هنر و کارکردهای آن (16)
آرام مرتضوی
پژوهشگر و رواندرمانگر تحلیلی
تا به امروز پیرامون موضوعات مختلفی صحبت کردیم آهسته آهسته به پایان داستان رنگها و اثر بخشی آنها بر سیستم روان شناختی انسان نزدیک میشویم، در ابتدای راه از چگونگی کارکرد مغز انسان سخن به میان آمد پس از اینکه ساز و کار مغز را بررسی کردیم به ارتباط هنر و چگونگی کارکرد هنر در مغز انسان پرداختیم با تعریفی ساده از هنر آشنا شدیم و متوجه شدیم که کاربرد هنر در درمان چگونه است و چگونه میتوانیم از این ابزار برای تسریع کردن روند درمان چه روان شناختی و چه غیر روان شناختی بهره ببریم. از شعر و ادبیات صوت و تصویر حرف زدیم و برایتان توضیح دادم که چگونه نور و رنگ بر سیستم روان شناختی انسان تأثیر میگذارد پس از پایان بررسی رنگها قصد دارم وارد دنیای صوت شوم. در ابتدای کار با رنگ به طیف نور و رنگ پرداختیم و سپس یک به یک طیف نورهای مختلف و رنگهای گوناگون را بررسی کردیم تا به جاودانگی اثر نور پی ببریم در عبور از طیف رنگها به منزلگاه آخر رسیدیم سفید و سیاه. این دو رنگ بهعنوان دو روی یک سکه اثرات متفاوتی بر سیستم روانشناختی ما میگذارند، سفید و سیاه شاید به نوعی کارکرد روان شناخی برخی انسانها را نشان میدهند افرادی که در زندگی روزمره تاب و توان روبهرو شدن با تفاوتها را ندارند و عدم ثبات در زندگی آنها را ناراحت میکند و تجربه ناخوشی در روان آنها میگذارد. این عدم ثبات در سیستم روان شناختی بعضی افراد تأثیری سریع دارد که باعث میشود بسرعت به روی دیگر و سر دیگر طیف برسند. از اینرو میتوان این انتظار را داشت که در یک رنگی انتظار مقدار زیادی ثبات وجود دارد. یکرنگی که در دنیای واقعی و روابط بین فردی کمتر تجربه میشود. در پژوهشهای مرکز رنگ شناسی دانشگاه ییل در سال 2012 پیرامون خصوصیات افرادی که از یک رنگ برای ابراز احساسات استفاده میکنند مورد بررسی قرار گرفت دانشمندان متوجه شدند که این افراد دارای صفتهای فرد محوری وسواس و هستند و بعد در یک پژوهش تکمیلی متوجه شدند که افرادی میل به استفاده از رنگهای سفید و سیاه دارند از صفتهای وسواسی فراتر میروند و آمادگی ورود به مرحله سندرومهایی نظیر OCD را دارند. ثبات وجود در این رنگها تطبیقپذیری بیشتر این طیف و عواملی نظیر آن باعث میشود افراد راحتتر از این رنگها استفاده کنند. در تستهای نقاشی یا مداد کاغذی نیز وقتی نیاز به توجه و جزئیات یک شکل از طرف آزمونگر احساس شود استفاده کردن از مداد سیاه کاربردیتر است. تمرکز و شاید نوعی آگاهی در این رنگها دیده میشود. احتمالاً به شکل دایره معروف تعادل بر خوردهاید شکلی که در آن سفید و سیاه به گونهای در هم تنیده شدهاند که تعادل را به ارمغان میآورند این تعادل و توازن به این شکل پدید میآید که در قسمت سفید کمی سیاهی و در قسمت سیاه کمی سفیدی وجود دارد و در میان قسمت سیاه یک دایره سفید و در میان قسمت سفید یک دایره سیاه است. عقیده بر این است که این راز تعادل هستی است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه