ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مشاور سابق امنیت ملی ترامپ با اشاره به برنامه کاخ سفید برای ایجاد درگیری داخلی در ایران خبر داد
امریکا اپوزیسیون ایران را مسلح میکند
عضو پیشین اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی: باید به اقوام غیر فارس کمک کرد تا ایران مانند شوروی ازهم بپاشد
گروه سیاسی/ اطلاعات جدید پیرامون دستگیری 26تروریست تکفیری خارجی که در بیانیه دوم وزارت اطلاعات درباره عملیات تروریستی شاهچراغ منتشر شد در حالی از واقعیات پشت پرده جدید درباره نقش سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی امریکا در پیگیری عملیات ترور و آشوب در ایران با فراخوان عناصر عملیاتی داعش پرده برداشته که همزمان «جان بولتون»، مشاور اسبق امنیت ملی امریکا در گفتوگویی با رسانه فارسی زبان «بیبیسی» ابعاد گستردهتری از طراحی و عملیات اجرایی آشوبهای اخیر تحت هدایت سازمان سیا را افشا کرده است. این اظهارات پس از آن بیان شد که جو بایدن رئیس جمهور امریکا اخیراً ادعا کرده بود، «ما ایران را آزاد میکنیم.»
«بولتون» به عنوان چهره ایرانستیزی که در جنگ و نزاع حدومرز نمیشناسد، در این گفتوگو جزئیاتی را پیرامون مسلح بودن گروههای اغتشاشگر در ایران افشا میکند و میگوید: «اپوزیسیون ایران با سلاحهایی که از پایگاههای بسیج و... به دست میآورند و سلاحهایی که از کردستان عراق وارد ایران میشود، در حال مسلح شدن هستند.» این خبر که برای نخستینبار از سوی یک مسئول امنیتی سابق امریکا منتشر شده و بهگفته او یک تلاش نظاممند نه در راستای اعتراض بلکه بهکارگیری زور علیه حکومت ایران است، بهوضوح نشان میدهد عملیات مسلح ساختن و آشوبسازی در ایران، در شرایط کنونی به اصلیترین مأموریت دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی امریکا علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است؛ برنامهای که طراحان آن، همه ظرفیتهای موجود خود را برای به اجرا درآوردن آن به خدمت گرفتهاند، تا جایی که دیپلماتهای امریکایی هم رسماً از توقف دیپلماسی درباره مذاکرات رفع تحریمها سخن میگویند و با یک امید واهی به نتیجهبخشی عملیات اغتشاش و آشوب در خیابانهای ایران ذیل هدف «تجزیه» و «سوریهسازی» ایران چشمدوختهاند.
افشاگری بولتون، دستپاچگی مجری
نگاهی کوتاه به سابقه سیاست مقامهای امنیتی امریکا در قبال ایران و در رأس آنها «بولتون» نشان میدهد که چرا او در این مقطع، بار دیگر خود را در معرض رسانهها قرار داده و از آرزوی دیرینهاش علیه جمهوری اسلامی سخن میگوید. «بولتون» پیشتر مدعی شده بود که انقلاب ایران 40 سالگی خود را نخواهد دید. هدف او از طرح این ادعا کاملاً روشن بود؛ سقوط نظام جمهوری اسلامی در صورت لزوم با جنگ و جایگزینی آن با حامیان مالیاش که گروه تروریستی منافقین را شامل میشد؛ گروهی که طبق محاسبات خود به دنبال تحریک برای راه انداختن جنگ علیه ایران بودند تا به گمانی باطل پس از جنگ وارد خرابههای به جای مانده در ایران شوند و غنیمت جمع کنند. «بولتون» اما به رغم همکاری تنگاتنگ «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین امریکا با او در مسیری که علیه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در پیش گرفته بود، شکست خورد و بهای این شکست را نیز با کنار گذاشته شدن از مسئولیت مشاور امنیت ملی امریکا پرداخت کرد. دولت «جو بایدن» که خود رسماً به شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران معترف شده بود، در حال گام برداشتن در همان راهی است که پیشتر «ترامپ» و تندروهایی همچون «بولتون» پیموده بودند. چنانکه ارزیابیهای اطلاعاتی ثابت کرده است نهاد اطلاعاتی امریکا (سیا) در یک همکاری تنگاتنگ با سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی متحدانش از جمله رژیم صهیونیستی، مأموریت جدیدی را برای راهاندازی یک غائله سراسری در ایران با اهداف جدیدتری از جمله تجزیه ایران بزرگ از طریق سناریوهای خشونتبار به جریان انداختهاند.
مشاور اسبق امنیت ملی کاخ سفید در گفتوگوی اخیر خود با «بی بی سی» به طور رسمی از سازماندهی دولت امریکا برای تحقق این هدف سخن به میان آورده است. «بولتون» اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ را با اغتشاشات پراکنده فعلی در ایران مقایسه کرده و گفته است: «اگر به انتخابات ۱۳۸۸ نگاه کنید، میبینید که سرکوبهایی در آنجا صورت گرفت ولی هماکنون سرکوبها تا حد زیادی گستردهتر شده و شدت گرفته است، اما تفاوت این است که اپوزیسیون ایران با سلاحهایی که از پایگاههای بسیج و... به دست میآورند و سلاحهایی که از کردستان عراق وارد ایران میشود، در حال مسلح شدن هستند.» این مسئول سابق امریکا در حالی از مسلح شدن اغتشاشگران خبر میداد که مجری شبکه
«بی بی سی» با دستپاچگی سعی کرد روی این موضوع سرپوش بگذارد و خطاب به این مقام امریکایی بگوید: «این ادعا که معترضین مسلح هستند ادعای خود جمهوری اسلامی است و ادعای شما درست نیست. هیچ داده میدانی از این ادعای شما وجود ندارد و اعتراضات کاملاً مسالمتآمیز و فاقد وجه مسلحانه است.» اما بولتون با پافشاری بر موضع خودش ادامه میدهد که: «نه این طور نیست. تأکید میکنم من تصاویر و مستنداتی دارم که نیروهای کرد و بلوچ در عراق و پاکستان در حال آموزش دیدن برای اقدام در ایران هستند و امریکا و متحدانش هم باید از این تحرکات حمایت کنند.» او همچنین با توصیه به دولت امریکا که به دخالت خود در ناآرامیهای ایران ادامه دهد و با گروههای مخالف خارجنشین فعال در شبکههای اجتماعی مشورت کند، افزود، «امریکا باید چیزهایی را که مخالفان بیشتر احتیاج دارند، در اختیارشان قرار دهد.» این تأکید «بولتون» بر در اختیار داشتن مستندات روند آموزش تروریستها و اغتشاشگران از طرح از پیش نوشته شده امریکا خبر میداد و یادآور آن بود که واشنگتن تا چه اندازه همه نیروهای خود را در پیگیری اهدافش علیه جمهوری اسلامی بسیج کرده است. چه آنکه سخنان وی نه تحلیل، بلکه خبرهایی است که در گزارش های محرمانه امریکا در اختیار مقامات سابق همچون وی قرار میگیرد و او حالا بر این مسأله پافشاری میکند که دولت باید این کمک را افزایش دهد. این سخنان دقیقاً پس از آن مطرح شد که فرمانده مرزبانی فراجا از کشف چندین هزار قبضه اسلحه خبر داده است و همچنین تعداد زیادی از شهدای نیروهای حافظ امنیت نیز با سلاح گرم به شهادت رسیدهاند.
از تغییر نظام تا تجزیهسازی همچون سوریه
دولت امریکا در روند تلاشهای موهوم خود در ایجاد و هدایت اغتشاشات اخیر در ایران، فراتر از هدف تغییر نظام جمهوری اسلامی، هدف تجزیهطلبی در داخل خاک ایران را جستوجو میکند. هرچند «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی امریکا مدعی شده، واشنگتن نمیتواند شکل حکومت را در کشورهای جهان تغییر دهد و این خود اعترافی به شکست این سیاست در قبال جمهوری اسلامی بوده است، اما به نظر میرسد هدف تغییر نظام، اینک به سناریوی تجزیه و تهدید تمامیت ارضی ایران در داخل مرزهای سرزمینی آن تغییر شکل داده است؛ طرحی مشابه آنچه که تصمیمگیرندگان در کاخ سفید در سالهای اخیر در قبال کشورهایی همچون لبنان، یمن و بویژه سوریه در پیش گرفتند و اینک در قبال ایران نیز در حال شبیه سازی آن هستند. امریکا برای به اجرا درآوردن این طرح از تجزیهطلبان کرد تحت حمایت رژیم صهیونیستی، گروهک منافقین و تروریستهای داعش مستقر در پایگاههای امریکایی در شرق سوریه و کردستان عراق بهره میگیرد. طراحان این سیاست برای نیل به این هدف میکوشند با ایجاد جرقه اعتراضی در یک نقطه از کشور و سپس تسری آن به سایر نقاط، شرایط را برای ایجاد جنگ داخلی با ورود تروریستها به داخل مرزهای ایران فراهم و سناریوی سوریه را در داخل کشور برای ایجاد گسستها و شکافهای قومی و مذهبی ایجاد کنند.
«بولتون» به عنوان چهره ایرانستیزی که در جنگ و نزاع حدومرز نمیشناسد، در این گفتوگو جزئیاتی را پیرامون مسلح بودن گروههای اغتشاشگر در ایران افشا میکند و میگوید: «اپوزیسیون ایران با سلاحهایی که از پایگاههای بسیج و... به دست میآورند و سلاحهایی که از کردستان عراق وارد ایران میشود، در حال مسلح شدن هستند.» این خبر که برای نخستینبار از سوی یک مسئول امنیتی سابق امریکا منتشر شده و بهگفته او یک تلاش نظاممند نه در راستای اعتراض بلکه بهکارگیری زور علیه حکومت ایران است، بهوضوح نشان میدهد عملیات مسلح ساختن و آشوبسازی در ایران، در شرایط کنونی به اصلیترین مأموریت دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی امریکا علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است؛ برنامهای که طراحان آن، همه ظرفیتهای موجود خود را برای به اجرا درآوردن آن به خدمت گرفتهاند، تا جایی که دیپلماتهای امریکایی هم رسماً از توقف دیپلماسی درباره مذاکرات رفع تحریمها سخن میگویند و با یک امید واهی به نتیجهبخشی عملیات اغتشاش و آشوب در خیابانهای ایران ذیل هدف «تجزیه» و «سوریهسازی» ایران چشمدوختهاند.
افشاگری بولتون، دستپاچگی مجری
نگاهی کوتاه به سابقه سیاست مقامهای امنیتی امریکا در قبال ایران و در رأس آنها «بولتون» نشان میدهد که چرا او در این مقطع، بار دیگر خود را در معرض رسانهها قرار داده و از آرزوی دیرینهاش علیه جمهوری اسلامی سخن میگوید. «بولتون» پیشتر مدعی شده بود که انقلاب ایران 40 سالگی خود را نخواهد دید. هدف او از طرح این ادعا کاملاً روشن بود؛ سقوط نظام جمهوری اسلامی در صورت لزوم با جنگ و جایگزینی آن با حامیان مالیاش که گروه تروریستی منافقین را شامل میشد؛ گروهی که طبق محاسبات خود به دنبال تحریک برای راه انداختن جنگ علیه ایران بودند تا به گمانی باطل پس از جنگ وارد خرابههای به جای مانده در ایران شوند و غنیمت جمع کنند. «بولتون» اما به رغم همکاری تنگاتنگ «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین امریکا با او در مسیری که علیه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در پیش گرفته بود، شکست خورد و بهای این شکست را نیز با کنار گذاشته شدن از مسئولیت مشاور امنیت ملی امریکا پرداخت کرد. دولت «جو بایدن» که خود رسماً به شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران معترف شده بود، در حال گام برداشتن در همان راهی است که پیشتر «ترامپ» و تندروهایی همچون «بولتون» پیموده بودند. چنانکه ارزیابیهای اطلاعاتی ثابت کرده است نهاد اطلاعاتی امریکا (سیا) در یک همکاری تنگاتنگ با سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی متحدانش از جمله رژیم صهیونیستی، مأموریت جدیدی را برای راهاندازی یک غائله سراسری در ایران با اهداف جدیدتری از جمله تجزیه ایران بزرگ از طریق سناریوهای خشونتبار به جریان انداختهاند.
مشاور اسبق امنیت ملی کاخ سفید در گفتوگوی اخیر خود با «بی بی سی» به طور رسمی از سازماندهی دولت امریکا برای تحقق این هدف سخن به میان آورده است. «بولتون» اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ را با اغتشاشات پراکنده فعلی در ایران مقایسه کرده و گفته است: «اگر به انتخابات ۱۳۸۸ نگاه کنید، میبینید که سرکوبهایی در آنجا صورت گرفت ولی هماکنون سرکوبها تا حد زیادی گستردهتر شده و شدت گرفته است، اما تفاوت این است که اپوزیسیون ایران با سلاحهایی که از پایگاههای بسیج و... به دست میآورند و سلاحهایی که از کردستان عراق وارد ایران میشود، در حال مسلح شدن هستند.» این مسئول سابق امریکا در حالی از مسلح شدن اغتشاشگران خبر میداد که مجری شبکه
«بی بی سی» با دستپاچگی سعی کرد روی این موضوع سرپوش بگذارد و خطاب به این مقام امریکایی بگوید: «این ادعا که معترضین مسلح هستند ادعای خود جمهوری اسلامی است و ادعای شما درست نیست. هیچ داده میدانی از این ادعای شما وجود ندارد و اعتراضات کاملاً مسالمتآمیز و فاقد وجه مسلحانه است.» اما بولتون با پافشاری بر موضع خودش ادامه میدهد که: «نه این طور نیست. تأکید میکنم من تصاویر و مستنداتی دارم که نیروهای کرد و بلوچ در عراق و پاکستان در حال آموزش دیدن برای اقدام در ایران هستند و امریکا و متحدانش هم باید از این تحرکات حمایت کنند.» او همچنین با توصیه به دولت امریکا که به دخالت خود در ناآرامیهای ایران ادامه دهد و با گروههای مخالف خارجنشین فعال در شبکههای اجتماعی مشورت کند، افزود، «امریکا باید چیزهایی را که مخالفان بیشتر احتیاج دارند، در اختیارشان قرار دهد.» این تأکید «بولتون» بر در اختیار داشتن مستندات روند آموزش تروریستها و اغتشاشگران از طرح از پیش نوشته شده امریکا خبر میداد و یادآور آن بود که واشنگتن تا چه اندازه همه نیروهای خود را در پیگیری اهدافش علیه جمهوری اسلامی بسیج کرده است. چه آنکه سخنان وی نه تحلیل، بلکه خبرهایی است که در گزارش های محرمانه امریکا در اختیار مقامات سابق همچون وی قرار میگیرد و او حالا بر این مسأله پافشاری میکند که دولت باید این کمک را افزایش دهد. این سخنان دقیقاً پس از آن مطرح شد که فرمانده مرزبانی فراجا از کشف چندین هزار قبضه اسلحه خبر داده است و همچنین تعداد زیادی از شهدای نیروهای حافظ امنیت نیز با سلاح گرم به شهادت رسیدهاند.
از تغییر نظام تا تجزیهسازی همچون سوریه
دولت امریکا در روند تلاشهای موهوم خود در ایجاد و هدایت اغتشاشات اخیر در ایران، فراتر از هدف تغییر نظام جمهوری اسلامی، هدف تجزیهطلبی در داخل خاک ایران را جستوجو میکند. هرچند «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی امریکا مدعی شده، واشنگتن نمیتواند شکل حکومت را در کشورهای جهان تغییر دهد و این خود اعترافی به شکست این سیاست در قبال جمهوری اسلامی بوده است، اما به نظر میرسد هدف تغییر نظام، اینک به سناریوی تجزیه و تهدید تمامیت ارضی ایران در داخل مرزهای سرزمینی آن تغییر شکل داده است؛ طرحی مشابه آنچه که تصمیمگیرندگان در کاخ سفید در سالهای اخیر در قبال کشورهایی همچون لبنان، یمن و بویژه سوریه در پیش گرفتند و اینک در قبال ایران نیز در حال شبیه سازی آن هستند. امریکا برای به اجرا درآوردن این طرح از تجزیهطلبان کرد تحت حمایت رژیم صهیونیستی، گروهک منافقین و تروریستهای داعش مستقر در پایگاههای امریکایی در شرق سوریه و کردستان عراق بهره میگیرد. طراحان این سیاست برای نیل به این هدف میکوشند با ایجاد جرقه اعتراضی در یک نقطه از کشور و سپس تسری آن به سایر نقاط، شرایط را برای ایجاد جنگ داخلی با ورود تروریستها به داخل مرزهای ایران فراهم و سناریوی سوریه را در داخل کشور برای ایجاد گسستها و شکافهای قومی و مذهبی ایجاد کنند.
رئیس سازمان برنامه و بودجه روز گذشته راهی بهارستان شد و به سئوالات نمایندگان پاسخ داد
دفاع اصولی از دخل و خرج دولت
میرکاظمی: مجلس درآمدهای غیرواقعی را افزایش ندهد
بررسی عملکرد دولت در تحقق منابع بند «الف» تبصره ۱۸ قانون بودجه ۱۴۰۱ در دستور کار دیروز مجلس شورای اسلامی قرار داشت. وکلای ملت مدعی بودند که دولت منابع این تبصره را محقق نکرده است اما وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام کرد که ۴۳ هزار طرح اشتغالزایی از منابع این طرح تسهیلات دریافت کردهاند و رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز نسبت به منابع غیر واقعی این بند انتقاد کرد. میرکاظمی در صحن علنی مجلس از نمایندگان خواهش کرد منابع درآمدهای غیر واقعی بودجه را افزایش ندهند زیرا تحقق نمییابد، عملکرد سال گذشته تبصره ۱۴ حدود ۳۴۰ همت بوده است. در سال ۱۴۰۱ هیچ افزایش قیمتی در حاملهای انرژی و حجم تولید نداشتهایم، چطور شما این درآمد را از ۳۳۰ به ۶۴۰ همت افزایش دادید!
رهبر انقلاب با افزایش 10 درصدی سهم دولت از درآمدهای نفتی موافقت کرد
رئیس سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه امسال تنها سالی است که ۴۰ درصد از درآمدهای نفتی به حساب صندوق توسعه ملی واریز میشود، گفت: خدمت رهبری نامهای از طرف رئیسجمهور داده شده است و از ایشان اجازه خواستهایم که اجازه دهند از ۲۰ درصد این درآمدها در دو موضوع تملک و اشتغال استفاده کنیم که ایشان نیز با برداشت ۱۰ درصد موافقت فرمودند.
به گزارش ایرنا، در ادامه جلسه علنی روز سهشنبه-۱۷ آبان- مجلس شورای اسلامی و در جریان بررسی عملکرد دولت در اجرای بند «الف» تبصره ۱۸ قانون بودجه ۱۴۰۱ رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به گلایه قالیباف در مورد عدم حضورش در این جلسه گفت: امروز (سهشنبه) همایش دو روزه برنامه و بودجه و برنامه هفتم را با رؤسای سازمانها داشتیم، اطلاع نداشتم که باید در صحن حضور یابم، سخنرانیام را قطع کردم و در صحن مجلس حضور یافتم.
وی ادامه داد: سال گذشته در تبصره ۱۴ حدود ۳۳۰ همت منابع و مصارف دیده شده بود که باید ۳۲ همت بابت اشتغال پرداخت میشد، زمانی که من سازمان را تحویل گرفتم منابع و مصارف همخوانی نداشت و بهرغم مشکلات ۱۹ همت به اشتغال اختصاص دادیم.
برنامهریزی دولت برای رشد اقتصادی شهرستانها
میرکاظمی گفت: در جلسهای که امروز(سهشنبه) با رؤسای سازمان مدیریت و برنامهریزی استانها داشتیم بحث اشتغال یکی از محورها بود که مفصل در این زمینه توضیح دادم و دوستان توجیه شدند بخصوص در ارتباط با رشد اقتصادی که ما امروز اعداد رشد اقتصادی را تا سطح شهرستان محاسبه کردیم و در اختیار استانها قرار گرفته و حتی برخی استانهای ما تا شهرستان هم رفتهاند و مشخص کردهاند برای رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصد چه بخشی در صنعت، چه بخشی در کشاورزی و چه بخشی در خدمات باید رشد کنند. رؤسای سازمانها مکلف بودند که پروژههایشان را براساس این رشد و براساس آمایش سرزمین آماده کنند که بحمدالله بالغ بر ۹۰ درصد تکالیفشان را انجام دادهاند و شاید ۱۰ درصد از اینها باقی مانده که در ماههای آتی قرار است کامل کنند.
انتقاد میرکاظمی در افزایش غیر واقعی منابع بودجه ۱۴۰۱ در مجلس
رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: شما در نظر بگیرید که چگونه میشود مجلس بدون اینکه ما قیمت انرژی را تغییر بدهیم، بدون اینکه تولید را افزایش بدهیم، اعتبارات یک تبصره را از ۳۳۰ یا ۳۴۰ همت به ۶۴۰ همت افزایش دهد! از روز نخست مشخص بود که این منابع قابل وصول نیست. وقتی تبصره ۱۴ در سال ۱۴۰۰، ۳۴۰ همت منابع دارد، حداکثر در سال ۱۴۰۱ میتوانستیم قیمت گاز را برای برخی صنایع افزایش بدهیم و ۱۰۰ همت اضافه شود و این منابع افزایش یابد ولی منابع به هیچ عنوان به ۶۴۰ همت نمیرسد و نخواهد رسید و حالا در قبال آن هم مصارف دیده شده است.
وی ادامه داد: بارها از دوستان تقاضا کردیم که منابع و مصارف را بهگونهای ببینیم که با ۵ یا ۲ درصد خطا اتفاق بیفتد. چگونه میشود با وجود اینکه قیمت گاز و فرآورده تغییر نکرده و میزان تولید افزایش پیدا نکرده، منابع یک تبصره از ۳۴۰همت به ۶۴۰ همت افزایش یابد؟!
وی افزود: بالاخره یک حساب منطقی وجود دارد و ما براساس آن تنظیم و حرکت میکنیم. تا جایی که وسعمان میرسد پرداختهای کمیته امداد و بهزیستی را انجام دادهایم ولی واقعیت این است وقتی که ۲۰۰ همت عدم تحقق است، قاعدتاً باید قدری مدارا کرد.
میرکاظمی ادامه داد: از طرفی خود عزیزان بحث معیشت را مهم میدانستند. آقای قالیباف بارها در جلسات مشترک دولت و مجلس به معیشت تأکید کردند و گفتند معیشت را جدی بگیریم. یارانه مردمی از همین محل پرداخت میشود. اگر خود بنده میخواستم در این زمینه تصمیم بگیرم ممکن است عدد دیگری را تصمیم بگیرم اما وقتی مجموعاً تصمیم گرفته شده که این یارانه با این حجم داده شود از محل تبصره ۱۴ است.
وی گفت: در حال حاضر از محل تبصره ۱۴، ماهی ۲۸ همت یارانه ماهانه پرداخت میکنیم، یارانه که پرداخت مستقیم به مردم است. شما اگر همین را جمع بزنید، میبینید چقدر منابع و مصارف داریم و آیا میتوانیم برای اشتغال کار جدی انجام بدهیم، البته باید انجام بدهیم اما از محل تبصره ۱۴ نمیتوانیم. من آن زمانی که با دوستان مخالفت میکردم و میگفتم فکر اشتغال هم باشیم همه عزیزان تأکیدشان این بود که معیشت امروز محور است و باید به معیشت رسیدگی کنیم و اشتغال و رشد اقتصادی بحث دوم است.
رئیس سازمان برنامه و بودجه عنوان کرد: امیدواریم با همه این احوال در نیمه دوم سال بتوانیم اجازهای بگیریم. از طرف رئیس جمهور خدمت مقام معظم رهبری نامهای داده شده است زیرا میدانید امسال تنها سالی است که ۴۰ درصد درآمدهای صادرات نفت به حساب صندوق توسعه ملی میرود یعنی ما ۱۴.۵ درصد به شرکت ملی نفت میدهیم، ۴۰ درصد به حساب صندوق میرود. به این معنا که از هر ۱۰۰ دلار نفتی که میفروشیم ۴۵.۵ دلار به دولت میرسد. میرکاظمی بیان کرد: امروز اجازهای را از مقام معظم رهبری خواستهایم که اجازه بدهند آن ۲۰ درصد را فقط برای دو موضوع استفاده کنیم؛ یکی بحث تملک و دیگری بحث اشتغال است. یعنی حتی در نامهای که رئیسجمهور تدوین کردهاند به هیچ عنوان بحث جاری قید نشده و اجازهای بابت جاری گرفته نشده است. ایشان با ۱۰ درصد موافقت کردهاند و امیدواریم بانک مرکزی این را تبدیل و واریز کند تا بتوانیم به بحث تملک و اشتغال کمک جدی کنیم.
چند نکته درباره انتقاد قالیباف از عملکرد تبصره ۱۸ بودجه
روزگذشته در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، محمدباقر قالیباف انتقاداتی از عملکرد دولت در حوزه اشتغال مطرح کرد که بررسیها نشان میدهد بدون در نظر گرفتن واقعیتهای موجود و غیرکارشناسی بوده است.
به گزارش ایرنا، محمدباقر قالیباف در جلسه علنی روز سهشنبه مجلس و در جریان بررسی گزارش مشترک دو کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید، درباره عملکرد دستگاهها در خصوص بند الف تبصره ۱۸ قوانین بودجه ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، گفت: ما در برنامه ششم و بودجه سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ منابعی را برای اشتغال و معیشت پیشبینی کردیم. در سال ۱۴۰۰ از بند ۳۸ تبصره ۱۴، ۳۲ همت برای بحث مربوط به تبصره ۱۸ و اشتغال پیشبینی شد. طبق گزارش تفریغ بودجه، ۱۰۰ درصد منابع تبصره محقق شد. شما ۱۰۰ درصد منابع را برای معیشت دادید اما چرا منابع را به اشتغال ندادید؟ به جای ۳۲ همت حدود ۱۹ همت پرداخت شد، یعنی ۱۳ همت از درآمد قطعی به بخش اشتغال پرداخت نشده است، حال اینکه باید سازمان برنامه و بودجه این ۱۳ همت را به وزارتخانههای مربوطه برای اشتغال پرداخت میکرد.
رئیس مجلس درباره عملکرد سازمان برنامه و بودجه در خصوص بند الف تبصره ۱۸ قانون بودجه ۱۴۰۱ نیز گفت: ما سال گذشته منابع تبصره ۱۸ را در اختیار وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار دادیم و آن را در صندوقی گذاشتیم که سازمان برنامه و بودجه با آن مخالف بود. امسال این منابع در اختیار سازمان برنامه و بودجه گذاشته شده که تا الان این سازمان قرانی از آن را نداده است.
وی خطاب به رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: این ۱۹ هزار میلیارد تومان به دلیل اینکه در حساب مسدودی قرار میگیرد، بانکها نیز دو برابر آن تسهیلات تعیین کردند. در حقیقت سال گذشته ۱۳ هزار میلیارد تومان پرداخت نشده، از این رو اگر این اعتبار نیز بود، دو برابر آن را نیز بانکها میگذاشتند و حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان باید برای اشتغال مردم اختصاص پیدا میکرد اما اکنون ۴۶ هزار میلیارد تومان پرداخت شده است.
وی خطاب به خاندوزی افزود: احساس میکنم شما یا خسته شدهاید یا اینکه رودربایستی دارید. شما مسئول بودید این موضوع را مطالبهگرانه پیگیری کنید اما انجام ندادید. همانند سال گذشته که پیگیری کردید، در سال جاری نیز باید پیگیریها را انجام میدادید و شما مسئول این کار بودید.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به توضیحات دوباره میرکاظمی با بیان اینکه قبول داریم دولت قبل بابت تبصره ۱۸ مبلغی پرداخت نکرده است، گفت: دولت باید بپذیرد که امسال قانون بودجه را رعایت نکرده است. ما در یارانهای که دیده شد، ۹ میلیارد دلار ارز با همان ارز یارانه ۴۲۰۰ تومانی دادیم و علاوه بر آن، ریال را در نظر گرفتیم، همچنین دولت سامانه ETS ارزی را راهاندازی نکرد.
چند نکته درباره انتقاد رئیس مجلس از سازمان برنامه و بودجه در مورد تبصره ۱۸ قانون بودجه وجود دارد که باید در بررسی عملکرد این سازمان در نظر گرفته شود.
اول اینکه دستکم نیمی از مسئولیت بودجه ۱۴۰۰ به عهده دولت سیزدهم نیست. دولت سیزدهم در عمل از نیمه دوم سال عهدهدار قوه مجریه و نهادهای اقتصادی همچون سازمان برنامه و بودجه شد. بنابراین باید این مورد را در قضاوت درباره تحقق یا عدم تحقق اهداف قانون بودجه ۱۴۰۰ در نظر داشت. مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه که در این جلسه در مجلس شورای اسلامی حضور داشت، در پاسخ به رئیس مجلس عنوان کرد: سال گذشته در تبصره ۱۴ قانون بودجه رقمی معادل ۳۳۰ هزار میلیارد تومان (همت) منابع و مصارف دیده شده بود که باید معادل ۳۲ همت برای اشتغال پرداخت میشد و زمانی که سازمان را تحویل گرفتم، ریالی بابت اشتغال پرداخت نشد و منابع و مصارف موجود نیز با کسری مواجه بود. به گفته میرکاظمی در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ و در دولت سیزدهم ۱۹ همت برای اشتغال پرداخت شد که این رقم علاوه بر سایر پرداختیها در تبصره ۱۴ بوده است.
نکته دوم و مهمتر، امکان تحقق منابع برآورد شده توسط نمایندگان مجلس است. این موضوع مختص دولت سیزدهم نبوده است و در سالهای گذشته و دولتهای قبل نیز نمایندگان ادوار مختلف مجلس، برآوردی فراتر از توان و ظرفیتهای دولتها از درآمدهای بودجه داشتهاند و به همین خاطر همیشه عدم تحقق منابع درآمدی منجر به عدم اختصاص بودجه بخشهای مختلف از جمله اشتغال میشود.
ادامه در صفحه 8
رهبر انقلاب با افزایش 10 درصدی سهم دولت از درآمدهای نفتی موافقت کرد
رئیس سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه امسال تنها سالی است که ۴۰ درصد از درآمدهای نفتی به حساب صندوق توسعه ملی واریز میشود، گفت: خدمت رهبری نامهای از طرف رئیسجمهور داده شده است و از ایشان اجازه خواستهایم که اجازه دهند از ۲۰ درصد این درآمدها در دو موضوع تملک و اشتغال استفاده کنیم که ایشان نیز با برداشت ۱۰ درصد موافقت فرمودند.
به گزارش ایرنا، در ادامه جلسه علنی روز سهشنبه-۱۷ آبان- مجلس شورای اسلامی و در جریان بررسی عملکرد دولت در اجرای بند «الف» تبصره ۱۸ قانون بودجه ۱۴۰۱ رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به گلایه قالیباف در مورد عدم حضورش در این جلسه گفت: امروز (سهشنبه) همایش دو روزه برنامه و بودجه و برنامه هفتم را با رؤسای سازمانها داشتیم، اطلاع نداشتم که باید در صحن حضور یابم، سخنرانیام را قطع کردم و در صحن مجلس حضور یافتم.
وی ادامه داد: سال گذشته در تبصره ۱۴ حدود ۳۳۰ همت منابع و مصارف دیده شده بود که باید ۳۲ همت بابت اشتغال پرداخت میشد، زمانی که من سازمان را تحویل گرفتم منابع و مصارف همخوانی نداشت و بهرغم مشکلات ۱۹ همت به اشتغال اختصاص دادیم.
برنامهریزی دولت برای رشد اقتصادی شهرستانها
میرکاظمی گفت: در جلسهای که امروز(سهشنبه) با رؤسای سازمان مدیریت و برنامهریزی استانها داشتیم بحث اشتغال یکی از محورها بود که مفصل در این زمینه توضیح دادم و دوستان توجیه شدند بخصوص در ارتباط با رشد اقتصادی که ما امروز اعداد رشد اقتصادی را تا سطح شهرستان محاسبه کردیم و در اختیار استانها قرار گرفته و حتی برخی استانهای ما تا شهرستان هم رفتهاند و مشخص کردهاند برای رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصد چه بخشی در صنعت، چه بخشی در کشاورزی و چه بخشی در خدمات باید رشد کنند. رؤسای سازمانها مکلف بودند که پروژههایشان را براساس این رشد و براساس آمایش سرزمین آماده کنند که بحمدالله بالغ بر ۹۰ درصد تکالیفشان را انجام دادهاند و شاید ۱۰ درصد از اینها باقی مانده که در ماههای آتی قرار است کامل کنند.
انتقاد میرکاظمی در افزایش غیر واقعی منابع بودجه ۱۴۰۱ در مجلس
رئیس سازمان برنامه و بودجه افزود: شما در نظر بگیرید که چگونه میشود مجلس بدون اینکه ما قیمت انرژی را تغییر بدهیم، بدون اینکه تولید را افزایش بدهیم، اعتبارات یک تبصره را از ۳۳۰ یا ۳۴۰ همت به ۶۴۰ همت افزایش دهد! از روز نخست مشخص بود که این منابع قابل وصول نیست. وقتی تبصره ۱۴ در سال ۱۴۰۰، ۳۴۰ همت منابع دارد، حداکثر در سال ۱۴۰۱ میتوانستیم قیمت گاز را برای برخی صنایع افزایش بدهیم و ۱۰۰ همت اضافه شود و این منابع افزایش یابد ولی منابع به هیچ عنوان به ۶۴۰ همت نمیرسد و نخواهد رسید و حالا در قبال آن هم مصارف دیده شده است.
وی ادامه داد: بارها از دوستان تقاضا کردیم که منابع و مصارف را بهگونهای ببینیم که با ۵ یا ۲ درصد خطا اتفاق بیفتد. چگونه میشود با وجود اینکه قیمت گاز و فرآورده تغییر نکرده و میزان تولید افزایش پیدا نکرده، منابع یک تبصره از ۳۴۰همت به ۶۴۰ همت افزایش یابد؟!
وی افزود: بالاخره یک حساب منطقی وجود دارد و ما براساس آن تنظیم و حرکت میکنیم. تا جایی که وسعمان میرسد پرداختهای کمیته امداد و بهزیستی را انجام دادهایم ولی واقعیت این است وقتی که ۲۰۰ همت عدم تحقق است، قاعدتاً باید قدری مدارا کرد.
میرکاظمی ادامه داد: از طرفی خود عزیزان بحث معیشت را مهم میدانستند. آقای قالیباف بارها در جلسات مشترک دولت و مجلس به معیشت تأکید کردند و گفتند معیشت را جدی بگیریم. یارانه مردمی از همین محل پرداخت میشود. اگر خود بنده میخواستم در این زمینه تصمیم بگیرم ممکن است عدد دیگری را تصمیم بگیرم اما وقتی مجموعاً تصمیم گرفته شده که این یارانه با این حجم داده شود از محل تبصره ۱۴ است.
وی گفت: در حال حاضر از محل تبصره ۱۴، ماهی ۲۸ همت یارانه ماهانه پرداخت میکنیم، یارانه که پرداخت مستقیم به مردم است. شما اگر همین را جمع بزنید، میبینید چقدر منابع و مصارف داریم و آیا میتوانیم برای اشتغال کار جدی انجام بدهیم، البته باید انجام بدهیم اما از محل تبصره ۱۴ نمیتوانیم. من آن زمانی که با دوستان مخالفت میکردم و میگفتم فکر اشتغال هم باشیم همه عزیزان تأکیدشان این بود که معیشت امروز محور است و باید به معیشت رسیدگی کنیم و اشتغال و رشد اقتصادی بحث دوم است.
رئیس سازمان برنامه و بودجه عنوان کرد: امیدواریم با همه این احوال در نیمه دوم سال بتوانیم اجازهای بگیریم. از طرف رئیس جمهور خدمت مقام معظم رهبری نامهای داده شده است زیرا میدانید امسال تنها سالی است که ۴۰ درصد درآمدهای صادرات نفت به حساب صندوق توسعه ملی میرود یعنی ما ۱۴.۵ درصد به شرکت ملی نفت میدهیم، ۴۰ درصد به حساب صندوق میرود. به این معنا که از هر ۱۰۰ دلار نفتی که میفروشیم ۴۵.۵ دلار به دولت میرسد. میرکاظمی بیان کرد: امروز اجازهای را از مقام معظم رهبری خواستهایم که اجازه بدهند آن ۲۰ درصد را فقط برای دو موضوع استفاده کنیم؛ یکی بحث تملک و دیگری بحث اشتغال است. یعنی حتی در نامهای که رئیسجمهور تدوین کردهاند به هیچ عنوان بحث جاری قید نشده و اجازهای بابت جاری گرفته نشده است. ایشان با ۱۰ درصد موافقت کردهاند و امیدواریم بانک مرکزی این را تبدیل و واریز کند تا بتوانیم به بحث تملک و اشتغال کمک جدی کنیم.
چند نکته درباره انتقاد قالیباف از عملکرد تبصره ۱۸ بودجه
روزگذشته در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، محمدباقر قالیباف انتقاداتی از عملکرد دولت در حوزه اشتغال مطرح کرد که بررسیها نشان میدهد بدون در نظر گرفتن واقعیتهای موجود و غیرکارشناسی بوده است.
به گزارش ایرنا، محمدباقر قالیباف در جلسه علنی روز سهشنبه مجلس و در جریان بررسی گزارش مشترک دو کمیسیون برنامه و بودجه و کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید، درباره عملکرد دستگاهها در خصوص بند الف تبصره ۱۸ قوانین بودجه ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، گفت: ما در برنامه ششم و بودجه سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ منابعی را برای اشتغال و معیشت پیشبینی کردیم. در سال ۱۴۰۰ از بند ۳۸ تبصره ۱۴، ۳۲ همت برای بحث مربوط به تبصره ۱۸ و اشتغال پیشبینی شد. طبق گزارش تفریغ بودجه، ۱۰۰ درصد منابع تبصره محقق شد. شما ۱۰۰ درصد منابع را برای معیشت دادید اما چرا منابع را به اشتغال ندادید؟ به جای ۳۲ همت حدود ۱۹ همت پرداخت شد، یعنی ۱۳ همت از درآمد قطعی به بخش اشتغال پرداخت نشده است، حال اینکه باید سازمان برنامه و بودجه این ۱۳ همت را به وزارتخانههای مربوطه برای اشتغال پرداخت میکرد.
رئیس مجلس درباره عملکرد سازمان برنامه و بودجه در خصوص بند الف تبصره ۱۸ قانون بودجه ۱۴۰۱ نیز گفت: ما سال گذشته منابع تبصره ۱۸ را در اختیار وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار دادیم و آن را در صندوقی گذاشتیم که سازمان برنامه و بودجه با آن مخالف بود. امسال این منابع در اختیار سازمان برنامه و بودجه گذاشته شده که تا الان این سازمان قرانی از آن را نداده است.
وی خطاب به رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: این ۱۹ هزار میلیارد تومان به دلیل اینکه در حساب مسدودی قرار میگیرد، بانکها نیز دو برابر آن تسهیلات تعیین کردند. در حقیقت سال گذشته ۱۳ هزار میلیارد تومان پرداخت نشده، از این رو اگر این اعتبار نیز بود، دو برابر آن را نیز بانکها میگذاشتند و حدود ۷۵ هزار میلیارد تومان باید برای اشتغال مردم اختصاص پیدا میکرد اما اکنون ۴۶ هزار میلیارد تومان پرداخت شده است.
وی خطاب به خاندوزی افزود: احساس میکنم شما یا خسته شدهاید یا اینکه رودربایستی دارید. شما مسئول بودید این موضوع را مطالبهگرانه پیگیری کنید اما انجام ندادید. همانند سال گذشته که پیگیری کردید، در سال جاری نیز باید پیگیریها را انجام میدادید و شما مسئول این کار بودید.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به توضیحات دوباره میرکاظمی با بیان اینکه قبول داریم دولت قبل بابت تبصره ۱۸ مبلغی پرداخت نکرده است، گفت: دولت باید بپذیرد که امسال قانون بودجه را رعایت نکرده است. ما در یارانهای که دیده شد، ۹ میلیارد دلار ارز با همان ارز یارانه ۴۲۰۰ تومانی دادیم و علاوه بر آن، ریال را در نظر گرفتیم، همچنین دولت سامانه ETS ارزی را راهاندازی نکرد.
چند نکته درباره انتقاد رئیس مجلس از سازمان برنامه و بودجه در مورد تبصره ۱۸ قانون بودجه وجود دارد که باید در بررسی عملکرد این سازمان در نظر گرفته شود.
اول اینکه دستکم نیمی از مسئولیت بودجه ۱۴۰۰ به عهده دولت سیزدهم نیست. دولت سیزدهم در عمل از نیمه دوم سال عهدهدار قوه مجریه و نهادهای اقتصادی همچون سازمان برنامه و بودجه شد. بنابراین باید این مورد را در قضاوت درباره تحقق یا عدم تحقق اهداف قانون بودجه ۱۴۰۰ در نظر داشت. مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه که در این جلسه در مجلس شورای اسلامی حضور داشت، در پاسخ به رئیس مجلس عنوان کرد: سال گذشته در تبصره ۱۴ قانون بودجه رقمی معادل ۳۳۰ هزار میلیارد تومان (همت) منابع و مصارف دیده شده بود که باید معادل ۳۲ همت برای اشتغال پرداخت میشد و زمانی که سازمان را تحویل گرفتم، ریالی بابت اشتغال پرداخت نشد و منابع و مصارف موجود نیز با کسری مواجه بود. به گفته میرکاظمی در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ و در دولت سیزدهم ۱۹ همت برای اشتغال پرداخت شد که این رقم علاوه بر سایر پرداختیها در تبصره ۱۴ بوده است.
نکته دوم و مهمتر، امکان تحقق منابع برآورد شده توسط نمایندگان مجلس است. این موضوع مختص دولت سیزدهم نبوده است و در سالهای گذشته و دولتهای قبل نیز نمایندگان ادوار مختلف مجلس، برآوردی فراتر از توان و ظرفیتهای دولتها از درآمدهای بودجه داشتهاند و به همین خاطر همیشه عدم تحقق منابع درآمدی منجر به عدم اختصاص بودجه بخشهای مختلف از جمله اشتغال میشود.
ادامه در صفحه 8
ایران قوی؛ آرمان بزرگ ما
یادداشت
محمد مهدی اسماعیلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
هنگامی که از آرمانهای ایرانیان در دوران معاصر و مخصوصاً آرمانهای انقلاب اسلامی سخن به میان میآید، آرمانهای بزرگی نظیر استقلالخواهی و رهایی از وابستگی در تمامی ابعاد آن مخصوصاً در ابعاد هویتی و گفتمانی، آزادیخواهی، اسلامخواهی و استبدادستیزی، به عنوان مهمترین آرمانها جلوهگر میشوند. تمامی این آرمانها برگرفته از موقعیت کشوری بود که برای صدها سال «ضعیف» مانده یا ضعیف نگه داشته شده بود. این ضعف و فترت چندصدساله هم نتیجه بیکفایتی حکومتهای داخلی بود و هم پیامد دسیسهها و توطئههای بیپایان دول زورگو و استعمارگر خارجی. انقلاب اسلامی ایران پاسخی برای رهایی ملت ایران از این ضعف تاریخی ناشی از پیوند نامبارک استبداد و استعمار و گذار به مرحلهای از شکوه و قدرت تمدنی و تاریخی خود بود. از اینرو تمام آرمانها و آرزوهای تاریخی ایرانیان و تمام آرمانهای انقلاب اسلامی را میتوان در آرمان «ایران قوی» خلاصه نمود.
این آرمان بزرگ، ریشه در تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین و رؤیای درازمدت ملت بزرگ ایران دارد. بهگونهای که عصاره و چکیده تمام جریانهای فکری مستقلی را که در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی از خود به یادگار گذاشتند میتوان تلاش برای بازجویی عظمت و اقتداری دانست که شایسته این سرزمین و ملت بزرگ است. انتخاب مکتب اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه و گفتمان رهایی و حذف و انزوای ایدئولوژیها و مکاتب رقیب، در چهارچوب همین گفتمان عزتطلبی و تمدنسازی نوین صورت گرفت. ملت مسلمان ایران در مکتب اسلام، هم راه رهایی و الگوی مبارزه را یافته بود و هم چهارچوب حکومت مطلوب آینده و مسیر استقلال و سربلندی و دستیابی به عظمت و عزت تاریخی خود را جستوجو میکرد. بنابراین اگر مهمترین هدف انقلاب اسلامی را تحقق عظمت و قدرت تاریخی ملت ایران بدانیم سخنی به گزاف نگفتهایم. مبارزات تاریخی ملت ایران در تمام سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و در تمام سالهای پس از آن، هدفی جز بازپسگیری این قدرت به گروگان گرفته شده توسط مستبدین و مستکبرین نبوده است. در همین راستا، انتخاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی به عنوان نخستین نظام مردمسالاری دینی را میتوان، نخستین گام بلند ملت ایران در مسیر تحقق ایران قوی ارزیابی کرد.
در طول چهل و چهار سال گذشته جلوههای فراوانی از تلاش در جهت تحقق آرمان ایران قوی را شاهد بودهایم که تضمنات و نتایج عینی گوناگونی در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی ما داشتهاند. در این میان، دوران هشت سال دفاع مقدس بیتردید یکی از درخشانترین تجارب تاریخی ما برای تحقق این آرمان بزرگ و مبارزه با دشمنانی بود که ایران را ضعیف و لگدمال میخواستند. صدها هزار شهید و جانباز و آزاده، بهایی بود که ملت ایران برای تحقق این آرمان بزرگ خود پرداخت کرد. بعد از دوران دفاع مقدس نیز، آنچه سرداران بزرگی نظیر شهید سلیمانیها را به قهرمانان تاریخی ایران تبدیل نمود، مجاهدتها و جانفشانیهای بیدریغ آنها در راه اعتلای اسلام عزیز و ایران قوی بود. آنها با نثار خون پاکشان نشان دادند که تحقق ایران قوی نیازمند مجاهدت خالصانه و بیوقفه با دشمنانی است که هیچگاه عزت و اقتدار و آزادی این سرزمین و مردمانش را بر نتابیدهاند. دشمنانی که از هر تلاش و ابزاری برای ضعیف نگهداشتن این کشور دریغ نکردهاند و نخواهند کرد. دشمنانی که همه کشورهای جهان را تابعی از نظم خودساخته خود میخواهند؛ نظمی که در چهارچوب آن، آنها همواره سلطهگرند و کشورهایی نظیر ایران همواره سلطهپذیر، اما برای آنها که در فرهنگ ذلتستیز شیعه بزرگ شدهاند، هر دو سوی این نظم تحمیلی یعنی سلطهگر و سلطهپذیر از آنجا که در خارج از دایره حق و عدالت است محکوم هستند. قطب سلطهپذیر از آنرو محکوم و مطعون است که به قبول سلطه تن داده و این رابطه ظالمانه را به رسمیت شناخته است. علاوه بر این، همچنانکه اگر سلطهگر وجود نداشته باشد، نظام سلطه از بین خواهد رفت، اگر سلطهپذیر هم نباشد این نظام فرو میپاشد. از همین رو است که بر مبنای دیدگاه رهبر معظم انقلاب آنچه میتواند این تقسیمبندی تحمیلی بر نظام بینالملل را با چالش مواجه کرده و یک نظم نوین مبتنی بر عدالت را بر روابط بین کشورها و ملتها حاکم کند، «مقاومت» ملتها و کشورهای مستقل جهان در برابر نظام سلطه و تلاش این ملتها در جهت افزایش قدرت ملی خویش است.
در طول دهههای بعد از انقلاب اسلامی و بعد از شکست تمام نقشهها و برنامههای نظامی که علیه ایران تدارک دیده شده بود، شاهد تلاش درازمدت دشمن برای تفوق و غلبه ذهنی و گفتمانی بر افکار عمومی هستیم. تلاشی که بیش از هر عرصه دیگری در عرصه رسانه و بوسیله تصویرسازی و گفتمانسازی صورت گرفته و بسط و تعمیم مییابد. تلاشی که بهدنبال تغییر تدریجی نگاه و گفتمان در یک جامعه به سمت نگاه و دیدگاه مورد نظر دشمن است. نفوذ رسانهای از یک اصل قدیمی پیروی میکند که در آن به جای هرگونه هزینه برای نبرد و درگیری مستقیم و یا به جای هر نوع تلاش نظری و عملی برای توجیه و اقناع، تنها کافی است از طریق شبکهسازی و گروهکپروری داخلی بهدنبال تغییر گفتمان و نگاه مسلط بر جامعه هدف باشیم. هنگامی که گفتمان و نوع نگاه حاکم بر جامعه با نوع نگاه مطلوب دشمن همراستا شود، آن هنگام با کمترین هزینه، اهداف دشمن توسط افرادی در داخل کشور پیاده خواهد شد. از همینرو است که امروز رسانههای وابسته به جریان سلطهگر، اعم از رسانههای وابسته به غرب و رسانههای وابسته به دول مرتجع منطقه، رویکرد اصلی خود برای جلوگیری از تحقق ایران قوی را تضعیف جمهوری اسلامی از طریق گسترش چالشهای داخلی قرار دادهاند. آنها بارها آشکار و پنهان اعلام کردهاند که ملتی پراکنده، کشوری فروپاشیده و سرزمینی از هم گسیخته می خواهند.
در چنین منظومهای، اکنون شاهد نزاع گفتمانی میان دو جریان در سپهر سیاسی کشور هستیم و اغتشاشات اخیر در کنار همه تلخیها و لطمات، فرصتی فراهم کرد تا نخبگان و کنشگران سیاسی، جبهه خود را مشخص کنند. از یکسو جریان معتقد به تحقق ایران قوی را شاهدیم که تعالی این کشور و ملت را در سایه عدالت، پیشرفت، تحول و آزادی دنبال میکند و اعتقاد دارد کاستیها و مشکلات نباید ما را از راه و هدف اصلی غافل کند. در جبهه مقابل «جریان واگرا» را شاهد بودیم که یک حادثه را ابزار و فرصتی دیده برای تشویق به اغتشاش و تخریب و تروریسم رسانهای و صدافسوس که غفلت کردند و متوجه نشدند سرویسهای جاسوسی غربی و تروریستهای رسانهای در پشت پرده این ماجراها، تضعیف ایران و ایرانیان را دنبال میکنند.
اما آنچه دشمنان فراموش کردهاند آن است که «ایران قوی» آرمان همه ملت ایران اعم از کرد و ترک و لر و بلوچ و فارس و شیعه و سنی است. آنها نمیدانند که مردم این سرزمین حاضرند قطعه قطعه شوند، اما ایران عزیزشان را قطعه قطعه نبینند. ایران قوی آرمانی است که این ملت بهترین فرزندانش را برای تحقق آن فدا کرده است و امروز نیز 80 میلیون نفر تا پای جان برای تحقق آن ایستادهاند. ایران قوی آرمانی است که از اعماق وجود آحاد مردم ایران میجوشد و توسط همین مردم نیز محقق خواهد شد. مردمی که در نظام جمهوری اسلامی به عنوان تنها نظام مردمسالار در تاریخ ایران، به عنوان رکن اصلی حکومت و دولت شناخته شدهاند. تأکید بر جایگاه والای مردم در این نظام به همراه دستاوردهای عینی جمهوری اسلامی در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، عزت و امنیت ملی کشور، این نظام را به تنها نظام مشروع و کارآمد در جهت تحقق آرمان ایران قوی تبدیل میسازد؛ نظامی که برآمده از مردم ایران، برای مردم ایران و بهدنبال تحقق مهمترین آرمان و آرزوی مردم ایران است.
شاید امروز و در پس اتفاقات تلخ اخیر، اهمیت طرح «ایران قوی» توسط دولت مردمی آیتالله رئیسی بیش از قبل برای همگان روشن شده باشد. در واقع ریاست محترم جمهوری با بصیرت، هوشمندی و موقعیت شناسی، آرمان «ایران قوی» را با تدبیر و عقلانیت سیاسی به عرصه عمومی آورد تا نقشه راهی ارائه کرده و از تزاحم و تنش در کشور اجتناب کند. لازمه چنین اتفاق مبارکی، حاکم شدن خِرَد سیاسی و عقلانیت سیاسی بر اداره کشور و پرهیز از دوقطبی سازیهای کاذب است.
در عین حال، زندگی امن و عزتمندانه در «ایران قوی» حق بدیهی همه ملت ایران است و جمهوری اسلامی ایران و دولت مردمی و انقلابی، مطالبه و تحقق این حق ملی را در عرصههای داخلی و خارجی مهمترین هدف خود تعریف کرده است. دستیابی به این هدف در گرو همدلی و همبستگی ملی همه ملت ایران از یکسو و مرزبندی آشکار با سلطهگران، بدخواهان و دشمنان ایران قوی، از سوی دیگر است. برای ساختن ایران قوی نیازمند مشارکت همه ایرانیانی هستیم که دل در گروی عزت و سربلندی این آب و خاک دارند. «راه ما؛ راه حق، راه بهروزی است، اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی است.»
محمد مهدی اسماعیلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
هنگامی که از آرمانهای ایرانیان در دوران معاصر و مخصوصاً آرمانهای انقلاب اسلامی سخن به میان میآید، آرمانهای بزرگی نظیر استقلالخواهی و رهایی از وابستگی در تمامی ابعاد آن مخصوصاً در ابعاد هویتی و گفتمانی، آزادیخواهی، اسلامخواهی و استبدادستیزی، به عنوان مهمترین آرمانها جلوهگر میشوند. تمامی این آرمانها برگرفته از موقعیت کشوری بود که برای صدها سال «ضعیف» مانده یا ضعیف نگه داشته شده بود. این ضعف و فترت چندصدساله هم نتیجه بیکفایتی حکومتهای داخلی بود و هم پیامد دسیسهها و توطئههای بیپایان دول زورگو و استعمارگر خارجی. انقلاب اسلامی ایران پاسخی برای رهایی ملت ایران از این ضعف تاریخی ناشی از پیوند نامبارک استبداد و استعمار و گذار به مرحلهای از شکوه و قدرت تمدنی و تاریخی خود بود. از اینرو تمام آرمانها و آرزوهای تاریخی ایرانیان و تمام آرمانهای انقلاب اسلامی را میتوان در آرمان «ایران قوی» خلاصه نمود.
این آرمان بزرگ، ریشه در تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین و رؤیای درازمدت ملت بزرگ ایران دارد. بهگونهای که عصاره و چکیده تمام جریانهای فکری مستقلی را که در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی از خود به یادگار گذاشتند میتوان تلاش برای بازجویی عظمت و اقتداری دانست که شایسته این سرزمین و ملت بزرگ است. انتخاب مکتب اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه و گفتمان رهایی و حذف و انزوای ایدئولوژیها و مکاتب رقیب، در چهارچوب همین گفتمان عزتطلبی و تمدنسازی نوین صورت گرفت. ملت مسلمان ایران در مکتب اسلام، هم راه رهایی و الگوی مبارزه را یافته بود و هم چهارچوب حکومت مطلوب آینده و مسیر استقلال و سربلندی و دستیابی به عظمت و عزت تاریخی خود را جستوجو میکرد. بنابراین اگر مهمترین هدف انقلاب اسلامی را تحقق عظمت و قدرت تاریخی ملت ایران بدانیم سخنی به گزاف نگفتهایم. مبارزات تاریخی ملت ایران در تمام سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و در تمام سالهای پس از آن، هدفی جز بازپسگیری این قدرت به گروگان گرفته شده توسط مستبدین و مستکبرین نبوده است. در همین راستا، انتخاب و استقرار حکومت جمهوری اسلامی به عنوان نخستین نظام مردمسالاری دینی را میتوان، نخستین گام بلند ملت ایران در مسیر تحقق ایران قوی ارزیابی کرد.
در طول چهل و چهار سال گذشته جلوههای فراوانی از تلاش در جهت تحقق آرمان ایران قوی را شاهد بودهایم که تضمنات و نتایج عینی گوناگونی در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی ما داشتهاند. در این میان، دوران هشت سال دفاع مقدس بیتردید یکی از درخشانترین تجارب تاریخی ما برای تحقق این آرمان بزرگ و مبارزه با دشمنانی بود که ایران را ضعیف و لگدمال میخواستند. صدها هزار شهید و جانباز و آزاده، بهایی بود که ملت ایران برای تحقق این آرمان بزرگ خود پرداخت کرد. بعد از دوران دفاع مقدس نیز، آنچه سرداران بزرگی نظیر شهید سلیمانیها را به قهرمانان تاریخی ایران تبدیل نمود، مجاهدتها و جانفشانیهای بیدریغ آنها در راه اعتلای اسلام عزیز و ایران قوی بود. آنها با نثار خون پاکشان نشان دادند که تحقق ایران قوی نیازمند مجاهدت خالصانه و بیوقفه با دشمنانی است که هیچگاه عزت و اقتدار و آزادی این سرزمین و مردمانش را بر نتابیدهاند. دشمنانی که از هر تلاش و ابزاری برای ضعیف نگهداشتن این کشور دریغ نکردهاند و نخواهند کرد. دشمنانی که همه کشورهای جهان را تابعی از نظم خودساخته خود میخواهند؛ نظمی که در چهارچوب آن، آنها همواره سلطهگرند و کشورهایی نظیر ایران همواره سلطهپذیر، اما برای آنها که در فرهنگ ذلتستیز شیعه بزرگ شدهاند، هر دو سوی این نظم تحمیلی یعنی سلطهگر و سلطهپذیر از آنجا که در خارج از دایره حق و عدالت است محکوم هستند. قطب سلطهپذیر از آنرو محکوم و مطعون است که به قبول سلطه تن داده و این رابطه ظالمانه را به رسمیت شناخته است. علاوه بر این، همچنانکه اگر سلطهگر وجود نداشته باشد، نظام سلطه از بین خواهد رفت، اگر سلطهپذیر هم نباشد این نظام فرو میپاشد. از همین رو است که بر مبنای دیدگاه رهبر معظم انقلاب آنچه میتواند این تقسیمبندی تحمیلی بر نظام بینالملل را با چالش مواجه کرده و یک نظم نوین مبتنی بر عدالت را بر روابط بین کشورها و ملتها حاکم کند، «مقاومت» ملتها و کشورهای مستقل جهان در برابر نظام سلطه و تلاش این ملتها در جهت افزایش قدرت ملی خویش است.
در طول دهههای بعد از انقلاب اسلامی و بعد از شکست تمام نقشهها و برنامههای نظامی که علیه ایران تدارک دیده شده بود، شاهد تلاش درازمدت دشمن برای تفوق و غلبه ذهنی و گفتمانی بر افکار عمومی هستیم. تلاشی که بیش از هر عرصه دیگری در عرصه رسانه و بوسیله تصویرسازی و گفتمانسازی صورت گرفته و بسط و تعمیم مییابد. تلاشی که بهدنبال تغییر تدریجی نگاه و گفتمان در یک جامعه به سمت نگاه و دیدگاه مورد نظر دشمن است. نفوذ رسانهای از یک اصل قدیمی پیروی میکند که در آن به جای هرگونه هزینه برای نبرد و درگیری مستقیم و یا به جای هر نوع تلاش نظری و عملی برای توجیه و اقناع، تنها کافی است از طریق شبکهسازی و گروهکپروری داخلی بهدنبال تغییر گفتمان و نگاه مسلط بر جامعه هدف باشیم. هنگامی که گفتمان و نوع نگاه حاکم بر جامعه با نوع نگاه مطلوب دشمن همراستا شود، آن هنگام با کمترین هزینه، اهداف دشمن توسط افرادی در داخل کشور پیاده خواهد شد. از همینرو است که امروز رسانههای وابسته به جریان سلطهگر، اعم از رسانههای وابسته به غرب و رسانههای وابسته به دول مرتجع منطقه، رویکرد اصلی خود برای جلوگیری از تحقق ایران قوی را تضعیف جمهوری اسلامی از طریق گسترش چالشهای داخلی قرار دادهاند. آنها بارها آشکار و پنهان اعلام کردهاند که ملتی پراکنده، کشوری فروپاشیده و سرزمینی از هم گسیخته می خواهند.
در چنین منظومهای، اکنون شاهد نزاع گفتمانی میان دو جریان در سپهر سیاسی کشور هستیم و اغتشاشات اخیر در کنار همه تلخیها و لطمات، فرصتی فراهم کرد تا نخبگان و کنشگران سیاسی، جبهه خود را مشخص کنند. از یکسو جریان معتقد به تحقق ایران قوی را شاهدیم که تعالی این کشور و ملت را در سایه عدالت، پیشرفت، تحول و آزادی دنبال میکند و اعتقاد دارد کاستیها و مشکلات نباید ما را از راه و هدف اصلی غافل کند. در جبهه مقابل «جریان واگرا» را شاهد بودیم که یک حادثه را ابزار و فرصتی دیده برای تشویق به اغتشاش و تخریب و تروریسم رسانهای و صدافسوس که غفلت کردند و متوجه نشدند سرویسهای جاسوسی غربی و تروریستهای رسانهای در پشت پرده این ماجراها، تضعیف ایران و ایرانیان را دنبال میکنند.
اما آنچه دشمنان فراموش کردهاند آن است که «ایران قوی» آرمان همه ملت ایران اعم از کرد و ترک و لر و بلوچ و فارس و شیعه و سنی است. آنها نمیدانند که مردم این سرزمین حاضرند قطعه قطعه شوند، اما ایران عزیزشان را قطعه قطعه نبینند. ایران قوی آرمانی است که این ملت بهترین فرزندانش را برای تحقق آن فدا کرده است و امروز نیز 80 میلیون نفر تا پای جان برای تحقق آن ایستادهاند. ایران قوی آرمانی است که از اعماق وجود آحاد مردم ایران میجوشد و توسط همین مردم نیز محقق خواهد شد. مردمی که در نظام جمهوری اسلامی به عنوان تنها نظام مردمسالار در تاریخ ایران، به عنوان رکن اصلی حکومت و دولت شناخته شدهاند. تأکید بر جایگاه والای مردم در این نظام به همراه دستاوردهای عینی جمهوری اسلامی در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، عزت و امنیت ملی کشور، این نظام را به تنها نظام مشروع و کارآمد در جهت تحقق آرمان ایران قوی تبدیل میسازد؛ نظامی که برآمده از مردم ایران، برای مردم ایران و بهدنبال تحقق مهمترین آرمان و آرزوی مردم ایران است.
شاید امروز و در پس اتفاقات تلخ اخیر، اهمیت طرح «ایران قوی» توسط دولت مردمی آیتالله رئیسی بیش از قبل برای همگان روشن شده باشد. در واقع ریاست محترم جمهوری با بصیرت، هوشمندی و موقعیت شناسی، آرمان «ایران قوی» را با تدبیر و عقلانیت سیاسی به عرصه عمومی آورد تا نقشه راهی ارائه کرده و از تزاحم و تنش در کشور اجتناب کند. لازمه چنین اتفاق مبارکی، حاکم شدن خِرَد سیاسی و عقلانیت سیاسی بر اداره کشور و پرهیز از دوقطبی سازیهای کاذب است.
در عین حال، زندگی امن و عزتمندانه در «ایران قوی» حق بدیهی همه ملت ایران است و جمهوری اسلامی ایران و دولت مردمی و انقلابی، مطالبه و تحقق این حق ملی را در عرصههای داخلی و خارجی مهمترین هدف خود تعریف کرده است. دستیابی به این هدف در گرو همدلی و همبستگی ملی همه ملت ایران از یکسو و مرزبندی آشکار با سلطهگران، بدخواهان و دشمنان ایران قوی، از سوی دیگر است. برای ساختن ایران قوی نیازمند مشارکت همه ایرانیانی هستیم که دل در گروی عزت و سربلندی این آب و خاک دارند. «راه ما؛ راه حق، راه بهروزی است، اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی است.»
بازگشت تدریجی دانشگاه به ریل منطق و گفت وگو
استمرار حضور چهرههای سیاسی در دانشگاهها
گروه سیاسی/ بازگشت آرامش به فضای دانشگاهها با رونق گرفتن برگزاری نشستهایی برای گفتوگوی مسئولان با دانشجویان، پاسخ دادن به سؤالات و ابهاماتشان و در عین حال شنیدن نظرات دانشجویان همراه شده است. حضور چهرههای مطرح، دولتمردان و نمایندگان مجلس در دانشگاهها که در جریان اغتشاشات اخیر و رسیدن شرارههای آن به ساحت دانشگاه با ابتکار علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در دانشگاههای مختلف آغاز شد، حالا از سوی چهرههای سیاسی دیگر استمرار یافته است.
روز گذشته علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت، سید محمد حسینی معاون پارلمانی ریاست جمهوری، علیرضا زاکانی شهردار تهران و وحید جلالزاده رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میهمان دانشجویان دانشگاههای مختلف بودند. پیش از این جلسات نیز سعید جلیلی نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد در جمع دانشجویان حاضر شده بود. همچنین عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی در نشست روز شنبه و احمدامیرآبادی فراهانی، سیدنظامالدین موسوی و محسن دهنوی در نشست عصر دوشنبه دانشجویان دانشگاه شریف با دانشجویان به گفتوگو پرداختند.
دانشگاهها در حالی محل این گفتوگوها هستند که کلاسهای درس برقرار است و تعداد دانشجویان که به شهادت رؤسای دانشگاه نه در درون دانشگاه بلکه در بیرون آن بازداشت شده و هنوز آزاد نشدهاند، با توجه به اظهارات سخنگوی دستگاه قضا، انگشتشمار است. تغییر وضعیت دانشگاهها از کانون بروز اغتشاش به مکانی برای تضارب آرا در شرایطی است که جریانهای معاند کشور سعی داشتند با دامنزدن به فضای خشن، درگیری و فحشهای رکیک در دانشگاهها، به جریان آشوب و اغتشاش در خیابان کمک برسانند تا از این منظر ایران قدرتمند را در مسیر پیشرفت علمی متوقف نمایند. به همین خاطر بود که تحریک و تشویق به درگیری و تنش در سطح دانشگاهها که بعضاً منجر به زخمی شدن تعدادی از دانشجویان با سلاح سرد شد، از جمله برنامههای جدی رسانههای ضدانقلاب طی آشوبهای اخیر بود.
بهادری جهرمی: این دولت اهل شنیدن حرف مردم است
علی بهادری جهرمی دیروز در نشست پرسش و پاسخ با بیان اینکه اغتشاشگر و معترض را باید از هم تفکیک کنیم، گفت: ما پاسخ دشمن خارجی را حتماً میدهیم و شک نکنید اگر یکی بخوریم دو تا میزنیم، فقط شاید بعضیها را نتوانیم بگوییم.
وی افزود: سؤال میشود که چرا با آشوبگران داخلی مماشات صورت میگیرد؟ باید بگویم من اصولاً معترضین را دشمن نمیدانم و اصل بر این است که این جوانان که به خیابان میآیند فرزندان خطاکار ما هستند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، جهرمی گفت: استراتژی دشمن این است که دولت را به جان بچههای خودش و این بچهها را به جان دولت بیندازد. اتفاقاً دولت طی ۴۵ روزی که از وقایع اخیر میگذرد تمام تلاش خود را کرده که در تله دشمن نیفتد و دلیل اینکه گفته میشود با اغتشاشگران مماشات صورت میگیرد این است که در تله دشمن نیفتیم.
بهادری جهرمی عنوان کرد: برای دولت مثل آب خوردن بود که از همان روزهای اول اجازه دهد تا نیروی انتظامی از گلولههای جنگی استفاده کند و هر کسی را به خیابان آمد بزنند و این طور مردم بترسند و از خانه خارج نشوند؛ اما این دولت هرگز چنین کاری نمیکند؛ چون معترضین را بچه و خانواده خود میداند و اصلاً کلی سرمایهگذاری روی این افراد صورت گرفته تا آنها مشکلات کشور را برطرف کنند.
وی اظهار کرد: بخش زیادی از اعتراضات امروز نتیجه سیاستهای غلط اقتصادی، حکمرانی و سیاسی دولت قبل بوده است.
جهرمی با بیان اینکه دولت سابق بین خودش و مردم دیوار کشید، گفت: دولت سابق بین خودش و مردم دیوار کشید و حرف آنها را نشنید و با آنها امنیتی برخورد کرد و صدای آنها را خفه کرد.
دولت قبل اجازه نداد صدای مردم شنیده شود و همین مسأله باعث شده تا حجم زیادی از اعتراض تجمیع شود و حالت انفجار به خودش بگیرد. پس مسائل قدیمی را نباید به پای دولت سیزدهم حساب کنیم، چون این دولت از همان روزی که روی کار آمد وسط مردم رفته به گونهای که رئیس جمهور طی یک سال ۳۱ سفر استانی داشته و با احتساب سفرهای دیگر هر ماه سه سفر انجام شده است.
بهادری جهرمی در پایان گفت: این دولت اهل شنیدن حرف مردم و رفتن به دانشگاه خواهد بود و تاکنون نیز حدود ۵۵ دانشگاه فقط از بنده دعوت کردهاند.
جلیلی: برای دانشگاه مأموریت تعریف شود
سعید جلیلی نیز در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد گفت: برای دانشگاههای ما، مأموریت تعریف نشده است، این موضوع را در یکسال گذشته هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام و هم در نامه به دولت بیان کردم. یک مطالبه واقعی این است که در همین لایحه برنامه پنجساله هفتم که در یکی دو ماه آینده دولت قرار است به مجلس بدهد و مجلس تصویب کند، باید نقش و جایگاه دانشگاه مشخص شود، این هم حق و هم مأموریت دانشگاه است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: در سیاستهای برنامه هفتم که اخیراً در مجمع تشخیص بحث و از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، رشد هشت درصدی تعریف شده است. این رشد هشت درصدی نیاز به کار جدی دارد تا مباحثی که مورد انتظار است فراهم شود و لازمه آن پای کار آمدن دانشگاه است، دانشگاه در این باره باید برنامه و مأموریت داشته باشد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: اگر وظیفه و سهم دانشگاه از این هدف مشخص شود موجب یک نشاط علمی و اجتماعی در دانشگاه خواهد شد و دانشجو و استاد احساس میکند که در روند پیشرفت کشور و جامعه نقش دارد و تأثیرگذار است.
شریف به جای فحاشی، تجمع آرام را تجربه کرد
همچنین عصر دیروز مراسمی به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف در سالن استاد جباری این دانشگاه برگزار شد. در این مراسم که با حضور چند نفر از اساتید این دانشگاه نظیر عادل فردوسیپور، آزادگان، اردلان، اجتهادی و شریفیزارچی برگزار شد، تجمعکنندگان خواستار آزادی کلیه دانشجویان بازداشتی شدند. این درحالی است که طی مدت آشوبهای اخیر اساساً هیچ دانشجویی به دلیل فعالیتهای درون دانشگاه دستگیر نشده است؛ اگرچه تعدادی از دانشجویان در بحبوحه اغتشاشات در خیابانها دستگیر شدند که به گفته سخنگوی قوه قضائیه، تعداد آنها انگشتشمار است. این دانشجویان همچنین خواستار رفع ممنوعالورودی افرادی شدند که پیش از این به دلیل درگیری در دانشگاه و تخریب اموال، از سوی کمیته انضباطی فراخوانده شده بودند.
آزادگان در بخشی از سخنان خود گفت: ما از یک دانشگاه خاموش به این نقطه رسیدیم و همه به دنبال تقویت جامعه مدنی هستیم. مسیری که برای آزادی اندیشه، برای حضور نخبگان در حاکمیت و سایر اصلاحات انتخاب میکنیم، باید اخلاقی باشد. اردلان، دیگر استاد این دانشگاه در این تجمع افزود: شبکه وسیعی از جاسوسان امریکا و انگلیس در ایران کار میکنند، مواظب باشید خواسته آزادی شما با برنامه براندازی اسرائیل و امریکا همراه نشود.
اجتهادی نیز در این تجمع گفت: همه ما یک خواسته مشترک داریم؛ آزادی. ولی نکتهای که هست این است که احتمالاً اختلاف سلیقههایی بر نحوه رسیدن به این خواسته وجود دارد. در اوایل انقلاب، کشتیگیری با حریف اسرائیلی مبارزه نکرد و اسرائیل پاتک آن را یاد گرفت. وقتی با یک فن قرار است به زمین بروم، حریف پاتک آن را یاد میگیرد. کلاس نرفتن هم یک فن است. این فن اگر زیاد استفاده شود، تکراری میشود و اثرش را از دست میدهد.
شریفیزارچی دیگر استاد حاضر در دانشگاه نیز طی سخنانی گفت: فرقی نمیکند فردی در خیابان کشته شده یا در شاهچراغ؛ هر دو محکوم است. صادقانه میگویم که هیچ موقع نسبت به آینده ایران به اندازه الان اینقدر خوشبین و امیدوار نبودم.
عادل فردوسیپور دیگر استاد دانشگاه شریف نیز طی سخنانی با تأکید بر آزادی دانشجویانی که به گفته او در بازداشت هستند، گفت مطالبه دانشجویان این دانشگاه را برای آزادی همه دانشجویان بازداشتی پیگیری میکند.
این تجمع بعد از سخنرانی چند استاد دانشگاه بدون هیچ تنش یا درگیری خاصی به پایان رسید.
دیروز همچنین نشست هماندیشی اساتید دانشگاه شریف و مناظرهای بین عبدالکریمی و شجاعیزند از اساتید دانشگاه به همت بسیج دانشجویی در این دانشگاه برگزار شد.
بــــرش
واکنش به تحریف سخنان ضرغامی
مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با انتشار اطلاعیهای در پی برخی شبهات ایجاد شده نسبت به سخنان اخیر عزتالله ضرغامی واکنش نشان داد. مطابق اطلاعیه این مرکز، وزیر میراث فرهنگی که عصر یکشنبه میهمان دانشجویان دانشگاه شریف بود، در پاسخ به ادعایی که از سوی ضدانقلاب مطرح شده مبنی بر اینکه «در صورت کشف حجاب، کل نظام دومینووار سقوط میکند»، گفته بود: «دیدید که چند نوجوان روسری را برداشتند و اتفاقی نیفتاد و نظام فرونریخت! نظام درخت تناوری است که شاخ و برگ و میوه آن تمام دنیا را فراگرفته است.» پس از این واکنش ضرغامی بود که برخی رسانههای اصلاحطلب با انتشار تقطیع شده سخنان وزیر سعی داشتند سخنان او را تحریف کنند؛ مسألهای که با استقبال رسانههای معاند نیز همراه شد.
روز گذشته علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت، سید محمد حسینی معاون پارلمانی ریاست جمهوری، علیرضا زاکانی شهردار تهران و وحید جلالزاده رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میهمان دانشجویان دانشگاههای مختلف بودند. پیش از این جلسات نیز سعید جلیلی نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد در جمع دانشجویان حاضر شده بود. همچنین عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی در نشست روز شنبه و احمدامیرآبادی فراهانی، سیدنظامالدین موسوی و محسن دهنوی در نشست عصر دوشنبه دانشجویان دانشگاه شریف با دانشجویان به گفتوگو پرداختند.
دانشگاهها در حالی محل این گفتوگوها هستند که کلاسهای درس برقرار است و تعداد دانشجویان که به شهادت رؤسای دانشگاه نه در درون دانشگاه بلکه در بیرون آن بازداشت شده و هنوز آزاد نشدهاند، با توجه به اظهارات سخنگوی دستگاه قضا، انگشتشمار است. تغییر وضعیت دانشگاهها از کانون بروز اغتشاش به مکانی برای تضارب آرا در شرایطی است که جریانهای معاند کشور سعی داشتند با دامنزدن به فضای خشن، درگیری و فحشهای رکیک در دانشگاهها، به جریان آشوب و اغتشاش در خیابان کمک برسانند تا از این منظر ایران قدرتمند را در مسیر پیشرفت علمی متوقف نمایند. به همین خاطر بود که تحریک و تشویق به درگیری و تنش در سطح دانشگاهها که بعضاً منجر به زخمی شدن تعدادی از دانشجویان با سلاح سرد شد، از جمله برنامههای جدی رسانههای ضدانقلاب طی آشوبهای اخیر بود.
بهادری جهرمی: این دولت اهل شنیدن حرف مردم است
علی بهادری جهرمی دیروز در نشست پرسش و پاسخ با بیان اینکه اغتشاشگر و معترض را باید از هم تفکیک کنیم، گفت: ما پاسخ دشمن خارجی را حتماً میدهیم و شک نکنید اگر یکی بخوریم دو تا میزنیم، فقط شاید بعضیها را نتوانیم بگوییم.
وی افزود: سؤال میشود که چرا با آشوبگران داخلی مماشات صورت میگیرد؟ باید بگویم من اصولاً معترضین را دشمن نمیدانم و اصل بر این است که این جوانان که به خیابان میآیند فرزندان خطاکار ما هستند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، جهرمی گفت: استراتژی دشمن این است که دولت را به جان بچههای خودش و این بچهها را به جان دولت بیندازد. اتفاقاً دولت طی ۴۵ روزی که از وقایع اخیر میگذرد تمام تلاش خود را کرده که در تله دشمن نیفتد و دلیل اینکه گفته میشود با اغتشاشگران مماشات صورت میگیرد این است که در تله دشمن نیفتیم.
بهادری جهرمی عنوان کرد: برای دولت مثل آب خوردن بود که از همان روزهای اول اجازه دهد تا نیروی انتظامی از گلولههای جنگی استفاده کند و هر کسی را به خیابان آمد بزنند و این طور مردم بترسند و از خانه خارج نشوند؛ اما این دولت هرگز چنین کاری نمیکند؛ چون معترضین را بچه و خانواده خود میداند و اصلاً کلی سرمایهگذاری روی این افراد صورت گرفته تا آنها مشکلات کشور را برطرف کنند.
وی اظهار کرد: بخش زیادی از اعتراضات امروز نتیجه سیاستهای غلط اقتصادی، حکمرانی و سیاسی دولت قبل بوده است.
جهرمی با بیان اینکه دولت سابق بین خودش و مردم دیوار کشید، گفت: دولت سابق بین خودش و مردم دیوار کشید و حرف آنها را نشنید و با آنها امنیتی برخورد کرد و صدای آنها را خفه کرد.
دولت قبل اجازه نداد صدای مردم شنیده شود و همین مسأله باعث شده تا حجم زیادی از اعتراض تجمیع شود و حالت انفجار به خودش بگیرد. پس مسائل قدیمی را نباید به پای دولت سیزدهم حساب کنیم، چون این دولت از همان روزی که روی کار آمد وسط مردم رفته به گونهای که رئیس جمهور طی یک سال ۳۱ سفر استانی داشته و با احتساب سفرهای دیگر هر ماه سه سفر انجام شده است.
بهادری جهرمی در پایان گفت: این دولت اهل شنیدن حرف مردم و رفتن به دانشگاه خواهد بود و تاکنون نیز حدود ۵۵ دانشگاه فقط از بنده دعوت کردهاند.
جلیلی: برای دانشگاه مأموریت تعریف شود
سعید جلیلی نیز در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد گفت: برای دانشگاههای ما، مأموریت تعریف نشده است، این موضوع را در یکسال گذشته هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام و هم در نامه به دولت بیان کردم. یک مطالبه واقعی این است که در همین لایحه برنامه پنجساله هفتم که در یکی دو ماه آینده دولت قرار است به مجلس بدهد و مجلس تصویب کند، باید نقش و جایگاه دانشگاه مشخص شود، این هم حق و هم مأموریت دانشگاه است.
وی همچنین خاطرنشان کرد: در سیاستهای برنامه هفتم که اخیراً در مجمع تشخیص بحث و از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد، رشد هشت درصدی تعریف شده است. این رشد هشت درصدی نیاز به کار جدی دارد تا مباحثی که مورد انتظار است فراهم شود و لازمه آن پای کار آمدن دانشگاه است، دانشگاه در این باره باید برنامه و مأموریت داشته باشد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: اگر وظیفه و سهم دانشگاه از این هدف مشخص شود موجب یک نشاط علمی و اجتماعی در دانشگاه خواهد شد و دانشجو و استاد احساس میکند که در روند پیشرفت کشور و جامعه نقش دارد و تأثیرگذار است.
شریف به جای فحاشی، تجمع آرام را تجربه کرد
همچنین عصر دیروز مراسمی به دعوت انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف در سالن استاد جباری این دانشگاه برگزار شد. در این مراسم که با حضور چند نفر از اساتید این دانشگاه نظیر عادل فردوسیپور، آزادگان، اردلان، اجتهادی و شریفیزارچی برگزار شد، تجمعکنندگان خواستار آزادی کلیه دانشجویان بازداشتی شدند. این درحالی است که طی مدت آشوبهای اخیر اساساً هیچ دانشجویی به دلیل فعالیتهای درون دانشگاه دستگیر نشده است؛ اگرچه تعدادی از دانشجویان در بحبوحه اغتشاشات در خیابانها دستگیر شدند که به گفته سخنگوی قوه قضائیه، تعداد آنها انگشتشمار است. این دانشجویان همچنین خواستار رفع ممنوعالورودی افرادی شدند که پیش از این به دلیل درگیری در دانشگاه و تخریب اموال، از سوی کمیته انضباطی فراخوانده شده بودند.
آزادگان در بخشی از سخنان خود گفت: ما از یک دانشگاه خاموش به این نقطه رسیدیم و همه به دنبال تقویت جامعه مدنی هستیم. مسیری که برای آزادی اندیشه، برای حضور نخبگان در حاکمیت و سایر اصلاحات انتخاب میکنیم، باید اخلاقی باشد. اردلان، دیگر استاد این دانشگاه در این تجمع افزود: شبکه وسیعی از جاسوسان امریکا و انگلیس در ایران کار میکنند، مواظب باشید خواسته آزادی شما با برنامه براندازی اسرائیل و امریکا همراه نشود.
اجتهادی نیز در این تجمع گفت: همه ما یک خواسته مشترک داریم؛ آزادی. ولی نکتهای که هست این است که احتمالاً اختلاف سلیقههایی بر نحوه رسیدن به این خواسته وجود دارد. در اوایل انقلاب، کشتیگیری با حریف اسرائیلی مبارزه نکرد و اسرائیل پاتک آن را یاد گرفت. وقتی با یک فن قرار است به زمین بروم، حریف پاتک آن را یاد میگیرد. کلاس نرفتن هم یک فن است. این فن اگر زیاد استفاده شود، تکراری میشود و اثرش را از دست میدهد.
شریفیزارچی دیگر استاد حاضر در دانشگاه نیز طی سخنانی گفت: فرقی نمیکند فردی در خیابان کشته شده یا در شاهچراغ؛ هر دو محکوم است. صادقانه میگویم که هیچ موقع نسبت به آینده ایران به اندازه الان اینقدر خوشبین و امیدوار نبودم.
عادل فردوسیپور دیگر استاد دانشگاه شریف نیز طی سخنانی با تأکید بر آزادی دانشجویانی که به گفته او در بازداشت هستند، گفت مطالبه دانشجویان این دانشگاه را برای آزادی همه دانشجویان بازداشتی پیگیری میکند.
این تجمع بعد از سخنرانی چند استاد دانشگاه بدون هیچ تنش یا درگیری خاصی به پایان رسید.
دیروز همچنین نشست هماندیشی اساتید دانشگاه شریف و مناظرهای بین عبدالکریمی و شجاعیزند از اساتید دانشگاه به همت بسیج دانشجویی در این دانشگاه برگزار شد.
بــــرش
واکنش به تحریف سخنان ضرغامی
مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با انتشار اطلاعیهای در پی برخی شبهات ایجاد شده نسبت به سخنان اخیر عزتالله ضرغامی واکنش نشان داد. مطابق اطلاعیه این مرکز، وزیر میراث فرهنگی که عصر یکشنبه میهمان دانشجویان دانشگاه شریف بود، در پاسخ به ادعایی که از سوی ضدانقلاب مطرح شده مبنی بر اینکه «در صورت کشف حجاب، کل نظام دومینووار سقوط میکند»، گفته بود: «دیدید که چند نوجوان روسری را برداشتند و اتفاقی نیفتاد و نظام فرونریخت! نظام درخت تناوری است که شاخ و برگ و میوه آن تمام دنیا را فراگرفته است.» پس از این واکنش ضرغامی بود که برخی رسانههای اصلاحطلب با انتشار تقطیع شده سخنان وزیر سعی داشتند سخنان او را تحریف کنند؛ مسألهای که با استقبال رسانههای معاند نیز همراه شد.
گزارش «ایران» از صعود شاخصهای بازار سهام برای نهمین روز متوالی
بازگشت بورس به کانال 4/1 میلیون واحد
گروه اقتصادی/ دیروز، روند صعودی شاخصهای بازار سهام برای نهمین روز متوالی تداوم یافت و در حدود 18 هزار واحد دیگر به ارتفاع شاخص کل بورس افزوده شد.
با حساب رشدهای روز سهشنبه، مجموع رشد شاخص کل بورس نیز به حدود 166 هزار واحد رسید تا این شاخص ضمن بازپسگیری محدوده مهم یک میلیون و 400 هزار واحد، بیش از 46 درصد از ریزش شش ماه گذشته خود را جبران کرده باشد.
آمار معاملات نشان میدهد، روز سهشنبه شاخص کل (هموزن) نیز با رشد بیش از 3100 واحدی روبه رو شده است تا با قرار گرفتن در ارتفاع 396 هزار واحد، یک قدم دیگر تا بازپسگیری محدوده 400 هزار واحد فاصله داشته باشد.
این شاخص نیز طی 9 روز معاملاتی گذشته بیش از 35 هزار واحد رشد کرده و 41 درصد از ارتفاع از دست رفته ششماهه خود را بازپس گرفته است.
در فرابورس نیز شاخص آیفکس به تبعیت از شاخصهای بورسی، هشتمین روز صعودی خود را تجربه کرد تا این شاخص نیز بیش از 26 درصد از ریزشهای خود را جبران کند. دیروز، هرچند که در ساعات پایانی بازار، بخش زیادی از روند رو به رشد شاخص فرابورس ازدست رفت اما این شاخص 117 واحد رشد کرد و در ارتفاع 18 هزار و 348 واحد به کار خود پایان داد.
براساس آمار، طی 9 روز معاملاتی گذشته از 674 نمادی که در بازارهای بورس و فرابورس مورد معامله قرار گرفتهاند، تعداد 565 نماد با افزایش قیمت روبهرو شدهاند و به عبارتی دیگر بیش از 82 درصد بازار به رنگ سبز درآمده و تنها 18 درصد از نمادهای بازار کاهش قیمت را تجربه کرده است.
ارزش معاملات خرد به محدوده 7 هزار میلیارد تومان رسید
با شروع روند نزولی بازار از ابتدای اردیبهشت ماه، ارزش معاملات بازار نیز بتدریج کاهش یافت تا در مهرماه، میانگین آن به حدود 2 هزار و 400 میلیارد تومان برسد. این روند که در مجموع نقدشوندگی بازار را در محدوده بحرانی قرار داده بود و تعمیق روند رکودی در بازار را نشان میداد، در آبان ماه شروع به بهبود کرد و با شروع روند صعودی شاخصها از هفته دوم آبان، این شاخص نیز بسرعت اوج گرفت و به بالای عدد 5 هزار میلیارد تومان بازگشت.
آمار معاملات روز سهشنبه نشان میدهد که روند افزایش ارزش معاملات همچنان ادامه دارد و این شاخص با افزایش 15 درصدی نسبت به روز معاملاتی قبل، به محدوده 7 هزار میلیارد تومان وارد شده است.
بر اساس نظر کارشناسان، ورود ارزش معاملات خرد به این محدوده در کنار افزایش ورود پول حقیقی به بازار، دو عنوانی است که میتواند از بازگشت رونق به معاملات سهام خبر دهد و یک روند صعودی در روزهای آتی را تضمین کند.
کارشناسان براین باورند، درحال حاضر با توجه به نسبتهای پایین قیمت به درآمد در بسیاری از سهام بنیادی و همچنین پتانسیل رشد سود سازی آنها در پی افزایش نسبی تولید در سال 1401، میتوان امیدوار بود در ادامه نیز قیمت سهام یک روند صعودی را طی کند و شاخصهای بازار نیز به سطوح بالاتری راه یابند.
براساس آمار، روز سهشنبه هرچند که گروههای مهمی چون فرآوردههای نفتی و فلزات اساسی با ورود پول حقیقی روبهرو شدهاند اما مجموعه سهام موجود در بازار با خروج بیش از 440 میلیارد تومانی پول حقیقی روبهرو شده اند.
همچنین دیروز 324 میلیارد دیگر از صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت خارج شد تا مجموع خروج پول از این صندوقها از هفتم آبان ماه ، به 3 هزار و 400 میلیارد تومان برسد.
از بسته 10 بندی سازمان بورس چه خبر؟
11 روز از ابلاغ مصوبه 10 بندی حمایت از بازار سهام که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار مطرح شد میگذرد و با این حال هیچ گونه خبری از به ثمر رسیدن این طرح از طرف سازمان مخابره نمی شود.
با وجود گذشت مدت زیادی از طرح این بسته، هنوز تکلیف بیمه سهام و سایر اوراق موجود در بازار مشخص نشده است و سازمان بورس درخصوص عملیاتی شدن سایر بندهای این بسته نظیر بازگشت ساعات معاملات فرابورس به 12 و 30 دقیقه و جلوگیری از عرضههای اولیه و پذیرهنویسی تا بازگشت بازار به سطح تعادلی نیز اطلاعرسانی نکرده است. عدم اجرای این طرح درحالی است که قرار بود بیمه سهام از «طریق سهم یار» و در تاریخ 14 آبان ماه آغاز شود اما با کال تعجب همچنان با گذشت بیش از 3 روز از این تاریخ سهامداران درخصوص به نتیجه رسیدن این طرح در بلاتکلیفی قرار گرفته اند. از نظر فعالان بازار، رویه ناشفاف و غیر حرفهای سازمان بورس در مورد اطلاعرسانی و اجرایی کردن این طرح میتواند باردیگر موج بی اعتمادی و نارضایتی را در بازار سهام به همراه داشته باشد.
ارزش سهام عدالت به 8 میلیون و 680 هزار تومان رسید
با شروع روند صعودی قیمتها در بازار سهام ، ارزش سهام عدالت نیز با افزایش روبهرو شد. بر این اساس، درپایان معاملات روز سهشنبه، ارزش سهام عدالت 500 هزار تومانی با افزایش 304 هزار تومانی نسبت به روز معاملاتی قبل به حدود 8 میلیون و 680 هزار تومان رسید. همچنین ارزش سهام عدالت 490 هزار تومانی نیز با حدود 200 هزار تومان افزایش به حدود 8 میلیون تومان رسید.
با حساب رشدهای روز سهشنبه، مجموع رشد شاخص کل بورس نیز به حدود 166 هزار واحد رسید تا این شاخص ضمن بازپسگیری محدوده مهم یک میلیون و 400 هزار واحد، بیش از 46 درصد از ریزش شش ماه گذشته خود را جبران کرده باشد.
آمار معاملات نشان میدهد، روز سهشنبه شاخص کل (هموزن) نیز با رشد بیش از 3100 واحدی روبه رو شده است تا با قرار گرفتن در ارتفاع 396 هزار واحد، یک قدم دیگر تا بازپسگیری محدوده 400 هزار واحد فاصله داشته باشد.
این شاخص نیز طی 9 روز معاملاتی گذشته بیش از 35 هزار واحد رشد کرده و 41 درصد از ارتفاع از دست رفته ششماهه خود را بازپس گرفته است.
در فرابورس نیز شاخص آیفکس به تبعیت از شاخصهای بورسی، هشتمین روز صعودی خود را تجربه کرد تا این شاخص نیز بیش از 26 درصد از ریزشهای خود را جبران کند. دیروز، هرچند که در ساعات پایانی بازار، بخش زیادی از روند رو به رشد شاخص فرابورس ازدست رفت اما این شاخص 117 واحد رشد کرد و در ارتفاع 18 هزار و 348 واحد به کار خود پایان داد.
براساس آمار، طی 9 روز معاملاتی گذشته از 674 نمادی که در بازارهای بورس و فرابورس مورد معامله قرار گرفتهاند، تعداد 565 نماد با افزایش قیمت روبهرو شدهاند و به عبارتی دیگر بیش از 82 درصد بازار به رنگ سبز درآمده و تنها 18 درصد از نمادهای بازار کاهش قیمت را تجربه کرده است.
ارزش معاملات خرد به محدوده 7 هزار میلیارد تومان رسید
با شروع روند نزولی بازار از ابتدای اردیبهشت ماه، ارزش معاملات بازار نیز بتدریج کاهش یافت تا در مهرماه، میانگین آن به حدود 2 هزار و 400 میلیارد تومان برسد. این روند که در مجموع نقدشوندگی بازار را در محدوده بحرانی قرار داده بود و تعمیق روند رکودی در بازار را نشان میداد، در آبان ماه شروع به بهبود کرد و با شروع روند صعودی شاخصها از هفته دوم آبان، این شاخص نیز بسرعت اوج گرفت و به بالای عدد 5 هزار میلیارد تومان بازگشت.
آمار معاملات روز سهشنبه نشان میدهد که روند افزایش ارزش معاملات همچنان ادامه دارد و این شاخص با افزایش 15 درصدی نسبت به روز معاملاتی قبل، به محدوده 7 هزار میلیارد تومان وارد شده است.
بر اساس نظر کارشناسان، ورود ارزش معاملات خرد به این محدوده در کنار افزایش ورود پول حقیقی به بازار، دو عنوانی است که میتواند از بازگشت رونق به معاملات سهام خبر دهد و یک روند صعودی در روزهای آتی را تضمین کند.
کارشناسان براین باورند، درحال حاضر با توجه به نسبتهای پایین قیمت به درآمد در بسیاری از سهام بنیادی و همچنین پتانسیل رشد سود سازی آنها در پی افزایش نسبی تولید در سال 1401، میتوان امیدوار بود در ادامه نیز قیمت سهام یک روند صعودی را طی کند و شاخصهای بازار نیز به سطوح بالاتری راه یابند.
براساس آمار، روز سهشنبه هرچند که گروههای مهمی چون فرآوردههای نفتی و فلزات اساسی با ورود پول حقیقی روبهرو شدهاند اما مجموعه سهام موجود در بازار با خروج بیش از 440 میلیارد تومانی پول حقیقی روبهرو شده اند.
همچنین دیروز 324 میلیارد دیگر از صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت خارج شد تا مجموع خروج پول از این صندوقها از هفتم آبان ماه ، به 3 هزار و 400 میلیارد تومان برسد.
از بسته 10 بندی سازمان بورس چه خبر؟
11 روز از ابلاغ مصوبه 10 بندی حمایت از بازار سهام که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار مطرح شد میگذرد و با این حال هیچ گونه خبری از به ثمر رسیدن این طرح از طرف سازمان مخابره نمی شود.
با وجود گذشت مدت زیادی از طرح این بسته، هنوز تکلیف بیمه سهام و سایر اوراق موجود در بازار مشخص نشده است و سازمان بورس درخصوص عملیاتی شدن سایر بندهای این بسته نظیر بازگشت ساعات معاملات فرابورس به 12 و 30 دقیقه و جلوگیری از عرضههای اولیه و پذیرهنویسی تا بازگشت بازار به سطح تعادلی نیز اطلاعرسانی نکرده است. عدم اجرای این طرح درحالی است که قرار بود بیمه سهام از «طریق سهم یار» و در تاریخ 14 آبان ماه آغاز شود اما با کال تعجب همچنان با گذشت بیش از 3 روز از این تاریخ سهامداران درخصوص به نتیجه رسیدن این طرح در بلاتکلیفی قرار گرفته اند. از نظر فعالان بازار، رویه ناشفاف و غیر حرفهای سازمان بورس در مورد اطلاعرسانی و اجرایی کردن این طرح میتواند باردیگر موج بی اعتمادی و نارضایتی را در بازار سهام به همراه داشته باشد.
ارزش سهام عدالت به 8 میلیون و 680 هزار تومان رسید
با شروع روند صعودی قیمتها در بازار سهام ، ارزش سهام عدالت نیز با افزایش روبهرو شد. بر این اساس، درپایان معاملات روز سهشنبه، ارزش سهام عدالت 500 هزار تومانی با افزایش 304 هزار تومانی نسبت به روز معاملاتی قبل به حدود 8 میلیون و 680 هزار تومان رسید. همچنین ارزش سهام عدالت 490 هزار تومانی نیز با حدود 200 هزار تومان افزایش به حدود 8 میلیون تومان رسید.
سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد
مرگ ۱۵هزار اروپایی از گرما درتابستان2022
سازمان جهانی بهداشت در جدیدترین گزارش خود اعلام کرد که از ابتدای سال ۲۰۲۲ میلادی تاکنون دستکم ۱۵ هزار نفر در اروپا به دلیل شرایط آبوهوایی گرم جان خود را از دست دادهاند و اسپانیا و آلمان وخیمترین وضعیت را در بین کشورهای اروپایی داشتهاند.
به گزارش ایسنا، دوره سه ماهه از ژوئن تا اوت ۲۰۲۲، گرمترین دوره در اروپا از زمان آغاز ثبت رکوردهای دما بود و دمای فوقالعاده بالا منجر به بدترین خشکسالی شد که این قاره از زمان قرون وسطی شاهد آن بوده است. مدیر منطقهای سازمان جهانی بهداشت در اروپا در بیانیهای اعلام کرد: بر اساس دادههای کشورها که تاکنون ارائه شده است، تخمین زده میشود که دستکم ۱۵ هزار نفر به دلیل گرما در سال ۲۰۲۲ جان خود را از دست دادهاند. در این بیانیه همچنین تأکید میشود که اگر اقدام جدی صورت نگیرد، افزایش امواج گرمایی و دیگر تغییرات آبوهوایی شدید در دهههای آینده منجر به بیماریها و مرگومیر بیشتری خواهد شد.
این در حالی است که به گزارش ایندیپندنت، خشکسالی تاریخی، اروپا را به کمبود محصولات کشاورزی دچار کرده و آتشسوزی در مناطق وسیعی، فشار شدیدی بر شبکه برق این قاره وارد کرده است. امواج گرمایی پیدرپی بین ماههای ژوئن و ژوییه که به بروز دمای بالای ۴۰ درجه سانتیگراد در بریتانیا برای نخستین بار انجامید، در مجموع باعث حدود ۲۴ هزار مرگ در اروپا شد.
به گزارش ایسنا، دوره سه ماهه از ژوئن تا اوت ۲۰۲۲، گرمترین دوره در اروپا از زمان آغاز ثبت رکوردهای دما بود و دمای فوقالعاده بالا منجر به بدترین خشکسالی شد که این قاره از زمان قرون وسطی شاهد آن بوده است. مدیر منطقهای سازمان جهانی بهداشت در اروپا در بیانیهای اعلام کرد: بر اساس دادههای کشورها که تاکنون ارائه شده است، تخمین زده میشود که دستکم ۱۵ هزار نفر به دلیل گرما در سال ۲۰۲۲ جان خود را از دست دادهاند. در این بیانیه همچنین تأکید میشود که اگر اقدام جدی صورت نگیرد، افزایش امواج گرمایی و دیگر تغییرات آبوهوایی شدید در دهههای آینده منجر به بیماریها و مرگومیر بیشتری خواهد شد.
این در حالی است که به گزارش ایندیپندنت، خشکسالی تاریخی، اروپا را به کمبود محصولات کشاورزی دچار کرده و آتشسوزی در مناطق وسیعی، فشار شدیدی بر شبکه برق این قاره وارد کرده است. امواج گرمایی پیدرپی بین ماههای ژوئن و ژوییه که به بروز دمای بالای ۴۰ درجه سانتیگراد در بریتانیا برای نخستین بار انجامید، در مجموع باعث حدود ۲۴ هزار مرگ در اروپا شد.
جزئیات دلخراش از نحوه شهادت سید روحالله عجمیان
قتل به سبک داعش
گروه سیاسی/ دوستان شهید سید
روح الله عجمیان، شهید بسیجی که در پنجشنبه سیاه کرج با حمله آشوبگران مسلح به صورت ناجوانمردانه و فجیع به شهادت رسیده بود، روایتی از جزئیات شهادت وی ارائه کردند که نشاندهنده اوج مظلومیت این شهید و نیز اوج شقاوت و سنگدلی آشوبگرانی است که با هر چه در دست داشتند، از سنگ، چوب، مشت و لگد و چاقو به این شهید غریب حمله کرده و در نهایت هنگام انتقال او به بیمارستان، آنقدر اختلال ایجاد کردند که در آمبولانس به شهادت رسید.
آجرلو، دوست این شهید با حضور در برنامه تلویزیونی جهانآرا در شبکه افق، با اشاره به ویژگیها و نحوه زندگی این شهید اظهار کرد: آقاسید روح الله، در هیأت، باشگاه و بسیج فعال بوده و آدم آرام، شجاع، دلیر و غیرتمندی بود، دوست داشت دیده نشود، برای همین در فضای مجازی حضور نداشت، زیرا برای خدا و دل خودش کار میکرد که در آخر نیز خدا مزد زحمات او را داد.
پدرش غیورمندانه ایستاد و اشک نریخت
وی، خانواده این شهید را ولایی و بصیر توصیف کرد و افزود: پس از شهادت آقا روح الله، یک قطره اشک از پدر ایشان ندیدیم، غیور و غیرتمند ایستاد و به دوستان و همرزمان شهید گفت برای من شما مثل روحالله هستید و لازم به گریه نیست.
آجرلو اضافه کرد: مادر شهید نیز گفت من سه پسر دارم که اولین فرزندم شهید شد و اگر لازم باشد، دو فرزند دیگرم را نیز در راه انقلاب و نظام فدا میکنم.
دوست شهید عجمیان، با بیان اینکه این شهید یک کارگر ساده بود و روز شهادت، از محل کارش که گچکاری بود آمده بود، اظهار کرد: استادکارش میگفت یکی از دغدغههای آقا سیدروحالله این بود که بتواند پول جمع کند تا کاری برای پدر و مادرش انجام دهد.
خانواده وی مستأجر هستند
وی با بیان اینکه پدر این شهید از رزمندگان دفاع مقدس بود که امروز در شغل رانندگی تاکسی مشغول است، گفت: خانواده شهید در محله کمبرخوردار کمالشهر کرج و در یک خانه اجارهای ساده زندگی میکنند.
آجرلو با بیان اینکه شهید عجمیان، پیش از گچکاری در موتورسازی کار میکرد، ادامه داد: کار کردن برای او عار نبود و دنبال روزی حلال میگشت، مدتی برای کارگری به بندرعباس رفته بود. گویا در محل کار درباره حضرت آقا صحبت میکنند که به ایشان برمیخورد و پاسخ میدهد و همین باعث میشود از محل کار خود اخراج شود.
شهید را غریب گیر آوردند
دوست شهید عجمیان تصریح کرد که صبح روزی که شهید شد درحال کارگری بود که با او تماس گرفته و گفته شد که اغتشاشگران خیابان را بستهاند و باید راه را برای مردم باز کرد تا به کارهای خودشان برسند که ایشان هم کار را رها کرد و به آن منطقه آمد. آجرلو با بیان اینکه اغتشاشگران راه را بسته بودند و شهید و دوستانش آمده بودند راه را باز کنند تا مردم به کار و زندگی خود برسند، اضافه کرد: متأسفانه در این میان اتفاق بسیار تلخی افتاد، به این ترتیب که روحالله را غریب گیر آوردند.
وی با بیان اینکه به شهید حمله کردند چون صرفاً لباس بسیجی تنش بود، ادامه داد: برای تأمین امنیت مردم رفته بود، این شهید که دشمن نبود یا از خارج که نیامده بود، یک بسیجی ساده و بچه همان محل بود که صرفاً رفته بود تا راه را باز کند.
دوست شهید، با اشاره به اینکه متأسفانه در این حین اغتشاشگران و اراذل و اوباش آقاسید روحالله را دور زدند، گفت: آنچه ما در هیأتها درباره اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) شنیدیم، همه را روی این سید انجام دادند، به این صورت که آقاسید روحالله را دوره کردند و با هر چه دستشان بود به او زدند و برخی هم با لگد به پهلو و سر او زدند.
از شدت ضربات راه را گم کرد
آجرلو اضافه کرد: همرزمان شهید میگفتند بار اول که دورهاش کردند، بچهها آمدند تا نجاتش بدهند، شهید هم توانست بلند شود، اما آنقدر به دست و پا و سر او زده بودند که نتوانست درست تشخیص دهد که به کدام سمت رود و به جای اینکه به سمت خودی بیاید، به سمت دشمن رفت.
وی با بیان اینکه دلیل اصلی شهادت شهید، چاقویی بود که آن نامرد در تن این شهید زد، اظهار کرد: لاتهای قدیم دستکم اینقدر معرفت داشتند که با اسیر خود به مدارا رفتار کنند، اما این داعشی مسلکان، با بغض تمام این شهید عزیز ما را زدند، به حدی که در همان آمبولانسی که آمده بود، به شهادت رسید.
راه را برای آمبولانس باز نمیکردند
یکی دیگر از دوستان شهید نیز در تماسی تلفنی با برنامه جهانآرا با بیان اینکه روز واقعه، ایشان را در آن منطقه دیدم که روی زمین افتاده و دو تا آقا بالای سر ایشان ایستادند، اظهار کرد: از موتور پیاده شدم و با وجود اینکه صورت او پر از خون بود، شناختمش، اما هر چه او را صدا کردم، جواب نداد. وی درباره جزئیات ضربات وارده به شهید گفت: پیشانی ایشان سنگ خورده بود، به شکم او هم چاقو زده بودند که عمق چاقو زیاد بود.
دوست شهید با بیان اینکه یکی از مشکلات در این هنگام، بازکردن راه آمبولانس بود تا شهید را به بیمارستان برسانند، اضافه کرد: اغتشاشگران فضای جامعه را بهم زده بودند، برای همین مأمور آمبولانس بارها تقاضا میکرد قدری فاصله بگیرید تا من بتوانم به شهید کمک کنم و کارهای اولیه را انجام دهم، اما متأسفانه خونریزی داخلی شدید بود و آمبولانس پر از خون شده بود.
دوست شهید با بیان اینکه آقاسیدروحالله خیلی بیتابی میکرد و توان حرکت نداشت، گفت: از بس فشار وارد شده بود، نفسش بالا نمیآمد، برای همین به او اکسیژن وصل کردند، اما از بیتابی و درد قفسه سینه و خونریزی داخلی حالت مناسبی نداشت، ضمن اینکه خونریزی هم غیرقابل کنترل بود.
وی با بیان اینکه ضربه چاقو به شهید خیلی شدید بود و باعث شده بود اعضای بدنش خارج شود، اظهار کرد: راه آمبولانس به سختی باز میشد چون متأسفانه راه را بسته بودند، سه بار جلوی آمبولانس گرفته شد و نمیگذاشتند راننده حرکت کند، در آمبولانس را باز میکردند تا به داخل آن نگاه کنند که در نهایت شهید در آمبولانس توانش را از دست داد و به شهادت رسید.
بــــرش
روایت روحانی جانباز از پنجشنبه سیاه کرج:
یک شیرزن مرا نجات داد
حجتالاسلام یاسر اسماعیلی که در پنجشنبه سیاه کرج صرفاً به دلیل روحانی بودن مورد حمله اغتشاشگران و اراذل و اوباش قرار گرفت، جزئیاتی از وحشیگریهای اعمال شده نسبت به خودش ارائه کرد. وی با بیان اینکه در کنار امام جماعت مسجد و مدیریت قانون قرآنی، به کمک دوستان به نیازمندان و ایتام هم کمک میکنیم، اظهار کرد: آن روز در کرج کاری نداشتم و صرفاً برای گرفتن گوشت و سایر اقلامی که برای نیازمندان و بچه یتیمان تهیه شده بود، حرکت کردم تا آن را به نیازمندان برسانیم.
حجتالاسلام اسماعیلی با اشاره به اینکه به رغم برداشتن عبا و عمامه، در ترافیک جاده نظرآباد از سوی اراذل و اوباش شناسایی شد، افزود: در ترافیک خودروها حرکت نمیکردند و چند نفری هم گفتند که حاج آقا خطرناک است، اما دیدم که جمعیتی 80-70 نفره دارند نزدیک میشوند، دو نفر به ماشین لگد زدند و بعد از چهار طرف به خودرو آجر و سنگ زده و شیشهها را شکستند. وی با بیان اینکه بعد از شکستن شیشهها به من حمله کردند، ادامه داد: من با دستم دفاع میکردم تا سنگ و چاقو به سرم نخورد، اما درها را باز کردند و با چاقو و پنجه بوکس زدند، یک نفر هم روی صندلی عقب نشست و گلوی مرا گرفت تا خفه کند، اما وقتی مقاومت کردم 12-10 چاقو به سر و کتفم زدند. حجتالاسلام اسماعیلی با بیان اینکه بعد از کشیدن من به بیرون از خودرو، قصد داشتند من و ماشین را آتش بزنند، اظهارکرد: دو نفر مانع شدند که آتش بزنند، حتی چرخها را با چاقو پاره کردند که نتوانم ماشین را حرکت بدهم، در کنار خیابان که رها شده بودم، یک شیرزن که حجاب کاملی هم نداشت، بالای سر من ایستاد و از من دفاع کرد که من نگران بودم او را نکشند.
روح الله عجمیان، شهید بسیجی که در پنجشنبه سیاه کرج با حمله آشوبگران مسلح به صورت ناجوانمردانه و فجیع به شهادت رسیده بود، روایتی از جزئیات شهادت وی ارائه کردند که نشاندهنده اوج مظلومیت این شهید و نیز اوج شقاوت و سنگدلی آشوبگرانی است که با هر چه در دست داشتند، از سنگ، چوب، مشت و لگد و چاقو به این شهید غریب حمله کرده و در نهایت هنگام انتقال او به بیمارستان، آنقدر اختلال ایجاد کردند که در آمبولانس به شهادت رسید.
آجرلو، دوست این شهید با حضور در برنامه تلویزیونی جهانآرا در شبکه افق، با اشاره به ویژگیها و نحوه زندگی این شهید اظهار کرد: آقاسید روح الله، در هیأت، باشگاه و بسیج فعال بوده و آدم آرام، شجاع، دلیر و غیرتمندی بود، دوست داشت دیده نشود، برای همین در فضای مجازی حضور نداشت، زیرا برای خدا و دل خودش کار میکرد که در آخر نیز خدا مزد زحمات او را داد.
پدرش غیورمندانه ایستاد و اشک نریخت
وی، خانواده این شهید را ولایی و بصیر توصیف کرد و افزود: پس از شهادت آقا روح الله، یک قطره اشک از پدر ایشان ندیدیم، غیور و غیرتمند ایستاد و به دوستان و همرزمان شهید گفت برای من شما مثل روحالله هستید و لازم به گریه نیست.
آجرلو اضافه کرد: مادر شهید نیز گفت من سه پسر دارم که اولین فرزندم شهید شد و اگر لازم باشد، دو فرزند دیگرم را نیز در راه انقلاب و نظام فدا میکنم.
دوست شهید عجمیان، با بیان اینکه این شهید یک کارگر ساده بود و روز شهادت، از محل کارش که گچکاری بود آمده بود، اظهار کرد: استادکارش میگفت یکی از دغدغههای آقا سیدروحالله این بود که بتواند پول جمع کند تا کاری برای پدر و مادرش انجام دهد.
خانواده وی مستأجر هستند
وی با بیان اینکه پدر این شهید از رزمندگان دفاع مقدس بود که امروز در شغل رانندگی تاکسی مشغول است، گفت: خانواده شهید در محله کمبرخوردار کمالشهر کرج و در یک خانه اجارهای ساده زندگی میکنند.
آجرلو با بیان اینکه شهید عجمیان، پیش از گچکاری در موتورسازی کار میکرد، ادامه داد: کار کردن برای او عار نبود و دنبال روزی حلال میگشت، مدتی برای کارگری به بندرعباس رفته بود. گویا در محل کار درباره حضرت آقا صحبت میکنند که به ایشان برمیخورد و پاسخ میدهد و همین باعث میشود از محل کار خود اخراج شود.
شهید را غریب گیر آوردند
دوست شهید عجمیان تصریح کرد که صبح روزی که شهید شد درحال کارگری بود که با او تماس گرفته و گفته شد که اغتشاشگران خیابان را بستهاند و باید راه را برای مردم باز کرد تا به کارهای خودشان برسند که ایشان هم کار را رها کرد و به آن منطقه آمد. آجرلو با بیان اینکه اغتشاشگران راه را بسته بودند و شهید و دوستانش آمده بودند راه را باز کنند تا مردم به کار و زندگی خود برسند، اضافه کرد: متأسفانه در این میان اتفاق بسیار تلخی افتاد، به این ترتیب که روحالله را غریب گیر آوردند.
وی با بیان اینکه به شهید حمله کردند چون صرفاً لباس بسیجی تنش بود، ادامه داد: برای تأمین امنیت مردم رفته بود، این شهید که دشمن نبود یا از خارج که نیامده بود، یک بسیجی ساده و بچه همان محل بود که صرفاً رفته بود تا راه را باز کند.
دوست شهید، با اشاره به اینکه متأسفانه در این حین اغتشاشگران و اراذل و اوباش آقاسید روحالله را دور زدند، گفت: آنچه ما در هیأتها درباره اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) شنیدیم، همه را روی این سید انجام دادند، به این صورت که آقاسید روحالله را دوره کردند و با هر چه دستشان بود به او زدند و برخی هم با لگد به پهلو و سر او زدند.
از شدت ضربات راه را گم کرد
آجرلو اضافه کرد: همرزمان شهید میگفتند بار اول که دورهاش کردند، بچهها آمدند تا نجاتش بدهند، شهید هم توانست بلند شود، اما آنقدر به دست و پا و سر او زده بودند که نتوانست درست تشخیص دهد که به کدام سمت رود و به جای اینکه به سمت خودی بیاید، به سمت دشمن رفت.
وی با بیان اینکه دلیل اصلی شهادت شهید، چاقویی بود که آن نامرد در تن این شهید زد، اظهار کرد: لاتهای قدیم دستکم اینقدر معرفت داشتند که با اسیر خود به مدارا رفتار کنند، اما این داعشی مسلکان، با بغض تمام این شهید عزیز ما را زدند، به حدی که در همان آمبولانسی که آمده بود، به شهادت رسید.
راه را برای آمبولانس باز نمیکردند
یکی دیگر از دوستان شهید نیز در تماسی تلفنی با برنامه جهانآرا با بیان اینکه روز واقعه، ایشان را در آن منطقه دیدم که روی زمین افتاده و دو تا آقا بالای سر ایشان ایستادند، اظهار کرد: از موتور پیاده شدم و با وجود اینکه صورت او پر از خون بود، شناختمش، اما هر چه او را صدا کردم، جواب نداد. وی درباره جزئیات ضربات وارده به شهید گفت: پیشانی ایشان سنگ خورده بود، به شکم او هم چاقو زده بودند که عمق چاقو زیاد بود.
دوست شهید با بیان اینکه یکی از مشکلات در این هنگام، بازکردن راه آمبولانس بود تا شهید را به بیمارستان برسانند، اضافه کرد: اغتشاشگران فضای جامعه را بهم زده بودند، برای همین مأمور آمبولانس بارها تقاضا میکرد قدری فاصله بگیرید تا من بتوانم به شهید کمک کنم و کارهای اولیه را انجام دهم، اما متأسفانه خونریزی داخلی شدید بود و آمبولانس پر از خون شده بود.
دوست شهید با بیان اینکه آقاسیدروحالله خیلی بیتابی میکرد و توان حرکت نداشت، گفت: از بس فشار وارد شده بود، نفسش بالا نمیآمد، برای همین به او اکسیژن وصل کردند، اما از بیتابی و درد قفسه سینه و خونریزی داخلی حالت مناسبی نداشت، ضمن اینکه خونریزی هم غیرقابل کنترل بود.
وی با بیان اینکه ضربه چاقو به شهید خیلی شدید بود و باعث شده بود اعضای بدنش خارج شود، اظهار کرد: راه آمبولانس به سختی باز میشد چون متأسفانه راه را بسته بودند، سه بار جلوی آمبولانس گرفته شد و نمیگذاشتند راننده حرکت کند، در آمبولانس را باز میکردند تا به داخل آن نگاه کنند که در نهایت شهید در آمبولانس توانش را از دست داد و به شهادت رسید.
بــــرش
روایت روحانی جانباز از پنجشنبه سیاه کرج:
یک شیرزن مرا نجات داد
حجتالاسلام یاسر اسماعیلی که در پنجشنبه سیاه کرج صرفاً به دلیل روحانی بودن مورد حمله اغتشاشگران و اراذل و اوباش قرار گرفت، جزئیاتی از وحشیگریهای اعمال شده نسبت به خودش ارائه کرد. وی با بیان اینکه در کنار امام جماعت مسجد و مدیریت قانون قرآنی، به کمک دوستان به نیازمندان و ایتام هم کمک میکنیم، اظهار کرد: آن روز در کرج کاری نداشتم و صرفاً برای گرفتن گوشت و سایر اقلامی که برای نیازمندان و بچه یتیمان تهیه شده بود، حرکت کردم تا آن را به نیازمندان برسانیم.
حجتالاسلام اسماعیلی با اشاره به اینکه به رغم برداشتن عبا و عمامه، در ترافیک جاده نظرآباد از سوی اراذل و اوباش شناسایی شد، افزود: در ترافیک خودروها حرکت نمیکردند و چند نفری هم گفتند که حاج آقا خطرناک است، اما دیدم که جمعیتی 80-70 نفره دارند نزدیک میشوند، دو نفر به ماشین لگد زدند و بعد از چهار طرف به خودرو آجر و سنگ زده و شیشهها را شکستند. وی با بیان اینکه بعد از شکستن شیشهها به من حمله کردند، ادامه داد: من با دستم دفاع میکردم تا سنگ و چاقو به سرم نخورد، اما درها را باز کردند و با چاقو و پنجه بوکس زدند، یک نفر هم روی صندلی عقب نشست و گلوی مرا گرفت تا خفه کند، اما وقتی مقاومت کردم 12-10 چاقو به سر و کتفم زدند. حجتالاسلام اسماعیلی با بیان اینکه بعد از کشیدن من به بیرون از خودرو، قصد داشتند من و ماشین را آتش بزنند، اظهارکرد: دو نفر مانع شدند که آتش بزنند، حتی چرخها را با چاقو پاره کردند که نتوانم ماشین را حرکت بدهم، در کنار خیابان که رها شده بودم، یک شیرزن که حجاب کاملی هم نداشت، بالای سر من ایستاد و از من دفاع کرد که من نگران بودم او را نکشند.
سخنگوی قوه قضائیه خبرداد
صدور 1024 کیفرخواست برای اغتشاشگران
مسعود ستایشی سخنگوی قوه قضائیه، نشست خبری دیروز خود در جمع خبرنگاران را با موضوع اغتشاشات آغاز و آماری از تعداد بازداشتیها ارائه کرد. وی با بیان اینکه دشمن با راه انداختن جنگ ترکیبی، سعی بر دمیدن بر آتش آشوب داشت که به هیچوجه موفق نشد و شکست خورد افزود: اگر دشمن در صحنه به اهداف خود میرسید آن زمان نیازی نبود که کشتهسازی به وسیله موادمخدر، مشروبات الکلی و آدمربایی آن هم توسط قدارهکشها را به نام اغتشاش ثبت کند؛ این نهایت ناتوانی و عجز دشمن است. ستایشی در ادامه افزود: اکنون مطالبه عمومی و حتی عده فراوان معترضان از قوه قضائیه و مجموعه دستگاههای حافظ امنیت این است که بدون مسامحه با عده معدودی که علیه امنیت اقدام کرده بوده و دست به جنایت زدهاند، عمل کنند. وی ادامه داد: کسانی که مرتکب آشوب شدند و مسبب اغتشاشات بوده و یا معاون و مباشر بودهاند، نیز در هر سطح و شرایطی که هستند برای قوه قضائیه یکسان هستند و در صورت رسیدگی به اتهاماتشان و احراز مجرمیت آنها باید نسبت به اعمال و خساراتی که وارد کردند پاسخگو باشند. شکایات هم شروع شده و رسیدگی میشود.
صدور ۱۰۲۴ کیفرخواست در تهران
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی مبنی بر تعداد کیفرخواست صادر شده در ارتباط با اغتشاشات اخیر گفت: تا کنون هزار و ۲۴ کیفرخواست در تهران صادر شده است. نسبت به اغتشاشگران رسالت بر این است که تفکیکی که در اجرای رهنمودهای رهبری بود، با دقت انجام شود و رسیدگیها متضمن مؤلفههای دقت و سرعت باشد. وی تأکید کرد: همه تلاش دستگاه قضایی این است که در این فرایند رسیدگی، حقی از کسی ضایع نشود.
پرونده خبرنگاران شرق و هم میهن در شرف تصمیم نهایی
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت پرونده خبرنگاران روزنامه شرق و هم میهن [نیلوفر حامدی و الهه محمدی] گفت: اتهام این افراد اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام است که با صدور قرار بازداشت در زندان هستند. وی ادامه داد: پروندههای این افراد در شرف تصمیم نهایی است اما در این فاصله و در روند تحقیقات اگر عناوین اتهامی دیگری مطرح شود مورد اعمال نظر و رسیدگی قرار خواهد گرفت.
قوه قضائیه با هیچکس تعارف ندارد
ستایشی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا دستگاه قضایی برنامهای برای برخورد با سیاسیونی که اقدام به توهین علیه نظام کردهاند - ازجمله پروانه سلحشوری و محمود صادقی نمایندگان سابق تهران در مجلس شورای اسلامی- دارد، گفت: بهتر است از ذکر اسامی بپرهیزیم اما در قبال این قضیه باید بگوییم که قوه قضائیه تکلیف دارد مأموریتهای خود را به احسن وجه بهمنصه ظهور برساند. قوه قضائیه در اجرای مأموریتهایی که دارد با هیچکس تعارفی ندارد و سعی میکند که رسیدگیها و دادرسیها عادلانه باشد.
۴۲ مسبب حادثه آتشسوزی اوین، تحت تعقیب
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت پرونده حادثه زندان اوین گفت: طبق آخرین گزارش از دادسرای عمومی و انقلاب تهران ناحیه ویژه جرایم جنایی، تعداد افراد در آشوب افزایش یافته و بازپرس پرونده مجدانه در حال پیگیری هستند. وی افزود: اکنون ۴۲ نفر تحت تعقیب قرار دارند و نتیجه عمل غیرقابل دفاع خود را خواهند گرفت.
صدور ۱۰۲۴ کیفرخواست در تهران
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی مبنی بر تعداد کیفرخواست صادر شده در ارتباط با اغتشاشات اخیر گفت: تا کنون هزار و ۲۴ کیفرخواست در تهران صادر شده است. نسبت به اغتشاشگران رسالت بر این است که تفکیکی که در اجرای رهنمودهای رهبری بود، با دقت انجام شود و رسیدگیها متضمن مؤلفههای دقت و سرعت باشد. وی تأکید کرد: همه تلاش دستگاه قضایی این است که در این فرایند رسیدگی، حقی از کسی ضایع نشود.
پرونده خبرنگاران شرق و هم میهن در شرف تصمیم نهایی
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت پرونده خبرنگاران روزنامه شرق و هم میهن [نیلوفر حامدی و الهه محمدی] گفت: اتهام این افراد اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام است که با صدور قرار بازداشت در زندان هستند. وی ادامه داد: پروندههای این افراد در شرف تصمیم نهایی است اما در این فاصله و در روند تحقیقات اگر عناوین اتهامی دیگری مطرح شود مورد اعمال نظر و رسیدگی قرار خواهد گرفت.
قوه قضائیه با هیچکس تعارف ندارد
ستایشی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا دستگاه قضایی برنامهای برای برخورد با سیاسیونی که اقدام به توهین علیه نظام کردهاند - ازجمله پروانه سلحشوری و محمود صادقی نمایندگان سابق تهران در مجلس شورای اسلامی- دارد، گفت: بهتر است از ذکر اسامی بپرهیزیم اما در قبال این قضیه باید بگوییم که قوه قضائیه تکلیف دارد مأموریتهای خود را به احسن وجه بهمنصه ظهور برساند. قوه قضائیه در اجرای مأموریتهایی که دارد با هیچکس تعارفی ندارد و سعی میکند که رسیدگیها و دادرسیها عادلانه باشد.
۴۲ مسبب حادثه آتشسوزی اوین، تحت تعقیب
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت پرونده حادثه زندان اوین گفت: طبق آخرین گزارش از دادسرای عمومی و انقلاب تهران ناحیه ویژه جرایم جنایی، تعداد افراد در آشوب افزایش یافته و بازپرس پرونده مجدانه در حال پیگیری هستند. وی افزود: اکنون ۴۲ نفر تحت تعقیب قرار دارند و نتیجه عمل غیرقابل دفاع خود را خواهند گرفت.
«ایران» از تازهترین آمار ثبت شده در سامانه رصد ملی اشتغال گزارش میدهد
ایجاد 750 هزار شغل در 210 روز
گروه اقتصادی / دولت سیزدهم در حدود 210 روز، 750 هزار شغل ایجاد کرده است؛ برای اثبات دلیل خود نشانی سامانه رصد ملی اشتغال را میدهد؛ سامانهای که در آن همه شغلها با کدهای مخصوص و تفکیک شده ثبت شدهاند. نمونه مناسب برای پاسخ به منتقدانی که میگویند نمیتوان در این بازه زمانی این مقدار شغل را ایجاد کرد.
محمود کریمی بیرانوند دیروز در حاشیه همایش ارتباطات مردمی و سلامت اداری وزارت کار که در محل این وزارتخانه برگزار شد برای اثبات آمار داده شده خود به سامانه ملی رصد اشتغال اشاره کرد و در اینباره گفت: این سامانه برای اولین بار پس از انقلاب ایجاد شده و به نوعی انقلابی در حوزه راست آزمایی اشتغال و نظارت بر شغلهای ایجاد شده است.
این پاسخ کریمی بیرانوند در حقیقت جوابیهای بود به منتقدان این روزهای دولت در حوزه اشتغال که گفته بودند محال است دولت سیزدهم در نیمه اول امسال توانسته باشد، نیمی از وعده ایجاد اشتغال را محقق سازد.
کریمی بیرانوند در این مصاحبه خطاب به منتقدان حوزه اشتغال کشور میگوید: کسانی که باور ندارند بیایند و وزارت کار اطلاعات همه افراد ثبتنام شده در سامانه ملی رصد اشتغال راه به صورت شفاف و با تفکیک استانی و شهرستانی و نوع شغل ایجاد شده را در اختیارشان قرار خواهد داد.
به گفته کریمی بیرانوند، وزارت کار با سامانه رصد ملی اشتغال به قویترین سیستم نظارتی مجهز شده است و برای اینکه هر شغلی به تثبیت برسد، نظارت سختگیرانهای را مد نظر قرار داده است.
دولت سیزدهم برای ایجاد سالانه یک میلیون شغل پایدار روندی را پایهریزی کرد که برخلاف دولتهای قبل بود، بدینترتیب ابتدا الگوی زیست بوم ملی اشتغال را به عنوان چشمانداز اشتغال وزارت کار متناسب با جغرافیا، استعدادها و ظرفیتهای هر منطقه تدوین کرد.
آنطور که کریمی بیرانوند - معاون اشتغال وزارت کار- میگوید: گام اصلی برای اجرای زیست بوم ملی اشتغال، هماهنگ کردن دستگاهها و نهادها بود که در این راستا ۷۱ دستگاه و نهاد حاکمیتی و مردمی همکاری و الگوهای ما را در عرصه اشتغال در نقاط مختلف پیاده کردند.
وی میگوید: در همین راستا بیش از71 دستگاه فعال شناسایی شدهاند که این الگو را عملیاتی کنند و در گامها و فازهای بعد، مبنای کار اطلس ملی اشتغال این است که به صورت بهینه در هر منطقهای چه الگوی اشتغالی عملیاتی شود و روی کدام یک از خدمات زیست بوم متمرکز شویم.
به گفته وی، تاکنون ۲۳۷ الگوی اشتغالزا در 71 دستگاه شناسایی و در قالب اطلس ملی اشتغال کشور جانمایی شده است.
اما برای ثبت اطلاعات و آمار صحیح که همواره یکی از بزرگترین مشکلات حوزه اشتغال در کشور بود سامانه رصد ملی اشتغال ایجاد شد. این سامانه بر مبنای کد ملی ایجاد شده است تا امکان تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه اشتغال حاصل شود. این سامانه امکان تهیه گزارشگیریهای مختلف و برخط برای تصمیمگیری را فراهم میکند و بدین ترتیب از ثبت اطلاعات اشتباه جلوگیری میشود.
به همین خاطر هست که این مقام مسئول در حوزه اشتغال از شفافسازی حرف میزند.
به گفته وی، همچنین بزودی سامانه اصناف کشور نیز به سامانه رصد متصل میشود تا اطلاعات آنها در حوزه اشتغال مورد استفاده آماری قرار گیرد.
معاون اشتغال وزارت کار همچنین در ادامه در پاسخ به صحت آمار ارائه شده میگوید: ما از قویترین سیستم نظارتی برخورداریم که این سیستم در دورههای قبل سابقه نداشته است. این نظارت در چهار لایه، سه سطح و دو بار در سال انجام میشود. ما در دولت سیزدهم یک طرح جامع رصد، پایش و نظارت بر اشتغال کشور تدوین و ابلاغ کردیم. مبنای هماهنگی و نظارتِ همه دستگاههای دولتی و غیردولتی سامانه رصد است. حدود ۱۷ هزار کاربر دستگاه اجرایی با این سامانه کار میکنند. همه این دستگاهها هر نوع خدمتی را که به اشتغال ارائه میدهند، ثبت میکنند. این سامانه به نسبت سامانههای قبل، حداقل صد مدل داشبورد مدیریتی دارد و تمام اشتغال ایجادی که روی این سامانه ثبت شده به تفکیک کد ملی، آدرس، شماره تلفن، نوع کسب و کار، دستگاه صادرکننده و جزئیات آن روی سامانه وجود دارد. شخصاً بارها با متقاضیان تماس گرفتم و دیتا بیسی که در این سامانه وجود دارد به لحاظ دقت و جزئیات اصلاً قابل مقایسه نیست و اصلاً چنین سامانهای قبلاً وجود نداشته است. این سامانه شامل چند مرحله نظارت است. نظارت در سطح شهرستان، استان، ملی و عالی؛ این فرایند ۴ لایهای دو بار در سال در سه مرحله نظارتِ تماسی، پیامکی و حضوری اتفاق میافتد. کسانی که باور ندارند بیایند ما این اطلاعات را به آنها نشان میدهیم. ما شفافیم و روی نظارت سختگیری میکنیم. در حال حاضر حدود ۷۵۰ هزار اشتغال ایجادی؛ ثبت شده است که من آن را نظارت میکنم. ما در پایان سال اشتغال ایجادی نظارتشده کامل را به مردم گزارش میدهیم.
معاون اشتغال وزارت کار، درباره باورپذیری آمارها نیز میگوید: در مورد باورپذیری بگویم که کلیت حرکت کلان و خرد اقتصاد، خروج از حالت رکود به حالت رونق بوده، این را آمار و اطلاعات میگوید. رشد تجارت خارجی، رشد صادرات، افزایش صد درصدی درآمدهای مالیاتی و افزایش درآمدهای نفتی و بهطورکلی مثبت بودنِ نرخ رشد اقتصادی طی یک سال اخیر، همه اینها نشان میدهد فضای کسب و کار و تولید در کشور از حالت رکود به رونق درآمده است. پس در این وضعیت باید انتظار اشتغال بیشتر را داشته باشیم.
کاهش ۱.۲ درصد دانشآموختگان
معاون اشتغال وزارت کار درباره نرخ بیکاری فارغالتحصیلان گفت: نرخ بیکاری فارغالتحصیلان به نسبت تابستان سال گذشته ۱.۲ درصد کاهش پیدا کرده است. همه شاخصهای بازار کار، یعنی خالص اشتغال ایجادی مردان، زنان، بخش صنعت، خدمات، فارغالتحصیلان همه مثبت بوده و صرفاً با کاهش اشتغال در بخش کشاورزی مواجه بودیم.
کریمی بیرانوند در مورد برنامههای اشتغال فارغالتحصیلان میگوید: توسعه استارتاپ ها، در نظرگرفتنِ ۵همت تسهیلات صندوق نوآوری و شکوفایی برای تقویت مشاغل دانشبنیان، تداوم سیاستهای بازار کار وزارت کار، تعامل وزارت کار با وزارت علوم و مجموعه فعالیتهای سازمان فنی و حرفهای کشور در این راستا است.
کاهش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان با متناسب به مهارتآموزی آنها با بازار کار
آنطور که کریمی بیرانوند میگوید: دانشی که افراد در دانشگاهها کسب میکنند لزوماً نیاز ما نیست و هرچه این فاصله را با نیاز بازار کاهش دهیم، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان کاهش پیدا میکند.
جدیدترین گزارش بررسی وضعیت اشتغال در بازار کار حاکی از سهم بالای دانشآموختگان دانشگاهی در بازار اشتغال و همچنین سهم ناکافی فارغالتحصیلان در بازار کسبوکار و در اختیار داشتن فرصتهای شغلی دارد.
نگاهی دقیق به دادههای آماری حوزه بازار و سهم شاخصهای اشتغال و بیکاری از مجموع فرصتهای شغلی موجود در کشور نشان از سهم ۴۰.۹ درصدی دانشآموختگان بیکار از مجموع جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر بیکاران داشته و این در حالی است که روند نزولی این سهم با کاهش ۰.۳ درصدی در مدت یکسال اخیر به ثبت رسیده است.
در همین خصوص سهم جمعیت شاغل دانشآموخته دانشگاهی از مجموع اشتغال کشور در سه ماهه دوم سالجاری ۲۶.۵ درصد عنوان شده است که کاهش ۰.۹ درصدی نیز در این بخش اشتغال دیده میشود.
قابلیتهای نیروی انسانی دانشآموخته در بخشهای مختلف برای تحقق سهم واقعی متناسب با این ظرفیتها نیازمند هدفگذاری دقیق براساس توان نیروی کار دانشآموخته دانشگاهی است.
اما در این بین برخی الزامات تعیین کننده مانند توسعه مهارتهای فنی و حرفهای در طول سالیان متمادی درنظر گرفته نشده و اثرگذاری این مهم بر تربیت نیروی کار ماهر برای ورود به بازار کار نادیده گرفته شده که حتماً بخش قابل توجهی از سهم نامناسب دانشآموختگان از جمع بیکاران کشور به این مسأله مرتبط میشود.
از زاویهای دیگر نیز سهم اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی از بازار کار نیز قطعاً با واقعیتها و توان موجود در این بخش از جامعه در سن کار فاصله داشته و ضرورت برنامهریزی گسترده متناسب با واقعیتها نیز در این خصوص دیده میشود.
جمعیت بیش از ۲۶ میلیون نفری فعال کشور که حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزارنفر بیکار و بیش از ۲۴ میلیون نفر شاغل را شامل شده، دارای ظرفیتهای متعدد و گستردهای به خصوص در حوزه فارغالتحصیلان است که در صورت ورود به بازار کار با وجود دانش روز دانشگاهی و آموزشهای مهارتی امکان رشد و توسعه همهجانبه بازار کسب و کار و تولید را خواهد داشت.
نظام آموزش عالی و مجموعه مدیریتی آموزش مهارت در کشور در چهارچوب سیاستهای کلان حوزه آموزش، تولید و اشتغال به عنوان نظام واحد هماهنگ توان تأمین و تربیت نیروی انسانی دانشآموخته ماهر را برای ورود به بازار کار داشته و صرفاً نیازمند برنامهریزی هدفمند و بر مبنای آیندهنگری است.
حتماً با ورود بیشتر نیروی کار دانش آموخته ماهر به بازار کار همزمان توسعه کسب و کار، کاهش نرخ بیکاری، افزایش اشتغال و مشارکت اقتصادی و همچنین تسریع در حرکت چرخ تولید و بهره وری را به دنبال خواهد داشت.
اما نکته امیدوارکننده در حوزه شاخصهای عمده بازار کار روند کاهشی نرخ بیکاری در کشور در طول یکسال گذشته تصدی دولت سیزدهم است بهگونهای که شاخص نرخ بیکاری در شرایط مقایسهای سه ماهه دوم سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ کاهش ۰.۷ درصدی داشته و از ۹.۶ درصد به ۸.۹ درصد رسیده که نشان از اثربخشی سیاستهای کلی بازار کار و اشتغال در کشور دارد.
محمود کریمی بیرانوند دیروز در حاشیه همایش ارتباطات مردمی و سلامت اداری وزارت کار که در محل این وزارتخانه برگزار شد برای اثبات آمار داده شده خود به سامانه ملی رصد اشتغال اشاره کرد و در اینباره گفت: این سامانه برای اولین بار پس از انقلاب ایجاد شده و به نوعی انقلابی در حوزه راست آزمایی اشتغال و نظارت بر شغلهای ایجاد شده است.
این پاسخ کریمی بیرانوند در حقیقت جوابیهای بود به منتقدان این روزهای دولت در حوزه اشتغال که گفته بودند محال است دولت سیزدهم در نیمه اول امسال توانسته باشد، نیمی از وعده ایجاد اشتغال را محقق سازد.
کریمی بیرانوند در این مصاحبه خطاب به منتقدان حوزه اشتغال کشور میگوید: کسانی که باور ندارند بیایند و وزارت کار اطلاعات همه افراد ثبتنام شده در سامانه ملی رصد اشتغال راه به صورت شفاف و با تفکیک استانی و شهرستانی و نوع شغل ایجاد شده را در اختیارشان قرار خواهد داد.
به گفته کریمی بیرانوند، وزارت کار با سامانه رصد ملی اشتغال به قویترین سیستم نظارتی مجهز شده است و برای اینکه هر شغلی به تثبیت برسد، نظارت سختگیرانهای را مد نظر قرار داده است.
دولت سیزدهم برای ایجاد سالانه یک میلیون شغل پایدار روندی را پایهریزی کرد که برخلاف دولتهای قبل بود، بدینترتیب ابتدا الگوی زیست بوم ملی اشتغال را به عنوان چشمانداز اشتغال وزارت کار متناسب با جغرافیا، استعدادها و ظرفیتهای هر منطقه تدوین کرد.
آنطور که کریمی بیرانوند - معاون اشتغال وزارت کار- میگوید: گام اصلی برای اجرای زیست بوم ملی اشتغال، هماهنگ کردن دستگاهها و نهادها بود که در این راستا ۷۱ دستگاه و نهاد حاکمیتی و مردمی همکاری و الگوهای ما را در عرصه اشتغال در نقاط مختلف پیاده کردند.
وی میگوید: در همین راستا بیش از71 دستگاه فعال شناسایی شدهاند که این الگو را عملیاتی کنند و در گامها و فازهای بعد، مبنای کار اطلس ملی اشتغال این است که به صورت بهینه در هر منطقهای چه الگوی اشتغالی عملیاتی شود و روی کدام یک از خدمات زیست بوم متمرکز شویم.
به گفته وی، تاکنون ۲۳۷ الگوی اشتغالزا در 71 دستگاه شناسایی و در قالب اطلس ملی اشتغال کشور جانمایی شده است.
اما برای ثبت اطلاعات و آمار صحیح که همواره یکی از بزرگترین مشکلات حوزه اشتغال در کشور بود سامانه رصد ملی اشتغال ایجاد شد. این سامانه بر مبنای کد ملی ایجاد شده است تا امکان تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه اشتغال حاصل شود. این سامانه امکان تهیه گزارشگیریهای مختلف و برخط برای تصمیمگیری را فراهم میکند و بدین ترتیب از ثبت اطلاعات اشتباه جلوگیری میشود.
به همین خاطر هست که این مقام مسئول در حوزه اشتغال از شفافسازی حرف میزند.
به گفته وی، همچنین بزودی سامانه اصناف کشور نیز به سامانه رصد متصل میشود تا اطلاعات آنها در حوزه اشتغال مورد استفاده آماری قرار گیرد.
معاون اشتغال وزارت کار همچنین در ادامه در پاسخ به صحت آمار ارائه شده میگوید: ما از قویترین سیستم نظارتی برخورداریم که این سیستم در دورههای قبل سابقه نداشته است. این نظارت در چهار لایه، سه سطح و دو بار در سال انجام میشود. ما در دولت سیزدهم یک طرح جامع رصد، پایش و نظارت بر اشتغال کشور تدوین و ابلاغ کردیم. مبنای هماهنگی و نظارتِ همه دستگاههای دولتی و غیردولتی سامانه رصد است. حدود ۱۷ هزار کاربر دستگاه اجرایی با این سامانه کار میکنند. همه این دستگاهها هر نوع خدمتی را که به اشتغال ارائه میدهند، ثبت میکنند. این سامانه به نسبت سامانههای قبل، حداقل صد مدل داشبورد مدیریتی دارد و تمام اشتغال ایجادی که روی این سامانه ثبت شده به تفکیک کد ملی، آدرس، شماره تلفن، نوع کسب و کار، دستگاه صادرکننده و جزئیات آن روی سامانه وجود دارد. شخصاً بارها با متقاضیان تماس گرفتم و دیتا بیسی که در این سامانه وجود دارد به لحاظ دقت و جزئیات اصلاً قابل مقایسه نیست و اصلاً چنین سامانهای قبلاً وجود نداشته است. این سامانه شامل چند مرحله نظارت است. نظارت در سطح شهرستان، استان، ملی و عالی؛ این فرایند ۴ لایهای دو بار در سال در سه مرحله نظارتِ تماسی، پیامکی و حضوری اتفاق میافتد. کسانی که باور ندارند بیایند ما این اطلاعات را به آنها نشان میدهیم. ما شفافیم و روی نظارت سختگیری میکنیم. در حال حاضر حدود ۷۵۰ هزار اشتغال ایجادی؛ ثبت شده است که من آن را نظارت میکنم. ما در پایان سال اشتغال ایجادی نظارتشده کامل را به مردم گزارش میدهیم.
معاون اشتغال وزارت کار، درباره باورپذیری آمارها نیز میگوید: در مورد باورپذیری بگویم که کلیت حرکت کلان و خرد اقتصاد، خروج از حالت رکود به حالت رونق بوده، این را آمار و اطلاعات میگوید. رشد تجارت خارجی، رشد صادرات، افزایش صد درصدی درآمدهای مالیاتی و افزایش درآمدهای نفتی و بهطورکلی مثبت بودنِ نرخ رشد اقتصادی طی یک سال اخیر، همه اینها نشان میدهد فضای کسب و کار و تولید در کشور از حالت رکود به رونق درآمده است. پس در این وضعیت باید انتظار اشتغال بیشتر را داشته باشیم.
کاهش ۱.۲ درصد دانشآموختگان
معاون اشتغال وزارت کار درباره نرخ بیکاری فارغالتحصیلان گفت: نرخ بیکاری فارغالتحصیلان به نسبت تابستان سال گذشته ۱.۲ درصد کاهش پیدا کرده است. همه شاخصهای بازار کار، یعنی خالص اشتغال ایجادی مردان، زنان، بخش صنعت، خدمات، فارغالتحصیلان همه مثبت بوده و صرفاً با کاهش اشتغال در بخش کشاورزی مواجه بودیم.
کریمی بیرانوند در مورد برنامههای اشتغال فارغالتحصیلان میگوید: توسعه استارتاپ ها، در نظرگرفتنِ ۵همت تسهیلات صندوق نوآوری و شکوفایی برای تقویت مشاغل دانشبنیان، تداوم سیاستهای بازار کار وزارت کار، تعامل وزارت کار با وزارت علوم و مجموعه فعالیتهای سازمان فنی و حرفهای کشور در این راستا است.
کاهش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان با متناسب به مهارتآموزی آنها با بازار کار
آنطور که کریمی بیرانوند میگوید: دانشی که افراد در دانشگاهها کسب میکنند لزوماً نیاز ما نیست و هرچه این فاصله را با نیاز بازار کاهش دهیم، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان کاهش پیدا میکند.
جدیدترین گزارش بررسی وضعیت اشتغال در بازار کار حاکی از سهم بالای دانشآموختگان دانشگاهی در بازار اشتغال و همچنین سهم ناکافی فارغالتحصیلان در بازار کسبوکار و در اختیار داشتن فرصتهای شغلی دارد.
نگاهی دقیق به دادههای آماری حوزه بازار و سهم شاخصهای اشتغال و بیکاری از مجموع فرصتهای شغلی موجود در کشور نشان از سهم ۴۰.۹ درصدی دانشآموختگان بیکار از مجموع جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر بیکاران داشته و این در حالی است که روند نزولی این سهم با کاهش ۰.۳ درصدی در مدت یکسال اخیر به ثبت رسیده است.
در همین خصوص سهم جمعیت شاغل دانشآموخته دانشگاهی از مجموع اشتغال کشور در سه ماهه دوم سالجاری ۲۶.۵ درصد عنوان شده است که کاهش ۰.۹ درصدی نیز در این بخش اشتغال دیده میشود.
قابلیتهای نیروی انسانی دانشآموخته در بخشهای مختلف برای تحقق سهم واقعی متناسب با این ظرفیتها نیازمند هدفگذاری دقیق براساس توان نیروی کار دانشآموخته دانشگاهی است.
اما در این بین برخی الزامات تعیین کننده مانند توسعه مهارتهای فنی و حرفهای در طول سالیان متمادی درنظر گرفته نشده و اثرگذاری این مهم بر تربیت نیروی کار ماهر برای ورود به بازار کار نادیده گرفته شده که حتماً بخش قابل توجهی از سهم نامناسب دانشآموختگان از جمع بیکاران کشور به این مسأله مرتبط میشود.
از زاویهای دیگر نیز سهم اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی از بازار کار نیز قطعاً با واقعیتها و توان موجود در این بخش از جامعه در سن کار فاصله داشته و ضرورت برنامهریزی گسترده متناسب با واقعیتها نیز در این خصوص دیده میشود.
جمعیت بیش از ۲۶ میلیون نفری فعال کشور که حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزارنفر بیکار و بیش از ۲۴ میلیون نفر شاغل را شامل شده، دارای ظرفیتهای متعدد و گستردهای به خصوص در حوزه فارغالتحصیلان است که در صورت ورود به بازار کار با وجود دانش روز دانشگاهی و آموزشهای مهارتی امکان رشد و توسعه همهجانبه بازار کسب و کار و تولید را خواهد داشت.
نظام آموزش عالی و مجموعه مدیریتی آموزش مهارت در کشور در چهارچوب سیاستهای کلان حوزه آموزش، تولید و اشتغال به عنوان نظام واحد هماهنگ توان تأمین و تربیت نیروی انسانی دانشآموخته ماهر را برای ورود به بازار کار داشته و صرفاً نیازمند برنامهریزی هدفمند و بر مبنای آیندهنگری است.
حتماً با ورود بیشتر نیروی کار دانش آموخته ماهر به بازار کار همزمان توسعه کسب و کار، کاهش نرخ بیکاری، افزایش اشتغال و مشارکت اقتصادی و همچنین تسریع در حرکت چرخ تولید و بهره وری را به دنبال خواهد داشت.
اما نکته امیدوارکننده در حوزه شاخصهای عمده بازار کار روند کاهشی نرخ بیکاری در کشور در طول یکسال گذشته تصدی دولت سیزدهم است بهگونهای که شاخص نرخ بیکاری در شرایط مقایسهای سه ماهه دوم سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ کاهش ۰.۷ درصدی داشته و از ۹.۶ درصد به ۸.۹ درصد رسیده که نشان از اثربخشی سیاستهای کلی بازار کار و اشتغال در کشور دارد.
صدور 1758 بخشنامه اقتصادی ازسال 95 تا 1400
اقتصاد دستوری به سبک دولت روحانی
گروه اقتصادی/ برخی از فعالان اقتصادی، دولت گذشته را دولت بخشنامه میدانند. دولتی که به جای اصلاح امور و بازنگری تصمیمهای خود، به سمت ابلاغ بخشنامههای متعدد رفت. تعدد بخشنامهها بهگونهای بود که فعالان اقتصادی امکان برنامهریزی بلندمدت نداشتند و گروهی هم تحتتأثیر بخشنامههای ابلاغ شده قادر به ادامه مسیر نبودند. در این میان اکثر بخشنامههایی که فعالان اقتصادی در دولت گذشته با آن روبهرو بودند، بدون مشورت و نظرخواهی بخش خصوصی اتخاذ میشد و مهمتر آن که ناگهانی بود. زمانیکه دولت وقت با اعتراض مکرر فعالان اقتصادی روبهرو میشد، برای آنکه جبرانمافات کند به سمت ابلاغ بخشنامه دیگری میرفت و همین امر و دیدگاه سبب شد دولت روحانی به استناد مدارک، طی 6 سال بیش از 1758 بخشنامه در حوزه تجارت داشته باشد. تعدد بخشنامهها چالشهای جدی را برای فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و تجار ایجاد کرد که از جمله آن میتوان به عدم پیشبینیپذیر بودن اقتصاد، تناقض در بخشنامهها، ایجاد محدودیت برای گروههای مختلف، عدم ثبات در تصمیمگیریها و... اشاره کرد.
حسین کیانپور، عضو اتاق بازرگانی ایران به «ایران» گفت: دولت گذشته با صدور قوانین و بخشنامههای متعدد، راه را برای فعالیت بخش خصوصی بست و اجازه نداد جریان واقعی تجارت شکل بگیرد. او با بیان اینکه برخی از بخشنامههای دولت گذشته بیشتر از یک هفته دوام نداشت، افزود: مگر میشود اقتصادی که با شدیدترین تحریمها روبهرو است به صورت آزمون و خطا اداره شود؟ مگر میتوان اقتصاد را با بخشنامه اداره کرد؟ اقتصاد در یک بستر آزاد میتواند فعالیت کند.
عضو اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه دولت گذشته با ابلاغ بخشنامههای متعدد خسارت سنگینی به بخش تجارت کشور زد، گفت: در حال حاضر بخش قابلتوجهی از بخشنامههای دولت گذشته بیاثر شده است یا دیگر قابلیت عملیاتی ندارد. دولت سیزدهم به این نتیجه رسیده که بخشنامههای گذشته مخل تجارت کشور بوده است.
او با تأکید بر اینکه دولت سیزدهم با صدور بخشنامههای متعدد خداحافظی کرده است و سعی دارد بخشنامههای گذشته را اصلاح کند، تصریح کرد: طی یک سال گذشته بیش از 11 بخشنامه که مانع جدی صادرات و واردات کشور بود، اصلاح شده است. آنگونه که با خبر شدیم، سازمان توسعه تجارت و کارشناسان وزارت صمت در حال احصای قوانین و بخشنامههایی هستند که دولت گذشته به صورت خلقالساعه وضع میکرد. اگر بخشی از بخشنامههای دولت گذشته حذف شود، اطمینان میدهیم رویه صادرات و واردات کشور تغییر و به سمت بهبود حرکت کند.
دولت سیزدهم از نیمه دوم سال گذشته اعلام کرد به سمت حذف قوانین مخل با تجارت و متضاد با منافع ملی حرکت خواهد کرد؛ از این رو برخی از منابع مطلع میگویند طی این مدت بیش از 50 بخشنامه اصلاح شدند و بخشی دیگر با توجه به شرایط کشور قابلیت عملیاتی بودن خود را از دست دادند و برخی دیگر که همچنان به قوت خود باقی است، در مسیر اصلاح و بازنگری قرار گرفته است. در این میان دولت سیزدهم سعی کرده تا حد امکان بخشنامه جدیدی صادر نکند تا فعالان اقتصادی با چالش تازهای مواجه نشوند. محسن اقبالی از اعضای اتاق بازرگانی به «ایران» گفت: از نیمه دوم سال گذشته تاکنون به صورت محدود، بخشنامه جدید از سوی دولت سیزدهم ابلاغ شده و خوشبختانه بخشی از قوانین و بخشنامههای دولت گذشته اصلاح شده که مهمترین آن موضوع برگشت ارز حاصل از صادرات است.
او افزود: استفاده از سامانه نیما، مسائل گمرکی، استفاده از پتانسیل رمزارزها، بخشی از بخشنامههایی است که در دولت سیزدهم مورد بازنگری قرار گرفته است. دولت گذشته به تجار و فعالان اقتصادی نگاه قاچاقچی داشت اما در این دولت فعال اقتصادی مورد احترام است. اقبالی خاطرنشان کرد: یکی از موضوعات مهمی که در دولت سیزدهم احیا شد، حضور رایزنان بازرگانی ایران در خارج از کشور بود. دولت گذشته به جهت کمبود منابع مالی از رایزنان بازرگانی خواست به کشور بازگردند اما در دولت سیزدهم با اصلاحات صورت گرفته، اکنون در بیش از 9 کشور رایزنان بازرگانی ایران مستقر شدهاند. او با تأکید بر اینکه دولت گذشته در بخشنامههایی که ابلاغ میکرد نگاه بخشینگر داشت، تصریح کرد: چنین دیدگاهی سبب شده بخشی از گروههای تجاری از یک بخشنامه منتفع شوند و گروه دیگر که تعدادشان زیاد بود بشدت دچار خسران مالی شوند.
تعدد قوانین و اتخاذ تصمیمهای خلقالساعه در حوزه تجارت باعث شد سهم ایران در تجارت بینالمللی که در سال ۱۳۹۵ حدود ۳ دهم درصد تجارت بینالمللی در سطح جهان بود، در سال ۱۳۹۹ به دو دهم درصد یعنی حدود ۳۰ درصد کاهش پیدا کند. همچنین ارزش دلاری حجم تجارت خارجی ایران در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸، 13درصد کاهش یافت و از ۸۵ میلیارد دلار به 73.8 میلیارد دلار کاهش یافت. حال برای آنکه بتوان این اعداد را جبران کرد وزارت صمت ۳۶ طرح تحولی تعریف کرده که در میانمدت و یک تا ۲ سال آینده به نتیجه خواهد رسید.
در این میان کیوان کاشفی، عضو اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر اینکه دولت گذشته تعدد بخشنامه و قوانین را برای فعالان اقتصادی ایجاد کرد، گفت: ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین سطح قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها و آییننامهها را دارد و بعد از صدور هر قانون شاهد تعدد آییننامهها و شیوهنامههای آن هستیم. این قوانین و مقررات به جای تسهیلگری و تنظیمگری روابط فعالان اقتصادی با جامعه، باعث دردسر و مشکل شده است.
او با بیان اینکه فعالان بخش خصوصی در بین بخشنامهها گم میشوند، افزود: دخالتهای فراوان در رویههای صادراتی و وارداتی و دستورالعملهای خلقالساعه، فعالان بخش خصوصی را دچار سردرگمی میکند و این در حالی است که فعالیت اقتصادی و صادراتی امری پیوسته و زمانبر است.
یکی از عمده مشکلات در حوزه تجارت ایران مربوط به تعدد بخشنامهها، قوانین و دستورالعملها میشود که اغلب آنها نیز به صورت یکشبه و بدون اطلاع قبلی صادر شدهاند که محدودیت و ممنوعیت در امور مختلف تجاری از جمله واردات یا صادرات ایجاد میکنند.
صدور بخشنامههای متعدد و گاه متناقض با هم که از عوامل اصلی عدم پیشبینیپذیری اقتصاد محسوب میشود به خودی خود میتواند سرمایهگذار را از انجام فعالیتهای اقتصادی مجاز دور کرده و به دلیل چالشهای ایجاد شده و دامن زدن به فضای ناآرام، حتی به فرار سرمایه از کشور نیز منجر شود و این در حالی است که فعال اقتصادی نیازمند فضایی امن و پایدار برای برنامهریزی بلندمدت است و تسهیل در فرایند تجارت و سادهسازی قوانین و آییننامهها از راهکارهای اصلی برای کمک به آنها و دستیابی به یک محیط کسبوکار آرام محسوب میشود.
در این بین بررسی میزان بخشنامههای صادره در بخش تجارت در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نشان میدهد در این مدت در مجموع ۱۷۵۸ بخشنامه و دستورالعمل از سوی گمرک ایران ابلاغ شده که ۸۴۲ مورد مربوط به بخش صادرات و ۶۳۷ مورد مربوط به بخش واردات و مابقی مربوط به سایر مباحث تجاری بوده است. باید اشاره شود که ۶۰۱ مورد از بخشنامههای صادر شده در بخش صادرات، ماهیت محدودکنندگی برای صادرکنندگان (از جمله تعیین ضوابط، استانداردها، وضع عوارض و ساماندهی حوزه صادرات) داشته است.
چندی پیش حسین هرورانی، کارشناس اقتصادی گفته بود: بیشتر نابسامانیها در تجارت خارجی کشورمان که در سالهای اخیر به وجود آمده، ناشی از سوءتدبیر و سوءمدیریت بوده است. از سال ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۳۹۹ بالغ بر ۷۰ مورد آییننامه و بخشنامه توسط هیأت وزیران صادر شده که همه آنها در حوزه صادرات و ۷ مورد آن درباره ممنوعیت صادرات بوده است، این در حالی است که صادرکنندگان به ثبات نیاز دارند.
سال ۹۷ رکورددار صدور بخشنامه
ارزیابی جزئیات بخشنامههای صادرشده حکایت از آن دارد که در سال ۹۷ بیشترین بخشنامه تجاری ابلاغ شده است، به گونهای که در این سال که همزمان با شروع تحریمهای جدید امریکا بود، ۴۹۳ بخشنامه صادر شد که از این میزان ۲۳۴ مورد مربوط به واردات، ۱۵۳ مورد مربوط به صادرات و ۱۰۶ مورد هم مربوط به کل تجارت (هر دو حوزه صادرات و واردات) بوده است.
رتبه دوم در صدور بخشنامهها مربوط به نیمه اول سال ۱۴۰۰ میشود که بعد از سال ۹۷ شاهد بیشترین بخشنامه صادره بود؛ به شکلی که در سال گذشته ۴۰۹ بخشنامه صادر شد که ۱۱۶ مورد در حوزه واردات، ۲۴۷ مورد در حوزه صادرات و ۴۶ مورد نیز در حوزه تجارت بوده است.
همچنین رتبه سوم صدور بخشنامهها برای سال ۹۶ با ابلاغ ۳۲۱ بخشنامه است که از این میزان، ۱۵۳ مورد مربوط به بخش واردات، ۹۶ مورد مربوط به بخش صادرات و ۷۲ مورد مربوط به بخش تجارت میشود.
کمترین بخشنامه صادره در سال ۹۹
کمترین بخشنامههای صادره نیز مربوط به سالهای ۹۵، ۹۸ و ۹۹ میشود. در سال ۹۸ تعداد ۲۲۸ مورد بخشنامه صادر شده است که از این میزان ۱۴۱ مربوط به بخش صادرات، ۱۳ مورد مربوط به بخش واردات و ۷۴ مورد مربوط به بخش تجارت میشود.
در سال ۹۵ تعداد ۱۵۶ بخشنامه صادر شد که ۱۱۵ مورد مربوط به صادرات، ۱۲ مورد مربوط به واردات و ۲۹ مورد مربوط به تجارت بوده است. در سال ۹۹ نیز کمترین بخشنامه صادر شده است و شاهد ابلاغ ۱۵۱ بخشنامه بودیم که ۹۰ مورد برای صادرات، ۳۰ مورد برای واردات و ۳۱ مورد برای بخش تجارت بوده است. به این ترتیب در مجموع در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ حدود ۴۸ درصد بخشنامهها مربوط به بخش صادرات، ۳۶ درصد مربوط به بخش واردات و ۱۶ درصد هم مربوط به حوزه تجارت بوده است.
مهمترین نکته این است که اگرچه دولت صدور یکشبه بخشنامهها را ممنوع کرده اما باید توجه شود که لازم است بخشنامهها و رویههای گمرکی صادر شده طی سالهای گذشته بویژه ۳ سال اخیر مورد بازنگری جدی قرار گیرد تا هزینههای تجارت به حداقل رسیده و اهداف صادراتی دولت محقق شود.
بـــرش
بررسی میزان بخشنامههای صادره در بخش تجارت در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نشان میدهد در این مدت در مجموع ۱۷۵۸ بخشنامه و دستورالعمل از سوی گمرک ایران ابلاغ شده که ۸۴۲ مورد مربوط به بخش صادرات و ۶۳۷ مورد مربوط به بخش واردات بوده است.
تعدد قوانین و اتخاذ تصمیمهای خلقالساعه در حوزه تجارت باعث شد سهم ایران در تجارت بینالمللی که در سال ۱۳۹۵ حدود ۳ دهم درصد تجارت بینالمللی در سطح جهان بود، در سال ۱۳۹۹ به دو دهم درصد یعنی حدود ۳۰ درصد کاهش پیدا کند
از نیمه دوم سال گذشته تاکنون به صورت محدود، بخشنامه جدید از سوی دولت سیزدهم ابلاغ شده و خوشبختانه بخشی از قوانین و بخشنامههای دولت گذشته اصلاح شده که مهمترین آن موضوع برگشت ارز حاصل از صادرات است
دولت گذشته با صدور قوانین و بخشنامههای متعدد، راه را برای فعالیت بخش خصوصی بست و اجازه نداد جریان واقعی تجارت شکل بگیرد
حسین کیانپور، عضو اتاق بازرگانی ایران به «ایران» گفت: دولت گذشته با صدور قوانین و بخشنامههای متعدد، راه را برای فعالیت بخش خصوصی بست و اجازه نداد جریان واقعی تجارت شکل بگیرد. او با بیان اینکه برخی از بخشنامههای دولت گذشته بیشتر از یک هفته دوام نداشت، افزود: مگر میشود اقتصادی که با شدیدترین تحریمها روبهرو است به صورت آزمون و خطا اداره شود؟ مگر میتوان اقتصاد را با بخشنامه اداره کرد؟ اقتصاد در یک بستر آزاد میتواند فعالیت کند.
عضو اتاق بازرگانی ایران با بیان اینکه دولت گذشته با ابلاغ بخشنامههای متعدد خسارت سنگینی به بخش تجارت کشور زد، گفت: در حال حاضر بخش قابلتوجهی از بخشنامههای دولت گذشته بیاثر شده است یا دیگر قابلیت عملیاتی ندارد. دولت سیزدهم به این نتیجه رسیده که بخشنامههای گذشته مخل تجارت کشور بوده است.
او با تأکید بر اینکه دولت سیزدهم با صدور بخشنامههای متعدد خداحافظی کرده است و سعی دارد بخشنامههای گذشته را اصلاح کند، تصریح کرد: طی یک سال گذشته بیش از 11 بخشنامه که مانع جدی صادرات و واردات کشور بود، اصلاح شده است. آنگونه که با خبر شدیم، سازمان توسعه تجارت و کارشناسان وزارت صمت در حال احصای قوانین و بخشنامههایی هستند که دولت گذشته به صورت خلقالساعه وضع میکرد. اگر بخشی از بخشنامههای دولت گذشته حذف شود، اطمینان میدهیم رویه صادرات و واردات کشور تغییر و به سمت بهبود حرکت کند.
دولت سیزدهم از نیمه دوم سال گذشته اعلام کرد به سمت حذف قوانین مخل با تجارت و متضاد با منافع ملی حرکت خواهد کرد؛ از این رو برخی از منابع مطلع میگویند طی این مدت بیش از 50 بخشنامه اصلاح شدند و بخشی دیگر با توجه به شرایط کشور قابلیت عملیاتی بودن خود را از دست دادند و برخی دیگر که همچنان به قوت خود باقی است، در مسیر اصلاح و بازنگری قرار گرفته است. در این میان دولت سیزدهم سعی کرده تا حد امکان بخشنامه جدیدی صادر نکند تا فعالان اقتصادی با چالش تازهای مواجه نشوند. محسن اقبالی از اعضای اتاق بازرگانی به «ایران» گفت: از نیمه دوم سال گذشته تاکنون به صورت محدود، بخشنامه جدید از سوی دولت سیزدهم ابلاغ شده و خوشبختانه بخشی از قوانین و بخشنامههای دولت گذشته اصلاح شده که مهمترین آن موضوع برگشت ارز حاصل از صادرات است.
او افزود: استفاده از سامانه نیما، مسائل گمرکی، استفاده از پتانسیل رمزارزها، بخشی از بخشنامههایی است که در دولت سیزدهم مورد بازنگری قرار گرفته است. دولت گذشته به تجار و فعالان اقتصادی نگاه قاچاقچی داشت اما در این دولت فعال اقتصادی مورد احترام است. اقبالی خاطرنشان کرد: یکی از موضوعات مهمی که در دولت سیزدهم احیا شد، حضور رایزنان بازرگانی ایران در خارج از کشور بود. دولت گذشته به جهت کمبود منابع مالی از رایزنان بازرگانی خواست به کشور بازگردند اما در دولت سیزدهم با اصلاحات صورت گرفته، اکنون در بیش از 9 کشور رایزنان بازرگانی ایران مستقر شدهاند. او با تأکید بر اینکه دولت گذشته در بخشنامههایی که ابلاغ میکرد نگاه بخشینگر داشت، تصریح کرد: چنین دیدگاهی سبب شده بخشی از گروههای تجاری از یک بخشنامه منتفع شوند و گروه دیگر که تعدادشان زیاد بود بشدت دچار خسران مالی شوند.
تعدد قوانین و اتخاذ تصمیمهای خلقالساعه در حوزه تجارت باعث شد سهم ایران در تجارت بینالمللی که در سال ۱۳۹۵ حدود ۳ دهم درصد تجارت بینالمللی در سطح جهان بود، در سال ۱۳۹۹ به دو دهم درصد یعنی حدود ۳۰ درصد کاهش پیدا کند. همچنین ارزش دلاری حجم تجارت خارجی ایران در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸، 13درصد کاهش یافت و از ۸۵ میلیارد دلار به 73.8 میلیارد دلار کاهش یافت. حال برای آنکه بتوان این اعداد را جبران کرد وزارت صمت ۳۶ طرح تحولی تعریف کرده که در میانمدت و یک تا ۲ سال آینده به نتیجه خواهد رسید.
در این میان کیوان کاشفی، عضو اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر اینکه دولت گذشته تعدد بخشنامه و قوانین را برای فعالان اقتصادی ایجاد کرد، گفت: ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین سطح قوانین، بخشنامهها، دستورالعملها و آییننامهها را دارد و بعد از صدور هر قانون شاهد تعدد آییننامهها و شیوهنامههای آن هستیم. این قوانین و مقررات به جای تسهیلگری و تنظیمگری روابط فعالان اقتصادی با جامعه، باعث دردسر و مشکل شده است.
او با بیان اینکه فعالان بخش خصوصی در بین بخشنامهها گم میشوند، افزود: دخالتهای فراوان در رویههای صادراتی و وارداتی و دستورالعملهای خلقالساعه، فعالان بخش خصوصی را دچار سردرگمی میکند و این در حالی است که فعالیت اقتصادی و صادراتی امری پیوسته و زمانبر است.
یکی از عمده مشکلات در حوزه تجارت ایران مربوط به تعدد بخشنامهها، قوانین و دستورالعملها میشود که اغلب آنها نیز به صورت یکشبه و بدون اطلاع قبلی صادر شدهاند که محدودیت و ممنوعیت در امور مختلف تجاری از جمله واردات یا صادرات ایجاد میکنند.
صدور بخشنامههای متعدد و گاه متناقض با هم که از عوامل اصلی عدم پیشبینیپذیری اقتصاد محسوب میشود به خودی خود میتواند سرمایهگذار را از انجام فعالیتهای اقتصادی مجاز دور کرده و به دلیل چالشهای ایجاد شده و دامن زدن به فضای ناآرام، حتی به فرار سرمایه از کشور نیز منجر شود و این در حالی است که فعال اقتصادی نیازمند فضایی امن و پایدار برای برنامهریزی بلندمدت است و تسهیل در فرایند تجارت و سادهسازی قوانین و آییننامهها از راهکارهای اصلی برای کمک به آنها و دستیابی به یک محیط کسبوکار آرام محسوب میشود.
در این بین بررسی میزان بخشنامههای صادره در بخش تجارت در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نشان میدهد در این مدت در مجموع ۱۷۵۸ بخشنامه و دستورالعمل از سوی گمرک ایران ابلاغ شده که ۸۴۲ مورد مربوط به بخش صادرات و ۶۳۷ مورد مربوط به بخش واردات و مابقی مربوط به سایر مباحث تجاری بوده است. باید اشاره شود که ۶۰۱ مورد از بخشنامههای صادر شده در بخش صادرات، ماهیت محدودکنندگی برای صادرکنندگان (از جمله تعیین ضوابط، استانداردها، وضع عوارض و ساماندهی حوزه صادرات) داشته است.
چندی پیش حسین هرورانی، کارشناس اقتصادی گفته بود: بیشتر نابسامانیها در تجارت خارجی کشورمان که در سالهای اخیر به وجود آمده، ناشی از سوءتدبیر و سوءمدیریت بوده است. از سال ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۳۹۹ بالغ بر ۷۰ مورد آییننامه و بخشنامه توسط هیأت وزیران صادر شده که همه آنها در حوزه صادرات و ۷ مورد آن درباره ممنوعیت صادرات بوده است، این در حالی است که صادرکنندگان به ثبات نیاز دارند.
سال ۹۷ رکورددار صدور بخشنامه
ارزیابی جزئیات بخشنامههای صادرشده حکایت از آن دارد که در سال ۹۷ بیشترین بخشنامه تجاری ابلاغ شده است، به گونهای که در این سال که همزمان با شروع تحریمهای جدید امریکا بود، ۴۹۳ بخشنامه صادر شد که از این میزان ۲۳۴ مورد مربوط به واردات، ۱۵۳ مورد مربوط به صادرات و ۱۰۶ مورد هم مربوط به کل تجارت (هر دو حوزه صادرات و واردات) بوده است.
رتبه دوم در صدور بخشنامهها مربوط به نیمه اول سال ۱۴۰۰ میشود که بعد از سال ۹۷ شاهد بیشترین بخشنامه صادره بود؛ به شکلی که در سال گذشته ۴۰۹ بخشنامه صادر شد که ۱۱۶ مورد در حوزه واردات، ۲۴۷ مورد در حوزه صادرات و ۴۶ مورد نیز در حوزه تجارت بوده است.
همچنین رتبه سوم صدور بخشنامهها برای سال ۹۶ با ابلاغ ۳۲۱ بخشنامه است که از این میزان، ۱۵۳ مورد مربوط به بخش واردات، ۹۶ مورد مربوط به بخش صادرات و ۷۲ مورد مربوط به بخش تجارت میشود.
کمترین بخشنامه صادره در سال ۹۹
کمترین بخشنامههای صادره نیز مربوط به سالهای ۹۵، ۹۸ و ۹۹ میشود. در سال ۹۸ تعداد ۲۲۸ مورد بخشنامه صادر شده است که از این میزان ۱۴۱ مربوط به بخش صادرات، ۱۳ مورد مربوط به بخش واردات و ۷۴ مورد مربوط به بخش تجارت میشود.
در سال ۹۵ تعداد ۱۵۶ بخشنامه صادر شد که ۱۱۵ مورد مربوط به صادرات، ۱۲ مورد مربوط به واردات و ۲۹ مورد مربوط به تجارت بوده است. در سال ۹۹ نیز کمترین بخشنامه صادر شده است و شاهد ابلاغ ۱۵۱ بخشنامه بودیم که ۹۰ مورد برای صادرات، ۳۰ مورد برای واردات و ۳۱ مورد برای بخش تجارت بوده است. به این ترتیب در مجموع در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ حدود ۴۸ درصد بخشنامهها مربوط به بخش صادرات، ۳۶ درصد مربوط به بخش واردات و ۱۶ درصد هم مربوط به حوزه تجارت بوده است.
مهمترین نکته این است که اگرچه دولت صدور یکشبه بخشنامهها را ممنوع کرده اما باید توجه شود که لازم است بخشنامهها و رویههای گمرکی صادر شده طی سالهای گذشته بویژه ۳ سال اخیر مورد بازنگری جدی قرار گیرد تا هزینههای تجارت به حداقل رسیده و اهداف صادراتی دولت محقق شود.
بـــرش
بررسی میزان بخشنامههای صادره در بخش تجارت در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ نشان میدهد در این مدت در مجموع ۱۷۵۸ بخشنامه و دستورالعمل از سوی گمرک ایران ابلاغ شده که ۸۴۲ مورد مربوط به بخش صادرات و ۶۳۷ مورد مربوط به بخش واردات بوده است.
تعدد قوانین و اتخاذ تصمیمهای خلقالساعه در حوزه تجارت باعث شد سهم ایران در تجارت بینالمللی که در سال ۱۳۹۵ حدود ۳ دهم درصد تجارت بینالمللی در سطح جهان بود، در سال ۱۳۹۹ به دو دهم درصد یعنی حدود ۳۰ درصد کاهش پیدا کند
از نیمه دوم سال گذشته تاکنون به صورت محدود، بخشنامه جدید از سوی دولت سیزدهم ابلاغ شده و خوشبختانه بخشی از قوانین و بخشنامههای دولت گذشته اصلاح شده که مهمترین آن موضوع برگشت ارز حاصل از صادرات است
دولت گذشته با صدور قوانین و بخشنامههای متعدد، راه را برای فعالیت بخش خصوصی بست و اجازه نداد جریان واقعی تجارت شکل بگیرد
غنی بودن خاک موجب افزایش بازدهی نخلستانها می شود
رکوردشکنی فارس در تولید خرما
حمیرا حیدریان
خبرنگار
ایران با تولید سالانه یک میلیون و 400 هزار تن خرما رتبه دوم تا سوم جهان را در سالهای متوالی به خود اختصاص داده است. در کناراستان خوزستان، بوشهر و هرمزگان، سیستان و بلوچستان و کرمان، همچنین مناطق جنوبی استان فارس نیز از نخلستانهای گستردهای برخوردار است. به علت تنوع آب و هوایی و غنی بودن خاک؛ 17 شهرستان از 37 شهرستان این استان مستعد تولید خرما و پرورش نخل است. کیفیت خاک در این استان باعث شده «فارس» با تولید بیش از 250 هزار تن خرما سکوی نخست کشوری را به خود اختصاص دهد این در حالی است که از نظر سطح زیر کشت در رتبه پایینتری از سه استان دیگر قرار دارد.
رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان فارس در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه استان فارس با تولید بالغ بر 251 هزار و 500 تن خرما رتبه اول کشوری و رتبه چهارم در سطح زیر کشت این محصول را دارد، گفت: این رقم از میانگین کشور و سایر استانهای خرماخیز بالاتر است. جنوب استان فارس به لحاظ پتانسیلهایی که دارد یکی از بسترهای مناسب برای توسعه و تولید خرما در سطح کشور است. خرمای تولیدی در استان فارس از کیفیت بالایی برخوردار است .ضمن اینکه تنوع ارقام، عاملی است که میتواند ما را در شناسایی بهتر بازارهای هدف صادراتی یاری کند. همچنین استانداردهای برداشت و عرضه محصول خرما را باید به روز کرد که دراین زمینه از سوی سازمان جهاد کشاورزی گامهایی برداشته شده است.
مجتبی دهقانپور با اشاره به اینکه باید علاوه بر توسعه این صنایع، استانداردهای تولید و بستهبندی را نیزارتقا بخشید، افزود: امروزه استفاده از فناوریهای نوین میتواند کمک کند تا ارقامی که خاصیت بستهبندی و جنبههای صادراتی دارند با روش مطلوبی بستهبندی و درنهایت صادر شود. از اینرو به منظور جذب سرمایه گذاردر حوزه صنایع تبدیلی، بستهبندی و فرآوری خرما تسهیلات ارزان قیمت را برای این افراد در نظر گرفته است. همچنین رفع موانع در فرایند دریافت اخذ مجوز از دیگر اقداماتی است که برای سرمایهگذاران این صنعت در نظر گرفته شده است. این مسئول با تأکید بر حمایت از نخلداران، از در اختیار قراردادن نهال مقاوم در برابر آفات به آنان خبر داد و اظهار داشت: به منظور تولید نهال خرما با کیفیت عالی و سالم و مقاوم در مقابل هرگونه آفات، از اواخر سال گذشته مرکز تولید نهال خرما با روش کشت بافت و تولید باغ مادری کلنگزنی شد که این اقدام در جهت محصول متناسب با بازار هدف صادرات تولید خواهد شد. در این مرکز قرار است پایههای رقم مجول که یکی از ارقام بازارپسند است تولید شود و نهالهای تولیدی علاوه بر استان فارس، در اختیار نخلداران جنوب کشور نیز قرار خواهد گرفت. وی تلاش برای بهبود وضعیت تولید این محصول و ایجاد ارزش افزوده بهتر برای باغداران را از جمله برنامههای پیش روی این سازمان دانست و خاطرنشان کرد: از سوی دولت یکسری تمهیداتی برای نخلداران در نظر گرفته شده است تا نهالهای تولیدی را در قالب یارانه دریافت کنند. وی با تأکید بر اینکه از همه ظرفیتهای موجود برای رفع ضعفهای حوزه تولید، توزیع و صادرات خرما باید استفاده کرد، تصریح کرد: هر چند در حال حاضر خرمای تولید ایران به حدود 70 کشور جهان صادر میشود، اما باید به دنبال توسعه بازارهای صادراتی باشیم و این مهم از مسیر توسعه صنایع تبدیلی میگذرد که در نهایت ارزش افزوده بیشتری را نصیب باغداران و بخشهای اقتصاد کشور خواهد کرد.
وی با اشاره به اینکه تشکلهای قوی بخش کشاورزی در کشور و در استان فارس وجود دارد که از این ظرفیتها میتوان به عنوان تکمیلکننده زنجیرههای تولید استفاده کرد و در بازارهای صادراتی حضور مؤثرتری داشت، ابراز کرد: در نهایت در بحث تولید هر محصول و کالایی باید به مرحله تجاریسازی برسیم و ارقامی تولید کنیم که متناسب با شرایط اکولوژیکی مناطق مختلف باشد.
مدرنسازی، راهحل حفظ نخلستانها
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان فارس نیز در این خصوص گفت: مدرنسازی یکی از روشهایی است که جهاد کشاورزی فارس در راستای توسعه و حفظ نخلستانهای استان در نظر گرفته است. با نگاهی به ظرفیتهای استان فارس در خواهیم یافت که استان فارس دارای بیش از 31 هزار هکتار نخلستان است این در حالی است که طی سه سال گذشته شاهد افزایش سطح زیر کشت نخلستانهای استان فارس بودهایم.
حمید دبیری با بیان اینکه نخلداری و نخلستانها جزو سنتیترین روشهای کشت در حوزه کشاورزی بوده است و بیشتر نخلستانهای استان فارس در مناطق محروم بوده، از این رو شاهد کشتهای سنتی هستیم، گفت : طی چند سال اخیر در راستای توسعه نخلستانهای استان فارس تغییر ارقام تجاری دنیا در دستور کار جهاد کشاورزی استان فارس بوده و شاهد هستیم که طی مدت مذکور بالغ بر 14 هزار کشت بافتی در استان فارس صورت گرفته که این آماری بیسابقه بوده است.
به گفته این مقام مسئول سیاست تغییر ساختار در نخلستانهای استان فارس موجب شده تا وضعیت نخلستانهای استان فارس بهبود یافته و حرکت رو به جلو در راستای تجاریسازی ارقام در استان فارس صورت گرفته است. دبیری در خصوص وجود آفت در میان نخلستانهای استان فارس نیز خاطرنشان کرد: آفت در نخلستانهای استان فارس از سال 1396 شیوع یافته و تاکنون 2 هزار و 800 نخل را درگیر کرده است که البته آفت 2 هزار و 500 نخل مهار شد.
این مقام مسئول در خصوص مشکلات این بخش نیز اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که در حوزه کشت نخلستانها وجود دارد موضوع قرنطینه بوده است، برخی از افراد با جابهجا کردن پاجوشهای خرما موجب انتقال آفت و بیماری از نخلستانی به نخلستان دیگر میشوند از این رو میتوان گفت که یکی از مشکلات این حوزه عدم قرنطینه است.
از جمله اقدامات خوبی که در راستای توسعه فعالیتهای اقتصادی در نخلستانها شده است جایگزینی ارقام موجود با ارقام تجاری روز دنیا است. در این راستا شاهد هستیم که بسیاری از فعالان حوزه کشاورزی به جای کشت مرکبات با توجه به اقتصادیتر شدن کشت خرما نسبت به تغییر کشت و ایجاد نخلستان اقدام کردند.
خبرنگار
ایران با تولید سالانه یک میلیون و 400 هزار تن خرما رتبه دوم تا سوم جهان را در سالهای متوالی به خود اختصاص داده است. در کناراستان خوزستان، بوشهر و هرمزگان، سیستان و بلوچستان و کرمان، همچنین مناطق جنوبی استان فارس نیز از نخلستانهای گستردهای برخوردار است. به علت تنوع آب و هوایی و غنی بودن خاک؛ 17 شهرستان از 37 شهرستان این استان مستعد تولید خرما و پرورش نخل است. کیفیت خاک در این استان باعث شده «فارس» با تولید بیش از 250 هزار تن خرما سکوی نخست کشوری را به خود اختصاص دهد این در حالی است که از نظر سطح زیر کشت در رتبه پایینتری از سه استان دیگر قرار دارد.
رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان فارس در گفتوگو با «ایران» با بیان اینکه استان فارس با تولید بالغ بر 251 هزار و 500 تن خرما رتبه اول کشوری و رتبه چهارم در سطح زیر کشت این محصول را دارد، گفت: این رقم از میانگین کشور و سایر استانهای خرماخیز بالاتر است. جنوب استان فارس به لحاظ پتانسیلهایی که دارد یکی از بسترهای مناسب برای توسعه و تولید خرما در سطح کشور است. خرمای تولیدی در استان فارس از کیفیت بالایی برخوردار است .ضمن اینکه تنوع ارقام، عاملی است که میتواند ما را در شناسایی بهتر بازارهای هدف صادراتی یاری کند. همچنین استانداردهای برداشت و عرضه محصول خرما را باید به روز کرد که دراین زمینه از سوی سازمان جهاد کشاورزی گامهایی برداشته شده است.
مجتبی دهقانپور با اشاره به اینکه باید علاوه بر توسعه این صنایع، استانداردهای تولید و بستهبندی را نیزارتقا بخشید، افزود: امروزه استفاده از فناوریهای نوین میتواند کمک کند تا ارقامی که خاصیت بستهبندی و جنبههای صادراتی دارند با روش مطلوبی بستهبندی و درنهایت صادر شود. از اینرو به منظور جذب سرمایه گذاردر حوزه صنایع تبدیلی، بستهبندی و فرآوری خرما تسهیلات ارزان قیمت را برای این افراد در نظر گرفته است. همچنین رفع موانع در فرایند دریافت اخذ مجوز از دیگر اقداماتی است که برای سرمایهگذاران این صنعت در نظر گرفته شده است. این مسئول با تأکید بر حمایت از نخلداران، از در اختیار قراردادن نهال مقاوم در برابر آفات به آنان خبر داد و اظهار داشت: به منظور تولید نهال خرما با کیفیت عالی و سالم و مقاوم در مقابل هرگونه آفات، از اواخر سال گذشته مرکز تولید نهال خرما با روش کشت بافت و تولید باغ مادری کلنگزنی شد که این اقدام در جهت محصول متناسب با بازار هدف صادرات تولید خواهد شد. در این مرکز قرار است پایههای رقم مجول که یکی از ارقام بازارپسند است تولید شود و نهالهای تولیدی علاوه بر استان فارس، در اختیار نخلداران جنوب کشور نیز قرار خواهد گرفت. وی تلاش برای بهبود وضعیت تولید این محصول و ایجاد ارزش افزوده بهتر برای باغداران را از جمله برنامههای پیش روی این سازمان دانست و خاطرنشان کرد: از سوی دولت یکسری تمهیداتی برای نخلداران در نظر گرفته شده است تا نهالهای تولیدی را در قالب یارانه دریافت کنند. وی با تأکید بر اینکه از همه ظرفیتهای موجود برای رفع ضعفهای حوزه تولید، توزیع و صادرات خرما باید استفاده کرد، تصریح کرد: هر چند در حال حاضر خرمای تولید ایران به حدود 70 کشور جهان صادر میشود، اما باید به دنبال توسعه بازارهای صادراتی باشیم و این مهم از مسیر توسعه صنایع تبدیلی میگذرد که در نهایت ارزش افزوده بیشتری را نصیب باغداران و بخشهای اقتصاد کشور خواهد کرد.
وی با اشاره به اینکه تشکلهای قوی بخش کشاورزی در کشور و در استان فارس وجود دارد که از این ظرفیتها میتوان به عنوان تکمیلکننده زنجیرههای تولید استفاده کرد و در بازارهای صادراتی حضور مؤثرتری داشت، ابراز کرد: در نهایت در بحث تولید هر محصول و کالایی باید به مرحله تجاریسازی برسیم و ارقامی تولید کنیم که متناسب با شرایط اکولوژیکی مناطق مختلف باشد.
مدرنسازی، راهحل حفظ نخلستانها
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان فارس نیز در این خصوص گفت: مدرنسازی یکی از روشهایی است که جهاد کشاورزی فارس در راستای توسعه و حفظ نخلستانهای استان در نظر گرفته است. با نگاهی به ظرفیتهای استان فارس در خواهیم یافت که استان فارس دارای بیش از 31 هزار هکتار نخلستان است این در حالی است که طی سه سال گذشته شاهد افزایش سطح زیر کشت نخلستانهای استان فارس بودهایم.
حمید دبیری با بیان اینکه نخلداری و نخلستانها جزو سنتیترین روشهای کشت در حوزه کشاورزی بوده است و بیشتر نخلستانهای استان فارس در مناطق محروم بوده، از این رو شاهد کشتهای سنتی هستیم، گفت : طی چند سال اخیر در راستای توسعه نخلستانهای استان فارس تغییر ارقام تجاری دنیا در دستور کار جهاد کشاورزی استان فارس بوده و شاهد هستیم که طی مدت مذکور بالغ بر 14 هزار کشت بافتی در استان فارس صورت گرفته که این آماری بیسابقه بوده است.
به گفته این مقام مسئول سیاست تغییر ساختار در نخلستانهای استان فارس موجب شده تا وضعیت نخلستانهای استان فارس بهبود یافته و حرکت رو به جلو در راستای تجاریسازی ارقام در استان فارس صورت گرفته است. دبیری در خصوص وجود آفت در میان نخلستانهای استان فارس نیز خاطرنشان کرد: آفت در نخلستانهای استان فارس از سال 1396 شیوع یافته و تاکنون 2 هزار و 800 نخل را درگیر کرده است که البته آفت 2 هزار و 500 نخل مهار شد.
این مقام مسئول در خصوص مشکلات این بخش نیز اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که در حوزه کشت نخلستانها وجود دارد موضوع قرنطینه بوده است، برخی از افراد با جابهجا کردن پاجوشهای خرما موجب انتقال آفت و بیماری از نخلستانی به نخلستان دیگر میشوند از این رو میتوان گفت که یکی از مشکلات این حوزه عدم قرنطینه است.
از جمله اقدامات خوبی که در راستای توسعه فعالیتهای اقتصادی در نخلستانها شده است جایگزینی ارقام موجود با ارقام تجاری روز دنیا است. در این راستا شاهد هستیم که بسیاری از فعالان حوزه کشاورزی به جای کشت مرکبات با توجه به اقتصادیتر شدن کشت خرما نسبت به تغییر کشت و ایجاد نخلستان اقدام کردند.
جای خالی هویت و فرهنگ ایرانی در شهرسازی
شهر هزار رنگ
پایمان را که از خانه بیرون میگذاریم فقط به این فکر میکنیم که هرچه زودتر به مقصد مورد نظرمان برسیم. نگاه کردن به اطراف و لذت بردن از مناظر تقریباً امری بعید است مگر اینکه نم بارانی بزند یا برفی ببارد که در آن صورت باز هم شرایط جوی تأثیرگذار است نه مناظر شهری.
مریم طالشی
گزارشنویس
پایمان را که از خانه بیرون میگذاریم فقط به این فکر میکنیم که هرچه زودتر به مقصد مورد نظرمان برسیم. نگاه کردن به اطراف و لذت بردن از مناظر تقریباً امری بعید است مگر اینکه نم بارانی بزند یا برفی ببارد که در آن صورت باز هم شرایط جوی تأثیرگذار است نه مناظر شهری.
گرچه در سالهای اخیر تلاش شده شهرها به لحاظ بصری شکل و شمایلی جذاب پیدا کنند، اما این زیباسازیها معمولاً محدود به مناطقی خاص و عموماً گردشگری یا منحصر به ایامی از سال مثل عید میشود و در مجموع شاید آنقدرها که باید و شاید روی کلیت ماجرا تأثیر نداشته باشد.
سؤال این است که آیا شهر مکانی است برای زندگی کردن یا جایی که میتوان در آن زندگی را سپری کرد و از آن لذت برد؟ چرا شهرهای موفق دنیا مکانی جذاب برای سایر گردشگران هستند ولی در برخی شهرهای کشور ما مردم حتی تمایلی برای قدم زدن در وقتهای خالی خود در فضای شهری ندارند؟ چرا سیاستهای شهرسازی ما صرفاً روی کاغذ، برنامههای بینقصی است ولی هنگام عملیاتی شدن با شکست و تحمیل هزینههای گزاف مواجه میشوند؟ اصلاً خود شما، چقدر دوست دارید از شهر به عنوان فضایی برای گذراندن وقتتان استفاده کنید؟
علی صمدی، دکترای شهرسازی در پاسخ به این سؤالات با این مقدمه شروع میکند: «مفهوم شهرسازی از گذشتههای بسیار دور بر اساس علاقه ذاتی بشر به یکجانشینی به مرور زمان برحسب تجربه به وجود آمد، اما رشته شهرسازی به مفهوم دانش در محافل آکادمیک برعکس سایر علوم مثل پزشکی و علوم پایه را میتوان رشتهای نوپا و جوان دانست که سابقهای فراتر از صد سال در دنیا و همینطور 50 سال در ایران ندارد. بنابراین وجود کم و کاستیها و گاه آزمون و خطا در این رشته طبیعی به نظر میرسد.
اولین فارغالتحصیلان دانشگاهی این رشته در سال 1354 وارد محافل علمی ایران شدند و اکنون بعد از گذشت سالها با وجود فارغالتحصیلان دانشگاهی فراوان در این رشته، همچنان شاهد وجود مشکلات عدیدهای در سطح شهرهای خود هستیم؛ شهرهایی که بیشک روی شهروندان خود تأثیرات فراوانی دارند و شاید بتوان علت رفتارهای گاه پرخاشگرانه شهروندان را در تأثیر و تأثر شهری که در آن زندگی میکنند، جست.»
شاید شما هم تأیید کنید که در حال حاضر مهندسان و معماران قابلی در کشور مشغول به کار هستند و شاهدش هم ساختمانهایی است که شاید نظیرشان در هیچ کجای اروپا دیده نشود، اما آیا همین کافی است؟
صمدی در این باره چنین میگوید: «نگرش صرفاً مهندسی و فنی به شهر بر اساس تجارب علمی و عملی که در سراسر جهان کسب شده، دهه هاست که منسوخ شده؛ زیرا شهرها عملاً محل اجتماع و تمرکز تمامی نگاهها و تفکرات شهروندان خود هستند. بنابراین استفاده از علوم و تخصصهای مختلف مانند اقتصاد، جامعهشناسی، حقوق، عمران، معماری، هنر و... امروز لازم و ضروری است. شخصی که ادعای دوستی و عشق به مردم و شهرهای خود را دارد ولی اندک شناختی از این مردم و شهرها ندارد بدون شک علاقهاش هم پایه درستی ندارد. قسمتی از مشکلات و نواقص شهری کشور ما ریشه در بیتوجهی به فرهنگ ملی و بومی ایران است.
کارشناسان فرنگ رفته دست خالی برگشته هر آنچه را در کشورهای غربی مشاهده میکنند بدون در نظر گرفتن هویت و فرهنگ ایرانی به سیستم شهرسازی کشور تزریق میکنند از جمله مثالهایی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، ساختوسازهای گسترده و عظیم مقیاس مالها، طراحی و معماری برخی مساجد، فضاهای شهری، معماری ابنیه و خانهها بدون توجه به مفاهیم فرهنگی و حفظ حریم شخصی است. همچنین علاقه و انگیزه مدیران شهری به انجام پروژههای بزرگ مقیاس و کلان نیز یکی از مشکلات شهرسازی کشور ماست. هر کجا که مدیران و برنامهریزان شهری نگاه کمی داشتهاند، کم آوردهاند و هرجا نگاهی کیفی داشتهاند شاهد نتیجه اثربخشی بودهایم.»
این متخصص شهرسازی ادامه میدهد: «طرحها و برنامههای شهری دارای برنامهها و طرحهای پشتیبان دیگری هستند و تا زمانی که آن طرحها تکمیل و عملیاتی نشود طرحهای شهری مذکور نیز نمیتواند به سر منزل مقصود برسد. نقص و فقدان طرحهای کالبدی ملی منطقهای کارا و اثربخش، فقدان طرح آمایش سرزمینی کارا، نبود نظریه مبنایی و گاه نظرات متناقض با هم در سیستم برنامهریزی منطقهای و بیتوجهی به این طرحها را که خود پایه و اساس طرحهای شهری است، میتوان از عوامل اصلی مشکلات نظام شهرسازی کشور دانست. نظام برنامهریزی منطقهای در کشور ما عملاً دارای نگاهی بخشی به طرحهاست و بخش اقتصادی کانون توجهات برنامهریزی است. بنابراین نبود ثبات اقتصادی و وابستگی به درآمدهای نفتی، میتواند تهدیدی برای بخش اقتصادی و به تبع آن برنامهریزی منطقه به عنوان اساس کلیت برنامهریزی شهری باشد.
سیاست مشارکت شهری که به عنوان پارادایم جدید مدیریت شهری از آن یاد میشود، سیاستی است که نمود آن در ایران به اقداماتی نظیر تأسیس شوراهای اسلامی شهر و روستا در دهه 70 باز میگردد ولی اکنون بعد از سالها فعالیت این شوراها میشود گفت متأسفانه در برخی موارد، تخلفات شهری که اثرات تخریبی گسترده در مباحث زیست محیطی دارد از همین جا ریشه گرفته و گاه به جای مشارکت دادن آحاد مختلف مردم یک شهر، صرفاً تبدیل به محلی برای سوداگری زمین و مسکن شده است. در این زمینه لزوم توجه بیش از حد و برخورد جدی با برخی از این نهادها میتواند باعث کاهش مشکلات نظام شهری ایران شود.
مفهوم مشارکت در نظام برنامهریزی کشور ما خواه ناخواه با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند که این مشکلات ریشههایی چند صد ساله در بین مردم ایران دارد و در طول تاریخ شهرسازی ایران تنها در اندک رویدادهایی شاهد مشارکت واقعی شهروندان بودهایم. به عنوان مثال میتوان حفر قنات را از مفاهیم واقعی مشارکت در امر شهرسازی ایران دانست.»
صمدی چاره کار را منوط به همراهی و هماهنگی بخشهای دستاندرکار میداند و میگوید: «به نظر میرسد نظام شهرسازی ایران در صورتی که بتواند در مقیاس کلان ابتدا به ساماندهی برنامههای ملی منطقه خود اقدام کند و در کوتاهمدت بیشتر روی جنبههای کیفی تمرکز داشته باشد و همچنین در میانمدت اهتمام ویژه به کار بندد و از مشارکت مردم به معنای واقعی با استفاده از پتانسیل سرمایه اجتماعی محلات شهری استفاده کند، میتواند خود را از وضعیت فعلی رهایی بخشد زیرا شهری که نتواند کالبدی مناسب برای انسان جمعی خویش باشد شهروندان را دچار اضطراب و فروپاشی روانی خواهد کرد.»
برای ما که به چهره شهرهایمان عادت کردهایم شاید توجه به اینکه میتوانیم در شهرهای بهتر و زیباتری زندگی کنیم، خیلی مدنظر نباشد. سالهاست این مناظر را دیدهایم و معمولاً بیتوجه از کنارشان گذر کردهایم؛ از کنار بناهایی که هیچ ربطی به هم ندارند، از کنار ایستگاههایی که درست جانمایی نشدهاند، از کنار پیاده روها و حتی پیادهراههایی که هیچ کدام برای قدم زدن و تفرج طراحی نشدهاند و در نهایت کاربردی غیر از آن چیزی که باید، یافتهاند و شهرها را بهجایی تبدیل کردهاند که بیش از آنکه جایی برای لذت بردن از زندگی باشند، جایی برای گذران زندگی هستند.
گزارشنویس
پایمان را که از خانه بیرون میگذاریم فقط به این فکر میکنیم که هرچه زودتر به مقصد مورد نظرمان برسیم. نگاه کردن به اطراف و لذت بردن از مناظر تقریباً امری بعید است مگر اینکه نم بارانی بزند یا برفی ببارد که در آن صورت باز هم شرایط جوی تأثیرگذار است نه مناظر شهری.
گرچه در سالهای اخیر تلاش شده شهرها به لحاظ بصری شکل و شمایلی جذاب پیدا کنند، اما این زیباسازیها معمولاً محدود به مناطقی خاص و عموماً گردشگری یا منحصر به ایامی از سال مثل عید میشود و در مجموع شاید آنقدرها که باید و شاید روی کلیت ماجرا تأثیر نداشته باشد.
سؤال این است که آیا شهر مکانی است برای زندگی کردن یا جایی که میتوان در آن زندگی را سپری کرد و از آن لذت برد؟ چرا شهرهای موفق دنیا مکانی جذاب برای سایر گردشگران هستند ولی در برخی شهرهای کشور ما مردم حتی تمایلی برای قدم زدن در وقتهای خالی خود در فضای شهری ندارند؟ چرا سیاستهای شهرسازی ما صرفاً روی کاغذ، برنامههای بینقصی است ولی هنگام عملیاتی شدن با شکست و تحمیل هزینههای گزاف مواجه میشوند؟ اصلاً خود شما، چقدر دوست دارید از شهر به عنوان فضایی برای گذراندن وقتتان استفاده کنید؟
علی صمدی، دکترای شهرسازی در پاسخ به این سؤالات با این مقدمه شروع میکند: «مفهوم شهرسازی از گذشتههای بسیار دور بر اساس علاقه ذاتی بشر به یکجانشینی به مرور زمان برحسب تجربه به وجود آمد، اما رشته شهرسازی به مفهوم دانش در محافل آکادمیک برعکس سایر علوم مثل پزشکی و علوم پایه را میتوان رشتهای نوپا و جوان دانست که سابقهای فراتر از صد سال در دنیا و همینطور 50 سال در ایران ندارد. بنابراین وجود کم و کاستیها و گاه آزمون و خطا در این رشته طبیعی به نظر میرسد.
اولین فارغالتحصیلان دانشگاهی این رشته در سال 1354 وارد محافل علمی ایران شدند و اکنون بعد از گذشت سالها با وجود فارغالتحصیلان دانشگاهی فراوان در این رشته، همچنان شاهد وجود مشکلات عدیدهای در سطح شهرهای خود هستیم؛ شهرهایی که بیشک روی شهروندان خود تأثیرات فراوانی دارند و شاید بتوان علت رفتارهای گاه پرخاشگرانه شهروندان را در تأثیر و تأثر شهری که در آن زندگی میکنند، جست.»
شاید شما هم تأیید کنید که در حال حاضر مهندسان و معماران قابلی در کشور مشغول به کار هستند و شاهدش هم ساختمانهایی است که شاید نظیرشان در هیچ کجای اروپا دیده نشود، اما آیا همین کافی است؟
صمدی در این باره چنین میگوید: «نگرش صرفاً مهندسی و فنی به شهر بر اساس تجارب علمی و عملی که در سراسر جهان کسب شده، دهه هاست که منسوخ شده؛ زیرا شهرها عملاً محل اجتماع و تمرکز تمامی نگاهها و تفکرات شهروندان خود هستند. بنابراین استفاده از علوم و تخصصهای مختلف مانند اقتصاد، جامعهشناسی، حقوق، عمران، معماری، هنر و... امروز لازم و ضروری است. شخصی که ادعای دوستی و عشق به مردم و شهرهای خود را دارد ولی اندک شناختی از این مردم و شهرها ندارد بدون شک علاقهاش هم پایه درستی ندارد. قسمتی از مشکلات و نواقص شهری کشور ما ریشه در بیتوجهی به فرهنگ ملی و بومی ایران است.
کارشناسان فرنگ رفته دست خالی برگشته هر آنچه را در کشورهای غربی مشاهده میکنند بدون در نظر گرفتن هویت و فرهنگ ایرانی به سیستم شهرسازی کشور تزریق میکنند از جمله مثالهایی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، ساختوسازهای گسترده و عظیم مقیاس مالها، طراحی و معماری برخی مساجد، فضاهای شهری، معماری ابنیه و خانهها بدون توجه به مفاهیم فرهنگی و حفظ حریم شخصی است. همچنین علاقه و انگیزه مدیران شهری به انجام پروژههای بزرگ مقیاس و کلان نیز یکی از مشکلات شهرسازی کشور ماست. هر کجا که مدیران و برنامهریزان شهری نگاه کمی داشتهاند، کم آوردهاند و هرجا نگاهی کیفی داشتهاند شاهد نتیجه اثربخشی بودهایم.»
این متخصص شهرسازی ادامه میدهد: «طرحها و برنامههای شهری دارای برنامهها و طرحهای پشتیبان دیگری هستند و تا زمانی که آن طرحها تکمیل و عملیاتی نشود طرحهای شهری مذکور نیز نمیتواند به سر منزل مقصود برسد. نقص و فقدان طرحهای کالبدی ملی منطقهای کارا و اثربخش، فقدان طرح آمایش سرزمینی کارا، نبود نظریه مبنایی و گاه نظرات متناقض با هم در سیستم برنامهریزی منطقهای و بیتوجهی به این طرحها را که خود پایه و اساس طرحهای شهری است، میتوان از عوامل اصلی مشکلات نظام شهرسازی کشور دانست. نظام برنامهریزی منطقهای در کشور ما عملاً دارای نگاهی بخشی به طرحهاست و بخش اقتصادی کانون توجهات برنامهریزی است. بنابراین نبود ثبات اقتصادی و وابستگی به درآمدهای نفتی، میتواند تهدیدی برای بخش اقتصادی و به تبع آن برنامهریزی منطقه به عنوان اساس کلیت برنامهریزی شهری باشد.
سیاست مشارکت شهری که به عنوان پارادایم جدید مدیریت شهری از آن یاد میشود، سیاستی است که نمود آن در ایران به اقداماتی نظیر تأسیس شوراهای اسلامی شهر و روستا در دهه 70 باز میگردد ولی اکنون بعد از سالها فعالیت این شوراها میشود گفت متأسفانه در برخی موارد، تخلفات شهری که اثرات تخریبی گسترده در مباحث زیست محیطی دارد از همین جا ریشه گرفته و گاه به جای مشارکت دادن آحاد مختلف مردم یک شهر، صرفاً تبدیل به محلی برای سوداگری زمین و مسکن شده است. در این زمینه لزوم توجه بیش از حد و برخورد جدی با برخی از این نهادها میتواند باعث کاهش مشکلات نظام شهری ایران شود.
مفهوم مشارکت در نظام برنامهریزی کشور ما خواه ناخواه با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکند که این مشکلات ریشههایی چند صد ساله در بین مردم ایران دارد و در طول تاریخ شهرسازی ایران تنها در اندک رویدادهایی شاهد مشارکت واقعی شهروندان بودهایم. به عنوان مثال میتوان حفر قنات را از مفاهیم واقعی مشارکت در امر شهرسازی ایران دانست.»
صمدی چاره کار را منوط به همراهی و هماهنگی بخشهای دستاندرکار میداند و میگوید: «به نظر میرسد نظام شهرسازی ایران در صورتی که بتواند در مقیاس کلان ابتدا به ساماندهی برنامههای ملی منطقه خود اقدام کند و در کوتاهمدت بیشتر روی جنبههای کیفی تمرکز داشته باشد و همچنین در میانمدت اهتمام ویژه به کار بندد و از مشارکت مردم به معنای واقعی با استفاده از پتانسیل سرمایه اجتماعی محلات شهری استفاده کند، میتواند خود را از وضعیت فعلی رهایی بخشد زیرا شهری که نتواند کالبدی مناسب برای انسان جمعی خویش باشد شهروندان را دچار اضطراب و فروپاشی روانی خواهد کرد.»
برای ما که به چهره شهرهایمان عادت کردهایم شاید توجه به اینکه میتوانیم در شهرهای بهتر و زیباتری زندگی کنیم، خیلی مدنظر نباشد. سالهاست این مناظر را دیدهایم و معمولاً بیتوجه از کنارشان گذر کردهایم؛ از کنار بناهایی که هیچ ربطی به هم ندارند، از کنار ایستگاههایی که درست جانمایی نشدهاند، از کنار پیاده روها و حتی پیادهراههایی که هیچ کدام برای قدم زدن و تفرج طراحی نشدهاند و در نهایت کاربردی غیر از آن چیزی که باید، یافتهاند و شهرها را بهجایی تبدیل کردهاند که بیش از آنکه جایی برای لذت بردن از زندگی باشند، جایی برای گذران زندگی هستند.
بازماندگان نسل ماندگار دوتارنوازان خراسان در گفت وگو با «ایران» ازمیراث ارزشمند پدران خود می گویند
زخمه های عاشقی
شاهنامهخوان بیبدیل موسیقی خراسان
آخرین روایتگر از نسل بخشیهای بزرگ خراسان
خنیاگر موسیقی نواحی ایران
تغییراتی که استاد عسگریپور روی پرده ساز ایجاد کرد
ندا سیجانی
روزنامه نگار
آخرین روایتگر از نسل بخشیهای بزرگ خراسان
بخشی علیرضا سلیمانی فرزند استاد و پیشکسوت بزرگ موسیقی اقوام ایران، حاج قربان سلیمانی است. نوازنده دوتار و خواننده موسیقی محلی و از ترکهای شمال خراسان و آخرین روایتگر از نسل بخشیهای بزرگ خراسان. پدراستاد حاج قربان، کربلایی رمضان از دوتارنوازان مشهور خراسان، و معلم اول او بود و بعد از فوتش زیرنظر خانمحمد، عِوَض (عیوض) و غلامحسین تعلیم گرفت. البته در سال ۱۳۴۵ به دلیل توصیه یکی از متشرعین، دست از موسیقی کشید و در سال 1368 بار دیگر آموختن را از سرگرفت و کنسرتهای بسیاری در ایران و خارج از ایران برگزار کرد. کشورهایی همچون پرو، هلند، تونس، ترکیه، بلژیک، انگلستان، سوئیس، کلمبیا، اکوادور، پاناما، فرانسه و چند شهر امریکا. این استاد برجسته افتخارات بسیاری درعرصههای داخلی و خارجی به دست آورده که ازجمله میتوان به کسب مقام اول جشنواره موسیقی لیون فرانسه و همچنین احراز مقام ستاره جشنواره آوینیون فرانسه اشاره کرد. همچنین در آلبوم «شب، سکوت، کویر» با محمدرضا شجریان همکاری داشته است.
فرهنگ و هنر ایران در دنیا شناخته شده است
زندهیاد حاج قربان سال ۱۳۸۵، دوتار خود را به پسرش علیرضا سلیمانی هدیه داد و با موسیقی وداع گفت: «از کودکی با موسیقی آشنا بودم .در واقع موسیقی همیشه درخانه ما جریان داشت و نواخته میشد. در خانواده ما موسیقی بهصورت موروثی و سینه به سینه منتقل شده است. دوتار ما برای شمال خراسان است البته ما جزو خراسان رضوی هستیم؛ شهرستان قوچان. پدرم استاد اولم بود؛ اگرچه مخالف آموختن موسیقی ما، ولی با توجه به علاقهای که داشتم با کمک مادرم بهصورت پنهانی نواختن دوتار را یاد گرفتم. آن دوران پدرم نزدیک به پنج ساعت با ساز دوتارش در مجالس قصهگویی و داستانسرایی داشت و همین امر موجب خسته شدن او میشد و در صحبتهایش خطاب به ما میگفت من این راه را انتخاب کردم ولی شما آن را ادامه ندهید. اما زمانی متوجه این موضوع شد که من درسهایم را آموخته و غرق این هنر شده بودم. تا سال 86 در کلاس های پدر شرکت داشتم و از ایشان درسهای بسیاری آموختم. فرزندان ما نیز علاقهمند به ادامه این راه هستند.باید بگویم کلاس و آموزشگاهی نداریم اما اگر بدانیم هنرجویی ذوق و علاقه آموختن این هنر را دارد به او کمک میکنیم و آموزش میدهیم.»علیرضا سلیمانی بیش از 70 سال دارد و در کنار موسیقی به کار کشاورزی و باغداری هم مشغول است و به گفته خودش هیچ گاه از راه موسیقی درآمدی کسب نکرده است او در کنار پدرش استاد حاج قربان در کنسرتهای بسیاری در ایران و خارج از ایران اجرا داشته و براین باور است: «موسیقی و فرهنگ ایران بسیار گسترده و متنوع بوده و در دنیا شناخته شده است.در حال حاضرهم جوانان استقبال بسیار خوبی از موسیقی اقوام ایران دارند اما این موسیقی همچنان نیازمند حمایت مسئولان است.»
تغییراتی که استاد عسگریپور روی پرده ساز ایجاد کرد
محسن عسگریپور فرزند استاد ذوالفقار عسگریپور(عسگریان) است. پدربزرگش به عسگریان مشهور بوده اما نام فامیل خود و پدرش عسگریپور است و به این شهرت افتخارمیکنند. او در میان 10 خواهر و برادر خود ادامهدهنده راه پدر بوده و هست و نسل دهم خانواده در حفظ این هنر اصیل آبا و اجدادی است: «از شش سالگی آموختن موسیقی را آغازکردم. در واقع نسل دهم خانواده هستم و پسرم نسل یازدهم و حافظان این هنر اصیل و همچنان ادامه دهنده راه پیشینیان خود بوده و هستیم.در همان دوران خردسالی در جشنواره موسیقی فجر شرکت کردم و به سبب کمسن و سال بودن توانستم جایزه بخش موسیقی محلی آن سال جشنواره را دریافت کنم. پدرم تکنواز گروه بود، یک گروه هفت نفره و من کوچکترین عضو گروه بودم. حین نواختن یک قطعه معروف ناگهان سیم تار پدرم پاره شد و همانجا ادامه قطعه را زدم طوری که حاضران در سالن گمان کردند یک کار تمرین شده بوده در حالی که کاملاً اتفاقی بود و همین امر سبب اقبال بیشتر به کار ما شد.»استاد ذوالفقارعسگریپور آشنا و آگاه به ساخت انواع سازها بود؛ آنچنان که جزئیات صدایی و ساختاری سازها را مورد توجه قرار میداد و بر اثر همین شناخت و تجربیات بسیار و البته سالها زندگی در کنار ترکها، کرمانجها، کردها و فارسهای خراسان، توانست سازهای جدیدی ابداع کند و باید گفت اولین کسی است که پردههای دوتار را افزایش داد و از ۷ تا ۹ پرده به ۱۹ پرده رساند: «پدرم ساز دوتار را از 5/8 پرده که به گفته برخی دوستان 9 پرده، به 19 پرده تبدیل کرد و با این تغییرات، تحول بسیار مفید و اثرگذاری در این ساز بهوجود آورد و این امکان حاصل شد که بتوانیم تمامی مقامهای موسیقی خراسان را با دوتار بنوازیم و براین اساس نیازی به جابهجا کردن پردههای ساز نیست.»ساز دوتار قدمتی چندهزار ساله دارد و از خانواده سازهای زهی مضرابی است که با انگشتان دست یا زخمه نواخته میشود. این ساز در مناطقی همچون شمال و شرق خراسان، منطقه ترکمننشین و کتول در استان گلستان و نیز شرق مازندران رواج دارد: «ساز ما دوتار خراسان است. جنوب شرق خراسان یعنی شهرهای تایباد، خواف، تربتجام و.... هم خودم و هم پسرم این ساز را تدریس میکنیم. البته مقامهای موسیقی منطقه ما متفاوت با شهرهای مختلف شمال خراسان است. در واقع موسیقی محلی ما به زبان فارسی روایت میشود اما زبان موسیقایی شمال خراسان اغلب کرمانجی بوده و این تفاوت در بیان و گویش و در پرده سازها هم نمایان است. لازم به یادآوری است این تفاوتها در شهرهای جنوب خراسان هم که به دوتارنوازی میپردازند نیز مشهود است به این صورت که در منطقه تربت جام، دوتارنوازی براساس 9 پرده است اما دوتارهای منطقه ما بر 18 پرده بوده واین قابلیت وجود دارد که اکثریت مقامهای این مناطق را اجرا کنیم. نکته دیگر اینکه اصل موسیقی منطقه ما فولکلور و برگرفته از چهاربیتیهای عاشقانه بوده و علاوه بر آن مقامهای حماسی هم در موسیقی ما کاربرد دارد.»
تلاش برای ماندگاری موسیقی به روز برای آیندگان
سازهای موسیقی نواحی ایران، اگرچه ریشه در اصالت دارند، اما دارای این قابلیتند که تغییراتی اصولی در فیزیک ساز یا تعداد سیمهای آنها ایجاد شود مانند آنچه در سازهای موسیقی سنتی شاهدش هستیم و این تکامل میتواند نسل به نسل ادامه داشته باشد به شرط آنکه به اصالت آن خدشهای وارد نشود مانند آنچه فرزند استاد عسگرپورانجام داده است: «طی این سالها تلاش کردم با توجه به تجربهام در این زمینه، تغییراتی در این ساز ایجاد کنم و بین پرده آخر ساز، سه پرده دیگر اضافه کردهام که میتوان از آن به عنوان یک اکتاو تازه نام برد و بر این باورم این تغییر و تحولات میتواند ادامه داشته باشد مانند آنچه بزرگان ما انجام دادهاند و ما نیز موظف هستیم تغییراتی در آن ایجاد کنیم تا برای نسل آینده که با موسیقیهای به روزتری روبهرو هستند ماندگارباشد.»موسیقی اقوام اگرچه قدمتی دیرینه دارد اما طی این سالهای بسیار، توجه ویژهای به این هنر و هنرمندان آن نشده و هنرمندان موسیقی نواحی کشورمان در دورانهای مختلف به لحاظ مالی مشکلات بسیاری را متحمل شدهاند و این موضوع منجر به اتفاقات جبرانناپذیر و ناگریزی شده است: «موسیقی اقوام ایران همچنان دوستداران و مخاطبان بسیاری دارد و مورد استقبال مردم بوده و جوانان هم به این ساز و آوازها روی آوردهاند ما نیز طبق سفارش و وصیت پدرانمان حافظ این موسیقی هستیم و خواسته ما از مسئولان فرهنگی این است نگاه جدیتری به این هنر داشته باشند و نسبت به موسیقی نواحی ایران کم لطفی نکنند. من درآمد زندگیام از راه موسیقی است و حرفهام تدریس است و در کنار آن ساخت ساز و اجرایهای موسیقی را هم انجام میدهم و طی این سالها در کشورهای آسیایی کنسرتهای متعددی اجرا کردهام. پدرم نیز در کشورهایی چون سوئیس، فرانسه، بلژیک، ایتالیا، هلند و... اجرا داشته است و طبق صحبتهایشان از استقبال بسیار خوبی هم برخوردار بوده. اما بهطور کلی شرایط موسیقی نواحی ایران به گونهای است که فرزندان ما نسبت به تداوم این هنر تردید دارند.ما به عنوان میراثداران پدرانمان وظیفه داریم این حرفه را ادامه بدهیم اما دیدگاه نسل جوان تغییر کرده و حفظ آن از سوی آیندگان نیازمند حمایت مسئولان است. باید بیشتر به فکر هنرمندان موسیقی اقوام ایران باشند و آثارشان را ثبت و ضبط کنند تا مانا و ماندگار شود.»
شاهنامهخوان بیبدیل موسیقی خراسان
محمد یگانه، فرزند زندهیاد محمدحسین یگانه از برجستهترین استادان موسیقی شمال خراسان است، هنرمند چیرهدست در آواز و دوتارنوازی و ساخت ساز. استاد یگانه بر سبکهای گوناگون دوتارنوازی خراسانی، مانند سبک های دوتار ترکمنی، باخرزی، قوچانی، کردی و ترکی تسلط بسیاری داشته و با هنرنقالی آشنایی کامل داشت و شاهنامه فردوسی را بهخوبی میخواند و به زبان ترکی، کردی و فارسی آواز میخواند و روایتگری میکرد. از ابتکارات این هنرمند میتوان به ترجمه منظوم متون ترکی برخی از منظومهها همچون زهره و طاهر و ابراهیم ادهم به زبان فارسی اشاره کرد.
پدرم گفت این ساز را روی زمین مگذار تا به فراموشی سپرده نشود
محمد یگانه، همچون پدرش شاهنامهخوان است و حرفهاش دوتارنوازی و دوتارسازی است و نسل چهارم خانواده یگانه در ادامه مسیر گذشتگانش: «آموختن موسیقی را از 12 سالگی آغاز کردم و در این زمینه پدرم بسیار من را راهنمایی کرد البته از محضر استادانی همچون عوض محمد بخشی، دکتر شاه رضا فرزانه، غلامحسن نوازنده، اسماعیل ستارزاده و... نیز تلمذ کردهام اما بیشتر آموزشها را از پدر و استادم عوض محمد بخشی آموختهام. از سال ۱۳۵۲ و بعد از جشن هنر طوس هم آموزش موسیقی را در دانشسرای هنر آغاز کردم و افتخار میکنم این موسیقی را زنده نگاه داشتهام و بر رسالتی که پدر برعهدهام گذاشته تعهد دارم. مرحوم پدرم سال 1370 سازش را به من هدیه داد و با این اتفاق، مسئولیت تداوم این مسیر و حفظ موسیقی مقامی را که بهصورت سینه به سینه منتقل شده است بر من نهاد و تأکید داشت این ساز را روی زمین مگذار تا به فراموشی سپرده نشود. من نیز پیرو حرف پدر در تمامی این سالها تلاش کردم این موسیقی را که گنجینه هنر اصیل کشورمان است صیانت کنم. آن دوران در آموزش و پرورش کار میکردم و بعد از آن به حرفه آرایشگری مشغول شدم اما به سبب فراموش نشدن و از بین نرفتن موسیقی منطقهمان که میراث پدر و گذشتگان بوده و هست تنها به آموزش موسیقی مقامی پرداختم و امروز از ماحصل و نتیجه آن دوران بهره میبریم و بسیار خوشحالم که جوانان از آموختن موسیقی مقامی استقبال میکنند و این موسیقی از بین نرفته است.»
به فرزندانم سفارش کردهام حافظ این هنر باشند اما منبع درآمد و امرار معاش آنها نباشد
محمد یگانه تنها حرفهاش دوتارنوازی است و دو برادر دیگرش هم نوازنده دوتار هستند اما به گفته او بهصورت حرفهای آن را ادامه ندادهاند و خود را مسئول به حفظ و اشاعه موسیقی مقامی منطقه خود میداند و سالهای بسیاری است که به این حرفه مشغول بوده. منبع درآمد او ساخت دوتار و آموزش این ساز است. «من میراثدار هنر و موسیقی پدرم هستم و به فرزندانم نیز سفارش کردهام حافظ این هنر باشند اما نه بهصورت حرفهای. یعنی موسیقی منبع درآمد و امرارمعاش آنها نباشد و برای گذران زندگی حرفه دیگری را انتخاب کنند. قرار گرفتن در این مسیر تنها از روی عشق و علاقه است و بازگشت مالی ندارد. البته انتقادی هم به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد است چرا که آنطور که باید به هنرمندان پیشکسوت این حوزه توجه نمیکنند. چرا اغلب استادان و پیشکسوتان موسیقی اقوام ایران بیآنکه بیمه باشند فوت میکنند و مورد حمایت مالی قرار ندارند؟ این هنرمندان بزرگ، پیشکسوتان موسیقی ایران بوده و هستند اما امروز همین موسیقیدانان بزرگ در بدترین شرایط زندگی و حقارت فوت میکنند و متأسفانه مسئولان تنها به برگزاری یک آیین تشییع اکتفا میکنند. خود من 45 است که به امر آموزش میپردازم بدون آنکه بیمه باشم و تنها از سوی مؤسسه هنرمندان پیشکسوت بیمه شدهام نه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.»
استاد یگانه موسیقیدان مقامی ایرانی و شاهنامهخوان است و 30 سال روی شاهنامه کارکرده و آثاری هم در این رابطه ضبط کرده است. جالب است بدانید دوتارنوازی و بخشیگری در خاندان «یگانه» قدمتی بسیار دارد. ازجمله آثار او میتوان به مقامهای «الله مزار»، «ارمان ارمان»، «علی سلطان عشق» و «زارنجی» اشاره کرد. این هنرمند همچنین درمدت زمان فعالیتش کنسرتهای متعددی در ایران و خارج از ایران برگزار کرده است: «در تمامی این سالها با همراهی گروه موسیقی «عارف» اجراهای بسیاری در کشورهای مختلف همچون سوئد، دانمارک هلند و... داشته همچنین از سوی سازمان تبلیغات اسلامی اجراهایی هم در کانادا، قرقیزستان و سودان و... برگزار کردهام. جالب است بدانید مسئولان فرهنگی اغلب این کشورها اسکان دائمی و زندگی در آنجا را پیشنهاد میکردند و اصرار بسیاری به این موضوع داشتند اما بنا به توصیه و سفارش پدرم، رسالت دارم موسیقی بومی منطقهام را در وطن خود حفظ کنم.»به گفته این نوازنده دوتار، موسیقی مقامی در منطقه شمال خراسان بهصورت حماسی بوده و توانسته موسیقی مقامی و شاهنامه را با یکدیگر تلفیق کند او بر این نظر است با این شیوه، موسیقی اقوام ایران را از یکنواخت بودن خارج کرده است.» حدود 60 سال قبل پدرم در یک آرایشگاه مشغول به کار بود و در همان محل کارش به دوتارنوازی هم میپرداخت. هنرمندان بسیاری به آنجا آمد و رفت داشتند و من نیز از همان جا به این ساز و نواختن و آموختن آن علاقهمند شدم. پدرم از شاهنامهخوانان برجسته موسیقی اقوام ایران است و تا به امروز کسی مانند پدرم اینگونه شاهنامه را با موسیقی روایت نکرده است. من نیز به سبب علاقهمندیام، تمامی آن سالها در کنار پدر بودم و تلاش کردم تمامی روایتهای شاهنامه را از برکنم و افتخار میکنم با انتشار آثارم توانستهام جوانان را به خواندن شاهنامه ترغیب و تشویق کنم تا فردوسی و شاهنامه را به خوبی و به درستی بشناسند.»این استاد پیشکسوت موسیقی مقامی شمال خراسان، از شرایط حال حاضر آموزش و استقبال هنرجویان رضایتمند است و همان سبک آموزشی پدرش را به هنرجویان میآموزد: «جوانان این منطقه به موسیقی مقامی علاقهمند هستند و سبک نوازندگی پدرم را آموزش دیده و آموزش میدهند.»
خنیاگر موسیقی نواحی ایران
علی پورعطایی فرزند هفتم زندهیاد استاد غلامعلی پورعطایی است؛ نوازنده شهیر دوتار و خنیاگر موسیقی نواحی ایران. موسیقی در زندگی استاد پورعطایی جریان داشته و شاید جالب باشد بدانید استاد اول او مادرش بوده؛ نوازنده ساز و مسلط به شاهنامهخوانی. خانواده مادریاش نیز علاقهمند به موسیقی و خواندن بودند و نسل به نسل این علاقه در آنها وجود داشت و همین امر سبب گرایش او به موسیقی شد تا آنکه در 9 سالگی پدرش ساز دوتاری به او هدیه داد و مراحل ابتدایی نواختن ساز را نزد پدر آموخت و بعدها نزد دیگر اساتید منطقه تربت جام و خراسان ادامه داد.
خالق قطعه ماندگار «نوایی نوایی»
استاد پورعطایی از معدود نوازندگان مسن و پیشکسوت نواحی بود که مدرک فوقدیپلم داشت و شغلش معلمی بود و بازنشسته آموزش و پرورش شد و این شناخت و دریافت در خوانش اشعار شاعران بزرگ بسیار به او یاری رسانید. او کنسرتهای بسیاری در خارج از ایران داشته و قطعه «نوایی نوایی» از آثار ماندگار اوست. دوتار یار و همساز زندگی او بوده و میگوید: «من با سازم؛ جهانسوزم؛ با این دو تار، که حدود سیصد سال قدمت دارد، هر جا میروم نام ایران را فریاد میزنم.» همه فرزندان مرحوم پورعطایی اهل موسیقی و هنر هستند و این هنر به فرزندان نیز منتقل شده است: «موسیقی خواسته یا ناخواسته در خانواده ما متولد شده و با آن رشد کردهایم. بر این اساس وقتی فرزندی در یک خانواده هنری متولد میشود آن حس و حال هنری در وجودش بیدار است و با آن نواها زندگی و رشد میکند اما اینکه با گذر زمان این هنر و میراث را ادامه بدهد یا خیر، بستگی به انتخاب و تصمیم او دارد، چرا که افراد بسیاری آموزش این هنر را دنبال کردهاند اما تداوم نداشته و به سمت و سوی دیگری رفتهاند اما یک تعداد از نسلها هم علاقهمند بوده و آن را به عنوان یک فرهنگ حفظ کردهاند.»دغدغه ما موسیقی، هنر و خدمت به این سرزمین است. او بر این عقیده است موسیقی مقامی و موسیقی محلی ایران به صورت سینه به سینه منتقل میشود و اگر نتوانیم به درستی به نسل بعد انتقال دهیم این موسیقی از بین خواهد رفت مانند برخی آوا و نواها که در فرهنگ ما فراموش شده است: «ما باید تلاش کنیم این گنجینه میراثی را به خوبی حفظ کنیم و به آیندگان انتقال دهیم و خدا را شاکریم که تا به امروز توانستهایم موفق عمل کنیم. زندگی و دغدغه ما موسیقی، هنر و خدمت به این سرزمین است.»علی پورعطایی سرپرست گروه موسیقی «بیدل» است. سالها قبل استاد غلامعلی پورعطایی گروهی تحت عنوان «بیدل دهلوی» راهاندازی کرد با سرپرستی و نوازندگی خودش و اجراهای بسیاری در ایران برگزار کرد. فرزندان ایشان هادی پورعطایی نوازنده دوتار و جمشید پورعطایی خواننده گروه، علی پورعطایی نوازنده کمانچه و دوتار، زینب پورعطایی نوازنده دف و فریبا پورعطایی نوازنده دوتار در این راه در کنار پدر قرار گرفتند اما چند سال بعد نام این گروه به بیدل تغییر یافت. «از 8 سالگی به هنر موسیقی روی آوردم و دو تارنوازی پدر مرا جذب هنرشان کرد. برادر و خواهرانم نیز شاگرد پدر بودند. اغلب فعالیتهای آنها بهصورت فردی بوده اما من بیشتر در زمینه گروهی کار میکردم بویژه گروه موسیقی که پدر برای آن زحمت کشید. گروه بیدل اجراهای بسیاری در کشورهای اروپایی و آسیایی برگزارکرده و در جشنوارههای مختلف نیز اجرا داشته است. من سرپرستی این گروه را بر عهده دارم و این مسیر را بهصورت جدی دنبال میکنم. درواقع حرفه اصلی من دوتارنوازی است، البته با سازهای مختلف نیز آشنایی دارم مانند کمانچه، تار، سهتار و رباب و سازهای کوبهای. به موسیقی کلاسیک ایرانی هم علاقهمندم و در کنار آن پژوهش و تحقیقاتی هم در موسیقیهای نواحی ایران داشتهام تا بتوانم تلفیقهایی در خصوص موسیقی خراسان با دیگر مناطق ایران انجام بدهم.»
به گفته این نوازنده، جنوب و شرق خراسان قطب دوتارنوازی ایران است، البته مرکزیت آن تربتجام و دیگر شمال خراسان منطقه قوچان بوده. ناگفته نماند در ترکمنصحرا و مازندران هم دوتار نواخته میشود اما به نسبت خراسان گسترده نیست، او در ادامه میگوید: «موسیقی نواحی، مورد علاقه همه مردم عام و خاص است حتی برای کسانی که با زبان ما آشنا نیستند و با آن ارتباط برقرار میکنند و لذت میبرند مانند موسیقی کردی.
به این دلیل که موسیقی اقوام ایران، یک موسیقی ریشهدار است و از آبا و اجدادمان به میراث رسیده، اما موسیقیهای غربی امروزی که در کشور ما اجرا میشود فصلی هستند و به مرور زمان فراموش میشوند، در حالی که موسیقیهای اصیل ماندگار است مانند قطعه «نوایی» که پدر خوانده و همچنان مورد استقبال مردم است و در همه کنسرتها درخواست اجرا دارد.
چرا موسیقی نواحی در کشور ما غریب واقع شده؟
فرزندان استاد غلامعلی پورعطایی حافظ موسیقی پدرشان هستند و نسل چهارمی که این هنر میراثی را ادامه میدهند: «پدرم بیش از نیم قرن زندگی خود را وقف این هنر و فرهنگ کرده است و ما نیز وظیفه داریم از این موسیقی صیانت کنیم تا به نسلهای بعد منتقل شود.
من طی این سالها تلاش کردم با تلفیق و تنظیمهای متفاوت موسیقی اصیل را با نسل امروز آشتی بدهم. مانند کاری که آقای همایون شجریان با موسیقی سنتی ایران انجام داد و به عقیده من تلفیق موسیقی کلاسیک با موسیقی جهانی اتفاق خوبی است و من هم در موسیقی مقامی این کار را انجام دادهام تا مخاطب ارتباط بیشتر و بهتری با موسیقی کهن ایران داشته باشد و حتی در نسل بعد هم جایگاه خود را حفظ کند.»به گفته علی پورعطایی موسیقی اقوام ایران مورد کمتوجهی و کملطفی مسئولان فرهنگی و در رسانه ملی هم مورد بیمهری قرار گرفته است: «چرا موسیقی نواحی در کشور ما غریب واقع شده؟
چرا یک هنرمند موسیقی مقامی سالها زحمت میکشد اما در آخر آنطور که شایسته است دیده نمیشود اما هنرمندان موسیقی پاپ شرایط بسیار خوبی دارند و هنرمندان موسیقی اقوام همیشه درگیر معیشت خود هستند؟!
نه از بیمه خوبی برخوردار هستند و نه حقوق مناسب و مکفی و نه حمایت معنوی که سالنهای کنسرت بهصورت رایگان یا با هزینه کمتر در اختیارشان قرارگیرد. حتی رسانهای ندارند که ساز خود را معرفی کنند! مسئولان باید به پیشکسوتان موسیقی نواحی و به نسل جوان این موسیقی توجه بیشتری داشته باشند. اگر مسئولان حمایتهای لازم را داشته باشند قطعاً وضعیت فرهنگ و هنر کشورمان بهتر خواهد شد و جوانان از غربگرایی به سمت فرهنگ خودشان گرایش پیدا میکنند چرا که این فرهنگ و هنر برای پدر و پدرانشان بوده است.»
روزنامه نگار
آخرین روایتگر از نسل بخشیهای بزرگ خراسان
بخشی علیرضا سلیمانی فرزند استاد و پیشکسوت بزرگ موسیقی اقوام ایران، حاج قربان سلیمانی است. نوازنده دوتار و خواننده موسیقی محلی و از ترکهای شمال خراسان و آخرین روایتگر از نسل بخشیهای بزرگ خراسان. پدراستاد حاج قربان، کربلایی رمضان از دوتارنوازان مشهور خراسان، و معلم اول او بود و بعد از فوتش زیرنظر خانمحمد، عِوَض (عیوض) و غلامحسین تعلیم گرفت. البته در سال ۱۳۴۵ به دلیل توصیه یکی از متشرعین، دست از موسیقی کشید و در سال 1368 بار دیگر آموختن را از سرگرفت و کنسرتهای بسیاری در ایران و خارج از ایران برگزار کرد. کشورهایی همچون پرو، هلند، تونس، ترکیه، بلژیک، انگلستان، سوئیس، کلمبیا، اکوادور، پاناما، فرانسه و چند شهر امریکا. این استاد برجسته افتخارات بسیاری درعرصههای داخلی و خارجی به دست آورده که ازجمله میتوان به کسب مقام اول جشنواره موسیقی لیون فرانسه و همچنین احراز مقام ستاره جشنواره آوینیون فرانسه اشاره کرد. همچنین در آلبوم «شب، سکوت، کویر» با محمدرضا شجریان همکاری داشته است.
فرهنگ و هنر ایران در دنیا شناخته شده است
زندهیاد حاج قربان سال ۱۳۸۵، دوتار خود را به پسرش علیرضا سلیمانی هدیه داد و با موسیقی وداع گفت: «از کودکی با موسیقی آشنا بودم .در واقع موسیقی همیشه درخانه ما جریان داشت و نواخته میشد. در خانواده ما موسیقی بهصورت موروثی و سینه به سینه منتقل شده است. دوتار ما برای شمال خراسان است البته ما جزو خراسان رضوی هستیم؛ شهرستان قوچان. پدرم استاد اولم بود؛ اگرچه مخالف آموختن موسیقی ما، ولی با توجه به علاقهای که داشتم با کمک مادرم بهصورت پنهانی نواختن دوتار را یاد گرفتم. آن دوران پدرم نزدیک به پنج ساعت با ساز دوتارش در مجالس قصهگویی و داستانسرایی داشت و همین امر موجب خسته شدن او میشد و در صحبتهایش خطاب به ما میگفت من این راه را انتخاب کردم ولی شما آن را ادامه ندهید. اما زمانی متوجه این موضوع شد که من درسهایم را آموخته و غرق این هنر شده بودم. تا سال 86 در کلاس های پدر شرکت داشتم و از ایشان درسهای بسیاری آموختم. فرزندان ما نیز علاقهمند به ادامه این راه هستند.باید بگویم کلاس و آموزشگاهی نداریم اما اگر بدانیم هنرجویی ذوق و علاقه آموختن این هنر را دارد به او کمک میکنیم و آموزش میدهیم.»علیرضا سلیمانی بیش از 70 سال دارد و در کنار موسیقی به کار کشاورزی و باغداری هم مشغول است و به گفته خودش هیچ گاه از راه موسیقی درآمدی کسب نکرده است او در کنار پدرش استاد حاج قربان در کنسرتهای بسیاری در ایران و خارج از ایران اجرا داشته و براین باور است: «موسیقی و فرهنگ ایران بسیار گسترده و متنوع بوده و در دنیا شناخته شده است.در حال حاضرهم جوانان استقبال بسیار خوبی از موسیقی اقوام ایران دارند اما این موسیقی همچنان نیازمند حمایت مسئولان است.»
تغییراتی که استاد عسگریپور روی پرده ساز ایجاد کرد
محسن عسگریپور فرزند استاد ذوالفقار عسگریپور(عسگریان) است. پدربزرگش به عسگریان مشهور بوده اما نام فامیل خود و پدرش عسگریپور است و به این شهرت افتخارمیکنند. او در میان 10 خواهر و برادر خود ادامهدهنده راه پدر بوده و هست و نسل دهم خانواده در حفظ این هنر اصیل آبا و اجدادی است: «از شش سالگی آموختن موسیقی را آغازکردم. در واقع نسل دهم خانواده هستم و پسرم نسل یازدهم و حافظان این هنر اصیل و همچنان ادامه دهنده راه پیشینیان خود بوده و هستیم.در همان دوران خردسالی در جشنواره موسیقی فجر شرکت کردم و به سبب کمسن و سال بودن توانستم جایزه بخش موسیقی محلی آن سال جشنواره را دریافت کنم. پدرم تکنواز گروه بود، یک گروه هفت نفره و من کوچکترین عضو گروه بودم. حین نواختن یک قطعه معروف ناگهان سیم تار پدرم پاره شد و همانجا ادامه قطعه را زدم طوری که حاضران در سالن گمان کردند یک کار تمرین شده بوده در حالی که کاملاً اتفاقی بود و همین امر سبب اقبال بیشتر به کار ما شد.»استاد ذوالفقارعسگریپور آشنا و آگاه به ساخت انواع سازها بود؛ آنچنان که جزئیات صدایی و ساختاری سازها را مورد توجه قرار میداد و بر اثر همین شناخت و تجربیات بسیار و البته سالها زندگی در کنار ترکها، کرمانجها، کردها و فارسهای خراسان، توانست سازهای جدیدی ابداع کند و باید گفت اولین کسی است که پردههای دوتار را افزایش داد و از ۷ تا ۹ پرده به ۱۹ پرده رساند: «پدرم ساز دوتار را از 5/8 پرده که به گفته برخی دوستان 9 پرده، به 19 پرده تبدیل کرد و با این تغییرات، تحول بسیار مفید و اثرگذاری در این ساز بهوجود آورد و این امکان حاصل شد که بتوانیم تمامی مقامهای موسیقی خراسان را با دوتار بنوازیم و براین اساس نیازی به جابهجا کردن پردههای ساز نیست.»ساز دوتار قدمتی چندهزار ساله دارد و از خانواده سازهای زهی مضرابی است که با انگشتان دست یا زخمه نواخته میشود. این ساز در مناطقی همچون شمال و شرق خراسان، منطقه ترکمننشین و کتول در استان گلستان و نیز شرق مازندران رواج دارد: «ساز ما دوتار خراسان است. جنوب شرق خراسان یعنی شهرهای تایباد، خواف، تربتجام و.... هم خودم و هم پسرم این ساز را تدریس میکنیم. البته مقامهای موسیقی منطقه ما متفاوت با شهرهای مختلف شمال خراسان است. در واقع موسیقی محلی ما به زبان فارسی روایت میشود اما زبان موسیقایی شمال خراسان اغلب کرمانجی بوده و این تفاوت در بیان و گویش و در پرده سازها هم نمایان است. لازم به یادآوری است این تفاوتها در شهرهای جنوب خراسان هم که به دوتارنوازی میپردازند نیز مشهود است به این صورت که در منطقه تربت جام، دوتارنوازی براساس 9 پرده است اما دوتارهای منطقه ما بر 18 پرده بوده واین قابلیت وجود دارد که اکثریت مقامهای این مناطق را اجرا کنیم. نکته دیگر اینکه اصل موسیقی منطقه ما فولکلور و برگرفته از چهاربیتیهای عاشقانه بوده و علاوه بر آن مقامهای حماسی هم در موسیقی ما کاربرد دارد.»
تلاش برای ماندگاری موسیقی به روز برای آیندگان
سازهای موسیقی نواحی ایران، اگرچه ریشه در اصالت دارند، اما دارای این قابلیتند که تغییراتی اصولی در فیزیک ساز یا تعداد سیمهای آنها ایجاد شود مانند آنچه در سازهای موسیقی سنتی شاهدش هستیم و این تکامل میتواند نسل به نسل ادامه داشته باشد به شرط آنکه به اصالت آن خدشهای وارد نشود مانند آنچه فرزند استاد عسگرپورانجام داده است: «طی این سالها تلاش کردم با توجه به تجربهام در این زمینه، تغییراتی در این ساز ایجاد کنم و بین پرده آخر ساز، سه پرده دیگر اضافه کردهام که میتوان از آن به عنوان یک اکتاو تازه نام برد و بر این باورم این تغییر و تحولات میتواند ادامه داشته باشد مانند آنچه بزرگان ما انجام دادهاند و ما نیز موظف هستیم تغییراتی در آن ایجاد کنیم تا برای نسل آینده که با موسیقیهای به روزتری روبهرو هستند ماندگارباشد.»موسیقی اقوام اگرچه قدمتی دیرینه دارد اما طی این سالهای بسیار، توجه ویژهای به این هنر و هنرمندان آن نشده و هنرمندان موسیقی نواحی کشورمان در دورانهای مختلف به لحاظ مالی مشکلات بسیاری را متحمل شدهاند و این موضوع منجر به اتفاقات جبرانناپذیر و ناگریزی شده است: «موسیقی اقوام ایران همچنان دوستداران و مخاطبان بسیاری دارد و مورد استقبال مردم بوده و جوانان هم به این ساز و آوازها روی آوردهاند ما نیز طبق سفارش و وصیت پدرانمان حافظ این موسیقی هستیم و خواسته ما از مسئولان فرهنگی این است نگاه جدیتری به این هنر داشته باشند و نسبت به موسیقی نواحی ایران کم لطفی نکنند. من درآمد زندگیام از راه موسیقی است و حرفهام تدریس است و در کنار آن ساخت ساز و اجرایهای موسیقی را هم انجام میدهم و طی این سالها در کشورهای آسیایی کنسرتهای متعددی اجرا کردهام. پدرم نیز در کشورهایی چون سوئیس، فرانسه، بلژیک، ایتالیا، هلند و... اجرا داشته است و طبق صحبتهایشان از استقبال بسیار خوبی هم برخوردار بوده. اما بهطور کلی شرایط موسیقی نواحی ایران به گونهای است که فرزندان ما نسبت به تداوم این هنر تردید دارند.ما به عنوان میراثداران پدرانمان وظیفه داریم این حرفه را ادامه بدهیم اما دیدگاه نسل جوان تغییر کرده و حفظ آن از سوی آیندگان نیازمند حمایت مسئولان است. باید بیشتر به فکر هنرمندان موسیقی اقوام ایران باشند و آثارشان را ثبت و ضبط کنند تا مانا و ماندگار شود.»
شاهنامهخوان بیبدیل موسیقی خراسان
محمد یگانه، فرزند زندهیاد محمدحسین یگانه از برجستهترین استادان موسیقی شمال خراسان است، هنرمند چیرهدست در آواز و دوتارنوازی و ساخت ساز. استاد یگانه بر سبکهای گوناگون دوتارنوازی خراسانی، مانند سبک های دوتار ترکمنی، باخرزی، قوچانی، کردی و ترکی تسلط بسیاری داشته و با هنرنقالی آشنایی کامل داشت و شاهنامه فردوسی را بهخوبی میخواند و به زبان ترکی، کردی و فارسی آواز میخواند و روایتگری میکرد. از ابتکارات این هنرمند میتوان به ترجمه منظوم متون ترکی برخی از منظومهها همچون زهره و طاهر و ابراهیم ادهم به زبان فارسی اشاره کرد.
پدرم گفت این ساز را روی زمین مگذار تا به فراموشی سپرده نشود
محمد یگانه، همچون پدرش شاهنامهخوان است و حرفهاش دوتارنوازی و دوتارسازی است و نسل چهارم خانواده یگانه در ادامه مسیر گذشتگانش: «آموختن موسیقی را از 12 سالگی آغاز کردم و در این زمینه پدرم بسیار من را راهنمایی کرد البته از محضر استادانی همچون عوض محمد بخشی، دکتر شاه رضا فرزانه، غلامحسن نوازنده، اسماعیل ستارزاده و... نیز تلمذ کردهام اما بیشتر آموزشها را از پدر و استادم عوض محمد بخشی آموختهام. از سال ۱۳۵۲ و بعد از جشن هنر طوس هم آموزش موسیقی را در دانشسرای هنر آغاز کردم و افتخار میکنم این موسیقی را زنده نگاه داشتهام و بر رسالتی که پدر برعهدهام گذاشته تعهد دارم. مرحوم پدرم سال 1370 سازش را به من هدیه داد و با این اتفاق، مسئولیت تداوم این مسیر و حفظ موسیقی مقامی را که بهصورت سینه به سینه منتقل شده است بر من نهاد و تأکید داشت این ساز را روی زمین مگذار تا به فراموشی سپرده نشود. من نیز پیرو حرف پدر در تمامی این سالها تلاش کردم این موسیقی را که گنجینه هنر اصیل کشورمان است صیانت کنم. آن دوران در آموزش و پرورش کار میکردم و بعد از آن به حرفه آرایشگری مشغول شدم اما به سبب فراموش نشدن و از بین نرفتن موسیقی منطقهمان که میراث پدر و گذشتگان بوده و هست تنها به آموزش موسیقی مقامی پرداختم و امروز از ماحصل و نتیجه آن دوران بهره میبریم و بسیار خوشحالم که جوانان از آموختن موسیقی مقامی استقبال میکنند و این موسیقی از بین نرفته است.»
به فرزندانم سفارش کردهام حافظ این هنر باشند اما منبع درآمد و امرار معاش آنها نباشد
محمد یگانه تنها حرفهاش دوتارنوازی است و دو برادر دیگرش هم نوازنده دوتار هستند اما به گفته او بهصورت حرفهای آن را ادامه ندادهاند و خود را مسئول به حفظ و اشاعه موسیقی مقامی منطقه خود میداند و سالهای بسیاری است که به این حرفه مشغول بوده. منبع درآمد او ساخت دوتار و آموزش این ساز است. «من میراثدار هنر و موسیقی پدرم هستم و به فرزندانم نیز سفارش کردهام حافظ این هنر باشند اما نه بهصورت حرفهای. یعنی موسیقی منبع درآمد و امرارمعاش آنها نباشد و برای گذران زندگی حرفه دیگری را انتخاب کنند. قرار گرفتن در این مسیر تنها از روی عشق و علاقه است و بازگشت مالی ندارد. البته انتقادی هم به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد است چرا که آنطور که باید به هنرمندان پیشکسوت این حوزه توجه نمیکنند. چرا اغلب استادان و پیشکسوتان موسیقی اقوام ایران بیآنکه بیمه باشند فوت میکنند و مورد حمایت مالی قرار ندارند؟ این هنرمندان بزرگ، پیشکسوتان موسیقی ایران بوده و هستند اما امروز همین موسیقیدانان بزرگ در بدترین شرایط زندگی و حقارت فوت میکنند و متأسفانه مسئولان تنها به برگزاری یک آیین تشییع اکتفا میکنند. خود من 45 است که به امر آموزش میپردازم بدون آنکه بیمه باشم و تنها از سوی مؤسسه هنرمندان پیشکسوت بیمه شدهام نه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.»
استاد یگانه موسیقیدان مقامی ایرانی و شاهنامهخوان است و 30 سال روی شاهنامه کارکرده و آثاری هم در این رابطه ضبط کرده است. جالب است بدانید دوتارنوازی و بخشیگری در خاندان «یگانه» قدمتی بسیار دارد. ازجمله آثار او میتوان به مقامهای «الله مزار»، «ارمان ارمان»، «علی سلطان عشق» و «زارنجی» اشاره کرد. این هنرمند همچنین درمدت زمان فعالیتش کنسرتهای متعددی در ایران و خارج از ایران برگزار کرده است: «در تمامی این سالها با همراهی گروه موسیقی «عارف» اجراهای بسیاری در کشورهای مختلف همچون سوئد، دانمارک هلند و... داشته همچنین از سوی سازمان تبلیغات اسلامی اجراهایی هم در کانادا، قرقیزستان و سودان و... برگزار کردهام. جالب است بدانید مسئولان فرهنگی اغلب این کشورها اسکان دائمی و زندگی در آنجا را پیشنهاد میکردند و اصرار بسیاری به این موضوع داشتند اما بنا به توصیه و سفارش پدرم، رسالت دارم موسیقی بومی منطقهام را در وطن خود حفظ کنم.»به گفته این نوازنده دوتار، موسیقی مقامی در منطقه شمال خراسان بهصورت حماسی بوده و توانسته موسیقی مقامی و شاهنامه را با یکدیگر تلفیق کند او بر این نظر است با این شیوه، موسیقی اقوام ایران را از یکنواخت بودن خارج کرده است.» حدود 60 سال قبل پدرم در یک آرایشگاه مشغول به کار بود و در همان محل کارش به دوتارنوازی هم میپرداخت. هنرمندان بسیاری به آنجا آمد و رفت داشتند و من نیز از همان جا به این ساز و نواختن و آموختن آن علاقهمند شدم. پدرم از شاهنامهخوانان برجسته موسیقی اقوام ایران است و تا به امروز کسی مانند پدرم اینگونه شاهنامه را با موسیقی روایت نکرده است. من نیز به سبب علاقهمندیام، تمامی آن سالها در کنار پدر بودم و تلاش کردم تمامی روایتهای شاهنامه را از برکنم و افتخار میکنم با انتشار آثارم توانستهام جوانان را به خواندن شاهنامه ترغیب و تشویق کنم تا فردوسی و شاهنامه را به خوبی و به درستی بشناسند.»این استاد پیشکسوت موسیقی مقامی شمال خراسان، از شرایط حال حاضر آموزش و استقبال هنرجویان رضایتمند است و همان سبک آموزشی پدرش را به هنرجویان میآموزد: «جوانان این منطقه به موسیقی مقامی علاقهمند هستند و سبک نوازندگی پدرم را آموزش دیده و آموزش میدهند.»
خنیاگر موسیقی نواحی ایران
علی پورعطایی فرزند هفتم زندهیاد استاد غلامعلی پورعطایی است؛ نوازنده شهیر دوتار و خنیاگر موسیقی نواحی ایران. موسیقی در زندگی استاد پورعطایی جریان داشته و شاید جالب باشد بدانید استاد اول او مادرش بوده؛ نوازنده ساز و مسلط به شاهنامهخوانی. خانواده مادریاش نیز علاقهمند به موسیقی و خواندن بودند و نسل به نسل این علاقه در آنها وجود داشت و همین امر سبب گرایش او به موسیقی شد تا آنکه در 9 سالگی پدرش ساز دوتاری به او هدیه داد و مراحل ابتدایی نواختن ساز را نزد پدر آموخت و بعدها نزد دیگر اساتید منطقه تربت جام و خراسان ادامه داد.
خالق قطعه ماندگار «نوایی نوایی»
استاد پورعطایی از معدود نوازندگان مسن و پیشکسوت نواحی بود که مدرک فوقدیپلم داشت و شغلش معلمی بود و بازنشسته آموزش و پرورش شد و این شناخت و دریافت در خوانش اشعار شاعران بزرگ بسیار به او یاری رسانید. او کنسرتهای بسیاری در خارج از ایران داشته و قطعه «نوایی نوایی» از آثار ماندگار اوست. دوتار یار و همساز زندگی او بوده و میگوید: «من با سازم؛ جهانسوزم؛ با این دو تار، که حدود سیصد سال قدمت دارد، هر جا میروم نام ایران را فریاد میزنم.» همه فرزندان مرحوم پورعطایی اهل موسیقی و هنر هستند و این هنر به فرزندان نیز منتقل شده است: «موسیقی خواسته یا ناخواسته در خانواده ما متولد شده و با آن رشد کردهایم. بر این اساس وقتی فرزندی در یک خانواده هنری متولد میشود آن حس و حال هنری در وجودش بیدار است و با آن نواها زندگی و رشد میکند اما اینکه با گذر زمان این هنر و میراث را ادامه بدهد یا خیر، بستگی به انتخاب و تصمیم او دارد، چرا که افراد بسیاری آموزش این هنر را دنبال کردهاند اما تداوم نداشته و به سمت و سوی دیگری رفتهاند اما یک تعداد از نسلها هم علاقهمند بوده و آن را به عنوان یک فرهنگ حفظ کردهاند.»دغدغه ما موسیقی، هنر و خدمت به این سرزمین است. او بر این عقیده است موسیقی مقامی و موسیقی محلی ایران به صورت سینه به سینه منتقل میشود و اگر نتوانیم به درستی به نسل بعد انتقال دهیم این موسیقی از بین خواهد رفت مانند برخی آوا و نواها که در فرهنگ ما فراموش شده است: «ما باید تلاش کنیم این گنجینه میراثی را به خوبی حفظ کنیم و به آیندگان انتقال دهیم و خدا را شاکریم که تا به امروز توانستهایم موفق عمل کنیم. زندگی و دغدغه ما موسیقی، هنر و خدمت به این سرزمین است.»علی پورعطایی سرپرست گروه موسیقی «بیدل» است. سالها قبل استاد غلامعلی پورعطایی گروهی تحت عنوان «بیدل دهلوی» راهاندازی کرد با سرپرستی و نوازندگی خودش و اجراهای بسیاری در ایران برگزار کرد. فرزندان ایشان هادی پورعطایی نوازنده دوتار و جمشید پورعطایی خواننده گروه، علی پورعطایی نوازنده کمانچه و دوتار، زینب پورعطایی نوازنده دف و فریبا پورعطایی نوازنده دوتار در این راه در کنار پدر قرار گرفتند اما چند سال بعد نام این گروه به بیدل تغییر یافت. «از 8 سالگی به هنر موسیقی روی آوردم و دو تارنوازی پدر مرا جذب هنرشان کرد. برادر و خواهرانم نیز شاگرد پدر بودند. اغلب فعالیتهای آنها بهصورت فردی بوده اما من بیشتر در زمینه گروهی کار میکردم بویژه گروه موسیقی که پدر برای آن زحمت کشید. گروه بیدل اجراهای بسیاری در کشورهای اروپایی و آسیایی برگزارکرده و در جشنوارههای مختلف نیز اجرا داشته است. من سرپرستی این گروه را بر عهده دارم و این مسیر را بهصورت جدی دنبال میکنم. درواقع حرفه اصلی من دوتارنوازی است، البته با سازهای مختلف نیز آشنایی دارم مانند کمانچه، تار، سهتار و رباب و سازهای کوبهای. به موسیقی کلاسیک ایرانی هم علاقهمندم و در کنار آن پژوهش و تحقیقاتی هم در موسیقیهای نواحی ایران داشتهام تا بتوانم تلفیقهایی در خصوص موسیقی خراسان با دیگر مناطق ایران انجام بدهم.»
به گفته این نوازنده، جنوب و شرق خراسان قطب دوتارنوازی ایران است، البته مرکزیت آن تربتجام و دیگر شمال خراسان منطقه قوچان بوده. ناگفته نماند در ترکمنصحرا و مازندران هم دوتار نواخته میشود اما به نسبت خراسان گسترده نیست، او در ادامه میگوید: «موسیقی نواحی، مورد علاقه همه مردم عام و خاص است حتی برای کسانی که با زبان ما آشنا نیستند و با آن ارتباط برقرار میکنند و لذت میبرند مانند موسیقی کردی.
به این دلیل که موسیقی اقوام ایران، یک موسیقی ریشهدار است و از آبا و اجدادمان به میراث رسیده، اما موسیقیهای غربی امروزی که در کشور ما اجرا میشود فصلی هستند و به مرور زمان فراموش میشوند، در حالی که موسیقیهای اصیل ماندگار است مانند قطعه «نوایی» که پدر خوانده و همچنان مورد استقبال مردم است و در همه کنسرتها درخواست اجرا دارد.
چرا موسیقی نواحی در کشور ما غریب واقع شده؟
فرزندان استاد غلامعلی پورعطایی حافظ موسیقی پدرشان هستند و نسل چهارمی که این هنر میراثی را ادامه میدهند: «پدرم بیش از نیم قرن زندگی خود را وقف این هنر و فرهنگ کرده است و ما نیز وظیفه داریم از این موسیقی صیانت کنیم تا به نسلهای بعد منتقل شود.
من طی این سالها تلاش کردم با تلفیق و تنظیمهای متفاوت موسیقی اصیل را با نسل امروز آشتی بدهم. مانند کاری که آقای همایون شجریان با موسیقی سنتی ایران انجام داد و به عقیده من تلفیق موسیقی کلاسیک با موسیقی جهانی اتفاق خوبی است و من هم در موسیقی مقامی این کار را انجام دادهام تا مخاطب ارتباط بیشتر و بهتری با موسیقی کهن ایران داشته باشد و حتی در نسل بعد هم جایگاه خود را حفظ کند.»به گفته علی پورعطایی موسیقی اقوام ایران مورد کمتوجهی و کملطفی مسئولان فرهنگی و در رسانه ملی هم مورد بیمهری قرار گرفته است: «چرا موسیقی نواحی در کشور ما غریب واقع شده؟
چرا یک هنرمند موسیقی مقامی سالها زحمت میکشد اما در آخر آنطور که شایسته است دیده نمیشود اما هنرمندان موسیقی پاپ شرایط بسیار خوبی دارند و هنرمندان موسیقی اقوام همیشه درگیر معیشت خود هستند؟!
نه از بیمه خوبی برخوردار هستند و نه حقوق مناسب و مکفی و نه حمایت معنوی که سالنهای کنسرت بهصورت رایگان یا با هزینه کمتر در اختیارشان قرارگیرد. حتی رسانهای ندارند که ساز خود را معرفی کنند! مسئولان باید به پیشکسوتان موسیقی نواحی و به نسل جوان این موسیقی توجه بیشتری داشته باشند. اگر مسئولان حمایتهای لازم را داشته باشند قطعاً وضعیت فرهنگ و هنر کشورمان بهتر خواهد شد و جوانان از غربگرایی به سمت فرهنگ خودشان گرایش پیدا میکنند چرا که این فرهنگ و هنر برای پدر و پدرانشان بوده است.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
امریکا اپوزیسیون ایران را مسلح میکند
-
دفاع اصولی از دخل و خرج دولت
-
ایران قوی؛ آرمان بزرگ ما
-
استمرار حضور چهرههای سیاسی در دانشگاهها
-
بازگشت بورس به کانال 4/1 میلیون واحد
-
مرگ ۱۵هزار اروپایی از گرما درتابستان2022
-
قتل به سبک داعش
-
صدور 1024 کیفرخواست برای اغتشاشگران
-
ایجاد 750 هزار شغل در 210 روز
-
اقتصاد دستوری به سبک دولت روحانی
-
رکوردشکنی فارس در تولید خرما
-
شهر هزار رنگ
-
زخمه های عاشقی
اخبارایران آنلاین