جاده‌های معدنی بن‌بست زیستگاه یوزها

عرصه برای یوز ایرانی تنگ و تنگ‌تر می‌شود




زهرا کشوری
خبرنگار
آخرین یوزپلنگ مادر در «بافق»، مهم‌ترین زیستگاه یوز ایرانی، در سال 90 دیده شد! پس از آن چشم هیچ محیطبانی به این خوش و خط خال مینیاتوری نیفتاد تا دلنگرانی انقراض یوز ایرانی به جان بافق بیفتد. یزد را پریشان کند! سمنان را به تکاپو بیندازد و قلب میاندشت خراسان شمالی را به تپش وادارد. البته دیدن دو یوز مادر به همراه توله‌هایشان در پارک ملی توران جانی دوباره به دلنگرانان محیط زیست ایران داد اما آنقدر خیال آنها را راحت نکرد تا آتش یک پرسش سخت در جانشان سرد شود. آنها می‌پرسند: «آیا محیط زیست ایران بزودی به سوگ یوز ایرانی می‌نشیند؟ تا بعد از شیر ایرانی و ببر مازندران دفتر زندگی سریع‌ترین گربه‌سان جهان را در ایران ببندد.» یوز ایرانی آخرین بازمانده یوز آسیایی است که تا 5 دهه گذشته 44 کشور آسیایی را در قلمرو خود داشت!
«سیدجلال موسوی»، رئیس اداره محیط زیست بافق در گفت‌و‌گو با «ایران» اعتقاد دارد برای احیای نسل یوز ایرانی خیلی دیر شده است. او افسوس می‌خورد که مردم دیر با محیط زیست آشتی کردند و اهمیت یوز ایرانی را متوجه شدند. موسوی معتقد است اگر اطلاعاتی که امروز مردم دارند در چند دهه گذشته داشتند الان وضعیت یوز ایرانی جور دیگری بود. جاده‌هایی که دل زیستگاه‌ها را شکافته‌اند، نخستین متهمان مرگ یوز ایرانی است. بیشترین تعداد مرگ و میر یوزپلنگ‌ها در جاده اتفاق می‌افتد. معدنکاوان هم در مناطق کویری دل آشوبه را به جان یوز‌ها می‌اندازند تا ناامنی آنها را به سمت شهرها یا دیگر زیستگاه‌ها براند. این مهاجرت اجباری بدون تلفات نیست. در جاده سازی‌ها معدنکاوان رد پای پررنگی دارند. علت ساخت جاده‌های مرگ در یزد و برخی دیگر از استان‌های کویری بازکردن راه آمد و شد برای معدنکاوان است. اینگونه است که معدن با‌وجود آورده‌های اقتصادی، بلای جان یوزها شده. هرچند دلیل ساخت جاده‌هایی که سرعت مرگ را در میان این گربه سان بالا برده، تنها معدنکاوان نیستند. برخی از جاده‌ها از دل زیستگاه‌ها گذشته‌اند تا شهری را به شهری دیگر برسانند! هزینه این آمد و شدها را یوزها و سایر گونه‌های حیات وحش منطقه می‌پردازند. آن‌طور که موسوی می‌گوید: «دامدارها هم یکی از علل از بین رفتن یوزها هستند.» دامدارهایی که تله‌های سمی را سر راه گوشتخواران قرار می‌دهند تا گله خود را از حمله احتمالی آنها برهانند و در این مسیر باز هم یوزها به دام می‌افتند. یوزها کمترین خطر را برای دام‌ها دارند. به گفته او خشکسالی هم رمق یوزها را در یزد گرفته است. یوزها برای ادامه حیات نیاز به حضور گیاه خوارانی چون آهو دارند و وقتی خشکسالی دامن پوشش گیاهی را برمی‌چیند، گیاه‌خواران منطقه را ترک می‌کنند و کمبود طعمه عرصه را بر یوزها تنگ می‌کند. موسوی نمی‌داند دقیقاً چه تعداد یوز در منطقه وجود دارد. او می‌گوید: «مدت‌هاست هیچ پایشی در منطقه انجام نشده.» او البته تأکید می‌کند که از سال 90 هیچ یوز ماده‌ای که بتواند افق روشنی درباره زاد و ولد یوزها را در منطقه پیش روی آنها بگذارد، دیده نشده است! پایش‌های قدیمی هم نشان می‌دهد یوزهای باقی مانده در سراسر کشور بیشتر نر هستند تا ماده! این خبرِ غم‌انگیزی برای محیط زیست ایران است. موسوی حضور گردشگران در مناطق آزاد را هم یکی دیگر از دلایل کاهش جمعیت یوزها می‌داند. مناطق آزاد به اراضی اطراف مناطق حفاظت گفته می‌شود که گردشگران بدون هیچ مانعی می‌توانند وارد آن شوند. هرچند این مناطق در خارج از مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارند اما حیات وحش آنها بسیار ارزشمند است و نیاز به حمایت دارد. این درحالی است که تعداد محیطبان‌ها در یزد بشدت کم است. برای مثال و براساس آمارهایی که موسوی می‌دهد مناطق تحت حفاظت بافق با وسعت 210 هزار هکتاری تنها توسط چهار محیطبان حفاظت می‌شود. موسوی می‌گوید: «تا 10 سال پیش هیچ گردشگری به منطقه نمی‌آمد، تنها دامدارها در منطقه بودند.» حالا با گسترش شهر هر شهروند، تعطیلی و تفریح‌اش را به منطقه می‌کشاند تا ناخودآگاه ترس به جان حیات وحش بیفتد. گاهی هم شکارچیان در میان گردشگران، فرصت را غنیمت می‌شمارند و جان زیستمندان کویری را نشانه می‌روند. موسوی می‌گوید: «نیروهای ما برای حفاظت از تمام منطقه کافی نیستند.» وسعت مناطق آزاد چندبرابر وسعت مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع است. رفت و آمد آزاد گردشگران و شکارچیان در این مناطق باعث شده تا تعداد پلنگ‌ها کم شود. رفت و آمد کارگران معدن هم شرایط را بدتر می‌کند. شکارچیان از پوشش کارگران معدن هم استفاده می‌کنند. به گفته موسوی، تنها در منطقه بافق چند مجموعه بزرگ معدنکاوی درحال کاویدن کویر ارزشمند منطقه بافق برای استخراج سنگ هستند. با وجود این، یوز‌ها تنها توسط جاده‌ها، معدنکاوان، دامدارها، گردشگران و شکارچیان تهدید نمی‌شوند؛ آب پلنگ‌ها و یوزپلنگ‌ها هم توی یک جوب نمی‌رود. یوزپلنگ هر جا پلنگی ببیند جانش را برمی‌دارد و می‌گریزد. البته اگر شانس با یوز یار باشد. یزد یکی از زیستگاه‌های پلنگ هم هست. موسوی می‌گوید: «یوزپلنگ‌های بسیاری بوده‌اند که بر سر قلمروها توسط پلنگ‌ها کشته شده‌اند.» به گفته او، گوشت‌خواران، پادشاهانی هستند که در یک اقلیم نمی‌گنجند. همه چیز نشان می‌دهد که بوی بهبود از اوضاع نماد زیستی حیات وحش ایران به مشام نمی‌رسد. این وضعیت از یزد شروع می‌شود و به سمنان می‌رسد. حالا یزد هم چشم به سمنان دارد. آن‌طور که «نیره پورملایی»، مدیرکل محیط زیست یزد می‌گوید آنها منتظرند تا ببینند که پروژه احیای یوزپلنگ ایرانی که از پردیسان به «توران» رفت به چه سرانجامی می‌رسد! پروژه احیای یوزپلنگ در پردیسان موفق نبود و چراغ آن در دل دو بزرگراه همت و حکیم روشن نشد. حالا یزدی‌ها به تماشای سمنان نشسته‌اند و دست به دعا برداشته‌اند تا این پروژه در سمنان به تولد یک یوز کوچک منجر شود و آنها هم به سمت احیا در اسارت بروند. شاید از این رهگذر بتوانند رد پای یوز ایرانی را در کویر یزد ماندگار کنند. هرچند برخی از کارشناسان به نتیجه پروژه به دیده تردید می‌نگرند اما راه دعا باز است و پنجره امیدواری همچنان باز. بنابراین باید دعا کرد تا محیط زیست ایران همچنان شاهد حضور آخرین بازمانده تیزپاترین گربه‌سان جهان باشد!

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7380/11/546781/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها