آینده نزدیک آموزش و استلزامات آن
محمد بطحائی
وزیر سابق آموزش و پرورش
بحران کرونا، با صبر و تحمل مردم و تلاش دستاندرکاران بویژه پرستاران و پزشکان عزیز رو به افول است.
در کنار همه صدماتی که این بیماری مهلک به جامعه بشری تحمیل و آثار جبرانناپذیری را در بخشهای مختلف وارد کرد، فرصتهای جدید و ظرفیتهای پنهانی را نیزنمایان ساخت. شاید بیشترین مصداق واژه «دوران پساکرونا» را باید در حوزه آموزش و پرورش سراغ گرفت در حالی که بسیاری ازروشها، تکنیکها و ابزارهای مرسوم و فعلی آموزش و پرورش در کنارچالش جدی اهداف و حتی فلسفه آموزش و پرورش بشدت مورد تردید قرار گرفته است.
آموزش و پرورش فردای کشور چه مختصات و شمایلی خواهد داشت؟ آیا مدارس و کلاسها و برنامههای درسی به شکلی که در یکصد سال گذشته تاکنون البته با اندکی تغییرات، جاری و ساری بوده است استمرار مییابد؟ کودکان و نوجوانان با تسلطی که بر حضور و بهرهبرداری از فضای مجازی پیدا کردهاند و با انبوهی از اطلاعات و دادهها که در این دنیای جدید یافتهاند حاضر به حضور مؤثر و با انگیزه در مدارس و کلاسهای سنتی خواهند بود؟
این سؤالات و دهها سؤال مشابه تلنگری جدی برای سیاستگذاران آموزشی است تا فرصت را غنیمت شمرده و مختصات مطلوب مدرسه در دنیای آینده را ترسیم کنند.
ما معلمان و سیاستگذاران آموزشی باید باور کنیم دانشآموزان فردا خود به صورت مستقل به یادگیری خواهند پرداخت و نقش ما در بهترین حالت صرفاً به عنوان راهبراین فرآیند خواهد بود.
اگر تا دیروز نگرانی جامعه، مدرسهای با تجهیزات گرمایشی استاندارد، وجود میز و نیمکت و معلمانی مسلط به روشهای تدریس در این مدارس بود، نگرانی فردا نبود تجهیزات کافی برای ارتباطات در فضای مجازی و ضعف دانشآموزان برای تسلط به این فضا و بویژه ضعف معلمان- شما بخوانید راهبران آموزشی و تربیتی - در مدیریت مطلوب و شایسته فرآیند یاددهی و یادگیری خواهد بود. در آیندهای نزدیک، آنچه عدالت آموزشی را با مخاطره جدی مواجه خواهد ساخت، نبود فضای آموزشی نیست بلکه نبود تجهیزات ارتباطی و ضعف دسترسی به شبکههای امن ارتباطی و اطلاعاتی و گسترش زیرساختهای فنی آن خواهد بود.
در آیندهای نزدیک، مدرسه و کلاس باید به عنوان مرکز راهبری آموزشهای دانشآموزی معطوف و منطبق با نیازهای آموزشهای تلفیقی (مجازی و حضوری) تبدیل شود. آزمایشگاهها و کارگاهها برای تمرین مهارتهای عملی به صورت تجمیعی در یک نیمروز به دانشآموزان خدمت دهند. رایانههای مدرسه با پشتیبانی خدمات اینترنت و شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات، محلی برای تعاملات دانشآموزان و ورود آنها به فضای مجازی قرار گیرد. در آیندهای نزدیک باید ما معلمان با گذراندن دورههای فشرده و اثربخش، شایستگی لازم را برای تولید محتوای چندرسانهای، آشنایی و بهرهبرداری از بانکهای اطلاعاتی و منابع مفید دیجیتالی، روشهای فعال یاددهی - یادگیری و تکنیکهای ارزشیابی در آموزشهای مجازی و تلفیقی و سایر موضوعات مشابه را به دست آوریم.
در آیندهای نزدیک باید والدین با گذراندن آموزشهای لازم نقش جدید خود را در همراهی و شراکت در فرآیند یاددهی - یادگیری دانشآموزان بیاموزند و به آن باور داشته باشند.
در آیندهای نزدیک باید وزارت ارتباطات، اپراتورهای تأمین کننده اینترنت، کسب و کارهای اینترنتی و سایر مؤسسات و شرکتهایی که برنده مطلق دوران جدید و گسترش فضای مجازی بودند با احساس مسئولیت اجتماعی خود و البته حمایتهای قانونی، تجهیزات و منابع لازم را برای مدیریت در عرصههای فوق در اختیار آموزش و پرورش کشورمان قرار دهند.
باور کنیم آینده نزدیک بسیار نزدیک است و غفلت از مقتضیات آموزش و پرورش در دوران پساکرونا، نهتنها عدالت آموزشی را بشدت در معرض تهدید قرار خواهد داد بلکه مسیر تعلیم و تربیت نسل آینده را از مدیریت خارج کرده و به سمت و سویی خطرناک جهت خواهد داد.
وزیر سابق آموزش و پرورش
بحران کرونا، با صبر و تحمل مردم و تلاش دستاندرکاران بویژه پرستاران و پزشکان عزیز رو به افول است.
در کنار همه صدماتی که این بیماری مهلک به جامعه بشری تحمیل و آثار جبرانناپذیری را در بخشهای مختلف وارد کرد، فرصتهای جدید و ظرفیتهای پنهانی را نیزنمایان ساخت. شاید بیشترین مصداق واژه «دوران پساکرونا» را باید در حوزه آموزش و پرورش سراغ گرفت در حالی که بسیاری ازروشها، تکنیکها و ابزارهای مرسوم و فعلی آموزش و پرورش در کنارچالش جدی اهداف و حتی فلسفه آموزش و پرورش بشدت مورد تردید قرار گرفته است.
آموزش و پرورش فردای کشور چه مختصات و شمایلی خواهد داشت؟ آیا مدارس و کلاسها و برنامههای درسی به شکلی که در یکصد سال گذشته تاکنون البته با اندکی تغییرات، جاری و ساری بوده است استمرار مییابد؟ کودکان و نوجوانان با تسلطی که بر حضور و بهرهبرداری از فضای مجازی پیدا کردهاند و با انبوهی از اطلاعات و دادهها که در این دنیای جدید یافتهاند حاضر به حضور مؤثر و با انگیزه در مدارس و کلاسهای سنتی خواهند بود؟
این سؤالات و دهها سؤال مشابه تلنگری جدی برای سیاستگذاران آموزشی است تا فرصت را غنیمت شمرده و مختصات مطلوب مدرسه در دنیای آینده را ترسیم کنند.
ما معلمان و سیاستگذاران آموزشی باید باور کنیم دانشآموزان فردا خود به صورت مستقل به یادگیری خواهند پرداخت و نقش ما در بهترین حالت صرفاً به عنوان راهبراین فرآیند خواهد بود.
اگر تا دیروز نگرانی جامعه، مدرسهای با تجهیزات گرمایشی استاندارد، وجود میز و نیمکت و معلمانی مسلط به روشهای تدریس در این مدارس بود، نگرانی فردا نبود تجهیزات کافی برای ارتباطات در فضای مجازی و ضعف دانشآموزان برای تسلط به این فضا و بویژه ضعف معلمان- شما بخوانید راهبران آموزشی و تربیتی - در مدیریت مطلوب و شایسته فرآیند یاددهی و یادگیری خواهد بود. در آیندهای نزدیک، آنچه عدالت آموزشی را با مخاطره جدی مواجه خواهد ساخت، نبود فضای آموزشی نیست بلکه نبود تجهیزات ارتباطی و ضعف دسترسی به شبکههای امن ارتباطی و اطلاعاتی و گسترش زیرساختهای فنی آن خواهد بود.
در آیندهای نزدیک، مدرسه و کلاس باید به عنوان مرکز راهبری آموزشهای دانشآموزی معطوف و منطبق با نیازهای آموزشهای تلفیقی (مجازی و حضوری) تبدیل شود. آزمایشگاهها و کارگاهها برای تمرین مهارتهای عملی به صورت تجمیعی در یک نیمروز به دانشآموزان خدمت دهند. رایانههای مدرسه با پشتیبانی خدمات اینترنت و شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات، محلی برای تعاملات دانشآموزان و ورود آنها به فضای مجازی قرار گیرد. در آیندهای نزدیک باید ما معلمان با گذراندن دورههای فشرده و اثربخش، شایستگی لازم را برای تولید محتوای چندرسانهای، آشنایی و بهرهبرداری از بانکهای اطلاعاتی و منابع مفید دیجیتالی، روشهای فعال یاددهی - یادگیری و تکنیکهای ارزشیابی در آموزشهای مجازی و تلفیقی و سایر موضوعات مشابه را به دست آوریم.
در آیندهای نزدیک باید والدین با گذراندن آموزشهای لازم نقش جدید خود را در همراهی و شراکت در فرآیند یاددهی - یادگیری دانشآموزان بیاموزند و به آن باور داشته باشند.
در آیندهای نزدیک باید وزارت ارتباطات، اپراتورهای تأمین کننده اینترنت، کسب و کارهای اینترنتی و سایر مؤسسات و شرکتهایی که برنده مطلق دوران جدید و گسترش فضای مجازی بودند با احساس مسئولیت اجتماعی خود و البته حمایتهای قانونی، تجهیزات و منابع لازم را برای مدیریت در عرصههای فوق در اختیار آموزش و پرورش کشورمان قرار دهند.
باور کنیم آینده نزدیک بسیار نزدیک است و غفلت از مقتضیات آموزش و پرورش در دوران پساکرونا، نهتنها عدالت آموزشی را بشدت در معرض تهدید قرار خواهد داد بلکه مسیر تعلیم و تربیت نسل آینده را از مدیریت خارج کرده و به سمت و سویی خطرناک جهت خواهد داد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه