یک اسکاربین حرفه‌ای



بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
همین نامزدهای اسکار امسال را می‌خواهم مثال بزنم و بگویم هیچ‌وقت به پیشنهاد رفیق‌های‌تان حتی اگر متخصص هم باشند گوش نکنید و فیلمی را برای دیدن انتخاب نکنید. اصلاً خودتان همیشه رأساً دست به انتخاب فیلم بزنید که مسئولیتش پای خودتان باشد نه رفیق‌های‌تان. همین فیلم «ماشین مرا بران» ساخته ریوسوکی هاماگوچی از این دست فیلم‌هاست که نمی‌توانستم خودم را مجاب کنم که چرا باید این فیلم خوب باشد. اما یک نکته این فیلم دارد که می‌خواهم از همین منظر وارد شوم. آن‌هایی که این فیلم را دیده‌اند می‌دانند که این فیلم تمرین‌های نمایشنامه «دایی وانیا» نوشته آنتوان چخوف است به اضافه چند خط داستانی دیگر. در همین چخوف می‌خواهم بمانم. آن‌جایی که شخصیت اصلی قصه درباره این نمایشنامه‌نویس می‌گوید: «چخوف ترسناک است.»
وقتی این جمله را در فیلم دیدم حیرت کردم که چطور می‌شود یک نویسنده ژاپنی نظرش با نظر من یکی باشد و یادم به مقاله‌ای افتاد که درباره نمایشنامه «باغ آلبالو» نوشته‌ام و در آن می‌گویم: «چخوف وحشت‌انگیز است.»
چخوف در نمایشنامه‌هایش شما را غافلگیر می‌کند. جوری بلد است قصه بگوید که می‌مانید یک آدم چقدر می‌تواند از عنصر غافلگیری استفاده کند چه در قصه‌پردازی یا شخصیت‌سازی یا بیان دیالوگ‌ها و... این است که وقتی با چخوف سر و کله می‌زنید باید خودتان را آماده کنید که مدام حیرت کنید. حالا چخوف و همین فیلم در هم تنیده شده‌اند. مثلاً کارگردان و نویسنده خواسته تودرتویی ایجاد کند و چند تا عنصر جذاب هم قاتی ماجرا کرده اما راستش را بخواهید من آدم دیدن قصه‌های ژاپنی نیستم. اما همین فیلم باعث شد که بروم و فیلم‌های دیگر نامزد اسکار 2022 را ببینم و در دو روز 7 تا از فیلم‌ها را ببینم. الان فکر می‌کنم یک اسکاربین حرفه‌ای شده‌ام و دو سه تای دیگر را هم دانلود کرده‌ام تا ببینم. حالا من یک کارشناس هستم که می‌توانم به جرأت بگویم اگر جایزه بازیگری را به دنزل واشنگتن به‌دلیل بازی در فیلم «تراژدی مکبث» ندهند خود اسکار را روی سرشان خراب می‌کنم و اگر همین فیلم «ماشین‌ مرا بران» برگزیده شود هم خودم اعتراض می‌کنم. اما خیلی علمی بخواهیم به بازی دنزل واشنگتن نگاه کنیم ریزه‌کاری‌هایی دارد که آدم را مبهوت می‌کند. مثلاً همان صحنه آخر مرگ مکبث را بروید و تماشا کنید و ببینید بازیگری یعنی چه؟ البته حرفم خیلی هم علمی نبود اما پیش‌زمینه و دیدگاه علمی پشت‌اش قرار داشت. بالاخره دو روزه 7 فیلم اسکاری تماشا کردن آدم را متخصص هر امری در سینما و بازیگری و باقی مقولات می‌کند. در این میان دیدن «قدرت سگ» جین کمپیون حال شما را خوب می‌کند و ظرافت و دقایق خوبی در فیلم وسترن دارد. آن هم با بازی بندیکت کامبربچ که مثل همیشه عالی است و خودش یک کلاس بازیگری است. ولی باز هم می‌گویم دنزل واشنگتن چیز دیگری است. آن‌طور که در صندلی شاهی فرو رفته و هم قدرتش را نشان می‌دهد و هم درماندگی‌اش را و مبارزه‌اش با دست خالی و حیرت‌زده کردن شما. البته برای منی که شکسپیرباز هستم و همین دو سه روزه یک‌بار دیگر «هملت» و «لیرشاه» را دیده‌ام و مدام هم به شکسپیر فکر می‌کنم طبیعی است که فیلم خوش‌ساخت با اتمسفر عالی و بازی درخشان و سبک و سیاقی سیال در فیلم «تراژدی مکبث» ساخته جوئل کوئن یک چیز دیگری است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7857/28/604025/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها