«87 متر» از سر گرفته شد
دستان خالی تلویزیون در انتظار عیاری
اولین سریال تلویزیونیاش «روزگار قریب» را خیلیها جزو بهترین سریالهای در میان سریالهای دو دهه اخیر میدانند. «هزاران چشم» دیگر ساخته کیانوش عیاری هم البته توفیق خوبی در جذب مخاطب داشت و در سال 82 توانست مخاطبان بسیاری را همراه کند. حالا دو سالی است که زمزمه بازگشت کیانوش عیاری به تلویزیون پیچیده و علاقهمندان این فیلمساز اجتماعی منتظر سریال تازه او «87 متر» هستند. سریالی که عیاری سال 87 قصد ساخت آن را داشت اما به دلایل مختلف از جمله تأمین نشدن بودجه مالی ساخت آن تا نیمه مرداد سال 96 به تعویق افتاد. تولید این سریال البته بهخاطر حساسیتهای عیاری و کوتاه نیامدن از استانداردهایش همچنان ادامه دارد و در این میان ایجاد وقفه به خاطر مسائل مختلف بیتأثیر نبوده است. اواخر اردیبهشت ماه سال گذشته بود که تولید «۸۷ متر» بهدلیل مشکلات مالی متوقف شد و پس از حدود دو ماه وقفه، از ۲۳ تیرماه عوامل تولید این سریال دوباره دست به کار شدند. در دومین وقفه این بار شیوع کرونا دوربین سریال «87 متر» را خاموش کرد. پس از ۷۰ روز تعطیلی آنطور که روابط عمومی شبکه یک سیما خبر داده یک هفتهای است که با رعایت شرایط بهداشتی تصویربرداری این سریال آغاز شده و در لوکیشن اصلی یعنی خیابان نیلوفر تهران عوامل «87 متر» مشغول کار هستند. نام اولیه این سریال البته بهگواه اخبار منتشر شده «88 متر» بود که با توجه به حساسیت مدیران تلویزیون به ارجاع به یک اتفاق یا به تعبیر عیاری، بنا بر مصلحتهایی عنوانش تغییر کرد و یک متر کمتر شد. قصه «87 متر» در سال ۹۶ اتفاق میافتد و داستان راجع به آپارتمانی است که به چند خانواده فروخته شده است. برای عیاری اما داستان و هسته اصلی هر قصه بهانهای است تا مسائل مورد نظرش را بیان کند. همانطور که در «روزگار قریب» بیوگرافی زندگی دکتر قریب بهانهای بود تا پوستاندازی کشور را در آن سالها روایت کند. حالا فروش یک خانه در یک زمان به دو نفر دستاویزی برای گفتن از دغدغههایش است؛ از ارتباط آدمها با یکدیگر و اجتماع تا تقلب، بیمسئولیتی و دروغ.
رئیس انجمن موسیقی ایران در گفتوگو با «ایران» از برگزاری جشنواره موسیقی جوان و فعالیت های این انجمن در دوران کرونا می گوید
جشنواره ملی موسیقی جوان بر سر دوراهی اجرای آنلاین یا صحنهای
ندا سیجانی
خبرنگار
کمتر از 10 روز دیگر، مهلت ارسال آثار مرحله نخست جشنواره ملی موسیقی جوان به پایان میرسد؛ جشنوارهای که بهدلیل همهگیرشدن ویروس کرونا نوع برگزاری آن همچون دیگر برنامههای فرهنگی و هنری و جشنوارههای بزرگ دنیا در هالهای از ابهام قرار دارد. حال باید دید آیا این جشنواره بهصورت مجازی برگزار میشود یا تغییرات آب و هوایی شرایط بهتری را بهوجود خواهد آورد!
علی ثابتنیا در این خصوص به «ایران» گفت: با توجه به شرایط بهوجودآمده از شیوع این ویروس خطرناک و همچنین تأکید به خانهماندن مردم برای جلوگیری از گسترش این بیماری، انجمن موسیقی سعی بر این داشت تا با همکاری و همراهی شعب استانی انجمن موسیقی ایران، در جهت آرامش و بازگشت دوباره نشاط و شادی مردم و جامعه، برنامههای مفرح و آموزشی برای آنها برگزار کند که نمونه آن پخش صدها اجرای زنده خصوصاً در حوزه موسیقی مقامی و ردیف دستگاهی از صفحات اینستاگرام انجمنها بود؛ حتی در برخی از شعب استانی مانند کرمان، کرمانشاه و حدود چهار استان دیگر مسابقات اینستاگرامی برگزار شد؛ مانند استان گلستان که جشنواره وسیعی در این خصوص برپا کرد و شرکتکنندهها در ردههای سنی مختلف بهصورت خودجوش و با کمترین هزینه آثار خود را در قالب تکنوازی سازهای مختلف ایرانی، نواحی و غربی و همچنین در بخش آوازی ارسال کردند که در صفحات اینستاگرام این انجمنها پخش شد و توانست با جمعیت بسیاری از مخاطبان ارتباط برقرار کند. البته این برنامهها همچنان ادامه دارد و تلاش ما اشاعه برنامههای فرهنگی هنری برای مردم و همچنین مخاطبان موسیقی و هنرمندان است. رئیس انجمن موسیقی ایران اقدام دیگر این انجمن را برگزاری چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان عنوان کرد و بهگفته او طبق فراخوان مهلت ارسال آثار شرکتکنندگان در مرحله نخست تا پایان اردیبهشت ماه خواهد بود و علاقهمندان به شرکت در چهاردهمین دوره این جشنواره میتوانند آثارشان را در سامانۀ «بامک» بارگذاری کنند. او درباره اینکه آیا این جشنواره بهصورت حضوری برگزار خواهد شد یا خیر، اظهار داشت: با توجه به شرایط حال حاضر و گسترش این ویروس، باید دید امکان حضور فیزیکی شرکتکنندگان وجود دارد یا اینکه باید بهصورت مجازی برگزار شود. رئیس انجمن موسیقی ایران استقبال از چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی ایران را بسیار خوب پیشبینی کرد و افزود: جشنواره ملی موسیقی جوان در یک مقایسه زمانی نسبت به اردیبهشت سال گذشته از استقبال بسیار پرشوری برخوردار بوده است. البته شرکتکنندهها وسواس بسیاری در کار خود دارند و این حساسیت موجب شده ارسال آثارشان را معمولاً به شبهای آخر موکول کنند. بنابراین چندان قابل پیشبینی نیست ریزش مخاطب داشته باشیم یا رویش. بههر حال شرایط ارسال آثار تغییر کرده و این بخش از طریق فضای مجازی و سامانه «بامک» انجام میگیرد. باید ببینیم تا پایان اردیبهشت ماه چه تعداد آثار به دبیرخانه جشنواره خواهد رسید تا تصمیمات لازم در خصوص تمدید آن اتخاذ شود که البته این اقدام منوط به تصمیم آقای هومان اسعدی، دبیر جشنواره، خواهد بود. او درباره تغییر تاریخ برگزاری این جشنواره گفت: با توجه به شرایط پیشآمده و رویکرد جدید جشنواره منتظر هستیم ببینیم وضعیت حضور شرکتکنندهها به چه صورت خواهد شد. با پیشبینیهای انجامگرفته این احتمال میرود چهاردهمین جشنواره ملی موسیقی جوان اجرای صحنهای نداشته باشد و از شرکتکنندگان درخواست داریم اجراهای خود را با بهترین کیفیت ارسال کنند تا قابلیت استفاده در صفحات مجازی را داشته باشد. در مرحله دوم هم باید دید با نزدیکشدن به فصل تابستان شرایط جامعه به چه صورت خواهد بود. درواقع تلاش ما این است جشنواره موسیقی جوان به بهترین شکل برگزار شود. در خصوص بخش داوری هم برای حفظ سلامتی استادان از آنها تقاضا داشتهایم آثار ارسالی را در منزل بازبینی کنند و امتیازدهی در فرمها انجام بگیرد. در شهرهایی هم که امکان دسترسی به اینترنت محدود است یا مشکلاتی وجود دارد، از شعب انجمنهای استان تقاضا داشتهایم با توجه به این مسائل رصد کنند اگر مشکلی وجود داشت ضبط آثار را برعهده بگیرند تا کمک کنیم سدی برای حضور جوانان در این جشنواره وجود نداشته باشد.
انتشار قطعاتی منتشر نشده از ابوالحسن صبا
رئیس انجمن موسیقی ایران همچنین از انتشار قطعاتی از آثار منتشرنشده ابوالحسن خان صبا، موسیقیدان شهیر و آهنگساز و نوازنده برجسته و سرشناس ایرانی، خبر داد. علی ثابت نیا در این باره بیان داشت: این آثار شامل چند قطعه از سهتارنوازی و ویلننوازی این استاد بزرگ است که بهزودی از سوی انجمن موسیقی ایران منتشر میشود و به دست علاقهمندان خواهد رسید. لازم به ذکر است، پیش از این برخی از آثار و قطعات استاد صبا از سوی مؤسسه فرهنگی هنری ماهور و برخی مؤسسات فرهنگی منتشر شده است، بنابراین در مورد اینکه این آثار تکراری نباشند وسواس و حساسیت بسیاری داشتیم. البته ممکن است جستهگریخته اغلب هنرمندان این قطعات را در اختیار داشته باشند، اما طبق بررسیهای انجامگرفته و استفاده از نظرات کارشناسان درحوزه نشر و همچنین کارشناسان متبحری که آثار ایشان را بررسی کردهاند، از مجموعه کارهای ابوالحسن خان صبا، به آثاری دست یافتیم که تا به امروز بهصورت رسمی منتشر نشده است. او افزود: پیش از این، آلبوم «خوشهچین بوستان عشق» که حاصل همکاری مازیار شاهی و گوهرناز مسائلی است از سوی این مؤسسه منتشر شده که البته بهدلیل شیوع ویروس کرونا فرصت رونمایی آن فراهم نشد. در نتیجه این آلبوم در ایام نوروز که اکثریت مردم در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی فعالیت داشتند بهصورت دیجیتال توسط آقای مازیار شاهی منتشر شد. نسخه فیزیکی آن هم آماده انتشار است و منتظر هستیم ببینیم آیا شرایط رونمایی آن پیش خواهد آمد یا خیر.
«باند 25» بهخاطر کرونا با تأخیری هفتماهه میآید
«007»، رودررو با خطری بیسابقه
وصال روحانی
خبرنگار
در میان فیلمهای سینمایی متعددی در سطح جهان که به سبب رواج کرونا دچار تأخیر طولانی در پخش شدهاند، جدیدترین نسخه جیمزباند هم وجود دارد. بیست و پنجمین فیلم از این فرانچیز 58 ساله که «وقتی برای مردن نیست» (یا «اینک زمان مردن نیست») نام دارد و قرار بود از 20 فروردین در بریتانیا و از 30 فروردین در امریکای شمالی، اروپای غربی، آسیای شرقی و اقیانوسیه به نمایش درآید، برای رهایی از عوارض شدید «کووید 19» که عمدهترین آنها فروش اندک براثر بسته شدن «تماشاخانهها» است، به پاییز امسال و بواقع 7 ماه دیرتر موکول شده است. براین اساس، این فیلم از 23 آبان در بریتانیا و از 5 آذر در سایر نقاط دنیا پخش میشود و اگر این بار هم مثل موارد قبلی ابتدا در انگلیس شاهد اکران آن خواهیم بود، به این سبب است که طبق داستانهای جیمزباند و براساس نوشتههای ایان فلمینگ بریتانیایی که 16 کتاب «باند» او زیربنای 16 فیلم نخست ساخته شده براساس این کاراکتر قرار گرفته، وی یک مأمور مخفی انگلیس و در خدمت سازمان جاسوسی اینتلیجنت سرویس این کشور است و اختیارات ویژه و وسیعی دارد و یکی از آنها، اجازه حذف و کشتن هر کسی است که وی برای کشورش یا کل جهان مضر بینگارد.
آخرین حضور «باند»ی دانیل کریگ
این پنجمین مرتبه حضور دانیل کریگ، هنرپیشه کوتاه قد و 52 ساله انگلیسی در نقش جیمزباند است که براساس کدها و شمارهگذاریهای پنهانی متداول در سرویس جاسوسی انگلیس، «007» هم نامیده میشود. براساس شایعات رایج و البته اخبار موثق استودیوها، کریگ علاقهای به ادامه حضور در این فیلم بسیار سودساز را ندارد و حالا که قراردادش پایان یافته، کنار میرود و استودیوهای یونیورسال و یونایتد آرتیستز که متولیان این سری فیلمها هستند، قصد دارند برخلاف متن صریح نوشتههای فلمینگ و جانشینان او که سناریوی فیلمهای هفدهم تا بیست و پنجم را نگاشتهاند، باند را از یک مأمور سفیدپوست که قدری خوش سیما و بسیار سریع و قوی و آموزشدیده است، به مردی سیاهپوست تبدیل کنند و اولین باند سیهچرده تاریخ را روبهروی بینندگان قرار دهند و برای این منظور ادریس البا، هنرپیشه 48 ساله سیرالئونی تبار و تبعه بریتانیا را برگزیدهاند که پیشینه بازی در یک سریال پلیسی تلویزیونی به نام «لوتر» را هم در اواسط دهه قبلی دارد و به تبع آن با فراز و فرودهای اتفاقات جنایی و عملکرد مأموران مخفی آشنا است.
پس از پنج سال بازنشستگی
تا چنان زمانی باید صبر و تأکید کرد که در پنجمین نمایش باندی دانیل کریگ با مأموری مواجه هستیم که پنج سال بعد از به دام انداختن مجدد ارنست بلوفلد، یکی از دشمنان قدیمی خود و تبهکار ضد بشری، به ایام بازنشستگیاش پا نهاده و میخواهد پس از سالها مبارزه با تاریکی، سرانجام در روشنایی روز طعم زندگی شیرین و بیدردسر را بچشد اما فراخوانی از فلیکس لیتر که یک مقام ارشد سیا و شریک در مأموریتهای «007» برای اینتلیجنت سرویس بوده، شرایط او را یک بار دیگر تغییر میدهد و باند مطلع میشود که یک دانشمند خبره بهنام والدو اوبروچف ناپدید شده و رازهایی پشت این ماجرا وجود دارد که باید با همت او حل شود. ورود باند به این قضیه و کنکاش وی در ریشههای این اتفاق، او را با خطرات بیسابقه و مدهشی روبهرو میکند که شاید جهان هستی هرگز مشابه آن را ندیده باشد.
مخل آسایش یا قهرمان؟
گروه بازیگران فیلم در ماههای نخست 2019 تعیین شدند و فیلمبرداری از آوریل تا اکتبر این سال صورت گرفت و البته لیا سیدو، بن ویشا، نائومی هریس، روری کینار، جفری رایت، کریستوف والتنر و رال فاینس که در تمام آثار اخیر «007» نقش اطرافیان و کارفرمایان او را ایفا کردهاند، در این فیلم نیز در همان نقشها ظاهر شدهاند و بازیگران تازه فیلم که فقط مرتبط با فیلم «وقتیبرای مردن نیست» بودهاند، رامی مالک، لاشانا لینچ، آنادی آرماس، دالی بن صلاح، دیوید دنسیک و بیلی ماگنوس هستند. در بین این نفرات رامی مالک آفریقاییالاصل سهمی عمدهتر دارد زیرا ایفاگر نقش سافین، دشمن اصلی باند در این فیلم است و مردی بلندپرواز و توطئهگر نشان میدهد و به «قلمرو 007» ورود و او را جداً مضطرب میکند. باربارا براکولی تهیهکننده قدیمی سری فیلمهای جیمزباند کاراکتر سافین را مردی روانی و عذابآفرین نامیده اما مالک در یک تشبیه معنادار که جلو دهنده فضای ویژه فیلم و داستانهای مدرن و ضد قهرمانی است خودش را مثل باند یک قهرمان میداند و نه یک مرد مخل آسایش مردم.
تابش نور امید در دنیای کرونایی
در این فیلم «لیاسیدو» در قالب دکتر مادلینسوان ظاهر میشود که در فیلم قبلی باند («اسپکتر» محصول سال 2015) هم کمک حال «007» در اجرای مأموریتهای دشوارش بود. فوکوناگا که جانشین سممندز کارگردان دو نسخه قبلی باند یعنی «سقوط آسمان» و «اسپکتر» شده، براساس نوشتههای نیل پرویس و رابرت وید (افراد حاضر در نگارش سناریوی تمامی آثار جیمزباند از 1999 به بعد) و البته با سلایق شخصیاش نقش کاراکتر مادلینسوان را قدری نامحسوستر از گذشته کرده و این در حالی است که وی در «کازینو رویال»به باند کمک کرد تا راز سربهمهر قتل
سپرلیند را کشف و قاتلان او را اسیر کند. برهمین روال نائومی هریس در قالب آشنای مانی پنی، لاشانا لینچ در نقش نومی، مأمور موسوم به «دوصفر» (00) که در سالهای بازنشستگی باند بهجای او کار میکرد و بن ویشا هم در نقش ام 16 که سلاحها و وسایل مافوق مدرن مورد نیاز باند را در اختیار او میگذارد، جملگی حاضرند تا دنیای ویژه باند یک بار دیگر سینما دوستان و بویژه طرفداران «007» را بهوجد آورد و دنیایی را که براثر جولان کرونا کمرنگ توأم با ترس مفرط شده به حذف این عوامل و هر فاکتور ویرانگر دیگری خوشبین سازد و نور امید را به دلهای مأیوس بتاباند.
بهسوی آینده
هرچه باشد، چنین چیزی همیشه مأموریت نخست و هدف اصلی فیلمهای قهرمانان و متکی بر «ابر جاسوسها» و مأموران خارقالعاده بوده و تأخیر طولانی در اکران این نسخه تازه هم معادله مذکور را تغییر نمیدهد و پروژهای که طی قریب به شش دهه با بازی شون کانری اسکاتلندی، جورج لازنبی استرالیایی، راجر مور انگلیسی و فقید، تیموتی دالتون ولزی، پییرس براسنان ایرلندی و اینک دانیل کریگ انگلیسی در نقش جیمز باند همواره تلألو زیادی در بین عوام و گیشهای بسیار پر بار داشته، دهه 2020 را هم تجربه و راه طولانیاش بهسوی آینده را هموار کند.
یادی از نجف دریابندی
او خودساخته و خودآموز بود
محمد کیانوش راد
سیاستمدار و مدرس دانشگاه
نجف دریابندری نمونه روشنفکرانی از این دیار است که به دلایل و علل گوناگونی ترجیح دادند از سیاست و از ساحت «باید و نبایدها و زنده باد و مرده باد» به عالم «اما و اگر و شاید» فرهنگ هجرت کنند .
شاید از ابتدا دریابندری، اشتباهاً، اما نه، دردمندانه در آبادان سیاسی و دوست داشتنی دروازه تجددِ انسان ایرانی، با سینماها و تئاتر و موسیقی و تنوع فرهنگی -سیاسی بینظیر، به عالم کنشگری سیاسی کشانده شد.
برای توصیف و ارزیابی زندگی علمی و هنری استاد نجف دریابندری، البته، کسانی در حد و اندازه او، بزرگانی چون استاد محمدعلی موحد و استاد شفیعی کدکنی صلاحیت گفتن دارند.
گفتهاند: معرِّف باید اجلی از معَّرف باشد.
دریابندری، مُشکی است که بوی خوش فرزانگی و اندیشگی او را بی نیاز از هر توصیف مثل من میکند.
افرادی چون نجف دریابندری، حوزه فرهنگ و ادبیات و هنر را اصیلتر، ماناتر و مهمتر و زیربناییتر از روزمرگیهای سیاست یافتند.
تواضع همیشگی و افتادگیِ این اندیشمند جنوبی، او را به دور از هیاهو و فخرفروشی، با کولهبار تجربه زندان و اخراج شدن از کار به دلایلی سیاسی، از ساحت سیاست به حوزه فرهنگ عزیمت داد.
نزدیک به 80 سال پیش، محمدعلی فروغی با نگارش اثر ارزشمند «سیر حکمت در اروپا» مسأله اصلی سیر تحول در غرب را به ایرانیان گوشزد کرد. کتاب فروغی همواره کتابی قابل استناد و خشتِ اول در میان روشنفکران ایرانی و حتی روحانیون ایرانی چون مطهری بود. سالها بعد، در زندان و در دهه ۳۰ کتاب معیارِ دیگری خودنمایی کرد.
خشتِ دوم این فعالیت فکری و فرهنگی عظیم با ترجمه «تاریخ فلسفه غرب» اثر فیلسوفی تأثیرگذار، برتراند راسل توسط نجف دریابندری به فضای فکری روشنفکران ایرانی عرضه شد.
روشن است این به معنای نادیده شدن تلاشهای بسیار زیاد روشنفکران در شناخت غرب، از سید عبداللطیف شوشتری تا ملکم خان و سید جمال الدین اسدآبادی و بعدها سید فخرالدین شادمان و... دیگران نیست، اما کتابی مدون در معرفی اندیشه فلسفی غرب با «سیر حکمت در اروپا» و انتشار «تاریخ فلسفه غرب» از راسل در ایران به صورتی مدون و یکپارچه صورت پذیرفت.
تاریخ فلسفه غرب راسل، کراراً مورد استناد روشنفکران سکولار و مذهبی قرار میگرفت و فارغ از تکنگاریها در مورد فیلسوفان غربی، تنها پس از انقلاب اسلامی تلاشهایی منسجم برای معرفی و بازنمایی سیر فلسفه در غرب که مبنای همه تحولات عظیم تمدنی و فرهنگی دنیای جدید است، صورت گرفته است.
مسأله اصلی روشنفکران و اصلاحگران در یکصد ساله اخیر این بود و هست که چرا غرب چنین شد و چرا ما درماندهایم و چرا ما این گونه ماندهایم و چرا روح همگرایی و انسجام و اجماع نخبگان ایرانی تا به این حد ضعیف است. مسأله تجدد چیست و نسبت ما ایرانیان با تجدد کجاست؟ این مسأله، هنوز هم مسأله انسان ایرانی است.
ذهن جست و جوگر و دریایی دریابندری به بیان استاد محمدعلی موحد «خودساخته و خودآموز» بود. او به عالم شایدها راه یافته بود و از ورطه روشنفکری «قالبی و قلابی» هجرت کرد. به زعم خود او، او کمی سوسیالیست و کمی هم لیبرال شده بود و این آغازی بر فرار از جزماندیشیهای زمانهاش بود.
گشودگی ذهن و اندیشه، راه تعصب و یکتا انگاری و تقلیلگرایی را بر او بسته بود. تلاش برای دستیابی به حقیقتِ حقایق را در فهرست ترجمهها و در نگاهی گذرا به آثار او میتوان یافت.
از ترجمه تاریخ فلسفه غرب تا ترجمه «افسانه دولت» ارنست کاسیرر و «متفکران روس » آیزیا برلین، تا ترجمه رمانهای متنوع که بهترین راه برای شناخت دنیای تو در توی انسان عصر مدرن است، در کارنامهاش میتوان یافت.
تنها ادای دِین ما و نسل جوان به این اندیشمند بزرگ جنوبی، خواندن و اندیشیدن در آثار بی نظیر اوست.
لوریس چکناواریان
رهبر ارکستر و آهنگساز
چـــنـــدی پیـــــش قطعهای 12 دقیقهای برای «کرونا» نوشتم، این اثر در سه موومان «یورش»، «مرگ» و «زندگی» است و درواقع بیان احساسم نسبت به مسأله ویروسی است که جهان را درگیر خود کرده است، مانند شاعری که شعر مینویسد یا نقاشی که تصویری را خلق میکند البته امیدوارم که دیگر اتفاقی رخ ندهد چرا که کاغذهایم برای این اتفاقات تلخ به پایان رسیده است. نکته دیگر این است که براین نظرم برای حمایت از کادر درمانی و پزشکی تنها پشتیبانی هنرمندان کافی و لازم نیست بلکه دیگر کادرهای کشور چون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هم باید تسهیلات و حمایتهای خود را در این باره داشته باشند و از پزشکان قدردانی و حمایت شود و البته در کنار آن مردم هم باید حامی و پشتوانه همدیگر باشند تا هر چه زودتر ویروس کرونا در دنیا ریشهکن گردد. امیدوارم هراثری که مینویسم بازتابی درآینده و برای آیندگان داشته باشد و حتی بعد از مرگم هم شنیده شود البته براین باورم خلق یک اثر هنری در طول زندگی یک هنرمند چندان مهم و مورد توجه نیست و چه بهتر که بعد از مرگ او این آثار ماندگار باشد و شنیده شود. آثار موسیقی بر دو قسم است یک بارمصرف و فاخر و ماندگار که البته ماندگاری آن بستگی به سلیقه نسل آینده دارد به زمانی که در آن زندگی میکنند و اینکه آیا در آن دوران این موسیقی کاربرد دارد یا خیر. بهطور مثال شاید موسیقی بنویسیم که چندان تأثیرگذارنباشد و شنیده نشود اما 50 سال دیگر و در دوران و محیط و شرایط دیگر قابل توجه باشد مانند شعر یا تصنیفی که شاعران بزرگ ما در آن برهه زمانی سرودهاند و امروزه هم قابل استفاده است. من در کنار موسیقی علاقهمند به حرفه نقاشی هم هستم، البته نقاش یا نویسنده نیستم همه هنرها از یک خانواده برخاستهاند و مرتبط با یکدیگرند. مانند اینکه وقتی موسیقی مینویسم دوست دارم تصویری هم نقاشی کنم چراکه از دیدگاه من موسیقی یک رنگ است و رنگها نیز هرکدام یک نت موسیقی است و در آینده نزدیک تصمیم به برگزاری نمایشگاهی از نقاشی هایم دارم که باید دید شرایط به چه صورت خواهد بود. این اثر را تقدیم میکنم به همه مردم دنیا و بویژه کادر پزشکی که روزهای سخت و پر تلاشی را میگذرانند. در ساخت این کار احسان بیرقدار هم همکاری بسیار خوبی داشتند و این قطعه را بهصورت سمپل صدای ارکستر با وسواس بسیار زیادی انجام
داده است.
بهمنظور توسعه همکاریهای مشترک در مسیر توسعه، ترویج و تبلیغ معارف قرآن و اهل بیت علیه السلام تفاهمنامه همکاری بین معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دانشگاه فرهنگیان مبادله میشود. این مراسم قرار است امروز سهشنبه بیستوسوم اردیبهشت ماه رأس ساعت ۱۴ در سالن اجتماعات معاونت قرآن و عترت با حضور عبدالهادی فقهیزاده معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان و جمعی از مدیران صورت پذیرد.
اداره کل هنرهای نمایشی دومین گزارش خود را در رابطه با رصد و پیگیری شرایط و مشکلات گروههای نمایشی و تماشاخانههای خصوصی دروضعیت همهگیری بیماری کرونا منتشرکرد.
تیری فرمو، دبیرجشنواره کن در جدیدترین مصاحبه خود بهصورت رسمی اعلام کرد، هفتاد و سومین دوره جشنواره فیلم کن در سال ۲۰۲۰ قطعاً برگزار نخواهد شد اما فهرست آثار پذیرفته شده در این دوره از جشنواره، در ماه ژوئن اعلام خواهد شد.
فراخوان بخش موسیقی سومین جشنواره ملی «شمس و مولانا» که مرداد ماه امسال به میزبانی شهر خوی برگزار میشود، منتشر شد.
بهترین عکسها از نگاه مردم در مسابقه عکاسی «در خانه بمانیم از نگاه دوربین» معرفی میشوند.
«دیوان حافظ» با تصحیح و پیشگفتار حسین محیالدین الهی قمشهای در ۲۸۶ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۹۰هزار تومان در نشر گویا عرضه شده است.
انگلستان با تعیین اقدامات جدید برای هر کسی که به این کشور سفر میکند، از یکم جولای (۱۱ تیر) صنایع میهمانپذیری و دیگر مراکز عمومی از جمله سینماها را بازگشایی میکند.
انتشارات ایرانشناسی کتاب «تاریخ نان در ایران» نوشته ویلم فلور و ترجمه صبا کارخیران را منتشر کرد.