کارگردان فیلم «پسر دلفینی» در گفتوگو با «ایران»
کودکان و نوجوانان ایران حق دارند فیلم خوب ببینند
پریسا ساسانی/ کودکان و نوجوانان ایران همواره نیازمند فیلمهایی با محتوای مناسب در گروه سنی متفاوت هستند و سینمای ایران هرچند اندک اما تلاش داشته با ارائه فیلمهای خوب در حوزه سینمای کودک و نوجوان پاسخگوی نیاز این دسته از مخاطبان باشد. اما این سینمای ارزشمند و انسان ساز در طول سالهای گذشته بویژه در ایام شیوع کرونا از داشتن فیلمهای خوب بیبهره بوده است. اما اکنون و در حال حاضر فیلم «پسر دلفینی» روی پرده است. فیلمی که در بخش خصوصی و مستقل به تهیهکنندگی محمد امین همدانی و کارگردانی محمد خیراندیش تولید شده و یکی از فیلمهای حاضر در هیأت انتخاب فیلم برای اسکار نیز بوده است. «پسر دلفینی» پیش از اکران در ایران در کشور روسیه روی پرده رفته و با استقبال خوب تماشاگران روسی مواجه شده است. محمد خیراندیش کارگردان فیلم «پسر دلفینی» در گفتوگو با «ایران» درباره مراحل ساخت این فیلم سینمایی، چرایی آغاز اکران از روسیه، مذاکره با سایر کشورها برای اکران فیلم و... صحبت کرد.
کودک نیاز دارد فیلم خوب متناسب با گروه سنی خود ببیند و این مهم بخصوص در ایام شیوع کرونا محقق نشده است. «پسر دلفینی» برای چه گروه سنی ساخته شده است؟
برای دیده شدن فیلم با دو موضوع مواجه هستیم. یک مخاطبانی است که فیلم را با همه نکاتی که بتوانند درک کنند و ازآن لذت ببرند و طبق استاندارد بینالمللی فیلم را ببینند و مخاطب فیلمهای سینمای انیمیشن گروه سنی 9 تا 12 است. اما موضوع دوم بحث محدودیت سنی است که اگر این بحث مطرح باشد باید بگویم با توجه به اکرانهایی که در خارج از کشور داشتیم این فیلم هیچ محدودیت سنی نگرفته و هر سنی میتواند این فیلم را ببیند. برخی عوامل وجود دارند که برای برخی سنین مناسب نیست مثلاً فیلمی که دارای خشونت است یا در برخی از آنها دیالوگهای نامناسب وجود دارد و اعلام میشود که فیلم «+ 12 سال» یا «+ 6 سال» است یا بعضی از محدودیتها هم وجود دارد که میگویند« pg» به این معنا که کودک به همراه والدین باید این فیلمها را ببیند. با توجه به این مشخصات فیلم «پسر دلفینی» در دنیا هیچ محدودیت سنی نگرفت و مخاطبان از سنین مختلف آمدند و فیلم را دیدند. به همین دلیل براساس بازخوردهایی که دریافت کردهایم فکر میکنم مخاطبان 6 تا 12 سال از فیلم «پسر دلفینی» بسیار لذت بردند.
داستان از جایی شروع میشود که دلفینی پسری را پیدا میکند و آن پسر از جزیرهای در ایران در میآید که نقطه قوت فیلم هم همین جا است. تجربه اکران فیلم در روسیه چطور بود؟
اکران در روسیه خیلی خوب بود و طبق آمار رسمی سایتهای معتبر فروش فیلم در روسیه این فیلم خیلی خوب دیده شده است و کشورهای دیگر مثل ترکیه متقاضی اکران هستند و این فیلم بعد از ایران در ترکیه اکران میشود. همچنین با کشورهای اروپایی عربی در حال مذاکره هستیم.
چرا اکران فیلم «پسر دلفینی» را از روسیه آغاز کردید؟
ببینید ما یک شرکت خصوصی هستیم و بودجه فیلم هم به شکل کامل در بخش خصوصی و مستقل تأمین شده است. پیش از این در روسیه چند سریال و فیلم بهصورت مشارکتی انجام داده بودیم به همین دلیل شرکت ما در روسیه اعتبار دارد و خیلی از شرکتهای دیگر ایرانی هم در این کشور کار میکنند. در روسیه با بهترین شرکتهای پخش برای فیلم «پسر دلفینی» به توافق رسیدیم. بنابراین توافقهای ما با روسیه انجام شده بود و شرایط برای اکران فیلم در این کشور مهیا بود که این موضوع همزمان شد با اوج گرفتن کرونا در ایران و به همین دلیل و همچنین آماده بودن شرایط اکران در روسیه، این فیلم برای اولین بار در این کشور روی پرده رفت. ضمن اینکه تیم تولید اصرار داشت که فیلم را در اکران عمومی و با مردم ببینند به همین دلیل در این مدت یعنی از سال 1399 تا امروز حاضر به اکران آنلاین یا فروش بهصورت «VOD» نشدیم. و خب در روسیه شرایط همهگیری ویروس کرونا مثل ایران نبود و از ما خواستند در این کشور زودتر اکران شود.
تولید فیلم انیمیشن در دنیا صنعت گران تری نسبت به سایر گونههای سینمایی است و در ایران هم چنین است که این گرانی از نگارش فیلمنامه تا تولید و پس تولید در امتداد هم و ادامه دار هستند. بهعنوان فیلمنامهنویس «پسر دلفینی» هنگام نگارش تا چه اندازه گرانی اثر را در نظر گرفتید؟
بنده بیست سال است که در حوزه انیمیشن فعالیت میکنم و در این عرصه کارگردانی کردم، فیلم کوتاه تلویزیونی و غیرتلویزیونی، بلند و نیمه بلند تلویزیونی ساختهام و میدانم چگونه کار را بنویسم که از لحاظ تولیدی شرایط به صرفهای داشته باشد. اما درباره «پسر دلفینی» باید بگویم که پیرنگ اصلی داستان در دو دنیای متفاوت آبی و خشکی میگذرد و فرم ماجراجویی دارد. یعنی کاراکتر در لوکیشنهای مختلف حضور دارند و مخاطب در مکانهای متفاوت در این فیلم انیمیشن قرار میگیرد. و در همین راستا بازتابهای بسیاری داشتم که مخاطب بعد از دیدن فیلم میگوید با پسر دلفینی سفری طولانی به جاهای مختلف رفتهاند.
با توجه به نکتهای که اشاره کردید که پیرنگ اصلی داستان در دو دنیای متفاوت آبی و خشکی میگذرد؛ نوشتن برای هریک از آنها کار را سختتر میکرد؟
ورود به دنیاهای متفاوت صرفاً روایت داستان در آب یا خشکی نیست. زیرا بخش عمدهای از کار صرف نوشتن درباره خرده کاراکترهایی است که در هر دو دنیا یعنی خشکی و دریا میگذرد. یعنی ماهیهای متعدد، کوسهها، دلفین و... یا تعداد زیاد آدمهای روی خشکی داریم کار را سنگین میکند. چون نوشتن برای هریک از کاراکترها و بعد شخصیتپردازی و کارگردانی و تداوم داستان و اساساً مدیریت کردن پروژه کار پر زحمت و هزینهبرداری است.
از لحاظ تولید بین ساخت صحنههای خشکی و دریا تفاوت وجود داشت؟
بله. متفاوت بود. بحث آب که یکی از شاخصهای مهم کار بود در واقع شبیهسازی آب که باید خوب از آب درمیآمد فصل مهم کار بود تا مخاطب نسبت به آن احساس خوبی داشته باشد که این بخش بسیار سنگین بود. تهیهکننده فیلم آقای همدانی هم فرد کاربلد و فنی در این زمینه است و نسبت به امور فنی کار آگاه است. بنابراین هدفگذاری اکران را از ابتدا در عرصه بینالملل متمرکز کرده بودیم و این نظر مقابل دیدگاه تولید ارزان و عرضه در داخل کشور بود. بنابراین با این رویکرد، تولید در سطح بالایی در نظر گرفته شد و از جهت کاری چیزی کم نگذاشتیم و به فروش خوبی در خارج از کشور دست یافتیم.
بنابراین از ابتدا میدانستید که باید هزینه کنید.
ما میدانستیم که میخواهیم یک فیلم با کیفیت بسازیم که اکران آن تنها معطوف به ایران نشود. در واقع از ابتدا میدانستیم که اکران داخلی و جهانی خواهیم داشت. ضمن اینکه پخشکنندهها در انتخاب فیلمها به کیفیت آثار طبق استانداردهای جهانی توجه میکنند و برای داشتن فروش خوب در سطح بینالملل کیفیت اثر حرف اول را میزند. در کشورهای روسیه، ترکیه و همچنین در ایران با بهترین پخش کنندهها قرارداد بستهایم.
موفقیت هر فیلمی در درجه اول مرهون نگارش خوب یک فیلمنامه است. مراحل نگارش فیلمنامه «پسر دلفینی» به چه صورتی بود؟
ما همان کاری را انجام دادیم که شرکتهای بزرگ در حوزه انیمیشنسازی انجام میدهند و روی فیلمنامه به طور موازی سرمایهگذاری کردیم. دو سال و نیم روی فیلمنامه کار کردیم و در این مدت روی دیگر اجزای فیلم هم کار میکردیم. چون به هر حال سالها طراحی کاراکترکردهام و کارگردان انیمیشن بودم و از لحاظ فنی میدانستم شرایط خوبی را داریم اما از نظر نگارش همواره در پیرنگهای داستانی مشکل داشتیم بنابراین بیشتر وقت و انرژی برنگارش داستان گذاشته شد و به طور موازی دیگر کارهای پروژه را پیش بردیم به همین دلیل یکی از فاکتورهای مهم دیده شدن این فیلم در بازار جهانی کیفیت آثار است. زیرا پیش از این در حوزه انیمیشنسازی به لحاظ کیفی از استانداردهای جهانی چیزی کم نداشتیم و بزرگترین مشکل همواره از پیرنگهای داستانی بوده است.
در صحبتهای خود به موضوع کهن الگوها اشاره کردید و کشورمان ایران از ادبیات غنی برخوردار است. آیا «پسردلفینی» وام گرفته از بخشی از ادبیات کهن یا معاصر ایران است؟
ما کهن الگوهایی جهانی داریم و خوشبختانه از این حیث در پروژه «پسر دلفینی» اتفاقهای خوبی افتاد. به این معنا که ما یک افسانه قدیمی ایرانی به اسم افسانه آناهیتا داریم که در آیین مهر ایران باستان وجود دارد. زمانی که داستان این فیلم را نوشتم با افسانه آناهیتا تطبیق دادم و اسم امروزی آناهیتا یعنی ناهید را برای کاراکتر مادر انتخاب کردم و بعد از اینکه داستانم نوشته شد با یک معجزه مواجه شدم و در چند متن قدیمی یک عکس دیدم که یک پسری سوار یک ماهی است و وقتی تحقیق کردم دیدم و در برخی از کتابهای کهن خواندم که این پسر ماهی سوار، پسر آناهیتا است و داستان من دقیقاً مدل این داستان بود. انگار افسانه آناهیتا به شکل امروزی در کشور ما متولد شده است.
طراحی کاراکتر و پرداخت شخصیتهای انیمیشن مهمترین موضوع برای ساخت یک فیلم انیمیشن است. این مهم در ساخت «پسر دلفینی» به چه شکل بود؟
مهمترین بحث طراحی کاراکتر این فیلم تعدد شخصیتها بود و اگر بخواهم بهعنوان یک نویسنده به ماجرا نگاه کنم، مهمترین وظیفهای که نویسنده دارد چند بعدی کردن شخصیتها و هارمونی بین آنها است که باید در پیرنگ داستانی با یکدیگر هماهنگ باشند و مانند یک ارکستر سمفونیک یکدست در کنار هم حرکت کنند. طراحی کاراکتر و شخصیتپردازی سختتر بود چون هریک از این موارد باید در دو دنیای متفاوت آب و خشکی با جزیره و مردم انجام میشد. در این بین باید نمک برخی از کاراکترها را میگرفتم که در داستان برجسته نشوند و از قهرمان داستان جلو نزنند. تجربه فیلم بینی اغلب ما اینگونه بوده که در برخی از فیلمها شخصیتهای فرعی را بیشتر از قهرمان داستان دوست داریم و سطحبندی کردن این موارد برای من خیلی مهم بود که فکر میکنم در این بخش موفق عمل کردهایم. طراحی کاراکترهای اصلی را نیز خود من به عهده داشتم و هریک از کاراکترها طراحی خاص خود را داشتهاند و هیچ یک از کاراکترها را نمیتوان یافت که شبیه شخصیتی در یک فیلم سینمایی دیگر باشد و قوت این بخش توجه به همین موضوع است. ضمن اینکه باید یک فیلمی ساخته میشد که برای مخاطب جهان آشنا باشد و در عین حال فردی نگوید که کپی فلان شخصیت است و این اتفاق در «پسر دلفینی» رخ نداد.
فیلم علاوهبر اینکه تولید ایران است به گفته خود شما از کهن الگوهای سرزمینمان برداشته شده بود. آیا در اکرانهای خارجی تماشاگران متوجه میشدند که یک فیلم ایرانی میبینند؟
خیر نمیدانستند ایرانی است اما میدانستند کاراکترها متعلق به فرهنگ خودشان نیستند و گمان میکردند که یک کشور روسی آن را تولید کرده است و خوب در هم گامسازی هم موفق عمل کردیم. بهعنوان مثال ما متن را فقط ترجمه نکردیم بلکه نویسنده کشور میزبان را دعوت کردیم و کار را با در نظرگرفتن فرهنگ مردم آن کشور اصلاح و تکیه کلامها را در کار لحاظ کرده و در ادامه کار را بازنویسی کردیم و دو تا از قطعات موسیقی که آقای علیرضا طلیسچی آن را خوانده است در اکرانهای خارجی دوباره آهنگسازی کردیم و با خواننده و هم آهنگساز آن کشورها قرارداد بستیم و موزیکی ساخته شد تا با حال و هوای آن کشور هماهنگ باشد. و در حال حاضر نسخه ترکی، روسی و عربی با خوانندههای آن کشور را داریم.
وضعیت اکران فیلم در ایران چگونه است؟
تبلیغات خیلی وسیعی نداشتیم و در حد استاندارد تبلیغات انجام دادیم. از سوی دیگر مانند فیلمهای سینمای داستانی ستاره نداشتیم ولی آنچه باعث شده خوشبختانه درصدر اکران باشیم موج دوم تبلیغات با مخاطبی است که به سینما میرود و این فیلم را میبیند و به دیگری هم توصیه میکند که «پسر دلفینی» را ببیند و به نظر من چنین تبلیغاتی تضمین یک کار خوب و حرفهای است. من از مردم بسیار سپاسگزارم که برای دیدن این فیلم با فرزندان دلبند خود به سینماها آمدند زیرا کودکان ما حق دارند فیلم خوب ببینند.