برگزاری آیین کاروان علم پس از دو سال
سلام دوباره علمداران
یوسف حیدری
گزارش نویس
ضرباهنگ طبل و سنج و دمام حرکت تیغههای علم را در هوا همراهی میکنند. با شنیدن «یا علی» همه زیر علم را میگیرند و بلند میکنند. علم بر دوش یکی از علمدارها جا میگیرد و به حرکت درمیآید. «سالار زینب، سالار زینب، سالار زینب یا ابالفضل» نوحه مداح هیأت فضای خیابان اصلی را پر میکند و مردم برای دیدن علمهایی که در سومین روز از شهادت امام حسین(ع) بر دوش علمدارها حمل میشود از خانه بیرون میآیند. چند نفر مشغول بستن کمربندهای مخصوص حمل علم میشوند. محمود کمربندش را محکم میکشد تا بتواند اهرم سگک آن را محکم کند. انگار همه عجله دارند. دوست ندارند علم روی سه پایه چرخ دار جلو برود. علمها یکی یکی با کامیون به محل برگزاری مراسم میرسند و روی زمین قرار میگیرند. چند نفری مشغول بستن تیغههای علم و پرهای رنگی روی تیغهها میشوند. هر علم که از راه میرسد بقیه به احترام میایستند. اینجا هم احترام پیشکسوتی قصه خودش را دارد.علمها بر اساس قدمت هیأت و قدیمی بودن علم جلوتر از بقیه قرار میگیرند. دود اسپند آسمان منطقه نیروی دریایی -رسالت را پر میکند و با اشاره مداح کاروان علمها به راه میافتد.
علم 13 تیغه هیأت قمر بنی هاشم جلوتر از بقیه حرکت میکند: «علم این هیأت یکی از قدیمیترین علمهای تهران است و برای ما جایگاه خاصی دارد.» این را سعید یکی از مسئولان برگزاری کاروان علم که وظیفه هماهنگی بین علمدارها را برعهده دارد، میگوید: «مراسم کاروان علمها هر سال در همین منطقه برگزار میشود. سومین روز از شهادت امام حسین(ع) خیلی از هیأتهای عزاداری علمشان را اینجا میآورند تا کنار علمهای دیگر به حرکت در بیاورند. همه این جوانانی که میبینید یک سال به عشق اینکه زیر این علمها بروند لحظه شماری میکنند. هر کدام از اینها با نیت و حاجت زیر علم میروند. دو سال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا و برای رعایت حال مردم این مراسم برگزار نشد ولی امسال با توجه به اینکه شرایط بهتر شده تصمیم گرفتیم مراسم کاروان علم را دوباره به راه بیندازیم. این علمها نمادی از علم آقا حضرت ابوالفضل(ع) است. علمدار کربلا تا آخرین قطره خون برای زنده نگه داشتن دین اسلام جنگید و روز عاشورا اجازه نداد علم اسلام بر زمین بیفتد. حالا ما بچههای هیأت به عشق حضرت عباس(ع) این علمها را حمل میکنیم. روز قبل از مراسم به همه هیأتهای عزاداری منطقه فراخوان میدهیم تا در کنار آنها در سومین روز از شهادت امام حسین(ع) اقامه عزا کنیم. این تعداد علم نشان از اتحاد و همبستگی بین هیأتهای عزاداری دارد و همه زیر یک پرچم برای مولایمان عزاداری میکنند.»
علمها یکی یکی وارد خیابان اصلی میشوند. هر چند متر چوبدار جلوی علم که پشت به بقیه حرکت میکند با گفتن «یا علی، ببند» از بقیه میخواهد علم را نگه دارند تا علمدار دیگری زیر علم برود. «بر یزید لعنت، بشمار... بر معاویه لعنت، بشمار... بر شمر لعنت، بشمار... بر حرمله لعنت، بشمار... بر ابوسفیان لعنت، بشمار... برای سلامتی خودش، قوت بازوهاش، سر سلامتی بچههاش و خانوادهاش صلوات.»
یکی از علمدارها با صدای بلند دشمنان امام حسین(ع) را لعنت میکند و بقیه جواب میدهند. زن سالخوردهای آهسته از زیر علمها رد میشود و در پاسخ به یکی از علمدارها که از او میخواهد فاصله بگیرد، میگوید: «مادر حاجت دارم و میخواهم از زیر پارچه این علمها رد شوم.» زن آهسته خودش را به علم بعدی میرساند و از زیر آن عبور میکند. علم 19 تیغه یکی از هیأتها با چرخ به جلوی کاروان منتقل میشود و علمدارها با محکم کردن کمربند یکی یکی آن را برمیدارند. ناصر یکی از علمدارهای قدیمی مجیدیه است. وقتی میخواهم درباره علم کشی صحبت کنم همه بادست او را نشان میدهند و میگویند عمو ناصر از قدیمیهای علم کشی است و زندگیاش را وقف علم کرده است. ناصر نفس زنان از زیر علم بیرون میآید و با گفتن یا علی، نفر بعدی را زیر علم میفرستد: «20 سال است علم کشی میکنم و از کودکی عاشق علامت هستم. وقتی بچه بودم با دوستانم علم چوبی درست میکردیم و محرم که میرسید علم را به کوچه و خیابان میبردیم. با دیدن علمهای بزرگ و آهنی از امام حسین(ع) خواستم توان و قدرت به من بدهد تا علم هیأت عزاداری را بلند کنم. سالهاست به عشق امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) علم میکشم. در این سالها هیچ وقت برای گرفتن حاجت این کار را نکردهام و فقط به بالا بودن پرچم امام حسین(ع) فکر میکنم. معتقدم اگر نیت خالصی داشته باشی خود صاحب این علم حاجت تو را میدهد.»
عمو ناصر درباره اینکه برخی معتقدند کسانی که علم کشی میکنند برای نمایش این کار را میکنند، میگوید: «این علم 19 تیغه و 300 کیلو وزن دارد و آن قدر سنگین است که کسی برای نمایش دادن هم نمیتواند زیر آن برود. باید با وضو باشی و دلت پاک باشد. اگر هم برای نمایش دادن زیر علم بروی فقط همین یک بار است و سال بعد بیخیال میشوی. ولی اگر با عشق و ارادت به حضرت عباس(ع) زیر علم بروی هر سال با اشتیاق بیشتری علمداری میکنی. کوچکترین علامتی که بلند کردهام 9 تیغه بوده که در نوجوانی با دوستانم ساختم و بزرگترین علم هم 21 تیغه. هر یک از تیغههای علم نمادی از یک واقعه تاریخی است. این دو پرنده نماد فطروس ملک هستند، آهو هم نمادی از آهویی است که امام رضا(ع) ضمانتش کرد. زنگوله روی تیغهها همان زنگوله حیدری است که وقتی بزرگی یا قهرمانی وارد زورخانه میشود به صدا در میآورند. طاووس نماد زیبایی و اژدها هم نمادی از نفس [اماره] است.علمداری راه و رسم خودش را دارد. احترام به پیشکسوت از اصول اولیه علمداری است. قدیمیترین علم همیشه جلوی کاروان حرکت میکند و ربطی هم به تعداد تیغههایش ندارد. وقتی دو علم به هم میرسند علامتی که قدمت کمتری دارد باید به علم دیگر سلام بدهد. مقابل هر هیأت و موکب هم باید سلام بدهیم. علمداران قدیمی هم مورد احترام هستند و اولین نفر زیر علم میروند.»
وانت پخش شربت نذری جلوتر از کاروان علم حرکت میکند و علمدارها لیوانی شربت مینوشند و نفسی تازه میکنند. قاب عکس پسر جوانی روی تیغه بزرگ یکی از علمها قرار گرفته و یکی از علمداران از بقیه میخواهد برای شادی روح علمداری که سال قبل در سانحه تصادف جان باخته، فاتحه بخوانند. چند پسر بچه با شوق دنبال کاروان علم میدوند و یکی از آنها با شمردن تیغهها، میگوید: «این 21 تیغه دارد و از همه بزرگتر است. من میخواهم چند سال دیگر زیر این علم بروم.» امیر از چوبدار میخواهد تا علمدار دیگری جایگزین او شود. با اشاره چوبدار علمدارها علم را بلند میکنند و امیر بیرون میآید. با دست گوی آهنی پایین علم را نشان میدهد و میگوید: «وقتی زیر علم میروی این گوی بزرگ روی گردنت قرار میگیرد و نمیتوانی سرت را بالا بیاوری. هرچقدر هم بزرگ باشی وقتی زیر علم میروی باید سر به زیر باشی. من هشت سال است که ماه محرم علم میکشم. از کودکی وقتی روضه علمدار کربلا را گوش میدادیم دوست داشتم علمدار باشم. به عشق آقا ابوالفضل(ع) علم میکشم و وقتی این عشق را در دل داشته باشی انرژی مثبت میگیری. وقتی خلوص نیت نداشته باشی همین علم تو را زمین میزند. آدمهایی بودند که برای نمایش زیر علم رفتند ولی چند قدم بیشتر نتوانستند علم را حمل کنند. باید دلت پاک باشد تا بتوانی این علامت سنگین را به دوش بکشی.»
علامتها به موکب بزرگ خیابان نیروی دریایی میرسند. صدای نوحه از موکب پخش میشود و چند نفری مشغول آماده کردن شربت میشوند. علامتها یکی یکی مقابل موکب سلام میدهند و عبور میکنند. یکی از موکب داران درحالی که با یک دست شربت میریزد با دست دیگر گوشی موبایلاش را رو به علمها میگیرد تا از سلام دادن آنها فیلم بگیرد.
مداح هیأت فریاد میزند ذکر حسین(ع) را با همه وجود فریاد بزن. علامتها به انتهای خیابان میرسند و بعد از پایان مراسم روی کامیونها قرار میگیرند. علمدارها شانههای یکدیگر را میبوسند و بعد از خداحافظی مشغول باز کردن تیغههای علم میشوند و میگویند اگر تا سال بعد عکس ما بالای تیغه نرفت دوباره زیر علم میرویم.