توان موشکی سپاه در گفت وگو با سردار موسوی جانشین فرمانده نیروی هوافضای سپاه:
موشکها برای عبور از پدافند دشمن تجهیز شدند
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی روزهای اخیر اقدام به برگزاری یکی از مهمترین و گستردهترین رزمایشهای خود در حوزههای زمینی، دریایی و هوافضا کرد که در این میان رزمایش موشکی بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفت.
تهاجمهای موشکی در زمین و دریا علیه اهداف مختلف و بویژه شبیهسازی حمله به نیروگاه اتمی رژیم صهیونیستی (دیمونا) از مهمترین سرفصلهای خبری این رزمایش بود.
در خلال این رزمایش همچنین اعلام شد که موشکهای ایرانی به سرجنگیهای جدید مجهز شدند که میتوان آنها را تا لحظه اصابت به هدف هدایت کرد و این یکی از راههای مهم برای عبور از سامانههای پدافندی ضدموشکی دشمن است.
همزمان با سالروز حمله موشکی سپاه به پایگاه امریکایی عین الاسد در عراق که 2 سال قبل بهعنوان اولین سیلی از سلسله انتقامهای ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی انجام شد، در گفتوگوی کوتاهی با سردار سید مجید موسوی جانشین فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی مختصر ابعاد این ماجرا و نیز رزمایش موشکی اخیر این نیرو پرداختیم.
در سالگرد حمله به عین الاسد یک سؤال این است که پایگاه امریکا از چه سامانههای پدافندی بهره میبرد؟ آیا تنها چند سامانه «سی رم» داشت یا سامانههای دیگری هم بوده است؟
تا پیش از اجرای عملیات شهید سلیمانی و تهاجم موشکی به پایگاه عینالاسد، امریکاییها تصوری از مورد حمله قرار گرفتن به این گونه را نداشتند، لذا دفاع هوایی قابل توجهی را مستقر نکرده بودند، ضمن آنکه دفاع در برابر ضربات موشکی امر بسیار دشوار و سختی است.
پیش از این گفته شد که در این حمله از سرجنگیهای مخصوص سرکوب پدافند هم استفاده شد، کمی در این باره توضیح دهید.
در عملیات شهید سلیمانی موشکها علیه اهداف مشخصی از پایگاه عین الاسد که محل استقرار تجهیزات رزمی و آشیانههای هدایت و کنترل پهپادها بود بکار گرفته شد که کارآمدی و اثربخشی بیشتری داشته است.
درصد موفقیت حمله به عین الاسد در کل چقدر بود؟ هم به لحاظ شلیک همه موشکها و هم میزان دقت در اصابت.
عملیات شهید سلیمانی بر مبنای طرحریزی و اهداف مشخص کاملاً موفق ارزیابی میشود و حجم آتش موشکی اجرا شده مطابق پیشبینی بوده است و در خصوص دقت اصابت موشکها هم بهترین گواه، گزارشات تصویری خود امریکاییها از خسارتهاست.
در رزمایش اخیر گفته شد که از سرجنگیهای جدید با قابلیت هدایت در فاز نهایی و تغییر مسیر برای رسیدن به هدف استفاده شده، چقدر این سرجنگیها امکان عبور از سامانههای ضد موشکی امریکا و رژیم صهیونیستی را دارند؟
دشمن در تلاش است با ترکیب سامانههای ضد موشکی در لایههای مختلف تأثیر عملیات موشکی را کاهش دهد، این در حالی است که اقدامات تاکتیکی و تکنیکی موشکی از جمله مانورپذیری و تغییر تراژکتوری پروازی در فاز نهایی، سپر دفاع موشکی آنها را ناکارآمد خواهد کرد.
آیا این سرجنگیها قابلیت نصب روی همه موشکهای بالستیک ایرانی را دارند؟
بله، اساساً تمام سامانههای موشکی که قابلیت مانورپذیری را دارند از خانواده موشکهای بالستیک هستند که تا انتهای مسیر نیز هدایت میشوند و از این ویژگی مانورپذیری بهرهمند هستند.
توان موشکی امروز ما در مقابله با سامانههای ضدموشکی امریکا و رژیم صهیونیستی در نبرد واقعی چقدر است؟
به طور قطع و یقین بکارگیری تاکتیکها و تکنیکهای ضد سپر موشکی موجب ناکارآمدی و بیخاصیت شدن دفاع ضد موشکی خواهد شد و این واقعیتی است که رژیم صهیونیستی در برابر حملات راکتی نیروهای جبهه مقاومت در جنگهای اخیر بخوبی آن را تجربه کرده است.
یکی از شبهات رزمایش اخیر این بود که برخی موشکها شلیک نشد، آیا اینها موشکهای رزرو بودند یا دلیل دیگری داشت؟
در همه رزمایشها به طور معمول برای ارتقای سطح آمادگیها، سازمان رزم بیشتری برای اجرای تمرینات و افزایش شایستگی رزمی نیروها و ارتقای مهارتها به صحنه رزمایش فراخوان میشوند، این یک امر طبیعی و معمول است.
موشکهای بالستیک دوربرد در این رزمایش علیه چه اهدافی به کار گرفته شد؟
با توجه به برد تعیین شده برای موشکهای دوربرد، اهدافی در منطقه عمومی شمال سیستان و بلوچستان بهعنوان محل اصابت انتخاب شده بود.
تأثیر توان موشکی ما چه تأثیری در ارتقای توان جبهه مقاومت بویژه لبنان و فلسطین دارد؟
توانمندیهای حوزه دفاعی جبهه مقاومت تابع اصل ظروف مرتبطه است، یعنی هرچه توان در مرکزیت این محور و جبهه تولید میشود، در سایر اعضا نیز تأثیر میگذارد.
پیام شبیهسازی نیروگاه اتمی دیمونای رژیم صهیونیستی در رزمایش اخیر بهعنوان هدف چه بود؟
تفهیم این نکته که ایران اسلامی و مقتدر مرعوب یاوه گویی و عملیات روانــــی ســــران رژیـــــم جــعلی صهیــــونـــیستی نخواهد شد و هرگونه خــــطا و اشتباه در محــــاســـــــبات میتواند به نابودی این رژیم منجر شود.
ابعاد و تأثیرات راهبردی حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکا در ژانویه 2020
جایی برای امریکاییها نیست
عملیات موشکی ایران علیه پایگاههای نظامی امریکا در عراق که اولین مرحله از اقدامات تلافیجویانه ایران در پاسخ به ترور سردار حاج قاسم سلیمانی بود به هیچ عنوان قابل مقایسه با حمله ژاپن به پایگاه امریکا در سال 1941 و در جریان جنگ دوم جهانی نیست. این برخورد و درگیری نظامی با امریکا بهصورت رسمی از سوی یک دولت و اجرای عملیاتی آن در شرایط غیر جنگی بیسابقه است. از سوی دیگر شبکه تلویزیونی CBS رسماً اعلام میکند حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکا در عراق بزرگترین حمله موشکی بالستیک علیه امریکاییها در تاریخ است.
اهمیت راهبردی کوبیدن پایگاه عین الاسد و اربیل را میتوان در واکنشهای جهانی نسبت به این حمله جستوجو کرد.
فرانس 24 در همان ساعات نخست پس از حمله اعلام میکند: «ایران بامداد روز چهارشنبه به منظور انتقام از کشته شدن سردار قاسم سلیمانی توسط امریکا، دو پایگاه در عراق را که محل استقرار نیروهای امریکایی است، مورد اصابت موشک قرار داد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا گفت که هیچ تلفات امریکایی یا عراقی در این حمله موشکی وجود نداشته است و امریکاییها باید از نتیجه آن «بسیار سپاسگزار و خوشحال» باشند.
ترامپ همچنین گفت که به نظر میرسد ایران در حال «مقاومت کردن» است و پاسخ امریکا اعمال تحریمهای اقتصادی جدید «تا زمانی که ایران رفتار خود را تغییر دهد» خواهد بود. عراق و تعدادی از کشورهای اروپایی در ائتلاف ضد گروه دولت اسلامی (داعش) - از جمله فرانسه، بریتانیا، آلمان، اسپانیا، لهستان و دانمارک - گفتند که هیچ یک از پرسنل نظامی آنها در این حملات آسیب ندیده اند.
آیتالله خامنهای، رهبر ایران، این حملات را «سیلی به صورت» امریکا دانست و خواستار خروج نیروهای امریکایی از منطقه شد.
ایشان در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که از سرگیری مذاکرات هستهای با واشنگتن راه را برای سلطه امریکا هموار میکند.
فرانسه حمله اخیر ایران را محکوم کرده و بر اهمیت حفظ نبرد با گروه داعش در عین احترام به حاکمیت عراق تأکید کرده است. در بیانیه وزارت خارجه فرانسه آمده است که پاریس با همه طرفها در تماس است و تلاش خواهد کرد تنشها را کاهش دهد». واکنشهای مشابه دیگر از طرف چهرهها و رسانههای غربی نشان از پیچیدگی و شگفتیساز بودن ابعاد این حمله داشت. دستپاچگی منابع غربی در مخابره کردن عدم تلفات این حمله ، در ادامه با بالا رفتن شمار مجروحانی که آسیب مغزی دیدند به نمایش در آمد.
امریکاییها از دو جهت نسبت به این واقعه دچار شکست محاسباتی شدند. در وهله اول میزان و قدرت حضور تاریخی مردم ایران و عراق در تشییع شهدای فرودگاه بغداد که چند روز پس از جنایت هر لحظه حماسیتر میشد، مانع از تصمیمگیری مقامات امریکایی در مواجهه با ایران بود و در وهله دوم تحقق وعده ایران نسبت به انجام یک برخورد سخت با امریکا، بهعنوان یک پدیده منحصر به فرد در تاریخ، فرایند تصمیمگیری برای امریکاییها را سختتر میکرد.
این پیچیدگیها سبب شد تا بخشی از رسانهها به سمت مخابره واقعهای بدون تلفات سوق پیدا کنند. دارا ماسیکوت بهعنوان پژوهشگر مسائل دفاعی مربوط به روسیه در اندیشکده سیاستگذاری جهانی رند در مورد اهمیت حمله ایران به یک پایگاه نظامی امریکایی میگوید:«من کارشناس ایران نیستم ولی یک تحلیلگر نظامیام. وقتی این نشانههای اصابت حمله ایران به پایگاه عین الاسد را میبینم، برخلاف گمانهزنی برخیها، در آن هیچ نشانهای از یک حمله سمبلیک و نمادین که برای اجتناب از تلفات طراحی شده باشد؛ نمیبینم. آن طور که مشخص است، حملات (ایران) توانمندی نظامی پایگاه (عینالاسد) را هدف قرار داده است.»
آرون استاین دبیر حوزه خاورمیانه نشریه امریکایی فارین پالیسی هم در آن تاریخ گفت: «ایران خطا نزد؛ نمیتوانم باور کنم که این نیاز به گفتن دارد.» جنیفر گریفین، خبرنگار فاکس نیوز نیز توئیت کرد: «از یکی از مقامات امریکایی شنیدهام موشکهای شلیک شده از نوع بالستیک کوتاه برد یا کروز بودهاند و از خاک ایران به سوی چندین پایگاه امریکایی در عراق شلیک شدهاند.»
استفان گریشام خبرنگار کاخ سفید نیز در توئیتر خود نوشت: «ما از گزارش های حملات به پایگاههای امریکا در عراق مطلع هستیم. رئیسجمهور ترامپ در جریان موضوع قرار گرفته و در حال بررسی دقیق اوضاع و مشورت با تیم امنیت ملی خود است. وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) اعلام کرد که در حال برآورد خسارت های اولیه حملات هوایی ایران به پایگاههای خود در عراق است و رسماً هدف قرار گرفتن دستکم دو پایگاه در عراق که میزبان نیروهای امریکا و ائتلاف است (عینالاسد و اربیل) را تأیید کرد.»
پنتاگون همچنین در 8 ژانویه 2020 اعلام کرد: «ایران بیش از ۱۲ موشک به سمت نیروهای امریکایی و ائتلاف در عراق شلیک کرد. روشن است که این موشکها از ایران شلیک شده و حداقل دو پایگاه میزبان نیروهای امریکایی در الاسد و اربیل را هدف قرار داده است. در حال کار روی ارزیابی اولیه خسارت هستیم.»
تأثیر حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی امریکایی بیش از آنکه از جنبه میزان تلفات و خسارات دارای اهمیت باشد، از نظر نقش پیشرانی در تهدید مواضع امریکا از سوی نهضت مقاومت با محوریت ایران قابل ارزیابی است. امریکا ضربه پذیر است و امکان برخورد مستقیم با آن وجود دارد. امریکا زمینه ماندگاری در عمق استراتژیک ایران را ندارد. امریکا بشدت از گسترش هستههای مقاومت در منطقه و نیز توسعه آن به مناطق دورتر در آفریقا و امریکای لاتین هراسان است.
اینها برخی از فکتهایی است که با حمله موشکی به عین الاسد بیش از پیش برای نظریه پردازان اهمیت پیدا میکند. واهمهای که حمله عین الاسد برای امریکاییها داشت و بخشی از آن را سال گذشته برنامه 60 دقیقه CBS از زبان افسران ارشد امریکایی در عین الاسد منتشر کرد.
در این برنامه رابرت هیلز یکی از افسران امریکایی میگوید: «این حمله شبیه یک فیلم علمی تخیلی بود. در طول بمباران، او در یک خودروی زرهی در فاصله ایمن خارج از پایگاه بود و میترسید که بازگردد و صدها نفر از نیروهای همکارش را کشته ببیند. هیلز میگوید: «کلمات حتی نمیتوانند میزان انرژی آزاد شده توسط این موشکها را توصیف کنند. من فوراً تمام شنواییام را از دست دادم، احساس کردم که زیر آب هستم... بهدنبال آن فاسدترین طعم آمونیاک و گرد و غباری که در پناهگاه بود دندانهای شما را میپوشاند.»
از اینرو بررسی و تحلیل ابعاد عملیات 8 ژانویه 2020 باید در یک مدل کلان در مواجهه نوین با امریکا دیده شود. راهبرد اخراج امریکاییها از غرب آسیا با یک شروع موفقیتآمیز در عین الاسد آغاز شد.
همراهی سیاسی عراق با طرح اخراج امریکا، برخوردهای مستقیم با کاروانهای نظامی امریکا از طرف گروههای مقاومت در طول دو سال گذشته، تحولات جدید در افغانستان و اعلام عقبنشینی امریکاییها از حضور نظامی در عراق، برخی از محورهای پروسه اخراج امریکا از منطقه هستند.
اخراج امریکا از منطقه و قصاص جنایتکاران فرودگاه بغداد میتواند بخشی از ثمره خون شهدای مقاومت با فرماندهی سردار سلیمانی باشد. بخشی از این اقدامات در طول دو سال گذشته انجام شده و محور مقاومت به سمت تحقق کامل این اهداف با سرعت زیاد شونده در حرکت است.