گپ و گفتی با اعضای پویش ملی جمعآوری دومین نخاله در فهرست زبالههای خطرناک جهان
پاکسازی سرزمین از تهسیگار
یوسف حیدری
گزارش نویس
بعد از پُک آخر با تهسیگار چه میکنید؟ خیره به کوههای دوردست آن را بین دو انگشت گذاشته و پرت میکنید یا در باغچه و کنار خیابان پای درختی میاندازید؟ شاید هم از آن دسته سیگاریهایی هستید که اصلاً چیزی خاطرتان نمیآید و اساساً توجه به چنین زباله کوچکی را خندهدار میدانید؟ البته دستهای هم هستند که آتش را از سیگار جدا کرده و تهسیگار را در جیب میگذارند تا در اولین سطل زباله بیندازند؟ زباله کوچکی که کارشناسان محیطزیست آن را «قاتل خاموش زمین» توصیف میکنند. فرانه بهاور بنیانگذار «پویش مردمی و ملی نه به تهسیگار» میگوید که بنا بر تحقیقات انجام گرفته، تهسیگار یکی از آلودهکنندهترین زبالهها بعد از زباله اتمی است: «تهسیگار از 12 هزار تار و الیاف پلاستیکی درهم تنیده به نام «استات سلولز» تشکیل شده که تجزیهناپذیر است و به مرور تبدیل به میکروپلاست شده و بعد از چندین سال به آسانی وارد چرخه حیات شده و وارد بدن انسان میشود.» هنوز هم این زباله کوچک را بیاهمیت میدانید؟
همه از مضرات سیگار میدانیم اما شاید هر کسی از مضرات آن یکسوم پایانی نخ سیگار مطلع نباشد؛ همان قسمتی که به فیلتر سیگار منتهی میشود و به تهسیگار معروف است. قسمت سفید نرمی که بهرغم ظاهر بیخطرش برای طبیعت و حتی انسانهای غیرسیگاری مانند یک عامل کشنده و سمی عمل میکند. بهاور که تحقیقات گستردهای در رابطه با مضرات این عامل آلودهکننده داشته، میگوید: «محققان در بدن 70 درصد از پرندگان دریایی، 30 درصد از لاکپشتها و ماهیها و همینطور دامهای علفخواری که توسط علف، این تهسیگار را خوردهاند سموم حاصل از تهسیگار را دیدهاند.» آمارها و مضرات رها کردن تهسیگار در طبیعت، جوی آب و زیر درخت تمام شدنی نیست.
طبق تحقیقات و گزارش دانشگاه «انگلیا راسکین» تهسیگار و سموم آن باعث کاهش 27 درصدی رشد در جوانهزنی، 28 درصد کاهش رشد در ساقهزنی گیاهان و باعث کاهش 60 درصدی حجم ریشه و استحکام درختان و نهالها میشود. طبق گزارش گروه حفاظتی اقیانوسها که از پاکسازی سواحل حمایت میکند در طول 44 سال متوالی، تهسیگار در بین زبالههای جمعآوری شده رتبه اول و پلاستیک رتبه دوم را دارد. بهاور میگوید: «روزانه 2 میلیارد و سالانه بیش از 700میلیارد تهسیگار با وزنی بالغ بر حدود 400کیلوگرم در روز توسط 1200 میلیون سیگاری در جهان در طبیعت رها میشود؛ ایران نیز 84 میلیون جمعیت دارد و 20 میلیون سیگاری حدود 371 هزار کیلو تهسیگار در طبیعت رها میکنند.» تهسیگار حاوی مواد سنگینی مانند آرسنیک، کرم، سرب و مس است که اگر به هر دلیلی خیس شود 4 هزار ماده سمی از خود برجا میگذارد که وارد آب و خاک میشود و سلامت انسان را به خطر میاندازد. در کنار آن حتی سلامت میکروارگانیسمهایی را که در آب و خاک هستند با خطر مواجه میکند. مواد سمیای که اگر در روانابها بیفتند یا بر اثر باران خیس شوند، قابلیت نفوذ به منابع آبی زیرزمینی و آلوده کردن آنها را دارند.
تیرماه سال 98 جنگلهای ارسباران 5 روز در آتش سوخت و بررسیها نشان داد دلیل آتشسوزی، انداختن تهسیگار روشن توسط یک گردشگر بوده است. همین خبر جرقه پویشی را در ذهن بهاور روشن کرد. او میگوید فردای شنیدن این خبر وقتی در «پارک مکعب»؛ نزدیکی خانهاش در کرج مشغول ورزش بود برای اولین بار تهسیگارهای رها شده در پارک توجهش را جلب کرد؛ دست از ورزش کشید و با گرفتن کیسه و دستکشی از سبزبانان پارک شروع به جمعآوری ته سیگارها کرد: «آن روز در سطحی حدود 100 مترمربع یک کیلو تهسیگار جمع کردم. روی پاکت جمعآوری تهسیگار، با خط خودم نوشتم روز اول.» کار برای او تمام نشد و وقتی به خانه برگشت با خود فکر کرد تهسیگار چه تبعاتی برای محیطزیست میتواند داشته باشد و شروع کرد به مطالعه در اینترنت و سعی کرد از منابع معتبر و رجوع به سایت دانشگاههای معتبر جهان، اطلاعاتی را در این زمینه جمعآوری و ترجمه کند.
با عمیق شدن در مضرات و قوانین بازدارنده این پدیده، این سؤال برای بهاور پیش آمد که چرا این زباله شیمیایی و سمی در سیستم پسماند و شهرداری ایران هیچ تعریفی ندارد؟ او میگوید: «تصمیم گرفتم روزهای یکشنبه و سهشنبه هر هفته به جای ورزش به پاکسازی محیط از تهسیگار بپردازم. در ادامه هم اطلاعاتی که کسب میکردم برای افراد و جمعهایی که در آن حضور داشتم نقل میکردم و در صفحه مجازی خودم منتشر میکردم و دوستان هم آرام آرام همراه شدند. به مرور در مجلات و روزنامهها هم نسبت به مسأله حساس شدند و پیگیری کردند که این موجب گسترش پویش شد.»
او بنا به تجربه معلمی خود شروع به تدوین نقشه کلی راه و تدوین مطالباتی برمیآید که برای متوقف کردن این وضعیت در ذهن داشت. به قول خودش مانند طرح درسی که یک معلم باید داشته باشد به جزئیات و کلیات آن فکر کرد: «هدف ما این است که این پویش کشوری و سراسری شود و مطالبات ما به صورت قانون دربیاید.» حالا این پویش ملی و مردمی در 16 شهر به صورت خودجوش فعال شده است.
دستاوردهای این پویش یکی یکی از راه رسیدند؛ ابتدا شهرداری منطقه 4 کرج با بهاور به مشورت نشست و تصمیم گرفت در همان پارک مکعب با ایجاد سطلهای سفالی کنار هر نیمکت مردم را به انداختن تهسیگار درون آن تشویق کند. در ادامه در مرکز پارک یک جعبه بزرگ شیشهای نصب شد که تهسیگارهای جمعآوری شده پارک بهصورت نمادین در آن قرار گرفت. در کنار این حرکت بروشورهایی هم بهصورت رنگی چاپ و پشت شیشه نصب شد تا مردم را از خطرات رها کردن تهسیگار در طبیعت مطلع کند. او طی همایشهایی موفق شد این پویش را در مدارس گسترده کند و با استقبال مدیران دبیرستانهای کرج، دانشآموزان زیادی به عنوان سفیران این پویش سعی در آگاهسازی محیط اطراف خود کردند.
آنطور که بهاور میگوید در تاریخ 7 اسفند 1400 نمایشگاه دستاوردهای پسماند در نمایشگاه بینالمللی برگزار شد که دو معاون وزارت کشور این نمایشگاه را افتتاح کردند: «این پویش مطالبات و خطرات را به صورت بروشور خدمت مسئولان ارائه کرد. خوشبختانه بعد از یک ماهونیم از طرف وزارت کشور تماس گرفتند و در ادامه معاونت عمران وزارت کشور چند برنامه را در دستور کار قرار داد؛ یک اینکه در جلسه مدیران سازمانهای پسماند ایران که در شیراز تشکیل خواهد شد مطالبات پویش و خطرات تهسیگار گفته شود. دوم اینکه در بازنویسی قانون پسماند، تهسیگار بهعنوان یک پسماند شیمیایی، سمی و خاص آورده شود. لازم به ذکر است تهسیگار در قانون پسماند در هیچ جایی تعریفی نداشته و بهعنوان یک پسماند خاص شناسایی نمیشود. این استقبال و حمایت از طرف مسئولان یک اتفاق مبارک بود. البته تا این قانون نوشته و بازنویسی شود و بخواهد از بالا به تمام نهادها ابلاغ شود، زمانبر خواهد بود.» تهسیگارها همانقدر که برای محیطزیست و انسانها خطرناک هستند، میتوانند در صنایع مورد استفاده قرار بگیرند. آنطور که تحقیقات بهاور نشان میدهد این ماده خطرناک در صنعت و ساختن مصالح ساختمانی کاربرد دارد. در صنعت فولادسازی، تولید آجر و آسفالت هم میشود از آن استفاده کرد. پویش نه به تهسیگار هم از این پتانسیلها غافل نمانده است. یکی از افراد این پویش سیروس ارسطونژاد است که در زمینه تولیدات بالادستی از پسماند فعال است. او فارغالتحصیل سالهای دور دانشگاه صنعتی شریف است و به قول خودش شوق عجیبش به اختراع و پژوهش او را به دنیای جدیدی پیوند داده است: «ما با کوهی از زباله در نقاط مختلف ایران طرف هستیم و دیگر صنعت کامپوستسازی در پسماند کشور جوابگو نیست. ما با ازدیاد زباله در سراوان و آرادکوهی روبهرو هستیم که شیرابه زبالههایشان به سطوح مختلف زمین وارد میشود. از طرفی سوزاندن زباله نیز هوا را آلوده میکند.»
او موفق شده است از زباله مصالح ساختمانی بسازد: «از من میپرسند آیا مصالح شما مقاومت لازم را دارد؟ در پاسخ میگویم بنده گواهی کتبی مقاومت مصالح از آزمایشگاه راه و ترابری دارم. میپرسند این زبالهها آلودگی ندارند؟ من تمامی زبالهها را به صورت مخلوط و عفونی تحویل میگیرم و بهداشتی تحویل میدهم و گواهی سلامت و بهداشت این محصولات را هم از طرفهای معتمد محیطزیست دارم.»
با وجود همه ادعاهایی که این محقق و مخترع دارد، نتوانسته کمکهای مناسبی برای پیشبرد اهدافش داشته باشد. او که در آزمایشگاهش واقع در مارلیک کرج مشغول است توانسته بخشی از تولیداتش از پسماند را در همایشهای پویش به نمایش بگذارد. او از جلساتی که به همراه پویش با شرکت دخانیات داشته میگوید و از مسئولیتهای اجتماعی این شرکت در مقابله با تهسیگار: «بنده مدتی است روی فیلتر سیگار کار میکنم چون این زباله یکی از خطرناکترین زبالههای دنیا است. قول میدهم اگر پشتیبانی شوم و آزمایشگاهم تجهیز شود، قادر خواهم بود از همین فیلتر سیگار مواد سالمی تولید کنم.»
«پویش مردمی و ملی نه به تهسیگار» تنها در بخش اجرایی و جمعآوری زباله مشغول نیست و از نقاط قوت این پویش اطلاعرسانی برای مردمی است که از مضرات این زباله کوچک آگاه نیستند.