گفت‌وگو با عبدالعلی براتی، مترجم « پنچاتنتره »

کتابچه زندگی عاقلانه در فرهنگ هند





سایر محمدی
خبرنگار
«پنچاتنتره» اثر پاندیت ویشنو شرمه، کتابی است که قدمت‌اش به سال‌های 200 پیش از میلاد می‌رسد. بانو «جی.لی.چاندریرا مانی» این کتاب را از زبان اصلی سانسکریت به انگلیسی ترجمه و منتشر کرد و عبدالعلی براتی براساس ترجمه انگلیسی آن برگردانی ساده و شاعرانه به‌دست داده برای کسانی که از متون سخت خوان و دیریاب دوری می‌کنند. انتشارات صدای معاصر زمستان 47 این کتاب را منتشر کرد و در مدت کوتاهی پس‌از انتشار به چاپ دوم رسید. عبدالعلی براتی متولد 1330 سپید دشت لرستان، دارای مدرک لیسانس زبان و فوق‌لیسانس بازرگانی کشتیرانی از لندن است و سال‌ها مدیر چارترینگ کشتیرانی بود و پس‌از بازنشستگی بیشتر وقت خود را صرف تحقیق و ترجمه می‌کند. وی سال 56 کتاب «پژوهشی چند درباره هندوستان» را ترجمه و انتشارات گوتنبرگ منتشر کرد. مجموعه 6 جلدی دو زبانه از سخنان بزرگان را نیز ترجمه و منتشر کرد آثاری چون دل به رؤیاها سپار، سخن عشق، آفتاب درسایه، بشنو از این خموش و...
این مترجم «سیری در ادیان جهانی» را توسط انتشارات ققنوس منتشر کرد و هم‌اکنون دو‌جلد از مجموعه سه‌جلدی «انقلاب فرانسه» نوشته ژرژ لومز را ترجمه و جلد سوم را در دست ترجمه دارد.
‌ آقای براتی در کارنامه شما ترجمه آثاری چون «سیری در ادیان جهان»، «پنچاتنتره»، «پژوهشی چند درباره هندوستان» و کتاب سه‌جلدی «تاریخ فرانسه» دیده می‌شود. چگونه به سراغ آثاری نازل چون «دل به‌رؤیا‌ها سپار»، «آفتاب در سایه» و... رفته‌اید؟
نازل از چه نظر؟ البته ترجمه این‌کتاب‌ها به سال‌های خیلی دور بر می‌گردد. ولی هیچ‌کدام‌شان نازل نیستند. این مجموعه دیدگاه‌ها و سخنانی از بزرگان اندیشه و هنر است افرادی مانند لنگستون هیوز و رومن رولان و... نمی‌دانم چطور این آثار را نازل ارزیابی می‌کنید؟
‌ این آثار نه در حوزه ادبیات می‌گنجد و نه در حوزه فلسفه و... مجموعه‌ای از جملات روانشناسی و حکیمانه و شاعرانه است که از قول اغلب هنرمندان و نویسندگان چنین کتابچه‌هایی ساخته می‌شود.
به‌هر حال هر مترجمی در جریان کار فرآیندی را طی می‌کند. من حدود 25 الی 30 سال پیش این‌کتاب‌های دو زبانه‌ را که دیدگاه‌ها وسخنانی از بزرگان را بازتاب می‌داد و زیبا هم بود، ترجمه کردم. من مدت پنج سال برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا در هندوستان مقیم بودم و مطالبی که در این مجموعه آمده به‌نظرم جالب بود.بدون اینکه در چارچوبی قرارش بدهم؛ مثلاً در حوزه ادبیات فاخر و اندیشه‌های فلسفی و ادبی ارزیابی کنم مطالبش را برای بخشی از جامعه مفید و جذاب تشخیص دادم و اقدام به ترجمه آنها کردم. حرف‌های جدیدی داشت بدون آنکه وابستگی ذهنی به متن این آثار داشته باشم آنها را ترجمه کردم. بعد هم دیگر ادامه ندادم، چون در شرایط خاصی این آثار را ترجمه کرده بودم.
*‌ در مورد کتاب پنچا تنتره بفرمایید که قدمت این به سال‌های 200 پیش‌از میلاد بر می‌گردد. این کتاب چگونه و در کجا کشف شد، نخستین بار؟
تاریخچه کامل از کتاب به قلم پاتریک اولیویه در بخش پایانی این کتاب آورده‌ام. مشهور است که یک عارف هندی به‌نام پاندیت ویشنو شرمه این اثر را نوشته و در صومعه‌ها و خانقاه‌ها و معابد هندو تدریس می‌کردند. اینکه چگونه به خاورمیانه و ایران می‌آید نقل است که پنچاتنتره (پنج فصل یا پنج کتاب) به فرمان خسرو انوشیروان ساسانی در فاصله سال‌های 531 تا 571 میلادی و به همت برزویه طبیب از هندوستان به ایران آورده شد. در نیمه قرن دوم هجری است که دانشمندی ایرانی به‌نام برزویه و مشهور به عبدالله بن مقفع  با شایستگی از عهده این مهم برمی‌آید.
در واقع بحث و جدل امروز بین پژوهشگران که آیا مقصود این اثر دفاع از مشی غیر اخلاقی ماکیاولی در سیاست است یا اینکه فراخوانی است به اهل سیاست تا رفتاری مبتنی بر اخلاق را پیشه خود کنند خود حاکی از ابهام وعمق محتوا و معانی در این کتاب است.
پنچاتنتره را آموزه‌ای مبتنی بر اصول اخلاقی و چه مبنایی برای سیاست عملی در نظر بگیریم، کتاب را نمی‌توان یک مجموعه داستان صرف یا چنان که در ادبیات ثانویه با آن برخورد می‌شود، مجموعه‌ای از افسانه‌ها به‌شمار آورد.
‌ شیوه روایت‌پردازی در این اثر چه تفاوت‌هایی با آثاری چون مثنوی مولانا، منطق‌الطیر عطار و دیگر آثار ادبیات کلاسیک فارسی دارد؟ از منظر ادبیات تطبیقی کدام یک ارزشمند‌تر است؟
به دلیل تقدم تألیف پنچا تنتره در زمانی که به ایران می‌آید به‌خاطر اینکه تلفظ این نام کمی مشکل بود به کلیلک و دمنک که نام دو شغال در کتاب بوده نامگذاری شده است که به‌تدریج به کلیله و دمنه تغییر پیدا کرد. از این جا به‌بعد این اثر به کلیله و دمنه شهرت یافت. این کتاب چون بر همه کتاب‌های موجود که با این رویکرد از زبان پرندگان و حیوانات قصه‌هایی روایت می‌کنند، حق تقدم دارد، تمام شاعران و نویسندگان و ادیبان در ایران و دیگر نقاط جهان حتی در اروپا از این کتاب الهام گرفتند. روایت از زبان پرندگان از فرهنگ و سنت ادبی هنر سرچشمه گرفته است. بنیانگذار این شیوه داستان‌پردازی ادبیات و عرفان هندوستان است.
هر یک از این آثار که نام بردید مثل منطق‌الطیر عطار یا مثنوی مولانا که در بخش‌هایی روایت از زبان حیوانات و پرندگان است، حلاوت و شیرینی خاص خودشان را دارند و طبعاً هر یک از این آثار و داستان‌ها در خاستگاه‌های خودشان به‌لحاظ زیبایی شناختی جذاب‌تر است. چون هر اثری که به زبان دیگر ترجمه می‌شود بخشی از حلاوت و شیرینی خود را از دست می‌دهد و از منظر تطبیقی نمی‌توان آنها را با هم مقایسه کرد و حکم به برتری یکی بر دیگری داد. طبیعی است که من شاهنامه فردوسی، منطق‌الطیر عطار و مثنوی مولانا را برتر از دیگر آثار کلاسیک جهان بدانم. آثاری که به اساطیر ایرانی و فرهنگ فارسی وفادار است و خاستگاهش در این سرزمین است. از آنجا که سال‌ها در هندوستان بودم و تا حدودی با فرهنگ این‌کشور زندگی کرده‌ام تا اندازه‌ای فلسفه و حکمت در پنچا تنتره قابل مقایسه است با آن چه سعدی در گلستان آورده بود. در واقع گلستان همسنگ با پنچاتنتره است. چون درس زندگی مبتنی بر پراگماتیسم می‌دهد. چیزی که فلسفه عملی دارد. اینکه چطور در فراز و نشیب زندگی رفتاری منطقی و عاقلانه داشته باشی که در مواجهه با خطرات زندگی در مهلکه‌ای گرفتار نشوی. پنچا تنتره مثل گلستان سعدی درس عاقلانه زیستن
می‌دهد.
*‌ پروفسور پاتریک اولیویه چه مباحثی را بر این کتاب افزوده که ارزش این اثر را فراتر برده است؟ یا چاندیرامانی که اشاره کردید به چه نکاتی در مورد این اثر می‌پردازد که مورد توجه قرار گرفته است؟
چاندیرامانی مترجم کتاب از سانسکریت به انگلیسی می‌گوید: زبان مؤلف زبانی هنری است و فاخر. قصه به نثر است در حالی که درونمایه فلسفی و اخلاقی به نثر اندرزگونه یا در قالب سخنان حکیمانه بیان شده و شنونده یا خواننده را به شنیدن قصه بعدی ترغیب و تشویق می‌کند. هنر قصه‌گویی به‌گونه‌ای است که محتوای جدی فلسفه مورد نظر قصه‌گو را شیرین و جذاب می‌کند. قصه‌ای را به قصه دیگر می‌بافد و ما را مشتاق شنیدن ادامه قصه نگه می‌دارد و گام‌به‌گام از دهلیزهای تنتره پنجگانه عبور می‌دهد. قصه ها دارای درونمایه اخلاقی و فلسفی است که در کوران زمان و تاریخ درستی وصحت آن محک خورده وحتی در دوران ما یعنی در عصر وحشت از جنگ اتمی و دیوانگی بشر هنوز طراوت و تازگی دارد.
 شما اشاره می‌کنید که ترجمه‌های موجود در مقایسه با متن اصلی و ترجمه انگلیسی اضافات زیاد دارد. بفرمایید این اضافات در کجاست؟ و چه مواردی به متن ترجمه فارسی درگذشته افزوده شد؟
البته کتاب دیگری را هم به‌نام پنچا تنتره «خالق دادعباسی» ترجمه کرده است که اسم کتاب را خودش گذاشته پنچا تنتره. این مترجم برداشت‌های خودش را هم در زیرنویس آورده است.
پروفسور پاتریک اولیویه در پی‌نوشت کتاب، پس از یک مقدمه کوتاه سرچشمه‌های این اثر، نام مؤلف و قدمت این اثر را مشخص کرده است و خاستگاه اثر را می‌نویسد که از کجا بوده‌ است و سرمنشأ آن کجا بوده و به ساختار و محتوای آن می‌پردازد. اولیویه می‌نویسد یکی از ویژگی‌های حیرت‌انگیز ساختار روایی پنچاتنتره این است که داستان‌های مستقل در بطن داستان‌های دیگر آمده‌اند. ساختار روایی که به‌مانند جعبه‌ای در دل جعبه دیگر هستند. بلندترین داستان جعبه‌ای است که چارچوب تمام کتاب را تشکیل می‌دهد. حالت جعبه در جعبه در سطوح مختلف شکل می‌گیرد تا جایی که داستان الف می‌تواند در دل جعبه داستان ب قرار بگیرد و داستان ب نیز به سهم خود داستان پ و داستان پ داستان ج را در خود جای دهند.
پنچاتنتره پنج کتاب است در یک مجلد و دستمایه نویسنده از کتابی به کتاب دیگر متفاوت است. از دیدگاه طرح داستان و آفرینش دراماتیک و تعلیق، کتاب اول به مراتب برتر از سایر کتاب‌هاست. از نظر ساختار و نیز حجم داستان، مؤلف آشکارا اهتمام بسزایی را در انسجام کتاب به‌کار گرفته است. این فصل علاوه بر این به موضوعی می‌پردازد که از دیدگاه نویسنده مهم‌ترین عامل در سیاست است. یعنی استفاده از خدعه و نیرنگ با هدف افشاندن بذر اختلاف و دشمنی بین مخالفان، درونمایه‌ای که خط اصلی در تنتره نخست را تشکیل می‌دهد.
*‌ اینکه متذکر شدید پنچا تنتره کتابی است دیریاب و نادر، چون هر قصه دارای درونمایه‌ای اخلاقی و فلسفی است و در هیچ کتابی نمی‌توان فلسفه، روانشناسی، سیاست، موسیقی و اخترشناسی و مناسبات انسانی را یک جا در کنار هم دید. شما چگونه با ساده‌سازی ترجمه توانستید از پس این مشکل برآیید؟
من ساده‌سازی نکردم. من فقط ترجمه کردم. من ترجمه ساده‌تر و سهل‌تری در مقایسه با ترجمه‌های موجود در زبان فارسی ارائه دادم. ترجمه من عیناً از متن انگلیسی است. متن انگلیسی هم ساده است. متن اصلی و سانسکریت هم ساده بود. منتها زبانی سهل و ممتنع دارد. در عین سادگی مطالب بسیار عمیق را مطرح کرده است. مثلاً تنتره سوم که مربوط به کلاغ‌ها و جغدهاست. آخرش که این دو با هم نبرد می‌کنند و کلاغ‌ها با توسل به ترفند- چیزی که در دنیای معاصر خیلی رایج است- می‌خواهند جغدها را از سر راه بردارند با یک سری ظاهرسازی جلو می‌آیند. در تنتره سوم وقتی که کلاغ‌ها پیروز شدند. شاه کلاغ‌ها به وزیرش که این ترفند را ابداع کرد، می‌گوید چه کنیم که بتوانیم درست حکومت کنیم و مشکلی هم ایجاد نشود؟ وزیر نصیحت می‌کند که پادشاه نباید فریب شکوه و جلال سلطانی را بخورد گرچه رسیدن به این شکوه و جلال به دشواری بالا رفتن از درخت خیزران است ولی این عظمت و بی‌همتایی به‌لحظه‌ای بند است. بی‌ثبات است، متلون است چون باد. اعتماد‌ناپذیر است چون دوستی آدم شرور، گذرا و ناپایدار است چون رنگ‌های آسمان به‌هنگام غروب خورشید و سخت سست است چون
حباب‌های آب.
این نثر در مقایسه با نثری که فاخر است ودر ترجمه‌های سابق آمده مقداری تفاوت دارد. و برای خواننده فارسی زبان امروز ما بسیار مناسب است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7057/10/511115/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها