون تومان خرید و فروش میشد به 100 میلیون تومان رسید.
دولت روسیه برای جلوگیری از ادامه جهش قیمت و تأمین بازار خود، تصمیم گرفته است با ایران در زمینه تولید خودرو و قطعات خودرو همکاری کند، اگر دولت گذشته نیز چنین همکاری را با یکی از کشورها چون روسیه انجام میداد، صنعت خودرو ایران اکنون وضعیت بسیار بهتری داشت.
قطعهسازان داخلی آماده همکاری هستند
محمدرضا نجفیمنش، کارشناس صنعت خودرو درباره همکاری مشترک با روسیه در صنعت و قطعات خودرو به «ایران»، گفت: «ایران و روسیه میتوانند با همافزایی شرکای بسیار خوبی در دو حوزه صنعت خودرو و قطعات خودرو باشند. بدینجهت خودروسازان داخلی باید از این فرصت استفاده کنند و با همکاری مشترک، خودروهای جدید و بهروز تولید کنند.» او تأکید کرد: «قطعهسازان داخلی پتانسیل و توانایی بسیار بالایی در تولید قطعات خودرو دارند و میتوانند هرگونه سفارشی را تحویل دهند لذا در صورت همکاری مشترک با روسیه، قطعهسازان بهراحتی پاسخگو خواهند بود.»
نجفیمنش با بیان اینکه صنعت قطعهسازی رشد بسیار خوبی داشته است، تصریح کرد: «در گذشته و تا قبل از تحریمها، قطعهسازان داخلی قطعات برندهای رنو و پژو را تولید میکردند و از همینرو میتوان روند گذشته را ادامه داد.»
همکاری سهجانبه در تولید خودرو
حسین احمدی، از فعالان صنعت خودرو به «ایران» گفت: «برندهای جهانی از سالهای دور در روسیه حضور داشتهاند، لذا صنعت خودروسازی روسیه توانسته به پیشرفتهای خوبی برسد، همکاری با روسیه در صنعت خودرو و قطعهسازی برای ایران بسیار ثمربخش است.»
او ادامه داد: «اگر خودروسازان ایران و روسیه در کنار هم قرار گیرند و از توان یکدیگر استفاده کنند، میتوانند اتفاقهای خوبی را رقم بزنند و حتی در کنار این موضوع میتوان با چین همکاری کرد، اگر همکاری سهجانبه شکل بگیرد میتوان بسیار به صنعت خودروی ایران امیدوار بود.»
این کارشناس صنعت خودرو گفت: «متأسفانه صنعت خودروی ایران، هیچ گاه نتوانسته از موقعیتها استفاده کند، زمانی که با رنو و پژو همکاری میکردیم، در انتقال تکنولوژی ضعیف عمل شد و بعد از رفتن آنها نتوانستیم خودمان تولید خودروها را ادامه دهیم.»
او افزود: «صنعت خودروی ایران باید نگاه وسیعتری نسبت به همکاری مشترک داشته باشد و از موقعیتها با بیتفاوتی عبور نکند، اگر دوباره فرصتسوزی کند، جایی برای جبران نیست.» احمدی گفت: «خوشبختانه دولت سیزدهم نگاه واقعبینانه به صنعت خودرو دارد و این امر از آزادسازی واردات خودرو مشخص است، لذا در این دولت همکاری مشترک خودروسازان با سایر شرکتهای خودرویی به نتیجه مطلوب خواهد رسید.»
سالهای گذشته سفارت ایران مجوز صادرات محصول سمند به بازار روسیه را گرفت و از اینرو از سال 2007 تا سال 2009، حدود 12هزار خودرو به روسیه صادر شد. اما در سال 2009 میلادی بهدلیل استانداردهای خودرویی روسیه وعدم تطابق با آنچه روسیه برای خودروهای تولید داخل و وارداتی در نظر گرفته بود، صادرات سمند متوقف شد.
«ایران» از چرایی بینتیجه بودن راهبردهای کلان رژیم صهیونیستی علیه ایران گزارش میدهد
بومرنگ بحران صهیونیستها
امیر رضا مقومی
دانشجوی دکترای مطالعات منطقه ای
رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران و محور مقاومت، دکترینها و استراتژیهایی را طرحریزی کرده و بر همین اساس، اقدامات خود علیه ایران را پیش برده است. علیرغم دکترینهای گوناگونی که در رژیم صهیونیستی برای مقابله با تهدیدات منطقهای وجود دارد، اما به نظر میرسد با رویکار آمدن احزاب راستگرا و بویژه حزب یمیناه که رهبری آن را نفتالی بنت بر عهده دارد و در حال حاضر نیز نخستوزیر رژیم صهیونیستی است، بررسی دکترینها و استراتژیهای این احزاب و بویژه آنهایی که از سوی خود نفتالی بنت مطرح شده است، حائزاهمیت باشد. در ادامه به بررسی دکترین پیرامونی جدید که میتوان آن را ستون فقرات اقدامات رژیم صهیونیستی در منطقه نامید، میپردازیم و سپس دکترین اختاپوس را که توسط نفتالی بنت مطرح شده است و برای فهم اقدامات رژیم صهیونیستی بویژه در دوران زمامداری او بسیار حائز اهمیت است مورد بررسی قرار میدهیم و در ادامه به استراتژی جنگ بین جنگها یا (مبام) و استراتژی مرگ با هزاران زخم که آن نیز توسط نفتالی بنت مطرح شده است، خواهیم پرداخت.
دکترین پیرامونی جدید: رژیم صهیونیستی از بدو تأسیسش در سال 1948، همواره هم از بعد داخلی و هم از بعد خارجی با چالشهای امنیتی عدیدهای مواجه بوده است که اصلیترین دلیل آن نیز به ماهیت تحمیلی و مصنوعی این رژیم برمیگردد. بر این اساس، رژیم صهیونیستی برای فائق آمدن بر دشمنان منطقهایاش و حفظ بقا در محیط عمدتاً مسلمان و عربزبان منطقه، سعی کرد با بازیگران دولتی و دولتی غیر عرب منطقه (ایران، ترکیه، اتیوپی و اقلیتهای قومی و مذهبی) ارتباط بگیرد. بهاینترتیب دکترین پیرامونی که به زبان عبری تورات هاپریفیا گفته میشود، توسط بن گورین، اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی و در اوایل تأسیس رژیم صهیونیستی مطرح شد. این دکترین بهعنوان ابزاری برای ایجاد تعادل در پانعربیسم و دور زدن همسایگان عرب متخاصم، در خدمت تقویت امنیت و روابط اقتصادی اسرائیل و کاهش انزوای منطقهای این رژیم بود.
با اینحال، با تغییر آرایش منطقهای و حرکت کشورهای عربی به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و افول پانعربیسم و از سوی دیگر پیروزی انقلاب اسلامی ایران و مطرح شدن اسلام ناب و انقلابی در منطقه، دکترین پیرامونی بن گورین با تغییر و تحولاتی روبهرو شد و عملاً کار ویژه آن که قبلاً مقابله با ناسیونالیسم عربی بهوسیله اتحاد با کشورهای غیر عرب، بویژه ایران بود، به مقابله با اسلامگرایی انقلابی به رهبری ایران و از طریق اتحاد با کشورهای عربی بدل شد. بر همین اساس، برخی از استراتژیستهای رژیم صهیونیستی، از دکترین «پیرامونی جدید یا نوپیرامونی» سخن به میان آوردهاند. طبق این دکترین، رژیم صهیونیستی، سعی کرده جای پای محکمی در کردستان عراق (غرب ایران)، جمهوری آذربایجان (شمال ایران) و پادشاهیهای خلیجفارس همچون امارات، بحرین و بهطور غیرعلنی عربستان (جنوب ایران) پیدا کند و روابط خود را با این کشورها بهبود ببخشد و حتی به سطح استراتژیک برساند. بنابراین بسیاری از اقدامات منطقهای رژیم صهیونیستی همچون پیگیری توافقات آبراهام و ارتباط با اقلیتهای قومی – مذهبی را بر این اساس میتوان تحلیل کرد.
دکترین اختاپوس: نفتالی بنت، وزیر آموزشوپرورش و دفاع اسبق و نخستوزیر فعلی رژیم صهیونیستی، دکترین «اختاپوس» را برای مقابله با ایران تجویز کرده است. نفتالی بنت با مطرح ساختن دکترین اختاپوس در سال 2018، به دنبال این است که بهجای اینکه گروههای همپیمان منطقهای ایران را مورد هدف قرار دهد، خود ایران، بهعنوان رهبر جبهه مقاومت مورد آماج حملات قرار گیرد. بنت در سخنرانی خود در کنفرانس هرتزلیا در ماه مه سال 2018 گفت: «ایرانیها مردن را دوست ندارند، اما فرستادن دیگران بهسوی مرگ برای آنها بسیار آسان است. ما در حال جنگیدن با شاخکهای آنها هستیم، درحالیکه سر اختاپوس روی صندلی خود لمداده و از اقداماتش لذت میبرد. زمان آن فرارسیده که اسرائیل سر اختاپوس را نشانه بگیرد نه شاخکهای آن را.»
نفتالی بنت در مصاحبه اخیر خود با اکونومیست، بر همین دکترین اشاره کرد و بیان کرد که «ما در حال اجرای دکترین اختاپوس هستیم. دیگر با شاخکها و بهطور نیابتی با ایران بازی نمیکنیم؛ بلکه با اقدامات سربهسر، معادله جدیدی ایجاد کردهایم» اقدامات تهاجمی رژیم صهیونیستی علیه ایران در سالهای اخیر را میتوان با توجه به این دکترین موردبررسی قرار داد. رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده است که تا زمانی که صرفاً به مقابله با گروههای مقاومت، همچون حزبالله و حماس مشغول باشد، نمیتواند بر مشکل اصلی خود که همانا ایران است، تمرکز کند و ازاینرو سعی کرده تمرکز همه جانبه خود را علیه ایران معطوف کند تا به این طریق، نیروهای محور مقاومت را تضعیف کند و بر ضریب امنیت ملی خود بیفزاید.
استراتژی مرگ با هزاران زخم: رژیم صهیونیستی در قالب استراتژی «مرگ با هزاران زخم» که نفتالی بنت در دیدارش با جو بایدن در واشنگتن و در سال 2021 از آن رونمایی کرد و بهنوعی ادامه دکترین اختاپوس میباشد، به دنبال این است که جمهوری اسلامی ایران را در تمامی سطوح و در تمامی حوزهها تهدید کند تا با ایجاد مشکلات و معضلات متعدد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی، جمهوری اسلامی ایران را از پای درآورد. مقامات صهیونیستی در توضیح این استراتژی بیان کردهاند: «استراتژی ارائهشده توسط بنت به بایدن شامل مقابله با ایران از طریق ترکیبی از اقدامات کوچک در چندین جبهه - اعم از نظامی و دیپلماتیک - بهجای یک حمله دراماتیک است» گذشته از این، نفتالی بنت در ادامه استراتژی مرگ با هزاران زخم، در مصاحبهای با روزنامه تایمز، بنبست بین اسرائیل و ایران را با بنبست بین ایالاتمتحده و اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد مقایسه کرد و گفت: «اسرائیل، امریکای منطقه است و ایران، اتحاد جماهیر شوروی با رژیم فاسد و در حال زوال». بنت با این تشبیه، الگوی «جنگ ستارگان» را که در زمان جنگ سرد، امریکا علیه شوروی به راه انداخته بود و درنهایت نیز منجر به تضعیف و فروپاشی شوروی شد برای مقابله با ایران در نظر گرفت. بن کاسپیت، تحلیلگر برجسته المانیتور، در توضیح راهبرد نفتالی بنت که هم در قالب دکترین اختاپوس و هم در قالب استراتژی مرگ با هزاران زخم میگنجد، مینویسد: «بنت اعلام جنگ نمیکند و جنگندههای اسرائیل در ماههای آینده تهران را بمباران نمیکنند، بلکه او وضعیت کنونی اسرائیل را به وضعیت ایالات متحده تحت دولت ریگان در اواخر دهه 1970 و 1980 تشبیه میکند که اتحاد جماهیر شوروی را به حدی خسته کرد که تقریباً یکشبه از هم پاشید.»
بنابراین بهطور کلی مختصات عملیاتی این استراتژی را باید در برخورد چند سطحی، بهکارگیری همزمان ابزارهای مختلف، استمرار تحمیل هزینهها بر ایران و سعی در فرسودگی اراده ایران دانست. رژیم صهیونیستی با آگاهی از اینکه نخواهد توانست بهصورت انفرادی و مستقیم و از طریق ابزار نظامی، قدرت هستهای و نفوذ منطقهای ایران را تهدید کند، سعی کرده با مطرح ساختن استراتژی مرگ با هزاران زخم، با تحمیل ضربات متعدد در عرصههای گوناگون و با ابزارهای مختلف، ایران را تحتفشار قرار دهد و ضربه نهایی را وارد سازد.
استراتژی جنگ بین جنگها یا کمپین بین جنگها (مبام): این استراتژی ناظر بر جنگ با نیروهایی است که منافع اسرائیل را تهدید میکنند. به عقیده گیل مورسیانو، متخصص سیاست خارجی و امنیتی رژیم صهیونیستی، استراتژی «جنگ بین جنگها به مفهوم اصلی استراتژی ملی اسرائیل در دهه گذشته تبدیل شده است». روزنامه صهیونیستی هاآرتص در سال 2013، تعریفی از این راهبرد ارائه داد: «یک سلسله عملیات هجومی بههمپیوسته با حجم و شدت پایین که در مرحله مابین آرامش و اوضاع روتین امنیتی موجود در بین جنگهای بزرگ روی میدهد.» بر اساس این راهبرد، دامنه این حملات تا جایی است که طرفین به سمت جنگ کشیده نشوند. به سخن دیگر از بدو پیدایش این راهبرد، یک اصل اساسی آن اجتناب از تشدید تنش و انجام عملیات زیر آستانه جنگ بوده است.
هدف از این استراتژی به گفته مقامات صهیونیست، آن است که «نزاع با دشمنان اسرائیل در راستای تلاش برای دور کردن زمان جنگ بزرگ آینده مدیریت شود». شای شبتای، رئیس بخش برنامههای راهبردی ارتش صهیونیستی در نشریه معراخوت در اکتبر 2012 تصویری از این راهبرد ارائه داد. براساس این نظریه، نبرد بین جنگها، «روند متحرکی است که در جریان آن، علاوه بر نیروی نظامی، ابزارهای مختلف دیگری همچون (حقوق بینالملل، رسانه، دیپلماسی و اقتصاد) برای اختلال در قدرت گرفتن هر چه بیشتر توان دشمن و حفظ معادله بازدارندگی و تقویت مشروعیت اسرائیل به کار گرفته میشود و نهادها و مؤسسات مختلفی در تحقق و گسترش این اهداف مشارکت میکنند» بااینکه این استراتژی در بحبوحه جنگ داخلی سوریه و حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مواضع گروههای مقاومت، بیشازپیش نمایان شد، اما ذکر این نکته که استراتژی جنگ بین جنگها، پیش از بیداری اسلامی طرح شده بود و نمود آن در ترور رهبران حماس و حزبالله لبنان و حمله به راکتور هستهای سوریه در سال 2007، حائز اهمیت است.
از سوی دیگر استراتژی جنگ بین جنگها، صرفاً معطوف به حضور ایران در بحران سوریه نیست، بلکه در عرصههای دیگر نیز نمود دارد. به طوری که آویو کوچاوی، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در سخنرانی اخیر خود (ژوئن 2022) در پایگاه نیروی هوایی پالماچیم، بیان کرد که «در دو ماه گذشته، ارتش اسرائیل به عنوان بخشی از کارزار بین جنگها، اقدامات خود را به دو رقم در سراسر خاورمیانه رسانده است» (به نقل از توئیتر هلر، خبرنگار امور نظامی شبکه سیزده رژیم صهیونیستی).در نهایت میتوان گفت که رژیم صهیونیستی راهبردهای مختلفی علیه جمهوری اسلامی در دستور کار قرار داده است. رژیم موقت صهیونیستی به دنبال این است که با استفاده از این راهبردها فروپاشی خود را به تأخیر بیندازد؛ امری که تنها میتواند یک تنفس مصنوعی برای این رژیم ایجاد کند.
دانشجوی دکترای مطالعات منطقه ای
رژیم صهیونیستی برای مقابله با ایران و محور مقاومت، دکترینها و استراتژیهایی را طرحریزی کرده و بر همین اساس، اقدامات خود علیه ایران را پیش برده است. علیرغم دکترینهای گوناگونی که در رژیم صهیونیستی برای مقابله با تهدیدات منطقهای وجود دارد، اما به نظر میرسد با رویکار آمدن احزاب راستگرا و بویژه حزب یمیناه که رهبری آن را نفتالی بنت بر عهده دارد و در حال حاضر نیز نخستوزیر رژیم صهیونیستی است، بررسی دکترینها و استراتژیهای این احزاب و بویژه آنهایی که از سوی خود نفتالی بنت مطرح شده است، حائزاهمیت باشد. در ادامه به بررسی دکترین پیرامونی جدید که میتوان آن را ستون فقرات اقدامات رژیم صهیونیستی در منطقه نامید، میپردازیم و سپس دکترین اختاپوس را که توسط نفتالی بنت مطرح شده است و برای فهم اقدامات رژیم صهیونیستی بویژه در دوران زمامداری او بسیار حائز اهمیت است مورد بررسی قرار میدهیم و در ادامه به استراتژی جنگ بین جنگها یا (مبام) و استراتژی مرگ با هزاران زخم که آن نیز توسط نفتالی بنت مطرح شده است، خواهیم پرداخت.
دکترین پیرامونی جدید: رژیم صهیونیستی از بدو تأسیسش در سال 1948، همواره هم از بعد داخلی و هم از بعد خارجی با چالشهای امنیتی عدیدهای مواجه بوده است که اصلیترین دلیل آن نیز به ماهیت تحمیلی و مصنوعی این رژیم برمیگردد. بر این اساس، رژیم صهیونیستی برای فائق آمدن بر دشمنان منطقهایاش و حفظ بقا در محیط عمدتاً مسلمان و عربزبان منطقه، سعی کرد با بازیگران دولتی و دولتی غیر عرب منطقه (ایران، ترکیه، اتیوپی و اقلیتهای قومی و مذهبی) ارتباط بگیرد. بهاینترتیب دکترین پیرامونی که به زبان عبری تورات هاپریفیا گفته میشود، توسط بن گورین، اولین نخستوزیر رژیم صهیونیستی و در اوایل تأسیس رژیم صهیونیستی مطرح شد. این دکترین بهعنوان ابزاری برای ایجاد تعادل در پانعربیسم و دور زدن همسایگان عرب متخاصم، در خدمت تقویت امنیت و روابط اقتصادی اسرائیل و کاهش انزوای منطقهای این رژیم بود.
با اینحال، با تغییر آرایش منطقهای و حرکت کشورهای عربی به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و افول پانعربیسم و از سوی دیگر پیروزی انقلاب اسلامی ایران و مطرح شدن اسلام ناب و انقلابی در منطقه، دکترین پیرامونی بن گورین با تغییر و تحولاتی روبهرو شد و عملاً کار ویژه آن که قبلاً مقابله با ناسیونالیسم عربی بهوسیله اتحاد با کشورهای غیر عرب، بویژه ایران بود، به مقابله با اسلامگرایی انقلابی به رهبری ایران و از طریق اتحاد با کشورهای عربی بدل شد. بر همین اساس، برخی از استراتژیستهای رژیم صهیونیستی، از دکترین «پیرامونی جدید یا نوپیرامونی» سخن به میان آوردهاند. طبق این دکترین، رژیم صهیونیستی، سعی کرده جای پای محکمی در کردستان عراق (غرب ایران)، جمهوری آذربایجان (شمال ایران) و پادشاهیهای خلیجفارس همچون امارات، بحرین و بهطور غیرعلنی عربستان (جنوب ایران) پیدا کند و روابط خود را با این کشورها بهبود ببخشد و حتی به سطح استراتژیک برساند. بنابراین بسیاری از اقدامات منطقهای رژیم صهیونیستی همچون پیگیری توافقات آبراهام و ارتباط با اقلیتهای قومی – مذهبی را بر این اساس میتوان تحلیل کرد.
دکترین اختاپوس: نفتالی بنت، وزیر آموزشوپرورش و دفاع اسبق و نخستوزیر فعلی رژیم صهیونیستی، دکترین «اختاپوس» را برای مقابله با ایران تجویز کرده است. نفتالی بنت با مطرح ساختن دکترین اختاپوس در سال 2018، به دنبال این است که بهجای اینکه گروههای همپیمان منطقهای ایران را مورد هدف قرار دهد، خود ایران، بهعنوان رهبر جبهه مقاومت مورد آماج حملات قرار گیرد. بنت در سخنرانی خود در کنفرانس هرتزلیا در ماه مه سال 2018 گفت: «ایرانیها مردن را دوست ندارند، اما فرستادن دیگران بهسوی مرگ برای آنها بسیار آسان است. ما در حال جنگیدن با شاخکهای آنها هستیم، درحالیکه سر اختاپوس روی صندلی خود لمداده و از اقداماتش لذت میبرد. زمان آن فرارسیده که اسرائیل سر اختاپوس را نشانه بگیرد نه شاخکهای آن را.»
نفتالی بنت در مصاحبه اخیر خود با اکونومیست، بر همین دکترین اشاره کرد و بیان کرد که «ما در حال اجرای دکترین اختاپوس هستیم. دیگر با شاخکها و بهطور نیابتی با ایران بازی نمیکنیم؛ بلکه با اقدامات سربهسر، معادله جدیدی ایجاد کردهایم» اقدامات تهاجمی رژیم صهیونیستی علیه ایران در سالهای اخیر را میتوان با توجه به این دکترین موردبررسی قرار داد. رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده است که تا زمانی که صرفاً به مقابله با گروههای مقاومت، همچون حزبالله و حماس مشغول باشد، نمیتواند بر مشکل اصلی خود که همانا ایران است، تمرکز کند و ازاینرو سعی کرده تمرکز همه جانبه خود را علیه ایران معطوف کند تا به این طریق، نیروهای محور مقاومت را تضعیف کند و بر ضریب امنیت ملی خود بیفزاید.
استراتژی مرگ با هزاران زخم: رژیم صهیونیستی در قالب استراتژی «مرگ با هزاران زخم» که نفتالی بنت در دیدارش با جو بایدن در واشنگتن و در سال 2021 از آن رونمایی کرد و بهنوعی ادامه دکترین اختاپوس میباشد، به دنبال این است که جمهوری اسلامی ایران را در تمامی سطوح و در تمامی حوزهها تهدید کند تا با ایجاد مشکلات و معضلات متعدد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی، جمهوری اسلامی ایران را از پای درآورد. مقامات صهیونیستی در توضیح این استراتژی بیان کردهاند: «استراتژی ارائهشده توسط بنت به بایدن شامل مقابله با ایران از طریق ترکیبی از اقدامات کوچک در چندین جبهه - اعم از نظامی و دیپلماتیک - بهجای یک حمله دراماتیک است» گذشته از این، نفتالی بنت در ادامه استراتژی مرگ با هزاران زخم، در مصاحبهای با روزنامه تایمز، بنبست بین اسرائیل و ایران را با بنبست بین ایالاتمتحده و اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد مقایسه کرد و گفت: «اسرائیل، امریکای منطقه است و ایران، اتحاد جماهیر شوروی با رژیم فاسد و در حال زوال». بنت با این تشبیه، الگوی «جنگ ستارگان» را که در زمان جنگ سرد، امریکا علیه شوروی به راه انداخته بود و درنهایت نیز منجر به تضعیف و فروپاشی شوروی شد برای مقابله با ایران در نظر گرفت. بن کاسپیت، تحلیلگر برجسته المانیتور، در توضیح راهبرد نفتالی بنت که هم در قالب دکترین اختاپوس و هم در قالب استراتژی مرگ با هزاران زخم میگنجد، مینویسد: «بنت اعلام جنگ نمیکند و جنگندههای اسرائیل در ماههای آینده تهران را بمباران نمیکنند، بلکه او وضعیت کنونی اسرائیل را به وضعیت ایالات متحده تحت دولت ریگان در اواخر دهه 1970 و 1980 تشبیه میکند که اتحاد جماهیر شوروی را به حدی خسته کرد که تقریباً یکشبه از هم پاشید.»
بنابراین بهطور کلی مختصات عملیاتی این استراتژی را باید در برخورد چند سطحی، بهکارگیری همزمان ابزارهای مختلف، استمرار تحمیل هزینهها بر ایران و سعی در فرسودگی اراده ایران دانست. رژیم صهیونیستی با آگاهی از اینکه نخواهد توانست بهصورت انفرادی و مستقیم و از طریق ابزار نظامی، قدرت هستهای و نفوذ منطقهای ایران را تهدید کند، سعی کرده با مطرح ساختن استراتژی مرگ با هزاران زخم، با تحمیل ضربات متعدد در عرصههای گوناگون و با ابزارهای مختلف، ایران را تحتفشار قرار دهد و ضربه نهایی را وارد سازد.
استراتژی جنگ بین جنگها یا کمپین بین جنگها (مبام): این استراتژی ناظر بر جنگ با نیروهایی است که منافع اسرائیل را تهدید میکنند. به عقیده گیل مورسیانو، متخصص سیاست خارجی و امنیتی رژیم صهیونیستی، استراتژی «جنگ بین جنگها به مفهوم اصلی استراتژی ملی اسرائیل در دهه گذشته تبدیل شده است». روزنامه صهیونیستی هاآرتص در سال 2013، تعریفی از این راهبرد ارائه داد: «یک سلسله عملیات هجومی بههمپیوسته با حجم و شدت پایین که در مرحله مابین آرامش و اوضاع روتین امنیتی موجود در بین جنگهای بزرگ روی میدهد.» بر اساس این راهبرد، دامنه این حملات تا جایی است که طرفین به سمت جنگ کشیده نشوند. به سخن دیگر از بدو پیدایش این راهبرد، یک اصل اساسی آن اجتناب از تشدید تنش و انجام عملیات زیر آستانه جنگ بوده است.
هدف از این استراتژی به گفته مقامات صهیونیست، آن است که «نزاع با دشمنان اسرائیل در راستای تلاش برای دور کردن زمان جنگ بزرگ آینده مدیریت شود». شای شبتای، رئیس بخش برنامههای راهبردی ارتش صهیونیستی در نشریه معراخوت در اکتبر 2012 تصویری از این راهبرد ارائه داد. براساس این نظریه، نبرد بین جنگها، «روند متحرکی است که در جریان آن، علاوه بر نیروی نظامی، ابزارهای مختلف دیگری همچون (حقوق بینالملل، رسانه، دیپلماسی و اقتصاد) برای اختلال در قدرت گرفتن هر چه بیشتر توان دشمن و حفظ معادله بازدارندگی و تقویت مشروعیت اسرائیل به کار گرفته میشود و نهادها و مؤسسات مختلفی در تحقق و گسترش این اهداف مشارکت میکنند» بااینکه این استراتژی در بحبوحه جنگ داخلی سوریه و حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مواضع گروههای مقاومت، بیشازپیش نمایان شد، اما ذکر این نکته که استراتژی جنگ بین جنگها، پیش از بیداری اسلامی طرح شده بود و نمود آن در ترور رهبران حماس و حزبالله لبنان و حمله به راکتور هستهای سوریه در سال 2007، حائز اهمیت است.
از سوی دیگر استراتژی جنگ بین جنگها، صرفاً معطوف به حضور ایران در بحران سوریه نیست، بلکه در عرصههای دیگر نیز نمود دارد. به طوری که آویو کوچاوی، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در سخنرانی اخیر خود (ژوئن 2022) در پایگاه نیروی هوایی پالماچیم، بیان کرد که «در دو ماه گذشته، ارتش اسرائیل به عنوان بخشی از کارزار بین جنگها، اقدامات خود را به دو رقم در سراسر خاورمیانه رسانده است» (به نقل از توئیتر هلر، خبرنگار امور نظامی شبکه سیزده رژیم صهیونیستی).در نهایت میتوان گفت که رژیم صهیونیستی راهبردهای مختلفی علیه جمهوری اسلامی در دستور کار قرار داده است. رژیم موقت صهیونیستی به دنبال این است که با استفاده از این راهبردها فروپاشی خود را به تأخیر بیندازد؛ امری که تنها میتواند یک تنفس مصنوعی برای این رژیم ایجاد کند.
بایدن: امریکاییها ناامید هستند و من نمیتوانم کاری کنم
اعترافات یک فرد ناتوان
بنفشه غلامی/ تورم، افزایش بیسابقه بهای مواد غذایی و انرژی، کمبود شیرخشک، بیکاری، سیل و حتی طوفانی که دیروز برق مناطق وسیعی از دو ایالت تنسی و کنتاکی امریکا را قطع کرد، همه و همه گواهی است بر ناکامیهای سیاست داخلی دولت «جو بایدن» که همچنان سرگرم سیاست خارجی و رویارویی با روسیه و چین است. ناکامیهای او تا آنجا پیش رفته که خود وی در مصاحبه اخیری که با یک خبرگزاری امریکایی داشته است، با اذعان به اینکه رکود اقتصادی امریکا اجتنابناپذیر است، اعتراف کرده، مردم امریکا از شرایط اقتصادی ناامید هستند و به طور تلویحی اشاره کرده از دست او کاری برای رفع مشکلات مردم برنمیآید.
به گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، «جو بایدن» در این مصاحبه 30 دقیقهای که پنجشنبه انجام و در آخرین ساعات روز جمعه منتشر شد، در مورد وضعیت روحی مردم امریکا اعتراف کرد: «مردم واقعاً ناامید هستند. آنها به سلامت روانی بیشتری نیاز دارند و چیزهای زیادی باعث ناامیدی آنها شده است. همه چیزهایی که مردم روی آنها حساب میکردند، منجر به افسردگی آنها شدهاند. اما بسیاری از این مسائل ناشی از پیامدهای کووید 19 هستند.»
او بعد از اینکه گناه رکود اقتصادی کشورش را بر گردن کرونا انداخت در پاسخ به اصرار خبرنگار «آسوشیتدپرس» درباره علل و راههای مبارزه با تورمی که میتواند امریکا را وارد رکودی عظیم کند، گفت: «در درجه نخست باید بگویم که تورم اجتنابناپذیر است. و دوم اینکه ما نسبت به همه ملتهای دنیا از موقعیتی قویتر برخورداریم و میتوانیم بر تورم غلبه کنیم.» او درباره علل تورم نیز گفت: «اگر تورم تقصیر من است، چرا در سایر کشورهای صنعتی جهان نیز شاهد تورمی بالا هستیم؟» او در حالی از بیشتر بودن تورم سایر کشورها سخن گفت که برای نمونه تورم ژاپن به 2.4 رسیده اما تورم امریکا با 8.4 درصد رکوردشکن شده است.
رئیسجمهور امریکا همچنین حاضر نشد نظر کارشناسان جمهوری خواه درباره اینکه بستههای کمکی کرونایی به مردم امریکا باعث شده، تورم در این کشور افسارگسیخته شود را بپذیرد و چنین ادعایی را «عجیب» خواند و در پاسخ به اینکه اقتصاددانان هشدار دادهاند، امریکا سال آینده با رکود اقتصادی بیسابقهای مواجه خواهد بود، خطاب به امریکاییها گفت: «صبور باشید.»
«بایدن» همچنین به مردم کشورش وعده داد، برنامههایش هزینههای زندگی آنها را کاهش خواهد داد و البته بلافاصله اعتراف کرد که با محدودیتهای سیاسی زیادی رو به رو است و با اظهار ناتوانی گفت: «من نمیتوانم هر چیزی را که میخواهم انجام دهم.»
بحران بیاعتمادی به بایدن
مصاحبه «بایدن» در حالی انجام شده که بنا بر تحلیلی از «آسوشیتدپرس» کمتر از 6 ماه دیگر مردم امریکا باید در انتخابات میاندورهای کنگره این کشور شرکت کنند و دموکراتها نیازمند آن هستند که با وجود افزایش بهای انرژی شامل بنزین و مواد غذایی میزان آرایی که در انتخابات قبلی را داشتند، برای خود حفظ کنند، اما خود او نیز میداند که برای دوباره به دست آوردن اعتماد مردم، راه دشواری در پیش دارد. در ماههای اخیر میزان محبوبیت «بایدن» روند نزولی ادامهداری داشته و بسیاری از رأیدهندگان امریکایی از عملکرد او و سیاستگذاریهای دولت اش ناامید شدهاند. بر اساس نظرسنجی ماه پیش «آسوشیتدپرس» تنها 39 درصد امریکاییها عملکرد «بایدن» را قابل دفاع دانستهاند. بنا بر این گزارش از هر 10 بزرگسال امریکایی فقط 2 نفر معتقدند، امریکا در مسیر درستی حرکت میکند یا اقتصاد آن خوب است. نظرسنجی گالوپ نیز نشان میدهد که تنها 16 درصد امریکاییها از وضعیت کشور خود راضی هستند و 83 درصد میگویند، از وضعیت کشور ناراضی هستند.
«بایدن»، حتی حمایت حزب دموکرات را هم از دست داده است و آمارها نشان میدهد، تنها 33 درصد از آنان معتقدند، سیاستگذاریهای داخلی او درست بوده است. بیاعتمادی به «بایدن» در حزب او آنقدر کاهش یافته که در روزهای اخیر بسیاری از اعضای این حزب این سؤال را مطرح میکنند که آیا باید یک بار دیگر به «جو پیر» اعتماد کرد و او را برای انتخابات آتی کاندیدای این حزب کرد یا خیر.
پیام ناامیدانه بایدن برای مردم امریکا
رئیسجمهور امریکا که کمتر پیش میآید درخواستها برای مصاحبه را بپذیرد، در حالی در مصاحبه با خبرگزاری «آسوشیتدپرس» تلاش کرد، گناه ناکامیهای دولت اش را بر دوش همه کس غیر خودش بگذارد که رسانههای امریکایی مصاحبه او را یکی از ناکامترین مصاحبههای یک رئیسجمهور این کشور دانستند. در همین ارتباط سایت شبکه خبری «سیانان» در تحلیلی نوشت: نه فقط مردم امریکا که به نظر میرسد، رئیسجمهور این کشور نیز در ناامیدی به سر میبرد و این را میتوان از جمله به جمله سخنانش دریافت.
او پیشتر نیز اعتراف کرده بود که تورم باعث شده است، بنیان خانوادههای امریکایی تضعیف شود و در جایی دیگر اذعان داشته بود توانایی مبارزه با مشکلات را ندارد و گفته بود که «این طور نیست که بتوانیم روی سوئیچی کلیک کنیم و قیمت بنزین پایین بیاید. چنین چیزی در کوتاه مدت نشدنی است.» او حتی در جایی دیگر پذیرفته بود که دولت اش نتوانسته بود، میزان گستردگی کمبود شیر خشک درامریکا را پیشبینی کند و اعضای دولت او از جمله «جانت یلن»، وزیر خزانهداری اش اعتراف کرده بودند که انتظار نداشتند، تورم تا این حد بالا برود. مصاحبه اخیر بایدن نیز پیامی کاملاً واضح دارد: «من نمیتوانم کاری انجام دهم.»
این بدترین پیامی است که یک رئیسجمهور امریکا درست 5 ماه مانده به انتخابات میاندورهای کنگره میتواند به مردم کشورش بدهد. این پیام آشکارا میتواند چشمانداز سیاسی دموکراتها را چه در انتخابات میاندورهای و چه انتخابات ریاست جمهوری 2024 تیره و تار کند.
به گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، «جو بایدن» در این مصاحبه 30 دقیقهای که پنجشنبه انجام و در آخرین ساعات روز جمعه منتشر شد، در مورد وضعیت روحی مردم امریکا اعتراف کرد: «مردم واقعاً ناامید هستند. آنها به سلامت روانی بیشتری نیاز دارند و چیزهای زیادی باعث ناامیدی آنها شده است. همه چیزهایی که مردم روی آنها حساب میکردند، منجر به افسردگی آنها شدهاند. اما بسیاری از این مسائل ناشی از پیامدهای کووید 19 هستند.»
او بعد از اینکه گناه رکود اقتصادی کشورش را بر گردن کرونا انداخت در پاسخ به اصرار خبرنگار «آسوشیتدپرس» درباره علل و راههای مبارزه با تورمی که میتواند امریکا را وارد رکودی عظیم کند، گفت: «در درجه نخست باید بگویم که تورم اجتنابناپذیر است. و دوم اینکه ما نسبت به همه ملتهای دنیا از موقعیتی قویتر برخورداریم و میتوانیم بر تورم غلبه کنیم.» او درباره علل تورم نیز گفت: «اگر تورم تقصیر من است، چرا در سایر کشورهای صنعتی جهان نیز شاهد تورمی بالا هستیم؟» او در حالی از بیشتر بودن تورم سایر کشورها سخن گفت که برای نمونه تورم ژاپن به 2.4 رسیده اما تورم امریکا با 8.4 درصد رکوردشکن شده است.
رئیسجمهور امریکا همچنین حاضر نشد نظر کارشناسان جمهوری خواه درباره اینکه بستههای کمکی کرونایی به مردم امریکا باعث شده، تورم در این کشور افسارگسیخته شود را بپذیرد و چنین ادعایی را «عجیب» خواند و در پاسخ به اینکه اقتصاددانان هشدار دادهاند، امریکا سال آینده با رکود اقتصادی بیسابقهای مواجه خواهد بود، خطاب به امریکاییها گفت: «صبور باشید.»
«بایدن» همچنین به مردم کشورش وعده داد، برنامههایش هزینههای زندگی آنها را کاهش خواهد داد و البته بلافاصله اعتراف کرد که با محدودیتهای سیاسی زیادی رو به رو است و با اظهار ناتوانی گفت: «من نمیتوانم هر چیزی را که میخواهم انجام دهم.»
بحران بیاعتمادی به بایدن
مصاحبه «بایدن» در حالی انجام شده که بنا بر تحلیلی از «آسوشیتدپرس» کمتر از 6 ماه دیگر مردم امریکا باید در انتخابات میاندورهای کنگره این کشور شرکت کنند و دموکراتها نیازمند آن هستند که با وجود افزایش بهای انرژی شامل بنزین و مواد غذایی میزان آرایی که در انتخابات قبلی را داشتند، برای خود حفظ کنند، اما خود او نیز میداند که برای دوباره به دست آوردن اعتماد مردم، راه دشواری در پیش دارد. در ماههای اخیر میزان محبوبیت «بایدن» روند نزولی ادامهداری داشته و بسیاری از رأیدهندگان امریکایی از عملکرد او و سیاستگذاریهای دولت اش ناامید شدهاند. بر اساس نظرسنجی ماه پیش «آسوشیتدپرس» تنها 39 درصد امریکاییها عملکرد «بایدن» را قابل دفاع دانستهاند. بنا بر این گزارش از هر 10 بزرگسال امریکایی فقط 2 نفر معتقدند، امریکا در مسیر درستی حرکت میکند یا اقتصاد آن خوب است. نظرسنجی گالوپ نیز نشان میدهد که تنها 16 درصد امریکاییها از وضعیت کشور خود راضی هستند و 83 درصد میگویند، از وضعیت کشور ناراضی هستند.
«بایدن»، حتی حمایت حزب دموکرات را هم از دست داده است و آمارها نشان میدهد، تنها 33 درصد از آنان معتقدند، سیاستگذاریهای داخلی او درست بوده است. بیاعتمادی به «بایدن» در حزب او آنقدر کاهش یافته که در روزهای اخیر بسیاری از اعضای این حزب این سؤال را مطرح میکنند که آیا باید یک بار دیگر به «جو پیر» اعتماد کرد و او را برای انتخابات آتی کاندیدای این حزب کرد یا خیر.
پیام ناامیدانه بایدن برای مردم امریکا
رئیسجمهور امریکا که کمتر پیش میآید درخواستها برای مصاحبه را بپذیرد، در حالی در مصاحبه با خبرگزاری «آسوشیتدپرس» تلاش کرد، گناه ناکامیهای دولت اش را بر دوش همه کس غیر خودش بگذارد که رسانههای امریکایی مصاحبه او را یکی از ناکامترین مصاحبههای یک رئیسجمهور این کشور دانستند. در همین ارتباط سایت شبکه خبری «سیانان» در تحلیلی نوشت: نه فقط مردم امریکا که به نظر میرسد، رئیسجمهور این کشور نیز در ناامیدی به سر میبرد و این را میتوان از جمله به جمله سخنانش دریافت.
او پیشتر نیز اعتراف کرده بود که تورم باعث شده است، بنیان خانوادههای امریکایی تضعیف شود و در جایی دیگر اذعان داشته بود توانایی مبارزه با مشکلات را ندارد و گفته بود که «این طور نیست که بتوانیم روی سوئیچی کلیک کنیم و قیمت بنزین پایین بیاید. چنین چیزی در کوتاه مدت نشدنی است.» او حتی در جایی دیگر پذیرفته بود که دولت اش نتوانسته بود، میزان گستردگی کمبود شیر خشک درامریکا را پیشبینی کند و اعضای دولت او از جمله «جانت یلن»، وزیر خزانهداری اش اعتراف کرده بودند که انتظار نداشتند، تورم تا این حد بالا برود. مصاحبه اخیر بایدن نیز پیامی کاملاً واضح دارد: «من نمیتوانم کاری انجام دهم.»
این بدترین پیامی است که یک رئیسجمهور امریکا درست 5 ماه مانده به انتخابات میاندورهای کنگره میتواند به مردم کشورش بدهد. این پیام آشکارا میتواند چشمانداز سیاسی دموکراتها را چه در انتخابات میاندورهای و چه انتخابات ریاست جمهوری 2024 تیره و تار کند.
«ایران» از تأثیر سیاستهای روسیه برای مهار شوک ارزی گزارش میدهد
پاتک روسی به دلار امریکایی
روسیه چگونه توانست در مقابل کاهش ارزش پول ملی کشورش مقاومت کرده و ثبات را به روبل بازگرداند؟
گروه اقتصادی / روز پنجم اسفند سال گذشته، ارتش روسیه با اوکراین وارد جنگ شد. پس از آغاز این جنگ، واکنش امریکا و اروپا و اعمال تحریمهای اقتصادی با هدف محدود کردن دسترسی روسیه به ذخایر ارزی و منابع مالی این کشور علیه مسکو باعث بروز شوکهای اقتصادی در روسیه شد. در روزهای ابتدایی جنگ، شهروندان روس برای تبدیل روبل به سایر ارزهای خارجی در مقابل بانکها صف بستند و ارزش روبل دربرابر دلار و یورو سقوط کرد، بهنحوی که نسبت دلار به روبل به قله تاریخی ۱۱۸واحد رسید.
اما درمدت کوتاهی مسکو توانست این شوکهای اقتصادی را مدیریت کند بهطوری که طی روزهای اخیر ارزش روبل حتی به بیش از آغاز جنگ رسیده است. موضوعی که جدا از دلایل آغاز جنگ، میتواند برای سایر کشورهایی که تحریم هستند مانند ایران یک درس باشد.
سیاست سهگانه برای جلوگیری از سقوط روبل
درحالی که در روزهای نخست آغاز درگیری نظامی روسیه و اوکراین، مردم این کشور بهدلیل نگرانی از آینده اقتصادی این کشور به شبکه بانکی برای تبدیل روبل خود به ارزهای خارجی هجوم آوردند و این هجوم باعث ایجاد مشکل نقدینگی برای بانکهای روسیه شد، بانک مرکزی این کشور بهسرعت وارد عمل شد و در واکنش به شوک ارزی، سیاست سهگانه خود را در دستور کار قرار داد. یکی از این سیاستها افزایش یکباره نرخ بهره بانکی بود. براین اساس نرخ بهره در اقدامی بیسابقه با افزایش دو برابری به ۲۰ درصد رسید. سیاست دیگری که بانک مرکزی روسیه اجرا کرد، این بود که برای حمایت از بانک مرکزی، صادرکنندگان بزرگ نفتی مجبور شدند که ۸۰ درصد از درآمد ارزی خود را به بازار تزریق کنند. همچنین این کشور سرمایهگذاران خارجی را از خروج نقدینگی میلیاردها دلار سرمایهگذاری در روسیه منع کرد، از اینکه شرکتها به سهامداران خارج از کشور سود سهام بپردازند جلوگیری و پرداخت بدهیهای روبلی به سرمایهگذاران خارجی را محدود کرد. علاوه براین دولت برداشت بیش از 10هزار دلار از حسابهای دلاری را محدود و برای خرید دلار و یورو مالیات 12 درصدی تعیین کرد. درنهایت برای جلوگیری از روند رو به رشد خروج سرمایه از کشور، اعطای وام خارجی و انتقال ارز توسط شهروندان به خارج کشور ممنوع شد.
این درحالی است که سیاستهای اعمال شده درمدت کوتاهی با موفقیت عمل کرد. هرچند کارشناسان اعتقاد دارند که اقتصاد روسیه به دلیل تحریمهای اعمالشده و جنگ، آسیب سنگینی را متحمل خواهد شد که درآینده حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را از بین میبرد، اما حداقل درکوتاه مدت موفق شد تا چنین شوک جدی و بزرگی را مدیریت کند.
صعود دوباره روبل پس از 45 روز
بلافاصله پس از تهاجم و اعمال تحریمها، روبل روسیه بهسرعت نزدیک به نیمی از ارزش خود را از دست داد. با این حال، چند هفته بعد ارزش روبل شروع به افزایش کرد و در آغاز ماه مه بالاتر از قبل از جنگ بود.
با اعمال این سیاستها، بانک مرکزی روسیه در مدت کوتاهی توانست شوک وارد شده به اقتصاد این کشور را مهار کند. براین اساس در اواخر فروردینماه سالجاری و پس از گذشت یک ماه و نیم از آغاز جنگ، روبل پس از سقوط اولیه، دوباره ارزش خود را به دست آورد و به سطح پیش از آغاز جنگ رسید. بدین ترتیب با اقدامات فوری مانند تزریق ارز به بازار و جلوگیری از خروج آن، ثبات نسبی به روبل بازگشت.
نرخ بهره به جای خود بازگشت
با موفقیت مسکو برای مهار شوک ارزی و بازگردانده شدن ارزش روبل به پیش از آغاز جنگ، بانک مرکزی روسیه نرخ بهره را به سطح پیش از جنگ رساند.
بانک مرکزی روسیه درچهار گام، بهتدریج نرخ بهره را از 20 درصد به زیر 10 درصد رساند. طی روزهای اخیر نیز این بانک با اعلام کاهش 1،5 درصدی، نرخ بهره سیاستی را از 11 درصد به سطح پیش از آغاز جنگ بازگرداند. این نهاد در بیانیه خود اعلام کرده است که اگر چه هیأت مدیره بانک مرکزی به چالشبرانگیز بودن محیط خارجی اقتصاد روسیه آگاه است و این تهدیدات همچنان به شکلی قابلتوجه پابرجا هستند؛ اما تورم با سرعتی بیش از حد انتظار درحال کاهش است و سرعت کوچک شدن اقتصاد روسیه نیز کمتر از میزان پیشبینی شده است. همین موضوع باعث شده تا سیاستگذاران روس نرخ بهره را به سطح 9،5 درصد قبل از جنگ بازگردانند. این چهارمین کاهش نرخ بهره از زمان افزایش اضطراری نرخ بهره در اواخر فوریه است که آن را از 9،5 درصد به ۲۰درصد رساند. با تثبیت ارزش روبل و متغیرهای اقتصاد کلان، بانک مرکزی روسیه ادامه سیاستهای انقباضی را لازم ندانسته و میتوان گفت مأموریت سیاستگذار پولی در واکنش به شوک اقتصادی ناشی از جنگ و تحریم به پایان رسیده است. در این دوران نرخ برابری دلار به روبل به سطح 57 رسیده است که از قله 140 فاصله قابلتوجهی گرفته و حتی نسبت به سطح 78 پیش از آغاز جنگ نیز پایینتر است؛ هرچند اقتصاددانان نسبت به پایداری این نرخ ارز مشکوک هستند.
عوامل صعود دوباره روبل
درباره اینکه چگونه روبل روسیه درمدت کوتاهی با وجود تمام محدودیتهایی که تحریمهای اقتصادی برای این کشور ایجاد کرد، توانست رشد کند، سایت «وکس اروپا» نوشت: ارزش روبل در بورس مسکو تعیین میشود که از ابتدای جنگ تا حد زیادی با بازارهای مالی بینالمللی قطع شده است. تحریمهای غرب بانکهای خارجی را از تجارت روبل محدود و کنترل سرمایه روسیه دسترسی ساکنان روسیه را به بازارهای خارجی محدود میکند. در نتیجه، عرضه داخلی ارز خارجی از درآمدهای صادراتی و ذخایر دولتی حاصل میشود، در حالی که تقاضای داخلی توسط مخارج وارداتی، بدهیهای خارجی شرکتهای روسی (به میزان محدودی که با وجود تحریمهای 2014 وجود دارند) و استفاده از ارز خارجی شکل میگیرد. بهعنوان ذخیره ارزش نرخ ارز تعادلی عرضه و تقاضای محلی ارز را متعادل میکند و همچنین با تورم پولی سازگار میشود.
نرخ ارز در اواسط مارس معکوس شد و بهتدریج طی ماه آینده به سطح قبل از جنگ افزایش یافت. نخست، تحریمهای سختتر بر واردات روسیه نسبت به صادرات آن در این دوره منجر به مازاد حساب جاری قابلتوجه و جریان ارز خارجی به اقتصاد شد. دوم، با دسترسی محدود به ذخایر خارجی، بانک مرکزی از سرکوب مالی گستردهای استفاده کرد که شامل محدودیتهای شدید برای برداشت سپرده ارزی، خروج سرمایه و مالیات 12 درصدی بر تبدیل ارز محلی به دلار و یورو بود. این امر تقاضای داخلی برای ارز خارجی را محدود کرد. عامل سوم، این است که درآمدهای بیسابقه صادرات کالا به دولت روسیه این امکان را داد که از مازاد مالی قابلتوجهی برخوردار شود، بنابراین تا کنون از نیاز به پولی کردن تعهدات مالی خود و ایجاد کاهش ارزش پولی خودداری کرده است. این عوامل مسلماً در تثبیت نرخ ارز مهمتر از ابزارهای پولی متعارف مانند افزایش نرخ سیاستی به 20 درصد هستند که عمدتاً با هدف متوقف کردن سپردههای روبلی بانک و جلوگیری از تورم پولی بود. با وجود این، در آینده دورنمای تحریمهای صادراتی و مشکلات مالی ناشی از رکود داخلی میتواند منجر به تورم و کاهش ارزش پول شود.
براساس تحلیل این سایت، در مجموع، افزایش شدید روبل طی دو ماه گذشته ناشی از تحریمهای وارداتی و سرکوب مالی بود که هر دو باعث کاهش تقاضا برای ارز خارجی شدند. این بدان معنا نیست که تحریمها کارساز نیستند، در واقع، معادل مهمی بین محدودیتهای واردات و صادرات از نظر اثرات رفاهی و زیانهای مالی دولت وجود دارد. تثبیت نرخ ارز به دولت روسیه اجازه میدهد تا انتظارات تورمی را تقویت و از مصرف حمایت کند، اما به قیمت سرکوب مالی پساندازکنندگان داخلی تمام میشود.
گروه اقتصادی / روز پنجم اسفند سال گذشته، ارتش روسیه با اوکراین وارد جنگ شد. پس از آغاز این جنگ، واکنش امریکا و اروپا و اعمال تحریمهای اقتصادی با هدف محدود کردن دسترسی روسیه به ذخایر ارزی و منابع مالی این کشور علیه مسکو باعث بروز شوکهای اقتصادی در روسیه شد. در روزهای ابتدایی جنگ، شهروندان روس برای تبدیل روبل به سایر ارزهای خارجی در مقابل بانکها صف بستند و ارزش روبل دربرابر دلار و یورو سقوط کرد، بهنحوی که نسبت دلار به روبل به قله تاریخی ۱۱۸واحد رسید.
اما درمدت کوتاهی مسکو توانست این شوکهای اقتصادی را مدیریت کند بهطوری که طی روزهای اخیر ارزش روبل حتی به بیش از آغاز جنگ رسیده است. موضوعی که جدا از دلایل آغاز جنگ، میتواند برای سایر کشورهایی که تحریم هستند مانند ایران یک درس باشد.
سیاست سهگانه برای جلوگیری از سقوط روبل
درحالی که در روزهای نخست آغاز درگیری نظامی روسیه و اوکراین، مردم این کشور بهدلیل نگرانی از آینده اقتصادی این کشور به شبکه بانکی برای تبدیل روبل خود به ارزهای خارجی هجوم آوردند و این هجوم باعث ایجاد مشکل نقدینگی برای بانکهای روسیه شد، بانک مرکزی این کشور بهسرعت وارد عمل شد و در واکنش به شوک ارزی، سیاست سهگانه خود را در دستور کار قرار داد. یکی از این سیاستها افزایش یکباره نرخ بهره بانکی بود. براین اساس نرخ بهره در اقدامی بیسابقه با افزایش دو برابری به ۲۰ درصد رسید. سیاست دیگری که بانک مرکزی روسیه اجرا کرد، این بود که برای حمایت از بانک مرکزی، صادرکنندگان بزرگ نفتی مجبور شدند که ۸۰ درصد از درآمد ارزی خود را به بازار تزریق کنند. همچنین این کشور سرمایهگذاران خارجی را از خروج نقدینگی میلیاردها دلار سرمایهگذاری در روسیه منع کرد، از اینکه شرکتها به سهامداران خارج از کشور سود سهام بپردازند جلوگیری و پرداخت بدهیهای روبلی به سرمایهگذاران خارجی را محدود کرد. علاوه براین دولت برداشت بیش از 10هزار دلار از حسابهای دلاری را محدود و برای خرید دلار و یورو مالیات 12 درصدی تعیین کرد. درنهایت برای جلوگیری از روند رو به رشد خروج سرمایه از کشور، اعطای وام خارجی و انتقال ارز توسط شهروندان به خارج کشور ممنوع شد.
این درحالی است که سیاستهای اعمال شده درمدت کوتاهی با موفقیت عمل کرد. هرچند کارشناسان اعتقاد دارند که اقتصاد روسیه به دلیل تحریمهای اعمالشده و جنگ، آسیب سنگینی را متحمل خواهد شد که درآینده حدود 15 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را از بین میبرد، اما حداقل درکوتاه مدت موفق شد تا چنین شوک جدی و بزرگی را مدیریت کند.
صعود دوباره روبل پس از 45 روز
بلافاصله پس از تهاجم و اعمال تحریمها، روبل روسیه بهسرعت نزدیک به نیمی از ارزش خود را از دست داد. با این حال، چند هفته بعد ارزش روبل شروع به افزایش کرد و در آغاز ماه مه بالاتر از قبل از جنگ بود.
با اعمال این سیاستها، بانک مرکزی روسیه در مدت کوتاهی توانست شوک وارد شده به اقتصاد این کشور را مهار کند. براین اساس در اواخر فروردینماه سالجاری و پس از گذشت یک ماه و نیم از آغاز جنگ، روبل پس از سقوط اولیه، دوباره ارزش خود را به دست آورد و به سطح پیش از آغاز جنگ رسید. بدین ترتیب با اقدامات فوری مانند تزریق ارز به بازار و جلوگیری از خروج آن، ثبات نسبی به روبل بازگشت.
نرخ بهره به جای خود بازگشت
با موفقیت مسکو برای مهار شوک ارزی و بازگردانده شدن ارزش روبل به پیش از آغاز جنگ، بانک مرکزی روسیه نرخ بهره را به سطح پیش از جنگ رساند.
بانک مرکزی روسیه درچهار گام، بهتدریج نرخ بهره را از 20 درصد به زیر 10 درصد رساند. طی روزهای اخیر نیز این بانک با اعلام کاهش 1،5 درصدی، نرخ بهره سیاستی را از 11 درصد به سطح پیش از آغاز جنگ بازگرداند. این نهاد در بیانیه خود اعلام کرده است که اگر چه هیأت مدیره بانک مرکزی به چالشبرانگیز بودن محیط خارجی اقتصاد روسیه آگاه است و این تهدیدات همچنان به شکلی قابلتوجه پابرجا هستند؛ اما تورم با سرعتی بیش از حد انتظار درحال کاهش است و سرعت کوچک شدن اقتصاد روسیه نیز کمتر از میزان پیشبینی شده است. همین موضوع باعث شده تا سیاستگذاران روس نرخ بهره را به سطح 9،5 درصد قبل از جنگ بازگردانند. این چهارمین کاهش نرخ بهره از زمان افزایش اضطراری نرخ بهره در اواخر فوریه است که آن را از 9،5 درصد به ۲۰درصد رساند. با تثبیت ارزش روبل و متغیرهای اقتصاد کلان، بانک مرکزی روسیه ادامه سیاستهای انقباضی را لازم ندانسته و میتوان گفت مأموریت سیاستگذار پولی در واکنش به شوک اقتصادی ناشی از جنگ و تحریم به پایان رسیده است. در این دوران نرخ برابری دلار به روبل به سطح 57 رسیده است که از قله 140 فاصله قابلتوجهی گرفته و حتی نسبت به سطح 78 پیش از آغاز جنگ نیز پایینتر است؛ هرچند اقتصاددانان نسبت به پایداری این نرخ ارز مشکوک هستند.
عوامل صعود دوباره روبل
درباره اینکه چگونه روبل روسیه درمدت کوتاهی با وجود تمام محدودیتهایی که تحریمهای اقتصادی برای این کشور ایجاد کرد، توانست رشد کند، سایت «وکس اروپا» نوشت: ارزش روبل در بورس مسکو تعیین میشود که از ابتدای جنگ تا حد زیادی با بازارهای مالی بینالمللی قطع شده است. تحریمهای غرب بانکهای خارجی را از تجارت روبل محدود و کنترل سرمایه روسیه دسترسی ساکنان روسیه را به بازارهای خارجی محدود میکند. در نتیجه، عرضه داخلی ارز خارجی از درآمدهای صادراتی و ذخایر دولتی حاصل میشود، در حالی که تقاضای داخلی توسط مخارج وارداتی، بدهیهای خارجی شرکتهای روسی (به میزان محدودی که با وجود تحریمهای 2014 وجود دارند) و استفاده از ارز خارجی شکل میگیرد. بهعنوان ذخیره ارزش نرخ ارز تعادلی عرضه و تقاضای محلی ارز را متعادل میکند و همچنین با تورم پولی سازگار میشود.
نرخ ارز در اواسط مارس معکوس شد و بهتدریج طی ماه آینده به سطح قبل از جنگ افزایش یافت. نخست، تحریمهای سختتر بر واردات روسیه نسبت به صادرات آن در این دوره منجر به مازاد حساب جاری قابلتوجه و جریان ارز خارجی به اقتصاد شد. دوم، با دسترسی محدود به ذخایر خارجی، بانک مرکزی از سرکوب مالی گستردهای استفاده کرد که شامل محدودیتهای شدید برای برداشت سپرده ارزی، خروج سرمایه و مالیات 12 درصدی بر تبدیل ارز محلی به دلار و یورو بود. این امر تقاضای داخلی برای ارز خارجی را محدود کرد. عامل سوم، این است که درآمدهای بیسابقه صادرات کالا به دولت روسیه این امکان را داد که از مازاد مالی قابلتوجهی برخوردار شود، بنابراین تا کنون از نیاز به پولی کردن تعهدات مالی خود و ایجاد کاهش ارزش پولی خودداری کرده است. این عوامل مسلماً در تثبیت نرخ ارز مهمتر از ابزارهای پولی متعارف مانند افزایش نرخ سیاستی به 20 درصد هستند که عمدتاً با هدف متوقف کردن سپردههای روبلی بانک و جلوگیری از تورم پولی بود. با وجود این، در آینده دورنمای تحریمهای صادراتی و مشکلات مالی ناشی از رکود داخلی میتواند منجر به تورم و کاهش ارزش پول شود.
براساس تحلیل این سایت، در مجموع، افزایش شدید روبل طی دو ماه گذشته ناشی از تحریمهای وارداتی و سرکوب مالی بود که هر دو باعث کاهش تقاضا برای ارز خارجی شدند. این بدان معنا نیست که تحریمها کارساز نیستند، در واقع، معادل مهمی بین محدودیتهای واردات و صادرات از نظر اثرات رفاهی و زیانهای مالی دولت وجود دارد. تثبیت نرخ ارز به دولت روسیه اجازه میدهد تا انتظارات تورمی را تقویت و از مصرف حمایت کند، اما به قیمت سرکوب مالی پساندازکنندگان داخلی تمام میشود.
استاندار اصفهان در گفتوگو با «ایران» عنوان کرد
بسته 10 هزار میلیارد تومانی برای آب اصفهان
حمیرا حیدریان
خبرنگار
اصفهان مقصد بیستوپنجمین سفر استانی رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت بود. استانی که دارای قابلیتهای بسیاری از جمله منابع انسانی شاخص، کارآمد و اثرگذار در جغرافیای ایران و جهان است.
در این سفر که رئیسجمهور با هیأت همراه با اقشار مختلف مردم، نخبگان و... دیدار داشته و از مناطق مختلف بازدید کردند، با توجه به دو محور قابلیتها و توانمندیهای استان و نارساییهای آن تصمیمگیری و متناسب با مقدورات کشور قرار شد تأمین منابع مالی انجام شود.
به گفته سید صولت مرتضوی معاون اجرایی رئیسجمهور، دراین سفر برای نزدیک به ۳۰دستگاه مصوبات انجام گرفت و در مجموع ۲۱۷مصوبه عمرانی و تعداد قابل توجهی مصوبه در رابطه با بنگاههای اقتصادی در این استان به تصویب رسید و حدود ۳۰هزار میلیارد تومان تسهیلات و اعتبارات برای رفع مشکلات پیشبینی شد.
به گفته وی مصوبات استان اصفهان به تفکیک شامل ۴۵مصوبه در حوزه زیربنایی، ۳۳مصوبه در حوزه بهداشت و درمان، ۴۲مصوبه در حوزه آب، خاک و کشاورزی، ۲۶مصوبه در حوزه رفاهی و اجتماعی، ۸مصوبه در حوزه اشتغال، ۵۳مصوبه در حوزههای آموزشی، فرهنگی و ورزشی و ۹مصوبه در سایر حوزهها به تصویب رسیده و یکسوم از کل اعتبارات در نظر گرفته شده برای استان به سامانبخشی و توزیع پروژههای فاضلاب استان اختصاص داده شده است.
در این خصوص استاندار اصفهان در گفتوگو با «ایران» ضمن ابراز امیدواری از مصوبات هیأت دولت در پی سفر رئیسجمهور به این استان گفت: یکسوم کل اعتبارات 30هزار میلیارد تومانی سفر استانی رئیسجمهور در ارتباط با حل مشکلات آب اصفهان و ساماندهی طرح جامع زایندهرود اختصاص یافت.
در سالهای گذشته بهدلیل سوءمدیریت در برخی بخشها، مردم نسبت به بعضی از سیاستها آزردهخاطر شدند که یکی از این موضوعات که میتوان گفت نخستین و مهمترین مسأله استان نیز محسوب میشود، موضوع آب است که مشکلات عدیدهای در حوزه معیشت، فرونشست، اقتصاد، برخی از ناهنجاریها و مسائل اجتماعی بر استان تحمیل کرده است. علاوه بر استفاده از تدبیرهای کوتاهمدت برای حل کردن مسأله آب استان، ضروری است در قالب یک طرح جامع و با حمایت کامل و پشتیبانی قاطع دولت در فلات مرکزی ایران، کاری کنیم که مشکل برای همیشه به گونهای پایدار برطرف شود. همچنین بخش زیادی از اعتبارات نیز به کشاورزی اختصاص یافت. سید رضا مرتضوی با تأکید بر اینکه دولت برای ساماندهی زایندهرود، اقدام به تشکیل ستاد ساماندهی جامع زایندهرود و اجرای طرحهای مختلفی که از زمان گذشته میتوانست به کمک فلات مرکزی بیاید کرده است، عنوان کرد: یکی از چالشهای مهم استان و دغدغه سرمایهگذاران؛ مسائل بانکی، گمرکی و مالیاتی است و با توجه به فرسوده بودن برخی از صنایع نیاز مبرم است که مصوبات مرتبط برای شعاع ۵۰کیلومتری اصفهان به منظور تسهیل و نوسازی صنایعی که مشکلات عدیده برای هوا و تولید استان تحمیل کردهاند، محقق شود.
نماینده عالی دولت در استان اصفهان با تأکید بر لزوم استرداد طلبهای مالیات بر ارزش افزوده اظهار داشت: پرداخت یا تهاتر مطالبات چند صد میلیاردی برخی از واحدهای تولیدی از شرکتهای دولتی، حمایت از صنعت ماشینسازی و افزایش اختیارات استان در حوزه پولی و بانکی ضروری است وباید اختیارات سقف پرداختی بانکها به ۱۰برابر وضع موجود افزایش یابد.
وی با بیان اینکه ۳۳درصد جادههای استان فرسوده است، خاطرنشان کرد: برای تصویب طرحهای پشتیبانی و ترمیم جادههای استان در سفر رئیسجمهور بر سر 3هزار میلیارد تومان توافق شد که درخواست کردهایم همان عدد مورد توافق در مصوبه اجرایی و عملیاتی شود.
رئیس شورای اداری استان اصفهان با تأکید بر ضرورت اجرای هر چه سریعتر طرح قطار سریعالسیر اصفهان- قم- تهران بیان داشت: بخش قابلتوجهی از بودجه کشور در این طرح هزینه شده اما هنوز بهرهبرداری از آن محقق نشده است که امیدواریم هر چه زودتر با اهتمام مسئولان ملی این امر محقق شود.
استاندار اصفهان با بیان اینکه وضعیت ما در بخش آموزشوپرورش رضایتبخش نیست و با کمبود ۱۶هزار نیروی متخصص مواجه هستیم، گفت: ما 3هزار و ۲۰۰کلاس فرسوده، ۳۸کلاس کانکسی و ۱۵۲کلاس سنگی در استان داریم. همچنین با حجم عظیمی از خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران مواجه هستیم که باید مطالبات و انتظارات آنان مورد رسیدگی مؤثر قرار گیرد، در حالی که بالغ بر ۳۱درصد از اعزامیهای دوران دفاعمقدس از استان اصفهان بوده است.وی وضعیت آلودگی هوا در اصفهان را اسفناک اعلام کرد و آن را یکی از موضوعات مهم و مورد توجه در سفر رئیسجمهور خواند و یادآور شد: در این سفر موضوع آلودگی هوای استان که در شرایط بحرانی قرار دارد نیز مورد بررسی و توجه قرار گرفت. برای برطرف شدن این معضل به توسعه ناوگان حملونقل عمومی و نوسازی و بهسازی آن نیاز مبرم وجود دارد که اگر این اتفاق رخ دهد، بار بزرگی از روی دوش استان برداشته میشود.
مرتضوی در ادامه با بیان اینکه در اصفهان ظرفیتهای زیادی در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و... از جمله صنایعدستی و گردشگری وجود دارد، گفت: بحمدالله کارگروه اقتصاد گردشگری در استان تشکیل شده و اگر منطقه دیپلماتیک برای مراودات بینالمللی نیز تصویب و اجرایی شود کار بزرگی در جهت بهرهبرداری از این ظرفیتهای جاری و بالقوه محقق خواهد شد. همچنین در این سفر بخشی از اعتبارات نیز به طرحهای بهداشت و درمان اختصاص یافت.
خبرنگار
اصفهان مقصد بیستوپنجمین سفر استانی رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت بود. استانی که دارای قابلیتهای بسیاری از جمله منابع انسانی شاخص، کارآمد و اثرگذار در جغرافیای ایران و جهان است.
در این سفر که رئیسجمهور با هیأت همراه با اقشار مختلف مردم، نخبگان و... دیدار داشته و از مناطق مختلف بازدید کردند، با توجه به دو محور قابلیتها و توانمندیهای استان و نارساییهای آن تصمیمگیری و متناسب با مقدورات کشور قرار شد تأمین منابع مالی انجام شود.
به گفته سید صولت مرتضوی معاون اجرایی رئیسجمهور، دراین سفر برای نزدیک به ۳۰دستگاه مصوبات انجام گرفت و در مجموع ۲۱۷مصوبه عمرانی و تعداد قابل توجهی مصوبه در رابطه با بنگاههای اقتصادی در این استان به تصویب رسید و حدود ۳۰هزار میلیارد تومان تسهیلات و اعتبارات برای رفع مشکلات پیشبینی شد.
به گفته وی مصوبات استان اصفهان به تفکیک شامل ۴۵مصوبه در حوزه زیربنایی، ۳۳مصوبه در حوزه بهداشت و درمان، ۴۲مصوبه در حوزه آب، خاک و کشاورزی، ۲۶مصوبه در حوزه رفاهی و اجتماعی، ۸مصوبه در حوزه اشتغال، ۵۳مصوبه در حوزههای آموزشی، فرهنگی و ورزشی و ۹مصوبه در سایر حوزهها به تصویب رسیده و یکسوم از کل اعتبارات در نظر گرفته شده برای استان به سامانبخشی و توزیع پروژههای فاضلاب استان اختصاص داده شده است.
در این خصوص استاندار اصفهان در گفتوگو با «ایران» ضمن ابراز امیدواری از مصوبات هیأت دولت در پی سفر رئیسجمهور به این استان گفت: یکسوم کل اعتبارات 30هزار میلیارد تومانی سفر استانی رئیسجمهور در ارتباط با حل مشکلات آب اصفهان و ساماندهی طرح جامع زایندهرود اختصاص یافت.
در سالهای گذشته بهدلیل سوءمدیریت در برخی بخشها، مردم نسبت به بعضی از سیاستها آزردهخاطر شدند که یکی از این موضوعات که میتوان گفت نخستین و مهمترین مسأله استان نیز محسوب میشود، موضوع آب است که مشکلات عدیدهای در حوزه معیشت، فرونشست، اقتصاد، برخی از ناهنجاریها و مسائل اجتماعی بر استان تحمیل کرده است. علاوه بر استفاده از تدبیرهای کوتاهمدت برای حل کردن مسأله آب استان، ضروری است در قالب یک طرح جامع و با حمایت کامل و پشتیبانی قاطع دولت در فلات مرکزی ایران، کاری کنیم که مشکل برای همیشه به گونهای پایدار برطرف شود. همچنین بخش زیادی از اعتبارات نیز به کشاورزی اختصاص یافت. سید رضا مرتضوی با تأکید بر اینکه دولت برای ساماندهی زایندهرود، اقدام به تشکیل ستاد ساماندهی جامع زایندهرود و اجرای طرحهای مختلفی که از زمان گذشته میتوانست به کمک فلات مرکزی بیاید کرده است، عنوان کرد: یکی از چالشهای مهم استان و دغدغه سرمایهگذاران؛ مسائل بانکی، گمرکی و مالیاتی است و با توجه به فرسوده بودن برخی از صنایع نیاز مبرم است که مصوبات مرتبط برای شعاع ۵۰کیلومتری اصفهان به منظور تسهیل و نوسازی صنایعی که مشکلات عدیده برای هوا و تولید استان تحمیل کردهاند، محقق شود.
نماینده عالی دولت در استان اصفهان با تأکید بر لزوم استرداد طلبهای مالیات بر ارزش افزوده اظهار داشت: پرداخت یا تهاتر مطالبات چند صد میلیاردی برخی از واحدهای تولیدی از شرکتهای دولتی، حمایت از صنعت ماشینسازی و افزایش اختیارات استان در حوزه پولی و بانکی ضروری است وباید اختیارات سقف پرداختی بانکها به ۱۰برابر وضع موجود افزایش یابد.
وی با بیان اینکه ۳۳درصد جادههای استان فرسوده است، خاطرنشان کرد: برای تصویب طرحهای پشتیبانی و ترمیم جادههای استان در سفر رئیسجمهور بر سر 3هزار میلیارد تومان توافق شد که درخواست کردهایم همان عدد مورد توافق در مصوبه اجرایی و عملیاتی شود.
رئیس شورای اداری استان اصفهان با تأکید بر ضرورت اجرای هر چه سریعتر طرح قطار سریعالسیر اصفهان- قم- تهران بیان داشت: بخش قابلتوجهی از بودجه کشور در این طرح هزینه شده اما هنوز بهرهبرداری از آن محقق نشده است که امیدواریم هر چه زودتر با اهتمام مسئولان ملی این امر محقق شود.
استاندار اصفهان با بیان اینکه وضعیت ما در بخش آموزشوپرورش رضایتبخش نیست و با کمبود ۱۶هزار نیروی متخصص مواجه هستیم، گفت: ما 3هزار و ۲۰۰کلاس فرسوده، ۳۸کلاس کانکسی و ۱۵۲کلاس سنگی در استان داریم. همچنین با حجم عظیمی از خانوادههای شهدا، جانبازان و ایثارگران مواجه هستیم که باید مطالبات و انتظارات آنان مورد رسیدگی مؤثر قرار گیرد، در حالی که بالغ بر ۳۱درصد از اعزامیهای دوران دفاعمقدس از استان اصفهان بوده است.وی وضعیت آلودگی هوا در اصفهان را اسفناک اعلام کرد و آن را یکی از موضوعات مهم و مورد توجه در سفر رئیسجمهور خواند و یادآور شد: در این سفر موضوع آلودگی هوای استان که در شرایط بحرانی قرار دارد نیز مورد بررسی و توجه قرار گرفت. برای برطرف شدن این معضل به توسعه ناوگان حملونقل عمومی و نوسازی و بهسازی آن نیاز مبرم وجود دارد که اگر این اتفاق رخ دهد، بار بزرگی از روی دوش استان برداشته میشود.
مرتضوی در ادامه با بیان اینکه در اصفهان ظرفیتهای زیادی در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، خدماتی و... از جمله صنایعدستی و گردشگری وجود دارد، گفت: بحمدالله کارگروه اقتصاد گردشگری در استان تشکیل شده و اگر منطقه دیپلماتیک برای مراودات بینالمللی نیز تصویب و اجرایی شود کار بزرگی در جهت بهرهبرداری از این ظرفیتهای جاری و بالقوه محقق خواهد شد. همچنین در این سفر بخشی از اعتبارات نیز به طرحهای بهداشت و درمان اختصاص یافت.
گفتوگو ی«ایران» با کارگردانان جوان سریال جدید شبکه 3
تازه واردهای تلویزیون در «تازه وارد»
فرهنگی/ سریال اپیزودیک «تازه وارد» که از 27 خردادماه روی آنتن شبکه سه سیما رفته، توسط هشت فیلمساز جوان تولید شده است. این سریال که محصول خانه تولیدات جوان صداوسیماست و در باشگاه فیلم سوره تولید شده، به مسأله فرزندآوری و معضلات خانوادههایی که در سودای بچهدار شدن هستند، میپردازد. به بهانه پخش این اثر 11 اپیزودی میلاد محمدی، محسن امانی و محمدجواد صالحی سه کارگردان «تازه وارد» از کسب تجربیات تازه در این سریال به «ایران» گفتهاند.
گفتوگو، گمشده جامعه ماست
میلاد محمدی کارگردان 2 اپیزود «هستی» و «آقای نویسنده» از سریال «تازهوارد» درباره تجربه ساخت گفت: «من به دنبال تجربه قصه گفتن بودم و «تازه وارد» فرصت خوبی را فراهم کرد تا بتوانم دو قصه با دو حال و هوای متفاوت را تجربه کنم که هرکدام اقتضائات داستانگویی خودشان را دارند.»
او با اشاره به اینکه «تازه وارد» سریال اپیزودیک اجتماعی برای عموم مخاطبان تلویزیون است که بنا ندارد صرفاً بدون هیچ منطقی ترویج فرزندآوری کند، ادامه داد: «این اثر روی یکی از بحرانهای آتی کشور یعنی بحران پیری جمعیت تمرکز کرده است. به هرحال ما باید با بحرانها و مشکلات کشور از جمله حاشیهنشینی، محیط زیست، بحران آب، نداشتن ثبات اقتصادی و... مواجه شویم و درباره آنها کار بسازیم تا گفتوگو شکل بگیرد.»
کارگردان اپیزود «هستی» با تأکید بر این نکته که «گفتوگو گمشده جامعه ماست» افزود: «گفتوگواست که دیالکتیک میسازد و از پس آن میتوان راهبردی برای آینده یافت. در برخی اپیزودها به اینکه امروز مشکل فرزندآوری و ازدیاد جمعیت، معلول مسائل مختلفی مانند شرایط اقتصادی است، پرداخته شده است.»
محمدی درباره تعامل و همکاری با بازیگران در تلویزیون عنوان کرد: «متأسفانه کدورتهایی بین برخی از بازیگران و تلویزیون پیش آمده که اگر حل نشود، این ظرفیتها نمیتوانند همافزایی و برای مخاطب کارکرد داشته باشد. دومین مشکل، اپیزودیک بودن «تازه وارد» بود که برای برخی بازیگران فاقد جذابیت است. مشکل سوم هم مسائل مالی است. متأسفانه برخی مجموعههای نمایش خانگی، با افزایش بیرویه و غیراستاندارد دستمزد بازیگران، توقعات مالی عجیبی برای بازیگران ساختهاند که دیگر امکان همکاری با آنها برای بسیاری از آثار در تلویزیون و حتی سینما فراهم نیست.»
این فیلمساز در پاسخ به این پرسش که اعتماد به نسل جوان در عرصه سریالسازی چه مزایایی دارد، گفت: «تغییر نسلی به صورت کلی در فضای هنری کشور در حال رخ دادن است. همانگونه که در سینما فیلمسازهای جوان و بااستعدادی در این چند سال قواعد را تغییر دادند، تلویزیون هم به این تغییر نیاز دارد. این رسانه برای رسیدن به این امر هم نیروی باانگیزه و تازهنفسی دارد که دغدغهاش مخاطب و کار باکیفیت ساختن است و هم انگیزه رشد کردن دارد.»او با دعوت مخاطبان به تماشای این سریال خاطرنشان کرد: «قرار است مخاطب در یازده شب، یازده قصه متنوع و متفاوت را بشنود، از زوایای مختلف، به یک موضوع مهم ملی بیندیشد و درباره آن گفتوگو و نقد کند.»
در انتظار نمره قبولی
محسن امانی، کارگردان اپیزود «معجزه» با اشاره به اینکه مخاطبان سریال در درجه اول کسانی هستند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مسأله فرزندآوری جزو اشتغالات ذهنی آنها محسوب میشود و گاهاً درباره آن تردیدهایی دارند، اظهار کرد: «باید توجه داشت که استقبال از یک اثر لزوماً تابع موضوع آن نیست و بنا به دلایل فنی و ملاحظات رسانهای ممکن است میزان بازدید کم یا زیاد باشد اما در عین حال میتوان حدس زد بخشی از مخاطبان به دلیل مشکلات اقتصادی، طرح مسأله فرزندآوری را آنچنان که باید برنمیتابند و حتی عدهای از آنها ممکن است اثر را پس بزنند.»
او ادامه داد: «البته منکر مشکلات نباید شد اما تصور میکنم ما بیش از آنکه با مشکلات درگیر باشیم با احساس مشکل و انسداد در ذهن بخشی از مردم مواجه هستیم. کم نیستند افرادی که در همین زمانه نیز امکان بچهدار شدن را دارند اما آن را به بهانه رسیدن به شرایطی ایدهآل به تأخیر میاندازند.»
کارگردان اپیزود «معجزه» تأکید کرد: «شخصیت اصلی این اپیزود در دیالوگی به همسر خود میگوید که «اگه همه اونایی که بچهدار شدن میذاشتن موقع سر خوشی و پولداری، من و تو الان توی این دنیا نبودیم آقا مجید!» به گمان بنده مخاطبانی که اعتقادات مذهبی پررنگتری دارند و باورشان به روزیرسان بودن خدا قویتر است، مواجهه بهتری با این مسأله خواهند داشت.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه امروزه مسأله کار کردن بازیگران با کارگردانان جوان امری پذیرفته شده و رایج است، بیان کرد: «چنانچه نشانههای امیدوارکنندهای در متن یا تجربههای پیشین کارگردان یا شرایط پروژه بیابند، وقوع این همکاری دور از ذهن نیست. از همین رو بازیگران اصلی اپیزود «معجزه» یعنی بهنام شرفی و سهی بانو ذوالقدر تعامل بسیار خوبی با من داشتند و ضمن روبهرو شدن با اثر از دریچه اعتقادات مذهبی، تمام توان خود را صرف رشد و اعتلای آن کردند.»
امانی در پایان با بیان اینکه امیدوار است «تازه وارد» نمره قبولی را از مخاطبان بگیرد، خاطرنشان کرد: «هشت فیلمساز جوان در این پروژه سعی کردند بهترین کیفیت کاری خود را به امید اینکه رضایت مخاطب تأمین شود، ارائه دهند. ادعا نمیکنیم تمام سریال به شکل یکسان از کشش و جذابیت کافی برخوردار است اما احتمالاً بین قسمتهای مختلف آن قصههای قابل توجهی نیز بتوان یافت تا بیننده راضی از پای تماشای آن برخیزد.»
به گفته امانی داستان «معجزه» درباره زنی به نام «سمیه» است که پس از به دنیا آمدن فرزند اولش امکان مادر شدن مجدد را از دست داده است. او سالها بعد با توسل و نذر و نیاز متوجه میشود باردار است اما پزشک او احتمال بیماری و نقص جنین را میدهد.
فیلمسازی نسخه پیچیدن برای تماشاچی نیست
محمدجواد صالحی، کارگردان اپیزود«هدیه دنیا» با بیان اینکه ساخت یک اپیزود از سریال اپیزودیک مزایا و سختیهای خاص خود را دارد اظهار کرد: «مزیت همکاری با چنین پروژههایی در این است که فیلمساز همراستا با هدف سریال پیش میرود. همچنین سختی کار این است که کارگردان قصهای را باید روایت و تعریف کند که ممکن است در قالب یک اپیزود نگنجد مانند موضوع فرزندآوری که مبحثی گسترده و پیچیده است و طرح قصه با این موضوع در یک اپیزود از یک سریال نمیگنجد.»
او با بیان اینکه روی صحبت سریال با خانوادههایی است که به دلایلی غیر از مسائل کلان فرزندآوری، مشکلاتی دارند که نمیتوانند یا نمیخواهند بچهدار شوند، اظهار کرد: «مشخصاً در «تازه وارد» روی موضوعاتی از جمله ترس از باردار شدن، مشکلاتی که پیش و پس از بچهدار شدن میتواند به وجود بیاید، کار کردیم.»
صالحی ادامه داد: «شرایط اقتصادی سخت است و این مسأله میتواند یکی از دلایلی باشد که خانوادهها نتوانند و نخواهند بچهدار شوند. از سوی دیگر موضوع جوانی جمعیت و در مقابل آن افزایش سن افراد جامعه جزو سیاستهای کلان است و مسائل و مشکلات زیادی دست به دست هم میدهند که این موضوع اتفاق نیفتد.»
او تأکید کرد: «تازه وارد» به موضوعات اجتماعی، معیشتی، جامعهشناختی و روانشناختی بچهدار شدن پرداخته است و من پیشنهاد میکنم تا در فضای کلان و در چند مجموعه نمایشی بدین موضوعات پرداخته شود چراکه یک سریال اپیزودیک مجال مختصری برای طرح این مباحث دارد.»
کارگردان اپیزود «هدیه دنیا» در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه پیشینه دستیاری کارگردان و برنامهریزی به او در این اثر کمک کرده است، تصریح کرد: «این پیشینه باعث همکاری با بازیگران زیادی شده است که این بار هم محبت کردند و با اینکه کارگردانان دیگر را نمیشناختند و سریال اپیزودیک بود، دعوت من را برای حضور در این اثر پذیرفتند.»
صالحی با اشاره به اینکه اعتماد به نسل جوان برای ساخت آثار تصویری اتفاق بسیار مبارکی است، گفت: «فیلمسازان جوان پتانسیل زیادی دارند، پر از شوق و ذوق هستند و در کنار تحصیل و تجربه در زمینه ساخت فیلم کوتاه منتظرند اتفاق ویژهای برایشان رخ بدهد. قطعاً اعتماد کردن به جوانان متخصص ضرر ندارد و باید به آنها میدان داده شود چراکه باید این دوستان جایگزین پیشکسوتان شوند و تا زمانی که بزرگان در قید حیات هستند، از آنها درس بگیرند.»او با اظهار امیدواری از اینکه ساخت سریال «تازه وارد» با هشت فیلمساز جوان سرآغاز یک حرکت ویژه باشد، گفت: «اطمینان دارم با اعتماد به جوانان میتوان شاهد تولید آثار فاخر در تلویزیون بود.»کارگردان اپیزود «هدیه دنیا» با بیان اینکه فیلمسازی نسخه پیچیدن برای تماشاچی نیست، خاطرنشان کرد: «ما تنها موضوعی را طرح کردیم و قصد داریم به مخاطب روند شکلگیری و نتیجه آن را نشان دهیم. من از مخاطب دعوت میکنم اپیزودهای سریال را با دقت تماشا کند. «تازه وارد» ضمن اینکه قرار است مخاطب را سرگرم کند به دنبال روایتی کوتاه از فرزندآوری است که این روزها مشکل بسیاری از خانوادههاست.»
طبق اطلاعات ارائه شده توسط این کارگردان، اپیزود «هدیه دنیا» درباره زوج جوانی است که هر دو تک فرزند هستند. برخلاف علاقه زیاد «حمید» به فرزند داشتن، همسرش «دنیا» به دلایل مختلف که مهمترین آن ترس است با فرزندآوری مخالفت کرده است.
ایمان به ایدهای بزرگ
محمد جواد موحد/ تهیهکننده
مجموعه تلویزیونی «تازه وارد»، حاصل همگرایی دو مجموعه دغدغهمند است که به نظرم در آینده نه چندان دور، از تنظیمکنندگان مهم معادلات سپهر هنر و رسانه کشور میشوند: باشگاه فیلم سوره و خانه تولیدات جوان که هر دوی اینها، مهمترین رسالت خودشان را پیش از ساخت محصول، تربیت و توانمندسازی نیروهای مستعد و نخبگان نیازمند حمایت میدانند.تازه وارد، حاصل چنین نگاه و دغدغهای است. هشت کارگردان جوان که پیش از این بهعنوان یک استعداد مستقل شناسایی شده بودند در فرایندی یک تا چندساله، به ساختن فیلمهای کوتاه یا تیزرهای داستانی مشغول بودند و بعد حالا، در یک حرکت بزرگ و تجربه متفاوت در ایران (ساخت سریالی با کارگردانهای متعدد) به ساخت مجموعه تلویزیونی «تازه وارد» رسیدند؛ سریالی با رعایت همه اصول حرفهای و کیفی که بتواند مخاطب را هم جذب کند و حرف درست هم بزند. باید این اتفاق را بسیار خجسته دانست که میتواند اعتماد مدیران و سرمایهگذاران را جلب کند تا در عین صبر برای تربیت و توانمندسازی نیروها، کارهای قابل ارائه و جذاب ساخته شود و حتماً در میان مدت به بازگشت سرمایه و حتی سود مالی قابل قبول برسند.
گفتوگو، گمشده جامعه ماست
میلاد محمدی کارگردان 2 اپیزود «هستی» و «آقای نویسنده» از سریال «تازهوارد» درباره تجربه ساخت گفت: «من به دنبال تجربه قصه گفتن بودم و «تازه وارد» فرصت خوبی را فراهم کرد تا بتوانم دو قصه با دو حال و هوای متفاوت را تجربه کنم که هرکدام اقتضائات داستانگویی خودشان را دارند.»
او با اشاره به اینکه «تازه وارد» سریال اپیزودیک اجتماعی برای عموم مخاطبان تلویزیون است که بنا ندارد صرفاً بدون هیچ منطقی ترویج فرزندآوری کند، ادامه داد: «این اثر روی یکی از بحرانهای آتی کشور یعنی بحران پیری جمعیت تمرکز کرده است. به هرحال ما باید با بحرانها و مشکلات کشور از جمله حاشیهنشینی، محیط زیست، بحران آب، نداشتن ثبات اقتصادی و... مواجه شویم و درباره آنها کار بسازیم تا گفتوگو شکل بگیرد.»
کارگردان اپیزود «هستی» با تأکید بر این نکته که «گفتوگو گمشده جامعه ماست» افزود: «گفتوگواست که دیالکتیک میسازد و از پس آن میتوان راهبردی برای آینده یافت. در برخی اپیزودها به اینکه امروز مشکل فرزندآوری و ازدیاد جمعیت، معلول مسائل مختلفی مانند شرایط اقتصادی است، پرداخته شده است.»
محمدی درباره تعامل و همکاری با بازیگران در تلویزیون عنوان کرد: «متأسفانه کدورتهایی بین برخی از بازیگران و تلویزیون پیش آمده که اگر حل نشود، این ظرفیتها نمیتوانند همافزایی و برای مخاطب کارکرد داشته باشد. دومین مشکل، اپیزودیک بودن «تازه وارد» بود که برای برخی بازیگران فاقد جذابیت است. مشکل سوم هم مسائل مالی است. متأسفانه برخی مجموعههای نمایش خانگی، با افزایش بیرویه و غیراستاندارد دستمزد بازیگران، توقعات مالی عجیبی برای بازیگران ساختهاند که دیگر امکان همکاری با آنها برای بسیاری از آثار در تلویزیون و حتی سینما فراهم نیست.»
این فیلمساز در پاسخ به این پرسش که اعتماد به نسل جوان در عرصه سریالسازی چه مزایایی دارد، گفت: «تغییر نسلی به صورت کلی در فضای هنری کشور در حال رخ دادن است. همانگونه که در سینما فیلمسازهای جوان و بااستعدادی در این چند سال قواعد را تغییر دادند، تلویزیون هم به این تغییر نیاز دارد. این رسانه برای رسیدن به این امر هم نیروی باانگیزه و تازهنفسی دارد که دغدغهاش مخاطب و کار باکیفیت ساختن است و هم انگیزه رشد کردن دارد.»او با دعوت مخاطبان به تماشای این سریال خاطرنشان کرد: «قرار است مخاطب در یازده شب، یازده قصه متنوع و متفاوت را بشنود، از زوایای مختلف، به یک موضوع مهم ملی بیندیشد و درباره آن گفتوگو و نقد کند.»
در انتظار نمره قبولی
محسن امانی، کارگردان اپیزود «معجزه» با اشاره به اینکه مخاطبان سریال در درجه اول کسانی هستند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مسأله فرزندآوری جزو اشتغالات ذهنی آنها محسوب میشود و گاهاً درباره آن تردیدهایی دارند، اظهار کرد: «باید توجه داشت که استقبال از یک اثر لزوماً تابع موضوع آن نیست و بنا به دلایل فنی و ملاحظات رسانهای ممکن است میزان بازدید کم یا زیاد باشد اما در عین حال میتوان حدس زد بخشی از مخاطبان به دلیل مشکلات اقتصادی، طرح مسأله فرزندآوری را آنچنان که باید برنمیتابند و حتی عدهای از آنها ممکن است اثر را پس بزنند.»
او ادامه داد: «البته منکر مشکلات نباید شد اما تصور میکنم ما بیش از آنکه با مشکلات درگیر باشیم با احساس مشکل و انسداد در ذهن بخشی از مردم مواجه هستیم. کم نیستند افرادی که در همین زمانه نیز امکان بچهدار شدن را دارند اما آن را به بهانه رسیدن به شرایطی ایدهآل به تأخیر میاندازند.»
کارگردان اپیزود «معجزه» تأکید کرد: «شخصیت اصلی این اپیزود در دیالوگی به همسر خود میگوید که «اگه همه اونایی که بچهدار شدن میذاشتن موقع سر خوشی و پولداری، من و تو الان توی این دنیا نبودیم آقا مجید!» به گمان بنده مخاطبانی که اعتقادات مذهبی پررنگتری دارند و باورشان به روزیرسان بودن خدا قویتر است، مواجهه بهتری با این مسأله خواهند داشت.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه امروزه مسأله کار کردن بازیگران با کارگردانان جوان امری پذیرفته شده و رایج است، بیان کرد: «چنانچه نشانههای امیدوارکنندهای در متن یا تجربههای پیشین کارگردان یا شرایط پروژه بیابند، وقوع این همکاری دور از ذهن نیست. از همین رو بازیگران اصلی اپیزود «معجزه» یعنی بهنام شرفی و سهی بانو ذوالقدر تعامل بسیار خوبی با من داشتند و ضمن روبهرو شدن با اثر از دریچه اعتقادات مذهبی، تمام توان خود را صرف رشد و اعتلای آن کردند.»
امانی در پایان با بیان اینکه امیدوار است «تازه وارد» نمره قبولی را از مخاطبان بگیرد، خاطرنشان کرد: «هشت فیلمساز جوان در این پروژه سعی کردند بهترین کیفیت کاری خود را به امید اینکه رضایت مخاطب تأمین شود، ارائه دهند. ادعا نمیکنیم تمام سریال به شکل یکسان از کشش و جذابیت کافی برخوردار است اما احتمالاً بین قسمتهای مختلف آن قصههای قابل توجهی نیز بتوان یافت تا بیننده راضی از پای تماشای آن برخیزد.»
به گفته امانی داستان «معجزه» درباره زنی به نام «سمیه» است که پس از به دنیا آمدن فرزند اولش امکان مادر شدن مجدد را از دست داده است. او سالها بعد با توسل و نذر و نیاز متوجه میشود باردار است اما پزشک او احتمال بیماری و نقص جنین را میدهد.
فیلمسازی نسخه پیچیدن برای تماشاچی نیست
محمدجواد صالحی، کارگردان اپیزود«هدیه دنیا» با بیان اینکه ساخت یک اپیزود از سریال اپیزودیک مزایا و سختیهای خاص خود را دارد اظهار کرد: «مزیت همکاری با چنین پروژههایی در این است که فیلمساز همراستا با هدف سریال پیش میرود. همچنین سختی کار این است که کارگردان قصهای را باید روایت و تعریف کند که ممکن است در قالب یک اپیزود نگنجد مانند موضوع فرزندآوری که مبحثی گسترده و پیچیده است و طرح قصه با این موضوع در یک اپیزود از یک سریال نمیگنجد.»
او با بیان اینکه روی صحبت سریال با خانوادههایی است که به دلایلی غیر از مسائل کلان فرزندآوری، مشکلاتی دارند که نمیتوانند یا نمیخواهند بچهدار شوند، اظهار کرد: «مشخصاً در «تازه وارد» روی موضوعاتی از جمله ترس از باردار شدن، مشکلاتی که پیش و پس از بچهدار شدن میتواند به وجود بیاید، کار کردیم.»
صالحی ادامه داد: «شرایط اقتصادی سخت است و این مسأله میتواند یکی از دلایلی باشد که خانوادهها نتوانند و نخواهند بچهدار شوند. از سوی دیگر موضوع جوانی جمعیت و در مقابل آن افزایش سن افراد جامعه جزو سیاستهای کلان است و مسائل و مشکلات زیادی دست به دست هم میدهند که این موضوع اتفاق نیفتد.»
او تأکید کرد: «تازه وارد» به موضوعات اجتماعی، معیشتی، جامعهشناختی و روانشناختی بچهدار شدن پرداخته است و من پیشنهاد میکنم تا در فضای کلان و در چند مجموعه نمایشی بدین موضوعات پرداخته شود چراکه یک سریال اپیزودیک مجال مختصری برای طرح این مباحث دارد.»
کارگردان اپیزود «هدیه دنیا» در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه پیشینه دستیاری کارگردان و برنامهریزی به او در این اثر کمک کرده است، تصریح کرد: «این پیشینه باعث همکاری با بازیگران زیادی شده است که این بار هم محبت کردند و با اینکه کارگردانان دیگر را نمیشناختند و سریال اپیزودیک بود، دعوت من را برای حضور در این اثر پذیرفتند.»
صالحی با اشاره به اینکه اعتماد به نسل جوان برای ساخت آثار تصویری اتفاق بسیار مبارکی است، گفت: «فیلمسازان جوان پتانسیل زیادی دارند، پر از شوق و ذوق هستند و در کنار تحصیل و تجربه در زمینه ساخت فیلم کوتاه منتظرند اتفاق ویژهای برایشان رخ بدهد. قطعاً اعتماد کردن به جوانان متخصص ضرر ندارد و باید به آنها میدان داده شود چراکه باید این دوستان جایگزین پیشکسوتان شوند و تا زمانی که بزرگان در قید حیات هستند، از آنها درس بگیرند.»او با اظهار امیدواری از اینکه ساخت سریال «تازه وارد» با هشت فیلمساز جوان سرآغاز یک حرکت ویژه باشد، گفت: «اطمینان دارم با اعتماد به جوانان میتوان شاهد تولید آثار فاخر در تلویزیون بود.»کارگردان اپیزود «هدیه دنیا» با بیان اینکه فیلمسازی نسخه پیچیدن برای تماشاچی نیست، خاطرنشان کرد: «ما تنها موضوعی را طرح کردیم و قصد داریم به مخاطب روند شکلگیری و نتیجه آن را نشان دهیم. من از مخاطب دعوت میکنم اپیزودهای سریال را با دقت تماشا کند. «تازه وارد» ضمن اینکه قرار است مخاطب را سرگرم کند به دنبال روایتی کوتاه از فرزندآوری است که این روزها مشکل بسیاری از خانوادههاست.»
طبق اطلاعات ارائه شده توسط این کارگردان، اپیزود «هدیه دنیا» درباره زوج جوانی است که هر دو تک فرزند هستند. برخلاف علاقه زیاد «حمید» به فرزند داشتن، همسرش «دنیا» به دلایل مختلف که مهمترین آن ترس است با فرزندآوری مخالفت کرده است.
ایمان به ایدهای بزرگ
محمد جواد موحد/ تهیهکننده
مجموعه تلویزیونی «تازه وارد»، حاصل همگرایی دو مجموعه دغدغهمند است که به نظرم در آینده نه چندان دور، از تنظیمکنندگان مهم معادلات سپهر هنر و رسانه کشور میشوند: باشگاه فیلم سوره و خانه تولیدات جوان که هر دوی اینها، مهمترین رسالت خودشان را پیش از ساخت محصول، تربیت و توانمندسازی نیروهای مستعد و نخبگان نیازمند حمایت میدانند.تازه وارد، حاصل چنین نگاه و دغدغهای است. هشت کارگردان جوان که پیش از این بهعنوان یک استعداد مستقل شناسایی شده بودند در فرایندی یک تا چندساله، به ساختن فیلمهای کوتاه یا تیزرهای داستانی مشغول بودند و بعد حالا، در یک حرکت بزرگ و تجربه متفاوت در ایران (ساخت سریالی با کارگردانهای متعدد) به ساخت مجموعه تلویزیونی «تازه وارد» رسیدند؛ سریالی با رعایت همه اصول حرفهای و کیفی که بتواند مخاطب را هم جذب کند و حرف درست هم بزند. باید این اتفاق را بسیار خجسته دانست که میتواند اعتماد مدیران و سرمایهگذاران را جلب کند تا در عین صبر برای تربیت و توانمندسازی نیروها، کارهای قابل ارائه و جذاب ساخته شود و حتماً در میان مدت به بازگشت سرمایه و حتی سود مالی قابل قبول برسند.
«ایران» از کمکاریهای دو پلتفرم تاکسیاینترنتی گزارش میدهد
اسنپ و تپسی بدون ناظر
«ایران» از کمکاریهای دو پلتفرم تاکسیاینترنتی گزارش میدهد
بالا بودن کمیسیون، یکی از دغدغههای اصلی رانندگان تاکسیهای اینترنتی است
سوسن صادقی
خبرنگار
این روزها کماکان دو اعتراض عمده به تاکسیهای آنلاین وارد میشود که یکی اعتراض کاربران راننده به بالا بودن میزان حق کمیسیون دریافتی از سوی تاکسیهای اینترنتی است و دیگری اعتراض کاربران تاکسیهای اینترنتی به بحث امنیت آنها بهعنوان مسافر است، چراکه در جدیدترین مورد امنیتی که اتفاق افتاده و بسرعت هم در شبکههای اجتماعی منتشر شد، بحث دزدی لپ تاپ مسافر از سوی یک راننده بود.
امنیت، دغدغه کاربران مسافر
از یک سو مسافران به کمرنگ بودن نظارت بر رانندگانی که بر بستر این پلتفرم فعالیت میکنند اعتراض دارند و نظارت یکی از مطالبههای آنان است، چراکه هراز چندگاهی در مورد مسأله امنیت مسافران در تاکسیهای اینترنتی خبرهایی منتشر میشود که رسانهای شدن این دسته از خبرها باعث نگرانی شهروندان شده و اینکه این سؤال پیش میآید که آیا شرکتهای تاکسیهای اینترنتی بر رانندهها نظارت میکنند و در انتخاب آنها چه روندی طی میشود؟ چون طبق مشاهدات میدانی در هر کوی و برزنی شرکتهای تاکسیهای اینترنتی با تعیین جایزه و... در حال جذب کاربران راننده برای پلتفرم خود هستند بهطوری که تنها یکی از تاکسیهای اینترنتی (اسنپ) 3 میلیون راننده جذب کرده است که از این تعداد 1.5 میلیون راننده فعال هستند و 11 میلیون کاربر مسافری را که در فقط اسنپ عضو هستند باید در صورت درخواست کاربر جابهجا کنند، از اینرو باید نظارت بر رانندهها بیشتر باشد و در انتخاب رانندهها مانند اوایل راهاندازی این پلتفرم حساسیت بیشتری به خرج داده شود، چرا که امنیت سفر یکی از اصلیترین دغدغههای مسافران است.
اعتراض به میزان کمیسیون دریافتی
از سوی دیگر کاربران راننده تاکسیهای اینترنتی کماکان به بالا بودن کمیسیون پرداختی به تاکسیهای اینترنتی اعتراض دارند و حتی مشاهده شده که برخی از کاربران راننده تاکسیهای اینترنتی برای پرداخت نکردن کمیسیون از مسافران خود درخواست میکنند تا سفر خود را لغو کنند.
گفته میشود کاربران رانندهای که از بستر شرکتهای تاکسیهای اینترنتی استفاده میکنند باید 15 تا 20 درصد کمیسیون (۱۵درصد رقم کمیسیون در استانهایی از جمله تهران، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان و فارس و بقیه استانها ۲۰ درصد) بپردازند که به گفته رانندگان فعال در این پلتفرم این رقم بالاست و برخلاف شرکتهای تاکسی اینترنتی دنیا هیچ خدمات جانبی نیز به رانندگان خود ارائه نمیدهند. درست است که تاکسیهای اینترنتی مانند اسنپ و تپسی زیرساخت پلتفرم هستند و زمینه ارتباط مسافران و رانندهها را فراهم میکنند و برای نگهداری این زیرساخت و توسعه آن به دریافت کمیسیون وابسته هستند اما باید همانند دیگر پلتفرمهایی از این دست که در دنیا وجود دارد به رانندگان خود خدماتی مانند بیمه، لاستیک، قطعات یدکی، تعمیرات و دیگر تشویقها را نیز ارائه دهند.
گویا شرکتهای تاکسیهای اینترنتی فقط بهدنبال جذب راننده هستند تا کمیسیون خود را دریافت کنند و از این روست که برای جذب راننده در هر کوی و برزنی از شهرهای بزرگ شاهد ثبتنام راننده از سوی تاکسیهای اینترنتی هستیم، چرا که طبق آماری که یکی از شرکتهای تاکسی اینترنتی (اسنپ) در عملکرد سال 1400 خود منتشر کرده است، 3 میلیون و 761 هزار و 925 راننده در این پلتفرم ثبتنام کردهاند و از این میزان نزدیک به 50 درصد آنها فعال هستند که 70 درصد جذب رانندهها هم از طریق بازاریابی (سطح خیابانها) است و 30 درصد آن از طریق دیجیتالی صورت میگیرد و حتی 88 درصد ثبتنام راننده نسبت به سال 99 افزایش یافته است. سفرها هم در این تاکسی اینترنتی در 5 سال گذشته از 750 میلیون به 3 میلیارد رسیده است که فقط 820 میلیون سفر در سال 1400 را رقم زده است. میزان سفرها نشان میدهد کمیسیون دریافتی 15 و 20 درصدی عدد بالایی را رقم میزند، چرا که شرکت تاکسی اینترنتی تپسی که تنها یکمیلیون و 800هزار کاربر راننده فعال در 13 استان کشور دارد، طبق آمار اسفندماه 1400 اعلامی اش به فرابورس، درآمدش از محل کمیسیون 15 درصدی حدود 360 میلیارد ریال بوده و در بهار 1401 در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، درآمد آنها 2 برابر شده است. از اینرو به نظر میرسد نه تنها با توجه به کسب درآمد بالا باید خدمات مناسبی را به کاربران راننده خود ارائه دهند، بلکه با توجه به افزایش روزافزون کاربران مسافر خود، امنیت را نیز برای کاربران مسافر خود فراهم کنند.
اختیاری بودن دریافت خدمات
فرید شهابی، مدیر تجاری اسنپ در گفتوگو با «ایران» درباره حق کمیسیون با بیان اینکه تفاوت نرخ کمیسیون هم بر اساس نرخ معمول (نرخی که آژانسها بهعنوان کمیسیون دریافت میکردند) در هر شهر کمیسیون تعیین شده است، گفت: کمیسیون دریافتی از کاربران راننده اسنپ در برخی استانها از جمله تهران، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان و فارس ۱۵درصد وباقی استانها ۲۰ درصد است که این میزان دریافتی از اول اردیبهشت سال ۱۳۹۸ تغییری نداشته است.
وی در پاسخ به این سؤال که کاربران راننده معتقد هستند که کمیسیون از میزان اعلام شده بیشتر دریافت میشود و حتی به این دلیل از مسافران میخواهند برای دریافت بیشتر کمیسیون سفر را لغو کنند، گفت: برخی به اشتباه مبلغ عوارض شهرداری در کلانشهرها را جزو مبلغ کسر شده از درآمد کاربران راننده محاسبه میکنند که این امر به هیچ وجه صحت ندارد. همانطور که بارها اطلاعرسانی شده، ۲درصد هزینه سفر تمام تاکسیهای اینترنتی، بر اساس دستورالعمل نظارتی تاکسیهای اینترنتی، مصوب وزارت کشور و وزارت صنعت، معدن و تجارت، به طور کامل در اختیار شهرداری کلانشهرها قرار میگیرد.
مدیر تجاری اسنپ افزود: مبلغ عوارض به هیچ عنوان از محل درآمد رانندگان اسنپ کسر نمیشود. در واقع فرایند محاسبه به این صورت است که اسنپ ابتدا هزینه سفر را بدون ۲درصد عوارض شهرداری مشخص میکند و میزان کمیسیون اسنپ بر مبنای آن مبلغ محاسبه میشود. سپس به هزینه کلی سفر۲درصد عوارض شهرداری اضافه میشود که این مبلغ اعلامی به مسافر است، بنابراین کسر هرگونه مبلغ دیگری بهعنوان کمیسیون صحت ندارد. این مبلغ فقط در کلانشهرها اخذ و به شهرداری پرداخت میشود.
شهابی در ادامه گفت: اینکه برخی از کاربران راننده برای پرداخت نکردن کمیسیون از کاربران مسافر درخواست لغو سفر میکنند، خلاف قوانین اسنپ است و در صورت اطلاع حتماً پیگیری میشود. ما همواره از کاربران مسافر خود میخواهیم که در طول سفر به هیچ عنوان سفر را لغو نکنند و موضوع را حتماً به پشتیبانی اطلاع دهند یا در بخش نظرسنجی پایان سفر ذکر کنند، زیرا با لغو سفر و ثبت نشدن آن در سامانه این تاکسی اینترنتی، امکان پیگیری آن سفر از سوی اسنپ وجود ندارد و این موضوع میتواند مشکلاتی حتی امنیتی برای مسافر ایجاد کند.
شهابی در پاسخ به این سؤال هم که به اعتقاد رانندگان کمیسیون دریافتی حتی نسبت به تاکسیهای اینترنتی مطرح در جهان هم بیشتر است، گفت: کمیسیون اوبر و شرکت لیفت نیز بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای تاکسی اینترنتی در جهان، ۲۵ درصد از هزینه هر سفر را بهعنوان کمیسیون دریافت میکند و 10 تا 15 درصد با رقم دریافتی در کشور ما اختلاف دارد.
به گفته وی کمیسیون دریافتی صرف تأمین مالی هزینههای سرمایهای و عملیاتی شرکت مانند تهیه تجهیزات و زیرساختهای مورد نیاز، توسعه و بهبود برنامه، پشتیبانی مشتری، منابع انسانی و... میشود. علاوه بر این، اسنپ در راستای مسئولیت اجتماعی خود همواره تلاش کرده تا از گروههای مختلف جامعه حمایت کند، در همین راستا از ابتدای فعالیت اسنپ تاکنون خانوادههای شهدا، بیماران خاص، افراد دارای معلولیت و جانبازان از پرداخت کمیسیون در اسنپ معاف هستند. در سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۵ هزار کاربر راننده اسنپ معاف از کمیسیون بودند که مجموع هزینه معافیت از کمیسیون آنها معادل ۳۵ میلیارد تومان بود.
به اعتقاد شهابی این شرکت همچنین تاکنون بهصورت دورهای اقشار مختلف جامعه از جمله زنان سرپرست خانوار، بیماران هموفیلی و … را نیز از پرداخت کمیسیون معاف کرده است. امسال نیز اسنپ همزمان با روز جهانی«ام اس» (۹ خرداد)، کاربران راننده مبتلا به این بیماری را بهمدت ۶ ماه از پرداخت کمیسیون معاف کرده است.
مدیر تجاری اسنپ اینکه در قبال دریافت حق کمیسیون هیچ خدماتی به رانندهها داده نمیشود را رد کرد و گفت: ما از طریق باشگاه رانندگان خود خدمات مختلفی را به کاربران راننده ارائه میدهیم. از اینرو این باشگاه برای همراهی با کاربران راننده نه تنها تسهیلات خودرویی مانند اتوسرویس، روغن، تایر، CNG، لوازم یدکی، کارواش، باتری، تعمیرگاه و معاینه فنی ارائه میدهد، بلکه خدمات درمانی (پزشک، دندانپزشک، آزمایشگاه و کلینیکهای درمانی) و رفاهی (پوشاک، لوازم خانگی، موبایل و لوازم جانبی)، مسئولیت اطلاع رسانی، آموزش، ارائه طرحهای تشویقی و... را نیز انجام میدهد.
وی افزود: در سال ۱۴۰۰ نیز خدمات متعددی از جمله اسنپ کارفیکس، خدمات دوگانهسوز کردن خودرو، فروش تایر با تخفیف و کمتر از نرخ دولتی، افزایش خدمات رفاهی و درمانی، فروش موتورسیکلت اقساطی و همچنین سیمکارت رایگان ایرانسل با یک سال اینترنت نیم بها به باشگاه رانندگان اضافه شد. بهطوری که در سال گذشته بیش از ۵۵۰ کاربر راننده از بیش از ۱۵۰میلیارد تومان تخفیف خدمات باشگاه رانندگان اسنپ استفاده کردند. به عبارتی کاربران راننده اسنپ با استفاده از خدمات باشگاه رانندگان اسنپ توانستند معادل ۱۵۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ از هزینههای خود کم کنند.
گفتنی است روزنامه ایران منتظر دریافت نظرات بخش نظارت اسنپ و نظرات مدیران تپسی در زمینه امنیت مسافران و کمیسیون دریافتی از رانندگان بود که تا لحظه چاپ این گزارش به دست ما نرسید.
نیمنگاه
درآمد کلان؛ ارائه خدمات اندک
طبق آماری که یکی از شرکتهای تاکسی اینترنتی در عملکرد سال 1400 خود منتشر کرده است، 3 میلیون و 761 هزار و 925 راننده در این پلتفرم ثبتنام کردهاند و از این میزان نزدیک به 50 درصد آنها فعال هستند که 70 درصد جذب رانندهها هم از طریق بازاریابی (سطح خیابانها) است و 30 درصد آن از طریق دیجیتالی صورت میگیرد و حتی 88 درصد ثبتنام راننده نسبت به سال 99 افزایش یافته است. سفرها هم در این تاکسی اینترنتی در 5 سال گذشته از 750 میلیون به 3 میلیارد رسیده است که فقط 820 میلیون سفر در سال 1400 را رقم زده است. میزان سفرها نشان میدهد کمیسیون دریافتی 15 و 20 درصدی عدد بالایی را رقم میزند، چرا که شرکت تاکسی اینترنتی تپسی که تنها یکمیلیون و 800هزار کاربر راننده فعال در 13 استان کشور دارد، طبق آمار اسفندماه 1400 اعلامی اش به فرابورس، درآمدش از محل کمیسیون 15 درصدی حدود 360 میلیارد ریال بوده و در بهار 1401 در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، درآمد آنها 2 برابر شده است.
خبرنگار
این روزها کماکان دو اعتراض عمده به تاکسیهای آنلاین وارد میشود که یکی اعتراض کاربران راننده به بالا بودن میزان حق کمیسیون دریافتی از سوی تاکسیهای اینترنتی است و دیگری اعتراض کاربران تاکسیهای اینترنتی به بحث امنیت آنها بهعنوان مسافر است، چراکه در جدیدترین مورد امنیتی که اتفاق افتاده و بسرعت هم در شبکههای اجتماعی منتشر شد، بحث دزدی لپ تاپ مسافر از سوی یک راننده بود.
امنیت، دغدغه کاربران مسافر
از یک سو مسافران به کمرنگ بودن نظارت بر رانندگانی که بر بستر این پلتفرم فعالیت میکنند اعتراض دارند و نظارت یکی از مطالبههای آنان است، چراکه هراز چندگاهی در مورد مسأله امنیت مسافران در تاکسیهای اینترنتی خبرهایی منتشر میشود که رسانهای شدن این دسته از خبرها باعث نگرانی شهروندان شده و اینکه این سؤال پیش میآید که آیا شرکتهای تاکسیهای اینترنتی بر رانندهها نظارت میکنند و در انتخاب آنها چه روندی طی میشود؟ چون طبق مشاهدات میدانی در هر کوی و برزنی شرکتهای تاکسیهای اینترنتی با تعیین جایزه و... در حال جذب کاربران راننده برای پلتفرم خود هستند بهطوری که تنها یکی از تاکسیهای اینترنتی (اسنپ) 3 میلیون راننده جذب کرده است که از این تعداد 1.5 میلیون راننده فعال هستند و 11 میلیون کاربر مسافری را که در فقط اسنپ عضو هستند باید در صورت درخواست کاربر جابهجا کنند، از اینرو باید نظارت بر رانندهها بیشتر باشد و در انتخاب رانندهها مانند اوایل راهاندازی این پلتفرم حساسیت بیشتری به خرج داده شود، چرا که امنیت سفر یکی از اصلیترین دغدغههای مسافران است.
اعتراض به میزان کمیسیون دریافتی
از سوی دیگر کاربران راننده تاکسیهای اینترنتی کماکان به بالا بودن کمیسیون پرداختی به تاکسیهای اینترنتی اعتراض دارند و حتی مشاهده شده که برخی از کاربران راننده تاکسیهای اینترنتی برای پرداخت نکردن کمیسیون از مسافران خود درخواست میکنند تا سفر خود را لغو کنند.
گفته میشود کاربران رانندهای که از بستر شرکتهای تاکسیهای اینترنتی استفاده میکنند باید 15 تا 20 درصد کمیسیون (۱۵درصد رقم کمیسیون در استانهایی از جمله تهران، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان و فارس و بقیه استانها ۲۰ درصد) بپردازند که به گفته رانندگان فعال در این پلتفرم این رقم بالاست و برخلاف شرکتهای تاکسی اینترنتی دنیا هیچ خدمات جانبی نیز به رانندگان خود ارائه نمیدهند. درست است که تاکسیهای اینترنتی مانند اسنپ و تپسی زیرساخت پلتفرم هستند و زمینه ارتباط مسافران و رانندهها را فراهم میکنند و برای نگهداری این زیرساخت و توسعه آن به دریافت کمیسیون وابسته هستند اما باید همانند دیگر پلتفرمهایی از این دست که در دنیا وجود دارد به رانندگان خود خدماتی مانند بیمه، لاستیک، قطعات یدکی، تعمیرات و دیگر تشویقها را نیز ارائه دهند.
گویا شرکتهای تاکسیهای اینترنتی فقط بهدنبال جذب راننده هستند تا کمیسیون خود را دریافت کنند و از این روست که برای جذب راننده در هر کوی و برزنی از شهرهای بزرگ شاهد ثبتنام راننده از سوی تاکسیهای اینترنتی هستیم، چرا که طبق آماری که یکی از شرکتهای تاکسی اینترنتی (اسنپ) در عملکرد سال 1400 خود منتشر کرده است، 3 میلیون و 761 هزار و 925 راننده در این پلتفرم ثبتنام کردهاند و از این میزان نزدیک به 50 درصد آنها فعال هستند که 70 درصد جذب رانندهها هم از طریق بازاریابی (سطح خیابانها) است و 30 درصد آن از طریق دیجیتالی صورت میگیرد و حتی 88 درصد ثبتنام راننده نسبت به سال 99 افزایش یافته است. سفرها هم در این تاکسی اینترنتی در 5 سال گذشته از 750 میلیون به 3 میلیارد رسیده است که فقط 820 میلیون سفر در سال 1400 را رقم زده است. میزان سفرها نشان میدهد کمیسیون دریافتی 15 و 20 درصدی عدد بالایی را رقم میزند، چرا که شرکت تاکسی اینترنتی تپسی که تنها یکمیلیون و 800هزار کاربر راننده فعال در 13 استان کشور دارد، طبق آمار اسفندماه 1400 اعلامی اش به فرابورس، درآمدش از محل کمیسیون 15 درصدی حدود 360 میلیارد ریال بوده و در بهار 1401 در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، درآمد آنها 2 برابر شده است. از اینرو به نظر میرسد نه تنها با توجه به کسب درآمد بالا باید خدمات مناسبی را به کاربران راننده خود ارائه دهند، بلکه با توجه به افزایش روزافزون کاربران مسافر خود، امنیت را نیز برای کاربران مسافر خود فراهم کنند.
اختیاری بودن دریافت خدمات
فرید شهابی، مدیر تجاری اسنپ در گفتوگو با «ایران» درباره حق کمیسیون با بیان اینکه تفاوت نرخ کمیسیون هم بر اساس نرخ معمول (نرخی که آژانسها بهعنوان کمیسیون دریافت میکردند) در هر شهر کمیسیون تعیین شده است، گفت: کمیسیون دریافتی از کاربران راننده اسنپ در برخی استانها از جمله تهران، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان و فارس ۱۵درصد وباقی استانها ۲۰ درصد است که این میزان دریافتی از اول اردیبهشت سال ۱۳۹۸ تغییری نداشته است.
وی در پاسخ به این سؤال که کاربران راننده معتقد هستند که کمیسیون از میزان اعلام شده بیشتر دریافت میشود و حتی به این دلیل از مسافران میخواهند برای دریافت بیشتر کمیسیون سفر را لغو کنند، گفت: برخی به اشتباه مبلغ عوارض شهرداری در کلانشهرها را جزو مبلغ کسر شده از درآمد کاربران راننده محاسبه میکنند که این امر به هیچ وجه صحت ندارد. همانطور که بارها اطلاعرسانی شده، ۲درصد هزینه سفر تمام تاکسیهای اینترنتی، بر اساس دستورالعمل نظارتی تاکسیهای اینترنتی، مصوب وزارت کشور و وزارت صنعت، معدن و تجارت، به طور کامل در اختیار شهرداری کلانشهرها قرار میگیرد.
مدیر تجاری اسنپ افزود: مبلغ عوارض به هیچ عنوان از محل درآمد رانندگان اسنپ کسر نمیشود. در واقع فرایند محاسبه به این صورت است که اسنپ ابتدا هزینه سفر را بدون ۲درصد عوارض شهرداری مشخص میکند و میزان کمیسیون اسنپ بر مبنای آن مبلغ محاسبه میشود. سپس به هزینه کلی سفر۲درصد عوارض شهرداری اضافه میشود که این مبلغ اعلامی به مسافر است، بنابراین کسر هرگونه مبلغ دیگری بهعنوان کمیسیون صحت ندارد. این مبلغ فقط در کلانشهرها اخذ و به شهرداری پرداخت میشود.
شهابی در ادامه گفت: اینکه برخی از کاربران راننده برای پرداخت نکردن کمیسیون از کاربران مسافر درخواست لغو سفر میکنند، خلاف قوانین اسنپ است و در صورت اطلاع حتماً پیگیری میشود. ما همواره از کاربران مسافر خود میخواهیم که در طول سفر به هیچ عنوان سفر را لغو نکنند و موضوع را حتماً به پشتیبانی اطلاع دهند یا در بخش نظرسنجی پایان سفر ذکر کنند، زیرا با لغو سفر و ثبت نشدن آن در سامانه این تاکسی اینترنتی، امکان پیگیری آن سفر از سوی اسنپ وجود ندارد و این موضوع میتواند مشکلاتی حتی امنیتی برای مسافر ایجاد کند.
شهابی در پاسخ به این سؤال هم که به اعتقاد رانندگان کمیسیون دریافتی حتی نسبت به تاکسیهای اینترنتی مطرح در جهان هم بیشتر است، گفت: کمیسیون اوبر و شرکت لیفت نیز بهعنوان یکی از بزرگترین شرکتهای تاکسی اینترنتی در جهان، ۲۵ درصد از هزینه هر سفر را بهعنوان کمیسیون دریافت میکند و 10 تا 15 درصد با رقم دریافتی در کشور ما اختلاف دارد.
به گفته وی کمیسیون دریافتی صرف تأمین مالی هزینههای سرمایهای و عملیاتی شرکت مانند تهیه تجهیزات و زیرساختهای مورد نیاز، توسعه و بهبود برنامه، پشتیبانی مشتری، منابع انسانی و... میشود. علاوه بر این، اسنپ در راستای مسئولیت اجتماعی خود همواره تلاش کرده تا از گروههای مختلف جامعه حمایت کند، در همین راستا از ابتدای فعالیت اسنپ تاکنون خانوادههای شهدا، بیماران خاص، افراد دارای معلولیت و جانبازان از پرداخت کمیسیون در اسنپ معاف هستند. در سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۵ هزار کاربر راننده اسنپ معاف از کمیسیون بودند که مجموع هزینه معافیت از کمیسیون آنها معادل ۳۵ میلیارد تومان بود.
به اعتقاد شهابی این شرکت همچنین تاکنون بهصورت دورهای اقشار مختلف جامعه از جمله زنان سرپرست خانوار، بیماران هموفیلی و … را نیز از پرداخت کمیسیون معاف کرده است. امسال نیز اسنپ همزمان با روز جهانی«ام اس» (۹ خرداد)، کاربران راننده مبتلا به این بیماری را بهمدت ۶ ماه از پرداخت کمیسیون معاف کرده است.
مدیر تجاری اسنپ اینکه در قبال دریافت حق کمیسیون هیچ خدماتی به رانندهها داده نمیشود را رد کرد و گفت: ما از طریق باشگاه رانندگان خود خدمات مختلفی را به کاربران راننده ارائه میدهیم. از اینرو این باشگاه برای همراهی با کاربران راننده نه تنها تسهیلات خودرویی مانند اتوسرویس، روغن، تایر، CNG، لوازم یدکی، کارواش، باتری، تعمیرگاه و معاینه فنی ارائه میدهد، بلکه خدمات درمانی (پزشک، دندانپزشک، آزمایشگاه و کلینیکهای درمانی) و رفاهی (پوشاک، لوازم خانگی، موبایل و لوازم جانبی)، مسئولیت اطلاع رسانی، آموزش، ارائه طرحهای تشویقی و... را نیز انجام میدهد.
وی افزود: در سال ۱۴۰۰ نیز خدمات متعددی از جمله اسنپ کارفیکس، خدمات دوگانهسوز کردن خودرو، فروش تایر با تخفیف و کمتر از نرخ دولتی، افزایش خدمات رفاهی و درمانی، فروش موتورسیکلت اقساطی و همچنین سیمکارت رایگان ایرانسل با یک سال اینترنت نیم بها به باشگاه رانندگان اضافه شد. بهطوری که در سال گذشته بیش از ۵۵۰ کاربر راننده از بیش از ۱۵۰میلیارد تومان تخفیف خدمات باشگاه رانندگان اسنپ استفاده کردند. به عبارتی کاربران راننده اسنپ با استفاده از خدمات باشگاه رانندگان اسنپ توانستند معادل ۱۵۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ از هزینههای خود کم کنند.
گفتنی است روزنامه ایران منتظر دریافت نظرات بخش نظارت اسنپ و نظرات مدیران تپسی در زمینه امنیت مسافران و کمیسیون دریافتی از رانندگان بود که تا لحظه چاپ این گزارش به دست ما نرسید.
نیمنگاه
درآمد کلان؛ ارائه خدمات اندک
طبق آماری که یکی از شرکتهای تاکسی اینترنتی در عملکرد سال 1400 خود منتشر کرده است، 3 میلیون و 761 هزار و 925 راننده در این پلتفرم ثبتنام کردهاند و از این میزان نزدیک به 50 درصد آنها فعال هستند که 70 درصد جذب رانندهها هم از طریق بازاریابی (سطح خیابانها) است و 30 درصد آن از طریق دیجیتالی صورت میگیرد و حتی 88 درصد ثبتنام راننده نسبت به سال 99 افزایش یافته است. سفرها هم در این تاکسی اینترنتی در 5 سال گذشته از 750 میلیون به 3 میلیارد رسیده است که فقط 820 میلیون سفر در سال 1400 را رقم زده است. میزان سفرها نشان میدهد کمیسیون دریافتی 15 و 20 درصدی عدد بالایی را رقم میزند، چرا که شرکت تاکسی اینترنتی تپسی که تنها یکمیلیون و 800هزار کاربر راننده فعال در 13 استان کشور دارد، طبق آمار اسفندماه 1400 اعلامی اش به فرابورس، درآمدش از محل کمیسیون 15 درصدی حدود 360 میلیارد ریال بوده و در بهار 1401 در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، درآمد آنها 2 برابر شده است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
یک عمر پاسبانی خردمندانه از فرهنگ ایران
-
همسایهمحوری دولت تصحیح خطای گذشته است
-
مشکل حل نشدنی درکشور نداریم
-
ایران، آسیای میانه را به اروپا وصل کرد
-
بازگشایی مرز زمینی عراق بدون دریافت ویزا
-
ایران و قزاقستان، پیشینه و پیشروی درخشان
-
بازار منتظر نفت ایران است نه عربستان
-
تولد خودروی ایرانی روسی در سنپترزبورگ
-
بومرنگ بحران صهیونیستها
-
اعترافات یک فرد ناتوان
-
پاتک روسی به دلار امریکایی
-
بسته 10 هزار میلیارد تومانی برای آب اصفهان
-
تازه واردهای تلویزیون در «تازه وارد»
-
اسنپ و تپسی بدون ناظر
اخبارایران آنلاین