درباره فیلم کمدی – درام «دوک» ساخته راجر میچل بریتانیایی

دنیای پرتضاد یک قهرمان مجهول


وصال روحانی/ فیلم «دوک» (The Duke) از 20 فروردین 1401 در اروپای غربی و از 18 اردیبهشت امسال در امریکای شمالی اکران عمومی شده اما واقعیت امر این است که این اثر سینمایی در سال 2020 تهیه شده و در اواخر همان سال آماده نمایش بود ولی به دلیل مشکلات کرونایی و بعضی مسائل دیگر، تأخیری دوساله در پخش آن ایجاد شد. این تأخیر به حدی به طول انجامید که کارگردان این فیلم بریتانیایی، راجر میچل در سپتامبر 2021 بدرود حیات گفت و موفق نشد اکران عمومی فیلمش را ببیند و «دوک» به واپسین فیلم در کارنامه هنری وی تبدیل شد. «دوک» که یک کمدی – درام و به روایتی کمدی سیاه تلقی می‌شود، پیرامون چگونگی به سرقت رفتن یک اثر نقاشی شاخص، موسوم به «پرتره دوک ولینگتون» در سال 1961 و تبعات آن است و بازی‌ خوب هنرپیشه‌های توانایی همچون جیم برودبنت، هلن میرن و فیون وایت هد به ارزش‌های آن افزوده است.
برای کمک به مستمندان
راجر میچل در ابتدای فیلم «دوک»، بینندگان را به دادگاهی منتقل می‌کند که در منطقه اولد بیلی انگلیس برقرار است و آنها را با کارگری تحصیلکرده، پیر و متکی به خود به نام کمپتون بانتون (با بازی جیم برودبنت) آشنا می‌سازد. بانتون به دادگاه آمده تا ادعا کند برخلاف تصورات و شواهد موجود، پرتره دوک ولینگتون را که «گویا» نقاش مشهور اسپانیایی کشیده، از گالری ملی شهر لندن ندزدیده است...
گاف‌های یک سناریو
فیلمنامه‌نویسان «دوک» به گونه‌ای کمپتون بانتون را به تصویر کشیده‌اند که انگار او یک چهره هنری است و به نظر می‌رسد که اگر وی یک کاراکتر حقیقی نبود و این کارها را واقعاً نکرده بود، باز هم استودیوهای انگلیسی و امریکایی چنین معجونی را خلق و تصویر می‌کردند تا از جذابیت‌های وی بهره‌ اقتصادی مورد نظر خویش را ببرند. این مرد همه چیز هست؛هم راستگرا است و هم چپگرا و به تبع آن به مجموعه‌ای از تضادها تبدیل شده است.
او به خاطر شغل همسرش (خدمتکاری در خانه یک مأمور دولت) او را آدمی دولتی می‌نامد و از هر اقلیت سرکوب شده در بریتانیا دفاع می‌کند؛ از مهاتما گاندی رهبر فقید هند دائماً به نقل قول می‌پردازد و بعضی شعارهای سیاسی‌اش با اینکه باید متعلق به دهه‌های 1960 تا 1980 باشد، از تبار شعارها و واژگانی است که مربوط به دهه‌های 2010 و 2020 هستند و این را البته باید گاف ریچارد بین و کلایو کولمن دانست که سناریوی این فیلم را نوشته‌اند.
هنر کهنه‌کاران هم کم تأثیر است
این همه تضاد و راه‌های درهم و برهم، از بانتون موجود پیچیده‌ای ساخته است که به هیچ روی نمی‌توان تفسیر و تحلیلش کرد. به‌نظر می‌آید او موضع سیاسی روشنی ندارد و ذاتاً معترض است. مسأله اینجاست که چرا به‌رغم آنکه بانتون فرد پاک نهادی به نظر می‌رسد اما دست به سرقت (تابلوی نقاشی) زده و به چه سبب این همه دیر به آن اعتراف می‌کند. بخشی از اینها البته در زندگی واقعی کمپتون بانتون روی داده اما نوع تشریح و ترسیم آن در فیلم راجر میچل فقید چنان در هم پیچیده و فاقد صراحت لهجه است که از این کاراکتر فقط چیزهای مجهول می‌سازد و نه مواردی که از او یک قهرمان مردمی بسازد. بازی‌ کهنه‌کاران متخصصی مانند جیم برودبنت و هلن میرن اگرچه به بانتون و آدم‌های دور و بر او واقعاً جان می‌بخشد اما این امتیاز مهم و بزرگ هم «دوک» را از ضعف‌ها و پیچیدگی‌هایش مبرا نمی‌سازد و سؤالات فراوان موجود درباره آن را پاسخ نمی‌دهد و دنیای سرشار از تناقض این مرد را توجیه و از آن کاملاً رفع ابهام نمی‌کند.

​​​​​​​مشخصات فیلم
عنوان: «دوک (The Duke)
کارگردان: راجر میچل
سناریست‌ها: ریچارد بین و کلایو کولمن
بازیگران: جیم برودبنت، هلن میرن، فیون وایت هد، آنا مکسول مارتین، متیو گود، جک باندی یرا، ایمی کلی، جاشوا مک گوایر و شارلوت اسپنسر

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7992/23/624833/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها