ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد سعید شریفیان و کیاوش صاحب نسق در گفتوگو با «ایران» از ضرورت تشکیل شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران و اقدامات آن میگویند
ضرباهنگ ارکستر با ریتم تازه
نداسیجانی
خبرنگار
از زمان تدوین ساختاروسازو کار جدید ارکستر سمفونیک تهران مدت زمان کوتاهی میگذرد؛ اواسط مهرماه امسال بود که بنیاد رودکی اعلام کرد بهدلیل آنچه «واگذاری امور تخصصی به اهل فن و ارتقای سطح ارکستر» بوده، قرار است با دعوت و حضور استادان صاحب نظر، شورای تخصصی برای ارکستر سمفونیک تهران تشکیل شود، شورای هنری متشکل ازاعضایی همچون محمد سعید شریفیان، هوشنگ کامکار، نادر مشایخی، کیاوش صاحب نسق و ابراهیم لطفی است. هدف از ایجاد این شورا «نظاممند شدن مقررات و ضوابط حاکم برارکستر و بازنگری و تدوین آییننامه ارکستر است و درکنار آن برنامهریزی برای تعامل و همکاری بنیاد رودکی و ارکستر سمفونیک تهران با نهادهای مشابه در خارج از کشور از مصوبات این شورا بوده است.» یکی از مهمترین مصوبات شورای هنری شیوه انتخاب رهبر ارکستر بوده که این شورا با بررسی جوانب مختلف شرایط فعلی به این نتیجه رسیده است که برای هدایت ارکستر سمفونیک تهران از رهبران میهمان استفاده کند و بر این مبنا برنامهریزی لازم در حال انجام است.محمد سعید شریفیان و کیاوش صاحب نسق هر دواز آهنگسازان با تجربه و شناخته شده موسیقی بویژه موسیقی کلاسیک و از اعضای این شورای هنری هستند و در این گفتوگو به تشریح وظایف شورای هنری، انتخاب رهبر و رپرتوار ارکستر اشاره داشتهاند که در ادامه میخوانید.
تقریباً یک سالی است که ارکستر سمفونیک تهران بدون رهبری ثابت کنسرتهای خود را برگزار میکند تا اینکه چندی پیش مسئولان بنیاد رودکی تصمیم گرفتند این ارکستر زیرنظر شورای فنی برنامهریزی های خود را ازسربگیرد. ابتدا درباره ضرورت تشکیل این شورا توضیح دهید. با توجه به تجربه شما درعرصه موسیقی آیا درخارج از ایران هم ارکسترها زیر نظر شورای فنی فعالیت میکنند؟
محمدسعید شریفیان: ابتدا باید بگویم به کاربردن کلمه شورای فنی کاملاً اشتباه است و بهنظرم این عنوان بیشتر تداعی کننده یک فضای تولیدی یا کارخانهای است تا انجام یک کارفرهنگی وهنری، بنابراین بهتر است آن را مدیریت یا شورای هنری بنامیم. عملکرد شورای هنری مانند یک اتاق فکر است و دربرخی از کشورها این مسئولیت برعهده یک فرد بوده که البته این فعالیت با حضورمشاوران و هیأت امنا انجام میگیرد، اما برنامهای که برای ارکستر سمفونیک درنظر گرفته شده است، تشکیل شورای هنری با حضوراعضایی متشکل از هنرمندان و موزیسینها و آهنگسازان است که مدیریت هنری به وسیله این شورا انجام میگیرد. به عقیده من انسجام واستحکام یک ارکستر براساس یک برنامهریزی مدون و اصولی شکل میگیرد و براین اساس، شرح وظایف و شرایط موجود در ارکستر درنظر گرفته خواهد شد. درواقع این برنامهریزیها از ابتدا بوده و تعریف شده است واغلب این مسئولیت برعهده مدیرهنری است. البته برنامههای هر ارکستر که زیر نظر یک شورا انجام میگیرد شرایط متفاوتی دارد بهعنوان مثال گاهی اوقات تصمیمات شورای هنری قائم به فرد بوده و دربرخی موارد درتعامل با یکدیگر و با همکاری شورا و رهبر ارکستر انجام میشود البته در کشور ما رهبر ارکسترهم بهعنوان مدیر هنری معرفی شده است که به نظرم چندان معقول نیست. بنابراین برای پرهیز از این نگاه تک بعدی و یک انتخاب درست، تشکیل شورای هنری بهترین اتفاق است.
کیاوش صاحب نسق: شورای هنری ارکسترسمفونیک تهران، یک شورای چند بعدی است وایجاد آن برای بدنه چند بعدی ارکستر، چون اعضا و نوازندگان آن بسیار ضروری است، البته دراین بدنه چند بعدی، دغدغههای بسیارمتفاوتی وجود دارد واگر بخواهد به شکل فردی به آن پرداخته و نگاه شود- ولواینکه تجربیات مثبت ومنفی هم دراین راستا داشتهایم – مشکلاتی را در خود بهوجود میآورد که برخی ازآن، دغدغههای اعضای ارکستر یا خود ارکستر و کلیات آن است که ممکن است نادیده گرفته شود، به همین دلیل ایجاد شورای هنری ارکسترسمفونیک بهعنوان شورایی که ارکستربتواند زیرنظرآن به فعالیتهای هنری خود ادامه بدهد الزامی است. دراین شورا مشکلات فنی، انضباطی و سازو کارهایی که بین اعضای ارکستر وهمچنین بین مدیریت خرد و کلان آن باید وجود داشته باشد بررسی میشود و با نگاه جدی تر، ساز وکارهای دقیقتر و سالمی برای آن طراحی می شود تا ارکستر سمفونیک بتواند با تکیه براین شورا وهمچنین تعامل با شورای نوازندگان که خود شورای مستقل بوده - واعضای آن نوازندگان اصلی یا درحقیقت سرگروههای ارکسترهستند- و درکنار آن مدیریت بنیاد رودکی، بدنه این ارکستر و بخش اجرایی آن شکل و شمایل منطقیتر و حرفهای به خود بگیرد. ناگفته نماند تلاشی که در وهله اول درشورای فنی ارکستر و به دعوت بنیاد رودکی انجام گرفت این بود که عزیزان و دوستان هنرمند و موزیسینهایی در این شورا حضور پیدا کردند که ازکم حاشیهترین و دلسوزترین موزیسینها دراین مقطع تلقی میشوند و البته در این بین، آهنگسازان و نوازندگانی هستند که خود توانایی رهبری یک ارکستر را داشته و در کنار آن درزمینههای پژوهشی و آموزشی، کتب بسیاری تألیف کردهاند و درواقع این افراد درلایههای مختلف مدیریتی این ارکستر نقشهای بسیار کلیدی داشتهاند و از دغدغههای دورههای مختلف این ارکستر آگاه بودهاند که متأسفانه با تغییرات مدیریتی یا دولتی دربدنه آن وزارتخانه طرحهایی که ارائه کرده بودند به سرانجامی نرسید. اما درپاسخ به این سؤال که آیا دیگرکشورها هم ازشورای هنری برخوردارند یا خیر باید بگویم اکثرارکسترهای دنیا بهصورت هیأتهای امنایی اداره میشوند واعضای آن نوازندگان و موزیسینها هستند و درحقیقت حضور افرادی که صرفاً جنبه مدیریتی داشته باشند.
آیا تشکیل شورای هنری یا شورای سیاستگذاری در اساسنامه ارکسترها قید شده است؟
شریفیان: بله. اساسنامه ارکستر سمفونیک زیر نظر شورای هنری تدوین میشود و بعد آن به تأیید هیأت امنا خواهد رسید تا بهعنوان یک قانون به آن عمل شود. باید بگویم تا به امروز ارکستر سمفونیک تهران هیچ اساسنامهای نداشته و تدوین این آییننامه برای اولین بارانجام میگیرد که درآن شرح وظایف ارکستر تعیین و تعریف شده است. دراین اساسنامه به ارکان ارکستر، مدیر داخلی، شورای هنری و رهبر ارکستر اشاره شده است اما چون پیش ازاین فعالیت ارکستر منحصر بهفرد بوده، وظایف هر بخش چندان مورد توجه نبوده است.
صاحب نسق: اساسنامه ارکسترسمفونیک درحال بازنویسی و تصحیح است بنابراین قاعدتاً تا زمانی که مشکلات ارکستر مرتفع نشود واین دغدغهها به شکلی مکتوب و بدون نقص از نگاه اعضای شورا و همچنین تک تک اعضا، مدیریت بنیاد و دستاندرکاران و مشاوران و... بررسی نشود این اساسنامه به شکل عمومی دردسترس دوستان قرارنخواهد گرفت.
برخی از رهبران ارکستر براین نظرند اعضای شورای هنری باید از خود نوازندگان ارکستر انتخاب شوند یا کسانی که سابقه حضور در ارکستر داشتهاند، براین اساس معیار انتخاب این اعضا چگونه بوده است؟
شریفیان: به عقیده من این دیدگاه کاملاً اشتباه است و این دوستان مسائل را بدرستی متوجه نشدهاند.اصولاً فعالیت ارکستر با حضور دو شورا انجام میگیرد، شورای هنری یا شورای سیاستگذاری که برنامهریزی ارکستر، انتخاب قطعات وهمچنین انتخاب رهبر را برعهده دارد و دیگری، شورای نوازندگان ارکستراست که به مسائل مالی، انضباطی، زمانبندی تمرینات نوازندگان و به مشکلاتی که در سازها وجود دارد میپردازد که البته هردو شورا با یکدیگر درارتباط هستند و نمایندگان شورای نوازندگان به دعوت شورای هنری دراین شورا حضور و فعالیت دارند و مسائل و مشکلات مربوط به ارکستر را مطرح میکنند.عملکرد شورای هنری مانند یک اتاق فکراست واعضای آن میتواند یک آهنگساز، نوازنده یا یک رهبر ارکستر باشد. درواقع موزیسینهایی که قابلیت، توانایی و تجربه حضور در ارکستر را داشته و شناخته شده هستند و البته آشنا و آگاه به موسیقی کلاسیک و ارکسترال باشند.
صاحب نسق: درپاسخ قبلی اشاره کردم نام افراد بسیاری برای حضوردراین شورا مطرح شده که بعضاً تعدادی ازآنها ازنوازندگان و پیشکسوتان ارکسترهستند، اما تأکید براین بود، افرادی انتخاب شوند که کاملاً نقش کاربردی داشته و صرفاً به جنبه ویترین شورا بهعنوان نام یک پیشکسوت یا استاد قدیمی و... نگاه نشود بلکه بازهم تأکید میکنم جنبه کاربردی وعملکرد شورا وهمچنین نگاه دلسوزانه آنها برمشکلات ارکستر مد نظر بوده و برای ما بسیار اهمیت دارد به همین خاطر اگرچه نام دوستان بسیاری مطرح شد اما بهدلیل کهولت سن یا مسائل حاشیهای که پیشتر با ارکستربهوجود آمده بود، عملاً نام آنها درلیست تثبیت نشد، آهنگسازان بزرگ ورهبرانی با تجربه که میتوانستند سمت مشاور یا بهعنوان عضوی از شورا باشند. دراینجا لازم است اسامی تعدادی از این دوستان که حضورشان بهعنوان مشاور در شورا بسیار مغتنم است اشاره شود و امیدوارم دعوت شورا را بپذیرند و در زمانهای در نظرگرفته شده و به فراخور موضوع این همکاری انجام بگیرد. بهعنوان مثال آقایان ارسلان کامکار کنسرت مایسترارکستر و سیاوش ظهیرالدینی دربخش سازهای زهی که قطعاً از مشاوره این عزیزان در رابطه با ارکستر بهره خواهیم برد و همچنین دعوت از آقای جاوید مجلسی هم بواسطه اهمیت حضورشان در بخش سازهای بادی برنجی و هم بواسطه تجربه رهبری درگروههای کوچک و بزرگ ارکستر و مجلسی وهمچنین حضور مغتنمشان در هنرستان و.... این عزیزان دراین سالها برای ارکستر و تربیت موزیسینها تلاش بسیاری داشتهاند و جایگاه هرکدام اجتنابناپذیراست. همچنین دیگر موزیسینها و رهبران عزیز وآهنگسازان میتوانند درجهت ارتقای سطح ارکستر و چیدمان صحیح و شاکله منسجم و کامل آن، این همکاریها را با شورا داشته باشند، اما درحال حاضر تصمیم براین است ابتدا بدنه کاربردی شورای هنری ارکستر شکل بگیرد و درادامه با دعوت از این دوستان و بزرگواران از تجربیات آنها استفاده شود چرا که در وهله اول شورای هنری مانند یک پل ارتباطی بین نوازندههای ارکستر- از طریق شورای نوازندگان- با مدیریت بنیاد رودکی بوده است وهمچنین دیگر بخشهای ارکستر همچون آرشیو، کتابخانه، انبارساز، نگاه قانونی و حقوقی دررابطه با مسائل اساسنامه و حتی شاید مطرح کردن حقوق نوازندگان و... در این شورا مطرح و بررسی میشود و بهعنوان یک واسطه با مدیریت بنیاد رودکی که بخش اجرایی را برعهده دارد نقش خود را ایفا میکند. به عقیده من این دوستان که تأکیدشان حضورافراد با سابقه در شورای هنری است همچنان در پی راهاندازی مکانیزم دیگری از مجاری غیر مستقیم هستند و براین اساس، یکی از دلایل ایجاد این شورا مطرح شدن مسائل و مشکلات ارکستر بهصورت مستقیم بوده و پرهیز از حضور فرد یا افرادی که بخواهند برخلاف قراردادها یا قاعده مندیها، ارکستر را به حرکت درآورند و به شکلی رفتار کنند که درنهایت ضررش بهسمت ارکستر خواهد بود.
آیا انتخاب نوازندگان ارکستر با نظر شورای هنری است؟ و از نوازندگان جوان و فارغالتحصیلانی که نیاز بهکار و تجربه در ارکستر دارند دعوت خواهد شد؟
شریفیان: براساس سیاستگذاری و برنامهریزیهای بنیاد رودکی، نوازندگان ارکستر با شرکت در یک آزمون سالانه و با حضور هیأت داوران انتخاب میشوند واین عملکرد هم درجهت انگیزه بهتر نوازندگان بوده و دیگر اینکه نگاه کارمندی به آنها وجود ندارد. اما در صورتی که نیاز به جذب نوازندگان جدید باشد این کار از طرق مختلف از جمله فراخوان انجام میشود که دراین مرحله هم آزمونی با حضور داوران مختلف برگزار خواهد شد و این افراد تعیین میشوند.
نکته دیگر رپرتوار ارکستر است که بسیار مورد اهمیت بوده است. من ازآهنگسازان کشورم هستم و نسبت به مشکلات و فضای ارکستر و فاصلهای که بین مخاطب و ارکستر بهوجود آمده آگاهم بنابراین اجرای رپرتواری جدید و پرهیز از تکراری بودن مسأله مهمی است که باید مورد توجه قراربگیرد. در کشورما تنها یک ارکستر رسمی وجود دارد بنابراین نیاز است سطح کاری ارکستر ارتقا یابد تا مخاطبان بیشتری جذب کند و این مهم تنها با یک برنامهریزی درست و اجرای قطعات جدید امکان پذیراست.درموسیقی کلاسیک، صدها قطعه وجود دارد که تا به امروز در ایران اجرا نشده و مخاطبان، آشنایی با آن ندارند بنابراین برای اجرای این قطعات باید برنامههایی در نظر گرفته شود تا علاوه بر استقبال مخاطبان، ارکستر پویاتر شود و باردیگر نشاط هنری به ارکستر تزریق شود. اما در خصوص جذب نوازندگان یا رهبران جوان باید بگویم با نگاه به سابقه ارکستر سمفونیک در این سالهای اخیر متوجه میشوید که تعداد رهبران ایرانی که قابلیت کاروحضور درارکستر را داشته باشند به تعداد انگشتان دودست هم نمیرسد و این اتفاق خوبی نیست و میباید از پتانسیل جوان ترها استفاده بهتری داشته باشیم، چرا که آینده هنری کشورما نیازمند تربیت نوازندگان، آهنگسازان و رهبران خوب است و براین نظرم علاوه بر بحث فنی و هنری ارکستر، باید به ایجاد بازارکاری برای موزیسینها فکر کرد تا این استعدادهای موسیقی جذب موسیقیهای پاپ نشوند و بتوانند در این ارکسترها بنوازند و رهبری کنند. در نظرداریم درشورای هنری ازآثارآهنگسازان ایرانی و حتی آهنگسازان جوان بهره ببریم و این جزئی از وظایف ارکستر است و شنیده شدن آثار آهنگساز ایرانی نقش مهمی در این شورا دارد و بهنظرم باید قطعات تمامی نسلها چه قبل و چه بعد از ما به گوش علاقهمندان برسد و برای انجام این کارباید برنامهریزیهای مشخص ومعینی صورت بگیرد.
صاحب نسق: آنچه که امروز دردوران کرونا ازاین ارکستر فعلی شاهد هستیم، بدنهای بسیارجوان است که اکثریت نوازندگان با سابقه آن یا بازنشسته هستند یا به اجرای ویژهای همراه با رهبری دیگردعوت شدهاند اما درکنار این بدنه جوان، افرادی دلسوز، صاحب سلیقه و از همه مهم تر نوازندگان باسابقه همچنان حضوردارند و حتی از نوازندگانی که درخارج از کشور زندگی میکنند دعوت به عمل خواهد آمد تا مدتی درکنار این ارکسترحضور داشته باشند و همراه با ساز نواختن وهمنشینی با نسل جوان تر، راهکارهای حرفهایتر شدن را هم آموزش بدهند و این موضوع قطعاً کمک شایانی دربهتر شدن ارکسترخواهد بود.
یکی ازمهمترین دغدغههای اعضای شورای هنری ارکسترسمفونیک، حرکت چرخه تولید و چرخه اجرایی درموسیقی است که بیارتباط با بخش آموزشی نبوده وآموزشهای درست و اصولی نقش بسزایی درآن دارد بنابراین بنیاد رودکی باید شرایطی را فراهم کند تا نوازندگان فارغالتحصیل ازدانشگاهها یا هنرستانها، جذب ارکسترها شوند و البته موضوع دیگری که مد نظر شورا بوده این است که آیا این ارکستر باید به تنهایی حرکت کند یا میتوانیم با درنظر گرفتن توانایی وسن نوازندهها و... سه ارکستر مختلف هم درکنار آن تعریف و طبقهبندی شود! واگر این نگاه وجود داشته باشد این ارکستر همیشه در حال تحول و زنده بودن باقی خواهد ماند اما این امکان پذیر نیست مگر اینکه همیشه یک خون جوان دررگ این ارکستر تزریق شود و بازهم این امر امکان پذیرنخواهد بود جز اینکه ازحضور پیشکسوتان و نوازندههای با سابقه بهره ببریم و یک نوازنده چیرهدست را به یک مدرس یا استاد چیره دست تبدیل کنیم تا زیرنظرآن نوازندهها پرورش یابند واز تمام تجربههای ارکستر استفاده کنند. بنابراین باید این بدنه ارتباطی نسلها شکل بگیرد و تا آنجا که درجریان هستم بنیاد رودکی از این منظر دغدغههای بسیاری دارد و اگر به یک شکلگیری درستی دست یابد این چرخهها به حرکت درمیآیند و متحول میشوند.
و نکتهای که همیشه مورد بحث بوده و حاشیههایی هم به همراه داشته پرداخت دستمزد نوازنده ها است. آیا شورای هنری ارکستر میتواند کمکی در جهت بهترشدن شرایط معیشتی نوازندگان داشته باشد؟
شریفیان: البته این موضوع بحث جدیدی نیست و نوازندهها پیش ازاین هم از این موضوع گلایه مند بودند.حدوداً دو یا سه سال قبل نوازندگان ارکستربهصورت پروژهای فعالیت داشتند و براساس آن حق الزحمه دریافت میکردند و بهنظر من نگاه درستی نبود به این دلیل که ارکسترها درتمام طول سال اجرای برنامه ندارند و دربرخی از ایام عزاداری چون محرم و صفر برنامه کنسرتها تعطیل است و براین اساس حقوقی هم پرداخت نمیشد، اما حدوداً سه سال قبل موضوع حقوق ثابت و ماهانه نوازندگان و بهعلاوه بحث بیمه و بازنشستگی و تمامی مسائل مربوط به حق وحقوق یک نوازنده مطرح شد و برای این موضوع تلاشهای بسیاری از سوی بخش اداری بنیاد رودکی صورت گرفت و حتی با وزارت کار صحبتهایی انجام شد اگرچه قبول این موضوع از سوی این وزارتخانه مسائلی درپی داشت چرا که بهلحاظ ساعت کاری در وزارت کارمشکلاتی بود اما خوشبختانه این مسائل مرتفع شد و نوازندگان از تمامی حق وحقوق خود بهره مند شدند. البته بحث مالی و... به شورای هنری مربوط نمیشود و بنیاد رودکی این پیگیریها را انجام میدهد.
صاحب نسق: میزان پرداخت دستمزد نوازندگان مبحث همیشگی دردورههای مختلف بوده وهست واین موضوع ازجمله دغدغههایی است که بارها از سوی رهبران مختلف بیان شده و خود نوازندهها نیز نسبت به این مسأله گلایه مند هستند. وظیفه شورای هنری در حقیقت گوش دادن به این نوع از اشاراتی است که قاعدتاً از سوی شورای نوازندگان به شورای ارکسترمنتقل خواهد شد و شورای ارکستر هم این موضوعات را بررسی میکند و بر اساس آنچه که مدیریت بنیاد رودکی در نظر گرفته، سعی ما براین است این مسائل مرتفع شود تا در مسیر درخواستهای نوازندهها حرکت کنیم و دراین زمینه مدیریت را ترغیب کنیم تا اگر احیاناً تغییر و تحولی دررابطه با حقوق نوازندهها ایجاد شود بخشهای اجرایی آن را از سمت بنیاد پیگیری کنیم.
رهبران ارکستر بر اساس چه معیاری انتخاب میشوند و چه مدت زمانی میتوانند حضورداشته باشند و برنامههای خود را ارائه کنند؟
شریفیان: شورای هنری ازتمامی رهبران ارکستر که از پتانسیل بالا و تجربه کاری بسیار خوبی بهره مند هستند دعوت به عمل میآورد و پساز آن پیشنهادات آنها درباره ارائه برنامههایی چون انتخاب قطعات، زمانبندی و تاریخ و... بررسی میشود. من براین باورم ارکسترسمفونیک دراین سالها بدون خط فکری حرکت کرده و تنها با سلیقه مدیر یا رهبران این مسیر طی شده است بنابراین اگر وظایف ارکستردر یک چارچوب نظام مند و هدفمند تعریف شود هر فردی دراین چارچوب فعالیت میکند. امیدوارم با تشکیل شورای هنری شاهد اتفاقهای بسیار خوبی باشیم و حتی میتوان درآینده به ارکسترهای دیگرهم فکر کرد.
صاحب نسق: قدم نخست شورای هنری درانتخاب رهبر، انتشار فراخوانهای مستقل برای تمامی رهبران صاحبنام و پیشکسوت و کسانی که نام درخشانی در عرصه بینالمللی دارند و همچنین سابقه مدیریتی در ارکستر را داشته، بوده است و ازآنها دعوت به عمل خواهد آمد تا در دورهای معین، رهبری ارکستر را قبول کنند و فکرمی کنم به نام این دوستان در نشریات اشاره شده باشد. درمرحله بعد بهصورت فراخوان یا مستقیم از دیگر رهبران دعوت به عمل خواهد آمد و هر فردی میتواند مطابق زمان و برنامهریزیهایی که در طول سال در نظر گرفته شده است کارهای خود را ارائه کند. درواقع هدف، حضور رهبران جوان تر و با تجربه و با نامی درخشان در عرصه بینالمللی است و درکنار آنها نیز از حضور رهبران خارجی بهره خواهیم برد و برای آنها هم برنامهریزی مشخصی انجام گرفته است که اسامی آنها در شورا درحال بررسی است. نگاه به ارتقای سطح ارکستر موضوعی است که توسط رهبران و با نظارت شورا باید مورد توجه قرار بگیرد تا شاید بتوانیم به آن جنبه واقعی تری بدهیم.
خبرنگار
از زمان تدوین ساختاروسازو کار جدید ارکستر سمفونیک تهران مدت زمان کوتاهی میگذرد؛ اواسط مهرماه امسال بود که بنیاد رودکی اعلام کرد بهدلیل آنچه «واگذاری امور تخصصی به اهل فن و ارتقای سطح ارکستر» بوده، قرار است با دعوت و حضور استادان صاحب نظر، شورای تخصصی برای ارکستر سمفونیک تهران تشکیل شود، شورای هنری متشکل ازاعضایی همچون محمد سعید شریفیان، هوشنگ کامکار، نادر مشایخی، کیاوش صاحب نسق و ابراهیم لطفی است. هدف از ایجاد این شورا «نظاممند شدن مقررات و ضوابط حاکم برارکستر و بازنگری و تدوین آییننامه ارکستر است و درکنار آن برنامهریزی برای تعامل و همکاری بنیاد رودکی و ارکستر سمفونیک تهران با نهادهای مشابه در خارج از کشور از مصوبات این شورا بوده است.» یکی از مهمترین مصوبات شورای هنری شیوه انتخاب رهبر ارکستر بوده که این شورا با بررسی جوانب مختلف شرایط فعلی به این نتیجه رسیده است که برای هدایت ارکستر سمفونیک تهران از رهبران میهمان استفاده کند و بر این مبنا برنامهریزی لازم در حال انجام است.محمد سعید شریفیان و کیاوش صاحب نسق هر دواز آهنگسازان با تجربه و شناخته شده موسیقی بویژه موسیقی کلاسیک و از اعضای این شورای هنری هستند و در این گفتوگو به تشریح وظایف شورای هنری، انتخاب رهبر و رپرتوار ارکستر اشاره داشتهاند که در ادامه میخوانید.
تقریباً یک سالی است که ارکستر سمفونیک تهران بدون رهبری ثابت کنسرتهای خود را برگزار میکند تا اینکه چندی پیش مسئولان بنیاد رودکی تصمیم گرفتند این ارکستر زیرنظر شورای فنی برنامهریزی های خود را ازسربگیرد. ابتدا درباره ضرورت تشکیل این شورا توضیح دهید. با توجه به تجربه شما درعرصه موسیقی آیا درخارج از ایران هم ارکسترها زیر نظر شورای فنی فعالیت میکنند؟
محمدسعید شریفیان: ابتدا باید بگویم به کاربردن کلمه شورای فنی کاملاً اشتباه است و بهنظرم این عنوان بیشتر تداعی کننده یک فضای تولیدی یا کارخانهای است تا انجام یک کارفرهنگی وهنری، بنابراین بهتر است آن را مدیریت یا شورای هنری بنامیم. عملکرد شورای هنری مانند یک اتاق فکر است و دربرخی از کشورها این مسئولیت برعهده یک فرد بوده که البته این فعالیت با حضورمشاوران و هیأت امنا انجام میگیرد، اما برنامهای که برای ارکستر سمفونیک درنظر گرفته شده است، تشکیل شورای هنری با حضوراعضایی متشکل از هنرمندان و موزیسینها و آهنگسازان است که مدیریت هنری به وسیله این شورا انجام میگیرد. به عقیده من انسجام واستحکام یک ارکستر براساس یک برنامهریزی مدون و اصولی شکل میگیرد و براین اساس، شرح وظایف و شرایط موجود در ارکستر درنظر گرفته خواهد شد. درواقع این برنامهریزیها از ابتدا بوده و تعریف شده است واغلب این مسئولیت برعهده مدیرهنری است. البته برنامههای هر ارکستر که زیر نظر یک شورا انجام میگیرد شرایط متفاوتی دارد بهعنوان مثال گاهی اوقات تصمیمات شورای هنری قائم به فرد بوده و دربرخی موارد درتعامل با یکدیگر و با همکاری شورا و رهبر ارکستر انجام میشود البته در کشور ما رهبر ارکسترهم بهعنوان مدیر هنری معرفی شده است که به نظرم چندان معقول نیست. بنابراین برای پرهیز از این نگاه تک بعدی و یک انتخاب درست، تشکیل شورای هنری بهترین اتفاق است.
کیاوش صاحب نسق: شورای هنری ارکسترسمفونیک تهران، یک شورای چند بعدی است وایجاد آن برای بدنه چند بعدی ارکستر، چون اعضا و نوازندگان آن بسیار ضروری است، البته دراین بدنه چند بعدی، دغدغههای بسیارمتفاوتی وجود دارد واگر بخواهد به شکل فردی به آن پرداخته و نگاه شود- ولواینکه تجربیات مثبت ومنفی هم دراین راستا داشتهایم – مشکلاتی را در خود بهوجود میآورد که برخی ازآن، دغدغههای اعضای ارکستر یا خود ارکستر و کلیات آن است که ممکن است نادیده گرفته شود، به همین دلیل ایجاد شورای هنری ارکسترسمفونیک بهعنوان شورایی که ارکستربتواند زیرنظرآن به فعالیتهای هنری خود ادامه بدهد الزامی است. دراین شورا مشکلات فنی، انضباطی و سازو کارهایی که بین اعضای ارکستر وهمچنین بین مدیریت خرد و کلان آن باید وجود داشته باشد بررسی میشود و با نگاه جدی تر، ساز وکارهای دقیقتر و سالمی برای آن طراحی می شود تا ارکستر سمفونیک بتواند با تکیه براین شورا وهمچنین تعامل با شورای نوازندگان که خود شورای مستقل بوده - واعضای آن نوازندگان اصلی یا درحقیقت سرگروههای ارکسترهستند- و درکنار آن مدیریت بنیاد رودکی، بدنه این ارکستر و بخش اجرایی آن شکل و شمایل منطقیتر و حرفهای به خود بگیرد. ناگفته نماند تلاشی که در وهله اول درشورای فنی ارکستر و به دعوت بنیاد رودکی انجام گرفت این بود که عزیزان و دوستان هنرمند و موزیسینهایی در این شورا حضور پیدا کردند که ازکم حاشیهترین و دلسوزترین موزیسینها دراین مقطع تلقی میشوند و البته در این بین، آهنگسازان و نوازندگانی هستند که خود توانایی رهبری یک ارکستر را داشته و در کنار آن درزمینههای پژوهشی و آموزشی، کتب بسیاری تألیف کردهاند و درواقع این افراد درلایههای مختلف مدیریتی این ارکستر نقشهای بسیار کلیدی داشتهاند و از دغدغههای دورههای مختلف این ارکستر آگاه بودهاند که متأسفانه با تغییرات مدیریتی یا دولتی دربدنه آن وزارتخانه طرحهایی که ارائه کرده بودند به سرانجامی نرسید. اما درپاسخ به این سؤال که آیا دیگرکشورها هم ازشورای هنری برخوردارند یا خیر باید بگویم اکثرارکسترهای دنیا بهصورت هیأتهای امنایی اداره میشوند واعضای آن نوازندگان و موزیسینها هستند و درحقیقت حضور افرادی که صرفاً جنبه مدیریتی داشته باشند.
آیا تشکیل شورای هنری یا شورای سیاستگذاری در اساسنامه ارکسترها قید شده است؟
شریفیان: بله. اساسنامه ارکستر سمفونیک زیر نظر شورای هنری تدوین میشود و بعد آن به تأیید هیأت امنا خواهد رسید تا بهعنوان یک قانون به آن عمل شود. باید بگویم تا به امروز ارکستر سمفونیک تهران هیچ اساسنامهای نداشته و تدوین این آییننامه برای اولین بارانجام میگیرد که درآن شرح وظایف ارکستر تعیین و تعریف شده است. دراین اساسنامه به ارکان ارکستر، مدیر داخلی، شورای هنری و رهبر ارکستر اشاره شده است اما چون پیش ازاین فعالیت ارکستر منحصر بهفرد بوده، وظایف هر بخش چندان مورد توجه نبوده است.
صاحب نسق: اساسنامه ارکسترسمفونیک درحال بازنویسی و تصحیح است بنابراین قاعدتاً تا زمانی که مشکلات ارکستر مرتفع نشود واین دغدغهها به شکلی مکتوب و بدون نقص از نگاه اعضای شورا و همچنین تک تک اعضا، مدیریت بنیاد و دستاندرکاران و مشاوران و... بررسی نشود این اساسنامه به شکل عمومی دردسترس دوستان قرارنخواهد گرفت.
برخی از رهبران ارکستر براین نظرند اعضای شورای هنری باید از خود نوازندگان ارکستر انتخاب شوند یا کسانی که سابقه حضور در ارکستر داشتهاند، براین اساس معیار انتخاب این اعضا چگونه بوده است؟
شریفیان: به عقیده من این دیدگاه کاملاً اشتباه است و این دوستان مسائل را بدرستی متوجه نشدهاند.اصولاً فعالیت ارکستر با حضور دو شورا انجام میگیرد، شورای هنری یا شورای سیاستگذاری که برنامهریزی ارکستر، انتخاب قطعات وهمچنین انتخاب رهبر را برعهده دارد و دیگری، شورای نوازندگان ارکستراست که به مسائل مالی، انضباطی، زمانبندی تمرینات نوازندگان و به مشکلاتی که در سازها وجود دارد میپردازد که البته هردو شورا با یکدیگر درارتباط هستند و نمایندگان شورای نوازندگان به دعوت شورای هنری دراین شورا حضور و فعالیت دارند و مسائل و مشکلات مربوط به ارکستر را مطرح میکنند.عملکرد شورای هنری مانند یک اتاق فکراست واعضای آن میتواند یک آهنگساز، نوازنده یا یک رهبر ارکستر باشد. درواقع موزیسینهایی که قابلیت، توانایی و تجربه حضور در ارکستر را داشته و شناخته شده هستند و البته آشنا و آگاه به موسیقی کلاسیک و ارکسترال باشند.
صاحب نسق: درپاسخ قبلی اشاره کردم نام افراد بسیاری برای حضوردراین شورا مطرح شده که بعضاً تعدادی ازآنها ازنوازندگان و پیشکسوتان ارکسترهستند، اما تأکید براین بود، افرادی انتخاب شوند که کاملاً نقش کاربردی داشته و صرفاً به جنبه ویترین شورا بهعنوان نام یک پیشکسوت یا استاد قدیمی و... نگاه نشود بلکه بازهم تأکید میکنم جنبه کاربردی وعملکرد شورا وهمچنین نگاه دلسوزانه آنها برمشکلات ارکستر مد نظر بوده و برای ما بسیار اهمیت دارد به همین خاطر اگرچه نام دوستان بسیاری مطرح شد اما بهدلیل کهولت سن یا مسائل حاشیهای که پیشتر با ارکستربهوجود آمده بود، عملاً نام آنها درلیست تثبیت نشد، آهنگسازان بزرگ ورهبرانی با تجربه که میتوانستند سمت مشاور یا بهعنوان عضوی از شورا باشند. دراینجا لازم است اسامی تعدادی از این دوستان که حضورشان بهعنوان مشاور در شورا بسیار مغتنم است اشاره شود و امیدوارم دعوت شورا را بپذیرند و در زمانهای در نظرگرفته شده و به فراخور موضوع این همکاری انجام بگیرد. بهعنوان مثال آقایان ارسلان کامکار کنسرت مایسترارکستر و سیاوش ظهیرالدینی دربخش سازهای زهی که قطعاً از مشاوره این عزیزان در رابطه با ارکستر بهره خواهیم برد و همچنین دعوت از آقای جاوید مجلسی هم بواسطه اهمیت حضورشان در بخش سازهای بادی برنجی و هم بواسطه تجربه رهبری درگروههای کوچک و بزرگ ارکستر و مجلسی وهمچنین حضور مغتنمشان در هنرستان و.... این عزیزان دراین سالها برای ارکستر و تربیت موزیسینها تلاش بسیاری داشتهاند و جایگاه هرکدام اجتنابناپذیراست. همچنین دیگر موزیسینها و رهبران عزیز وآهنگسازان میتوانند درجهت ارتقای سطح ارکستر و چیدمان صحیح و شاکله منسجم و کامل آن، این همکاریها را با شورا داشته باشند، اما درحال حاضر تصمیم براین است ابتدا بدنه کاربردی شورای هنری ارکستر شکل بگیرد و درادامه با دعوت از این دوستان و بزرگواران از تجربیات آنها استفاده شود چرا که در وهله اول شورای هنری مانند یک پل ارتباطی بین نوازندههای ارکستر- از طریق شورای نوازندگان- با مدیریت بنیاد رودکی بوده است وهمچنین دیگر بخشهای ارکستر همچون آرشیو، کتابخانه، انبارساز، نگاه قانونی و حقوقی دررابطه با مسائل اساسنامه و حتی شاید مطرح کردن حقوق نوازندگان و... در این شورا مطرح و بررسی میشود و بهعنوان یک واسطه با مدیریت بنیاد رودکی که بخش اجرایی را برعهده دارد نقش خود را ایفا میکند. به عقیده من این دوستان که تأکیدشان حضورافراد با سابقه در شورای هنری است همچنان در پی راهاندازی مکانیزم دیگری از مجاری غیر مستقیم هستند و براین اساس، یکی از دلایل ایجاد این شورا مطرح شدن مسائل و مشکلات ارکستر بهصورت مستقیم بوده و پرهیز از حضور فرد یا افرادی که بخواهند برخلاف قراردادها یا قاعده مندیها، ارکستر را به حرکت درآورند و به شکلی رفتار کنند که درنهایت ضررش بهسمت ارکستر خواهد بود.
آیا انتخاب نوازندگان ارکستر با نظر شورای هنری است؟ و از نوازندگان جوان و فارغالتحصیلانی که نیاز بهکار و تجربه در ارکستر دارند دعوت خواهد شد؟
شریفیان: براساس سیاستگذاری و برنامهریزیهای بنیاد رودکی، نوازندگان ارکستر با شرکت در یک آزمون سالانه و با حضور هیأت داوران انتخاب میشوند واین عملکرد هم درجهت انگیزه بهتر نوازندگان بوده و دیگر اینکه نگاه کارمندی به آنها وجود ندارد. اما در صورتی که نیاز به جذب نوازندگان جدید باشد این کار از طرق مختلف از جمله فراخوان انجام میشود که دراین مرحله هم آزمونی با حضور داوران مختلف برگزار خواهد شد و این افراد تعیین میشوند.
نکته دیگر رپرتوار ارکستر است که بسیار مورد اهمیت بوده است. من ازآهنگسازان کشورم هستم و نسبت به مشکلات و فضای ارکستر و فاصلهای که بین مخاطب و ارکستر بهوجود آمده آگاهم بنابراین اجرای رپرتواری جدید و پرهیز از تکراری بودن مسأله مهمی است که باید مورد توجه قراربگیرد. در کشورما تنها یک ارکستر رسمی وجود دارد بنابراین نیاز است سطح کاری ارکستر ارتقا یابد تا مخاطبان بیشتری جذب کند و این مهم تنها با یک برنامهریزی درست و اجرای قطعات جدید امکان پذیراست.درموسیقی کلاسیک، صدها قطعه وجود دارد که تا به امروز در ایران اجرا نشده و مخاطبان، آشنایی با آن ندارند بنابراین برای اجرای این قطعات باید برنامههایی در نظر گرفته شود تا علاوه بر استقبال مخاطبان، ارکستر پویاتر شود و باردیگر نشاط هنری به ارکستر تزریق شود. اما در خصوص جذب نوازندگان یا رهبران جوان باید بگویم با نگاه به سابقه ارکستر سمفونیک در این سالهای اخیر متوجه میشوید که تعداد رهبران ایرانی که قابلیت کاروحضور درارکستر را داشته باشند به تعداد انگشتان دودست هم نمیرسد و این اتفاق خوبی نیست و میباید از پتانسیل جوان ترها استفاده بهتری داشته باشیم، چرا که آینده هنری کشورما نیازمند تربیت نوازندگان، آهنگسازان و رهبران خوب است و براین نظرم علاوه بر بحث فنی و هنری ارکستر، باید به ایجاد بازارکاری برای موزیسینها فکر کرد تا این استعدادهای موسیقی جذب موسیقیهای پاپ نشوند و بتوانند در این ارکسترها بنوازند و رهبری کنند. در نظرداریم درشورای هنری ازآثارآهنگسازان ایرانی و حتی آهنگسازان جوان بهره ببریم و این جزئی از وظایف ارکستر است و شنیده شدن آثار آهنگساز ایرانی نقش مهمی در این شورا دارد و بهنظرم باید قطعات تمامی نسلها چه قبل و چه بعد از ما به گوش علاقهمندان برسد و برای انجام این کارباید برنامهریزیهای مشخص ومعینی صورت بگیرد.
صاحب نسق: آنچه که امروز دردوران کرونا ازاین ارکستر فعلی شاهد هستیم، بدنهای بسیارجوان است که اکثریت نوازندگان با سابقه آن یا بازنشسته هستند یا به اجرای ویژهای همراه با رهبری دیگردعوت شدهاند اما درکنار این بدنه جوان، افرادی دلسوز، صاحب سلیقه و از همه مهم تر نوازندگان باسابقه همچنان حضوردارند و حتی از نوازندگانی که درخارج از کشور زندگی میکنند دعوت به عمل خواهد آمد تا مدتی درکنار این ارکسترحضور داشته باشند و همراه با ساز نواختن وهمنشینی با نسل جوان تر، راهکارهای حرفهایتر شدن را هم آموزش بدهند و این موضوع قطعاً کمک شایانی دربهتر شدن ارکسترخواهد بود.
یکی ازمهمترین دغدغههای اعضای شورای هنری ارکسترسمفونیک، حرکت چرخه تولید و چرخه اجرایی درموسیقی است که بیارتباط با بخش آموزشی نبوده وآموزشهای درست و اصولی نقش بسزایی درآن دارد بنابراین بنیاد رودکی باید شرایطی را فراهم کند تا نوازندگان فارغالتحصیل ازدانشگاهها یا هنرستانها، جذب ارکسترها شوند و البته موضوع دیگری که مد نظر شورا بوده این است که آیا این ارکستر باید به تنهایی حرکت کند یا میتوانیم با درنظر گرفتن توانایی وسن نوازندهها و... سه ارکستر مختلف هم درکنار آن تعریف و طبقهبندی شود! واگر این نگاه وجود داشته باشد این ارکستر همیشه در حال تحول و زنده بودن باقی خواهد ماند اما این امکان پذیر نیست مگر اینکه همیشه یک خون جوان دررگ این ارکستر تزریق شود و بازهم این امر امکان پذیرنخواهد بود جز اینکه ازحضور پیشکسوتان و نوازندههای با سابقه بهره ببریم و یک نوازنده چیرهدست را به یک مدرس یا استاد چیره دست تبدیل کنیم تا زیرنظرآن نوازندهها پرورش یابند واز تمام تجربههای ارکستر استفاده کنند. بنابراین باید این بدنه ارتباطی نسلها شکل بگیرد و تا آنجا که درجریان هستم بنیاد رودکی از این منظر دغدغههای بسیاری دارد و اگر به یک شکلگیری درستی دست یابد این چرخهها به حرکت درمیآیند و متحول میشوند.
و نکتهای که همیشه مورد بحث بوده و حاشیههایی هم به همراه داشته پرداخت دستمزد نوازنده ها است. آیا شورای هنری ارکستر میتواند کمکی در جهت بهترشدن شرایط معیشتی نوازندگان داشته باشد؟
شریفیان: البته این موضوع بحث جدیدی نیست و نوازندهها پیش ازاین هم از این موضوع گلایه مند بودند.حدوداً دو یا سه سال قبل نوازندگان ارکستربهصورت پروژهای فعالیت داشتند و براساس آن حق الزحمه دریافت میکردند و بهنظر من نگاه درستی نبود به این دلیل که ارکسترها درتمام طول سال اجرای برنامه ندارند و دربرخی از ایام عزاداری چون محرم و صفر برنامه کنسرتها تعطیل است و براین اساس حقوقی هم پرداخت نمیشد، اما حدوداً سه سال قبل موضوع حقوق ثابت و ماهانه نوازندگان و بهعلاوه بحث بیمه و بازنشستگی و تمامی مسائل مربوط به حق وحقوق یک نوازنده مطرح شد و برای این موضوع تلاشهای بسیاری از سوی بخش اداری بنیاد رودکی صورت گرفت و حتی با وزارت کار صحبتهایی انجام شد اگرچه قبول این موضوع از سوی این وزارتخانه مسائلی درپی داشت چرا که بهلحاظ ساعت کاری در وزارت کارمشکلاتی بود اما خوشبختانه این مسائل مرتفع شد و نوازندگان از تمامی حق وحقوق خود بهره مند شدند. البته بحث مالی و... به شورای هنری مربوط نمیشود و بنیاد رودکی این پیگیریها را انجام میدهد.
صاحب نسق: میزان پرداخت دستمزد نوازندگان مبحث همیشگی دردورههای مختلف بوده وهست واین موضوع ازجمله دغدغههایی است که بارها از سوی رهبران مختلف بیان شده و خود نوازندهها نیز نسبت به این مسأله گلایه مند هستند. وظیفه شورای هنری در حقیقت گوش دادن به این نوع از اشاراتی است که قاعدتاً از سوی شورای نوازندگان به شورای ارکسترمنتقل خواهد شد و شورای ارکستر هم این موضوعات را بررسی میکند و بر اساس آنچه که مدیریت بنیاد رودکی در نظر گرفته، سعی ما براین است این مسائل مرتفع شود تا در مسیر درخواستهای نوازندهها حرکت کنیم و دراین زمینه مدیریت را ترغیب کنیم تا اگر احیاناً تغییر و تحولی دررابطه با حقوق نوازندهها ایجاد شود بخشهای اجرایی آن را از سمت بنیاد پیگیری کنیم.
رهبران ارکستر بر اساس چه معیاری انتخاب میشوند و چه مدت زمانی میتوانند حضورداشته باشند و برنامههای خود را ارائه کنند؟
شریفیان: شورای هنری ازتمامی رهبران ارکستر که از پتانسیل بالا و تجربه کاری بسیار خوبی بهره مند هستند دعوت به عمل میآورد و پساز آن پیشنهادات آنها درباره ارائه برنامههایی چون انتخاب قطعات، زمانبندی و تاریخ و... بررسی میشود. من براین باورم ارکسترسمفونیک دراین سالها بدون خط فکری حرکت کرده و تنها با سلیقه مدیر یا رهبران این مسیر طی شده است بنابراین اگر وظایف ارکستردر یک چارچوب نظام مند و هدفمند تعریف شود هر فردی دراین چارچوب فعالیت میکند. امیدوارم با تشکیل شورای هنری شاهد اتفاقهای بسیار خوبی باشیم و حتی میتوان درآینده به ارکسترهای دیگرهم فکر کرد.
صاحب نسق: قدم نخست شورای هنری درانتخاب رهبر، انتشار فراخوانهای مستقل برای تمامی رهبران صاحبنام و پیشکسوت و کسانی که نام درخشانی در عرصه بینالمللی دارند و همچنین سابقه مدیریتی در ارکستر را داشته، بوده است و ازآنها دعوت به عمل خواهد آمد تا در دورهای معین، رهبری ارکستر را قبول کنند و فکرمی کنم به نام این دوستان در نشریات اشاره شده باشد. درمرحله بعد بهصورت فراخوان یا مستقیم از دیگر رهبران دعوت به عمل خواهد آمد و هر فردی میتواند مطابق زمان و برنامهریزیهایی که در طول سال در نظر گرفته شده است کارهای خود را ارائه کند. درواقع هدف، حضور رهبران جوان تر و با تجربه و با نامی درخشان در عرصه بینالمللی است و درکنار آنها نیز از حضور رهبران خارجی بهره خواهیم برد و برای آنها هم برنامهریزی مشخصی انجام گرفته است که اسامی آنها در شورا درحال بررسی است. نگاه به ارتقای سطح ارکستر موضوعی است که توسط رهبران و با نظارت شورا باید مورد توجه قرار بگیرد تا شاید بتوانیم به آن جنبه واقعی تری بدهیم.
تلاش درجهت ارتقای کیفی ارکستر
نصیر حیدریان
موسیقیدان و رهبر ارکستر
تشکیل شورای هنری اتفاق مهمی برای هرارکستر است و میتواند در پیشبرد اهداف درست و ارتقای سطح ارکسترها نقش بسزایی داشته باشد، بنابراین ایجاد این شورا الزامی است چرا که در این مجموعه که متشکل از موزیسین، آهنگسازو حتی رهبرارکستر است به نکات و نظرات مهمی پرداخته میشود و تصمیم گیریهایی صورت میگیرد که درست یا نادرست بودن آن قطعاً درآینده ارکستر تأثیرگذارخواهد بود و این مسئولیت سنگینی است که برعهده شورای هنری قرار دارد و باید این نگاه عادلانه همواره در این شورا دیده شود. البته تشکیل شورای هنری تنها منوط به ایران نبوده و در کشورهای اروپایی هم بههمین صورت است. اما نکته مهم این است که دراین مجموعه هنری باید نمایندگانی از نوازندگان ارکستر حضور داشته باشند به این دلیل که این نوازندگان تمام وقت درهمراهی با رهبر ارکستر(ثابت یا میهمان) فعالیت میکنند و این ارتباط نزدیک و تنگاتنگ میتواند در ارزیابی عملکرد آن رهبر بسیار مهم باشد اما مدیرهنری یا اعضای شورا همیشه و درهرساعت در کنار ارکستر حضور ندارد، بنابراین انتخاب یک نماینده ازنوازندگان ارکستر درکمکرسانی به مشکلات و مسائل ارکستر بویژه انتخاب یک رهبراصلح، کاربلد و حتی بااخلاق بسیارمورد اهمیت است. نکته دیگر انتخاب رهبر ارکستر است که با مشورت اعضای شورای هنری صورتمیگیرد، رهبری که در رأس ارکستر قرار دارد و در ارتقای سطح ارکستر بیتأثیر نخواهد بود. به عقیده من مسئولان این امر باید بدانند و آگاه باشند رهبری برای ارکستر انتخاب شود که دوره دانشگاهی و رشته رهبری را بهطور کامل گذرانده باشد و علاوه بر دانش و آگاهی بالا، تجربه رهبری یک ارکستر را هم داشته باشد نه به صرف اینکه تنها نسبت به این هنر آشنایی دارد برای یک ارکستر انتخاب شود و این لطمه بزرگی به ارکستر است.
نکته دیگر اینکه اگر برنامهریزی شورای هنری تنها انتخاب رهبران میهمان باشد، باید در این زمینه تحقیقات و بررسیهای درستی انجام بگیرد تا رهبرانی توانمند و شایسته انتخاب شوند و این مسئولیت را برعهده بگیرند. مسأله دیگر این است که اگر ارکستر بههر دلیل تا مدتها رهبر دائم نداشته باشد، باید در انتخاب و حضور رهبران میهمان هیچ وقفهای صورت نگیرد تا فاصله و خللی در تمرینات ارکستر بهوجود نیاید، البته اغلب ارکسترهای دنیا با رهبر دائمی اداره میشوند چرا که رهبر میهمان نمیتواند یک برنامه سالانه برای ارکستر ارائه کند و تنها برای قطعاتی که قرار است اجرا شود برنامهریزی میشود و البته آن هم با تصمیم رهبر دائم است.
مشکل ما در ایران نبود یک آکادمی رهبری است تا وابسته به رهبران حرفهای خارج از ایران نباشیم. ما در زمینه تربیت رهبر ارکستر چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب کوتاهی و بیتوجهی بسیاری داشتهایم و یکی از آرزوهای من این است در ایران آکادمی رهبری تأسیس کنم تا رهبران خوب تربیت شوند و کیفیت کاری ارکستر ارتقا پیدا کند. البته هر بار که به ایران میآیم، مستر کلاس رهبری برگزار میکنم و این کار را جزو وظایف خود میدانم.
موسیقیدان و رهبر ارکستر
تشکیل شورای هنری اتفاق مهمی برای هرارکستر است و میتواند در پیشبرد اهداف درست و ارتقای سطح ارکسترها نقش بسزایی داشته باشد، بنابراین ایجاد این شورا الزامی است چرا که در این مجموعه که متشکل از موزیسین، آهنگسازو حتی رهبرارکستر است به نکات و نظرات مهمی پرداخته میشود و تصمیم گیریهایی صورت میگیرد که درست یا نادرست بودن آن قطعاً درآینده ارکستر تأثیرگذارخواهد بود و این مسئولیت سنگینی است که برعهده شورای هنری قرار دارد و باید این نگاه عادلانه همواره در این شورا دیده شود. البته تشکیل شورای هنری تنها منوط به ایران نبوده و در کشورهای اروپایی هم بههمین صورت است. اما نکته مهم این است که دراین مجموعه هنری باید نمایندگانی از نوازندگان ارکستر حضور داشته باشند به این دلیل که این نوازندگان تمام وقت درهمراهی با رهبر ارکستر(ثابت یا میهمان) فعالیت میکنند و این ارتباط نزدیک و تنگاتنگ میتواند در ارزیابی عملکرد آن رهبر بسیار مهم باشد اما مدیرهنری یا اعضای شورا همیشه و درهرساعت در کنار ارکستر حضور ندارد، بنابراین انتخاب یک نماینده ازنوازندگان ارکستر درکمکرسانی به مشکلات و مسائل ارکستر بویژه انتخاب یک رهبراصلح، کاربلد و حتی بااخلاق بسیارمورد اهمیت است. نکته دیگر انتخاب رهبر ارکستر است که با مشورت اعضای شورای هنری صورتمیگیرد، رهبری که در رأس ارکستر قرار دارد و در ارتقای سطح ارکستر بیتأثیر نخواهد بود. به عقیده من مسئولان این امر باید بدانند و آگاه باشند رهبری برای ارکستر انتخاب شود که دوره دانشگاهی و رشته رهبری را بهطور کامل گذرانده باشد و علاوه بر دانش و آگاهی بالا، تجربه رهبری یک ارکستر را هم داشته باشد نه به صرف اینکه تنها نسبت به این هنر آشنایی دارد برای یک ارکستر انتخاب شود و این لطمه بزرگی به ارکستر است.
نکته دیگر اینکه اگر برنامهریزی شورای هنری تنها انتخاب رهبران میهمان باشد، باید در این زمینه تحقیقات و بررسیهای درستی انجام بگیرد تا رهبرانی توانمند و شایسته انتخاب شوند و این مسئولیت را برعهده بگیرند. مسأله دیگر این است که اگر ارکستر بههر دلیل تا مدتها رهبر دائم نداشته باشد، باید در انتخاب و حضور رهبران میهمان هیچ وقفهای صورت نگیرد تا فاصله و خللی در تمرینات ارکستر بهوجود نیاید، البته اغلب ارکسترهای دنیا با رهبر دائمی اداره میشوند چرا که رهبر میهمان نمیتواند یک برنامه سالانه برای ارکستر ارائه کند و تنها برای قطعاتی که قرار است اجرا شود برنامهریزی میشود و البته آن هم با تصمیم رهبر دائم است.
مشکل ما در ایران نبود یک آکادمی رهبری است تا وابسته به رهبران حرفهای خارج از ایران نباشیم. ما در زمینه تربیت رهبر ارکستر چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب کوتاهی و بیتوجهی بسیاری داشتهایم و یکی از آرزوهای من این است در ایران آکادمی رهبری تأسیس کنم تا رهبران خوب تربیت شوند و کیفیت کاری ارکستر ارتقا پیدا کند. البته هر بار که به ایران میآیم، مستر کلاس رهبری برگزار میکنم و این کار را جزو وظایف خود میدانم.
جای خالی پیشکسوتان در ارکستر
جاوید مجلسی
موسیقیدان، نوازنده و رهبر ارکستر
شورای هنری وظایف مهمی برعهده دارد که قطعاً تشکیل این شورا میتواند در برنامهریزیهای ارکستر اثرگذار باشد و اعضای آن باید متشکل از موزیسینها، آهنگسازان و همچنین از اعضا و نوازندگان ارکستر انتخاب شوند که متأسفانه به این موضوع توجهی نشده است. نوازندگانی که سالها حضورشان در ارکستر ملموس بوده و دلسوزانه فعالیت کردند و برای پایدار ماندن آن زحمات بسیاری کشیدهاند مانند مازیار ظهرالدینی یا ارسلان کامکار که در دورههایی همکاری بسیاری خوبی با آنها داشتیم.
نکته دیگر اینکه شورای هنری باید به مسائل فنی ارکستر اعم از مشکلات نوازنده، انتخاب رهبر و رپرتوارها بپردازد اما متأسفانه آنچه شاهد هستیم چیز دیگری است و آن این که در ابتدا رهبر ارکستر با قراردادهای بالا از سوی بخش اجرایی آن انتخاب میشود نه با پیشنهاد اعضای ارکستر و بعد از آن برای برنامههای ارکستر تصمیمگیری میکنند. این درحالی است که حتی اگر رهبر ارکستر فردی درجه یک و باتجربه باشد بازهم منافع خود را در نظر میگیرد، اتفاقی که پیش از این هم شاهدش بودیم. این درحالی است که رهبر ارکستر باید مطیع شورای فنی باشد. بنابراین این شورای هنری است که میتواند ارکستر را سر و سامان بدهد و در انتخاب رهبر دقت نظر بیشتری دارد. مسأله دیگر در انتخاب رهبر حضور یک رهبر ثابت با عقد قرارداد یک یا دو سال و در کنار آن رهبران میهمان است. نکته دیگر انتخاب رپرتوارهای ارکسترسمفونیک است که متأسفانه ارکستر را به تکرار انداخته است و دراین باره شورای هنری میتواند تصمیمگیری و برنامهریزیهای درستی داشته باشد. ارکسترسمفونیک حال حاضر بیشتر متشکل از نوجوانان و جوانان بوده و از حضور افرادی با تجربه و پیشکسوتان استفاده نمیشود بلکه آنها را کنار گذاشتهاند. آنچه امروز در ارکسترها شاهد هستیم تعدادی نوازنده جوان است که به تازگی از هنرستان یا دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و چون فضایی برای ارائه کار خود ندارند جذب ارکستر میشوند و این موضوع میتواند بسیار مهم باشد و نیاز است برنامهریزی درست و اصولی در این باره انجام بگیرد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ضرباهنگ ارکستر با ریتم تازه
-
تلاش درجهت ارتقای کیفی ارکستر
-
جای خالی پیشکسوتان در ارکستر
اخبارایران آنلاین