ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش از دوازده ماه کار سخت و فشرده کادر درمان در مقابله با کووید 19
سال نفسگیر کرونا
فریبا خان احمدی
خبرنگار
سردرگمی، غافلگیری و ترس؛ این توصیف آخرین ماه زمستان سال پیش است. خبر دهشتناک شیوع ویروس نوظهوری که حتی اسمش نیز به گوش کسی نخورده با خرده اطلاعات درز یافته از ووهان چین آغاز میشود. کلیپهایی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود که چینیها کنار ایستگاه مترو و خیابانها از شدت ضعف و بیحالی یکباره کف خیابان میافتند و جان میدهند. چند روز بعد صداوسیما صحنههایی از ووهان را نشان میدهد که کادر درمان با لباسهای شبیه آدم فضایی مشغول رسیدگی به وضعیت وخیم بیماران هستند و در نهایت گفته میشود این همان کروناست که بشدت هم مسری است. آن روزها کسی تصورش را نمیکرد این ویروس مرموز سراسر دنیا را به سیطره خود درآورد.
مدتی نگذشت که صدای همهگیری کووید19 در برخی کشورهای جهان شنیده شد و بعد در کوتاهترین زمان همهگیری در چین به بزرگترین پاندمی قرن در دنیا بدل شد. در ایران نیز مبدأ شناسایی کرونا به 28 بهمن 98 برمیگردد قاعدتاً فرودگاه امام اولین نقطهای است که به میزبانی از ویروس کرونا میرود، درست زمانی که چینیها سعی در پنهان کردن خبر شیوع ویروس نوپدید دارند تا اقتصادشان ضربهای نبیند و از طرفی سازمان بهداشت جهانی نیز شستش از این همهگیری خبردار نشده است تا اعلام خطر کند.
برای اولین بار وزارت بهداشت شناسایی دو مورد مرگ بر اثر ابتلا به کرونا در قم را تأیید میکند. سمفونی پر سر و صدای کرونا، بیماری و مرگ از بیمارستان کامکار قم در گوش کشور میپیچد. روزهای ابتدای اپیدمی کار شناسایی نمونهها با کیتهای اهدایی سازمان بهداشت جهانی انجام میشود اما چند روز از خبر دیده شدن موارد مبتلا به ویروس کرونا در قم و گیلان نگذشته است که بیمارستانهای پایتخت پر میشود از آدمهایی که با علائم سرماخوردگی، سرفه و تب به اورژانس مراکز درمانی مراجعه میکنند. پزشکان به هر موردی شک میکنند و نمونه را برای تست به انستیتو پاستور یا آزمایشگاه مرجع میفرستند. مراجعان بشدت ترسیدهاند اما کادر درمان که نه کیت آزمایشگاهی دارد و نه امکانات حفاظتی غافلگیر شده و از کمبود ماسک و مواد ضدعفونی کننده گلهمندند.
اوایل اسفند وضعیت در ایران از وضعیت سفید خارج و وارد وضعیت زرد شد. بعد از آن بود که عملاً سال کرونایی در ایران و جهان کلید خورد. از روز 9 اسفند شیب نمودار ابتلا به ویروس کرونا در کشور روند صعودی به خود گرفت و چند روز بعد رئیس جمهوری از درگیری همه استانهای کشور با ویروس کرونا خبر داد و عدد مبتلایان و فوتیها در ایران خیز تندی برداشت و در نهایت ایران از آن برهه تا اواسط فروردین 99 در فهرست 10 کشور اول جهان از نظر همهگیری کووید19 قرار میگیرد.
جانفشانی کادر درمان
5 فروردین با فوت دکتر حسین جوهری اولین متخصص گوش و حلق و بینی در بیمارستان کامکار قم که لقب اولین شهید مدافع سلامت را گرفت، داستان نامعلوم موج ابتلا اول از همه یقه کادر درمان را میگیرد. آمارهای سازمان نظام پزشکی نشان میدهد که ۳۰۰ نفر از کادر درمان در بحران همهگیری کووید19 به شهادت رسیدهاند. بهار و تابستان 99 سختترین روزهای جامعه پزشکی در کشور در حال رقم خوردن بود. مطبهای خصوصی تعطیل میشوند و مراجعه زیاد بیماران به مراکز درمان دولتی کلونیهای خطرناک بیماری زا را شکل دادهاند.
درست در زمانی که ماسک نایاب و از مواد ضدعفونی کننده خبری نیست روزبهروز به آمار مبتلایان و قربانیان ویروس کرونا اضافه میشد و شوک ایجاد شده از این بحران به قدری قوی و گسترده بود که با تبعات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زیادی گره خورد. در همین زمان نام بیمارستان مسیح دانشوری بر سر زبانها میافتد. در این مرحله که همزمان با ایام عید نوروز بود مردم با توصیه مکرر مسئولان شعار «در خانه بمانیم» را که نوعی قرنطینه خانگی را به ذهنها متبادر کرد به شکل توفیق اجباری برای همدیگر در شبکههای اجتماعی مخابره کردند.
آغاز مبارزه همه جانبه با کرونا
اواخر فروردین تولید دستگاههای ونتیلاتور نیز در کشور ریلگذاری شد تا آیسییوها با تأمین بیشتر اکسیژن از تعداد مرگ و میرها کم کنند. نیاز به ماسک و الکل در کشور تأمین شد و از طرفی مردم به «شعار در خانه میمانیم» و دستورالعملهای بهداشتی روی خوش نشان داده بودند کمکم فرآیند مبارزه همه جانبه با کرونا با تشکیل ستاد ملی مقابله با کرونا در کشور شکل گرفت و حماسه علیه ویروس کرونا وارد فاز جدیتری شد در نهایت ثمره در خانه ماندن مردم در تعطیلات نوروز، تعطیلی ادارات، مشاغل و کسبه و اصناف درایام فروردین ماه تا دو سه هفته بعد به بار نشست و این بار منحنی پیک مبتلایان و فوتیهای ناشی از کرونا در اردیبهشت ماه بشدت نزولی شد تا جایی که آمار مرگ و میر در 5 خرداد به 34 نفر در روز رسید.
با نزدیک شدن به دومین ماه از سال 99 و بازگشایی ادارات دولتی و برخی اصناف، معاونان وزارت بهداشت درباره شیوع کرونا هشدار دادند. بررسیهای اپیدمیولوژیک نشان داد حملونقل به تنهایی عامل 26و نیم درصد تماسهای منجربه بیماری است. تأکید مدیران حوزه سلامت بر این بود که اگر رفت و آمدها کنترل و موارد بهداشتی رعایت نشود احتمالاً آمار ابتلا تا دو هفته بعد و آمار فوتیها سه تا چهار هفته بعد افزایش مییابد. بدین ترتیب رئیس جمهوری به کمیتههای امنیتی و اجتماعی ستاد دستور داد تا هر چه زودتر مقدمات طرح فاصلهگذاری هوشمند اجتماعی انجام گیرد و 23 فروردین نخستین روز اجرای فاصلهگذاری هوشمند اجتماعی به اجرا درآمد.
گرمای تیر و مرداد بر تب و تاب بیماری افزود و این پیک در نیمههای تیر 99 با افزایش آمار مرگ و میر به نقطه اوج خود رسید. آخرین روز تیرماه با سه رکورد در آمار فوتیها همراه شد که نشان میداد شیوع کرونا در کشور در شرایط بسیار نگرانکنندهای قرار دارد. قله مرگ با فوت 229 نفر در 31 تیر ماه خیز شدیدی برداشت در نهایت برآوردها نشان میداد، با فوت ۱۴۲۳ نفر در هفت روز آخر تیر ماه بهدلیل کرونا میزان فوتیهای هفته آخر تیرماه از کل فوتیهای اسفندماه بیشتر بود. بیشترین آمار فوتی کرونا در 7 مرداد با 235 فوتی سیاهترین روز پیک دوم کرونا لقب گرفت.
آغاز مرگبارترین پیک کرونا در کشور
در هر صورت هر چه روند ابتلا بسرعت به جلو پیش میرفت اتوبوسها مملو از مسافر، متروها پر ازدحام، صفهای خرید در فروشگاهها طویل و استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی کمرنگتر شد تا جایی که این وضعیت گلایههای رئیس جمهوری را هم در پی داشت. دکتر روحانی گفت ما روز اول بازگشایی با مردم قرار گذاشتیم گشایشها به شرط رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
دستور اجباری شدن استفاده از ماسک در مکانهای سرپوشیده صادر شد. تابستان کرونازده با پشت سر گذاشتن تیر و مرداد سیاه کرونایی در نهایت با کاهش شیب ملایم بیماری در اواسط شهریور ماه از سرعت پیشروی بیماری تا حدودی کاسته شد اما این روند چندان طولانی نبود و اگرچه در میانههای شهریور کمی از سرعت پیک دوم کاسته شد اما سفرهای آخر تعطیلات تابستانی، ترددها به مراکز خرید و دورهمیها و کم رنگ شدن استفاده از ماسک ورق را خیلی سریع برگرداند و با وجود تمام هشدارها پیک سوم به فاصله بسیار نزدیک با پیک قبلی موج سوم کرونا را در کشور موجب شد.
اورژانسها از مبتلایان خانوادگی پر شد و کم کم جنوب و شمال کشور بهدلیل سفرها قرمز شد عواقب عدم رعایت محدودیتها بدون ابزار قانونی پاییز سیاه کرونایی را در کشور رقم زد و با مرگ 28هزار و 58 نفر در سه ماهه پاییز سیاهترین روزهای کرونایی ثبت شد. آمار روزانه مرگ و میر 7 آبان برای اولین بار به بیش از 400 نفر رسید بهطوری که در آبان ماه سیاه کرونایی رکورد موارد مرگ و میر 19 بار شکسته شد و حتی اعداد فوتیها در مرز 500 مرگ نیز قرار گرفت.
پاییز ردپایی سهمگین بهجای گذاشت و دیگر رمقی برای کادر درمان باقی نمانده بود. در نهایت ستاد ملی مقابله با کرونا از 14 آبان ماه محدودیتهای متوسط کرونایی را اعمال کرد و در اول آذر ماه طرح محدودیتهای هوشمند در 43 شهرستان قرمز کلید خورد. از آن روز فعالیت سه دسته کسب و کار و گروه شغلی در شهرهای با وضعیت قرمز کرونایی تعطیل شد. این اجبار در تعطیلی یک هفتهای مشاغل این بار هیچ شباهتی به هشدارها و توصیههای 9 ماه گذشته نداشت. این بار سرپیچی از مهمترین مصوبه ستاد ملی کرونا که تعطیلی مشاغل و اماکن در 43 شهرستان کشور بود، مجازات و جریمههای سنگین از سوی مراجع قضایی را هم در بر داشت.
خیز کرونا به سمت موج چهارم
با افزایش تعداد آزمایشهای تشخیصی، اعمال محدودیت تردد بین استانی و... بتدریج آمار بستری و فوت ناشی از کرونا بعد از یک پاییز پُرمرگ، کاهش یافت. 4 بهمن ماه سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد که روند بیماری در ۳۰ استان کشور نزولی شده و خوشبختانه هیچ شهر قرمزی نداشتیم. این کاهش تا جایی پیش رفت که همزمان با سالروز شیوع کرونا در کشور میزان مرگ و میر کرونایی پس از چندین ماه مجدداً دورقمی شد.
اگرچه همه گمان میکردند تجربه تلخ اردیبهشت دیگر تکرار نمیشود و با ابتلای یک میلیون و 526 هزار و 23نفر و فوت 59 هزار و 28 نفر بر اثر کرونا تا 27 بهمن دیگر در مقابل کرونا درس گرفتهایم اما گویا به محض آنکه تعداد شهرهای قرمز کرونایی به صفر رسید و برخی شهرها به رنگ آبی و زرد و نارنجی تغییر رنگ دادند باز هم عدهای هشدارها را نشنیدند و جدی نگرفتند.
8 بهمن امسال سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد، آمار رعایت پروتکلها در استان تهران از 81 درصد به 39 درصد رسیده و خیز دوباره کرونا 9 شهر کشور را قرمز کرده است. بدین ترتیب زنگ اعلان خطر برای آغاز پیک چهارم کرونا در کشور به صدا درآمد که البته در سایه چرخش ویروس جهش یافته انگلیسی بحران نفسگیری را برای روزهای پایانی سال پیشبینی میکند. با این حال ایران در حالی در ابتدای گردنه پرالتهاب خیز چهارم کرونا قرار گرفته که فاز امید با ورود واکسن کرونا نیز به کشور شروع شده است.
خبرنگار
سردرگمی، غافلگیری و ترس؛ این توصیف آخرین ماه زمستان سال پیش است. خبر دهشتناک شیوع ویروس نوظهوری که حتی اسمش نیز به گوش کسی نخورده با خرده اطلاعات درز یافته از ووهان چین آغاز میشود. کلیپهایی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود که چینیها کنار ایستگاه مترو و خیابانها از شدت ضعف و بیحالی یکباره کف خیابان میافتند و جان میدهند. چند روز بعد صداوسیما صحنههایی از ووهان را نشان میدهد که کادر درمان با لباسهای شبیه آدم فضایی مشغول رسیدگی به وضعیت وخیم بیماران هستند و در نهایت گفته میشود این همان کروناست که بشدت هم مسری است. آن روزها کسی تصورش را نمیکرد این ویروس مرموز سراسر دنیا را به سیطره خود درآورد.
مدتی نگذشت که صدای همهگیری کووید19 در برخی کشورهای جهان شنیده شد و بعد در کوتاهترین زمان همهگیری در چین به بزرگترین پاندمی قرن در دنیا بدل شد. در ایران نیز مبدأ شناسایی کرونا به 28 بهمن 98 برمیگردد قاعدتاً فرودگاه امام اولین نقطهای است که به میزبانی از ویروس کرونا میرود، درست زمانی که چینیها سعی در پنهان کردن خبر شیوع ویروس نوپدید دارند تا اقتصادشان ضربهای نبیند و از طرفی سازمان بهداشت جهانی نیز شستش از این همهگیری خبردار نشده است تا اعلام خطر کند.
برای اولین بار وزارت بهداشت شناسایی دو مورد مرگ بر اثر ابتلا به کرونا در قم را تأیید میکند. سمفونی پر سر و صدای کرونا، بیماری و مرگ از بیمارستان کامکار قم در گوش کشور میپیچد. روزهای ابتدای اپیدمی کار شناسایی نمونهها با کیتهای اهدایی سازمان بهداشت جهانی انجام میشود اما چند روز از خبر دیده شدن موارد مبتلا به ویروس کرونا در قم و گیلان نگذشته است که بیمارستانهای پایتخت پر میشود از آدمهایی که با علائم سرماخوردگی، سرفه و تب به اورژانس مراکز درمانی مراجعه میکنند. پزشکان به هر موردی شک میکنند و نمونه را برای تست به انستیتو پاستور یا آزمایشگاه مرجع میفرستند. مراجعان بشدت ترسیدهاند اما کادر درمان که نه کیت آزمایشگاهی دارد و نه امکانات حفاظتی غافلگیر شده و از کمبود ماسک و مواد ضدعفونی کننده گلهمندند.
اوایل اسفند وضعیت در ایران از وضعیت سفید خارج و وارد وضعیت زرد شد. بعد از آن بود که عملاً سال کرونایی در ایران و جهان کلید خورد. از روز 9 اسفند شیب نمودار ابتلا به ویروس کرونا در کشور روند صعودی به خود گرفت و چند روز بعد رئیس جمهوری از درگیری همه استانهای کشور با ویروس کرونا خبر داد و عدد مبتلایان و فوتیها در ایران خیز تندی برداشت و در نهایت ایران از آن برهه تا اواسط فروردین 99 در فهرست 10 کشور اول جهان از نظر همهگیری کووید19 قرار میگیرد.
جانفشانی کادر درمان
5 فروردین با فوت دکتر حسین جوهری اولین متخصص گوش و حلق و بینی در بیمارستان کامکار قم که لقب اولین شهید مدافع سلامت را گرفت، داستان نامعلوم موج ابتلا اول از همه یقه کادر درمان را میگیرد. آمارهای سازمان نظام پزشکی نشان میدهد که ۳۰۰ نفر از کادر درمان در بحران همهگیری کووید19 به شهادت رسیدهاند. بهار و تابستان 99 سختترین روزهای جامعه پزشکی در کشور در حال رقم خوردن بود. مطبهای خصوصی تعطیل میشوند و مراجعه زیاد بیماران به مراکز درمان دولتی کلونیهای خطرناک بیماری زا را شکل دادهاند.
درست در زمانی که ماسک نایاب و از مواد ضدعفونی کننده خبری نیست روزبهروز به آمار مبتلایان و قربانیان ویروس کرونا اضافه میشد و شوک ایجاد شده از این بحران به قدری قوی و گسترده بود که با تبعات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زیادی گره خورد. در همین زمان نام بیمارستان مسیح دانشوری بر سر زبانها میافتد. در این مرحله که همزمان با ایام عید نوروز بود مردم با توصیه مکرر مسئولان شعار «در خانه بمانیم» را که نوعی قرنطینه خانگی را به ذهنها متبادر کرد به شکل توفیق اجباری برای همدیگر در شبکههای اجتماعی مخابره کردند.
آغاز مبارزه همه جانبه با کرونا
اواخر فروردین تولید دستگاههای ونتیلاتور نیز در کشور ریلگذاری شد تا آیسییوها با تأمین بیشتر اکسیژن از تعداد مرگ و میرها کم کنند. نیاز به ماسک و الکل در کشور تأمین شد و از طرفی مردم به «شعار در خانه میمانیم» و دستورالعملهای بهداشتی روی خوش نشان داده بودند کمکم فرآیند مبارزه همه جانبه با کرونا با تشکیل ستاد ملی مقابله با کرونا در کشور شکل گرفت و حماسه علیه ویروس کرونا وارد فاز جدیتری شد در نهایت ثمره در خانه ماندن مردم در تعطیلات نوروز، تعطیلی ادارات، مشاغل و کسبه و اصناف درایام فروردین ماه تا دو سه هفته بعد به بار نشست و این بار منحنی پیک مبتلایان و فوتیهای ناشی از کرونا در اردیبهشت ماه بشدت نزولی شد تا جایی که آمار مرگ و میر در 5 خرداد به 34 نفر در روز رسید.
با نزدیک شدن به دومین ماه از سال 99 و بازگشایی ادارات دولتی و برخی اصناف، معاونان وزارت بهداشت درباره شیوع کرونا هشدار دادند. بررسیهای اپیدمیولوژیک نشان داد حملونقل به تنهایی عامل 26و نیم درصد تماسهای منجربه بیماری است. تأکید مدیران حوزه سلامت بر این بود که اگر رفت و آمدها کنترل و موارد بهداشتی رعایت نشود احتمالاً آمار ابتلا تا دو هفته بعد و آمار فوتیها سه تا چهار هفته بعد افزایش مییابد. بدین ترتیب رئیس جمهوری به کمیتههای امنیتی و اجتماعی ستاد دستور داد تا هر چه زودتر مقدمات طرح فاصلهگذاری هوشمند اجتماعی انجام گیرد و 23 فروردین نخستین روز اجرای فاصلهگذاری هوشمند اجتماعی به اجرا درآمد.
گرمای تیر و مرداد بر تب و تاب بیماری افزود و این پیک در نیمههای تیر 99 با افزایش آمار مرگ و میر به نقطه اوج خود رسید. آخرین روز تیرماه با سه رکورد در آمار فوتیها همراه شد که نشان میداد شیوع کرونا در کشور در شرایط بسیار نگرانکنندهای قرار دارد. قله مرگ با فوت 229 نفر در 31 تیر ماه خیز شدیدی برداشت در نهایت برآوردها نشان میداد، با فوت ۱۴۲۳ نفر در هفت روز آخر تیر ماه بهدلیل کرونا میزان فوتیهای هفته آخر تیرماه از کل فوتیهای اسفندماه بیشتر بود. بیشترین آمار فوتی کرونا در 7 مرداد با 235 فوتی سیاهترین روز پیک دوم کرونا لقب گرفت.
آغاز مرگبارترین پیک کرونا در کشور
در هر صورت هر چه روند ابتلا بسرعت به جلو پیش میرفت اتوبوسها مملو از مسافر، متروها پر ازدحام، صفهای خرید در فروشگاهها طویل و استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی کمرنگتر شد تا جایی که این وضعیت گلایههای رئیس جمهوری را هم در پی داشت. دکتر روحانی گفت ما روز اول بازگشایی با مردم قرار گذاشتیم گشایشها به شرط رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
دستور اجباری شدن استفاده از ماسک در مکانهای سرپوشیده صادر شد. تابستان کرونازده با پشت سر گذاشتن تیر و مرداد سیاه کرونایی در نهایت با کاهش شیب ملایم بیماری در اواسط شهریور ماه از سرعت پیشروی بیماری تا حدودی کاسته شد اما این روند چندان طولانی نبود و اگرچه در میانههای شهریور کمی از سرعت پیک دوم کاسته شد اما سفرهای آخر تعطیلات تابستانی، ترددها به مراکز خرید و دورهمیها و کم رنگ شدن استفاده از ماسک ورق را خیلی سریع برگرداند و با وجود تمام هشدارها پیک سوم به فاصله بسیار نزدیک با پیک قبلی موج سوم کرونا را در کشور موجب شد.
اورژانسها از مبتلایان خانوادگی پر شد و کم کم جنوب و شمال کشور بهدلیل سفرها قرمز شد عواقب عدم رعایت محدودیتها بدون ابزار قانونی پاییز سیاه کرونایی را در کشور رقم زد و با مرگ 28هزار و 58 نفر در سه ماهه پاییز سیاهترین روزهای کرونایی ثبت شد. آمار روزانه مرگ و میر 7 آبان برای اولین بار به بیش از 400 نفر رسید بهطوری که در آبان ماه سیاه کرونایی رکورد موارد مرگ و میر 19 بار شکسته شد و حتی اعداد فوتیها در مرز 500 مرگ نیز قرار گرفت.
پاییز ردپایی سهمگین بهجای گذاشت و دیگر رمقی برای کادر درمان باقی نمانده بود. در نهایت ستاد ملی مقابله با کرونا از 14 آبان ماه محدودیتهای متوسط کرونایی را اعمال کرد و در اول آذر ماه طرح محدودیتهای هوشمند در 43 شهرستان قرمز کلید خورد. از آن روز فعالیت سه دسته کسب و کار و گروه شغلی در شهرهای با وضعیت قرمز کرونایی تعطیل شد. این اجبار در تعطیلی یک هفتهای مشاغل این بار هیچ شباهتی به هشدارها و توصیههای 9 ماه گذشته نداشت. این بار سرپیچی از مهمترین مصوبه ستاد ملی کرونا که تعطیلی مشاغل و اماکن در 43 شهرستان کشور بود، مجازات و جریمههای سنگین از سوی مراجع قضایی را هم در بر داشت.
خیز کرونا به سمت موج چهارم
با افزایش تعداد آزمایشهای تشخیصی، اعمال محدودیت تردد بین استانی و... بتدریج آمار بستری و فوت ناشی از کرونا بعد از یک پاییز پُرمرگ، کاهش یافت. 4 بهمن ماه سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد که روند بیماری در ۳۰ استان کشور نزولی شده و خوشبختانه هیچ شهر قرمزی نداشتیم. این کاهش تا جایی پیش رفت که همزمان با سالروز شیوع کرونا در کشور میزان مرگ و میر کرونایی پس از چندین ماه مجدداً دورقمی شد.
اگرچه همه گمان میکردند تجربه تلخ اردیبهشت دیگر تکرار نمیشود و با ابتلای یک میلیون و 526 هزار و 23نفر و فوت 59 هزار و 28 نفر بر اثر کرونا تا 27 بهمن دیگر در مقابل کرونا درس گرفتهایم اما گویا به محض آنکه تعداد شهرهای قرمز کرونایی به صفر رسید و برخی شهرها به رنگ آبی و زرد و نارنجی تغییر رنگ دادند باز هم عدهای هشدارها را نشنیدند و جدی نگرفتند.
8 بهمن امسال سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد، آمار رعایت پروتکلها در استان تهران از 81 درصد به 39 درصد رسیده و خیز دوباره کرونا 9 شهر کشور را قرمز کرده است. بدین ترتیب زنگ اعلان خطر برای آغاز پیک چهارم کرونا در کشور به صدا درآمد که البته در سایه چرخش ویروس جهش یافته انگلیسی بحران نفسگیری را برای روزهای پایانی سال پیشبینی میکند. با این حال ایران در حالی در ابتدای گردنه پرالتهاب خیز چهارم کرونا قرار گرفته که فاز امید با ورود واکسن کرونا نیز به کشور شروع شده است.
کرونا درهای مدارس را بست
هدی هاشمی
خبرنگار
کرونا، این دشمن نامرئی بشر آنقدر قدرت داشت که کشورهای پیشرفته و دولتهای مقتدر را هم غافلگیر کند. روزهای اول این همهگیری خیلی از کشورها مانده بودند که چه تصمیمی برای شهروندانشان بگیرند. کووید۱۹ همچون ویروسی که گاهی کامپیوتر را درگیر میکند، باعث «هنگ کردن» ارکان مختلف کشورها از جمله سیستم آموزشی شد. اما باز هم این تکنولوژی بود که به کمک آمد و از طریق آن راهکاری ارائه شد. گرچه در بدو همهگیری کرونا، سیستمهای آموزشی به کل تعطیل شدند اما مدتی بعد دولتهای مختلف در سراسر جهان تصمیم گرفتند آموزش را در بستر فضای مجازی از سر بگیرند. بسیاری از دولتها درهای مدارس را برای اولین بار به روی یک میلیارد و 700 هزار دانشجو و دانشآموز بستند. 91 درصد از کل یادگیرندگان جهان در205 کشور دنیا چند ماهی خانه نشین بودند. دنیا با خانه نشینی دانشآموزان و دانشجویانش شوکه شد و حالا در این یکسالی که از کرونا میگذرد آموزش در دوران کووید19 مهمترین دغدغه دولتها شده است. چرا که از یک طرف سلامت دانشآموزان مهم است و از سوی دیگر بحث تعلیم و تربیت آنها مطرح است بر این اساس بسیاری از دولتها تمایل به متوقف کردن آموزش نداشتند. در همان روزهای اول همه گیری، برای مدتی شهرها خالی از هیاهوی دانشآموزان شد و در نهایت برخی دولتها بسرعت تصمیم گرفتند آموزش مجازی و ترکیبی را جایگزین آموزش حضوری کنند. از 205 کشور دنیا، 28 کشور، آموزش را بهصورت سراسری تعطیل کردند. 47 کشور آموزشها را نیمه حضوری و 130 کشور دیگر هم تصمیم گرفتند که درهای مدارس را باز بگذارند. البته این باز شدن مدارس هم با پروتکلها و دلایلی همراه بود. آنطور که مشاور و دستیار ویژه وزیر آموزش و پرورش به خبرنگار «ایران» میگوید: «بیشتر دولتها درهای مدارس را باز گذاشتند چرا که دانشآموزان بسیاری از اینترنت، ابزارهای دیجیتال مناسب یا مهارتهای رایانهای بیبهره بودند مثلاً در اروپا 14 درصد از خانوارها به اینترنت و 22 درصد به رایانه دسترسی نداشتند و در مجموع 706 میلیون دانشآموز در سراسرجهان از دسترسی مناسب به اینترنت محروم بودند و 56 میلیون دانشآموز بهدلیل زندگی در مناطق دوردست تحت پوشش شبکههای موبایلی قرار نداشتند.» با این همه بسیاری از کشورهای توسعه یافته با این ضرورت که تعطیلی مدارس آسیب جدی به آموزش میزند و روند یادگیری دانشآموزان با مشکل مواجه میشود درهای مدارس را باز کردند، برخی کشورهای اروپایی، ژاپن، کره جنوبی، دانمارک، هلند، سوئد، نروژ، فلاند و فرانسه بازگشایی سریع و از سرگیری فعالیتهای مدارس را در دستور کار خود قرار دادند و کشورهای مرکزی اروپا، مانند آلمان، چک، پرتغال و اتریش متناسب با نوسان تعداد مبتلایان، تصمیماتی اتخاذ کردند. انگلیس هم در مقاطعی مدارسش باز بود و حالا که کرونای انگلیسی شیوع پیدا کرده درهای مدارس را بسته است. روسیه از دوم بهمن ماه مدارس را باز کرد و حالا تمامی مقاطع تحصیلیاش به مدرسه میروند. کشور کویت مدارس را کلاً تعطیل کرد. البته بازگشایی مدارس در کشورها با روشهای مختلفی انجام شد. مثلاً در قرقیزستان فقط پایه اول به مدرسه میروند. در بلژیک اولویت با دانشآموزان پایه آخر ابتدایی و پایه آخر متوسطه بود. در فرانسه اولویت ورود به مدرسه با دانشآموزان 5 تا 6 ساله و دانشآموزان 10 ساله اعلام شد. آلمان و هلند از پایههای پایینتر شروع کردند. امارات هم مدارسش دو روز درمیان باز است. هر کدام از کشورها هم بر اساس پروتکلهای بهداشتی که داشتند مدارس را برگزار کردند. این اطلاعات را غلامرضا کریمی مشاور و دستیار اجرایی وزیر آموزش و پرورش میدهد و تأکید میکند: «کشورهای مختلف اعلام کردند در روند یادگیری دانشآموزان مشکلات بسیاری بوجود آمده، برای همین برای دوران بعد واکسیناسیون در حال برنامهریزی و جبران این مشکل هستند، مثلاً انگلیس اعلام کرده که صبحها و عصرها کلاس جبرانی برگزار میکنند و برخیها هم گفتند در بهار که هوا بهتر شود و بتوانند کلاسها را در فضای باز برگزار کنند کلاسهای فوقالعاده میگذارند.»
در ایران چه گذشت؟
از همان روزهای اول اسفند که کرونا به ایران آمد، خانوادهها نگران سلامت جان فرزندانشان در مدارس بودند، همین موضوع موجب شد ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کند که تمامی مدارس کشور تا پایان سال ٩٨ تعطیل است. در فروردین ماه ٩٩ هم ستاد مقابله با کرونا اجازه فعالیت مدارس را نداد چرا که مسئولان بهداشت و درمان کشور بر این باور بودند که مدارس محل تجمع و کانون شیوع بیماری است. با این همه موضوع آموزش هم برای خانوادهها و مسئولان تعلیم و تربیت بسیار مهم بود، از همان روزهای اول خانهنشینی دانشآموزان، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که آموزش را در فضای مجازی پیگیری میکند و اجازه نمیدهد که روند آموزش در کشور متوقف شود. اواخر فروردین ماه امسال مسئولان آموزش و پرورش خبر از رونمایی پلتفرم آموزشی «شاد» دادند. شاد مهمترین شبکه آموزشی کشور معرفی شد و مسئولان اعلام کردند که دانشآموزان و معلمان باید برای هرگونه فعالیت آموزشی در این شبکه فعال باشند. بر اساس آخرین آمارهای روابط عمومی شبکه شاد، از ١٤ میلیون و ٧٤٧ هزارو ٩٥٩ نفر دانشآموز حدود ١٢ میلیون و ٤٣٢ هزار و ٢٤٧ نفر در شاد هویت دارند. از این تعداد حدود ١٠ میلیون دانشآموز از شاد استفاده میکنند. آنطور که مسئولان آموزشی میگویند معیار فعال بودن در شبکه شاد هفتگی حداقل ٥ ساعت است و تا امروز، ٨٤ درصد دانشآموزان کل کشور برنامه شاد را نصب کردهاند و حدود ٧٠ درصد از دانشآموزان در آن فعالیت میکنند. بر این اساس، در بین استانهای فعال کشور به ترتیب ٨٢ درصد دانشآموزان استان قم، ٨١ درصد دانشآموزان استان مرکزی، ٧٨ درصد دانشآموزان استان کرمانشاه، ٧٨ درصد دانشآموزان استان قزوین و٧٨ درصد دانشآموزان استان زنجان در شاد فعال هستند. علاوه بر این تعداد پیامهای جابهجا شده بین دانشآموزان و معلمان ٢٤ میلیارد پیام است و تعداد فایلهای جابهجا شده هم حدود ٨ میلیارد و ٨٩٢ میلیون فایل بوده است. با این همه، همان روزهایی که شاد آمد بسیاری از کارشناسان تعلیم و تربیت گفتند این مدل آموزش برای خیلی از دانشآموزان و معلمان مناطق محروم دردسرساز میشود چرا که دانشآموزان در برخی روستاهای استانهای محروم، نه گوشی هوشمند و تبلت دارند و نه دسترسی به اینترنت. مسئولان آموزش و پرورش هم این موضوع را تأیید کردند و گفتند که سه میلیون و ٥٠٠ هزار دانشآموز دسترسی به شاد ندارند. در چنین شرایطی مسئولان از شبکه آموزش هم استفاده کردند اما همچنان معلمان و فعالان تعلیم و تربیت نگران افزایش ترکتحصیل دانشآموزان بهخاطر نداشتن گوشی هوشمند بودند. همین موضوع موجب شد تا خیرین مدرسه ساز، خیرین و فعالان اجتماعی استانی دست به کار شوند. کمپینهای مختلفی راهاندازی شد و خیرین از مردم دعوت کردند تا با اهدای گوشی و تبلت دست دوم و بدون استفادهای که در خانه دارند، زمینه تحصیل دانشآموزان محروم را فراهم کنند.
این موضوع البته یکی از اصلیترین نگرانیهای مسئولان آموزش و پرورش هم بود. در طول این یکسالی که کرونا وارد کشور شده است مسئولان وزارت آموزش و پرورش سه باری تلاش کردند تا به نوعی مدارس را بازگشایی کنند. اولین بار ٢٧ اردیبهشت ماه ٩٩ بود که درهای مدارس به روی دانشآموزان باز شد، گرچه این بازگشایی به معنای حضور اجباری دانشآموزان نبود و همان روزها وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که با اجازه ستاد ملی مقابله با کرونا امتحانات نهایی خرداد ماه هم بهصورت حضوری برگزار میشود. در طول تابستان هم سناریوهای مختلف آموزشی برای بازگشایی مدارس نوشته شد. در این سناریوها البته تقویم آموزشی تغییر کرد و درهای مدارس بهجای اول مهرماه در روز 15 شهریور ماه باز شد. وزیر آموزش و پرورش برای دومین بار خبر از بازگشایی سراسری مدارس داد و اعلام کرد: «همه مدارس کشور از ۱۵ شهریورماه جاری با رعایت شدیدترین پروتکلهای بهداشتی بازگشایی میشوند، فاصله دانشآموزان حداقل یک متر و زمان کلاسهای درسی نیز حداکثر ۳۵ دقیقه خواهد بود.» البته این بازگشایی با استقبال خانوادهها و دانشآموزان مواجه نشد.
خیلی از دانشآموزان در خانه ماندند و از طریق شاد آموزش را پیگیری کردند. اوایل مهرماه هم که کرونا به اوج رسید ستاد ملی مقابله با کرونا، مدارس مناطق قرمز را تعطیل کرد. نهایتاً نیمه دی ماه برای بار سوم، محسن حاجی میرزایی اعلام کرد که برخی پایههای تحصیلی از اول بهمن 99 به مدرسه میروند. وزیر آموزش و پرورش در اجرای مصوبات پنجاه و دومین جلسه ستاد ملی مدیریت و مقابله با کرونا درخصوص آموزش حضوری پایههای اول و دوم ابتدایی، دروس کارگاهی هنرستانها و مدارس دارای جمعیت کمتر از ۵۰ دانشآموز، دستورالعمل بازگشایی کلاسها و مدارس مذکور از اول بهمن ماه سالجاری را در ۶ بند و با رعایت پروتکلهای بهداشتی به ادارات کل استان ارسال کرد.اما همین بخشنامه هم خوشایند خیلی از خانوادهها نبود و آنها اعلام کردند ترجیح میدهند تا در خانه فرزندانشان این آموزشها را دریافت کنند.
حالا این سؤال مطرح میشود که تأثیر این آموزشهای مجازی روی دانشآموزان چگونه بود؟ چقدر وزارت آموزش و پرورش در آموزش مجازی موفق بوده است. رضوانه حکیمزاده معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش به این پرسش این چنین پاسخ میدهد: «به هیچ عنوان نمیتوانستیم آموزش را متوقف کنیم، با کمک شاد و شبکه آموزش این آموزشها را ارائه کردیم. با این حال هیچ آموزشی مثل آموزش حضوری نیست. افت تحصیلی هم در پایههای ابتدایی وجود دارد، کلاس اولی ها بدون اینکه درکی از معلم داشته باشند، نمیتوانند با معلم ارتباط برقرار کنند و یادگیری الفبا و سواد خواندن و نوشتن قطعاً در گرو تعامل و حضور دانشآموز و مربی است. برای کودکان مهم است چون کودکان به تنهایی نمیتوانند یاد بگیرند و نقش مربی در یادگیری مهم است. قطعاً در طول تابستان باید روی جبران عقب افتادن دانشآموزان کار کنیم. بحث بسیار مهمی است.»
خبرنگار
کرونا، این دشمن نامرئی بشر آنقدر قدرت داشت که کشورهای پیشرفته و دولتهای مقتدر را هم غافلگیر کند. روزهای اول این همهگیری خیلی از کشورها مانده بودند که چه تصمیمی برای شهروندانشان بگیرند. کووید۱۹ همچون ویروسی که گاهی کامپیوتر را درگیر میکند، باعث «هنگ کردن» ارکان مختلف کشورها از جمله سیستم آموزشی شد. اما باز هم این تکنولوژی بود که به کمک آمد و از طریق آن راهکاری ارائه شد. گرچه در بدو همهگیری کرونا، سیستمهای آموزشی به کل تعطیل شدند اما مدتی بعد دولتهای مختلف در سراسر جهان تصمیم گرفتند آموزش را در بستر فضای مجازی از سر بگیرند. بسیاری از دولتها درهای مدارس را برای اولین بار به روی یک میلیارد و 700 هزار دانشجو و دانشآموز بستند. 91 درصد از کل یادگیرندگان جهان در205 کشور دنیا چند ماهی خانه نشین بودند. دنیا با خانه نشینی دانشآموزان و دانشجویانش شوکه شد و حالا در این یکسالی که از کرونا میگذرد آموزش در دوران کووید19 مهمترین دغدغه دولتها شده است. چرا که از یک طرف سلامت دانشآموزان مهم است و از سوی دیگر بحث تعلیم و تربیت آنها مطرح است بر این اساس بسیاری از دولتها تمایل به متوقف کردن آموزش نداشتند. در همان روزهای اول همه گیری، برای مدتی شهرها خالی از هیاهوی دانشآموزان شد و در نهایت برخی دولتها بسرعت تصمیم گرفتند آموزش مجازی و ترکیبی را جایگزین آموزش حضوری کنند. از 205 کشور دنیا، 28 کشور، آموزش را بهصورت سراسری تعطیل کردند. 47 کشور آموزشها را نیمه حضوری و 130 کشور دیگر هم تصمیم گرفتند که درهای مدارس را باز بگذارند. البته این باز شدن مدارس هم با پروتکلها و دلایلی همراه بود. آنطور که مشاور و دستیار ویژه وزیر آموزش و پرورش به خبرنگار «ایران» میگوید: «بیشتر دولتها درهای مدارس را باز گذاشتند چرا که دانشآموزان بسیاری از اینترنت، ابزارهای دیجیتال مناسب یا مهارتهای رایانهای بیبهره بودند مثلاً در اروپا 14 درصد از خانوارها به اینترنت و 22 درصد به رایانه دسترسی نداشتند و در مجموع 706 میلیون دانشآموز در سراسرجهان از دسترسی مناسب به اینترنت محروم بودند و 56 میلیون دانشآموز بهدلیل زندگی در مناطق دوردست تحت پوشش شبکههای موبایلی قرار نداشتند.» با این همه بسیاری از کشورهای توسعه یافته با این ضرورت که تعطیلی مدارس آسیب جدی به آموزش میزند و روند یادگیری دانشآموزان با مشکل مواجه میشود درهای مدارس را باز کردند، برخی کشورهای اروپایی، ژاپن، کره جنوبی، دانمارک، هلند، سوئد، نروژ، فلاند و فرانسه بازگشایی سریع و از سرگیری فعالیتهای مدارس را در دستور کار خود قرار دادند و کشورهای مرکزی اروپا، مانند آلمان، چک، پرتغال و اتریش متناسب با نوسان تعداد مبتلایان، تصمیماتی اتخاذ کردند. انگلیس هم در مقاطعی مدارسش باز بود و حالا که کرونای انگلیسی شیوع پیدا کرده درهای مدارس را بسته است. روسیه از دوم بهمن ماه مدارس را باز کرد و حالا تمامی مقاطع تحصیلیاش به مدرسه میروند. کشور کویت مدارس را کلاً تعطیل کرد. البته بازگشایی مدارس در کشورها با روشهای مختلفی انجام شد. مثلاً در قرقیزستان فقط پایه اول به مدرسه میروند. در بلژیک اولویت با دانشآموزان پایه آخر ابتدایی و پایه آخر متوسطه بود. در فرانسه اولویت ورود به مدرسه با دانشآموزان 5 تا 6 ساله و دانشآموزان 10 ساله اعلام شد. آلمان و هلند از پایههای پایینتر شروع کردند. امارات هم مدارسش دو روز درمیان باز است. هر کدام از کشورها هم بر اساس پروتکلهای بهداشتی که داشتند مدارس را برگزار کردند. این اطلاعات را غلامرضا کریمی مشاور و دستیار اجرایی وزیر آموزش و پرورش میدهد و تأکید میکند: «کشورهای مختلف اعلام کردند در روند یادگیری دانشآموزان مشکلات بسیاری بوجود آمده، برای همین برای دوران بعد واکسیناسیون در حال برنامهریزی و جبران این مشکل هستند، مثلاً انگلیس اعلام کرده که صبحها و عصرها کلاس جبرانی برگزار میکنند و برخیها هم گفتند در بهار که هوا بهتر شود و بتوانند کلاسها را در فضای باز برگزار کنند کلاسهای فوقالعاده میگذارند.»
در ایران چه گذشت؟
از همان روزهای اول اسفند که کرونا به ایران آمد، خانوادهها نگران سلامت جان فرزندانشان در مدارس بودند، همین موضوع موجب شد ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کند که تمامی مدارس کشور تا پایان سال ٩٨ تعطیل است. در فروردین ماه ٩٩ هم ستاد مقابله با کرونا اجازه فعالیت مدارس را نداد چرا که مسئولان بهداشت و درمان کشور بر این باور بودند که مدارس محل تجمع و کانون شیوع بیماری است. با این همه موضوع آموزش هم برای خانوادهها و مسئولان تعلیم و تربیت بسیار مهم بود، از همان روزهای اول خانهنشینی دانشآموزان، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که آموزش را در فضای مجازی پیگیری میکند و اجازه نمیدهد که روند آموزش در کشور متوقف شود. اواخر فروردین ماه امسال مسئولان آموزش و پرورش خبر از رونمایی پلتفرم آموزشی «شاد» دادند. شاد مهمترین شبکه آموزشی کشور معرفی شد و مسئولان اعلام کردند که دانشآموزان و معلمان باید برای هرگونه فعالیت آموزشی در این شبکه فعال باشند. بر اساس آخرین آمارهای روابط عمومی شبکه شاد، از ١٤ میلیون و ٧٤٧ هزارو ٩٥٩ نفر دانشآموز حدود ١٢ میلیون و ٤٣٢ هزار و ٢٤٧ نفر در شاد هویت دارند. از این تعداد حدود ١٠ میلیون دانشآموز از شاد استفاده میکنند. آنطور که مسئولان آموزشی میگویند معیار فعال بودن در شبکه شاد هفتگی حداقل ٥ ساعت است و تا امروز، ٨٤ درصد دانشآموزان کل کشور برنامه شاد را نصب کردهاند و حدود ٧٠ درصد از دانشآموزان در آن فعالیت میکنند. بر این اساس، در بین استانهای فعال کشور به ترتیب ٨٢ درصد دانشآموزان استان قم، ٨١ درصد دانشآموزان استان مرکزی، ٧٨ درصد دانشآموزان استان کرمانشاه، ٧٨ درصد دانشآموزان استان قزوین و٧٨ درصد دانشآموزان استان زنجان در شاد فعال هستند. علاوه بر این تعداد پیامهای جابهجا شده بین دانشآموزان و معلمان ٢٤ میلیارد پیام است و تعداد فایلهای جابهجا شده هم حدود ٨ میلیارد و ٨٩٢ میلیون فایل بوده است. با این همه، همان روزهایی که شاد آمد بسیاری از کارشناسان تعلیم و تربیت گفتند این مدل آموزش برای خیلی از دانشآموزان و معلمان مناطق محروم دردسرساز میشود چرا که دانشآموزان در برخی روستاهای استانهای محروم، نه گوشی هوشمند و تبلت دارند و نه دسترسی به اینترنت. مسئولان آموزش و پرورش هم این موضوع را تأیید کردند و گفتند که سه میلیون و ٥٠٠ هزار دانشآموز دسترسی به شاد ندارند. در چنین شرایطی مسئولان از شبکه آموزش هم استفاده کردند اما همچنان معلمان و فعالان تعلیم و تربیت نگران افزایش ترکتحصیل دانشآموزان بهخاطر نداشتن گوشی هوشمند بودند. همین موضوع موجب شد تا خیرین مدرسه ساز، خیرین و فعالان اجتماعی استانی دست به کار شوند. کمپینهای مختلفی راهاندازی شد و خیرین از مردم دعوت کردند تا با اهدای گوشی و تبلت دست دوم و بدون استفادهای که در خانه دارند، زمینه تحصیل دانشآموزان محروم را فراهم کنند.
این موضوع البته یکی از اصلیترین نگرانیهای مسئولان آموزش و پرورش هم بود. در طول این یکسالی که کرونا وارد کشور شده است مسئولان وزارت آموزش و پرورش سه باری تلاش کردند تا به نوعی مدارس را بازگشایی کنند. اولین بار ٢٧ اردیبهشت ماه ٩٩ بود که درهای مدارس به روی دانشآموزان باز شد، گرچه این بازگشایی به معنای حضور اجباری دانشآموزان نبود و همان روزها وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که با اجازه ستاد ملی مقابله با کرونا امتحانات نهایی خرداد ماه هم بهصورت حضوری برگزار میشود. در طول تابستان هم سناریوهای مختلف آموزشی برای بازگشایی مدارس نوشته شد. در این سناریوها البته تقویم آموزشی تغییر کرد و درهای مدارس بهجای اول مهرماه در روز 15 شهریور ماه باز شد. وزیر آموزش و پرورش برای دومین بار خبر از بازگشایی سراسری مدارس داد و اعلام کرد: «همه مدارس کشور از ۱۵ شهریورماه جاری با رعایت شدیدترین پروتکلهای بهداشتی بازگشایی میشوند، فاصله دانشآموزان حداقل یک متر و زمان کلاسهای درسی نیز حداکثر ۳۵ دقیقه خواهد بود.» البته این بازگشایی با استقبال خانوادهها و دانشآموزان مواجه نشد.
خیلی از دانشآموزان در خانه ماندند و از طریق شاد آموزش را پیگیری کردند. اوایل مهرماه هم که کرونا به اوج رسید ستاد ملی مقابله با کرونا، مدارس مناطق قرمز را تعطیل کرد. نهایتاً نیمه دی ماه برای بار سوم، محسن حاجی میرزایی اعلام کرد که برخی پایههای تحصیلی از اول بهمن 99 به مدرسه میروند. وزیر آموزش و پرورش در اجرای مصوبات پنجاه و دومین جلسه ستاد ملی مدیریت و مقابله با کرونا درخصوص آموزش حضوری پایههای اول و دوم ابتدایی، دروس کارگاهی هنرستانها و مدارس دارای جمعیت کمتر از ۵۰ دانشآموز، دستورالعمل بازگشایی کلاسها و مدارس مذکور از اول بهمن ماه سالجاری را در ۶ بند و با رعایت پروتکلهای بهداشتی به ادارات کل استان ارسال کرد.اما همین بخشنامه هم خوشایند خیلی از خانوادهها نبود و آنها اعلام کردند ترجیح میدهند تا در خانه فرزندانشان این آموزشها را دریافت کنند.
حالا این سؤال مطرح میشود که تأثیر این آموزشهای مجازی روی دانشآموزان چگونه بود؟ چقدر وزارت آموزش و پرورش در آموزش مجازی موفق بوده است. رضوانه حکیمزاده معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش به این پرسش این چنین پاسخ میدهد: «به هیچ عنوان نمیتوانستیم آموزش را متوقف کنیم، با کمک شاد و شبکه آموزش این آموزشها را ارائه کردیم. با این حال هیچ آموزشی مثل آموزش حضوری نیست. افت تحصیلی هم در پایههای ابتدایی وجود دارد، کلاس اولی ها بدون اینکه درکی از معلم داشته باشند، نمیتوانند با معلم ارتباط برقرار کنند و یادگیری الفبا و سواد خواندن و نوشتن قطعاً در گرو تعامل و حضور دانشآموز و مربی است. برای کودکان مهم است چون کودکان به تنهایی نمیتوانند یاد بگیرند و نقش مربی در یادگیری مهم است. قطعاً در طول تابستان باید روی جبران عقب افتادن دانشآموزان کار کنیم. بحث بسیار مهمی است.»
ارتقای سطح سواد سلامت جامعه
دکتر مصطفی معین
پزشک
با گذشت یکسال از شیوع بیماری کرونا، هنوز هم اطلاعات ما درباره جنبههای آسیب شناختی بیماری کرونا دقیق و کامل نیست و ابهاماتی نیز درباره پیامدهای بلندمدت آن وجود دارد. عفونت ویروسی کووید۱۹ اندامهای گوناگون بدن از جمله مغز و سیستم اعصاب را درگیر میکند و در دوره حاد آن علائمی مانند سردرد، احساس سرگیجه، عدم تمرکز، خستگی مفرط، درد عضلات، کم اشتهایی، از دست دادن حس چشایی و بویایی و حساسیت به نور در چشمان عارض میشود. اگر درگیری شدیدتر باشد، التهاب مغز (انسفالیت) و مننژیت ویروسی یا سکته مغزی رخ دهد که باید بیمار بستری شود و تحت مراقبت پزشکی قرار گیرد و ممکن است اثرات پایداری بر بیمار بهجای گذارد. علاوه بر نفوذ ویروس و ایجاد التهاب در سیستم مغز و اعصاب که علائم بالینی آن گفته شد، برخی اختلالات روانپزشکی هم میتواند بروز یابد. بر پایه پژوهشهای انجام گرفته، بروز اختلالات روانپزشکی در مبتلایان به کرونا دو برابر بیشتر از مبتلایان به سایر بیماریهای عفونی در همان دوره بوده است. همچنین احتمال شیوع کووید۱۹ در بیماران دچار اختلالات روانپزشکی ۶۵ درصد بیشتر از افراد دیگر است که دلیل این امر عدم مراجعه بموقع به پزشک پس از آغاز علائم کرونا یا عدم همکاری نسبت به رعایت توصیههای بهداشتی مانند زدن ماسک، حفظ فاصله اجتماعی یا شستوشوی منظم دستها و آلودگیهاست. یکی از پیامدهای بیماری کرونا که به علت اضطراب و وحشت ناشی از نداشتن درمان اختصاصی و نبودن چشمانداز روشنی از آینده بیماری است، انگ یا استیگما است. انگ به بیمار، خانواده بیمار و حتی پزشک و دارو یا واکسن باعث عدم کنترل شیوع بیماری و گسترش و تشدید آن میشود.
اما درباره میراث کرونا برای جامعه بشری میتوان گفت دو گروه پیامدهای مثبت و منفی را بهدنبال خواهد داشت. از جمله پیامدهای منفی و آسیبهای آن این است که دوران پساکرونا با عوارض پیچیده بهداشتی، روانی، اجتماعی و اقتصادی طولانی مدت همراه خواهد بود. فقر گسترش پیدا میکند و فاصلههای اجتماعی و اقتصادی بیشتر میشود که پیامدهایی چون افزایش خشونت، اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانپزشکی و آسیبهای اجتماعی گوناگونی بهدنبال آنها ظاهر میشود. کاهش سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی، کاهش همبستگی و تشدید روحیه دشمن انگاری در مناسبات خانوادگی و اجتماعی و حتی توسعه کشورها خود را نشان خواهد داد. نقش رسانهها، آموزشهای عمومی و ترویجی و سیاستهای بهداشتی و اجتماعی چه در دوره حاد بحران کرونا و چه در دوران پساکرونا در انگ زدایی و تعدیل شرایط و مشکلات میتواند تعیین کننده باشد. پیامدهای مثبت و مواهبی که همهگیری کرونا برای جوامع داشته و خواهد داشت این است ضعفهای زیرساختی و ساختاری مدیریت بحران و نظام سلامت خود را نشان داد که میتواند فرصتی برای رفع آن ضعفها تلقی شود. همچنین تغییر و اصلاح نوع نگاه و رویکرد انسانها، جوامع و کشورها نسبت به محیط زیست و برنامهریزی برای حفظ آن در چارچوب توسعه متوازن و پایدار مورد انتظار است. بهرهگیری بسیار بیشتر از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای ارائه آموزش، ارتقای سطح سواد سلامت جامعه، سبک زندگی سالم و پرهیز از رفتارهای پرخطر، گسترش عدالت، ترمیم شکافهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، تقویت فرهنگ صلح و همزیستی از دیگر مواردی است که بهعنوان میراث کرونا باید مایه عبرت باشد و از فرصتهای آن بهرهگیری شود.
پزشک
با گذشت یکسال از شیوع بیماری کرونا، هنوز هم اطلاعات ما درباره جنبههای آسیب شناختی بیماری کرونا دقیق و کامل نیست و ابهاماتی نیز درباره پیامدهای بلندمدت آن وجود دارد. عفونت ویروسی کووید۱۹ اندامهای گوناگون بدن از جمله مغز و سیستم اعصاب را درگیر میکند و در دوره حاد آن علائمی مانند سردرد، احساس سرگیجه، عدم تمرکز، خستگی مفرط، درد عضلات، کم اشتهایی، از دست دادن حس چشایی و بویایی و حساسیت به نور در چشمان عارض میشود. اگر درگیری شدیدتر باشد، التهاب مغز (انسفالیت) و مننژیت ویروسی یا سکته مغزی رخ دهد که باید بیمار بستری شود و تحت مراقبت پزشکی قرار گیرد و ممکن است اثرات پایداری بر بیمار بهجای گذارد. علاوه بر نفوذ ویروس و ایجاد التهاب در سیستم مغز و اعصاب که علائم بالینی آن گفته شد، برخی اختلالات روانپزشکی هم میتواند بروز یابد. بر پایه پژوهشهای انجام گرفته، بروز اختلالات روانپزشکی در مبتلایان به کرونا دو برابر بیشتر از مبتلایان به سایر بیماریهای عفونی در همان دوره بوده است. همچنین احتمال شیوع کووید۱۹ در بیماران دچار اختلالات روانپزشکی ۶۵ درصد بیشتر از افراد دیگر است که دلیل این امر عدم مراجعه بموقع به پزشک پس از آغاز علائم کرونا یا عدم همکاری نسبت به رعایت توصیههای بهداشتی مانند زدن ماسک، حفظ فاصله اجتماعی یا شستوشوی منظم دستها و آلودگیهاست. یکی از پیامدهای بیماری کرونا که به علت اضطراب و وحشت ناشی از نداشتن درمان اختصاصی و نبودن چشمانداز روشنی از آینده بیماری است، انگ یا استیگما است. انگ به بیمار، خانواده بیمار و حتی پزشک و دارو یا واکسن باعث عدم کنترل شیوع بیماری و گسترش و تشدید آن میشود.
اما درباره میراث کرونا برای جامعه بشری میتوان گفت دو گروه پیامدهای مثبت و منفی را بهدنبال خواهد داشت. از جمله پیامدهای منفی و آسیبهای آن این است که دوران پساکرونا با عوارض پیچیده بهداشتی، روانی، اجتماعی و اقتصادی طولانی مدت همراه خواهد بود. فقر گسترش پیدا میکند و فاصلههای اجتماعی و اقتصادی بیشتر میشود که پیامدهایی چون افزایش خشونت، اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانپزشکی و آسیبهای اجتماعی گوناگونی بهدنبال آنها ظاهر میشود. کاهش سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی، کاهش همبستگی و تشدید روحیه دشمن انگاری در مناسبات خانوادگی و اجتماعی و حتی توسعه کشورها خود را نشان خواهد داد. نقش رسانهها، آموزشهای عمومی و ترویجی و سیاستهای بهداشتی و اجتماعی چه در دوره حاد بحران کرونا و چه در دوران پساکرونا در انگ زدایی و تعدیل شرایط و مشکلات میتواند تعیین کننده باشد. پیامدهای مثبت و مواهبی که همهگیری کرونا برای جوامع داشته و خواهد داشت این است ضعفهای زیرساختی و ساختاری مدیریت بحران و نظام سلامت خود را نشان داد که میتواند فرصتی برای رفع آن ضعفها تلقی شود. همچنین تغییر و اصلاح نوع نگاه و رویکرد انسانها، جوامع و کشورها نسبت به محیط زیست و برنامهریزی برای حفظ آن در چارچوب توسعه متوازن و پایدار مورد انتظار است. بهرهگیری بسیار بیشتر از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای ارائه آموزش، ارتقای سطح سواد سلامت جامعه، سبک زندگی سالم و پرهیز از رفتارهای پرخطر، گسترش عدالت، ترمیم شکافهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، تقویت فرهنگ صلح و همزیستی از دیگر مواردی است که بهعنوان میراث کرونا باید مایه عبرت باشد و از فرصتهای آن بهرهگیری شود.
افزایش اضطراب و افسردگی بعد از پاندمی کرونا
مینو محرز
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا
بر کسی پوشیده نیست که بیماری کرونا توانسته همه کشورهای جهان را با مشکلات بسیاری مواجه کند. مسائل و بیماریهای روانی نمونهای از مشکلاتی است که جوامع بشری با آن دست و پنجه نرم میکنند.مطالعات صورت گرفته نشان میدهد این پاندمی توانسته سطح اضطراب و افسردگی و حتی خودکشی را در میان افراد جامعه افزایش دهد. نکته مهم دیگری که در بحث مشکلات روانی باید به آن پرداخته شود و در این ایام بشدت افزایش یافته مسأله سوگ از دست دادن عزیزان است؛ چراکه افرادی که عزیزی را از دست دادهاند در تنهایی سوگواری میکنند و دیگر مانند گذشته حضور دوستان و آشنایان التیام بخش روح دردمند آنها نیست. در حقیقت مشکلات روانی موضوعی است که میتواند آثاری ماندگار در زندگی انسانها بر جای بگذارد. از اینرو اگر برای این موارد چاره اندیشی نشود و برای رفع و التیام آنها بسرعت برنامهریزی دقیق و اقدام لازم صورت نگیرد در دوران بازگشت به زندگی عادی با مشکلات روانی عمیق و غیرقابل جبران روانی مواجه خواهیم شد. روان درمانی و مشاوره دقیق توسط متخصصان میتواند مانع بروز بحران پس از کرونا باشد.
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا
بر کسی پوشیده نیست که بیماری کرونا توانسته همه کشورهای جهان را با مشکلات بسیاری مواجه کند. مسائل و بیماریهای روانی نمونهای از مشکلاتی است که جوامع بشری با آن دست و پنجه نرم میکنند.مطالعات صورت گرفته نشان میدهد این پاندمی توانسته سطح اضطراب و افسردگی و حتی خودکشی را در میان افراد جامعه افزایش دهد. نکته مهم دیگری که در بحث مشکلات روانی باید به آن پرداخته شود و در این ایام بشدت افزایش یافته مسأله سوگ از دست دادن عزیزان است؛ چراکه افرادی که عزیزی را از دست دادهاند در تنهایی سوگواری میکنند و دیگر مانند گذشته حضور دوستان و آشنایان التیام بخش روح دردمند آنها نیست. در حقیقت مشکلات روانی موضوعی است که میتواند آثاری ماندگار در زندگی انسانها بر جای بگذارد. از اینرو اگر برای این موارد چاره اندیشی نشود و برای رفع و التیام آنها بسرعت برنامهریزی دقیق و اقدام لازم صورت نگیرد در دوران بازگشت به زندگی عادی با مشکلات روانی عمیق و غیرقابل جبران روانی مواجه خواهیم شد. روان درمانی و مشاوره دقیق توسط متخصصان میتواند مانع بروز بحران پس از کرونا باشد.
عوارض روانی بیشتر از عوارض جسمانی
دکتر مسعود مردانی
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا
یکسال از شیوع بیماری کرونا در کره خاکی میگذرد و تعداد زیادی از مردم کشورهای مختلفی که عمدتاً درگیر این بیماری هستند به آن مبتلا شدهاند. گروهی فوت کردهاند و گروهی هم هنوز منتظر هستند به بیماری مبتلا شوند. با اینکه چشم امیدی به واکسن دوخته شده و بسرعت پوشش واکسیناسیون در سطح دنیا درحال افزایش است اما ممکن است حتی تا یکسال دیگر هم درگیر این بیماری بسیار مرموز باشیم. نکته حائز اهمیت این است که از ابتدای شیوع کرونا گمان میکردیم ویروس کووید19 نیز مانند بسیاری از ویروسهای دیگر پساز ابتلای فرد ایمنی یا ایمنی نسبی بیماری را بهدنبال خواهد داشت. اما واقعاً به این موضوع فکر نکرده بودیم افرادی که از این بیماری جان سالم به در میبرند میتوانند زندگی سالمی داشته باشند یا خیر؟ تا اینکه مطالعه انجام شده در کشور امریکا نشان داد یک سوم افرادی که به فرم شدید بیماری مبتلا شدهاند و جان سالم به در بردند دیگر نتوانستند به شغل سابق خویش بازگردند. چراکه جنبههای عمده روانشناختی این بیماری آنها را درگیر کرده بود. بسیاری از افرادی که بهدلیل ابتلا به بیماری شغل خود را از دست دادند و به ورطه فقر فرو رفتند دچار جنبههایی از افسردگی شدند. اختلال خواب، دردهای عضلانی و حتی تغییر خلق و خو از دیگر مشکلات روانی است که در نجات یافتگان از این بیماری پدیدار میشود. از اینرو میتوان گفت عوارض روانشناختی این بیماری بسیار بیشتر و جدیتر از عوارض آن روی اعضای مختلف بدن است. در حال حاضر طبق آمار پزشکی قانونی، تعداد موارد خودکشی نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است. پس باید به دقت بررسی شود که چه تعدادی از مرگهای خود خواسته به عوارض روانی بیماری کرونا مربوط میشود تا برای رفع آن برنامهریزی دقیق صورت پذیرد. سندروم خستگی مزمن نیز عارضه دیگری است که باعث میشود بسیاری از این افراد نتوانند کار و فعالیت خود را بدرستی و مانند گذشته انجام دهند. در واقع اینها چیزی نیستند جز اثرات سوء یک عفونت ویروسی که بسیاری از متخصصان ریشه آن را در مسائل روان شناختی ناشی از بیماری کرونا میبینند و ممکن است گاهی تا ماهها و حتی تا سالها پس از مهار بیماری کرونا همراه بیمار باشد و زندگی عادی او را با اختلال مواجه کند.
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا
یکسال از شیوع بیماری کرونا در کره خاکی میگذرد و تعداد زیادی از مردم کشورهای مختلفی که عمدتاً درگیر این بیماری هستند به آن مبتلا شدهاند. گروهی فوت کردهاند و گروهی هم هنوز منتظر هستند به بیماری مبتلا شوند. با اینکه چشم امیدی به واکسن دوخته شده و بسرعت پوشش واکسیناسیون در سطح دنیا درحال افزایش است اما ممکن است حتی تا یکسال دیگر هم درگیر این بیماری بسیار مرموز باشیم. نکته حائز اهمیت این است که از ابتدای شیوع کرونا گمان میکردیم ویروس کووید19 نیز مانند بسیاری از ویروسهای دیگر پساز ابتلای فرد ایمنی یا ایمنی نسبی بیماری را بهدنبال خواهد داشت. اما واقعاً به این موضوع فکر نکرده بودیم افرادی که از این بیماری جان سالم به در میبرند میتوانند زندگی سالمی داشته باشند یا خیر؟ تا اینکه مطالعه انجام شده در کشور امریکا نشان داد یک سوم افرادی که به فرم شدید بیماری مبتلا شدهاند و جان سالم به در بردند دیگر نتوانستند به شغل سابق خویش بازگردند. چراکه جنبههای عمده روانشناختی این بیماری آنها را درگیر کرده بود. بسیاری از افرادی که بهدلیل ابتلا به بیماری شغل خود را از دست دادند و به ورطه فقر فرو رفتند دچار جنبههایی از افسردگی شدند. اختلال خواب، دردهای عضلانی و حتی تغییر خلق و خو از دیگر مشکلات روانی است که در نجات یافتگان از این بیماری پدیدار میشود. از اینرو میتوان گفت عوارض روانشناختی این بیماری بسیار بیشتر و جدیتر از عوارض آن روی اعضای مختلف بدن است. در حال حاضر طبق آمار پزشکی قانونی، تعداد موارد خودکشی نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است. پس باید به دقت بررسی شود که چه تعدادی از مرگهای خود خواسته به عوارض روانی بیماری کرونا مربوط میشود تا برای رفع آن برنامهریزی دقیق صورت پذیرد. سندروم خستگی مزمن نیز عارضه دیگری است که باعث میشود بسیاری از این افراد نتوانند کار و فعالیت خود را بدرستی و مانند گذشته انجام دهند. در واقع اینها چیزی نیستند جز اثرات سوء یک عفونت ویروسی که بسیاری از متخصصان ریشه آن را در مسائل روان شناختی ناشی از بیماری کرونا میبینند و ممکن است گاهی تا ماهها و حتی تا سالها پس از مهار بیماری کرونا همراه بیمار باشد و زندگی عادی او را با اختلال مواجه کند.
تغییرات سبک زندگی در پسا کرونا
سعید معدنی
جامعه شناس
تأثیر بیماری کرونا و عوارض ناشی از شیوع آن در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت است، برخی از این اثرات به مرور زمان از بین میروند اما برخی دیگر تأثیرات پایداری هستند که حتی پس از فروکش کردن بیماری تا مدتها جوامع بشری را درگیر خواهند کرد؛ از اینرو باید تأثیر شیوع کووید19 روی تکتک جنبههای زندگی و مشاغل بررسی شود تا بتوان راهکاری مناسب برای مهار آنها به دست آورد.
میزان تأثیرپذیری گروهها و مشاغل گوناگون متفاوت از یکدیگر است، برای مثال دانشآموزان و دانشجویان در یک سال اخیر به شیوه جدید یعنی استفاده از شبکههای مجازی برای تحصیل عادت کردهاند، شیوهای که این امکان را برای برخی از دانشآموزان و دانشجویان فراهم کرده تا هنگام برگزاری امتحانات به متون درسی یا افراد دیگر مراجعه کنند؛ در حقیقت در این شیوه معنا و ابهت امتحان و آزمون از بین رفته و در دوران پسا کرونا بازگشت به نقطه قبل دشوار خواهد بود. نکته دیگر این است که در گذشته داشتن تلفن همراه برای دانش آموزان را امری نادرست میدانستیم اما حالا این وسیله به ابزاری مهم برای آنها تبدیل شده تا جایی که حتی نذر میکنیم برای دانشآموزان گوشی هوشمند تهیه کنیم. همه این موارد در ظاهر ساده به نظر میرسند اما نمونهای از اثرات پایدار کرونا در جامعه هستند که ناخودآگاه زندگی ما را در آینده تحت تأثیر قرار میدهند.
نکته ظریف دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که دیده میشود برخی از والدین، معلمین و اولیای مدرسه فیلم اشتباه بچهها را پخش میکنند. این موضوع به سادگی آینده دانشآموز را به سخره خواهد گرفت و به نوعی در زندگی آینده او تأثیر خواهد گذاشت. بالطبع از میان اثرات پایدار روانی این بیماری هم میتوان به استرس و اضطراب اشاره کرد. همه ما دائما نگران ضدعفونی دستهایمان، برخورد با افراد مختلف جامعه و مواردی از این دست هستیم. این نگرانیها ناخودآگاه نوعی استرس و وسواس را برای ما به یادگار خواهند گذاشت.
جامعه شناس
تأثیر بیماری کرونا و عوارض ناشی از شیوع آن در میان اقشار مختلف جامعه متفاوت است، برخی از این اثرات به مرور زمان از بین میروند اما برخی دیگر تأثیرات پایداری هستند که حتی پس از فروکش کردن بیماری تا مدتها جوامع بشری را درگیر خواهند کرد؛ از اینرو باید تأثیر شیوع کووید19 روی تکتک جنبههای زندگی و مشاغل بررسی شود تا بتوان راهکاری مناسب برای مهار آنها به دست آورد.
میزان تأثیرپذیری گروهها و مشاغل گوناگون متفاوت از یکدیگر است، برای مثال دانشآموزان و دانشجویان در یک سال اخیر به شیوه جدید یعنی استفاده از شبکههای مجازی برای تحصیل عادت کردهاند، شیوهای که این امکان را برای برخی از دانشآموزان و دانشجویان فراهم کرده تا هنگام برگزاری امتحانات به متون درسی یا افراد دیگر مراجعه کنند؛ در حقیقت در این شیوه معنا و ابهت امتحان و آزمون از بین رفته و در دوران پسا کرونا بازگشت به نقطه قبل دشوار خواهد بود. نکته دیگر این است که در گذشته داشتن تلفن همراه برای دانش آموزان را امری نادرست میدانستیم اما حالا این وسیله به ابزاری مهم برای آنها تبدیل شده تا جایی که حتی نذر میکنیم برای دانشآموزان گوشی هوشمند تهیه کنیم. همه این موارد در ظاهر ساده به نظر میرسند اما نمونهای از اثرات پایدار کرونا در جامعه هستند که ناخودآگاه زندگی ما را در آینده تحت تأثیر قرار میدهند.
نکته ظریف دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که دیده میشود برخی از والدین، معلمین و اولیای مدرسه فیلم اشتباه بچهها را پخش میکنند. این موضوع به سادگی آینده دانشآموز را به سخره خواهد گرفت و به نوعی در زندگی آینده او تأثیر خواهد گذاشت. بالطبع از میان اثرات پایدار روانی این بیماری هم میتوان به استرس و اضطراب اشاره کرد. همه ما دائما نگران ضدعفونی دستهایمان، برخورد با افراد مختلف جامعه و مواردی از این دست هستیم. این نگرانیها ناخودآگاه نوعی استرس و وسواس را برای ما به یادگار خواهند گذاشت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سال نفسگیر کرونا
-
کرونا درهای مدارس را بست
-
ارتقای سطح سواد سلامت جامعه
-
افزایش اضطراب و افسردگی بعد از پاندمی کرونا
-
عوارض روانی بیشتر از عوارض جسمانی
-
تغییرات سبک زندگی در پسا کرونا
اخبارایران آنلاین