ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر اکرم(ص):
آیا دین، چیزى جز دوست داشتن و دشمن داشتن است. اگر خدا را دوست مىدارید، پس از او پیروى کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.
المستدرک على الصحیحین: ج ۲ ص ۳۱۹
آیا دین، چیزى جز دوست داشتن و دشمن داشتن است. اگر خدا را دوست مىدارید، پس از او پیروى کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.
المستدرک على الصحیحین: ج ۲ ص ۳۱۹
کارهای انجام نشده زیادی دارم
امینالله رشیدی:از مدتی پیش که پزشکان احتمال ابتلای بنده به کرونا را داده بودند، در بیمارستان بستری شدم و طبیعتاً اجازه ملاقات هم نداشتم، اما خوشبختانه اوضاعم رو به بهبودی است و تیم پزشکی اعلام کرده که میتوانم تا دو روز دیگر از بیمارستان مرخص شوم. طی روزهای گذشته، مجموعههای مختلفی با من تماس داشته و پیگیر اوضاع جسمانیام بودند که جا دارد از همه این عزیزان قدردانی ویژهای داشته باشم. به هر ترتیب امیدوارم در روزهای آتی وضعیت جسمانیام رو به بهبود باشد تا بتوانم در خدمت اهالی موسیقی باشم. من کارهای انجام نشده زیادی دارم که همیشه از آنها در مصاحبهها و گفتوگوهای رسانهای یاد کردهام. اما متأسفانه اغلب این پروژهها بهدلیل فقدان حمایت به سرانجامی نرسیده است. شرایطی که دوست دارم در روزهای پیش رو محقق شود و من بتوانم این کارهای نیمهتمام را به سرانجام برسانم.
بخشی از صحبتهای این خواننده پیشکسوت در گفتوگو با مهر
بخشی از صحبتهای این خواننده پیشکسوت در گفتوگو با مهر
هنرمندان در فضای مجازی
یاد
امروز 26 مرداد ماه مصادف است با سالروز درگذشت عزتالله انتظامی، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، مشهور به «آقای بازیگر» سینمای ایران. او نخستین بازیگر ایرانی بود که از یک جشنواره بینالمللی جایزه گرفت. انتظامی در سال ۱۳۸۲ به عنوان یکی از چهرههای ماندگار ایران انتخاب شد. او فعالیت هنری خود را با پیشپردهخوانی در تماشاخانههای لالهزار شروع کرد و پس از یک سال به تماشاخانههای هنر و فرهنگ تهران رفت. فیلمهای گاو، آقای هالو، دایره مینا، پستچی، اجارهنشینها، هامون و بانو از کارهای ماندگار ایشان است.وی با کارگردانان بنام ایرانی همکاری داشته است.
چهرهها
پرویز پرستویی ویدیویی از زندهیاد استاد عثمان محمدپرست به اشتراک گذاشته که در حال شعرخوانی است؛ اشعاری با این مضمون «تومپندار که در فکر تنم، نگران سرطان وطنم/ اوکه بیمارشود، ما همه نیز من که بیمار شوم، یک بدنم /وطنم از تن من خستهتراست/ درک کن درد مرا از سخنم» اشعاری از زنده یاد مجتبی کاشانی به خوانش استاد عثمان محمد پرست.
علیرضا عصار، خواننده موسیقی پاپ، قرار است 15 اکتبر (23 مهرماه) در تورنتو و 16 اکتبر در ونکوور اجرای کنسرت داشته باشد. علیرضا عصار برای اولین بار در این شهرها به روی صحنه میرود.
سعید فرجپوری، نوازنده کمانچه قرار است کنسرت سه نوازی با اجرای قطعات و همخوانی تصانیف قدیمی را در ۱۸ اگوست ۲۰۲۲ (27 مرداد) در شهر تورنتو، موزه آقاخان برگزارکند.
گلاره عباسی از آغاز اکران فیلم «ابلق» نوشته؛ فیلمی از نرگس آبیار به تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی با بازی بهرام رادان، الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، مهران احمدی و گلاره عباسی و...
دیگه چه خبر!
نمایش «بازی بزرگ» در تالار قشقایی تئاتر شهر به روی صحنه میرود. این خبری است که بهزاد عبدی آهنگساز این کار در صفحه شخصی خود اعلام کرده.«بازی بزرگ» به نویسندگی و کارگردانی زهره بهروزینیا از ساعت ۲۰:۱۵ روز یکشنبه سیام مرداد ماه به مدت 10 شب میزبان علاقهمندان است.
نمایش دیگری که پیش فروش بلیتهای آن آغاز شده «پدر» نام دارد به نوشته فلوریان زلر و کارگردانی آروند دشت آرای که از روز یکشنبه ششم شهریور ماه اجرای خود را در تالار اصلی تئاتر شهرآغاز خواهد کرد.رضا کیانیان، لیلی رشیدی، سعید چنگیزیان، مارین ونهولک، سوگل خلیق، بهزاد کریمی، نجوا صاحبالزمانی بازیگران این اثر نمایشی هستند که توسط کمپانی فیلم و هنرهای اجرایی «ویرگول» پیش روی مخاطبان قرار میگیرد.
سریال نمایش خانگی «یاغی» که این روزها طرفداران بسیاری پیدا کرده، دیروز 25 مرداد ماه در مجموعه فرهنگی سینمایی هنر شهر آفتاب شیراز اکران مردمی داشت؛ خبری که علی شادمان بازیگر این سریال به اشتراک گذاشته. شادمان در بخش دیگری از صفحه مجازیاش تئاتر فائزه یوسفی را معرفی کرده به کارگردانی و نویسندگی حسین برفینژاد که از 5 مرداد ماه در سالن مولوی کوچک اجرای خود را شروع کرده.
گالری آرتیبیشن، پالتهایی زیبا به اشتراک گذاشته که حاصل هنر عبدی اسبقی هنرمند نقاش است. او در دانشکده ریاضی تحصیل کرد در ادامه مسیر بنا به علاقهاش به هنر نقاشی، زیر نظر آیدین آغداشلو روی آورد و در این باره نوشته شده: «رنگهای خنثی و تضادشان با رنگهای خالص و گرم، مهمترین ویژگی شکلی از آثار عبدی اسبقی است. ظرافت و جزئینگری در آثار عبدی اسبقی در رنگهای آثارش مشهود است. پالت رنگی او گواه بر ساختار رنگهاییاست که او به خلق و ترکیبشان توجه داشته است.
در دنیای ادبیات
صفحه مجازی مجموعه کتابهای طوطی که مربوط به کودک و نوجوان است، کتاب «گلهای پیاده رو» به نویسندگی جان آرنو لوسن را به علاقهمندان پیشنهاد کرده و اشاره داشته این کتاب مربوط به گروه سنی بالای چهارسال است که با قیمت ۶۵۰۰۰ تومان عرضه میشود.
نشر افق با انتشاری تصویری از چارلز بوکوفسکی و اشاره متنی باعنوان «یادداشتهای یک پیرمرد کثیف» به سالروز تولد این نویسنده امریکایی اشاره کرده و نوشته: «او را پدرخوانده «جنبش رئالیسم کثیف» در تاریخ ادبیات غرب میدانند، جنبشی که نامهای بزرگ دیگری نیز در آن حضور داشتهاند: ریموند کارور، کورمک مککارتی، توبیاس وولف، ریچارد فورد و البته، جان فانته.
امروز 26 مرداد ماه مصادف است با سالروز درگذشت عزتالله انتظامی، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، مشهور به «آقای بازیگر» سینمای ایران. او نخستین بازیگر ایرانی بود که از یک جشنواره بینالمللی جایزه گرفت. انتظامی در سال ۱۳۸۲ به عنوان یکی از چهرههای ماندگار ایران انتخاب شد. او فعالیت هنری خود را با پیشپردهخوانی در تماشاخانههای لالهزار شروع کرد و پس از یک سال به تماشاخانههای هنر و فرهنگ تهران رفت. فیلمهای گاو، آقای هالو، دایره مینا، پستچی، اجارهنشینها، هامون و بانو از کارهای ماندگار ایشان است.وی با کارگردانان بنام ایرانی همکاری داشته است.
چهرهها
پرویز پرستویی ویدیویی از زندهیاد استاد عثمان محمدپرست به اشتراک گذاشته که در حال شعرخوانی است؛ اشعاری با این مضمون «تومپندار که در فکر تنم، نگران سرطان وطنم/ اوکه بیمارشود، ما همه نیز من که بیمار شوم، یک بدنم /وطنم از تن من خستهتراست/ درک کن درد مرا از سخنم» اشعاری از زنده یاد مجتبی کاشانی به خوانش استاد عثمان محمد پرست.
علیرضا عصار، خواننده موسیقی پاپ، قرار است 15 اکتبر (23 مهرماه) در تورنتو و 16 اکتبر در ونکوور اجرای کنسرت داشته باشد. علیرضا عصار برای اولین بار در این شهرها به روی صحنه میرود.
سعید فرجپوری، نوازنده کمانچه قرار است کنسرت سه نوازی با اجرای قطعات و همخوانی تصانیف قدیمی را در ۱۸ اگوست ۲۰۲۲ (27 مرداد) در شهر تورنتو، موزه آقاخان برگزارکند.
گلاره عباسی از آغاز اکران فیلم «ابلق» نوشته؛ فیلمی از نرگس آبیار به تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی با بازی بهرام رادان، الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، مهران احمدی و گلاره عباسی و...
دیگه چه خبر!
نمایش «بازی بزرگ» در تالار قشقایی تئاتر شهر به روی صحنه میرود. این خبری است که بهزاد عبدی آهنگساز این کار در صفحه شخصی خود اعلام کرده.«بازی بزرگ» به نویسندگی و کارگردانی زهره بهروزینیا از ساعت ۲۰:۱۵ روز یکشنبه سیام مرداد ماه به مدت 10 شب میزبان علاقهمندان است.
نمایش دیگری که پیش فروش بلیتهای آن آغاز شده «پدر» نام دارد به نوشته فلوریان زلر و کارگردانی آروند دشت آرای که از روز یکشنبه ششم شهریور ماه اجرای خود را در تالار اصلی تئاتر شهرآغاز خواهد کرد.رضا کیانیان، لیلی رشیدی، سعید چنگیزیان، مارین ونهولک، سوگل خلیق، بهزاد کریمی، نجوا صاحبالزمانی بازیگران این اثر نمایشی هستند که توسط کمپانی فیلم و هنرهای اجرایی «ویرگول» پیش روی مخاطبان قرار میگیرد.
سریال نمایش خانگی «یاغی» که این روزها طرفداران بسیاری پیدا کرده، دیروز 25 مرداد ماه در مجموعه فرهنگی سینمایی هنر شهر آفتاب شیراز اکران مردمی داشت؛ خبری که علی شادمان بازیگر این سریال به اشتراک گذاشته. شادمان در بخش دیگری از صفحه مجازیاش تئاتر فائزه یوسفی را معرفی کرده به کارگردانی و نویسندگی حسین برفینژاد که از 5 مرداد ماه در سالن مولوی کوچک اجرای خود را شروع کرده.
گالری آرتیبیشن، پالتهایی زیبا به اشتراک گذاشته که حاصل هنر عبدی اسبقی هنرمند نقاش است. او در دانشکده ریاضی تحصیل کرد در ادامه مسیر بنا به علاقهاش به هنر نقاشی، زیر نظر آیدین آغداشلو روی آورد و در این باره نوشته شده: «رنگهای خنثی و تضادشان با رنگهای خالص و گرم، مهمترین ویژگی شکلی از آثار عبدی اسبقی است. ظرافت و جزئینگری در آثار عبدی اسبقی در رنگهای آثارش مشهود است. پالت رنگی او گواه بر ساختار رنگهاییاست که او به خلق و ترکیبشان توجه داشته است.
در دنیای ادبیات
صفحه مجازی مجموعه کتابهای طوطی که مربوط به کودک و نوجوان است، کتاب «گلهای پیاده رو» به نویسندگی جان آرنو لوسن را به علاقهمندان پیشنهاد کرده و اشاره داشته این کتاب مربوط به گروه سنی بالای چهارسال است که با قیمت ۶۵۰۰۰ تومان عرضه میشود.
نشر افق با انتشاری تصویری از چارلز بوکوفسکی و اشاره متنی باعنوان «یادداشتهای یک پیرمرد کثیف» به سالروز تولد این نویسنده امریکایی اشاره کرده و نوشته: «او را پدرخوانده «جنبش رئالیسم کثیف» در تاریخ ادبیات غرب میدانند، جنبشی که نامهای بزرگ دیگری نیز در آن حضور داشتهاند: ریموند کارور، کورمک مککارتی، توبیاس وولف، ریچارد فورد و البته، جان فانته.
جشنواره تئاتر فجر و دعوت از خوشذوقها
کوروش زارعی
دبیر جشنواره تئاتر فجر
بحث توجه به تئاتر و در گسترهای وسیعتر، هنــــــــر اســـــــتــــانها و هنرمندانشان همواره در بحث و حرفها بوده ،اما اینکه بتوانیم بهصورت عملی و در اجرا به این طرح، جامه عمل بپوشانیم متأسفانه آنطور که باید و شاید توفیقی به دست نیامده است. با همه اینها قصد من عملی کردن این ایده مهم و ضروری است و دوستانی که با کار و فعالیت من در مرکز نمایشی حوزه هنری آشنا هستند حتماً گواهی خواهند داد که آنجا توجه ویژهای به تئاتر استانها و شهرستانها داشتم و در بخش بودجه هم اگر به ردیف بودجهها نگاه کنید میبینید بودجهای که به تئاتر استانها اختصاص داده شد، آنچنان چشمگیر است که تئاتر تهران، اصلاً در خیلی جاها به چشم نمیآید. من به این مسأله اعتقاد راسخ دارم و در نشست خبری هم تأکید کردم که ایران، فقط تهران نیست و ما باید از این نگاه مرکزگرا، تا میتوانیم فاصله بگیریم. بهعقیده من، با تمام احترامی که برای تئاترهای مستقر در تهران قائل هستم، استعداد و نبوغ ویژهای که بتواند سالهای سال پشتوانه تئاتر کشور باشد در شهرستانها نهفته است و این نوابغ مغفول و مهجور ماندهاند. این به ضرر ماست. طبیعتاً برای اجرایی کردن این طرح، ما بخش جشنوارههای استانی را فعال کردیم و گفتهایم هر کس متنی دارد و ذوقی در کارگردانی، پا پیش بگذارد، چون ما همه آنها را خواهیم دید. در کل میخواهم بگویم فراخوان جشنواره تئاتر فجر، دعوت از خوشذوقهاست و ما میخواهیم بگوییم دستشان را به گرمی میفشاریم و هنرشان را به دیده منت میگذاریم. برای همین بازبینها و داوران ما ترکیبی از استان تهران و دیگر استانها و شهرستانهای دیگر هستند که در این زمینه ظرفیتسازی و استعدادیابی داشته باشیم، نه اینکه مدام یک کار تکراری هرساله را بیهیچ خروجی مناسبی فقط انجام بدهیم و بگوییم ما جشنواره برگزار کردهایم، نه. هدف ما کیفیسازی و میدان دادن به نوابغ شهرستانی است. از نظر من و همکارانم اصلاً عادلانه نیست که تمام توجهها به یک استان باشد و بقیه استانها و شهرهای دیگر که سرشار از استعداد هستند نادیده گرفته شوند. یادم هست که من نمایشی در استان گلستان دیدم. کارگردانش یک نوجوان هجدهساله بود که با اثرش بشدت مرا تحت تأثیر قرار داد؛ اثری که شاید از آثار بسیاری چهرههای صاحبنام تئاتری یک سر و گردن بالاتر بود. برایش در تهران اجرا گذاشتم و دوستان هم آمدند کارش را دیدند و همین شد که به جشنواره تئاتر فجر دعوت شد و آنجا هم مورد توجه ویژه قرار گرفت. از این نمونهها در سراسر ایران فراوان است ،به شرط اینکه ما بهعنوان متولیان امر چشم، گوش و هوش بالایی برای دیدنشان داشته باشیم. اصل برای ما تازه بودن و بکر بودن آثار است و در این زمینه هم تمام تلاشمان را خواهیم داشت که هیچ هنر و هنرمندی از چشممان دور نیفتد، حتی در بخش مخاطب و توجه به گستردگی و توزیع عادلانه آثار در سراسر کشور هم به این فکر کردیم که از طریق« تلویزیون تئاتر ایران»، اجراها را برای همه مردم ایران قابل تماشا و دسترس کنیم و حتماً فضایی را فراهم کنیم که همه بتوانند از این فرصت ناب تئاتری استفاده کنند. همه اینها که مطرح شد اساس کار ما است و البته کیفیت آثار. در این زمینه چه من و چه همکارانم در بخشهای مختلف تمام توان خود را به کار خواهند بست تا آثاری که برای بخش مسابقه انتخاب میشوند به لحاظ کیفی آثار قابل توجه و درخور جشنوارهای با کیفیت و هویت جشنواره فجر باشند و مطمئن هستم در جشنواره امسال، از این آثار درجه یک بسیار خواهیم دید.
دبیر جشنواره تئاتر فجر
بحث توجه به تئاتر و در گسترهای وسیعتر، هنــــــــر اســـــــتــــانها و هنرمندانشان همواره در بحث و حرفها بوده ،اما اینکه بتوانیم بهصورت عملی و در اجرا به این طرح، جامه عمل بپوشانیم متأسفانه آنطور که باید و شاید توفیقی به دست نیامده است. با همه اینها قصد من عملی کردن این ایده مهم و ضروری است و دوستانی که با کار و فعالیت من در مرکز نمایشی حوزه هنری آشنا هستند حتماً گواهی خواهند داد که آنجا توجه ویژهای به تئاتر استانها و شهرستانها داشتم و در بخش بودجه هم اگر به ردیف بودجهها نگاه کنید میبینید بودجهای که به تئاتر استانها اختصاص داده شد، آنچنان چشمگیر است که تئاتر تهران، اصلاً در خیلی جاها به چشم نمیآید. من به این مسأله اعتقاد راسخ دارم و در نشست خبری هم تأکید کردم که ایران، فقط تهران نیست و ما باید از این نگاه مرکزگرا، تا میتوانیم فاصله بگیریم. بهعقیده من، با تمام احترامی که برای تئاترهای مستقر در تهران قائل هستم، استعداد و نبوغ ویژهای که بتواند سالهای سال پشتوانه تئاتر کشور باشد در شهرستانها نهفته است و این نوابغ مغفول و مهجور ماندهاند. این به ضرر ماست. طبیعتاً برای اجرایی کردن این طرح، ما بخش جشنوارههای استانی را فعال کردیم و گفتهایم هر کس متنی دارد و ذوقی در کارگردانی، پا پیش بگذارد، چون ما همه آنها را خواهیم دید. در کل میخواهم بگویم فراخوان جشنواره تئاتر فجر، دعوت از خوشذوقهاست و ما میخواهیم بگوییم دستشان را به گرمی میفشاریم و هنرشان را به دیده منت میگذاریم. برای همین بازبینها و داوران ما ترکیبی از استان تهران و دیگر استانها و شهرستانهای دیگر هستند که در این زمینه ظرفیتسازی و استعدادیابی داشته باشیم، نه اینکه مدام یک کار تکراری هرساله را بیهیچ خروجی مناسبی فقط انجام بدهیم و بگوییم ما جشنواره برگزار کردهایم، نه. هدف ما کیفیسازی و میدان دادن به نوابغ شهرستانی است. از نظر من و همکارانم اصلاً عادلانه نیست که تمام توجهها به یک استان باشد و بقیه استانها و شهرهای دیگر که سرشار از استعداد هستند نادیده گرفته شوند. یادم هست که من نمایشی در استان گلستان دیدم. کارگردانش یک نوجوان هجدهساله بود که با اثرش بشدت مرا تحت تأثیر قرار داد؛ اثری که شاید از آثار بسیاری چهرههای صاحبنام تئاتری یک سر و گردن بالاتر بود. برایش در تهران اجرا گذاشتم و دوستان هم آمدند کارش را دیدند و همین شد که به جشنواره تئاتر فجر دعوت شد و آنجا هم مورد توجه ویژه قرار گرفت. از این نمونهها در سراسر ایران فراوان است ،به شرط اینکه ما بهعنوان متولیان امر چشم، گوش و هوش بالایی برای دیدنشان داشته باشیم. اصل برای ما تازه بودن و بکر بودن آثار است و در این زمینه هم تمام تلاشمان را خواهیم داشت که هیچ هنر و هنرمندی از چشممان دور نیفتد، حتی در بخش مخاطب و توجه به گستردگی و توزیع عادلانه آثار در سراسر کشور هم به این فکر کردیم که از طریق« تلویزیون تئاتر ایران»، اجراها را برای همه مردم ایران قابل تماشا و دسترس کنیم و حتماً فضایی را فراهم کنیم که همه بتوانند از این فرصت ناب تئاتری استفاده کنند. همه اینها که مطرح شد اساس کار ما است و البته کیفیت آثار. در این زمینه چه من و چه همکارانم در بخشهای مختلف تمام توان خود را به کار خواهند بست تا آثاری که برای بخش مسابقه انتخاب میشوند به لحاظ کیفی آثار قابل توجه و درخور جشنوارهای با کیفیت و هویت جشنواره فجر باشند و مطمئن هستم در جشنواره امسال، از این آثار درجه یک بسیار خواهیم دید.
حق اشتباه ندارم
بهاءالدین مرشدی
داستاننویس
انگاری امروز قرار است هوشنگ ابتهاج به ایران بیاید و فردا هم از کنار درخت ارغوان تشییع شود. این روزها حرف و حدیث زیاد بود و دعوا بین طرفداران و منتقدین بالا گرفته بود. من اما هیچ کاری به دعوا ندارم و نمیگویم کدام درست میگوید و کدام غلط. یعنی اصلاً بلد هم نیستم قضاوت کنم اما میخواهم از یک بعد زیبایی بگویم که اسمش غزل است و هوشنگ ابتهاج هم یکی از سردمداران غزل معاصر بود در کنار دیگرانی چون سیمین بهبهانی و حسین منزوی.
این نوشته را هم به بهانه انتشار کتاب غزلی دارم مینویسم که تازه چند روز است به بازار آمده. نشر «کتاب آبی» زیر عنوان «غزل فردا» کتابی منتشر کرده با نام «بیست و هشتم اسفند» که مجموعه غزلی است از سعید رضادوست. پیشتر اما رضادوست کتاب غزل منتشر کرده بود اما این غزلها که حتی تاریخ 1401 را هم بر خود دارند تازهترین آنهاست.
برای من غزل یعنی لطافت. یعنی اینکه یک وقتی غزل بخوانم تا روح و روانم تازه شود. کارکرد عجیبی دارد. چه غزلهای قدیم و چه برخی از غزلهایی که جدید منتشر شده است. جدیدهای کلاسیک مثل همانهایی که در بالا گفتم و جدیدهای جدید هم عین همین کتابی که بیستوهشت غزل در خودش دارد.
این است که وقتی با بیتهایی اینچنینی روبهرو میشوی خیلی چیزها در خاطرت راه میرود و به آنها فکر میکنی وقتی که در این کتاب میخوانیم: «در من حضور دوزخی صد زبانه است / آری عزیز! گرمی تهران بهانه است.» بعد است که به گرمی تهران فکر میکنم به اینکه همین حالا از خیابانهای تهران عبور کردهام و به سر کار رسیدهام و دارم این غزلها را میخوانم. غزلهایی که عاشقانه است و اجتماعی و توأمان این عشق و اجتماع در غزل معاصر بیداد میکند. میتوانید رد این توأمانی را در بسیاری از غزلهای معاصر ببینید. اصلاً اگر غزل از امروز حرف نزند نمیتواند کارکرد داشته باشد. البته کارکردگرایانه به هنر نگاه نمیکنم. یعنی میگویم چه فایده دارد غزلی که در امروز جریان نداشته باشد وگرنه سعدی مرا بس است.
اما چه میشود که سیمین و منزوی را خوب میخوانم؟ دلیلش همین معاصر بودن آنهاست. اینکه وقتی غزل میگویند انگار همان شعر نیما است به لحاظ محتوایی اما در قالب غزل. بخشی از نیما را در خودش دارد و بخشی از قدما را در خودش اندوخته است.
شناخت سعید رضادوست از شعر کلاسیک و معاصر آنقدر زیاد است که وقتی پا به شعرهایش میگذارید هم قدما را میبینید و هم معاصرین را. مثلاً این دو خط را ببینید: «به آستان نگاه تو آه راه ندارم / پلنگ عاشقم اما دریغ ماه ندارم» و بعد ذهن دقیقاً میرود همانجایی که ماه و پلنگ هست و بعد در دو خط بعدی میگوید: «شبیه شمسام و از خوان خویش رانده شدستم / تبار و یار و دیاری و خانقاه ندارم» که این هم همه آنچه از قدماست در خودش دارد. یا اصلاً آن شعر حافظ را ببینید: «روشنی طلعتِ تو ماه ندارد» یا بعدترش که در همین شعر رضادوست پای عقاب را هم به شعر میکشد: «در آسمان تخیل عقاب بودم و اما / از آن شکوه نشانی به قدر کاه ندارم.»
همین شعر بالا را اگر کامل بخوانیم کلی ارجاعات در خودش دارد که میشود گفت تاریخ منظومی است شعر ایران. یا وقتی با چنین تصویری روبهرو میشویم که: «دهان گشوده هیولای عمر از پس و پیشم / در این میانه هلا! حق اشتباه ندارم.»
و البته در این میانه غزل، شاعران حق اشتباه ندارند چون اگر به هر سمتی بلغزند چیزی از شعر یا از معاصر بودنشان از دست میرود و هلا که حق اشتباه ندارند.
داستاننویس
انگاری امروز قرار است هوشنگ ابتهاج به ایران بیاید و فردا هم از کنار درخت ارغوان تشییع شود. این روزها حرف و حدیث زیاد بود و دعوا بین طرفداران و منتقدین بالا گرفته بود. من اما هیچ کاری به دعوا ندارم و نمیگویم کدام درست میگوید و کدام غلط. یعنی اصلاً بلد هم نیستم قضاوت کنم اما میخواهم از یک بعد زیبایی بگویم که اسمش غزل است و هوشنگ ابتهاج هم یکی از سردمداران غزل معاصر بود در کنار دیگرانی چون سیمین بهبهانی و حسین منزوی.
این نوشته را هم به بهانه انتشار کتاب غزلی دارم مینویسم که تازه چند روز است به بازار آمده. نشر «کتاب آبی» زیر عنوان «غزل فردا» کتابی منتشر کرده با نام «بیست و هشتم اسفند» که مجموعه غزلی است از سعید رضادوست. پیشتر اما رضادوست کتاب غزل منتشر کرده بود اما این غزلها که حتی تاریخ 1401 را هم بر خود دارند تازهترین آنهاست.
برای من غزل یعنی لطافت. یعنی اینکه یک وقتی غزل بخوانم تا روح و روانم تازه شود. کارکرد عجیبی دارد. چه غزلهای قدیم و چه برخی از غزلهایی که جدید منتشر شده است. جدیدهای کلاسیک مثل همانهایی که در بالا گفتم و جدیدهای جدید هم عین همین کتابی که بیستوهشت غزل در خودش دارد.
این است که وقتی با بیتهایی اینچنینی روبهرو میشوی خیلی چیزها در خاطرت راه میرود و به آنها فکر میکنی وقتی که در این کتاب میخوانیم: «در من حضور دوزخی صد زبانه است / آری عزیز! گرمی تهران بهانه است.» بعد است که به گرمی تهران فکر میکنم به اینکه همین حالا از خیابانهای تهران عبور کردهام و به سر کار رسیدهام و دارم این غزلها را میخوانم. غزلهایی که عاشقانه است و اجتماعی و توأمان این عشق و اجتماع در غزل معاصر بیداد میکند. میتوانید رد این توأمانی را در بسیاری از غزلهای معاصر ببینید. اصلاً اگر غزل از امروز حرف نزند نمیتواند کارکرد داشته باشد. البته کارکردگرایانه به هنر نگاه نمیکنم. یعنی میگویم چه فایده دارد غزلی که در امروز جریان نداشته باشد وگرنه سعدی مرا بس است.
اما چه میشود که سیمین و منزوی را خوب میخوانم؟ دلیلش همین معاصر بودن آنهاست. اینکه وقتی غزل میگویند انگار همان شعر نیما است به لحاظ محتوایی اما در قالب غزل. بخشی از نیما را در خودش دارد و بخشی از قدما را در خودش اندوخته است.
شناخت سعید رضادوست از شعر کلاسیک و معاصر آنقدر زیاد است که وقتی پا به شعرهایش میگذارید هم قدما را میبینید و هم معاصرین را. مثلاً این دو خط را ببینید: «به آستان نگاه تو آه راه ندارم / پلنگ عاشقم اما دریغ ماه ندارم» و بعد ذهن دقیقاً میرود همانجایی که ماه و پلنگ هست و بعد در دو خط بعدی میگوید: «شبیه شمسام و از خوان خویش رانده شدستم / تبار و یار و دیاری و خانقاه ندارم» که این هم همه آنچه از قدماست در خودش دارد. یا اصلاً آن شعر حافظ را ببینید: «روشنی طلعتِ تو ماه ندارد» یا بعدترش که در همین شعر رضادوست پای عقاب را هم به شعر میکشد: «در آسمان تخیل عقاب بودم و اما / از آن شکوه نشانی به قدر کاه ندارم.»
همین شعر بالا را اگر کامل بخوانیم کلی ارجاعات در خودش دارد که میشود گفت تاریخ منظومی است شعر ایران. یا وقتی با چنین تصویری روبهرو میشویم که: «دهان گشوده هیولای عمر از پس و پیشم / در این میانه هلا! حق اشتباه ندارم.»
و البته در این میانه غزل، شاعران حق اشتباه ندارند چون اگر به هر سمتی بلغزند چیزی از شعر یا از معاصر بودنشان از دست میرود و هلا که حق اشتباه ندارند.
مهارت تفکر نقادانه راهنمایی برای تصمیمگیری درست
دکتر محمد رضا ایمانی
روانشناس
مهارت تفکر نقادانه، توانایی و ظرفیتی است که به واسطه آن افرادی میتوانند شواهد، دلایل و مدارک را جست وجو کرده تا برای یک قضاوت و نتیجهگیری از آن بهرهبرداری کنند. این مهارت افراد را قادر میسازد تا در برخورد با فضای محیط پیرامون همچون ارزشها، فشار گروه و رسانههای گروهی آگاهانه رفتار کرده و از هرگونه آسیبهای ناشی از آن مصون بمانند. منظور از نقد یا نقاد بودن یعنی ارزیابی، بررسی، سنجیدن و مطالعه کردن، نه انتقاد و عیبجویی کردن، یعنی هر حرف و صحبتی را بدون فکر قبول نکنیم بلکه آن گفته را ارزیابی و بررسی کنیم که آیا درست است یا نه. نکته مهم در این تفکر آن است که افراد قادر باشند تا واقعیتها را از فکر، حدسیات و ذهنیات جدا کنند. گوش دادن فعال مهارتی است که روزبهروز کمیابتر میشود. خبر خوب این است که وقتی شروع به گوش دادن فعال میکنید، تأثیرات بسیار مثبتی ایجاد میشود زیرا به شما امکان میدهد که روابطی درست و مطمئن برقرار کنید. مهارت گوش دادن از ویژگیهای خودآگاهی و همچنین از مزایای آن است. نکته مهم دیگر که در مسیر خودآگاهی نیز هست، بهبود مهارت تفکر انتقادی است. باید به طور صادقانه درمورد خود و اقداماتتان فکر کنید. باید احساساتتان را تجزیه تحلیل کنید و از جایگاه بالاتری به خودتان نگاه کنید تا به یک تصویر عینی از خودتان برسید. همه این تمرینات مهارت تفکر انتقادی شما را بهبود میبخشند و میتوانید آنها را در بسیاری از زمینههای دیگر زندگی خود نیز اِعمال کنید. اما برای برخورداری از مهارت تفکر نقادانه میتوان راهکارهای زیر را انجام داد:
اول اینکه هرگونه پیشنهاد و درخواست را بخوبی مورد بررسی، توجه و دقت قرار دهید. به خود فرصت اندیشیدن درباره آن موضوع بدهید. در قدم بعدی در مورد هر آنچه که ابهام یا تردید دارید از افراد آگاه پرس و جو کنید. سومین قدم این است که در دریافت هر گونه نظر حتماً به افکار، عقاید و تفاسیر دیگران از آن موضوع دقت کنید تا به حقایق پنهان دست یابید. قدمهای بعدی به ترتیب میتواند این باشد که در دریافت نظرات یا پیشنهادات دیگران همواره از خود بپرسید؛ چرا و به چه دلیل موضوع و نکتهای به شما گفته شده است تا چرایی مسأله برایتان روشن شود و اینکه همواره در تأیید و تکذیب نظرات دیگران از مدارک مستند و دلایل روشن و منطقی استفاده کنید و از هرگونه رفتار هیجانی بپرهیزید. در قدم ششم وقت آن است که در بیان نظرات و انتقادات همواره منعطف باشید و بر موضوعات خود پس از آگاهی از نظر طرف مقابل، بیش از اندازه اصرار نداشته باشید. باید این مهم را تمرین کنید. قدم بعدی که بسیار مهم است این است که «در هرگونه اقدام و تصمیمگیری به اتفاقات پس از آن بیندیشید تا قابلیت پیشبینی کنندگی داشته باشید.» و در قدم هشتم و آخر یادتان باشد که همواره پس از بررسی و دستیابی به یک نتیجه منطقی بر همان اساس اقدام کنید.
باید تأکید کنم که مهارت تفکر انتقادی سه قابلیت را فراروی افراد قرار میدهد:
نخست؛ درک عوامل و شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیستی است که روی ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها مؤثر است. دوم؛آ گاهی و شناخت از شکافها، معضلات، نابرابریها، پیش داوریها و بی عدالتیهای موجود در جامعه و عوامل شکلگیری آنها را مشخص میکند و سوم، واقف شدن به این مسأله را که همواره دیگران درست نمیگویند در ما تقویت میکند.
در انتها باید گفت که مزایای برخورداری از تفکر نقادانه زیاد است از جمله اینکه افراد از این قدرت برخوردار میشوند که بتوانند از میان اطلاعات و پیشنهادهای فراوانی که دریافت میکنند پیشنهادهای سالم را از پیشنهادهای ناسالم تشخیص دهند. از سوی دیگر با تفکر نقادانه افراد میتوانند واقعیتها را بیابند و خود را محدود به حدس و گمان نسازند. همچنین افراد قدرت لازم را برای پیشبینی رفتارهای خود مییابند تا کمتر دچار مشکل شوند.
روانشناس
مهارت تفکر نقادانه، توانایی و ظرفیتی است که به واسطه آن افرادی میتوانند شواهد، دلایل و مدارک را جست وجو کرده تا برای یک قضاوت و نتیجهگیری از آن بهرهبرداری کنند. این مهارت افراد را قادر میسازد تا در برخورد با فضای محیط پیرامون همچون ارزشها، فشار گروه و رسانههای گروهی آگاهانه رفتار کرده و از هرگونه آسیبهای ناشی از آن مصون بمانند. منظور از نقد یا نقاد بودن یعنی ارزیابی، بررسی، سنجیدن و مطالعه کردن، نه انتقاد و عیبجویی کردن، یعنی هر حرف و صحبتی را بدون فکر قبول نکنیم بلکه آن گفته را ارزیابی و بررسی کنیم که آیا درست است یا نه. نکته مهم در این تفکر آن است که افراد قادر باشند تا واقعیتها را از فکر، حدسیات و ذهنیات جدا کنند. گوش دادن فعال مهارتی است که روزبهروز کمیابتر میشود. خبر خوب این است که وقتی شروع به گوش دادن فعال میکنید، تأثیرات بسیار مثبتی ایجاد میشود زیرا به شما امکان میدهد که روابطی درست و مطمئن برقرار کنید. مهارت گوش دادن از ویژگیهای خودآگاهی و همچنین از مزایای آن است. نکته مهم دیگر که در مسیر خودآگاهی نیز هست، بهبود مهارت تفکر انتقادی است. باید به طور صادقانه درمورد خود و اقداماتتان فکر کنید. باید احساساتتان را تجزیه تحلیل کنید و از جایگاه بالاتری به خودتان نگاه کنید تا به یک تصویر عینی از خودتان برسید. همه این تمرینات مهارت تفکر انتقادی شما را بهبود میبخشند و میتوانید آنها را در بسیاری از زمینههای دیگر زندگی خود نیز اِعمال کنید. اما برای برخورداری از مهارت تفکر نقادانه میتوان راهکارهای زیر را انجام داد:
اول اینکه هرگونه پیشنهاد و درخواست را بخوبی مورد بررسی، توجه و دقت قرار دهید. به خود فرصت اندیشیدن درباره آن موضوع بدهید. در قدم بعدی در مورد هر آنچه که ابهام یا تردید دارید از افراد آگاه پرس و جو کنید. سومین قدم این است که در دریافت هر گونه نظر حتماً به افکار، عقاید و تفاسیر دیگران از آن موضوع دقت کنید تا به حقایق پنهان دست یابید. قدمهای بعدی به ترتیب میتواند این باشد که در دریافت نظرات یا پیشنهادات دیگران همواره از خود بپرسید؛ چرا و به چه دلیل موضوع و نکتهای به شما گفته شده است تا چرایی مسأله برایتان روشن شود و اینکه همواره در تأیید و تکذیب نظرات دیگران از مدارک مستند و دلایل روشن و منطقی استفاده کنید و از هرگونه رفتار هیجانی بپرهیزید. در قدم ششم وقت آن است که در بیان نظرات و انتقادات همواره منعطف باشید و بر موضوعات خود پس از آگاهی از نظر طرف مقابل، بیش از اندازه اصرار نداشته باشید. باید این مهم را تمرین کنید. قدم بعدی که بسیار مهم است این است که «در هرگونه اقدام و تصمیمگیری به اتفاقات پس از آن بیندیشید تا قابلیت پیشبینی کنندگی داشته باشید.» و در قدم هشتم و آخر یادتان باشد که همواره پس از بررسی و دستیابی به یک نتیجه منطقی بر همان اساس اقدام کنید.
باید تأکید کنم که مهارت تفکر انتقادی سه قابلیت را فراروی افراد قرار میدهد:
نخست؛ درک عوامل و شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیستی است که روی ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها مؤثر است. دوم؛آ گاهی و شناخت از شکافها، معضلات، نابرابریها، پیش داوریها و بی عدالتیهای موجود در جامعه و عوامل شکلگیری آنها را مشخص میکند و سوم، واقف شدن به این مسأله را که همواره دیگران درست نمیگویند در ما تقویت میکند.
در انتها باید گفت که مزایای برخورداری از تفکر نقادانه زیاد است از جمله اینکه افراد از این قدرت برخوردار میشوند که بتوانند از میان اطلاعات و پیشنهادهای فراوانی که دریافت میکنند پیشنهادهای سالم را از پیشنهادهای ناسالم تشخیص دهند. از سوی دیگر با تفکر نقادانه افراد میتوانند واقعیتها را بیابند و خود را محدود به حدس و گمان نسازند. همچنین افراد قدرت لازم را برای پیشبینی رفتارهای خود مییابند تا کمتر دچار مشکل شوند.
عکس نوشت
لعیا زنگنه به جمع بازیگران سریال جدید «عشق کوفی» به کارگردانی حسن آخوندپور اضافه شد. این سریال قرار است روایتگر یک عشق در کوفه سال ۶۱ هجری قمری باشد و ماجرای آن تا واقعه کربلا و شهادت سیدالشهدا(ع) ادامه پیدا کند. «عشق کوفی» یکی از محصولات جدید سازمان هنری رسانهای اوج است. / ایسنا
فشار روانی نقابها جبران ناپذیر است
دکتر مهدی نیک عهد
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
«هیچ کس معمولی نیست» (nobody is normal)، انیمیشنی کوتاه، آموزشی، انگیزشی و انتقادی برای کودکان است. این انیمیشن به منظور تبلیغ کمپینی با نام «هیچ کس معمولی نیست» استفاده شده است. هدف این کمپین رسیدگی به مشکلات روحی و روانی کودکان بود.
ماجرا از این قرار است که موجودی عجیب با شکل و ظاهری غیرعادی که مجبور به پوشاندن و پنهان کردن آن است، در پوشش و لباسی عادی و شبیه به انسانها وارد مدرسه میشود. به همین دلیل هر روز درگیر دلهره و اضطرابی است تا همکلاسیها متوجه این پنهانکاری وی نشوند تا اینکه سرانجام اتفاقی میافتد و ظاهر واقعی او در معرض دید همکلاسیها قرار میگیرد و ادامه ماجرا...
این انیمیشن، قصه یا روایت نقصها یا معایبی است که کودکان در خودشان کشف میکنند و چون این گمان را دارند که فقط خودشان نواقصی دارند و مابقی دوستان و اطرافیان بی عیب و نقص یا کامل هستند، همواره در تلاشند تا نقص خود را پنهان کنند. این پنهانکاری، فشار و استرس فراوانی را به کودکان تحمیل میکند. تماشای انیمیشن «هیچ کس معمولی نیست»، به کودکان میگوید که آنها تنها نیستند و آدمهای اطرافشان هم ممکن است نقصهایی داشته باشند و احساساتی نظیر «پنهان کردن نواقص»، «اعتماد به نفس پایین»، «شرم»، «اضطراب از مواجهه با دیگران» یا «متناسب با معیارهای جمع نبودن»، حسهای مشترکی است که ممکن است همه انسانها یا همه همسالان یا همکلاسیهایشان داشته باشند و این وضعیت تجربهای مشترک است.
در واقع هدف این انیمیشن ضمن آموزش نحوه مواجهه کودکان با معایبشان، کاهش دادن استرس و فشاری است که کودکان در محیطهای جمعی به سبب پنهان کردن معایب خود متحمل میشوند. مهارت فرزندپروری والدین میتواند سهم مهمی در آموزش به فرزندان برای پذیرش خود و نقاط ضعف و قوتشان داشته باشد.
به نظر میرسد که این انیمیشن برای بزرگسالان هم در دنیای پر از تظاهر امروز آموزنده باشد و نیز دعوتی به شمار آید به اینکه بدون هیچ ظاهرسازی، فریبندگی، شعار و تظاهر، خودمان باشیم. خودمان باشیم؛ نه چون آنهایی که در فضای مجازی نگران کنار رفتن نقابها هستند؛ زیرا آسیب روحی و جسمی که اضطراب، استرس و فشار روانی حفظ نقابها به ما ممکن است وارد کنند، با هیچ دستاوردی جبرانپذیر نیست. دیدن این انیمیشن، التیامی است بر رنجی که حاصل پنهان کردن خود واقعیمان از دیگران است.
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
«هیچ کس معمولی نیست» (nobody is normal)، انیمیشنی کوتاه، آموزشی، انگیزشی و انتقادی برای کودکان است. این انیمیشن به منظور تبلیغ کمپینی با نام «هیچ کس معمولی نیست» استفاده شده است. هدف این کمپین رسیدگی به مشکلات روحی و روانی کودکان بود.
ماجرا از این قرار است که موجودی عجیب با شکل و ظاهری غیرعادی که مجبور به پوشاندن و پنهان کردن آن است، در پوشش و لباسی عادی و شبیه به انسانها وارد مدرسه میشود. به همین دلیل هر روز درگیر دلهره و اضطرابی است تا همکلاسیها متوجه این پنهانکاری وی نشوند تا اینکه سرانجام اتفاقی میافتد و ظاهر واقعی او در معرض دید همکلاسیها قرار میگیرد و ادامه ماجرا...
این انیمیشن، قصه یا روایت نقصها یا معایبی است که کودکان در خودشان کشف میکنند و چون این گمان را دارند که فقط خودشان نواقصی دارند و مابقی دوستان و اطرافیان بی عیب و نقص یا کامل هستند، همواره در تلاشند تا نقص خود را پنهان کنند. این پنهانکاری، فشار و استرس فراوانی را به کودکان تحمیل میکند. تماشای انیمیشن «هیچ کس معمولی نیست»، به کودکان میگوید که آنها تنها نیستند و آدمهای اطرافشان هم ممکن است نقصهایی داشته باشند و احساساتی نظیر «پنهان کردن نواقص»، «اعتماد به نفس پایین»، «شرم»، «اضطراب از مواجهه با دیگران» یا «متناسب با معیارهای جمع نبودن»، حسهای مشترکی است که ممکن است همه انسانها یا همه همسالان یا همکلاسیهایشان داشته باشند و این وضعیت تجربهای مشترک است.
در واقع هدف این انیمیشن ضمن آموزش نحوه مواجهه کودکان با معایبشان، کاهش دادن استرس و فشاری است که کودکان در محیطهای جمعی به سبب پنهان کردن معایب خود متحمل میشوند. مهارت فرزندپروری والدین میتواند سهم مهمی در آموزش به فرزندان برای پذیرش خود و نقاط ضعف و قوتشان داشته باشد.
به نظر میرسد که این انیمیشن برای بزرگسالان هم در دنیای پر از تظاهر امروز آموزنده باشد و نیز دعوتی به شمار آید به اینکه بدون هیچ ظاهرسازی، فریبندگی، شعار و تظاهر، خودمان باشیم. خودمان باشیم؛ نه چون آنهایی که در فضای مجازی نگران کنار رفتن نقابها هستند؛ زیرا آسیب روحی و جسمی که اضطراب، استرس و فشار روانی حفظ نقابها به ما ممکن است وارد کنند، با هیچ دستاوردی جبرانپذیر نیست. دیدن این انیمیشن، التیامی است بر رنجی که حاصل پنهان کردن خود واقعیمان از دیگران است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
کارهای انجام نشده زیادی دارم
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
جشنواره تئاتر فجر و دعوت از خوشذوقها
-
حق اشتباه ندارم
-
مهارت تفکر نقادانه راهنمایی برای تصمیمگیری درست
-
عکس نوشت
-
فشار روانی نقابها جبران ناپذیر است
اخبارایران آنلاین