قصه‌های پیرزن ایرانی که سر از اروپا درآوردند




فرخنده آقایی
نویسنده و جامعه شناس
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود زنی بود به اسم گلین، البته گلین خالی که نه! مشدی گلین خانم. پیرزن سواد خوندن و نوشتن نداشت اما سینه‌اش پر بود از قصه و حکایت. حکایت‌هایی به غایت شنیدنی که آوازه‌شان به ایران شناس فرانسوی هم رسید و در آخر هم سر از اروپا درآوردند و بارها و بارها خوانده شدند. این‌یکی- دو سطری که خواندید بخشی از یک قصه نیست؛ مختصری از ماجرای واقعی است که در قالب کتابی بانام« قصه‌های مشدی گلین خانم» سال‌ها قبل به قلم «لارنس پل الول ساتن»، شرق‌شناس و ایران‌شناس مشهور در فرانسه منتشر می‌شود و کمی بعدتر هم به دیگر نقاط اروپا راه پیدا می‌کند. اما بازگردیم سراغ گلین خانم. گلین، زنی اصالتاً بروجردی است که سال‌ها قبل ساکن تهران بوده، به گمانم برابر با دهه چهل میلادی. گردآورنده این حکایت‌های داستانی، نویسنده‌ای فرانسوی بوده که حول‌وحوش جنگ جهانی دوم بنا برمأموریتی ساکن تهران می‌شود؛ به‌واسطه دوستی‌اش بازنده یاد «جواهرکلام» با مشدی گلین خانم آشنا می‌شود. این زن هفته‌ای یک‌مرتبه به محلی که او هم حضورداشته می‌رفته و به شکل شفاهی دست به روایت داستان‌هایی می‌زده. پیرزن به‌رغم بی‌سوادی‌اش از حافظه‌ای عجیب قوی برخوردار بوده و عجیب‌تر این‌که قدرت روایت جذابی هم در بیان حکایت‌ها داشته است. اما اهمیت این داستان‌ها از چه بابت است؟ داستان‌هایی که به همت پل ساتن جمع‌آوری و منتشرشده‌اند بخشی از ادبیات شفاهی ایران هستند؛ داستان‌هایی که شاید از جهاتی بتوان آنها را به ضرب‌المثل‌ها هم تشبیه کرد چراکه گلین خانم همواره متناسب با شرایطی که رخ می‌داده دست به بازگویی یکی از آنها می‌زده است. اما نکته دیگری که حیف است به آن اشاره نشود کاربرد این حکایت‌های درگذشته است؛ حکایت‌هایی که بخشی از آنها از طریق فرهنگ شفاهی به ما ایرانیان امروز هم منتقل‌شده‌اند اما تنها بخشی از ماجرای آنها را می‌دانیم و از اصل حکایت محروم شده‌ایم. بگذارید مثالی بزنم، وقتی می‌گوییم یک کلاغ-چهل کلاغ فقط گمان می‌کنیم بحث بر سر شاخ و برگ دادن به حرف یا ماجرایی است. درحالی‌که اصل ماجرا به‌دلیل این‌که مکتوب نشده فراموش‌شده و از این بابت ساتن اقدام مهمی در راستای حفظ بخش مهمی از فرهنگ سرزمینمان انجام داده است. این روزها که بحث هفته کتاب و روزکتابگردی است و از سویی تعطیلی دوهفته‌ای برای جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری کرونا را درپیش روداریم بهترین فرصت برای تهیه این کتاب و مطالعه‌اش در جمع اهالی خانواده است؛ بویژه که داستان و حکایت‌های آن چندان سن و سال سرشان نمی‌شود و می‌تواند بهانه‌ای برای کتاب‌خوانی اعضای خانواده کنار یکدیگر شود.‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7495/11/560760/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها