ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام رضا(ع):
خداوند به سپاسگزارى از خود و پدر و مادر فرمان داده است؛ پس هر که از پدر و مادرش سپاسگزارى نکند، خداوند را سپاس نگفته است!
(الخصال، ص ۱۵۶)
خداوند به سپاسگزارى از خود و پدر و مادر فرمان داده است؛ پس هر که از پدر و مادرش سپاسگزارى نکند، خداوند را سپاس نگفته است!
(الخصال، ص ۱۵۶)
از تأثیر اقتباس غفلت نکنیم
منصور براهیمی:اغلب کشورهایی که سینمای آنها اقتصادی خودگردان دارد و فیلمهایشان از مرزهای ملی فراتر میرود، در کنار سینما از تئاتر و ادبیات قدرتمندی هم بهره میبرند. یک رمان پرفروش یا اجرای پربیننده تئاتر امکانات گستردهای در سینما به دست میآورد و نوعی سرمایه به حساب میآید. سینماگران و نویسندگان باید آگاه باشند که سرمایههای گرانقدری در اختیار دارند. کافی است فقط به امکاناتی که دراماتورژی در تئاتر فراهم کرده توجه کنیم تا دریابیم چه قدر میتوان امکانات اقتباس را، که میدان نظری کوچکتری است، گسترش داد و چه گنجینههای پرارزشی در میراث فرهنگی و ادبی ما موجود است که ما هنوز به ارزش آنها پی نبردهایم. توجه کنیم که بزرگترین آثار ادبیات بیرقیب ما در زمانهای گذشته قدرت خود را از روابط بینامتنی گرفتهاند.
بخشی از گفتههای این نویسنده و منتقد سینما در ایبنا
بخشی از گفتههای این نویسنده و منتقد سینما در ایبنا
صحنه در اختیار نمایش های شاخص و خلاق
رضا آشفته
منتقد
هنگامی که اجرای نمایشی با اقبال همگانی روبهرو می شود باید که همچنان بر صحنه بماند و این خود یک اصل و قانون نانوشته باید باشد برای تالارهای نمایشی و مدیران هنری ؛ به جای این که خیلی زود کارهای شاخص را از گردونۀ اجرا حذف کنند با ساخت و ساز قابل حمایت نشان دهند که نمایشهای چشمگیر و درخور تأمل باید که ماهها و حتی سالها در مواجهه با مخاطبان به حیات خود ادامه دهند.
یک دلیل عمده برای نگهداری آثار شاخص این است که چنین آثاری نادر و کمیاب اند و هرازگاهی امکان ظهور و آفرینش می یابند ، حالا در هر سبک و ژانری که میخواهد باشد؛ از آثار مردم پسند گرفته تا آثار متفکر و تجربی دلیل دیگرش این است که سالنهای تئاتر محدود هستند و این خود یک امکان برای گستردگی تماشاگران است و دلیل سوم اینکه آثار برجسته و شاخص در تداوم زمانی تبدیل به الگوها و پارادایمهای هنری خواهند شد که همچنان برای استقرار یک فضای فرهنگی و هنری مناسب و ایجاد اصالت در هنر باید که پابرجا بماند.به همین دلیل است که هم جامعه آمادگی جذب کارهای شاخص را می یابد و هم این قضیه خود یک جریان حاکم خواهد شد برای اینکه فضای فرهنگی مناسب تر شکل بگیرد. شاید از این همه آزمون و خطاهای بی نتیجه و کم نتیجه هم فضای فرهنگی دور بماند و خواه ناخواه یک رقابت سالم و سازنده نیز برای تولیدات مهمتر و خلاقه تر اتفاق بیفتد. هنر ناب و اصیل باید در عرصه فرهنگی شناسایی شود و همه تعاریف و قرار و مدارها هم باید در جهت ساخت و عرضه این نوع آثار نمود داشته باشد وگرنه ما همواره با تولیدات کم مایه و بی مایه سر سازگاری می یابیم و هیچ رقابت و پیشرفتی در بقای هنر نمایش شاهد نخواهیم بود. بنابراین مدیران هنری تالارهای نمایش هرگاه دیدند فروش یک نمایش خوب است و حتی در روزهای پایانی هم دارد خوبتر میشود چون منتقدان نقدها را نوشته اند و مردم نیز در تبلیغ سینه به سینه کوشیده اند ناخواسته انبوهی از متقاضیان همچنان خواهان تکرار آن اجرا خواهند شد.
چنانکه این روزها مردم بر سر تماشای شکوفههای گیلاس نوشته و کار محمد مساوات همچنان خواهان این اجرا هستند و دیگر بلیتی هم برای تماشای آن در دسترس نیست و افرادی چون مساوات که کارهایش همواره با اقبال چندماهه مواجه شده بوده، باید از قبل آمادگی چنین اتفاقی را برایش پیشبینی کرد و برایش سه چهار ماه اجرا در نظر گرفت و این حیف است که چنین اجرایی در یک ماه با تماشاگران محدودتری همراه باشد. به هر حال تولید شکوفههای گیلاس یک اتفاق است و باید از این نوع پدیده های هنری حمایت لازم بشود. تئاتر هر سرزمینی با داشتن برنامه و حمایت از کارهای شاخص می تواند ضمن برخورداری از اقبال همگانی از جایگاه رفیع و بلندمرتبه ای برخوردار باشد و در جهان هنر این جایگاه را نمایان سازد. حتماً در کشورهای صاحب تئاتر از چنین آثاری حمایت شده که در پیوست نمونه های شاخص شاهد ظهور نمونه های درخشان برای ایجاد یک فضای هنری و جریان شاخص خواهیم بود. وگرنه آنجا نیز اسم و رسمی برای تئاتر ناممکن می بود. هنر تئاتر از جایگاه و اعتبار مردمی برخوردار است و مردم وقتی بلیت می خرند و برای دیدن تئاترها وقت می گذارند یعنی آمادگی جذب برخی از کارها را نسبت به بقیه کارها بیشتر دارند. اگر محمد مساوات و کارهایش برخوردار از تماشاگران بسیار است، این به درایت و هوشیاری این کارگردان خلاق برمی گردد که چنین جایگاه درست و بسامان را برای خود ساخته است و حالا با تشخیص این جایگاه و اعتبار باید مدیران از او و این آثار حمایت کنند که استقرار چنین آثاری برای جلوگیری از انبوه تولیدات غیرخلاق یک هشدار است و همین خود گویای مطلبی موجز است که ما در تئاتر باید به دنبال توسعه و گستردگی این نوع آثار باشیم و نه تولیدات مشابه و بدون دامنه تأثیرگذاری...
منتقد
هنگامی که اجرای نمایشی با اقبال همگانی روبهرو می شود باید که همچنان بر صحنه بماند و این خود یک اصل و قانون نانوشته باید باشد برای تالارهای نمایشی و مدیران هنری ؛ به جای این که خیلی زود کارهای شاخص را از گردونۀ اجرا حذف کنند با ساخت و ساز قابل حمایت نشان دهند که نمایشهای چشمگیر و درخور تأمل باید که ماهها و حتی سالها در مواجهه با مخاطبان به حیات خود ادامه دهند.
یک دلیل عمده برای نگهداری آثار شاخص این است که چنین آثاری نادر و کمیاب اند و هرازگاهی امکان ظهور و آفرینش می یابند ، حالا در هر سبک و ژانری که میخواهد باشد؛ از آثار مردم پسند گرفته تا آثار متفکر و تجربی دلیل دیگرش این است که سالنهای تئاتر محدود هستند و این خود یک امکان برای گستردگی تماشاگران است و دلیل سوم اینکه آثار برجسته و شاخص در تداوم زمانی تبدیل به الگوها و پارادایمهای هنری خواهند شد که همچنان برای استقرار یک فضای فرهنگی و هنری مناسب و ایجاد اصالت در هنر باید که پابرجا بماند.به همین دلیل است که هم جامعه آمادگی جذب کارهای شاخص را می یابد و هم این قضیه خود یک جریان حاکم خواهد شد برای اینکه فضای فرهنگی مناسب تر شکل بگیرد. شاید از این همه آزمون و خطاهای بی نتیجه و کم نتیجه هم فضای فرهنگی دور بماند و خواه ناخواه یک رقابت سالم و سازنده نیز برای تولیدات مهمتر و خلاقه تر اتفاق بیفتد. هنر ناب و اصیل باید در عرصه فرهنگی شناسایی شود و همه تعاریف و قرار و مدارها هم باید در جهت ساخت و عرضه این نوع آثار نمود داشته باشد وگرنه ما همواره با تولیدات کم مایه و بی مایه سر سازگاری می یابیم و هیچ رقابت و پیشرفتی در بقای هنر نمایش شاهد نخواهیم بود. بنابراین مدیران هنری تالارهای نمایش هرگاه دیدند فروش یک نمایش خوب است و حتی در روزهای پایانی هم دارد خوبتر میشود چون منتقدان نقدها را نوشته اند و مردم نیز در تبلیغ سینه به سینه کوشیده اند ناخواسته انبوهی از متقاضیان همچنان خواهان تکرار آن اجرا خواهند شد.
چنانکه این روزها مردم بر سر تماشای شکوفههای گیلاس نوشته و کار محمد مساوات همچنان خواهان این اجرا هستند و دیگر بلیتی هم برای تماشای آن در دسترس نیست و افرادی چون مساوات که کارهایش همواره با اقبال چندماهه مواجه شده بوده، باید از قبل آمادگی چنین اتفاقی را برایش پیشبینی کرد و برایش سه چهار ماه اجرا در نظر گرفت و این حیف است که چنین اجرایی در یک ماه با تماشاگران محدودتری همراه باشد. به هر حال تولید شکوفههای گیلاس یک اتفاق است و باید از این نوع پدیده های هنری حمایت لازم بشود. تئاتر هر سرزمینی با داشتن برنامه و حمایت از کارهای شاخص می تواند ضمن برخورداری از اقبال همگانی از جایگاه رفیع و بلندمرتبه ای برخوردار باشد و در جهان هنر این جایگاه را نمایان سازد. حتماً در کشورهای صاحب تئاتر از چنین آثاری حمایت شده که در پیوست نمونه های شاخص شاهد ظهور نمونه های درخشان برای ایجاد یک فضای هنری و جریان شاخص خواهیم بود. وگرنه آنجا نیز اسم و رسمی برای تئاتر ناممکن می بود. هنر تئاتر از جایگاه و اعتبار مردمی برخوردار است و مردم وقتی بلیت می خرند و برای دیدن تئاترها وقت می گذارند یعنی آمادگی جذب برخی از کارها را نسبت به بقیه کارها بیشتر دارند. اگر محمد مساوات و کارهایش برخوردار از تماشاگران بسیار است، این به درایت و هوشیاری این کارگردان خلاق برمی گردد که چنین جایگاه درست و بسامان را برای خود ساخته است و حالا با تشخیص این جایگاه و اعتبار باید مدیران از او و این آثار حمایت کنند که استقرار چنین آثاری برای جلوگیری از انبوه تولیدات غیرخلاق یک هشدار است و همین خود گویای مطلبی موجز است که ما در تئاتر باید به دنبال توسعه و گستردگی این نوع آثار باشیم و نه تولیدات مشابه و بدون دامنه تأثیرگذاری...
درمان با هنر
آزاده سهرابی
روانشناس
تأثیر هنر در کاهش تنش در دنیای امروز بر کسی پوشیده نیست. چندبار تجربه کرده اید که پس از رفتن به یک گالری و غرق شدن در رنگ و انتزاع و خیالی که در بوم نقاشیها تصویر شده فراموش کرده اید که پیش از آن دچار هیجانی مثل غم یا خشم بوده اید؟ چقدر تجربه کردهاید در دنیای روایت یک فیلم غرق شدهاید و حرفهای فلان کسی که تا ساعتی پیش ذهن و روحتان را میخورده یا استرس کاری امانتان را بریده بوده فراموش کردید؟
با خواندن یک رمان، دیدن یک تئاتر یا شنیدن موسیقی میتوان به ذهن تنفس داد. هنر دنیای بیان ناگفتهها و رنگ زدن به رؤیاهاست. جایی است که تخیل فعال و اثری خلق شده و لاجرم قادر است تخیل را در درون انسان زنده کند. انسان در دنیای ذهن و تخیل نامتناهی است با تواناییهایی فراتر از جسم انسان و موقعیتهای روزمره. در تخیل میتوان هر جا و هر کس بود. بیجهت نیست که هنر دیرزمانی است به عنوان یک درمان در دنیای روان درمانی مطرح است. کافی است به بچهای که پرخاشگر است قلم و کاغذ بدهید و از او بخواهید نقاشی بکشد. در یک روند هنر درمانی این بچه اول با خطوط تیز و رنگهای تیره نقاشی را آغاز میکند اما به مرور طی هنر درمانی میتواند بر خشم خود کنترل پیدا کند. از سوی دیگر گویی این بچه خشم خود را میتواند حالا با استعدادی دیگر تاخت بزند و خشم خود را در هنر والایش کند. تئاتردرمانی یکی از شیوههای رایجی است که برای گروه نوجوانان بزهکار در نظر گرفته میشود که کارکردی مشابه دارد. در هنر درمانی هم هیجانات ناسازگار تجربه میشود و هم در مسیر هنر والایش میشود. با هنر، درگیریهای درون روانی برونریزی میشوند و فرد یاد میگیرد احساس منفی را با عملی مثبت کنترل کند.
حالا فراتر از دنیای هنر درمانی، مواجهه با آثار هنری برای مردم یک جامعه نقش تنفسگاهها را دارد که بیش از هر چیز در کاهش تنش کارآمد است. در اوج استرس و تنش وقتی در مواجهه با موقعیتی آرامبخش یا در مواجهه با محرکی که هیجانی را فعال میکند قرار بگیرید به صورت طبیعی استرس کاهش مییابد. برای همین است که بسیار مهم است مسئولان فرهنگی برای تشویق مردم به سمت مخاطب هنر شدن در معنای عام ایفای نقش کنند تا به این صورت در سلامت روان مردم نقش خود را ایفا کنند. هنرمندها نیز در کنار خلق هنر در این ترغیب نقش مهمی دارند.
بجز قرار گرفتن در فرایند هنر درمانی یا مخاطب آثار هنری بودن، بر اساس مطالعهای که در سال 2016 در مجله انجمن هنر درمانی امریکا منتشر شد، کمتر از یک ساعت فعالیت خلاقانه میتواند استرس شما را کاهش داده و بدون در نظر گرفتن تجربه هنری یا استعداد، بر سلامت روانی شما تأثیر مثبت بگذارد.
این دادهها نشان میدهد که اگر برای سلامت روان خود اهمیت قائل هستید روز خود را فقط با کار و فعالیتهای روزمره یا تکالیف لزوماً هدفمند منتهی به نتیجه پر نکنید. ذهن و روان نیاز به تنفس دارد، پس جایی برای فعال شدن تخیل خود خالی بگذارید.
روانشناس
تأثیر هنر در کاهش تنش در دنیای امروز بر کسی پوشیده نیست. چندبار تجربه کرده اید که پس از رفتن به یک گالری و غرق شدن در رنگ و انتزاع و خیالی که در بوم نقاشیها تصویر شده فراموش کرده اید که پیش از آن دچار هیجانی مثل غم یا خشم بوده اید؟ چقدر تجربه کردهاید در دنیای روایت یک فیلم غرق شدهاید و حرفهای فلان کسی که تا ساعتی پیش ذهن و روحتان را میخورده یا استرس کاری امانتان را بریده بوده فراموش کردید؟
با خواندن یک رمان، دیدن یک تئاتر یا شنیدن موسیقی میتوان به ذهن تنفس داد. هنر دنیای بیان ناگفتهها و رنگ زدن به رؤیاهاست. جایی است که تخیل فعال و اثری خلق شده و لاجرم قادر است تخیل را در درون انسان زنده کند. انسان در دنیای ذهن و تخیل نامتناهی است با تواناییهایی فراتر از جسم انسان و موقعیتهای روزمره. در تخیل میتوان هر جا و هر کس بود. بیجهت نیست که هنر دیرزمانی است به عنوان یک درمان در دنیای روان درمانی مطرح است. کافی است به بچهای که پرخاشگر است قلم و کاغذ بدهید و از او بخواهید نقاشی بکشد. در یک روند هنر درمانی این بچه اول با خطوط تیز و رنگهای تیره نقاشی را آغاز میکند اما به مرور طی هنر درمانی میتواند بر خشم خود کنترل پیدا کند. از سوی دیگر گویی این بچه خشم خود را میتواند حالا با استعدادی دیگر تاخت بزند و خشم خود را در هنر والایش کند. تئاتردرمانی یکی از شیوههای رایجی است که برای گروه نوجوانان بزهکار در نظر گرفته میشود که کارکردی مشابه دارد. در هنر درمانی هم هیجانات ناسازگار تجربه میشود و هم در مسیر هنر والایش میشود. با هنر، درگیریهای درون روانی برونریزی میشوند و فرد یاد میگیرد احساس منفی را با عملی مثبت کنترل کند.
حالا فراتر از دنیای هنر درمانی، مواجهه با آثار هنری برای مردم یک جامعه نقش تنفسگاهها را دارد که بیش از هر چیز در کاهش تنش کارآمد است. در اوج استرس و تنش وقتی در مواجهه با موقعیتی آرامبخش یا در مواجهه با محرکی که هیجانی را فعال میکند قرار بگیرید به صورت طبیعی استرس کاهش مییابد. برای همین است که بسیار مهم است مسئولان فرهنگی برای تشویق مردم به سمت مخاطب هنر شدن در معنای عام ایفای نقش کنند تا به این صورت در سلامت روان مردم نقش خود را ایفا کنند. هنرمندها نیز در کنار خلق هنر در این ترغیب نقش مهمی دارند.
بجز قرار گرفتن در فرایند هنر درمانی یا مخاطب آثار هنری بودن، بر اساس مطالعهای که در سال 2016 در مجله انجمن هنر درمانی امریکا منتشر شد، کمتر از یک ساعت فعالیت خلاقانه میتواند استرس شما را کاهش داده و بدون در نظر گرفتن تجربه هنری یا استعداد، بر سلامت روانی شما تأثیر مثبت بگذارد.
این دادهها نشان میدهد که اگر برای سلامت روان خود اهمیت قائل هستید روز خود را فقط با کار و فعالیتهای روزمره یا تکالیف لزوماً هدفمند منتهی به نتیجه پر نکنید. ذهن و روان نیاز به تنفس دارد، پس جایی برای فعال شدن تخیل خود خالی بگذارید.
گاه نمیدانیم زمانها کدام به کدامند!
ترانه وفایی
نویسنده، ناشر و مدرس دانشگاه
زمان برای آدمها خطی میماند، مگر بتوانند پیوندی بزنند بین گذشته و حال و آینده و مانند بازی لی لی بپرند در خانههای مختلفش و بازی کنند و در عین حال نظم زندگی را رعایت کنند.
من در بچگی برای بازی لی لی در وسط بازی مکث داشتم. چیزی مرا بازمی داشت و حرکتم را کند میکرد، اما بعداً رازش را دریافتم!
در نوشتههای مختلف، در متدهای مختلف خود شناسی آمده از جاهای معتبر و غیر معتبر، در دستور العملهای مدیتیشنهای ناب و غیر ناب، در توصیههای عموم، حال چه آگاهانه باشد و چه غیر آگاهانه و … میشنویم، میبینیم و سعی بر عمل و تکرار میکنیم که حال را دریاب و گذشته را رها کن و به سوی آینده برو و زیاد هم به آن فکر نکن!
درست است که ناخودآگاه یا خودآگاه، هر کس، خودش مشکل خود یا ناراحتی خود در هر یک از این سه زمان را دارد اما در حقیقت، آیا این سه زمان به همین سهولت تعریف میشوند؟! آیا از بین این سه زمان یکی به دیگری ارجحیت دارد؟ لحظههای کودکی وقتی دنبال پروانهها میدویدیم و یک مرتبه به دنبالشان به پرواز در میآمدیم، چه میشد؟! دغدغه نان داشتن، برای خیلی از ما از دوران کودکی بوده. اکنون که حال دویدن نداریم، چگونه «حال را دریابیم»؟ «برای آینده مصمم به انجام این کارها هستم»هایمان چه؟ اسرارآمیزی اش؟!
الان آنقدر از خودمان و زندگیمان راضی هستیم که نمیخواهیم زمان بگذرد… و هزاران مثال متناقض دیگر از سه زمان زیستی مان! در این یادداشت کوتاه نمیتوانم با مثالهای گوناگون به این مسأله بپردازم. پوزش مرا بپذیرید. فقط اشارهای میکنم به این که ما انسانها گاه نمیدانیم زمانها کدام به کدامند. برای پیش رفتن به تقدم و تأخر زمانی نگاه میکنیم، که اگر بدانیم که زمان میتواند نقش اش را غیر خطی بازی کند، زندگیمان تغییر میکند. آنچه مهم است حرکت است. در زندگی «لی لی»بازی کنیم و ببینیم در کدام خانه هستیم و از کدام به کدام خواهیم پرید!
تکه گچی برداریم و خود خانههایش را بکشیم.
نویسنده، ناشر و مدرس دانشگاه
زمان برای آدمها خطی میماند، مگر بتوانند پیوندی بزنند بین گذشته و حال و آینده و مانند بازی لی لی بپرند در خانههای مختلفش و بازی کنند و در عین حال نظم زندگی را رعایت کنند.
من در بچگی برای بازی لی لی در وسط بازی مکث داشتم. چیزی مرا بازمی داشت و حرکتم را کند میکرد، اما بعداً رازش را دریافتم!
در نوشتههای مختلف، در متدهای مختلف خود شناسی آمده از جاهای معتبر و غیر معتبر، در دستور العملهای مدیتیشنهای ناب و غیر ناب، در توصیههای عموم، حال چه آگاهانه باشد و چه غیر آگاهانه و … میشنویم، میبینیم و سعی بر عمل و تکرار میکنیم که حال را دریاب و گذشته را رها کن و به سوی آینده برو و زیاد هم به آن فکر نکن!
درست است که ناخودآگاه یا خودآگاه، هر کس، خودش مشکل خود یا ناراحتی خود در هر یک از این سه زمان را دارد اما در حقیقت، آیا این سه زمان به همین سهولت تعریف میشوند؟! آیا از بین این سه زمان یکی به دیگری ارجحیت دارد؟ لحظههای کودکی وقتی دنبال پروانهها میدویدیم و یک مرتبه به دنبالشان به پرواز در میآمدیم، چه میشد؟! دغدغه نان داشتن، برای خیلی از ما از دوران کودکی بوده. اکنون که حال دویدن نداریم، چگونه «حال را دریابیم»؟ «برای آینده مصمم به انجام این کارها هستم»هایمان چه؟ اسرارآمیزی اش؟!
الان آنقدر از خودمان و زندگیمان راضی هستیم که نمیخواهیم زمان بگذرد… و هزاران مثال متناقض دیگر از سه زمان زیستی مان! در این یادداشت کوتاه نمیتوانم با مثالهای گوناگون به این مسأله بپردازم. پوزش مرا بپذیرید. فقط اشارهای میکنم به این که ما انسانها گاه نمیدانیم زمانها کدام به کدامند. برای پیش رفتن به تقدم و تأخر زمانی نگاه میکنیم، که اگر بدانیم که زمان میتواند نقش اش را غیر خطی بازی کند، زندگیمان تغییر میکند. آنچه مهم است حرکت است. در زندگی «لی لی»بازی کنیم و ببینیم در کدام خانه هستیم و از کدام به کدام خواهیم پرید!
تکه گچی برداریم و خود خانههایش را بکشیم.
«آنسامبل نیواک» روی نتهای موسیقی
رضا مهدوی
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
موسیقی بیکلام در جوامع غربی جایگاهی ویژه با فرمهای تک نوازی (سُلو)، دونوازی (دوئت)، سه نوازی (تریو) و چهار نوازی (کوارتت) دارد که هماره شنیدنی و دارای مرتبت است در نزد اهل فن و مردم دوستدار موسیقی، حتی در ابعاد خیلی بزرگ هم مثل قطعات سمفونی که در ارکستر سمفونیکها اجرا میشود باز هم موسیقی خالص مد نظر است مگر در معدود موارد مثل پوئم (شعرواره و داستانی) سمفونی. نه اینکه در ایران هم تک نوازیها و بداههپردازیها و همنوازیها فارغ از بهرهگیری شعر و ترانه، مقام و مرتبتی نداشته باشد که البته از گذشتههای دور بسیار آثار درخشانی شنیده و دیدهایم و به ثبت رسیده، اما به لحاظ اولویت نخست کلام، شعر و ترانه، موسیقی در ایران نسبت به اروپا، کلامی و آوازی اش شناخته شدهتر است!دو چهره متبحر در نوازندگی سازهای موسیقی کلاسیک، گلریز زربخش نوازنده ویولن و ژابیز زربخش نوازنده چِللو خواهرانه با هم طی طریق کردهاند که برای فراگیری و دریافت هر آنچه از موسیقی لازم است بدانند برای پیشرفت و ادامه راه کجا باید قرار گیرند.
با دقت نظر و همراهی پدر و مادر مسیر درستی پیش رویشان گشوده شد: تحصیلات در هنرستان موسیقی دختران تهران، بهرهگیری از استادان بنام و تراز اول، کنسرواتوار دولتی کمیتاس ایروان در کشور ارمنستان، حضور در جشنوارههای مختلف، کنسرتهای متعدد رسمی و غیررسمی (هفته آینده ۱۰ تیر در موزه موسیقی نیز اجرای متفاوتی خواهند داشت). تمام تلاشها بیانگر شوق و کوشش وافر نسبت به موسیقی جدی و علمی است که از منش و فلسفه سرزمینی حرف هایی دارد که به نوعی در مبانی و تئوری سرلوحه موسیقی دیگر ممالک قرار میگیرد در دورانی. حال میطلبد که طالبان ِ آن با تخصص ویژه خود در هر سرزمین به بومیسازی تکنیکها و نغمهها بپردازند .براساس آنچه که جغرافیای سرزمین مادری شان با آیینها و زبانها و گویشها و لهجهها دارد در بیانی که مصادره به مطلوب فنی است در خدمت ملودی و قالبها به نفع موسیقی خودی تا جایی که شاهد اجراها و آلبومهایی باشیم از نوازندگان و آهنگسازانی آدابمند وطنی همچون این دوخواهر درتراز بالای موسیقی بویژه در نوازندگی ویولنسل و ویولن.در مجموعه «آنسامبل نیواک» میشنویم ۱۵ شیار (تراک) آثار مهمی را از شخصیتهای مهم موسیقایی چکسلواکی: اِروین شولهوف (1894-1942) و بوهوسلاو مارتینو (1890-1959) و از روسیه: راینهولدگلییر(1875-1956) که خواهران زربخش با کوالیته بالا اجرایی تمیز در حد بینالملل و البته توأم با فرهنگ شنیداری مردم ایرانی علاقهمند به این نوع از موسیقیها که دارای تم و روایتی دانشی - معنوی است با احساسی قوی و مهارتی درخور توجه به اجرا گذاشتهاند. فیزیک و متافیزیک درانواع موسیقی مغرب زمین از باروک تا امروز که مدرنیستها را هم تحت سیطره اصول و قواعد خود قاعده مند میکند، جدای از مباحث انتزاع و تجربه به مبانی ریاضی و اصول فنیای میپردازد که گوشها را به دقت افزون میسپارد برای فهم هرچه بهتر و دقیقتر از تِم یا به عبارتی موضوع داستان.پیشنهاد میشود متفاوت شنیدن را با چنین آثار و اجراهایی که نوازندگان سرزمینمان در اوج ِشولایی به علم و تجربه و احساس توأمان احترام میگذارند تا فقط موسیقی تفنن تلقی نشود و مزه مزه وار در اوقات سلامت و خلوتی شنیده و حظ کافی و وافی از آن برده شود.
آنسامبل نیواک
(دوئتهای ویولن – ویولنسل)
اجرا: گلریز و ژابیز زربخش
ناشر: راوی آذرکیمیا
سال 1394
موسیقی پژوه و نوازنده سنتور
موسیقی بیکلام در جوامع غربی جایگاهی ویژه با فرمهای تک نوازی (سُلو)، دونوازی (دوئت)، سه نوازی (تریو) و چهار نوازی (کوارتت) دارد که هماره شنیدنی و دارای مرتبت است در نزد اهل فن و مردم دوستدار موسیقی، حتی در ابعاد خیلی بزرگ هم مثل قطعات سمفونی که در ارکستر سمفونیکها اجرا میشود باز هم موسیقی خالص مد نظر است مگر در معدود موارد مثل پوئم (شعرواره و داستانی) سمفونی. نه اینکه در ایران هم تک نوازیها و بداههپردازیها و همنوازیها فارغ از بهرهگیری شعر و ترانه، مقام و مرتبتی نداشته باشد که البته از گذشتههای دور بسیار آثار درخشانی شنیده و دیدهایم و به ثبت رسیده، اما به لحاظ اولویت نخست کلام، شعر و ترانه، موسیقی در ایران نسبت به اروپا، کلامی و آوازی اش شناخته شدهتر است!دو چهره متبحر در نوازندگی سازهای موسیقی کلاسیک، گلریز زربخش نوازنده ویولن و ژابیز زربخش نوازنده چِللو خواهرانه با هم طی طریق کردهاند که برای فراگیری و دریافت هر آنچه از موسیقی لازم است بدانند برای پیشرفت و ادامه راه کجا باید قرار گیرند.
با دقت نظر و همراهی پدر و مادر مسیر درستی پیش رویشان گشوده شد: تحصیلات در هنرستان موسیقی دختران تهران، بهرهگیری از استادان بنام و تراز اول، کنسرواتوار دولتی کمیتاس ایروان در کشور ارمنستان، حضور در جشنوارههای مختلف، کنسرتهای متعدد رسمی و غیررسمی (هفته آینده ۱۰ تیر در موزه موسیقی نیز اجرای متفاوتی خواهند داشت). تمام تلاشها بیانگر شوق و کوشش وافر نسبت به موسیقی جدی و علمی است که از منش و فلسفه سرزمینی حرف هایی دارد که به نوعی در مبانی و تئوری سرلوحه موسیقی دیگر ممالک قرار میگیرد در دورانی. حال میطلبد که طالبان ِ آن با تخصص ویژه خود در هر سرزمین به بومیسازی تکنیکها و نغمهها بپردازند .براساس آنچه که جغرافیای سرزمین مادری شان با آیینها و زبانها و گویشها و لهجهها دارد در بیانی که مصادره به مطلوب فنی است در خدمت ملودی و قالبها به نفع موسیقی خودی تا جایی که شاهد اجراها و آلبومهایی باشیم از نوازندگان و آهنگسازانی آدابمند وطنی همچون این دوخواهر درتراز بالای موسیقی بویژه در نوازندگی ویولنسل و ویولن.در مجموعه «آنسامبل نیواک» میشنویم ۱۵ شیار (تراک) آثار مهمی را از شخصیتهای مهم موسیقایی چکسلواکی: اِروین شولهوف (1894-1942) و بوهوسلاو مارتینو (1890-1959) و از روسیه: راینهولدگلییر(1875-1956) که خواهران زربخش با کوالیته بالا اجرایی تمیز در حد بینالملل و البته توأم با فرهنگ شنیداری مردم ایرانی علاقهمند به این نوع از موسیقیها که دارای تم و روایتی دانشی - معنوی است با احساسی قوی و مهارتی درخور توجه به اجرا گذاشتهاند. فیزیک و متافیزیک درانواع موسیقی مغرب زمین از باروک تا امروز که مدرنیستها را هم تحت سیطره اصول و قواعد خود قاعده مند میکند، جدای از مباحث انتزاع و تجربه به مبانی ریاضی و اصول فنیای میپردازد که گوشها را به دقت افزون میسپارد برای فهم هرچه بهتر و دقیقتر از تِم یا به عبارتی موضوع داستان.پیشنهاد میشود متفاوت شنیدن را با چنین آثار و اجراهایی که نوازندگان سرزمینمان در اوج ِشولایی به علم و تجربه و احساس توأمان احترام میگذارند تا فقط موسیقی تفنن تلقی نشود و مزه مزه وار در اوقات سلامت و خلوتی شنیده و حظ کافی و وافی از آن برده شود.
آنسامبل نیواک
(دوئتهای ویولن – ویولنسل)
اجرا: گلریز و ژابیز زربخش
ناشر: راوی آذرکیمیا
سال 1394
هنرمندان در فضای مجازی
اطلاعرسانی درباره تازههای بازار نشر، فیلمهای روی پرده و نمایشهای روی صحنه همچنان مؤلفه تکرارشونده در پستهای اینستاگرامی اهالی فرهنگ و هنر است.
چهره ها
سپند امیرسلیمانی تصویری از خود و نگار فروزنده در سریال «من یک مستأجرم» را به اشتراک گذاشته و خاطرات آن را مرور کرده است: «سریال من یک مستأجرم که سال ٨٣ ساخته شد و هم خودش موندگار شد هم رفاقت ما. امیر، سعید، خانم کتایون، خانم رهنما، نیما تارخ و نگار فروزنده که تا امروز رفیقهاى درجه یکى براى من بودن، در کنار اونا مهران مهام که تا همین امروز داریم باهم کار می کنیم و این دوستى هم یادگار من یک مستأجرمه، یاد پریسا خانم بخت آور بخیر. من همیشه دوست داشتم این سریال سرى دوم داشت.»
علیرضا ثانیفر از اکران سراسری «قصیده گاو سفید» در اسپانیا خبر داده است. فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» به کارگردانی بهتاش صناعیها و مریم مقدم و تهیه کنندگی غلامرضا موسوی از دهم ژوئن اکران سراسری خود را در سینماهای اسپانیا آغاز کرده است.
بهرام رادان تصویری از پشت صحنه سریال «جیران» را منتشر کرده که در آن به همراه مهدی شیری به نقطهای خیره شدهاند و خطاب به او نوشته: «به کجا می نگری خواجه باشی خوش تیپ؟ کیا جیران رو دنبال می کنن؟ کلی اتفاق جذاب در راهه...»
یوسف حاتمیکیا هم که متولد روزهای پایانی خرداد است با این عبارات از سی سالگی خداحافظی کرده: «سی سالگی پرتلاطم بدرود، تو برای من پر بودی از عشق، فراق، غم، آرامش، از دست دادن و به دست آوردن»
هومن بهمنش تصویری از پشت صحنه «شیرین» عباس کیارستمی را بازنشر کرده و نوشته: «پشت دوربین در دل تاریکی و جوانی.»
علیرضا قربانی و عالیم قاسماف پس از برگزاری چند اجرای زنده و تولید آثار مشترک، قرار است یک اجرای ویژه در بوداپست داشته باشند. علیرضا قربانی این خبر را در استوری اینستاگرامش منتشر کرده است».
حسن معجونی اعلام کرده که اجرای نمایش «باغ» تمدید شده است. طبق اطلاعاتی که او منتشر کرده اجرای نمایش «باغ» به کارگردانی حسن معجونی که قرار بود روز سهشنبه ۳۱ خرداد به پایان برسد، تمدید شد. همچنین ساعت اجرای این اثر نمایشی از ۲۰:۳۰ به ۱۹:۳۰ تغییر کرد. نمایش «باغ» روایتی از نمایشنامه «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف است. در این نمایش رضا بهبودی، بهناز جعفری، وحید آقاپور، هومن کیایی، مازیار سیدی، آوا شریفی، کتایون طلایی، هدیه حسینینژاد، برنا انصاری، مهسا جمشیدی، داوود پژمانفر، سردار سرمست و زینب عباسی ایفای نقش میکنند.این نمایش در پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب تهران روی صحنه میرود.
«تازههای نشر»
شماره جدید نشریه شیرازه کتاب با عنوان «کتاب در قاب رسانه» منتشر شد. مرکز ارتباطات و تشکیلات مجمع ناشران انقلاب اسلامی در شماره جدید «شیرازه کتاب» به موضوع سهم کتاب در رسانهها و چگونگی فعالیت رسانهای برای #کتاب پرداخته است. طبق اطلاعات منتشر شده در صفحه اینستاگرام مجمع ناشران انقلاب اسلامی در پرونده ویژه این شماره اهمیت و ضرورت توجه به رسانه در حوزه کتاب و نشر بررسی شده است. #شیرازه_کتاب پس از بیان مقدمهای با موضوع ورود به دنیای رسانه و تبلیغات، از نویسندگان و ناشران و تمام فعالان این حوزه درخواست کرده تا از فضای بینهایت رسانهها غافل نشوند و از آن استفاده کنند.
چهره ها
سپند امیرسلیمانی تصویری از خود و نگار فروزنده در سریال «من یک مستأجرم» را به اشتراک گذاشته و خاطرات آن را مرور کرده است: «سریال من یک مستأجرم که سال ٨٣ ساخته شد و هم خودش موندگار شد هم رفاقت ما. امیر، سعید، خانم کتایون، خانم رهنما، نیما تارخ و نگار فروزنده که تا امروز رفیقهاى درجه یکى براى من بودن، در کنار اونا مهران مهام که تا همین امروز داریم باهم کار می کنیم و این دوستى هم یادگار من یک مستأجرمه، یاد پریسا خانم بخت آور بخیر. من همیشه دوست داشتم این سریال سرى دوم داشت.»
علیرضا ثانیفر از اکران سراسری «قصیده گاو سفید» در اسپانیا خبر داده است. فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» به کارگردانی بهتاش صناعیها و مریم مقدم و تهیه کنندگی غلامرضا موسوی از دهم ژوئن اکران سراسری خود را در سینماهای اسپانیا آغاز کرده است.
بهرام رادان تصویری از پشت صحنه سریال «جیران» را منتشر کرده که در آن به همراه مهدی شیری به نقطهای خیره شدهاند و خطاب به او نوشته: «به کجا می نگری خواجه باشی خوش تیپ؟ کیا جیران رو دنبال می کنن؟ کلی اتفاق جذاب در راهه...»
یوسف حاتمیکیا هم که متولد روزهای پایانی خرداد است با این عبارات از سی سالگی خداحافظی کرده: «سی سالگی پرتلاطم بدرود، تو برای من پر بودی از عشق، فراق، غم، آرامش، از دست دادن و به دست آوردن»
هومن بهمنش تصویری از پشت صحنه «شیرین» عباس کیارستمی را بازنشر کرده و نوشته: «پشت دوربین در دل تاریکی و جوانی.»
علیرضا قربانی و عالیم قاسماف پس از برگزاری چند اجرای زنده و تولید آثار مشترک، قرار است یک اجرای ویژه در بوداپست داشته باشند. علیرضا قربانی این خبر را در استوری اینستاگرامش منتشر کرده است».
حسن معجونی اعلام کرده که اجرای نمایش «باغ» تمدید شده است. طبق اطلاعاتی که او منتشر کرده اجرای نمایش «باغ» به کارگردانی حسن معجونی که قرار بود روز سهشنبه ۳۱ خرداد به پایان برسد، تمدید شد. همچنین ساعت اجرای این اثر نمایشی از ۲۰:۳۰ به ۱۹:۳۰ تغییر کرد. نمایش «باغ» روایتی از نمایشنامه «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف است. در این نمایش رضا بهبودی، بهناز جعفری، وحید آقاپور، هومن کیایی، مازیار سیدی، آوا شریفی، کتایون طلایی، هدیه حسینینژاد، برنا انصاری، مهسا جمشیدی، داوود پژمانفر، سردار سرمست و زینب عباسی ایفای نقش میکنند.این نمایش در پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب تهران روی صحنه میرود.
«تازههای نشر»
شماره جدید نشریه شیرازه کتاب با عنوان «کتاب در قاب رسانه» منتشر شد. مرکز ارتباطات و تشکیلات مجمع ناشران انقلاب اسلامی در شماره جدید «شیرازه کتاب» به موضوع سهم کتاب در رسانهها و چگونگی فعالیت رسانهای برای #کتاب پرداخته است. طبق اطلاعات منتشر شده در صفحه اینستاگرام مجمع ناشران انقلاب اسلامی در پرونده ویژه این شماره اهمیت و ضرورت توجه به رسانه در حوزه کتاب و نشر بررسی شده است. #شیرازه_کتاب پس از بیان مقدمهای با موضوع ورود به دنیای رسانه و تبلیغات، از نویسندگان و ناشران و تمام فعالان این حوزه درخواست کرده تا از فضای بینهایت رسانهها غافل نشوند و از آن استفاده کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
از تأثیر اقتباس غفلت نکنیم
-
صحنه در اختیار نمایش های شاخص و خلاق
-
درمان با هنر
-
گاه نمیدانیم زمانها کدام به کدامند!
-
«آنسامبل نیواک» روی نتهای موسیقی
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین