ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام سجاد (ع):
مبادا به گناهی که انجام دادهای خوشحال باشی، زیـرا اظـهار شـادی بخـاطـر گـناه از انجام آن «گناه» بزرگتر است.
کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۸
مبادا به گناهی که انجام دادهای خوشحال باشی، زیـرا اظـهار شـادی بخـاطـر گـناه از انجام آن «گناه» بزرگتر است.
کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۸
مردمی که صاحبان تلویزیون هستند مخاطبان آن هم باشند
نوید محمودی: برگرداندن مخاطبین فاصله گرفته از رسانه ملی به این سمت بشدت اولویت به حساب میآید و همان طور که رئیس سازمان صدا و سیما این نکته را تأیید کرد باید تدبیری اندیشید. در چند دهه گذشته تلویزیون دارای مدیرانی بود که مدام در حال تغییر بودند و از این شبکه به آن شبکه میرفتند ولی درحال حاضر رسانه ملی پوستاندازی کرده و تیمهای جدیدی را به صف کرده است. این تغییرات در شبکهها بعد از سالها نیز اتفاق جدیدی به شمار میآید و این اتفاق را مثبت میبینم اما در پایان مسألهای که برای تلویزیون مهم است این است که مردمی که صاحبان تلویزیون هستند مخاطبان آن هم باشند و همه باید تلاش کنند تا این اتفاق رخ دهد و امیدوارم تمامی افرادی که در این رسانه دست دارند، به موفقیت برسند.
از صحبتهای این کارگردان با برنا
از صحبتهای این کارگردان با برنا
قاچاق فیلم و سینمایی که نفس ندارد
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
ماجرای قاچاق فیلمها از آغاز امسال به شکلی گسترده و دامنهدار تکرار شده است. انتشار نسخه بیکیفیت و پردهای «سگ بند» (مهران احمدی) که پرفروشترین فیلم نوروزی بود تا کپی شدن فیلمهایی که بهصورت آنلاین اکران میشوند، از جمله «مرد بازنده» (محمدحسین مهدویان) که نمونه متأخر این اتفاق است، وضعیت امنیت فیلمها و رعایت حقوق صاحبان فیلم را به یک معضل جدی تبدیل کرده است. محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به این موضوع ابراز امیدواری کرده است تا به این وضعیت خاتمه دهد و تأکید کرده است در وزارتخانه، شبکهای برای حل و فصل این بحران شکل خواهد گرفت.
حوزه فرهنگ بویژه سینما و سینماداری در سالی که دو ماه از آن سپری شده، آسیب پذیر و کمتوان به نظر میرسد. تعطیلی طولانی مدت در دوران کرونا و مشکلات معیشتی فیلم دیدن در سالن سینما را به تفریحی گرانقیمت تبدیل کرده که برای یک خانواده کوچک، هزینه چند صد هزار تومانی دارد. هفته پیش خبر تمایل 20 سینما برای تعطیلی و تغییر کاربری منتشر شد؛ موضوعی که احتمالاً با طی این روند، در آینده نزدیک شامل سینماهای بیشتری خواهد شد. شاید دم دستیترین و نزدیکترین راه حل، حمایت دولت و اهدای یارانه به سینماداران باشد، مسکنی که در کوتاه مدت ممکن است بخشی از مشکلات را برطرف کند، اما چاره این بحران جدی نیست. برای دوران پس از کرونا و در روزهایی که بهای بلیت به شکلی ملموس بالا رفته است، باید چارهای جدی اندیشید. سینمای ایران همواره به کمکهای دولتی متکی بوده و به شکلی گلخانهای ارتزاق کرده است، اما این روزها بحران ریزش مخاطب، گران شدن تولید و افزایش بهای بلیت به یک مسأله تبدیل شده است. قاچاق فیلمها، ضربه آخر به این پیکره نحیف است که هر روز با بحرانی روبهرو است که میتواند حیاتش را به مخاطره بیندازد. اهتمام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مسأله قاچاق و عزم او برای حل این مسأله میتواند امیدوارکننده باشد تا سازمان سینمایی با سرعت بیشتری به این موضوع ورود کند. بخش دیگری از این بحران که گویا فعلاً تدبیری برای حل آن اندیشیده نشده، قاچاق فیلمهایی است که عرضه آنلاین میشوند. اکران آنلاین میتواند گزینهای برای فیلمهایی باشد که روی پرده نمیروند یا در این قالب، تماشاگر بیشتری دارند، اما حتی این عرصه هم امنیت ندارد و ظرفیتهای آن از دست میرود.
قاچاق فیلمهای پرفروش روی پرده، فیلم دیدن را برای مخاطب به شکلی ارزان و گاه رایگان تبدیل میکند و مانع از رونق گرفتن سالنهای سینما میشود. اکران فیلم، آخرین حلقه از زنجیره تولید و نمایش یک اثر نیست. سینماداری، حرفهای است که بسیاری از آن ارتزاق میکنند و تعطیلی سالنها، کارکنان این سینماها و فعالان در حوزه پخش و اکران را در تنگنا قرار میدهد. به این دلیل نمیتوان با مقوله قاچاق فیلمها، به سادگی برخورد کرد یا مثل بعضی از سینماداران مدعی شد این پدیده، روی فروش فیلمها تأثیری ندارد. تکرار قاچاق فیلمها و دست به دست شدن نسخههای کپی شده در کانالهای تلگرامی، امنیت روانی و اقتصادی صاحبان آثار را بر هم میریزد. توجه به این موضوع قطعاً یکی از اولویتهای سازمان سینمایی در روزهای اخیر است.
روزنامهنگار
ماجرای قاچاق فیلمها از آغاز امسال به شکلی گسترده و دامنهدار تکرار شده است. انتشار نسخه بیکیفیت و پردهای «سگ بند» (مهران احمدی) که پرفروشترین فیلم نوروزی بود تا کپی شدن فیلمهایی که بهصورت آنلاین اکران میشوند، از جمله «مرد بازنده» (محمدحسین مهدویان) که نمونه متأخر این اتفاق است، وضعیت امنیت فیلمها و رعایت حقوق صاحبان فیلم را به یک معضل جدی تبدیل کرده است. محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به این موضوع ابراز امیدواری کرده است تا به این وضعیت خاتمه دهد و تأکید کرده است در وزارتخانه، شبکهای برای حل و فصل این بحران شکل خواهد گرفت.
حوزه فرهنگ بویژه سینما و سینماداری در سالی که دو ماه از آن سپری شده، آسیب پذیر و کمتوان به نظر میرسد. تعطیلی طولانی مدت در دوران کرونا و مشکلات معیشتی فیلم دیدن در سالن سینما را به تفریحی گرانقیمت تبدیل کرده که برای یک خانواده کوچک، هزینه چند صد هزار تومانی دارد. هفته پیش خبر تمایل 20 سینما برای تعطیلی و تغییر کاربری منتشر شد؛ موضوعی که احتمالاً با طی این روند، در آینده نزدیک شامل سینماهای بیشتری خواهد شد. شاید دم دستیترین و نزدیکترین راه حل، حمایت دولت و اهدای یارانه به سینماداران باشد، مسکنی که در کوتاه مدت ممکن است بخشی از مشکلات را برطرف کند، اما چاره این بحران جدی نیست. برای دوران پس از کرونا و در روزهایی که بهای بلیت به شکلی ملموس بالا رفته است، باید چارهای جدی اندیشید. سینمای ایران همواره به کمکهای دولتی متکی بوده و به شکلی گلخانهای ارتزاق کرده است، اما این روزها بحران ریزش مخاطب، گران شدن تولید و افزایش بهای بلیت به یک مسأله تبدیل شده است. قاچاق فیلمها، ضربه آخر به این پیکره نحیف است که هر روز با بحرانی روبهرو است که میتواند حیاتش را به مخاطره بیندازد. اهتمام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مسأله قاچاق و عزم او برای حل این مسأله میتواند امیدوارکننده باشد تا سازمان سینمایی با سرعت بیشتری به این موضوع ورود کند. بخش دیگری از این بحران که گویا فعلاً تدبیری برای حل آن اندیشیده نشده، قاچاق فیلمهایی است که عرضه آنلاین میشوند. اکران آنلاین میتواند گزینهای برای فیلمهایی باشد که روی پرده نمیروند یا در این قالب، تماشاگر بیشتری دارند، اما حتی این عرصه هم امنیت ندارد و ظرفیتهای آن از دست میرود.
قاچاق فیلمهای پرفروش روی پرده، فیلم دیدن را برای مخاطب به شکلی ارزان و گاه رایگان تبدیل میکند و مانع از رونق گرفتن سالنهای سینما میشود. اکران فیلم، آخرین حلقه از زنجیره تولید و نمایش یک اثر نیست. سینماداری، حرفهای است که بسیاری از آن ارتزاق میکنند و تعطیلی سالنها، کارکنان این سینماها و فعالان در حوزه پخش و اکران را در تنگنا قرار میدهد. به این دلیل نمیتوان با مقوله قاچاق فیلمها، به سادگی برخورد کرد یا مثل بعضی از سینماداران مدعی شد این پدیده، روی فروش فیلمها تأثیری ندارد. تکرار قاچاق فیلمها و دست به دست شدن نسخههای کپی شده در کانالهای تلگرامی، امنیت روانی و اقتصادی صاحبان آثار را بر هم میریزد. توجه به این موضوع قطعاً یکی از اولویتهای سازمان سینمایی در روزهای اخیر است.
به مناسبت سالروز وفات کریم اهل بیت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
سفیر دانایی
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
سختگیری عباسیان بر امامان شیعه و پیروانشان در دوران خلافت متوکل عباسی که در دشمنی با خاندان پیامبر شهرت داشت، شدت یافت، تا آنجا که امام هادی(ع) از مدینه به سامرا فراخوانده شد تا تحتنظر دائمی، از دایره نفوذ و توسعه مکتب اهل بیت رسول خدا (ص) جلوگیری شود. محل سکونت امام هادی (ع) به گونهای انتخاب شد تا بهرهرسانی معنوی و علمی آن حضرت به شیعیان و رسیدگی به امور آنان با دشواریهای جدی مواجه باشد. متوکل که از نفوذ و محبوبیت امام(ع) در میان جامعه خبر داشت، با حصر امام در محلهای نظامینشین و تفتیش گاهوبیگاه منزل آن حضرت، دیدارها و رفتوآمدهای امام هادی(ع) را زیر نظر گرفت. از این رو پس از اسکان اجباری امام در سامرا، دسترسی شیعیان و یاران به آن حضرت به سختی صورت میگرفت و با مخاطرات بسیاری همراه بود. امام هادی(ع) برای چارهجویی مشکل، اقدام به اعزام عالمان صالحی که در مکتب اهل بیت تربیت شده بودند، به اطراف و اکناف نمود. از جمله آنان حضرت عبدالعظیم (252 -173 ه.ق) از تبار سادات حسنی بود که مأموریت یافت به ری سفر کرده و اداره امور شیعیان بخشهایی از ایران را برعهده بگیرد. جد نخست حضرت عبدالعظیم(ع)، علی بن حسن مثنی ملقب به «سدید» به همراه پسرعمویش «عبدالله محض» و گروه دیگری از سادات حسینی، در دوران خلافت منصور علیه عباسیان قیام کرده، دستگیر و در زندان بغداد زندانی بود و همانجا نیز درگذشت. این موضوع میتوانست مانع سفر آشکار حضرت عبدالعظیم حسنی به ری یکی از پایگاههای تشیع در آن زمان باشد. از این رو وی به صورت ناشناس وارد ری شد و نزدیک به دو سال در خانه «احمد بن محمد بن خالد برقی» یکی از پیروان مکتب امامیه به صورت مخفی روزگار گذراند و به ترویج و تعلیم مکتب اهل بیت پرداخت.
حضرت عبدالعظیم حسنی با آنکه یکی از برجستهترین تربیتیافتگان مکتب اهل بیت رسول خدا است و از جایگاه علمی رفیع و کمنظیری برخوردار است، هنگام عزیمت به محل مأموریت خود -شهرری- عقاید خود را به امام هادی(ع) عرضه داشت که مورد تأیید آن حضرت نیز قرار گرفت. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از راویان بزرگ و مورد اطمینان اهل بیت(ع) و از بزرگان شیعه است و کتابها و تألیفات فراوانی دارد. وی در علوم قرآنی و تفسیر، فقه، اخلاق، تاریخ و سیره اهل بیت(ع)، کلام (در شاخههای توحید، نبوت، امامت و مهدویت) نیز از تبحر خاصی برخوردار بوده و روایتهای مهمی در این باره در متون روایی معتبر از ایشان به ما رسیده است، به طوریکه میتوان او را یکی از فقهای بزرگ شیعه در عصر امامت دانست، آنهم در دورهای که بنیعباس با تمام توان به دنبال محو نام و مکتب اهل بیت(ع) بودند. همچنین بیش از 1250 حدیث در زمینه علوم مختلف از زبان حضرت عبدالعظیم حسنی نقل شده و در اخلاص و عمل و بویژه در فقه و آداب سلوک معنوی دارای مرتبه والایی بوده است، تا آنجا که امام هادی(ع) به شخصی به نام «اباحَمّاد رازی» که با تحمل زحمات فراوان برای دریافت پاسخ چند سؤال، خود را به سامرا رسانده بود، میفرمایند: ای اباحمّاد، هرگاه با مشکلی از مشکلات دینی یا پرسشی از مسائل اسلامی روبهرو شدید، آن مشکل و سؤال خود را با عبدالعظیم حسنی درمیان بگذارید و پاسخ پرسشهای خود را از او دریافت کنید.
دبیر گروه پایداری
سختگیری عباسیان بر امامان شیعه و پیروانشان در دوران خلافت متوکل عباسی که در دشمنی با خاندان پیامبر شهرت داشت، شدت یافت، تا آنجا که امام هادی(ع) از مدینه به سامرا فراخوانده شد تا تحتنظر دائمی، از دایره نفوذ و توسعه مکتب اهل بیت رسول خدا (ص) جلوگیری شود. محل سکونت امام هادی (ع) به گونهای انتخاب شد تا بهرهرسانی معنوی و علمی آن حضرت به شیعیان و رسیدگی به امور آنان با دشواریهای جدی مواجه باشد. متوکل که از نفوذ و محبوبیت امام(ع) در میان جامعه خبر داشت، با حصر امام در محلهای نظامینشین و تفتیش گاهوبیگاه منزل آن حضرت، دیدارها و رفتوآمدهای امام هادی(ع) را زیر نظر گرفت. از این رو پس از اسکان اجباری امام در سامرا، دسترسی شیعیان و یاران به آن حضرت به سختی صورت میگرفت و با مخاطرات بسیاری همراه بود. امام هادی(ع) برای چارهجویی مشکل، اقدام به اعزام عالمان صالحی که در مکتب اهل بیت تربیت شده بودند، به اطراف و اکناف نمود. از جمله آنان حضرت عبدالعظیم (252 -173 ه.ق) از تبار سادات حسنی بود که مأموریت یافت به ری سفر کرده و اداره امور شیعیان بخشهایی از ایران را برعهده بگیرد. جد نخست حضرت عبدالعظیم(ع)، علی بن حسن مثنی ملقب به «سدید» به همراه پسرعمویش «عبدالله محض» و گروه دیگری از سادات حسینی، در دوران خلافت منصور علیه عباسیان قیام کرده، دستگیر و در زندان بغداد زندانی بود و همانجا نیز درگذشت. این موضوع میتوانست مانع سفر آشکار حضرت عبدالعظیم حسنی به ری یکی از پایگاههای تشیع در آن زمان باشد. از این رو وی به صورت ناشناس وارد ری شد و نزدیک به دو سال در خانه «احمد بن محمد بن خالد برقی» یکی از پیروان مکتب امامیه به صورت مخفی روزگار گذراند و به ترویج و تعلیم مکتب اهل بیت پرداخت.
حضرت عبدالعظیم حسنی با آنکه یکی از برجستهترین تربیتیافتگان مکتب اهل بیت رسول خدا است و از جایگاه علمی رفیع و کمنظیری برخوردار است، هنگام عزیمت به محل مأموریت خود -شهرری- عقاید خود را به امام هادی(ع) عرضه داشت که مورد تأیید آن حضرت نیز قرار گرفت. حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از راویان بزرگ و مورد اطمینان اهل بیت(ع) و از بزرگان شیعه است و کتابها و تألیفات فراوانی دارد. وی در علوم قرآنی و تفسیر، فقه، اخلاق، تاریخ و سیره اهل بیت(ع)، کلام (در شاخههای توحید، نبوت، امامت و مهدویت) نیز از تبحر خاصی برخوردار بوده و روایتهای مهمی در این باره در متون روایی معتبر از ایشان به ما رسیده است، به طوریکه میتوان او را یکی از فقهای بزرگ شیعه در عصر امامت دانست، آنهم در دورهای که بنیعباس با تمام توان به دنبال محو نام و مکتب اهل بیت(ع) بودند. همچنین بیش از 1250 حدیث در زمینه علوم مختلف از زبان حضرت عبدالعظیم حسنی نقل شده و در اخلاص و عمل و بویژه در فقه و آداب سلوک معنوی دارای مرتبه والایی بوده است، تا آنجا که امام هادی(ع) به شخصی به نام «اباحَمّاد رازی» که با تحمل زحمات فراوان برای دریافت پاسخ چند سؤال، خود را به سامرا رسانده بود، میفرمایند: ای اباحمّاد، هرگاه با مشکلی از مشکلات دینی یا پرسشی از مسائل اسلامی روبهرو شدید، آن مشکل و سؤال خود را با عبدالعظیم حسنی درمیان بگذارید و پاسخ پرسشهای خود را از او دریافت کنید.
تبعات بیتوجهی به کودکان جبرانناپذیر است
دکتر مهدی
نیک عهد
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
فیلم سینمایی«بلوک 9 خروجی 2» درامی تلخ، اما تأثیرگذار و آموزنده با بازی امیر جعفری و پانتهآ بهرام است. بازی ستایش محمودی در نقش سحر (کودک فیلم) بسیار زیبا و تأثیرگذار و واقعی است و تأثیر و گیرایی فیلم را صد چندان میکند. در این فیلم به مهمترین مقوله در مواجهه بزرگسالان با کودکان یعنی توجه و دیدن کودکان پرداخته شده است. بلوک ۹ خروجی 2، نشان میدهد که چطور جاهطلبی و خودخواهی بزرگسالان ممکن است تباهی به بار آورد. وقایع این فیلم شاید کمی اغراقآمیز باشد اما ترسیمی تأثیرگذار از تبعات بیتوجهی به کودکان و درک نکردن نیازها و روحیات آنها را به تصویر میکشد، مقولهای که ممکن است رخدادهای تلخ و جبرانناپذیری را به بار آورد. هر چند که این فیلم تأسف برانگیز و دلخراش است اما دیدنش به همه کسانی که با کودکان به هر نوعی سرو کار و تعامل دارند، پیشنهاد میشود چرا که این یک امر ضروری است که با کودکان به گونهای رفتار شود که حس کنند هستند و وجود و هستیشان ارزشمند و مهم است.
کودکان شاید به مفید بودن خودشان نتوانند بیندیشند یا نقش خود را در رویدادها به خوبی درک نکنند اما آگاهی از مهم بودنشان برای آنها امری لازم و حیاتی است. کودکان به طور طبیعی نیازمند آن هستند که دیده شوند و میخواهند که در نظر دیگران مهم باشند و حس اینکه برای دیگران مهم نیستند، ممکن است به روان آنها آسیب برساند. این فیلم، در واقع تلنگری است به والدین تا بدانند دیدن، توجه و شنیدن صدای کودکان و صدای نیازها و خواستههای آنها چقدر مهم است.
«بلوک ۹ خروجی ۲»، در واقع نمایشی نمادین از نوعی خشونت علیه کودک است. خشونتی با این مضمون که کودک دردسر، دست و پا گیر و عامل ایجاد دعوا و مناقشه است. کودکی که اضافی است و ناخواسته، بودنش باعث آزار است، این حس برای یک بزرگسال هم خطرناک است، چه رسد به یک کودک.
خوانش آشکارتر فیلم شاید بیشتر متوجه والدینی است که گاه بیتوجه به مسئولیت خود در قبال کودکانشان دست به تغییر مسیر زندگی میزنند اما با فرض اینکه بپذیریم تغییر مسیر زندگی گاهی یک راهحل است، باید احساس مسئولیتی نسبت به گذشته خویش داشت و اینکه کودکان در هر شرایطی باید دیده شوند. دیدن این فیلم برای تمام کسانی که با کودک در رابطه هستند، مفید و آموزنده است. بلوک ۹ خروجی ۲، به کارگردانی و نویسندگی علیرضا امینی و تهیهکنندگی محمدرضا شریفینیا محصول سال ۱۳۹۲ است که پس از ۴ سال توقیف در سال ۱۳۹۶ اکران شد.
بلوک ۹ خروجی2
کارگردان:
علیرضا امینی
تهیهکننده:
محمدرضا شریفی نیا
نیک عهد
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
فیلم سینمایی«بلوک 9 خروجی 2» درامی تلخ، اما تأثیرگذار و آموزنده با بازی امیر جعفری و پانتهآ بهرام است. بازی ستایش محمودی در نقش سحر (کودک فیلم) بسیار زیبا و تأثیرگذار و واقعی است و تأثیر و گیرایی فیلم را صد چندان میکند. در این فیلم به مهمترین مقوله در مواجهه بزرگسالان با کودکان یعنی توجه و دیدن کودکان پرداخته شده است. بلوک ۹ خروجی 2، نشان میدهد که چطور جاهطلبی و خودخواهی بزرگسالان ممکن است تباهی به بار آورد. وقایع این فیلم شاید کمی اغراقآمیز باشد اما ترسیمی تأثیرگذار از تبعات بیتوجهی به کودکان و درک نکردن نیازها و روحیات آنها را به تصویر میکشد، مقولهای که ممکن است رخدادهای تلخ و جبرانناپذیری را به بار آورد. هر چند که این فیلم تأسف برانگیز و دلخراش است اما دیدنش به همه کسانی که با کودکان به هر نوعی سرو کار و تعامل دارند، پیشنهاد میشود چرا که این یک امر ضروری است که با کودکان به گونهای رفتار شود که حس کنند هستند و وجود و هستیشان ارزشمند و مهم است.
کودکان شاید به مفید بودن خودشان نتوانند بیندیشند یا نقش خود را در رویدادها به خوبی درک نکنند اما آگاهی از مهم بودنشان برای آنها امری لازم و حیاتی است. کودکان به طور طبیعی نیازمند آن هستند که دیده شوند و میخواهند که در نظر دیگران مهم باشند و حس اینکه برای دیگران مهم نیستند، ممکن است به روان آنها آسیب برساند. این فیلم، در واقع تلنگری است به والدین تا بدانند دیدن، توجه و شنیدن صدای کودکان و صدای نیازها و خواستههای آنها چقدر مهم است.
«بلوک ۹ خروجی ۲»، در واقع نمایشی نمادین از نوعی خشونت علیه کودک است. خشونتی با این مضمون که کودک دردسر، دست و پا گیر و عامل ایجاد دعوا و مناقشه است. کودکی که اضافی است و ناخواسته، بودنش باعث آزار است، این حس برای یک بزرگسال هم خطرناک است، چه رسد به یک کودک.
خوانش آشکارتر فیلم شاید بیشتر متوجه والدینی است که گاه بیتوجه به مسئولیت خود در قبال کودکانشان دست به تغییر مسیر زندگی میزنند اما با فرض اینکه بپذیریم تغییر مسیر زندگی گاهی یک راهحل است، باید احساس مسئولیتی نسبت به گذشته خویش داشت و اینکه کودکان در هر شرایطی باید دیده شوند. دیدن این فیلم برای تمام کسانی که با کودک در رابطه هستند، مفید و آموزنده است. بلوک ۹ خروجی ۲، به کارگردانی و نویسندگی علیرضا امینی و تهیهکنندگی محمدرضا شریفینیا محصول سال ۱۳۹۲ است که پس از ۴ سال توقیف در سال ۱۳۹۶ اکران شد.
بلوک ۹ خروجی2
کارگردان:
علیرضا امینی
تهیهکننده:
محمدرضا شریفی نیا
رخدادی نو در پاسداشت موسیقی اقوام ایران
فؤاد توحیدی
نوازنده و پژوهشگر موسیقی اقوام ایران
بسیار خوشحالم جشنواره ملی موسیقی و آیینهای اقوام ایرانی دوره دوم خود را تجربه و برگزار میکند، چرا که با توجه به شرایط موجود و اوضاع و احوال موسیقی نواحی ایران، این اتفاق میتواند بسیار اثرگذار باشد. بنابراین تعدد هرچه بیشتر این گونه جشنوارهها در بهتر دیده شدن هنرمندان موسیقی نواحی ایران بسیار مؤثر و ارزشمند است و سبب زنده ماندن و احیای این موسیقی می شود. مانند جشنواره ملی موسیقی و آیینهای اقوام ایرانی که دوره نخست آن سال گذشته به دلیل شیوع کرونا با حضور تعداد معدودی نوازنده برگزارشد، اما خوشبختانه امسال شرایط کمی بهتر شده و این جشنواره به صورت حضوری برگزارمیشود.
درخصوص تفاوت این جشنواره با جشنواره موسیقی نواحی ایران باید بگویم، جشنواره موسیقی نواحی ایران در برگیرنده تمامی گروههای موسیقی اقوام ایران است، اما جشنواره ملی موسیقی و آیینهای اقوام ایرانی، نگاه تخصصیتری به این موضوع دارد. به طور مثال تمرکز این جشنواره بر آیینهای موسیقی اقوام ایران است و آیینهای هر منطقه به صورت کلیتر معرفی میشود. نکته دیگر افزوده شدن بخش پژوهشی به این جشنواره است که در این دوره حضور پررنگتری خواهد داشت و قرار است در این خصوص کارگاههایی با حضور افراد محلی و پژوهشگران منطقه برگزار شود که معرف آیینهای موسیقی اقوام ایران بوده است.
به عقیده من بخش پژوهش مهمترین بخش موسیقی اقوام ایران یا موسیقی دستگاهی است، چرا که موجب میشود فلسفه و ریشه این موسیقیها به درستی معرفی و مشخص شود. به طور مثال در بخش موسیقی اقوام ایران چون مفهوم و فلسفه آیینها به صورت سینه به سینه به هنرمندان منتقل میشود، ممکن است برای نسل جدید نامفهوم باشد مانند اجرای رقص خرمنکوب یا رقص قالی کرمان که ریشه در آیین و فرهنگ و هنر کشورمان و مفهومی زیبا و نمادین دارد. این درحالی است که نسل جدید تنها حرکات اجرایی آن را میبینند و براین اساس از دیدگاه من پژوهش و معرفی این آیینها نه تنها درک و دریافت آن را جذابتر خواهد کرد بلکه موجب صیانت و حفظ این آثار می شود.
اما متأسفانه در بخش پژوهش چندان غنی نیستیم. در تمام دنیا به بخش پژوهش و پژوهشگران بودجه اختصاص میدهند و حمایت میشوند اما در ایران این موضوع کمتر مورد توجه بوده و افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند با عشق و علاقه در این مسیر قرار گرفتند و باید از جیب خودشان هزینه کنند و اکثر پژوهشگران و افرادی که در این زمینه فعالیت داشتنداز ادامه راه صرف نظر کردند.
خود من به شخصه 30 سال تمام درآمدم را صرف پژوهشهای مناطق مختلف کشور کردم و سختیها و دشواریهای بسیاری را حس کردم. نکته دیگر مبحث آموزش جدی در این زمینه است. پژوهشگرانی که در این رشته تحصیل میکنند اغلب به تحصیلات آکادمیک بسنده میکنند و کمتر فعالیت میدانی دارند. درحال حاضر در دانشگاهها رشته اتنوموزیکولوژی تدریس میشود که مربوط به موسیقی شناسی قومی است و نیاز است حمایتهای جدیتری در این باره صورت بگیرد نه اینکه تنها به حضور دانشجویان در چند جشنواره اکتفا کرد خصوصاً این موسیقی که سینه به سینه حفظ شده و باید به درستی منتقل شود و باید در این زمینه پژوهش و تحقیقات بسیاری انجام بگیرد.
در هر حال برگزاری چنین جشنوارههایی بسیار مهم است، چرا که موجب دیده شدن هنرمندان میشوند و حس دیده شدن این انگیزه را در آنها به وجود میآورد که وجود دارند و تکریم و تشویق میشوند و باعث ترغیب کارهایشان است.
نکته آخر این است که حس میکنم یک تعداد افراد مشخص در همه جشنوارهها حضور دارند اگرچه حضور این افراد مغتنم است اما چه بهتر که دیگر گروههایی که کارشان ضعیفتر است هم شرکت داده شوند تا سطح کارشان ارتقا یابد و موسیقی منطقه احیا شود.
نوازنده و پژوهشگر موسیقی اقوام ایران
بسیار خوشحالم جشنواره ملی موسیقی و آیینهای اقوام ایرانی دوره دوم خود را تجربه و برگزار میکند، چرا که با توجه به شرایط موجود و اوضاع و احوال موسیقی نواحی ایران، این اتفاق میتواند بسیار اثرگذار باشد. بنابراین تعدد هرچه بیشتر این گونه جشنوارهها در بهتر دیده شدن هنرمندان موسیقی نواحی ایران بسیار مؤثر و ارزشمند است و سبب زنده ماندن و احیای این موسیقی می شود. مانند جشنواره ملی موسیقی و آیینهای اقوام ایرانی که دوره نخست آن سال گذشته به دلیل شیوع کرونا با حضور تعداد معدودی نوازنده برگزارشد، اما خوشبختانه امسال شرایط کمی بهتر شده و این جشنواره به صورت حضوری برگزارمیشود.
درخصوص تفاوت این جشنواره با جشنواره موسیقی نواحی ایران باید بگویم، جشنواره موسیقی نواحی ایران در برگیرنده تمامی گروههای موسیقی اقوام ایران است، اما جشنواره ملی موسیقی و آیینهای اقوام ایرانی، نگاه تخصصیتری به این موضوع دارد. به طور مثال تمرکز این جشنواره بر آیینهای موسیقی اقوام ایران است و آیینهای هر منطقه به صورت کلیتر معرفی میشود. نکته دیگر افزوده شدن بخش پژوهشی به این جشنواره است که در این دوره حضور پررنگتری خواهد داشت و قرار است در این خصوص کارگاههایی با حضور افراد محلی و پژوهشگران منطقه برگزار شود که معرف آیینهای موسیقی اقوام ایران بوده است.
به عقیده من بخش پژوهش مهمترین بخش موسیقی اقوام ایران یا موسیقی دستگاهی است، چرا که موجب میشود فلسفه و ریشه این موسیقیها به درستی معرفی و مشخص شود. به طور مثال در بخش موسیقی اقوام ایران چون مفهوم و فلسفه آیینها به صورت سینه به سینه به هنرمندان منتقل میشود، ممکن است برای نسل جدید نامفهوم باشد مانند اجرای رقص خرمنکوب یا رقص قالی کرمان که ریشه در آیین و فرهنگ و هنر کشورمان و مفهومی زیبا و نمادین دارد. این درحالی است که نسل جدید تنها حرکات اجرایی آن را میبینند و براین اساس از دیدگاه من پژوهش و معرفی این آیینها نه تنها درک و دریافت آن را جذابتر خواهد کرد بلکه موجب صیانت و حفظ این آثار می شود.
اما متأسفانه در بخش پژوهش چندان غنی نیستیم. در تمام دنیا به بخش پژوهش و پژوهشگران بودجه اختصاص میدهند و حمایت میشوند اما در ایران این موضوع کمتر مورد توجه بوده و افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند با عشق و علاقه در این مسیر قرار گرفتند و باید از جیب خودشان هزینه کنند و اکثر پژوهشگران و افرادی که در این زمینه فعالیت داشتنداز ادامه راه صرف نظر کردند.
خود من به شخصه 30 سال تمام درآمدم را صرف پژوهشهای مناطق مختلف کشور کردم و سختیها و دشواریهای بسیاری را حس کردم. نکته دیگر مبحث آموزش جدی در این زمینه است. پژوهشگرانی که در این رشته تحصیل میکنند اغلب به تحصیلات آکادمیک بسنده میکنند و کمتر فعالیت میدانی دارند. درحال حاضر در دانشگاهها رشته اتنوموزیکولوژی تدریس میشود که مربوط به موسیقی شناسی قومی است و نیاز است حمایتهای جدیتری در این باره صورت بگیرد نه اینکه تنها به حضور دانشجویان در چند جشنواره اکتفا کرد خصوصاً این موسیقی که سینه به سینه حفظ شده و باید به درستی منتقل شود و باید در این زمینه پژوهش و تحقیقات بسیاری انجام بگیرد.
در هر حال برگزاری چنین جشنوارههایی بسیار مهم است، چرا که موجب دیده شدن هنرمندان میشوند و حس دیده شدن این انگیزه را در آنها به وجود میآورد که وجود دارند و تکریم و تشویق میشوند و باعث ترغیب کارهایشان است.
نکته آخر این است که حس میکنم یک تعداد افراد مشخص در همه جشنوارهها حضور دارند اگرچه حضور این افراد مغتنم است اما چه بهتر که دیگر گروههایی که کارشان ضعیفتر است هم شرکت داده شوند تا سطح کارشان ارتقا یابد و موسیقی منطقه احیا شود.
عکس نوشت
مجسمه حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر پرآوازه ایران در ایتالیا بهمناسبت روز بزرگداشت این شاعر حماسهسرا، پاکسازی و مرمت شد. این تندیس که یک متر و ۸۵ سانتیمتر ارتفاع دارد، کار استاد ابوالحسن صدیقی، پیکر تراش بزرگ ایرانی است که در سال ۱۹۵۸ میلادی در میدان فردوسی شهر رم نصب شده است./ ایسنا
هنرمندان در فضای مجازی
این روزها بخش عمدهای از مطالب منتشر شده در صفحه اهالی فرهنگ و هنر به نمایشگاه کتاب اختصاص دارد، صحبت درباره کتابهای تازه و از سویی اطلاعرسانی درباره برخی تجدید دیدارها در خلال برگزاری سیوسومین دوره این رویداد بینالمللی عرصه نشر از آن جمله هستند.
روزهای نمایشگاه کتاب
شیوا مقانلو، نویسنده و مترجم، تصویری منتشر کرده که در آن یکی، دو کتاب را در دست گرفته است.
آنطور که در توضیحات پست مقانلو آمده اینها آثار تازهاش هستند. او نوشته: «نوشتن چندگانه «تابان» مهمترین و لذتبخشترین هدفیه که بهش رسیدم. شبا تابان در حال خلق جهانی هستم که از تصور اولیه خودم هم داره بزرگتر میشه؛ جهانی با همراهان و مخاطبانی عزیز که خودشون رو عضوی ازش میدونن و فعالانه و مشتاقانه همراهیش میکنن تا رسالت من سنگینتر و قدردانیم عمیقتر باشه.» براساس توضیحات مقانلو، «برج استخوان» به بازار آمده است. البته همزمان با این کتاب «گمشده در شهربازی» هم از او روانه کتابفروشیها شده، مقانلو این کتاب را از مهمترین ترجمههای خود خوانده است. او در انتهای پست خود اعلام کرد که من و تابان، در نمایشگاه کتاب تهران و در کتابفروشیهای سراسر کشور، منتظر دیدار شما هستیم.
کامران شرفشاهی، شاعر و نویسنده هم تصویری از حضورش در نمایشگاه کتاب منتشر کرده و درباره دیدار با سید حسین عابدینی، مدیر انتشارات «سفیر اردهال» در نمایشگاه کتاب تهران نوشته است. او نوشته است: «یک کتاب شعر کودک و دو کتاب مجموعه داستان طنز از من با عناوین مثلاً محرمانه و بیا با هم بخندیم به همت جناب عابدینی منتشر شده است. در حال حاضر مجموعه شعرهای طنزم را نیز آماده چاپ دارم که امیدوارم به همین زودیها منتشر شود.»
چهرهها
پیمان معادی، بازیگر و کارگردان سینما هم با انتشار پست تازهای در صفحه خود از روزهای پایانی نوشتن یک سریال برای شبکه نمایش خانگی خبر داده است. در نوشته این هنرمند آمده است: «خیلی وقت بود دلم میخواست فیلمنامه کمدی دیگهای بنویسم. سالها قبل تجربههای شیرین و خوبی در نوشتن سناریوهای طنز داشتم ولی تا به امروز دنبال فرصتی بودم تا در ژانر مورد علاقهام کار کنم. کمدی سیاه. اینروزها با همکاری «پویا مهدویزاده» مشغول نوشتن اپیزودهای پایانی قصه هستیم.» بنا بر نوشته معادی در صورت کسب مجوزهای لازم و از همه مهمتر پیدا کردن سرمایهگذار، آنان نخستین سریال شبکه خانگی خود را شروع خواهند کرد.
حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه و نویسنده در صفحهاش از دریافت نشان فردوسی خبر داده و نوشته است: «در روز زبان فارسی و طی مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در دانشگاه فردوسی مشهد و با حضور محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری، نشان عالی فرهنگی هنری فردوسی به دکتر حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه علوم انسانی اعطا شد.» بنا بر نوشته ذوالفقاری، نشانهای فردوسی بهدلیل فردوسیپژوهی به ذوالفقاری، بهدلیل حماسهسرایی به افشین علا و به محمدکاظم کاظمی هم بابت ترویج زبان فارسی در حوزه بینالمللی اعطا شده است.
فریبا نادری، هنرمند و بازیگر نیز مطلبی با مضمون انگیزشی منتشر کرده و نوشته است: «خواهم اندیشید تا خدا هست، هیچ لحظهای آنقدر سخت نمیشود که نشود تحملش کرد. شدنیها را انجام میدهم و تمام نشدنیهایم را به خدا میسپارم.»
دیدار با علاقهمندان
صفحه «موسیقی ما» مطلبی درباره روزبه بمانی شاعر و ترانهسرا منتشر کرده، بمانی با اشعارش در بازار کتاب هم حضوری پررنگتر از سالهای قبل دارد و طی روزهای اخیر در نمایشگاه کتاب هم شرکت کرده است. موسیقی ما در این خصوص نوشته است: «روزبه بمانی میهمان نمایشگاه کتاب تهران بود، او ساعاتی را در کنار دوستدارانش گذراند و کتاب دنیای این روزای من را برای آنان امضا کرد.» این مرکز خبری و اطلاعرسانی موسیقی در سایت خود ویدیویی اختصاصی هم از دیدار بمانی با طرفدارانش منتشر کرده که قابل دسترسی و تماشا است.
چه خبر؟
«خرگوش» عنوان نمایشی است که سوسن پرور، بازیگر سینما و تئاتر در صفحهاش اطلاعرسانی کرده است. نمایشی به کارگردانی میترا زاهدی. بازیگران این نمایش به ترتیب حضور در صحنه مصطفی مهربان، علی رشوند، محمد پویا، فرزانه سکوتی، کامران چنگیزیان، کسری پرتوی، امیرحسین عادلی، محمد خداوردی، سارا لاهوت، ساناز مصباح، سالار خمسه، انسیه رمضانی و رحمان عباسیسیاوش هستند. این کار برگرفته از نوشته «کولین سررو» است و وحید کشاورز هم تهیهکنندگیاش را بر عهده داشته. علاقهمندان تنها تا سیام ماه جاری با مراجعه به پردیس تئاتر سپند فرصت تماشای این نمایش را دارند.
روزهای نمایشگاه کتاب
شیوا مقانلو، نویسنده و مترجم، تصویری منتشر کرده که در آن یکی، دو کتاب را در دست گرفته است.
آنطور که در توضیحات پست مقانلو آمده اینها آثار تازهاش هستند. او نوشته: «نوشتن چندگانه «تابان» مهمترین و لذتبخشترین هدفیه که بهش رسیدم. شبا تابان در حال خلق جهانی هستم که از تصور اولیه خودم هم داره بزرگتر میشه؛ جهانی با همراهان و مخاطبانی عزیز که خودشون رو عضوی ازش میدونن و فعالانه و مشتاقانه همراهیش میکنن تا رسالت من سنگینتر و قدردانیم عمیقتر باشه.» براساس توضیحات مقانلو، «برج استخوان» به بازار آمده است. البته همزمان با این کتاب «گمشده در شهربازی» هم از او روانه کتابفروشیها شده، مقانلو این کتاب را از مهمترین ترجمههای خود خوانده است. او در انتهای پست خود اعلام کرد که من و تابان، در نمایشگاه کتاب تهران و در کتابفروشیهای سراسر کشور، منتظر دیدار شما هستیم.
کامران شرفشاهی، شاعر و نویسنده هم تصویری از حضورش در نمایشگاه کتاب منتشر کرده و درباره دیدار با سید حسین عابدینی، مدیر انتشارات «سفیر اردهال» در نمایشگاه کتاب تهران نوشته است. او نوشته است: «یک کتاب شعر کودک و دو کتاب مجموعه داستان طنز از من با عناوین مثلاً محرمانه و بیا با هم بخندیم به همت جناب عابدینی منتشر شده است. در حال حاضر مجموعه شعرهای طنزم را نیز آماده چاپ دارم که امیدوارم به همین زودیها منتشر شود.»
چهرهها
پیمان معادی، بازیگر و کارگردان سینما هم با انتشار پست تازهای در صفحه خود از روزهای پایانی نوشتن یک سریال برای شبکه نمایش خانگی خبر داده است. در نوشته این هنرمند آمده است: «خیلی وقت بود دلم میخواست فیلمنامه کمدی دیگهای بنویسم. سالها قبل تجربههای شیرین و خوبی در نوشتن سناریوهای طنز داشتم ولی تا به امروز دنبال فرصتی بودم تا در ژانر مورد علاقهام کار کنم. کمدی سیاه. اینروزها با همکاری «پویا مهدویزاده» مشغول نوشتن اپیزودهای پایانی قصه هستیم.» بنا بر نوشته معادی در صورت کسب مجوزهای لازم و از همه مهمتر پیدا کردن سرمایهگذار، آنان نخستین سریال شبکه خانگی خود را شروع خواهند کرد.
حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه و نویسنده در صفحهاش از دریافت نشان فردوسی خبر داده و نوشته است: «در روز زبان فارسی و طی مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در دانشگاه فردوسی مشهد و با حضور محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری، نشان عالی فرهنگی هنری فردوسی به دکتر حسن ذوالفقاری، استاد دانشگاه علوم انسانی اعطا شد.» بنا بر نوشته ذوالفقاری، نشانهای فردوسی بهدلیل فردوسیپژوهی به ذوالفقاری، بهدلیل حماسهسرایی به افشین علا و به محمدکاظم کاظمی هم بابت ترویج زبان فارسی در حوزه بینالمللی اعطا شده است.
فریبا نادری، هنرمند و بازیگر نیز مطلبی با مضمون انگیزشی منتشر کرده و نوشته است: «خواهم اندیشید تا خدا هست، هیچ لحظهای آنقدر سخت نمیشود که نشود تحملش کرد. شدنیها را انجام میدهم و تمام نشدنیهایم را به خدا میسپارم.»
دیدار با علاقهمندان
صفحه «موسیقی ما» مطلبی درباره روزبه بمانی شاعر و ترانهسرا منتشر کرده، بمانی با اشعارش در بازار کتاب هم حضوری پررنگتر از سالهای قبل دارد و طی روزهای اخیر در نمایشگاه کتاب هم شرکت کرده است. موسیقی ما در این خصوص نوشته است: «روزبه بمانی میهمان نمایشگاه کتاب تهران بود، او ساعاتی را در کنار دوستدارانش گذراند و کتاب دنیای این روزای من را برای آنان امضا کرد.» این مرکز خبری و اطلاعرسانی موسیقی در سایت خود ویدیویی اختصاصی هم از دیدار بمانی با طرفدارانش منتشر کرده که قابل دسترسی و تماشا است.
چه خبر؟
«خرگوش» عنوان نمایشی است که سوسن پرور، بازیگر سینما و تئاتر در صفحهاش اطلاعرسانی کرده است. نمایشی به کارگردانی میترا زاهدی. بازیگران این نمایش به ترتیب حضور در صحنه مصطفی مهربان، علی رشوند، محمد پویا، فرزانه سکوتی، کامران چنگیزیان، کسری پرتوی، امیرحسین عادلی، محمد خداوردی، سارا لاهوت، ساناز مصباح، سالار خمسه، انسیه رمضانی و رحمان عباسیسیاوش هستند. این کار برگرفته از نوشته «کولین سررو» است و وحید کشاورز هم تهیهکنندگیاش را بر عهده داشته. علاقهمندان تنها تا سیام ماه جاری با مراجعه به پردیس تئاتر سپند فرصت تماشای این نمایش را دارند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
مردمی که صاحبان تلویزیون هستند مخاطبان آن هم باشند
-
قاچاق فیلم و سینمایی که نفس ندارد
-
سفیر دانایی
-
تبعات بیتوجهی به کودکان جبرانناپذیر است
-
رخدادی نو در پاسداشت موسیقی اقوام ایران
-
عکس نوشت
-
هنرمندان در فضای مجازی
اخبارایران آنلاین