
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخن روز
امام حسین علیه السلام:
بى گمان شیعیان ما دلهایشان ازهرخیانت، کینه و فریبکارى پاک است.
تفسیر منسوب به امام حسن عسکری ص 309، ح 154

داوود فتحعلیبیگی: بهترین جایگزین، اجرای نمایشهای میدانی است
بهترین شکلی که میتوان در این شرایط برای اجرای تئاتر در نظر گرفت، نمایشهای میدانی است. این شکل اجرا میتواند ظهور و بروزی داشته باشد مشروط بر اینکه فاصلههای اجتماعی از سوی اجراکنندگان و مردم رعایت شود. حتی این شکل اجرا میتواند برای نمایشهای صحنهای نیز مدنظر قرار گیرد و نمایشها با تغییراتی که به تناسب اجرای میدانی لحاظ میکنند، در فضای باز اجرا شوند. با توجه به وضعیت کرونا، خیلی از مکانهایی که سابقه طولانی در اجرای تعزیه داشتند، پیشبینی کردهاند که امکان اجرای تعزیه در شرایط کنونی را نخواهند داشت و از اینرو قراردادهایشان با تعزیهخوانها را فسخ کردهاند. اگر اجرا در فضای باز باشد ولی مردم رعایت نکنند، نقض غرض میشود. در شرایط کرونایی موجود گروه تعزیه نیز در معرض آسیب قرار دارند، زیرا میزانسهایشان به گونهای است که باید به هم نزدیک شوند و در عین حال بهدلیل خواندن نمیتوانند از ماسک استفاده کنند.
بخشی از گفتوگوی این کارگردان تئاتر با خبرگزاری مهر

خالق شعرهایی نو که گویی چندصد سالهاند
اسماعیل آذر
شاعر، استاد دانشگاه و مجری برنامههای ادبی
یکی از مهمترین نکاتی که از همان ابتدا درباره اشعار سیمین بهبهانی خودنمایی میکند برخورداری سرودههای او از سطح بالای عاطفهمندی است؛ مسألهای که حتی اگر مخاطبان با ادبیات آشنایی نداشته باشند و چیزی از جایگاه مهم ادبی این شاعر معاصرمان ندانند بازهم فرقی ندارد و آنان را جذب شعرهای او میکند. فارغ از این مسأله که شکلگیری ارتباطی قوی میان اشعار سیمین و از سویی مخاطب را سبب میشود او نگاهی جدی هم به مسائل برآمده از فرهنگعامه و از سویی اسطورهها در سرودههای خود داشته باشد. بااینکه صحبت درباره جایگاه ادبی سیمین بهبهانی آنهم در چنین فرصت اندکی ممکن نیست اما به نکات بارز دیگری در اشعار به یادگار مانده از او اشاره میکنم که یکی از شاخصترین آنها را میتوان توجه به مضامین خاص اجتماعی و نکاتی دانست که در کمتر شاعر معاصری بتوان نمونهاش را دید. یکی از شیوههای کار سیمین را میتوان در نحوه بهرهمندی او از نظام عروضی خاص و پیچیدهای دانست که شاید در فارسی برخی از انواع آن را اصلاً نداشته باشیم. او از بحرهایی در شعر خود بهره گرفته که یا تا پیش از آنکسی به سراغ آنها نرفته یا اگر هم رفتهاند موارد بسیار اندکی را شامل میشود؛ همچون: «شلوار تاخورده دارد، مردی که یکپا ندارد/ تقتق کنان چوبدستش روی زمین مینهد مُهر/ با آنکه ثبت حضورش حاجت به امضا ندارد» بنابراین یکی از ویژگیهای شعری سیمین استفاده از بحرهای نو و تازهای است که از آنها استفاده کرده است. اما نکته دیگر این است که سیمین بهبهانی فینفسه شاعر متولد شده، درست مانند شهریار یا رهی معیری که انگار از همان بدو خلقت خود شاعر بودهاند.
سیمین، شاعر بسیار قدرتمندی در استفاده از ترکیبات نو به شمار میآید، او حتی دست به خلق ترکیباتی زده که نهتنها در ردیف، بلکه او را در رده بالاترین سطح شاعران معاصرمان قرار میدهد. حتی اگر به سراغ شعرهای قدیمی سیمین بروید با اشعاری تازه روبهرو میشوید، گویی که همین امروز آنها را سروده است. در میان شاعران شعر کهن فارسی، شاعرانی همچون مولانا با ردیفهایی همچون «برو»، «نرو» و... بسیار شعر گفتهاند؛ سیمین همچنین کاری کرده، منتها او در عین ادامه مسیر سنت شعر فارسی، شعرهایی گفته که بوی کهنگی نمیدهند. استفاده از ترکیبات مبتکرانه شعری که گاه خاص خود اوست و طرح موضوعات خاص هم از دیگر خصوصیتهایی هستند که شعر سیمین را متمایز از دیگران میکنند. او صاحب شعرهایی است که گویی چند صدسالهاند منتها بوی امروز میدهند و نو هستند. مواردی که به اختصار از برخی آنها گفتم سبب شده که سیمین در بالاترین مراتب شعر فارسی معاصر قرار بگیرد.
شاعر، استاد دانشگاه و مجری برنامههای ادبی
یکی از مهمترین نکاتی که از همان ابتدا درباره اشعار سیمین بهبهانی خودنمایی میکند برخورداری سرودههای او از سطح بالای عاطفهمندی است؛ مسألهای که حتی اگر مخاطبان با ادبیات آشنایی نداشته باشند و چیزی از جایگاه مهم ادبی این شاعر معاصرمان ندانند بازهم فرقی ندارد و آنان را جذب شعرهای او میکند. فارغ از این مسأله که شکلگیری ارتباطی قوی میان اشعار سیمین و از سویی مخاطب را سبب میشود او نگاهی جدی هم به مسائل برآمده از فرهنگعامه و از سویی اسطورهها در سرودههای خود داشته باشد. بااینکه صحبت درباره جایگاه ادبی سیمین بهبهانی آنهم در چنین فرصت اندکی ممکن نیست اما به نکات بارز دیگری در اشعار به یادگار مانده از او اشاره میکنم که یکی از شاخصترین آنها را میتوان توجه به مضامین خاص اجتماعی و نکاتی دانست که در کمتر شاعر معاصری بتوان نمونهاش را دید. یکی از شیوههای کار سیمین را میتوان در نحوه بهرهمندی او از نظام عروضی خاص و پیچیدهای دانست که شاید در فارسی برخی از انواع آن را اصلاً نداشته باشیم. او از بحرهایی در شعر خود بهره گرفته که یا تا پیش از آنکسی به سراغ آنها نرفته یا اگر هم رفتهاند موارد بسیار اندکی را شامل میشود؛ همچون: «شلوار تاخورده دارد، مردی که یکپا ندارد/ تقتق کنان چوبدستش روی زمین مینهد مُهر/ با آنکه ثبت حضورش حاجت به امضا ندارد» بنابراین یکی از ویژگیهای شعری سیمین استفاده از بحرهای نو و تازهای است که از آنها استفاده کرده است. اما نکته دیگر این است که سیمین بهبهانی فینفسه شاعر متولد شده، درست مانند شهریار یا رهی معیری که انگار از همان بدو خلقت خود شاعر بودهاند.
سیمین، شاعر بسیار قدرتمندی در استفاده از ترکیبات نو به شمار میآید، او حتی دست به خلق ترکیباتی زده که نهتنها در ردیف، بلکه او را در رده بالاترین سطح شاعران معاصرمان قرار میدهد. حتی اگر به سراغ شعرهای قدیمی سیمین بروید با اشعاری تازه روبهرو میشوید، گویی که همین امروز آنها را سروده است. در میان شاعران شعر کهن فارسی، شاعرانی همچون مولانا با ردیفهایی همچون «برو»، «نرو» و... بسیار شعر گفتهاند؛ سیمین همچنین کاری کرده، منتها او در عین ادامه مسیر سنت شعر فارسی، شعرهایی گفته که بوی کهنگی نمیدهند. استفاده از ترکیبات مبتکرانه شعری که گاه خاص خود اوست و طرح موضوعات خاص هم از دیگر خصوصیتهایی هستند که شعر سیمین را متمایز از دیگران میکنند. او صاحب شعرهایی است که گویی چند صدسالهاند منتها بوی امروز میدهند و نو هستند. مواردی که به اختصار از برخی آنها گفتم سبب شده که سیمین در بالاترین مراتب شعر فارسی معاصر قرار بگیرد.

هیولای هنر در جهان پساکرونا
پیام فروتن
طراح و استادیار دانشگاه تهران
اگر کسی به شما بگوید، مرگ هنر فرا رسیده است، چه پاسخی به او میدهید؟ اگر کسی بگوید، این واقعه مدتها است که رخ داده، چه میگویید؟ چه آن زمان که هگل، فیلسوف آلمانی، رمانتیسیسم را آخرین مرحله تاریخ هنر دانست و چه زمانی که هانس بلتینگ، با کتاب «پایان تاریخ هنر» خود که در سال 1983 منتشر شد، به پایان هنر از زاویهای دیگر نگریست.
بلتینگ در کتاب خود اظهار داشت، تا دهه شصت قرن بیستم، این هنر بود که بر رسانهها تسلط داشت؛ اما پساز آن، رسانههای جدید، هنر را به زیر کشیده و بر آن حکومت میکنند. بدین ترتیب این تاریخدان و هنرشناس آلمانی اعلام کرد، پایان تاریخ هنر فرا رسیده و اگر میخواهیم به این حوزه بپردازیم، باید تاریخی دیگر برای هنر بنویسیم؛ تاریخی که عمیقاً از انگارههای رنسانسی فاصله خواهد داشت. اگر امروز و در این زمانه کرونایی، بلتینگ 85 ساله بخواهد مجدداً به تاریخ هنر بپردازد، احتمالاً در نظریه پیشین خود تجدیدنظر کرده و در فاصله کمتر از نیم قرن، مرگ دیگری برای هنر پیشبینی خواهد کرد؛ یا شاید زایشی دیگر در جهان پساکرونا!
زایش دردناکی خواهد بود و طفلی که متولد خواهد شد، هیولایی خواهد بود که از گوشه گوشه اندامش تعفن بیرون خواهد زد و بوی مشمئزکننده آن جهان هنر را فرا خواهد گرفت. نوزاد منحوس، بزرگ میشود، رشد میکند و جالب اینجاست که همگان دوستش خواهند داشت یا از سر ناگزیر بودن، آن را خواهند پذیرفت. بدین ترتیب، جوان بیرحم و خوفناک هنر پساکرونا، تاج شاهی هنر بر سر خواهد گذاشت و هنرمندان بسیاری را گردن خواهد زد. هنر پساکرونا، هنر رسانههای مجازی، اینترنت، فاصله و نابودی اساطیر و آیینهای جمعی در هنر خواهد بود.
اگر در این یکی دو دهه اخیر، رسانههای مجازی، یک شبه منجر به شکلگیری شهرت و اعتبار یک بیمایه میشدند، این بار و در جهان مجازی، همه چیز عمیقتر و به یمن کرونا، قابل قبولتر خواهد شد.
رسانههای مجازی در جهان پساکرونا، میزان هنرمندی هنرمندان را تعیین خواهند کرد؛ فارغ از هرگونه استعداد، مهارت، نبوغ و البته تنهایی جنونآمیز هنرمند. جالب اینجاست که امروز و در قلب کرونا، هنرمندان از تمام بسترها و رویکردهای مجازی حمایت میکنند و آن را فرصتی برای هنر میدانند و نمیدانند که کرونوس، فرزندان خود را خواهد بلعید.
جهان هنر پساکرونا، جهان تلخی خواهد بود. سرشار و مالامال از هنرمندان جعلی، لابی کرده، دروغگو، ریاکار، ثروتمند و البته بردگان رسانه؛ رسانههایی که به یاری کرونا روز به روز مخوفتر و سلطه گرتر میشوند.

اثری جدی برای عموم علاقهمندان فلسفه
سهیل سمی
مترجم ادبیات
«فلسفه آگامبن» نوشته «کاترین میلز» یکی از بهترین کتابهایی است که طی یک سال اخیر خواندهام، اثری با ترجمه «پویا ایمانی» که با همکاری نشر مرکز در اختیار علاقهمندان قرارگرفته است. این کتاب ارائهدهنده یک نمای کلی از اندیشه فلسفی «جورجو آگامبن»، فیلسوف معاصر ایتالیایی است که حتی مقدمه بسیار خوبی برای مطالعه و درک دیگر نوشتههای او هم به شمار میآید. اگر تا به امروز سراغ نوشتههای این فیلسوف مشهور نرفتهاید باید همین ابتدای امر بگویم که آگامبن، فیلسوف بهروز است. او نحلههای فکری- فلسفی که هنوز غرب و شرق درگیر آن هستند، همچون پسا ساختارگرایی را با رویکرد انتقادی خود نقد میکند، بخش عمدهای از اهمیت نوشتههای او به استقلال فکریاش بازمیگردد و اینکه در اندیشههای فلسفی گرفتار هیچ سبک و ساختار فکری نشده است. از سوی دیگر همین نگاه انتقادی آگامبن باعث میشود مخاطبان نویسندگانی همچون «ژاک دریدا»، فیلسوف فرانسوی معاصر، آثار او را با نگاهی یکسویه نخوانند و حتی نگاهی کلی از آخرین نحله فلسفی رایج بر جامعه اندیشهورز جهان را پیداکرده و درک کند. اما مهمترین حسن تفکرات آگامبن را همانطور که اشاره شد میتوان در این دانست که بههیچوجه سبک زده نیست، فردی بهشدت باسواد که طی سالها فعالیت خود نشان داده قادر به بهرهوری خوب از همه آن چیزهایی است که فراگرفته. او فارغ از تعصبات فکری رایج، با برخورداری از استقلال فکری- فلسفی دست به سبک و سنگین کردن همه آن چیزی میزند که طی 30-40 سال اخیر در عرصه فلسفه شاهد بودهایم. نکتهای که درباره این کتاب بد نیست به آن اشاره کرد امکان بهرهبرداری از عموم علاقهمندان فلسفه از نوشتهها و گفتههای آگامبن است، همانقدر که یک استاد دانشگاه قادر است مخاطب آثار او باشد فردی که هنوز چیزی از دنیای فلسفه نمیداند هم میتواند به سراغ این کتاب و حتی نوشتههای خود او برود. دراین بین نباید از ترجمه بسیار خوب پویا ایمانی هم غفلت کرد، او بهرغم سن و سالی که دارد نشان داده با مطالعه بسیار به سراغ انتخاب و ترجمه آثار میرود؛ ایمانی ترجمههایی از دیگر آثار آگامبن هم عرضه کرده که مطالعه آنها را پیشنهاد میدهم.

#سهیل_گوهری
یگانه خدامی
دیروز انتشار خبر درگذشت سهیل گوهری روزنامهنگار بر اثر بیماری کرونا بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت. همکاران او و دوستان مجازی اش از اخلاق و رفتار و البته لبخندهای ماندگارش نوشتند؛ اما آنچه باعث شد درگذشت گوهری اینطور بازتاب پیدا کند این بود که هفته پیش او بهعنوان مسئول روابط عمومی باشگاه استقلال معرفی شد. بلافاصله پس از انتشار این خبر او به مسائلی مانند فعالیت سیاسی متهم شد و یک روز بعد اعلام کرد استعفا داده است. درگذشت سهیل گوهری کرونا و خطرش رو دوباره به همه یادآوری کرد: «از سهیل گوهری فقط لبخند همیشگیش میمونه. حتی اگر نباشد.»، «سهیل گوهری اگه میخواست هم نمیتونست لبخند روی لبش نباشه و حرف بزنه، راه بره و زندگی کنه. همه ما آدمی رو از دست دادیم که هیچوقت ازش بدی ندیده بودیم و این بزرگترین ویژگی سهیل بود. نبودش باورنکردنیه و جاش همیشه بین ما خالیه.»، «صبح چشم باز کردیم و با خبر تلخ مرگ یک انسان روبهرو شدیم... لعنت به کرونا...»، «روی سخنم با آنهاییست که سهیل گوهری را نمیشناختند ولی بالطبع خیلی از افراد دیگر، در این مدت به او بدی کردند، تهمت زدند و آخرتشان را خرج دنیای دیگران! دنیا را ببینید؛ حتی زمان برای طلب حلالیت ندارید و نداریم! ماند به قیامت و خدایی که از حقالناس نخواهد گذشت...»، «باورم نمیشه امروز که آمار مربوط به کرونا میاد یک نفر از اون رفتهها تویی! عددی که تا امروز میخوندم و زیر لب میگفتم بیچاره خانواده هاشون، امروز دیگه فقط یک عدد نیست....»، «میگن استرس یکی از عوامل تشدیدکننده کروناس، اگه اینطور باشه همه اونایی که با اون هجمههای مزخرف اون فشار عصبی رو به سهیل گوهری وارد کردن تو رفتنش مقصرن. خدا ازتون نمیگذره سهیل حالش خوب بود و۲۴ ساعت بعد از اون فشارها بستری شد.»، «اهل از دست دادن نیستم، خصوصاً رفیق، یعنی به هیچوجه نمیتونم باهاش کنار بیام، خاطرهاش، عکسش، اسمش، شماره تلفنش رو تا همیشه سیو میکنم و هرازگاهی بازش میکنم و دستم میره که شمارهشو بگیرم... گوشیم داره تبدیل میشه به قبرستون شمارههایی که هیچ صدایی، لبخندی پشتش نیست»، «دنیا دو روزه کم به همدیگه بپریم. یاد بگیریم با همه تفاوتها کنار همدیگه زندگی کنیم. تهمت نزنیم، فحش ندیم، پروندهسازی نکنیم. همه مسافر یک کشتی هستیم. اگه بنا به غرق شدن کشتی باشه همه باهم غرق میشیم. حال همو خوب کنیم... بهم دیگه عشق بورزیم»، «تو باشگاه استقلال حکم گرفت قضاوتش کردید... تا مرحله ضد نظام برانداز و توهین به مقدسات پیش رفتید! نبود. هیچ کدام از اینها نبود... حالا بخوابید... راحت و آسوده... سهیل گوهری رو اضافه کنید به لیست مرگبار از دست دادههای کرونا»، «دیگه همه جا و همیشه جات خالیه رفیق»، «در یک لحظه از دو سه نفر مختلف خبر رسید که رفتی. همه هم با حسرت گفتند. این یعنی خوب آدمی بود سهیل جان. چشمهای همیشه خندان و مهربانت و اینکه انگار با همه در صلح بودی یادم میماند»، «زندگی غریبه. هفته پیش از اینکه یه توئیتری روابط عمومی تیم محبوبم شده خوشحال شدم، فرداش که بهخاطر فشارهای ناجوانمردانه استعفا داد عصبانی شدم و حالا سهیل گوهری رفته. نمیشناختمش ولی ناراحتم ازین بازی روزگار.»، «سهیل از اونهاست که تا ابدالآباد در ذهنت جاخوش میکند. با خندهها و گریههای منحصربهفردش، غمش و ایمان خالصش. از آنهایی که ته ذهنت همیشه خاطرهای ازش تهنشین است.»، «لعنت به این ویروس کرونا. سهیل از اون دسته انسانهایی بود که پای اعتقادش ایستاد، حرفشو زد ولو اینکه جلوی پیشرفتش گرفته شد.»، «آخرین بار سهیل گوهری را اربعین در نزدیکی حرم امیرالمؤمنین(ع) دیدم. خندههایش آخرین تصویری است که در ذهنم به جا مانده. وقتی شنیدم به استقلال آمده خوشحال شدم اما وقتی استعفا داد ، برایش خوشحالتر شدم. امروز خبر فوتش مثل آوار روی سرم خراب شد.»، «خیلی باید خدا دوستت داشته باشد که بعد از مرگت، همه و فقط از خوبیهایت بنویسند. دوستان میگویند سهیل گوهری اینگونه بود. خوشا به سعادتش...»، «خیلی دوست دارم حال اونایی رو که زیراب سهیل گوهری را زدند تا مجبور به استعفا بشه بدونم واقعاً الان اینا وجدانشون راحته؟ عذاب وجدان ندارند؟»، «از صبح همه از سهیل گوهری میگن. بس که رفتن ناگهانی سهیل شوکهکننده بود. بس که همه فقط ازش خاطره خوب داشتن. بس که خوش اخلاق و خوش خنده بود.»

عکس نوشت
نمایشگاه آثار خوشنویسی هنرمندان ایرانی با عنوان «خوشنویسی میراث ماندگار» بهصورت مجازی افتتاح شد.
برای افتتاحیه این نمایشگاه حجتالله ایوبی (دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران) و محمد حیدری (هنرمند خوشنویس) میهمان برنامه زنده نتگپهای یونسکویی در صفحه اینستاگرام این مؤسسه بودند و حجتالله ایوبی درباره نمایشگاه آنلاین خوشنویسی گفت: «در ایام کرونا با امکانات مجازی، موزههای مختلفی را دیدیم و ما هم تصمیم گرفتیم که آثار خوشنویسی هنرمندان را بهصورت اسکن شده به نمایش بگذاریم یعنی با ورود به سایت یونسکو میتوانید این آثار را ببینید که توضیحات دوزبانه هم دارد. ما برای این منظور بهترین استادان را انتخاب کردیم اما بسرعت به سراغ جوانان و هنرمندان خارج از ایران هم میرویم حتی شاید نمایشگاه بعدی را در سالنهایی که ثبت جهانی شدهاند، ببینید.»

تاریخ
28 تیر
امروز یادآور انتشار نخستین مجموعه از «یکیبود یکینبود» محمدعلی جمالزاده است. مجموعهای با 6 داستان کوتاه و برخوردار از کلمات عامیانه فارسی که سال 1300 در برلین آلمان منتشر شد. «یکی بود یکی نبود» آغازگر ادبیات نو فارسی و داستان کوتاهنویسی در ایران بود و البته جمالزاده را هم به شهرت رساند. داستان معروف «فارسی شکر است» در این مجموعه قرار داشت.
تولدها
سیمین بهبهانی: غزلسرای معاصر ایران اگر زنده بود امروز 93 ساله میشد. سیمین بهبهانی فرزند عباس خلیلی نویسنده و مدیر روزنامه «اقدام» بود و در واقع در خانوادهای ادیب زندگی کرد. او در طول سالها فعالیتش 600 غزل سرود و 20 کتاب از شعرهای او منتشر شد که به همین دلیل لقبهایی مانند «بانوی غزل» به او دادند. البته بهدلیل استفاده از وزنهای بیسابقه در غزل لقب «نیمای غزل» هم به او داده شد. بهبهانی جزو معدود زنان عضو انجمن ادبی ایران در سال 1342 بود و بعد هم عضو شورای شعر و موسیقی شد که همراه هوشنگ ابتهاج، بیژن جلالی و فریدون مشیری این شورا را اداره میکرد. بهبهانی جوایز زیادی مانند جایزه «یانوش پانونیوش» انجمن قلم مجارستان را برد و بسیاری از اشعارش که توسط خوانندگان مختلف خوانده شدهاند در ذهن مردم مانده است. سیمین بهبهانی سال 1393 درگذشت.
سالروز تولد پرویز بشردوست نمایشنامه نویس هم امروز است.
درگذشتها
خسرو شکیبایی: 12 سال از درگذشت یکی از محبوبترین بازیگران سینمای ایران گذشت. خسرو شکیبایی که با بازیهای خاص و صدایش در ذهن مردم ماندگار است، سال 1323 به دنیا آمده و بازیگری را در دانشگاه تهران خوانده بود. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فقط در تئاتر بازی میکرد و در دوبله هم فعالیتهایی داشت اما سال 1361 و با بازی در فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی وارد سینما شد. کیمیایی بازی او را در نمایش «شب بیست و یکم» دیده بود و برای این فیلم انتخابش کرد. پس از آن در فیلمهایی مانند «دزد و نویسنده» و «رابطه» بازی کرد و مورد توجه هم قرار گرفت اما آنچه که شهرت را برای شکیبایی همراه داشت، بازی در فیلم «هامون» داریوش مهرجویی بود. او برای همین فیلم سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را گرفت و شیوه بازی اش در آن فیلم هنوز هم زبانزد است. «کیمیا»، «سالاد فصل» و «اتوبوس شب» فیلمهای دیگری بودند که شکیبایی برای آنها سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار گرفت. در تلویزیون سریالهای «مدرس»، «روزی روزگاری» و «خانه سبز» با بازی او ماندگار شد و شخصیت او در «خانه سبز» بهنام «رضا» همچنان یکی از محبوبترین شخصیتهای تلویزیونی است. شکیبایی با صدای خوبش اشعار سهراب سپهری، سیدعلی صالحی و فروغ فرخزاد را دکلمه کرد که این کار او هم بسیار مورد توجه قرار گرفت.
جین آستن: نویسنده انگلیسی رمان مشهور «غرور و تعصب» سال 1817 در چنین روزی درگذشت. او که متولد سال 1775 میلادی بود با داستانهایش درباره زندگی زنان قرن هجدهم و نوزدهم تحولی در ادبیات غرب ایجاد کرد. از نوجوانی نوشتن را آغاز کرد و 4 کتاب مشهورش یعنی «عقل و احساس»، «غرور و تعصب»، «مانسفیلد پارک» و «اما» را در یک دوره 4 ساله منتشر کرد اما جالب است بدانید که وقتی زنده بود این کتاب ها بدون نام منتشر میشدند و کسی نمیدانست نویسنده آنها کیست. سبک نگارش آستن در زمان خودش بسیار تازه و تصویری که شخصیتهای قصههایش ارائه میداد بسیار باورپذیر بود. پس از مرگ او در سن 41 سالگی کتابهای «نورثنگر ابی» و «ترغیب» منتشر شد ضمن اینکه مشغول نوشتن رمانی بهنام «سندیتن» بود که قسمتهای پراکندهای از آن در وسایل جین آستن کشف شد و به یادگار ماند. او بیشتر عمرش را در شهر «باث» انگلستان گذراند و اکنون مؤسسهای بهنام «مرکز جین آستن» آنجا فعالیت و هر سال جشنوارهای بهنام او برگزار میکند.
منصور والامقام بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون و حبیبالله کاسه ساز تهیهکننده سینما هم در چنین روزی درگذشتند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
داوود فتحعلیبیگی: بهترین جایگزین، اجرای نمایشهای میدانی است
-
خالق شعرهایی نو که گویی چندصد سالهاند
-
هیولای هنر در جهان پساکرونا
-
اثری جدی برای عموم علاقهمندان فلسفه
-
#سهیل_گوهری
-
عکس نوشت
-
تاریخ

اخبارایران آنلاین