تجربه گرانقدر غلبه بر سیل
حداقل ماندن خسارات به مردم و کشاورزان ونداشتن تلفات جانی.
گرچه در این واقعه حدود 270 روستا به صورت کلی یا جزئی تخلیه شدند و نزدیک به 100 هزار هکتار زمین کشاورزی در آب فرو رفت اما با وجوداین و با توجه به گستردگی و بی نظیر بودن شدت سیل، این حجم از صدمات و همچنین نداشتن تلفات انسانی میتواند خسارت حداقلی محسوب شده و از نقاط قوت این واقعه به شمار آید. و اما موارد منفی که باید برای آینده در ذهن داشته باشیم، به شرح ذیل خلاصه می شود.
تخلیه نشدن کافی مخازن سدها قبل از ورود سیل با توجه به پیشبینیهای هواشناسی بر مبنای نگرش خوشبینانه بر وقوع بارشها و تسلط نگرانیهای خشکسالیهای گذشته بر ذهن متولیان.
آمادگی نداشتن دستگاههای آب و فاضلاب و برق برای مواجهه با چنین بحرانهایی با وجود تجربه واقعه گرد و غبار بهمن ماه سال 95 خوزستان.
آمادگی نداشتن تأسیسات اکتشاف نفت در هورالعظیم (افزایش ارتفاع سایتهای مرتبط با اکتشاف در مخازن 3 و 4 و 5 هور) با وجود قولهای دو ساله گذشته مبنی بر انجام تطبیق شرایط توسط دستگاههای متولی امر.
نبود سیستم اطلاعرسانی واحد و قابل اعتماد در مورد سیل و مسائل پیرامونی آن.
دامنگیر شدن شایعههای غیر واقعی و هراس انگیز در بین مردم ونبود سیستم اطلاعرسانی صحیح و قابل اعتماد و بموقع یکی از نواقص مهم سیل اخیر بود. به نظر اینجانب صدا و سیمای کشور یا حداقل صدا و سیمای استانهای درگیر میتوانستند مانند بخش هواشناسی اخبار، بخشی را به اطلاعرسانی و رصد سیل و مسائل پیرامونی آن اختصاص دهند و در روز حداقل دو بار اطلاعات صحیح و قابل اعتمادی را در اختیار عموم خصوصاً مردم درگیر سیل قرار میدهند. در این زمینه استفاده از استادان فن در دانشگاههای کشور و کارشناسان خبره میتوانست بسیار مؤثر باشد. مسائلی مانند تردید در پایداری سدها و مسائل مربوط به هورالعظیم یا پهنهبندی سیل و مناطق در خطر میتوانست از این طریق به شکل بهتری به مردم انتقال داده شود.
مشاهده نشدن اثرات دستگاه مدیریت بحران و سازمان پدافند غیرعامل کشور در صحنه بحران آن طور که باید و شاید.
گرچه مدیریت بحران استانداری خوزستان از نظر کار و تلاش بی وقفه بسیار خوب ظاهر شد اما انتظار این بود که با وجود این دو دستگاه که سالیان سال است در کشور برای چنین مواقعی ایجاد شدهاند بدون بحرانزدگی به برنامهریزی مدون و تقسیم کار صحیح برای مدیریت بهتر و حضور امکانات و ادوات بروز در شرایط بحران در منطقه بپردازند اما متأسفانه نوع امکانات و مدیریتی که انتظار میرفت، مشاهده نشد.
نبود فرهنگ مقابله با حوادث در بین مردم.
در این واقعه شاهد این بودیم که متأسفانه فرهنگ مقابله با حوادث و بحران در کشور ضعیف است و لذا میطلبد که آموزش چگونگی مواجهه با بحرانها در سیستم آموزشی رسمی و غیررسمی کشور به صورت جدی پیگیری شود.
مشکل سیستم دفع رواناب و فاضلاب شهری خصوصاً در شهر اهواز.
این مشکل در یادداشت جداگانهای از طرف نگارنده به تفصیل بیان شده است.
ناهماهنگی در مدیریت واحد سیلاب در منطقه.
قاعدتاً مدیریت سیلاب و مسیلها در استان به عهده سازمان آب و برق استان است و همه کارها باید با هماهنگی این دستگاه انجام شود اما مشاهده شد که متأسفانه دستگاههای متعددی در مورد سیلاب و هدایت آن به مسیلها به صورت مجزا تصمیم میگرفتند. و این ناهماهنگیها ورود آب به معبرهایی که هماهنگی نشده بود و صحیح نبود را در چند مورد سبب شد.
نبود امنیت در مناطق سیلزده.
متأسفانه بیشتر مردمی که باید مناطق سیلزده را بموقع ترک میکردند و با وجود هشدارها صرفاً به جهت نبود امنیت حاضر به ترک محل زندگی خود نبودند و تا لحظه آخر سعی در ماندن در محل سکونت خود داشتند. این مسأله که حتی در زمان سیل مردم احساس امنیت برای خود و اموال خود ندارند، مسألهای جدی است و متأسفانه نشانهای از وضعیت امنیت در روزهای عادی هم هست و باید برای دستگاههای متولی امنیت حائز اهمیت و توجه ویژه باشد.
تعدد مراکز تصمیمگیری.
گرچه ورود دستگاههای متعدد و غیر مرتبط در مواقع بحران، طبیعی و معمول است اما در این مواقع نباید شیرازه تصمیمگیری و مدیریت به هم ریخته شود. دستگاه مدیریت بحران برای چنین مواقعی ایجاد شده است و باید بتواند در هنگامه بحران سیستم مدیریت یکپارچه خود را بدون تعلل پیگیری نماید. متأسفانه بارها مشاهده شد که در مورد یک موضوع خاص دستگاههای متعددی بدنبال راهکار و ارائه طریق هستند و لذا این مسأله سبب هرز رفتن نیروها و امکانات میشود.
نکته آخر اینکه اکنون که نقطه بحرانی واقعه فروکش کرده است، مسائل دیگری رفته رفته سر باز میکند. اکثر مردم صدمه دیده در وضعیت نامناسبی قرار دارند و مسائل بهداشتی، معیشتی و روحی و روانی رفته رفته پدیدار میشوند و ممکن است مقاومت آنها را درهم بشکند. یادمان باشد که اکثر هموطنان گرفتار در سیل همانهایی هستند که در بحبوحه جنگ تحمیلی نیز صدمات زیادی را متحمل شدند و از بد حادثه روی خوش زندگی را کمتر لمس کردهاند. لذا اکنون وقت آن نیست که هموطنان خود را به حال خود رها کنیم وبا وجود انتقادات جدی به عملکرد حاکمیت و دولت در مدیریت مطلوب کشور و در این وانفسای تنهایی مردم ایران و گستاخی دشمنان قسم خورده، باید دستها را همچنان بالا نگاه داریم و با وحدت و همدلی، سیل زدگان و مصیبت دیدگان را یاری دهیم تا زندگی عادی خود را بازیابی کنند و تألمات روحی آنان کاسته شود. باید بپذیریم که همچون دوران دفاع مقدس، ملت ایران میتواند و باید به تنهایی از پس ناملایمات و فشارهای روزگار برآید و همچنان بالنده در صحنه باقی بماند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه